یاد بزرگان تعزیه مزینان/بخش پانزدهم/ مرحوم کربلایی ابراهیم ولیعهد؛ بشیر مزینان
صدایی صاف و دلنشینی داشت او را در مزینان با شغل بستنی فروش که الحق و الانصاف بستنی های شیرین و تگری آن هم بدون یخچال داشت می شناختیم که مدت ها شیر را داخل گالنی چوبی می ریخت و با مهارت خاصی آن را هم می زد تا بستنی اش را برای پذیرایی همشهریان در یک هوای داغ کویر آماده کند و در این مدت مشتریانش در داخل دکّان به انتظار می نشستند و قصه های او را گوش می دادند که با لبخند بیان می کرد واین همه ی قصه های او نبود...
قصه ی زندگی خود او از سال 1320 آغاز شد زمانی که ایران آبستن حوادثی عجیب بود و متفقین به این سرزمین حمله ور شدند و البته عمر دیکتاتور زمان رضاخان نیز به سرآمد.
الحاج کربلایی ابراهیم مزینانی معروف به ولیعهد در چنین ایامی به خانواده رمضانعلی مزینانی هدیه شد و با راهیابی به مکتبخانه مزینان و هیئات مذهبی به خصوص هیئت جوانان علی اکبری(ع) با نوحه خوانی و تعزیه خوانی آشنا شد.
تیپ و صدای منحصر به فردش او را در هیبت هانی و بشیر نمایان می کرد و در عاشورای مزینان نقش مرد عرب را ایفا می نمود و اما اوج هنر او در اربعین حسینی بود که در مراسم شبیه خوانی این روز؛ نقش بشیر را اجرا می کرد و نوای « صدای یک بلبلی آید به گوش...» را زمزمه می کرد و راه کربلا را بر اهلبیت (علیهم السلام) نشان می داد.
اول خرداد 1373 روز سیاهی برای مزینان رقم خورد و 3 نفر از اهالی خوشنام مزینان به نام های اسماعیل مزینانی خلیل (پدر) ، مرتضی مزینانی(پسر) و کربلایی ابراهیم ولیعهد داماد این خانواده در راه بازگشت از زیارت بارگاه نورانی حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا(ع) در اثر سانحه ی واژگون شدن خود روی سواریف جان به جان آفرین تسلیم کردند و مزینان و مزینانی در ماتم این سه عزیز نشستند.
امسال ف
روز در گذشت بشیر مزینان مصادف شد با شب ولادت با سعادت قائم آل محمد(ص)
حضرت قائم(عج) وضمن دعا برای آمرزش و شادی روح این عزیزان دعا کنیم که به
زودی بشیر خوش خبری نوید آمدن یوسف فاطمه(س) را به منتظرانش بشارت دهد
انشاء الله...