بایگانی تیر ۱۳۹۳ :: شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۴۰ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است

۳۰
تیر
۹۳

م

مردم مومن و خداجوی مزینان  همزمان با لیالی مبارک قدر با حضور در مسجد جامع و میدان عاشورای این کویرتاریخی مراسم احیاء و سوگواری به مناسبت شهادت مولی الموحدین  حضرت علی (ع)برگزار نمودند .

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ علاوه بر این مراسم که باحضور شهروندان قدرشناس مزینانی برگزار شد مراسم سوگواری و دعای کمیل و جوشن کبیر در هیئت حسینی مزینان و امام زادگان بهمن آباد برگزار شد که مداحان اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام و سخنرانان برجسته  و گروه سرود نوجوانان  مزینان برنامه های خاصی را اجرا کردند.

حضور فرماندار شهرستان داورزن مهندس فلاحی نشان از مردمی بودن این مقام مسئول شهرستان است که  برای حضور در مراسم معنوی شب قدر در جمع مردم مزینان حاضر شدند.

 در ادامه تصاویر این مجالس را از نگاه دوربین آزاده سرافراز حاج مهدی مزینانی رئیس شورای اسلامی که به همراه هیئت شاهزاده علی اصغر (ع)و بسیجیان همیشه درصحنه مزینان زحمت فراوانی برای برپایی این برنامه ها کشیده اند تقدیم می شود.

  • علی مزینانی
۲۹
تیر
۹۳

محفل انس با قرآن به همت اداره کل اوقاف وامورخیریه خراسان رضوی با حضور قاری بین المللی در شهر داورزن برگزار می شود.حامدشاکرنژاد

به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از داورزن نیوز ،این مراسم همراه با قرائت قاری شهرستانی و اجرای ویژه برنامه های قرآنی در محل هیئت علی اصغری(ع) (مصلی) داورزن برگزار می شود.

محسن گلستانی مسئول دفترنمایندگی اوقاف داورزن دراین باره گفت:استاد حامد شاکرنژاد به عنوان قاری بین المللی و مهدی تقی پور قاری کشوری حضور خواهند داشت.

وی زمان برگزاری را روز دوشنبه ۳۰تیرماه مصادف با ۲۳رمضان ساعت ۱۷ لغایت ۱۹:۳۰ اعلام نمود.

گفتنی است این مراسم در سال گذشته با حضور قاری بین المللی استاد میثم التمار از کشور عراق و چهره‌ قرآنی کشوری سیدجواد حسینی و قاری برتر شهرستان حامد احمدی نسب در همین مکان با استقبال بی نظیر مردم شهرستان روبرو شد.

شاهدان کویرمزینان ؛ ضمن عرض تبریک و خداقوت به مسئولین محترم اداره اوقاف و امورخیریه شهرستان داورزن امیدواریم در سال آینده از دو قاری برجسته مزینانی ، استاد امیر طالبی نفراول قرائت قرآن نیروهای مسلح و علی رضاتاج مزینانی که بعضی از محافل قرآنی او را شاکر نژاد ثانی معرفی می نمایند دعوت به عمل آورند.

  • علی مزینانی
۲۸
تیر
۹۳
مزینانی های مقیم تهران در دومین شب از لیالی مبارک قدر و همزمان با شب شهادت مولای متقیان حضرت علی (ع) در مهدیه ی شرق تهران به سوگ نشستند.

عکس : محسن مزینانی

  • علی مزینانی
۲۸
تیر
۹۳
همزمان با لیالی پرخیر و برکت قدر مزینانی های مقیم پایتخت با حضور در مهدیه شرق تهران ضمن قرائت دعای جوشن کبیر و احیاء شب قدر در سوگ حضرت علی (ع) نیز اشک ماتم ریختند.

عکس : محسن مزینانی

 

  • علی مزینانی
۲۷
تیر
۹۳

امام علی(ع) از منظر دکتر علی شریعتی در گفت و گو با دکتر احسان شریعتی

امام علی(ع) نخستین مردی که دعوت اسلام را پذیرفت بیش از آن در میان نه فقط مسلمانان که پیروان سایر ادیان شناخته شده است که نیازی به معرفی داشته باشد. برای شیعیان به طور عام و نزد ایرانیان یه شکل خاص اما امام علی(ع) جایگاه وی‍ژه ای دارد. برای شیعیان امام علی(ع) بنیانگذار مکتب شیعه و پدر ائمه(ع) نیز هست،‌ از این رو همواره در طول تاریخ اسلام نگاه و توجه به ایشان از اهمیت والایی بر خوردار بوده است.  دکتر علی شریعتی،‌ روشنفکر مسلمان ایرانی نیز در مجموعه گفتارها و نوشتارهایش همواره به این شخصیت برجسته نظری خاص داشته است و در خوانش های مرسوم تاریخی اش،‌ بسیار از او و نقش مهمش در تاریخ صدر اسلام یاد کرده است. همین امر را دست مایه گفت و گویی با فرزندش احسان شریعتی استاد فلسفه قرار دادیم. البته احسان شریعتی در ابتدای بحث تاکید دارد که فرزند خونی یا حتی معنوی علی شریعتی بودن متضمن ٫دفاع٬ مطلق از دیدگاه‌های پدر نیست و احتمال دارد گاه نظرش با نظر دکتر شریعتی متفاوت باشد. او در گفت و گوی حاضر می گوید که شریعتی پدر نمی خواست زندگی را در خدمت تاریخ بگیرد، بلکه برعکس اسلام را حرکتی پویا و آینده‌گرا با الگوهای اجتماعی و سیاسی مختلف و متنوع می‌دید:

***

در طول تاریخ جهان اسلام شخصیت امام علی(ع) به عنوان امام اول نزد شیعیان و یکی از خلفای راشدین در میان اهل سنت شناخته شده و بی نیاز از معرفی است. دکتر علی شریعتی در آثارش نگاه جدیدی به این شخصیت بزرگ داشتند و کوشیدند که از آن گفتمان های سنتی فاصله بگیرند. البته برخی گویند که این نگاه تازه ایدئولو‍ژیک و برگرفته از فضای انقلابی اواخر دهه ۱۳۴۰ و اوایل دهه ۱۳۵۰ بوده است. نظر شما چیست؟ آیا نگاه شریعتی به امام علی(ع) ایدئولوژیک و متاثر از فضای زمانه بود یا توانست نگاه نویی را به یک شخصیت بزرگ تاریخی ممکن سازد؟

در دوره ای هستیم که نیازمند نگاهی انتقادی به تاریخ اسلام هستیم. در زمان شریعتی این احساس کمتر نیاز می شده است. زیرا در آن زمان جهان اسلام در رخوت فرو رفته بود،‌ اما الان در دوره ای هستیم که گونه ای بیداری در جهان اسلام ایجاد شده است. این بیداری هم می تواند به معنای مثبت باشد و هم به معنای منفی. اصلا در زمان شریعتی بازگشت به ٫سنت سلف صالح٬ معنای دیگری داشت که همان سخن سیدجمال الدین بود که بازگردیم به سیره پیامبر(ص)برای قرائت انتقادی تاریخ و منابع معرفتی اسلامی. در هر صورت امروز با تفاوت گفتمان و دوران به شریعتی باز می گردیم تا ببینیم که او چه کرده است. ایدئولوژی در نگاه شریعتی ادامه دیدگاه مهندس بازرگان در «بعثت و ایدئولوژی» بود، یعنی تداوم همان کار مصلحین و نواندیشان دینی مانند اقبال و سید جمال که می گفتند ما باید فرهنگ دینی را از حالت موروثی و خرافی و سنتی نجات دهیم و به یک خط راهنمای مبارزاتی و عملیاتی تبدیل کنیم. ایشان این کار را خوانش ایدئولوژیک یا انتقادی از دین می خواند. این معنا از ایدئولوژی با معنایی که مارکس در «ایدئولوژی آلمانی» به کار می برد،‌ متفاوت است. حمله مارکس به ایده‌آلیزم بود و معتقد بود که ایدئولوگ کسی است که واقعیت را معکوس می‌بیند، یعنی فکر می کند ایده‌ها هستند که واقعیت را می‌سازند، در حالی که حقیقت عکس این است. امروزه، در نگاه لیبرال، نظام‌هایی چون فاشیسم و نازیسم ٫ایدئولوژیک٬ هستند، زیرا واقعیت ها را یکسونگرانه تفسیر می‌کنند. وقتی می‌گوییم شریعتی نگاهی ایدئولوژیک به دین دارد،‌ مراداین معنای منفی دوم نیست،‌ بلکه عمدتا به همان معنای نخست، یعنی معنای بازسازی انتقادی منظور است. او می‌خواهد الگویی متعهدانه و عملی از دین استخراج کند.

 با قبول این چارچوب نگاه شریعتی به امام علی(ع) چگونه است؟

امام علی(ع) در نگاه همه مسلمین نخستین محصول نظام اعتقادی دین و دعوت جدید اسلام است. این امر به دلیل رابطه نزدیک ایشان با پیامبر(ص) بود. بنابراین طبیعی است که پیامبر(ص) توصیه کرده باشد که پس از او از نظر عقیدتی(کاری به امارت و حکومت نداریم)، مردم از ایشان پیروی عقیدتی کنند. ضمن آن که امامت و ولایت به تعبیر هانری کربن باطن اسلام است. امام علی(ع) روح و معنای دعوت اسلام را پذیرفته و پرورده و مظهر باطن اسلام است. به همین دلیل دعوت امام علی(ع) به معنای تداوم ایدئولوژی اسلامی به معنای مثبت مفهوم است. وقتی امام علی(ع) در جریان سقیفه رویه و مشی نظام حاکم را نمی پذیرد،‌ در واقع جهت گیری تازه‌ای را طرح می‌کند. یعنی در دوره ٫فتنه کبری٬ که بحث خلافت پیامبر(ص) مطرح می‌شود،‌ مشی ها و رویه های متعددی شکل می گیرد که یکی از آن‌ها مشی امام علی(ع) و رویه علوی است که بعدا نامش ٫تشیع٬ شد. نزدیکان و صحابه‌ی پیامبر(ص) یعنی سلمان و ابوذر و ..، نیز گرد امام علی(ع) هستند. شریعتی معتقد بود که باید جهت گیری اجتماعی این گرایشات و گروه‌ها را بررسی کرد و دریافت که چه جناح هایی تشکیل می‌داده‌اند.

 آیا می توان برای دنیای امروز نیز از این جهت گیری استفاده کرد؟‌ به عبارت دیگر روزآمدکردن این جهت‌گیری آیا برای بهره‌گیری در روزگار ما نیز ممکن است؟

وقتی به تاریخ می‌نگریم،‌ باید روش خود را مشخص کنیم. برای نمونه، نیچه سه گونه مواجهه با تاریخ را تمییز می‌داد: تاریخ عتیقه‌جاتی(سنت‌گرا)، تاریخ یادمانیِ عظمت گرا(بنیادگرا) و در نهایت تاریخ انتقادی (نوگرا) که نقد گذشته است. او می گوید در همه این موارد ممکن است دچار بیماری گذشته‌گرایی شویم،‌ یعنی زندگی را در خدمت تاریخ قرار دهیم. نگاه شریعتی به تاریخ بیمارگون نیست و تفاوت دید او با قرائت بنیادگرا در این است که از منظر او گذشته در خدمت امروز استو نه به‌عکس. یعنی جهت‌گیری‌ای که ما  امروز داریم به نظر شریعتی از گذشته در تاریخ ایران و اسلام سابقه داشته است اما می بایست آن را بروز ساخت. البته بشر در دوران جدید، به تعبیر فوکو، نوعی گسست‌ معرفتی را از سر گذرانده و مقوله‌های جدیدی چون دموکراسی در مدیریت سیاسی و سوسیال-دموکراسی در اقتصاد کیفیتی نو پیدا کرده است. برخی به اشتباه و توهم حداکثری فکر می‌کنند که نظام سیاسی و اقتصادی اسلام نظامی است بلحاظ فنی متفاوت با تمامی نظامات علمی و عملی موجود وممکن؛ و در عرض مونارشس-تیرانی، اریستوکراسی-الیگارشی، دموکراسی-آنارشی، و یا تئوکراسی و … قرار می‌گیرد. در حالی که در آموزه‌های قرآنی ما از یک نظام فنی سیاسی و اقتصادی خاص بحث نمی‌شود. بل‌که از آرمان ها و گرایش‌های کلی سخن می‌رود. مثلا می‌گوید که مستضعفان وارثین زمین خواهند شد. و یا این که همه پیامبران برای ایجاد عدالت و قسط آمده‌اند. در این جا، به یک نظام اقتصادی و سیاسی مشخص . خاص اشاره نمی‌شود. اسلام روح و جهت گیری کلی را نشان می‌دهد که در هر دورانی می توان مابه‌ازای آن را تشخیص داد.

 شما معتقدید که شریعتی نمی خواست زندگی را به خدمت گذشته آورد و به همین خاطر خوانش ایشان از تاریخ به نفع امروز صورت می گیرد. علی رهنما در کتاب «مسلمانی در جستجوی ناکجاآباد» روش‌شناسی تاریخی دکتر شریعتی را به همین شکل که شما توضیح دادید،‌ مشخص می کند. اما مشکلی که پیش می‌آید این است که آیا می توان از یک شخصیت تاریخی مثل امام علی(ع) هر تفسیری ارائه داد؟

پیامبر و ائمه در سیره و زندگی خود روش و تاکتیک‌های متفاوتی داشته‌اند. یعنی اسلام به عنوان یک جنبش زنده در مقاطع مختلف روش های مختلفی را اتخاذ می‌کرده است. درس آموزی از این نکته به این معنا نیست که امروز بخواهیم بر اساس یکی از این تاکتیک‌ها زندگی و عمل کنیم،‌ بلکه برعکس هر وقت به تاکتیکی نیاز داشتیم، به تاریخ نیز رجوع می‌کنیم و از آن تجارب بهره می گیریم.

 آیا این به معنای تحریف یا گزینشی برخورد کردن با تاریخ نیست؟

 خیر. همه این کار را می‌کنند. اجتهاد همین کار است. اما چه کسی و چه‌گونه اجتهاد می‌کند. از پایه‌های اجتهاد دو پایه(کتاب و سنت) مربوط به گذشته و دو پایه(عقل و اجماع یا به باور شریعتی علم و زمان) مربوط به حال حاضر است. بدون این دو پایه اخیر اصولا نمی توان اجتهاد کرد. من، از پی متفکران جدیدی چون فوکو، معتقدم که شرایط و موقعیت‌های تاریخی منحصر به فرد و غیرقابل تکرار هستند. پس هر پدیده تاریخی یگانه است.

 اما دکتر شریعتی معتقد بود که ما باید تاریخ را تکرار کنیم و می‌گفت بعد از امام حسین(ع) همه باید زینبی باشند وگرنه یزیدی اند. یعنی الگوهایی را بر می‌شمرد که در طول تاریخ تکرار می‌شوند.

این‌ها الگوهای کلی است. مثلا در مورد مثال شما معتقد بود که هر انقلابی دو چهره دارد:‌ خون و پیام. این یک قالب کلی است و نظر ایشان این بود که اگر بخواهیم میراث گذشته را پاس بداریم،‌ باید از این اسوه‌ها و اسطوره‌ها الهام بگیریم و در زندگی مان حسین زمانه یا زینب گونه عمل کنیم. این بدان معنا نیست که موقعیت طابق النعل بالنعل با گذشته یکی است، پس به سیاق گذشته مانند گذشتگان عمل کنیم،‌ چون هم دشمنان و دوستان ما عوض شده‌اند و هم کنش‌های مامتناسب با وضعیت جدید است.

 آیا از الگوی شخصیت امام علی(ع) در معنای اسطوره و قهرمانی که شریعتی در «علی حقیقتی بر گونه اساطیر» بر آن تاکید می کرد، در دنیای امروز می توان بهره گرفت؟

وقتی مباز سوسیالیستی مثل خسرو گلسرخی می‌گوید که امام علی(ع) نخستین سوسیالیست تاریخ بوده است،‌ منظورش این نیست که ایشان اولین سوسیالیست به معنای مدرن است و پس از او مثلا پرودون و .. بقیه‌ی رفقا می‌آیند و همه‌ی این شخصیت‌های تاریخ در یک خط بوده‌اند. بل‌که همچنان که در سنت چپ بر یادمان اسپارتاکوس یا مزدک تاکید می‌شود، در جنبش اسلامی نیز سه گانه‌ی «وحدت،‌ مکتب و عدالت» که در سه دوره‌ی زندگی امام علی تجلی یافته است. و می‌‌باید با مشی علوی آشنا شد و سه گروه دشمنان ایشان یعنی قاسطین(ستمگرانی چون معاویه وعمرو بن عاص)، مارقین(خوارج) و ناکثین (پیمان شکنانی چون طلحه و زبیر) را شناخت،‌ ایشان به ترتیب سه جبهه‌ی استبداد و اقتدارگرا، جزم‌اندیشان مذهبی و خائنین اپورتونیست‌ را تشکیل می دادند. این نوعی گونه‌شناسی است که با معرفی سمبل‌ها مجموعه‌ای معنایی را می‌سازد. این بدان معنا نیست که ما الان در آن دوره تاریخی بسر می‌بریم؛ بل‌که جهان-زیست ما دگرگون شده است. اتفاقا از آن جا که در جهان تشیع ظرفیت‌های تاویلی در نظر گرفته می‌شود،‌ می توان از آن دوره‌های تاریخی نیز تفاسیر و تاویل‌هایی متناسب با دنیای امروز ارائه داد. از مجموعه‌ی سخنان و اقوال امام علی(ع) نیز می توان برای فکر و اندیشه امروز بهره گرفت. در تاریخ اسلام و اصحاب دو تیپ داشتیم: ‌یکی سلمان و دیگری ابوذر. مشهور است از پیامبر(ص) که آن چه را که سلمان می‌دانست،‌ اگر ابوذر می‌دانست کافر می‌شد. این نشانگر پذیرش دو ظرفیت قابل تاویل متفاوت است. سلمان روشنفکری ایرانی‌الاصل است که همه مکاتب را دیده و مسائل را از دیدی وسیع تر می‌فهمد،‌ در حالی که ابوذر از قبیله‌ای بیابان‌گرد آمد و نماینده عدالت‌خواهی و شورش علیه بی عدالتی است. امام علی سنتزی از این دو شخصیت را ارائه می‌کند. به همین دلیل شریعتی ایشان را نه یک «فوقِ انسان» بل‌که یک انسان «مافوق» معرفی می‌کند؛ انسانی که از حدود خود فرامی‌گذرد. امام علی انسانی نیست که نتواند خطا کند، بلکه ٫عصمت٬ او به این معناست که می تواند، اما خطا نمی کند.

