بایگانی مرداد ۱۴۰۱ :: شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۸ مطلب در مرداد ۱۴۰۱ ثبت شده است

۳۱
مرداد
۰۱

می‌گوید: «گاهی با خودم فکر می‌کنم اگر در این همه سال به جای سینما در کار دیگری بودم الان حداقل به جایی رسیده بودم. آدم ۵۹ سال در سینما کار کند آن وقت هیچی!؟ نه بیمه داشته باشی، نه بازنشستگی، همین طور عاطل و باطل بمانی!؟»


این گله‌ها، درد دل‌های علی مزینانی است؛ سینماگر ۷۶ ساله‌ای که سابقه حضور در ساخت فیلم‌های شاخصی همچون «عقاب‌ها» و «خواستگاری» را در کارنامه هنری خود دارد اما حدود یک هفته است که به دلیل مشکلات تنفسی در بیمارستان بستری است. بیماری او درست در زمانی بروز کرده که به همراه محمدرضا شریفی‌نیا در فکر ساخت فیلم سینمایی «دنیا ۲» با همان گروه بازیگران بود.

به‌جز «عقاب‌ها» که از آن به عنوان نخستین فیلم جدی سینمای ایران در موضوع جنگ ایران و عراق و نیز پرمخاطب‌ترین فیلم با هشت میلیون نفر تماشاگر یاد می‌شود، فیلم‌های «خونبارش»، «انفجار»، «رهایی»، «فرار»، «دست‌نوشته‌ها»، «شنگول و منگول»، «خواستگاری»، «دو همسفر»، «حماسه قهرمانان»، «دنیا» و «قفس طلایی» از جمله آثاری است که مزینانی مدیر فیلمبرداری آن‌ها بوده و از میانشان تهیه‌کنندگی «دو همسفر»، «خواستگاری»، «قفس طلایی»، «قربانی»، «شب بخیر غریبه» و «دزد و نویسنده» را نیز برعهده داشته است.

اما او حالا پس از نزدیک به ۶۰ سال کار در سینما دلخور است از تمام نامهربانی‌ها و تلخی‌هایی که بویژه در یک دهه قبل دیده و تجربه کرده است. او حالا معتقد است، اگر شغل دیگری را انتخاب کرده بود، شاید الان احترام بیشتری داشت.

علی مزینانی ساعتی پس از انجام یک‌سری آزمایش و تست‌ انجام شد و او ابتدا درباره علت بستری بودنش در بیمارستان توضیح داد: «از قدیم مشکل برونشیت داشتم و در طول سال‌ها کار در سینما نیز آنقدر به خودم نرسیدم که وضعم حادتر شد. آن روزها چنان درگیر کار می‌شدم و بلندپرواز بودم که اصلا نمی‌فهمیدم کِی شام می‌خورم، کی ناهار، البته حالا اوضاع بهتر شده ولی آن وقت‌ها یک ساندویچ می‌دادند و همان را سَق می‌زدیم. بعد از مدتی کم‌کم ریه‌های من عفونت کرد که خیلی اهمیت نمی‌دادم. خدا بیامرزد آقای (ایرج) قادری را، یک روز سر فیلم «مرگ در باران» که با هم کار می‌کردیم، دید من یک مشت قرص می‌خورم. شغل اصلی او هم داروسازی بود. تا قرص‌ها را دید، گفت این‌ها چیه می‌خوری؟ گفتم دکتر داده، قرص‌ها را دید و از همان بلندی که بودیم همه را پرت کرد بیرون. گفت این‌ها کورتون دارند و بدنت را پوک می‌کنند. بخشی از وضعیت الانم به این سابقه برمی‌گردد اما یک دلیل آن هم فشارهایی است که وقتی به امریکا رفتم و فیلم ساختم و بعد در اکرانش به مشکل برخوردم.»

فیلمی که مزینانی به آن اشاره می‌کند «قفس طلایی» است که سال ۱۳۸۹ با بازی امین حیایی، نیلوفر خوش‌خلق، سروش گودرزی، هوشنگ توکلی، آهو خردمند و کامبیز دیرباز در ایران و امریکا ساخته شد. او برای این فیلم با سرمایه شخصی هزینه زیادی کرد ولی در اکران با شرایطی مواجه شد که هیچ پولی برنگشت و ضرر زیادی به سازندگان وارد کرد.

«تصور کنید کسی سرمایه یک میلیون و پانصد هزار دلاری خود را به امریکا ببرد و فیلمی بسازد که اتفاقا حرفش در راستای این بود که فرزندتان را به خارج از کشور نفرستید و اگر می‌فرستید تنها نفرستید. اما این فیلم موقع اکران به «قلاده‌های طلا» برخورد و زمان اکران را از دست داد. البته با این تفاوت که فیلم من قفس طلایی، با سرمایه شخصی ساخته شده بود. نوبت اکران ما به آن‌ها رسید و فیلم ما بعد از فیلم دوستان روی پرده رفت. امین حیایی که در «قلاده‌های طلا» بازی می‌کرد به نوعی به تحریم غیررسمی در فضای سیاسی آن زمان خورد و فیلم که از پرده پایین آمد، درواقع فیلم من هم به‌خاطر امین حیایی به تحریم خورد و در نتیجه از یک میلیون و ۵۰۰ هزار دلار حتی یک قِران هم ندیدم.»

