شاهزاده علی اکبر(ع) :: شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شاهزاده علی اکبر(ع)» ثبت شده است

۲۷
مرداد
۰۲

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

شاهدان کویر مزینان در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/sh_mazinan

  • علی مزینانی
۲۲
تیر
۰۲

💠بخش دوم ؛ خادم آستان مقدس شاهزاده علی اکبر علیه السلام مزینان زنده یاد سیدحسن حسینی مزینانی

🔹بدنم را با آب مزینان غسل بدهید و دفن کنید!

✍️صفت نوکری و خادمی در دستگاه اهل بیت علیهم السلام به همان اندازه مقدس و شایسته است که هریک از افرادی که افتخار این خدمت را در هیئات و یا اماکن مذهبی پیدا می کنند انتظار دارند روز قیامت همین اعمال موجب شفاعت آل الله از آنها شود؛ کسانی که در دنیای فانی برکات آن را در زندگی روزمره خود دیده اند و هرگز راضی به جدا شدن از این آستان نیستند. یکی از این بزرگان و خادمان بی ادعا، محب اهل بیت سیدجلیل القدر زنده یاد سیدحسن حسینی مزینانی فرزند سیدمحمد است که تا پایان عمر با برکتش چه در مزینان که از مؤسسین هیئت شاهزاده علی اکبر علیه السلام  بود و مدیریت آن را برعهده داشت و یا در تهران نیز با بنیان گذاشتن هیئت بنی هاشمی مزینانی ها به همراه دیگر خادمان سیدالشهدا  (ع) مجالس مذهبی را با جدیت مثال زدنی برپا می کرد.

سیدحسن متولد سال۱۲۹۸ ه.ش. در مزینان است که در جوانی مدتی برای کار به مشهدمقدس می رود و سال ۱۳۱۸ در سن بیست سالگی به تهران عزیمت می کند. در پایتخت کارها و مشاغل مختلفی از جمله کفاشی، نانوایی و... را تجربه کرده ولی از آنجایی که علاقه خاصی به آشپزی داشته است در نهایت شغل آشپزی را انتخاب و ادامه می دهد و پس از افتتاح بیمارستان طرفه به عنوان آشپز استخدام شده و به علت مهارت بالایش در این حرفه حدود بیست سال به عنوان سرآشپز بیمارستان خدمت می کند و سپس بازنشست می شود.

قدیمی های مزینان به یاد دارند در مدتی که وی در بیمارستان مشغول به کار بود هر یک از مردم مزینان که نیاز به درمان تخصصی و یا جراحی پیدا می کردند مستقیم به منزل آن مرحوم آمده و ضمن اسکان در آن جا توسط او به بیمارستان معرفی می شدند و تحت درمان رایگان یا با حداقل هزینه قرار می گرفتند.

سید علاقه خاصی به مزینان و همشهریان خود داشت بطوری که شبهای جمعه به گاراژ شمس العماره سر می زد و اگر کسی از اهالی مزینان را می دید با خودش به منزل می برد و از او پذیرایی می کرد.

با اینکه آن مرحوم به لحاظ شغلی با اعیان و اشراف آن زمان آشنا بود و اگر می خواست بدون شک بهترین زندگی را برایش فراهم می کردند ولی منزل شخصی او بسیار ساده با مساحت 29 متر زمین و سه اتاق دو طبقه و نیم درمیدان امام حسین(ع) خیابان ایرانمهر کوچه  اسدی قرار داشت.

خودش برای فرزندان نقل کرده که؛ شاهپورغلامرضا پهلوی کارتی به او می دهد و می گوید سید با این کارت هر کجای تهران هر زمینی را خواستی انتخاب کن تا برایت بخرم ولی آن مرحوم نمی پذیرد.
وی پس از ازدواج با مرحومه مهربانو درزی دارای  پنج فرزند پسر و چهار دختر می شود که راه او را با حضور و خدمت در هیئات ادامه می دهند.

آقا سیدحسن اوقات فراغت خود را فقط با شرکت در هیئات و خدمت در راه اهل بیت علیهم السلام سپری می کرد و به تمام هیات های بزرگ تهران رفت و آمد داشت اما به طور ثابت در هیات بنی هاشمی مزینانیها که از بنیانگذاران و زحمت کشان آن بود خدمت می کرد . تا اینکه برای ایجاد یک هیات بزرگ و متشکل از جوانان در دیاری که عاشقش بود آستین بالا زد و به طور معجزه آسایی بادست خالی و مدد الهی هیات متحده جوانان علی اکبری مزینان را همراه با دوستان و همفکرانش بنا نهاد و به آرزوی دیرینه اش رسید.

