شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
۲۳
بهمن
۹۲
مرکز اسناد انقلاب اسلامی از نقش و جایگاه دکتر شریعتی در جریان انقلاب 57 ایران می گوید

مجله وزین اینترنتی اسرار نامه که همانند شاهدان کویرمزینان در خدمت دیار سربداران و دارالمومنین سبزوار می باشد و در این راستا تا کنون در معرفی این سرزمین کهن و تاریخی گام های بسیار خوبی برداشته و بی هیچ چشمداشتی تنها به عشق خدمت به زادگاهشان می کوشند هرجا مطلبی پیرامون سبزوار بزرگ دیده  بی درنگ به انتشار آن همت گمارده است این بار در وبگردی خود به نقش جایگاه فرزند شایسته کویر مزینان و خطه ی عالم پرور سبزوار دکتر علی شریعتی مزینانی رسیده که در سایت رسمی مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده و با مقدمه ای زیبا آن را باز نشر نموده است و ماهم ضمن خداقوت به این یاران سربداری و اسراری که بی شک خون حاج ملاهادی اسرار سبزواری ها در رگهایشان حیات یافته که این گونه با درایت سبزوار و سبزواری را به دنیا معرفی می نمایند بی هیچ کم و کاستی آن را تقدیم مخاطبان گرانمایه می نماییم.

مرکز اسناد انقلاب اسلامی از نقش و جایگاه دکتر شریعتی در جریان انقلاب 57 ایران می گوید

دکتر علی شریعتی مزینانی ، نویسنده برجسته و چهره سرشناس سیاسی و مذهبی معاصر ایران است که در ردیف نظریه پردازان انقلاب اسلامی ایران قرار دارد.

به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه ، این فرزند شایسته دیار سربداران که در 1312 در کویرتاریخی مزینان از توابع داورزن سبزوار و در خانواده ای اهل علم و مذهب دیده به جهان گشود ، در سال های جوانی خود توانست تأثیری شگرف بر جذب شمار کثیری از جوانان آن روز ایران به مسیر مبارزات انقلابی علیه طاغوت ستم شاهی بگذارد.

مبارزاتی که هرچند سرانجام در بهمن 57 به پیروزی رسید ، اما خود شریعتی دیگر تا آن زمان جان را بر سر راه هدف گذاشته بود و در تبعید و غربت در انگلستان با مرگی مشکوک ، دار فانی را وداع گفته بود. مرگ مشکوکی که بسیاری معتقدند وی توسط مزدوران رژیم شاه به شهادت رسیده است.

با این حال اندیشه های شریعتی چنان بزرگ و عمیق بود که مرگ نمی توانست آن ها را خنثی سازد و از یادها ببرد.

بلکه چنانکه دیدیم در جریان راهپیمایی ها و تجمعات دوران انقلاب همواره عکس و سخنان شریعتی دست به دست و دهان به دهان در میان انقلابیون منتشر می شد و هنوز هم پس از گذشت این همه سال ، اکثر اندیشه های شریعتی همچنان در میان جوانان زنده است و طرفداران بی شمار خود را دارد.

به طوری وبسایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران در مطلبی مفصل نقش و جایگاه دکتر شریعتی در جریان انقلاب را مورد بررسی قرار داده است.

اسرارنامه در ادامه به انتشار متن کامل این مطلب می پردازد:

 

نگاهی به جایگاه دکتر شریعتی در انقلاب اسلامی

در آستانه دهه فجر انقلاب اسلامی قرار گرفته ایم.ضرورت ایجاب می کند از کسانی که در فجر آفرینی نقش داشته اند ولی سرنوشت اجازه نداد تا شاهد به ثمر نشستن فعالیت های خود باشند یاد می نمایم.مرحوم دکتر علی شریعتی به عنوان یکی از این شخصیت های تاریخ ایران هستند که شامل این موضوع می شود.برای فهم بهتر نقش و جایگاه شریعتی در انقلاب اسلامی ایران خدمت جناب آقای علی کردی مولف کتاب سه جلدی شریعتی به روایت اسناد ساوک، رسیده ایم تا در این ایام مبارک یادی از معلم انقلاب دکتر علی شریعی بکنیم.

 

1.جایگاه شریعتی در انقلاب اسلامی را چگونه ارزیابی می کنید؟

درکتر علی شریعتی با بهره جویی از دانش جامعه شناسی،تعهدات و غیرت دینی و فن بیان توانست نقش مهمی در بیداری اسلامی و احیای تفکر دینی ایفا نماید.در حقیقت شریعتی را باید در زمره روشنفکران دینی قلمداد کرد که دغدغه دین داشت و بسیار کوشید تا مخاطبینش را با یک ادبیات دینی و انقلابی انس یابند و بدان عمل کنند.به دلیل ویژگیهای خاص شریعتی، قشر جوان تحصیل کرده و دانشگاهی بیشترین مخاطب شریعتی بود.در مرحله ی آغازین انقلاب اسلامی که شور و هیجان و احساس دینی و انقلابی مهمترین عامل حرکت محسوب می شد.شریعتی این احساس را بوجود آورد.از این رو در سال های 56 و 57 از وی به عنوان معلم انقلاب یاد می شد.که راه و رسم انقلابی گری را به جوانان آموخته بود.با اسوه نمودن شخصیت های اسلامی که در مسیر جهاد و شهادت نسبت به سایرین برجسته بوده اند، به جوانان آموخت که مکتب اسلام بویژه تشیع مکتب اعتراض و مبارزه اس و فارغ از مارکسیسم و ناسیونالیسم، می توان با تکیه بر اسلام به مبارزه علیه استعمار و استبداد و استثمار رفت.

 

2.برخورد گروه های مختلف سیاسی در جریان انقلاب اسلامی چگونه بود؟

از آن جا که شریعتی یک چهره ی دانشگاهی بود و بیش از آن که دیندار باشد، تعهد و مسئولیت روشنفکری داشت، طبیعتا از سوی گروه های شبه روشنفکری و دانشگاهی با اقبال بیشتری روبرو بود.گروههای چپ مارکسیستی برای وی احترام قایل بودند و چپ های مذهبی به او عشق می ورزیدند و شریعتی نقش یک اسطوره برای آنها داشت و هرگونه انتقاد نسبت به شریعتی را بر نمی تافتند.اما گروه های سیاسی انقلابی وابسته به روحانیت ضمن احترام به شریعتی منتقد برخی مواضع مذهبی او بودند.گروه های وابسته به روحانیت بر این عقیده بودندکه شریعتی مطالعات حوزوی واسلامی نداشته است اما در حوزه دین و اسلام به راحتی سخن می گوید که عمده این سخنان مبنای دینی ندارد.اما اسلام گرایان سنتی به همان نسبت که با سایر گفتمانها مخالفت می ورزیدند، با شریعتی نیز تضاد و سخنان او را رد می کردند.اساسا جریان سنت گرایان با هر گفتمان نوین مخالف بود و مدافع حفظ وضعیت موجود بود و برخوردی محافظه کارانه داشت.

 

3.به نظر شما اگر شریعتی زنده می ماند در جریان انقلاب آیا نقشی به عهده می گرفت؟

انقلاب اسلامی دو مرحله اساسی داشته است مرحله شکل گیری و مرحله تثبیت.دکتر شریعتی در راه اندازی و شکل گیری آن نقش مهمی داشته است و جوانانی که در کف خیابان ها فریاد مرگ بر شاه سر می دادند به نوعی از شریعتی الهام گرفته بودند.اما در مرحله تثبیت و نظام سازی به نظر اینجانب شریعتی نمی توانست نقش داشته باشد.چهره های شاخص و سرشناسی که همراه شریعتی بودند در مرحله تثبیت و نظام سازی نتوانستند با انقلاب همراهی کنند.آنان نظام سازی را معادل ارتجاع خواندند در حالی که شخصیت جامع وفراگیر امام پس از بسیج مردم در جهت تخریب نظام شاهنشاهی و انقلابی گری، موثرترین چهره در فاز نظام سازی بودند.حضرت امام بر اساس مطالعات عمیق اسلامی و فقهی حفظ نظام را از واجب ترین فرایض دینی می دانستند.در حالیکه در بین روشنفکران دینی نظام اسلامی چنین جایگاهی نداشت و به جای رفتاری آرمانگرایانه کاملا واقع گرایانه ترین واکنش ها را در قبال نظام جمهوری اسلامی اتخاذ می کردند.ثانیا خانواده شریعتی که می کوشند قاعدتا خود را میراث دار اندیشه های پدر نشان دهند همواره از منتقدین بوده و اثبات کرده اند که نظام برخاسته از انقلاب ایده آل و مطلوب نیست.

 

4.این روزها شایعات و گفته های زیادی مطرح می شود درباره اینکه شریعتی با ساواک همکاری های داشته اس نظر شما در اینباره چیست؟

بر اساس اسناد و مدارک موجود شریعتی پس از بازگشت به ایران در سال 49 به مدت یک ماه در زندان امنیتی بوده است.سپس هرچه تلاش می کند تا عضو هیئت علمی دانشگاه مشهد شود، اما به نتیجه نمی رسد لذا شروع به نوشتن و سخنرانی های پراکندهمی کند و بعد به توصیه شهید مطهری جذب حسینه ارشاد می گردد.

با توجه به روح سخنان شریعتی که در صدد پیوند سنت و مدرنیته ، دین و افقهای آینده بر می آیدمورد طمع ساواک قرار می گیرد.ساواک در دهه 40 و 50 شناخت کامل از مبارزین دارد و می داند که مذهبیون طرفدار امام خمینی فقط به براندازی می اندیشند.اما عمق نگاه شریعتی، اصلاح طلبانه و پیرایش دین از خرافه است.وی قصد براندازی و جایگزین کردن یک حکومت اسلامی ندارد.از این رو برای ایجاد تفرقه در میان صف مبارزاتی از شریعتی بهره می برند و با او ملاقات می کنند.

شریعتی هم می گوید که نظام فعلی یک نظام مدرن و رو به توسعه است که اگر این روند با اصلاحات دینی همراه نباشد از جامعه و مردم دین دار فاصله می گیرد.شریعتی اظهار می دارد که قادر است با سخنان دینی جدید تحولاتی بوجود آورد که چالش بین جامعه ی دینی و نظام شاهنشاهی را کاهش دهد.

پس جریان خط امام مسیر سازش ناپذیر خود را می رود،شریعتی مسیر اصلاحی خود را طی می کند و ساواک هم نقشه های خود را پیاده می کند لذا این اشتباه است اگر بگویم شریعتی ساواکی بوده است.اما شریعتی دراین مرحله به دلیل نا آشنایی با میحط داخل کشور، بدون قصد و نیت مخربانه و خائنانه به ساواک نزدیک می شود اما بعد از مدتی که فضای کشور را تجربه می کند دیگر روی خوشی به ساواک نشان نمی دهد.در نتیجه دستگیر و به مدت یک سال و نیم در زندان می ماند.پس در سال 56 از کشور خارج و درخرداد 56 در لندن در اثر فشار روحی دچار حمله قلبی می شود و به رحمت ایزدی می پیوندند.در حالیکه رژیم قصد داشت با آوردن جنازه او به ایران دست به بهره برداری سیاسی بزند مبارزین او را به سوریه منتقل کردند که در زینبیه شام آرام گرفت.

*مدیر گروه تاریخ مرکز اسناد انقلاب اسلامی

منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی

گفتنی است مجله اینترنتی اسرارنامه با همکاری یکی از همشهریان فرهیخته و وبلاگ نویسمان آقای علی مزینانی عسکری مدیر وبلاگ شاهدان کویر مزینان در بخش عکس نامه همین وبسایت اقدام به انتشار تصاویری قدیمی کرده است که نشان دهنده نقش و جایگاه دکتر شریعتی در میان عموم مردمی است که انقلاب اسلامی سال 57 را خلق کردند.

  • علی مزینانی
۲۳
بهمن
۹۲




عکس : محسن مزینان (کویرمزینان)
  • علی مزینانی
۲۳
بهمن
۹۲

 همزمان با یوم الله 22 بهمن پیکر مطهر جانباز رشید اسلام شهید حاج محمد مزینانی در شهرستان داورزن و مزینان تشییع شد.
به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ پیکر جانباز شهید حاج محمد مزینانی همزمان با یوم الله 22 بهمن و در میان شعارهای الله اکبر و مرگ برآمریکا و مرگ براسرائیل راهپیمایان شهرستان داورزن تشییع و سپس با تشییع در زادگاهش مزینان در گلزار شهدای بهشت علی (ع) مزینان برای همیشه آرام گرفت.
این جانباز شهید در سحرگاه روز بیستم بهمن ماه در اثرچراحات شیمیایی دشمن در  دوران دفاع مقدس  به شهادت رسید و پس از تشییع باشکوه در تهران برای خاکسپاری به زادگاهش اعزام  و در سی و پنچمین سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی با حضور مردم انقلابی شهرستان داورزن و حومه تشییع و در زادگاهش مزینان به خاک سپرده شد.

  • علی مزینانی
۲۳
بهمن
۹۲


تیم فوتسال مزینان درمسابقات منطقه ای فوتبال داخل سالنی دهه ی فجر که باشرکت هشت تیم از روستاهای شهرستان داورزن برگزار شد مقتدرانه برسکوی قهرمانی  تکیه زد

 به گزارش شاهدان کویرمزینان ; درآخرین بازی از مسابقات فوتبال  داخل سالنی دهه ی فجر ،تیم فوتسال  مزینان الف با برد شیرین  و قاطع  نه برچهار مقابل تیم قوتسال سویز جام قهرمانی را از آن خود کرد

پس از پایان بازی که باحضور گرم تماشاگران مزینانی و نیز مسئولین شورا و دهیاری مزینان همراه بود ،

حجت الاسلام مداحی امام جمعه شهرستان داورزن  ضمن قدردانی  از زحمات برگزارکنندگان این مسابقات  بر ادامه ی این گونه برنامه های ورزشی که برای سلامت جوانان و حامعه مفید است تأکید کرد  .

 در پایان مراسم اهدای جوایز به تیم های اول تا سوم مسابقات  برگزار شد و از زحمات احسان کاهه و رضا اسدی برای برگزاری این مسابقات تقدیر به عمل آمد.


در این دوره از مسابقات که از 14 بهمن آغاز شد هشت تیم در دو گروه چهار تیمی به رقابت پرداختند که در گروه یک تیمهای : مهر ٬ کلاته مزینان ٬ فرومد و تیم الف مزینان و در گروه دو تیمهای : کاهک ٬ تیم ب مهر ٬ سویز و تیم ب مزینان حضور داشتند و در پایان تیمهای مزینان الف اول ،شهذای سویز تائب قهرمان و تیم فرومد به مقام سومی دست یافت.

  • علی مزینانی
۲۲
بهمن
۹۲
  • علی مزینانی
۲۲
بهمن
۹۲

مراسم تشییع پیکر پاک پاسدار رشید اسلام، جانباز شهید حاج محمد مزینانی با حضور همرزمان و همشهریان این شهید در تهران برگزار شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛در این مراسم که جمعی از بسیجیان و فرماندهان ناحیه مقاومت بسیج کمیل سپاه محمد رسول‌الله (ص) تهران بزرگ نیز حضور داشتند فریاد مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل طنین‌انداز شد.

پیکر شهید مزینانی همزمان با 22 بهمن با شرکت راهپیمایان شهرستان داورزن تشییع و در گلزار شهدای مزینان آرام می‌گیرد.

شهید مزینانی عضو لجستیک نیروی زمینی سپاه بود که با حضور در عملیات‌های مختلف دفاع مقدس از ناحیه ریه مورد اصابت بمب‌های شیمیایی دشمن قرار گرفت و 70 درصد سلامت خود را در این راه تقدیم کرد و پس از تحمل سه دهه درد و رنج جسمانی،سحرگاه بیستم بهمن به شهادت رسید.

این شهید که در عملیاتهای مختلف دفاع مقدس حضور داشت در عملیات خیبر و والفجر 8 به درجه جانبازی نائل شد و همزمان با سالروز عملیات والفجر 8 به شهادت رسید.

پیکرمطهر سردار رشید اسلام حاج محمد  مزینانی همزمان با یوم الله 22 بهمن با شرکت راهپیمایان شهرستان داورزن تشییع و در گلزار شهدای مزینان آرام می گیرد.

مراسم تشییع جنازه این شهید پر افتخار مزینانی در  بخش های مختلف خبری از جمله ؛ اخبار ساعت 14 شبکه یک سیما و 18:30 شبکه تهران پخش شد

همچنین به همت شاهدان کویرمزینان اغلب خبرگزاری های رسمی مانند ؛ خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) خبرگزاری فارس ، خبرگزاری دانشجویان ( ایسنا )، خبرگزاری تسنیم ، جوان آنلاین ، خبرگزاری دفاع مقدس ، واحد مرکزی خبر،  سایت بسیج پرس ، سینما آنلاین ، صبح صادق ، سایت تحلیلی سبزوار ما و چند سایت و پایگاه خبری دیگر چگونگی و مراسم تشییع جنازه شهید حاج محمد مزینانی را منعکس نمودند.

  • علی مزینانی
۲۲
بهمن
۹۲


صبح امروز مراسم تشییع پیکر شهید حاج محمد مزینانی جانباز 70 درصد عملیات والفجر 8، در سالگرد این عملیات برگزار شد.

عکس/ ترانه کیان























  • علی مزینانی
۲۱
بهمن
۹۲

همزمان با افتتاح مرکز بهداشت شهرستان داورزن، امام جمعه و مسئولین مرکز بهداشت شهرستان های سبزوار و داورزن به همراه رئیس دانشگاه علوم پزشکی سبزوار از روند تخریب ساختمان سابق مرکز بهداشتی درمانی مزینان بازدید کردند .

به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از خانه بهداشت مزینان ؛ بعد از افتتاح مرکز بهداشت داورزن با حضور دکتر مسلم ٬ ریاست دانشگاه علوم پزشکی شهرستان سبزوار ، با پیگیریهای مکرر رئیس شورای اسلامی و نماینده بهداشت مزینان مقدمات حضور مسئولین امر در مزینان فراهم گردید .

در این بازدید ابتدا حجت الاسلام مداحی  امام جمعه  شهرستان داورزن در مورد همت و تلاش و نیز فرهنگ و مذهب مزینانی ها توضیحاتی را ارائه نموده و در ادامه از بانوی مرحومه مزینانی ٬ بتول رفیعی مزینانی ٬ به خاطر اهدای هزینه ی ابتدایی طرح یاد و از خانواده ایشان تشکر و قدردانی نمود .

رئیس شورای اسلامی و دهیار مزینان نیزدر ادامه  گزارشی چند دقیقه ای در خصوص روند اجرای طرح به حضار ارائه نموده و دکتر مسلم در زمینه ی اختصاص بودجه بعد از اتمام مبلغ اهدای مرحومه رفیعی اظهار امیدواری کرد پروژه تا تکمیل نهایی ٬ توقف نداشته باشد .

درادامه عکسها ی حضور مسئولین را ببینید...

  • علی مزینانی
۲۱
بهمن
۹۲

یادواره شهدای پایگاه ایثار - مسجد سجادیه

مراسم تشییع پیکر مطهرپاسدار رشید اسلام جانباز شهید حاج محمد مزینانی فردا دوشنبه 21 بهمن از خیابان پنجم نیروی هوایی برگزار می شود.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ بنا براعلام برادر شهید حاج محمد مزینانی مراسم تشییع جنازه این شهید فردا دوشنبه 21 بهمن ماه ساعت 9صبح از مقابل مسجد انصارالحسین واقع در خیابان پنجم نیروهوایی بالاتر از فلکه دوم نبش خیابان 5/37 با حضور همرزمان و همشهریان مزینانی برگزار می گردد وپس از تشییع در گلزار شهدای مزینان به خاک سپرده خواهد شد.

جانباز شهید حاج محمد مزینانی در سال 1341در مزینان به دنیا آمد و پس از تحصیل در دوره ابتدایی و راهنمایی برای تأمین معاش و ادامه تحصیل راهی تهران شد و در سال 1359 به عضویت در سپاه پاسداران در آمد و لباس سبزپاسداری را برتن نمود وی بارها به جبهه های نبرد اعزام شد و در عملیات غرور آفرین والفجر 8 در اثر صدمات شیمیایی دشمن از ناحیه ریه مجروح شد و 70درصد از سلامت جسمانی خود را تقدیم نظام مقدس اسلامی کرد و عاقبت پس از تحمل روزها درد و رنج سحرگاه روز یک شنبه بیستم بهمن ماه در سالگرد عملیات والفجر 8  در بیمارستان ساسان تهران به فیض عظمای شهادت نائل آمد

  • علی مزینانی
۲۰
بهمن
۹۲

 

در سالگرد عملیات والفجر 8 سحرگاه امروز یک شنبه بیستم بهمن ماه  پاسدار رشید اسلام جانباز حاج محمد مزینانی به یاران شهیدش پیوست

به گزارش شاهدان کویرمزینان ، پاسدار رشید اسلام حاج محمد مزینانی فرزند کربلایی اسدالله که براثر جراحات ناشی از صدمات شیمایی مدت دو ماه است در کما به سر می برد عاقبت در سحرگاه بیستم بهمن ماه و در سالگرد عملیات غرور آفرین والفجر 8 به سوی ملکوت اعلی پرکشید و به یاران شهیدش پیوست

این جانباز شهید پس از پیوستن به سپاه پاسداران راهی جبهه های نور علیه ظلمت شد و در عملیات والفجر 8 به جانبازی 70در صد نائل شد و پس از مدتها درد و رنج در اثر صدمات شیمیایی دشمن ،در بیمارستان ساسان تهران باتنفس مصنوعی به حیات جاودانه خود ادامه می داد و عاقبت در سی و پنجمین فجرانقلاب و در سالگرد عملیات غرور آفرین والفجر 8 نامش در دفتر و کتاب شهادت ثبت شد.

شاهدان کویرمزینان ضمن عرض تسلیت به بازماندگان به وِیژه فرزندان و همسر مکرمه این شهید گرانقدر زمان و مکان تشییع جنازه را متعاقبا اعلام می کند

  • علی مزینانی
۱۹
بهمن
۹۲

سرمربی تیم ملی بیلیارد ایران با ابراز رضایت از اردوی آماده سازی تیم ملی بیلیارد، تاکید کرد: به دنبال تکرار عنوان قهرمانی در رقابت‌های غرب آسیا هستیم.

به گزارش شاهدان کویرمزینان کامران شهلا در گفت‌وگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره اردوی آماده سازی تیم ملی بیلیارد ایران برای حضور در رقابت‌های غرب آسیا که از دوم تا نوزدهم اسفند ماه در دوحه قطر برگزار می‌شود، اظهار کرد: تیم ملی اسنوکر ایران متشکل از سهیل واحدی، امیر سرخوش، سعید ابوبسانی و سیاوش مزینانی تمرینات آماده سازی خود را برای حضور در رقابت‌های غرب آسیا از روز 12 بهمن آغاز کرده که تا پایان بهمن به طول خواهد انجامید. همچنین تیم ملی پاکت بیلیارد نیز که نفراتی همچون علی مقصود، محمدعلی پر دل و تختی زرعکانی در آن حضور دارند از روز دوشنبه تمرینات آماده سازی خود را در پایگاه قهرمانی آزادی آغاز کردند.

سرمربی تیم ملی بیلیارد ایران با بیان این که امسال نیز همانند سال گذشته به دنبال قهرمانی در رقابت‌های غرب آسیا هستیم، خاطر نشان کرد: سطح فنی مسابقات در حد قابل قبولی است و مهم‌ترین رقبای ما در این مسابقات کشورهایی همانند امارات و سوریه هستند، اما مطمئنا با تلاش ملی‌پوشان ایران می‌توانیم عنوان قهرمانی سال گذشته را نیز تکرار کنیم.

وی با ابراز رضایت از آمادگی ملی‌پوشان بیلیارد باز ایران گفت: امکانات مناسب برای اردوی تمرینی بازیکنان مهیا است و همگی آمادگی دارند تا در این مسابقات صاحب موفقیت شوند.

  • علی مزینانی
۱۹
بهمن
۹۲


ویژه برنامه المپیک ورزش‌های زمستانی 2014 سوچی از شبکه سه سیما زنده پخش می‌شود.

به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از سرویس تلویزیون و رادیو ایسنا، گروه ورزش این شبکه ویژه برنامه‌ای را برای پوشش المپیک ورزش‌های زمستانی 2014 سوچی در نظر گرفته است که از شنبه، 19 بهمن ماه تا چهارشنبه، 29 بهمن از ساعت 10:45 به روی آنتن شبکه سه سیما قرار می‌گیرد.

این برنامه از امروز (19 بهمن ماه) به مدت 60 دقیقه به المپیک ورزش‌های زمستانی و روند برگزاری مسابقات آن می‌پردازد.

اجرای این برنامه گفت‌وگو محور را محمدرضا احمدی و تهیه‌کنندگی آن را حسن مزینانی(فخاری) برعهده دارد.

  • علی مزینانی
۱۹
بهمن
۹۲

آغاز تخریب مرکز بهداشتی درمانی قدیمی مزینان 



 


  


 


عکس : مهدی تاج مزینانی

  • علی مزینانی
۱۹
بهمن
۹۲

همزمان با سی و پنجمین سالگرد انقلاب اسلامی و در ایام الله دهه ی مبارک فجر، کار تخریب مرکز بهداشت قدیمی مزینان آغاز و با همراهی و مساعدت مرکز بهداشت درمانی شهرستان های سبزوار و داورزن و همچنین خیرین مزینان  نوسازی ساختمان جدید شروع خواهد شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛پس از جلسه آذر ماه در مزینان و حضور مسئولین بهداشت و درمان شهرستان سبزوار ،تخریب  مرکز بهداشتی و احداث ساختمان نو ساز به تصویب  رسید  که در چند روز گذشته و با هماهنگی قبلی و همکاری دهیار و شورای اسلامی مزینان کلیه وسایل و لوازم مرکز مزینان به ساختمان مجاور مرکز که سابقا پانسیون پزشک بود انتقال یافته و کار تخریب مرکز بهداشتی درمانی قدیمی مزینان نیز آغاز شد.


بنا براعلام رئیس شورای اسلامی مزینان ؛ بودجه این پروژه مهم از محل مبلغ اهدایی مرحومه حاجیه خانم رفیعی برداشت خواهد شد و پس از آن  نیز خیرین نیکوکار مزینان تا هر کجا کمکهای خود را روانه ی این اقدام خیرخواهانه نمایند ادامه می یابد و از آن پس این ساختمان به عنوان پروژه ی در حال ساخت معاونت بهداشتی محسوب و هزینه های مربوطه از محل اعتبارات مرکز بهداشت تأمین خواهد شد .

  • علی مزینانی
۱۸
بهمن
۹۲
 


مسابقات فوتسال ٬ جام دهه مبارک فجر در مزینان بعد از پیگیریهای فراوان جوانان ورزشکار مزینانی ٬ با همت و همکاری شورای اسلامی و دهیاری مزینان٬از سیزدهم بهمن ماه در سالن ورزشی معلم شریعتی مزینان آغاز و در حال برگزاری می باشد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از خانه بهداشت مزینان ٬ با توجه به اینکه ورزش یکی از مهمترین راههای پیشگیری از ییماریهای مختلف از جمله بیماریهای قلبی ـ عروقی و همچنین بیماری سرطان می باشد ٬ مقارن شدن این مسابقات با ایام مبارزه با بیماری سرطان (14 لغایت 20 بهمن ماه )  نوید بخش سلامت مردم مزینان در مقابل این بیماری است . 

مهدی آزاده که مسئولیت برگزاری این مسابقات در مزینان را بر عهده داردهدف از برگزاری این دوره از مسابقات در مزینان را تحکیم ارتباط مزینان با منطقه و نیز شناساندن استعدادهای ورزشی مزینان در سطح شهرستان عنوان نمود .

وی خاطر نشان کرد : با توجه به اینکه سالن ورزشی مزینان چند سالی است ساخته شده و مورد بهره برداری قرار گرفته است ، این مسابقات شروعی مناسب برای برگزار نمودن سایر مسابقات در رشته های مختلف ورزشی است و این قول را به همه مردم و جوانان ورزشی و ورزش دوست مزینان دادند که در مناسبت های مختلف مانند ماه مبارک رمضان و ... مسابقات در چند رشته مختلف در سالن مزینان برگزار گردد .

در این دوره از مسابقات هشت تیم در دو گروه چهار تیمی در حال رقابت هستند که در گروه یک تیمهای : مهر ٬ کلاته مزینان ٬ فرومد و تیم الف مزینان حضور داشته و در گروه دو تیمهای : کاهک ٬ تیم ب مهر ٬ سویز و تیم ب مزینان حضور دارند .

  • علی مزینانی
۱۷
بهمن
۹۲

به همت موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون (س)مراسم جشن سی و پنجمین سالگرد انقلاب اسلامی در مزینان برگزار می شود.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ در این مراسم که با حضور جمعی از خیرین و مردم مزینان در مرکز پیش دبستانی و امیدان نبی (ص) برگزار می گردد نمایشگاهی از کارهای حجمی سفالگری ، کاردستی و نقاشی هنرجویان این مراکز به نمایش گذاشته می شود.

موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون (س) مزینان که به منظور خدمات رسانی به نیازمندان و محرومان منطقه تشکیل شده است علاوه برکارهای عام المنفعه در حال حاضر به عنوان یکی از کانون های فرهنگی در غیاب پایگاه های بسیج و دیگر نهادهای مسئول در برگزاری مراسم و برنامه های مناسبتی موفق عمل می نماید که شاهدان کویر مزینان ضمن خداقوت به این مجموعه ی دلسوز از خداوند متعال آرزوی موفقیت و سربلندی برای مسئولین آن دارد و امیدوار است پروژه های سنگین این موسسه از جمله مجتمع خدمات بهزیستی مزینان که نقش ویژ ه ای را در خدمات رسانی به محرومین ایفا خواهد کرد به نتیجه برسد.

  • علی مزینانی
۱۶
بهمن
۹۲
نویسنده و شاعر معاصر انقلاب اسلامی استاد محمد کاظم مزینانی گرچه در شهر دامغان متولد شد ولی آباء و اجداد وی مزینانی هستند و همین عشق به وطن موجب شد تا در سالهای اخیر مادر این نویسنده بزرگ به همراه جمعی از بستگانش  به مزینان آمده  تا نشانی از اقوام و آشنایانش بیابد و وقتی با برخورد گرم و توأم با احترام محمد شریفی مزینانی رئیس وقت شورای اسلامی مواجه شد و از اینکه مزینانی ها به نوشته های فرزندش علاقمند هستند خوشحال شد و از رفتار همشهریانش تشکر نمود و ما نیز امیدواریم به زودی شاهد حضور این نویسنده متعهد و توانمند مزینانی در زادگاهش باشیم .
شاهدان کویرمزینان بنا بر رسالتی که بر عهده گرفته تا مزینان و مزینانی ها را شناسایی و به مخاطبان گرانمایه معرفی نماید هرگاه در باره یکی از فرهیختگان مطلبی در سایتها و یا مطبوعات منتشر شود به باز نشر آن می پردازد چه آن فرهیخته مزینان را بشناسد و چه دست تقدیر او را از زادگاهش دور ساخته باشد تنها نام مزینانی کافی است که ما به سراغش برویم و او را معرفی نماییم چون در این کره ی خاکی آن گونه که ما تحقیق و بررسی کرده ایم تنها یک مزینان وجود دارد و آن هم زادگاهمان مزینان سبزوار است که اکنون در حمایت اداری شهرستان داورزن قرار گرفته است. اما مزینان هیچ پهنای جغرافیایی ندارد و به یمن نام بزرگ زاده اش دکتر علی مزینانی شریعتی و  خاندان ادیب و بزرگوار او به ویژه پدر اندیشمندش مفسر قرآن کریم ،سقراط خراسان استادمحمد تقی مزینانی شریعتی  در سراسر عالم و در طول تاریخ به داشتن فرهیختگانش می درخشد که این دیار را خاستگاه دانشمندان و اندیشمندان می شناسند.
در ادامه گفت و گوی تازه ی نویسنده شهیر انقلاب استاد محمد کاظم مزینانی با خبرگزاری فارس تقدیم می شود.

خبرگزاری فارس: داستان انقلاب باید از حالت گلخانه‌ای خارج شود/ در مقابل سوژه‌ای مانند انقلاب نوشتن از فردیت معنا ندارد

داستان انقلاب باید از حالت گلخانه‌ای خارج شود/ در مقابل سوژه‌ای مانند انقلاب نوشتن از فردیت معنا ندارد

نویسنده رمان «شاه بی‌شین» گفت: مگر می‌شود نویسنده ایرانی داستان بنویسد و سوژه انقلاب اسلامی را نبیند. وقتی سوژه‌ای به این گستردگی در اطراف نویسنده ایرانی است، آن وقت نوشتن از سوژه‌هایی مانند فردیت نویسنده دیگر لطف چندانی ندارد.

خبرگزاری فارس- علی الله سلیمی: داستان انقلاب اسلامی در طی سال‌های اخیر اوج و فرودهای بسیاری داشته که اکنون در سی و پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی پای نویسندگان این حوزه نشستیم تا از کم و کیف داستان انقلاب بگویند. در دومین دیدار، با محمدکاظم مزینانی، همکلام شدیم.

محمد کاظم مزینانی متولد سال 1342 در شهر دامغان و فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه شهید بهشتی است. از سال 1363 تا 1374 در روزنامه‌های کیهان و همشهری فعالیت روزنامه‌نگاری داشته که این فعالیت‌ها تا به امروز هم به صورت پراکنده در نشریات ادبی تداوم داشته است. در بخش تالیف کتاب هم اغلب آثار وی در حوزه شعر کودک و نوجوان است که تعداد آنها به بیش از 20 عنوان می‌رسد.

در حوزه ادبیات داستانی این نویسنده کتاب‌های متعددی را برای گروه سنی کودک و نوجوان به چاپ سپرده که از میان آنها می‌توان به «ماه در گهواره»، «پسری که تنها بود»،«رازهای زندگی یک کلاغ» و «پاییز در قطار» اشاره کرد. در بخش داستان بزرگسال، رمان «شاه بی‌شین» اولین تجربه این نویسنده در این حوزه محسوب می‌شود که پیش از انتشار در نخستین جشنواره داستان انقلاب برگزیده شد و پس از بازنویسی نهایی در سال 1389 چاپ اول آن توسط انتشارات سوره مهر در تهران چاپ و منتشر شد که در ادامه بارها تجدید چاپ شد. 

****

 

* وقتی سوژه‌ای مانند انقلاب هست نوشتن از فردیت معنا ندارد

موضوع داستان انقلاب اسلامی چه ویژگی هایی دارد که باعث می‌شود شما به عنوان یکی از نویسندگان فعال کشورمان به آن گرایش پیدا کنید و آثاری را در این حوزه خلق کنید؟

مگر می‌شود یک نویسنده ایرانی داستان بنویسد و سوژه انقلاب اسلامی را نبیند. این سوژه حداقل از جنبه تاریخی برای هر نویسنده‌ای وسوسه انگیز است که پیرامون آن بنویسد. من هم طبعاً وقتی داستان می‌نویسم از این قافله جدا نیستم. دلم می‌خواهد از انقلاب اسلامی و تاثیرات آن بر جامعه بنویسم. به نظرم وقتی سوژه‌ای به این گستردگی در اطراف نویسنده ایرانی است، آن وقت نوشتن از سوژه‌هایی مانند فردیت نویسنده دیگر لطف چندانی ندارد.

 

* ادبیات داستانی انقلاب سرعت لازم را ندارد

روند فعلی داستان انقلاب را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا به نظر شما جریان داستان انقلاب در حال حاضر روند طبیعی خود را طی می‌کند یا موانعی سر راه آن هست که سرعت آن را از حالت طبیعی کندتر می کند؟

به نظرم در طی سال‌های گذشته و بیشتر در مراکز فرهنگی و دولتی سلسله اتفاقاتی افتاد که برای ادبیات داستانی انقلاب اسلامی ناخواسته محدودیت‌هایی ایجاد شد که الآن این محدودیت ها به عنوان موانع اصلی رشد این ادبیات نوپا را در کشور ما تا حدودی کند کرده است. یعنی ادبیات داستانی انقلاب آن سرعت لازم را که از آن انتظار می‌رود، ندارد و متاسفانه در مسیر خود با موانع متعددی مواجه است.

اگر ممکن است به برخی از این موانع اشاره کنید تا بحث استدلالی پیش برود.

یکی از موانع این است که ادبیات داستانی انقلاب اسلامی را با تعریف‌های غیر کارشناسانه در دایره محدودی قرار داده‌اند که حالت جزیره‌وار به خود گرفته است. یعنی وقتی این ادبیات در دایره خاصی قرار می‌گیرد، دیگر نمی‌توان انتظار شکوفایی لازم را از آن داشت. در حالی که به نظرم من ادبیات داستانی انقلاب اسلامی در دایره خاصی نمی گنجد و بیشتر وسیع‌تر از آن است که بشود که برای آن محدودیتی تعیین کرد و به نوعی آن را در دایره خاصی قرار داد. فکر می کنم باید به این ادبیات بیش از این بال و پر داد تا حق مطلب ادا شود.

شما به محدودیت‌های ایجاد شده اشاره کردید که تا حدودی می‌تواند مانع از شکوفایی لازم در حوزه ادبیات داستانی انقلاب اسلامی شود، آیا این محدودیت برای همه نویسندگان به یک اندازه صورت می‌گیرد؟

من فکر می‌کنم همه نویسندگان دوست دارند درباره وقایع و رویدادهای انقلاب اسلامی بنویسند و طبعاً هر یک از آنها وقتی وارد گود نویسندگی در این بخش می‌شود، به اندازه ای در این دایره خاص ایجاد شده قرار می گیرند.

با این حال نویسندگان زیادی با اشتیاق وارد این حیطه می‌شوند تا برداشت‌های خود از موضوع انقلاب اسلامی را در قالب داستان روی کاغذ بیاورند. فکر می‌کنید دلیل این اشتیاق چه می‌تواند باشد؟

برای یک نویسنده، بهترین سوژه داستانی در دل تاریخ معاصر نهفته است که کشف و استخراج آن و تبدیل کردن این مواد خام تاریخی به اثر ادبی لذتبخش است. نویسندگان دوست دارند به تاریخ معاصر رجوع کنند و برداشت‌های ادبی خود از این رویدادهای تاریخی را روایت کنند.

 

* ظرفیت داستانی انقلاب جهانی است

شما ظرفیت‌های داستانی موضوع انقلاب اسلامی را تا چه اندازه می‌دانید؟

به نظر من این عرصه ظرفیت‌های جهانی دارد. اگر به درستی روی این موضوع کار شود، آن وقت است که می شود بهترین آثار ادبی، حتی در مقیاس جهانی را با موضوع انقلاب اسلامی خلق کرد. البته این اتفاق بزرگ، همت بزرگ و تلاش بی وقفه ای را می طلبد که به درستی که حق مطلب ادا شود.

خب، اولین لازمه چنین اتفاق بزرگی در وهله اول چه می‌تواند باشد؟

این که روی این ادبیات اسم‌گذاری نکنیم. چون وقتی می گویم ادبیات انقلاب اسلامی، قبل از هر چیزی به همان موانع ساختگی برمی‌خوریم که گفتم به صورت غیر کارشناسانه آمده‌اند کلی باید و نباید ردیف کرده‌اند که همین باید و نیایدها دست و بال نویسنده را می‌بندد. اصولا هر نوع اسم گذاری که به هر شکلی صورت گیرد، در وهله اول کار را با محدودیت مواجه می کند.

اگر بخواهیم نسبت موقعیت کنونی ادبیات داستانی انقلاب را با حدود یک دهه قبل مقایسه کنیم چه نتیجه‌ای حاصل می شود؟

وضعیت ادبیات داستانی انقلاب اسلامی نسبت به مثلا ده سال قبل از لحاظ کمی و کیفی رشد چشمگیری داشته و دارد و تقریباً آن خلاء های موجود که آن اوایل احساس می‌شد برطرف شده است ولی با این حال، به نقطه ایده آل نرسیده است. به بیان دیگر، هنوز آن عمق لازم را پیدا نکرده است.

 

* ادبیات داستانی انقلاب باید با بدنه ادبیات پیوند بخورد

به نظر شما برای رسیدن به نقطه ایده آل ادبیات داستانی انقلاب اسلامی چه کار باید کرد؟

من فکر می‌کنم تا زمانی که ادبیات داستانی انقلاب اسلامی با بدنه ادبیات داستانی کشور ما پیوند نخورده باشد، نمی توان انتظار داشت که ما به آن نقطه ایده‌آل برسیم. این ادبیات باید در دل داستان نویسی معاصر کشور جای بگیرد و آن وقت است که می‌توان از آن انتظار داشت توقع‌های به حق علاقه مندان ادبیات داستانی انقلاب اسلامی برآورده شود. به نظر من ادبیات داستانی انقلاب اسلامی باید از این حالت گلخانه‌ای خارج شود. یعنی دیگر به صورت جزیره‌ای اداره نشود. حالا به نظرم آن حالت گلخانه بیشتر نمایان است. باید این حالت از بین برود.

فکر می کنید راهکار موثر در این زمینه چیست؟

پیوند با بدنه داستان نویسی معاصر ایران، از راهکارهای موثر در به ثمر نشستن داستان انقلاب است که به نظرم باید هر چه زودتر تحقق یابد. در غیر این صورت، نمی‌توان انتظار رشد بیش از این را از این ادبیات داشت. چون تا زمانی که این پیوند، بین ادبیات داستانی معاصر کشورمان و داستان انقلاب صورت نگیرد و داستان انقلاب به صورت گلخانه‌ای به حیات خود ادامه دهد، اتفاق تازه ای در این حوزه نمی افتد و نوعی ایستایی در ادبیات انقلاب به وجود خواهد آمد که اصلا زیبنده این ادبیات نیست.

رمان «شاه بی‌شین» از شاخص ترین آثار شما در حوزه ادبیات داستانی انقلاب است، ایده اولیه این رمان به چه دوره زمانی بر می‌گردد و اصلاً چطور شد تصمیم گرفتید رمانی درباره تاریخ معاصر کشورمان بنویسید؟

من از سال‌ها قبل درباره این موضوع کار کرده بودم و با توجه به علاقه‌ای که به رویدادهای سیاسی و اجتماعی معاصر داشتم، تقریباً اکثر کتاب‌های نوشته شده در این حوزه را مطاله می‌کردم. بنا بر این طبیعی بود که تمایل داشته باشم بخشی از دریافت‌های شخصی خودم از رویدادهای پیرامونم را در قالب داستان بیان کنم. اگر به مراحل مختلف سن من در دوره وقوع انقلاب اسلامی توجه کنیم، می‌بینیم که دوره نوجوانی من مصادف شده با یکی از پر تلاطم‌ترین دوره‌های تاریخی کشورمان، یعنی وقوع انقلاب اسلامی در سال 57 که آن موقع من 15 ساله بودم. چون خودم درگیر انقلاب بودم، در شهرستان بودیم، پدرم، اطرافیان و آشنایان درگیر انقلاب بودند و می‌شود گفت همه به نوعی درگیر انقلاب بودند، ذهنیت من هم در آن فضا شکل گرفت و حساسیت به اتفاقات پیرامونی هم از جمله مواردی بود که گریزی از آن نبود. برای همین، من مطالعاتم را افزایش می دادم تا معلوماتم درباره اتفاقات پیرامونم کامل شود. هر چیزی را که دم دستم می‌آمد ردش نمی‌کردم؛ مجلات، بیوگرافی‌ها، روزنامه‌های آن زمان و خلاصه هر چیزی که به معلوماتم در آن دوره اضافه می‌کرد در دایره مطالعاتی من قرار می‌گرفت، چون در سن خاصی بودم. به هر حال، افرادی مثل من با انقلاب بزرگ شدند. یعنی با انقلاب چشم باز کردیم و اگر رشد شخصیتی یا فکری هم در کار بود در ایام انقلاب بود که اتفاق می‌افتاد و طبیعی بود که بخواهیم درباره این انقلاب بیشتر بدانیم. بنابراین، مطالعات خودم را روز به روز بیشتر کردم. به عنوان مثال، در زمینه زندگی محمدرضا شاه پهلوی، تمام مصاحبه‌های این شخص را مطالعه کردم؛ از کتاب‌های خاطرات شخص شاه و اطرافیانش شروع کردم تا رسیدم به مقالات و مطالبی تاریخی که در این باره توسط افراد مختلف نوشته شده است. همچنین تاریخ قدیم را خواندم و مجموع این‌ها یک نگاه تازه‌ای به من داد که فکر می‌کنم ایده اولیه رمان شاه بی‌شین از آن سر چشمه می‌گیرد.

اساس رمان «شاه بی‌شین» بر دو محوریت موازی استوار است که تقریباً به شکل همزمان و موازی پیش می‌روند. آیا تعمدی در این کار بوده یا در مراحل نوشتن این ترکیب شکل گرفت؟

بله، همزمان که در یک سوی ماجراهای زندگی شاه روایت می‌شود، در سوی دیگر، قصه خودم، پدرم، مادربزرگم و پدر بزرگم هم در حاشیه زندگی شاه روایت می‌شود. یعنی موقعی که ماجرای کشف حجاب صورت می‌گیرد، ماجرای تولد من هم اتفاق می‌افتد. به عنوان مثال، ماجرای مواجهه مادربزرگم با قضیه کشف حجاب، نمونه‌ای از رفتارهای اجتماعی در بطن جامعه را در مقابل این قضیه نشان می‌دهد و در سوی دیگر این ماجرا، تصویر تصمیم گیرندگان درباره آن موضوع نشان داده می‌شود که در راس آنها شاه قرار دارد. البته ارتباط ارگانیکی بین این وقایع در رمان وجود ندارد، ولی سعی شده تصویر کاملی از آن روزگار ارائه شود.

 

* در «شاه بی‌شین» به نفع رمان کار کردم نه تاریخ

بیشتر وقایع از نگاه شاه روایت می‌شود. آیا فکر نمی‌کنید در این صورت، بخشی از وقایع تاریخی مربوط به موضوع داستان در آن دوران از دایره حوادث رمان شما بیرون می‌ماند؟

من معتقدم وظیفه رمان این نیست که اطلاعات تاریخی صرف به مخاطب بدهد. رمان هیچ وظیفه و مسئولیتی در این حوزه ندارد. بنابر این، من در همه جای این داستان سعی کردم به نفع رمان کار کنم نه به نفع تاریخ. برای من مهم این بود که از نگاه شاه حوادث تاریخی و اجتماعی را ببینم و این نگاه را به مخاطب هم انتقال دهم. فکر می‌کنم این نوع نگاه تا به حال در ادبیات داستانی معاصر کشورمان نبوده است، چون پیش از این اغلب اتوبیوگرافی هایی منتشر شده که در آنها افرادی مثل اسدالله علم به نقل خاطرات خود از خاندان پهلوی به ویژه محمدرضا شاه پرداخته‌اند. ولی من سعی کردم به نگاه‌های خصوصی شاه هم بپردازم. ماند نگاه به روابط خصوصی، طبیعت، زن، کودکی، آب و هوا و حیوانات و حتی به مصیبت‌های ریز و درشتی که شاه با آنها دست به گریبان بود. به عنوان مثال، من نمی‌خواستم درباره واقعه 15 خرداد اطلاعات تاریخی دقیقی بدهم، چون این وظیفه مورخان است. من باید داستان می‌نوشتم و برای این کار باید به جزئیات رفتاری شاه بیشتر نزدیک شده و اشاره می‌کردم. برای من نقطه پیوند تاریخ معاصر با زندگی معاصر جذابیت بیشتری دارد و فکر می‌کنم این نقطه داستان‌پرداز و رمان‌ساز است.

«شاه بی‌شین» از پس زمینه پررنگ تاریخی و اجتماعی برخوردار است و ستون اصلی را وقایع تاریخی تشکیل می‌دهد و در عین حال شما می‌گویید نمی‌خواستید تاریخ را روایت کنید. در این باره بیشتر توضیح می‌دهید؟

فکر می‌کنم ایرادی که به کارهایی از این دست وارد است به همین بخش از کار مربوط می‌شود، چون در اغلب کارهایی که در این حوزه نوشته و منتشر می‌شود نگاه‌ها معمولاً به دو گونه سیاه یا سفید است و کمتر اتفاق می‌افتد که به بخش‌های خاکستری ماجراها هم پرداخته شود. من نخواستم وارد این بازی‌ها شوم، چون قضیه را شخصی دیدم و سعی کردم با آن شخصی هم برخورد کنم، چون معتقدم رمان زمانی اتفاق می‌افتد که برای نویسنده شخصی شده باشد و اگر این اتفاق نیفتد محال است کار موفقی خلق شود. بنابر این، شخصی شدن این رمان برای من مهم بود، چون بخشی از آن با زندگی خودم ارتباط داشت. می‌خواستم برداشت خودم از اتفاقات پیرامونی‌ام را در قالب رمان ارائه دهم. از طرف دیگر، معتقدم وظیفه رمان‌نویس قضاوت کردن نیست. مگر این که یک رمان تاریخی بنویسد و من نمی‌خواستم رمان تاریخی بنویسم.

اگر باز هم برگردیم به موضوع داستان انقلاب، فکر می کنید چرا این حرکت هنوز به یک جریان ادبی گسترده، در شأن عظمت انقلاب اسلامی تبدیل نشده است؟

در بخش اول صحبت‌هایم من به صورت تلویحی به این موضوع اشاره کردم. این که چرا این حرکت، داستان نویسی انقلاب به یک جریان گسترده تبدیل نشده است. من فکر می کنم روی این مسئله در ابعاد آن کار نشده است. در حال حاضر، موضوع داستان انقلاب بیشتر حالت تبلیغی و مناسبتی پیدا کرده است. همین مسئله می تواند جلوی پویایی آن را بگیرد.  نباید فقط در یک مناسسبت ویژه مثل ایام دهه فجر به این مسئله پرداخته شود. به نظر من باید در طول سال روی این موضوع کار شود تا حق مطلب ادا شود.

  • علی مزینانی
۱۵
بهمن
۹۲
مؤسسه  حضرت نرجس خاتون (س) مزینان

همزمان با  گرامیداشت دهه مبارک فجر  موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون (س)مزینان؛ اقدام به پرداخت حقوق مستمری برای بانوان خود سرپرست و تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی قرار دادن بانوان بد سرپرست مدد جوی خود کرد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از روابط عمومی موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون (س)مزینان؛به میمنت سی و پنجمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و دهه مبارک فجر با تلاش و پیگیری مسئولین موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون(س) برای 20 مددجوی تحت پوشش خود (بانوان خود سرپرست )حقوق مستمری بر قرار نمود که با واریز آن به حساب مددجویان از ابتدای بهمن ماه قابل برداشت می باشد.

همچنینبا پیگیری مستمر مسئولین موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون (س) 10 مددجوی تحت پوشش این موسسه(بانوان بد سرپرست)  تحت حمایت بیمه تأمین اجتماعی قرار گرفتند.


  • علی مزینانی
۱۴
بهمن
۹۲
واکاوی «میراث فکری تشیع در تمدن اسلام» در کتاب ماه تاریخ و جغرافیا

شماره 189 «کتاب‌ماه تاریخ و جغرافیا» با موضوع «میراث فکری تشیع در تمدن اسلام» ویژه بهمن‌ماه منتشر شد.
«اسلام در آفریقا»، «شیعه دوازده امامی در عصر مدرن» و «تاثیر کوفه بر تشیع» موضوع‌های این شماره‌ را تشکیل می‌دهند.
به گزارش شاهدان کویرمزینان؛ در بخش «یاد ماندگار» نیز سید علی مزینانی به ترجمه بخش «ملل و نحل هند» از کتاب «طبایع‌الحیوان» اثر «شرف‌الزمان طاهر مروزی» دامپزشک دربار سلطان ملکشاه سلجوقی پرداخته است.

  • علی مزینانی
۱۴
بهمن
۹۲



عده‌ای شریعتی را از لحاظ تیپولوژی از دسته روشنفکران اسلامی با افکار لیبرالیستی و بعضی نیز وی را روشنفکری مذهبی با افکار التقاطی و مارکسیستی می دانند اما برخی همچون روح الله حسینیان رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی شریعتی را یک "دیندار روشنفکر" می داند و بر این باور است که "دیندار روشنفکر دغدغه اصلی‌اش دین است ،‌اصالت برای دین قائل است هر چند به دنبال نوآوری و ابتکار هم هست". 

