عسکری :: شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عسکری» ثبت شده است

۰۲
مهر
۰۱

 

زنده یاد عبداله عسکری مزینانی پس از بیست روز بستری در بیمارستان واسعی به علت بیماری ریوی روز جمعه اول مهرماه 1401 جان به جان آفرین تسلمی کرد و به دیدار فرزندش شتافت.

 

🌐زندگینامه شهید والامقام ابراهیم مزینانی(عسکری)

✍️ابراهیم مزینانی فرزند عبدالله اول مهرماه سال1350ه.ش درخانواده ای مذهبی و زحمتکش پابه عرصه خاکی گذاشت . پدرش انسانی وارسته و معتقد است که در جوانی گاهی مداحی می کرد و به تبلیغ دین مبین اسلامی می پرداخت و به همین خاطر در بین مزینانی ها معروف به شیخ عبدالله است.
🔹ابراهیم که اولین پسرخانواده است بسیار مورد توجه والدین بود وسعی می کردند او را ازهمان طفولیت ،فردی مذهبی و کاری تربیت کنند . لذا پدر بزرگوارش در مجالس روضه خوانی و شبیه خوانی او را همراه خود می برد و در کار کشاورزی هر چند کوچک بود و کمک چندانی نمی توانست به پدر بکند ولی با تمام وجود یار و مددکار او بود.
🔹تحصیلات ابتدایی را در مدرسه شیخ قربانعلی شریعتی مزینان به پایان رساند و به دلیل علاقه به کار آزاد از ادامه تحصیل باز ماند.او به بازی های محلی علاقه فراوانی داشت و گاه از همسن و سالهای خود پیشی می گرفت و با افراد بزرگتر از خودش مسابقه می داد .
🔹با تشکیل بسیج در مزینان، به عضویت این نهاد مردمی در آمد و بارها برای اعزام به جبهه اقدام کرد و به دلیل پایین بودن سن و همچنین چهره معصومانه و لاغرش که او را نوجوانی کم سن و سال نشان می داد نمی توانست اجازه حضور در جبهه را کسب کند ولی عاقبت با ترفندهای زیرکانه و کمک دوستانش خود را به سرزمینهای نور رساند اما به دلیل تکمیل نبودن پرونده باز هم از اهواز برگردانده شد و بار دیگر برای اعزام اقدام کرد و این بار توانست به مقصود خود برسد و در جمع رزمندگان گردان جندالله لشکر پیروز پنج نصر خراسان حاضر شود و عاقبت  1366/12/25 درمنطقه عملیاتی ماووت در جریان عملیات بیت‌المقدس ۳ بر اثر اصابت ترکش و پرت شدن از کوه به شهادت رسید و پیکر مطهرش چهارم فروردین 1367 در بهشت علی(ع) مزینان به خاک سپرده شد.
🔆پس ازشهادت ابراهیم ، پسر دیگری در خانواده مرحوم شیخ عبداله عسکری متولد شدکه نامش را ابراهیم گذاشتند تا یاد و نام شهید ابراهیم همیشه در خانه زنده باشد.
❤️سفارش شهیدابراهیم مزینانی؛

خانواده عزیزم :حجاب خود راحفظ کنید و از انقلاب و اسلام در برابر دشمن که چون سارقان به کشورمان حمله کرده اند دفاع کنید.

 

 

این قبر برای من است!

بی تردید هرکسی حتی یک مرتبه شیخ عبداله عسکری مزینانی را از نزدیک دیده باشد این ادعا را تأیید می کند که او انسانی متواضع خوش اخلاق و مهربان بود.

عرض شود در کلام نافذ او همیشه تأکیدی بود بر حرف هایی که با دیگران داشت.
او را به این خاطر شیخ می گویند که مدتی در محضر علمای مزینان تلمذ کرد و حتی روضه خوان مجالس بود اما ترجیح داد که برای تأمین امرار معاش خانواده به کار کشاورزی و یا میوه فروشی در تهران بپردازد.
بعد از شهادت پسر ارشدش ابراهیم که تنها شانزده بهار از زندگی او نگذشته بود شیخ عبداله آن را امانتی می دانست که به صاحبش برگردانده است.
آخرین خاطره این مرد خوش اخلاق به فوت برادر بزرگش کربلایی محمدعسکری برمی گردد که برای تمامی فامیل به یادگار ماند.
وقتی  کربلایی محمد حدود یک ماه پیش از دنیا رفت فرزندان و بستگان درجه یک خواستند او را در قبری که متعلق به پدرشان بود دفن کنند اما با کمال تعجب شاهد بودند که شیخ عبداله معترض شد و گفت داداش را آن ور تر دفن کنید که من می خواهم بالاسر مزار پسرم دفن شودم و این قبر را برای خودم می خواهم!
این حرف به مذاق فامیل خوش نیامد و بعضی می گفتند خب معلوم نیست او تا کی زنده باشد حالا مدعی این قبر شده !

روز بعد حال شیخ تغییر کرد و بچه ها او را به داورزن رساندند و با کمی درمان که همگی فکر می کردند بر اثر خوردن آبگوشت بوده به خانه برگشتند اما دو سه روز بعد دوباره وضعیت جسمانی وی به هم ریخت و با تشخیص دکتر داورزن توسط آمبولانس به بیمارستان واسعی سبزوار منتقل و در آی سی یو بستری شد و مدتی در کما بود.

در حالی که بعد از این مدت علائم حیاتی به بدن او برگشت و دیگر اغلب فامیل می گفتند شیخ عبداله از مرگ نجات پیدا کرده و حتی پزشکان هم اظهار امیدواری می کردند که تا سه روز دیگر مرخص می شود روز جمعه اول مهرماه 1401 یعنی همان روزی که برادرش کربلایی محمد فوت کرد او نیز به فرزند شهیدش پیوست.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۴
آذر
۹۷

زدم دست توسل تابنام حضرت صادق
شدم مست ولا جانا زجام حضرت صادق

هزاران مکتب و راه است بشرسرگشته و حیران
صراط مستقیم باشد مرام حضرت صادق

شده هفتادوسه مذهب فقط در مکتب اسلام
ولی یک مذهب حق است بنام حضرت صادق

کثیری طالب علم اند پی کسب مقام علم
سپرده گوش جان را بر کلام حضرت صادق

کلاس درس او آزاد اما بهر دانشجو
تلمُّذ می کنند از فیض عام حضرت صادق

مسیحا دم دمد در کالبد هر طالب علمی
بُوٙد احیاگری کار مدام حضرت صادق

چراغ محفل علمش هماره گشته است روشن
بتابد در سرای دل زبام حضرت صادق

دگر گیتی نخواهد زاد مانند هشامش را
چو لقمان حکیم باشد هشام حضرت صادق

بُوٙد طاق مؤمن طاقش مفضّل همچو حمرانش
یکایک بوده شاگرد گرام حضرت صادق
 
شده یک نهضت علمی بپا در حوزه ی درسش
شده یک انقلاب علم قیام حضرت صادق


گروهی طالب فقه و گروهی طالب تفسیر
بسا جویند کلام اندر کلام حضرت صادق

کُلینى تا خمینى وارث فرهنگ این معصوم
فقیهان جملگى قائم مقام حضرت صادق

شده تعطیل دانشگاه او ازکینه ى منصور
چه کردند باخودش قوم لئام حضرت صادق

شده مسموم از زهر جفا آن اخترتابان
که سوخت سر تا بپا لحم و عظام حضرت صادق

عام=همگانى،،،تٙلـــٙمٌّذ=شاگردى
عظام=جمع عظم به معنی استخوان ها،،،لحم=گوشت
🔆شاعر؛ شاگرد مکتب حضرت امام جعفر صادق علیه السلام حجت الاسلام و المسلمین زنده یاد حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی  
🌸نثار روح پرفتوحش صلوات🌸