او که با بغض می‌گوید حاضر نیست گردن جلو کسی کج کند، ادامه می‌دهد: «در این مدت هیچ کس سراغم را نگرفته. البته من هم از کسی چیزی نمی‌خواستم و نمی‌خواهم، آن زمان هم سر فیلم «قفس طلایی» فقط می‌خواستم چوب لای چرخم نگذارند و اگر اجازه می‌دادند فیلم من درست اکران می‌شد، وضع بهتری داشتم و شاید هزینه‌ای که برای ساخت صرف کرده بودم برمی‌گشت. من فیلمم را با کلی هنرپیشه و عوامل امریکایی ساختم ولی سال ۱۳۹۱ که اکرانش کردم، دیگر چیزی برایم باقی نماند.»

مزینانی با وجود همه ناراحتی‌هایش و اینکه تاکید دارد توقعی از کسی برای احوالپرسی و دلجویی ندارد اما به هر حال از سرنوشتی که پس از حدود ۶ دهه کار پیش چشم خود می‌بیند دلگیر است، بخصوص آنکه حتی بیمه و بازنشستگی هم ندارد. «گاهی با خودم فکر می‌کنم اگر ۵۹ سال به جای کار در سینما، در هر کاری بودم الان حداقل به جایی رسیده بودم. آدم ۵۹ سال در سینما کار کند آن وقت هیچی!؟ چون فقط یک فیلم «عقاب‌ها» ‌ی من یا فیلم «دنیا» فروخت؟ من که پول فروش آن‌ها را جمع نکردم از این مملکت ببرم، همه را روی هم گذاشتم تا فیلم دیگری بسازم. اما نتیجه‌اش چه شد؟ الان وقتی می‌گویند چرا فیلم نمی‌سازی، می‌گویم از کجا پول بیاورم؟ از دیوار مردم بالا بروم؟ بخش خصوصی باید پول داشته باشد. من که رانت‌خوار نیستم تا از بانک پول‌های آن چنانی بگیرم. من ۵۹ سال در سینما کار کردم و اگر آبرویی دارم، به‌خاطر این بود که سعی کردم درست کار کنم. الان دیگر نمی‌شود به راحتی فیلم ساخت چون حداقل ۲۰ میلیارد تومان خرج دارد در حالی که اگر این پول را در بانک بگذاری چند صد میلیون می‌توانی سود بگیری. با این حال اگر داشتیم حتما فیلم می‌ساختیم چون ما معتادِ سینما هستیم.»

حرف خرج گزاف تولید فیلم که به میان می‌آید او تعریف می‌کند: «زمانی که فیلم «عقاب‌ها» را ساختم می‌توانستم با پولی که از فروش آن به دست آمد یک برج بخرم اما ایستادم و گفتم می‌خواهم «عقاب‌ها» ی ۲ و ۳ را بسازم. ولی بعد نظرم عوض شد و تصمیم گرفتم کاری را که خوب شده ادامه ندهم، به همین دلیل سراغ ساخت «خواستگاری» رفتم و بعد «دنیا». بعد از آن خواستم یک فیلم گردن‌کلفت بسازم، پس به ناف آمریکا رفتم و در ۳۶ لوکیشن «قفس طلایی» را ساختم. همه این کارها را با جان و دل کردم ولی اگر همین الان به من بگویند ۱۵۰ میلیارد تومان می‌دهند تا «عقاب‌ها» را بسازم دیگر نمی‌توانم، چون آن روزها انرژی دیگری داشتم که مصرف شد. حالا روی تخت بیمارستان افتاده‌ام و در تمام این ۱۰ سال کسی نپرسید چرا درِ دفترم بسته مانده است. من اگر الان دفترم را بفروشم حداقل چهار، پنج میلیارد تومان پول دستم را می‌گیرد ولی نمی‌توانم، ما قدیمی‌ها تعصب خاصی روی کارمان داریم. این دفتر آبرو و زندگی من است. الان هم اگرچه در کانادا زندگی می‌کنم، فقط چهار ماه آنجا می‌مانم و هشت ماه اینجا هستم، چون نمی‌توانم از این خاک و مملکت که ۷۰ سال در آن بوده‌ام دل بکنم.»

مزینانی که در چند شاخه سینمایی فعالیت داشته، عضو کانون‌ها و انجمن‌های تهیه‌کنندگان، فیلمبرداران و مدیران دفتر پخش است. اما آنطور که می‌گوید، از خدمات بیمه‌ای برخوردار نیست. «سال‌ها قبل وقتی پسرم در کانادا فوت کرد، از خانه سینما به من گفتند که باید بیمه شوم و من هم مدارکم را فرستادم. بعد از سه سال که برگشتم دیدم مدارک را در پرونده نگذاشته‌اند. آن زمان آقای سیف الله داد رییس خانه سینما شده بود که در فیلم «دست‌نوشته» مدیرتولید ما بود. از این وضعیت متعجب بود و قرار شد ماجرا را پیگیری کند. بعد از سه سال او فوت کرد و آقای یدالله صمدی روی کار آمد. باز هم ماجرا را دنبال کردم ولی هیچ اتفاقی نمی‌افتاد. همه فقط یک استاد به من می‌گفتند و تمام. بعدتر آقای سیدضیاء هاشمی مدیر شد و گفت شما پیشکسوتی، چطور بیمه نیستی؟ آخر سر نشان به آن نشان که ۱۰ سال این ماجرا طول کشید و وقتی پیگیری‌ها از وزارت ارشاد آمد، گفتند آقای مزینانی شما ۶۰ ساله شده‌ای و دیگر نمی‌توانی بیمه شوی؛ یعنی من الان نه بیمه هستم، نه بازنشسته و نه حقوق‌بگیر. هیچی نیستم. یک عاطل و باطل!»

