شهید غلامرضا مزینانی عسکری :: شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

شهید غلامرضا مزینانی عسکری

سه شنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۱۰:۱۰ ق.ظ

                                  به نام خدای شهیدان

                                 عضورسمی دوهیئت

                                    

          همیشه یه لبخندشیرین روی لبانش خودنمایی می کردطوری که دراولین نگاه مجذوبش می شدی . گاهی وقتهاباخودم فکرمی کردم که اواصلا ناراحت نمی شه حتی دربدترین شرایط.هیچ وقت برای هیچ کاری قسم نمی خورد اگرنکته ای نیازبه تاکیدداشت فقط می گفت : جداً.به همین خاطردرنزددوستانش به رضا جداً معروف بود.

ازنوجوانی به والیبال علاقه شدید داشت ودربسیاری ازمسابقات محلی ومنطقه ای ازنفرات ثابت تیم مزینان بود. باهراسپکی که می زدحتی پیرمردان برایش کف می زدند.

ماه محرم که می شدغلامرضا کاروکاسبی رادرتهران رهامی کردوراهی زادگاهش مزینان می شد. کسی نمی دونست که اوعضوکدام هیئته ،چون هم درهیئت زنجیرزنان علی اکبری اسم می نوشت وهم درهیئت سینه زنی ابوالفضلی(ع). می گفت:دوست دارم اسمم همیشه درطومارعزاداران شهدای کربلا باشد.

پس ازشهادتش همچنان اسم اودرلیست هردوهیئت نوشته می شودوجوانان عزاداریادش راگرامی می دارندو هیئت امناء هردوهیئت برای مادرش غذای سهمیه اورامی فرستند.

                                       *****

آخرین بارکه به مرخصی آمد یه جوردیگه بود.برادرزاده هاوخواهرزاده هارابغل می کردومی بوسید البته همیشه با بچه های فامیل رفیق بودوباآنها شوخی  می کردوبرایشان هله هوله می خرید.بچه هاهم اون روخیلی دوست داشتندانتظارمی کشیدند که اوبه مرخصی بیاد. ولی این بارفرق می کردگاهی توی حرفاش ازدیگران حلالیت می طلبید. 

 بعدازچندروز استراحت به مشهدآمد.حاج آقاوقتی برخورداورادیدبه شوخی بهش گفت: عموجان بوی شهادت می دی ها مواظب خودت باش !

تبسمی کردوگفت:آره حاج عمو می دونم این سفرآخره که اومدم پیش شما. سپس باانگشت اشاره اش وسط پیشانیش رانشان دادوگفت :یه گلوله میادوبه همین جا می خوره وشهیدمی شم.واسه همین اومدم حلالیت بگیرم وخداحافظی بکنم.

 من ازاین قضیه خبرنداشتم ولی حاجی می ره جنازه رومی بینه وبعدها برایم تعریف کرد که دقیقا شب عملیات تیردشمن به همان جایی که رضاگفته بوداصابت می کنه وبه شهادت می رسه.

                                       *****

عموکربلایی محمدتقی خیلی به غلامرضاعلاقه داشت اوهم همین طوربودرابطه اشان یک نوع رفاقت بودتا پدر و فرزندی. البته رضاخیلی مودب بودبه والدینش احترام می گذاشت.وقتی به دلیل مشکلات مالی مجبورشددرس را رها کندوبه تهران برودهرموقع فصل درومی شدکارش راول می کردوبه کمک پدرمی شتافت.

ازروزی که غلامرضابه شهادت رسیدعموحاج محمدتقی ،دیگرآن شادابی قبلی رانداشت هرروزشکسته تر وپیرترمی شد وهمانطورکه خودش موقع دیدن جنازه پسرش گفته بودکه کمرم شکست .خمیده ترشدوبعدازگذشت چندماهی به دیدارپسرش رفت ودرکناراوبرای همیشه آرام گرفت.

                                       *****

برگی اززندگینامه شهیدغلامرضامزینانی (عسکری)؛

درسال 1343ه.ش درخانواده ای متدین ومذهبی وکشاورز،ازتبارکویرنشینان مزینان، کودکی به دنیا آمدکه پدرش محمدتقی اورابه عشق خادمی حرم مطهرامام رضا(ع)مفتخربه غلامی ارباب خراسانی ها نمود ونام غلامرضارابرایش انتخاب کرد..

غلامرضا تحصیلات ابتدایی وراهنمایی رادرمزینان سپری کردوبرای کمک به پدردرتامین هزینه های سخت زندگی درس رارهاکردوعازم دیارغربت شدوبه کاربنایی ومیوه فروشی درتهران مشغول شدولی درهرزمان که خانواده برای برداشت محصول کشاورزی نیاز به اوداشتندکار رادرپایتخت رها می کردوبه امدادپدرمی شتافت.

خلق خوش و برخورد مهربانانه و سیمای شاداب غلامرضا موجب شده بودکه اودربین دوستان ازمحبوبیت خاصی برخوردار باشد وچون درهیچ کاری که درست یانادرست بود قسم نمی خوردوازواژه  جداً استفاده می کردمعروف به رضاجداً بود.عاشق ورزش والیبال بودویکی ازافرادثابت تیم مزینان به شمارمی آمدکه درایام تعطیلی عید نوروز درسبزواروحومه مزینان مسابقه می دادند.

محرم هرسال  مزینان شاهدحضورعزادارانی است که خانه وزندگیشان رادرتهران ودیگرشهرها رهامی کنندوراهی زادگاهشان می شوندوغلامرضانیزیکی ازهمین افرادبودکه علی رغم نیازمالی ،درایام سوگواری سالارشهیدان به وطن برمی گشت وبه طورهمزمان دردوهیئت ابوالفضلی وعلی اکبری(ع) اسم می نوشت وداوطلبانه خادمی عزاداران رابرعهده می گرفت.

دوره خدمت سربازی اوفرارسیدوغلامرضادست ازکارکشیدوخودش رابه پاسگاه ژاندارمری داورزن معرفی کردوپس ازطی دوره آموزشی درپادگان  04بیرجندباجمعی ازدوستان مزینانیش ازطریق ارتش جمهوری اسلامی به جبهه سوماراعزام شدودرشب عملیات مسلم ابن عقیل(ع) همان گونه که خودگفته بودگلوله مستقیم دشمن برپیشانیش نشست ودرنهم مهرماه هزاروسیصدو شصت ویک به خیل شهیدان دفاع مقدس پیوست وپیکرمطهرش پس ازتشییع باشکوه دربهشت حضرت علی(ع) مزینان به خاک سپرده شد.

                                      *****

سفارش شهیدغلامرضامزینانی (عسکری)؛

ازقول من به دوستانم سلا م برسانیدوبگوییدغلامرضا راحلال کنید.ازقول من به مردم مزینان بگویید غم مخورید به همین زودی آقایمان ازپس پرده غیبت بیرون می آیدوجلادان وخونخواران رانابودمی کند.

به همه برادران وصیت می کنم که جهاددرراه خدارا فراموش نکنید،زیرا درراه خداکشته شدن افتخاری بزرگ است.

                            

                 

       نوشته شدبه قلم ؛علی مزینانی عسکری

                    تهران اردیبهشت 1391ه .ش

 

منابع؛

*مادربزرگواروبرادران گرامی و خواهرمکرمه شهیدغلامرضامزینانی

*حجت الاسلام حاج شیخ حبیب الله مزینانی عسکری

*محمدمهدوی مزینانی

*کتاب مزینان،عشق آبادی کوچک.نوشته احمدباقری مزینانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">