زنان و محدودیتهاى جهانگردى- قسمت دوم :: شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

زنان و محدودیتهاى جهانگردى- قسمت دوم

چهارشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۲، ۰۱:۴۰ ق.ظ

نقد و بررسى

در پاسخ بخش نخست این دیدگاه مى‏توان گفت: زن مى‏تواند به سیروسفر برود، با این حال، حجاب و دیگر وظایف خود را نیز به خوبى رعایت کند. لازمه گردشگرى بى‏حجابى و بى‏بندوبارى نیست. پایه اصلى این استدلال، این است که مذاق شریعت را درحدى مى‏داند که مى‏توان به وسیله آن به دیگر دلیلها اهمیتى نداد از این روى، باید دید مذاق شریعت درباره زن بر چه پایه‏اى استوار است. آیا همان‏گونه است که اینان ادعا مى‏کنند، یا این که مذاق شریعت، حفظ حجاب و رعایت‏حریم میان زن و مرد است و اگر این باشد با حضور اجتماعى زن، هیچ ناسازگارى ندارد.
باید توجه داشت که دستیابى به مذاق شریعت، کار آسانى نیست، تا بتوان با دیدن چند حدیث و نگاهى گذرا به فقه چنین ادعایى کرد. شریعت دستگاه و سیستمى به هم پیوسته است و دریافتن مذاق شرع، در یک مساله و یا یک بخش، بدون تصویر و برداشت از کل شریعت نادرست و غیرممکن است. براى دستیابى به مذاق شریعت افزون بر قرآن کریم و روایات رسیده از معصومان(ع)، سیره پیامبر(ص) و امامان معصوم و مسلمانان متدین و متشرع نیز باید مطالعه شود. باید دید، زنان پیامبر(ص) و امامان(ع)، و نزدیکان آنان چگونه عمل مى‏کرده‏اند. رفتار زنان مسلمان در صدر اسلام چگونه بوده است. آیا پس از پذیرش دین اسلام همه فعالیتهاى اجتماعى را به کنار نهاده و انزوا گزیده‏اند؟ یا افزون بر اداره خانه در بسیارى از کارهاى اجتماعى و سیروسفرها همراه مردان بوده‏اند. در بینش اسلامى، زن افزون بر مسؤولیت اداره خانه و تربیت فرزندان که از مهم‏ترین وظایف اوست در بسیارى از مسؤولیتهاى اجتماعى با مرد شریک است. به برخى از آن مسؤولیتها در گذشته اشاره کردیم. انجام آن وظایف خواه‏ناخواه، او را از خانه به صحنه‏هاى اجتماع مى‏کشاند، این نه تنها با حفظ حجاب و عفاف که وظیفه دیگر اوست ناسازگار نیست که او را در انجام بهتر مسؤولیتها یارى مى‏رساند. بله، آنچه ناسازگار است واجب‏بودن خانه‏نشینى زن است که اسلام، به هیچ‏روى، آن را نخواسته است. جاى جاى آموزه‏ها و دستورهاى اسلامى، سیره پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) و مسلمانان متعهد گواه این مدعاست. به گونه‏اى که محقق را در گزینش شواهد و نمونه‏ها متحیر مى‏سازد. روشنى این موضوع، به اندازه‏اى است که درازگویى در آن به یقین ملال‏آور است. ولى در هر صورت ناگزیریم به برخى از نمونه‏ها اشاره کنیم:
1. با نگاهى گذرا به تاریخ اسلام مى‏یابیم که در صدر اسلام، زنان به تنهایى و یا همراه با شوهران خود در صحنه‏هاى پیکار و جهاد با دشمن براى امدادگرى و تهیه آب و غذا و... حضور مى‏یافته‏اند و در صورت نیاز، به نبرد نیز مى‏پرداخته‏اند. اینک به نمونه‏هایى تاریخى از سیره پیامبر(ص) اشاره مى‏کنیم:
در جنگ خیبر، زنانى با اجازه پیامبر(ص) شرکت داشته‏اند که مجروحان را مداوا و آب و غذا براى رزمندگان تهیه مى‏کرده‏اند:
یکى از زنان بنى‏غفار مى‏گوید: به هنگام عزیمت پیامبر(ص) به خیبر، با عده‏اى از زنان بنى‏غفار، خدمت آن حضرت رسیدیم و عرض کردیم مى‏خواهیم با شما همراه باشیم. مجروحان را مداوا کنیم، مسلمانان را در حد توان کمک کنیم پیامبر(ص) فرمود: «اخرجى على برکة الله‏»:آن حضرت اجازه فرمودند و دعا کردند. (47) ام سنان اسلمیه، (48) ام مطاع (49) و... نیز با اجازه آن حضرت در جنگ خیبر شرکت جسته‏اند.
در جنگ احد، نیز شمارى از زنان براى مداواى مجروحان و کمک به مجاهدان اسلام شرکت داشته‏اند:
واقدى مى‏نویسد:
«چهارده زن، از جمله: فاطمه دختر رسول خدا(ص)، به احد آمده بودند، غذا و آب سربازان را بر پشت‏خود حمل مى‏کردند. به مجروحان آب مى‏دادند و آنان را مداوا مى‏کردند.» (50) در جنگ احد، زنى به نام «نسیبه‏» براى امدادگرى شرکت کرده بود، ولى به هنگام سختى کارزار و فرار بسیارى از جنگجویان مسلمان از میدان جنگ، خود را به پیامبر(ص) رساند و به دفاع از آن حضرت پرداخت، به‏گونه‏اى که زخمهاى بسیارى برداشت. پیامبر(ص) از وى تجلیل کرد و وقتى آن حضرت از حمراءالاسد برگشت پیش از آن که به خانه برود از حال نسیبه که در خانه بسترى بود جویا شد و وقتى که خبر سلامتى او را شنید، بسیار خوشحال شد. (51) شمارى از زنان صحابى، در جنگهاى گوناگون شرکت کرده‏اند از جمله ام عطیه مى‏گوید:
«در هفت غزوه همراه پیامبر(ص) بودم، غذا بر ایشان مى‏پختم و از اثاثیه آنها محافظت مى‏کردم، مجروحان را مداوا کرده و به کار مریضان مى‏پرداختم.» (52) برخى از زنان هم در رکاب پیامبر(ص) بوده‏اند و هم در رکاب على(ع) از جمله: لیلا غفاریه، که افتخار لقب مجاهد و رزمنده را گرفته است، در جنگهاى متعدد با پیامبر(ص) و در جنگ جمل در کنار سربازان على(ع) بوده است:
«لیلى الغفاریه مجاهدة غازیه کانت تخرج مع النبى(ص) فى مغازیه فتداوى الجرحى وتقوم على المرضى. ولما خرج على‏بن ابیطالب(ع) الى البصره خرجت معه.» (53) لیلا غفارى، زنى مجاهد و رزمنده بود. با پیامبر(ص) به غزوات مى‏رفت. مجروحان را مداوا مى‏کرد و به امور مریضان مى‏پرداخت و هنگامى که على(ع) براى سرکوبى اصحاب جمل، به بصره مى‏رفت همراه آن حضرت بود.
ام الخیر، از زنان تابعى، در جنگ صفین شرکت کرد و با نطقهاى مهیج‏خود روح شجاعت و حماسه‏آفرینى را در سربازان على(ع) تقویت مى‏کرد. تاثیر کار او به گونه‏اى بود که سالها بعد معاویه او را بر این کار سرزنش کرد، اما او پاسخى کوبنده و شجاعانه داد. (54) ام هیثم، یکى دیگر از زنان مسلمان است که همراه با شوهر خود در سپاه معاویه بوده است، ولى چون پیرو على(ع) بوده، اخبار سپاه معاویه را به على(ع) مى‏داده است. (55) اینها و دهها نمونه بارز دیگر، حکایت‏گر حضور فعال زنان در اجتماع و سیروسفر آنان براى کمک رساندن به مجاهدان اسلام بوده است.
2. زنان در صدر اسلام به خدمت پیامبر(ص) رفت‏وآمد داشتند. پرسشهاى خود را از آن حضرت مى‏پرسیدند. شمار زیادى از این زنان به مقام بلند راویان احادیث پیامبر(ص) راه یافتند.
به این رفت‏وآمدها کسى خرده نمى‏گرفت و آن را خلاف شرع نمى‏دانست که صاحب شریعت، بارها با عمل خود آن را تایید کرده است، از باب نمونه:
روزى پیامبر(ص) در جمع صحابه نشسته بود. اسماء که زنى فاضل و سخنور بود و به خطیب زنان شهرت داشت، بر آن جمع وارد شد و پس از احترام به پیامبر(ص) عرض کرد: به نمایندگى از سوى زنان پرسشى دارم و پرسش خود را مطرح کرد. پیامبر(ص) و اصحاب گوش مى‏دهند. حضرت روبه یاران مى‏کند و در تشویق و تحسین وى مى‏فرماید:
«هل سمعتم مسالة امراة قط احسن من مسالتها فى امر دینها من هذه.» (56) آیا تاکنون به این زیبایى که این زن، درباره دینش سؤال کرد از کسى شنیده‏اند؟
آن گاه پیامبر(ص) پاسخ مى‏دهد و در ضمن مى‏فرماید:
«آنچه را گفتم، به همه زنانى که از سوى آنان نمایندگى دارى ابلاغ کن.»
براساس این روایت، روشن مى‏شود که حضور زنان در مجامع، براى فراگیرى مسائل دینى، امرى عادى، بلکه خوش‏آیند بوده است.
3. گروه زیادى، از زنان مسلمان در صدر اسلام، براى امر به معروف و نهى از منکر به سیروسفر پرداخته و با حکومتهایى چون معاویه و حجاج‏بن‏یوسف ثقفى و... درگیر شده‏اند از جمله:
سوده، از قبیله همدان، پس از شهادت على(ع) براى شکایت از حاکمى که معاویه بر آنان گمارده بود به شام آمد و پس از گفت‏وگوى بسیار، معاویه مجبور شد که به خواسته او تن در دهد. (57) همین سوده در زمان على(ع) وقتى با بى‏عدالتى مامور مالیاتى على(ع) روبه‏رو شد به نمایندگى از قبیله خود به نزد على(ع) رفت و حکم عزل آن مامور را از على(ع) گرفت. (58) زرقاء یکى دیگر، از زنان مسلمان بود که از کوفه به شام آمد و در برابر معاویه ایستاد. (59) «بکاره هلالیه‏» و «اروى‏» دختر حارث‏بن عبدالمطلب، (60) دو زن سالخورده‏اى بودند که به هنگام ورود بر معاویه او و پیرامونیانش را به باد انتقاد گرفتند.
ابن عبد ربه، در عقدالفرید، نامهاى بسیارى از زنانى که در برابر معاویه ایستاده‏اند، آورده است: ام‏سنان بنت‏خیثمه، عکرشه بنت اطریش، درامیه حجونیه، ام‏الخیر بنت‏حریش، از جمله این افراد هستند. (61)

