مزینان ازنگاهی دیگر بخش سوم :: شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

مزینان ازنگاهی دیگر بخش سوم

شنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۱، ۱۱:۴۵ ق.ظ


ازحدیره تا باغستان

ره آورد سفربه مزینان

مزینان از نگاهی دیگر(16 )

بخش سوم

اکنون مرد کوزه گر از اندام فرزند کویر پیکره ای ساخته و برجای خویش نشانده و خود رهسپار دیار باقی شده است و شاید اکنون خاک گلویش سوتکی گردیده در دست کودکی گستاخ و بازیگوش که خواب خفتگان خفته را آشفته تر می سازد و من همراه او به نظاره گذشتگانم ، اقوامم و تاریخ برباد رفته هزاران ساله ام می نشینم که چه آسان در هزارتوی رنگارنگ ادوار فراموش شده ام و یا به تهمت فریاد آزادی و رهایی انسان از قیداسارت و بندگی خدایگان زر و زور و تزویر محکوم به فنا شدنم اما او ایستاده و هنوز فریاد می زند:

ای آزادی، چه زندان ها برایت کشیده ام !
و چه زندان ها خواهم کشید و چه شکنجه ها تحمل کرده ام و چه شکنجه ها تحمل خواهم کرد اما خود را به استبداد نخواهم فروخت*
 بارها بر گرداگرد تندیس فرزند کویر می چرخم وگویی به طواف کعبه دل و یا به زیارت امامزاده ای آمده ام  که  معصومانه در غربت وتنهایی شهید شده و پس از سالها او را یافته اند و برمزارش ضریحی ازجنس نقره وطلا قرارداده اندتا بگویند اوگرانترین است. می خواهم بدانم با قلم ودفتری که در دست دارد چه می نویسد پس جان را ازکالبد رها می سازم وگوش جان می سپارم به ترنم سروده هایش از مزینان ، از کویر:

برکرانه کویر، به تعبیر حدودالعالم، "شهرکی" است که شاید با همه روستاهای ایران فرق دارد. ..

درست گویی عشق آباد کوچکی است، و چنان که می گویند، هم برانگاره عشق آبادش ساخته اند،

چشمه آبی سرد که، در تموز سوزان کویر، گویی از دل یخچالی بزرگ بیرون می آید، ازدامنه کوههای شمالی ایران به سینه کویر سرازیر می شود و از دل ارگ مزینان سر برمی دارد.*

 او از مزینان می گوید واز هبوط درکویرش ومن مست ومدهوش نغمات ونفحات روحانیش در زلالی چشمه آب مزینان با او همنوا می شوم :

روستای محبوب من ! مزینان ! ای گرسنه ژنده پوش مغموم که بر حاشیه خشک و تشنه کویر افتاده ‏ای ، ای نجیب ‏زاده بزرگواری که قربانی ستم ایّامی و رنجور فقر و محکوم ویرانی و فراموشی و شرف تبار و شکوه تاریخت مستمندی را بر تو روا نمی‏ دارد .*

 نمی دانم تا کی درسرودن کویر با او می خواندم  اما هرچه بود دقیقه های بی شمارزمان برای من ایستاده بود فقط قطرات اشکی که ازچشمان اندوهبارم می ریزد که انگار روضه ای ازمصیبت جانکاهی شنیده  وبغضی که سالها درهجرت در گلوداشته ام سر باز کرده و چون فرزند مرده ای، های های برتنهایی خود و غربت او می گریم افتادن قطره ا ی اشک بر روی آب مرا از خیال بیرون می آورد . دیگر تاب ماندن ندارم و با سلامی دوباره برفرزند کویر، ازنهر آب مزینان جدا می شوم وبه طرف قبرستان حرکت می کنم جایی که آرامگاه ابدی همه ما مزینانی هاست.

هرمزینانی ومزینان زاده ای درهرگوشه ای که ازدنیا رخت بربندد بنا بر وصیتش او را به زادگاهش بر می گردانند ودراین گورستان که بهشت علی (ع) نام گرفته است برای همیشه آرام می گیرد. این اتفاق چندروز پیش به وقوع عینی رسید ؛" مردی ازتبارمزینان پس ازسالها زندگی درکشور کانادا مرد وفرزندانش اورا دراین بهشت به خاک سپردند."

اینجا نیز گذشته تابناک مزینان  ومزینانی را فریاد می زند مردان وزنانی را دردل خود مدفون ساخته که هریک تاریخ را ساخته اند .در گوشه ای از آن ؛ملا احمد وشیخ قربانعلی و شیخ محمود و دیگر اجداد شریعتی آرمیده اند که تاریخ انقلاب با آنان پیوند خورده و درگوشه ای دیگر بیست و چهارجوان برومندی  که در طول هشت سال دفاع جانانه از وطن ،گاه سه فرزند ازیک خانواده ویا چهارتن ازیک قوم وعشیره ویا نوجوانانی که هنوز نمی دانستند سلاح را باسین می نویسند یا صاد درعالی ترین مرتبه پرواز ، مرگ  را باجامه خونین شهادت انتخاب کردند و چونان ستاره ای فروزان، روشنایی بخش این قبرستانند و درسویی دیگر معلمان ودبیران وشاعران وشبیه خوانانی خفته اند که نماد فرهیختگی وسنبل اعتقادوایمانند ومن با قرائت فاتحه ای ونگاه دوباره ای به مزار مرده گانی که هریک اکنون سوتکی هستند دردست کودکانی گستاخ و بازیگوش ازآنان می گذرم و به طرف  پلی  می روم که دستخوش هزار تغییر شده است وفقط از آن نامی و یادی باقی مانده است...

ادامه دارد...

* دکترعلی شریعتی

*بخشی ازکتاب کویردکترعلی شریعتی

*مجموعه آثار 35 ، بخش 1

نظرات  (۴)

  • حسین دشتی(حاجی میمد)
  • سلام بر شما ایام شهادت امام صادق تسلیت می گویم . از اینکه مرا قابل دانستید سپاسگزارم . اما محبت نمائید در لینک اینگونه مرا لینک بفرمائید.( شعر و خاطره...حسین دشتی -حاجی میمد) متشکرم برادر
  • خطّه فریومد/فرومد(تاریخی،علمی،فرهنگی)
  • « ... پذیرفته اند که دکتر شریعتی شعر سوتک را سروده . در حالی که شاعر این شعر ، شاعری کم تر شناخته شده به نام موسوی اهری ست . این شاعر گمنام که کتابی هم در سالهای دور چاپ کرده ، نام کاملش سید مرتضی موسوی فرزند سید قاسم است که در 4 آذرماه 1321در روستای رشت‌آباد قدیم ، از توابع اهر ، به دنیا آمد . وی تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خود و متوسطه را در اهر به اتمام رساند و در ادامه از دانشسرای تبریز فارغ‌التحصیل می‌شود و به شغل معلمی روی می‌آورد . اشعار او در روزنامه‌های کیهان ، اطلاعات ، مجله جوانان و عصرتبریز به چاپ می‌رسیده است . آثار انتقادی او باعث برانگیختن خشم صاحبان قدرت می‌شود ؛ به طوری که توسط ساواک جهمنی دستگیر ، شکنجه و زندانی می‌شود و عاقبت در 16 تیرماه 1354 به حیات پرماجرای خود خاتمه می‌دهد . » نوشته شده ؛ انی کاظمی
  • خطّه فریومد/فرومد(تاریخی،علمی،فرهنگی)
  • با سلام
    در پی معنای « حدیره » از چند سایت و وبلاگ سَرَک کشیدم نتیجه « کِلّه کِشو کِردن » از آنها :
    1 ـ دوغ آباد ... از شواهد صحت این داستان گورستانهای دوران صفوی است که آرامگاه وزیر اعظم شاه عباس صفوی نیز در این محلّ است که به اصطلاح محلی به گورستان « حدیره » معروف است .
    2 ـ بنایی بسیار قدیمی در ضلع جنوب غربی روستای باشتین و در کنار قبرستان و امامزاده بی بی علیه خاتون که ... مردم روستا از آن به « حدیره » نام می برند و عدّه ای آن را به مقبره کلوخی می شناسند .
    3 ـ اهالی بسطام به صحنِ شرقی مجموعۀ امام زاده محمد (ع) « حدیره » می گویند .
    4 ـ شبکه اطلاع رسانی افغانستان : پیکر آقای پائیز امروز در « حدیره » ده کپک خیرخانه به خاک سپرده می شود .
    5 ـ خاوران : محترم ولید (شیفته) پسر گل احمد شیفته گفت مرحومی صبح 27 ماه می در بستر خوابش در گذشت و در « حدیره » واید روک ولایت برتش کلمیا به خاک سپرده شده است .
    6 ـ شبکه ندای قدس : صهیونیستها اسامی عربی را به عبری تغییر دادند . مانند ... الخضیره به حدیره .
    نتیجه : در ایران و افغانستان به قبرستان / گورستان ، « حدیره » گفته می شود .
    گورستان و شورستان یا شوره زار در مقابل باغ یا باغستان و بوستان به کار رفته است .
    جان که او دنباله زاغان پَرَد ..... زاغ او را سوی گورستان بَرَد
    هین مدو اندر پی نفسِ چو زاغ ..... کو به گورستان بَرَد نه سوی باغ
    ................................... مولوی » مثنوی معنوی » دفتر چهارم
    نیست عجب گر شود از کلک تو ........... شوره ستان دلِ من بوستان
    ................................................... خاقانی، قصاید ، شماره 164
    چون زی مدینه آمده مهد رفیع تو ..... ز ابر عطات شوره ستان ، بوستان شده
    ........................................... خاقانی ، قصاید ، شماره 199
    پس اگر عنوان مقاله چنین نامگذاری شود ؛ از شورستان تا بوستان ـ از داغستان تا باغستان ـ از حدیره تا حدیقه معنای « حدیره » روشن می شود .
    باسلام خدمت همشهری گرامی ..
    به امید توسعه جای جای دیار سربداران ...بالاخص کویر مزینان که زادگاه بزرگی است فراتر از کویر ..
    کانون هواداران شهردار سبزوار منتظرنظر شما در نتیجه یک سال ماندگاری شهردار جوان و پر تلاش سبزوار می باشد

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">