حسینیان می گوید:" روشنفکران مذهبی اصل را بر حقانیت لیبرالیسم و قبل از این مارکسیسم قرار می‌دادند اما به خاطر فرهنگ ایرانی که بدون مذهب نمی شود تأثیری گذاشت سعی می‌کردند عناصری از مفاهیم مذهبی را با لیبرالیسم یا مارکسیسم ممزوج یا تفسیر کنند ولی شریعتی هیچ ویژگی از این دو قشر روشنفکر مذهبی را نداشت. او ضد مارکسیسم بود با توده‌‌ای‌ها و مارکسیست بارها جنگیده بود. او فرهنگ غرب بر مبنای لیبرالیسم را درک کرده بود و کاملا از آن تنفر داشت . او به تمام معنا درد دین داشت. او نمی‌خواست از اسلام قرائتی راستی یا چپی داشته باشد. او دنبال قرائت اصیل اسلام بود یا بقول خودش او دنبال نفی اسلام تاریخی بود که در حوادث تاریخ توجیه شده بود. شریعتی قرائتی ایدئولوژیک از اسلام داشت حال آنکه روشنفکران اسلامی به دنبال ایدئولوژی زدایی هستند. شریعتی از آن جهت روی عناصر انقلابی اسلام تأکید می‌کرد تا اسلام را به عنوان رقیبی برای مارکسیسم انقلابی نشان بدهد. شریعتی اگر بر عناصری از قبیل آزادی و دمکراسی اصرار می‌کرد به دنبال رقابت اسلام با لیبرالیسم بود. هر چند شریعتی در مسیر حرکت خود دچار اشتباهاتی شد ولی هدف او خیر بود". شریعتی همواره از امام خمینی(ره) به نیکی یاد می‌کرد و ظهور روح انقلابی را مدیون شخصیت‌های پارسایی می‌دانست که از میرزای شیرازی تا امام خمینی(ره) پرچمدار آن بوده‌اند. 
حسینیان رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی در این‌باره می‌گوید:" شریعتی قیام امام(ره) را قیامی ابوذروار می‌دانست که بر سر قدرت زمان فریاد می‌زند و اسرافیل وار در صور قرآن می‌دمد".
امام خمینی(ره) نیز در مراسم ختم فرزندش حاج آقا مصطفی به صورت اشاره از روحانیونی که شریعتی را مرتد می‌دانستند گلایه کرد و به صورت کنایه‌ شریعتی را روشنفکری معرفی کرد که برای اسلام خدمت می‌کند. یکی از روحانیون برجسته طی نامه‌ای به امام(ره) که در تبعید نجف به سر می‌برد از شریعتی به شدت انتقاد کرده و افکار وی را مضرّ خوانده بود اما امام‌خمینی(ره) به فردی که حامل این نامه بود گفتند:"این روحانی بزرگوار به عالم و آدم بدبین هستند، ما در شرایطی نیستیم که نسبت به دانشگاهیان و روشنفکران با بدبینی نگاه کنیم". 
محمود دعایی مدیر مسئول روزنامه اطلاعات و از همراهان امام خمینی(ره) در نجف اشرف نیز خاطرات جالبی از نوع نگاه امام(ره) به شریعتی و افکار وی نقل می‌کند. دعایی در جایی می‌گوید:" روزی خدمت امام بودم، ایشان فرمودند از تهران فردی هزینه پرداخت کرده و آمده تا نظر من را نسبت به دو شخصیت عوض کند؛ کتاب حجاب مطهری را گذاشته و گفته این کتاب جنوب تهران را بی‌حجاب کرده و اسلام‌شناسی شریعتی را نشان داده و گفته این کتاب جوانان را از دین منحرف کرده است". دعایی با نقل این مطلب که امام‌خمینی(ره) تمام آثار شریعتی را مطالعه کردند، می‌افزاید:"امام خواستار قسمت‌هایی که آن فرد معتقد بود باعث انحراف جوانان است شده بودند و پس از آن گفته بودند برخی قول‌های شاذ و نادر هست ولی این قول‌های نادر باعث انحراف نمی‌شود". مدیر مسئول روزنامه اطلاعات در بیان خاطراتش پیرامون نظر امام(ره) درباره علی شریعتی با اشاره به این که"البته امام تذکراتی نیز درباره شریعتی و نظرات وی درباره علامه مجلسی و مباحثی پیرامون تشیع وی، داشتند، ولی بر نوعی وحدت بخشی نیز تاکید داشتند"، ادامه می دهد:" امام به شدت از درگذشت دکتر شریعتی متأثر شدند و گفتند:" یک روز امام(ره) به من فرمودند: من به سه دلیل از فوت دکتر شریعتی متأسف هستم. یکی این که ای کاش ایشان با آن قدرت بیان و احاطه‌ای که بر کلام و نفوذی که در جمع شنوندگان داشت، توجه خود را صرفاً به نسل دانشگاهی معطوف نمی‌کرد و همه‌ جامعه اعم از روحانی و بازاری را در نظر می‌داشت و سعی می‌کرد همه‌ اقشار از اندیشه‌ها و تفکراتش بهره‌مند شوند. تأسف دوم من این است که چرا عده‌ای با او در افتاده‌اند و ایشان را به خودشان و خودشان را با او مشغول کردند و نگذاشتند درست کار بکند و درست تبلیغ بکند. تأسف سوم من این است که ایشان زود از دنیا رفت و نتوانست بماند و ادامه بدهد و کار خودش را تصحیح بکند". 
محمود دعایی تصریح می کند امام خمینی(ره) به این دلیل که مطمئن نبودند شریعتی به شهادت رسیده و یا این که به مرگ طبیعی درگذشته است درباره مرگ وی کلمه فقدان را به کار بردند.
 صادق طباطبایی یکی از نزدیکان خانوادگی امام خمینی(ره) و سخنگوی دولت موقت مهدی بازرگان درباره دیدگاه امام(ره) درباره شریعتی می گوید:" "امام همواره با احترام خاصی از دکتر شریعتی یاد می کردند. قبل از انقلاب، زمانی که عده ای از روحانیون ایشان را کوبیدند و بی انصافی هایی شد، رژیم هم از فرصت استفاده و شروع به تبلیغ کرد. یکبار خبر دادند شریعتی نسبت به مفاتیح موضع گیری کرده، امام گفتند: "کسی که به آن زیبایی در مورد نیایش قلم فرسایی می کند، نمی تواند علیه دعا چیز بنویسد. اما در مورد مفاتیح، خوب مفاتیح هم یک کتاب نیایش است؛ چه بسا انتقاد ایشان همان چیزهایی باشد که ما خودمان هم یک وقت‌هایی به آن انتقاد داریم." امام خمینی(ره) بعضاً پیغام‌های دلسوزانه و مشفقانه‌ای را نیز برای شریعتی می‌فرستادند؛ به عنوان مثال یک بار به خسرو منصوریان(یک فعال سیاسی-اجتماعی) گفته بودند: "سلام مرا به شریعتی برسان و بگو خداوند به شما توفیق بدهد اما گله‌ای که از شما دارم این است که گفته‌اید آخوندها یک دست برای گرفتن و یک دست برای بوسیدن دراز کرده‌اند؛ این طور نیست". در جایی دیگر، امام(ره) نسبت به نظرات تند شریعتی درباره علامه مجلسی، این نظرات را رد کرده و اظهار می دارند:" نباید یک‌ کسی ‌تا به‌ گوشش‌ خورد که‌ مثلاً مجلسی‌ رضوان‌الله‌ علیه‌، محقق‌ ثانی‌ رضوان‌الله‌ علیه‌، نمی‌دانم‌ شیخ‌ بهایی‌ رضوان‌الله‌ علیه‌ با این‌ها روابط‌ داشتند، می‌رفتند سراغ‌ این‌ها،همراهی‌شان‌ می‌کردند، خیال‌ کنند که‌ این‌ها مانده‌ بودند برای‌ جاه‌ و عزت‌ و احتیاج‌داشتند به‌ این‌که‌ شاه‌ سلطان‌ حسین‌ و شاه‌ عباس‌ به‌ آن‌ها عنایتی‌ بکنند. این‌ حرف‌ها نبوده ‌در کار. آن‌ها گذشت‌ کردند، مجاهده‌ نفسانی‌ کردند برای‌ این‌که‌ این‌ مذهب‌ را به ‌وسیله‌ی‌ آن‌ها و به‌ دست‌ آن‌ها ترویج‌ کنند."

در ادامه مطلب  شریعتی  و امام راحل را از دیدگاه یک دیگر بخوانید...

  • علی مزینانی
۱۲
بهمن
۹۲


یک زندگی نامه نیمه طنزمعرفی کتاب:شاه بی شیننوشته ی محمد کاظم مزینانی هفتمین کتابی که برای طرح صدقه کتاب در کتابستان انتخاب شده است، شاه بی شین نوشته محمد کاظم مزینانی است. این کتاب ۴۰۰ صفحه ای که زندگی نامه ی محمدرضا پهلوی با چاشنی طنز است که در قالب رمان نوشته شده است. این کتاب که معرفی، چکیده و گزیده هایی از آن را می توانید در همین سایت بخوانید از آنجا شروع می شود  که شاه ایران در اتاق عمل، زیر تیغ جراحان، قرار دارد و از کبد و لوزالمعده نمونه‌برداری می‌شود. سرطان در ناحیه شکم پیش‌رفته و قسمت‌های زیادی را گرفته است.
 منتخبی از صفحه ۴۰۲ این کتاب را باهم می خوانیم.
چکیده کتاب:
داستان از جایی شروع می‌شود که شاه ایران در اتاق عمل، زیر تیغ جراحان، قرار دارد و از کبد و لوزالمعده نمونه‌برداری می‌شود. سرطان در ناحیه شکم پیش‌رفته و قسمت‌های زیادی را گرفته است.
هر زندگی محمدرضا پهلوی از آغاز تا آن لحظه بازگو می‌شود. از زمانی که کودک است و شاهد خروج پادشاهان قاجار از قصرهایشان و جانشین شدن پدرش، رضاشاه، و بقیه اعضای خانواده در این قصرهاست.
پدرش او را برای ادامه تحصیل به سوئیس می‌فرستد تا وقتی جانشین او و شاه ایران می‌شود، تحصیلات و تربیت اروپایی داشته باشد. بعد از پایان تحصیلات با فوزیه، که خواهر پادشاه مصر است، ازدواج می کند و فوزیه به جای پسری که بتواند وارث تاج و تخت باشد شهناز را به دنیا می‌آورد. وقتی رضاشاه تبعید می‌شود، خواهر همزاد شاه ـ اطراف ـ در امور مملکت دخالت می‌کند. فوزیه از این آشفتگی‌ها خسته می‌شود و به مصر می‌رود و دیگر برنمی‌گردد.
خواهر بزرگ شاه، ثریا، دختر دو رگه بختیاری ـ آلمانی را به شاه معرفی می‌کند. مراسم ازدواج برپا می‌شود. ولی ثریا نازاست و شاه طلاقش می‌دهد. دخالت خارجی‌ها خصوصاً آمریکا در مسائل ایران شاه را مردد می‌کند؛ اما چاره‌ای جز همکاری ندارد. شاه در خانه دخترش، شهناز، فرح را می‌بیند و از او خواستگاری و با او ازدواج می کند و صاحب چهار فرزند می‌شود.
فرح در بسیاری از امور اجتماعی و فرهنگی و سیاسی فعالیت می‌کند. مسائل و مشکلات داخلی و خارجی کشور، ارتباط با کشورهای خارجی، دخالت بیگانگان، بیشتر شدن ناآرامی‌ها، گسترده شدن اعتراضات، ایجاد مقدمات انقلاب در این رمان به ترتیب بیان می‌شود؛ فرار شاه و خانواده‌اش از ایران، پیروزی انقلاب در ایران، بیماری شاه، مرگ او، و پایان رمان.

گزیده متن:
(ص ۲۹۶)
لبخندی تلخ چهره‌ات را می‌پوشاند و عکاس‌ها مثل صیدی بی‌دست و پا شکارت می‌کنند. آن‌ها بی‌صبرانه منتظر پرواز تواند تا افتخار ثبت این لحظه تاریخی را از آن خود کنند.
در این هیر و ویر، به سؤال خبرنگارها پاسخ می‌دهی و اعلام می کنی جهت استراحت مدتی به مسافرت می روی. صدایت چنان تو خالی است که کسی حرفت را باور نمی کند.

(ص۳۵۸)
با دخالت شهربانو، تعدادی از حاضرات اتاق عمل را ترک می کنند و تو می مانی و پانزده جراح و پزشک و تکنسین، که تو را بی هوش می کنند و می فرستند به عالم هپروت و سوراخی کوچک زیر دنده چپت ایجاد می کنند. چرک و عفونت است که از شکمت سرازیر می‌شود به بیرون.
شاه بی‌شین نام رمانی است که انتشارات سوره مهر، در سال ۱۳۹۰، چاپ پنجم آن را در ۴۲۰ صفحه منتشر کرده است. نویسنده این کتاب محمدکاظم مزینانی است که در قالب این رمان زندگی‌نامه محمدرضا پهلوی را نوشته است. این رمان بیست فصل دارد و در بخشی جداگانه، در پایان، اصطلاحات محلی داخلی متن معنی شده‌اند. زاویه دید این رمان دوم شخص است.
منبع : خانه فرهنگ دانشجو

  • علی مزینانی
۱۱
بهمن
۹۲

راهپیمایی 22 بهمن ماه

هیچ گاه یادم نمی رود سالهای ابتدایی انقلاب را که در همه جای ایران حتی در این کویر دور افتاده از پایتخت که مردم با جدیت تمام اخبار را از طریق رادیو پیگیری می کردند.

دقیقاً  نمی دانم سال 55 یا 56 بود  ولی برای  آخرین بار فرزند شایسته کویرمزینان دکتر علی مزینانی شریعتی  به زادگاهش آمده بود گویا برای مراسم ختم عمویش و یا شاید فرار از دست ساواک رژیم شاهنشاهی و یا برای خداحافظی با اقوام ولی هرچه بود تا مأموران رژیم پهلوی سر برسند ما دیگر او را ندیدیم و مدتی نگذشت که شنیدیم دکتر علی را شهید کرده اند و این خبر به زودی تمام مزینان را فراگرفت و تمامی همشهریانش از آن حرف می زدندهر روز منتظر بودیم تا یکی از شایعه هایی که به مزینان می رسد در ست از آب در بیاید و مأموران شاه برسند و تمام مزینان را با خاک یکسان کنند.

یک شب شیء نورانیی نزدیک زمین در حرکت دیدیم پدرم بیرون دوید و فریاد می زد چراغها را خاموش کنید که آمدند و به زودی مزینان در خاموشی کامل رفت و آخرش هم متوجه نشدیم آن نور چی بود و فقط گفتند هواپیمایی بوده که در آن ارتفاع پرواز می کرده.

ابتدای سال 57 بود که راهپیماییها شروع شد مردم مزینان هم که انگار الآن صدایشان را همه ی دنیا می شنوند شروع کردند به راهپیمایی و تظاهرات و هر روز غروب در جلوی مسجدجامع مزینان که دروسط بازار قرار دارد جمع می شدند و با شعارهایی که از تهران رسیده بود راهپیمایی می کردند و به این بسنده نکردند و راهی داورزن شدند و در مقابل ژاندارمری تحصن کردند و شعار دادند و مأموران پاسگاه فقط ایستادند و مردم را تماشا کردند .

راهپیماییها به اوج خود رسید و  داورزن و مزینان و روستاههای دیگر یکی شدند و با هر وسیله ای که بود خود را به سبزوار می رساندند و با دیگر مردم سبزوار همراه شدند و یک صدا فریاد می زدند :مرگ برشاه...

12 بهمن بود و اعلام شد که امام خمینی (ره)به ایران می آید صبح زود که از خواب برخاستیم گفتند قرار است ورود امام از تلویزیون  پخش شود و درآن زمان تنها دو سه تا تلویزیون در مزینان بود و ما همه مشتاق دیدن روی امامان بودیم و دلمان می خواست حداقل سیمای او را که عکسهایش را جلوی مسجد جامع زده بودند ببینیم.روز بعدمردم در هیئت حسینی جمع شدند تمام شیشه های را با پارچه ی سیاه گرفتند تا نور وارد نشود و تلویزیونی 14اینچ در هیئت قرار دادند تا ورود امامشان را تماشا کنند.

هرچند به دلایل مختلف از جمله رفتن برق و نبود آنتن و برفکهای بسیار نتوانستیم ورود رهبرمان را مستقیم ببینیم اما ناگهان موجی ایجاد شد و مردها همدیگر را بغل گرفتند و ورود آیت الله را به هم تبریک می گفتند و این خاطره برای همیشه در خاطر ما بچه های آن زمان ماندگار شد.

یک روز غروب جلوی هیئت اجتماعی از مردم توجهم را جلب کرد مخصوصاً زمانی که مرحوم محمدعلی صانعی با صدای بلند مردم را به صلوات دعوت کرد وقتی جلوتر رفتم دیدم دوسه نفر از بچه های مزینان که به عنوان سرباز در پادگان خدمت می کردند دارند برای مردم صحبت می کنند و با حرارت می گویند که به فرمان امام خمینی(ره)از پادگان فرار کرده اند.

  • علی مزینانی
۱۱
بهمن
۹۲

  

 

 

 

  • علی مزینانی
۰۹
بهمن
۹۲


به یقین این سخن معروف را شنیده اید که :«پشت هرمرد موفق یک زن موفقی ایستاده است » به راستی این چنین است و در طول تاریخ آنان که به قول ما مزینانی ها به جایی رسیده اند زنانی داشته اند که موقعیت همسران خود را درک کرده و در خوشی ها و ناخوشی ها با آنها همراه بوده و به یاریشان شتافته اند و این موضوع در باره معلم شهید انقلاب فرزندشایسته کویرمزینان دکتر علی مزینانی شریعتی کاملا صدق می کند چرا که پوران شریعت رضوی هرگاه که برای همسرش مشکلی ایجاد می شد و او در زندان رژیم ستمشاهی و یا در تبعید به سرمی برد پوران رسالت همسری و مادری خویش را آن چنان که شایسته ی یک مرد بزرگ است به سرانجام می رساند و مانند کوه مقاوم و استوار یک تنه به جنگ مصیبتها می رفت. هنوز جوان بود که یار دیرینه اش را از دست داد و او ماند و فرزندانی که تازه جای خالی بابا را حس می کردند از طرفی او یک مادر است و باید فرزندانش را زیر پر و بال خویش بگیرد و از آب و گل در بیاوردشان و از طرفی به عنوان همسر یک مرد بزرگ باید مردانگی کند و پاسخ گوی نسل تشنه به معارف شریعتی باشد و از طرفی دیگر در مقابل هر بی محبتی ایستادگی کند و خانه را از هر هجومی در امان نگاه دارد!

سالها گذشت و دکتر پوران شریعت رضوی فرزندانش را به مدارج عالیه علمی رساند و هریک برای خود استادی شدند همانند پدر که دانشجویان در انتظار لحظه ای هستند که آنها می خواهند برایشان سخن بگوید و اکنون این مادر  به قد و بالای فرزندانش نگاه می کند و علی را در قامت آنها می بیند. قلمی را که شوهرش توتم خویش می نامد و برآن قسم یاد می کند بر می دارد و طرحی از زندگی را می نویسد و آن را تقدیم فرزندانش می کند: (این کتاب را به فرزندانم که همراهان صبور لحظات پررنج زندگیمان بوده و هستند تقدیم می کنم ) وقتی از رنج می گوید معلوم می شود یار جدایی ناپذیر و همیشگی او بوده و آدمی این رنج را درسیمای شکسته ی او به خوبی در می یابد. راستی چرا این گونه شد و در حالی که همیشه ما نام دکتر را برسیمای شهرمان همیشه دید ه ایم و اماکن بسیاری را به نام پرافتخار شریعتی مزین ساخته ایم فرزندان او و همسر با وفایش را فراموش نموده ایم مگر همین شریعت رضوی نیست که مردانه پشت علی شریعتی ایستاد تا او شریعتی شود.

همسر دکتر شریعتی

 دوستی در باره این شیرزن خراسانی چنین می گوید: دکتر پوران شریعت رضوی از سال ۱۳۳۷ که به زندگی کردن با ابر مرد مزینان پاسخ بله گفت خود را برای زندگی سرشار از سختی و مشقت آماده کرد و هیچگاه رفیق نیمه راه نشد و دکتر شریعتی را تنها نگذاشت و براستی که هیچکس به غیر از او شایستگی همراه شدن با ابرمرد مزینان را نداشت و به جرات می توان گفت که او مکمل روح بزرگ دکتر شریعتی بود و به یقین می توان گفت شریعتی بدون او هیچوقت شریعتی نمی شد و چه زیبا دکتر در قسمتی از وصیتنامه  خود حق مطلب را بجا می آورد و این گونه از همسر فداکار خود ستایش می کند :

(و اما تو همسرم .چه سفارشی می توانم به تو داشت؟تو که با از دست دادن من هیچ کسی را در زندگی کردن از دست نداده ای . نه در زندگی ،در زندگی کردن،به خصوص بدان(گونه)که مرا می شناسی .و بدان صفات که مرا می خوانی.نبودن من خلائی در میان داشتن های تو پدید نمی آورد ،و با این حال که چنان تصویری از روح من در ذهن خود رسم کرده ای ،وفای محکم و دوستی استوار و خدشه ناپذیرت به این چنین منی،نشانه روح پر از صداقت و پاکی و انسانیت توست.)

شریعت رضوی از آشنایی با دکتر شریعتی و برادر شهیدش می گوید در ادامه مطلب بخوانید...

  • علی مزینانی
۰۸
بهمن
۹۲

  • علی مزینانی
۰۷
بهمن
۹۲
مؤسسه  حضرت نرجس خاتون (س) مزینان
استاد علی جعفری مزینانی از اساتید برجسته دانشگاه با حضور در موسسه ی خیریه حضرت نرجس خاتون (س) مزینان ضمن آشنایی با خدمات این موسسه در گفتگو با مدیر عامل و مسئولین آن از مجتمع خدمات بهزیستی مزینان نیز بازدید نمود و با عضویت در گروه خیرین از زحمات دست اندرکاران مجتمع و موسسه تشکر و قدردانی کرد

وی پس از مراجعت به تهران نامه ای برای مسئولین موسسه ارسال نموده و بار دیگر برهمیاری و کمک و مساعدت خود و خیرین تأکید کرد که در ادامه متن کامل نامه ی این فرهیخته ی مزینانی به همراه پاسخ مدیرعامل موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون (س) مزینان تقدیم می شود:

سپاس خدای را که شالوده آفرینش بر پایه محبت است و محبتش خمیر مایه کائنات،خدایی که محبوب ازلی است و حب او نیاز نفس و دل شیدای عشق و عبادت اوست

یکی از وظایف اصلی هر انسان نسبت به همنوعان خود این است که باید تلاش نماید تا برای مردم سودمند باشد و به آنان خدمت شایسته انجام دهد.دستگیری از تنگدستان،مهربانی به بیماران ،کمک به افراد نیازمند،کوشش در ارتقاءسطح آگاهی ها و شکوفایی استعدادهای خدادادی آنان از اصول اولیه وظیفه شناسی است.هر فردی باید از دل  و جان خواستار رفاه و آسایش همه افراد جامعه باشد زیرا آسایش و رفاه خود او هم در گرو خوشبختی دیگران بدست می آید،کسانی که تنها خواستار آسایش شخصی و وابستگان خود باشند از آنان  تعبیربه خود خواه و خود پرست یاد شده است ،راه روشن زندگی آنست که تا آنجا که بتوانیم همنوعان خود را از توانایی ها ،امکانات و محبت های خویش بهره مند سازیم

سالمندان ،معلولین،مددجویان،بی سرپرستان،ایتام،محرومین،...همه و همه به یاری و کمک من و شما نیازمند و محتاجند. پر واضح است تنها نهادی که می تواند به خواسته یکایک این عزیزان رسیدگی و به آنان یاری رساند به نظر من بهزیستی است.

در بازدیدی که اینجانب از مجتمع خدمات بهزیستی مزینان داشتم متوجه شدم به حول و قوه الهی و با کمکهای همشهریان عزیز این مجتمع توانسته در حد وسع و مقدورات خود کمک شایانی به عزیزان مدد جو مزینانی و قراء اطراف خود داشته باشد و کارنامه در خشانی از خود ارائه نماید

مسئولین مجتمع توانسته اند در زمینی به وسعت 3 هکتار، مرکزی چند منظوره را با زیر بنایی 1500 متر مربعی احداث نمایند که تاکنون 800 متر از این مرکز سقف زده شده است

همانگونه که استحضار داریدو بنده نیز متوجه شدم این مجتمع یک موسسه کاملا غیر دولتی و غیر انتفاعی بوده که به دولت و دیگر نهاد ها هیچگونه وابستگی ندارد و کلیه امور مربوط به آن اعم از هزینه های ساخت و دیگر مخارج جانبی از ابتدا تا کنون با همت والا و دستان پر سخاوت همشهریان عزیز و افراد نیکو کار تامین گردیده است.

مدیرعامل مجتمع و سایر برادران و خواهرانی که ایشان را همراهی می نمایند مصمم هستند و بنا دارند دامنه فعالیتهای این مرکز را تا آنجا گسترش دهند که در منطقه نیازمندی نباشد .برای نیل به چنین هدف و مقصودی علاوه بر عنایات الهی به نظر می رسد نیازمند کمک یکایک همشهریان عزیز و خونگرم بوده و می باشند.ناگفته پیداست که هر قدم و هر نوع کمکی ولو اندک علاوه بر تکمیل ساختمان و تحقق سریع آرمانها ،زمینه رشد و توسعه و آبادانی مزینان را به دنبال خواهد داشت و روزی نه چندان دور همگی دست در دست هم جشنی توام با حلاوت و شیرینی در مزینان  تر تیب دهیم .آنگاه از لذت لبخند و تبسم که در چهره یکایک همنوعان تحت پوشش مشاهده خواهیم کرد منتفع و مستفیض گردیم .به امید آن روز       ًعلی جعفری مزینانیً

  جوابیه مدیر عامل موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون (س) مزینان:

جناب آقای علی جعفری مزینانی

کشور ایران و زادگاهتان مزینان به وجود اشخاصی امثال شما که عمری در عرصه علم و ادب و فرهنگ سپری کرده  و کمر همت رابرای آینده نوین کشور که  رشد علمی و بالندگی جوانان می باشد بسته به خود می بالد و از توجه ویژه و عنایت حضرتعالی نسبت به فعالیتهای انجام شده در مجتمع خدمات بهزیستی و موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون مزینان که به نوعی اطلاع رسانی کرده اید کمال سپاس و تشکر را دارم

                  فاطمه مزینانی (گلستانی)

                  مدیر عامل مجتمع خدمات بهزیستی


  • علی مزینانی
۰۷
بهمن
۹۲

ناصر میناچی درگذشت

   خانواده دکتر علی مزینانی  شریعتی به مناسبت درگذشت ناصر میناچی از بنیان گذاران حسینیه ارشاد و مدیر اخیر آن، پیام تسلیتی منتشر کرد.

 متن این پیام تسلیت که در صفحه فیس بوک احسان مزینانی شریعتی منتشر شده است، بدین شرح است:


«دکتر ناصر میناچی، از بنیان‌گذاران حسینیه ارشاد و یاران وفادار دکتر علی شریعتی، و از حقوق‌دانان مبرز تهیه‌ کننده‌ی پیش‌نویس قانون اساسی دوران انقلاب و وزیر ارشاد ملی در دولت موقت زنده‌یاد بازرگان، صبح روز شنبه از پی تحمل دورانی بیماری، از میان ما رفت.
دکترمیناچی در زمان فعالیت دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد (که از ۱۳۴۳ توسط زنده‌یادان محمد همایون، ع. علی‌آبادی و میناچی با هدف فعالیت روشنگرانه‌ی دینی تاسیس شده بود)، با حمایت خود از آن معلم، در اوج جوّسازی تبلیغاتی قشریون مذهبی و مسئولین نظام سیاسی گذشته، نقش ارزنده‌ای در تاریخ حیات نواندیشی اسلامی ایفا کرد و بدینسان، نهاد حسینیه به نهضت ارشاد تبدیل شد و آن ساختمان به جنبش سراسری خانه‌های مردم.
از پی تعطیلی ارشاد از سوی ساواک در ۱۳۵۱، وی مدیریت این مؤسسه را، که در دوران انقلاب بازگشایی شد، تا کنون بر عهده داشت؛ و توانست با پشتکار خود استقلال و استمرار این نهاد را حفظ و تضمین کند و هر از چندی، برای روشنفکران مسلمان فرصت ابراز دیدگاه‌های خویش را در این نهاد به‌رغم همه‌ی محدودیت‌های موجود فراهم سازد.
زنده‌یاد میناچی وصیت کرده بود تا در صحن حسینیه ارشاد دفن شود و برای انتقال مزار دکترشریعتی به ارشاد نیز جایگاه و یادمانی بنا نهاده و تدارک دیده بود.
خانواده و بنیاد فرهنگی دکترعلی شریعتی فقدان ایشان را به بازماندگان، خانواده محترم و دوستان همفکر، تسلیت می‌گوید و برای علوّ درجه و آرامش روح او از‌ خداى متعال طلب مغفرت و آمرزش می‌کند.
تهران، شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۲»

خاطرات ناصر میناچی از آخرین دیدار با شریعتی

در سمینار «شریعتی؛ دیروز، امروز، فردا» در سی‏‌امین یادمان دکتر علی شریعتی در خرداد سال 86 که با حضور چهره‌‏های علمی و سیاسی در حسینیه ارشاد برگزار شد، ناصر میناچی از آخرین دیدار خود با دکتر علی شریعتی خاطره‌ای تعریف کرد. این سمینار با حضور چهره‌‏هایی همچون مرحوم عزت‌‏الله سحابی، محمد ملکی، حسین رفیعی، احسان شریعتی، سوسن شریعتی، فاطمه گوارایی و جمعی از اساتید دانشگاه و دانشجویان در حسینیه ارشاد برگزار شد، و در ابتدای آن «ناصر میناچی»، سخنرانی کرد. مدیر موسسه حسینیه ارشاد و از نزدیکان شریعتی به آخرین شب زندگی او اشاره کرد و گفت: آن شب در اتاق کوچک زیر شیروانی با هم نشسته بودیم و از محنت‌‏ها و غم‌‏های یکدیگر با هم گفت‌‏وگو می‌‏کردیم. این گفت‌‏وگو به قدری دردناک بود که من و مرحوم شریعتی با هم اشک می‌‏ریختیم. وی افزود: شریعتی در آخرین شب زندگی‌‏اش از دوستانی که به ظاهر دوست اما در واقع دشمن بودند، صحبت کرد. وی از یکی از روزنامه‌‏ها گله داشت که چرا برخی مقالاتش را به گونه‌‏ای چاپ کردند که القا شود، شرط آزادی دکتر از زندان چاپ آن مقالات بوده است. میناچی تصریح کرد: حق دکتر شریعتی این بود که امروز در ایران کنار مرقد مطهر امام رضا(ع) دفن شده بود اما این مساله که از وصایای ایشان است، هنوز محقق نشده و جای تاسف دارد.

اجمالی از زندگی ناصر میناچی بنیانگذار حسینیه ارشاد

ناصر میناچی خاطره ای از آخرین شب زندگی نقل کرده بود آن شب در اتاق کوچک زیر شیروانی با هم نشسته بودیم و از غم ‏های یکدیگر با هم گفت ‏وگو می ‏کردیم. این گفت ‏وگو به قدری دردناک بود که من و مرحوم شریعتی با هم اشک می ‏ریختیم.

به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس، ناصر میناچی، یکی از بنیانگذاران حسینه ارشاد امروز درگذشت و نصحیت کرد او را در کنار مرحوم همایون دیگر بنیانگذاران حسینه ارشاد دفن کند.
یاد حسینیه ارشاد با نام علی شریعتی گره خورد است که در وقت حیاتش مهر خود را بر صفحه روزگار زد.
علاقمندان بسیاری را با سخنان آتشین و انقلابی خود  جذب انقلاب کرد.
ناصر میناچی را خیلی ها به عنوان وزیر تبلیغات و جهانگردی دولت موقت مهدی بازرگان می شناسند. وزارتخانه ای که امروز نام فرهنگ و ارشاد اسلامی فعلی را دارد.
او که متولد 1310 بود، سال 1343  در کنار محمد همایون و عبدالحسین علی آبادی سنگ بنای حسینیه ارشاد را گذاشت.
آنها می خواستند این مکان، جایی برای معرفی اسلام واقعی باشد و شهید مرتضی مطهری که در جریان تاسیس آن بود، از همان ابتدا همکاری خود را با این حسینیه آغاز کرد.
بعد از پیروزی انقلاب که حسینیه ارشاد بازگشایی شد، میناچی مدیریت آن را برعهده گرفت و فقط زمانی که به عنوان وزیر تبلیغات و جهانگردی منصوب شده بود، بر این مجموعه مدیریت نمی کرد.
حسینیه ارشاد همزمان با بازگشایی،محل برگزاری جلسات تدوین پیش نویس قانون اساسی بود که میناچی هم یکی از اعضای این شورا بود و همه این خاطرات در کنار اتفاقات مهم دوران فعالیت این حسینیه را در قالب کتابی با عنوان «تاریخچه حسنیه ارشاد» نوشته و منتشر کرد.
میناچی از دوستان دکتر علی شریعتی هم بود و یک بار در سمیناری که برای یادبود او برگزار شده بود، به آخرین شب زندگی او اشاره کرد و گفت: «آن شب در اتاق کوچک زیر شیروانی با هم نشسته بودیم و از محنت ‏ها و غم ‏های یکدیگر با هم گفت ‏وگو می ‏کردیم. این گفت ‏وگو به قدری دردناک بود که من و مرحوم شریعتی با هم اشک می ‏ریختیم.»
*اولین آشنایی میناچی و شریعتی
اولین بار سال 1346 بود که در سخنرانی محل موقت حسینیه پدر دکتر شریعتی مرحوم استاد شریعتی سخنرانی می کرد و آنجا من را به دکتر شریعتی معرفی کردند بعد از آن جلسه در حدود نیم ساعت با هم صحبت کردیم و هر دو همدیگر را کاملا درک کردیم و پیمان بستیم که راه جذب و جلب جوانانی را که سرگردان شدند بیابیم. افکار مادی گرایی و اندیشه الحادی بسیار رایج شده بود و کتاب های زیاد ترجمه شده در دسترس جوانان بود این جوانان که در گیر فلسفه های وارداتی بودند به سراغ ما نمی آمدند و از سوی دیگر سنتی ها هم دیگه سراغ ما نمی آمدند.
شریعتی می گفت ما نسل واسط این دو طیف را می خواهیم. جوانانی که  با سنتی ها میانه ای ندارند و نه می توانند دیدگاه های الحادی ماتریالیسم را بپذیرند ما با این نسل کار داریم.


  • علی مزینانی
۰۷
بهمن
۹۲

موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون(س) مزینان اکنون با گذشت یک سال از ثبت آن توانسته در مزینان و روستاهای مجاور خدمات عام المنفعه زیادی انجام دهد و مسئولین این موسسه دامنه ی خدمت رسانی خود را  به تمامی منطقه کشانده اند و تنها در مزینان متمرکز نشده اند و در همین راستا خدمت ارزنده ای دیگر را در کارنامه ی موفق خود ثبت نمودند و با پیگیری های متعدد یکی از شهروندان نیازمند غنی آبادی را دارای مسکن می نمایند.در همین ارتباط وب سایت این موسسه مطلبی با عنوان مددجوی غنی آبادی صاحب خانه شد را مننتشرنموده است که برای اطلاع مخاطبان گرانمایه باز نشر می شود.

مددجوی تحت پوشش موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون(س)مزینان بعد از سالها مستاجری و در این اواخر بی خانمانی به همت مسئولین موسسه صاحب خانه شد.

به گزارش روابط عمومی موسه خیریه حضرت نرجس خاتون(س)مزینان؛محمد غنی آبادی مددجوی تحت پوشش موسسه که در غنی آباد از روستاهای مجاور مزینان زندگی می کند و صاحب همسر و فرزند می باشد با همکاری موسسه خیریه نرجس خاتون (س)مزینان صاحب خانه ای با متراژ 65متر گردید.

فاطمه مزینانی(گلستانی)مدیر عامل موسسه در همین ارتباط اظهار داشتند:

بعد از مطلع شدن از وضعیت نابسامان آقای محمد غنی آبادی ضمن تحت پوشش قرار دادن ایشان که با معلولیت ذهنی و کمبود بینایی شدید دست به گریبان بود ،اقدام به پیگیری در ارتباط با مسکن مناسب جهت خانواده ایشان نمودیم و طی هماهنگی با بنیاد مسکن منطقه ، و متعهد شدن به پرداخت اقساط وام و همچنین مقداری کمک بلا عوض از طرف موسسه، مبادرت به خرید زمینی در غنی آباد کرده و با همکاری خیرین اقدام به ساخت مسکنی مناسب به متراژ65  متر نمودیم که در حال حاضر اسکلت فلزی ساختمان به اتمام رسیده و به مرحله دیوارچینی رسیده که به حول و قوه الهی تاچند ماه آینده قابل بهره برداری خواهد بود.

خانم گلستانی همچنین از خیرین نیکوکار تقاضای کمک مالی برای رسیدگی به چنین مواردی را داشتند.

حساب موسسه:بانک صادرات شعبه مزینان بنام موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون(س)

شماره حساب:0334476832006

شماره کارت:6037691751899311


6037691751899311

عکس از :هادی کارگری

  • علی مزینانی
۰۵
بهمن
۹۲


با انتشار گزارش انتقادی تر کیدی لوله های آب مزینان و روستاهای مجاور در مورخه جمعه بیست و هفتم دی ماه و باز نشر آن در سایتهای محلی شهرستان سبزوار بالاخره این پیگیره ها به ثمر رسید و عملیات تعمیر لوله های انتقال آب کلاته مزینان و غنی آباد به همت اداره آب وفاضلاب شهرستان سبزوار آغاز شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ پس از دریافت خبر ترکیدگی لوله های آب مزینان ، غنی آباد و کلاته مزینان به علت فرسودگی و با توجه به پیگیری های مکرر شورای اسلامی و دهیاری و مرکز بهداشت مزینان، در بیست و هفتم دی ماه شاهدان کویرمزینان اقدام به انتشار مطلبی با عنوان "  چه کسی مسئول است؛ خطر طاعون مردم مزینان و غنی آباد را تهدید می کند!  نمود که باهمکاری و همراهی و مساعدت سایتهای وزین شهرستان سبزوار این گزارش در سلام سربدار ، بصیر سبزوار ، اسرار نامه و فرهنگ دانشجو باز نشر شد.

نکته جالب توجه پیگیری های مکرر  مدیر محترم سایت بصیر سبزوار بود که ضمن ارسال این گزارش با مدیران اداره آب و فاضلاب شهرستان تماس گرفته و خواستار کمک و پیگیری این درخواست شدند.

خوشبختانه این پیگیری ها خیلی زود به ثمر نشست و با دستور ریاست اداره آب وفاضلاب شهرستان سبزوار عملیات گود برداری و تعمیر لوله ها از روز پنج شنبه سوم بهمن ماه آغاز شد.

شایان ذکر است سایتهای شهرستان داورزن از جمله داورزن نیوز حادثه و... نسبت به باز نشر این خبر هیچ اقدامی نکردند که ما امیدواریم با توجه به رسالت رسانه ای خبرنگاران و مدیران این سایتها که گله مندند چرا بعضی وبلاگها و سایتهای روستایی نمی خواهند قبول کنند که تحت پوشش شهرستان داورزن هستند خودشان در این راه  پیشگام باشند البته تاکنون داورزن نیوزهمکاری خوبی با شاهدان کویرمزینان داشته است که امیدواریم این مساعدت بیشتر شود و زودتر شهرمان مستقل گردد تا نیاز به در خواست از سبزوار نباشد.


 

 
عکس : مهدی تاج مزینانی

  • علی مزینانی
۰۲
بهمن
۹۲

به گزارش شاهدان کویرمزینان؛ سعید شریعتی مزینانی، عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی مشهد در گفت وگو با ایسنا- منطقه خراسان، به معادل واژه نیهیلیسم در فارسی به معنای هیچ‌انگاری و نیست انگاری اشاره و خاطر نشان کرد: این تفکر که با نام نیچه گره خورده، می‌تواند در سطوح و لایه‌های مختلف فلسفی و هستی‌شناختی، مابعدالطبیعی، معرفت‌شناختی، اخلاقی و سیاسی معانی متفاوتی را دارا باشد.

وی با یادآوری این مطلب که این نوع گرایش‌ها عموما در بین لایه‌های جوان اتفاق می‌افتد، اضافه کرد: اگر بخواهیم به دنبال دلیلی بگردیم باید به نظام اجتماعی اشاره کنیم. قبل از آن باید مشخص کنیم که چه تعریفی از نظام اجتماعی داریم. نظام به معنی حکومت و نهادهای رسمی در جامعه نیست بلکه منظور نهادهای فرهنگی و اجتماعی کننده در جامعه هستند سازمان‌هایی که وظیفه‌شان انتقال معانی ( در یک تلقی کلی) به جامعه است.

شریعتی خاطر نشان کرد: وقتی که نظام اجتماعی نمی‌تواند انجام مناسک دینی را توجیه کند فرد با این سؤال مواجه می‌شود که چرا باید آنها را انجام دهد و در بین برخی از افراد نوع دیگری از دینداری جایگزین می‌شود و یک نوع دینداری شخصی، تجربی و حسی به وجود می‌آید و فرد بر مبنای فهم خود از دین، عمل می‌کند.

وی اظهار کرد: وقتی سؤالاتی برای فرد در زندگی به وجود می‌آید از این دست که نقش دین در زندگی چیست؟ اساسا چرا باید دیندار بود؟ مگر نمی‌شود بدون دین هم خوب زندگی کرد؟ باید توجه داشت که نظام فرهنگی نتوانسته نقش دین را به جامعه بپذیراند.

در نیهیلیست نامیدن این افراد مراقب باشیم 


شریعتی با بیان اینکه باید دید کسانی که خود را هیچ‌گرا می‌دانند آیا واقعا براساس مبانی این تفکر، هیچ‌گرا به شمار می‌آیند یا نه، اظهار کرد: برخی از افراد نسبت به سیستم‌هایی که فعلا موجود است بی‌باور یا بیگانه می‌شوند. در اینجاست که باید میان نیهیلیسم منفعل و نیهیلیسم فعال تفکیک قائل شویم. در نیهیلیسم منفعل، پوچی به همه زندگی و هستی فرد سیطره می‌یابد و فرد پوچ‌گرا هیچ بدیلی را برای سیستم موجود نمی‌یابد.  

این استاد علوم اجتماعی با بیان اینکه باید میان نقد و هیچ‌انگاری تمایز قائل شویم یادآور شد: باید در نیهیلیست نامیدن این افراد مراقب باشیم، زیرا برخی افراد باورشان را به یک موضوع خاص از دست می‌دهند به طور مثال فردی باورش را به دموکراسی از دست می‌دهد و یا کسانی از جامعه حاضرنیستند از طریق نظام‌های رسمی به انجام برخی شعائر اخلاقی در جامعه بپردازند؛ من در مورد اینکه این افراد را نیهیلیست بدانیم تردید دارم.
وی در ادامه به نیهیلیسم فعال اشاره کرد و افزود: در این نوع تفکر از پوچ‌گرایی، فرد به شیوه زندگی سیاسی، اخلاقی و یا ارزشی موجود بی‌باور می‌شود و در صدد ایجاد نوعی نظام بدیل برای نظام موجود برمی‌آید. در خصوص عوامل گرایش به نیهیلیسم، عضو هیئت علمی جهاددانشگاهی مشهد با بیان اینکه باید دید معانی وارزش‌ها چگونه در جامعه بازتولید می‌شوند، عنوان کرد: در هر جامعه‌ای چارچوبی از معانی و قواعد عمل وجود دارد که در جامعه مذهبی مانند جامعه ما بیشتر از مذهب نشأت می‌گیرد. البته باید پرسید که چطور می‌شود افرادی از جامعه باورشان به آن چارچوب‌ها را از دست می‌دهند؟ در پاسخ باید گفت مسئله این است که چارچوب‌ها و معانی ارزشی در جامعه و در میان نسل‌های مختلف بازتولید نشده است. ریشه این بی‌باوری را باید در درونی نشدن ارزش‌ها بدانیم.وی ادامه داد: در این جاست که ریشه این بی‌باوری را باید در درونی نشدن ارزش‌ها در شخصیت فرد دانست و زمانی که فرد نقطه ارجاعی در رفتار، مناسبات و قضاوت‌ها برای خود نمی‌یابد همه این معانی برای فرد فرو می‌ریزد. باید این نکته را در نظر داشت که یکی از کارکردهای دین توجیه و توضیح است، به این معنا که به طور مثال دروغ نمی‌گوییم چون راستی را موجه می‌دانیم.عضو هیئت علمی جهاددانشگاهی مشهد با اشاره به اندیشه لائیک و بی‌باوری و نیهیلیسم مذهبی تأکید کرد: البته باید توجه داشت که یک فرد لائیک ممکن است به لحاظ مذهبی لائیک باشد اما در حوزه اجتماعی یک شخصیت کنشگر و فعال باشد. در واقع لائیک بودن می تواند تنها یک وجهی از زندگی فرد باشد. وی به دلایل دیگر هیچ‌انگاری اشاره کرد و افزود: برای جامعه‌ای در حال تغییر مانند جامعه ما که تجربه تحولات عمیقی را دارد و در معرض جهان‌های فرهنگی متفاوت قرار می‌گیرد، تماس با دیگر فرهنگ‌ها گاهی باعث زیر سؤال رفتن باورهای فرد می‌شود. در این صورت سیاست گذاران فرهنگی باید به موضوعاتی از قبیل آئین‌ها و کیش‌های جدید مانند شیطان‌پرستی، اندیشه‌های لائیک و نیهیلیسم حساس باشند.

شریعتی تصریح کرد: اساسا با تحلیل تاریخی این تفکر در می‌یابیم که هیچ‌انگاری می تواند تعبیری کاملا اجتماعی و دارای ریشه‌های جامعه شناختی باشد . بنابراین نوع تربیت افراد در این تفکر بسیار مهم است، همچنین نقش محل‌های اجتماعی از جمله خانواده‌، مدرسه، محل زندگی، نهادهای مذهبی مانند مسجد و کلیسا و ... آموزش و پرورش و رسانه شایان توجه است.

ایدز را ندیدیم و امروز به معضل تبدیل شد 


عضو هیئت علمی جهاددانشگاهی مشهد اظهار کرد: در جامعه ما پوچ‌گرایی در حوزه مذهب بسیار قابل تأمل است. وی در مورد اینکه جوانان نوعی دینداری شخصی را ترجیح می‌دهند اذعان کرد: بسته به این دارد که از چه موضعی به این مسئله نگاه می‌کنید. من به عنوان یک جامعه‌شناس برایم مهم است که دین آثار اخلاقی واجتماعی داشته باشد.

وی ادامه داد: آنجا که همه چارچوب‌ها فرو می‌ریزد و هر گونه معنایی برای فرد از دست می‌رود، هرج و مرج اخلاقی و اجتماعی اتفاق می‌افتد و هیچ‌گونه چارچوبی برای اخلاق در جامعه وجود ندارد؛ باید نگران بود. بنابراین متولیان امور فرهنگی، ارشادی، دینی و رسانه‌ای در جامعه باید نگران باشند، زیرا آنان وظیفه بازتولید چارچوب‌های رسمی دینی و فرهنگی را بر عهده داشتند. به طور یقین با ندیدن مشکلات، مشکلات ما حل نمی‌شود چنانچه که مساله ایدز را ندیدیم و امروز به معضل تبدیل شد.

  • علی مزینانی
۰۲
بهمن
۹۲

مؤسسه  حضرت نرجس خاتون (س) مزینان

موسسه موفق خیریه ی حضرت نرجس خاتون (س) با کادر مجرب و خدمات خیرخواهانه و عام المنفعه به یک ساله شد

به همین مناسبت وب سایت این موسسه به مدیریت نورالله مزینانی مدیر زحمتکش روابط عمومی که به حق یکی از افرادی است که توانسته نام این موسسه را به همگان بشناساند و با تهیه خبر و ارسال پیامک در سمت روابط عمومی موفق عمل نماید در همین باره نوشته است:

به حول و قوه الهی ومدد باری تعالی و کمک های خیرین ارجمند یک سال از خدمات رسانی موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون (س)مزینان گذشت

به گزارش روابط عمومی موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون (س)مزینان؛به حول و قوه الهی و کمکهای مردم فهیم و خیر فعالیت موسسه نرجس خاتون(س)یکساله شد .

فاطمه مزینانی(گلستانی)مدیر عامل موسسه درهمین راستا اظهار داشت: در مدت این یکسال فعالیتهای بسیار شایان و در خور توجهی توسط این مرکز صورت گرفته به طوری که باعث گردیده پرونده مدجویان12 روستای مجاور مزینان  نیز به این مرکز واگذار گردد.

این موسسه در طول سال گذشته فعالیتهای به شرح زیر داشته است:

1-شناسایی وتشکیل پرونده برای معلولان واجد شرایط

2-تشکیل پرونده سی بی آر برای مدد جویان به تعداد 120 پرونده

3- تشکیل پرونده حمایتی به تعداد 50 پرونده

4-تشکیل پرونده برای مددجویان سالمند بالای 70 سال 400 پرونده

5-اهداءسبد کالا در دو نوبت عید و ماه مبارک رمضان 100 سبد (هشت قلم مواد خوراکی و غذایی)

6-کمک هزینه برای تهیه جهیزیه

7-کمک هزینه برای ساخت مسکن

8-کمک هزینه برای تهیه دارو و درمان

9-کمک هزینه خرید لوازم ضروری مثل کولر،آبگرمکن،یخچال،فرش

10-بازدید از منازل مددجویان به صورت دوره ای و بررسی مشکلات و پیگیری برای رفع آنها

11-ساخت مرکز توانبخشی چند منظوره به متراژ 1550 متر

 این مرکز با هماهنگی مسئولین و تشکیل هیئت مدیره و بررسی های کارشناسی انجام گرفته مبادرت به ساخت مرکز توانبخشی در این متراژ وسیع نموده که به حول و قوه الهی دیوارکشی مجموعه به اتمام رسیده و حدود 800 متر از این پروزه در حال مسقف شدن است و با همت خیرین  برای اتمام مابقی سقف بزودی اقدام می گردد

شاهدان کویرمزینان ضمن تبریک و خداقوت به مدیر توانمند این موسسه و یاران همراهش و همچنین خیرین گرانمایه ی مزینانی و غیر مزینانی که با مساعدت آنها مجتمع بهزیستی مزینان به روزهای بهره برداری خود نزدیک شده است برای تمامی مزینانی های دلسوز آرزوی موفقیت می نماید و امیدواراست روزی مزینان با همراهی این عزیزان به جایگاه حقیقی خود برسد.


  • علی مزینانی
۰۱
بهمن
۹۲
همزمان با هفته ی وحدت و فرخنده میلاد با سعادت پیامبر گرامی اسلام (ص) و رئیس مکتب جعفری حضرت امام صادق (ع) طرح ساخت مرکز آتش نشانی در مزینان به همت شورای اسلامی و دهیاری  آغاز شد

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ این مرکز آتش نشانی در ضلع شرقی مزینان ، روبروی میدان عاشورا ساخته خواهد شد .

مهدی مزینانی (آزاده ) طی گفتگوی تلفنی با مدیر وب سایت خانه بهداشت مزینان؛ ساخت این مرکز در مزینان را نیاز منطقه اعلام نموده و از همشهریان عزیز در مزینان و روستاهای مجاور تحت پوشش ، خواستارهمیاری و همکاری لازم در این خصوص گردید .

وی در توضیح روند اجرایی این برنامه تا کنون افزود : در زمان تصدی مسئولیت دهیاری  ، نیاز به ساخت ساختمان آتش نشانی در جلسه با شورای وقت توافق شده و به صورت درخواست در جلسه شرکت تعاونی دهیاران عنوان گردید که مورد توافق این تعاونی قرار گرفت  و با پیگیریهای مکرر موفق به گرفتن امتیاز شده ایم .

وی که در حال حاضر  ریاست شورای اسلامی را عهده دار می باشد با همان شور و ذوق همیشگی پیگیر مسئله بوده و با کمک دهیارجدیدمزینان سید عبد الله جلالی ، تابلو مربوطه را در محل احداث مرکز آتش نشانی  نصب و به عنوان یک طرح مصوب  شورای اسلامی ، مراحل بعدی را به دهیاری واگذار نمودند .



  • علی مزینانی
۳۰
دی
۹۲

پس از انتشار نظر یکی از مخاطبان گرانمایه با نام آق ماشالا که خودشان اصرار دارند این گونه خظاب شوند و شاید در سجلدشان این جوری نوشته اند واکنش هایی از سوی این بزرگوار و فرد دیگری که خود را یک دوست معرفی می نماید و نظراتشان هیچ شباهتی به دوستان ندارد و به نظر ما شاید او نیز خود آق ماشالاباشند صورت گرفت و مانیز پاسخ این عزیزان را در بخش نظر دهی تقدیم کردیم ولی گویا ماجرا همچنان ادامه دارد لذا با عرض معذرت و ادب و احترام به ساحت بزرگواران سویزی و بهمن آبادی و غنی آبادی و مردم شریف زادگاهم مزینان. برای روشن شدن اذهان، نظرات این دوستان را بدون هیچ تغییری به همراه پاسخ شاهدان کویرمزینان تقدیم می نمایم تا دلهای بیدار خودشان قضاوت نمایند

                                               


نظر اول یک دوست

باسلام خدمت تمامی عزیزانم
چرا وقتی یک انتقاد بجا و درست از همه ما ها می شود گوشهایمان را بالا میگیریم و چنان رگ غیرتمان بالا می زند که گویی آسمان باز شده و فقط امثال حضرات بیرون پرت شده اند و باید سریع رگ حیات انتقاد کننده را قطع کنند نه.... گوش فراده اخوی
اتفاقاً نظرات آقا ماشاا... قسمت عمده ایش درست است و شما با اولاً دوماً چندماً و..... سوالهای بی ریطی از ایشان کرده ایدکه صحیح نیست .... کمی شماهم آرام باشید شما که دیگران را به آرامش دعوت میکنید.....
یه سوال از شما که دوستانتان شما را استاد خطاب کردند می پرسم .فلسفه محرم و عاشورای امام حسین ع چیست ؟؟؟؟
آیا باید سر یک سری مسائل و کج اندیشی های گذشتگان جدایی و دوری به وجود آورد؟؟؟
اخوی سرمان را همانند کبک داخل برف نکنیم قیام سید الشهدا ع قیام دوستی وحدت و به پا داشتن عدالت بود نه اینکه آقایی بگوید این مطلب که ( آقا ماشا ا..) نوشته اند مال روستای ما نبوده و..... ای داد بر ما....
شماهم سعی کنید پایبند به اخلاقیات باشید و به کنایه و مسخره دیگران را از خود نرنجانید ( منظور اشتباهات املائی نامه ها که متذکر شدید )
در آخر مطالب یادتان باشد استاد ارجمند!!!!! من و شما و تمامی افرادی که در سراسر دنیا هستند فقط و فقط به عشق امام حسین ع و وحدت دور هم جمع می شویم و باید از اختلاف افکنی ها و مقصر جلوه دادن دوستانمان دست برداریم درست و تناسب با عقایدمان ندارد اگر از سر ریا نباشد
منتظر پاسخ می ماند همشهری عزیز


پاسخ ما
باسلام وعرض ادب
دوست عزیز عیدتان مبارک

نظر دوم یک دوست

آقای علی رضا صانعی اتفاقاَ خاندانم از سویزن و مال همون جام


پاسخ ما
باسلام وعرض ادب
علی رضای عزیز منظورشان خانواده محترم این دوست متعلق به سویز است و جای بسی افتخار برای ما مزینانی ها که با سویزی های عزیز هم خانواده شده ایم