سرانجام این سید بزرگوار  در تاریخ بیست و یکم تیرماه سال 1366 پس از تحمل تنها بیست و چهار ساعت بیماری دعوت حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت.

سیدمحسن حسینی فرزند این خادم سیدالشهدا علیه السلام می گوید:« به یاد دارم در روز خاکسپاری ایشان از جاده که وارد مزینان شدیم یک اتوبوس و مینی بوس از تهران همراه پیکر پاکش بودیم ناگهان از دور گرد و خاکی بلند شد و پرچم هاو کتل های هیات هابه همراه جمعیت زیادی که گریه می کردند و بر سر می زدند نمایان گردید که با تابوت مخصوص به استقبال پدرم و بازماندگانش آمدند و با ذکر لااله الاالله و حسین حسین گویان پیکر او را تا آرامگاه ابدی مشایعت کردند. ما واقعاً از این همه تعصب و حمیت حیرت زده شده بودیم. در هنگام خاکسپاری،  به مرحوم حاج شیخ محمود شریعتی گفتم: حاج آقا، پدرم وصیت کرده بدن او را با آب مزینان غسل بدهیم. آقا شیخ محمود گفت: چون در تهران غسل داده شده و هوا هم در اوج گرماست و مردم اذیت می شوند بروید و مقداری از قنات مزینان آب بیاورید و کفن مرحوم را با آن خیس کنید تا وصیت عملی بشود. همین کار را کردیم و جسم پدرم همان جایی که در تمام سالهای عمرش عاشق و شیفته خاکش بود آرام گرفت.»
 روحش شاد و یادش گرامی باد

  • علی مزینانی
۱۳
اسفند
۰۱

🖌نویسنده؛ علی جعفری مزینانی

✍️چقدر شایسته و زیباست که فرخنده میلاد با سعادت حضرت علی اکبر علیه السلام را  روز جوان نام نهاده‌اند. امیدواریم حضرت علی اکبر الگویی براى همه باشند؛ هم کسانی که از نظر سنی جوان هستند و هم کسانی که دل و روحشان جوان است.

اهل دل، هرگز پیر نمی‌شوند. شاید جسم و پیکرشان فرسوده، موهایشان سفید و قدّشان خمیده شود؛ امّا این به معنای پیر شدن نیست و طراوت و شادابى جوانی همیشه در روح و جان آنهاست.

مزاحى را که پیغمبر با آن پیرزن کردند، به خاطر دارید. او خدمت حضرت رسول آمد و پرسید (قریب به این مضمون) :

آیا منِ پیرزن وارد بهشت می‌شوم؟ حضرت فرمود: پیرزن‌ها را به بهشت راه نمی‌دهند و پیرها در بهشت راه ندارند! بندۀ خدا خیلى ناراحت و غصه‌دار شد. بعد حضرت فرمودند:
جوان می‌شوى و داخل بهشت می‌روى؛ نه اینکه به بهشت نروی!!!

کسی‌ که وارد بهشت می‌شود؛ وارد فضاى عشق و محبّت می‌شود. بهشت تجسّم یک دل عاشق و فضاى اهل محبّت و شهر اهل دل است. کسی که اهل دل و اهل محبّت شد، نه پیر می‌شود و نه می‌میرد. به قول شاعر:

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده ی عالم دوام ما

بنابراین اگر میلاد حضرت علی اکبر علیه السّلام را روز جوان نام نهاده‌اند و ایشان را  الگو و مقتداى جوان معرّفی کرده‌اند؛ به این معنا نیست که اشخاصی مانند بنده که پیر شده‌ایم، بگوییم: ما نمی‌توانیم حضرت علی اکبر علیه السّلام را الهام بخش خودمان قرار دهیم.

ان‌‌شاءالله اگر دلمان دل جوانى باشد؛ که کسی که به علی اکبرِ امام حسین علیهماالسّلام دل بسته است، همیشه دلش جوان است؛ طبیعتاً همواره حضرت علی اکبر علیه السّلام برای ما یک الگوى الهام بخش است.

امیدوارم خداوند توفیق دهد از عرفان عجیب حضرت علی اکبر علیه السّلام که فوق‌العاده است؛ بهره بگیریم.