 چهار دهه از زمان درگذشت دکتر شریعتی گذشته است و خود شما در ابتدای بحث نیز اشاره به تحولاتی که در این چهار دهه صورت گرفته کردید. امروز اگر بخواهید از الگویی که شریعتی برای معرفی امام علی(ع) بهره گرفت،‌ استفاده کنید،‌ برکدام جنبه از شخصیت علی(ع) تاکید می کنید؟

وجهه ای از شخصیت امام علی که به نظر من امروز باید بیشتر بر آن تاکید شود، روش ایشان در مواجهه با دوست و دشمن است. شریعتی نشان می‌دهد که امام علی،‌ آزادی را «آزادی مخالف» می‌دانست. برخورد ایشان با طلحه و زبیر یا خوارج مثال بارز این نوع رفتار حقوقی آزادمنشانه است. و اما چه چیز باید بر آموزه‌ی شریعتی افزود؟ شریعتی طرح و پروژه‌ای داشت و می خواست به هدف آگاهی و بیداری تاریخی-اجتماعی برسد، لذا، به جزییات تاریخی و تخصصی موضوع وارد نمی‌شد و خوانش انتقادی خود از تاریخ اسلام رااز منظر بیطرفی علمی مطرح نمی‌کرد. البته در کتاب «اسلام شناسی تاریخی» مشهد منابع پژوهش تاریخی مستقل بیشتر و پیشتر طرح شده است. اما در «اسلام شناسی» ارشاد چون می خواهد به ترسیم «جهان بینی و ایدئولوژی» (فلسفه تاریخ و انسان و جامعه‌شناسی)بپردازد،‌ جنبه‌ی پژوهش تاریخی ضعیف می‌شود. به همین دلیل ما امروز بیش از پیش به مطاله‌ی علمی-انتقادی تاریخ نیازمندیم. تاریخی که گسست ها و ابهامات را نشان بدهد. اهمیت این کار از این جهت است که در تاریخ واقعی از غلوها و قالب سازی‌های ذهنی یا اعتقادی پرهیز می‌شود. و ما به نوعی خوانش انتقادی علمی از تاریخ نیز نیاز داریم تا بتوانیم معنای وقایع اسلامی را در بستر اجتماعی و سیاسی خاص خودشان درک کنیم. همچنین در زمینه‌ی زبان‌شناسی و درک معانی واژگان نیازمند تحقیقات وسیعی در منابع و متون اسلامی هستیم. شریعتی خود دیگر وقت بررسی فارغ‌بالانه و سختگیرانه‌ و فرسختِ همه‌ی اسناد و حوادث را نداشت. و امروز طبعا باید چنین پژوهش‌های علمی وانتقادی پیرامون تاریخ اسلام و تشیع به صورت منظم گسترش یابد.

منبع :
آکادمی مطالعات ایرانی لندن(LAIS)

  • علی مزینانی
۲۷
تیر
۹۳

حجم بارش‌های کشور به ۲۱۵ میلیمتر رسید/ کاهش ۵ درصدی حجم بارش های امسال
با ۸ درصد کاهش درمقایسه با متوسط درازمدت؛

حجم بارش‌های کشور به ۲۱۵ میلیمتر رسید/ کاهش ۵ درصدی حجم بارش های امسال

حجم بارش‌های کشور از ابتدای سال آبی جاری (مهرماه ۹۲) تاکنون به ۲۱۵ میلیمتر رسیده است.

به‌گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از ایمنا، این میزان بارش درمقایسه با دوره زمانی مشابه متوسط درازمدت ۸ درصد کاهش یافته است.
همچنین حجم بارش‌های کشور از ابتدای سال آبی جاری تاکنون درمقایسه با زمان مشابه سال آبی گذشته ۵ درصد کاهش نشان می‌دهد.
بارش‌ها در دوره مشابه سال آبی گذشته ۲۲۷ میلیمتر و دوره درازمدت ۴۳ ساله ۲۳۳ میلیمتر ثبت شده بود.
براساس این گزارش، در هفته گذشته به‌طور متوسط دو میلیمتر بارش در کشور رخ داده است.
در پایان هفته گذشته بیشترین افزایش بارندگی درمقایسه با دوره درازمدت با ۱۱۱ درصد به ایستگاه ایلام و بیشترین میزان کاهش بارندگی درمقایسه با دوره درازمدت به ایستگاه مزینان در خراسان رضوی با ۷۲ درصد اختصاص داشته است.

  • علی مزینانی
۲۶
تیر
۹۳

در اولین شب از لیالی مبارک قدر میدان عاشورای مزینان محل احیاء قدرشناسان مزینانی شد تا همراه با زمزمه جوشن کبیر به یاد فرق شکافته امام مظلوم شیعیان نوحه سرایی نمایند.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ به همت کانون فرهنگی هنری زینبیه و هیئت شاهزاده علی اصغر (ع) و همراهی شورای اسلامی و بسیجیان بیداردل پایگاه بسیج شهدای مزینان امسال نیز میدان عاشورا یا همان میدان قتلگاه معروف مزینان که در دهم محرم تعزیه روزعاشورا در آن باشکوه خاصی برگزار می شود برای مراسم احیاء شبهای قدر آماده شد و مردم مومن و متعهدمزینان در اولین شب از لیالی قدر در فروغ ستاره های کویر به یاد مولای متقیان حضرت علی (ع)اشک ماتم ریختند و با نوای الهی العفو و بک یا الله معصومین علیهم السلام را به استمداد طلبیدند.

در این مراسم سراسر معنوی، قدرنشینان مزینانی ضمن قرائت جوشن کبیر برای رهایی مردم مظلوم غزه از زیر ظلم صهیونیست بین الملل و همچنین امنیت عتبات عالیات از فتنه غارتگران داعشی دعا کردند.
  • علی مزینانی
۲۶
تیر
۹۳

رادیو اقتصاد به مناسبت شب های قدر و شهادت امام علی (ع) ویژه برنامه های "محراب شکسته"، "قدر عبادت" و ...  را تدارک دیده است.

به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از روابط عمومی رسانه ملی، همزمان با سالروز شهادت مولی الموحدین حضرت علی علیه السلام ویژه برنامه زنده "محراب شکسته" همراه شنوندگان رادیو اقتصاد به سوگ می‌نشیند .

در این ویژه برنامه حجت الاسلام و المسلمین هادی مزینانی معاونت ضوابط شرعی سازمان عقیدتی سیاسی ناجا به موضوع زندگانی امام علی (ع)، فضایل و مناقب حضرت علی (ع)، مظلومیت حضرت علی علیه السلام و ... می‌پردازد.

"محراب شکسته" کاری از گروه خدمات و تجارت به تهیه کنندگی علی سلیمانی و اجرای مجید رضا عرب احمدی  روز شنبه 28 تیر ماه مصادف با 21 رمضان از ساعت 9 تا 10 از رادیو اقتصاد تقدیم شنوندگان سوگوار رادیو اقتصاد می‌شود.

برنامه "قدر عبادت" نیز به تهیه کنندگی علی سلیمی  بصورت ویژه به شبهای پرفضیلت قدر می پردازد  و از منزلت این شبها و تاثیر آن در زندگی افراد می گوید . همچنین ادعیه جوشن کبیر و افتتاح به مناسبت شب های قدر در این برنامه پخش خواهد شد.

حجت الاسلام و المسلمین هادی مزینانی معاونت ضوابط شرعی سازمان عقیدتی سیاسی ناجا در این سه شب پر فضیلت همره شما در قدر عبادت خواهد بود و در مورد آداب عبادت در این شب ها، شرایط استجابت دعا، فضیلت شب های قدر، توبه و  ... مطالبی را عنوان خواهد کرد.
برنامه "محراب شکسته"   25، 27 و 29 تیرماه از ساعت 00:30 تا 3 بامداد به مدت 150 از شبکه رادیویی اقتصاد پخش می شود .

ویژه برنامه سحر "بربال قدسیان" در لیالی شب قدر به موضوع گناهان کبیره اختصاص دارد.

حجت الاسلام هادی مزینانی به همراه دکتر عرب احمدی کارشناس مجری برنامه در خصوص گناهان کبیره و تاثیر آن در خانواده و .. با یکدیگر به بحث و گفت و گو خواهند نشست.

در بخش دیگری از برنامه حجت الاسلام و المسلمین کیایی معاون فرهنگی پلیس راهبر ناجا در خصوص احکام روزه مطالبی را عنوان خواهد کرد.

برنامه "بر بال قدسیان" شب های قدر از ساعت 3 تا 5 بامداد بصورت زنده تقدیم روزه داران محترم می شود.

 

  • علی مزینانی
۲۶
تیر
۹۳

طیبه مزینانی نویسنده جوان مزینانی است که تاکنون 25کتاب در باره شهدای دفاع مقدس منتشر نموده و ده ها کتاب دیگر را در انتظار چاپ دارد.
وی دختر عباس مزینانی است که ما مزینانی ها این خانواده را به نام علیشاه می شناسیم و از عموی هنرمند این نویسنده جوان اکبرعلیشاه نیز بارها در شاهدان کویرمزینان اشعار زیبایی را منتشر نموده ایم و این بار به بهانه مصاحبه خبرنگار روزنامه خراسان با خانم طیبه مزینانی  که امروز 26تیرماه در این روزنامه منعکس شده است پای سخنان او می نشینیم تا با آثار و چگونگی نویسنده شدن هنرمند جوان مزینانی آشنا شویم.

 آنان که با آثار مکتوب دفاع مقدس آشنایی دارند و اهل مطالعه این قبیل آثار هستند به طور قطع تاکنون نام «طیبه مزینانی» را شنیده اند یا روی جلد برخی از این کتاب ها دیده اند و احتمالا نوشته ها و روایت های مملو از احساس او را خوانده اند. برخی خاطرات شهدا با روایت این نویسنده جوان گویی خواندنی تر و شنیدنی تر است. از نوشته هایش این طور بر می آید که او فقط «نمی نویسد» بلکه با سوژه هایش روزگار می گذراند و در ذهن و ضمیرش آن قدر با آن هاگپ و گفت می کند تا آنچه می نویسد از «دل»اش برآید. از طیبه مزینانی که از سال 1385 به طور جدی به عرصه نویسندگی دفاع مقدس وارد شده، تاکنون حدود20جلد کتاب در حوزه های دفاع مقدس با رویکرد خاطرات و معرفی شخصیت جهادی و اخلاقی شهدا منتشر شده که تعدادی نیز در نوبت چاپ قرار دارد. «بوی نم خاک»، «حکایت باران»، «کنعان »،«پسرم یوسف( پسر آقای سناتور)»،«حاجت روا» ، «گلویت را می بوسم» ،«بی قرار(وزیر خارجی)» ، «بی طرف» ،«حوراء» و... از جمله آثار قلمی این نویسنده 33ساله است. با او همکلام می شویم تا ضمن آشنایی بیشتر ، حرف هایش را بشنویم. اگرچه او از برخی بی مهری ها گلایه مند است اما نوشتن برای شهدا را خواست و لطف پروردگار می داند که جلوه ای نیز نصیبش شده است. شرح این همکلامی اینک پیش روی شماست...

* از چه زمانی به شکل حرفه ای قلم به دست گرفتید؟ اولین اثرتان چه سالی و با چه موضوعی منتشر شد؟

نمی دانم! از دوازده سالگی بسیار می خواندم و می نوشتم. اعتماد به نفسم پایین بود و شرم می کردم بگویم به جای درس خواندن، می نویسم! ده سال برای خودم رُمان نوشتم. برخلاف من، مادرم اعتماد به نفس بالایی داشت و اهل پیگیری بود. خبردار شد می نویسم. با اصرار زیاد من را فرستاد نزد دکتر محمود اکرامی فر. ایشان یکی از کتاب هایم را خواندند. بعد هم با اشتیاق گفتند: خیلی نرم و روان می نویسی، اما توی این بازار سیاه کتاب، کاری از پیش نمی بری، داستان کوتاه بنویس، بده روزنامه ها چاپ کنند هم مردم و هم اهل فن بدانند یک نویسنده ای، بعد رمان هایت را بفرست بازار. تمام راه تا خانه، گریه کردم و با خودم گفتم: این آقای دکتر هم مثل بقیۀ آدم های معروف، فقط می خواهد سنگ بیندازد جلوی پای آدم! اصلاً رمان  کجا و داستان کوتاه کجا؟! کتاب کجا و روزنامه کجا؟! همان روز رمان هایم را با دلم ریختم توی یک کیسه و گذاشتم توی انباری و قسم خوردم دیگر نه به دلم سر بزنم و نه به قلمم! همان روزها یک دوره، کلاس داستان نویسی در حرم مطهر برگزار شد. به اصرار مادرم شرکت کردم. آن جا بود که فهمیدم هم رمان هم دیگر سبک های ادبی جای خودش را دارد. دو ماه نگذشته بود، استاد به خیالش معجزه کرده و یک پدیده و نویسنده خوب، خلق کرده ! جریان به گوش مادرم رسید. همان کیسه را بُرد، گذاشت جلوی استاد و گفت: دخترم، مادرزاد نویسندۀ حرفه ای بوده. اصلاً توی خانوادۀ ما، شاعری و نویسندگی ذاتی و موروثی است.

** خانم مزینانی با توجه به این مقدمه که اشاره کردید علاقه مندم بدانم از چه زمانی و چگونه به عرصه نویسندگی دفاع مقدس روی آوردید؟

در حقیقت من نخواستم، خدا خواست و من نه پایم، که دلم و قلمم به این راه کشیده شد. بزرگی بود که به قصد منافع مالی و شاید هم معنوی خودش، من را فرستاد بنیاد شهید تا پرونده ای از آن ها بگیرم. آن جا با خانم ها فاطمه جهانگشته و زهرا فرخی؛ نویسنده های خوب مشهدی آشنا شدم، گفتند: برای خودت بنویس نه به اسم دیگران. گفتم: من کجا و شهدایی که همه شان عین ملائکه ها دو تا بال دارند کجا؟! مجابم کردند. برای اولین بار با شرم از مزاحمت و ترس از مهارت نداشتن در مصاحبه، رفتم خدمت خانوادۀ جانباز سیدمحمد مظفری. داستانشان را نوشتم. خانم صداقت که واقعاً برازندۀ نام خانوادگی شان هستند و به گردن بنده حق دارند، مسئول صفحۀ عشقستان روزنامه قدس، خیلی زود آن را چاپ کرد. همان داستان، بعدها تحت عنوان" اولین دیدار" به صورت کتاب چاپ شد. تازه فهمیدم می توانم برای همان شهدایی که تا چند روز قبل فکر می کردم از مادر معصوم و مقدس زاده شده اند، بنویسم. گفتم چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. اول رفتم سراغ 58 شهید زادگاه اجدادی ام؛ مزینان. یک سال طول کشید تا دو کتاب «بوی نم خاک» و «تا آسمان راهی نیست» را از خاطرات همان شهدا نوشتم. برای چاپ تأیید شد. هفت سال تمام پیگیری کردم و آنقدر به دلیل سهل انگاری برخی آقایان در ادارات ماند که حداقل پانزده کتاب که بعدها نوشته بودم، روانۀ بازار شد. آخرش هم آن دو کتاب تلفیق و با کلی حذفیات عکس و ... تحت عنوان «بوی نم خاک» منتشر شد. خلاصه اینکه به قول دکتر اکرامی فر؛ یا علی گفتیم و عشق آغاز شد!

** تعداد کتابهایتان در موضوع دفاع مقدس چند اثر است؟

گمانم حدود 25 عنوان که هم این ها و هم دیگر آثارم را مدیون حمایت های برادرانه و نظرات بسیار کارشناسانه استاد گرامی ام سیدعلیرضا مهرداد هستم که خودشان بهتر می دانند همواره قدردان زحماتشان بوده ام.

**خانم مزینانی شما سبک نوشتاری خاصی را دنبال می کنید و سعی کرده اید اغلب با شیوه «نرم نویسی» خاطرات شهدا و بازماندگان شان را روایت کنید. اکنون پرسشم این است که اساساً با استفاده از این روش چه تأثیری توانسته اید بر جامعه مخاطبان تان داشته باشید؟

ممنونم از این سوال ریزبینانه تان، چرا که بیشتر اوقات دیگران تصور می کنند این نوع سبک نگارش، نشانۀ ضعف قلم مولف است و نمی دانند در واقع سبکی است که گاهی، بسیار سخت تر از دیگر شیوه های نگارش است. خیلی وقت ها می رفتم مصاحبه، با مادران شهدایی حرف می زدم که نه سواد خواندن داشتند نه سواد نوشتن، با دل شان حرف می زدند، خیلی ساده و صمیمی و صادقانه. هیچ وقت تلاش نمی کنند کلماتشان را اسیر چارچوب های خشک ادبی کنند. در ارتباطات زیادم با مردم به این نتیجه رسیدم، راست است که می گویند؛ هر آن چه از دل برآید، بر دل نشیند. آن وقت بود که تصمیم گرفتم با دلم بنویسم، خیلی ساده. معتقدم یک اثر که برای عموم نوشته می شود، وقتی خوب است که برای مخاطب بدون توجه به سن و سواد، قابل فهم باشد. با این تفکر هر داستانی می نویسم برای چند نفر می خوانم که یکی شان کودک است! یکی  شان کم سواد و دیگری هم دارای تحصیلات عالی، اگر برای همه شان قابل فهم و به دور از توهین به فهمشان بود، کار را می دهم برای کارشناسی.

** با توجه به سابقه چندین ساله تان در این عرصه ، ارزیابی تان از گرایش مردم به آثار دفاع مقدس چیست ، آیا آثار دفاع مقدس در میان عموم مردم مورد توجه قرار می گیرد؟

بارها و بارها اعلام شده، متأسفانه سرانۀ کتابخوانی در کشورمان بسیار کم است و گمانم سرانۀ مطالعۀ آثار دفاع مقدس کمتر! را باید از کارشناسان بپرسید، اما گمانم یک دلیل مهم آن، خوب ننوشتن نویسنده ها بوده است که اغلب اوقات شهدا را، انسان های کاملاً مقدس و دست نیافتنی به تصویر می کشند، حال آنکه وقتی در زندگی شان جست و جو می کنیم، می بینیم آدم هایی بوده اند مثل ما، کم خطا و پُرخطا، اما به تقدسی رسیدند که لایق همجواری باری تعالی شدند.

** خانم مزینانی علاقه مندم خاطره ای از کارها و دیدارهایی که با خانواده شهدا داشته اید و همواره در ذهنتان به یادگار مانده را برایم بازگو کنید.

چند سال قبل خیلی اتفاقی پرونده های قطور ۲شهید که با هم برادر بودند به دستم رسید. شروع کردم به خواندن و اشک ریختن. خواندنم چندین روز متوالی طول کشید. به خود که آمدم یک کتاب نوشته بودم. وقتی خواندمش، خوشم آمد. با دلم نوشته بودم. به نظرم آمد که شاید برای چاپ بد نباشد. کارشناس ها نظرم را تأیید کردند. مصر بودم متن را به خانوادۀ شهیدان نشان بدهند و در صورت موافقت آن ها برای چاپ برود اما سهل انگاری شده بود و بدون اینکه بدانم کار برای چاپ رفته بود. تهران بودم. ساعت ده ـ یازده شب یک خانم با من تماس گرفت. خواهر دو شهید بود. پشت تلفن تا توانست گله کرد. می گفت: حق نداشتید به خاطر عواید خودتان برای برادرانم بنویسید. حق نداشتید از نام برادران من برای مطرح کردن خودتان استفاده کنید! حق داشت این حرف ها را بزند. برخی این کار را کرده اند. اما من هم حق داشتم. آن کتاب را به خواست خودم ننوشته بودم. تا صبح نخوابیدم و گریه کردم و تا دلتان بخواهد به خدا و آن دو شهید نق زدم که این بود، دستگیری تان؟! ساعت هفت صبح نشده، دوباره گوشی ام زنگ خورد. باز هم خواهرشان بود. لحنش عوض و مهربان شده بود. خیلی زیاد. می گفت: فکر می کردم شما هم مثل آن های دیگر، برادرهایم را بد معرفی کرده اید تا اسم و رسم خودتان را ثبت کنید. دیشب کتاب را به من رساندند تا سه صبح خواندم و گریه کردم! تا الآن منتظر ماندم صبح شود، بیدار شوید و به شما زنگ بزنم و بگویم: شرمنده ام خیلی زود قضاوت کردم. راستی شما چطور مادرم را ندیده اید و این قدر خوب از زبانش حرف زده اید؟ زن ها زود گریه می کنند، من زودتر. هم او گریه می کرد، هم من. گفتم: وقتی خاطرات بی بی و دیگران را می خواندم، احساس کردم همان تشتی که با شهادت پسرهایش گذاشته بودند روی دل بی بی، روی دل من هم گذاشته اند، این بود که یک باره دیدم دارم می نویسم.

