ریختشناسی فرهنگی مزینان(۱)
🖌نویسنده و محقق؛ دکتر مهدی مزینانی
✍️دگرگونیهای فرهنگی یعنی تغییر در معماری، آداب، رسوم، ارزشها و بطور کلی، سبک زندگی، یکی از ویژگیهای دوران معاصر است که مزینان نیز از آن برکنار نمانده و هر شخصی که تجربهی چند دهه و حتی چند سال، فاصلهگیری مکانی از مزینان را داشته این تغییرات را میتواند گواهی داده و برشمارد. توجه به این تغییرات از جهاتی بایسته است از جمله اینکه گذر زمان، بخش زیادی از آنچه بوده را اگر ثبت در حافظهی تاریخی نشود به یغما برده و نام و نشانی از آن بر جا نخواهد گذاشت از اینرو نیاز و بلکه واجب است اکنون که تلاشهای رسانهای دلسوزان مزینان از جمله شاهدان، زمینه و فرصت ثبت و مانایی «امروز ما» را فراهم نموده، از آن بهره برد به این امید که فضایی برای گفتگوی بیشتر و استفاده از دانش و تجربههای همشهریان فرهیخته در تکمیل و رفع نقیصهی این نوشتار کوتاه، فراهم شود و اگر آیندگانی خواستند از مزینان بیشتر بدانند دستمایهای فراتر از خاطرات و ذهننگارههای بزرگان و سالخوردگان در دست داشته باشند؛ میراثی که ما از آن محرومیم و بر آن متاسف!
شاید یکی از اماکنی که بیشتر و بهتر بتوان ریخت فرهنگی همراه سیر دگرگونی فرهنگی مزینان را در آن دید آرامستان مزینان باشد؛ مکانی که «قداست»، سهم بسزایی در نگهداشت بخشهای تاریخی آن داشته و بخشی از فرهنگ گذشتهی مزینان را به تصویر میکشد.
نخستین نکتهی شایستهی توجه در آرامستان مزینان، دوپارهبودن آن است؛ بخشی از آرامستان که وسعت کمتری دارد در ارتفاعی بالاتر در قسمت شمالی و بخش دیگر آن با ارتفاعی کمتر در قسمت جنوبی است. مرز میان این دوبخش، مسیر خروجی عمدتا ساکنین قسمت جنوبی و شرقی مزینان به سمت کاریز و صحراست. این ویژگی یعنی دوبخشیبودن در موارد دیگری هم قابل مشاهده است از جمله: بازار، قلعهی مزینان را از گذشته تا امروز به دو بخش یا بهتعبیر مزینانیها، «بدن»، تقسیم کرده که بیشتر در مراسم و دعوت به مجالس کارکرد دارد؛ صحرای مزینان دو بخش علیا و سفلی دارد که البته بیشتر، برآمده از تفاوت سطح زمین است؛ تکایای بالا و میان هم شاید اتفاقی نبوده و برآمده از تلاش مردمان دو منطقهی نسبتا متمایز مزینان برای برخورداری از مکانی اختصاصی برای گردهمایی و برگزاری مراسم دینی بوده باشد؛ در کنار مسجد جامع، مسجد صاحبالزمان عجلالله فعال بوده و در ایام محرم، عزاداران در دو نقطه برای عزاداری تشکیل دسته میدهند هرچند نهایتا به سمت جایگاهی واحد حرکت میکنند. برخی تقسیمات غیررسمی دیگر از جمله بالا و پایین مزینان که عمدتا با محوریت مسجد جامع شناخته میشود نیز در زندگی اجتماعی وحتی اقتصادی مزینانیها نقشآفرین است. این موضوع را در فرهنگ مزینانیهای مهاجر نیز میتوان ردیابی کرد. مهدیه و حسینیه قمر بنی هاشم مزینانیهای مقیم تهران که فاصلهی زیادی با هم ندارند نمادی از این فرهنگ میتواند باشد.
البته فعلا بحث در خوبی یا بدی، هدفمندی یا اتفاقیبودن این وضعیت نیست و لزوما بنا و مبنایی که در هر مورد از موارد یادشده، عامل دوپارگی و دوبخشیبودن، بوده در مورد آرامستان مزینان نمیتواند صادق باشد اما در هر حال و در مجموع میتواند سوالاتی را مطرح نماید از جمله اینکه آیا اینها به خاطر گستردگی جمعیت مزینان و برای مدیریت بهتر آن بوده است؟ آیا این مرزبندیها، ناخواسته و ناآگاهانه، یکپارچگی و همافزایی و در نتیجه تلاشهای دلسوزان مزینان را به چالش نمیکشد و مدیریت عمرانی و اجتماعی آن را با مشکل همراه نمیکند؟
✍️گذشته از دوبخشیبودن، مکان قرارگیری آرامستان نیز درخور توجه است. زمین فعلی موقوفه است اما احتمالا ابتدا ممان آرامستان جانمایی شده و سپس وقف شده است در هر حال جانمایی آرامستان در مکان فعلی، اگر مسبوق بر موقوفهبودن بوده باشد یا بهاقتضای وقف زمین برای آرامستان، این مکان از سر الزام، برای تدفین اختصاص یافته باشد دربرگیرندهی کارکردهای فرهنگی و اجتماعی شایستهی توجهی است از جمله:مکان کنونی آرامستان به مظهر قنات نزدیک است و احتمالا تسهیل انجام مناسک تدفین مردگان بهویژه برای شستشو در تعیین این محل بینقش نبوده است.
این مکان، فاصلهی معقولی با منطقهی مسکونی مزینان و قنات داشته و دارد؛ نه چسبیده به بخش مسکونی روستاست که امنیت روانی و زیست روزمرهی زندگی را دچار اختلال کند و نه همجوار قنات است که از جنبهی بهداشتی، محل ایراد باشد. غسالخانه نیز در فاصلهی مناسبی از آرامستان بنا شده بوده، بهگونهای که در زمان فعالبودنش، انتقال آرام و همراه با تأنی متوفی به آرامگاه ابدی را بهعنوان یکی از دستورها و آیینهای شرعی، ممکن میکرده است.
نکتهی شایستهی دیگر برای جانمایی آرامستان، قرارگیری آن در مسیر دو شاهراه اصلی اقتصاد کشاورزی و دامپروری مزینان است. این همجواری با تداعی همیشگی مرگ و آخرت، روح دنیاگرایی و زیادهخواهی را که کار اقتصادی و دنیوی ممکن بود در برخی تقویت کرده و مهارناپذیر کند، تربیت و تعدیل میکرد و یاد خدا و توکل بر او و استعانت از او را تقویت.گذر شاهراههای یادشده، یکی از میانه و یکی از کنار آرامستان، فرصتی برای عابران، خصوصا در گذشته که پیاده یا سوار بر چارپا، به سوی کاریز و صحرا، راه میپیمودند فراهم میکرد تا از یکسو یادی از گذشتگان، چه بستگان و چه همسایگان و چه همشهریان کرده و به فاتحهای آنها را میهمان کنند و از سوی دیگر، گذرابودن عمر، فنای دنیا، نزدیکی و پیشبینیناپذیری مرگ را به خود و همراهان احتمالی، یادآور شده روح و ضمیر خود را صیقل دهند.
بیشک، بخشی از صفا و سادگی و اخلاص و ارزشهای والای اخلاقی که در نسلهای قدیمیتر مزینان، فراوان دیده میشد برآمده از همین گذرگاه معرفتی و اخلاقی بود.امروزه با تغییر کاربری مظهر قنات به مکانی تفریحی که اقتضای سرخوشی و خوشبودن دارد همراه با تغییر رویههای تردد در مسیرهای یادشده که بیشتر، موتوری و خودرویی و همراه با سرعت است، آن فرصت ارزنده برای مرگاندیشی را کمرنگ و کمرونق کرده است.
به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan
شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan
شاهدان کویر مزینان در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/sh_mazinan