🌹این مبارک روز بر جوانان محبوب کشورمان بخصوص بر اعضای محترم جوان این رسانه اعم از دختر و پسر همایون و خجسته باد.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۱۳
اسفند
۰۱

🖌نویسنده؛ دکتر احمد باقری مزینانی

✍️ علی اکبر فرزند ارشد امام حسین (ع) در سال ۳۳ ه.ق در مدینه رخ نما شد. مادرش لیلا دختر ابی مره زنی بزرگ‌منش، بافضیلت و باشرافت بود.
علی اکبر شاهکار آفرینش و تندیسی از آنچه می‌توانست در ساختار حیات، تجلی پیدا کند، بود. ملکات نفسانی او مرآت کرامات همه کریمان، الگوی انسان اتصال یافته به قرب و بلندی پروازش به اندازه تاریخ خلقت؛ از آدم تا خاتم و از انجام تا فرجام تاریخ است. سعه وجودی او بگونه‌ای است که در تراز اشرف مخلوقات و میراث‌دار همه آنچه پیامبران داشته‌اند، است.
با این وجود شمایل و فضائل علی اکبر حداقل از چهار منظر قابل توجه است:

🔸۱. مشابهت در قامت انسانی:
علی اکبر از منظر زیبایی شناختی قرین پیامبر اکرم و دارای رخسار خوش‌نما و نگاری خوب‌رو بود. بنابراین او میراث‌دار ملاحت و اصالت نبوی است.  

🔸۲. وجاهت در بصیرت بیشی:
علی اکبر از منظر بنیان‌های فکری و زیرساخت‌های اندیشه‌ای، همچون جدش امیرالمؤمنین دارای حکمت نظری و عاقلانیت عملی است. بنابراین بینش او حامل بصیرت نهادی، درایت ادراکی و معرفت شناختی است.

🔸۳. وجاهت در طینت منشی:
علی اکبر از منظر خوی ذاتی و طبع فطری بر سرشت خداجویانه و آراسته آدب و آینه؛ وَإِنَّکَ لَعَلىٰ خُلُقٍ عَظیمٍ است. بنابراین منش او حاوی "سیرت نظیف" و "صورت عفیف" یک جوان مطهر است.  

🔸۴. وجاهت در طهارت کنشی:
علی اکبر از منظر طریقت صالحه و سیرت اعتدالیه به استحکام در رویّه رسیده و مصداق حسن السیره بر پایه اخلاق محسنه است. بنابراین رفتار او تجلی "هنجار پاک" و "ارزش تابناک" در چهره یک جوان پویا و پارسا است.

♻️ یافته‌های راهبردی‌
اگر پیامبر اعظم اوج هنر بی‌بدیل خالق در شمایل مخلوق است، علی اکبر ترکیب هنر مخلوق و خالق در شبیه‌سازی از برترین انسان و پرورش یافته در تراز اوست. به گونه‌ای که هندسه وجوی او اعم از؛ چهره و سیما، منش و منهاج و خوی و اخلاق او بدیل حقیقی انبیاء برای دوره پس از پیامبر اکرم تا پایان تاریخ محسوب می‌شد. با این وجود مهمترین یافته‌های راهبردی بررسی وجوه شخصیت حضرت علی اکبر بن حسین (ع) عبارت است از:

۱. حُسْنِ خُلُق علی اکبر؛ او مبتنی بر لطافت اخلاقی، ادب کلامی و حیای رفتاری است.

۲. حُسْنِ ﺧَﻠﻖ علی اکبر؛ مبتنی بر شمایل رعنا و رخسار دلربا است.

۳. حُسْنِ منطق علی اکبر؛ مبتنی بر سخن فصیح، کلام عمیق و حجت برهانی است.

۴. حُسْنِ فعل علی اکبر؛ مبتنی بر ارزش‌های الهی - فطری و هنجارهای رفتاری نبوی تا پایان تاریخ است.

💠 در مجموع علی اکبر (ع) تنها گزینه خلقت است که دارای بیشترین مشابهت در ابعاد بینشی، منشی و کنشی با خُلُقٍ عَظیمٍ نبوی، علوی و فاطمی است. او سعه وجودی انسان تراز و چشم‌نوازترین سیما بشری در او منعکس شده بود. او با داشتن چنین شرایطی تنها وارث همه داشته‌های فاخر الهی و همه فضائل انسانی پس از نبی مکرم اسلام، برای زیست اجتماعی جوان انقلابی و حیات معنوی انسان متعالی بوده و هست.

