عاشورا :: شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۸۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عاشورا» ثبت شده است

۰۴
شهریور
۹۹

 

مردم ولایتمدار مزینان دهه ی اول محرم با حضور در میدان تعزیه خوانی عاشورای مزینان و تکیه سادات حسینی(میان) مراسم سوگواری سرور و سالار شهیدان و یاران با وفایش را برگزار می کنند.

این مراسم با رعایت کامل پروتکل بهداشتی و فاصله گذاری اجتماعی و اتحاد هیئات و تکایای بزرگ مزینان به مدت دو ساعت همراه با نماز جماعت مغرب و عشا برگزار می شود.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۱
مهر
۹۶

علی رغم تأکید و در خواست شاهدان کویرمزینان در خصوص استقرار یک دستگاه آمبولانس در حاشیه میدان عاشورای مزینان اورژانس داورزن هیچ گونه اقدامی در این باره انجام نداد و دو حادثه ی جانی برای تعزیه خوانان و شرکت کنندگان در مراسم رخ داد

اولین اتفاق در ظهر عاشورا و هنگام اجرای تعزیه ی حضرت عباس (ع) رقم خورد  که با رم کردن اسب ، تعزیه خوان مزینانی به طرز وحشتناکی دچار سانحه شد اما با عنایت قمر بنی هاشم(ع) از این ماجرا نجات یافت.

دومین رویداد برای یکی از همشهریان مزینانی اتفاق افتاد و بانوی عزادار دچار حمله ی قلبی شد که توسط خودروی شخصی به درمانگاه انتقال یافت.

شکر خدا حال این تعزیه خوان عزیز و مادر گرانمایه مزینانی که در اثر حمله ی عصبی دچار حمله قلبی شده بود رضایت بخش اعلام شد اما ای کاش مسئولین محترم نسبت به درخواست شاهدان کویرمزینان توجه نمایند و در برنامه های آتی حضور خود را مانند مرکز آتش نشانی و بهداشت و درمان داورزن بیشتر نمایند.

شایان ذکر است ؛ درمانگاه مزینان از زمان طاغوت و تا یک دهه ی پیش با توجه به اینکه در 7 کیلومتری شهرستان داورزن واقع شده و همچنین در مرکز چند روستای پیرامونی با جمعیت بالایی قرار گرفته مجهز به یک دستگاه آمبولانس با دکتری حاذق بود که اکنون از این نعمت محروم است البته با پیگیری های شورای اسلامی و بهداشت مزینان بعد از کش و قوس فراوان و بازسازی درمانگاه به کمک خیرین بالاخره دکتر در روزهای محرم و عید نوروز که پر رفت و آمدترین روزهای سال در مزینان است  به ویزیت بیماران می پردازد اما وجود آمبولانس یکی از ضرورت های غیر قابل انکار و فراموش نشدنی در این منطقه است که نبود آن تا کنون موجب عزدار شدن چند خانواده مزینانی و غیرمزینانی گردیده که تا حرکت و رسیدن آمبولانس از داورزن مرگ پسر جوان ، موتور سوار آبرودی ، فرد میانسال مزینانی و ورزشکاران غنی آبادی را همه ی همشهریان شاهد بودند.

عاشورای مزینان از واپسین ساعات صبحگاهی آغاز و تا پاسی از شب با اجرای تعزیه های مختلف و آیین های گوناگون ادامه دارد. در این مراسم عظیم جمعیتی هزاران نفری از سراسر کشور شرکت می کنند که به خاطراستفاده از آلات و ادوات جنگی مانند شمشیر و سپر و اسب و همچنین حمل نخل و علامت و علم سنگین و آتش زدن خیمه خطرات فراوانی را در پی دارد.

به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۱
مهر
۹۶


عکس ؛محسن مزینانی عسکری

به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۳۰
مهر
۹۵

در ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان حضرت حسین بن علی (ع) مراسم تعزیه خوانی در مزینان از اولین روز ماه محرم آغاز و در روز عاشورا با برگزاری بزرگترین تعزیه ی میدانی در خراسان رضوی به اوج خود می رسد.

به گزارش شاهدان کویر مزینان؛ دیار تاریخی و دارالعارفین مزینان با مردمانی ایمانی و متعصب به دین و مذهب دارای فرهنگ و آداب خاصی است که ریشه در باستانی بودن این سرزمین دارد در گذشته جشن سره، جشن نوروز و سیزده بدر ،  رقص اسب چوبی در عروسی ها و ... رایج بوده که البته برخی هنوز هم به صورت نه چندان جدی ادامه دارد.تعزیه خوانی و نخل گردانی یکی دیگر از آیین ها و مناسک رایج این سرزمین است که از دیرباز همراه با نمادهای خاصی اجرا می شده و همچنان با شور و حرارتی وصف ناپذیر ادامه دارد و بعضی تعزیه ها و برنامه های نمایشی مذهبی با خلاقیت فرزندان مزینانی مانند مراسم روز یازدهم و کاروان اسرا و ورود نمادین امام رضا(ع) به مزینان در قالب آیینی نو به وجود آمده و با استقبال خوبی روبرو شده است.

بهار تعزیه مزینان در دهه ی اول محرم است که از نخستین روز ایام سوگواری امام سوم شیعیان با اجرای شبیه خوانی و تعزیه ؛مسلم بن عقیل(ع)، دو طفلان مسلم ، مصیب ، حضرت علی اکبر و حضرت عباس علیهم السلام و...آغاز می شود و در عاشورا با برگزاری بزرگترین تعزیه ی میدانی در استان و شاید کشور به اوج خود می رسد مراسمی که از آغازین ساعات صبحگاهی با سینه زنی سنتی و آیین نخل گردانی شروع می شود و تا پاسی از شب ادامه دارد و عزاداران حسینی حتی میهمانانی که از شهرها و روستاهای مختلف و یا از کشورهایی که وصف این تعزیه را شنیده اند همراه با مردم مزینان تا آخرین لحظه در این مراسم حضور دارند.

قصد ما در این مقال معرفی این رسوم به صورت نوشتاری نیست و در بخش های قبلی و با عناوین محرم در مزینان و از حدیره تا باغستان به آن پرداخته ایم و تنها به خاطر یاد آوری این چند خط تقدیم شد.

امسال نیز مجالس شبیه خوانی و تعزیه خوانی در مزینان به طور کامل اجرا شدکه در ادامه تصاویر آن از نگاه دوربین هنرمند عکاس مزینانی تقدیم می گردد.

برای دیدن تصاویر بیشتر روی ادامه مطلب کلیک کنید...


  • علی مزینانی
۱۷
مرداد
۹۵

کمتر کسی از مردم مزینان است که مرحوم میرزاحسن حسینی راد فرزند مرحوم آقا میرعلی را نشناسد و به خاطر نام بردن از شیرین کاری او که دکتر علی شریعتی مزینانی در آثارش از وی  ذکر می کند چهره ای شناخته شده در نزد غیر مزینانی هاست.

این پیر روشن ضمیر درایام محرم به خصوص شب های دهه ی اول در تکیه ی بالا به اطعام سوگواران حسینی می پرداخت و هربار مزینان دچار قحطی می شد و باران کم می بارید حلیم معروف او کارساز بود و با نذر و نیاز و دعای وی نعمت باران نازل می شد و به همین خاطر شعر به یاد ماندنی از قصه ی حلیم قوچعلی در بین مردم رایج بود که  زمزمه می کردند « حلیم قوچعلی بَرو وبار کرد...»

و اما قصه ی تمثیلی این خادم اهلبیت (علیهم السلام) که دکتر شریعتی در کتاب خود آگاهی و استحمار از آن یاد می کند به شرح زیر است.

در مزینان فردی ظاهرا ذی‌صلاح به نام قوچعلی، روزی به عموی من که خیلی به خروس علاقه داشت می‌گوید در بهمن آباد، جوجه خروس های خوب و چاق را دانه‌ای 5 تومان می‌فروشند. عموی من با ناباوری می‌گوید چطور چنین چیزی امکان دارد، در مزینان جوجه خروس 10 تومان است. قوچعلی پاسخ می‌دهد شما پولش را بدهید، من آن را تهیه می‌کنم. عموی من پنجاه تومان می‌دهد و قوچعلی یک ساعته ده خروس چاق و چله به او تحویل می‌دهد و عمو خوشحال از این حادثه که پنجاه تومان نفع کرده و خروس ارزان خریده است!

از این ماجرا دو، سه ماهی می‌گذرد تا اینکه دایی حسین از آبادی بهمن آباد برای دیدن عموی من به مزینان آمد. این خویش ضمن صحبت می‌گوید راستی والده بچه‌ها چند ماه قبل مرغی را خواباند و نذر کرد از این تخم مرغ ها هر چه خروس درآمد به شما هدیه کند و از شانس شما 10 عدد آن خروس درآمد و چندی قبل که قوچعلی به بهمن آباد آمد، آنها را به قوچعلی داده تا به شما بدهد. در این اثنا، ناگهان قوچعلی سرزده و بی‌خبر وارد می‌شود و می‌بیند صاحب خروس ها در کنار آقا نشسته است. با هوشیاری استعماری خود، بلافاصله با حالت آشفتگی و با لحن مسلسل‌وار بریده بریده و هیجانی فریاد می‌زند: آقا، آقا، در صحرا سر آب کُشت و کُشتار شده. توی قلعه محشری است، بازار به هم ریخته، کَلْبِ حسن و کَلْبِ تقی پسر حاج غلام را غارت کرده‌اند. خانه مشهدی علی را آتش زدند، مزینان زیر و رو شده، یالّا آقا، بلند شوید. توی بازار  قیامت است، چه نشسته‌اید.

عموی من می‌گفت ما با همان لباس زیر، وحشت‌زده بیرون رفتیم و خودمان را به بازار رساندیم. دیدیم در بازار دو، سه نفری نشسته‌اند و توی دِه پرنده پر نمی‌زند. سرمان را برگرداندیم تا بپرسیم چه شده، دیدیم قوچعلی نیست، غیبش زده. از دِه رفت و تا یک ماه بازنگشت.

به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۷
مرداد
۹۵

سال 1309 ه.ش خانواده مرحوم محمدعلی قصاب شاهد تولد کودکی بودند که پدر به شوق و ارادت خاص به امام هشتم شیعیان او را از همان ابتدا غلام حضرت ثامن الحجج(ع) خواند و نام غلامرضا را همراه با اذان و اقامه در گوشش زمزمه کرد.

این پیرغلام قمر بنی هاشم (ع) که محبت اهل بیت (علیهم السلام) را از پدر و مادر ولایتمدارش به ارث گرفته بود در جوانی پیشه پدر را فرا می گیرد و همراه برادرش مرحوم حاج غلامحسین برای تأمین امرار معاش راهی استان گلستان می شود و برای همیشه در مینو دشت ساکن می گردد اما دلش به یاد کویر مزینان لحظه ای آرام و قرار ندارد و در آرزوی رسیدن ماه عزاداری سیدالشهدا(ع) روز شماری می کند و چند روز به محرم خود را به مزینان می رساند و در هیئت ابوالفضلی که خود بنیانگذار آن بود پذیرای عزاداران مزینانی می شود.

شادروان حاج غلامرضا توکلی بیش از نیم قرن مفتخربه خادمی قمربنی هاشم (ع) بود و عاقبت در 28 آذر 1394دعوت حق را لبیک گفت و در جوار آرامگاه پدر بزرگوارش در بهشت علی (ع) به خاک سپرده شد اما راه او در هیئت ابوالفضلی توسط فرزندانش به خصوص پسرش حاج محمدرضا که از طرف او به عنوان جانشین پدر در هیئت برگزیده شده است ادامه دارد.

به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۶
مرداد
۹۵

صدایی صاف و دلنشینی داشت او را در مزینان با شغل بستنی فروش که الحق و الانصاف بستنی های شیرین و تگری آن هم بدون یخچال داشت می شناختیم که مدت ها شیر را داخل گالنی چوبی می ریخت و با مهارت خاصی آن را هم می زد تا بستنی اش را برای پذیرایی همشهریان در یک هوای داغ کویر آماده کند و در این مدت مشتریانش در داخل دکّان به انتظار می نشستند و قصه های او را گوش می دادند که با لبخند بیان می کرد واین همه ی قصه های او نبود...

قصه ی زندگی خود او از سال 1320 آغاز شد زمانی که ایران آبستن حوادثی عجیب بود و متفقین به این سرزمین حمله ور شدند و البته عمر دیکتاتور زمان رضاخان نیز به سرآمد.

الحاج کربلایی ابراهیم مزینانی معروف به ولیعهد در چنین ایامی به خانواده رمضانعلی مزینانی هدیه شد و با راهیابی به مکتبخانه مزینان و هیئات مذهبی به خصوص هیئت جوانان علی اکبری(ع) با نوحه خوانی و تعزیه خوانی آشنا شد.

تیپ و صدای منحصر به فردش او را در هیبت هانی و بشیر نمایان می کرد و در عاشورای مزینان نقش مرد عرب را ایفا می نمود و اما اوج هنر او در اربعین حسینی بود که در مراسم شبیه خوانی این روز؛ نقش بشیر را اجرا می کرد و نوای « صدای یک بلبلی آید به گوش...» را زمزمه می کرد و راه کربلا را بر اهلبیت (علیهم السلام) نشان می داد.

اول  خرداد 1373 روز سیاهی برای مزینان رقم خورد و 3 نفر از اهالی خوشنام مزینان به نام های اسماعیل مزینانی خلیل (پدر) ، مرتضی مزینانی(پسر) و کربلایی ابراهیم ولیعهد داماد این خانواده در راه بازگشت از زیارت بارگاه نورانی حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا(ع) در اثر سانحه ی واژگون شدن خود روی سواریف جان به جان آفرین تسلیم کردند و مزینان و مزینانی در ماتم این سه عزیز نشستند.

امسال ف روز در گذشت بشیر مزینان مصادف شد با شب ولادت با سعادت قائم آل محمد(ص) حضرت قائم(عج) وضمن دعا برای آمرزش و شادی روح این عزیزان دعا کنیم که به زودی بشیر خوش خبری نوید آمدن یوسف فاطمه(س) را به منتظرانش بشارت دهد انشاء الله...

  • علی مزینانی
۱۶
مرداد
۹۵

زنده یاد سیدحسن حسینی مزینانی فرزند مرحوم سیدقربان متولد1298ه.ش در دیار تاریخی مزینان است و این تنها تاریخ زندگی بزرگمردی از تبار سادات حسینی نیست و او با گذشت زمان خدمات فراوانی به سوگواری سرور و سالار شهیدان و یاران با وفایش در مزینان انجام می دهد که بسیاری از قدیمی های مزینان این خادم اهل بیت (علیهم السلام) را که وقتی در هیبت میاندار وارد دسته ی زنجیر زنی می شد به یاد دارند و از صلابت او در شگفت بودند.

این خادم با وفای آل الله در سن 19 سالگی به تهران مهاجرت کرد اما همیشه قلبش  به یاد زادگاهش می تپید و با فرا رسیدن محرم راهی مزینان می شد و همین رفت و آمد او را برآن داشت تا هیئتی برای زنجیر زنان تشکیل دهد و علی رغم مشکلات مالی با همراهی خیرین مزینانی توانست هیئت جوانان علی اکبری را تأسیس نماید درحقیقت وی با تأسیس این هیئت مبدع دسته ی زنجیر زنی هم بود .

شادروان سیدحسین حسینی مزینانی علاوه بر خدمت در هیئت علی اکبری (ع) در مراسم عاشورای مزینان نقش ویژه ای ایفا می کرد و برای اولین سیستم صوتی خودکار را خریداری ودر اختیار دست اندرکاران میدان قتلگاه قرار داد.

سرانجام این خادم اهلبیت (علیهم السلام) سال 1367ه.ش در محل سکونتش تهران جان به جانان سپرد اما پیکر مطهرش بنا بروصیتی که کرده بود به زادگاهش منتقل شد و در بهشت علی (ع) مزینان آرام گرفت. یاد و نامش گرامی باد.

به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۹
تیر
۹۵

هیبت خاصی در نقش ابن سعد داشت اما با قلبی رئوف و مهربان و عاشق امام حسین(ع) و چون می خواست دستور تیر اندازی به قنداقه ی علی اصغر(ع) را صادر کند دقایقی می گریست وپس ازآن با حزن و اندوه نقشش را ادامه می داد.

صحبت از هنرمند تعزیه خوان و یکی دیگر از بانیان و مؤسسین هیئت علی اکبری مزینان زنده یاد حاج محمدعلی مزینانی است که در نزد مزینانی ها معروف به آق مندلی خان بود.

این خادم و پیرغلام اهل بیت (علیهم السلام)  سال 1301 در مزینان به دنیا آمد و در جوانی عازم تهران شد و برای همیشه در پایتخت ایران زمین ساکن شد اما او نیز مانند هر مزینانی انتظار می کشید که کی محرم برسد و به مزینان بیاید. درتهران نیز به صورت مستمر در برنامه های هیئت چهارده معصوم (علیهم السلام) خیابان مرتضوی و مهدیه مزینانی ها فعالیت می کرد و زمانی که به زادگاهش قدم می گذاشت محل فعالیتش هیئت علی اکبری بود که روزگاری همراه با مرحوم حسینی و جعفری و جمعی دیگر از خادمان امام حسین(ع) آن را تأسیس کردند.

مرحوم حاج محمدعلی سرانجام پس از بیست سال اجرای نقش ابن سعد  سال 1370در اثر عارضه ی قلبی در تهران دارفانی را وداع گفت و در قطعه 70بهشت زهرا(س) آرام گرفت و پس از او مرحوم حاج حبیب مزینانی این نقش را در عاشورای مزینان ایفا کرد.