علی مزینانی در پایان این گفت‌وگو که قرار می‌گذاریم پس از مرخصی از بیمارستان خیلی مفصل‌تر آن را ادامه دهیم، می‌گوید، با وجود همه گله‌ها هنوز دلش برای سینما و ساخت فیلم می‌تپد و با هیجان از تولید فیلمی می‌گوید که پس از حدود ۲۰ سال می‌خواهد نسخه دیگری از آن را بسازد. «همین چند وقت قبل با رضا شریفی‌نیا صحبت کردیم و او پیشنهاد داد که «دنیا ۲» را بسازیم و برای اولین بار می‌خواستم چنین کاری انجام دهم. من «دنیا» را خیلی دوست دارم، یک فیلم با حرف‌های زیر پوستی است که مردم را می‌خنداند. قصد داشتم از همان گروه بازیگری هم استفاده کنم و در حال پیگیری بودم که صبح همان روزی که مشغول بودم کارم به بیمارستان کشید. البته قسمت بوده و حتماً خیری در آن است که اینطور شد. چنین اتفاق‌هایی اگرچه می‌گذرند ولی به هر حال با خودت فکر می‌کنی اینکه آدم دلش خوش باشد از هر چیزی مهم‌تر است. ای کاش الان به یاد هم باشیم. چرا مرده‌پرستیم؟ باور دارم که من و بسیاری از همکارانم صرفاً به پول احتیاج نداریم، بلکه به روحیه نیاز داریم. ما آدم هایی هستیم که تلنگری بخوریم بغض گلویمان را می‌گیرد.»/ایسنا

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۷
مرداد
۰۱

🔹بانی فیلم از بستری شدن علی مزینانی فیلمبردار و تهیه‌کننده قدیمی سینما به دلیل بروز عارضه ریوی در بیمارستان خبر داد.

🔹علی اکبر مزینانی در سال 1325 در مزینان متولد شد. در سن چهارده سالگی با ورود به کادر فنی شروع به کار کرد پس از طی دوره های نورپردازی و دستیاری ، فیلمبرداری فیلم های مرگ در باران، اضطراب، کوسه جنوب را برعهده گرفت .

🔹 این هنرمند پرآوازه مزینان ساخت فیلم های خونبارش، رهائی، عقابها، خواستگاری، دو همسفر، قربانی، شب بخیر غریبه و دنیا را نیز در کنار دو حرفه فیلمبرداری و تهیه کنندگی حوزه سینما در رزومه کاری خود دارد.

🔹آخرین فیلمی که مزینایی تهیه کرد فیلم سینمایی «قفس طلایی»‌ست که در سال ۱۳۸۹ ساخته شد.

🔹عاشورا در مزینان قدیمی ترین فیلم ماندگار از این مراسم باشکوه به همت او و برادرش منصور مزینانی فیلمبرداری و از شبکه های مختلف تلویزیونی پخش شد.

🔹شاهدان کویر مزینان از درگاه خداوند متعال برای این هنرمند نامی مزینان آرزوی سلامت و شفای کامل می کند.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۷
مرداد
۰۱

🔹جانباز سرافراز دکتر حاج علی رضا مزینانی که سابقه فعالیت در سمت‌های مدیرکل امور اداری، مدیرکل دفتر نظارت و بازرسی، مدیرکل اداره حراست و مسئول پدافند غیرعامل سازمان حفاظت محیط‌زیست را در کارنامه خود دارد جانشین دکتر سعید محمودی شد.

🔹شاهدان کویر مزینان باتبریک به این رزمنده ایثارگر مزینانی، سلامت و موفقیت روز افزون را برای ایشان از درگاه خداوند متعال آرزومند است.

🔹شایان ذکر است دکتر مزینانی در عملیات کربلای پنج در حمله شیمیایی دشمن از ناحیه ریه مجروح شد و رساله دکترای خود را با تحقیق میدانی آثار تخریبی بمب های شیمیایی بر اکوسیستم مناطق جنگ زده نوشته است که مورد استقبال استادان و محققان و کارشناسان مؤسسات و سازمان های داخلی و خارجی قرار گرفت.

🔹مزینانی در این مراسم با اشاره به اهمیت محیط زیست استان تهران و ضرورت توجه به مسائل و حل مشکلات محیط زیستی موجود گفت: در این خصوص باید از ظرفیت کارشناسی موجود در بدنه سازمان و فرصت های بیرونی و تعاملات بین بخشی کمک بگیریم تا بتوانیم موضوعات و مشکلات موجود را در کوتاه ترین زمان حل و فصل کنیم.

🔹وی موضوع محیط زیست را از جمله مسائل اساسی برای دولت دانست و افزود: معضلات اصلی استان تهران در حوزه آب، خاک، پسماند، آلودگی هوا، تصفیه فاضلاب و موضوعات تخصصی دیگر باید به سرعت در دستور کار قرار گیرد.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۵
مرداد
۰۱

✍️ستاد برگزاری مراسم تعزیه دهه ی دوم در اطلاعیه ای از برگزاری این مراسم روز پنجشنبه ۲۷ مرداد  مصادف با بیستم محرم الحرام در مزینان خبر داد.

🔹این ستاد ضمن آرزوی قبولی عزاداری تمامی سوگواران حسینی از همشهریان مزینانی و روستاهای مجاور و علاقه مندان به تعزیه در سراسر کشور دعوت کرد تا در این مراسم شرکت نمایند.

🔹تعزیه دهه ی دوم که بیش از پنجاه سال از قدمت آن می گذرد ساعت ۷صبح از مقابل منزل شهیدان علی، محمد و حسین شهیدی با آیین نخل گردانی و حضور هیئت مردم ولایتمدار مزینان و غنی آباد آغاز و با طی مسیر گلزار شهدا در میدان عاشورا معروف به قتلگاه ادامه پیدا می کند.

تاریخچه شکل گیری تعزیه دهه ی دوم محرم در مزینان

استاد علی جعفری مزینانی از بنیان گذاران این تعزیه از چگونگی شکل گیری مراسم روز بیستم و سختی هایی که در این مسیر متوجه نوجوانان و جوانان در پنجاه و شش سال پیش کشیدند می نویسد:

✍️ این تعزیه که حدوداً  50سال از قدمت آن می گذرد توسط اینجانب و برخی دوستان هم سن و سال مزینانی و مساعدت و کمک عده ای از بزرگترهای تعزیه خوان و غیر تعزیه خوان ارادتمند وعاشق اهل البیت(ع )در سال ۱۳۴۵ شمسی کلید خورد و پایه ریزی گردید.
در بدو شروع برخی مردم موافق وبرخی معدود چندان راضی به شکل گرفتن آن به نظر نمی رسیدند و بین آنها اختلاف و بحث های عدیده ای نقل و رد و بدل می شد.هر یک از منتقدین و موافقین دلایل مربوط به خود در برگزاری یا عدم آن ارائه می دادند . البته انتقاد کنندگان در برگزاری مانع تراشی نمی کردند اما بر خلاف موافقین همکاری و مساعدت لازم را بعمل نمی آوردند و بی تفاوت از کنار قضیه عبور می نمودند.
به منظور رسیدن به یک تفاهم و توافق مشترک در برگزاری ویا عدم شکل گیری و فیصله دادن به بحث ها و نزدیک نمودن دیدگاه ها بین دوجناح ، کار به حکمیّت و داوری کشیده  شد و بالاتفاق مرحوم شیخ قربانعلی شریعتی فیلسوف وعالم ربٌانی که شخصیتی برجسته ومحیط به همه ی اموردینی و مسلط به تاریخ و وقایع اسلام  و در نزد همه نه تنها در مزینان بلکه در استان خراسان (سالها قبل از تفکیک به سه استان) از محبوبیت و جایگاه زائد الوصفی بر خوردار بودند؛ به عنوان حَکَم و فصل الخطاب  ونهایتاً حل مسأله انتخاب و رأی دادند. ذکر این نکته ضروریست که منتقدین عقیده داشتند برگزاری دو عاشورا آن هم در دو زمان متفاوت کاری است بی منطق مضافاً اینکه کودکان ویا اصطلاحاً بچه ها و نو نهالان یا نوجوانان سردمدار و برگزار کنندگان آن باشند ! (در آن زمان) و موافقین نظری بر خلاف این داشتند. بهر تقدیر کار بیخ پیدا کرد
گروهی متشکل از موافقین و منتقدین نزد آن عالم بزرگوار به منزل شان رفتند و مسئله را با معظم له درمیان گذاشتند. آن زنده یاد پس از استماع اظهارات دو طرف  فرمودند: کل یوم عاشورا و کل ارض ٍ کربلا ( به نقل قول از امام صادق علیه السلام) و با اضافه نمودن  مطالبی دیگر در این باب و از این نگاه برگزاری آن را مورد تأیید قرار دادند.‌ لیکن اضافه نمودند در محافل و مجالس از آن به عنوان عاشورا یا عاشورای دوم یاد نشود!️بهتر و مناسب تر است گفته شود تعزیه روز بیستم محرم و یا مجلس دوم تعریه والآن هم به همین نام این مراسم دربین عامّه مردم در سخن و کلام وگفته ها اشاره می شود ضمناً پیشنهاد دادند که اگر تعزیهٔ مجلس دوم بجای بیستم محرم در اربعین امام حسین ( ع) برگزار گردد اصلح تر و مقبول تر است. ضمن اینکه به افراد بزرگتر توصیه فرمودند کمک کنید به برگزار کنندگان و نتیجه این نشست را خود ایشان به اصطلاح منبری کردند و به اطلاع عموم رساندند واظهار داشتند شاید صاحب این تعزیه حضرت سید الشهدا (ع) این عشق و ارادت را ازبچه ها بهتر قبول کند تا بزرگترها زیرا دل و قلب کودکان پاکتر و از اخلاص بیشتری برخورداراست!
بعد از اعلام نظریه از سوی آن زنده یاد و مجاب شدن منتقدین  که تعداد آنها محدود و غیر قابل ملاحظه، آنها هم همانند بقیه مردم به جمع و فهرست  موافقین پیوستند و همکاری بی نظیر و شایسته ای را مانند دیگران به منصه ی ظهور و بروز و عمل رسانیدند به گونه ای که همه ساله نسبت به سال قبل این مراسم و در رأس آن اجرای تعزیه، جامعتر، زیباتر و باشکوه تر نسبت به سنوات گذشته تا به امروز برگزار شده و می گردد.