🔻بزرگترین ظلم طراحان و مجریان فاجعه عاشورا، بریدن دل و دیده بشر از رویت نماد عینی ﺧَﻠﻖ و خُلُقٍ پیامبر اعظم و امیرالمؤمنین تا پایان تاریخ است. چرا که:

اولا. کنیه اکبر برای علی بن حسین (ع) نماد عینی، تجلی همه داشته‌های نبوی و علوی در خلقت و خُلُقیت علی اکبر است. پس کشتن او در فاجعه کربلا؛ در حقیقت قطع دسترسی مردم تا پایان حیات از دامان نماد عینی نبوی و علوی در شمایل علی بن حسین است.

ثانیا. علی اکبر برای امام حسین(ع) بزرگترین امتحان خالق از یک مخلوق است که می‌توان انتظار داشت. در حالی که امتحان ذبیح‌الله منا - اسماعیل - برای ابراهیم و در عرصه حج شکل نمادین داشت؛ ولی ذبیح‌الله نینوا - علی اکبر - برای حسین در صحنه نینوا شکل راستین به خود گرفت.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

 

  • علی مزینانی
۱۰
دی
۰۱

🖌نویسنده؛ حسین محمدی مزینان(مداح)

✍️بعد از اینکه هیئت ابوالفضلی دایر شد مردم مزینان به لطف خدا و عنایت اهلبیت علیهم السلام روز به روزشاهد رونق بیشتر این موسسه و کانون مذهبی باعقایدی محکم‌ و گامهای استوار بودند .
آبگوشت های جانانه باطعم گوشت تازه و ادویه محلی خاصه از فرومد که هرروزه پای درخت بید کوچه ما(سرهنگ) یاکوچه آب، مردی صدامی زد:« فلفل، مرزه، شویر(شوید)، بدیو(بادیان)، خردی دانه» این صدای بدون بلندگو نظر مردم را به خود جلب می کرد و خرید آغاز می شد و این ادویه جات محلی شبهای دهه محرم باعث عطر و طعم آبگوشت هیئت می گردید و جمعیتی در حسرت بودند تاکی‌ محرم فرا برسد و بعد از یک سال مصرف غذای شهری دلی سیر از عز ابدر آورند و چند روزی بر سفره باب الحوائج مهمان و با لذت بر این سفره به نیت شفا یک غذای سیر محلی بخورند. مغازه ای در کنار خیابان پشت به دیوار هیئت نانوایی بود گرچه هیئت هرساله بانی خاص داشت تا از گندم مزینان به اندازه ده شب طعم‌ نان مزینان که ازعرق جبین و کد یمین تامین می شد را به رخ شهروندان شهرهای بزرگ بکشد .

بعد از هیئت ابوالفضلی، هیئت حسینی به دهه اول پای گذاشت و مراسم عزای شهدای کربلا را اقامه نمود که ان شاءالله به وقت خودش به آن خواهیم پرداخت.

و اما سومین هیئت با همت جوانان پرشور مزینانی به سرپرستی مرحوم آقا سیدحسن حسینی دایر شد و هر ساله در مکان هایی از جمله مزار خرابه مدرسه علمیه و بعدها در تکیه خرابه همین مکان فعلی که از موقوفات خانواده محترم خواجوی یعنی حاجیه بی بی بزرگ می باشد بر پا و به همت جوانان پرشور حسینی بنام هیئت علی اکبری دایر و دارالشفای دیگر دردمندان گردید.

مرحوم سیدحسن حسینی هم دستیاری بنام استادابراهیم طاهری داشت که در حقیقت پیشه اصلی او خیاطی بود  و اول محرم از جمعیت افراد خردسال بیرق دوپایه ای رابه دست بچه ها می داد و می گفت: «عباس عموجانم من آب نمی خواهم ...سقای یتیمانم من آب نمی خواهم ».

هیئت ابوالفضلی که از قدیم بصورت دسته ای و با زنجیرزنی عزاداری می کرد باظهور هیئت علی اکبری زنجیر را کنار گذاشته و به سینه زنی ادامه دادند و این جوانان بودندکه با زنجیرزنی مشغول عزاداری شدند. من(محمدی) حدود چهار سال داشتم برای اولین بار مرحوم سیدحسن حسینی را در منزل برادرم یداله محمدی که هنوز به مشهدمهاجرت نکرده بود دیدم .سید با محبت و مهربانی بود شال سبز و گاهی سیاه به سر می بست خیلی خوش قلب بود.  با بچه های هم قد خودم داخل کوچه بازی می کردیم که برادرم یداله شتابان به سمت من آمد و دستم را گرفت برد داخل منزل. دیدم دستگاهی که قرقره بزرگ‌ دارد و نوار نسبتاً پهنی داشت که از کاست های امروزی خیلی عرض بیشری داشت را روشن کرد و گفت بخوان! من هم شروع کردم از اباالفضل این شعر را خواندم:«شمر لعین و بی حیا، هی هی از این حیای تو، لعنت ایزدی بود بر تو و بر وفای تو.الی آخر» آقای حسینی صورتم را بوسید و بعد از ضبط صدای من یک سکه ده ریالی به من داد و گفت: اسم این دستگاه حبس صداست _در حقیقت همان ضبط صوت امروزی_ و گفت من هر وقت بیام باید برام بخونی» گفتم: چشم .و اینکه بگویم اولین کسی که ضبط صوت ریلی را به مزینان آورد ایشان بود وگرنه شاید دو سه دستگاه رادیوی آندریا با آنتن های چوبی بالای بام وجود داشت که پدر من از شاهرود یک دستگاه خریداری و آورده بود .