به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۵
تیر
۹۵

می گویند صدای مرحوم ملاحسن حبیب چنان رسا بوده که هرموقع اذان و یا آوازی به نشانه ی فوت کسی می خوانده صدای او را در غنی آباد و کلاته می شنیده اند او در حقیقت در نبودن هیچ وسیله ی صوتی پیام رسان و یا بلندگوی مزینان بوده و هرگاه کسی فوت می کرد مرحوم ملاحسن بر روی پشت بام فریاد برمی آورد: "ای که پنجاه رفت و در خوابی/ مگر این پنج روزرا دریابی "و یا اشعاری به همین مضمون و شنوندگان متوجه می شدند که کسی از همشهریان مزینانی از دنیا رفته است.

این مرد خوش آوای مزینان در تعزیه ی عاشورای حسینی نیز نقش حضرت عباس(ع) را ایفا می کرده است و با به دنیا آمدن محمدحسین در سال 1304 از همان ابتدا راه محرم و عاشورا را به او نشان می دهد و این طفل خوش قدم در دامان خانواده ای عاشورایی بزرگ می شود و بعد از درگذشت پدر راه او را ادامه می دهد و ابتدا نقش قمر بنی هاشم(ع) و بعد حضرت علی اکبر (ع) و پس از آن تا آخر عمر پربرکتش نقش حماسی عابس بن ابی  شبیب شاکری را با هنرنمایی خاصی اجرا می کند و با همین روش حماسی خوانی، نقش مسلم بن عقیل(ع) را در تعزیه مسلم نیز ایفا می کند.

زنده یاد حاج ملا محمدحسین فرزند ذاکر امام حسین (ع) ملاحسن حبیب نه تنها در تعزیه خوانی ادامه دهنده ی راه اسلاف به خصوص پدر مداحش است که در نوحه خوانی و سرودن اشعار انقلابی نیز ید طولایی دارد و اجرای بحر الطویل او که با ذکر « جان همه ی عالم قربان دو بازویش» شور خاصی به سینه زنان حسینی می داد هم چنان در یادها مانده و تا کنون کسی نتوانسته به زیبایی او پهلوانی ماه منیر بنی هاشم را این گونه بیان کند.

این ذاکر آل الله که همیشه از مزینان به عنوان یک دیار تاریخی و شهر باستانی یاد می کرد و علاقه ی خاصی به زادگاهش داشت سرانجام در 21مهرماه 1380 دار فانی را وداع گفت و در قطعه 43 بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد و فرزندانش سنگ یادبودی در جوار مزار پدر بزرگوارش در مزینان به یاد او قرار دادند تا نامش همیشه در بین مزینانی ها زنده نگهداشته شود .

پس از مدت ها از تعطیلی اجرای نقش عابس به خاطر کمبود وقت ؛ فرزند ایشان حاج قاسم این نقش را مدت دو سال است که اجرا می کند تا راه اجدادش هم چنان زنده باشد.

ذاکر امام حسین (ع) مرحوم ملامحمدحسین مزینانی در جوانی

تعزیه دو طفلان مسلم با اجرای زنده یاد ملا محمدحسین

ذاکر اهل بیت (علیهم السلام)حاج قاسم مزینانی فرزند مرحوم ملا محمدحسین در نقش عابس

  • علی مزینانی
۰۴
تیر
۹۵

حاج حسن فرزند غلامحسین ناطقی سال ١٣٠٠در دیار تاریخی و دارالعارفین مزینان به دنیا آمد و تحصیلاتش را تا مقطع دریافت تصدیق ششم ابتدایی در آن دوران ادامه داد اما علاقه ی وافرش به تعزیه خوانی و شرکت در مجالس عزاداری سرور و سالار شهیدان موجب شد تا از همان سال های نخست تحت تعلیم شیخ حسین ناطقی پسرعموی پدرش قرار بگیرد و این استاد بزرگ تعزیه و شاعر توانمند مزینانی که جزء اولین نگارنده های نسخه تعزیه در مزینان بود وقتی ذوق و شوق شاگردش را دید به تمرین نقش حر و پسرش با او پرداخت و این نوجوان خوش ذوق را مناسب ترین جایگزین برای خود می دانست و نقش پسر حر را به او سپرد.

حاج حسن که تا اواخر عمر استادش او را در تعزیه خوانی همراهی می کرد با درخواست شیخ حسین ؛ نقش حربن یزید ریاحی را برعهده گرفت و با آدابی خاص آن را ایفا می کرد.صحنه ی توبه ی حر و حضور او در خدمت امام حسین(ع) یکی از تأثیر گزارترین بخش نسخه ی حر در تعزیه مزینان است که حاج حسن با آدابی زیبا و بدون تملق و ریا آن را اجرا می کرد به طوری که وقتی به نزد امام برای توبه مشرف می شد،حس و حال او  دگرگون شده و با حالی زار و خلوص دل توبه می کرد و اشک ریزان و گریه کنان این قسمت نسخه را ارائه می کرد به گونه ای که حاضرین در عاشورای مزینان نیز با اشک و ناله با وی همراه می شدند .

عبدالحسین کارگری یکی از بازیگران و اساتید نمایش شهرستان سبزوارکه چندین بار برای شرکت در مراسم تعزیه خوانی روز عاشورا به مزینان سفرکرده معتقد است :« حاج حسن هنرمندی بی نظیر در اجرای نقش حر بود و به یقین او هنر نمایش را به خوبی می شناخت» وی همچنین از بداهه گویی این ذاکر اهلبیت(علیهم السلام) تعریف می کند و می گوید:« در قسمتی از نقش متوجه شدم که او در لحظه، شعری سرود و با هنرمندی خاصی اجرا کرد.»

این آداب و شیوه تعزیه خوانی حاج حسن ناطقی تا زمانی که نسخه را به فرزند خود محمدرضا واگذار کرد ادامه داشت .

حاج حسن ناطقی به خاطر علاقه مندی بیش از وصفش به حضرت اباعبداالله(ع) از روز سوم ماه محرم تا روز تاسوعا در تکیه حاجی خان یا همان تکیه بالا نقش های مختلفی را در تعزیه خوانی اجرا می کرد که می توان به زن مصیب،مسلم ابن عقیل و ... اشاره کرد.

یکی از معجزه هایی که در زمان ایفای نقش حر برای وی رخ داد این بود که« چند روز مانده به عاشورای حسینی ،این پیرغلام امام حسین (ع) سکته کرده و قادر به حرف زدن نبوده و تا صبح عاشورا از این ماجرا ناراحت و نگران مجلس بود ،در اولین لحظات صبح ؛ شیخ حسین ناطقی به او می گوید لباس پوشیده و سوار بر اسب شود ولی وی به دلیل مشکل حرف زدن امتناع می کند اما با اسرار استادش،لباس بر تن کرده و آماده سوار شدن بر اسب می شود و همان لحظه که پا در رکاب گذاشته از سیدالشهدا با یک یاحسین(ع) مدد می جوید و ارباب هم جواب این نوکر خود را می دهد و نطق وی گویا می گردد و طوری به خواندن نسخه می پردازد که باعث شگفتی همه مردم می شود .»

حاج حسن تا سال 1365 خود به تنهائی به خواندن نسخه حر در روز عاشورا مشغول بود و حدود نیم قرن تعزیه خوان عاشورای مزینان بود ولی از این سال به بعد کاری که شیخ حسین ناطقی برای وی انجام داد او نیز در حق فرزندش ایفا کرد و پسر خود محمد رضا ناطقی را تا مدتی در اجرای نقش حر همراهی می کرد و از سال ١٣٧١تا بدرود حیاتش که در سال ١٣٧٤اتفاق افتاد به نظاره هنرنمایی فرزندش در اجرای نقش حربن یزید ریاحی نشست و سرانجام در سن ٧٤سالگی در اثر سکته قلبی به دیار باقی شتافت تا از شفاعت مولا و مقتدایش امام حسین(ع) بهره مند شود.

به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۱
خرداد
۹۵

دهم خرداد مصادف است با بیستمین سالگرد درگذشت پاسدار اسلام شادروان حاج محمدعلی خضایی فرمزینانی مردی که از آغازین روزهای انقلاب در صف مبارزان قرار گرفت و با تشکیل کمیته ی انقلاب اسلامی لباس سبز پاسداری پوشید و در خدمت نظام مقدس جمهوری اسلامی از هیچ تلاشی دریغ نکرد.

مرحوم حاج محمدعلی خضایی فرمزینانی فرزند غلامرضا سال 1314 در دیارتاریخی مزینان متولد شد و تحصیلاتش را تا مقطع پایان دوره سوم راهنمایی (سیکل) ادامه داد و با پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت کمیته ی انقلاب شهرستان سبزوار در آمد و برای همیشه دراین شهر ساکن شد.

وی علاقه ی خاصی به تعزیه خوانی داشت و مدتی نیز در عاشورای مزینان نقش عابس را اجرا کرد.

با شروع حرکت خروشان مردم ایران علیه رژیم ستمشاهی ؛ حاج محمدعلی که در مزینان ساکن بود همراه با چند نفر از جوانان مزینانی در انجمن اسلامی به فعالیت پرداخت و در سازماندهی راهپیمایی های ضد رژیم نقش ویژه ای ایفا کرد.

پس از تشکیل کمیته انقلاب اسلامی او از نخستین کسانی بود که به خدمت این نهاد انقلابی در آمد و مدت بیست سال در کمیته و سپس با ادغام شهربانی ، ژاندارمری و کمیته و تولد نیروی انتظامی با درجه ستوانی در این نیرو به فعالیت پرداخت و سرانجام در دهم خرداد 1375 رخ در نقاب خاک کشید و به دیار باقی شتافت. یاد و نامش همیشه گرامی باد.

به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۱
خرداد
۹۵

مرحوم اکبر مزینانی فرزند شکرالله استاد آهنگر مزینان و دایی خیّر نیکوکار حاج عباسعلی خسروی شاد ؛ انسان پاک سرشت و مؤمنی بود که با وجود مشکل جسمی از نظر قدرت تکلم و شنوایی ،سال ها در عاشورای مزینان خادم صدیق سید الشهدا(ع) بود و با کوزه ای دردست به شرکت کنندگان در این مراسم خدمت می کرد.

به گزارش شاهدان کویر مزینان ؛این پیرروشن ضمیر که در شغل کفاشی در تهران با عرق جبین و کدیمین معاش خود را تأمین می کرد عاقبت در سال 1374 رخ در نقاب خاک کشید و به دیار باقی شتافت. شاهدان کویرمزینان ضمن تشکر از دختر این پیرغلام اهلبیت (علیهم السلام) از درگاه خداوند متعال برای آن مرحوم غفران و رحمت واسعه مسئلت می نماید و ازهمشهریان عزیز مزینانی درخواست می نماید در معرفی این پیرغلامان یاری رسان ماباشند .تاریخ عکس این سقا مربوط به سال 1330 می باشد.

به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۲
خرداد
۹۵

سخن از پیرغلام اهلبیت (علیهم السلام) پیشکسوت مداحان هیئت علی اکبری مزینان؛ حاج اکبر ملاست. مردی که علی رغم نداشتن تحصیلات مدرسه ای ، سخت ترین نسخه های شبیه خوانی و نوحه ها را می خواند و در مجالس، روضه خوان شهدای کربلاست. نوحه ی معروف او که همیشه در بازار مزینان قبل از رسیدن دسته ی زنجیر زن علی اکبری با آوای خاصی زمزمه می کرد:« رفتم که آبی آورم ، بهر یتمان در حرم ، فرقم دوتا شد دستم جداشد» را همه به یاد دارند.

حاج اکبر مزینانی (ملایی) ذاکر و نوحه خوان با سابقه ی هیئت علی اکبری در سال 1312 در مزینان به دنیا آمد دست تقدیر موجب شد تا او در 8 ماهگی از پدر جدا شود و از همان کودکی کمک تأمین معاش مادر و خواهرش باشد .

او که نتوانست همانند هم سن و سال هایش در مدرسه حاضر شود اما به خاطراستعداد فراوانش و با علاقه مندی به تعزیه و نوحه خوانی عزم خود را جزم کرد تا شبیه خوان عاشورای مزینان باشد و همین اتفاق هم افتاد و بزرگان تعزیه نقش ام لیلا را به او سپردند و تا سال 1392 ایفاگر این نقش بود و پس از آن با افتخار این میدان را  به نوه اش سپرد.

این ذاکر اهلبیت در سن پنجاه سالگی با حضور در جلسات قرآنی پایگاه بسیج شهدای مزینان روخوانی و روانخوانی قرآن کریم را نیز فرا گرفت و در مناسبت های مختلف به قرائت آیات این کتاب آسمانی پرداخت.

حاج اکبرسال 1365 همراه با جمعی از بسیجیان مزینان به سپاهیان حضرت محمدرسول الله(ص) پیوست و با حضور در جبهه های جنوب و سازماندهی شدن در گردان محمدرسول الله(ص) به عنوان تک تیرانداز در عملیات کربلای 5شرکت کرد .

فرزندان وی به خصوص حاج علی و حاج حسن معروف به بشیره و یا بشیری در نوحه خوانی راه و روش پدر را در پیش گرفته اند و حاج حبیب الله نیز گاه در عاشورای دوم مزینان نقش ام لیلا را اجرا می کند. آرزوی سلامتی برای این پیرغلام اباعبدالله (ع) و فرزندان ولایی او از خداوند متعال خواستاریم.

  • علی مزینانی
۲۷
ارديبهشت
۹۵


  خواجوی ها درمزینان که بعدها به شمشیری معروف شدند یکی از خاندان هنرمند تعزیه خوان قدیمی این خطه محسوب می شوند که ما آن ها را به عنوان مخالف خوانان می شناسیم اما این خانواده قبل از آن که مخالف خوان باشند مداح و ذاکر اهلبیت و تعزیه خوان بزرگی هستند که همیشه برتارک هنر تعزیه خوانی مزینان می درخشند در میان این خانواده بزرگ، هستند افرادی که موافق خوانی می کنند و ما از آن بی اطلاع هستیم هرچند چه مخالف و یا موافق خوانِ تعزیه ؛ همه عاشق و خادم سید و سالارشهیدان می باشند که در این راه از هیچ مجاهدتی دریغ نمی کنند.

یکی از تعزیه خوانان بزرگ مزینان که همیشه صدای محزونش در یاد اسلاف ما به یادگار مانده مرحوم حسین آقاعبدالله خواجوی برادرکهترمرحوم محمدشمشیری است که سال۱۲۹۷در مزینان متولد شد و از نوجوانی وارد عرصه ی مداحی و شبیه خوانی شد و با نوایی حزن آور در روز عاشورا نقش های حضرت قاسم (ع) وفاطمه صغری(س) را اجرا می کرد.

این تعزیه خوان صاحب سبک مزینان  درسال۱۳۵۴به دلیل بیماری سرطان دارفانی را وداع گفت ودربهشت علی(ع)آرام گرفت و بعد ازفوت وی چون فرزندانش ازسن وسال کمی برخودداربودند این نقش به مرحوم احمدصدیقی سپرده شد.او نیز بعد از مدتی  نقش قاسم(ع) را به شهید محمد مزینانی(روس) واگذار کرد.

با اعزام شهید محمد به جبهه های حق علیه باطل و با توجه به اینکه حسن آقای مزینانی پسرارشدمرحوم حسینِ آقاعبدالله به سن و سالی رسیده بود که می توانست نقش حضرت قاسم(ع) و فاطمه صغری(س) را اجرا نماید این دو نسخه به او سپرده شد.

مرحوم احمدصدیقی/ ایفاگر نقش حضرت قاسم(ع)دهه ی پنجاه

حسن که به شغل شریف معلمی مشغول شد و در مزینان نیز مدتی با عضویت در شورای اسلامی برای آبادانی و عمرانی این دیارتاریخی تلاش بسیاری کرد دربین مردم به عنوان حسن شورا شناخته شد؛اوهم مانند مرحوم پدرش با صدایی حزین نقش حضرت قاسم را تاسال ۱۳۸۷ ادامه داد و پس از آن این میدان را در اختیار فرزندش حسین قرار داد.

حسن مزینانی (شورا)ایفاگر نقش حضرت قاسم(ع) دهه ی شصت و هفتاد

در کارنامه تعزیه خوانی حسن آقای مزینانی خواجوی نقش هایی همچون هانی و قاضی القضات درمجلس مسلم(ع)،بشیردرمجلس اربعین،امام حسن (ع)درمجلس امام علی(ع)،امام حسین(ع) درمجلس امام حسن(ع)،اباصلت درمجلس امام رضا(ع)، ثبت شده و هم چنان این هنر ادامه دارد.

وی که خود یکی از مداحان و ذاکران آل الله(علیهم السلام) است عضو اصلی هیأت امناء هیأت متحده حسینی نیز می باشد که در بازسازی هیأت و هم چنین اداره ی آن خدمات فراوانی ارائه کرده است.

حسین مزینانی / ایفاگر نقش حضرت قاسم (ع) در حال حاضر

حسن مزینانی خواجوی

  • علی مزینانی
۲۴
ارديبهشت
۹۵

 

می گوید : «در بعضی شهرها، تعزیه خوان ها برای امرار معاش نقش اجرا می کنند اما تعزیه خوان مزینانی از این راه هیچ در آمدی ندارد و برای دلش می خواند.»

معتقد است؛«همین که نقش ابوالفضل(ع) را بخوانم کافی نیست باید در باره ی شخصیت او و نقشم مطالعه کنم؛ تعزیه خوان ها باید دورهم بنشینند و تبادل اطلاعات کنند.»

