چهل روز سخت / شعر مزینانی در باره اربعین حسینی
شعر از : اکبر مزینانی علیشاه
چهل روز سخت در غم آل عبا گذشت برآل بوتراب این همه جور و جفا گذشت
چون کشته شد سید بطحا در آن زمین در کربلا به زینب کبری چه ها گذشت
تا اربعین سید و سالار کربلا دانی چه بر عشیره ی خیرالنسا گذشت
در بارگاهِ ابن زیاد و یزید دون بر زین العابدین چه بسا ماجرا گذشت
با آن که بود پر غم و تب دار و ناتوان بر او چگونه این همه درد و بلا گذشت
زد خیزران چو بر لب آن شمس مشرقین فریاد یا حسین ز ارض و سما گذشت
تا لب گشود بر سخن آن دخت بوتراب درج جواهر از سر برج حیا گذشت
گفتندکه کیست اینکه سخن می کندفصیح کاه و نفیر از سر قوم دغا گذشت
گفتا که زینب است بود خواهر حسین کز هرچه داشت بهر رضای خدا گذشت
در حیرتم که چرا واژگون نشد چرخ و فلک چگونه زین ابتلا گذشت
زین ماتم عظیم مزینانی این بدان اشک در دو چشم عمده ی خلق خدا گذشت