برادرم یداله کامیون داشت جوانی بسیار فعال در دهه های سی و چهل با کامیون به تهران رفت و آمد داشت و آقای حسینی همراه برادرم از تهران آمده در کل منطقه مزینان دو دستگاه ماشین ببشتر نبود که در بخش دیگری به پیدایش ماشین در مزینان خواهیم پرداخت.

بعد از گذشت مدت زمانی آقای حسینی دوباره درهمان منزل مهمان شد و باز هم از من خواست که بخوانم .این مرتبه یک دستگاه بلندگوی دستی که نظیرش در مزینان وجود نداشت آورد و گفت توی بلندگو بخوان!  من هم ذوق زده می خواندم. وی بر صدای نازک من‌ اشک می ریخت که می خواندم:« فغان آه از این کوفیان بی ایمان.. زدند  تیر به چشم من ای مسلمانان الی آخر».

در این زمان مدرسه علمیه مکان اصلی علی اکبری بود بلندگو تحویل استاد ابراهیم طاهری بود و حاج شیخ حبیب اله عسکری دست مرا می گرفت و بالای بام طاهری اذان می گفت و چون عاشق هم بود عاشقانه اذان می گفت! کم کم همین بلندگو داخل خیابان استفاده می شد و صدای خوبی هم داشت. پدیده جدیدی در صوت آن زمان بود که امروزه در مصارف کارهای کاسب دوره گرد استفاده می شود.

✍️بهر حال هیئت محترم علی اکبری تابلوی خود را نصب کرد و به مرور زمان تکیه را ساختند در زمان تاسیس علی اکبری، جوانان راهی تهران می شدند و کاسبی نموده و بعد از کسب سرمایه بر می گشتند و در این گونه کارها مخصوصا هیئات بی دریغ بذل و بخشش داشتند و رفته رفته یک سالن زیبا ساخته شد که مانند تمامی هیئات مزینان چند مرتبه دستخوش تخریب و مجدداً ساخته شد تا به امروز.

مداحان علی اکبری هم حاج اکبر ملایی، کربلایی ابراهیم ولیعهد،علی کربلایی علی اصغر، حاج اکبرکربلایی عباس و حاج قربانعلی و حاج شیخ حبیب اله عسکری و حسین ملاحسن هراز گاهی و بعد از انقلاب چهره های بسیاری مانند آقاسیدعلی حسینی و آقایان ملایی و معلمی  به این جمع افزوده شد.

 مدیریت آقای حسینی تقریبا مرهون افکار حاج محمدعلی فصیحی بود در گذر زمان حاج محمدجعفری ، حاج عباس اسلامی و اکبر رضوانی  سکاندار بودند و هیئت با تشکیلات بسیار عالی که درزمان فعلی با مدیران خوب و خانواده های جلالی پور و کلیدداری جناب حسن کوشکی اداره می شود . افراد بسیاری در جهت ساخت این بنای عظیم و ارزشمند همکاری داشته اند. و در همین ارتباط یادی کنیم از خادمینی همچون مرحوم حاج عباسعلی رضایی فر، کربلایی حسن رضوانی و حسین بازرگان

شایدبتوان نوحه و روضه رابدون بلندگو اقامه کرد یا تعزیه های داخل خیابان ولی مجلس عاشورا آن هم درمزینان قدر مسلم نیاز به یک صدای بسیارقوی دارد. در گذشته تا اواخر دهه چهل بلندگویی وجود نداشت و تعزیه خوان مجبور بود نهایت سعی خود را تا پایان نقش خود داشته باشد تا دچار گرفتگی حنجره و افت صدا نشود .بویژه در دو نقش حرابن ریاحی و قمربنی هاشم(ع) که بایداسب تازی کنند و قدرت خویش را به رخ حریف بکشانند.