نظر سوم یک دوست

باسلام و عرض ادب به همه همشهریانم

این هم پاسخ به هم ولایتی ها یم نه شما دوست عزیز چون خودتان بدنبال حاشیه هستید
عید همگیتان مبارک
شاید به راه آمدی اخوی


پاسخ ما
باسلام وعرض ادب
چون امر فرمودید که در انتظار جواب هستید و خود را دوست معرفی می نمایی و نامهربانی می کنید پس ما نیز رسم ادب را رعایت می کنیم و پاسخ در خور شایسته ای برایتان آماده می کنیم
این جانب از ابتدا که وبلاگ شاهدان کویر را راه اندازی کردم هیچ گاه به دنبال حاشیه سازی نبوده و نخواهم بود اما گاهی افرادی مثل جنابعالی پیدا می شوند و با نظرات نامهربانانه سعی دارند تا مزینانی ها را مقصر و... قلمداد نمایند پس واجب است که جوابشان داده شود
اولاً در پاسخ به دوست گرامی آق ماشالا که بعید می دانم شما خود وی نباشید خیلی مهربانانه برخورد نموده و مجبور بودم چند سئوال را از همه ی شما دوستان داشته باشم
دوما ً من نیز کسی هستم که بسیاری از دوستانم سویزی بهمن آبادی و غنی آبادی و کلاته ای و... هستند پس عرض خود می بری و زحمت ما می داری
سوماً عاشورا جای خالی کردن کینه و بغض نیست که شما به دنبال آن هستید
چهارماً تمام کسانی که به این جانب گفته اند استاد هیچ کدام را از نزدیک ندیده ام البته به جز عده ای محدود و انگشت شمار. من از جانب این دوستان معذرت خواهی می کنم که چنین کاری را کرده اند
آخراً معنی به راه آمدن را از الفاظ زیبای شما نفهمیدم و قسم می خورم قصد تمسخر ماشالا خان را و هیچ بنده ی خدایی را ندارم فقط می خواستم به نویسنده بفهمانم که عصبانیت از مزینان و مزینانی کاری را جلو نمی برد بیایید و بنشینید و یا پیشنهاد بدهید برای اتحاد این دو روستا ی تاریخی چه کنیم
یاحق

نظردوم آق ماشالا

چه عجب جواب مارو دادی اولا من سویزی نیستم زود قضاوت کردی دوما هنوز تو داهات مزینانیم وغنی آبادیم و بهمن آبادیم گیر کردی حالا خوبه فاصله بین این ده هاتا یکی دو کیلومتر بیشتر نیست اینجوری از داهاتم داهاتم میگی شماها اگه یکم عقل داشتید میومدید همه یه جا جمع می شدید و دست هم و میگرفتید نه اینکه تو بیابونی هرکی رفته یه جا براخودش درست کرده اسم گذاشته روستای فلان و بیسار بیشتر این کارا بوی ریاست طلبی و به مردم امرو نهی کردن میاد تا اینکه باهم دوست بودن یه جوری میگید شریعتی که مزینانی بود وقتی یه سبزواری با یه اصفهانی حرف میزنه میگه شریعتی سبزواری بود ما نفهمیدیم که باید به این مردم بفهمونیم ما ایرانی هستیم نه داهاتی باید همه باهم متحد باشیم نا سویزی بهمن آبادی مزینانی غنی آبادی تو بهمن آباد آب قنات داره خشک میشه هیچکی نیست به دادشون برسه تازه می گن مزینانیا بودن که سنگ انداختن تو قنات آبابو کم کنن که آب قنات خودشون زیاد بشه حالا اینو چی میگی من کلی حرف دارم اگه بخوام بگم ولی تا همین اندازه بسه من آدمی نیستم که حرفایی رو که مینویسم یه باز بخونم ازش غلط املایی بگیرم مفهوم حرفمو میرسونم میدونم آدمای عاقل می فهمن که چی میگم به امید روزی که این چنتا داهات کوچیک بشن به شهر پیشرفته که همه با هم یه جا زندگی کنند نگن فلان روستا اومد تو داهات ما درس خوندن امکانات ما بیشتر ما پولدارتریم ما آب قناتمون زیاده و وووووووووووو


پاسخ ما
باسلام وعرض ادب
ای مگس عرصه ی سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود می بری و زحمت ما می داری


نظر سوم آق ماشالا

این شعری که نوشتی خودت گفتی  فک کنم همون شر باشه نه شعر  آخه یکی نیست که یکم این وبلاگارو کنترل کنه هرکی نیاد از دهاتش تعریف کنه عاقل دهاتم تعریف داره غیر از عقب افتادگی و خشک سالی و زراعت ضعیفی که تو این چنتا دهات بوجود اومده تو سبزوار که بهمن آباد مزینان سویز و نهالدونو و روستاهای اطراف دیگه چه کلاسی دیگه ای داره بابا حرف و بیگیر بجا این چرندیاتی که نوشتی تو و یوسف و قاسم ملا و بقیه بچه هایی که وب روستایی درست کردن بیایین یکم آی کیو تونو به کار بندازید یکم پیشنهاد بدین این رو ستاها به هم نزدیک بشم کم کم بخش بشن و کم کم شهر و بزرگ و بزرگتر بشن هی بگو (باسلام وعرض ادب

ای مگس عرصه ی سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود می بری وزحمت ما می داری ) این چرندیات چیه که میگی نشستی  شرلوک هولمز بازی در آوردی شدی کاراگا علوی کشف کنی من سویزیم یا بهمن آبادی یا یه ده کوره دیگه بگیر چی میگم تو بهمن آباد 4تا پیر مرد پیرزن بیشتر نمونده همه جوناشون رفتم شهر عملگی محمد حرف خوبی نوشته برید کارخونه بزنید یه مرغداری بزنید یه پرورش دام گاو ی گوسفندی بزنید یه پرورش شتر مرغی بزنید به هم نزدیک بشید اسم روستاتونو بزاریدشهرک امام زاده  اسماعیل یا شهرک دکتر علی شریعتی  ببنید موفق می شید یا نه هی من از رو دلسوزی و عقل حرف میزنم تو از رو تعصب احساسات امید وارم فهمیده باشی فقط با دستای خودمونه که میشه این روستاهارو تبدیل به شهر کنیم بشه یه شهری که از سمنان دامغان سبزوار پیشرفته تر انشالا برای موفقیت و اجرا شدن پیشنهاد من شجاعت می خواد به قول آقای دکتر شریعتی عزیز  ****برای شنا کردن به سمت مخالف رودخانه، قدرت و جرات لازم است . وگرنه هر ماهی مرده ای هم می تواند از طرف موافق جریان آب حرکت کند.*****

پاسخ ما
باسلام وعرض ادب
دوست گرامی تا وقتی که با توهین و لفاظی حرف بزنید هیچ پاسخی جز عرصه ی سیمرغ  برایتان نخواهیم داشت
می دانم شما از سر دلسوزی وشاید هم برای تفرقه افکنی حرف می زنید اما مگر می توان تاریخ یک ملت را تغییر داد
آدم حسابی! من مزینانیم و خاستگاهم تاریخی ترین روستای ایران است .می دانی یعنی چه! این حرف من  از سرتعصب یا حس ناسیونالیستی نیست بلکه عقلانیت این را می گوید. بله همه ی این پیشنهادات حضرتعالی خوب است و جانا سخن از زبان ما می گویی و شکر خدا شورای اسلامی و دهیاری و دلسوزان مزینانی پیگیر هستند.
و اما درباره وبلا گ من و دیگر دوستان که معلوم نیست چه هیزم تری به شما فروخته اند که این گونه از آنها کینه دارید و قطع یقین اساتید این حوزه ها را یعنی آقایان یوسف بهمن آبادی عزیز و قاسم ملای گرانسنگ را که بنده هنوز موفق به زیارتشان نشده ام ودلم می تپد که حتی برای یکبار ایشان را ببینم و از محضرشان کسب فیض نمایم می شناسید که این گونه برآنها می تازید . بفرمایید این گوی و این میدان اگر شما می توانی بستان بزن!
نه اخوی نه شرلوک هولمزم و نه کارآگاه علوی ! مزینانی زاده ای هستم که زادگاهم را می پرستم چون کویر محل هبوط من است بی کار هم نیستم که برای شهرت و از سر بی عاری وبلاگ راه انداخته باشم اگر این بود به دنبال سایتی می رفتم که با حرف های عاشقانه دو قران گیرم بیاد. بچه ی امروزی هم نیستم که به دنیال نان و نام بدوم بلکه قلم توتم من است همچنان که کویر را به عنوان توتم می پرستم برقلم هم سجده می کنم

بعد هم عزیز برادر این قدر از خود متشکر نباشید که علامه ی دهرید و تا حرف بزنید عاقلان می فهمند  یک بار دیگر متن انشائی خود را مرور بفرمایید ببینید از سرعصبانیت یا هر چیز دیگر چقدر غلط املایی دارید و در لفاظی های خود به چه کسانی توهین می نمایید بهمن آباد و سویز و مزینان به قول شما کوره دهات نیستند اخوی؛ کمی به تاریخ این روستاهای تاریخی آشنایی پیدا کنید بعد توهین نمایید .مزینان مزینان است همچنان که سویز سویز و بهمن آباد بهمن آباد،  شهر ارزانی شما و کسانی که آرزویش را می کشند وجب به وجب خاک زادگاهمان می ارزد به هزاران آرمان شهری که شما و آن دوست گرامی در پی آن هستند. موی این پیر زنها و پیرمردها در آسیاب بی خیالی سفید نشده که خیلی آسان آنها را به باد توهین می گیرید آنها والدین ما هستند که جانما را برایشان می دهیم.

استاد ! من نه شهردارم و نه رئیس جمهور که بیایم شهری دیگر بناکنم ، مزینان زاده ای هستم که یک وجب از خاک مزینانم را به صد کشور نمی فروشم و به مردان مرد آفرینش افتخار می کنم.

بزرگوار!  آی کیو یا همان ضریب هوشی من آن قدرها که شما فکر می کنید پایین نیست و می خواهم با عشق بگویم باهوش ترین مردم در مزینان هستند و می زینند و مزینان اگر معنایش را نمی دانید بدانید یعنی : زادگاه اندیشمندان و دانشمندان

در پایان لازم است کمی هم بروید ادبیات فارسی را بخوانید و بعد عرض اندام بفرمایید : من از جناب حافظ عذر خواهی می کنم که شعر ایشان را شر پنداشتید و به من نسبت دادید برای آنکه جنابتان از این شعر آگاه شوند برای حسن ختام تقدیم می دارم به شما و یک دوست گرامی :

حافظ

ای که مهجوری عشاق روا می‌داری

عاشقان را ز بر خویش جدا می‌داری

تشنه بادیه را هم به زلالی دریاب

به امیدی که در این ره به خدا می‌داری

دل ببردی و بحل کردمت ای جان لیکن

به از این دار نگاهش که مرا می‌داری

ساغر ما که حریفان دگر می‌نوشند

ما تحمل نکنیم ار تو روا می‌داری

ای مگس حضرت سیمرغ نه جولانگه توست

عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری

تو به تقصیر خود افتادی از این در محروم

از که می‌نالی و فریاد چرا می‌داری

حافظ از پادشهان پایه به خدمت طلبند

سعی نابرده چه امید عطا می‌داری

  • علی مزینانی
۳۰
دی
۹۲

جشن میلاد پیامبرمهر و رحمت حضرت محمد بن عبدالله  (ص) و طلایه دار مکتب جعفری حضرت  امام صادق (ع) در هیئت شاهزاده علی اصغر(ع) مزینان هیئات تهران برگزار گردید .

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ در مراسم جشن با شکوه  مزینان که به دعوت هیئت شاهزاده علی اصغر (ع) مزینان برگزارگردید و از قبل توسط سامانه پیامکی  این هیئت اطلاع رسانی شده بود شهروندان مزینانی استقبال ویژه ای از مراسم نموده و مداحان جوان و ذاکرین اهلبیت عصمت و طهارت علیهما السلام نیز به مولودی خوانی پرداختند.

همچنین مراسم مشابهی برای بانوان در هیئات بیت الرقیه (س) و بیت الزهرا (س) برای بانوان مزینانی برگزار گردید.

در تهران نیز هیئت ائمه بقیع (علیهما السلام) مراسم ویژه ای برای شهروندان مزینانی مقیم پایتخت برگزار نمود که این مراسم نیز از طریق سامانه پیامکی به اطلاع همشهریان مزینانی رسانده شد.

هیئت ائمه بقیع (علیهما السلام) علاوه بر اجرای مراسم هفتگی که در پنجشنبه شبها برگزار می نماید در مناسبتهای ولادتی و شهادت ائمه ی هدی (علیهما السلام) و دیگر برنامه های مذهبی با حضور جمعی از مزینانی های مقیم تهران مراسم خاصی برگزار می نماید همچنین این هیئت از طریق پیامک مسائل اخلاقی و معنوی و ادعیه و احادیث و روایات مربوطه را برای مشترکین خود در مزینان و تهران و دیگر شهرها ارسال می نماید که مورد استقبال همشریان گرامی قرارگرفته است.

مهدیه مزینانی های مقیم تهران نیز این هفته با برگزاری دعای ندبه  ضمن سخنرانی حجت الاسلام بی آزار تهرانی ، مراسم ویژه مولودی خوانی به مناسبت میلاد این بزرگواران برگزار نمود و با ارسال پیامک این روز فرخنده را به همشهریان مزینانی تبریک گفت.


  • علی مزینانی
۳۰
دی
۹۲

همزمان با ایام ولادت نبی مکرم اسلام (ص) و فرزند گرامیش رئیس مکتب جعفری حضرت امام صادق (ع) و هفته وحدت ، سامانه پیامکی هیئت شاهزاده علی اصغر (ع) مزینان و هیئت ائمه بقیع علیهما السلام به صورت مشترک راه اندازی گردید .

به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از کانون فرهنگی زینبیه (س) ؛  از این پس مراسم مختلفی که در دو هیئت شاهزاده علی اصغر (ع) مزینان و هیئت ائمه بقیع علیهما السلام  برپا می گردد به صورت پیامک به مزینانی های عزیز اطلاع رسانی خواهد شد .

همشهریان محترم می توانند در صورت داشتن هر گونه نظر و پیشنهاد ، به شماره پیامکی 3000645000002 نظرات و پیشنهادات خود را ارسال نمایند.

هیئت امناء هیئت شاهزاده علی اصغر (ع) مزینان امیدوارند با همیاری و همدلی همشهریان گرامی  بتوانند گامی مؤثر و سودمند در راستای اهداف فرهنگی و مذهبی مزینان بردارند.

  • علی مزینانی
۲۹
دی
۹۲
محمدص ترکیبی از موسی و عیسی بودوی هرگز
 نمی کوشید تا خود را مرموز و غیرعادی و موجودی عجیب بنمایاند

میلاد رسول مکرم اسلام ، حضرت محمد مصطفی (ص) و فرزند والامقام ایشان ، حضرت امام صادق (ع) بر عموم مسلمانان جهان مبارک باد.

مجله اینترنتی اسرارنامه به مناسبت همین رویدادخجسته نگاهی انداخته است به بخشی از اندیشه های دکتر علی مزینانی  شریعتی ، فرزند شایسته سبزوار ، دیار سربداران  که در یکی از نوشته هایش نبی گرانقدر اسلام را به زیبایی توصیف کرده و وظایف و روش های او را شرح می دهد.

شریعتی که از کویر تاریخی مزینان برخاست و وسعت و ژرفای اندیشه های نابش در کشوراسلامی ایران و نیز در میان جوانان تحصیل کرده و جستجو گر سایر ملل اسلامی انعکاس یافت ، تا بدان حد که وی را فریادگر بزرگ زمان لقب داده اند.

این اندیشمند برجسته که امروز از بزرگترین مشاهیر و مفاخر مزینان و شهرستان های  داورزن ، سبزوار و  خراسان محسوب می شود ، درباره رسول گرامی اسلام ، پیامبر مهربانی نوشته است:

 

محمد (ص) و رسالت چند بعدی او

… به راستی می توان گفت که محمد را این چنین «باید از نو دید» و «از نو شناخت». او را با نگاهی که اشیا و اشخاص را می‌نگریم نباید نگریست؛ باید از روان شناسی، جامعه شناسی و تاریخ، نگاهی تازه ساخت و بر سیمای محمد(ص) افکند.
 
او را باید در صف شخصیت های عظیم تاریخ، قیصران و حکیمان و انبیا دید. در جمع پیامبران بزرگ نشاند و تماشایش کرد. در این هنگام است که تصویر او در چشم ما چنان شگفت و توصیف ناپذیر می نماید که گویی هرگز او را ندیده ایم و هرگز چنین تصویری را از مردی در جهان نمی شناخته ایم.
 
برای شناخت دقیق و تصویر کلی و تمام هر مذهبی، شناختن خدای آن، کتاب آن و پیغمبر آن ضروری است؛ و این روش ساده‌ترین، ممکن ترین و در عین حال علمی ترین و مطمئن‌ترین روش شناخت یک مذهب است. محمد ترکیبی از موسی و عیسی است. گاه او را در صحنه های مرگبار جنگ می بینیم که از شمشیرش خون می چکد و پیشاپیش یارانش که برای کشتن یا کشته شدن بی قراری می کنند، می تازد و گاه وی را می بینیم که وقتی هر روز در رهگذرش مرد یهودی از بام خانه اش خاکستر بر سرش می ریزد و او نرمتر از مسیح، همچون بایزید، روی درهم نمی کشد و یک روز که از کنار خانه وی می گذرد و از خاکستر مرد خبری نمی شود، می پرسد رفیق ما امروز سراغ ما نیامد؟ و چون می شنود که بیمار شده است به عیادتش می رود.

در اوج قدرت، در آن لحظه که سپاهیانش مکه را، شهری که ۲۰ سال او و یارانش را شکنجه داده و آواره کرده است، اشغال کرده اند؛ بر مسند قدرت، اما در سیمای مهربان مسیح، کنار کعبه می ایستد و در حالی که ۱۰ هزار شمشیر تشنه انتقام از قریش در اطرافش برق می زنند و… می پرسد: «ای قریش فکر می کنید با شما چه خواهم کرد؟…»
 
قریش که سیمای مسیح را در این موسایی که اکنون سرنوشتشان را در دم شمشیر خویش دارد، خوب می شناسند و به چشم می بینند، پاسخ می دهند که: «تو برادری بزرگوار و برادرزاده‌ای بزرگواری»؛ و آنگاه با آهنگی که از گذشت و مهربانی گرم شده است، می‌گوید: «بروید، همگی آزادید.»

