- ۰ نظر
- ۳۱ خرداد ۹۳ ، ۱۳:۲۱
سیدمصطفی جلالی پور استاد موسیقی سنتی امشب با حضور در فینال برنامه هفت ترانه شبکه شما که از کانال 10 تلویزیون دیجیتال پخش می شود با کد یک شرکت می نماید.
به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ پس از شگفتی آفرینی شهروندان مزینانی در روز سه شنبه سیزدهم خردادماه با ارسال پیامک و رأی به خواننده محبوب مزینانی سید مصطفی جلالی پور در رقابت با هفت خواننده موسیقی سنتی و پاپ توانست با رأی بسیار عالی به فینال برنامه هفت ترانه راه یابد.
این خواننده جوان مزینانی امشب جمعه شانزدهم خرداد بار دیگر با همتایان نام آشنای خود با گزینه یک به هنرنمایی می پردازد و انتظار می رود همشهریان خراسانی اعم از خراسان جنوبی ، شمالی و رضوی به ویژه شهروندان باحمیّت مزینانی با ارسال گزینه 1 به شماره پیامک 30000999 بار دیگر همت والای خود را در انتخاب ایشان به نمایش بگذارند.
همشهریان گرامی می توانند از ساعت 20:45 همان هشت و چهل و پنج دقیقه شب خودمان ضمن تماشای هنرمندی سیدمصطفی جلالی پور در برنامه هفت ترانه از شبکه شما گزینه 1 را به شماره 30000999 بفرستند. امید است رسانه های خراسان به خصوص رسانه های محلی شهرستانهای سبزوار و داورزن با انتشار این خبر خواننده جوان مزینانی را که نماینده تمامی خراسانی هاست یاری نمایند.
استاد سیدمصطفی جلالی پور مزینانی مدت ده سال است که در زمینه موسیقی سنتی فعالیت می نماید این خواننده جوان مزینانی با حضور در کلاسهای اساتید صاحب نام از جمله ؛ مرحوم محمدرضا لطفی و محمدرضا شجریان توانست فن خوانندگی را بیاموزد و پس از آن با تشکیل کلاسهای آموزش موسیقی به عنوان استاد شاگردان هنرمند و شایسته ای را تربیت نماید در ادامه گوشه هایی از فعالیت وی را که پیش از این در شاهدان کویرمزینان منتشر شده است تقدیم می نماییم.
سوابق هنری استاد مصطفی جلالی پور:
* مدرس آواز ایرانی و دارای ده سال سابقه ی کاری و عضو کانون خوانندگان ایرانی .
* اجرا در شبکه های مختلف رادیویی و تلویزیونی به مناسبتهای مختلف از سال 91 به صورت مداوم از جمله ؛ شبکه یک سیما ، شبکه های جهانی جام جم یک ، دو ، سه و شبکه شما و شبکه های رادیویی آوا ،پیام ، ایران ، تهران و...
*اجرای تصنیف های خوشه چین ، نغمه نوروزی ، جان جانان و چندین ملودی خراسانی
مزینانی های قدرشناس در شب ولادت امام سجاد(ع) همت والای خود را با ارسال به موقع پیامک طرفداری از خواننده جوان مزینانی به نمایش گذاشتند.
به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ سید مصطفی جلالی پور استاد سنتی خوان و جوان جویای نام مزینانی با رأی قاطع شهروندان مزینانی به فینال برنامه هفت ترانه شبکه شما راه یافت.
این خواننده جوان با حضور در برنامه هفت ترانه با اجرای سه تصنیف زیبا و شرکت ملودی خراسانی او در بخش مسابقه در رقابت با هفت ترانه خوان به مقام دوم رسید.
مجری این برنامه در اشتباهی فاحش بارها کد آهنگ سید مصطفی جلالی پور را 7 اعلام کرد در حالی که کد ترانه او 8 بود و علی رغم این اشتباه و عدم ذکر خراسانی و دعوت از مردم استان به انتخاب این نماینده خراسان در مسابقه که در برنامه مرسوم است تا آخرین لحظه مقام اولی را کسب کرده بود که با پخش ترانه ای از محمد علیزاده استاد موسیقی پاپ تعداد آرای او از جلالی پور پیشی گرفت اما این موضوع هرچند موجب رنجش شهروندان مزینانی شد اما از ارزش های این جوان آینده دار هیچ چیزی را کم نمی کند و او در فاصله ای نه چندان دور می تواند به اوج قله ی این هنر دست پیدا کند.
سید مصطفی جلالی پور روزجمعه شانزدهم خرداد بار دیگر با اساتید موسیقی ایران رقابت خواهد کرد.
شاهدان کویرمزینان با ارسال پیامک مداوم از شهروندان مزینانی دعوت نمود که به استاد جلالی پور رأی بدهند و علی رغم دعوت از رسانه های محلی فقط پایگاه خبری سبزوار ما به این درخواست لبیک گفت که ضمن تشکر از این رسانه ی وزین امیدواریم در روز جمعه رسانه های همیشه همراه شهرستان داورزن و سبزوار در افتخار آفرینی به هنرمند مزینان کمک نمایند.
خواننده جوان مزینانی فردا شب همزمان با میلاد فرخنده بزرگ جانباز کربلای حسین (ع) حضرت ابوالفضل العباس(ع) میهمان ویژه برنامه هفت ترانه در شبکه شما می باشد.
به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ استاد سیدمصطفی جلالی پور هنرمند جوان و خوش آتیه مزینانی این بار با حضور در برنامه هفت ترانه که از کانال 10 تلویزیون دیجیتال پخش می شود تصنیف زیبای جان جانان را که برگرفته از ملودی خراسان است در شبکه شما اجرا می نماید.
این حضور خواننده جوان مزینانی نه تنها برای ما مزینانی ها که برای تمامی سرزمین پهناور خراسان بزرگ موجب افتخار وسربلندی است لذا از تمامی شهروندان و مخاطبان گرانمایه دعوت می شود تا دوشنبه شب با انتخاب گزینه 8 و ارسال به شماره پیامک 30000999 بار دیگر همت خراسانی خویش را به نمایش بگذارند.
شهروندان عزیز می توانند پیامک فوق را از ساعت 20:30 دوشنبه شب تا پایان پخش برنامه ارسال نمایند و همچنین با انتخاب این شبکه شاهد اجرای زنده خوانده سنتی خوان مزینانی استاد سیدمصطفی جلالی پور باشند.
|
|
به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از مهر ؛ در هفته گذشته به طور متوسط سه میلیمتر بارش در کشور رخ داده است. همچنین حجم بارش های کشور از ابتدای سال آبی جاری تاکنون در مقایسه با زمان مشابه سال آبی گذشته شش درصد کاهش نشان می دهد.