** از 25 کتابتان کدام یک را بیشتر از آثار دیگرتان دوست دارید؟

کلیشه ای است اگر بگویم آدم نمی تواند بین فرزندانش یکی را بیشتر دوست داشته باشد، اما حقیقت همین است. فقط می دانم اگرچه برای هرکدام در زمان تالیفشان، بیشترین تلاش را کرده ام، اما اینک که آن ها را می خوانم با خودم می گویم کاش بهتر می نوشتم! نوشتنم را مدیون چند نفر هستم که شاید خودشان هم ندانند و اگر خداوند اجری برای نوشته هایم در نظر گرفته باشد در ثوابش محق تر از خودم هستند: اولین نفر، استاد گرامی ام دکترمحمود اکرامی فر است که سال ها قبل من را با پیشنهادش به گریه انداخت! دومین نفر، استادم جناب آقای حسین نصرا...  زنجانی که تا وقتی مشهد بود، هر هفته زنگ می زد و می خواست به جلسات نقد کتاب های دفاع مقدس بروم، بدون این که اهمیتی بدهد، یک جمله برای شهدا می نویسم یا نه!

سومین نفر هم استادم جناب سرهنگ علی رستمی که اهمیتی به نوپا بودنم نداد و تألیف رمان شهدای انصارالامام همدان را به من سپرد و بنده را به وادی نویسندگان دفاع مقدس کشاند.

  • علی مزینانی
۲۵
تیر
۹۳

آلبوم تصاویر شب قدر , لیلة القدر , شب شهادت حضرت علی , فزت و رب الکعبه

"بسم الله الرحمن الرحیم

انا انزلناه فی لیله القدر * و ما ادراک ما لیله القدر * لیله القدر خیر من الف شهر * تنزل الملائکه والروح* فیها باذن ربهم من کل امر * سلام هی حتی مطلع الفجر."

«ما "آن" را فرود آوردیم در شب قدر، و چه می ‌دانی که شب قدر چیست؟ شب قدر از هزار ماه برتر است، فرشتگان و آن روح در این شب فرود می ‌آیند، به اذن خداوندشان از هر سو، سلام بر این شب تا آن گاه که چشمه خورشید ناگهان می ‌شکافد!»
تاریخ، قبرستانی است طولانی و تاریک، ساکت و غمناک، قرن‌ها از پس قرن‌ها هم تهی و هم سرد، مرگبار و سیاه و نسل‌ها در پی نسل‌ها، همه تکراری و همه تقلیدی، و زندگی‌ها، اندیشه‌ها و آرمان‌ها همه سنتی و موروثی، فرهنگ و تمدن و هنر و ایمان همه مرده ریگ!
ناگاه در ظلمت افسرده و راکد شبی از این شب‌های پیوسته، آشوبی، لرزه‌ای، تکان و تپشی که همه چیز را برمی‌کَند و همه خواب‌ها را برمی ‌آشوبد و نیمه سقف‌ها را فرو می ‌ریزد. انقلابی در عمق جان‌ها و جوششی در قلب وجدان‌های رام و آرام، درد و رنج و حیات و حرکت و وحشت و تلاش و درگیری و جهد و عشق و عصیان و ویرانگری و آرمان و تعهد، ایمان و ایثار! نشانه‌هایی از یک «تولید بزرگ»، شبی آبستن یک مسیح، اسارتی زاینده یک نجات! همه جا ناگهان، «حیات و حرکت»، آغاز یک زندگی دیگر، پیداست که فرشتگان خدا همراه آن «روح» در این شب به زمین، به سرزمین، به این قبرستان تیره و تباه که در آن انسان‌ها، همه اسکلت شده‌اند، فرود آمده‌اند.
این شب قدر است...
و تاریخ همه، این ماه‌های مکرر است، ماه‌هایی همه مکرر یکدیگر، سال‌هایی تهی و عقیم، قرن‌هایی که هیچ چیز نمی ‌آ‏فرینند، هیچ پیامی بر لب ندارند، تنها می ‌گذرند و پیر می‌کنند و همین و در این صف طولانی و خاموش، هر از چندی شبی پدیدار می‌گردد که تاریخ می ‌سازد، که انسان نو می‌آفریند و شبی که باران فرشتگان خدایی باریدن می ‌گیرد، شبی که آن روح در کالبد زمان می ‌دمد، شب قدر!

این شب قدر است...

شب سرنوشت، شب ارزش، شب تقدیر بر یک انسان نو، آغاز فردایی که تاریخی نو را بنیاد می ‌کند. این شب از هزار ماه برتر است، شب مشعری است که صبح عید قربانی را در پی دارد و سنگباران پر شکوه آن سه پایگاه ابلیسی را! شب سیاهی که در کنار دروازه منا است، سرزمین عشق و ایثار و قربانی و پیروزی!
شبی که از هزار ماه برتر است، آنچنان که بیست و چند سال بعثت محمد، از بیست و چند قرن تاریخ ما برتر بود. سال‌هایی که آن «روح» بر ملتی و نسلی فرود می ‌آید از هزار سال تاریخ وی برتر است. و اکنون، بر اندام این اسلام اسلکت شده، بر گور این نسل مدفون و بر قبرستان خاموش ما، نه آن روح فرود آمده است، سیاهی و ظلمت و وحشت شب هست، اما شب قدر؟

شب قدر

شبی که باران فرو می‌بارد، هر قطره‌اش فرشته‌ای است که بر این کویر خشک و تافته، در کام دانه‌ای، بوته ی خشکی و درخت سوخته‌ای و جان عطشناک مزرعه‌ای فرو می‌افتد و رویش و خرمی و باغ و گل سرخ را نوید می‌دهد. چه جهل زشتی است در این شب قدر بودن و در زیر این باران ماندن و قطره‌ای از آن بر پوست تن و پیشانی و لب و چشم خویش حس نکردن، خشک و غبارآلود زیستن و مردن! هر کسی یک تاریخ است. عمر، تاریخ هر انسانی است و در این تاریخ کوتاه فردی، که ماه‌ها همه تکراری و سرد و بی ‌معنی می‌گذرد، گاه شب قدری هست و در آن از همه ی افق‌های وجودی آدمی فرشته می‌بارد و آن روح، روح القدس، جبرئیل پیام‌آور خدایی بر تو نازل می‌شود و آنگاه بعثتی، رسالتی، و برای ابلاغ، از انزوای زندگی و اعتکاف تفکر و عبادت و خلوت فراغت و بلندی کوه فردیت خویش به سراغ خلق فرود‌آمدنی و آنگاه، درگیری و پیکار و رنج و تلاش و هجرت و جهاد و ایثار خویش به پیام!
که پس از خاتمیت، پیامبری نیست، اما هر آگاهی وارث پیامبران است! آن «روح» اکنون فرود آمده است، در شب قدر بسر می‌بریم. سال‌ها، سال‌های شب قدر است، در این شبی که جهان، ما را در کام خود فرو برده است و آسمان ما را سیاه کرده است، باران غیبی باریدن گرفته است، گوش بدهید، زمزمه نرم و خوش آهنگ آن را می‌شنوید، حتی صدای روییدن گیاهان را در شب این کویر می‌توان شنید.
سلام بر این شب، شب قدر شبی که از هزار ماه، از هزار سال و هزار قرن برتر است، سلام، سلام، سلام، ... تا آن لحظه که خورشید قلب این سنگستان را بناگاه بشکافد، گل سرخ فلق بر لب‌های فسرده این افق بشکفد و نهر آفتاب بر زمین تیره ی ما ... و بر ضمیر تباه ما نیز جاری گردد. تا صبح بر این شب سلام !

مجموعه آثار 2-خودسازی انقلاب

  • علی مزینانی
۲۴
تیر
۹۳

این شبها مزینان غرق در معنویت ماه مبارک رمضان است و بسیاری از هموطنانمان آرزو دارند در شبهای این ماه پر خیر و برکت در زادگاهشان باشند و در مراسم مسجد جامع شرکت نمایند به همین منظور ما نیز این فرصت را فراهم کرده ایم تا کسانی که آرزوی بودن در مزینان را دارند حداقل تصاویر آن را ببینند و خاطراتشان را زنده نمایند هرچند خود مانیز همین آرزو را داریم.

از مهدی مزینانی آزاده  که این تصاویر زیبا را در وب شورای اسلامی گذاشته اند و همچنین از حضور روحانیت مزینان نیز که این شبها را غنیمت شمرده تا درکنار همشهریان خود باشند تقدیر و تشکر می نماییم  و گرامی می داریم یاد مرحوم حاج شیخ محمود شریعتی را که همیشه ماه رمضان با صدای دلنشینش برای ما خاطره انگیز بود و همچنین یاد مرحوم آق سیدحسین خادم با صفای مسجد جامع مزینان که شبهای ماه مبارک رمضان به همراه همسر مرحومه اش زحمات فراوانی می کشید و...

  • علی مزینانی
۲۲
تیر
۹۳

همزمان با شب میلاد فرخنده کریم اهلبیت حضرت امام حسن مجتبی (ع) جشن بزرگ میلاد در جوار امام زادگان  بهمن آباد  برگزار شد .

به گزارش شاهدان کویرمزینان  ؛ در این مراسم که با حضور خیل عظیمی از عاشقان ولایت مزینان و بهمن آباد و به همت هیئت شاهزاده علی اصغر (ع) و کانون زینبیه (س) مزینان برگزار شد حجج اسلام در افشان و شیخ محمد مزینانی سخنرانی نمودند و در ادامه ضمن اجرای مولودی خوانی  مداحان اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام و پذیرایی توسط نمایندگان اداره اوقاف و امور خیریه ؛ مسابقات و سرگرمی شاد و مفرح  برای  نوجوانان و جوانان برگزار و به برندگان جوایزی اهدا شد .

در این مراسم نیز قرعه کشی در بین دوازده نفر که نامشان مزین به  مجتبی و حسن بود برگزار شد و " حسن  محمد النقی " از مزینان مفتخر به دریافت  کمک هزینه سفر به مشهد مقدس شد که از طرف هیئت شاهزاده علی اصغر (ع) به صورت نقدی  تحویل نامبرده شد .

.

  • علی مزینانی
۲۲
تیر
۹۳

پس از ماه ها پیگیری مستمر شورای اسلامی و دهیاری مزینان بالاخره پزشک عمومی از هفته اول ماه مبارک رمضان در درمانگاه مزینان مستقرشد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ رئیس شورای اسلامی مزینان با اعلام این خبر افزود : با پیگیری های مستمر شورا و دهیاری و مرکز بهداشت مزینان ، سرکار خانم دکتر قربانی از ابتدای ماه مبارک رمضان در درمانگاه مزینان مستقر شد و در ساعت اداری یعنی از ساعت 7صبح تا 14 در خدمت بیماران خواهد بود.

مهدی مزینانی آزاده خاطرنشان کرد : هرچند حضور خانم دکتر قربانی موقتی است ولی ما این نوید را می دهیم که بزودی با همکاری مرکز بهداشت و درمان شهرستان داورزن و علوم پزشکی سبزوار پزشک عمومی به صورت شبانه روزی در درمانگاه مزینان حضور خواهد یافت و از این پس همشهریان مزینانی و روستاهای مجاور در این درمانگاه مورد معاینه و درمان قرار خواهند گرفت.

رئیس شورای اسلامی مزینان از روند ساخت مرکزبهداشت و درمان مزینان نیز اظهار رضایت کرد و افزود : ساخت بهداری مزینان با کمک خیرین و نیکوکاران مزینانی و غیرمزینانی و با همراهی مسئولین بهداشت و درمان شهرستان سبزوار و داورزن حتی در ماه مبارک رمضان ادامه دارد و ما امیدواریم در سال آینده این مرکز تکمیل و درخدمت شهروندان مزینانی قرار گیرد.
  • علی مزینانی
۲۲
تیر
۹۳

 پس از انتشار چند شعر با مضامین فرهنگی و مذهبی به مناسبت های مختلف از جمله ولادت و شهادت ائمه ی اطهار علیهم السلام از شاعران خوش ذوق مزینانی به ویژه جناب آقای اکبر مزینانی که مورد استقبال مخاطبان گرانمایه نیز واقع شده است و بعضی از رسانه های شهرستان سبزوار نیز آن را بازنشر نموده اند بنا به درخواست  جمعی از کاربران و همراهان همیشگی شاهدان کویرمزینان مبنی بر درج تصویر هنرمندان و شاعرانی که آثارشان منتشر می شود جناب آقای اکبرمزینانی معروف به علیشاه با دعوت ما تصویر و بخشی از زندگینامه ی خود را ارسال نموده اند که ضمن تشکر و قدر دانی از این هنرمند توانا و شیرین سخن مزینانی به همراه شعر زیبایی که به مناسبت ولادت کریم اهلبیت حضرت امام حسن مجتبی علیهم السلام سروده اند به حضور تقدیم می شود.

اینجانب اکبر مزینانی فرزند علی معروف به علیشاه متولد 1341 مزینان هستم که تحصیلات ابتدایی را در زادگاهم گذراندم و به دلیل تأمین معیشت زندگی راهی تهران شده و از ادامه تحصیل بازماندم.

از دوران کودکی به شعر علاقه داشتم و  با اشتیاق اشعار و مدایح مذهبی را حفظ کرده و با خود زمزمه می کردم.

به مرور علاقه ام به شعر بیشتر می شد ، تا با اوج گیری انقلاب اسلامی و تقویت انجمن های اسلامی در مزینان به مناسبت مجالس انقلابی – مذهبی آن دوران اشعاری سرودم و به صورت مداحی یا تک خوانی در آن روزها استفاده شد.

در دوران دفاع مقدس نیز که به خدمت سربازی رفتم و همچنان به مناسبت های مختلف اشعاری را در دفترچه ام یادداشت می کردم و بعد از آن برای مدت حدود 10 سال دیگر شعری نسرودم تا اینکه به مناسبت مراسم ازدواج برادرم شعری گفتم که مورد تشویق دوستان و آشنایان قرار گرفت و دوباره به شعر و شاعری روی آوردم.

پس از آن اشعار خود را با مضامین مذهبی ، اجتماعی و غیره در دفتری جمع آوری کردم و در ادامه به مناسبت ولادت باسعادت امام حسن (ع) شعری را تقدیم می نمایم:

تولد حضرت امام حسن ع


غنچه ای باز شد و نور گلش روشن شد                    پهنه ی دشت پر از رایحه ی سوسن شد

نور دین آیت حق چون به جهان پا بنهاد                      جلوه ی ذاتِ  خدا  منتظر  دیدن  شد

به جهان پا بنهاد شمس جهانتاب حسن(ع)                موقعِ  دف  زدن و  وقت نوازیدن   شد

هان ای جن و ملک پای بکوبید مدام                          که زمان شعف و  موقع رقصیدن  شد

باز هم هلهله بر پا بکنید ای یاران                             چون که بر صبر خدا موم همه آهن شد

علم و عقل و شرف دین خدایی آمد                          کز سر شوق چو کبک وقت خرامیدن شد

باز این فخر زمین بهر قدوم چه کسی است                 بلبل اندر خم گل در پس نازیدن شد

عاشقان مژده که آن دلبر عشاق آمد                         بر صفای قدمش کل جهان ایمن شد

هان ای باده خوران ، میکده را باز کنید                        چونک ه این میکده را بهر حسن مسکن شد

سفره عشق بیارای که در مسلخ عشق                     هر که را جان نبود جان وی اندر تن شد

بلبلان نغمه سرایید برای دلبر                                   قمری در رقص شدو طرقه به چرخیدن شد

باز از بهر چه دل شوق تجلی دارد                             باز از بهر چه این خانه ی دل روشن شد

عرشیان خنده کنان غنچه لبخند به لب                       گوئیا وقت ترنم ، گه گل گفتن  شد

باز ای باد صبا با طرب از جا برخیز                             که زمان طرب و وقت زجا جستن شد

ساقی اندر قدح عشق می ناب بریز                         حال و روز همه عشاق حسن احسن شد

عشق او در دل تو بارقه ی نور خداست                      پرتو  دین خدا گر به تو نور افکن  شد

آمد از صلب علی در بر زهرا پسری                            جامه فاطمه را پر ز گلش دامن شد

سجده شکر به درگاه خدا بگزاریم                             به خدا شاکر و بر خلق به بالیدن شد

پیک تبریک رسد از ملکوت و جبروت                           فتبارک ز ملائک ز پس احسن شد            

لطف این بارقه را نیز مزینانی دید                             چون علی شاکر درگاه در ذوالمن شد

  • علی مزینانی
۲۱
تیر
۹۳

نتایج مسابقات فوتسال جام رمضان شهرستان سبزوار در شب یازدهم مصادف با 93/4/17ازساعت21  با 4 دیدار آغاز شد که در بازی اول تیم کارن موفق شدبا نتیجه 6بر 3 تیم پوشاک لاوین را از پیش رو بردارد

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛گل های تیم کارن را امید دم شناسی  با 3 گل .وحید الهامی نیا با 2 گل و مصطفی مزینانی با یک گل  و گل های تیم پوشاک لاوین را علی شعبانی با2 گل وحسین حشمتی با یک گل به ثمر رساندند

داورای این بازی  را آقایان حسین برزوئی .الیاس مناجاتی پور و مصطفی شبرنگی بر عهده داشتند.

در سالهای گذشته تیم فوتسال معلم شریعتی مزینان در این مسابقات حضور خیره کننده ای داشت که تیم پر قدرت سبزواری را با نتایج درخشانی شکست داد.
  • علی مزینانی
۲۱
تیر
۹۳

به منظور اجرای طرح احیاسازی امام زادگان ، مراسم دعای پرفیض کمیل در آستان زیارتی امام زادگان بهمن آباد به همت هیئت شاهزاده علی اصغر(ع) مزینان برگزار شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ در این مراسم معنوی که با حضور مردم مومن و خداجوی مزینان و بهمن آباد برگزار شد حجت الاسلام درافشان روحانی اعزامی اداره اوقاف و امور خیریه خراسان رضوی در خصوص اجرای طرح احیاء امام زادگان  توضیحاتی ارائه کرد و در ادامه حجت الاسلام مداحی امام جمعه شهرستان داورزن پیرامون فضیلت های ماه مبارک رمضان و بهره برداری معنوی روزه داران از این ماه پرخیر و برکت سخنرانی نمود.

همچنین قرار است مراسم جشن میلاد کریم اهلبیت حضرت امام حسن مجتبی (ع)شنبه شب با سخنرانی حجت الاسلام شیخ محمد مزینانی به همراه اجرای برنامه های متنوع فرهنگی و هنری ویژه جوانان و نوجوانان در جوار این امام زادگان برگزار شود.

طرح احیاء سازی امام زادگان از سال گذشته با حضور مبلغان روحانی و حمایت اداره اوقاف و امور خیریه خراسان رضوی به خصوص حجت الاسلام سیدقاسم حسینی مزینانی و اداره اوقاف شهرستان داورزن و همچنین همکاری هیئت شاهزاده علی اصغر(ع) و شورای اسلامی و پایگاه بسیج شهدای مزینان و همراهی شورای اسلامی بهمن آباد و هیئت امناء بقعه مبارک امام زاده سیداسماعیل (ع) و سیدعلی اکبر(ع) آغاز شده است و باتوجه به موفقیت و استقبال خوب شهروندان از این حرکت معنوی برای دومین سال پیاپی در جوار امام زادگان بهمن آباد برگزار می گردد.

حضور حجت الاسلام درافشان برای دومین سال متوالی در مزینان نیز از نکات جالب توجه است که وی خوش خلقی و مهمان نوازی مزینانی ها را موجب حضور مجدد خود دراین منطقه می داند .