اینکه بعضی تعزیه خوانان قدیم صدایشان کمی خش داشت بدلیل همین فشارهای مضاعف بر حنجره ایشان در دهه های گذشته بود .اما امروزه با ظهور دستگاه های صوتی در سراسر دنیا و به خصوص مزینان شاهد حضور افراد با کیفیت همین دستگاههای صوتی هستیم به برکت این دستگاهها خوانندگان بسیاری نیز ظهور کرده اند که اگر کوچکترین خللی در سیستم یا برق وارد آید خواننده می ماند و نمی تواند بخواند. کمی به این موضوع بیاندیشید که در گذشته با همین جمعیت در همین میدان چه می کرده اند. فقط تنها سکوت مردم و عدم آلودگی صوتی باعث شنیدن اصوات می شده والسلام.

در حدود نیمه دوم دهه چهل بلندگوی دستی از هیئت محترم علی اکبری کمی به مجلس رونق داده بود.بعد از آن دستگاهای لامپی نقره ای رنگ که بخاطر نبودن برق با باطری های یک ونیم ولتی به تعداد هشت عدد باطری بزرگ که جمعا دوازده ولت می شدکار می کرد بعدها باطری ماشین به کمک این سیستم صوتی آمد و با آمدن برق منطقه ای سیستم ها تغییر کرد بلندگوهای فاراتل و تقریبا صوت عاشورا در آن زمان خوب بود.کسانی مثل حسن کوشکی، سیدمحمدسیدقربان، غلامرضا کربلایی رمضانعلی، حاج عباسعلی ابراهیم ، حسین محمدی، حاج اصغر و یداله و مهدی دیمه با همان دستگاه ها مجلس را اداره و میکروفون را به سرعت از این تعزیه خوان گرفته و سریع به دست نقش مقابل می رساندند. اما بعد از انقلاب سیستم جدید اکوهای لامپی که وارد مجلس شد تعزیه خوانان راحت تر شدند. هرچند آنان بر همان روال گذشته و بنا به عادت باز هم با صدای بلند می خواندند.کم کم دستگاههای الکتریکی تمام لامپی که زمان بسیاری می خواست تا گرم شود تبدیل به نیمه لامپ ونیمه ترانزیستور شد سپس  تبدیل به الکترونیک شد و کمی بعد دیجیتال به بازار آمد و بنده به لحاظ اینکه تعمیرکار لوازم صوتی و تصویری بودم اطلاعاتی داشتم و در صورت نیاز در خدمت مجالس و محافل.

در آغاز دهه شصت آقای احمدزنده دل تلاش بسیاری داشت تاصوت مزینان ارتقاء پیدا کند  و قرار بود به لحاظ عظمت مجلس عاشورای مزینان سه دستگاه رادیویی در استان توزیع گردد که یک نقطه آن مزینان بود اما مرحوم دکتر راه چمنی نماینده وقت در مجلس شورا به منطقه جوین بردندو الله اعلم! خلاصه اینکه بوق ها کنار گذاشته شد و باندهای صوتی سال به سال و میکروفون های بهتر بیشتر شد. و الحمدلله رضایت مردم و تعزیه خوانان جلب گردید.درهمین رابطه عزیزانی از نسل جدید در کنار آقای زنده دل که الحق تلاش بسیاری دارد  به کار مشغول شدند و آقای علی اصغر مزینانی علیرضا مهندس و محمدرضا محمدی باتجربه و تخصص باعث رونق صدای مزینان شدند.

در آخرین سال تعزیه که مصادف با بروز ویروس منحوس کرونا بود با همت آقای رضا محمدی و کمک خیرین با تبلیغ شاهدان این سیستم به نحو بهتری ارتقاء یافت بطوری که همه مستمعین روز قتل شهدای کربلا آنقدر از صوت راضی و خوشحال بودند که گویا چشم زخمی مجلس را بر هم زد.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 

#️⃣شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۲۵
آذر
۰۱

🌐مروری بر تأسیس هیئت جوانان شاهزاده علی اکبر(ع) مزینان

🖌نویسنده و محقق: علی جعفری مزینانی

 

مراسم عزاداری هیئت علی اکبری در ایام محرّم به مدت شش سال آن هم با کیفیّتی که در قسمت  قبلی اشاره شد  در مدرسه ی علمیّه ی یا حوزه ی علمیّه ی شریعتمدار مزینان و در دهه ی اول ماه محرّم تشکیل می گردید و علاوه بر سخنرانی و روضه،  نوحه خوانی و مرثیه خوانی درمناقب و محامد اهل بیت علیهم السلام ؛ زنجیر زنی عاشقان و ارادتمندان به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه آلاف التحیة والثناء تکمیل کننده و زینت بخش معنوی مراسم عزاداران بود .

