مزینان به روایت تاریخ... قسمت دوم
🖌نویسنده و محقق؛ فرزاد رضایی فر مزینانی
✍️شاه عباس در تردیدی عقلایی و منطقی برای لشکرکشی به خراسان و مواجهه با عبدالمومن خان شیبانی ازبک قرار داشت، که بی اعتمادی به امرای دولت و نگرانی از زیاده طلبی و تجاوز ترکان عثمانی با وجود عقد معاهده ای یکطرفه را می توان از مهمترین دلایل این تردید دانست. با این تفاصیل نگرانی شاه از تخلیه مرکز ایران و عزیمت به شرق کشور غیرمعقول نبود. پیشتر اردوی سپاهیان صفوی چند مرتبه به دلایل گوناگون از هم پاشیده و در نتیجه تصمیمی راسخ بر تقابل نظامی با ازبکان و بازپس گرفتن خراسان معطل مانده، به ورطه سکون و اهمال در غلطیده بود. شاه ایران عملا در مقابل تجاوزات و تعدی و غارت ازبکان تنها به مکاتبه و ارسال نامه به سردار فاتح و مغرور ازبک اکتفا نموده بود.
****
در این کشاکش سرمستی متجاوزان ازبک و ضعف و تردید شاه و دولت ایران، به ناگاه اتفاقی حیرت آور رخ داد که خبر آن، ورق کفه قوا و روحیه را از هر دو سوی منقلب نمود:
"در خلال حال ... جوانداش بهادر اوزبیک که از جانب عبدالمومن خان در مزینان بود گرفته به قتل رسانیده، سر او را به پایه سریر اعلی فرستادند و به عنایت شاهانه و سیورغال و خلاع فاخره سرافراز شدند" (استرآبادی، 1366: 156 ).
تهور و بیباکی اهالی مزینان در شورش بر نیروی ازبکان و تار و مار کردن آنان آنچنان غیرمنتظره بود که بسرعت موجب تحولاتی شگرف در منطقه گردید. "حاکمان ازبک شهرهای نزدیک از ترس اینکه مردم تحت فرمانشان از رفتار مردم مزینان پیروی کنند وحشت کرده، پا به فرار گذاشتند" (اودری بارتون، مقاله).
با وصول خبر شورش و پیروزی مردم مزینان، شاه عباس که تا این زمان نسبت به لشکرکشی و رویارویی با ازبکان در تردید بود، با روحیه ای امیدوار و تفأل نیک عزم عزیمت کرده روی به خراسان نهاد. او پس از بازدید از مناطق آزاد شده جاجرم، سبزوار و اسفراین، بخشی از سپاه خود را برای آزادسازی نیشابور عزیمت داد. حال آنکه حاکم ازبک نیشابور هم با وصول اخبار اتفاقات مزینان و مناطق اطراف و همچنین نزدیک شدن طلایه سپاه صفوی به سرآسیمگی گریخت و نیشابور نیز از متجاوزان پاک گردید.
بنظر می رسید اکنون بخت شاه جوان صفوی و دولت ایران بیدار شده است؛ مناطقی قابل توجه از ایالت خراسان به وسعت تقریبی تمام متصرفات حکومت سربداران بدون توسل به جنگ و تحمل تلفات و هزینه های آن و تنها به یمن بیباکی مردم مزینان بازپس گرفته شده بود. اکنون فصل زمستان رسیده و چشم انداز ادامه پیشروی، به واسعه تعذر علوفه و تدارکات چندان روشن و مطمئن نمی نمود. لذا شاه در مناطق آزاد شده حاکمانی گماشت و به پایتخت مراجعت نمود، این در حالی بود که تمام این تحولات مثبت تنها در خلال زمانی حدود یک ماه صورت پذیرفت. شاه عباس پیش از بازگشت از بذل توجه به مردم مزینان و بخشیدن مالیات آنان به پاس خدمتی که به دولت ایران کرده بودند فراموش نکرد.
اکنون همه امور به گونه ای دیگر پیش می رفت. عبدالمومن خان که با خیالی آسوده به بلخ رفته بود، به ناگاه دریافت که در اندک مدتی قسمت عمده متصرفات وی در خراسان، از مرزهای مازندران و قومس (سمنان) تا یک قدمی مشهد از دست رفته است. اکنون حتی لحن او در نامه نگاری رنگ دیگری به خود گرفته بود؛ نامه اول وی به شاه صفوی، سراپا توهین و تهدید و به زبان ترکی نوشته شده، در آن شاه ایران "عباس میرزا" خطاب گردیده بود؛ حال آنکه اکنون نامه ای سیاستمدارانه به شاه صفوی نوشت که در آن ضمن تمجید از نیاکان و اجداد وی، رقیب متخاصم خود را "برادر" نامیده و او را "شاه عباس" مخاطبه نمود.
****
شرح آنچه بعد از این وقایع و سنوات پس از آن رخ داد و ادامه تقابلات دو دولت صفوی و شیبانی تا بازپس گرفتن کامل خراسان آن روزگار و حتی خوارزم و در نهایت به نوعی به تحت الحمایگی درآمدن دولت و شاهزادگان شیبانی توسط شاه عباس بزرگ، منظور نظر نگارنده این سطور نیست؛ بلکه غرض، تورق صفحاتی از سرگذشت دیار از باستان یادگار مزینان - این قطعه از جغرافیا که در تاریخ خوش نشسته است - و یادآوری گونه ای به نگارنده و سایر مردم این خاک عزیز به نیت ادای دین به زادگاه آباء و اجدادی و نیاکانمان بوده است.
****
منابع:
تاریخ سلطانی، تالیف حسین ابن مرتضی استرآبادی
خلاصه التواریخ، تالیف قاضی احمد حسینی قمی
عالم آرای عباسی، تالیف اسکندربیک منشی ترکمان
روضه الصفویه، تالیف میرزابیک گنابادی
عکس؛ تزئینی... زنبورک چیان مزینان
به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan
شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan
شاهدان کویر مزینان در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/sh_mazinan