رمضان درمزینان3
رمضان درمزینان قسمت سوم :قرآن خنی
بعدازسحری خوردن ، مردها راهی محل کارشان( که بیشتر آنها کارگر و یا کشاورز بودند ) می شدند به خصوص درایام تابستان که کویر گرمایش دوچندان می شود وتا ساعت نه وده بیشتر نمی توان طاقت آورد زنهاهم راحت تا ساعت هشت می خوابیدند وپس از آن دوره قرآن خوانی ویا مجالس روضه دایر می شد وبیشتر آنها دراین جلسات شرکت می کردند.(دلیل استفاده ازفعل ماضی در این نوشتار به خاطر واگویی بعضی از خاطرات نویسنده است وگرنه درحال حاضر نیز همین برنامه ها تکرار می شود)
نزدیک اذان ظهر اغلب نوجوانان وجوانان راهی مسجد جامع می شدند و پس از اقامه نماز به خاطر خنکی شبستان مسجد به لحاظ نوع معماری آن ؛ در همانجا می خوابیدند ودم غروب بیدار می شدند ودرجلسه دوره قرآن که به استادی خدا بیامرزها حاج آقا صفاری ، حاج محمود فصیحی ، حاج مندلی تاج و... برگزارمی شد شرکت می کردند . درآن زمان هرنفر چند آیه می خواند ویک نفر مامور بود تا فرد قاری به قواعد خاص مثل ادغام و یا شروع آیه می رسید با صدای بلند اعلام می کرد: آیه ،مدواجب . اساتیدهم روش خاصی داشتند وسعی می کردند در غلط گیری برای نوجوانان سخت نگیرند وبا لبخند می گفتند: احسنت ازنو.وبعد از آن حسابی تشویقش می کردند. پس ازقرائت یک جزءکامل قرآن شرکت کننده ها راهی منازل می شدند.
معمولا باباها از دارا وندارش برای افطار زولبیا می خرید ند وزنها هم سعی می کردند کوزه هایشان را ازآب چشمه مزینان که آب گوارایی بود پرکنند که هم آب خوردن وهم چایی را برای افطار داشته باشند. صدای شوخنی (شب خوانی) اوستا غلامرضا واکبرملا ومتقی وپسران ، خرد وبزرگ را راهی خانه هایشان می کرد ند.در ایام تابستا ن کسی دراتاقهای گرم نمی ماند ومردها تمام حیاط را آب پاشی می کردند وزنها هم بساط افطار را درحیاط می چیدند .با تاریکی هوا وروشن شدن چراغ طوری وگرسوز وچراغ دستی سروکله گرژدمها (کژدم) پیدا می شد ویکهو صدای یک نفر بلند می شد وبلافاصله قند منتر (حبه قندی که یک سید با خواندن دعا تبرک کرده بود)آماده می شد وبرروی محل گزیدگی می گذاشتند ومردها به دنبال حشره موذی می گشتند وتا وقتی آن را نمی کشتند آرام نمی نشستند چون معتقد بودندبه محضی که عقرب ویا کژدم کشته شود سوزش آن نیز التیام می یابد!
چای اصلی ترین نوشیدنی مردمان کویر مزینان است لذا موقع افطار شاید هرنفرآنها ده تااستکان (درآن زمان چای لیوانی مطرح نبود وبراین باوربودندوهستندکه چای را نبایدفوت ویا با آب سرد آن خنک کردبهترین راه استفاده ازنعلبکی است ) چای را بنوشند.
بعدازافطار مجلس دعا وروضه وقرآن خوانی درمسجد جامع دایر می شد ومی شود وزن ومرد به آنجا می روند؛ مردم مزینان دارای اعتقادخاصی هستند وآرزویشان درماه رمضان هرسال حضور درمجالس مسجد جامع آن است.
مابچه ها هم بعداز کمی حضور درمسجد همانطور که دربخش قبلی این نوشتار ذکر کردم به سراغ قیم قیم بزی می رفتیم...
ادامه دارد...
- ۹۱/۰۵/۱۱
لینک کن اعلام کن سپاس.