از آنجایی که انسانهای نیکوکار و خیر اندیش سرمایه های عظیم و گنجینه های ارزشمند برای جامعه اند که فکر و عمل وهستی خود را خالصانه درراه خدمت به بندگان خدا قرار می دهند شایسته و ضروری است تا  از بانوی خیّر و نیکوکار مرحومه ی مغفوره (#حاجیه_بی_بی )همسر زنده یاد محمدباقر سخاور که زمین فعلی هیئت ( جنب تکیه ی بالا )  به آن مر حومه تعلق داشت اهداء و وقف هیئت علی اکبری مزینان کرد؛ یادی شود.

پس از رحلت زنده یاد حاج شیخ قربانعلی شریعتی مزینانی ،شادروان حاج شیخ محمود شریعتی مزینانی خطیب توانا و سخنور نامی که مهارت خاص و حافظه ی قوی دربیان تاریخ  و وقایع اسلامی داشتند و سالهای متمادی  اهالی محبوب مزینان وسایر روستاهای همجوار از وجود با برکت و علم و دانش دینی اسلامی آن عالم شهیر و بزرگوار بهره ی لازم را می بردند سخنرانی و روضه خوانی هیئت را آن هم به مدت سیزده سال پیاپی تا زمان حیات پرافتخار و سودبخشش بر عهده داشتند و اعضای معزز و دیگر مستمعین را در آگاهی بخشی علوم دینی و اسلامی  به فیض لازم  می رساندند . روحش شاد.

پس از تأسیس  و شکل گیری هیئت ؛ هر اندازه زمان به جلو می رفت مؤسسین و اعضاء نسبت به توسعه و فراهم کردن امکانات و ملزوماتی که برای اداره ی یک هیئت آنهم با امکانات محدود و مشکلات و موانع موجود آن عصر و زمان و برخورداری هیئت از تعداد اعضای چشمگیر ضروری تر به نظر می آمد و ناگفته نماند که خرید این اقلام کار چندان ساده و آسانی به نظر نمی رسید از این رو توجه خاصی می طلبید.
چرا که گاهی این اقلام صدها مورد را شامل می گردد تا امور جاری هیئت به سمت و سوی تجهیزات کامل تر و آبرومندتر در همه ی ابعاد عینیٌه،فرضیّه و متصوّره با شتاب هر چه بیشتری به پیش رود که البته عنایات ولطف الهی و توجهات خاصّ حضرت سیدالشهداء علیه السلام مهمترین عامل مؤفقیت مؤسّسان و استمرار این حرکت الهی و معنوی بود.

در ضمن با مدیریت صحیح تر و ملاحظات همه جانبه تر و استفاده های بهینه و سود بخش تری از این پایگاه مذهبی وعزاداری می شد.بطوریکه می توان گفت برنامه های پیش بینی شده وتدارک دیده شده منحصر و محدود به ایام ماه عزاداری محّرم نبوده و فراگیر است که از آن جمله می توان به بر گزاری مراسم ختم عزیزان متوفی ، شهادتها ،ولادتها ، آیین های مذهبی،قرائت زیارت عاشورا  و ده ها برنامه های متنوّع دیگر از این دست همراه با پذیرایی و اطعام در طول سال و دربستر زمان را برشمرد.

به هنگام تایپ نوشتار امروز به یاد بیتی از سروده های حضرت  سعدی شاعر شیرین سخن و پر آوازه ی ایرانی افتادم که:
قدی که بهرخدمت به مردم علم شود
بهتر زقامتی است که به محراب خم شود.

 