✍️ مهمترین و اصلی ترین انگیزه در برگزاری تعزیه دههٔ دوم عشق و علاقه کودکانه ما به لباس های رنگارنگ، طبل، شیپور، آواز، گریه ، پیروزی، شکست ، حق و باطل که مجموعه این عوامل موجب می گردید تا روحمان لبریز از عشق و علاقه به ائمه شود .سرشار از کششی نامریی و شوق و نشاطی درون افروز که غالباً در همهٔ بچه ها و نونهالان ،نوجوانان ،جوانان و عامهٔ مردم دیده می شود.
درایام محرم که مجلس برگزاری تعزیه نسبت به روزهای دیگر سال گرمتر و رونق بیشتری دارد وقتی صدای نواختن طبل و شیپور از پشت بام تکیه بالا  جهت اطلاع برگزاری تعزیه بگوش می رسید سر از پا نمی شناختیم و مثل باد خودمان را به تکیه بالا می رساندیم.خوشحالی و ذوق عجیبی وجودمان را احاطه می کرد. بخوبی واقفید به حدی که بچه ها و بانوان علاقه به تعزیه دارند معمولاً در دیگران این شور و شوق کمتر است شاید ار روح لطیف آنها حکایت می کند و تعزیه نیز سرشار از لطافت است که در هنرهای دیگر کمتر دیده می شود بنابراین طبیعی است که این دو روح لطیف سازگاری و همگرایی بیشتری نسبت بهم داشته باشند.
چهرهٔ هریک از تعزیه خوانان محلی برای مان جلوه ای خاص داشت.
معمولاً کسانی که نقش اولیا را داشتند از صدایی خوش و محزون ،اندامی رسا و چهره و رخساری دل پسند  و محبوب همگان بر خوردار بودند .من همیشه دوست داشتم تا عمق روح و شخصیت آنان را دریابم و تصٌور می کردم اینان شخصیّتی فرا زمینی و به تعبیری آسمانی اند.
این عشق و علاقه بی حد و اندازه  موجب می شد تا به تعزیه رو آوریم.بدون آنکه فلسفه آن را بدانیم و یا شناختی از کم و کیف آن داشته باشیم.
در ابتدای کار(سال ۴۵) علاوه بر مردم بویژه تعزیه خوانهای باتجربه بیشتر بانوان به کمک ما می شتافتند تا تعزیه بیستم محرم پا بگیرد.
درسالهای اول برگزاری تعزیه دههٔ دوم  چون بیستم محرم یک روز عادی بود و مدارس در غیر تابستان که فصل تعطیلی  است روند عادی داشتند در آن روز به محض شروع مراسم که غالباً همه ساله ساعت ۸ صبح بود دبستان مزینان تعطیل می شد. و دانش آموزان از حضور در مدرسه امتناع می ورزیدند. تا در تعزیه شرکت کنند. این خود مانعی بر دیگر موانع موجود بود. و مدیر مدرسه برای اینکه بهانه ای برای مؤاخذه  نداشته باشند و رفع  مسئولیت نمایند به علت (تعطیلی بی دلیل مدرسه ) چند روز جلوتر با ادارهٔ آمورش پرورش مربوطه مکاتبه می نمودند ودر متن نامه اشاره می شد که برابر سنٌت همه ساله در مزینان  بیستم محرم مراسم عزاداری حضرت امام حسین (ع) برگزار می گردد و از صبح تا بعد از ظهر همهٔ اهالی بالطبع دانش آموزان شرکت می نمایند و عملاً کنترل از دست ما خارج می شود .و رئیس اداره نیز به راحتی  موافقت می نمودند بخصوص اینکه پای عزاداری حضرت سیٌد الشهدا (ع) درکار بود کوتاه می آمدند و کلیه کادر مدرسه نیز در مراسم شرکت و به دیدن و تماشای تعزیه مشغول می شدند.
جالب اینجاست که در آن زمان بر خلاف امروز که در روز عاشورای دهم محرم تیغ زدن توسط عده ای امری معمول بود دربیستم محرم نیز شور و عشق حسینی خون عده ای معدود از آنان که سابقه تیغ زدن داشتند و در خانواده شان موروثی بود به جوش می آمد و اقدام به تیغ زدن می کردند! واتفاقی هم، نمی افتاد زیرا تصٌور کودکانه ما بر این بود که این موضوع فقط در روز عاشورا امکان پذیر است و درغیر آن روز خطر آفرین! .بهر حال بنظر می رسید که تمام عواملی که برای برگزاری یک تعزیه قابل قبول باید مدت ها اندیشه می شد و مدیریت لازم بعمل می آمد تا اتفاق نا گواری حادث نگردد، خوشبختانه و با عنایات خداوندی و توجه امام حسین (ع) هیچگاه با پدیده خاصی مواجه نشدیم. واین خود از توجه وعنایات صاحب عزا بود و توجیه و دلیل دیگری نمی شد بر آن مترتب دانست !
 از نکات برجستهٔ دیگر این بود  که بسیاری از مردم علاوه بر مساعدت در کلیهٔ امور،  هزینه های جانبی و مالی آن را تأمین وتشویقات آنها موجب دلگرمی بیشتر بچّه ها می گردید.
یکی دیگراز امتیازات این تعزیه این بود افرادی که در این مجلس نقش محوله را از نظر صدا ،آداب ،سواد و...  برای اجرای یک تعزیه خوان خوب لازم است دارا باشند انتخاب می شدند تا در تعزیه اول  به او نقش و یا مسئولیتی فرعی نه اصلی  واگذار شود .درحقیقت مقدمه ای بود برای ساختن افراد و کسب مهارت وفنون لازم تعزیه خوانی به منظور بهره گیری در سایر مجالس تعزیه خوانی که توسط بزرگترها صورت می گرفت.
درحال حاضر تعداد ی از شبیه خوانان فعلی درعاشورا افرادی هستند که در تعزیه بیستم آن زمان نقشی را ایفا می کردند...

✍️ همانگونه که قبلاً اشاره نمودم در سال ۱۳۴۵ شمسی که شروعی بر برگزاری تعزیه بیستم محرم بود از همه ی امکانات محروم بودیم.
یکی از عوامل مهم در هر تعزیه اشعاری است که باید توسط  تعزیه خوان خوانده شود که اصطلاحاً درعُرف به آن نسخه گویند.
 برای تهیه نسخه با توجه به عدم امکانات هیچ راهی نداشتیم تا از تعزیه خوان های پیشکسوت مزینانی کمک بگیریم بر این اساس از آن عزیزان خواستیم تا به ما یاری رسانند آنها هم با میل و رغبت نه به خاطر ما ؛ بلکه به خاطر امام حسین (ع) پذیرفتند و طی چند شب تا مدتی طولانی در نشستی در هیأت ابوالفضلی مزینان  شروع به نوشتن نسخه ها نمودند اما نه به طور کامل بلکه مختصر حدود ۴ ساعت .
در مجموع برای برگزاری تعزیه ، شایسته است از زحمات اعضای این نشست که همهٔ آنان سر به تیرهٔ تراب نهاده اند شامل زنده یادان عباسعلی صدیقی، کربلایی عبدا...محمدی، حاج حسن ناطقی ، محمد شمشیری ، حاج غلامرضا صدیقی ، ملا ابراهیم طالبی ،حاج محمد علی فصیحی و پدر حقیر حاج محمد جعفری یادی شود..روحشان شاد
ناگفته نماند که جا دارداز خدمات ارزنده ی زنده یاد حاج رضا رضایی فر اگر چه تعزیه خوان نبودند لیکن استعداد خارق العاده ای در حفظ اغلب اشعار تعزیه داشتند ذکری شود.
نسخه ها تهیه گردید و با آموزش همین عده بچه هایی که از صوت خوش و دیگر شرایط لازم تا حدّی  بر خوردار بودند  انتخاب و به هریک به منظور اجرای نقش مسئولیتی داده شد.
پر واضح است که در ابتدای شروع کار آن هم امری به این دشواری معایبش بیشتر از محاسنش خواهد بود. (دراجرا)
برخلاف امروز که خیلی از ذاکرین به خاندان پیامبر (ص) در صورت توانایی علاقه مند به ایفاگری نقشی در تعزیه هستند در آن زمان چندان رغبتی افراد  از خود نشان نمی دادند و برای انتخاب تعزیه خوان دچار عذاب و مشکل بودیم و علت را ، عدم توانایی خود  برای این وظیفهٔ مهم می دانستند ولاغیر  و با توجه به اینکه خواندن تعزیه ، کاری است بسیار مشکل وطاقت فرسا!
البته نقش تعزیه خوان ها و افرادی که در آن سال همکاری داشتند در پایان اشاره خواهد شد.ان شاءالله
جای توضیح دارد که خشت اولیهٔ بنای این تعزیه به صورت جمعی بوده نه فرد خاص که اگر توفیق یار شود به ذکر اسامی آنان اشاره خواهم نمود و اگر این همت و تلاش جمعی نبود یقیناً  این امر محقق نمی شد و جا دارد از همهٔ آن عزیزان چه حضراتی که خدا راشکر  در قید حیاتند تشکر و قدردانی چه آنانی که سردر نقاب خاک کشیده اند برایشان طلب مغفرت و آمرزش نمایم.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۵
مرداد
۰۱

🚩امسال، حسرت به دل بسیاری از خانواده ها ماند به خصوص کسانی که عزیزان شان در دو سال کرونایی دار فانی را وداع گفتند و آرزو داشتند یک بار دیگر محرم و عاشورای حسینی را آن هم در مزینان ببینند.

🚩امسال، محرم مزینان غوغا بود و تو گویی رستخیز عظیم در این سرزمین برپا شده و  عاشورا چنان التهابی در دل عشاق افکنده که لحظه به لحظه فرزندان مزینانی وارد زادگاه شان می شدند تا همراه با هنرمندان تعزیه خوان به سوگ پسر فاطمه بنشینند.

🚩امسال، نخل، گویا می خواست خودش را به رخ تمامی رخدادهای محرم بکشد و این نماد تابوت شهدای کربلا انگاربه وسعت تاریخ دویست ساله عزاداری عاشورائیان مزینان سنگین تر از همیشه شده بود و شاید نگاهش به دنبال عزیزانی بود که زیر پایه های او کمر راست می کردند تا سروقامتان کربلا را تشییع نمایند.

🚩امسال، گرمای مزینان به همان گرمای سوزان دشت نینوا بود و مردم عطش زده کویر تا پاسی از شب در میدان قتلگاه نشستند تا با دیدن تعزیه ای که هفتصد و بیست روز انتظارش را می کشیدند عقده دو ساله را خالی کنند.

🚩امسال، مزینان بی شباهت با کربلا نبود! آب این منبع حیاتی گاهی در خانه ها یافت نمی شد و برق هم روزگار خوشی نداشت و در مهمترین ساعات عزاداری با قطع شدن مکرر؛ گرما را به جان عزاداران روانه می کرد! راه ارتباطی را هم گویا لشکریان نامرئی بر روی مردم بسته بودند و تلفن همراه تحمل ارتباط با دنیای بیرونی را نداشت اما تمام اینها بازهم موجب نشد که مزینانی در تهران و شهرهای دیگر بماند و با ترک رفاهیات شهری گرمای سوزان و کمبود آب و قطعی برق را به جان خرید تا پس از آن فراق دوساله در کنار همشهریانش پای عزای سیدالشهدا بنشیند.

🚩امسال، تعزیه خوانان هم شور و حال خاصی داشتند گویا خدا نفس آنها را در گرمای طاقت فرسای کویر صدچندان کرده بود و با تقویت صوتی که سال گذشته انجام شده صدای شان تا آن سوی کویر طنین انداز بود و خادمان این دستگاه از ابتدای صبح تا پایان مراسم با عشق و علاقه ی خاص همیشگی خدمت می کردند.

🚩امسال، عزاداری مان مانند سال ها قبل بود وقتی اجدادمان زنده بودند و این میراث گرانبها را به دلهای ما سپردند...

🚩امسال هم میهمانان بلند پایه و مقامات نظامی و انتظامی و قضایی و امنیتی از نظم خودجوش مزینانی ها در چنین میدان عظیمی متحیر ماندند و بر این همه همت مردم دیار شریعتی درود فرستادند...

🚩امسال، محرم مرهم دل های شکسته مزینانی ها  بود و عاشورا میعادگاه دوباره عاشقان حسینی در مزینان...

🤲خدایا به حرمت این دلهای شیدایی که عاشقانه در سوگ سرور آزادگان و سالار شهیدان عزاداری کردند سالی دیگر را نیز توفیق عنایت کن تا در کنار عزیزانمان عاشورا را ببینیم...

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۷
مرداد
۰۱

✍️این روزها وضعیت معیشتی مردم که تعریف چندانی ندارد اما بعضی از مسئولین کشوری و لشکری و وکلای مجلس گویا مجال خوبی یافته اند تا ناکارآمدی خود را با تنبان های گلی و پاچه های تا ساق رفته در سیلاب به نمایش بگذارند.

عکس هایی که این روزها توسط روابط عمومی ادارات و سازمان ها و نهادها از این مسئولین محترم به نمایش می گذارند در حقیقت داغی است بر دل مردم که به چشم ببینند کسانی که نمی توانند به آنها خدمتی کنند به سراغشان آمده اند تا بدبختی مردم را نظاره گر باشند.

🔺آقایان مسئول!

این عکس های کلیشه ای دردی را دوا نمی کند به پشت میزهایتان برگردید و از شعار دست بردارید و به دنبال حل مشکلات باشید شما باید میدان عمل را قبل از هر مصیبتی در دست بگیرید نه بعد از خطری که مردم را به بدبختی کشانده است.

اگر الگویتان مرد میدان سلیمانی است باید گفت او از هر دوربین و عکاسی فرار می کرد، حاج قاسم قبل از رسیدن طوفان وارد گود می شد نه وقتی گرد و غبار همه جا را فرا بگیرد. شرّ داعش را قبل از آنی که به مرز کشور برسد از سر دنیا پاک کرد.

آبرویی که حاج قاسم کسب کرده پیراهن و شلوار گلی نیست بلکه انگشتری است که در یک دست باقی مانده از او برجا ماند همان دستی که نوازشگر دل پیشکسوتان جنگ، والدین و فرزندان شهدا، رزمندگان محور مقاومت و گرفتاران در هر بلایی بود...

نمی دانم خوانده اید که او در وصیتنامه اش برای همین دستان خود چه گفته است اگر ندیده اید پس بخوانید: « خداوندا! در دستان من چیزی نیست؛ نه برای عرضه [چیزی دارند] و نه قدرت دفاع دارند، اما در دستانم چیزی را ذخیره کرده‌ام که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته به‌سمت تو است. وقتی آنها را به‌سمتت بلند کردم، وقتی آنها را برایت بر زمین و زانو گذاردم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ اینها ثروتِ دست من است که امید دارم قبول کرده باشی...»

🔺بله جناب آقای مسئول، این مرد میدان سپهبد شهید سلیمانی خطاب به شما چنین می گوید:
«در دوره حکومت و حاکمیت خود در هر مسئولیتی، احترام به مردم و خدمت به آنان را عبادت بدانند و خود خدمتگزار واقعی، توسعه‌گر ارزش‌ها باشند، نه با توجیهات واهی، ارزشها را بایکوت کنند.»

اکنون شما را به همان خون به ناحق ریخته حاج قاسم قسم می دهیم برگردید و خدمت کنید و نقش بازی ها را بگذارید برای وقت انتخابات! شما اکنون منتخبینی هستید که با رأی مردم برای خدمت برگزیده شده اید. راهکار بدهید، بودجه تصویب کنید، پول بدهید و مطمئن باشید در چنین شرایط سختی کار شما را مردان پرتلاش و در میدان هلال احمر و سازمان های مربوطه انجام می دهند...

شاید اگر شما تدبیر می کردید و یک راه شش کیلومتری روستایی را در غرب خراسان رضوی به نام دیار تاریخی مزینان بهسازی می کردید اکنون پدر و مادر و برادر بعضی از شهدای این منطقه زنده بودند و فدایی این جاده خراب نمی شدند!