آری، حضرت محمد(ص) پس از آن که به بعثت برانگیخته شد، اولین کسی که به وی ایمان آورد، حضرت علی (ع) بود. علی بود که با وی همپیمان شد و از آن پس همه لحظات عمر را در این پیمان و پیوند نهاد و در پرستش خداوند و وفای محمد و دوستی خلق و پارسایی روح، آیتی شگفت شد و با صدها رشته پنهان و پیدا با روح و اندیشه و قلب محمد پیوند یافت.
 
پیغمبر که تاریخ آن همه از اراده و تصمیم و قدرتش سخن می‌گوید و خسروان و قیصران و قدرتمندان حاکم بر جهان، آن همه از شمشیرش می هراسند و دشمن از شدت غضبش می لرزد، در عین حال مردی است سخت عاطفی، با دلی که از کمترین موج محبتی می تپد و روحی که از نوازش نرم دست صداقتی، صمیمیتی و لطفی به هیجان می آید، در خانه و خانواده نیز چنین است.
 
در بیرون، مرد رزم و سیاست و فرماندهی و قدرت و ابهت است و در خانه پدری مهربان، شوهری نرمخوی و ساده و صمیمی،…. وی هرگز نمی کوشید تا خود را مرموز و غیرعادی و موجودی عجیب و غریب در چشم ها بنمایاند، بلکه به عکس حتی به مادی بودن تظاهر می کرد. نه تنها از زبان قرآن می گوید که: «من بشری هستم به مانند شما و فقط به من وحی می شود …ر کهف ۱۱۰»؛ که همواره اعتراف می کند جز آنچه به من گفته می شود، از چیزی خبر ندارم و در رفتار و زندگی و گفت وگویش، همه جا می‌کوشید تا در چشم ها شگفت آور و فوق العاده جلوه نکند و سعی می کرد تا ابهت و جلالی را که در دلها دارد، بشکند.

می گویند روزی پیرزنی نزد وی می آید تا از او چیزی بپرسد. آن همه خبرها و عظمت ها که از او شنیده بود، چنان در او اثر می‌کند که تا خود را در حضور وی می یابد، می لرزد و زبانش می گیرد. پیغمبر احساس می کند که شخصیت و شکوه او وی را گرفته است. ساده و متواضع پیش می آید، به مهر دست بر شانه هایش می گذارد و با لحنی که از خضوع، نرم و صمیمی شده است، می گوید: «مادر چه خبر است؟… من پسر آن زن قریشی ام که گوسفند می دوشید
 
بُعد احساس و عمق عاطفه و اندازه رقت قلب محمد نیز شگفت انگیز است. وجود علی (ع) و فاطمه (س) که همچون دو بال برای پیغمبر بودند و فرزندان آنها، تحمل زندگی پر تلاطم و پر مشقت را برای پیغمبر (ص) آسان تر کرده بود….اما اینها همه آرامش پیش از توفان بود و توفان در رسید سیاه، هولناک و بر باددهنده آشیانه و ویران کننده خانه او. آری پس از ۲۳ سال رسالت پیامبری و هدایت مردم)، پیغمبر در بستر افتاد و دیگر نتوانست برخیزد و به این گونه است که محمد و رسالت چند بعدی و دو جهتش شایستگی آن را دارند که آرزوی بزرگ انسان امروز را تحقق بخشد.

منبع : روزنامه اطلاعات

  • علی مزینانی
۲۹
دی
۹۲
رادیو فصلی در روز میلاد حضرت محمد(ص) و امام جعفر صادق(ع) ویژه برنامه جشن میلاد را با عنوان خاتم پیامبران در بخش عصر گاهی پخش می‌کند.
به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از حوزه رادیو و تلویزیون باشگاه خبرنگاران به نقل از روابط عمومی رادیو فصلی؛ برنامه عصرگاهی جشن  میلاد که همزمان با ایام هفته وحدت از رادیو میلاد پخش می‌شود همزمان باروز میلادحضرت محمد (ص) و امام  جعفر صادق (ع) با  عنوان خاتم پیامبران  به خصایل حضرت رسول(ص) و پخش سرود و نغمه‌های محلی  ارتباط با مراکز استانها، انعکاس همایش قرآن کریم و نقش آن در وحدت اسلامی در غالب گزارش،  ایجاد یک فضای شاد با پخش ترانه‌های سنتی، پاپ، محلی و وحدت آفرین، جمع بندی  
کارشناسی در مورد ویژگی‌های شخصیتی حضرت رسول(ص) و امام جعفرصادق(ص)  به عنوان بنیان گذار مذهب تشیع از زبان حجت السلام والمسلمین هادی مزینانی، طراحی مسابقه و اهدای جایزه به مخاطبان جشن میلاد از ویژه برنامه‌هایی است که در روز پایانی رادیو میلاد از این شبکه رادیو یی پخش می‌شود.  

گفتنی است، مخاطبان میتوانند ویژه برنامه جشن میلاد را روز  یکشنبه ساعت 14 تا 16  از این شبکه رادیویی بشنوند.
  • علی مزینانی
۲۸
دی
۹۲






وقتی به دنیا آمد او
خورشید در کُنجی خزید


بر صورت مهتابی ‏اش
بال فرشته‏ ها وزید

تا چشم خود را باز کرد
او با صدای بال‏ها


مانند نیلوفر شکفت
در لابه ‏لای بال‏ها

یک شب تمام آسمان
در قلب او آمد فرود

دیگر از آن پس سینه ‏اش
خود آسمانی تازه بود

او،آیه،آیه، آینه
در روبه ‏روی آفتاب

او سوره سوره آسمان
در لابه ‏لای یک کتاب

او آن که یک شب ماه را
با چشم‏های خود شکافت


پرواز کرد و مثل نور
سوی خدای خود شتافت

او آن که رفت و رفت و رفت
تا انتهای آسمان

تا یک قدم مانده به او
تا به خدای آسمان

محمدکاظم مزینانی

  • علی مزینانی
۲۸
دی
۹۲

تصاویر را که دیدید و امیدوارم مسئولین مربوطه هم ببینند . نه اشتباه نکنید ! قصد نداریم اثر هنری یک عکاس خوش ذوق مزینانی را و یا یک منطقه ی خوش آب و هوای کویری و یا شکل و شمایل گوسفندان خوش بر و رو را برایتان نمایش بدهیم. اجازه بفرمایید یک خاطره از همین مکان برایتان بگویم و بعد برویم سر اصل مطلب...

عید همین امسال بود یعنی فروردین 1392 و با عیال مربوطه و فرزندانم  به سمت صحرای شمال شرقی مزینان  و نزدیک منطقه ی اسد آباد برای پیدا کردن قورسک (قارچ) رفتیم که معمولاً در این ایام،  کویر مزینان پر از این قارچ های خوشمزه است و مزینانی هایی که از تهران به زادگاهشان آمده اند مثل خود ما به دنبال یافتن این قارچ ها راهی کویر و صحرا های مختلف مزینان می شوند ما هم به تشویق سرکار علیه، بانوی مکرمه ،عیال مربوطه یک روز آفتابی دست بچه ها را گرفتیم و سوار پیکان کمری خودمان شدیم و زدیم به صحرا تا هم رانندگی یاد بچه ها بدهیم و هم از هوای پاک کویر لذت ببریم و هم در این پشت قلعه کمی هم قورسک پیدا کنیم .

درست نزدیک  موتور آب سعید خان که این بیابان را آباد کرد و خودش از مزینان رفت و دیگران از آن بهره می برند ماشین را متوقف کردیم و به سمت دقّی ها که (زمین های بایر و صاف) هستند حرکت کردیم ؛ برای یافتن قارچ از همدیگر جدا شدیم و هریک در  گوشه ای به جستجو پرداختیم.

خب ، حاج خانم  و بچه ها که مثل ما دهاتی نیستند تا منطقه قارچی را بشناسند و طفلکی ها هرچه گشتند چیزی نیافتند و زمین را الکی شخم می زدند اما این روستا زاده ی کاربلد چندین  قورسک چاق و چله یافت و برای خوردن آن بچه ها را صدا زدم در گوشه ای از این بیابان زیبا نشستیم و شروع کردیم به خوردن که ناگهان دیدم در چند قدمی ما از زیر زمین آب می جوشد اول فکر کردم شاید قبل از اینکه ما به مزینان بیایم باران آمده و این آب در داخل گودال مانده است اما وقتی زلالی آن را دیدم و احساس کردم آب در جریان است به شوخی به  عیال گفتم: شاید معجزه ی حضرت اسماعیل (ع) و هاجر اینجا رخ داده و اکنون از رد پای یکی از این فرزندان ما خدا برایمان آب  فرستاده ، اما بعد در حیرت آن ماندم و به مزینان برگشتیم و جریان را برای اقوام تعریف کردم و همگی متعجب شدند و بعضی می گفتند :شاید خیالاتی شده اید و سراب دیده اید و بعضی اصلاً باورنکردند و به همین خاطر جویای داستان شدم و یکی از مسئولین مزینانی برایم توضیح داد که شما درست دیده اید و آن معجزه هم رخ نداده بلکه ترکیدگی لوله ی آب غنی آبادی هاست که از آن منطقه می گذرد.

از این ماجرا ده ماه گذشته است و اخیراً یکی از دوستان خوش ذوق مزینانی وقتی می بیند این مشکل بر طرف نشده و سلامت مردم در خطر است و احتمال وقوع فاجعه ی شیوع بیماری طاعون و یا وبا وجود دارد  احساس مسئولیت می کند و عکسهای فوق را آماده می نماید و با توضیحی برای شاهدان کویرمزینان  ارسال نموده است تا شاید مسئولین محترم که تا کنون بی تفاوت از آن گذشته اند فکری نمایند .

و اما اصل مشکل را از زبان این مزینانی غیرتمند که نخواسته نامش فاش شود را در ادامه بخوانید:

سلام علی آقا لطفا هیچ اسم و نشونی از فرستنده و بنده نبرین و فقط به عنوان درد دل یک مزینانی بنویسید و قید کنین که کدوم نهاد باید پاسخگو باشه . اداره آب و فاضلاب ، شوراهای منطقه یا ...!
فکر کنم فقط با سر و صدای اینترنتی این مشکل بزرگ حل بشه .
 اصل مشکل : لوله انتقال آب آشامیدنی به روستاهای غنی آباد و کلاته مزینان . مدتی است مدام دچار ترکیدگی میشه . چندین بار تعمیر شده ولی فایده نداره و فقط یه نصف روز آب نمیزنه . از آب سطح زمین احشام استفاده می کنند و وقتی آب قطع میشه خدا میدونه چی وارد لوله آب میشه ... داخل کوچه های مزینان هم پر از ترکیدگی است که هزینه تعمیر این ترکیدگی ها تا الان چند برابر هزینه تعویض اونا شده ولی فایده نداره . واقعا مردم چه گناهی دارن ؟
  • علی مزینانی
۲۸
دی
۹۲

روز پنجشنبه بیست و ششم دی ماه یکی از همشهریان خوب سویزی به نام ماشاء الله که خودشان ثبت فرموده اند ماشالا و به احتمال نام اصلیشان هم نیست و متأسفانه در باره ی مردم مزینان نظر مساعدی ندارد و هر آنچه در چنته داشته است نثار ما نموده اندو  در بخش نظر دهی شاهدان کویر مزینان نظری گذاشته اند که بهتر دیدیم این نظر و پاسخ را در هفته ای که به نام وحدت نامیده شده است برای مخاطبان گرانمایه ی شاهدان کویرمزینان به نمایش بگذاریم تا شاید اتفاق خوبی رخ بدهد و وحدتی که ایشان منظور نظر مبارکشان هست بر قرار شود و شائبه هایی که نسبت به مزینان و مزینانی ها دارند البته با احترام به تمامی مردم خوب و با فرهنگ سویز برطرف گردد.


MIM_8147.jpg


نظر آق ماشالا

شما مزینانیهایی که انقده ادعا دارید و مغرورید که یه جوری هم این وب توشتید که انگاری انساهای کاملا عاقلی به نظر می آیید ولی آیا این ده هات یه آدم بزرگ یا ریش سفید عاقل ندارد که هرگاه روز عاشورا می رسد چرا با دسته ی عزاداری سویز که روستای همسایه است باهم عزاداری نمی کنند وفقط با روستای بهمن آباد عزاداری کرده و بعد که رفتند دسته ی سویز وارد امام زاده می شود حالا هی شما پیاده برو مشهد هی سینه بزن بابا دو تا داهات که با هم کنار نمیان می خوای دوتا شهر با هم کنار بیان هی بنویس که بازیگر مزینانی اومد تو مراسم عزاداری خواننده ی سنتی خون مزینانی دانشمندان مزینانی شریعتی مزینانی این حرفا آیا بوی غرور نمی ده ما کجاییم و ملامت گر ایام کجا


پاسخ ما

باسلام و عرض ادب

جانا سخن از زبان ما می گویی

دوست عزیز و همشهری گرامی ؛ متأسفانه آنقدر در نوشتن این مطلب عصبانی هستید که حتی یک بار برنگشتید تا انشای خود را مرور بفرمایید که حد اقل اشتباه املایی کمتری داشته باشید و بعد هم مزینانی ها را متهم نموده اید که چرا فقط با بهمن آبادی های عزیز و گرامی همراه می شوند. همین سئوال را ما از شما می پرسیم چرا هیئت سویز و همشهریان محترم سویزی صبر می فرمایند تا مزینان از مزار امام زادگان خارج شوند و بعد آنها وارد مزار گردند ؟!

البته ما به لحاظ سن به این مسئله واقفیم وعلت جدایی عزیزان سویزی را می دانیم که در دهه ی شصت بنا به دلایلی در همان روز عاشورا که روز سوگواری برای اباعبدالله (ع) می باشد دعوا و درگیری بین جوانان آن دوره ی مزینان و سویز در می گیرد و بعدها سردمداران سویز تصمیم می گیرند که عزادارایشان را از مزینانی ها جدا نمایند و بعد از خروج هیئت مزینان به مزار تشریف بیاورند.

سئوال دوم ما از شما گرانمایه این است ؛ اگر تقصیر را به مزینانی ها نسبت می دهید  پس چرا در تاریخ عزاداری بهمن آباد و مزینان هیچ گاه دعوا و جدایی بین مزینان و بهمن آباد نیست!؟

الحمد الله و با تشکر از تمامی مردم خوب بهمن آباد به ویژه روسای هیئات این روستای تاریخی ،  همیشه عاشورا با شکوه خاص و وفاق و همدلی و همراهی خوبی  در مزار امام زادگان برگزار شده و هم مزینان به عنوان میهمان و هم بهمن آبادی های با فرهنگ به عنوان میزبان عزای فرزند فاطمه (س) را پاس می دارند و متحد و یک دل هردو روستا آن روز عزاداری سیدالشهدا (ع) را برگزار می نمایند.

سومین سئوال ما از شما مخاطب عزیز این است آیا می دانید که مزینان در روز عاشورا تنها نیست و مردم خوب و مهربان غنی آباد نیز مزینانی ها را در این روز از صبح تاشب همراهی می نمایند و مزینانی ها به عنوان میزبان به استقبال هیئت  غنی آبادی ها می روند و مردم فهیم غنی آباد نیز به خصوص روسای هیئات این روستا به عنوان میهمان روزعاشورای مزینان را از خود می دانند و در همه ی امور حتی طبل و سنج زنی و نوحه خوانی مزینانی ها را همراهی می نمایند!؟

چهارمین سئوال ما،  چرا به دنبال ریش سفیدان مزینانی می گردید مگر ما از عزای اماممان قهر کردیم یا این عزیزان سویزی هستند که صبر می کنند تا مزینانی ها از مزار خارج شوند و بعد ریش سفیدان سویز دستور حرکت هیئتشان را بدهند و وارد مزار شوند؟ ! آیا در سویز هیچ ریش سفیدی پیدا نمی شود که پا پیش بگذارد و یک بار هم که شده امتحان بفرمایند و با مزینانی ها ، غنی آبادی ها و بهمن آبادی ها همراه شوند و ببینند که اوضاع آن چنان که شما فکر می کنید نیست و ما افتخار می کنیم که با شهروندان سویزی که در سالیان نه چندان دور مراوده ی خوبی داشتیم همراه و دوست هستیم ! شاید شما ماشالای گرامی آنقدر جوان هستید که به یاد نمی آورید که روزی و روزگاری ما از مزینان می آمدیم به روستای شما و دعای توسل و کمیل برگزار می کردیم و فرزندان سویزی برای ادامه ی تحصیل همکلاسی ما مزینانی ها بودند و در مدرسه ی ما درس خواندند و پله های ترقی را یکی پس از دیگری طی نمودند!

پنجمین سئوال ما؛ مگر افتخار به وجود افتخار آفرینان آن هم از نوع شریعتی بزرگ  منسوخ شده است که از ما می خواهید به وجود فرهیخته هایمان که کم هم نیستند فخر نورزیم ؟!

در پایان از شما دوست ارجمند در خواست می کنم به نوشته ای در باره ی مزینان که مجله ی اینترنتی سبزواری ها منتشر نموده توجه بفرمایید و بعد در باره ی مزینانی ها قضاوت نمایید که ما کجاییم و ملامت گر ایام کجا

کویر زیبا و خاطره انگیز مزینان به روایت مجله اینترنتی سبزواریها 

شاید هر ایران صاحب دلی که اندک آشنایی با دکتر علی شریعتی داشته ، و حداقل کتاب کویر او را مطالعه کرده باشد ، بسیار علاقه مند باشد که یک شب از نزدیک آسمان زیبا و پرستاره منطقه ای کویری که بزرگ مردی چون شریعتی را در خود پرورش داده است و الهام بخش نوشتن نثرهای زیبای کتاب کویر شده است ، را از نزدیک مشاهده کند و حتی یک شب زیر سقف این آسمان بخوابد و با عظمت کویر خلوت کند.

روستای مزینان زادگاه دکتر شریعتی در شهرستان تازه تأسیس داورزن در حوزه فرهنگی و تمدنی سبزوار بزرگ واقع شده است.

  • علی مزینانی