روزی روزگاری در مزینان....بخش دوم؛ کوزه گر
🖌نویسنده و محقق؛ حسین محمدی مزینان(مداح)
✍️امروزه اگر سخن از هنر سفالگری به میان بیاید مزینانی های عزیز البته نسل سه دهه گذشته به یاد کوزه گری و داش و همچنین اشعاری می افتند که از کوزه گری نشانی داشته باشد. از جمله؛
در کارگه کوزه گری رفتم دوش
دیدم دو هزارکوزه گویا و خموش ...
یا از کوزه همان برون تراود که در اوست.
اما هدف این جانب به هنر سفالگری در مزینان است. به یاد غروبهایی که زنان و دختران جوان مزینانی از هر کوچه ای سبوهای سفالین بر دوش می گرفتند و به دنبال آب تازه از چشمه گوارای مزینان کهن و یا حوض آب انبار سرد شاه عباسی به ویژه تابستان آب سرد و گوارایی را به خانه ها آورده و به خصوص ماه رمضان با سردی آن آب رفع عطش کنند.
به روایتی سه کارگاه کوزه گری و تنورمالی و ساخت کندو(کُندی) در مزینان وجود داشت. البته در این میان سهم و نام مرحوم عباسعلی فخاری از همه بیشتر و گویاتر بود .داش یا همان کوره که با کاه آغشته به روغن و یا هیزم سرخ می شد و در حرارت آن کوزه ها به سفال تبدیل می گردید .انسانهایی که خاک رس را تبدیل به گِل و گل را به شکل موم و از آن با هنرشان تُنگ(تُنگُلی) آب و یاکوزه و گاهی نِلک که همان کوزه بزرگ جهت تبدیل ماست به دوغ و در نتیجه کره ی(مِسکَه) آن اخذ می گردید.کوزه های گلین داخل کوره چیده می شد وبا آتش زیر داش کوزه ها پخته و در مدتی معلوم که تشخیص آن با استاد کوزه گر بود آتش کم و زیاد و در نتیجه خاموش و بعداز ساعاتی که سرد می گردید کوزه ها با دقت یکی بعد از دیگری از کوره بیرون و بعد از آزمایش توسط استاد البته به وسیله ی هوای دهان با فشار بالا آزمایش می گردید که آیا آبزنه ای دارد یا نه؟
ناگفته نماند در منطقه سبزوار دو سبک کار بود . یکی سبک برآباد در منطقه برزوی سبزوار و یکی مزینان با این تفاوت که کوزه برآباد قسمت پایین پهن و دسته و گلویش نیز با کوزه مزینان تفاوت داشت. به این شکل که کوزه مزینان قسمت پایینش نوک تیز و گلویش نیز تفاوتی با نوع ذکر شده داشت.مشتریان بسیاری روانه مزینان می شدند بعضی ها به صورت کلی و بعضی در حد نیاز معمول خرید می کردند و گاهی نیز کوزه گران خود یا فرزندان شان کوزه ها را داخل تور کاه قرار می دادند و با دقت بسیار به اطراف می بردند که اگر خدای ناکرده الاغ شان که وسیله این بارکشی بود از چیزی رَم می خورد سرمایه از بین می رفت لذا به همین خاطر تا مقصد دست کوزه گر بیچاره به تور چسبیده و چون حاصل کلی تلاش و زحمت بود و تمام سرمایه همان !!!
و از این طریق کسب معیشت می کردند و این نیز افتخاری بود برای مزینان. و کوزه های مزینان همه جا شناخته می شد، روحشان شاد مرحوم کربلایی علی اصغر کوزه مال کربلایی محمد تنورمال معروف به دایی و همچنین عباسعلی فخاری که همه از یک تیره و نژاد بودند. هنر اینان هنوز هم روز عاشورا جهت یادآوری و سنتی بودن شیوه ی آب دادن به تشنگان در دست سقایان عاشورای امام حسین(ع) و یارانش دیده می شود ضمن گوارایی نیز بهانه ای است برای یاد از اساتید این هنر زیبا که امروزه چشم گردشگران را نوازش می دهد.
ای کاش در کنار تندیس دکتر علی شریعتی مزینانی این کارگاه هنوز دایر بود تامی توانستیم هنر فاخر نیاکان مان رادر این عصر تکنولوژی به نمایش بگذاریم چرا که ما در این هنر نیز خودکفا بوده ایم .حتی هم اکنون این کارگاه ها توسط اساتید دانشگاهی هنرهای تجسمی و صنایع دستی تدریس و دانشجویان بسیاری از هنر سفالگری زندگی و هنر خود را به معرض نمایش می گذارند.
امید آنکه بازهم در مزینان شاهد احیای این کار باهمت جوانان باشیم. و اما در پایان روح کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش شاد.
به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan
#️⃣شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan