شمس الشموس عشق که نورش نصیب ماست /شعر مزینانی به مناسبت سالروزشهادت امام رضا(ع)
دنیا برای ماندن انسان بنا نشد خوش آنکه بر مسائل آن مبتلا نشد
چون ظاهرش فریب و باطن شقاوت است هیچکس به مکر و حیله آن آشنا نشد
هر ظالمی که ظلم به آل علی نمود عمرش به آخر آمد و کامش روا نشد
شمس الشموس عشق که نورش نصیب ماست کس را به پای آن مهِ بدرالدجی نشد
چون آفتاب هشتم و آن شمس مشرقین اندرولای عشق کسی چون رضا نشد
نامش علی و جد گرامش علی بود هرگز رهینِ زور و زر اشقیا نشد
لعنِ خدا مدام به مامون بد سیر کز او بجز شقاوت و جور و جفا نشد
او را به مکر و حیله به مرو ازمدینه برد اما رضا به ماندنِ آن پیشوا نشد
کردش شهید زهر جفا آن امام را چون او کسی شقی و چنان بی حیا نشد
او چون غریب بود و به غربت کسی نداشت بهرش ز بعد مرگ کسی در عزا نشد
جانها شود فدای امام غریب ما کز او بجز محبت و مهر و وفا نشد
هر کس که پای در ره آل علی نهاد کارش درست آمد و راهش خطا نشد
جایی دگر به دهر مزینانی از شکوه همچون رواق و بقعه ی ایوان طلا نشد
شاعر : اکبر مزینانی علیشاه
www.ba133.blog.ir