شریعتی شناسی9

مایکل بوروی، استاد دانشگاه برکلی آمریکا و رئیس انجمن بینالمللی جامعهشناسی، با طرح «جامعهشناسیمردممدار» شریعتی را چهرهای از این نوع جامعهشناسی دانست.
مایکل بوروی*، استاد دانشگاه برکلی آمریکا و رئیس انجمن بینالمللی جامعهشناسی، بعدازظهر هشتم خرداد مهمان دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران بود و به گفتوگو با دانشجویان این دانشکده پرداخت. در بخشی از این گفتوگو به دکتر علی شریعتی و ویژگیهای جامعهشناسی او اشاره شد که در ادامهی این متن میخوانید. بوروی در سفر پیشین خود به ایران در تابستان 87، و نیز در یادداشتی که برای همایش «اندیشه اجتماعی و جامعهشناسی در خاورمیانه» (خرداد 90) نوشته است با طرح «جامعهشناسی مردممدار»** از شریعتی در ایران به عنوان چهرهای از این نوع جامعهشناسی نام برده است. «ایدهی من و بسیاری از همکارانم آن است که جامعهشناس حرفهای باید از مرزهای دانشگاه بیرون برود، جامعهشناسان باید جامعهشناسی را به بیرون از دانشگاه ببرند و با گروههای مردمی خارج از دانشگاه وارد ارتباط شوند. این چیزی است که من آن را جامعهشناسی مردممدار مینامم. به نظر من دو پرسش اساسی وجود دارد که جامعهشناسان باید به آنها پاسخ دهند، البته اغلب تمایلی به پاسخگویی ندارند. پرسش اول این است که جامعهشناسی برای چه کسی؟ آیا ما فقط با خودمان حرف میزنیم و یا میخواهیم با گروههای خارج از دانشگاه هم وارد بحث و تبادل نظر شویم؟ پرسش دوم این است دانش برای چه چیز و با چه هدفی؟ جامعهشناسان گوناگونی از جمله وبر، هابرماس، اعضای مکتب فرانکفورت و یا حتی شریعتی شما سعی کردهاند برای این پرسش پاسخی بیابند. در حقیقت پرسشی که باید پاسخ دهیم، آن است که آیا میخواهیم از دانش به عنوان ابزاری برای رسیدن به هدفی خاص استفاده کنیم یا اینکه دانش، بحث و گفتوگو دربارهی خود آن اهداف است. چیزی که من آن را دانش ابزاری مینامم، در واقع دانشی است که از طریق آن، بهترین وسیله را برای رسیدن به هدف معینی که داریم، پیدا میکنیم. موضوع دانش یا معرفتی که آن را تفسیری یا بازتابی میخوانم، آن است که جامعه باید به چه سمتی برود، یعنی بحث بر سر ارزشها و اهداف، ارزشهایی مثل برابری، عدالت، آزادی و...» (مایکل بوروی، کدام جامعهشناسی؟ کدام جامعهشناس؟، سخنرانی در دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران، تیرماه 1387) «ما همگی باید به تاریخ و میراث اندیشه این منطقه کلیدی از جهان [خاورمیانه] علاقهمند باشیم. منطقهای که از ابنخلدون گرفته تا علی شریعتی، اندیشمندان اجتماعی بسیار مهمی را در دامان خود پرورده است.» (مایکل بوروی، بنای یک جامعهشناسی منطقهای در خاورمیانه، خبرنامه انجمن جامعهشناسی ایران، خردادماه 90)
مشخصات جامعهشناسی علی شریعتی چیست؟ در ایران او را اغلب به عنوان ایدئولوژیست میشناسند تا جامعهشناس. آیا این دو از هم قابل تفکیکاند؟
مایکل بوروی: بگذارید ابتدا بین جامعهشناسی مردممدار و جامعهشناسی عامهپسند تفاوت بگذاریم. موضوع جامعهشناسی مردممدار ایجاد بحث در میان مردم دربارهی مسائل جهان است یا دربارهی ارزشهای ابتدائی. اما جامعهشناسی عامهپسند چیز دیگری است؛ زمانی است که جامعهشناس تلاش میکند ایدههایش را ساده کند تا پائینترین سطح جامعه هم حرفهایش را بفهمند. فکر میکنم سؤال اصلی این باشد که علی شریعتی تا چه اندازه درگیرِ جامعهشناسی مردممدار بوده و سعی میکرده به طور جدی ارتباط دوسویهای بین خودش و مردم ایجاد کند و تا چه اندازه تلاش میکرده است که با ایجاد هیجان سیاسی غرایز ابتداییِ مخاطبانش را تحریک کند. حالا باید به تفاوتهای بین جامعهشناسی مردممدار و ایدئولوژی توجه کنیم. همیشه این خطر وجود دارد که جامعهشناسان مردممدار به عنوان ایدئولوژیست شناخته شوند. چون بحثهای جامعهشناسی مردممدار معطوف به ارزشهای اساسی در جامعه است و ممکن است به نظر برسد جامعهشناس دارد نوع خاصی از این ارزشها را تبلیغ میکند. باید دقت کنیم که اساس جامعهشناسی مردممدار باید بر یافتههای تحقیق علمی جامعهشناسانه باشد. یعنی این یافتههای تحقیق است که بحثهای عمومی را شکل میدهد و نه ایدهی جامعهشناس. اما ایدئولوژی چنین بنیادی ندارد. Michael Burawoy* Public Sociology** منبع : پایگاه اطلاع رسانی دکتر علی شریعتی
|
- ۹۲/۰۷/۲۵