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۱
آبان
۹۷

شعر زیبای حجت‌الاسلام مزینانی در اظهار ارادت به پیامبر مهربانی‌ها(ص)

🌸شعر شاعر و ذاکر اهل بیت علیهم السلام حجت الاسلام والمسلمین زنده یاد حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی به مناسبت حلول ماه ربیع الاول🌸



ربیع آمد و دلهاىِ ما بهارى شد
خزان رفته و زاغ سیه فرارى شد

شب سیاه به پایان رسید و صبح آمد
على الصباح فقط وقت میگسارى شد

بیار باده که ما عاشقانِ این بزمیم
بشرطِ آنکه ز انهارِعشق جارى شد

زبس خاطره هاىِ ربیع شیرین است
خصوص شبى که هنگامِ جانثارى شد

به بسترِ نبوى جا گرفت ولّىِ خدا
که جان احمد مُرسَل نگاهدارى شد

به ساکنانِ سماء ذات کبریا بالید
که لیلةُ المَبیت شام پایدارى شد

عَبَث نبود که داعش خلافتش طى شد
شکست او به همراهِ ننگ و خوارى شد

دراین ماه ربیع قصرِ خسروانه شکست
که آبِ ساوه چرا در سماوه جارى شد

دگر شعله ى آتشکده ندارد نور
بُتان کعبه فتاد و نگونسارى شد

مگر ولادتِ پیغمبر خدا باشد
زمان عزّت و ایمانِ شهریارى شد

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۲
مرداد
۹۷

شعر عالم جلیل القدر زنده یاد حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی به مناسبت میلاد امام رضا(ع)



تا ز سقّاخانه ات نوشیده ام یک جرعه آب         کرده ام احساس مستی و شده حالم خراب

هاتفی گفتا که این دیر مُغان دیگری است         خوردی از جامِ طهورا ای برادر شُربِ ناب

خلعت خودرا نماسیراب که اینجازمزم است        نی غلط گفتم که کوثر هست و ناجی از عذاب

گر وضو داری بگیر باز  هم  وضوی  دیگری           تا روانت را کند تنویر و گردد فتحِ باب

گوش جان بسپارکه فاخلع نعلیک رابشنوی         موسیِ عِمران خوش آمد گوید آن عالیجناب

تکیه داده بر عصایش در میان کفش کَن             دستِ بیضایی او شرمنده ی این آفتاب

عیسیِ محیّ الرّمیم قرآن تلاوت می کند            جایِ انجیل دستِ او قرآن بُوَد اُمُّ الکتاب

آیه های صلح و رحمت را کلیسا می برد             تا کشیش دشمنِ قرآن را سازد مُجاب

گر دلت بشکست اذنت داده اند بهر حرم            حلقه بر در زن نما شادی که بگرفتی جواب

چون تشرف یافتی با چشم دل او را ببین            پایین پایش ایستادی با ادب بنما خطاب

این دل  ظلمانی ام  را کن  منور  از  ولا              آن چنان که نور می گیرد ماه از آفتاب

اشک شوق یوسف و یعقوب چقدر زیباستی         اشکِ عشق بریوسف زهرا ثوابش بی حساب

ضامن آهوی صحرا ضامنِ هر دو سرا است           منجیِِ امروز ما و ضامن یوم ُ العقاب

این  کبوترها  فراوانند به صحن و گنبدش              در فراز و در  فرود  آیند اما با شتاب

مهبط  جبرئیل  باشد این حرم  با  افتخار              نازد و شوید به اشک دیده بهتر از گلاب

بی شمارند این ملائک در طواف مرقدش              همچو سیّارند و دوّارند بدون خورد و خواب

خادمان در خدمت زوّار و هم صحن و سرا             تا قیامت تحت فرمانند همه از شیخ و شاب

گر مخیّر می شوند بین بهشت و این حرم            گفته اند کفران بُوَد با این حرم هر انتخاب

گفتمش فرق حرم بر گو چه باشد بابهشت؟         گفت جایی که امام نَبوَد ؛ بُوَد دار العذاب

در  کنارِ   گل  اگر   بلبل  بُوَد  زیبا  بُوَد                 بوستان بی امامت جای جغد است و غُراب

ای  سراسر  افتخار کشور ایران زمین                  ملت از تو بیمه گشته همچنان این خاک و آب

یا  غیاث الامّتِ   پیغمبر  آخر  زمان                     از تو می خواهیم دعا باشد دعایت مستجاب

ملتهب گردیده این امت زجور مشرکین                 یک نظر بنما کز آنها دور گردد التهاب

در میان فتنه ها بالاترینش تفرقه است                 کاش از این تفرقه امت نمودی اجتناب

ادعای داعش وظلم و ستم برمسلمین                 قلب پاک حضرت صاحب شده زین غم کباب

در زیارت وعده دادی  بهر زائر  از کَرَم                   زائرش باشی دم مردن صراط و هم حساب

کاش زائر حفظ می کرد این زیارت بهر خود            با مرامت زندگی می کرد نه راهِ ناصواب

                         گر مرام عسکری همواره محبوب شماست  

                         وقتِ رفتن  از  صف محشر  ندارد  اضطراب

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۸
تیر
۹۷


همزمان با پنجمین روز ار دهه ی کرامت مراسم نمادین استقبال از ورود حضرت امام رضا (ع) به خراسان بزرگ و سرزمین مرو در روستای تاریخی مزینان دروازه فرهنگی استان خراسان برگزار شد
به گزارش شاهدان کویرمزینان؛ این مراسم با شکوه ساعت 10 صبح 28 تیرماه 97 از آستان مقدس امام زادگان بهمن آباد نماد مدینه منوره آغاز و با حرکت کاروان در مسیر راه باستانی ابریشم ادامه یافت و با حضور و تجمع استقبال کنندگان مزینانی و خیر مقدم نمایندگان مردم ولایتمدار این دیار در محل بوستان چشمه و تندیس فرزندشایسته کویر دکتر علی شریعتی مزینانی و ورود به شهر نیشابور به پایان رسید.
در این مراسم یاد و نام حجت الاسلام والمسلمین زنده یاد حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی که نسخه های آن را با طبع شاعری و هنری خود تنظیم کرده و به یادگار گذاشته گرامی داشته شد و تعزیه خوانان مزینانی با حضور بر مزار این عالم جلیل القدر از زحمات بی دریغش تجلیل کردند.
آیین نخل گردانی و شرکت پرشور مردم ولایتمدار مزینان به ویژه تعزیه خوانان پیشکسوت با وجود گرمای طاقت فرسای این روزهای تابستان و همکاری شایسته شورای اسلامی و دهیاری و مجمع تعزیه خوانان مزینان از نکات جالب توجه این مراسم بود .
در این مراسم آیینی مهندس پیش بین فرماندار و نجفی بخشدار مرکزی شهرستان داورزن حضور داشتند.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۶
ارديبهشت
۹۷