سیره

افزون بر نمونه‏هاى یاد شده، که هر کدام دلیلى بر درستى مدعاى ما در باب مذاق شریعت‏بود، سیره پیامبر(ص) و معصومان(ع) ومتشرعان و متدینان در رابطه با زنان، بویژه بستگان خود دلیل دیگرى بر مدعا و پاسخى است‏به کسانى که سیره متشرعان را هماهنگ با مذاق شریعتى مى‏دانستند که از دین و دستورهاى آن مى‏فهمیدند.
1. به نقل شیعه و سنى، پیامبرگرامى اسلام(ص) در مسافرتها و جنگها به قید قرعه یکى از همسران خود را همراه مى‏برد. (62)
2. پس از جنگ جمل، على(ع) چهل زن را مسلح کرد و براى پاسدارى از عایشه از بصره تا مدینه فرستاد. (63)
3. به همراه بردن امام حسین(ع) همسران، خواهران و دختران خود را به سمت کوفه، چه به قصد حکومت و چه با آگاهى از شهادت، هر کدام باشد، بردن زنان به همراه خود، ضرورتى نداشت و حتى به نظر بزرگان قوم، به صلاح نبود. محمد بن حنفیه از سر خیرخواهى گفت:
«حال که مصمم به رفتن هستى، زنان و کودکان را با خود نبر.»
امام مى‏فرماید:
«ان الله شاء ان یراهن سبایا.» (64)
امام حسین(ع) زنان را به کارى واداشته که در غیر چهارچوب خانه است و آن را نه تنها ناسازگار با شریعت نمى‏داند که مشیت صاحب شریعت مى‏داند.
4. سخنرانى فاطمه‏زهراء(س) در جمع مهاجران و انصار: خطبه‏اى است مفصل درباره توحید، نبوت، کوششهاى پیامبر(ص) فلسفه احکام و محاجه با سران حکومت درباره فدک و ارثیه خود از پیامبر(ص) و... (65)
اگر گفته شود که حضور آن بزرگوار براساس ضرورت بوده است، پاسخ آن روشن است چون «الضرورات تتقدر بقدرها» بنابراین لزومى نداشت که آن حضرت مطالبى درباره توحید، فلسفه نبوت و احکام و... بگوید. همه اینها حاکى از این است که فاطمه زهرا(ع) این‏گونه امور را ناسازگار با شان زن نمى‏داند.
5. امام صادق(ع) مى‏فرماید: پدرم وصیت کرد که مقدارى ازاموالش را وقف کنم و به زنان بدهم که به مدت ده سال به هنگام انجام مراسم حج در منى برایش ندبه و زارى کنند. (66)
هدف امام(ع) این بوده است که زنان به این وسیله مکتب و فضائل امام(ع) را نشر دهند. اگر حضور زن در اجتماع جایز نبود چگونه دو امام معصوم(ع) دستور مى‏دهند زنان در اجتماع بزرگ مکه صدایشان را به نوحه‏خوانى بلند کنند و به مدیحه‏سرایى بپردازند.
6. امام صادق(ع) مادر و همسر خود را مى‏فرستاد تا حقوق اهل‏مدینه را ادا کنند.
شخصى به امام موسى‏بن جعفر(ع) عرض مى‏کند:
«همسرم با همسر یکى دیگر براى شرکت در مجالس عزا از خانه بیرون مى‏روند. من مانع آنان مى‏شوم. همسرم مى‏گوید: اگر حرام است، بگو تا نرویم و گرنه چرا باز مى‏دارى؟ با این عمل تو، اگر ما هم مجلسى داشته باشیم کسى شرکت نخواهد کرد.
امام موسى بن جعفر(ع) مى‏فرماید: از حقوق پرسش مى‏کنى، این جزو حقوقى است که افراد جامعه به گردن یکدیگر دارند.
پدرم پیوسته مادرم و ام‏فروه، مادر خود را، مى‏فرستاد تا حقوق مردم مدینه را ادا کنند.» (67)

نتیجه:

بنابر شواهد و نمونه‏هاى یاد شده، این سخن که مذاق شریعت‏بر خانه‏نشینى زنان و حضورنیابیدن آنان در اجتماع است، نه از شرع دلیل دارد و نه از سیره، بلکه سیره معصومان(ع) و متشرعان برخلاف آن است.
بنابراین، این دلیل آنان نیز، همانند دلیلهاى دیگر آنان ناتوان از اثبات ممنوع‏بودن حضور زنان در اجتماع و مسؤولیت‏پذیرى آنان است. و خود این ناتوانى دلیلهاى یاد شده کافى است‏براى این که دیدگاه جواز را بپذیریم و بگوییم حضور زنان در صحنه‏هاى اجتماعى از جمله: سیروسفر و گردشگرى بى‏شک، جایز، و برابر با اصول اولیه است و ممنوع‏بودن زنان از حضور در اجتماع و سیروسفر نیاز به دلیل دارد که نداشتیم، بلکه دلیل برخلاف آن بود.


  • علی مزینانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">