محمدکاظم مزینانی «با شاه بی شین» گام مهمی در بومی کردن رمان برداشته است
اسرار نامه مجله ای اینترنتی
است اما نه ، این تنها همه ی آنچه باید از این رسانه ی فرهنگی ، اجتماعی و
سیاسی که گاه نیز به رویدادهای پیرامون دیار علم وادب می پردازد بگوییم
،نیست چرا که اسرار نامه امروز مانند نگینی برپیشانی فرهنگ و ادب می درخشد و
به یقین همانند نامش که رازها در دل دارد شهر اسرار را به نیکی معرفی می
نماید و به دور از هیاهو و جنجال های متداول رسانه ای که در فضای مجازی
کم نیستند! آنچه باید در باره ی این شهر تاریخی بدانیم اسراری ها می گویند
، برایشان هم فرقی نمی کند شهرنشین باشی یا کوخ نشین مهم این است که تو
برای بلند آوازه نگهداشتن دیارت آوای عشق سروده باشی ، هرجا نامی از یک سربداری است به یقین اسرار نامه را
خواهی دید و ما مزینانی ها بارها چه با نام شریعتی و یا مزینانی ، آنها
به خوبی فرهیختگانمان را دیده اند و با بصیرت بالا از ما و زادگاهمان به
نیکی گفته اند و می گویند
مطلب زیر که به نقد اثر فرزندی دیگر از مزینان می پردازد در خبرگزاری کتاب ایران منتشر شده است و حق نیز آن بود که ما با همین نام این مطلب را بازنشر می کردیم اما دیدیم بازهم اسرار نامه از ما که هم ولایتی استاد محمدکاظم مزینانی هستیم پیشترند و بهتر آن را دیده اند برای همین ضمن احترام به دست اندرکاران ایبنا بادرود به همشهریان خوب و فرهیخته ی شهر اسرار و کاشفی و شریعتی این چند جمله را به نقل از مجله ی وزین اینترنتی اسرار نامه تقدیم مخاطبان گرانمایه ی شاهدان کویرمزینان می نماییم.
یوسفعلی میرشکاک معتقد است که مزینانی در «شاه بیشین» با رئالیسم جادویی
نگاه انسانی به شاه داشته است و توانسته بیان شاعرانه خود را در قالب رمانی
تاریخی پیاده کند. حسن محمودی نیز به لحاظ محتوا این رمان را محدود به
محمدرضا پهلوی ندانست و آن را بیانی برای وصف دیگر دیکتاتورهای بالقوه و
بالفعل خواند.
به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه
نخستین جلسه از سلسله جلسات آینهبندان که نگاهی تازه به جهان داستان
دارد، در تالار امیرحسین فردی حوزه هنری، امروز بعد از ظهر، برای کتاب «شاه
بیشین» با حضور یوسفعلی میرشکاک، حسن محمودی و نویسنده کتاب، محمدکاظم
مزینانی برگزار شد.
یوسفعلی
میرشکاک نخستین سخنران این نشست بود که درباره این رمان گفت: رمان صناعتی
است که از غرب وارد فرهنگ ما شده است، مانند سینما، تئاتر و دیگر رسانههای
فرهنگی. اولین کسی که توانست رمان را بومی این سرزمین کند، صادق هدایت بود
و آخرین کسی که بعد از 35 سال وقفه در بومی کردن رمان، حرکت مهمی انجام
داد، محمد کاظم مزینانی است.
وی افزود: نویسنده
باید فراسوی نیک و بد و قضاوت اخلاقی درست یا نادرست را با موضعی صریح نسبت
به کاراکترهایی که مطرح میکند، ببیند و با همین روش کارش را به پیش ببرد.
در شعر، شاعر میتواند با انتخاب یک موضع چیزی را نفی یا اثبات کند. ولی
رمان قابلیت تحمل موضع ایدئولوژیک را ندارد. نویسنده و کارگردان در سینما
مکلفند کل ماجرا را آشکار کنند ولی وقتی نویسندهای از حیث چشمانداز مجبور
است خود را محدود کند، از حیث معماری اثر نیز محدود خواهد شد.
نویسنده «ستیز با خویشتن و جهان» افزود: من چشماندازهایم را با مماشات به
دست نمیآورم و موافقت یا مخالفت دیگران درباره نظراتم اهمیت چندانی برایم
ندارد. من معتقدم که محمدرضا پهلوی نباید جوری توصیف شود که تمام گناهان
جهان از هابیل و قابیل بر گردن او بیفتد. رمان چنین نگاهی را برنمیتابد.
البته این سخنان را منی میگویم که سالها فراری بودم و نفرت از محمدرضا
شاه در دلم جا دارد.
وی افزود: در عالم هنر برای نفی دشمن
نمیتوان اغراق کرد. دوست را نیز نمیتوان خیلی بالا برد. به همه چیز فقط
تا آنجایی میتوان رنگ و لعاب داد که باورپذیر باشد. حتی در تبلیغات اگر
خیلی ایدئولوژیک برخورد شود، کار از نفس میافتد.
وی با اشاره به
این که یک رمانخوان حرفهای است گفت: بهترین نویسندگان ایرانی فقط
میتوانند مونولوگهای خوبی بنویسند. ولی به محض این که چند شخصیت را دست
نویسندگان ایرانی بدهند، حتما کار از دست نویسنده خارج میشود و برخی از
شخصیتها از حیث کنش و منش و... تقلیدی از شخصیتهای اصلی میشوند. زیرا
نویسندگان ایرانی بر قصه و حکایت تکیه دارند. و در قصه و حکایت ویژگیهای
اخلاقی و عاطفی مطرح نیست.
وی درباره ارزشهای رمان «شاه بیشین»
گفت: مزینانی دو رمان نوشته که خیلی بهتر از بسیاری از رمانهایی است که
سرمایههای بزرگ دولتی را در اختیار نویسندگانشان قرار دادهاند. صادق
هدایت فضای کابوسوار کافکا را وارد ادبیات ایران و آن را بومی کرد. و
مزینانی رئالیسم جادویی را برای اولین بار در ادبیات ما بومی کرد.
این طنزپرداز و منتقد سیاسی در ادامه افزود: نویسنده در این رمان، یک دید
کلی دارد و یک راوی کلی. جمع کردن زاویههای دید مختلف، کرامت رمان مزینانی
است. رمان خاطرهنویسی نیست. رمان پدیدهای است پیچیدهتر از شعرگویی. در
جامعهای که موفقترین رمانش دو یا سه شخصیت دارد، این رمان اثر قابل توجهی
به شمار میآید.
«شاه بیشین» به دیکتاتورهایی فراتر از محمدرضا پهلوی اشاره دارد
سخنران دوم این نشست، حسن محمودی بود که با اشاره به تعداد حاضرین در این
جلسه گفت: هفته پیش در فروشگاه نشر ثالث جلسه رونمایی از 4 کتاب برگزار شده
بود. هر دو طبقه این فروشگاه و حتی بخشی از خیابان مملو از جمعیت بود.
وقتی پرس و جو کردم که چطور برای یک جلسه رونمایی چنین جمعیت زیادی به
کتابفروشی آمدهاند، متوجه شدم که مادر یکی از نویسندگان این کتاب، از
مجریان صدا و سیماست. امروز چنان جمعیتی به این سالن نیامده است، ولی باید
گفت که «شاه بیشین» و «آه با شین» از محمدکاظم مزینانی، و «مردگان باغ
سبز» از محمدرضا بایرامی، سه کتاب ناب در حوزه ادبیات انقلاب است.
وی درباره علت تکراری شدن مضامین در ادبیات گفت: برخی معتقدند پس از
انتشار کتاب «من چراغها را خاموش میکنم» از زویا پیرزاد، بخش مهمی از
ادبیات ما به ادبیات آشپزخانهای تبدیل شد. ولی به نظر من، ادبیات فارسی
امروز با کمبود مضمون مواجه نیست. مهم اجراهایی است که هر نویسنده با تجربه
زیستی و جهانبینی خود آن را مطرح میکند. مزینانی در این رمان از
جهانبینی خاص خود استفاده کرده است. او در این دو جلد کتاب، حتی از روی
دست خود رونویسی نکرده است. زیرا هر کدام فضایی کاملا متفاوت دارند.
نویسنده رمان «روضه نوح» با اشاره به هوشمندی مزینانی در انتخاب راوی این
رمان گفت: مزینانی هوشمندانه راوی دوم شخص را برای «شاه بیشین» انتخاب
میکند. در حالی که در رمانهای ایرانی کمتر به این زاویه دید توجه شده
است. همواره برایم سوال بوده که چرا دوم شخص؟ راوی این اثر یک شاه بیتاج و
تخت را به محاکمه دعوت میکند، محاکمهای که در واقع تفهیم اتهام است.