بارش ها در دوره مشابه سال آبی گذشته 218 میلیمتر و دوره درازمدت 43 ساله 221 میلیمتر ثبت شده بود.
براساس این گزارش، در پایان هفته گذشته بیشترین افزایش بارندگی در مقایسه با دوره درازمدت به ایستگاه هوشک سروان در سیستان و بلوچستان و بیشترین میزان کاهش بارندگی در مقایسه با دوره درازمدت به ایستگاه مزینان در خراسان رضوی با 70 درصد کاهش اختصاص داشته است.
علاوه بر وضعیت نامناسب بارندگی ها، میزان مصرف آب در تهران نیز همزمان با گرمتر شدن هوا 7.7 درصد افزایش یافته است. جمع مصرف آب تهران از آغاز امسال تاکنون به 147 میلیون و 201 هزار مترمکعب رسید.
آب مصرف شده توسط شهروندان تهرانی در کمتر از 2 ماه از آغاز سال جاری به میزان 3.06 درصد ذخیره فعلی آب در سد لار بوده است.
|
مدیرعامل شرکت آب منطقهای خراسان رضوی گفت: آب موجود در سدهای این استان به حدود یکچهارم ظرفیت مخازن رسیده است.
بهگزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از پایگاه اطلاعرسانی وزارت نیرو (پاون)، محمدحسین جعفری گنجایش ذخیرهسازی آب در سدهای خراسان رضوی را یک میلیارد و 521 میلیون مترمکعب اعلام کرد و افزود: هم اکنون 393 میلیون مترمکعب آب معادل 26 درصد ظرفیت مخازن در پشت سدهای خراسان رضوی وجود دارد در حالیکه آب ذخیره شده پشت سدهای استان خراسان رضوی در زمان مشابه سال گذشته 764 میلیون مترمکعب بوده است. وی اظهار داشت: از ابتدای سال آبی جاری (مهر92) تاکنون، شاهد 121 میلیمتر بارندگی در استان خراسان رضوی بودهایم که این میزان درمقایسه با دوره مشابه سال آبی گذشته 27 درصد کاهش یافته است. بهگفته جعفری، بیشترین بارش در شهرستان نیشابور با 160 میلیمتر و کمترین میزان در مزینان به میزان 46 میلیمتر بوده که درمقایسه با دوره مشابه سال گذشته 56 درصد کمتر شده است. وی تصریح کرد: در این مدت، مشهد با 151 میلیمتر بارندگی، درمقایسه با سال آبی گذشته 22 درصد کمبود بارش داشته است. منبع: واحدمرکزی خبر |
به منظور انتشار فعالیتهای شورای اسلامی مزینان وبلاگی با همین نام در فضای مجازی به مدیریت مهدی مزینانی آزاده راه اندازی شد.
به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ مهدی مزینانی آزاده که پیش از این با وبلاگ دهیاری مزینان در فضای مجازی فعالیت می کرد پس از عضویت در شورای اسلامی مزینان و انتخابش به عنوان رئیس این شورا با وبلاگ نویسی نیز خداحافظی نمود اما اکنون با گذشت یک سال بار دیگر اقدام به راه اندازی وبلاگی با نام شورای اسلامی مزینان نموده است تا بتواند در این راستا نیز خدمت بیشتری به زادگاهش نماید و در آغاز کار اخباری ازمراسم عزاداری دهه ی فاطمیه و تصاویر سه بعدی از پروژه در حال ساخت مرکز بهداشت مزینان را منتشر نموده است.
شاهدان کویرمزینان ضمن آرزوی موفقیت برای این آزاده سرافراز مزینانی که وقت خود را صرف عمران و آبادانی و اعتلای نام مزینان می نماید نشانی وبلاگ جدید وی را منتشر می نماید تا شهروندان مزینانی از این پس با رجوع به وبلاگ شورای اسلامی مزینان بتوانند از اخبار فعالیت های این زحمتکشان مطلع شوند.
نشانی وبلاگ شورای اسلامی مزینان
http://shoramazinan.blogfa.com
روزنامه خراسان، امروز سه شنبه با انتشار گزارشی به معرفی جاذبه های گردشگری شهرستان داورزن پرداخته است که در آن ضمن معرفی شهرستان داورزن روستاهای این شهرستان و اماکن تاریخی آن را معرفی نموده است که در بخشی از آن نیز خبرنگار این روزنامه حسین داورزنی خبرنگار پرکار و شایسته منطقه در باره مزینان نیز توضیحاتی ارائه نموده است که البته تنها شاه عباسی مزینان را توانسته در این گزارش بگنجاند و علی رغم اطلاع رسانی به ایشان برای استفاده از شاهدان کویرمزینان این گزارش ناقص می باشد .اما دست اندرکاران روزنامه با ابتکاری جالب تیتر انتخابی را این گونه درج کرده اند؛"روستای تاریخی مزینان و آبشارهای «بفره» در دیار سربداران"، که به نظر می رسد مزینان برای این رسانه شناسا تر از دیگر نقاط داورزن است.لذا ضمن تشکر از زحمات وافر حسین داورزنی و دست اندرکاران روزنامه خراسان بخش معرفی مزینان تقدیم می شود:
زادگاه معلم شهید دکتر علی شریعتی در فاصله ۶کیلومتری جنوب شهر داورزن نمایان است.
روستای مزینان داورزن در دل کویر در کنار جاده ابریشم واقع شده است و کاروان سرای شاه عباسی آن یکی از مکان های گردشگری و تاریخی است که در کنار آن تندیس دکتر شریعتی جانمایی شده است.
بر اساس اولین گزارش منتشر شده باستان شناسی، این بنا به سال ۱۰۶۴ هجری قمری توسط حاج محمد طالب فرزند حاج معین الدین محمد اصفهانی به رسم سنت حسنه وقف، برای بازماندگان راه احداث شده است در سال ۱۲۸۳ هجری قمری توسط حاج علی تقی تاجر کاشانی مرمت و سپس به سال ۱۳۱۸ توسط حاج محمد علی آقا فرزند حاج علی تقی کاشانی ترمیم شده است.
داشتن ایوان های قرینه در مقابل یکدیگر و غرفه ها و طاقنماهای جناقی این بنا را مربوط به دوران صفویه کرده است.