افتخار می کند؛«باغرور می گویم نوکر قمر بنی هاشم(ع) هستم!»

این ها نظرات و اعتقادات یک تعزیه خوان پیشکسوت و خوش فکر مزینانی است؛ هنرمندی که از نوجوانی به طور جدی وارد عرصه ی تعزیه خوانی شده و از 19 سالگی با ایفای نقش ماه منیر بنی هاشم(ع) در عاشورای مزینان هنر و توانایی خود را در این عرصه به نمایش گذاشته است و در این مسیر همت و غیرت را لازمه ی نقش خود می داند و برای شناخت مولا و مقتدایش نام هر کتابی را که شنیده به دست آورده و خوانده است. حتی گاهی روضه خوان ها و روحانیون و مداحان طراز اول از اطلاعات شگفت آور او متعجب شده و از دانستنی هایش بهره مند شده اند.

سخن از استاد کربلایی رضا محمدی مزینان است که خانواده ی مداح و ذاکر اهل بیت علیهم السلام و تعزیه خوان محمدی در اول شهریور 1342 به شکرانه ی تولدش نام نامی ولی نعمت خراسان را برایش انتخاب کردند و پدرش مرحوم کربلایی عبدالله محمدی عباس خوان معروف مزینان خود در گوش او اذان و اقامه گفت.

رضا در کنار تحصیل و فراگرفتن دروس آموزش و پرورش که تا مقطع دیپلم متوسطه ادامه پیدا کرد به حفظ ابیات یکی از سخت ترین و طولانی ترین نسخه های تعزیه پرداخت :«اولین تعزیه خوانی هستم که تمامی نسخه را از حفظ می خوانم»

او در حضور تعزیه خوانان صاحب نام مزینانی همانند؛ مرحوم شمشیری بزرگ، عباسعلی و محمدصدیقی و حسین ملاحسن و حاج حسن ناطقی و.. چنان هنرنمایی کرد که امام خوان مزینان روی به کربلایی عبدالله کرد و گفت:«دیگر هیچ غم و غصه ای نداشته باش که این پسر بعد از تو راهت را ادامه خواهد داد»

- سال 1362 در جبهه حضور داشتم و برای مراسم تاسوعا و عاشورا به مرخصی آمدم. پدرم بعد از بیست و اندی سال تعزیه خوانی آن هم نقش باصلابت قمربنی هاشم(ع) می خواست برای خودش جانشینی تعیین کند.آن شب برادرها کنار پدر نشستیم و هریک چندبیتی خواندیم و صبح مرحوم مادرم گفت:«لباس عباس را برتن رضا کنید» .می توانم به جرأت قسم یاد کنم از آن روز تا حالا این لباس مقدس را بدون غسل و وضو نپوشیده ام.

 

رضای جوان بدون هیچ ترس و واهمه ای سوار براسب شد و در کنار پدر شروع به خواندن نقش ابوالفضل(ع) کرد و کربلایی عبدالله وقتی مهارت او را دید در حالی که از خوشحالی بغض گلویش را می فشرد و اشک در چشمانش حلقه زده بود در کنار موافق خوانان قرار گرفت و به تماشای هنرنمایی پسرش در میدان پرداخت. البته او پیش از این رضایش را در هفت هشت سالگی که نقش سکینه (س) را می خواند و یا در عاشورای دوم نقش حر و قاسم (ع) را اجرا کرده محک زده اما این بار سرنوشت برای پسرش طور دیگری رقم خورده بود و او نقشی را برعهده گرفته که نیمی از تعزیه ی روز عاشوراست و به تنهایی خود یک مجلس مجزا و بزرگ شبیه خوانی است. چیزی که موجب حیرت و شگفتی شرکت کنندگان در این مراسم شده بود اجرای نقش بدون نسخه و از حفظ خواندن این جوان جسور و هنرمند بود کاری که او سال هاست ادامه می دهد و هربار که مطلب تازه ای را می بیند استادانه در نقش روز عاشورا پیاده می کند.

کربلایی رضا محمدی پس از سال ها ایفای نقش قمربنی هاشم (ع) مزد عزاداری خود را در سال 1388 با تشرف به صحن و سرای ابا عبدالله الحسین(ع) و حضرت ابوالفضل(ع) دریافت کرد.

- این قدر در حرم آقایم گریه کردم که بسیاری از همراهانم تصور می کردند مریضم و آمده ام از مولا شفا بگیرم. به آن ها گفتم:« هیچ دردی ندارم بلکه 45 سال آرزوی چنین روزی را داشتم»

این تعزیه خوان مزینانی که مدت 20سال در شرکت های خارجی از جمله توتال فرانسه مشغول به کار بوده با دریافت مدرک کارشناسی ادبیات از دانشگاه آزاد اسلامی و فراگیری زبان انگلیسی نقش مترجم برای مقامات عالی رتبه این شرکت ها را نیز برعهده داشت و به سواد و فراگیری علوم توسط فرزندانش که اکنون از مدارج عالیه دانشگاهی برخوردارند اهمیت فراوانی قائل است و از اینکه دو داماد وی محمدرضا محمدی و ابوالفضل غنی آبادی دارای مدرک مهندسی هستند خدا را شاکر است. او با همین نگاه تعصب خاصی به مزینان و مزینانی دارد و دلش می خواهد هرجا نامی از این دیار تاریخی برده شود به قول امروزی ها با کلاس باشد.

یکی از دلایل ماندگاری تعزیه موروثی بودن نقش ها و مسئولیتی است که افراد در این هنر آیینی به خصوص عاشورای مزینان بر عهده دارند و سینه به سینه و نسل به نسل این هنر در خانواده ها می چرخد تا هچنان باقی و پویا بماند و اکنون خلف صالح کربلایی رضا یعنی محمد محمدی با اجرای بسیار ارزنده و جالبی که در عاشورای 1401 داشت نشان داد که جانشین بسیار خوبی برای پدرش خواهد بود.

حاج رضا در شعر و شاعری هم دستی برآتش دارد و صدها بیت در باره موضوعات مختلف مذهبی و فرهنگی و زادگاه خویش سروده است که به زودی در قالب کتاب و یا دیوان شعر تقدیم می نماید.

در ادامه شعری از این هنرمند تعزیه خوان مزینانی در وصف قمر بنی هاشم(ع) تقدیم می گردد.

 

تو کیستی که به وصفت زدند به سکه و زر
مقابلت صف دشمن همه شدند ابتر

قبله هست نشانت به صفحه رخسار
ستاده ای به مقابل چو حیدر کرار

به صدر زین فلک همچو ماه عالم گیر
ندیده لشکر اعدا چنین جوان دلیر

چه شوکت و چه غرور و چه هیبت و جاهی
عجب به ماه جمالت به صولت شاهی

مرا زخط و نشانت به حیرت آوردی
زعین لحن کلامت به عبرت آوردی

ندیده ام به مثالت رغیب پنجه درشت
مگر که قبضه شمشیر حیدراست در مشت

نشان تو را ز علی هست علی عمرانی
تمام لحن کلامت چو اوست قرآنی

مرا ز عالم صفین کنون به یاد آمد
چو شیر بچه جوانی سوی جهاد آمد

که بود حضرت عباس و شیر، شیر اوژن
طلب نموده دمادم ز لشکر دشمن

سلام من به ابالفضل به زاده ی حیدر
به تک سوار بنی هاشمی یل صفدر

 

تمامی خاندان محمدی علاقه خاصی به استاد بزرگ موسیقی اصیل ایرانی، مرد حنجره طلایی اکبر گلپایگانی دارند و اغلب آنها به تقلید از استاد گلپا تصنیف ها و ترانه های او را در خلوت و تنهایی خود و یا مجالس و دورهمی های خانوادگی می خوانند و همین علاقه موجب شده که آقا رضا محمدی به مناسبت تولد این هنرمند خوش صدا شعری بگوید که تقدیم می شود:

در وصف صدایت همه جا کم سخنی نیست
حیرت زده ام بین لب وحنجره ات چیست

آن دم که به آواز در آری زلب اشعار
الحق که این صوت ز نای تو الهی ست

زیر و بم هر قطعه که آید ز کلامت
مخلوق هنر داده به هر زیر و بمت بیست

از حضرت حافظ و یا سعدی شیراز
هر شاعر و هر شعر به آوای تو عالیست

آنجا که نه می مونده نه مستی تو بخواندی
تا شام ابد بر لب عشاق تو جاریست

هردم ز نوایت هوس میکده کردم
هر چند که پیمانه پر و جز شرری نیست

تحریر بزن ساغر و ساقی به لب آور
آواز از آن حنجره ای کن که طلائیست

بشکسته اگر چرخ دل همچو بلورت
جاوید صدای تو و کی نام تو فانیست

نازم به خدایی که بتو صوت چنین داد
همتای تو چون اکبر گلپا دگری نیست

هر جا همه دم ورد زبان است به مزینان
گلپا یکی بود و یکی در همه گیتی ست

 

  • علی مزینانی
۱۱
ارديبهشت
۹۵

دیار تاریخی مزینان که وجه تسمیه اش را زادگاه دانشمندان و اندیشمندان خوانده اند در سال 1333 شمسی شاهد تولد نوزادی در خانواده مذهبی شریفی مزینانی بود؛ پدرش مرحوم کربلایی حبیب الله  انسانی اخلاق مدار و مردم دار ومادرش مرحومه حاجیه خانم فاطمه بانویی زحمتکش و پرتلاش که سعی می کردند  فرزندانشان تحصیل نمایند و با همین نگاه این نوزاد پسر که نام مبارک محمد را برای او انتخاب کرده بودند در همان اوان کودکی به مکتب خانه مرحوم آخوند ، ملاحسن معلمی معروف به حاجی پیغمبر فرستادند و محمد هم  جزو شاگردان انگشت شماری بود که توانست در طی یک دوره تابستانی در مکتب خانه مفتخر به قرائت کامل قرآن کریم شود .

وی پس ازاتمام دوره ی شش ساله ابتدایی به کسب دروس حوزوی در مدرسه ی علمیه شریعتمدار مزینان و کسب فیض از محضرفقیه عالیقدر حاج شیخ قربانعلی شریعتی (ره) پرداخت و پس ازسه سال تحصیل همراه با چند نفر از طلاب مزینانی  برای ادامه ی تحصیل راهی مشهد مقدس گردید و در مدرسه دو درب مشهد به کسب علوم دینی مشغول شد و با تشویق معلم شهید انقلاب دکترعلی شریعتی برای تحصیل در آموزش و پرورش عازم تهران شد و درمدرسه عالی شهید مطهری(سپهسالارسابق)طی شش سال موفق به کسب دیپلم  ادبیات گردید .

استاد محمد شریفی  پس از پیروزی انقلاب اسلامی به زادگاه خویش برگشت و در سال ۶۱ واردسنگرمقدس تعلیم وتربیت درآموزش وپرورش شد وپس از ۲۲سال مدیریت در دبستان شیخ قربانعلی شریعتی وشهدای غنی آ باد و ۵ سال معاونت در دبستان شهدای کلاته مزینان نایل به بازنشستگی شده و درکناراین امرمقدس درخدمت رسانی به مردم اعم از۱۲سال حضور در شورای اسلامی، شورای حل اختلاف و عضویت در هیئت امنا مسجدجامع مزینان حضور فعال داشته و در اغلب برنامه های مذهبی و فرهنگی نقش ویژه ای ایفا کرده است . وی که در برگزاری و کارگردانی تعزیه مزینان همیشه یکی از ارکان اصالی این مراسم می باشد پس از فوت استاد محمدعلی فصیحی ، معین البکاء و کارگردان اصلی عاشورای مزینان شد و الحق جانشین خلف این مرد بزرگ نام گرفته است.

این فرزند ادیب و فرهنگی مزینان که از تبحر خاصی در سخنوری برخوردار است ، مجری گری در اعیاد بزرگ  شعبان و مراسم بزرگداشت 29 خرداد سالروز عروج فرزند شایسته کویر دکترعلی مزینانی شریعتی ودعوت از شخصیتهای بزرگ سیاسی اعم از وزرا، مشاورین و معاونین ریاست جمهوری و اساتید و صاحب نظران بزرگ به مزینان را در کارنامه ی کاری خود دارد که آبرو و عزت مزینان و مزینانی بزرگترین آرزو و هدف وی می باشد و در این راه از هیچ خدمتی دریغ نورزیده است.

 مرحوم کربلایی حبیب الله مزینانی پدر معلم مزینان محمدشریفی

معلم مزینان در کنار دکتر احسان شریعتی مزینانی

به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan


  • علی مزینانی
۰۲
ارديبهشت
۹۵

حبیب حسین علی ؛ این نامی است که مزینانی ها پیرغلام و ذاکر اهل بیت علیهم اسلام حاج حبیب الله مزینانی را به این نام می شناسند. تعزیه خوانی از تبار هنرمندان و خادمان واقعی حضرت ابوالفضل العباس(ع) مزینان که حدود نیم قرن علاوه براجرای نقش مخالف خوانی، در هیئات مذهبی به ذکر نوحه خوانی و مصیبت آل الله می پرداخت و عاقبت مزدش را در جوار بارگاه اربابش حضرت حسین بن علی (ع) دریافت کرد.

در شناسنامه ی حاج حبیب الله مزینانی ثبت شده است که او در اول فروردین 1334 در دارالعارفین مزینان پا به عرصه ی وجود گذاشت. عشق و ارادتش به خاندان نبوت و امامت از همان کودکی در دامان پدر و مادری زحمتکش و ولایتی شکل گرفت و هنوز 16 سال بیشتر از عمر پر برکتش نگذشته بود که طبع خود را در تعزیه خوانی آزمود و چون صدایش از آهنگ خاصی برخوردار بود بیشتر شوق اجرای نقش مخالف خوانان را داشت و پس از فوت پدر تمامی ارثیه ای که به او تعلق گرفت برای برگزاری تعزیه خوانی در دهه ی دوم هزینه و وقف کرد.

 حاج حبیب الله در اصل بنیانگذار دهه ی دوم عاشورا که در بین مزینانی های قدیم معروف به عاشورای بچه هاست می باشد و همت والای او بود که این دهه، شکل خاصی به خود گرفت و اکنون به صورت منظم در روز بیستم محرم برگزار می شود.

این تعزیه خوان صاحب نام مزینان پس از سال ها که در دهه ی دوم نقش شمر را ایفا می کرد ، با فوت مرحوم آقا مندلی خان(محمدعلی) مزینانی اجرای نقش عمر سعد را در عاشورای مزینان برعهده گرفت و بیش از دو دهه این نقش را اجرا کرد.

ذاکر اهل بیت حاج حبیب الله مزینانی علاقه ی ویژه ای به حضور در هیئت داشت و در ایام محرم  به خصوص دهه ی اول و دوم در سه هیئت حسینی ، ابوالفضلی و علی اکبری مزینان فعالیت می کرد اما بیشترین حضورش در هیئت ابوالفضلی بود و علاوه بر نوحه خوانی در این هیئت ، گاه در امور مالی و تأمین مخارج جاری آن مشارکت داشت.

کربلایی حبیب الله ، در تهران نیز همراه با مداح پیشکسوت قربانعلی عسکری و مرحوم حاج عباس رضایی فر در هیئت مداحان شرکت می نمود و در آن جا نیز به ذکر نوحه و مصیبت می پرداخت.

وی عاشق خدمت به مزینان و مزینانی بود و امکان نداشت کسی از همشهریانش برای رفع مشکلی به او مراجعه کند و نا امید برگردد هرگاه مصیبتی برای یکی از شهروندان ؛ حتی همشهریان روستاهای مجاور مزینان رخ می داد او اولین کسی بود که برای عرض تسلیت حاضر می شد .

سرانجام این پیر غلام اهل بیت در هشتم خرداد 1391پس از چند بار تشرف به کربلای معلی مزد عزاداری هایش را از مولایش دریافت کرد و در آخرین سفرش که همزمان با حرکت امام حسین (ع) و یارانش از مکه به سوی کربلا بود در جوار بارگاه ملکوتی فرزند زهرا (س) ودر سن 57 سالگی جان به جانان سپرد و پیکر مطهرش پس از بازگشت به میهن و تشییع کم نظیر در تهران و بهمن آباد و مزینان در روز میلاد امام علی (ع) و روز پدر در بهشت علی (ع) زادگاهش به خاک سپرده شد.

بعد از عروج این تعزیه خوان و خادم اباعبدالله(ع) فرزند برومندش مهدی راه او را ادامه می دهد و با ایفای نقش ابن سعد در عاشورای مزینان یاد پدر بزرگوارش را برای مخاطبان زنده می کند.

به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۳
اسفند
۹۴

کسی در مزینان و منطقه داورزن نیست که خاندان بزرگ محمدی را نشناسد ؛ خاندانی که ره به کاظمین می برند و جد آنان عبدالوهاب که روزگاری از تجار کاظمین عراق بود و به مشهد رفت و آمد داشت در مزینان متوطن می شود و زندگی تازه ای را در این دیار تاریخی آغاز می کند و فرزندانش هریک از ذاکران اهلبیت عصمت و طهارت و تعزیه خوانان عاشورای مزینان می شوند. آن ها ابتدا نقش مخالف خوان را بر می گزینند تا اینکه مرحوم رحمت الله محمدی در سال 1324 در خواب می بیند که لباس سبز برتن کرده و در هیبت قمر بنی هاشم(ع) ایفای نقش می کند از این زمان او نقش شمر را به مرحوم محمدشمشیری می سپارد و بعد از مرحوم ملاحسن حبیب به مدت سه سال عباس خوان عاشورای مزینان می شود و بعد از او برادر زاده اش مرحوم کربلایی عبدالله محمدی این نقش را برعهده می گیرد و به مدت 37 سال در این لباس خادمی آل الله را می نماید...

پیرغلام اهلبیت علیهم السلام ؛ مرحوم کربلایی عبدالله فرزند کربلایی علی اصغر محمدی مزینان درسال 1297 هجری شمسی در خانواده ای که ارادتی خاص به صاحب ولایت حضرت امیر مومنان علی (ع)داشته و دارند و در دارالعارفین مزینان دیده به جهان گشود. چهارسال بیشتر نداشت که از نعمت داشتن مادر محروم شد و تا پایان عمر با برکتش از او به نیکی باد می کرد.

عبدالله ، در سال1317همزمان با حضور متفقین در ایران و جنگ جهانی دوم به خدمت سربازی در پادگان عشرت آباد مشغول شد و بعد از خدمت سربازی برای زیارت عتبات عالیات عازم کربلای معلی و نجف اشرف گردید و از این تاریخ او به عنوان کربلایی عبدالله در مزینان شناخته شد.

صدای رسا و تبحر خاص او در اسب سواری و میدان داری موجب شد تا بعد از عمویش مرحوم رحمت الله محمدی در سال 1327 به عنوان ایفاگر نقش حضرت عباس در مزینان انتخاب شود و علاوه بر تعزیه خوانی در تاسوعا و عاشورا، در مجالس عزاداری نیز به مداحی و نوحه خوانی بپردازد.

وقتی مرحوم حاج علی اصغر محمدی پدر کربلایی عبدالله ؛ علاقه فرزند خود را به تعزیه خوانی دید در همان سال اول که او شروع به خواندن کرد  دو اسب برای روز عاشورا در نظر گرفت و اولین اباالفضل خوانیِ وی مورد توجه بسیاری از مردم قرار گرفت.

این خادم قمر بنی هاشم (ع)در کنار مرحوم برادرش حاج محمد حسین محمدی و ملا ابراهیم طالبی مداحی ومرثیه خوانی را ادامه داد و تا سال 1364 علی رغم توانایی در ادامه ایفای نقش حضرت ابوالفضل (ع) آن را به فرزند کوچکش کربلایی رضا محمدی که از سال 60 در عاشورای دهه ی دوم به اجرای نقش می پرداخت و از تبحر خاصی در ایفای نقش حضرت عباس برخوردار است واگذار کرد و با خاطری آسوده از اینکه بعد از او راهش به شایستگی ادامه دارد در سال 1372هجری شمسی به رحمت ایزدی پیوست.

مرحوم کربلایی عبدالله به این شعر منسوب به ناصر الدین شاه علاقه ی بسیار داشت  و اغلب در مجالس سوگواری آن را زمزمه می کرد و به خاطر همین علاقمندی، فرزندش کربلایی حسین محمدی شاعر و ذاکر اهل بیت علیهم السلام هر سال در شب عاشورا آن را به سبک نوحه به یاد پدر به پیشگاه آقا اباعبدالله(ع) تقدیم می دارد:

عشق بازی کار هر شیاد نیست

این شکار دام هر صیاد نیست...

مرحوم کربلایی عبدالله محمدی 1317خدمت سربازی

دهه ی پنجاه

دهه ی شصت

 دهه ی هفتاد

کربلایی رضا محمدی مزینان

  • علی مزینانی
۱۲
اسفند
۹۴

آنچه که در  سجلد حاج مهدی نشان می دهد این است که این فرزند مزینان در یکی از روزهای سرد زمستان 1355 و در مشهد مقدس پا به عرصه ی وجود گذاشت. پدرش محمدصادق خصالی با آن که در ژاندارمری خدمت می کرد اما دل پرخونی از رژیم پهلوی داشت و در همان دهه ی پنجاه به صف انقلابیون پیوست و مخفیانه علیه رژیم فعالیت می کرد.

مهدی که جدش مرحوم شیخ غلامرضا و عمویش ابوشهیدین شیخ اسماعیل  و اجدادش مرحوم شیخ تقی و شیخ کاظم از واقفین  مزینان بودند راه اسلاف خویش را انتخاب کرده و بعد از اتمام دوره ی متوسطه وارد حوزه علمیه شد و با آن که مدتی از تحصیلش نگذشته بود به عنوان امام جماعت زندان وکیل آباد و مدارس مشهد مقدس برگزیده شد.

سال 1375مصادف شد با هجرت این طلبه ی جوان به ام القراء جمهوری اسلامی و به محض ورود به تهران در اداره عقیدتی سیاسی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی به عنوان کارمند استخدام شد. اما او که شب و روز نمی شناسد به خاطر قابلیت های فردی و شخصیتی در پست های مختلف دولتی و غیر دولتی فعالیت داشته که مهمترین آن ها عبارت است از؛1- عضو گروه گزینش کانون کارشناسان رسمی دادگستری از سال 1376 تا کنون 2- نماینده هیات چهار نفره در شورای حل اختلاف تهران از سال1384 الی 1388، 3-رییس هیات امنای هیات جان نثاران آل رسول(ص) از سال 1380 تا کنون 4- مدیریت آستان مقدس امامزاده محمد (ع) از سال 1388تا1390،5- نماینده ای اوقاف در آستان مقدس امامزاده پنج تن لویزان 6- دو دوره منتخب مردم محلات غرب تهران در شورایاری 7- عضو کمیسیون سلامت شورایاری

حاج مهدی خصالی مزینانی از سال 1386 به عنوان مدیر آستان مقدس امامزادگان واجب التکریم عینعلی و زینعلی (علیهم السلام)  که یکی از بزرگترین بقاع متبرکه تهران می باشد مشغول خدمت گردید که تا کنون ادامه دارد. هیئت امناء این بقاع متبرکه شخصیت هایی همانند ( سردار رحیم صفوی-سردار محسن رفیقدوست - سردار مرتضی طلایی- حجت الاسلام آل هاشم - سردار اشتری - دکتر نامی - حجت الاسلام رسولی محلاتی - خانم دکتر لاله افتخاری) می باشند که با آرای 100درصدی این بزرگان؛  فرزند مزینان مدت 9 سال است مدیریت آستان را برعهده دارد.

وی در ابتدا با بهره گیری ازتجارب خود بزرگترین طرح جامع عمرانی را برای این آستان تهیه و به تصویب رساند که فاز یک آن از سال 1391 در حال اجرا می باشد.

حاج مهدی ، به علت توانایی و مدیریت قوی در سال 1390 به عنوان مدیر نمونه کشوری سازمان اوقاف و امور خیریه برگزیده شد  و همزمان مدیریت هیأت امنای آستان امامزاده داود واقع در غرب تهران که بزرگترین امامزاده کشور می باشد به این فرزند توانمند مزینانی محول گردید که  تا کنون با حفظ سمت مشغول خدمت می باشد

آن چه مسلم است اجرای طرح های بزرگ فرهنگی و عمرانی و تصویب طرح های جامع از تخصص های جناب خصالی می باشد و به خاطر تجارب مختلف ، در سال 1393از سوی سردارسرلشکر دکتر سید یحیی رحیم صفوی (دستیار و مشاور عالی مقام معظم رهبری) با حفظ سمت به عنوان مدیر اجرایی مجمع خیرین پونک تهران منصوب گردید.

مهدی خصالی علاوه برتحصیل در حوزه علمیه موفق به اخذ مدارک دانشگاهی در رشته های مختلف شده است که عبارت است از ؛کاردانی کامپیوتر،کارشناسی مدیریت و کارشناس ارشد روابط بین الملل.

وی دارای مقالات متعدد در زمینه بین الملل با تمرکز بر موضوع آل سعود است که در روزنامه های کثیر الانتشار منتشر شده و کتابی نیز با عنوان « آل سعود چرا؟ » تألیف کرده که در نوبت چاپ قرار گرفته است.

این خادم اهلبیت علیهم السلام و فرهیخته مزینانی علاقه وافری  به زادگاهش مزینان دارد و در مراسمی که هرساله پس از عاشورا به مدت چهار شب در مزینان  برگزار می شود و متولی آن پدربزرگوارش است ؛ میزبانی میهمانان سرور و سالار شهیدان (ع) را بر عهده می گیرد.

  • علی مزینانی
۰۲
اسفند
۹۴

هر موقع که او را می دیدی لبخندی برلب داشت و چیزی زیر لب زمزمه می کرد با آن که هیکلی تنومند داشت اما ورزیدگی خاصی در او می دیدی . شاید به خاطر همین آمادگی جسمی بود که ساعت ها در لباس شیر غرّان آن هم در عاشوراهای گرم و سوزان کویر می نشست تا در آخرین ساعت های تعزیه به میدان بیایید و یا نه عشق و ارادتش به اهلبیت علیهم السلام موجب می شد که او هیچ سختی و مشقتی را در این روز احساس نکند.

سخن از خادم آل الله مرحوم استاد عباس مزینانی است که ما مزینانی ها او را اوستا عباس حاجی می شناسیم مردی که در پنجم مرداد 1315 در مزینان به دنیا آمد و سال ها در عاشورای مزینان نقش شیر را اجرا می کرد اصلاً نسبش به کبل شیر می رسد که گویی این نقش را از اجداد خویش به ارث برده بود و اکنون نوه ی او راهش را ادامه می دهد.

اوستا عباس از همان سنین نوجوانی که دیگر سایه ی پدر را بر سرخود ندید راهی تهران شد و به شغل بنایی مشغول گردید و استاد زبر دستی در گچ کاری شد او که همانند برادران کوچکترش عاشق و ذاکر ائمه علیهم السلام بود سال ها به عنوان هیئت امنا در مهدیه ی مزینانی های مقیم تهران خدمت کرد و در اواخر عمر به علت علاقه ی وافر به زادگاهش ؛ در مزینان ساکن شد و گاه ادعیه های نماز جماعت را که اغلب آن ها را حفظ بود  قرائت می کرد.

سرانجام این پیرغلام اهلبیت علیهم السلام در شامگاه پنجشنبه بیست و نهم بهمن ماه94 دعوت حق را لبیک گفت و در گلزار بهشت علی (ع) برای همیشه آرام گرفت. روحش شاد و یاد و نامش گرامی باد.

  • علی مزینانی
۱۶
بهمن
۹۴

دهه ی پنجاهی ها  یادشان هست وقتی شمر وارد میدان قتلگاه می شد زن و مرد شرکت کننده در مراسم تعزیه خوانی عاشورا همه باصدای بلند لعنتش می کردند و ما بچه ها باورمان می شد که این شمر همان شمربن ذی الجوشن صحرای کربلاست و از ترس خودمان را پشت سرِ بزرگترها مخفی می کردیم تا چشم مان به او و همراهانش نیفتد ! چنان نقشش را اجرا می کرد که تا عصر عاشورا همه برمظلومیت حسین (ع) گریه می کردند او کسی نبود جز حاج محمد شمشیری. مرد گندمگونی که در میدان عاشورا شمر بود و در بیرون میدان ، انسان مهربانی که باز همین ما بچه های خردسال آن زمان به استقبالش می رفتیم و سلامش می کردیم و او با لبخندی که هرگز در تعزیه نشانی از آن بر روی چهره اش نبود به گرمی جواب می داد.

آخرین باری که او را دیدم در مسیر قبرستان مزینان و نزدیک پل چاپارخانه(چپر خنه) بود در حالی که کتش را روی دست انداخته بود یکی از پیرزن های همشهری ام گفت : حاج محمد امسال چه قدر خوب شبیه خواندی؟

مرحوم شمشیری خندید و گفت : چون امسال آخرین سال اجرای منه!

همین گونه هم شد و عکس شمر مزینان سال بعد روی نخل عاشورا قرار داشت و از آن سال خلف او مرحوم عبدالله شمشیری که انگار تمامی حرکات را از پدر به ارث برده بود همین نقش را برعهده گرفت .

عبدالله نیز دلی به وسعت دریا داشت و چهره ی مهربانش در میدان عاشورا شمر بود و در بیرون از میدان مردی آرام و متین با لبخندی همانند پدر. و پسر کو ندارد نشان از پدر...

در نوشته ای که محمد نوه ی  شمشیری برای شاهدان کویر مزینان ارسال کرده آمده است که حاج محمد شمشیری فرزند آقا عبدالله خواجوی یکی دیگر از خاندان صاحب نام مزینان ، در سال 1295 در این دیار تاریخی پا به عرصه ی وجود نهاد و بیش از سی سال ایفاگر نقش شمر بود.

نقل است که لقب شمشیری از زمانی به این خانواده رسید که مرحوم حاج محمدخواجوی؛ شمشیرش را به یکی از کولی هایی که برای کار به مزینان می آمدند سپرد تا آن را جلا بدهد و آن بنده ی خدا که نمی دانست اسم امانت دهنده را چی صدا بزند زمان تحویل او را شمشیری خطاب کرد. همین جریان عاملی شد تا خواجوی های تعزیه خوان در نزد مزینانی ها به شمشیری معروف شوند و حتی ساکنان خیابان شیوا(شهید داورزنی) در تهران قهوه خانه ی آن ها را که پاتوق مزینانی های جویای کار در پایتخت بود هنوزهم به نام قهوه خانه ی شمشیری به یاد داشته باشند.

حاج محمدشمشیری سرانجام در اثر بیماری کلیوی در تهران چشم از دنیا فرو بست و در گلزار بهشت علی (ع) مزینان برای همیشه آرام گرفت . مردم مزینان به پاس سال ها خدمت این پیر غلام اهلبیت علیهم السلام هرشب جمعه و در سحرگاه عاشورا برگرد مزارش جمع می شوند و صلوات و فاتحه نثارش می کنند .

عبدالله نیز در شناسنامه اش ثبت شده که در سال1330 هجری شمسی در دارالعارفین مزینان به دنیا آمد و در نوجوانی برای تأمین امرار معاش و کمک به پدر عازم تهران شد و بعداز گذشت یک دهه او که عاشق مزینان بود به زادگاهش بازگشت و با یکی از دختران سادات مرحوم میرزامحمود مزینانی ازدواج کرد و سال ها با کدیمین و عرق جبین کار کرد و با کارگری زندگی را گذراند. این خادم سید الشهدا(ع) که از همان نوجوانی همراه پدر در میدان عاشورا نقش آفرینی می کرد بعد ازدرگذشت شمشیری بزرگ این نقش را برعهده گرفت و در سال 1384 دعوت حق را لبیک گفت و در کنار مزار پدر به خاک سپرده شد.

اکنون علی پسر حاج محمد نقش استادی را برای برادر زاده اش محمد که نام جدش را به یادگار دارد ایفا می کند و متواضعانه نقش شمر را به او تقدیم داشته و خود در میدان، وی  را با اجرای گوشه هایی از نقش یاری می کند .

نشانی تلگرام شاهدان کویرمزینان: https://telegram.me/shahedanemazinan

 

  • علی مزینانی
۰۵
بهمن
۹۴

یادمان هست یاد مردی که هرگاه از مزینان و مزینانی سخن می گفت چنان شوری در مخاطب به خصوص مزینان زاده ها ایجاد می کرد که دوست داشتی همان لحظه فریاد بزنی که « من هم یک مزینانی ام»

مردی که پدر و اجداد بزرگوارش در کسوت معلمی موجب رشد سواد و اندیشه در کویر تاریخی مزینان شدند. معلم دلسوز و توانا مرحوم محمدعلی فصیحی که همانند پسر مزینان فرزند شایسته ی کویر دکتر علی مزینانی شریعتی سخنوری توانمند بود و در شب های عاشورایی مزینان  قیام امام حسین (ع) را به زیبایی تفسیر می کرد. او گرچه در حوزه ی علمیه درس نخواند اما حشر و نشر و تلمذش در نزد عالمان دین مانند مفسر قرآن علامه محمدتقی شریعتی وی را استادی زبردست و بادانش ساخته بود که اگر قدرش بر جامعه ی دانشگاهی شناخته می شد بی شک کرسی نشین بی بدیل این محافل بود.

امروز دوشنبه پنجم بهمن مصادف با ششمین سالروز هجرت معلم فرهیخته ، معین البکاء و کارگردان با دانش تعزیه مرحوم محمدعلی فصیحی مزینانی است و میدان قتلگاه عاشورای مزینان قریب به یک دهه است که از تعزیه گردانی این استاد والامقام محروم است چرا که او به رسم ادب در واپسین روزهای زندگی اش این نقش را به معلم زحمتکش و توانمند دیگری به نام محمد شریفی مزینانی سپرد و فرزندان برومندش که همگی اهل علم و ادب هستند بر خواسته ی پدر سرتعظیم فرود آوردند و خود در سنگری دیگر به یاری مزینان و مزینانی شتافتند .

شاهدان کویر مزینان ضمن گرامیداشت یاد فرزند ادیب مزینان استاد محمدعلی مزینانی افتخار دارد تا زندگی نوشت او را که به قلم محمد اسماعیل (مسعود ) فصیحی فرزند برومندش نگاشته شده است تقدیم روح پرفتوح او و پدربزرگوارش حاج محمود فصیحی که شاگردان بسیاری را پرورش داد تقدیم نماید.

«مهمترین ویژگی اش به اعتبار دوستدارنش آموزگاری اش بود و او این خصوصیت را از اجدادش به میراث داشت و چه چیزی مهمتر از این که کسی بتواند معلم خوبی باشد و این ویژگی را تا پایان عمر با خود همراه کند مرحوم حاجی محمدعلی فصیحی به اعتبار شناسنامه اش در ۲۵ تیر ماه ۱۳۱۰ و به تعبیر دکتر شریعتی در خانواده ای نیمه مالک نیمه عالم دیده به جهان  گشود.

در دوران کودکی اش کشور آبستن حوادث سیاسی واجتماعی خاصی بود که اثراتش را بتدریج بر زندگی مردم ایران می گذاشت. توسعه و ایجاد مدارس جدیدی که از سالهای پیش از تولد او آغاز شده بود پدرش را در جایگاه معلم و مدیر دبستان امیر شاهی مزینان نهاد و او نیز در جایگاه شاگردی تبعیت از پدر و کسب علم را بر خود واجب می شمرد .

سالهای تحصیلی محمدعلی  در مزینان و سبزوار فارغ از هیاهوی سیاسی روزگارش گذشت تا آنکه به اجباری (خدمت سربازی)فراخوانده شد سالهای ۳۰تا ۳۲ در تهران و خاطرات وقایعی که بر او گذشت روایتی خاص چون یک شاهد عینی را در سینه محفوظ داشت و حوادث و وقایع آن دوران و وجوه ممیزه اش را با دیگران در دوران خدمتش  با  گویش جذاب و شیرین معلمی اش هرازگاهی و به ضرورت  نقل می کرد.پایان خدمت و بازگشت اش به زادگاهش به توصیه پدر او را در کسوت معلمی همان مدرسه نهاد و پیشینه خانوادگی اش استعداد معلمی اش را بارور ساخت خصوصیت و خصلتی که تا پایان عمر ارمغان داشت.

این فرزند کویر خودش تعریف می کرد که :« پس از استخدام رسمی اش مجبور بود مسیر چند کیلومتری سربالایی مزینان به کمیز را با دوچرخه و گاهی پیاده طی کرده تا کودکان آن دیار را از نعمت سواد بهره مند سازد و در این مهم ذوقی بی بدیل داشت.» پدرش که مدیر و معلمی منضبط و تاحد زیادی سخت گیر و سخت کوش بود امور جاریه مزینان را به حد وسعش رتق و فتق می کردکه می توان به این موارد اشاره کرد؛ سرپرستی خانه های انصاف و تشکیل و تداوم هیات های مذهبی و مراسم سنتی تعزیه داری و شبیه خوانی در ایام محرم و صفر.

و پسر نیز در کنار پدر می آموخت و میدان داری می کرد. عشق و ارادتش به حسین (ع ) او را به خدمتی بی وقفه و بی ریا  که عرف و سنت و دیانت برایش تعریف کرده بودند فرا می خواند همزمانی اش با دیگر ارادتمندان سالار شهیدان ترکیبی همگون و خوش ساخت از تعزیه داران وشبیه خوانان فراهم کرده بود و او به یمن چنین ترکیبی و به همت بلند همقطارانش  مراسمی زبانزد از عاشورای مزینان را بر مزینانی ها و دیگرانی که آوازه آن را شنیده بودند کارگردانی و عرضه می کرد.وی این وظیفه را تا سالهای پایانی عمر بر خود فرض می داشت وحتی زمانی که در ابتدای میانسالی به واسطه خدمات ارزنده وصادقانه اش درحوزه  آموزش و پرورش به سبزوار به عنوان حسابدار و بعدها به عنوان رییس کارگزینی اداره و بازرس دانشسراهای پیش از انقلاب  و حسابرس فرمانداری و ادارات تابعه پس از انقلاب فراخوانده شد و نیز اقامت قریب به  سی ساله اش در مشهد او را لحظه ای از سودای خدمت به مزینان و هم ولایتی هایش و برگزاری مراسم محرم  فارغ نساخت.

استاد فصیحی در آموزه ها و سخنرانی‌هایش تاکید داشت که اندوخته و میراثی جز قناعت و صبر و صداقت به یادگار نخواهد گذاشت و بر انبوه شاگردانی که عاشقانه دوستش داشتند افتخار می کرد. مرحوم محمد علی فصیحی در پنجم بهمن ماه ۱۳۸۸در مشهد دیده از جهان فرو بست و در زادگاهش مزینان به خاک سپرده شد. در سالروز درگذشت آن معلم فرهیخته یادش را گرامی داشته و رحمت و مغفرت الهی را برایش آرزومندیم. »

استاد محمدتقی شریعتی مزینانی و مرحوم محمدعلی فصیحی

  • علی مزینانی
۰۴
بهمن
۹۴

عمو حسین را یادتان هست این پیر روشن ضمیر با آن قامت بلند بدون هیچ گونه ریایی سال ها خادم واقعی عاشورای مزینان بود.

صحبت از جسین حسن عباس است مردی که بیش از نیم قرن نخل مزینان را شبانه با فرزندان و بستگان و دیگر خادمان امام حسین (ع) آماده می کرد و صبح روز بعد پابه پای حمل کنندگان نخل تا مزار امام زادگان بهمن آباد می رفت و با صدای یا حسینش شور و حالی خاص به سوگواران اباعبدالله(ع) می بخشید.

عمو حسین کارش از اول محرم آغاز و تا روز دوازدهم ادامه داشت او برای شبیه خوانان اسب و شتر آماده می کرد و در روز تاسوعا به درب خانه ها مراجغه می کرد و پارچه های نخل را جمع آوری می کرد و شب تاصبح به تزئین نخل می پرداخت.

عصر عاشورا او افسار شتر حامل امام و علی اصغر  را می گرفت و دور میدان می چرخاند و شب پس از اتمام مراسم تعزیه خوانی باز او بود که نخل را به سمت جایگاهش هدایت می کرد.

این پیر غلام اهلبیت علیهم السلام صبح روز بعد پارجه های امانتی را به صاحبانش بر می گرداند و در دهه ی دوم بازهم به کمک عاشورائیان جوان می آمد و نخل آن ها را آماده می کرد .

هر گاه تعزیه ای در ماه محرم و یا صفر در مزینان اجرا می شد به یقین عموحسین یکی از دست اندرکاران این مراسم بود.مانیز به رسم قدردانی از این خادم عاشورایی که چند سالی است دیگر میدان قتلگاه مزینان او را به خود نمی بیند و عزیزان در خاک خفته اش صلوات می فرستیم. الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

  • علی مزینانی
۰۳
بهمن
۹۴

یادش بخیر با آن صدای رسا و دلسوزش هر موقع نقش امام (ع) را در میدان تعزیه خوانی مزینان اجرا می کرد ناخود آگاه اشک را از دیدگان هر بیننده و شنونده ای جاری می ساخت.

سخن از استاد حاج عباسعلی صدیقی است مردی که بیش از سه دهه ایفاگر نقش امام حسین (ع) در مراسم تعزیه خوانی روز عاشورا بود و پس از او آقا حمید پسر کوچکتر او راه پدر را ادامه داد و به راستی پسر کو ندارد نشان از پدر...

مرحوم صدیقی بزرگ نه تنها در عاشورا نقش امام را اجرا می کرد که در دیگر تعزیه خوانی ها به خصوص تعزیه ی بازار شام به خاطر تسلطش به زبان انگلیسی نقش خارجی را برعهده داشت و با سخنان شیرینش موجب گرمی مجلس می شد.

این تعزیه خوان صاحب سبک در اواخر دهه ی شصت نقش امام را به پسرش حمید که او نیز اکنون استاد زبردستی  در تعزیه خوانی است سپرد و بعد از چند سال دعوت حق را لبیک گفت و در کنار اجداد بزرگوارش در بهشت علی (ع) مزینان آرام گرفت.

خاندان صدیقی همگی در مزینان از جایگاه ویژه ای برخوردارند و در طول تاریخ تعزیه خوانی این دیار نقش به سزایی داشته و دارند. حفظ وسایل تعزیه خوانی توسط آق مندلی (آقا محمدعلی) صدیقی و ایفاگری نقش های علی اکبر ، وهب، قاسم و امام از جمله هنر نمایی این خاندان است.

  • علی مزینانی
۲۳
آبان
۹۴

یکی از سنت های فراموش شده در تاسوعای حسینی مراسم همخوانی و جمع آوری نذورات مردمی با عنوان عَلَم گردش است که سال های نه چندان دور جمعی از هیئتی های مزینان با علمی بردوش به درب خانه های مردم مراجعه می کردند و سردسته دعاهایی می کرد و آن ها یک صدا آمین می گفتند و بعد صاحب خانه نذری خود برای عاشورا را در بغچه ی آن ها خالی می کرد که بیشتر قند و چای و یا وجه نقدی بود.

هرچند این مراسم از یادها رفته اما برنامه ای دیگر توسط خادمان نخل انجام می گردد و به درب خانه ی مردم در کل مزینان می روند و پارچه های نذری نخل را جمع آوری می کنند و روز بعد از عاشورا آن را که امانت گرفته اند صحیح و سالم بر می گردانند. در این بین آن ها به منزل یکی از اهالی می روند و پس از صرف صبحانه و برگزاری مجلس چنددقیقه ای دعا؛ دوباره به جمع آوری نذورات می پردازند.

 در ادامه تصاویر شاهدان کویر مزینان را به پاس زحمات این خادمان تقدیم می گردد.

آیین نخل گردانی در مزینان

برای دیدن تصاویر بیشتر روی ادامه مطلب کلیک فرمایید...

  • علی مزینانی
۲۱
آبان
۹۴

همان طور که پیش از این ذکر کردیم ُ هدف ما در این نوشتار برای بهتر شدن و نمود بیشتر عاشورای مزینان است که از سابقه ی تاریخی خاصی برخوردار می باشد لذا قصد توهین و یا جسارت به هیچ یک از عزیزان و دست اندرکاران زحمتکش را نداریم و اگر به طور تلویحی اسمی در ذهن مخاطبان متبادر می شود این نظر ما نیست و برداشت و یا نظر خود افراد است.

اما چرا ما به چنین اقدامی روی آوردیم ؟به قول بعضی از مخاطبان آیا بهتر نبود این موارد رسانه ای نمی شد و در جلسه ای مطرح می گردید بعد اگر حرفمان به جایی نمی رسید دست به انتشار این مطالب می زدیم؟

بعد از بررسی های مختلف و طرح این مباحث با دوستان هم فکر و از آن جایی که نظری واحد برای نشستن و برطرف کردن بعضی از این مشکلات نبود تنها راه رسیدن فریاد بسیاری از کسانی که مانند ما بر روی سکو می نشینند و تماشاگر هنر نمایی تعزیه خوانان گرانمایه هستند همین بود و امیدواریم قبل از آنی که دیگران بنویسند و بگویند مجریان و برگزار کنندگان این مراسم آپینی نظر خیرخواهانه شاهدان کویر را دریابند و همه باهم برای نظم و هماهنگی بیشتر به یک نتیجه ی مطلوب برسند. امروزه عصر عصر ارتباطات و رسانه است با کوچک ترین اشتباه در تمامی دنیا تصویر آن آگراندیسمان می شود و دیگران خواهند دید پس بیایید دست به دست هم دهیم تا مانند گذشتگانمان که برای برپایی و ماندگاری این مراسم تلاش می کردند ما نیز در این راه بکوشیم و همان طریق را به پیماییم.

ضمن تشکر از عزیزانی که با ارسال پیام و تماس تلفنی به خصوص آقایان شیخ محمد مزینانی و مداح اهلبیت حسین محمدی که با مناعت طبع و سعه ی صدر و راهنمایی ها و نظرات شایسته موجب شدند تا این مسیر ادامه پیدا کند و خود پیشگام برای اصلاح نقایص موجود هستند از تمامی صاحب نظران و اهل قلم مزینان در خواست می شود هدایتگر ما برای آنچه خود باید بگویند باشند!

بخش چهارم / محتوا

یکی از مسائلی که شاید ذهن بسیاری از تعزیه دوستان را به خود مشغول کرده تفاوت بین خوانش ما مزینانی ها از تعزیه ی روز عاشورا و خوانساری هاست که آیا آن ها درست می خوانند یا ما ؟ سبک آن ها درست است یا تعزیه خوان های ما؟ تعزیه ی مزینان از نظر آوایی و موسیقایی در چه سبکی است و آن ها چه سبکی را اجرا می نمایند؟

طبق نظرسنجی و تبادل نظری که ما با استادان موسیقی به خصوص یار همیشه همراه شاهدان کویر سیدمصطفی جلالی پور که خود سال هاست به عنوان مدرس ؛سبک های مختلف موسیقی را در رادیو و تلویزیون و کلاس های کارگاهی تدریس می کند ، از نظر آوایی نوع خواندن و سبک اجرایی تعزیه خوان های ما با دیگر شهرها و روستاهای ایران تفاوت آن چنانی ندارد و هنرمندان مزینانی همان روشی را اجرا می کنند که سال ها پیش یعنی از زمانی که تعزیه سراسری شد و به مزینان رسید و مرسوم گردید. یعنی حر خوان و یا عباس خوان ما طبق یک رسم دیرینه و برپایه  ی آن چه بنا شده است اکنون ایفاگر شایسته ی این نقش ها هستند فقط گاه موسیقی و نوع آهنگ هایی که توسط گروه صوت پخش می شود این شائبه را در ذهن متبادر می سازد که تعزیه خوان دارد خارج از سبک می خواند در صورتی که این گونه نیست و نوع ضرباهنگ تعزیه ی مزینان با تعزیه ی دیگر مناطق تفاوت دارد یعنی اگر در خوانسار با سبک افشاری می خواند آهنگ و موسیقی آن نیز افشاری است اما در مزینان اگر تعزیه خوان عراقی می خواند باید موسیقی آن هم عراقی باشد ولی می بینیم همان آهنگی پخش می شود که مختص تعزیه ی خوانسار است و تعزیه خوان ما گاهی می خواهد خود را هماهنگ کند که نمی شود و اگر بخواهیم این روش را تغییر دهیم زمانی بیش از ده سال به طول می انجامد پس چه بهتر که نوازندگان ما خودشان را با صدای تعزیه خوان همراه نمایند یعنی همان روش نواختن قدیمی خودمان را داشته باشیم که مرحوم کربلایی محمد و خانواده نیکوفر می نواختند !

عاشورای 94

یکی دیگر از آسیب های جدی تعزیه و البته نه تنها تعزیه ی مزینان که در تمامی نسخه های موجود از سنوات گذشته است؛ به کار بردن کلمات نامناسب و در بعضی مواقع فحش و ناسزا به لشکر مخالف است که مثلاً از کلمات« ای زنازاده ی شیطان یا ای زسگ کمتر »استفاده می شود و یا آنکه وقتی یک نفر از اولیاء می خواهد دشمن را به جنگ طلب کند هدفش را فقط طلب آب معرفی می کند و می گوید: «تمام آمدنم فقط برای جرعه ی آبی است » در صورتی که در اصل ماجرا چیز دیگری است و مهمترین آن ولایت پذیری شهدای کربلاست و قهرمانانی مانند ماه منیر قمر بنی هاشم و حضرت علی اکبرعلیهمالسلام و زهیر و حبیب و وهب خود از جنگاوران صاحب نامی بودند که نامشان لرزه برجان اشقیا می انداخت و آن ها جرأت رویارویی با این مجاهدان را نداشتند و در نوع شهادت هریک به حیله ای متوسل می شدند. حال آیا سزاوار است که تمامی هدف آن ها را فقط آوردن قطره ای آب معرفی کنیم! و یا آن که از لسان خاندان رسالت که جز ذکر خدا و کلمات مهر آمیز شنیده نشده این گونه دشنام ها خارج شود؟!

این نقیصه و یا ضعف به تعزیه خوان ما برنمی گردد و تقصیری را متوجه آن ها نمی کند بلکه وقتی در احوال نسخه نویسان و مقتل نویسان و اجرا کنندگان تعزیه  اولیه دقت می کنیم می بینیم اغلب آن ها توده ی عامی و یا امی آن دوره بوده اند که  چون از شهادت فرزند فاطمه(س) به شدت می سوخته اند هرچه از دل پاکشان بر می خواسته همان را اجرا  و بر روی کاغذ کتابت می کرده اند ولی در زمان فعلی همان طور که در بعضی مصیبت خوانی ها و نوحه خوانی ها تحولی ایجاد شده و اگر کسی بخواهد از این نوع کلمات استفاده کند با واکنش دیگران مواجه می شود به نظر می رسد نیاز به یک بازنگری اساسی در نسخ می باشد و بهتر است این جور کلمات برای همیشه حذف شود.برای این منظور نیز می توان کمیته ای از ادبا ، علما ،نویسندگان و تعزیه خوانان و تعزیه گردانان مزینانی تشکیل داد تا در فرصت یک ساله ای که هست نسخه ها بررسی و درستی آن جایگزین شود و در اختیار تعزیه خوان قرار داد این کار شدنی است همچنان که بعضی از کلمات توسط فرهنگستان علوم فارسی معادل سازی شد و اکنون به صورت مصطلح رایج است و همگی از آن استفاده می کنیم.

در تعزیه و نه تنها تعزیه ی مزینان بعضی از شخصیت ها با همان رویکردی که گفتیم یعنی نوشتن و آفرینش این نسخ توسط شاعران دلسوز ؛ به خاطر برانگیختن حس حزن و اندوه بیشتر ، وارد تعزیه شده اند که هرگز در صحنه ی کربلا نبوده اند و یا اگر حضور داشته اند شخصیت آن ها این گونه نبوده است مانند ام لیلا مادر بزرگوار حضرت علی اکبر (ع) که شهید مطهری در حماسه ی حسینی به طور کامل به آن می پردازد و ثابت می کند ام لیلا در کربلا نبوده اما در تعزیه ی علی اکبر بیشترین نقش را دارد و یا شخصیت عابس فرزند ابی شبیب بن شاکر شاکری از رجال شیعه، رئیس، شجاع، خطیب، عابد ومتهجد  همراه با شوذب که آزاد شده طایفه ی شاکر است در کربلا با یاران امام حسین (ع) حضور داشته و در تعزیه او همچنان غلام عابس خوانده می شود که به کربلا رسیده اند و به خدمت امام مشرف می شوند و از ایشان می خواهند که به جهاد بروند! و باز تأکید می شود این دو از ابتدای حرکت امام (ع) همراهش بوده اند و در هنگامه ی نبرد اجازه ی میدان می گیرند و به جنگ با دشمن می روند.