🖌علی مزینانی عسکری

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۷
مرداد
۰۱

دسترسی به ایستگاه مترو شهید اشرفی اصفهانی آسانتر می‌شود

 مجری خط ۶ مترو تهران گفت: با افتتاح ورودی دوم ایستگاه مترو شهید اشرفی اصفهانی، امکان دسترسی مسافران از خیابان اباذر و مراجعان بیمارستان پیامبران به ایستگاه مذکور فراهم می شود.  

به گزارش روز شنبه از روابط عمومی و امور بین الملل شرکت راه آهن شهری تهران وحومه (مترو) علی مزینانی افزود: اواخر اسفندماه سال ۱۳۹۹ ورودی نخست ایستگاه شهید اشرفی اصفهانی به بهره برداری  رسید و اکنون پس از حدود ۱۷ ماه، ورودی  دوم این ایستگاه که در منطقه ۵ واقع شده، به مرحله افتتاح نزدیک شده است.

وی با بیان اینکه این ورودی در خیابان پیامبر، نرسیده به خیابان اباذر قرار دارد، اظهار داشت: نصب ۴ رشته پله برقی و ۲ عدد آسانسور، تکمیل سقف کاذب، اجرای مسیر بساوایی و هندریل ها، بخشی از کارهای انجام شده برای بهره برداری  از ورودی دوم ایستگاه شهید اصفهانی بوده و هزینه عملیات ساختمانی و تجهیزاتی برای راه اندازی این ورودی، مبلغی در حدود ۴۰ میلیارد تومان بود.

مزینانی تاکید کرد: پس از این، تردد مسافران در تمام مسیرهای غیر همسطح داخلی ایستگاه با استفاده از پله برقی میسر خواهد شد./ایرنا

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 

  • علی مزینانی
۰۶
مرداد
۰۱

✍️جاده آدمکش و حادثه خیز مزینان در بی کفایتی مسئولین راه و شهرسازی همچنان از مردم خطه ی کویر قربانی می گیرد و این بار پدر یک شهید جاویدالاثر را به کام مرگ فرستاد.

🔹زنده یاد حاج داوود غنی آبادی پدر شهید والامقام کاظم غنی آبادی روز چهارشنبه پنجم مردادماه سال جاری به همراه عروسش که باردار  است و برای امور درمانی به درمانگاه مزینان مراجعه می کند پس از اطلاع از عدم حضور پزشک راهی شهرستان داورزن می شوند اما در نیمه راه و سه کیلومتری داورزن با  تابلویی که توسط کارکنان اداره راه در چاله ای که باز شده قراداده اند برخورد و پس از واژگونی خودرو جانش را از دست می دهد و عروس این پدر شهید هم به شدت مصدوم و روانه بیمارستان سبزوار می شود بیمارستانی که تا داورزن هشتاد کیلومتر فاصله دارد!... شاهدان کویر مزینان 25 تیرماه نسبت به خطرات و عواقب این تابلو تذکر داده بود اما کو گوش شنوا...
 

🔹حدود چهل و اندی سال از ساخت این جاده شش کیلومتری می گذرد و متأسفانه یک بار برای بازسازی و مرمت کامل آن اقدام نشده آن هم جاده ای که محل عبور و مرور ساکنان چندین روستا و توریست هایی است که برای دیدن کویر زیبای مزینان و خارتوران و رضاآباد به طور مداوم از آن دیدن می کنند.

🔹با مطالبه مردمی، چندین سال است که مثلاً کار بازسازی و مرمت این راه آدمکش در دستور کار وزارت راه قرار گرفته ولی هربار پیمانکاری معرفی شد و بخش هایی از آن را خراب و درست کردند و اکنون وصله های ناجور آن در همین ماه های اخیر موجب داغدار شدن چندین خانوار و آسیب مالی و جانی به چند خانواده شده است.

🔹تا کنون وعده های استانداران دولت های مختلف در خراسان و خراسان رضوی و وکلا و نمایندگان مجلس ادوار مختلف شهرستان سبزوار و وزرا و معاونین اصلاح طلب و اصول گرا و مسئولین بلندپایه ای که هر سال به بهانه ی سالگرد عروج دکترعلی شریعتی مزینانی راهی زادگاهش می شوند به ثمر نرسیده و همگی فقط قول دادند که یک هفته ای، یک ماهه و یا سه ماهه و... این مطالبه به حق مردمی را جامه ی عمل می پوشانند ولی رفتند و وعده ها بر زمین ماند و فرمانداران و بخشداران داورزن هم در چنین دستگاه های عریض و طویلی عددی به حساب نمی آیند که حرفشان خریدار داشته باشد.

🔹این جاده به هیچ صغیر و کبیری رحم نکرده و تا کنون از خاندان مختلف به ویژه سادات ارجمند و خانواده معزز شهدا چندین عزیز را به سینه ی خاک سپرده است ؛ زنده یاد امیر شهیدی برادر شهید مهدی شهیدی، زنده یاد سیدمحمدعلی حسینی عموی شهیدان حسینی مزینانی، مرحومه حاجیه عذرا توکلی مادر شهید حسن صدیقی، شادروان حاج سیدنوراله حسینی و اکنون حاج داوود غنی آبادی پدر شهید کاظم غنی آبادی از قربانیان این جاده هستند...

🔸دهستان مزینان شهرستان داورزن از توابع استان خراسان رضوی در 319 کیلومتری مشهد مقدس واقع شده و زادگاه دکترعلی شریعتی مزینانی و بیش از هفتاد شهید می باشد .

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی