روزی روزگاری مزینان... بخش بیست و هشتم؛ بستنی در مزینان :: شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

 

🖌نویسنده؛ حسین محمدی مزینان

رونق کاسبی در مزینان بسیار بالا بود به طوری که از سبزوار تا مزینان، کارگاه بستنی سازی فقط در مزینان دایر بود.

شاید نوشابه در بعضی روستاها آن هم به نُدرت پیدا می شد اما در مزینان به وفور وجود داشت. در اویل ظهور نوشابه با نام پپسی کولا  بعضی از آقایان علما می گفتند چونکه صاحب آن کارخانه از یهودیان می باشد لذا این نوشابه با این نام حرام است و مومنین باید از خوردن آن امتناع نمایند!! اما بعد از مدتی نوشابه بنام های دیگر وارد بازار شد.

 هنوز دکانهای مزینان بویژه از کوچه سرهنگ و خاصه در پائین تر از هیئت ابوالفضلی رونق و بازار داشت. از سبزوار با کامیون و اتوبوس های وقت تا آنجا که بیاد دارم اویل دهه چهل تبلیغات نوشابه با پوسترهای حلبی به اندازه ۵۰در۶۰ بسیار جالب بر درب های چوبی با میخ نصب می شد رنگ درون شیشه در پوسترها سیاه بود. پپسی بنوشید؛ و بعدها کوکاکولا کولاک می کند و بعد از مدتی نوشابه هایی بارنگ زرد با نام کانادا درای بنوشید و سپس اُسو و بعدها بابِل آپ و همچنین سِوِن آپ بنوشید در فضای مزینان بر در و دیوار جلوه گری می کرد و جعبه های چوبی که هرکدام حاوی ۲۴ عدد شیشه نوشابه بود اولین بار بر درب های چوبی مغازه مرحوم کربلایی عبدالحسین تبلیغ شد و ایشان در پائین بازار مزینان فروش خوبی داشت.

 اما در بین مردم نوشابه از هر نوع و رنگی که بود به کانادا مشهور شد حتی به پپسی هم کانادا می گفتند. بهر حال شب که می شد آب روان و سرد چشمه ینگه قلعه همان ستون فقرات روستای مزینان که صدای کّرت ها(آبشارهای) کوچکش که در چندین نقطه وجود داشت نوازشگر روح و آرام بخش جان هر دل تفتیده در کویر بود، شبانگاه چند چیز درون آب جای می گرفت . کیسه های کوچک کاه برای خیس خوردن و سپس با آرد جو آمیخته شدن برای گاوهای شیرده و همچنین گذاشتن نلک های یا همان کوزه های بزرگ برای گرفتن کره از ماست برای اینکه وقتی کوزه یانِلک سردتر بود هنگام صبح کره بیشتر و در زمان کوتاه تری بدست می آمد و جاروی درشته بنام جارو ی مکه برای خیس خوردن تا شکنندگی آن کمتر و عمر طولانی تری داشته باشد و ازجمله نوشابه برای سرد شدن چرا که نوشابه وقتی که سرد است گواراتر است و زیر همان تبلیغ هانوشته بود سرد بنوشید لذا اگر یخ یخدانهای مزینان در تابستان موجود بودکه واقعا می چسبید.

نوشابه فقط سه ریال قیمت داشت. اما کم کم بستنی هم پیدا شد تهران گل و بلبل؛سبزوار بستنی رشیدی و در مزینان مرحوم کربلایی ابراهیم ولیعهد با شیرگاو و ثعلب و خامه چه بستنی هایی داشت اوایل با یخ محلی و سپس یخ قالبی از تنها کارخانه یخ سبزوار و بعد از آن با پیدایش یخچال نفتی بساط بستنی هم فراهم شد.

مرحوم ولیعهد یک استوانه چوبی داشت و یک ظرف از جنس گالوانیزه درون استوانه که بین این دوشی فاصله ای داشت برای ریختن یخ و سپس چرخاندن ظرف فلزی با دست و درون آن پر از شیر و خامه که با چرخاندن بیشتر بصورت انجماد و سپس به یخچال نفتی و بعدهم فروش از یک ریال و بیشتر. گاهی وقت ها ولیعهد از نیروی کار بچه ها استفاده می کرد و در پایان کار یک ظرف بستنی به آنان می داد و آنها با خوشحالی وصف نشدنی نوش جان می کردند.
در اوایل بستنی با نان بود و بعدها ظروف کوچک ملامین و نشستن روی صندلی و پشت میز آه که چه لذت بخش و گوارا بود یادش بخیر...

✍️به مرور ایام ماشین توزیع نوشابه که باربند مخصوصی داشت با شیب داخل و بدون دیوار که همه بچه ها می گفتند خدا کنه ماشین خم بشه و نوشابه ها سرازیر بشه تا بلکه چند تا نوشابه بخوریم! و این آرزویی محال بود نوشابه فقط دیده می شد و ساخت باربند عقب طوری بود که هیچگاه جعبه ی نوشابه پرت نمی شد. همان ماشین که راننده ای بنام حسن آقا داشت برای اولین بار تابلو بزرگی تحت عنوان بابل آپ بنوشید و در قسمت پایین آن نوشته بود  بستنی فروشی ابراهیم مزینانی و شاید بعد از تابلو بانک صادرات اولین تابلویی بود که در مزینان نصب شده بود جالب بود نام مزینان را روی هیچ تابلوی دیگری ندیده بودیم به جز شناسنامه و نقشه کشور ایران که نام مزینان وجود داشت و حالا وجود ندارد.

بعدها مرحوم محمد عباسعلی(بخشدار) در بالای مزینان بستنی دایر نمود و پس از وی مرحوم میرزامحمد ضیائی و در ادامه  مرحوم عباسعلی معلمی معروف به سُنبُلی که هم قهوه خانه و بستنی داشت که اغلب پاتوق معلمان و مدیران روستا بود و گاهی افرادی از جوانان روستا. اما بیشترین و پرفروش ترین دکان بستنی فروشی متعلق به مرحوم ولیعهد بود.

 از تمام روستاهای اطراف آب یخ بستنی و نوشابه مشتری داشت. آن زمان ترازوی دیجیتال وجود نداشت. ترازوهای کفه ای و سنگهای مخصوص و جالبتر اینکه همیشه وزن اجناس بیشتر از وزن سنگ ها بود و می گفتند ترازو باید چرب باشد یعنی به سود مشتری البته برکت هم داشت. مدتی بود چنان کار و کاسبی ولیعهد رونق داشت که دکان دیواربه دیوار پایین تر نیز دایر بود و چه جالب زنهای روستا باتمام حُجب و حیا آهسته به پسربچه ای می گفتند یک نوشابه از ولیعهد بگیر و زیر چادرشان به طوریکه کسی نشناسدشان آرام و آهسته نوش جان می کردند و پیدا بود که چقدر عطش در وجودشان اثر کرده است.

تابستان داغ حرارت حمام و تعصبات کورکورانه که بد است یک زن در خیابان آنهم زیرچادرش نوشابه یا بستنی بخورد. بهر حال ولیعهد داخل جوی آب حوضچه ای سیمانی ساخته بود روزها مردم آنجا می نشستند و پایشان داخل آب بود تا گرمای تابستان را کمتر احساس کنند بویژه ماه رمضان و شبها جعبه های نوشابه جهت سرد شدن داخل آب قرار می گرفت.

اما از بخت بد مزینان عزیز ما روند رو به رشد مهاجرت؛ کربلایی عبدالحسین عباس به تهران مهاجرت کرد و محمد عباسعلی نیز همین طور و مرحوم سنبلی نیز به لحاظ اشتغال در مدرسه توان این کار را نداشت و ابراهیم ولیعهد هم که از صدای خوب و دلنوازی بهره مند بود و علاوه بر مداحی در مزینان گاه به ایفای نقش در تعزیه می پرداخت در یک سانحه تصادف همراه با پدر و برادر خانمش در جاده مشهد به رحمت خدا رفتند و بعد از آن رمضان ولیعهد در تداوم شغل پدر مغازه را چرخاند اما با پیدایش بستنی های صنعتی که جای بستنی های سنتی را گرفت دیگر جائی برای کار بستنی خوشمزه و سُنتی مزینان نماند فقط افسوس و دریغ از هر آنچه که داشتیم و دیگر نداریم. و دیگر نمی توان گفت ...کانادا بنوشید....

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

شاهدان کویر مزینان در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/sh_mazinan

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">