🌐شعر عالم جلیل القدر حجت الاسلام والمسلمین زنده یاد حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی به مناسبت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان

سحر از هاتف غیبى به گوشم این پیام آمد

زجا بر خیز و شادى کن که ایام صیام آمد

نداى حق تعالی را اجابت کن زجان و دل

که این دعوت ز سوى حق بسى با احترام آمد

در این مه سفره ى عام خداوند پهن گردیده

صلاى عشق را بشنو که گوید بار عام آمد

هماره رحمت رحمان رسد برکل موجودات

در این مه اوج رحمت بر خواص و بر عوام آمد

کتاب حىّ سُبحانى در این مه گشته است نازل

به شام لیله ى قدرش نُزول این کلام آمد

بگیریم جشن ِ تنزیل کتاب حقتعالى را

دراین عیدُاللهِ اکبر که آیات کِرام آمد

بهار این کتاب است و بیا جانا تلاوت کُن

قرائت کردن یک آیه یک ختم تمام آمد

مدد گیریم و توفیق عمل از ایزد منّان

بهین اعمال ما اندرصیامِ با قیام آمد

قیام هر فعل ما در روز و ماه و سال مى باشد

اگررنگ خدایی داشت مُسلَّم با قَوام آمد

سعادت را شقاوت را به میدان عمل بنگر

مدال افتخار درگردن هر پیشگام آمد

خدایا کٌن نظَر از صائمین و قائمین باشیم

نباشیم جزء آنانی که در حال نیام آمد

شهید جنگِ مُوته بادهان روزه را بنگر

دو بال جاىِ دو دَست از بهرآن عالی مقام آمد

اگر در کَربلا عباّس صائم نیست قائم هست

که بیرون از فرات بهر ادب آن تشنه کام آمد

اگرمانند جعفر هر دو دَستش شد جدا از تن

چو جعفربا دو بال طائر وَش آن نیکو مرام آمد

مصادف شد روزه با وفات رهبر راحل

که اندر عصر و نسلِ ما به عنوان امام آمد

خدایا کشورم راملّتم را یاورى بنما
دعاى عسکرى فى الجٌمله با حُسن ختام آمد

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

شاهدان کویر مزینان در سروش: https://sapp.ir/sh.mazinan

  • علی مزینانی
۱۳
دی
۹۶

                     


همزمان با درگذشت روحانی نیک اندیش و خوش فکر مزینان حجت الاسلام حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی که عمر با برکتش را سال ها در راه ترویج و تبلیغ دین مبین اسلام هزینه کرد و در وصف ائمه ی اطهار علیهم السلام و زادگاهش مزینان و مناسبت های مختلف اشعار فراوانی سروده است پیام های عرض تسلیت از سوی دفاتر مراجع تقلید عظام و روحانیون و طلاب علوم دینی ، مقامات کشوری و لشکری و همشهریان و دوستان این فقید سعید صادر شد که همگی حاکی از افسوس و اندوه هجران این عالم ربانی و مجاهد نستوه و مدافع واقعی انقلاب اسلامی و رزمنده دفاع مقدس است ، انسان وارسته ای که در هنگام تشییع و تدفین و ترحیم شهدای والامقام مزینان از مشهد مقدس عازم زادگاهش می شد و روز تشییع جنازه اش در همان تابوتی قرار گرفت که برای شهیدان استفاده می گردید و پرچم حرم سرور و سالار شهیدان بر روی پیکر مطهرش گواه این ادعاست . 

به همین مناسبت از تمامی عزیزان مزینانی و اقوام و بستگان که به راستی مزد زحمات آن فقید سعید را در مراسم کم نظیر تشییع جنازه اش دادند و از تهران و مشهد و نیشابور و سبزوار و روستاهای مجاور خود را به زادگاه این مدیحه سرای آل الله رساندند تقدیر و تشکر می شود و به پاس این قدردانی برخود لازم می دانیم نام اکثر عزیزانی که با پیام های خود با خانواده این فقید سعید ابراز همدردی کردند ذکر نماییم و از صبر و حوصله ی شما همراهان گرامی که در این ایام  با ما همراه بودید و تحمل کردید کمال تشکر و امتنان را داریم و امیدواریم این گونه مصیبت ها و غم از دست دادن عزیزان گرچه مشیت الهی است اما از مزینان و مزینانی دور شود و هرگز غم نبینیند.

در ادامه از همراهی هیئت امنای هیئات ؛ ابوالفضلی ، الغدیر مزینانی های مقیم مشهد مقدس و مهدیه مزینانی های مقیم تهران، مهدی آزاده رئیس شورای اسلامی  و روحانیت معزز مزینان علی الخصوص ؛ حجج اسلام حاج شیخ محمدتقی معلمی فر ،حاج شیخ رضا اسلامی ، حاج شیخ محمد مزینانی ،حاج شیخ حسین معلمی فر ،حاج شیخ سیدقاسم حسینی،حاج شیخ جواد دست مراد ، حاج مسلم و شیخ ابراهیم محمدزاده ، حاج شیخ صادق و محمدتقی تاج مزینانی ، حاج شیخ محمد مزینانی ، حاج شیخ علی مهدوی  و مداحان اهل بیت علیهم السلام به ویژه حاج حسین محمدی ، حاج غلامرضا مزینانی، حاج علی رضا معلمی فر ، حاج محسن هژیر تالی و استاد محمدشریفی مزینانی که از اولین ساعات این مصیبت عظیم با همراهی و سخنان شیوا و ذکر مصیبت آل رسول(ص) با بیت این عزیز ابراز همدردی کردند و مجالس یادبود آن بزرگوار را به شایستگی برگزار کردند کمال سپاس و تشکر را داریم اجر همگی با سرور و سالار شهیدان

💠اسامی علما و مسئولین و مقامات و همشهریانی که پیام تسلیت و همدردی برای خانواده و بیت عزادار حجت الاسلام والمسلمین عسکری مزینانی ارسال کرده اند:

1-دفتر مرجع عالیقدر شیعه آیت الله العظمی سیستانی 2- دفتر آیت الله العظمی حاج سید محمد شاهرودی 3- دفتر آیت‌الله سید محمدحسین مصباح موسوی4-دفتر آیت الله موسوی اردبیلی  5- دکتر مصطفی کواکبیان نماینده مجلس شورای اسلامی 6- دکتر پوران شریعت رضوی همسر دکتر علی شریعتی مزینانی 7- دکتر احسان ، سوسن ، سارا و مونا شریعتی فرزندان دکتر علی شریعتی مزینانی 8- خانواده مرحوم اصغر منصوری: فاطمه شریعتی، حسین، علی ، علا، پروانه ،پروین و پوران9-  همسر و فرزندان زنده یاد حاج شیخ محمود شریعتی مزینانی 10- یداله محمدی و رقیه شریعتی علی اصغر علی اکبر حسین و وحید مزینانی و فامیل وابسته 11-دکتر حسین مقصودی و مهندس رمضانعلی سبحانی فرنمایندگان مردم شهرستان سبزوار و شهرستان های تابعه در مجلس شورای اسلامی 12-دکتر علی اکبر تاج مزینانی رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه 13- خانه مداحان تهران 14- روحانیون ، شورای اسلامی ، دهیاری و پایگاه بسیج غنی آباد15-  نواحی مقاومت سلمان و مقداد سپاه امام رضا (ع) 16- روابط عمومی و تبلیغات سپاه حضرت محمد رسول الله(ص) تهران بزرگ 17- حجت الاسلام فروتن و قضات دادگستری استان خراسان رضوی 18-  دکتر ملیحه مزینانی 19- دکتر عباس مزینانی 20-  دکتر سیدحسین ضیایی 21- مهندس محمدرضا مزینانی 22- روابط عمومی مؤسسه ی خیریه حضرت نرجس خاتون ( س) و مجتمع بهزیستی و توانبخشی مزینان 23- شورای اسلامی ، دهیاری، پایگاه بسیج ، هیئت امنا امام زادگان و روحانیون، مدیریت کانال بهمن اباد خبر) 24 دکترحاج حمید ناطقى 25- هیئت امنا و نمازگزاران مسجد موسی بن جعفر (ع) 26-هیئت امنا و نمازگزاران مسجدالرضا(ع) مشهد مقدس 27- هیئت امنا و نمازگزاران مسجد حضرت صاحب الزمان(عج)  28 - فرماندار و رؤسای ادارات و امام جمعه شهرستان داورزن 29 - ناحیه و حوزه مقاومت سپاه شهرستان داورزن 30- بسیجیان و پایگاه های مقاومت بسیج شهدا و کوثر مزینان 31 - ستاد یادواره شهدای مزینان32 - مهدیه مزینانی های مقیم تهران 33- روسا و کارکنان بانک صادرات و تجارت مزینان 34 - صندوق خیریه باب الاحسان مزینانی ها35 - مدیریت گالری مبلمان پامچال 36- گروه مهندسین صنایع غذایی فارغ التحصیل دانشگاه ازاد سبزوار 37- انجمن حمایت از بیماران تالاسمی مشهد 38- هیات یالثارات الحسین مسجد موسی ابن جعفر 39- گروهی از مهندسین اداره نظارت بر موادغذایی و بهداشتی مشهد40- مجمع روحانیون و طلاب مزینان 41 - خاندان زنده یاد حاج حسن ناطقی42 - خاندان زنده یاد صدیقی 43- حاج حمید صدیقی 44- علی شمشیری45- رضا و حسین محمدی 46- مهندس حاج علی اصغر رضایی فر47 - دکتر محمدرضا راه چمنی و حاج ابراهیم بیدخوری 48- مهندس احسان خزاعی49- سرگرد احسان اله هدایتی فر50- فرزندان زنده یاد محمدعلی خضایی فر51- حسین هاشمی52- جمعی از هنرمندان تآتر و سینما53 - فرزندان زنده یاد حاج محمدعلی صانعی54- محمداسماعیل کوشان 55- حسن دست مراد56- حجت الاسلام حاج شیخ حسن مزینانی و فرزندان-57- حجت الاسلام حاج شیخ علی مهدوی58- حجت الاسلام حاج شیخ علی تاج مزینانی60- دکتر منصور و مسعود فصیحی 61- نویسنده دفاع مقدس بانو طیبه مزینانی62- استاد علی جعفری و فرزندان زنده یاد حاج محمدجعفری63- استاد امیر طالبی 64-غلامرضا شهیدی65-فرزندان زنده یاد حاج حسین شهیدی 65-مهدی اسلامی 66- حاج حبیب اله تهرانچی67- دکتر علی رضا مزینانی68 - دکتر حسن فخاری69- حسین فخاری70- یداله مزینانی71 - عبدالحسین محمدی مزینان72- شورای اسلامی و دهیاری مزینان 73- مهدی تاج مزینانی74-هیئت متوسلین به امام زمان(عج)75 -هیئت متوسلین به ائمه اطهار علیهم السلام76- خاندان بشیری77-خاندان قائمی منش78- خاندان ذاکری بهمن آبادی79- سعید ایزدپناه و خانواده زنده یاد غریبی 80- حسن احمدی81-دکتر مهدی خصالی 82- خانواده حاج میرزا عبدالله و میرزاحسن مزینانی83 خاندان خواجوی84- سرهنگ مهدی شدّه 85- سرگرد محمدرضایی86-حاج محمد و حاج اصغر عطار و فرزندان87- استاد مجید صوفی88- ابرهیم علی جان نژاد89 - فرزندان زنده یاد حسن زاده90-محمدرضا شریفی91-  خانواده زارعی92 حاج حمید تشت زر93-  فرزندان زنده یاد سیدروح اله حسینی 94- سیدمهدی حسینی راد و فرزندان زنده یاد میرزا اسماعیل و میرزا حسن حسینی راد95-فرزندان زنده یاد حاج شیخ علی ژیان مقدم 96- فرزندان زنده یاد حاج غلامحسین صابری97- خاندان شاکری98 - استاد عباس اکرمی99-تهیه کننده و کارگردان تلویزیون مجید میرشکاری و فرزندان زنده یاد سیدرضا 100- محمدرضا مزینانی 101- محمود باقری 102- کسبه ، تجار ، بازاریان منطقه 17 شهریور مشهد103-برادران حیدری104- خانواده خیرخواه و رفیعی۱۰۵- حسن دست مراد و...

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندیدhttps://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۷
دی
۹۶

هنوز باورش برایم سخت و دشوار است 8 روز بیشتر از انتشار شعر دهقان فداکارش که در رثای ریز علی خواجوی گفته نمی گذرد و خودش در شامگاه 21 آذر برای همیشه رخ در نقاب خاک کشید. صحبت از استادی بزرگ ، خطیبی توانا ، اندیشمندی متفکر، شاعر شیرین سخن حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی است...

آری او رفت و برای ما فقط دریغ و افسوسی فراموش ناشدنی باقی ماند ... آن مرد برای من تنها یک پدر نبود دوستی بود که غم و شادی های مان را باهم تقسیم می کردیم اما این بار تمام اندوه را برای ما گذاشت و خود شادمانه رفت ...دیگر نمی دانم از که باید سراغ حدیث و روایت را بگیرم ! مزینان را در کلام کدام دانایی جستجو کنم او دایره المعارف زنده ای بود که هرگاه به دنبال کلمه ای می گشتم منبعش را در اثر بزرگان حتی باذکر صفحه و سطرش معنا می کرد ، افسوسم به خاطر سینه ای است که مالامال از علم و دانایی بود اما آیا چاره ای جز صبر و سکوت  در فراق حبیب هست ؟! و من بازهم ساکت می مانم در خلوت تنهایی خویش می سوزم و می سازم و دل خوش می دارم که این نیز مشیّت الهی است و او روزی دیگر بر می گردد و شعرهای زیبایی برایم می سراید ....

                      

اکنون شرح مختصری از زندگینامه ی این استاد و مراد خویش را که سال 92 در همین پایگاه تقدیم کردیم بازنشر می کنیم تا شاید به این طریق کمی از غم جانکاه و سختن دل های داغدارمان با یاد خاطرات گرانقدرش آرام گیرد...

 حجت الاسلام حبیب الله مزینانی ملقب به عسکری در سال ۱۳۳۰خورشیدی در مزینان و در خانواده ای متوسط اما به شدت مذهبی و معتقد متولد شد . پدر ایشان مرحوم کربلایی حسن مزینانی در کنار کار کشاورزی که از اجداد خویش به ارث برده است به کار تجارت پنبه و زیره و دکانداری در مزینان مشغول بوده است که اغلب بلوک مزینان چون او را فردی امین می بینند مایحتاج عمومی خویش را از وی خریداری می نمایند .

حبیب الله، دوران دبستان را در محضر اساتید مزینانی ؛مرحوم میرزا مندلی ضیایی ، عباسعلی صدیقی ، صانعی و مهری تا ششم ابتدایی به پایان می رساند و به دلیل بیماری پدر که تنها حامی آنهاست و با توجه به وضع معیشتی  آن دوران برای کمک به تأمین معاش خانواده  راهی گرگان و گنبد و دیگر شهرهامی شود و در کار درو و پنبه چینی مشغول می گردد و پس از مرگ پدر به کار مغازه داری مشغول می شود اما چون از نعمت صدای خوبی برخوردار است هیچگاه مداحی و نوحه خوانی را فراموش نمی کند و همین امر مشوقی می شود تا او با ثبت نام در مدرسه علمیه عتیق مزینان که به همت مرحوم شریعتمدار در مزینان بنیان نهاده شده است به جمع طلاب علوم دینی بپیوندد و از محضر استاد شیخ قربانعلی شریعتی عموی دکتر علی شریعتی مزینانی و معروف به شریعتی بزرگ بهره مند شود.

وی از همان ابتدا نبوغ خویش را به نمایش می گذارد و هنوز مدتی از پوشیدن لباس روحانیت نگذشته که یکی از منبری های معروف مزینان و روستاهای مجاور می شود و با یک دستگاه موتور گازی که خریداری می نماید برای تبلیغ دین به دورترین روستاها و قراء مزینان و حتی جوین می رود و روضه خوانی می کند .

حجت الاسلام عسکری در سن ۱۷ سالگی با دختر عموی خویش ازدواج می کند و برای تأمین مخارج زندگی مجبور می شود علاوه بر ادامه تحصیل و شرکت در مجالس روضه خوانی به کار در مغازه بپردازد اما او که سرشار از نبوغ واستعداد خدادادی است با تمامی مشغله ای که دارد به سرودن شعر نیز بدون آنکه در این زمینه کلاسی و یا استادی را ببیند می پردازد . البته این نیز یکی از خصوصیتهای مردم مزینان است چرا که اغلب مردم مزینان ذوق خاصی در ادبیات به ویژه شعردارند و از این جمله اند مرحوم بابا قاسم ، محمد الله وردی ،مرحوم کربلایی غلامرضا حسن زاده و استاد حاج علی گلستانی که بدون آنکه سواد قابل تأملی داشته باشند اشعاری نغز به خصوص در رابطه با مزینان سروده اند.

 در زمان فوت مرحوم شیخ قربانعلی شریعتی که مزینان در آن زمان مملو از علاقمندان به آن مرحوم شده بود و تا مدتها مردم مزینان سوگوار فقدان آن عالم ربانی بودند، این روحانی جوان دو قطعه شعر در وصف استادش می خواند که مورد توجه و تشویق استاد محمدتقی شریعتی و فرزندش علی قرار می گیرد و از این زمان دوستی آنها آغاز می شود و بارها با سقراط خراسان و فرزند بزرگوارش هم سخن می شود و از  محضر استاد فیض می برد و استاد محمد تقی شریعتی مزینانی از او تجلیل  و کتاب تفسیرش را به خط خویش مزین می کند و به این روحانی جوان هدیه می نماید. 

پس از مراسم ،دکتر شریعتی از وی می خواهد که با او همراه شود و بار دیگر شعرش را که در وصف عمویش سروده بخواند و او در حالی که آرام آرام از کنار درختهای بیدی که سر بر شانه ی هم نهاده اند و آب را تا مزرعه همراهی می کنند می گذرد و همنوا با فرزند شایسته کویر می خواند:

شجر گلشن فضیلت  رفت       میوه ی باغ علم و حکمت رفت

بار دیگر ز خاندان علم و ادب     عاشق مکتب فقاهت  رفت

چون شنید ارجعی الی ربک      گفت لبیک و با اجابت رفت

مرغ روحش زسجن تن بیرون     پر گشوده به باغ جنت رفت

شمع سوزان ساکنان کویر       زاهدانه و با مناعت رفت

این ادیب در کنار مردم بود       مردمی بود و با وجاهت رفت

سخنش عترت است وقرآنی    آن مرید کتاب و عترت رفت

همه گویند بافغان و خروش     شریعتی حاکم شریعت رفت

این سخن زعسکری بشنو      کز مزینان جلال و عزت رفت

دکتر مات و مبهوت به لبان این طلبه ی جوان نگاه می کند و چون خروش و جوشش او را می بیند بی اختیار لبخندی می زند وقتی شعر او پایان می یابد با او زمزمه می کند :کزمزینان جلال وعزت رفت. و سپس می پرسد : آقای عسکری آیا مطالب مرا که منتشر شده خوانده ای و متعجبانه می شنود که : بله اغلب کتابها و مقالات شما را که در کیهان منتشر کرده اید خوانده ام.

دکتر بیشتر مجذوب او می شود به خانه ای که حالا استاد در آنجا حضور دارد دعوتش می کند به پدرش می گوید : پدر این شیخ جوان را ببین که در این روستای دور افتاده آنچه را من در پایتخت می نویسم و می گویم خوانده است.

استاد نیز او را مورد تشویق قرار می دهد و بابت شعری که در رثای  برادرش خوانده تشکر می کند سپس مناظره ای بین دکتر و عسکری جوان رخ می دهد که دراین مناظره که تاشب طول می کشد او نظر دکتر را درباره ی دعای ندبه به نقد می کشد و پس از این مناظره ی علمی دکتر رو به استاد می کند و می گوید : بخدا قسم روح قدسی در این آقا دمیده شده است .

پس از این گفتگو و مناظره دکتر  احترام خاصی برای او قائل می شود و در موقع خداحافظی  کفشهای این طلبه را جفت می کند و با چراغ فانوسی که در دست دارد تا وسط بازار همراهیش می نماید و به اصرار عسکری از هم جدا می شوند قبل از خداحافظی دکتر از او می خواهد که به تهران بیاید و در مراکز دانشگاهی و مجامع روشنفکری سخنرانی کند ولی عسکری پاسخ می دهد : من ترجیح می دهم در این لباس بمانم و تبلیغ دین کنم .دکتر هم او را تشویق می کند و می گوید : پس دراینجا نمان و به مشهد برو.