برای آشنایی بیشتر با جاذبه های گردشگری شهرستان داورزن به لینک های زیرمراجعه فرمایید
1-
http://www.khorasannews.com/News.aspx?id=5802871
2-
http://davarzannews.com/?p=2275
با حضور مقامات کشوری و لشکری ،خانواده معزز شهدا ، اعضاء شورای اسلامی شهر تهران و با همت بسیجیان نواحی مقاومت تهران مراسم کاشت دوهزار نهال در پادگان لشکر 27 محمدرسول الله (ص) برگزار شد
به گزارش شاهدان کویرمزینان؛ در این مراسم که با حضور و سخنرانی سردار نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین ؛ دکتر جلالی معاون وزیر جهاد و کشاورزی و حجت الاسلام ابوترابی فرد نایب رئیس مجلس شورای اسلامی برگزار شد محسن مزینانی عکاس بسیج پرس با شکار تصاویری زیبا از این مراسم به هنرنمایی پرداخت برای دیدن این تصاویر روی نشانی های زیر کلیک نمایید
1- http://basijpress.ir/fa/news-details/29690/
2- http://basijpress.ir/fa/news-details/29689
روزهای پرشور و اشتیاق دهه فجر که از راه رسید محمد مزینانی هم حال و هوای دیگری داشت و به رسم تمام عاشقان سبکبال پر کشید سوی آسمان، آرام شد و جاودانه ماند. 30 سال رنج شیمیایی بودن را تحمل کرد، درد کشید و دم نزد. در استقامت اسطورهای وصفناشدنی بود و دوستانش به او لقب کوه صبر داده بودند. محسن رفیعی همرزم و از دوستان قدیمی شهید مزینانی در گفتوگو با «جوان» گوشههایی از زندگی این جانباز شیمیایی70 درصد را روایت میکند و سالهای رزمندگی و دوران جانبازی او را مروری دوباره میکند.
آشنایی شما با شهید مزینانی به چه زمانی برمیگردد؟
ما همسن و سال، همشهری، همرزم و بچه محل بودیم. از قدیم یکدیگر را میشناختیم و از طریق سپاه به جبهه اعزام میشدیم. من از شروع تا پایان جنگ در جبهه بودم اما نه به طور مداوم. چون خبرنگار صدا و سیما بودم زمانی که عملیات پیش میآمد قبل و بعد عملیات، از آفند تا پدافند را در جبهه حاضر میشدم.
شهید مزینانی در کدام عملیات جانباز شیمیایی شد؟
محمد در عملیات خیبر در سال 62 شیمیایی شد. او در درمانگاه صحرایی که پشت خط مقدم زده شده بود کار درمان و امداد را انجام میداد. یک انبار دارویی دستشان بود که وقتی حمله شیمیایی صورت گرفت در آنجا حضور داشت و شیمیایی شد.
ایشان در جبهه مشغول کارهای امدادی بودند یا در خط مقدم به فعالیت رزمی هم میپرداختند؟
چون شهید مزینانی انباردار دارو بود و از نام و کارکرد داروها شناخت داشت زمان جنگ به جبهه رفت و از این تواناییاش در جنگ استفاده شد. زمان جنگ برای بحثهای امداد و درمان کسی را انتخاب میکردند که به این کار آشنایی داشته باشد. اما حضور رزمی به آن معنا که تکتیرانداز باشد و اسلحه در دست بگیرد نبود. بعد از اینکه شیمیایی شد، سال به سال وضعیت جانبازیاش و ریهاش با بالا رفتن سن بدتر میشد. از 22 سالگی تا 51 سالگی که شهید شد درگیر مسائل و مشکلات جانبازی بود و حالش هر سال هم بد و بدتر میشد.
در مدت جانبازی هم با ایشان ارتباط داشتید؟
بله! من در بیمارستان بقیهالله موضوع بستری شدنش را پیگیری میکردم و مرتب میدیدمش و به خانهاش میرفتم. من با شهید همسن و سال هستم و هر دو در سال 41 به دنیا آمدهایم. بیمارستان ساسان هم که بستری بودند به ملاقاتشان میرفتم.
سالهای جانبازی برای شهید مزینانی چگونه میگذشت؟
سالهای زیادی از زمان جانباز بودنش را به دلیل شرایط آب و هوایی شهریار در آنجا زندگی کرد. به جهت مادی چیزی از مال دنیا نداشت و با حقوق پاسداری زندگی میکرد. بعدتر هم یک حق نگهداری برای همسرش پرداخت میشد. دائماً کپسول اکسیژن با خودش حمل میکرد و شرایط خوبی نداشت. واقعیت این است که شهید مزینانی در این سالها بارها بار در بیمارستانهای بقیهالله و ساسان بستری شد. هیچ وقت از این بستریشدنها شکایت نداشت. هیچگاه نالهای نکرد و از کسی ناراحت نبود. محمد صبر و مقاومت جانانهای داشت و یک کوه صبر بود. من به لحاظ کارم با بسیاری از جانبازان ارتباط داشتم و به آسایشگاههای مختلفی میرفتم ایشان یکی از آن جانبازان شیمیایی بود که در صبر و مقاومت اسوه بود. میشود گفت اولین جانباز شیمیایی روستای مزینان نام گرفت.
مجروحیت شیمیایی تا چه میزان به ایشان آسیب وارد آورده بود؟
70 درصد جانباز شیمیایی بود. البته از اول درصد جانبازیشان 70 درصد نبود و اوایل که شیمیایی شدند 25 درصد بود. اما سالها همین طور که میگذشت وضعیت جانبازیاش بدتر میشد و عود میکرد و در کمیسیونهای بعدی بیشتر و بیشتر میشد. ریه و قسمتهایی که مرتبط به تنفس بود همه درگیر مجروحیت شیمیایی بود.
از سوی بنیاد شهید و نهادهای مربوطه رسیدگی خوبی به شهید میشد؟
بالاخره تجهیزات پزشکی و اکسیژنسازی را که لازم داشت بهشان میدادند و مسئولان به عیادتشان هم میآمدند. ولی شدت جانبازی محمد و تبعات آن بیشتر آن چیزی بود که بنیاد بتواند جوابگو باشد.
نگاه همسر و خانواده ایشان به جانبازی شهید مزینانی چگونه بود؟
در تمام این سالها همسرش همیشه کنارش بود و همواره مشکلات و مسائلش را تحمل میکرد. خانواده چه زمانی که در بیمارستان بود و چه زمانی که در خانه حضور داشت در کنارش بودند. این شهید دو پسر 22 ساله و 20 ساله دارد که شهادت پدرشان برای آنها خیلی سخت است.
با شناختی که از ایشان دارید از ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی شهید به چه مواردی اشاره میکنید؟ لحظات شهادت ایشان چطور رقم خورد؟
بیشتر میتوانم بگویم که آدم صبور، بیتوقع، ساکتی بود و زیاد اهل حرف زدن و گله و شکایت نبود. این ویژگیها را میتوان به عنوان نقاط قوت اخلاقی شهید دانست. زمانی که بستری بود و به عیادتش میرفتم ایشان تنها درخواستش بحث دارو و تجهیزات پزشکیاش بود و هیچ خواسته دیگری نداشت.
همیشه یک کپسول 10 کیلویی همراهش بود و بدون آن نمیتوانست جایی برود. جانبازان شیمیایی چون تنفسشان دچار مشکل میشود در رفت و آمد و نشستنها با مشکل مواجه میشوند. خاطرم هست در خیلی از رفتوآمدهای با فامیل و بستگان محروم بود و سخت بود برایش جایی دوام بیاورد. در زمان جانبازی سختیهای زیادی را متحمل شد و این دید و بازدیدها برایش مشکل بود. حتی به کوچکترین بوی عطر و ادکلنی حساسیت داشتند و آژانسهایی که برای بردنش میآمدند میدانستند که داخل ماشین نباید بوی عطر بدهد. لحظات پایانی عمرشان ایست تنفسی کرده بودند و دیگر دستگاههای تنفسی که بهشان وصل بود جواب نمیداد.
در سالهای بعد از جنگ و با تحمل مشکلات جانبازی نظرش نسبت به مسیر طی شده مجاهدت و جانبازیچه بود؟
نگاهش یک نگاه معرفتی بود. وقتی حرف مسائل مادی میشد میگفت من برای این چیزها که به جبهه نرفتهام، من به خاطر خدا به جبهه رفتهام و الان هم خواست خدا بوده که جانباز شدهام و راضیام به رضای خدا. از لحاظ اعتقادی چنین آدمی بود و در وصیتنامهاش نوشته که اگر باز شرایطی پیش بیاید و خوب بشود و اگر جنگی اتفاق بیفتد حاضرم با تمام وجود پشت سر رهبری در جبههها از خاک و نظام و میهن دفاع میکنم. آدم مظلومی بود و اصلاً فرد سیاسی نبود که بخواهد با تغییر دولت مواضعش تغییر کند. به راهی که رفته بود معتقد بود و در همین مسیر هم عاقبت به خیر شد.
من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق را دوستان و همراهان ما در موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون به درستی تفسیر نمودند درستی به آن دلیل که قدر قلم را به شایستگی می دانند نه آنکه چون از من نوعی تشکر کردندو ما بی هیچ توقعی تنها به خداقوتی از آنان که خود سراسر ایثار و فداکاری هستند و خالصانه برای مزینان زحمت می کشند قدردانی می نماییم : خداقوت یاران ...
و اما یاران دروبلاگ موسسه حضرت نرجس خاتون (س) چه نگاشته اند ؟
نگارش و قلم فرسایی در ارتباط با کسی که خود اهل قلم می باشد بسیار سخت است اما نمی توان هیچ نگفت،
سخن از کسی است که قلم و وقت خود را فدای عشق خود کرده ،عشق به وطن و اهالی خونگرم آن مزینان،سخن از علی عسگری مزینانی است کسی که با راه اندازی وبلاگی بنام شاهدان کویر باعث گردید مزینان که زادگاه اندیشمندان بزرگ همچون دکتر علی شریعتی است و دارای ظرفیتهای بسیاربالای فرهنگی و اجتماعی بوده و دارای آثار باستانی در خور توجه و قدمت چندین هزار ساله و دارای ذخایری همچون چشمه قنات که در جهان رتبه چهارم و در کشور رتبه دوم را دارا بوده و با توجه به شاخصه ها و توانمندیهای اهالی خونگرم آن هنوز در حد روستا باقی مانده مورد شناسایی و معرفی واقع گردد و وبلاگ ایشان محلی می باشد برای درد دلهای اهالی با مسئولین و معرفی جامع و کامل از مزینان و مزینانیهای شاغل در ادارات دولتی.
لذا از این طریق بر خود لازم می دانم از زحمات ایشان تقدیر و تشکر بعمل آورم .
به همین منظور مدیر عامل موسسه نرجس خاتون (س)نیز طی پیامی که در زیر آمده از زحمات ایشان تشکر نموده اند:
جناب آقای علی عسگری
نویسنده خوش ذوق وبلاگ شاهدان کویرمزینان
با سلام و احترام
به پاس شایستگی و خلق آثار و امتزاج ذوق و هنر شما در ایجاد وبلاگ شاهدان کویر و معرفی مزینان و مزینانیهای توفیق یافته به خدمت بدینوسیله از حضرتعالی تقدیر بعمل آورده و توفیق روز افزون شما را از خداوند متعال خواستارم
بی شک مزینان به فرزندان مستعدی همچون شما می بالد که این چنین هنرمندانه با قلم خود بر تارک صفحات ، قریحه و ذوق و احساس را در هم می آمیزید و نقش خاطره می زنید.
امیدوارم که همواره با حضور و مشارکت در عرصه های علمی ،فرهنگی و هنری مدارج رشد و کمال را طی نمائید.
فاطمه مزینانی (گلستانی)
مدیر عامل موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون(س)
نماهنگ تلویزیونی سوگ کویر ویژه مراسم روزعاشورا در مزینان برای پخش تلویزیونی از شبکه ی استانی خراسان رضوی آماده شد.
به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ این نماهنگ که تلفیقی از مراسم عزاداری و تعزیه خوانی عاشورا و مراسم کاروان اسرا در روز یازدهم ماه محرم الحرام در مزینان است به کارگردانی و تدوین کارگردان مستند ساز خراسان رضوی عباس رستگار مقدم و تهیه کنندگی علی مزینانی عسکری و سرمایه گذاری علی رضا صانعی مزینانی و با استفاده از آهنگ های استاد فریدون شهبازیان و تصویربرداری سید حسن ایزانلو و رضل عباس زاده به مدت 15 دقیقه برای پخش از سیمای جمهوری اسلامی و شبکه تلویزیونی استان خراسان رضوی آماده شده است. که بزودی از این شبکه پخش خواهد شد.
اولین قسمت از زندگینامه شهدای مزینان روز شنبه از شبکه جهانی جام حم یک پخش شد
به گزارش شاهدان کویر مزینان ؛ پس از ساخت فیلم زندگینامه شهدای مزینان دربرنامه با شهدا درنهضت حسینی که در سال گذشته از شبکه ی جهانی قرآن ومعارف سیما پخش شد با توافق مدیران دلسوز شبکه جهانی جام جم یک ، چهار قسمت از هشت گانه ی فیلم شهدای مزینان با همین عنوان آماده نمایش شد که اولین قسمت آن روز شنبه بیست وپنجم آذزماه در ساعت 14:55پخش گردید
تهران/7245/1556/
شاهدان کویرمزینان؛ ضمن تبریک به استادحسن مزینانی برادر سه شهید بزرگوار علی ، محمد وحسین شهیدی که توانسته درزمینه این هنر اصیل هنری به عنوان هنرمندنمونه معرفی شود آماده است تا با معرفی دیگر یاران وفرزندان مزینانی آثار وموفقیتهای آنان را در وبلاگ شاهدان کویر منتشرنماید .
ودرادامه ببینیدعاشورای مارا به روایت عکاس خبرگزاری ایسنا...
مدیر روابط عمومی اداره تبلیغات اسلامی شهرستان سبزوار از ارزیابی فعالیت تبلیغی روحانی مستقر در مزینان از توابع بخش داورزن این شهرستان خبر داد.
به گزارش شاهدان کویر مزینان؛ به نقل از روابط عمومی اداره تبلیغات اسلامی شهرستان سبزوار، مجید کدخدازاده در این خصوص گفت: در دیداری که 30 مهر ماه1391 از روحانی مستقرمزینان بخش داورزن شهرستان سبزوار توسط رئیس اداره تبلیغات اسلامی این شهرستان به عمل آمد، عملکرد وی مورد ارزیابی قرار گرفت.
وی گفت: در این دیدار که امام جمعه داورزن و برخی از مسئولین دیگر نیز حضور داشتند، مسائل فرهنگی و تبلیغی منطقه مذکور مورد بررسی قرار گرفت.
وی ادامه داد: حجت الاسلام محمودی ضمن قدردانی از زحمات 40 ساله تبلیغی حجت الاسلام محمدتقی معلمی فر در مزینان، وجود روحانیون مجرب و متعهد در مناطق روستایی را مایه پیشرفت و ارتقاء این مناطق دانست.
شاهدان کویرمزینان؛ حجت الاسلام محمدتقی معلمی فر روحانی زاده ای است که سالها همانند پدرمرحومشان که شاگردان زیادی را در مکتبخانه مزینان قرآن آموخت به خدمت صادقانه وتبلیغ دین مبین اسلام مشغول است وخدا را شکر که مسئولین محترم سازمان تبلیغات این سنت حسنه را اجرا نمودند وامیدواریم دیگر نهادها وارگانها وسازمانها وادارات دولتی سبزوار این حرکت را الگو قراردهند تا قبل از آنکه بزرگان ما از میان ما بروند قدرشان را بدانیم ودر زنده بودنشان از آنان تجلیل نماییم.
منبع :داورزن شناسی
بارها گفته ایم شاهدان کویرمزینان پایگاه تمامی شهروندان مزینانی درهر گوشه ای از جهان است. هرجا یک مزینانی افتخاری بیافریند این وبلاگ آن را منتشر ومعرفی می نماید .ودراین راه ازشهروندان ویاران مزینانی می خواهیم که با ارسال نظرات وپیشنهادات وانتقادات سازنده ومعرفی نخبگان مزینانی ما را در این راه یاری رسان باشند
پیش ازاین در چندماهه گذشته نویسنده ومحقق ارجمند حوزه محمد صادق مزینانی معرفی شد وازاین پس بنا برمقتضیات زمان به معرفی آثار ارزنده وی که بیش ازصدمقاله وکتاب است خواهیم پرداخت .اکنون با توجه به اهانت گستاخانه ایادی صهیونیستی اسرائیلی آمریکایی به ساحت مقدس ونورانی پیامبر گرامی اسلام (ص) کتاب ماهیت حکومت نبوی نوشته محقق ارجمند محمدصادق مزینانی به دوستداران پیامبر مهر ورحمت معرفی می شود.
نگاهی به کتاب «ماهیت حکومت نبوی» نویسنده: محمد صادق مزینانی
منشور حکومت دینی توسط پیامبر (ص)
منبع: خبرگزاری کتاب ایران
خبرنگار : حسین قدیمی
موقعیت
ین مدرسه در مرکز بافت قدیم روستا بر روی بدنه خیابان اصلی که بافت قدیم را به دو بخش منشعب می کرده، قرار گرفته است(3). پلان کلی ابن بنا مدرسه ای است دو ایوانی با حیاط مرکزی، ده حجره در اطراف حیاط، دو مدرسه در ضلع مقابل ورودی و اتاقهای مربوط به اساتید و رئیس مدرسه و آشپزخانه، کتابخانه و سرویس بهداشتی. مساحت کل زمین مدرسه 810 متر مربع است؛ حیاط آن، 229 متر مربع است و زیربنا با زیرزمین، 650 متر مربع می باشد(4). ویژگیهای معماری
ورودی مدرسه در جهت شرق می باشد. در دو سوی ورودی مدرسه، در هر طرف، سه رواق وجود دارد که به تناوب در هر سو، دو رواق بزرگ تر و یکی کوچک تر می باشد. پس از عبور مدرسه شریعتمدار، نمای بیرونی مدرسه دید ازشمال شرق از پیش طاق ورودی که در دو طرف دارای سکوست، وارد هشتی مدرسه می شویم، پس از ورود به هشتی در سمت چپ، اتاق رئیس مدرسه و در سمت راست، اتاق مدرّسان قرار گرفته است. پس از عبور از هشتی و ایوان مدرسه وارد حیاط می شویم. حیاط مدرسه مستطیل شکل است که در وسط دارای دو باغچه و حوض می باشد. کف حیاط با موزائیک مفروش است. در ضلع غربی حیاط که محور اصلی بنا می باشد یک ایوان دیگر قرار گرفته و جلو ایوان برای استفاده به عنوان مدرس در تابستان، باز بوده است. در ده 1350ش دهنه ایوان را با درِ مشبّک آهنی پوشانده اند و اکنون به عنوان کتابخانه مورد استفاده قرار می گیرد. طاق ایوان به صورت گهواره ای است. در دو سوی ایوان، دو مدرس قرار دارد که دارای پوشش گنبدی به شکل کلمبه است. در ضلع شرقی مدرسه بجز ورودی و دو اتاقی که توضیح داده شد، دو اتاق گنبددار دیگر نیز در انتهای این ضلع قرار دارد که از اتاق دارای پوشش گنبدی در ضلع جنوب شرقی اکنون به عنوان آشپزخانه استفاده می شود. اتاق ضلع شمال شرقی نیز که دارای دو قسمت است که بخشی به طاق گنبدی و بخشی به طاق گهواره ای پوشش شده است احتمالاً این قسمت به عنوان کتابخانه مورد استفاده بوده است. زاویه شمال شرقی مدرسه دو طبقه است که در زیرزمین آن، سرویسهای بهداشتی قرار دارد. حجره های مدرسه در ضلع شمالی و جنوبی واقع شده که در هر ضلع، پنج حجره قرار گرفته است. کف حجره ها نسبت به حیاط حدود چهل سانتیمتر ارتفاع دارد. هر حجره دارای یک پیش طاق است. این پیش طاقها خیز کم و سقف هلالی شکل دارند. درِ هر ضلع حجره میانی که در محور تقارن بنا قرار گرفته است، نسبت به حجره های جنبی بزرگ تر است و در دو طرف ورودی حجره نیز دو طاقچه تعبیه شده است. هر یک از حجره ها دارای دو درگاه، چهار طاقچه برای گذاشتن وسایل و یک اجاق می باشد که اجاقهای داخل حجره ها در مرمّتهای اخیر مدرسه مسدود شده است. در جلو ورودی حجره ها در زیر پیش طاق نیز اجاق دیگری تعبیه شده است که اجاق داخل برای گرم کردن و اجاق بیرونی برای پخت و پز استفاده می شده است. با توجه به اینکه مدرسه در کنار مسجد قرار داشته، دارای مسجد نبوده است. مصالح به کار رفته در بنا آجر به همراه ملات گچ نیم کوب است. در مرمتهای جدید از آجر و ماسه سیمان استفاده شده است(5).
تاریخچه و مرمّتهای انجام شده
تاریخ دقیق بنای مدرسه مشخص نیست، ولی بر اساس نوشته مطلع الشمس در مسافرت ناصرالدین شاه به سال 1300ق مدرسه مزینان وجود داشته است(6). احتمالاً مدرسه اندکی پس از سیل مزینان که به سال 1286ق به وقوع پیوسته، با ساخته شدن روستا در محل جدید بنا شده است. بانی مدرسه آیة اللّه حاج سید ابراهیم غفوری، معروف به شریعتمدار، مرجع تقلید و روحانی معروف سبزوار می باشد. وی موقوفاتی نیز بر مدرسه وقف کرده که وقفنامه آن معرفی می شود(7). مرمّتها از ابتدا زیر نظر متولّی بر اساس درآمد موقوفات بوده است، با متروکه شدن مدرسه در چند دهه اخیر، مرمّتهای مدرسه به وسیله مردم روستا انجام شده است. از جمله اشکالاتی که در مرمّت بنا وجود داشته است تعویض درها و پنجره های بنا با پنجره و درهای آهنی است که اصالت بنای تاریخی را خدشه دار نموده است. بستن جلو ایوان تابستانی مدرسه با درِ فلزی نیز از جمله اشکالات مرمّت می باشد. کف حیاط به وسیله موزائیک مفروش شده که می توان به جای آن از آجرفرش استفاده کرد. اجاقهای تعبیه شده در حجره ها در مرمّتهای اخیر مسدود شده است، که با تعبیه شمعک گازسوز در داخل اجاقهای قدیمی امکان آن وجود داشت از اجاقهای قدیمی نیز برای گرم کردن حجره ها استفاده کرد.
موقوفات
مدرسه شریعتمداردارای موقوفاتی است که اراضی آن به دلیل خشک شدن قناتها بازدهی چندانی ندارند. در اینجا وقفنامه مدرسه که سوادی مصدِّق از آن در دست است، معرفی می شود(8). واقف: حاجی میرزا ابراهیم شریعتمدار تاریخ وقف: 1309ق مورد وقف: نصف از قنات افضل آباد، سه شبانه روز از قنات غنیابون، چهار سهم از قنات محسن آباد. مصرف: طلاب علوم دینی و مدرّسان مدرسه مزینان و تعمیر مدرسه، عشر برای حق التولیه. آنچه از موارد فوق اضافه آمد، برای زائران حضرت رضا علیه السلام خرج شود. متن وقفنامه هوالواقف علی الضمائر 1 / بسم اللّه الرحمن الرحیم و به نستعین /2 بعد الحمد و الصلوه 3 / از آنجایی که تأییدات ربّانی و توفیقات سبحانی و عنایات یزدانی جلّ و تعالی شأنه العزیز /4 شامل حال و متکفّل احوال خجسته مآل جناب مستطاب قدسی انتساب، سید العلماء و قدوه الفقهاء، افضل المتقدّمین و اکمل المتأخّرین، مولی الانام ملاذ الایتام 5 / مرج الخواص و العوام، ذوالمجد الاصیل و الشرف، الباذخ المستطیل الکریم ابن الکریم حجة الاسلام و المسلمین و مروّج احکام خیر المرسلین 6 / و سلاله اولاده الطیّبین الطاهرین سلام اللّه علیهم اجمعین، مولانا و مقتدانا سرکار آقای شریعتمدار جناب آقای حاجی میرزا ابراهیم ادام اللّه تعالی ایام افاداته 7 / و اعوام افاضاته و متع اللّه الخلایق بطول بقائه و شرّفهم بعزّ لقائه گردید، تقرّبا الی اللّه و طلبا لمرضات رسوله صلی اللّه علیه و آله الابحار 8 / الی یوم التناد وقف مؤبّد شرعی و حبس مخلّد دائمی فرمود جناب مستطاب معظم له املاک مفصله ذیل را، منها نصف از قنات جاریه افضل آباد 9 / و منها سه شبانه روز میاه از قنات جاریه غنیابون که مدارش بین الشرکاء بر هیجده شبانه روز است و منها ثمن الاربع مجری المیاه از قنات جاریه 10 / محسن آباد من توابع قصبه مزینان بر طلاب علوم دینیه مدرسه جدید البناء، جناب واقف معظم له واقع در قصبه مزبوره و هی هذه اولاً مخارج زراعت و عشریه 11 / حق التولیه را جناب مستطاب متولی برداشت نماید و منافع را دو قسمت نموده، قسمتی به جهت مدرّس و طلاب و خادم مدرسه مزبوره برساند و قسمت دیگر را به جهت تعمیر مدرسه 12 / و آبادی املاک موقوفه از قبیل تنقیه قنوات و بنای قلعه و خانه جدیده در املاک به صوابدید جناب مستطاب متولّی مدّ ظلّه العالی صرف فرمایند. چنانچه املاک مزبوره 13 / محتاج به تعمیر نباشد، یا زائد بر تعمیرات باشد، در مصارف زوّار و متردّدین کائنا مَن کان خرج و صرف حتی آن که بر حسب وقت و اقتضای مصلحت تعارف و تکلّفی به جهت ولات و حکّام 14 / لازم شود، البته اهمال و اغفال نباید نمود و تولیت املاک مزبوره، مادام الحیوه، جناب مستطاب واقف معظم له اطال اللّه بقائه و اعلائه، یا به ملازمان امجد 15 / معظم له است و نظارت با جناب مستطاب فضائل مآب علاّم فهّام، افتخار الحاج و العلماء شباب القضاه، خیر الحاج ملا رجبعلی قاضی معین الشریعه است و بعد از انقضاء 16 / عمر طبیعی جناب مستطاب واقف معظم لازال ظله العالی ممدودا و عیشه محمودا و قدره مسعودا تولیت املاک مزبوره با جناب قاضی عالیقدر حاجی معین الشریعه است 17 / و بعد از ایشان تولیت با اکبر اولاد جناب معزی الیه است، بطنا بعد بطن و نسلاً عقب نسل، به شرط ذکوریه و رشد و صلاح، به این معنی که عمل به شرایط وقف کما هو مقرر بماند 18 / و بعد انقراضهم که ولد ذکوری در طبقات نباشد، تولیت املاک با جناب مستطاب قدسی انتساب شریعتمدار اخوی، ملا محمّد علی الشهیر بفاضل زید فضله خلف الصدق مرحوم مبرور 19 / خلد آشیان آخوند ملا عباسعلی طاب ثراه است که الآن در ارض اقدس و مشهد مقدس مجاورند و مخیّرند در تصدّی املاک موقوفه به مباشرت نفس نفیس و جعل به این که 20 / ثقه و معتمد جناب معزّی الیه باشد، که نایب مناب ایشان به شرایط وقف عمل نماید و بعد از ایشان با اعلم علماء قصبه مزینان، که در نظر کلّ ساکنین آن قصبه 21 / معلوم العداله باشند، تا به مصارف مقرّره مزبوره عمل نماید. وقفا صحیحا، شرعیا، لازما، جازما، کما هو المقدّر فی الشریعة الغراء و الملّة البیضاء من القبض و الاقباض 22 / و اجراء صیغة الوقف و تسلیم منافع املاک موقوفه به موقوف علیهم گردید، فمن بدّله بعد ما سمعه فعلیه لعاین اهل السموات و الارضین من الانبیاء و المرسلین 23 / و الملائکة المقرّبین و الاوصیاء المرضیّین و الشهداء و الصالحین و من الجنّ و الانس اجمعین و انّما اثمه علی الذین یبدّلونه و یحرّفونه و یغیّرونه 25 / اللّهم تقبّل من جنابه و اجعله ذخیرة لیوم حسابه و اصلح حاله و انجح طلبته و آماله و افلح عاقبته و مآله و ادم شرفه و ازل وباله بمحمّد و آله(ع)، به تاریخ جمادی الاولی سنه 1309. [سجلات] 1 وقع الامر حررکم بما دقیق [مهر بیضی]: (... العلوی) 2 بسمه تعالی: مرحوم خلدْ قرار آقای حاج میرزا ابراهیم شریعتمدار سبزواری قدس سره ، این املاک مفصّله متن را، موافق این ورقه، به شرح مسطور در متن وقف فرموده اند و تولیت موقوفات متن را بعد از حیات خودشان با جناب مستطاب محامدْ نصاب آقای حاج ملا رجبعلی معین الشریعه دام افضاله است. و ابدا محل شبهه و ریبی نیست، و لکن چون مرحوم شریعتمدار قدس سره ، قبل از وقفیت این املاک، تمام مایملک خودشان را که از جمله آنهاست این املاک، به مرحوم والد داعی مرحوم، حاج سید محمّد علی به عقد صلح منجّز انتقال داده اند و مرحوم والد به داعی انتقال داده، و این املاک قبل از وقفیت به داعی انتقال یافته بود و ملک طلق داعی بود، از باب اینکه وقفیت این املاک صحیح و بی اشکال شود، لهذا داعی قربتا الی اللّه ، و طلبا لمرضاته، مجدد به همان وضع و ترتیبی که در این وقفنامه مسطور است، بدون تغییر و تبدیل، مطابق همین شرح مسطور در متن، این املاک را بر همین مصارف مسطور به تولیت جناب متولّی مسطور در تمام طبقات وقف نمودم، و صیغه وقف را جامعة للشرائط واقع و جاری ساخته. و جناب شریعتمدار آقای حاج شیخ عبدالحسین مشهدی دام افضاله احتیاط قبول فرمودند. و به قبض جناب متولّی مسطور در متن دادم و ایشان هم اقباض فرمودند. دیگر شبهه و اشکالی در وقفیت این املاک مفصله متن نیست. این املاک وقف است و متولّی شرعی این املاک، مرحوم جناب معین الشریعه و تصرفات جناب معین الشریعه در املاک موقوفه صحیح و بی عیب و بی اشکال است. و احدی را حق مزاحمت و ممانعت با ایشان در تصرف و مداخله در این املاک نیست و آنچه در این ورقه مسطور است، صحیح است و باید جناب معین الشریعه و بعد از ایشان به ترتیبی که در متن مسطور است تصرفات در این املاک بنمایند. و بعد از حق التولیه و مصارف مؤونه زراعت، محصول این املاک را در مصارف موقوفه به نحوی که در متن مرقوم است برسانند. بالجمله این املاک وقف است به تولیت جناب معین الشریعه و بعد از ایشان به ترتیبی که در وقفنامه مسطور است و صیغه وقف جاری شد، و قبض و اقباض عمل آمد و احدی را حق تعرّض به جناب معین الشریعه نیست. و ایشان راست که بر حسب تکلیف شرعی خود معمول دارند و محصول موقوفه به مصارف برسانند. حرّره الاحقر اقلّ الخدّام الشرع الانور حاج سید محمّد باقر العلوی السبزواری فی یوم الرابع عشر من شهر جمادی الاولی 1320 [مهر بیضی]: (محمّد باقر العلوی). 3 بسم اللّه الرحمن الرحیم، لا اشکال فی صدور الوقف الجامع للشرایط الصحیح علی النص و فی کنه التولیة فمن سطر فی الورقة [مهر بیضی]: (عبده الراجی محمّد حسن). 4 بسم اللّه الرحمن الرحیم، لا ریب فی صحة مراتب الورقة من الوقف مع شرائطها المعتبرة وقفنامه مدرسه شریعتمدار فیه من القبض غِبَّ الاقباض عن الواقف اعلی له مقامهُ و التولیة لمن نمی الیه فی متن الکتاب فمن بدّله بعد ما سمعه فانما اثمهُ علی الذین یبدّلونه. حرّره الاحقر عبدالحسین العلوی الطهرانی فی شهر رجب المرجّب 1317 [مهر بیضی]: (عبدالراجی عبدالحسین). 