  • علی مزینانی
۲۰
تیر
۹۳

ازحدیره تا باغستان
ره آورد سفربه مزینان

مزینان از نگاهی دیگر(16 )


بخش بیست و هفتم


برایم اکنون هم خاطرات آن پیر روشن ضمیر که از موقعی که او را به یاد می آورم شاهد محاسن سفید ولبخند همیشگی اش بودم و انگار او و پدر بزرگوارش که مردم از او به عنوان شریعتی بزرگ یاد می کنندو همیشه همین محاسن سفید را داشتند و انگار همین گونه زاده شده و همین گونه وفات یافتند اما مردم را فراموش نمی کردند به همین خاطرمردم مزینان هر داستانی از حاضر جوابی و طنز و درستی را که می خواهند بگویند از او و پدر بزرگوارش نقل می کنند  بسیاری از حکایتهایی را که من در کتب دیگر دیده ام مزینانی های قدیم به شریعتی بزرگ نسبت می دادند و من هرگز خاطرات شیرینی که وقتی از منبر پایین می آمد و دوقران(ریال) هدیه ای را که می گرفت و دربین راه آن را نیمی به من و یا دیگری که کتابش را برمی داشت و او را تا خانه همراهی می کرد و نیمی دیگر را به نیازمندان هبه می نمود فراموش نمی کنم.
و اما شیخ محمود که بعد از پدر میراث مزینان نشینی و مردمی بودن را از او و اجداد بزرگوارش به ارث برده بود می توانست  بهترین مقام دولتی را تصاحب کند و اتفاقاً پیشنهاد زیادی هم به او شده بود ولی آن گونه که از مردم زادگاهم شنیده ام و گاهی خود شاهد و ناظر آن بودم  هیچ وعده ای و سمتی را در دستگاه حکومتی چه قبل از انقلاب و چه بعداز پیروزی انقلاب به خاطرمردم مزینان نپذیرفت .
یکی از رفقای قدیمی که هنوز رفاقتش همانند گذشته مردانه ادامه دارد نقل می کند که؛ روزی شیخ محمود با پدرم بر روی تختی که در مقابل دکان کبل علی ساخته بودند همانند هر غروب منتهی به اذان نشسته بود که مرحوم جلالی نامه ای آورد و تحویل او داد . شیخ پس از تورق آن مکتوب بلافاصله به پسرش هادی گفت : که قلم و دوات را بیاور. دیگران از او خواستند که اگر امکان دارد نامه را برایشان بخواند و شیخ آن را به مرحوم جلالی سپرد تا باصدای بلند بخواند و شاهدین با گوش خود شنیدند که پست مهمی به او پیشنهاد کرده بودند و شیخ  در جواب نوشت : بسم الله االرحمن الرحیم اینجانب وصیت پدری دارم که از مزینان خارج نشوم و برای این مردم خدمت نمایم.
رفیقم می گفت هرچی پدرما و دیگر حاضرین التماس کردیم که کمی تأمل بفرمایید و دست نگهدارید؛ گفت : از این درخواستها زیاد شده و می شود و من یک تار موی شما را به این اداره نشینی ها نمی دهم.
سرای شریعتی ها تنها محل سکونت آنها نبود در این خانه ها طلبه های جوان و اساتید برجسته رفت و آمد می کردند و گاه در حقیقت محل کار آنها هم بود و حتی بسیاری از عروس و دامادها درمحضر شیخ محمود بله را گفتند و زندگیشان را آغاز کردند. اینجا تنها محضر عقد و عروسی نبود بلکه گاه محکمه ای بود که مردم دعوی خود را نزد شریعتی ها می بردند تا آنها برایشان حکم نمایند و البته هر حکمی که صادر می کردند با جان و دل می پذیرفتند و گاه نیز این خانه محل نوشتن قولنامه و مبایعه نامه و بنچاق و سند منزل و دکانی بود که چون می خواستند معامله ای شود آنها را معتمد قرار می دادند و سندش را باز همین شریعتی ها می نوشتند و در حال حاضر بیشتر اسناد قدیمی به خط خوش و مهر و امضاء این خاندان شناخته می شود. از همه ی این داستانها گذشته سرای شریعتی ها در پیش از انقلاب و بعد از آن نیز گاه شهرداری و فرمانداری و پاسگاه ژاندارمری و دیگر ادارات بود چرا که بسیاری از بزرگان که به مزینان می آمدند بهترین محل استقبال از آنها همین خانه بود و چه بسا که خان و اربابهای قدیم نیز جرأت نمی یافتند در محضر آنها حرفی بر زبان جاری کنند. از همه ی اینها گذشته هرجوان مزینانی که می خواست در نهادی و یا اداره ای استخدام شود تأیید نامه اش از همین خانه صادر می شد و محققین برای ارزیابی و شناخت او به شریعتی ها رجوع می کردند و با بزرگ منشی که از این خاندان سراغ دارم شک دارم هرگز کسی را رد کرده باشند و نگذارند مزینان زاده ای به پست و مقامی برسد!
دکتر علی شریعتی و پدر بزرگوارش سقراط خراسان استاد محمدتقی شریعتی مزینانی نیز هربار که به مزینان مشرف می شدند محل دید و بازدیدشان با اهالی همین خانه بود و اکنون نیز همین گونه است و بازماندگان شریعتی به خصوص دختران و یگانه فرزند ذکورش احسان اگر هوس دیدن زادگاه پدر را بنمایند باز محل استقرارشان همین خانه شیخ محمود است  و عفت خانم هرچند دیگر نایی برایش نمانده اما چون خون شریعتی در رگهای او جریان دارد با رویی باز میزبان آنهاست همچنان که در همین جا با پدرشان هم کلام می شد و او می گفت : که دوست دارد برقالیچه ی حضرت سلیمان بنشیند و پرواز کند تا شاید بیشتر زیبایی کویر و قدرت الهی را ببیند.
راه بهمن آباد از مقابل خانه شریعتی می گذرد و احتمالاً اینجا دومین دروازه ورودی مزینان باشد چرا که بخشی دیگر از دیوارهای عریض و طویل ارگ ریگی در اینجا قرار دارد و مسیر رسیدن به روستاهای شرقی مزینان از جمله بهمن آباد و مزار امام زادگانش و سویز و کاهک و بعد هم اتصال به راه اصلی تهران مشهد که به خاطر آسفالتی که چند سال پیش شده است همشهریان ما مسیر خود به تهران و یا برعکس را از این راه قرار داده اند و معتقدند که هم در وقت و هم در مسافت بهتر از راه داورزن به مزینان است به خصوص با تفرجگاه جدیدی که به نام امام رضا (ع) در کاهک ساخته شده کار و کاسبی رستوران داران این منطقه بهتر از چایخانه مرحوم ولی در داورزن شده است و بیشتر اتوبوس های تهران به مشهد ودیگر شهرهای خراسان بزرگ محل سوار کردن مسافر بین راهیشان را در این مکان قرار داده اند.
یکی دیگر از ویژگی های جاده بهمن آباد به مزینان گذرگاه نخل عاشوراست که پس از بازگشت عزاداران از مزار امام زادگان بایستی حتما از این مسیر عبور کند هرچند سخت و به لحاظ وسعت تنگ و باریک است اما هیچگاه نخل نباید مسیرش را تغییر دهد این اعتقادی است که اهالی دارند چون اگر چنین شود مصیبتی پیش می آید و ساکنین این مکان آن را برای خود نعمتی می دانند و صبح روز عاشورا با اسپند و شیر و شربت منتظر می مانند تا نخل برسد و از عزاداران حسینی پذیرایی کنند.
یکی از برجهای نگهبانی که می گویند به دست روسها ساخته شده است و پیش از این از شرحاش *و این برج و باروها گفته بودم در انتهای همین راه و کوچه قرار دارد که باز تأییدی است برادعای ما که می گوییم دروازه ورودی شرقی مزینان و...
                                                            و ادامه دارد...


شرحاش : شرحاژهم می گویند ، حاشیه شهر

  • علی مزینانی
۱۹
تیر
۹۳

احکام مسئولیتی اعضای شورای پایگاه مقاومت بسیج شهدای مزینان با حضور فرمانده حوزه بسیج امام رضا (ع) شهرستان داورزن تقدیم شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان؛ طی جلسه ای که با حضور جسینی فرمانده حوزه  مقاومت بسیج امام رضا (ع) شهرستان داورزن در پایگاه بسیج شهدای مزینان برگزار شد احکام مسئولیتی شورای بسیج مزینان تقدیم گردید.

در این جلسه فرمانده حوزه مقاومت بسیج امام رضا(ع) شهرستان داورزن ، مزینان را یکی از مناطق مهم شهرستان داورزن معرفی کرد و افزود : مزینان از پیشینه ی فرهنگی و تاریخی مهمی در منطقه برخوردار است و لذا می بایست برنامه ریزی ها فراخور حساسیت آن صورت پذیرد چرا که این منطقه به خاطر زادگاه عالمانی همچون خاندان بزرگ شریعتی و تقدیم بیشترین شهید و ایثارگر در کانون توجه مسئولین و صاحبان اندیشه قرار دارد.

 در ادامه علی اصغر تاج مزینانی فرمانده پایگاه بسیج شهدای مزینان از حضور فرمانده و مسئولین حوزه امام رضا (ع) و همکاری اعضاء بسیج پایگاه شهدای مزینان تقدیر و تشکر نمود.

پایگاه بسیج شهدای مزینان یکی از باسابقه ترین پایگاه های بسیج شهرستان سبزوار و داورزن محسوب می شود که در دهه ی شصت با فرماندهی شهید امین آبادی مزینانی و تعدادی از پاسداران و بسیجیان محلی در این منطقه حوزه مقاومت بسیج با حضور جمع کثیری از جوانان مزینانی فعالیت می نمود ولی متأسفانه با تدبیر بعضی از مسئولین وقت بسیج شهرستان سبزوار این حوزه به صدخرو منتقل شد و مزینان تنها دارای پایگاه بسیج شد و از حضور پر رنگ بسیجیان در سالهای اخیر کاسته شده است.

  • علی مزینانی
۱۸
تیر
۹۳

ازحدیره تا باغستان
ره آورد سفربه مزینان

مزینان از نگاهی دیگر(16 )

بخش بیست و ششم


وقتی به مزینان برمی گشتیم دوباره مدرسه برایمان تازگی داشت هرچند همان احساس بزرگی ،غرور کاذبی را برای بعضی از ما به وجود آورده بود و برخی  از دوستان به همین خاطر از آن طرف بام افتادند و ترک تحصیل نمودند ولی لذت آن ایام برای من فراموش نشدنی است لحظاتی که دیوارهای کلاس جدید را با نظارت کوشان دبیر حرفه و فن خودمان می چیدیم و روزهایی که همراه با خسروی دبیر علوم و تجربی در آزمایشگاه احساس دانشمندی می کردیم و از اینکه او تمام کتاب را از حفظ می خواند دهانمان از تعجب وا می ماند و روزهایی که نوبتمان می شد تا در مراسم صبحگاهی مانند نظامیان هر روز دعا و حدیث صبحگاهی بخوانیم در پوست خود نمی گنجیدیم و فکر می کردیم یک سر و گردن از هم کلاسی ها و هم مدرسه ای هایمان بالاتریم و باید آنها برایمان احترام خاصی قائل شوند و مدیر و ناظم هم از این قاعده مستثنی نباشند. مرسوم ترین دعای آن دوره یعنی دهه ی شصت دعای وحدت و فرج امام زمان (عج) بود و روزی که نوبت من شد تا دعا را بخوانم با غرور خاصی جلوی صف ایستادم و شروع کردم به خواندن دعا و دیگر دانش آموزان با من جواب می دادند : لااله الا الله وحده وحده وحده ... بعد از چند ثانیه یکی از دانش آموزان به دستور آقای کرمانی مقدم معلم فارسی یا دینی که اکنون به خاطر گذشت زمان از یادم رفته متن دعا را به دستم داد ، من با همان غرور آن را نپذیرفتم و بعد فهمیدم که همه را غلط غلوط می خواندم.
با تدبیر مدیر مدرسه پای ما به نماز جماعت ظهر و عصر مسجد جامع مزینان باز شد و چه لذتی داشت این نماز! هرچند گاه با خنده و شوخی دوستان همراه بود اما همین که با نظمی خاص در وسط بازار راه می رفتیم و پشت سر بزرگترها می ایستادیم و نماز می خواندیم برایمان لذتی خاص داشت و عادتی حسنه شد که حتی در روزهایی که مدرسه تعطیل بود ما را در مسجد می یافتند. به خصوص زمان دعای کمیل و توسل و ندبه ...از اینها گذشته تنها ما در امور مذهبی و فرهنگی مدرسه فعال نبودیم بلکه مدیرانمان قبل از اینکه طرح کاد وارد مدارس شود آنها خود طراح کار بودند و تشویقمان می کردند که شغل آینده را تمرین کنیم و به نوعی اطمینان خاطر بدهند که ما می توانیم! یکی از این مشارکت های ما در امور اقتصادی  همان دیوار چینی کلاسهایمان بود که ابتدا فکر می کردیم برای این است که مزد کارگر ندهند و البته بی تأثیر هم نبود اما کوشان تلاش می کرد که ما بیاموزیم که حتی اگر در آینده هیچ شغل اداره ای نداشته باشیم بتوانیم کارگر و یا بنای خوبی باشیم از این گذشته حتی فروشگاه مدرسه را هرماه به یکی از دانش آموزان می سپردند تا او هم نفعی برای مدرسه داشته باشد و هم فروشندگی را تمرین کند.
یکی دیگر از محسنات مدیران و دبیران زمان ما در این مدارس تمرین سخنرانی بود که هر هفته داشتیم و این را هم آقای دادرسی که بسیار به فعالیت های غیر درسی و البته فرهنگی هنری علاقه داشت برنامه ریزی کرده بود و هرهفته یکی از معلمان در باره مسأله ای و یا موضوعی خاص قبل از شروع کلاسها برایمان سخنرانی می کرد و یکی از این روزها نوبت هادوی فر معلم عربی رسید که در کل خیلی علاقمند به این جور فعالیتها نبود اما وقتی به او گفتند تو باید سخنرانی کنی ابتدا طفره رفت اما بعد در همان سادگی گفتاری خود فعل خواستن را برایمان به خوبی شرح داد و اینکه انسان نباید در یک جا بایستد بلکه همیشه باید رو به جلو حرکت کند . این سخنرانی ها گاهی هم نوبت ما دانش آموزان می شد که یکی از آنها من بودم که پیش از این شرح کامل دادم و همه ی این موارد کمک کرد تا بعضی از ما همانطور که دادرسی می خواست شغلی فرهنگی داشته باشیم و همان گونه که هادوی فر می خواست رو به جلو حرکت کنیم و می توان به جر أت گفت هشتاد درصد دانش آموزان آن دوره اکنون دارای شغل مهمی هستند.
و اما مدرسه راهنمایی و دبیرستان دکترعلی شریعتی همانطور که گفتم تنها محل تحصیل و کلاس درس نبودبلکه فعالیتهای دیگری در آن انجام می شد از اجرای نمایش گرفته تا بازی والیبال بزرگترهایی که همچون اسدالله کربلایی حبیب الله و یدالله حاج اصغر که اکنون در میان ما نیستند و یا محمدرضا داورزنی که اکنون رئیس والیبال کشور است و یا رضا والی که اگر در مقیسه می ماند و هوس رفتن به تهران نمی کرد اکنون یکی از اسطوره های والیبال بود ولی والی رفت و شد یک آهنگر ساده و تنها دلخوشی او عکسهایی است که از آن دوره به یادگار دارد و حسرت آخرین جمله داور بازی با سبزوار که گفت : بعد از بازی جایی نرو و او در جوابش گفت : من فردا راهی تهرانم و رفت و از ورزش محو شد.
بازهم مدرسه ی شریعتی و خاطرات ناتمام من و روزهایی که بارها از اجرای نمایش گروه ما و گروه دایی ام رمضانعلی عسکری ، که هنوز دهه شصتی ها این نمایش ها را به خوبی به یاد دارند و معتقدند دوره ای دیگر مانند آن نخواهد آمدحسابی مرا به خود مشغول کرده است اما من باید مدرسه و خاطراتش و دیوارهای بلندش را که چون دژی آن را در بر گرفته رها کنم و وارد بازار و پر افتخارترین مکانهای مزینانم شوم.
اکنون بازار مزینان به همت شهید محمدامین آبادی و شورای اسلامی و جوانان برومندش دارای بلواری به نام دکتر علی شریعتی است که در اصل تمامی خیابانها و کوچه ها به نام این فرزند شایسته کویرمزینان نام گذاری شده است. اما در روزگار ما از ابتدای مزینان که محل ورود چشمه ی آب سرد بود وارد سرازیری می شدی و قومهایی(خاک رس)که باد آن را از لابلای طاغها عبور داده  و به مزینان رسانده بود و بعد در ابتدای بازار و درست روبروی سکونتگاه شریعتی ها به سربلندی می رسیدی و این خاکها دیگر نمی توانست وارد بازار شود و البته با هر تند بادی بازار نیز در معرض ریزدانه ها قرار می گرفت و چشم چشم را نمی دید اما به همت همین مزینانی های با غیرت دیگر تمامی مسیر یک دست و بعدهم با پیگیری های دهیار و شورا که نمی توان از نام های همچون حسن شورا و محمد شریفی و مهدی آزاده به راحتی گذشت  آسفالت شد و اکنون سرسبز و دوبانده شده است و گمان نمی کنم هیچ روستایی مانند مزینان دارای چنین خیابانی و بلواری باشد و این هم به خاطر همان تدبیری بود که گذشتگان ما در دو قرن پیش وقتی که مزینان کهنه را آب برد مزینان فعلی را برانگاره ی شهر ساختند و تمامی کوچه ها و خیابانها مهندسی ساخته شد.
پس از دبیرستان شریعتی منزل صابری ها قرار دارد که تا وسط خیابان جلو آمده بود و فکر می کنم باید دروزاره ی ورودی مزینان قدیم باشد ولی با اجرای طرح هادی آن ها داوطلبانه قب نشینی کردند و منازل صابری و شریعتی در امتداد هم قرار گرفتند والبته با ایجاد چند باب مغازه سود هم بردند.
اما پس از منزل صابری املاک شریعتی ها آغاز می شود جایی که  شیخ قربانعلی  و محمدتقی  و علی شریعتی از آن برخاستند البته منزل اصلی محمدتقی شریعتی روبروی مسجدجامع مزینان است که اکنون در اختیار خانواده خیرخواه قرار دارد و حاضر نیستند تحت هیچ عنوانی از آن بگذرند تا بلکه محل دید و بازدید کسانی که می خواهند مکان رشد و نمو شریعتی را ببیند واقع شود و همگان می دانند که این خانواده نیازی به پول آن ندارند و شکر خدا تمامی فرزندان خیرخواه متمول می باشند ولی خوب آنها هم از این خانه برکاتی دیده اند و خاطراتی دارند.
منزل مرحوم احمد شریعتی و پس از آن شیخ محمود شریعتی اکنون محل رفت و آمد دوستداران شریعتی است و عروس عموی دکتر اکنون میزبان بسیاری از این مشتاقان است جایی که دیگر صدای خاص شیخ محمود به گوش نمی رسد مردی که در بیان تاریخ اسلام کم نظیر بود و خطبه ی شقشقیه را یک نفس و از حفظ چنان مسلسل وار می خواند که زن و مرد مزینانی را مبهوت خود می ساخت و با آنکه پزشکان او را از منبر رفتن و روضه خوانی برای همیشه منع کرده بودند و تذکر داده بودند که اگر سخنرانی کنی بیش از سه ماه دیگر زنده نخواهی بود و این را در حضور خود من روزگاری که درمشهد می زیستم و به پدر زنم که باهم در  تحصیلات حوزه همدرس بودند و همیشه شیخ محمود در منابرش از او به نیکی یاد می کرد گفت و والد عیال ما به او التماس کرد که حرف پزشک را جدی بگیرد ولی او گفت : مگر می توانم درخواست پیرمردان و پیرزنان مزینانی را پاسخ نگویم و به راستی چنین بود و عاقبت هم جانش را داد اما همشهریانش را نا امید نکرد و..

و ادامه دارد..