پس از  آتشی  که با این سخن آخری دکتر شریعتی در وجودش شعله ور می شود او به فکر فرو می رود و آن شب که دکتر در روی پشت بام خانه ی پسرعمویش تا صبح به آسمان کویر خیره شده بود او نیز بارها سخن او را تکرار می کرد : به مشهد برو ...

 آوازه سخنرانی روحانی جوان و جویای نام مزینانی  به دکتر دادگر که اکنون در مشهد و در بیمارستان امام رضا(ع) متخصص قلب و عروق می باشد می رسد؛ آقای دکتر برای ختم پدرشان وی را به کلاته مزینان برای  سخنرانی دعوت می نماید. و از این پس هرجا مراسمی بزرگ برپامی شود او به عنوان گزینه ی اول سخنران دعوت می گردد اما شرری که دکتر شریعتی به جانش انداخته التیامی ندارد و آخر هم تسلیم می شود و سال ۱۳۵۵ه. ش راهی مشهد مقدس می شود و در مدرسه حضرت ولیعصر (عج) جامع المقدمات را آغاز می کند.سپس به  درس حجت الاسلام حجت هاشمی استاد ادبیات عرب در جهان اسلام  می رود و سیوطی ، مغنی و قسمتی از مطول را نزد ایشان می آموزد و سپس اصول فقه و معالم را از محضر استاد صالحی نیشابوری بهره می برد و لمعتین را نیز در محضر شیخ یعقوب واعظی می خواند .

حجت الاسلام عسکری همچنین سطح دوم حوزه را نزد استاد غلامرضادهشت و آیت الله مرتضوی ، کفایتین را در محضر استاد آیت الله رضا زاده و درس خارج فقه و اصول را نزد آیت الله میرزاعلی فلسفی برادر خطیب شهیر حاج شیخ محمدتقی فلسفی با موفقیت گذراند.
سال ۵۶ فرا می رسد و دکتر علی شریعتی قبل از هجرت به اروپا و شهادتش در بیست و نهم خرداد ماه آن سال به مزینان می آید و روحانی نام آشنای او یعنی حجت الاسلام حبیب الله مزینانی عسکری نیز در مزینان حضور دارد دکتر او را پشت ترک موتور گازی سوار می کند و به سمت قبرستان مزینان که اکنون به بهشت علی (ع) معروف است می برد. دلش بدجوری گرفته و وقتی سرقبر اجدادش می رود به طلبه ی جوان می گوید: دلم گرفته عسکری ،چی داری که برایم بخوانی؟

عسکری وقتی شوریده حالی او را می بیند با صدای بلند و انگار که در مجلسی روضه خوانی می کند شروع به خواندن قسمتی از سخنان امیرالمونین حضرت علی (ع) می کند که چون از جنگ صفین برمی گردد رو به مزار اهل قبور در فبرستان کوفه   می کند و می فرماید: یَا أَهْلَ الدِّیَارِ الْمُوحِشَةِ وَ الْمَحَالِّ الْمُقْفِرَةِ وَ الْقُبُورِ الْمُظْلِمَةِ یَا أَهْلَ التُّرْبَةِ یَا أَهْلَ الْغُرْبَةِ یَا أَهْلَ الْوَحْدَةِ یَا أَهْلَ الْوَحْشَةِ أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ سَابِقٌ وَ نَحْنُ لَکُمْ تَبَعٌ لَاحِقٌ أَمَّا الدُّورُ فَقَدْ سُکِنَتْ وَ أَمَّا الْأَزْوَاجُ فَقَدْ نُکِحَتْ وَ أَمَّا الْأَمْوَالُ فَقَدْ قُسِمَتْ هَذَا خَبَرُ مَا عِنْدَنَا فَمَا خَبَرُ مَا عِنْدَکُمْ .ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ أَمَا لَوْ أُذِنَ لَهُمْ فِی الْکَلَامِ لَأَخْبَرُوکُمْ أَنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَى   .             

و چون امیرالمومنین (ع) از صفین باز مى‏گشت، به گورستان بیرون کوفه نگریست و فرمود:  اى اهالی خانه های  هراسناک، و محله هاى تهى و گورهاى تاریک، و اى غنودگان در خاک ، اى بى کسان، اى تنها خفتگان ، اى وحشت زدگان ، شما پیش از ما رفتید و ما به دنبال شما به شما ملحق خواهیم شد.

امّا خانه‏ ها، در آنها آرمیدند، امّا زنان، به همسری‏شان گزیدند. امّا مالها، پخش گردیدند. خبر ما جز این نیست، خبرى که‏   نزد شماست چیست؟

سپس به یاران خود نگریست و فرمود: اگر آنان را رخصت مى‏دادند که سخن گویند شما را خبر مى‏دادند که بهترین توشه ‏ها پرهیزگارى است

 دکتر شریعتی همچون ابر بهار زار زار می گرید و اشکهایش خاک مزار پدر بزرگش را نمناک می کند. عسکری که حال او را می بیند روضه را قطع می کند چون می ترسد با این حالی که او پیدا کرده و گریه هایی که می کند جان به جانان تسلیم نماید لذا او را تسلی می دهدو می گوید : دکترجان شما هم انسان آگاه و زنده دربین این مردمی که مانند اموات خاموشند و نمی توانند شما را درک کنند هستی بهتر است کنار این قبور با اموات صحبت کنی چون اهل قبور روحشان آگاه است و سخن زنده ها را می شنوند .

او را تنها می گذارد و به گوشه ای می رود پس از گذشت دقایقی دکتر آرام می شود و به نزد او می رود روزنامه ی کیهانی را از جیبش در می آورد و به عسکری نشان می دهد و می گوید:شیخ، ببین این آقایان چی برعلیه من می نویسند: طرف مرا که عمری است از علی و فاطمه و حسن وحسین می گویم متهم به طرفداری از مارکسیسم اسلامی کرده است . حداقل شما خاندان مارا می شناسید و می دانی که ما مجذوب مکتب امامت و ولایتیم .عجیب است بعضی از روحانیون وابسته به رژیم(پهلوی) مرا متهم به وهابی بودن می کنند در صورتی که خود وهابیون مرا شیعه ی غالی می دانند. حاکمیت هم مرا استاد  مارکسیسم می داند ...

عسکری که بی تردید اغلب آثار شریعتی را خوانده و خط به خطش را تحلیل و تفسیر کرده است پس از شهادت فرزند شایسته کویر در محفلی به نقد و تعریف و تمجید او می پردازد و در سخنرانی هایش از سخنان انقلابی او استفاده می کند و برای برقراری و پیروزی انقلاب اسلامی تلاش فراوانی می کند.
 قبل از انقلاب بارها توسط ساواک تهدید می شود و بعد از انقلاب وی یکی از روحانیون پیشتازی است که با سخنرانی های انفلابی در مراکز مختلف به ویژه زادگاهش مزینان جوانان را ترغیب به مبارزه می نماید و هرگاه پیکر شهیدی از جبهه ها مراجعت می کند او برای نشییع شهید از مشهد به مزینان می آید و در مراسم بزرگداشت و مجالس یادبود لاله های کویر سخنرانی می نماید و علی رغم توصیه شهید برونسی که قبل از انقلاب مخفیانه  در درس مقام معظم رهبری شرکت می نمایند وقتی شوق  او را برای حضوردر جبهه می بیندبه ایشان خطاب می کند :"شما در پشت جبهه بمانید و وظیفه تبلیغی را انجام بدهید" طاقت نمی آورد و در سنگر جهاد حضور می یابد تا همچون استادش حاج میرزا جواد تهرانی از فیض حضور در جهاد محروم نماند...

این روحانی پیشکسوت که بیش از50 سال برای ترویج و تبلیغ مکتب اهل بیت علیهم السلام زحمت کشیده و در ایام محرم حضور در جمع همشهریان مزینانی را بر مجالس بزرگ مشهد ترجیح می دهد علاوه برکار تبلیغ به سرودن هزاران بیت شعردر منقبت آل الله و زادگاهش مزینان پرداخته که به زودی دیوان اشعارش منتشر می گردد. 

                          

پایگاه اصلی او در جوار بارگاه ملکوتی امام هشتم(ع) مسجد موسی بن جعفر(ع) است که بیش از سی سال در این سنگر و مساجد امام زمان(عج) و امام رضا(ع) به تبلیغ دین پرداخت و به پاس همین خدمات صادقانه هیئت امنای مسجد و علاقه مندان به او عکسی را به یادگار می گیرند و به تأسی از حکیم توس تک بیتی را ضمیمه ی آن می کنند که:

« بسی رنج بردی در این سال سی   که دین زنده کردی به مسجد بسی»

عاقبت این خطیب توانا و مجاهد نستوه و رزمنده هشت سال دفاع مقدس و مدافع راستین انقلاب و مزینان دوست واقعی شامگاه 21 آذر ۱۳۹۶بر اثر بیماری قلبی دارفانی را وداع گفت و پیکر مطهرش پس از تشییع با شکوه در حرم رضوی و زادگاهش مزینان در بهشت علی (ع) این دیار تاریخی برای همیشه آرام گرفت...

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۸
تیر
۹۴


قسم به سوره ی قرآن که نام او تین است
که در میان فواکه زیاد شیرین است


قسم به مکه که باشد محل امن و امان
قسم به کوه مقدس که طور سینین است


قسم به وادی زیتون که غصب کرده یهود
قسم به قدس که در کشور فلسطین است


قسم به خون شهیدان غزه و صبرا
ز خونشان فلسطین همیشه رنگین است


قسم به کشته ی محراب مسجد کوفه
شفق ز خون سرش تا ابد خونین است


قسم به ملت ایران و غیرت آنان
قسم به نام خمینی که حامی دین است


که سرزمین فلسطین را کنیم آزاد
که این مرام خمینی و اصل آیین است


رژیم صهیونیسم جعلی است و هم غاصب
پذیرشش به والله جرم سنگین است


رژیم صهیونیسم کودک کش است و مستکبر
که وارث صفت مطلق شیاطین است


نژادپرست بُوَد این رژیم و هم خودخواه
تهی ز خُلق و مروت ز عهد پیشین است


شدید ترین عداوت بُوَد ز اسرائیل
به رتبه دشمنی اش در صف نخستین است


رسیده جمعه آخر ز لطف شهر الله
که یادگار خمینی به رسم و آیین است


همان عقیده به سید علی تجلی کرد
بزرگ رهبر فرزانه ای که حق بین است


کسی که همچو خمینی می زند فریاد
رژیم صهیونیسم از غده های چرکین است


صدا صدای خمینی و گفته گفته ی حق
که کام دشمن حق تلخ و دوست شیرین است


ببین که پاره جسم جهان اسلامی
جدا شده ز اسلام و جای تحزین است


گمان کنم ورقی کنده شد ز قرآنش
همان ورق که در آن آیه های یاسین است


بیا و غده ی چرکین او ز ریشه بکَن
بیا شعار بده که این شعار نفرین است


بگو که لعن خدا باد بر تو اسرائیل
سرانجام شما آتشی ز سجین است


بیا که سخت شده کار امت اسلام
بیا که داعش بی رحم زین خبیثین است


بیا به صحنه و برگو با صدای رسا
تمام آرزو آزادی فلسطین است


شاعر:حجت الاسلام و المسلمین حبیب الله عسکری مزینانی

  • علی مزینانی
۲۹
خرداد
۹۴


شعری از حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ حبیب الله عسکری مزینانی
به مناسبت سی و هشتمین سال درگذشت متفکر و اندیشمند جهان اسلام دکتر علی شریعتی هم زمان با ماه مبارک رمضان سزاوار است ابیاتی از این شعر در کنار تندیس آن مرحوم مکتوب شود.

 

 

زینبی وار و حسینی مذهبم

مشت خاکی در جوار زینبم


این مزینان است که از الطاف رَبّ

 شمع تاریخش بُوَد چرخ ادب 


طبع گرمی دارد این دشت کهن

آب و خاکش می دهد بوی سخن


آن که با نام کویر می کرد عشق

تندسش اینجا و جسمش در دمشق


یاد او تنها در این تندیس نیست

قصد ما هم زین عمل تقدیس نیست


بشنو از نایش صدای ارغنون

واژه های عاشقی آید برون


از سه شین شاکی و از دل کرده آه

شین شیطان ، شین شیخ و شین شاه


شاه غاصب ، شیخ کاسب مقصد است

همچو شیطان شرشان صد در صد است


شیفته ی علم و عدوی جاهلم

طالب علم و مرید عالِمم


زینبی وار و حسینی مذهبم

مشت خاکی در جوار زینبم


زندگی را از پدر آموختم

خلعت آزادگی را دوختم


بار دیگر بشنو از طفل کویر

عاشق کوه حراء خُمّ غدیر


جان من قرآن کتاب زندگی ست

هجرت از او مایه ی شرمندگی ست


عترت و قرآن ز هم نَبوَد جدا

جلوه ی حق اند و هم راز بقاء


ما زعاشورا و قرآن دم زدیم

که بساط شاه را بر هم زدیم


ملتی را که چنین سرمایه ای ست

بی نیاز از قیّم و هر دایه ای ست


غرب را والله جز نیرنگ نیست

بهتر از فرهنگ ما ، فرهنگ نیست


مذهب و ملّیت ما شد قرین

ما چو حلقه ، مذهب ما شد نگین


سی و هشت سالی که از مرگم گذشت

یک جهانی دارم و صد سرگذشت


یاد من امسال با یاد خداست

در مَه قرآن و در ماه دعا ست


کیستم؟ آن یار دیرین شما

مستحق حمد و یاسین شما


بر شما بادا سلام از مرد و زن

باز هم جویا شدید از حال من

  • علی مزینانی
۱۵
ارديبهشت
۹۴

اهل یمن بلبلانی بوده اند که خواستند آزادی و حرّیت خودشان را در لانه های محقرشان بدست آورند اما به جرم آزادگی مورد هجمه ی کرکسان حجاز شدند.


این وحشیان مدرن زمان جنایتی خلق کردند که آرامش را از هر انسانی که احساس مسئولیت می کند گرفتند.

اکنون با چراغ سبز آمریکا و کمکهای تسلیحاتی او و سکوت سازمان ملل و آنانی که دم از حقوق بشر می زنند این تجاوز به یمن صورت گرفت و البته سکوت اتحادیه عرب تعجب آور نیست چون خود آن ها بعضا هم پیمان حمله به یمن شدند.آیا ایران مامور به صبر است؟

 

 

دعا کنید خداوند فرجی برای این مردم برساند.

 

حبیب الله عسکری مزینانی





ای داعیان خادم الحرمین ننگتان زیاد!

بار دگر نقشه ی شوم اَهرِمن گرفت

تا بِ بیان ز بلبل شیرین سخن گرفت

 

بلبل که خواست ناله وهم درد دل کند

مانع ز ناله کردنش زاغ و زِغَن گرفت

 

آل سعود لانه چو اندر حجاز کرد

چون کرکسی که لانه به سطح چمن گرفت

 

بس بلبلان که طعمه ی این کرکسان شدند

بس گرگها که آهوی دشت و دمن گرفت

 

وهّابیان وحشی عصر جدید جهل

صدها که جان کودک اهل یمن گرفت

 

سال هاست تاخته اند به اسلام و مسلمین

آن گاه صهیونیزم به فلسطین وطن گرفت

 

ای داعیان خادم الحرمین ننگتان زیاد

صدها هزار جنگ زده؛ بیت الحَزَن گرفت

 

مستاجران غربی بیگانه از خدا

وجدان از شما یهودی پیمان شکن گرفت

 

گویا تعصب عربی را فروختید

بیگانگان به قیمت بخس ثمن گرفت

 

کردید بر سر یمنی خانه ها خراب

چرخ و فلک ز ابر سیه پیرهن گرفت

 

دیدیم وارثان هند جگر خوار را که باز

اکباد ملتی ز جفا بر دهن گرفت

 

آل سعود به ماه حرام قتل عام کرد

صدها نفر از تَعِز و از عَدَن گرفت

 

در سالروز مولِد فرخنده ی علی

صنعا بوی خونِ بسی مرد و زن گرفت

 

اهل یمن که شیعه ی آل علی بُوَد

دشمن به جرم عشق علی جان و تن گرفت

 

همواره غرب دم ز حقوق بشر زند

این بار هم سکوت به طور عَلَن گرفت

 

بر گو بر سازمان ملل خواب ناز کن

خواب را ز چشم اهل یمن اهرمن گرفت

 

تجویز قتل و غارت مردم ز سازمان

هر جانی ستمگر قانون شکن گرفت

 

دیدی عسکری که ؛ خداوند آبرو

از اهل سازمان و از آن انجمن گرفت؟


  • علی مزینانی
۱۳
ارديبهشت
۹۴

صمیمانه ترین تبریک خود را به مناسبت ماه رحمت خدا که درین ماه رجب بعثت پیغمبر رحمت و امام مهربانی ها علی بن ابی طالب و امام محمد باقر و امام جواد صلوات الله علیهم می باشد به شیفتگان

ولایت ابراز می دارم و از خداوند متعال می خواهم که رحمتش را در این ماه شامل امت اسلام ملت ایران رهبر فرزانه اش قرار بدهد و امام امت و شهیدان انقلاب را غریق رحمت خود قرار بدهد و شعری به

مناسبت ولادت امیر المومنین در شب ولادت آن حضرت سرودم تقدیم می نمایم.

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

حبیب الله عسکری مزینانی

 

اَعلی علی ؛ خودش علی دیگر آفرید

خلّاق ذوالجلال که پیغمبر آفرید

بهر وصیّ بر حق او حیدر آفرید

 

ننوشته خط ؛نرفته به مکتب؛ نخوانده درس

شد شهر علم ؛ دین و علی را در آفرید

 

هستی بُوَد عَرَض ز سماوات و بَرُّ و بحر

از بهر این عَرَض که خدا جوهر آفرید

 

دریا شکافت تا که صدف ها عیان شدند

اندر درون هر صدفی گوهر آفرید

 

در خلقت محمد و خلفای به حق او

هشت و چهار نمونه ی پیغمبر آفرید

 

دست خدا برون شد و امشب به خانه اش

بعد نبی ز خلق جهان برتر آفرید

 

گر خوانمش خدای ؛ ملامت مکن مرا

اعلی علی؛ خودش علیِ دیگر آفرید

 

ذات خدا منزّه است از جسم و چشم و سر

مولود کعبه را ز أَب و مادر آفرید

 

زیباترین مُربیّش پیغمبر خداست

او را برادر خود و تاج سر آفرید

 

زیباترین سبقت او در قبول دین

در سابقون ز اول و هم آخر آفرید

 

در لیله المبیت جان به کف و ایزدش گواه

ایثار جان بجای احمدی در بستر آفرید

 

زیباترین حماسه دنیا به دست اوست

در بدر و غزوه ی اُحُد و خیبر آفرید

 

زیباترین ضربت ششمیر او به عمرو

بالاترین شکست اوست که بر کافر آفرید

 

زیباترین آرزویش مرگ سرخ بود

محرابِ پر زخون ز فرق سر آفرید

 

اشقی است ابن ملجم و کامیاب هم علی است

بس افتخار برای مسجد و هم منبر آفرید

 

زیباترین سخاوت او در نماز بود

اندر رکوع به بخشش انگشتر آفرید

 

زیباترین خاطره اش در غدیر خم

او را خدا امام اوَّل و هم رهبر آفرید

 

زیباترین کلام او نهج البلاغه است

زینت برای هر سخن و دفتر آفرید

 

وقتی شریک زندگی هم متن زندگیست

هم کُفوِ او فاطمه را همسر آفرید

 

زهرا که رمز هستی و هستی از آن اوست

هستی خلاصه گشته که در کوثر آفرید

 

دشمن بگفت پیمبر ما ابتر است ؛ ولی

گوینده را ببین که خدا ابتر آفرید

 

زین کوثر بهشتی و از مرتضی علی

سادات را ز نسل چنین دختر آفرید

 

آنان که گوشواره عرش خدا شدند

یک را شُبیر و دیگری را شَبَّر آفرید

 

ز اسباط مصطفی حَسنین اند و زینبین

در صلح و در جهاد و سخن سرور آفرید

 

صلح حسن مقدمه ی نهضت حسین

بهر حسین و نهضت او اکبر آفرید

 

عباس که مظهر ادب و غیرت و وفاست

سردار کربلا و مه منظر آفرید

 

اصحاب و عون و جعفر و قاسم همه فدا

از بهر مُهر نهضت او اصغر آفرید

 

زین العباد ذخیره ی این انقلاب بود

پیروز بر یزید ستم گستر آفرید

 

بهر مرام و همسفرش ذات کبریا

ازباب لطف و رحمت خود خواهر آفرید

 

زینب نبود کرب و بلا ؛ کربلا نبود

حق قهرمان صبر و سخن پرور آفرید

 

ویران نمود کاخ یزید را ز خطبه اش

آتش گرفت یزید که خود آذر آفرید

 

شعری سرود عسکری و عاجزانه گفت

 از ذره کمترم که شعر مرا کمتر آفرید


  • علی مزینانی