وی با اشاره به معانی درونی این اثر گفت: با خواندن رمان «شاه بیشین»
خواننده فقط به محمدرضا پهلوی فکر نمیکند. بلکه به دیکتاتورهای فراتر از
آن میاندیشد، مانند دیکتاتورهایی که در مصر و بحرین حضور دارند. بخشی از
هنر مزینانی در خلق این رمان بود. ولی ما برای او و رمانش چه کردهایم؟ چرا
تلاشی برای ترجمه آن به زبانهای دیگر نداشتهایم؟
میرشکاک: «شاه بیشین» شعر مستند و تاریخی مزینانی است
در ادامه نشست، میرشکاک درباره توانمندیهای این رمان گفت: «شاه بیشین»
حاصل تلاش مثلث شاعر، مورخ و نویسنده است که با یکدیگر ترکیب شدهاند و
نقطه قوت کتاب را تشکیل دادهاند. از طرفی، «شاه بیشین» یک منبع تاریخی به
حساب میآید. منبعی تاریخی از نویسندهای که توانایی شاعری بالایی دارد و
توانسته شعر خود را به نثر وارد کند. به عبارت دیگر، «شاه بیشین» شعر
مستند و تاریخی مزینانی است. ترکیب کردن شعر و تاریخ از نقاط قوت این اثر
است.
وی ادامه داد: کاظم مزینانی نه فقط در وصف، بلکه در گزینش
دقیق صفات نیز هنرمندانه قلم زده است. زیرا گاهی نویسنده با انتخاب چند صفت
مناسب، مخاطب را از خواندن وصفهای چندین صفحهای برای نشان دادن مفهوم،
رها میکند.
نویسنده «توسعه و اباحه» درباره روایت این رمان گفت:
روایت دوم شخص خیلی نادر و کمیاب است. از این زاویه جهان را نگرستین و
وقایع را شرح دادن، یا ماجرا را خیلی خشک میکند یا موجب میشود که نویسنده
رشته کار را سریع از دست بدهد. مزینانی در بومی کردن رئالیسم جادویی،
توانسته زاویه دوم شخص را در رمان خود نقل کند. او توانسته رمانی را خلق
کند که فاصلهاش را با شخصیتهایش حفظ میکند.
میرشکاک درباره
اهمیت فرم افزود: در هنر فرم اهمیت دارد. البته این جمله به معنای بیاهمیت
بودن محتوا نیست. فرم است که محتوا و اندیشه را میتواند به تعالی سوق
دهد. نویسنده «شاه بیشین» جوری مخاطب را به سطوح بالا میکشاند که نه چیزی
از او کم میکند و نه به او بار زیادی میدهد. او کاراکترهای اثرش را به
شکلی نشان میدهد که نه موافقتش را با آنها نشان میدهد و نه مخالفتش را.
تعادلهای موجود در این اثر باید سرمشق دیگر نویسندگان نیز قرار بگیرد. این
رمان درباره ظهور و زوال قدرت است، فارغ از این که در چه تاریخی یا چه
زمانی و حتی چه مکانی رخ داده است.
«شاه بیشین» تاریخ مصرف ندارد
حسن محمودی درباره عنوان و تصویر جلد «شاه بیشین» گفت: خوانش این رمان از
جلد آن آغاز میشود. در این رمان نوعی آشناییزدایی وجود دارد. این رمان
ابتدا خواننده را از همه آنچه درباره شاه میداند، تخلیه میکند. بعد کم کم
این شخصیت را از نو برای مخاطب بازسازی میکند و سپس، خواننده این شخصیت
جدید را میپذیرد و به واسطه آن تاریخ معاصر را در ذهن او بازسازی میکند.
این رمان سندی برای نسل بعد به حساب میآید که در ذهن خواننده ساخته
میشود. مزینانی آگاهانه با تکنیکهای منحصر به فرد خود «رمان تاریخی» یا
«رمان مستند» نوشته است.
وی ادامه داد: «شاه بیشین» هیچ تاریخ
مصرفی ندارد و هشداری به تک تک مخاطبانش است که مبادا اگر ما نیز در مسند
قدرت قرار بگیریم، دچار چنین مشکلاتی بشویم. مزینانی تمام کلیشههای ذهنی
مخاطب خود را از بین میبرد و آشناییزدایی میکند.
محمد کاظم
مزینانی آخرین سخنران این نشست بود که پیش از هر نکته به پیشه نویسندگی خود
اشاره کرد و گفت: پدرم دوست داشت من بنا شوم و مادرم دوست داشت که طلبه
شوم. ولی من نویسنده شدم. بعدها مادرم دعا کرد که شهید شوم ولی من کتابهای
«شاه بیشین» و «آه با شین» را نوشتم. «شاه بیشین» حاصل 4 سال تلاش برای
نوشتن و 44 سال زندگی است.
این نشست با پرسش و پاسخ میان حضار و
منتقدان دعوتشده در جلسه به پایان رسید. از آنجا که فردا 12 بهمن، سالروز
تولد محمدکاظم مزینانی است، در همین نشست کیک تولدی نیز برای تبریک به
مزینانی و تولد کتاب او، «شاه بیشین» فراهم شده بود.
از مطلب شما در اسرارنامه استفاده شد:
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=8539
پیروز باشید...