قوم : خاک رس

طاغ : درختهایی بابرگهای سوزنی و ریشه هایی محکم که در کویرمی روید

  • علی مزینانی
۱۷
تیر
۹۳

 نویسنده :محقق، پژوهشگر و استاد دانشکاه و حوزه علمیه

 حجت الاسلام محمدصادق مزینانی

رمضان، ماه خدا و میهمانی خدا، ماه بهار قرآن، ماه لیلة‏القدر و پاکی و تعالی انسان.
رمضان، ماه برکت، رحمت، مغفرت، توبه، انابه، صبر و مواسات. رمضان ماه تقوا و طهارت و رهایی از شر نفس و به خدا پیوستن است.
رمضان، ماه علی(ع) آن مقتدای عدالت و انسانیت است که نماز خون و شهادت در محراب عشق را برای اولین بار به یادگار گذاشت.
در روایات رسیده از معصومان(ع) نام‏ها و اوصاف بسیاری برای ماه رمضان آمده است، که نام‏های یادشده بخشی از آن به شمار می‏آیند.(۱)
ولی در این میان به نظر می ‏رسد ماه خدا و میهمانی خدا، عالی‏ترین تعبیری است که درباره ماه رمضان به کار برده شده است.
با اینکه همه ماه‏ها ماه خداست و انسان‏ها همه وقت از نعمت‏های مادی و معنوی و در حقیقت از سفره گسترده الهی استفاده می‏ کنند، ولی از آنجا که همه کتاب‏های بزرگ آسمانی از جمله قرآن که کتاب هدایت و راهنمایی برای همه بشریت است در این ماه نازل شده است، و نیز از آنجا که وظیفه بزرگ الهی روزه در این ماه انجام می‏ شود امتیاز خاصی به این ماه بخشیده است.
ابی‏ بصیر از امام صادق(ع) نقل کرده که آن حضرت فرموده‏ اند:
««تورات» در ششم و «انجیل» در دوازدهم ماه رمضان، و «زبور» در هجدهم و قرآن در شب قدر نازل شده است.»(۲)
با توجه به روایت یادشده ماه رمضان همواره ماه نزول کتاب‏های آسمانی و ماه هدایت و تربیت بوده است. چرا که هدایت و تربیت بدون دستورات و روش‏هایی که درست را از نادرست جدا و آن را به مردم تعلیم دهد ممکن نیست.
برنامه تربیتی روزه نیز، باید با آگاهی هر چه بیشتر و عمیق‏ تر از تعلیمات آسمانی هماهنگ گردد، تا جسم و جان آدمی را از آلودگی ‏های گناه شستشو دهد.
روایات بسیاری درباره جایگاه این ماه بزرگ از امامان معصوم(ع) رسیده است. ولی جامع‏ ترین آنها که بسیاری از وظایف روزه ‏دار و شرایط یک روزه کامل و فضائل این ماه را بیان می‏ کند، خطبه مشهور پیامبر اکرم(ص) روایت شده است که آن حضرت در آخرین جمعه ماه شعبان برای آماده ساختن یاران برای استقبال از ماه مبارک رمضان خطبه‏ ای خواندند و در آن مژده فرا رسیدن ماه رمضان را داده و جایگاه و اهمیت این ماه بزرگ را تشریح کردند و خطاب به مردم فرمودند:
با اینکه همه ماه‏ها ماه خداست و انسان‏ها همه وقت از نعمت‏های مادی و معنوی و در حقیقت از سفره گسترده الهی استفاده می‏ کنند، ولی از آنجا که همه کتاب‏های بزرگ آسمانی از جمله قرآن که کتاب هدایت و راهنمایی برای همه بشریت است در این ماه نازل شده است، و نیز از آنجا که وظیفه بزرگ الهی روزه در این ماه انجام می‏شود امتیاز خاصی به این ماه بخشیده است.
«ای مردم، ماه خدا، با برکت و رحمت و آمرزش به شماروی آورده است.
ماهی که در نزد خدا برترین ماه‏هاست. روزهایش برترین روزها و شب‏هایش برترین شب‏ها و ساعات آن برترین ساعت‏ها است.
ماهی است که به میهمانی خدا دعوت شده‏ اید و از کسانی که مورد اکرام خدا هستند می‏ باشید.
در این ماه نفس کشیدن شما ثواب تسبیح و ذکر خدا و نیز خواب شما ثواب عبادت خواهد داشت. اعمال شما در این ماه پذیرفته و دعای شما مستجاب است.
پس با نیت‏های خالص و صادق و دل‏های پاک از خدا بخواهید که شما را در این ماه به روزه‏ داری و تلاوت قرآن موفق گرداند.
شقاوتمند و به دور از سعادت کسی است که در این ماه بزرگ از رحمت و آمرزش خداوند محروم بماند.
با گرسنگی و تشنگی خود در این ماه، گرسنگی و تشنگی روز قیامت را به یاد آورید.
در این ماه به بینوایان و تهیدستان رسیدگی و بخشش کنید. بزرگان خود را احترام کنید و بر کودکان خود مهربان باشید و با خویشاوندان خود رفت و آمد کرده و پیوند با آنان را محکم سازید.
زبان‏هایتان را از گناه و بیهوده‏ گویی نگه دارید. چشم‏های خود را از آنچه نگاه کردن به آن جایز نیست بپوشانید و گوش‏هایتان را از آنچه شنیدن آن حلال نیست فرو بندید.
بر یتیمان مردم محبت و مهربانی کنید، تا پس از شما با یتیمان‏تان مهربانی کنند. و از گناهان‏تان به سوی خدا توبه و بازگشت نمایید. به هنگام نماز دست‏هایتان را به دعا بردارید، زیرا این اوقات بهترین ساعاتی است که خداوند با عزت و جلال به لطف و رحمت به سوی بندگانش نظر می ‏کند. و چون با او به راز و نیاز پردازند پاسخ‏شان دهد. و هنگامی که او را صدا کنند لبیک‏ شان گوید، و زمانی که او را بخوانند اجابت‏شان کند.
ای مردم، به راستی که جان‏های شما در گرو اعمال شماست، پس با طلب آمرزش الهی آنها را آزاد سازید. پشت شما از بار گناهان، سنگین است پس با سجده‏ های طولانی آن را سبک کنید. و بدانید خدایی که یاد او برتر است به عزت خود سوگند یاد کرده که نمازگزاران و سجده‏ کنندگان را عذاب نکند و در آن روز که آدمیان در پیشگاه پروردگار جهانیان می‏ ایستند، ایشان را به آتش جهنم نترساند.

  • علی مزینانی
۱۶
تیر
۹۳

مزینان در سال  47 هجری شمسی شاهد تولد کودکی در خانواده بزرگ صادقی منش بود که پدر فرهنگیش نام او را پرویز گذاشت ولی از همان کودکی او را علی صدا می زدند و خود او نیز این نام را بیشتر دوست داشت و همیشه به دیگران توصیه می کرد که او را علی خطاب قرار دهند .

علی به اقتضای شغل پدر که در آموزش و پرورش مشغول به کار شد همراه والدین به سبزوار هجرت کرد پس از طی دوران تحصیلی در مدارس ابتدایی و راهنمایی این شهر تا پایه ی سوم دبیرستان ادامه تحصیل داد اما شور و شوق حضور در جبهه او را به میادین نبرد کشاند و برای اولین بار در دی ماه سال 63 در حالی که هنوز شانزده بهار از عمر پر برکتش نگذاشته بود به آرزویش رسید و به جبهه اعزام شد.

با بازگشت از اولین حضورش در جبهه ، چند ماهی بیشتر طاقت نیاورد و برای دومین بار در سال 64 وارد جبهه های جنوب شد  و پس از ماه ها حضور و شرکت در عملیاتهای مختلف از جمله والفجر 8 در نوزدهم بهمن سال 65 به فیض عظمای شهادت نائل گشت و پیکر مطهرش پس از تشییع باشکوه در جوار یاران و همرزمان شهیدش در گلزار شهدای شهرستان سبزوار آرام گرفت.

توصیه شهید علی صادقی منش مزینانی؛

امت شهید پرور و قهرمان ! همان طور که می دانید دنیا محلی است برای آزمایش انسان، مواظب باشید که غرق در دنیا نشوید.همیشه پیرو حق و حقیقت باشید و به قول مولا علی (ع)حق را بگوییدهرچند به ضررتان باشد. در مقابل مصائب زندگی ، مقاومت کنید.

منبع ؛ با نگاهی به مزینان ، عشق آبادی کوچک نوشته ی احمد باقری مزینانی
  • علی مزینانی
۱۵
تیر
۹۳

پس از انتشار چند شعر پرمحتوا از ادب دوستان مزینانی به خصوص حجت الاسلام حاج شیخ حبیب الله عسکری و اکبر مزینانی علیشاه؛ استقبال این هنرمندان خوش ذوق مزینانی بیشتر شده و همچنان شاهدان کویر مزینان را پایگاهی برای بروز استعدادهای سرشار خود می دانند و هرازگاهی با ارسال شعری نو در مناسبتهای مختلف ما را مورد لطف قرار می دهند .

در همین راستا شعر رمضان آقای اکبرمزینانی علیشاه همزمان با فرا رسیدن  ماه مبارک رمضان به دستمان رسید و با عنایت به درخواست بعضی از مخاطبان که بهتر است عکس سراینده اثر نیز همراه با شعرشان منتشر شود برای این هنرمند توانمند مزینانی ایمیلی به رایانامه اشان ارسال گردید ولی متأسفانه تا کنون پاسخی از وی دریافت نکرده ایم و از آنجا که مدتی از این ماه پر خیر و برکت می گذرد و شعر ایشان نیز به همین مناسبت است این بار نیز بدون بیوگرافی و تصویرشان منتشر می کنیم ولی همچنان منتظر هستیم تا به درخواست ما جواب مثبت بدهند و همراه با ارسال اثر دیگرشان موارد درخواستی را نیز مورد لطف خویش قرار دهند.


در شهر چراغان کن ماه رمضان آمد              در خانه گل افشان کن ماه رمضان آمد

اعیاد اگر بگذشت عیدی به از آن آمد           شعبان چو به پایان شد ماه رمضان آمد

گسترده شده خوانی در سفره فراوانی        بشتاب به مهمانی ماه رمضان آمد

مهمان خدایی تو در صلح و صفایی تو           هم  راز بقایی تو  ماه رمضان آمد

باز آی به میخانه وز آن خم  جانانه                 "پر کن دو سه پیمانه" ماه رمضان آمد

چون گشته شکم انبار گیرد دل تو زنگار          زنگار ز دل  بردار   ماه رمضان  آمد

اقرار گناهان کن خود چهره پریشان کن          بس توبه فراوان کن ماه رمضان آمد

از چیست پریشانی ؟ این زاری و حیرانی       بر خیز  مزینانی  ماه  رمضان  آمد

  • علی مزینانی
۱۴
تیر
۹۳

مؤسسه خیریه حضرت نرجس خاتون (س) مزینان

موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون(س) مزینان با همکاری بهزیستی شهرستان داورزن تعداد یکصد سبد کالا بین مددجویان تحت پوشش بهزیستی مزینان توزیع شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از روابط عمومی موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون(س)مزینان؛ همزمان با ماه مبارک رمضان و با همکاری اداره بهزیستی شهرستان داورزن همچون سنوات گذشته تعداد یکصد سبد کالا شامل مایحتاج مورد نیاز  بین مددجویان تحت پوشش مجتمع خدمات بهزیستی مزینان توزیع شد.

 مجتمع بهزیستی مزینان در حال حاضر پذیرای 600 مددجو می باشد که تعداد 400 نفر از آنها افراد مسن بالای 70 سال بوده و مابقی از کودکان ایتام و بیمارانی هستند که بصورت سی بی آر تحت پوشش قرار گرفته اند.

 این گزارش می افزاید؛ موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون (س) مزینان برای امداد رسانی وکمک بیشتر به مددجویان و نیازمندان مزینان و روستاهای همجوار  آماده دریافت کمکهای نقدی و جنسی تمام عزیزان خیری می باشد که تاکنون با عنایات خود موجب دلگرمی خدمتگزاران این مجتمع گردیده اند.

 حساب بانک صادرات شعبه مزینان

شماره حساب:0334476832006

شماره کارت:6037691751899311



  • علی مزینانی
۱۳
تیر
۹۳

جام بیستم باتمام تلخی و شیرینی های برد و باخت و مساوی برای تیم پرقدرت ما ایرانی ها در برزیل تمام شد ولی بازی ها با صعود تیم ها به مراحل بعدی ادامه دارد و تا چند روز دیگر با قهرمانی یک تیم که قدرتمندترین تیم دنیا خواهد بود به پایان می رسد و این است چرخ روزگار !

ولی چرا ما در شاهدان کویرمزینان به این مقوله می پردازیم این حکایتی است که گفته ایم هرگاه در هر گوشه ای از این کره ی خاکی یک مزینانی نام و نشانی از خود به یادگار بگذارد ما به آن می پردازیم چه آن افتخار علمی باشد چه فرهنگی و هنری و ورزشی به هر روی این وب از آن مزینانی هاست  و با انتشار چند صد مطلب، نیت خیرخواهانه خود را به اثبات رسانده ایم برایمان فرقی هم نمی کند که آیا آن مزینانی را ما می شناسیم بانه و یا از اقوام و دوستان خودمان است یاغریبه، اما چون نسبش به مزینان می رسد پس باید از او بنویسیم مثل همین شعر مستزادی که حجت الاسلام حاج شیخ حبیب مزینانی عسکری یکی از روحانیون اهل ادب در باره ی جام جهانی فوتبال و تیم پرقدرت ایران سروده است.

پیش از این از خاطرات حجت الاسلام عسکری و زندگینامه اش گفته ایم و بازهم خواهیم گفت و اشعارش را نیز به مناسبت های مختلف منتشر کرده ایم و امیدواریم بازهم ما را مورد لطف قرار بدهند و  آثار شعری خود را که استادانه بسیاری از مضامین ادبی فارسی و عربی را در آن می گنجاند برایمان بفرستد.

این استاد فرزانه تا آنجا که ما از آن مطلعیم در این زمینه نه آموزش شعری دیده  و نه از محضر اساتید فن این هنر بهره مند شده است بلکه تنها به خاطر استعداد خدادادی و مطالعه ی بسیار توانسته سبکها و وزنهای مختلف شعری را استادانه در آثارش به کار بندد. چنانکه پیش از این ما او را با غزلها و قصاید زیبایش می شناختیم ولی اکنون می بینیم که در گونه ی مستزاد نیز به نسیم شمال و میرزاده عشقی اقتدا می نماید و در این عرصه نیز به کمال رسیده است و اکنون مستزاد اجتماعی ، ورزشی و به نوعی نگاه سیاسی او را تقدیم می کنیم .

 

بیستمین جام است جانا نیست هنگام درنگ             توپ ما جای تفنگ 
ما حماسه ساز ایران پرچم ما هم سه رنگ               توپ ما جای تفنگ

خوش درخشیدن بُوَد فرهنگ ایرانی تبار                    با کمال اقتدار 
صلح را صادر کنیم با توپ زیبا جای جنگ                    توپ ما جای تفنگ

سربلند و رو سفیدانیم در هر انجمن                        جان به قربان وطن
سرمربی خبره و تیمش ز افراد زرنگ                        توپ ما جای تفنگ

تیم قدرتمند آفریقا که از نیجر بُوَد                              پیش ما پنچر بُوَد 
آفرین بر خالق انسان از هر جنس و رنگ                   توپ ما جای تفنگ

این همه آوازه و افسانه ی آرژانتین                        دیده بودی اینچنین؟
هر چه جنگیدند و دیدند راه مسدود است و تنگ       توپ ما جای تفنگ

وقت بگذشت و نود بگذشت ولی فرصت طلب           غفلت ما هم سبب
زد مسی شوتی که گل شد وَه چه زیبا و قشنگ      توپ ما جای تفنگ 

عالم و آدم همه مبهوت از ناداوری                        جیره خوار ماهری 
کرد غارت یک پنالتی ؛ ما که آوردیم به چنگ           توپ ما جای تفنگ

ما به داور باختیم آن داور روبَه مزاج                       ملت ما هاج و واج
زین سبب آن گل شده بر سینه مان تیر خدنگ       توپ ما جای تفنگ

پیش وجدان های بیدار تیم ما پیروز بود                   داوری مرموز بود 
زین جهت اوقات ما تلخ است و چهره پر اَژنگ          توپ ما جای تفنگ 

گر کنیم باور که میبردیم از آرژانتین                      حق ما بود اینچنین
طعمه ی این یوزپلنگ می شد آری این نهنگ           توپ ما جای تفنگ

تا به اینجا نمره ای مقبول داری کی روشا          شاد باش و سرخوشا 
ملت از بازیکنان خویش مست اند و ملنگ             توپ ما جای تفنگ

سرنوشت تیم ایران حال با بوسنی بُوَد               شانس بی حُسنی بُوَد 
میکند شلیک بر ما هر چه دارد او فشنگ              توپ ما جای تفنگ 

آسیا را آسیاب کردند آردش در جهان               هم خمیر کردند و نان 
نانشان را سنگکی پختند با چند قلوه سنگ           توپ ما جای تفنگ

همت و انگیزه لازم بود از بهر صعود                   اینکه با بوسنی نبود
شهد این بازی شده در کام این ملت ؛ شرنگ        توپ ما جای تفنگ

ما هواداران تیم و نوکر این ملتیم                     کی روشا در خدمتیم
آفرین صد آفرین بر ملت و این یوزپلنگ               توپ ما جای تفنگ 

چند بیتی عسکری گفتا که تا طنزی شود           ضد هر جنگی شود
 تیم ما بهتر شود روزی ز دنیای فرنگ               توپ ما جای تفنگ 

  • علی مزینانی
۱۲
تیر
۹۳

عمران و آبادانی در مزینان همچنان به همت شورای اسلامی و بعضی از جوانان پرهمت و با کمک خیرین و نیکوکاران مزینان حتی در ماه مبارک رمضان نیزادامه دارد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ مهدی تاج مزینانی بهورز پرهمت و زحمتکش که علاوه برخدمت در مرکز بهداشت مزینان مدیریت دو وبلاگ وزین کانون فرهنگی هنری زینبیه و خانه بهداشت مزینان را نیز برعهده دارد اخیراً در اقدام جالب توجهی گزارشی تصویری از نوسازی بهداری و خانه بهداشت را که مدت یک ماه است شروع شده منتشر کرده است.

در این تصاویر به خوبی قابل درک است که علی رغم گرمای طاقت فرسای کویرمزینان و ماه مبارک رمضان کارگران و بناها ومعماران این پروژه ،سخت در تلاشند تا هرچه سریعتر بهداری مزینان آماده و درخدمت شهروندان قرار گیرد.کار خداپسندانه ای که به همت شورای اسلامی ، دهیاری، خیرین نیکوکار و مردم خوب مزینان آغاز و همه سعی می نمایند تا هرچه سریعتر زحماتشان به بار نشیند و محرومیت از این منطقه رخ بندد . محرومیتی که به خاطر نبود امکانات اولیه درمانی و بهداشتی ؛ متأسفانه خانواده های بی شماری را عزادار ساخته است.
خلیل محمدی یکی از شهروندان مزینانی است که به خاطر این محرومیت جوان 18 ساله خود را از دست داده است او می گوید : اگر آن صبح که پسرش احتیاج به اکسیژن داشت کپسول سالمی در این بهداری بود شاید الآن فرزندش زنده بود و از نگاه به او لذت می برد.

مجید مزینانی فرزند مرحوم حاج محمد حسن زاده نیز همین عقیده را دارد : اگر آن روز عید دکتر در مزینان بود برای رساندن پدر من به پزشک و تشخیص سکته قلبی او آنقدر انتظار نمی کشیدیم و اکنون ما هم از نوازش پدرانه اش محروم نبودیم.

خانواده مرحوم آبرودی نیز در گفتگو با شاهدان کویر همین نظر را دارند : شبی که پدر ما مظلومانه در کنار جاده مزینان افتاده بود و آخرین نفسهایش را تا رسیدن آمبولانس از داورزن کشید اگر پزشک حاذقی در مزینان بود او به این آسانی از دنیا نمی رفت.

تمام این سخنان تنها به خاطر آن است که مزینانی که قبل از انقلاب بهترین دکترها و امکانات پزشکی را داشت و حتی روستاهای مجاور را نیز تحت پوشش داشت اکنون از داشتن حداقل تجهیزات درمانی محروم است و مردم نیز تلاش می نمایند تا برای سالم ماندن خود زودتر ساخت بهداری و مجتمع بهزیستی به نتیجه برسد.

