مادر شهید حسین مزینانی نیکدل آسمانی شد :: شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

مادر شهید حسین مزینانی نیکدل آسمانی شد

دوشنبه, ۱۶ فروردين ۱۴۰۰، ۱۲:۰۵ ق.ظ

✳️حاجیه خانم لیلا همت آبادی مادر شهید والامقام حسین مزینانی نیکدل پس از عارضه سکته مغزی و یک هفته بستری در بیمارستان سبزوار دارفانی را وداع گفت.
 

✔️وی فرزند مرحوم حسن همت آبادی و همسر خادم الحسین(ع) حاج علی نیکدل زنی صبور و دارای اخلاقی خوش و مهربان بود که چهاردهم فروردین 1400 چند روز به سالروز شهادت فرزندش دعوت حق را لبیک گفت و پیکرش در جوار مزار فرزند شهیدش به خاک سپرده شد.

✍️تکاور  شهید حسین مزینانی نیکدل  سال 1348 در مزینان به دنیا آمد پدرش حاج علی نیکدل مرد زحمتکش و ذاکر اهل بیت علیهم السلام است که در عاشورای مزینان در گروه زوار چاوش خوانی می کند.

🔷 حسین از همان دوران نوجوانی پدر را در کار کشاورزی و خرید و فروش محصولات کشاورزی کمک می کرد.

🔷با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل بسیج مستضعفین و تأسیس پایگاه در مزینان او و برادرانش از فعالان این نیروی مردمی بودند و شبانه روز در پایگاه مزینان که پیش از این به عنوان حوزه فعالیت می کرد و نیروهای بسیاری را در خود می دید حضور داشتند.

🔆حسین سال 62 در حالی که هنوز 14 سال از سن مبارکش می گذشت همراه شهید حاج محمد امین آبادی و جمعی از جوانان مزینانی عازم کردستان شد و در بوکان علیه ضد انقلاب و نیروهای دیکتاتور عراق جنگید؛  خواهرش می گوید :
- یه شب ازبسیج اومد گفت : می خوام برم جبهه ! من خیلی دلم گرفت . طولی نکشید که رفت غرب کشور یعنی بوکان.
وقتی برادرم رفت جبهه من خیلی گریه کردم تا برگرده . فکر کنم چهل روزی طول کشید اولین بار بود که ازهم دور شده بودیم خیلی برام سخت گذشت احساس می کردم یک سال ندیدمش. وقتی خبردار شدیم داره میاد من کوچیک بودم اما تندتند خانه را آب وجارو زدم و چای و شیرینی آماده و برای دیدنش لحظه شماری می کردم . صدای چاوشی راکه شنیدم همه ی کارا را نصفه ول کردم و دویدم بیرون . جمعیت رسیده بود سر چهارراه ، من همین طور که می دویدم دنبال برادرم می گشتم، اینقدر قدش کوچیک بود که لابلای آدما دیده نمی شد ،ولی اون ازتوی جمعیت منو دیده بود ، دوید سمت من  .مردم وقتی این صحنه رو دیدند همه زدن زیر گریه ! منو برادرم هم گریه می کردیم. اینقدر باسرعت رفته بودم سمتش که دندانم خورد توی پیشانیش،  دست به سرش کشیدم گفتم ببخشید .
فردای اون روز گفت : سوغاتی برات آوردم . گفتم: چیه ؟ گفت :تن ماهی . خودش توی آب جوش جوشانید باهم خوردیم .گفت: یه وعده غذامو نخوردم که برای تو بیارم .»

🔷«حسین اخلاقش این گونه بود مهربان و دلسوز و خوش خلق امکان نداشت مسافرت برود و برای خانواده سوغاتی نیاورد . یه بار دیگه ازسفر اومده بود برای همه سوغاتی آورده بود.  ما گفتیم چرا این قدر پولاتو خرج کردی؟ گفت : باید وقتی مرد از سفر میاد برای بستگانش سوغاتی بیاره ،عطر خریده بود و برای جوونا سوغاتی آورده بود.»

🔺حسین آخرین بار از طریق ارتش به جبهه اعزام و در گروه تکاوران مشغول به خدمت شد و پس از گذشت یکصد روز در 21 فروردین 1367 در منطقه سردشت و عملیات بیت المقدس 5 که با رمز مبارک یا اباعبداللّه الحسین (ع) صورت گرفت به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش مدتی مفقود بود تا اینکه با جستجوی گروه تفحص شناسایی و 13 آبان 1370 با تشییع  باشکوه در قطعه ی شهدای حسینی  مزینان برای همیشه آرام گرفت.

🚩سفارش شهید والامقام حسین مزینانی نیکدل  :
حسین‌وار و زینب‌وار زندگی کنید

✍️ای ملت حزب‌الله و شهید‌پرور ایران من از شما می‌خواهم که از جا برخیزید و به ندای رهبر لبیک بگویید، به شما خواهران و برادران گرامیم توصیه می‌کنم حسین‌وار و زینب‌وار زندگی کنید و شما خواهران گرامیم سنگر حجاب را مستحکم‌تر کنید و راه معنویت را که بهترین راه کمال است طی کنید. ان شاءالله
 

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">