✍️از آنجایی که اشخاص مسئولیت پذیر با قبول مسئولیت های بزرگتر عامل تعیین کننده و مهمی برای تسریع روند پیشرفت های فردی و اجتماعی و روابط بین فردی اند؛ موجب انجام بهتر و صحیح تر امور می شوند از سویی اشخاص مسئولیت پذیر به دلیل پاسخگو بودن قابل اعتمادند و جلب اعتماد دیگران یکی از زمینه های مهم پیشرفت است لذا عزیزان و بزرگوارانی که در جایگاه مدیر یا سرپرست یا سر دسته ی هیئت قرار می گیرند باید دارای ویژگی های ذیل باشند تا از عهده ی وظائف بر آیند و مآلاً موجب سروسامان دادن به کارها و پیشرفت امور شوند و از رسیدن به جایگاه شایسته دوراز انتطار نباشد.
1_اعتماد به نفس داشته باشند
2_ فعال و پویا باشند
3_شکست ها و نارضایتی ها را بپذیرند و در صورت لزوم انعطاف داشته باشند.
4_صلاحیت و شایستگی کارهای محوّله را داشته باشند همچنین وظیفه شناس باشند.
5_مسئولیت ‌پذیر و متعهد بوده وقابل اتکاء و پشتیبانی باشند.
6_صادق و وفادار و ازهمه ی اینها مهمتر خوش بر خورد وخوش اخلاق باشند و احترام و اکرام عزاداران ومهمانان  و اعضاء را داشته باشند وبه طریق اولیٰ  و مراتب بالاتر؛اعضاء هم به نوبه ی خود با مدیر یا سردسته حُسن همکاری را مبذول دارند واز تصمیمات یک جانبه یا چند جانبه گرایی پرهیز کنند.

با توجه به ویژگی های ذکر شده؛ پس از آن که زنده یاد مرحوم سید حسن حسینی مزینانی فرزند مرحوم سید قربان درسال ۱۳۶۷شمسی ودرسن ۶۹ سالگی رُخ در نقاب خاک کشید و مطابق وصیّتنامه ی آن زنده یاد در آرامستان بهشت علی (ع) مزینان، پیکر پاک آن  خادم آل الله و مخلص درجوار رحمت حق آرام گرفت و به خاک سپرده شد ؛برابر نظر هیئت مدیره ی وقت و پیشکسوتان ؛مدیریت یا سر پرستی یا سِمَت سردسته هیئت را به روانشاد #حاج_سید_محسن_جلالی_پور_مزینانی که خود یکی از چهره ها و عضو فعّال و دلسوز هیئت بود سپردند که به مدت بیست و پنج سال متمادی در این جایگاه؛  خدمات صادقانه داشت واز آنجایی که آن سید جلیل الشأن با نفوذ ؛ مورد وثوق خیرّین در تهران بود توانست در طول مدیریتی شایسته ی خود کمک هایی را از آنها دریافت کند و با وجه نه چندان ملحوظ که هیئت ذخیره داشت همچنین کمک سایر اعضاء و خیّرین با کفایت و همشهریان مزینانی درسال ۱۳۸۵ شمسی بنای قدیمی و کلنگی هیئت از اساس تخریب و درعوض ساختمان وسیع و آبرومندی را با معماری خاصّ آن زمان بنا و به اتمام رساند که دراین مسیر و کار خدا پسندانه زحمات خالصانه و طاقت فرسایی را به منصه ی ظهور و بروز رساند.
لازم به یاد آوری است که زنده یاد ابراهیم کربلایی حسین مزینانی شوهر خواهر آن مرحوم که خود یکی از مؤسسین هیئت بود که بعداً شهر مشهد مقدس را برای سکونت همیشگی انتخاب کرد و تا لحظه ی حیات خود در همان شهر ماندگار شد و تا زمانی که درقید حیات بود؛ همه ساله یک شب از هزینه های هیئت را تقبّل نموده و افتخار میزبانی عزاداران را داشت همچنین در کنار این مدیر توانمند از لطف همکاری و همیاری لازم با ایشان مضایقه و دریغ  نورزید.

ذکر این نکته ضروری است که در طول زمان مدیریتی روانشاد حاج سید محسن با هدف این که کوچه ی بن بست منتهی به هیئت و مشرف به بازار مزینان که چند باب منزل مسکونی را دربر می گرفت و مانع رفت و آمد دستجات عزاداری بود از طرفی نمای هیئت قدری بهتر جلوه گری نماید منازل مذکور و متعلق به مرحومان حاج حبیب الله کربلایی محمد رضای مزینانی و حاج اکبر صباغ مزینانی و رمضانعلی تختی مزینانی که بذل همکاری وهمیاری  را برای فروش با مدیر و متولیّان هیئت بعمل آوردند خریداری گردید  که با اجرای برنامه ی تخریب این منازل ؛ عرض کوچه بیشتر و رفت و آمد راحت تر و به سهولت صورت گرفت و از آنجایی که هیئت تا حدودی مشرف به بازار از طریق این کوچه شد درنتیجه چشم اندازی زیبا تر و واقعی تری پیدا کرد.
روان این عزیزان آرمیده در جوارحقّ شاد...

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 

#️⃣شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی