علمای مزینان/ حاج شیخ علی ژیان مقدم ،سخنوری از خطه ی کویر مزینان :: شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

بارها گفته ایم و براین وجه تسمیه و معنای نام مزینان به عنوان زادگاه دانشمندان و اندیشمندان تأکید کرده ایم که مزینان مهد علم و ادب است و مردمانش همه یکه تاز این عرصه بوده اند. این بار به سراغ مردی از تبار علما و خطیبان این دیار تاریخی رفته ایم مردی که سال ها در سنگرهای مختلف در راه تبلیغ دین مبین اسلام مجاهدت کرده است و اکنون در سن کهولت؛ بیماری او را خانه نشین کرده ولی جز شکر خدا و رضایت حق چیزی دیگر بر زبانش نیست . صحبت از حاج شیخ علی ژیان مقدم و البته مزینانی است.

 در اولین لحظه ی حضورمان بلافاصله با ذکر مصایب ایوب نبی و یاد کردن از صبر زینبی و شور حسینی,صبر خود را بر سختی ها و دردهایش یادآور می شود و آن گاه با خوشرویی و گاه طنزی نشاط را حاکم برجلسه می کند.

- بسم الله الرحمن الرحیم علی هستم معروف به ژیان مقدم متولد 1325 در مزینان. پدرم ابوالقاسم و مادرم شهربانو که هردو اکنون رخ در نقاب خاک کشیده اند.پدرم کاسب بود و من که محصل بودم کمک کارش شدم .تا ششم ابتدایی درس خواندم و سپس تمام وقت برای کمک به پدر به کاسبی پرداختم پدری که قرآن را با او مقابله می کردم.

راست می گوید زنده یاد حاج ابوالقاسم ژیان مقدم پدر حاج شیخ علی انسان وارسته ای که همیشه در مسجد جامع مزینان جزو اولین نفرات صف جماعت بود و تمامی قواعد قرآن را می دانست و گاه مربی شرکت کنندگان در جلسات نورانی این کتاب آسمانی بود.

- 18سالم بود که مدرسه علمیه مزینان دوباره شروع به فعالیت کرد خاندان معزز شریعتی که مسؤولیت حوزه را برعهده داشتند طی هماهنگی با سازمان اوقاف به جذب طلبه پرداختند .آن روزها به پدرم گفتم که مدرسه درش باز است صبح ها با شما سر کار می آیم و عصرها در مدرسه مشغول درس باشم. پدرم استقبال کرد و شدیم طلبه مدرسه علمیه مزینان. همراه ما حاج شیخ حسن مزینانی و حاج محمدتقی معلمی فر و حاج شیخ اسماعیل محمدزاده آمدند و بعد هم حاج شیخ حبیب الله عسگری به این جمع پیوستند . در این مسیر حاج حسین تاج ما را خیلی  کمک کرد. صبح ها کار و عصر ها درس می خواندیم.

 شیخ علی در 18 سالگی طلبه شده و جنس حرفهایش از این پس طلبگی است می گوید:

- از 20سالگی آمدیم مشهد و دروس حوزه را با جدیت بیشتر و از کتاب جامع المقدمات آغاز کردیم  و از بس علاقه و عشق به درس طلبگی داشتم حدود 500 بیت ازشعرهای الفیه را حفظ کردم. اما از همان ابتدا احساسم این بود که وظیفه ام چیز دیگری است لذا سراغ تفسیر و تاریخ رفتم و سخنوری را مشی کردم.صبح ها در مسجد گوهرشاد درس می گرفتم و بعد از مرور تنها سراغ تفسیر و تاریخ و منبر می رفتم.بماند که مادرمان هم آن وقت ها می گفت:بروید یه لقمه نان پیدا کنید.و با این گونه حرف ها می خواست ما را از درس خواندن منصرف کند. بنده ی خدا نیت بدی نداشت دلش برای بچه هایش می سوخت چون رنج و گرسنگی مردم را در آن زمان شاهد بود و تمامی هم و غمش این بود که فرزندانش از نظر مالی سختی نکشند.

سخنانش نغز و شیرین است و آرزویم سلامتی دوباره ی اوست که بازهم بر روی منبر شاهد سخنوری اش باشم .شیخ در حالی که گویا این حسرت را در چشمان می خواند و شوق اشتیاق ما را می بیند در حالی که از حافظه اش حیرت زده ایم ادامه می دهد:

- در مدرسه دو درب؛همان مدرسه ای که من و شیخ حسن و شیخ حبیب‌الله آن جا درس می خواندیم مرحوم شیخ صادق صدیقی می آمد و ما راخیلی تشویق می کرد می گفت:شیخ شنیده‌ام درست خوب است و امیدوارم روزی شاهد سخنرانی های خوبت باشم.در همین سالها از محضر اساتیدی همچون ؛آیت الله خامنه ای(مدظله العالی)،مرحوم آیت الله طبسی(ره)،آقایان فانی و مرحوم فلسفی (ره)و...در قبل و بعد از انقلاب استفاده بردم...