در ادامه شما را دعوت می نماییم تا تصاویر آرماتور بندی ساختمان بهداری مزینان را از نگاه دوربین حاج مهدی تاج مزینانی ببینید و اگر شما نیز قصد آن دارید تا دراین کارهای خیرخواهانه همراه شوید زودتر تصمیم بگیرید. مزینان ، امروز بیشتر از گذشته نیازمند اتحاد و همت والای شما عزیزان مزینانی است.

  • علی مزینانی
۱۱
تیر
۹۳

 

✍️مینودشتِ گرگان محل تولد فرزند تعزیه خوان نامی مزینان مرحوم محمد صدیقی مزینانی است که سال ها با صدای خاص و گرمش نقش حضرت علی اکبر (ع) و مدتی نیز وهب را در عاشورای مزینان اجرا می کرد.

🔷ذاکر اهلبیت علیهم السلام ، مرحوم حاج محمد صدیقی با تولد این فرزند پسر در یازدهم مرداد سال 1344 نامش را حسن گذاشت تا به طور احسن راه اسلاف بزرگوار خویش را بپیماید و وقت جهاد علم بر دوش بگیرد و به جنگ یزیدیان زمان بشتابد.

زنده یاد حاج محمد صدیقی در خصوص انتخاب نام فرزند شهیدش می گوید: «چون پدرم از روحانیون مبارز بود،نذر کرده بودیم که اگر فرزندمان پسر باشد نام پدر را که حسن بود روی او بگذاریم.»

🔷حسن دوران تحصیل ابتدایی و راهنمایی را در شهرستان مینودشت به پایان رساند و پس از آن به کار در کفاشی مشغول شد. با شروع جنگ تحمیلی او برای حضور در صف رزمندگان لحظه شماری می کرد تا اینکه توانست جواز اعزام را از والدین خود دریافت کند و پس از طی دوره آموزشی به عنوان سرباز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عازم مناطق عملیاتی دفاع مقدس شد و با سازماندهی در توپخانه تیپ 61 محرم خراسان و رسته دیدبان در جبهه مشغول به خدمت شد و سرانجام در بیست و یکم اردیبهشت 1366 در منطقه ی بانه بر اثر ترکش به سر به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش در جوار بارگاه ملکوتی امام هشتم (ع) و در آرامگاه خواجه ربیع جایی که مرحوم محمد صدیقی به خاطر ارادتش به ثامن الحجج(ع) برای سکونت دائم انتخاب کرده بود به خاک سپرده شد.

 

🖍بعضی از خصوصیات اخلاقی و رفتاری شهید حسن


به بزرگتر ها خصوصا والدین خود احترام می گذاشت.از کمک کردن به نیازمندان و مستمندان دریغ نمی کرد، از دروغ گفتن و غیبت کردن پرهیز می کرد،اهل امر به معروف و نهی از منکر بود،و مورد احترام و اعتماد اطرافیان قرار داشت.به فرائض دینی به ویژه نماز و روزه اهمیت می داد،در نماز های جماعت شرکت می کرد.
اعلامیه ها و تصاویر و نوارهای سخنرانی حضرت امام را که توسط پدرش تهیه می شد،به کمک دوستانش تکثیر و بین مردم توزیع می کرد.

 

پیام شهید حسن صدیقی:

برادران و خواهران عزیز! شما را به اقامه فریضه نماز و گرفتن روزه و عشق و علاقه به انقلاب و امام توصیه می کنم.

  • علی مزینانی
۱۰
تیر
۹۳

بررسی ابعاد فقهی اقتصادی خمس با حضور حجت الاسلام مزینانی

وﻳﮋه ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺳﺤﺮ ﮔﺎھﻲ ﺑﺮ ﺑﺎل ﻗﺪﺳﯿﺎن ﻛﺎری از ﮔﺮوه ﺧﺪﻣﺎت و ﺗﺠﺎرت ﺷﺒﻜﻪ اﻗﺘﺼﺎد اﺳﺖ که در سومین روز از ﻣﺎه رﻣﻀﺎن ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮع زﻛﺎت اﺧﺘﺼﺎص یافت. 
ﺑﻪ ﮔﺰارش شاهدان کویرمزینان،ﺣﺠﺖ اﻻﺳﻼم ھﺎدی ﻣﺰﻳﻨﺎﻧﻲ ﻣﻌﺎون ﺿﻮاﺑﻂ ﺷﺮﻋﻲ ﺳﺎزﻣﺎن ﻋﻘﯿﺪﺗﻲ ﺳﯿﺎﺳﻲ ﻧﺎﺟﺎ ﻣﯿﮫﻤﺎن ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺑﻮد و در ﺧﺼﻮص زﻛﺎت، اھﻤﯿﺖ آن، وﺟﻮب زﻛﺎت و آﺛﺎر آن در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻪ ھﻤﺮاه دﻛﺘﺮ ﻋﺮب اﺣﻤﺪی ﻛﺎرﺷﻨﺎس ﻣﺠﺮی ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﮔﻔﺖ و ﮔﻮ پرداختند. 
در ﺑﺨﺶ ﺑﻌﺪی ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺣﺠﺖ اﻻﺳﻼم و اﻟﻤﺴﻠﻤﯿﻦ ﻛﯿﺎﻳﻲ ﻣﻌﺎون ﻓﺮھﻨﮕﻲ ﭘﻠﯿﺲ رھﺒﺮ ﻧﺎﺟﺎ در ﺧﺼﻮص اﺣﻜﺎم روزه ﻣﻄﺎﻟﺒﻲ را ﻋﻨﻮان  ﻛﺮد. 
از دﻳﮕﺮ آﻳﺘﻢ ھﺎی ﺟﺬاب اﻳﻦ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺳﺤﺮﮔﺎھﻲ ﭘﺨﺶ ﻧﻤﺎﻳﺶ ھﺎﻳﻲ ﺑﺎ ﻣﻮﺿﻮﻋﯿﺖ ﻋﺮﻓﺎﻧﻲ بود. 
ﺑﺮ ﺑﺎل ﻗﺪﺳﯿﺎن ﺳﻪ ﺷﻨﺒﻪ 10ﺗﯿﺮ ﻣﺎه ﺳﺎﻋﺖ 3 ﺑﺎﻣﺪاد ﺑﻪ ﻣﺪت 120 دﻗﯿﻘﻪ از ﺷﺒﻜﻪ اﻗﺘﺼﺎد ﺑﻪ روی آﻧﺘﻦ رفت.

از دیگر برنامه هایی که حجت الاسلام هادی مزینانی به عنوان کارشناس مذهبی در ماه مبارک رمضان حضور خواهد داشت می توان به برنامه لحظه های اجابت که قبل از اذان مغرب و عشا از رادیو فصلی پخش می شود اشاره کرد.

همچنین این روحانی جوان مزینانی تاپایان ماه مبارک رمضان هر بامداد در برنامه سحرگاهی بربال قدسیان به عنوان کارشناس حضور خواهد داشت و به سوالات مخاطبان پاسخ می دهد.

  • علی مزینانی
۱۰
تیر
۹۳

همزمان با ایام پر خیر و برکت ماه مبارک رمضان هیئت شاهزاده علی اصغر (ع) مزینان ویژه برنامه ی خانواده قرآنی را برگزار می نماید.

به گزارش شاهدان کویرمزینان؛ هیئت شاهزاده علی اصغر(ع) مزینان در ایام مبارک رمضان علاوه بر برنامه های جزء خوانی قرآن کریم روزانه طرح خانواده قرآنی را برای نوجوانان و جوانان علاقمند بعد از برنامه تلاوت قرآن کریم برگزار می نماید .

در این ویژه برنامه فرهنگی و مذهبی حجت الاسلام محمدمزینانی ضمن تفسیر آیات نورانی کلام الله مجید و همچنین نوع زندگی و رفتار با والدین و فرزندان از منظر قرآن به سئوالات مطروحه پاسخ می دهد.

یکی دیگر از برنامه های این هیئت در ماه مبارک رمضان  احیا سازی امامزاده ها با برگزاری برنامه های مختلف در امامزاده سید اسماعیل (ع) بهمن آباد می باشد که همانند سال گذشته همراه با ادعیه توسل و کمیل و همچنین تلاوت قرآن کریم با حضور قاریان برجسته مزینانی  برگزار می شود.

مراسم احیا و لیالی قدر و همچنین برنامه های شب شهادت مولای متقیان حضرت علی (ع) و جشن عیدسعید فطر از دیگر برنامه هایی است که هیئت شاهزاده علی اصغر (ع) مزینان برگزار خواهد کرد.

علاوه بر این برنامه ها که به همت دست اندرکاران هیئت شاهزاده علی اصغر(ع) و کانون فرهنگی هنری زینبیه(س) در شبهای پرخیر و برکت رمضان برگزار می گردد برنامه تلاوت روزانه قرآن کریم و همچنین سخنرانی در شبهای ماه مبارک در مسجد جامع مزینان و برنامه های روضه خوانی و تلاوت قرآن کریم ویژه خواهران در هیئات بیت الرقیه (س)و حضرت زهرا(س) با حضور بانوان مزینانی برگزار می گردد.

 

  • علی مزینانی
۰۹
تیر
۹۳

با حضور استاندار خراسان رضوی، طرح ملی توسعه ی روستایی در استان رونمایی شد.

استاندار خراسان رضوی طی سخنانی در این مراسم گفت: فضای عمومی روستاها باید به سمت رشد و توسعه هدایت شود و این روند با آگاهی بخشی به مردم و مشارکت آنان در فرایند تحقق توسعه، میسر خواهد شد.

به گزارش روز شنبه روابط عمومی استانداری خراسان رضوی، علیرضا رشیدیان با اشاره به نقش روستائیان در تولید افزود: جامعه روستایی باید به سطح بالایی از برخورداری های عمرانی نایل گردد.

استاندار خراسان رضوی، مولفه تقویت آموزش در بحث توسعه را مورد تاکید قرار داد و گفت:تحقق توسعه روستایی یک رویکرد مردمی است که دولت پشتیبان و هماهنگ کننده همه جانبه آن خواهد بود.

وی افزود : توسعه زمانی محقق می شود که فاصله بین مرکز و پیرامون به کمترین حد کاهش یابد و لذا باید تمام سعی خود را در راستای تعریف مبانی توسعه ملی در روستاها بر اساس منویات مقام معظم رهبری معطوف نماییم.

استاندار خراسان رضوی خواستار تعامل و همکاری همه جانبه مردم، دهیاران، بخشداران و فرمانداران در اجرای این طرح ارزشمند شد.

در این جلسه متن سند توسعه روستایی با حضور فرمانداران، بخشداران و دهیاران 29 روستای منتخب قرائت و به آنان ابلاغ شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ مهدی مزینانی (آزاده) رئیس شورای اسلامی مزینان که در این مراسم حضور یافته بود اظهار داشت : مزینان یکی از این 29 روستای طرح مذکور در شهرستان داورزن انتخاب شده است که مبلغی نیز برای آبادانی آن از سوی استانداری خراسان رضوی تخصیص یافت که به زودی به حساب دهیاری واریز می گردد

  • علی مزینانی
۰۷
تیر
۹۳

شهید سبیلیان

نویسنده زندگینامه شهید سبیلیان:

حامیان خلق اثر "دعا کردم برنگردی؟" همرزمان شهید سبیلیان بودند

شاهدان کویرمزینان به نقل از خبرگزاری تسنیم: نویسنده کتاب دعا کردم برنگردی در باره انگیزه خود از نگارش این کتاب گفت: حامیان خلق این اثر همرزمان شهید سبیلیان بودند.

طیبه مزینانی در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم در مشهد مقدس اظهار کرد: در سوم اسفند ماه سال 1360 در تهران متولد شدم، تاکنون حدود پنجاه عنوان کتاب را در زمینۀ ادبیات دفاع مقدس و ادبیات مذهبی داشتم که بسیاری از آنها به چاپ رسیده و بسیاری دیگر نیز با وجود تأییدیه کارشناسان، در نهادها منتظر بودجه بوده و در صف چاپ هستند.

وی درباره عنوان اثر ارائه شده‌اش هم افزود: سال گذشته گروهی از همرزمان سردار شهید سید محمود سبیلیان با من تماس گرفتند و گفتند تا به حال چندین کتاب از زبان همرزمان این شهید نگاشته شده و در دسترس مردم قرار گرفته است، حال به این مسئله علاقمند شده‌ایم که سید محمود را از نگاه همسرش بشناسیم، اما خانم بتول نصرتی اهل حرف زدن از خودشان نیستند و من توانستم که با وی هم کلام شوم.

مزینانی درباره هدف خود از تولید این اثر گفت: معتقدم که بسیاری از افراد به دنبال جستجوی رفتار، کردار و اعمال نیک هستند و خیلی از انسان‌ها را با این خصلت دیده‌ام و گفتم که می‌روم تا سید محمود را توی این کتاب‌ها بهتر بشناسم.

وی تصریح کرد: پیگیری و هم صحبتی من سبب شد همسر ایشان هم سر ذوق بیایند و برای تألیف این کتاب ساعت‌های زیادی بنشنیم و با هم حرف بزنیم و پس از ماه‌ها نتیجۀ همین صحبت‌ها کتابِ دعا کردم برنگردی شد.

نویسنده کتاب «دعا کردم برنگردی» اظهار کرد: حامیان خلق این اثر همرزمان شهید در یادواره سردار شهید سبیلیان بودند و به دلیل کسری بودجه، چاپ آن را به بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان رضوی سپردند.

مزینانی در رابطه با نقش شهید در زندگی‌اش هم خاطرنشان کرد: هر چه فکر می‌کنم پاسخی مناسب به ذهنم نمی‌رسد و هر چه که بگویم، حق مطلب ادا نمی‌شود و فقط می‌دانم که در خیلی جاها شهدا دستم را گرفته‌اند و امیدم این است روز قیامت نیز شافعم باشند.

وی درباره افتخارات به دست آمده اش هم گفت: راستش را بخواهید یادم نمی آید در جشنواره‌ای شرکت کرده باشم که بخواهم جایزه و افتخاری به دست آورده باشم، گرچه شاید پاسخم کلیشه‌ای باشد اما واقعیت این است که تنها افتخارم بعد از این همه سال کار بر روی خاطرات شهدا بوده و هنوز هم دوست دارم درباره آنها بخوانم و بدانم و بنویسم.

مزینانی تصریح کرد: آرزویم این است لایق باشم اثری فاخر از تاریخ گمنام شهیدان مبارز و مجاهد عراق و ایران بنویسم.

وی به مشکلات خود و عدم حمایت مسئولان اشاره کرد و افزود: نخستین مشکلی که به ذهنم رسید این بود که چه فایده دارد بگویم در حالی که تاکنون نه چشم بینایی و نه گوش شنوایی دیده‌ام و نه وعده‌ای که به اجرا درآمده باشد؟! حال آنکه در این سالها یکی از مهمترین دلایل مصاحبه نکردنم با رسانه‌ها همین موضوع بوده است.

مزینانی درباره خواسته‌اش از مسئولان هم گفت: زمان انتخابات ریاست جمهوری، بنده نامه‌های الکترونیکی را به سایت‌های کاندیداهای محترم ارسال کردم که نه آن زمان و نه پس از آن هیچ پاسخی دریافت نکردم و هنوز هم تحرک خاصی در ادارات ندیدم که بدانم حرف من و امثال من به گوش آنها رسیده است.

  • علی مزینانی
۰۷
تیر
۹۳

ازحدیره تا باغستان
ره آورد سفربه مزینان

مزینان از نگاهی دیگر(16 )

بخش بیست و پنجم

و اما دو مدرسه دخترانه و پسرانه در کنار هم قرار دارد که مدرسه دخترانه پایه ابتدایی و پسرانه پایه راهنمایی و دبیرستان در آن تدریس می شد و بعدها که تعداد دختران متقاضی برای ادامه تحصیل بیشتر شد کلاسهای راهنمایی و بعدها دبیرستان نیز جزء کلاسهای جنبی در زمان ما شد اکنون دبیرستان دخترانه با خوابگاه شبانه روزی در بالای مزینان ساخته شده که پذیرای مهمان از دیگر روستاها می باشد.
مدرسه راهنمایی با عنوان کوروش کبیر پیش از انقلاب و دبیرستان دکترعلی شریعتی  در سال  1364ه.ش افتتاح شد قبولی ما در امتحانات نهایی پنجم ابتدایی موجب می شد که هجرتی بزرگ را آغاز کنیم و با آمدن به مدرسه ی راهنمایی، گویی همه چیزمان را تغییر می داد.
هنوز صدای گامهای معلم ریاضی آقای حسینی بر فرق سرم کوفته می شود گویی او با همین روش قصد آن را داشت تا تمامی غرور  آمدن به مقطع بالاتر را زیر پایش له کند و البته موفق هم بود این را زمانی درک کردم که صدای قلب همکلاسی هایم را به وضوح می شنیدم و تا پایان سال چنان از او می ترسیدیم که هرگاه او را حتی زمانی که با جوانان مزینان در حال بازی والیبال می دیدیم سعی می کردیم ازدید نگاهش مخفی شویم و بی تأثیر نبود قصه هایی که پیش از این؛ کلاس بالایی های ما برایمان از او نقل کرده بودند تنبیه هایش هم منحصر به فرد بود . قلم و خودکار را لای انگشتان دانش آموز می گذاشت و با خونسردی آن را می فشرد.
در سکوت زجر آور گامهایش ناگهان بالای سرم ایستاد و من را که از ترس نزدیک بود قالب تهی کنم به سمت تخته هدایت کرد و خواست که ماههای سال شمسی را برایش بگویم از دلواپسی هیچکدام را درست نگفتم و او با طعنه گفت : این هم دانش آموز سال اول راهنمایی است که ماه های سال خودش را بلد نیست . وقتی از دیگران پرسید تازه متوجه شد که همه مثل من بی سوادند و او از این موضوع تبسمی زد معلوم نبود افسوس می خورد و یا از غروری که ترس را برما مستولی کرده بود ابراز خرسندی نمود!
همین رفتار خشکِ بعضی از حسینی هایِ مدرسه باعث شد که بسیاری از دانش آموزانی که ابتدایی را با موفقیت گذرانده بودند در سال اول درجا بزنند و یا مثل من رفتن به مدرسه و ادامه تحصیل را به لقایش ببخشیم ولی باز خدا پدر و مادر آقای دادرسی را بیامرزد که وقتی مرا دید که آزادانه در وسط بازار بازی می کنم بدون آنکه از او و حسینی بترسم این طرف و آن طرف می دوم و این بار با آمدنشان از آنها فرار نمی کنم دعوت به درس و مدرسه و کلاس کرد و سال بعد باز برگشتم ولی نه تبنل بلکه در سه ماهه ی اول شاگرد اول کلاس شدم و این را وقتی در سوسنگرد بودم مرتضی یکی از رفقای دوران کودکی ام برایم نوشت و خبرش را داد.
پس از بازگشت از جبهه  مدرسه راهنمایی برایم محل پیشرفت و نبوغ هنری شد و ما گروه اصلی نمایش شدیم به گونه ای که تمامی روستاها از حضورمان لذت می بردند چون همان طورکه پیش از این گفتم نمایش را به خوبی اجرا می کردیم .
سال دوم که از جبهه برگشتیم؛ حتی  دبیران و معلمان احترام خاصی برایمان قائل بودند و گاهی هم از این برخورد آنها خوش به حالمان می شد و بعضی از دوستان در مقابل رئیس مدرسه می ایستادند و به او می فهماندند که  بزرگ شده اند و نباید مثل دیگر دانش آموزان با آنها رفتار نمایند . و از حق نگذریم آن بزرگواران هم بزرگی می کردند و به چشم دیگری به ما می نگریستند. مهدی دادرسی مدیر پرتوان  مدرسه، گاهی از ما دعوت به سخنرانی می کرد و گاهی در کارهای هنری و فرهنگی دخیلمان می نمود و در بعضی از امور هم با گروه ما مشورت می کرد.چنان جسارتی به ما داده بود که خود من از اینکه در مقابل حتی پیرمردان و جوانان و فرهنگیان و دانش آموزان بایستم و سخنرانی بکنم هیچ ترسی نداشتم و به آسانی می پذیرفتم و ای کاش آموزش و پرورش این گونه افراد را برای مدیریت فعلی مدارسش انتخاب کند مدیرانی که بچه های مردم را فرزندان خود بدانند و برای آینده اشان نگران باشند نه آنکه تنها در فکر این بمانند که چگونه از والدین پول بگیرند و خرج در و دیوار نمایند...
ای بابا هی می خواهم وارد سیاست نشوم و حرف نامربوط نزنم ولی مگر این خاطرات شیرین امان می دهد که به راه خودمان برویم و گواهی بر این ادعای خود نیاوریم!
به هر حال ما از آن پس برای ادامه تحصیل و امتحان یا در مجتمع رزمندگان سبزوار درس می خواندیم و یا در مدرسه مزینان! ولی مزینان و قرار گرفتن در کنار دیگر دوستان خوشتر بود هرچند از لذت بودن در کنار دانشجویان مرکز تربیت معلم سبزوار که اکنون باید یا بازنشسته اداره آموزش پرورش شده باشند و یا در سالهای آخر خدمتشان به سر می برند نمی توان آسان گذشت به خصوص سال 1365 که با جمعی از دانش آموزان رزمنده مزینان محل استراحتمان خوابگاه تربیت معلم سبزوار بود و درسمان را در مدرسه ابن یمین سبزوار ادامه می دادیم و مصادف شده بود با ماه مبارک رمضان آن سال و ما به اقتضای سن جوانی بعد از خوردن سحری راهی مدرسه می شدیم و در بین راه مردم روزه دار را از خواب ناز بعد از سحربیدار می کردیم و فریاد می زدیم : جوجه مرغ آی بدو که ارزانش کردیم ...! و آنها کمین می کردند که ما را گیر بیندازند و حسابی از خجالتمان در بیایند و عاقبت روزی این گونه شد ولی فقط فحش ها و نفرین آنها را شنیدیم چون سریع فرار را بر قرار ترجیح دادیم و فلنگ را بستیم و از معرکه گریختیم هرچند آنها فهمیده بودند که ما در کجا درس می خوانیم و شکایتمان را به مدیران کرده بودند ولی بازهم با ترفند و دروغ همه چیز را منکر شدیم و...