 شوذب و عابس  یکی از بهترین قسمت تعزیه خوانی است که پیش از این توسط مرحوم حسین ملاحسن و پدر بزرگوارش که از صدایی رسا برخوردار بوده اجرا می شد و چنان زیبایی به نقش می دادند که احساس جنگاوری عابس برای همه روشن می شد لذا می طلبد در عبارات و ابیات این نقش نیز بازنگری شود و نحوه ی شهادت او به گونه ای بازسازی شود تا هم علم و هم شجاعت او برهمگان روشن شود او جزء شهدایی است که چون لشکر مخالف نمی توانست در مقابلش ایستادگی کند سنگبارانش کردند و وقتی به شهادت رسید شمر سرش را به سوی امام حسین (ع) پرتاب کرد. تعزیه ی با این کیفیت مدتی بود به خاطر کوتاهی روز و طول کشیدن بعضی از نقش ها همانند بخش فاطمه ی صغری (س) حذف شده بود و مدت دو سال است که با اختلاف اینکه کی باید بخواند  اجرا می شود که متأسفانه به جریانی کمیک تبدیل شده و شرکت کنندگان در این مراسم از وضع موجود ناراضی هستند.

در سال های نه چندان دور سنت خوبی در تعزیه ی مزینان به نام مقابله رایج بود و در یکی دوشب به عاشورا بزرگان این عرصه به همراه هنرمندان تعزیه در هیئتی گردهم می آمدند و نقش ها را اجرا می کردند هرکس بهتر می خواند روز عاشورا نقش را ایفا می کرد و دیگر هیچ اعتراضی نبود اما پس از درگذشت این بزرگان این سنت هم با آنان دفن و به فراموشی سپرده شد و الآن چنان شده که یک نفر در آن واحد چند نقش را بازی می کند ؛ گاه زینب خوان می شود چنددقیقه بعد مادر وهب و سپس درویش کابلی و در آخر فضه و اگر همچنان ادامه داشته باشد فاطمه ی صغری و یا همان طور که پیش از این اشاره شده چند شمر و چند ابن سعد در میدان نقش آفرینی می کنند و در بخش خردسالان هم دو سکینه و تو خود بخوان قصه ی مفصل از این مجمل!

یکی دیگر از نقش های جا افتاده  که مدتی است به عنوان تعزیه ای مستقل  در عاشورای مزینان اجرا می شود شبیه خوانی وهب و عروس و مادرش است که گاهی نحوه ی اجرای آن و چسبیدن و غلط زدن عروس و داماد صحنه های نامناسبی را به وجود می آورد که البته مدتی است کم شده و این صحنه حذف گردیده است.

جریان سلطان قیس نصرانی و وزیرش و حضور شیرغرّان نیز از نقش هایی است که هیچ سندیت تاریخی ندارد اما وارد تعزیه شده و در عاشورای مزینان اجرا می شود. نظر ما بر این نیست که این تعزیه باید حذف شود بلکه با کوتاه کردن بعضی از نقش ها و جلوگیری از اضافه کردن رجزها و ابیات و صحنه های دیگر توسط تعزیه خوان ها می توان از تمامی بخش ها استفاده کرد...

ادامه دارد...

  • علی مزینانی
۲۰
آبان
۹۴

یکی از سنت های حسنه که مدتی است به همت هیئت امناء هیئت زنجیر زنی علی اکبری مزینان برگزار می شود مراسم دعای پرفیض زیارت عاشوراست .

این برنامه در دهه ی اول محرم بعدازنمازصبح برگزار می شود که مورد استقبال و توجه مردم ولایتمدار این دیار تاریخی قرار گرفته و زن و مرد ، پیر و جوان برخود لازم می دانند که در مراسم شرکت کنند. ضمن عرض خداقوت به تمامی دست اندرکاران و برگزار کنندگان مراسم زیارت عاشورا تصاویر ویژه ی شاهدان کویر تقدیم می گردد.

عاشورای 94

برای دیدن تصاویر بیشتر روی ادامه مطلب کلیک کنید...

  • علی مزینانی
۱۳
آبان
۹۴

در بخش های قبلی به قابلیت ها و بعضی معایب نمایشی مانند حضور عوامل غیر مسئول در میدان تعزیه خوانی عاشورا اشاره کردیم و تأکید کردیم اگر نمونه هایی ذکر می کنیم دلیل آن نیست که ما با این فرد و یا خانواده خصومت شخصی داریم بلکه فقط برای بهتر برگزار شدن مراسم مجبوریم به تمامی زوایا بپردازیم و از همین طریق از تمامی دست اندرکاران ، تعزیه خوانان و خادمان عاشورای مزینان طلب عفو بخشش می نماییم و امیدواریم خود این عزیزان شاهدان کویر را همراهی نمایند همچنین از فرهیختگان و هنرمندان و علمای مزینانی در خواست می نماییم اگر مطلبی و نظری در این خصوص دارند به شاهدان کویر مزینان چه از طریق بخش نظر در هر مطلب و یا ایمیل : alimazinani@mihanmail.ir یاری رسان ما باشند.

بخش سوم /بازهم غیر ضرورها

باز جای خوشبختی است که از همان قدیم که تعزیه در این دیار تاریخی اجرا می شده قسمت مخالف خوانان و موافق خوانان جداست اما اکنون به خاطر وسعت میدان اگر کسی در پشت سر لشکر نشسته باشد تشخیص افراد موافق خوان برایش بسیار مشکل است و چه بسا که اگر از تعداد این هنرمندان آن هم با لباس متحد الشکل و سراسر سبز بخواهی مثلاً قاسم و علی اکبر و ابوالفضل و دیگر نقش ها را قبل از اجرا بشناسی کاری است بس مشکل و اضافه شود افرادی که به این جمع افزوده شوند و آن ها بخواهند صندلی بگذارند و در کنار این هنرمندان بنشینند و بدتر از افراد مسئولی که گاه در یک صف قرار می گیرند و می خواهند نسخه گردانی بکنند.

 بعد از گذشت سال ها از اجرای این تعزیه ی سنگین و مراسم آئینی ماندگار که نه تنها در ایران بلکه در کشورهای دیگر نیز شناخته شده است و امیدواریم به کمک فرهیختگان مزینانی بتوانیم آن را در مراکز هنری بین المللی به ثبت برسانیم ؛ به نظر می رسد در این عصرِ پیشرفت تکنولوژی به خصوص در زمینه ی هنر و رسانه بهتر است با مطالعه و دریافت نظرِ کارشناسی هنرمندان طراح لباس برای هر نقش لباسی مخصوص تهیه شود تا این مراسم بزرگ که از نظر معنوی و اجرا در سطح بالایی قرار دارد از نظر هنری نیز به همین برجستگی برسد. بروز جنگ های من در آوردی گاه و بی گاه بعضی از افراد که ممکن است به خاطر نامفهومی و نابلدی ،طرف مقابل آسیب ببیند یکی دیگر از مسائل جدی در هنگام نبرد اشقیا و اولیاست به خصوص حضور بعضی از نوجوانان و خردسالان که در عاشورای 94 خیلی بیشتر از سال های گذشته بود  و باید این رویکرد تغییر پیدا کند.

عاشورای 94

همان طور که در بخش های قبلی گفتیم در سنوات گذشته که مرحوم شاه رضا نیکدل زنده بود بر حضور لشکر نظارت می کرد و هیچ گونه ادوات نظامی (نیزه) در اختیار افراد کم سن و سال قرار نمی داد که بعضی از همان افراد با وجود پاگذاشتن به میان سالی همچنان در نقش خود باقی مانده اند و باید یک دست مریزاد و خداقوت جانانه به آن هاگفت .

قرار گرفتن این نونهالان در گروه لشکر نه تنها کمکی به اجرا نمی کند بلکه به لحاظ توانایی علاوه برضربه دیدن خودشان تعزیه را سبک نشان می دهد و گاه پدران و مادران نگران برای اطمینان از سلامتی فرزندانشان روانه ی میدان می شوند! بهتر است برای تمرین و حضور آتی آن ها، در صف لشکر در دهه ی دوم مشغول شوند هرچند در این مراسم هم باید مواظب بود که  مبادا در گیرودار نبرد مورد اصابت شمشیر و یا برخورد با اسب قرار بگیرند.

2/سقایان و نذرکنندگان

عاشورای 94

از دیگر شلوغی های میدان ورود دقیقه به دقیقه ی سقایان و نذرکنندگانی است که می خواهند لشکریان را متنعم سازند . البته ما نمی گوییم لشکر باید از صبح گرسنه و تشنه بماند اما باید تدبیری اندیشید که ورود افراد شخصی کمتر شود و اگر هم قرار است نذری داده شود توسط خود لشکر که می تواند نماینده ای داشته باشد و با لباس در میدان تردد نماید صورت بگیرد حتی آب دادن به لشکر اگر با مشک باشد بهتر است . برای ناهار این افراد هم که از صبح زحمت می کشند و  تا آخر مجلس در میدان حضور دارند می توان محلی را در نظر گرفت و با تنظیم نوبت به محلی در خارج از میدان مراجعه کنند و ناهار خود را نوش جان کنند تا میدان به ناگاه خالی نشود.

یکی از کارهای خوب و حسنه که توسط بعضی از دوستداران آل الله علیهم السلام در عاشورای مزینان نمود دارد پذیرایی از همه ی شرکت کنندگان با چای و شربت و پخش غذا می باشد که  با برپایی خیمه نظم خاصی به این فعالیت داده اند ولی گاه آوردن نذورات با ماشین در کناره های میدان و پخش غذا موجب بی نظمی می شود که هم شلوغی را درپی دارد و هم قداست و احترام زائرین زیر سئوال می رود با توجه به اینکه هیئات مزینان آماده ی پذیرایی از همه ی شرکت کنندگان هستند چه خوب است این عزیزان مبالغی که می خواهند در این راه هزینه نمایند به این هیئت ها اهدا کنند تا آن ها هم بتوانند غذایی بیشتر و بهتر برای میهمانان تهیه نمایند و اگر هم خودشان دوست دارند چنین خدمتی را ادامه بدهند حداقل چادری تهیه کنند و پس از پخش نذورات خودشان هم در پاکسازی محیط کمک نمایند . بعضی از مواقع وقتی به اطراف میدان نگاه می کنی انباشته هایی از ظروف و لیوان یک بار مصرفی می بینی که فضای نامناسبی به وجود آورده اند امیدواریم دهیاری و شورای اسلامی که برای برگزاری مراسم محرم قبل از شروع ایام عزاداری زحمات فراوانی می کشند برای  زیبا ساری و پاک کردن محیط هم در این روز بزرگ تدبیر نمایند.

3/ لباس شخصی ها

از گذشته های دور حضور افرادی با عنوان جوانان بنی هاشم که مأمور خارج کردن بدن شهید واقعه ی کربلا از میدان است مرسوم بوده و این گروه که شکل و شمایل و لباس خاصی ندارند و همگی از شرکت کنندگان در مجلس هستند با ندای امام خوان که می گوید:« جوانان بنی هاشم بیایید ...بردرخیمه رسانید »همراه بانواختن سنج و نوای نوحه های مرسوم وارد میدان می شوند و ابدان شهدا را از میدان خارج می نمایند. در گذشته که مرحوم محمدعابد(دست مراد) وظیفه زدن سنج را برعهده داشت و خود او به طریقی ناظم این گروه بود بیشتر افراد بزرگسال به میدان می آمدند و به طور نسبی شناخته شده بودند اما در حال حاضر بازهم همراهی کردن خردسالان آن شکوه واقعی را تحت الشعاع قرار می دهد . با توجه به اینکه گفتیم بهتر است افراد لباس شخصی کمتر در میدان دیده شوند پیشنهاد می گردد برای این افراد هم لباسی در نظر گرفته شود و با نظمی خاص برای بردن پیکر اقدام کنند تا بازهم شاهد جلوه ای از هنر در این مراسم باشیم. گاه دوسه نفر سنج زن همراه گروه هستند و گاهی اصلاً کسی پیدا نمی شود تا سنج بزند! خوانندگان این گروه هم که از مداحان اهلبیت علیهم السلام هستند و مدت هاست خدمت گزار این مجلس می باشند بهتر است سازماندهی شوند و نواهایی را انتخاب کنند که همراهی کنندگان ؛ دم های مربوطه را به خوبی پاسخ بدهند این گروه در نمایش هایی آئینی معروف به همسرایان هستند که جزئی از کاراکترها ی نمایش محسوب می شوند.

در کنار این افراد نیز باید از نوازندگان نی و طبل و شیپور نام برد که سهم به سزایی در اجرای تعزیه دارند و مدتی است به همت گروه صوت این نقش کمرنگ شده و خودشان با میکسر آهنگ و مارش پخش می کنند اگر بناست این برنامه یعنی نواختن به صورت زنده و با حضور این افراد انجام شود پس باید جایگاهی را برای آن ها در نظر گرفت نه اینکه هنرمند محترم از صبح طبل و نی به دست منتظر بماند ولی هیچ اعتنایی به او نشود و اگر هم میکروفن به دستش داده شود صدای اعتراضش در میدان طنین انداز گردد! این گروه هم می توانند لباسی متحد داشته باشند و در مکانی که برای آن ها ساخته شده استقرار پیدا کنند.

گاه دیده می شود فردی خارج از این گروه به خاطر آن که یکی از بستگان او ایفاگر نقش هستند نذر می کنند که خودشان در برداشتن نعش کمک کنند و مجلس را به فیض برسانند که هم موجب ناهماهنگی و هم دلخوری مداحانی است که از صبح در این گروه مشغول به خدمت هستند.

همچنان که پیش از این گفتیم خوشبختانه تعزیه خوانان صاحب نام مزینان از جمله؛ ایفا گران نقش امام (ع)، حضرت عباس (ع)، حربن یزید ریاحی، شمر ، ابن سعدو... افراد کارکشته و اغلب از پیشکسوتان این عرصه هستند و در کار خود استادند و نیازی نیست دیگران نگران آن ها باشند و شمشیر و سپر به دستشان بدهند و یا مواظب باشند در تاختن اسب خطایی بکنند لذا به نظر می رسد می توان در میدان و یا خارج از میدان جایی را برای نگهداشتن اسب در نظر گرفت که خود تعزیه خوان برود و اسبش را وارد میدان کند و اگر این امکان فراهم نیست بهتر است آورندگان اسب افرادی مشخص و با لباس تعزیه خوانی باشند گاه دیده می شود به ناگاه به خاطر رقابتی که بین این افراد است دو اسب برای تعزیه خوان وارد میدان می شود!

برای برقراری این نظم و اتفاق ممکن می توان ستادی را انتخاب کرد و هربخش را به فردی با قابلیت مدیریتی سپرد که هماهنگی لازم را با کارگردان اصلی داشته باشند.

بسیج و نیروی انتظامی منطقه از جمله نهادهایی هستند که به طور ذاتی وظیفه دارند در امنیت و برقراری نظم خدمت نمایند به همین منظور پایگاه شهدای مزینان در طی سالهای اخیر تعدادی از نیروهای خود را با لباسی واحد به میدان می فرستد که این عزیزان از صبح زود در تمامی صحنه ها حضور دارند و جا دارد به این خادمان دستگاه عزاداری سالار شهیدان عرض خداقوت گفت اما به نظر می رسد باید هماهنگی بیشتری برای برقراری نظم انجام شود امسال در صبح عاشورا در مسیرهایی که نخل و جمعیت از آن عبور می کنند علی رغم تذکرات شب های قبل در جایگاه بازهم شاهد توقف و پارک وسائل نقیله بودیم که معلوم بود راننده از این جریان اطلاعی نداشته است. یکی از کارهای جالبی که  امسال انجام شده بود نصب تراکت و اطلاعیه در مسیر عبور نخل بود که توسط متصدیان نظم صورت پذیرفت  این برنامه اگر با همان شیوه  در سرتاسر مسیر اجرا شود دیگر نگرانی برای پارک ماشین نخواهد بود.علاوه برنیروهای بسیج مزینان امسال شاهد حضور چندتن از مأموران نیروی انتظامی شهرستان داورزن بودیم که در برقراری نظم نیروهای مردمی را همراهی می کردند که از همه آن ها تقدیر و تشکر می شود و انشاء الله اجرشان را از صاحب مراسم بگیرند اما حضور اکثری انتظامات در میدان خود موجب اعتراض دیگران می شود به خصوص اینکه بعضی از این عزیزان گاه وظیفه ی خود را فراموش می کنند و با گوشی موبایل شروع به تصویربرداری از مجلس می کنند!

عاشورای 94

یکی دیگر از کارهایی که نیروهای بسیج در روز عاشورا برعهده دارند و به طور داوطلبانه اجرای فریضه ای واجب را انجام می دهند برپایی نماز جماعت ظهر عاشورا در کنار میدان است که بسیاری از شرکت کنندگان نظرشان این است که نماز در داخل میدان برگزار شود چرا که تمامی این سوگواری ها پایه و اساسش نماز است و امام شهیدان در ظهر عاشورا و در گرماگرم نبرد به نماز ایستاد و یاران با وفایش به او اقتدا کردند. اگر امروزه با گذشت پانزده قرن از اولین پرتو افکنی دین مبین اسلام می گذرد و نام رسول خدا(ص) از مأذنه ها شنیده می شود به خاطر آن است که نور نماز در مساجد؛ آن هم به صورت جماعت متجلی می شود و چه زیباست تعزیه خوانان عزیز که همگی پیروان راستین ولایتند خود در این راه پیشگام شوند همچنان که در دهه ی دوم این فریضه ی واجب الهی به صورت جماعت برگزار می شود.اگر برگزاری تعزیه در روز عاشورا یک سنت شده پس می توان با اندکی توان و تشکیل ستاد اقامه ی نماز، برپایی نماز با شکوه جماعت در ظهر عاشورا را برای همیشه نهادینه کرد.چگونه است که بعضی از دست اندرکاران محترم حاضرند بلندگو را به دست بگیرند و تعزیه را قطع نمایند و از فلان آقای نماینده و سروران ارجمند و مقامات اداری تشکر کنند اما حاضر نیستند چنددقیقه ای که البته خود آن گوشه ای از این مراسم باشکوه است متوقف شود و ندای الله اکبر در میدان طنین انداز گردد!

پایان بخش این قسمت که اختصاص به افراد غیرضرور و نظم در مجلس دارد و در ادامه به نوع نقش ها و محتوای نسخه ها خواهیم پرداخت؛ حضور افراد تصویربردار و عکاس است.

 بی شک یکی از ابزار اصلی تبلیغ برای تعزیه ی مزینان حضور تصویربرداران و عکاسان رسانه ها و مستند سازان است که در اعصار مختلف این هنرمندان به مزینان آمده اند و عاشورا را به تصویر کشیده اندکه می توان به هنرمندانی همچون علی اکبر و منصور مزینانی، امیر قویدل، محمد برومند، محمدرضافرزین، حسین نیرومند و... اشاره کرد. در حال حاضرکه سیستم ارتباطی و تصویربرداری به صورت سهل و آسان از طریق گوشی های موبایل در دسترس افراد قرار گرفته و هر شهروند گرامی دوست دارد گوشه هایی از این مراسم را ضبط و ثبت نماید و گاه پا به داخل میدان می گذارند و حتی به یک متری نقش ها نزدیک می شوند که موجب ناراحتی دیگر شرکت کنندگان می گردد و اگر دوربینی از رسانه ای رسمی آمده باشد نمی تواند تصویربرداری مطلوب بکند و به خاطر همین شلوغی ها پس از تکمیل مراحل تصویربرداری ها و حتی تدوین نهایی از طرف ممیزان سیما مردود اعلام می شود لذا اکنون که میدان عاشورا در شکل و شمایل استادیومی به نظم خاصی رسیده بهتر است چند سکو  یا پرتی کال در قسمت های مختلف تعبیه شود تا هم از ورود دوربین به دست های غیر ضروری جلوگیری شود و هم اصحاب رسانه و اهل هنر بتوانند تصاویر مورد نظر خود را تهیه نمایند(شاهدان کویر برای ساماندهی و در اختیار قرار گرفتن سریع فیلم های تعزیه در همان روز آماده همکاری با ستاد برگزاری تعزیه می باشد و طرحی را آماده ی اجرا دارد که در سال آینده رونمایی خواهد کرد) این شلوغی به خصوص در زمان وارد شدن نقش حضرت عباس به آب فرات رخ می دهد جایی که یکی از بهترین صحنه های تعزیه است اما به دلیل بی نظمی خیل عظیمی از دیدن آن محروم می گردند و تذکرهای پیاپی همراهان با بلندگو اعصاب شرکت کنندگان را درهم می ریزد.

 ادامه دارد...

 

  • علی مزینانی
۱۱
آبان
۹۴

مراسم تعزیه خوانی دهه ی دوم  فردا سه شنبه دوازدهم آبان ما با حضور علاقمندان و سوگواران عاشورایی در مزینان برگزار می شود.

 به گزارش شاهدان کویرمزینان؛ بنا براعلام ستاد برگزاری مراسم تعزیه خوانی دهه ی دوم ؛ این برنامه روز سه شنبه دوازدهم آبان ماه مصادف با بیستم محرم در دار العارفین مزینان برگزار می شود.

تعزیه خوانی دهه ی دوم  طی یک سنت قدیمی با هنرنمایی جمعی از پیشکسوتان و تعزیه خوانان جوان مزینانی پس از برگزاری مراسم روزعاشورا و در روز بیستم محرم با حضور خیل عظیمی از سوگواران مزینانی و مردم منطقه ی شهرستان داورزن برگزار می گردد که تمامی نقش های اجرا شده در روز عاشورا نیز توسط هنرمندان تعزیه ی مزینان دوباره اجرا می شود.

در اولین ساعات صبحگاهی ، آئین نخل گردانی که نخل این دهه بسیار سبک تر و کوچکتر از نخل روز عاشوراست  از  مقابل منزل خانواده سه شهید علی، محمد و حسین شهیدی همراه با برنامه ی سینه زنی سنتی و حرکت دسته های عزاداری به سمت مزار شهیدان آغاز می شود و پس از حضور در میدان قتلگاه برنامه ی تعزیه خوانی تا شب ادامه پیدا می کند.

  • علی مزینانی
۱۱
آبان
۹۴

در بخش قبلی به تاریخ برگزاری تعزیه در مزینان اشاره کردیم و در ادامه خدمات دهی بعضی از خیرین در این روز را برشمردیم و گفتیم که عاشورای مزینان تنها یک مراسم صرف شبیه خوانی نیست بلکه مراسمی آئینی است که افراد متعددی در آن دخیل هستند در این بخش علاوه بر نقش افراد ودستگاه های مختلف که در برگزاری این مراسم کمک می نمایند به برخی از معایب و نواقص آن نیز می پردازیم تا در سال های بعد به مدد آل الله علیهم السلام برنامه ای بهتر را شاهد باشیم.

بخش دوم / غیر ضروری ها

عاشورای 94

میدان قتلگاه  یا میدان عاشورا که برای بسیاری از شهروندان مزینانی به خاطر برپایی مراسم سوگواری فرزند فاطمه (س) از قداست خاصی برخوردار است و خیلی ها با متوسل شدن و قرار گرفتن در این میدان حاجت خود را از خدا می خواهند به خاطر همین احترامی که این نقطه از زمین پیدا کرده و برای بهتر برگزار شدن مراسم و اجر و ثواب معنوی آن همیشه کانون توجه خیرین نیکوکار بوده و به هر طریق ممکن چه با مسقف کردن آن و چه با نصب کتیبه و علم و پرچم سعی در نمود بیشتر میدان دارند تا زائرین امام حسین (ع) بهتر بتوانند از مراسم استفاده کنند و همان طور که اشاره شد نقش خاندان مرحوم حاج حسن ناطقی ؛ هنرمند تعزیه خوانی که خود در سرودن بعضی از اشعار نقش حربن یزید ریاحی کمک فراوانی به برجسته شدن این نقش داشته برکسی پوشیده نیست و فرزندان خلف او همان راه را ادامه می دهند و هم در آماده سازی میدان و هم تعزیه خوانی پیشگام هستند و امیدواریم در آینده بعضی نواقص میدان  مانند نصب نیمه ای سایه بان برطرف شود تا همه ی سوگواران به خصوص عزیزان غنی آبادی که یار و همراه و میهمان گرامی مزینانی ها هستند به راحتی بتوانند از آن بهره مند شوند.

عاشورای 94

آن طور که شنیده ایم و خود شاهد بوده ایم هرسال کتیبه های نو خریداری می شود که هزینه ای چند میلیون تومانی بابت آن پرداخت می شود که البته اجر و ثوابش برای عزیزانی است که بانی این امر خیر هستند اما از آن جا که دین مبین اسلام روی عدم اسراف تأکید فراوان دارد چه زیباست کسانی که متولی این کار هستند همان طور که در روز تاسوعا نسبت به نصب آن همت می کنند پس از برگزاری مراسم هم این پارچه ها را جمع آوری کنند و در گوشه ای نگهداری نمایندد و مبلغ نذری خود را سال بعد در جایی دیگر هزینه کنند.

یکی از کارهای اصلی و قابل تأمل در بهتر برگزار شدن مراسم تعزیه خوانی روز عاشورا سیستم صوتی آن است که به مدد و همت حاج احمد زنده دل و همراهی برخی از افراد خیّر که بعضی از آن ها خود در دهه ی دوم تعزیه خوان هستندهرسال مخارج و لوازم آن را تأمین می کنند و در روز تاسوعا تمامی بلندگوها تعبیه می شود و در روز عاشورا مراقب هستند تا مخاطبان ناراضی نباشند و صدای تعزیه خوانان را به گوش همگان برسانند و این کار با تمهیداتی که اندیشیده شده از جمله اتاق فرمانی که در گوشه ای از میدان برای اشراف بهتر به صورت موقت آماده می گردد و تهیه ی لوازم پیشرفته تر نسبت به گذشته بسیاری از ضعف های صوتی برطرف شده اما ای کاش  این اتاق فرمان به صورت دائم در میدان ساخته شود تا علاوه برنگهداری تجهیزات آن ، دست اندرکاران بتوانند در آسودگی کامل خدمات رسانی بکنند. تهیه ی میکروفن بی سیمی به خصوص هاشف و یا هدفن یکی از نیازمندی های اصلی است تا افراد متفرقه در میدان کم شوند و تعزیه خوان به راحتی بتواند نقش خود را ایفا نماید دویدن و رساندن میکروفن جلوه ی خوبی در مجلس ندارد و اگر این امر ممکن نیست چه قدر خوب است همان طور که ایفاگر نقش حضرت ابوالفضل(ع) برای رساندن اسب و حتی آب ، فرزندانش را لباس پوشانده و با ایده ی هنری خود هنرمندانه از ورود افراد متفرقه جلوگیری کرده متولیان صوت نیز لباس بپوشند تا نمایش بهتری را شاهد باشیم.

از افراد اضافه و متفرقه درمجلس گفتیم که تردد بی مورد برخی نفرات غیر مسئول موجب ناراحتی تماشاگران می شود که به تمامی موارد آن اشاره خواهیم کرد و امیدواریم کسانی که این مطلب را می خوانند برما خرده نگیرند چرا که موجب پرسش و تأکید بسیاری از همشهریان می باشد.

1- نسخه گردان های اضافی و کارگردان و افراد غیر مسئول

معمولاً در هیچ نمایشی و فیلمی کارگردان اثر در روز اجرا در داخل صحنه راه نمی رود تا دیالوگ و یابازی هنرمند را به او یاد آوری کند اما در تعزیه های میدانی حضور معین البکا یا تعزیه گردان از قدیم مرسوم بوده و در دوره ای ضرورت داشته است چون در قدیم بسیاری از هنرمندان تعزیه افراد عامی و زحمتکش بوده که از داشتن سواد محروم بوده اند و باید نکاتی را به آن ها یاد اوری می کردند ولی میانگین سواد تعزیه خوان های فعلی مزینان آدم های با سوادی هستند که دارای مدارک علمی بیش از دیپلم هستند و به راحتی می توانند نسخه های خود را حفظ کنند و بعضی از این تعزیه خوان ها مانند ایفاگر نقش حضرت عباس (ع) که سی و اندی سال این نقش را استادانه اجرا می کند و از همان بدو ورودش تحول خاصی را در نسخه خوانی ایجاد کرده و تمامی اشعار را از حفظ می خواند و برای بهتر شدن این نقش مطالعات فراوانی داشته و دارد و یا نقش حربن یزید ریاحی که او نیز از پیشکسوتان اجرای تعزیه می باشد چه نیازی به حضور افراد متفرقه در کنارشان هست که بخواهد به آن ها مطلبی را متذکر شوند . البته باز تأکید می شود فهرست گردان و یا کارگردان هنری لازم هست اما نه به صورت محسوس و اگر تعزیه خوانان ما آن را واجب می دانند بهتر است یک نفر که سابقه ی این کار را دارد و سال هاست زحمت آن را می کشد این مسئولیت را برعهده بگرید و خود او نیز  ملبس به لباس مخصوصی باشد تا نقشش و حضورش در میدان به عنوان عضوی از تعزیه متجلی شود.

عاشورای 94

متأسفانه بارها دیده شده همراه تعزیه خوانی که سالهاست در تعزیه ی مزینان حضور داشته افراد وابسته؛ او را همراهی می کنند و مسئولیت فهرست گردان را برعهده می گیرند و گاه با دمیدن در میکروفن از لشکر و یا مردم می خواهند که برای سلامتی این و آن صلوات بفرستند و یا مسائلی را تذکر می دهند که هیچ نیازی به گفتن آن ها نیست. روی سخن ما با این عزیزان است که اگر احساس می کنید فرزند و یا برادر شما نمی تواند شبیه خوانی کند و شما بهتر می توانید اجرا کنید بسم الله بستان و بزن ! اما اگر مطمئن هستید که او هنرمند قابلی است پس بگذارید کار خودش را بکند. در کنار این همراهان بعضی دیگر از دوستداران تعزیه خوان مراقب هستند که هنرمند محبوبشان خدای نکرده گلویش خشک نشود و لحظه به لحظه با لیوان آب به وسط میدان می آیند و گاه از تعزیه خوان خواهش می کنند که آب را بخورد که گاه یک تعزیه خوان این طور که ماشمردیم در یک ساعتی که نقش آفرینی می کند بیش از صدلیوان آب می نوشد ! و یا افرادی دیگر مواظب هستند که شمشیر و سپر و کلاه خود او جایی نیفتد و به محض اینکه جا به جا می شود فی الفور آن رابر می دارند و به دستش می رسانند. بعضی نیز مراقب هستند تا اسب تعزیه خوان را بر زمین نزند و جای بسی  تعجب است که چگونه پابه پای اسب می دوند و گاهی از این حیوان زبان بسته هم جلو می زنند و او با تعجب همراه خود را نگاه می کند و سرتکان می دهد! حضور این افراد نه تنها به تعزیه و تعزیه خوان کمکی نمی کند بلکه موجب طنزی می شود که در این روز عزا بعضی از سوگواران را به خنده وا می دارد...

از دیگر افراد غیر مسئول در میدان ؛ حضور چهره هایی است که نه تعزیه خوانند و نه در آینده می خواهند تعزیه خوان شوند این افراد امسال با رویکرد جدیدی در قسمت مخالف خوانان و موافق خوانان دیده می شدند که لباسی همانند آن ها پوشیده بودند.این کار از جهتی خوب است چون  آن ها که طاقت ایستادن در کنار زمین را ندارند حداقل با پوشیدن لباس خود را با هنرمندان و هنروران همرنگ کرده بودند اما از جهاتی توی ذوق می زند که تماشاگر نمی داند تعزیه خوان اصلی کیست و گاه فکر می کند این ها دوقلوهای به هم چسبیده ای هستند که اگر جدا شوند موجب غم و افسوس دیگری می شوند! چه زیباست حالا که این عزیزان خودشان احساس می کنند با لباس تعزیه خوانی می توانند به مجلس امام حسین(ع) کمک کنند لباسی جدا از نقش هنرمند اصلی بپوشند چرا که در کربلا در لشکر اشقیا امرای خبیث دیگری مانند یزیدبن رکاب ،شبث بن ربعی،حصین بن نمیر،حجاربن ابجر و..بودند که می توان لباسی را به نشانه ی شناخت آن ها انتخاب و پوشید همین فرضیه در طرف اولیاء هست...

ادامه دارد...

  • علی مزینانی
۱۰
آبان
۹۴

عاشورای 94

عاشورای 94 هم با عزاداری و سوگواری و حضور خیل عظیمی از شهروندان مزینانی برگزار شد. مراسمی که علی رغم سنگینی ماتم شهادت فرزند زهرا(س) برای بسیاری از همشهریان خاطره ای به یاد ماندنی برجا گذاشته است. خاطره ای از یک حضور با همتی والا و بلند که همه حتی کسانی که به عنوان مهمان در آن شرکت داشتند تلاش می نمودند تا به نوعی در این برنامه سهمی داشته باشند.

عاشورای مزینان جدای از بحث عزاداری و تعزیه خوانی یک آئین به یادگار مانده از اسلاف ما مزینانی هاست که اگر بگوییم از اولین های اجرای این آئین در ایران است گزاف نگفته ایم چرا که نسخ به جا مانده از پیشنیان و خاطرات پدران ما از نوع تعزیه خوانی هنرمندان این رشته در مزینان خود گواه این ادعاست نسخه هایی که سینه به سینه و نسل به نسل گشته تا امروز فرزندان آنان راه پدران خود را به خوبی ادامه دهند و با آنکه شاید بیش از شش قرن از رسیدن این نسخه هایعنی از زمانی که ابن‌حسم قهستانی خوسفی که  در سال 830 خاوران نامه را سرود و یاروضة‌الشهداء نوشته کمال واعظ کاشفی سبزواری (متوفی 910) به عنوان نسخه های اولیه تعزیه خوانی  که توسط مداحان و ذاکران آل الله علیهم السلام و مقتل خوانی و روضه خوانی از آن استفاده می کردند و می نمایند به مزینان نیز رسیده است و در تعزیه ی این دیار تاریخی نمود پیدا کرده و از دوران حکومت صفوی که زمان تحول و شکل گیری  مراسم شبیه خوانی در ایران به طور رسمی می باشد و در دوران قاجار که چند نفر از زنان دربار قاجاری به مزینان پناهنده می شوند تعزیه روز عاشورا هم رسمیت پیدا کرده است و همچنان ادامه دارد.

البته تاریخ اصلی تعزیه خوانی در سوگ شهادت امام حسین (ع) به دوران آل بویه در قرن چهارم هجری بر می گردد که معزالدوله از حکام آل بویه  دستور می دهد از اول تا دهم محرم را در بغداد تعطیل کنند و به عزاداری مشغول شوند. دسته های سینه زنی و زنجیر زنی در بغداد و کم کم در شهرهای دیگر شکل می گیرد. در مراحل بعدی حول تعزیه آوازهای دسته جمعی کم شده و واقعه خوانها به تنهایی اشعار را برای مردم می خواندند و سنج و طبل آنها را همراهی می کرد. در مرحله بعدی آوازهای دسته جمعی کمتر شد و نشانه‌ها بیشتر‌ و یکی دو واقعه خوان نیز به آنان اضافه شدند‌که واقعه را برای تماشاگران نقل کرده و سنج و طبل و نوحه آن‌ها را همراهی می‌کرده است‌. چندی بعد به جای نقالان‌، شبیه چند تن از شهدا را به مردم نشان دادند که با شبیه‌سازی و نشانه‌های نزدیک به واقعیت می‌آمدند و مصائب خود را شرح می‌دادند. مرحله بعد گفت‌و‌شنید شبیه‌ها بود با هم و بعد پیدایش بازیگران‌.اما آنچه مسلم است  اوج تکامل تعزیه در دوره ناصرالدین‌شاه (1264- 1313) بود. چرا که به تعزیه علاقه فراوانی داشت و ساخت تکیه دولت موجب شکوفایی این مراسم می شود و تعزیه خوانان دولتی ! زیر نظر معین البکا به تعزیه خوانی می پرداختند...

تمامی این برنامه ها نه تنها در مزینان  به فراموشی سپرده شده بلکه پویاتر و جدی تر برگزار می شود. برگزاری مراسم عزاداری  سینه زنی و زنجیرزنی در 3 هیئت و 14 تکیه از اولین شب محرم ، حرکت دسته های عزاداری سینه زنی و زنجیر زنی از شب ششم در بازار مزینان با نواختن طبل و سنج های متعدد، اجرای مراسم شبیه خوانی از روز اول محرم تا روز عاشورا، مراسم دسته جمعی سینه زنی موزون با عنوان سینه ی دوره، برداشتن کتل و عماری و علم و نعش در روز عاشورا که تداعی اجرای مراسم سوگ سیاوش در دوره ی قبل از اسلام و پس از شهادت امام شهیدان است به همراه آئین نخل گردانی نشان از تاریخی بودن آئین سوگواری در مزینان است و گاه با افزوده شدن مراسمی دیگر  مانند مراسم روز یازدهم و حرکت کاروان اسرای کربلا که یاد آور شبیه خوانی در قرن چهارم می باشد که در ابتدا  نعش هایی را به عنوان شهدای کربلا شبیه سازی می کردند و تعزیه خوانان  بدون دیالوگ و تنها به نقل خوانی اکتفا می کردند در روز یازدهم نیز جمعی از جوانان  مزینانی با همراهی هنرمندان تعزیه خوان به بازسازی این واقعه بدون دیالوگ و تنها با مداحی و روایت گری یکی از مداحان می پردازند.

هرچند نمود اصلی تعزیه در مزینان محرم است اما در ایام شهادت بعضی از ائمه علیهم السلام مانند امام رضا(ع)و امام علی (ع) و امام حسن (ع) مجلس شبیه خوانی برگزار می شود که مدتی است به همت هنرمندان مزینانی زمان حضور امام هشتم در مزینان و سرزمین مرو به صورت یک مراسم شبیه سازی می شود.

قصد ما در این نوشته ؛تاریخ نگاری و یا تعریف و تمجید از این مراسم نیست اما برای آشنایی ذهن مخاطبان گرامی غیر مزینانی مجبوریم به این نکات اشاره کنیم تا اگر روزی خواستند به تماشای یک مجلس خوب شبیه خوانی بروند بدانند مزینان و مزینانی با آغوش باز از آن ها استقبال می کنند و هر مزینانی خود را خادم زائر شایسته ی امام شهیدش می داند و او با فراغ بال می تواند گوشه هایی از مصائب اهلبیت را به تماشا بنشیند و با ریختن اشکی بر این مصیبت خاطر خود را تسلی دهد چرا که معنای اصلی تعزیه  یا تعزیت همان تسلی دان خاطر است.

گفتیم که تعزیه خوانی مزینان تنها یک مجلس صرف شبیه خوانی نیست و از آن به عنوان یک مراسم آئینی یاد کردیم آئینی که از ابتدای محرم آغاز می شود و در روز عاشورا به اوج خود می رسد. این مراسم ماندگار حتی در دوره ی رضا خان میرپنج  که سعی می کرد به بهانه های مختلف آن را خاموش کند با شکوه خاص برگزار می شد .

سرهای به یغما رفته ای که در تعزیه ی روز اربعین به نماد سرهای شهدا ی کربلا بر نیزه می گردید و یا در دربار یزید نشان داده می شد و نخل چوبی که اکنون در قالب آهنی و وزن 450 کیلو بردوش صدها عاشق دلباخته حمل می شود نشان از همان دوران است که هیچ قدرتی حتی جریانات جوّی و آب و هوایی نتوانسته جلوی برگزاری تعزیه ی روز عاشورا را در مزینان بگیرد.

خاندان بزرگ جعفری ، ناطقی ، صدیقی،محمدی ،شمشیری،ملاحسن ، حاجی،بشیری، عسکری ،نجار و... سالهاست که تعزیه خوان مزینان هستند و هریک نقشی را که پدرانشان اجرا می کردند به میراث برده اند و شاید یکی ازدلایل ماندگار نسخه ها و نقش ها همین ارثی بودن باشد مسئله ای که گاه موجب دلخوری بعضی از کسانی است که می توانند آن را بهتر ایفا کنند اما به دلیل موروثی بودن آن از اجرا محروم می شوند و ما در ادامه به آن می خواهیم پرداخت.

ارثی بودن در این مراسم بزرگ تنها در نقش ها خلاصه نمی شود بلکه همه ی کسانی که به نوعی در خدمات رسانی کمک می نمایندنیز وظیفه ی خود را به فرزندان و بستگانشان هدیه می کنند مانند ؛ خادمان نخل ، نعش برداران و حمل کنندگان علم و کتل و عماری،سقایان و تدارکات صحنه ای ، تعزیه گردانان و کارگردانان، نوحه خوانان و حتی میانداران ...

در روز عاشورا هیچ خانواده ای متحمل هزینه ی سنگین نمی شود یک اتحاد و همدلی و همزبانی خاصی در مزینانی ها به وجود می آید که به مدد و عنایت خاصه ی اهلبیت علیهم السلام تمامی مخارج آن تأمین می گردد ، آماده سازی نخل و امکانات تعزیه همه به صورت خودجوش و توسط دوستداران آل الله فراهم می شود زنان پارچه های نذری خود را که سال هاست در صندوق خانه ی خود نگهداری کرده اند و تنها برای تزئین نخل از آن استفاده می کنند در روز تاسوعا به متصدیان که به درب خانه ها مراجعه می کنند تحویل می دهند و روز پس از عاشورا به همان نحو دریافت می نمایند و تا سال بعد همچنان از آن مراقبت می کنند. شب عاشورا عده ای از زنان در منزل یکی از مزینانی ها جمع می شوند و با ذکر صلوات و گاه مصیبت خوانی شمایل علی اصغر(ع) و عماری ها را آماده می کنند.

خادمان نخل تا نیمه های شب و با کمک مردم نخل را تزئین و آماده می کنند و صبح عده ای از حاملان نخل در حالی که محروما و مظلوما می گویند به مکان استقرار نخل می آیند و پس از ذکر دعا و نوحه ای مختصر آن را بر دوش می گیرند و در میدان امام حسین (ع) مستقر می کنند.

علمداران نیز که هر علم سه چهار نفر همراه دارد و برخی از آن ها فامیل و یا دوست هستند خود علمشان را آماده می کنند و روز عاشورا با اتحاد و همدلی و همراهی خاصی همدیگر را یاری می رسانند.

تعزیه خوانان نیز یا خود لباس و وسایل را فراهم می نمایند و یا از خانواده صدیقی که امانتدار وسایل تعزیه هستند تحویل می گیرند و پس از ایفای نقش دوباره به آن ها بر می گردانند.

شترداران و اسب داران نیز در این مراسم نقش خاصی دارند فرزندان مرحوم حاج حسین حسن عباس  که متصدیان نخل بوده و هستند در آوردن شتر برای مراسم عاشورا پیشتاز هستند و بعضی خانواده ها به خصوص کسانی که در تعزیه خوانی نقشی ایفا می نمایند در طول سال اسب های خود را تیمار می کنند و در روز عاشورا پیشگام برای رساندن اسب به تعزیه خوانان هستند.

لشکر نیز خود لباس هایشان را فراهم می کنند اما نیزه ها در منزل نیکدل نگهداری می شود و در روز تاسوعا از این خانواده تحویل می گیرند؛ مرحوم شاه رضا یکی از فعالان این عرصه بود که جمع و جور کردن لشکریان را نیز بر عهده داشت و اکنون نوه های او این نقش را ایفا می کنند.

زوار گروهی از مزینانی ها هستند که در روز عاشورا چوب و توبره همراه دارند و با حسین حسین گویان  عزاداران  را همراهی می نمایند، آن ها نیز وسایل خود را فراهم می کنند.

صوت و  نوازندگی ترمپت و نی و طبل نیز توسط مشتاقان خدمت به عزاداری سیدالشهدا(ع) آماده می شود که این کار هم به نوعی موروثی شده و فرزندان آن ها هم راه شان را ادامه می دهند.

در روز عاشورا هزاران مزینانی و غیر مزینانی میهمان سفره ی کریمانه ی اهلبیت علیهم السلام در جوار میدان عاشورا و یا هیئات ابوالفضلی و حسینی هستند و یا آن که از نذورات آماده شده که به کنار میدان آورده می شود متنعم می گردند . عده ای از مزینانی ها نیز با برپا کردن چادر تا عصر عاشورا با چایی و شربت از زائران پذیرایی می نمایند.

میدان قتلگاه یا میدان عاشورای مزینان قدمتی صدساله دارد و چندسالی است که به همت خانواده مرحوم حاج حسن ناطقی ایفاگر نقش حر به صورت پلکانی ساخته شده و نظم خاصی به برگزاری مراسم داده است این میدان روز تاسوعا توسط عده ای خیرین مزینانی تزئین می شود و اگر نیاز به زدن سقف باشد این کار را انجام می دهند.

ادامه دارد ...

 

 

  • علی مزینانی
۰۹
آبان
۹۴

امسال مزینان در عاشورای حسینی علاوه برحضور نمایندگان دوره های قبلی ، فعلی و آینده مجلس شورای اسلامی ! مقامات اداری  شهرستان داورزن و چهره ی مطرح ورزش والیبال محمدرضا داورزنی، یک مهمان ویژه خارجی نیز داشت که در عاشورای حسینی در مراسم تعزیه خوانی شرکت کرد و از نزدیک با مراسم شبیه خوانی آشنا شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان؛ خانم هانا به همراه همسر و فرزندانش از کشور لهستان که وصف عاشورای مزینان را شنیده است مهمان مزینانی ها در عاشورا بود که رضا محمدی ایفاگر نقش حضرت عباس با زبان انگلیسی به آن ها خوش آمد گفت و مردم این دیار تاریخی به گرمی از این خانواده پذیرایی کردند.

عاشورای 94

عاشورای 94

عکس / محسن مزینانی

  • علی مزینانی
۰۹
آبان
۹۴

عکس / محسن مزینانی

عاشورای 94

عاشورای 94

 برای دیدن تصاویر بیشتر روی ادامه مطلب کلیک کنید...

  • علی مزینانی
۰۷
آبان
۹۴

بسیج پرس؛ مراسم نمادین خیمه سوزان و حرکت کاروان اسرای واقعه کربلا با حضور خیل عظیمی از عاشقان حسینی در شهر مزینان خراسان رضوی برگزار شد.

عکس / محسن مزینانی

برای دیدن تصاویر بیشتر اینجا کلیک کیند

http://basijpress.ir/fa/news-details/60892/

  • علی مزینانی
۰۷
آبان
۹۴

عکس / محسن مزینانی

عاشورای 94

عاشورای 94

 برای دیدن تصاویر بیشتر روی ادامه مطلب کلیک کنید...


  • علی مزینانی
۰۵
آبان
۹۴

عکس / محسن مزینانی


عاشورای 94

عاشورای 94

عاشورای 94

عاشورای 94


برای دیدن تصاویر روی ادامه مطلب کلیک کنید...

  • علی مزینانی
۲۹
مهر
۹۴

برای بازگویی قیام عاشورا و ترسیم انگیزه ها و اهداف آن، می توان از شیوه ها و ابزارهای گوناگونی استفاده کرد. قالب های هنری، مانند شعر، قصه، رمان، نمایش، فیلم، تعزیه، تاتر و... از این ابزارها هستند. بی شک، رویداد عاشورا در قالب های هنری، بهتر و آسان تر از هر قالب دیگری قابل ارائه است.
    یکی از ابزارهایی که برای ترسیم و تصویر ابعاد گوناگون عاشورا به کار گرفته می شود «زبان حال» است. زبان حال، هرچند یکی از قالب های هنری است(1)، ولی در عین حال، در بسیاری از قالب های هنری دیگر نیز می توان از آن استفاده کرد. با توجه به این نکته، زبان حال، می تواند از بهترین و رساترین و مؤثرترین ابزارها برای ارائه حقایق عاشورا، پیام ها و عبرت های آن باشد که در سطوح گوناگون قابل عرضه و قلمرو بسیار وسیع و گسترده ای دارد. و در جاهایی که «زبان قال» قدرت بیان نداشته باشد و از توصیف ارزش های عاشورایی و شناساندن آن و همچنین جای گیر کردن آن در ژرفای وجود انسان ها ناتوان باشد به کار می آید.

برای خواندن این نوشتار به ادامه مطلب بروید...

  • علی مزینانی
۲۱
مهر
۹۴

شور حسینی مزینان

به یاد مرحوم محمدصدیقی تعزیه خوان نقش وهب و پاسدارشهید حسین شهیدی

یاد مرحوم حاج محمدصدیقی و شهید حسین شهیدی

به یاد مرحوم علی مزینانی

به یاد مرحوم حسن مزینانی(آشپز) خادم هیئت ابوالفضلی مزینان

به یاد مرحوم محمد صدیقی

به یاد مرحوم حاج محمدعلی صانعی خادم هیئت حسینی مزینان

  • علی مزینانی
۲۱
مهر
۹۴

 

درس‏ها و عبرت‏هاى عاشورا در عرصه رفتار سیاسى - محمدصادق مزینانی

یکی از اساسی ترین ابعاد حادثه عاشورا، درس ها و عبرت های این نهضت است.
درس های عاشورا همواره بحثی زنده، حیات بخش و حرکت آفرین است. هر چند این رویداد در مکان و زمان محدودی به وقوع پیوست اما درس های آن ویژه زمان و مکان خاصی نیست. عدالت خواهی و ستم ستیزی، عزت، پاسداری از اسلام و ارزشهای اسلامی، شهادت در راه خدا، جمع میان سیاست و معنویت، امر به معروف و نهی از منکر از جمله درس های مهم در عرصه رفتارسیاسی رویداد عاشورا است.
نویسنده پس از تبیین مسائل یاد شده و بیان نمونه هایی از آن در کلام و رفتار امام حسین (علیه السلام)، به بررسی عبرت های عاشورا می پردازد. وی تحلیل عوامل زمینه ساز حادثه عاشورا را مایه عبرت جامعه اسلامی و نظام دینی دانسته، مهم ترین آن ها را تحت عنوان دگرگونی ارزش ها و آرمان های حاکم بر جامعه نبوی و کوتاهی خواص از انجام رسالت خود، بازگو می نماید. جدایی مردم از اهل بیت (علیهم السلام) و دنیاگرایی خواص از جمله موضوعاتی است که در این بخش مورد توجه قرار گرفته است.
 

مقدمه
در باره رویداد عاشورا بسیار گفته و نوشته اند. باز هم جای گفتن و نوشتن باقی است، چرا که این رویداد از چنان ابعاد بزرگ و گسترده ای برخوردار است که هر چه بیش تر به تحلیل و بررسی آن پرداخته شود زوایای نوتر و تازه تری از آن آشکار خواهد شد.
قیام عاشورا از سال 61 هجری تا امروز همچون چشمه ای جوشان و خروشان از آب زلال و گوارای خود تشنگان معرفت و حقیقت را سیراب کرده، و الهام بخش بسیاری از نهضت های حق علیه باطل بوده است. انقلاب اسلامی، به رهبری امام خمینی (ره) از عاشورا الهام گرفت. ماندگاری و پایایی آن نیز در گرو بهره گیری از درس ها و عبرت های آن است. درس های عاشورا در گستره زمان و زمین همچنان ادامه دارد، چرا که در ادبیات عاشورا آمده است:
«کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا و کل شهر محرم.» (1)
یعنی درگیری حق جویان و عدالت خواهان با باطل و ستمگران همیشگی است. رویداد عاشورا در تاریخ همواره قابل تکرار است. از این روی، عاشورا رسالت بزرگی را بر دوش همه دینداران به ویژه آگاهان جامعه نهاده است. همگان پس از شناخت ابعاد آن موظف اند خود و جامعه خود را با آن مقایسه و از آن درس و عبرت بیاموزند، چرا که زنده بودن تاریخ به ترسیم و تصویب آن و سنجش خودمان با آن است.
سخن ما در این گفتار با عنوان: «درس ها و عبرت های عاشورا در عرصه رفتار سیاسی » در باره یکی از اساسی ترین ابعاد این حادثه بزرگ است که در دو بخش آن را پی خواهیم گرفت:
الف. درس های عاشورا؛
ب. عبرت های عاشورا.
 به ادامه مطلب بروید...

 

  • علی مزینانی