منبر های دلنشین با مطالب جدید و همنشینی با شیخ کاظم دامغانی شیخ علی را در مدرسه دو درب و دوستان زبانزد کرده بود حتی منبرها در مزینان که به گفته ی  خودش به روزی 7 تا هم می‌رسید او را به یک روحانی جوان و با استعداد مبدل کرده‌بود و در همین زمان برای شیخ جوان که در سن 24 سالگی قرار دارد پدر و مادر و افراد فامیل دست بالا می زنند تا وی تشکیل زندگی بدهد : 

- غلامحسین محمدی برادر خانم مرحوم حاج اکبر دیمه پیش من آمد و پیشنهاد ازدواج با همشیره زاده اش را داد و با این که مرحوم اکبر دیمه دارای اسم و رسم  بود و ما از نظر مالی ضعیف اما موافقت کرد و ازدواج صورت گرفت.

حاصل این ازدواج 6 فرزند است که یکی از پسرانش در همان خردسالی از دنیا می رود و پس از فوت همسرش فرزندان او به خصوص آقا مرتضی پروانه وار از پدر مراقبت می کنند.

اشک در چشمانش حلقه زده و در حالی که عاقبت به خیری را برای فرزندانش آرزو می کند از مهمترین مرحله زندگی و کارش می گوید، یعنی همان منبرها و تبلیغ هایی که به نقاط مختلف کشور رفته و 50سال در این راه زحمت کشیده است :

- از ابتدا به سخنوری علاقه داشتم و بودن در پای منبر مرحوم صدیقی این علاقه را مضاعف می کرد. چند مورد منطقه جوین ، فراشیان منبر رفتم.بیشتر تبلیغم در نیشابور گذشت که به خاطر رضایت از منبرها مرا رها نمی کردند. چند سال تربت حیدریه و چند سال کاشمر و چند سفر به طبس و مدتی هم از طرف نهضت سواد آموزی به شیروان رفتم و سپس شمال و مینودشت که آن زمان بیشتر ترکمن بودند و در چند محله منبر رفتم چندین سال هم درمزینان.

وقتی نام مزینان که می آید تشکر ها و قدردانی هایش  شروع می شود و ادامه می دهد: پس از درگذشت مرحوم شیخ محمود شریعتی که نعمت بزرگی برای زادگاه مان بود  بیشتر به مزینان می آمدم و بینی و بین الله مردم مزینان ما را تحویل گرفتند.

این عالم مزینانی در زمان دفاع مقدس مدتی در جبهه های حق علیه باطل مشق عشق کرد و در این باره می گوید :

-  چندین بار هم جبهه رفتیم با حاجی معلمی و عسگری .یادم هست امام جمعه سوسنگرد هم من را گیر انداخت  آن جا هم منبرها به راه بود بعد از نماز رزمنده ها فریاد می زدند حاج آقای مقدم منبر منبرو حتی یک نفر که معلوم می شد از مقامات است جلو آمد و نسب مان را پرسید و چون نام مزینان برده شد از مزینان و مزینانی تمجید کرد.

شیخ علی ژیان مقدم در پایان این گفت و گو از  25 سال اقامه ی نماز و سخنرانی در شهرداری مرکز مشهد مقدس می گوید  و یکی از آرزوهایش را انتشار دست نوشته هایی در باب  روایات و خطبه های نهج البلاغه ذکر می کند و خاطرنشان می کند که در زندگی سعی کرده  شوخی ها و اخلاق خوش خود را مطابق با سیره ی ائمه علیهم السلام کرده باشد و مردم دوستی و عاقبت بخیری برای جوانان یکی از تأکیدات اوست و چون ارادت خاصی به امام ششم دارد در حالی که اشک از گوشه ی چشمش سرازیر است می گوید: ان شاء الله امام صادق (ع) از ما راضی باشد و عاقبت بخیر شویم.

دهه ی چهل/ از راست؛ شیخ محمود بیهقی سویزی،شیخ حسن مزینانی ملا رمضانعلی، شیخ علی ژیان مقدم،شیخ ابراهیمی فریومدی،شیخ احمد محمدی سویزی، شیخ محمد شریفی مزینانی، شیخ محمدتقی معلمی فر

روحانی مزینانی شیخ علی ژیان مقدم در کنار شهید والامقام سرلشکر محمود کاوه و رزمندگان لشکر ویژه شهدا /دهه ی شصت

به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan

 

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">