و ادامه دارد...
  • علی مزینانی
۰۷
تیر
۹۳

ÃæÑÇÏ ÇáÊÍÕíä

ماه رمضان  آمد زیباترین ماهی که موجب جلای روح و صمیمت بیشتر باخدا و بنده ی خدا می گردد دقت کرده اید چقدر در این ماه خوب خدا مهربانی ها زیادتر می شود؟ آیا تا به حال اظهار نظر مقامات قضایی و پلیسی را خوانده اید که می گویند جرم و جنایت در این ماه کمتر شده؟ و حتی آنان که نمی توانند روزه باشند سعی می کنند احترام روزه دار را حفظ نمایند و حداقل در مقابلش چیزی نخورند تا مبادا اندام او تحریک شود و به عذاب گرسنگی و تشنگی گرفتار شود! دیده اید در این ماه کسانی که به هردلیلی نتوانسته اند نمازشان را به موقع بخوانند می کوشند تا قضای آن را بجا آورند و بیشتر عبادت کنند؟

دقت کرده اید چرا در بسیاری از شبهای رمضان حتی کسانی که ما فکر نمی کنیم مسجدی و هیئتی باشند یه جورایی خودشان را به این اماکن می رسانند تا با برادران و خواهران مومنشان هم نوا شوند !

دقت کرده اید که چون مراسم دعا و نیایش در مساجد تمام می شود افرادی که بیرون می آیند سبکی خاصی در خود احساس می کنند! 

به هرحال فرا رسیدن ماه رمضان را به شما بندگان خوب خداوند و مخاطبان همیشه همراه شاهدان کویرمزینان تبریک می گوییم و برایتان مطلبی از یک مزینانی اهل قلم تقدیم می نماییم تا با برکات دعا بیشتر آشنا شوید البته اول به خودمان می گوییم چون شما به یقین داناتر از ماهستید.

دعا در آینه وحی الهی

نویسنده: عاطفه مزینانی

چکیده:

رساله‌ای که این حقیر توفیق جمع‌آوری آن را به دست آوردم شامل شش فصل زیر می‌باشد:

فصل اول: حکمت دعا

فصل دوم: مقدمات و آداب قبل از نیایش

فصل سوم: آداب و مقارنات حال نیایش

فصل چهارم: فواید و آثار دعا

فصل پنجم: در باب استجابت دعا

فصل ششم: دعاهای قرآن.

و سعی شده مطالبی با استناد به آیات قرآن ذکر شود. جا دارد در اینجا ابتدا حمد خدای تعالی گویم که مرا یاری کرد و توفیق این گام مثبت را به من ارزانی داشت و پس از آن از عزیزان ذیل تشکر نمایم که در این زمینه مرا یاری نمودند:

ـ سرکار خانم دکتر خزعلی، استاد محترم تاریخ .

ـ سرکار خانم دکتر کلهروری، استاد محترم معارف.

ـ کادر محترم کتابخانه مرکزی دانشگاه الزهرا (س) .

ـ کادر محترم کتابخانه دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا (س).

ـ کادر محترم کتابخانه خوابگاه دانشگاه الزهرا (س).

به امید موفقیت روزافزون این عزیزان و تمامی دلسوزان این عرصه.

پیشگفتار:

قرآن کتاب زندگی ماست و هر آنچه که برای تکامل روح و سازندگی شخصیت انسان لازم است در آن آمده است. یکی از نیازهای فطری بشر، راز و نیاز با خداوند است. او می‌خواهد خوشبخت زندگی کند و در آخرت نیز سعادتمند شود. بدین منظور و برای رسیدن به این مقصود همواره درصدد داشتن رابطه و انس با خداوند است تا به هنگام بروز شداید و مشکلات به او رجوع نماید. برای این منظور لفظ و بیان‌خاص و الفاظ و متن مخصوصی لازم نیست. هر قوم و ملتی با زبان خود و به مقدار فهم خویش خدا را می‌خواند.

اما متن دعاها و مناجات‌هایی که از زبان اهل معرفت و انسانهای الهی و وارسته برخاسته است، دارای ظرافتهای معنایی و لفظی گسترده ای است به گونه‌ای که در کلام و دعای دیگران یافت نمی‌شود و این خود رمز جاودانگی و قابل سرمشق بودن دعاهاست.

یکی از بخشها کتب احادیث ما، دعاها و مناجات‌هایی است که بر زبان اولیی الهی جاری شده است که با آن کلمات همواره خدا را می‌خوانده‌اند و یا به پیروانشان تعلیم داده اند. لیکن دعاهایی در قرآن کریم آمده است که از زبان فرشتگان و پیامبران و بندگان صالح صادر شده و یا تعلیم خداوند به بندگانش است که به آنها به طور مستقل پرداخته. اینک این بنده حقیر نیز مجال و توفیقی یافته‌ام که یک چشمه از این دریای وسیع را گرد آوری کرده و به محضر حق تقدیم نمایم. به امید اینکه این پژوهش راهگشای من و دیگران باشد، دفتر را باز می‌کنم.

تهران / اردیبهشت 82

..... و سپاس و ستایش پروردگاری راست که اگر معرفت ثنایش و آیین سپاسگزاریش را از بندگانش دریغ کرده بود و به آنان، رسم سپس و ستایش نمی‌آموخت تا در برابر انبوه نعمت‌های وزین و ارجمندش و نیکی‌ها و دهش‌های پی‌درپی‌اش او را بستاید، در نعمت‌هایش تصرف می کردند و از ثنای او لب فرومی‌بستند و در روزی‌هایش دست می‌بردند و او را پاس نمی‌داشتند و اگر چنین می‌بودند، از قلمرو انسانیت بیرون رفته به مرز حیوانیت می‌رسیدند؛ بلکه در مرتبه‌ای فروتر از آن گام می‌نهادند و چنان می‌بودند که در کتاب حکمت آموزش (قرآن) به توصیف آنان پرداخته است:

«ناسپاسان جز مانند چارپایان نیستند، بلکه گمراه ترند.» سوره فرقان / 44

  • علی مزینانی
۰۵
تیر
۹۳

آشنایی با مزینان دیار دکتر شریعتی و زادگاه دانشمندان و اندیشمندان

بارها از مزینان و مردم خونگرم و مهربان و قدر شناسش گفته ایم و یاد آور شده ایم که مزینانی ها در هرجا که زندگی کنند دلشان برای زادگاهشان می تپد و هرطور هست در سال چندین بار خود را به بهانه های مختلف از عید نوروز گرفته تا عاشورای حسینی و عید فطر و یا عروسی و عزای یکی از دوستان و بستگان به هر روی مزینانی باید بیاید و خاستگاه خود را ببیند. این موضوع تنها به زندگی در شهرهای دیگر ایران برنمی گردد بلکه بسیاری از هموطنانی که در خارج از ایران نیز زندگی می کنند همانند خانواده بزرگ مرحوم خواجوی که سالهاست در کانادا سکونت دارند محرم راهی مزینان می شوند و  دهه ی دوم، همشهریان خود را به روضه دعوت می نمایند و آنها را اطعام می کنند.

اما این خانواده بزرگ و دیگر مزینانی های نوعدوست تنها به مراجعت و دیدن اقوام بسنده نمی کنند و وقتی محرومیت و نیازمندی زادگاه خود را می بینند آستین همت را بالا می زنند و سعی می نمایند با کمک مالی خود به طرح های عمرانی؛ گوشه ای از نیاز مادی آن را برطرف نمایند.

روز گذشته وب موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون(س) طی گزارشی از کمک شایان دکتر علی خواجوی به این موسسه و پروژه عام المنفعه خدمات بهزیستی مزینان خبر داد و خانم گلستانی نیز در پیامی از ایشان و سرکار خانم سخاور مادر بزرگوار وی تشکر و قدردانی نمود که هردوی این حرکت مزینانی ها در خور تحسین و قابل تأمل است از یک طرف هموطن مزینانی هرچند دور از زادگاه خود زندگی خوبی را دارد ولی مردمش را فراموش نکرده است و برای همیشه برای خود و فرزندانش باقیات الصالحاتی برجای می گذارد و از طرفی هموطن او این کار خیرخواهانه اش را قدرمی داند و آن را پاس می دارد.

شاهدان کویرمزینان نیز ضمن تبریک به این مزینانی های باهمت و باغیرت بر تمامی کسانی که به طریقی سعی می نمایند تا مزینان به جایگاه اصلی خود بازگردد درود می فرستد و تمامی شهروندان را به وحدت و یکپارچگی دعوت می نماید که اکنون که مقامات مسئول بعضی از ادارات دولتی برنمی تابند که زادگاه دکتر علی مزینانی شریعتی آباد شود بهتر است ما خودمان دست به دست هم بدهیم و در کنار یکدیگر مزینانمان را بسازیم .

  • علی مزینانی
۰۵
تیر
۹۳

روابط عمومی موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون (س) مزینان به مناسبت فرا رسیدن ماه رمضان نوشت:

رمضان المبارک بهار قرآن و شکوفایی دلها در راه است و در چند روز دیگر مؤمنان و عاشقان الهی مدت یک ماه میهمان خداوند قرار می گیرند .
در این ماه علاوه بر برگزاری مجالس معنوی ، فرهنگی و مذهبی ؛ خیل عظیمی از روزه داران ، برادران و خواهران مسلمان خود را دعوت به سفره افطار می نمایند که سنت حسنه و بسیار خوبی است اما گاه این دعوت ها موجب می شود که میزبان هزینه ای بیش از توان مالی و حقوقی متحمل شود و یا میهمان برای تلافی آن شرمنده احسان برادر مؤمنش گردد و نتواند مراسمی در خور و شأن او برگزار کند که همین عامل باعث می شود این گونه دعوت ها و اطعام دادن ها برخلاف آن نیّت خیرخواهانه باشد و دلها از همدیگر فاصله بگیرد پس چه زیباست که در سادگی برگزاری این مجالس کوشش کنیم و از تجمل گرایی و سفره های اعیانی پرهیز نماییم تا هم از معنویت رمضان بهره مند شده و هم از زیارت برادران مؤمن خود محروم نگردیم.
و اما جدای از میهمانی های خانوادگی و دوستانه که در این ماه به یمن نام رمضان برگزار می گردد گاه سفره های گروهی و مجلسی در هیئات و مساجد شهر و روستاهای ایران اسلامی به خصوص در مزینان خاستگاه عابدان و سکونتگاه زاهدان و عارفان انداخته می شود و زن و مرد به صرف افطاری دعوت می گردند که این نیز سنتی بسیارخوب و مورد تأیید است اما با عنایت به اینکه در حال حاضر افراد کهنسال زیادی در زادگاهمان زندگی می کنند و توان آن را ندارند که در این مجالس حضور پیداکنند و قطع یقین نیت دعوت کنندگان و خیرین نیکوکار مزینانی نیز خیرخواهانه می باشد و می خواهند از دعای خیر شرکت کنندگان بهره مند شوند آیا بهتر نیست که این دعا ماندگاری و تداوم بیشتری داشته باشد و نه تنها در یک مجلس و فقط در یک سال خودش و درگذشتگانش را دعا نمایند بلکه روزها و سالها بندگان خوب خداوند برایشان درود بفرستند ؟ راه آن چیست ؟
مطلع هستیم که در حال حاضر مؤسسه خیریه حضرت نرجس خاتون(س) مزینان با کمک خیرین نیکوکار مزینان و غیر مزینانی و با همت جمعی از شیفتگان خدمت به محرومان و مستضعفان اقدام به ساخت مجتمع بهزیستی مزینان نموده اند که به حول و قوه الهی لحظات ثمردهی آن نزدیک است و به زودی شاهد شکوفایی این کار خداپسندانه خواهیم بود پس بیاییم ما نیز دست به دست هم بدهیم و در این حرکت ماندگار سهیم باشیم تا برای همیشه فرزندانمان به نیکی از ما یاد کنند . باورکنیم با همین مبالغ که بابت میهمانی های یک روزه هزینه می کنیم می توانیم دلهای بسیاری را شاد نماییم؛ چرا که این مؤسسه نه تنها به فکر معلولان و سالمندان است بلکه با تهیه سبد کالا و اقلام مورد احتیاج نیازمندان در ماه مبارک رمضان کمک می نماید تا بندگان خوب خدا به راحتی در ماه خدا بندگی نمایند و شرمنده زن و فرزندانشان نباشند .

راههای کمک به به محرومان و نیازمندان و ساخت مجتمع بهزیستی مزینان:
1- از طرق واریز وجه به شماره حسابهای موسسه؛
بانک صادرات شعبه مزینان بنام موسسه خیریه نرجس خاتون(س):
شماره حساب:03344476832006
شماره کارت:6037691751899311
2- از طریق عضویت در موسسه و دریافت کارت یکساله و واریز وجه بصورت ثابت
3- از طریق دریافت صندوقهای صدقات
لازم به ذکر است تمامی عزیزان می توانند با شماره تلفن 09123392960 جهت هر گونه مشاوره تماس حاصل فرمایند.

موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون(س) مزینان
  • علی مزینانی
۰۴
تیر
۹۳

هنرمند سنتی خوان مزینانی استاد سید مصطفی جلالی پور که اخیراً با همت مردم قدرشناس مزینان در برنامه هفت ترانه با نوای زیبایش درخشید و در مقابل خوانندگان برجسته موسیقی پاپ همچون علیزاده و چاوشی و یگانه با رأی قاطع برگزیده شد طی یادداشتی در خبرگزاری فارس ضمن تبریک به دست اندرکاران این برنامه، هفت ترانه را رقیب اصلی برنامه های مبتذل ماهواره ای ارزیابی کرد که در ادامه مطلب یادداشت  این استاد موسیقی تقدیم می گردد.


یادداشت/ سیدمصطفی جلالی‌پور
برنامه‌ای که بی‌صدا رقیب ماهواره شد

خبرگزاری فارس: برنامه‌ای که بی‌صدا رقیب ماهواره شد

ضمن تبریک به صدا و سیما جهت تهیه و پخش برنامه «هفت ترانه» پیشنهاد می‌کنیم امکان دسترسی چنین برنامه‌هایی در شبکه‌های اصلی فراهم شود.

 سید مصطفی جلالی پور خواننده موسیقی اصیل کشورمان طی یادداشتی در شبکه اطلاع سانی دانا نوشت: بیش  از یک سال است که در یکی از شبکه های جدید تاسیس صدا و سیما بنام شبکه "شما " برنامه ای با محتوای موسیقی بنام  "هفت ترانه " ، تهیه و پخش می شود.

این برنامه رویکردی خلاقانه و نوین به هنر موسیقی و مخصوصا موسیقی سنتی و نغمه ها و آواهای محلی ایرانی داشته  و به مرور زمان مخاطبان بسیاری را در تمامی نقاط شهری و روستایی کشورمان داشته است و آرام و بی ادعا رقیب قدرتمندی برای شبکه های ماهواره ای بوده است.

جامعه شناسان معتقدند رفتارها و اخلاقیات جامعه ارتباط مستقیمی با نوع موسیقی که افراد گوش می‌دهند دارد و از آنجایی‌که این برنامه درکنار موسیقی پاپ باعث شناخت و ترویج هرچه بیشتر موسیقی سنتی و بومی اقوام ایرانی بوده می‌تواند در این زمینه بسیار تاثیرگذار باشد و همچنین اساتید موسیقی سنتی و محلی نیز ازین امر خشنودند.

باتوجه به اینکه این حجم استقبال و مخاطب این برنامه از یک شبکه نوظهور و دیجیتال می‌باشد که امکان دیدن آن حتی برای همه هموطنان میسر نیست ضمن تبریک به صدا و سیما به جهت تهیه و پخش این برنامه پیشنهاد می‌کنیم چنین برنامه هایی را در شبکه های اصلی که امکان دسترسی برای تمام مخاطبان باشد نیز فراهم کنند.

در اخر از عزیزانی که اینچنین هنرهای اصیل کشور مان را زیبا و با وقار ارایه می‌دهند تشکر کرده و خدا قوت می‌گوییم و امید است که مسئولین این برنامه در راستای اجرای بهتر و ضابطه مند تر این برنامه تلاش کنند.


  • علی مزینانی
۰۴
تیر
۹۳

خبرگزاری فارس: خاطره جالب محمدتقی شریعتی از علی شریعتی/ پسری که پدرش را جاودانه کرد


محمدمهدی عبد‌خدایی در گفت‌وگو مشروح با فارس:
خاطره جالب محمدتقی شریعتی از علی شریعتی/ پسری که پدرش را جاودانه کرد

یک شب دیدم چراغ منزل علی روشن است نگاه کردم که علی دارد گریه می‌کند. دیدم مقاله‌ای در مورد حضرت رسول می‌نویسد و وقتی به مظلومیت حضرت رسول رسیده است خودش دارد گریه می‌کند.

به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از  خبرگزاری فارس، رحمت رمضانی: علی شریعتی مخالفان و موافقان جدی داشت و طنز روزگار این است که موافقان و مخالفان شریعتی دچار دگردیسی شدند و دوستان دیروز مخالف شدند و مخالفان شریعتی عموما با حفظ مواضع خود و انتقاد‌ها از شریعتی دفاع می‌کنند. برای بررسی دقیق‌تر این موضوع با محمد مهدی عبد‌خدایی به گفت‌وگو پرداختیم که در ذیل می‌آید:

 *علی شریعتی در چه فضای تاریخی دست به مبارزه زده است و شرایط آنروزگار چگونه بوده است؟ 

 تبلیغات گسترده‌ای علیه رژیم شاه در دانشگاه‌ها می‌شد این تبلیغات ضد رژیم در دانشگاه‌ها بیشتر جنبه توده‌ای و مارکسیستی داشت تا جنبه مذهبی.

 با نگاهی به تاریخ مبارزات علیه رژیم شاه در دانشگاه‌ها در سال‌های 26 ـ 27 تا 1330 پی به این نکته می‌برید بیشترین جمعیت معترضان به رژیم شاه و مبارزان کمونیست‌ها بودند. به همین دلیل کمونیست‌ها مبارزات علیه رژیم را در دانشگاه رهبری می‌کردند. حتی جبهه ملی در برابر کمونیست ها در اکثریت نبود. علی شریعتی با فعالیت و سخنرانی در حسینه ارشاد در سوق دادن دانشجویان به سمت روحانیت و مذهب نقش موثری داشت و توانست دانشجویان را متمایل به دین کند البته مدرسه و دبیرستان علوی و مرحوم کرباسچیان و روزبه در فرستادن بچه  مذهبی‌ها به دانشگاه نقش موثری داشتند.

اما فعالیت دکتر علی شریعتی در دانشگاه مشهد و حسینیه ارشاد وزن نیروهای مذهبی را در دانشگاه بیشتر کرد. علاقه دکتر به روحانیت ـ به قول خودش تشیع علوی ـ و استفاده از ادبیات روز و چپ گرایانه که کل نیرو‌های جوان و دانشجو که فکر می کردند. با نگاه چپ و نظریات چپ می توانند علیه رژیم شاه مبارزه و انقلاب کنند. را علاقمند به انقلاب اسلامی و روحانیت کرد.

جوانان مبارز که نگاه چپ‌گرایانه به مبارزه داشتند رهبری به نام دکتر علی شریعتی پیدا کردند که با توجه به این نقش می توان دکتر علی شریعتی را یکی از پیشگامان وحدت حوزه و دانشگاه بعد از استاد مطهری دانست.

 *منتقدان شریعتی دو دسته هستند برخی مانند حجت الاسلام حمید روحانی معتقدند که شریعتی عامل ساواک بود و برخی دیگر معتقدند علی شریعتی از لحاظ فکری نزدیکی های به رژیم پهلوی داشت نظر شما چیست؟

ـ این سخن که شریعتی با رژیم پهلوی اشتراکاتی داشت یک سخن است و اینکه رژیم پهلوی از سخنان دکتر علی شریعتی بهره وری تبلیغاتی می‌کرد یک چیز دیگر است.

دکتر علی شریعتی فارغ التحصیل دانشگاه سوربن فرانسه است. ژان پل سارتر فیلسوفان هم عصر شریعتی و مطرح در فرانسه بود که ـ  طرفدار سوسیالیسم دموکراتیک  و نظریه پرداز اگزیستانسیالیسم بود. دکتر شریعتی تحت تاثیر نگاه سارتر و کارل مارکس به تاریخ قرار می گیرد.

اگر چه در اروپا به منابع تاریخی مسلمانان و شیعه توجه داشت. اما بیشترین منابع تاریخی اسلام که به آن رجوع می‌کرد تاریخ طبری بود که از منابع معتبر تاریخی اهل سنت است. دکتر بعد از خوانش تاریخی متون اسلامی به خصوص منابع اهل سنت بدون اینکه آنرا با تاریخ شیعه تطبیق دهد. برداشت فلسفی از تاریخ کرده است. برای روشن شدن این مطلب مثالی می‌زنم به طور مثال در شیع علوی و شیعه صفوی اینگونه برداشت می کند. دلیل موفقیت محمود افغان نابسامانی حکومت صفویه از درون بود.

این نگاه به تاریخ براساس نظریه تز و سنتز هگل است. که معتقد است درون هر حکومتی و در طول زمان نیروی اجتماعی ضد آن حکومت ایجاد می شود و در نهایت پیروز می‌شود. اما به نظرم دلیل شکست شاه سلطان حسین این نیست. شاه سلطان حسین مردی بی‌عرضه و مقدس مآب بود به این دلیل کشور را به سمت هرج و مرج و آشفتگی برد و محمود افغان از این آشفتگی نهایت استفاده را برد.  خود شریعتی هم می نویسد درحالی که محمود افغان به دروازه های اصفهان پایتخت آنزمان ایران رسیده بود سلطان حسین بجای اینکه چاره‌ای بیاندیشد در حال بحث بی مورد و خشک‌مقدسانه بود.  شریعتی این شکست تاریخی را با سقوط تاریخی بیزانس مقایسه می‌کند. بیزانس در حال سقوط بود. اما کشیشان در حال بحث بودند که عیسی وقتی به آسمان رفت لاهوتی رفت یا ناسوتی.

نخستین کتاب دکتر شریعتی به عنوان ابوذر اولین سوسیالیست خدا پرست است. شریعتی در ایران تحت تاثیر سوسیالیست های خدا پرست مانند محمد نخشب بوده است. و بعد از رفتن به اروپا و آشنا شدن با تفکر سارتر و ماسینیون و دیگران این تفکر بر او غلبه پیدا کرد.

من از این جهت به دکتر شریعتی انتقاد دارم و استاد مطهری نیز با توجه به این دیدگاه شریعتی می گوید: «وقتی دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد باشد من نمی‌آیم» چون مرحوم مطهری فلسفه خوانده است. سرچشمه سوسیالیسم را می داند همچنین اطلاع دارد که ماتریالیسم تاریخی از کجا سرچشمه پیدا می کند. سر انجام این نوع سخنرانی را درک می کند.

 دانشجویان آنروز ما درک مطهری و مطالعات او را نداشتند و سخنرانی شریعتی مورد استقبال آنان قرار می گیرد.  از این جهت بین آیت الله  مطهری و دکتر شریعتی اختلاف ایجاد می شود. دلیل استقبال از شریعتی در میان دانشجویان این بود که بین نوع استدلال شریعتی و دانشجویان آنزمان که تحت تاثیر سوسیالیسم بوده‌اند همخوانی وجود داشت. شریعتی به خوبی استدلال محمد نخشب و سوسیالیسم های خداپرست را تبیین می کرد. شریعتی اذعان دارد که کارشناس تاریخ است  تاریخی که هم خوانده است تحت تاثیر نگاه چپ آنروز است. به همین جهت شریعتی از دید فلسفه تاریخی سوسیالیسم به تاریخ نگاه می‌کند که این نگاه نقد دارم.

رضاشاه دانشگاه را در ایران تاسیس کرد تا پایه‌های نظری نظام پادشاهی در ایران به وسیله نظریه‌پردازان علاقمند به سلطنت مستحکم شود تا جوانان تحصیلکرده به نظام پادشاهی و کوروش علاقمند شوند. اما جنگ جهانی دوم موجب شد روشنفکران و فیلسوفان دچار دگردیسی در اندیشه شوند و بنیاد‌ها را تغییر دهند و به شدت ادبیات روشنفکری جهان چپ شد. ادبیات تحصیل‌کردگان و روشنفکران ایران نیز پیرو نظام جهانی چپ شد. فضای عمومی و دانشگاه‌ها و به خصوص دانشگاه تهران تغییر کرد به نحوی که اگر جوانی فارغ از کتاب‌های دانشگاهی کتابی را می‌خواست مطالعه کند.

انتخاب محدودی داشت یا باید کتاب‌های تقی ارانی و ترجمه کاپیتان مارکس را می‌خواند یا اگر علاقمند به رمان و ادبیات بود باید  خوشه‌های خشم «جان اشتاین بک» «خرمگس» با داستان «پیرمرد و دریا»‌ارنست همینگوی را می‌خواند. که این رمان‌ها نیز منتقد نظام سرمایه‌داری و حرکت به سمت سوسیالیسم را تبلیغ می‌کرد.

*خاطره‌ای از دکتر علی شریعتی دارید؟

محمدتقی شریعتی پدر علی شریعتی نزد پدر من آشیخ غلامحسین تبریزی درس تفسیر خوانده است.

در این زمینه مقام معظم رهبری سال 59 یا 60 در مجله سروش یک مصاحبه‌ای دارد که من به این علت خاطره دکتر علی شریعتی از پدرم است را بازگو می‌کنم در یک روز جمعه‌ای آقای دکتر علی شریعتی به اتفاق مقام معظم رهبری به منزل پدری ما می‌آیند. دکتر علی شریعتی نظریات خودش را نسبت به تاریخ می‌گوید پدرم می‌گوید: اشکالی ندارد که شما چنین استنباطی از تاریخ دارید اما نظرم(پدرم) نسبت به شما فرق دارد.

رهبری می‌گوید: زمانی از منزل آشیخ بیرون آمدیم دکتر علی شریعتی به من گفت: نمی‌دانستم در شیعه چنین روحانیون آگاه وجود دارد.

من دکتر را هم از نزدیک دیدم و هم در برخی از مجالسی که ایشان بودند حضور داشتم از جمله کانون حقایق اسلامی نیز رفتم.

محمد تقی شریعتی قبل از انقلاب از مشهد به تهران مهاجرت کرد و پشت حسینیه ارشاد آپارتمانی تهیه کرد و آنجا زندگی می‌کرد. من و چند نفر دیگر به دیدنش رفتیم و مقام معظم رهبری و محمدرضا حکیمی هم در خانه آقای شریعتی مهمان بودند.

 من برگشتم به آقای محمدتقی شریعتی گفتم بعضی‌ها در همه عمر خود قلم می‌زنند اما نویسنده نیستند برخی‌ها یک مقاله می‌نویسند اما نویسنده هستند. برخی تاریخ می‌نویسند اما مورخ نیستند اما ابن خلدون یک مقدمه نوشت و مورخ شد.

آقای شریعتی شما یک پسر داشتید اما پسرتان پسر بود. جاودانه‌تان کرده است برای همیشه نامت در تاریخ زنده نگه داشت.

محمد تقی شریعتی بلند شد و پیشانی مرا بوسید و زمان خداحافظی نیز دوباره مرا بوسید گفت حرف خوبی زدی.

 پدر دکتر خاطره‌ جالبی را نقل کردند و گفت: یک شب دیدم چراغ منزل علی روشن است نگاه کردم که علی دارد گریه می‌کند. دیدم دیدم مقاله ای در مورد حضرت رسول می‌نویسد به مظلومیت حضرت رسول رسیده است خودش دارد گریه می‌کند.

  • علی مزینانی
۰۳
تیر
۹۳

شاهدان کویرمزینان : اخیرآً علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی طی اظهار نظری در سبزوار اعلام کرده است که موافق انتقال پیکر مطهر دکتر علی مزینانی شریعتی است اما باید به استحضار این مقام عالی دولتی رساند که  : جناب وزیر محترم ! تنها موافقت شما کافی نیست بفرمایید تا کنون چه اقدامی انجام داده اید و چه می خواهید بکنید چون از این قولها و وعده و وعید ها و موافق بودنها در دولتهای پیش زیاد دیده ایم و شنیده ایم ازجمله عطاءالله مهاجرانی و دکتر معین وزرای علوم و ارشاد اسلامی دولت سید محمد خاتمی که اتفاقاً به مزینان آمدند و تأکید کردند به محض رسیدن به تهران مقدمات انتقال جنازه شریعتی از سوریه و دفن آن در حسینیه ارشاد و یا زادگاهش مزینان را فراهم می نمایند اکنون چیز حدود سیزده ، چهارده سال از آن وعده ها گذشته و هنوز پایتخت نشینها هیچ خبرشان نیست !

سال گذشته نیز شاهدان کویرمزینان ابراز نگرانی کرد که با توجه به بی رحمی های گروه های سلفی و وهابی و جنگ داخلی در سوریه بهتر است مقامات دولتی تدبیری بیندیشند تا مقبره دکتر شریعتی در امان بماند و یا بهتر است از چنین فرصتی استفاده شود و پیکر به امانت گذاشته شده این فرزند شایسته کویر به وطن باز گردانده شود ولی علی رغم انتشار این مطلب در سایتهای مختلف گویا صدای ما هم به جایی نرسید و اکنون خانواده معظم او این احساس نگرانی را دارند که در ادامه گوشه هایی از دغدغه دکتر احسان مزینانی شریعتی فرزند برومند دکتر علی شریعتی را می خوانید.

سی و هفت سال پس از درگذشت دکتر علی شریعتی یا به تعبیر خانواده‌اش «شهادت» او، هنوز پیکر این پژوهشگر و جامعه‌شناس برجسته تاریخ معاصر در زینبیه دمشق است و جسد مومیایی شده‌اش که قرار بود بعد از امانت‌سپاری ۵ ساله به ایران برگردانده شود، منتظر موافقت مسئولان است؛ خانواده شریعتی هم چنانکه تنها پسر او، احسان شریعتی می‌گوید هرگز با شرایط مناسبی برای انتقال پیکر او مواجه نشده‌اند.


احسان شریعتی در گفت‌وگو با سایت تاریخ ایرانی ابراز امیدواری کرده که با توجه به وقوع جنگ داخلی در سوریه و عدم اطلاع از مقبره شریعتی، مسئولان موافقت کنند که پیکر پدرش به ایران منتقل شود؛ البته منوط به آنکه اجازه داده شود او طبق وصیتش در حسینیه ارشاد دفن شود و دولت امکان برگزاری مراسم تشییع و خاکسپاری در شأن دکتر شریعتی را فراهم کند.

بخش‌هایی از این گفت‌وگو در پی می‌آید:

****

در روزهای اخیر محمدحسین متقی از دوستان محمد منتظری روایت کرده که دو هفته پیش از خروج شریعتی از ایران پیش او رفته و پیغام محمد منتظری را برای کمک به خروج زمینی و البته غیرقانونی رسانده است که شریعتی می‌گوید دو هفته بعد مراجعه کنید و قبل از موعد قرار هم از طریق مرز هوایی به صورت قانونی خارج می‌شود. چطور دکتر شریعتی این اطمینان را داشت که می‌تواند به صورت قانونی و بی‌دردسر از ایران خارج شود؟ درحالی که همسرش پوران شریعت‌رضوی، در خاطرات خود گفته ظاهرا تا چهار روز قبل از سفر هنوز پاسپورت به دست مرحوم شریعتی نرسیده بود.

شریعتی اطمینان نداشته است و تا لحظه آخر نگران ممانعت از خروج بود. در واقع تنها موردی که امیدواری ایجاد کرد اشتباهی بود که در شناسنامه دکتر ایجاد شده و نام ایشان مزینانی ثبت شده بود، در حالی که در پرونده‌های ساواک و اداری نام ایشان شریعتی مزینانی ثبت شده بود (البته بعد از انقلاب یک افسر گذرنامه گفت که من متوجه این مساله شدم اما به ساواک اطلاع ندادم؛ هر چند درستی این ادعا روشن نیست).

آن زمان در ردیف‌های ممنوعین، «شریعتی مزینانی» ممنوع‌الخروج بوده نه «مزینانی». حتی در مورد من و سارا هم سند وجود دارد. اولین بار من از کشور با نام «مزینانی» خارج شدم. من فرزند اول بودم و ارتباطات بیشتری با دوستان او داشتم و آن موقع با برخی از شاگردان دکتر در حسینیه ارشاد در تماس بودم که برایشان مشکل ایجاد شد و ممکن بود خود من هم دستگیر شوم. به همین دلیل بدون اینکه دیپلم ششم را بگیرم از ایران خارج شدم و دیپلمم را از آمریکا گرفتم. آن موقع فهمیدیم که من ممنوع‌الخروج نیستم. همین مساله در مادرم امیدواری ایجاد کرد که برای دریافت پاسپورت دکتر هم اقدام کنیم. در مجموع، احتمال می‌دهم که دو هفته قبل از سفر که آن‌ها پیشنهاد خروج از مرز زمینی را به دکتر دادند، ایشان احتمال گرفتن پاسپورت را داده بود و این هم یکی از دلایلی است که شاید دکتر بر اساس آن، این پیشنهاد را رد کرده است. شریعتی مساله خروجش را با هیچ کس در میان نگذاشته بود و فقط خودش و مادرم در جریان بودند که احتمالا بتواند در آن تاریخ از ایران خارج شود. به هر حال بعد از خروج دکتر شریعتی از ایران که شایعه آن در شهر پیچید، ساواک با منزل تماس گرفت و پرسید که چطور از مرز خارج شده؟ که در تماس اول مادرم اظهار بی‌اطلاعی کرده بود و در تماس دوم به ساواک می‌گوید که ایشان به طور قانونی از ایران خارج شده است. جالب است که در تماس سوم با منزل، مامور ساواک (حسین‌زاده - عطاپور) به مادرم تسلیت گفته بود؛ یعنی دقیقا همان روزی که آن حادثه برایشان پیش آمد.

  • علی مزینانی
۰۲
تیر
۹۳

با شروع عملیات نوسازی مرکز بهداشتی درمانی مزینان ، خیرین مزینانی به کمک شورای اسلامی مزینان  مجری طرح نوسازی درمانگاه شتافته  و اولین مبلغ اهدایی توسط پدر شهید علی مزینانی  اهدا شد .

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ حاج اکبر مزینانی حاج محمد علی پدر بزرگوار شهید علی مزینانی بعد از بازدید از روند ساخت مرکز بهداشتی درمانی مزینان ، مبلغ 500 هزار تومان اهدا نموده که امیدواریم با همت والای خیرین و نیکوکاران مزینانی هر چه زودتر این پروژه به سرانجام  .

همچنین خانواده معززشهید علی مزینانی مبلغ 500هزار تومان دیگر نیز به دیوار کشی و حصار بندی گلزار شهدا  کمک کردند .

معاونت و همکاری  مزینانی ها به ویژه خانواده معظم شهدا در ساخت و تکمیل پروژه های عمرانی همیشه الگوی خیرین بوده است و در همین راستا پدر شهید سیدرضا مزینانی حسینی، والدین شهید تاجفر مزینانی، پدر شهید محمد اسدی مزینانی و والدین شهدای شهیدی مزینانی نیز پیش از این مبالغی را به موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون (س) برای تکمیل مجتمع بهزیستی کمک نموده اند.

شایان ذکر است ساختمان قدیمی بهداری مزینان با پیگیری های شورای اسلامی،دهیار و مسئولین مرکز بهداشت مزینان پس از موافقت دانشگاه علوم پزشکی و اداره بهداشت و درمان شهرستان سبزوار به طور کامل تخریب و با مبلغ اولیه اهدایی بستگان مرحومه بتول رفیعی به ارزش یکصد و پنجاه میلیون تومان  همزمان با میلاد فرخنده حضرت زهرا (س) طرح بنای جدید درمانگاه با حضور مسئولین شبکه بهداشت و درمان شهرستان سبزوار و داورزن و همچنین مسئولین محلی در زادگاه معلم شهید انقلاب دکتر علی مزینانی شریعتی  آغاز شد.

  • علی مزینانی
۰۲
تیر
۹۳

فهرست رمان‌های راه‌یافته به مرحله نهایی جایزه ادبی قلم زرین اعلام شد.
  

به گزارش شاهدان کویربه نقل از خبرنگار مهر، علی اکبر والایی دبیر دهمین جایزه ادبی قلم زرین فهرست آثار راه یافته به بخش پایانی داوری رمان این جشنواره ادبی را اعلام کرد.

بر اساس اعلام والایی هیئت داوران این بخش رمان‌های «لحظه‌ها جا می‌مانند» نوشته یوسف قوجق، «چشمی که بست، چشمی که گشود» نوشته مریم مقانی، «گرگ سالی» تالیف مرحوم امیر‌حسین فردی و «آه با شین» نوشته محمدکاظم مزینانی را راه یافته به مرحله نهایی داوری‌های این جشنواره ادبی اعلام کرده‌اند.

والایی همچنین تاکید کرد: فهرست آثار راه یافته بخش نقد ادبی این دوره از جایزه قلم زرین نیز هفته آینده اعلام می‌شود.

مراسم پایانی این دوره از جایزه ادبی قلم زرین روز 14 تیرماه در حوزه هنری برگزار می‌شود.

  • علی مزینانی
۰۱
تیر
۹۳

آنچه پیش روی دارید، تصاویری است که توسط شهید دکتر مصطفی چمران و با دوربین دکتر سید صادق طباطبایی، از مراسم بزرگداشت دکتر علی شریعتی در بیروت برداشته شده است. این محفل نکوداشت که با حضور امام موسی صدر، یاسر عرفات، خانواده دکتر شریعتی و شماری از فعالان سیاسی و فرهنگی ایران و لبنان برگزارشد، در محافل سیاسی و خبری بازتابی مهم و نمایان داشت.

  • علی مزینانی