ماه رمضان آمد / شعری از یک مزینانی
پس از انتشار چند شعر پرمحتوا از ادب دوستان مزینانی به خصوص حجت الاسلام حاج شیخ حبیب الله عسکری و اکبر مزینانی علیشاه؛ استقبال این هنرمندان خوش ذوق مزینانی بیشتر شده و همچنان شاهدان کویر مزینان را پایگاهی برای بروز استعدادهای سرشار خود می دانند و هرازگاهی با ارسال شعری نو در مناسبتهای مختلف ما را مورد لطف قرار می دهند .
در همین راستا شعر رمضان آقای اکبرمزینانی علیشاه همزمان با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان به دستمان رسید و با عنایت به درخواست بعضی از مخاطبان که بهتر است عکس سراینده اثر نیز همراه با شعرشان منتشر شود برای این هنرمند توانمند مزینانی ایمیلی به رایانامه اشان ارسال گردید ولی متأسفانه تا کنون پاسخی از وی دریافت نکرده ایم و از آنجا که مدتی از این ماه پر خیر و برکت می گذرد و شعر ایشان نیز به همین مناسبت است این بار نیز بدون بیوگرافی و تصویرشان منتشر می کنیم ولی همچنان منتظر هستیم تا به درخواست ما جواب مثبت بدهند و همراه با ارسال اثر دیگرشان موارد درخواستی را نیز مورد لطف خویش قرار دهند.
در شهر چراغان کن ماه رمضان آمد در خانه گل افشان کن ماه رمضان آمد
اعیاد اگر بگذشت عیدی به از آن آمد شعبان چو به پایان شد ماه رمضان آمد
گسترده شده خوانی در سفره فراوانی بشتاب به مهمانی ماه رمضان آمد
مهمان خدایی تو در صلح و صفایی تو هم راز بقایی تو ماه رمضان آمد
باز آی به میخانه وز آن خم جانانه "پر کن دو سه پیمانه" ماه رمضان آمد
چون گشته شکم انبار گیرد دل تو زنگار زنگار ز دل بردار ماه رمضان آمد
اقرار گناهان کن خود چهره پریشان کن بس توبه فراوان کن ماه رمضان آمد
از چیست پریشانی ؟ این زاری و حیرانی بر خیز مزینانی ماه رمضان آمد