5 بسمه تعالی، صحیح ما فیه من الوقف و شرائطه و ما فضل فی الورقة و العمل بمضمونه واجب شرعا، حرّره الاقل [مهر بیضی]: (عبدالطیف البهشتی 1306). 6 بسمه اللّه تعالی، این ورقه در کمال صحت و اعتبار است. تخلّف حرام است و باید به مضمون این ورقه عمل نمود حتما [مهر بیضی]: (العبد المذنب حسین الموسوی). 7 شکی و ریبی در وقف و شرایط موقوفه در این ورقه نیست. حرّره اقلّ السادات میرزا حسین ولد حاجی میرزا مسعود شیخ الاسلام فراش. [مهر بیضی]: (عبده میرزا حسین). 8 اعترف دام ظله العالی بما... لتحریر حرّره [مهر مربع]: (عبدالراجی محمّد حسن). 9 اعترف دام ظله العالی فیه لدی حرّره [مهر بیضی]: (میرزا آقا العلوی 1306). 10 اعترف انما بما فیه لدیّ. حرّره اقلّ الحاج و الطلاب [مهر بیضی]: (الراجی محمّد حسن). 11 بسم اللّه تعالی، این وقفنامه صحیح و معتبر است، و این حق را از مرحوم شریعتمدار طاب ثراه اجمالاً اقرار بر اینکه املاکی وقف بر مدرسه مزینان نموده ام شنیده ام مکرّرا مکتوبا این حقیر را تکلیف به اقامه چند وقتی در قریه مزینان به جهت تنظیم مدرسه می فرموده اند. جای شبهه در صحت این نیست. حرّره الاحقر [مهر مربع، دو مهر در کنار یکدیگر]: (الواثق باللّه العلی علی محمّد). 12 بسم اللّه الرحمن الرحیم، تشرفت بسماع الاخبر فی ... دام ظله العالی بما فیه حرّره [مهر بیضی]: (علی نقی العلوی). 13 اعترف دام اقباله العالی بما زبر سطر حرّر لدی... اقلّ الحاج خلف مرحوم حاجی آقا محمّد تقی طاب اللّه ثراه [مهر بیضی]: (عبدالراجی عبدالحسین 1300). 14 بسم اللّه تعالی، این وقفنامه صحیح و شرعی است و باید به مضمون آن عمل شود و مصدِّق... نامه است... اوله الی آخرها به خط شریف مرحوم شریعتمدار است، که مسأله به خط دیگر نمی شود و این نوشته حکم شرعی است از طرف اقلّ الخدام شرعیه محمّد جعفر الحسینی کلیددار ضریح مطهر به تاریخ صفر سنه 1316. [مهر بیضی]: (محمّد جعفر الحسینی). 15 بسمه تعالی، اقر دام عمره بما فیه لدی [مهر بیضی]: (ابو تراب). 16 بسمه تعالی، اعترف الواقف المعظّم دام ظلّه بما رقم فی الورقة. حرّره [مهر بیضی]: (محمّد باقر العلوی). 17 بسم اللّه الرحمن الرحیم، آمار صحیحه وقف نامچه... و مضمون آن مشهور و متواتر است. لهذا بدین مضمون که مسطور است باید عمل شود و کسی را حق معارضه و مزاحمت نیست با جناب مستطاب عمدة الفضلاء الکرام آقای حاجی معین الشریعه که متولی این املاک می باشند در تولیت ایشان هم به مصارف وقف برسانند. [مهر مربع]: الاحقر (حسین العلوی). 18 [چهار عدد تمبر دو قرانی دولت علّیه ایران با مهر]: (دفتر اوقاف...) [و نوشته]: معارف. کاربری این بنا در سی سال گذشته متروک بوده است. در این مدت در برخی موارد از حجره های مدرسه برای برخی مصارف عام المنفعه مانند خانه بهداشت یا دفتر بسیج استفاده شده است. البته به طور مقطعی از مدرس آن برای تشکیل کلاسهای قرآن نیز استفاده شده و می شود. از سال 1380ش این مدرسه زیر نظر حوزه علمیه مشهد قرار گرفته و با همیاری مردم محل مرمّت گردیده و با اعزام مدرّسان از مشهد، آماده پذیرش طلاب علوم دینی است. 1 مقاله حاضر در چهارچوب یک پروژه مستندسازی آثار باستانی، برای دفتر فنی معاونت حفظ و احیای سازمان میراث فرهنگی کل کشور انجام شده است. 2 محمّد حسین پاپلی، فرهنگ آبادیها و مکانهای مذهبی کشور، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، 1367ش، ص 554. 3 پیمایش. 4 پیمایش. 5 پیمایش. 6 بنگرید به: اعتماد السلطنه، مطلع الشمس، به اهتمام تیمور برهان لیمودهی، تهران، 1361ش، ج 3، ص 1023-1018. 7 درباره زندگی و آثار خیر میرزا ابراهیم شریعتمدار، بنگرید به: محمود بیهقی، سبزوار؛ شهر دانشوران بیدار، دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار، 1367ش، ص 135. 8 با سپاس از آقای دکتر معینی، متولّی مدرسه که به نگارنده اجازه دادند وقفنامه را استنساخ کرده و از آن عکس تهیه نمایم
منابع مقاله:فصلنامه مشکوة، شماره 84 و 85، حسینی، سید محسن؛بنیادپژوهشهای اسلامی گروه جغرافیا و نجوم
منبع: مرکز کامیوترعلوم اسلامی
شاهدان کویر : این بنا دردوران انقلاب اسلامی ودفاع مقدس مرکز شکل گیری حرکتهای انقلابی وپایگاه های فعال؛ انجمن اسلامی مزینان،بسیج شهدای مزینان ،کتابخانه دکترعلی شریعتی ، دفتر شورای حل اختلاف، شورای اسلامی ،مرکز بهداشت ودوره ای نیز مدرسه علمیه حضرت صاحب الزمان(عج)بوده است
محمدجواد ایزدیان در گفتوگو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)ـ منطقه خراسان، میزان اعتبار این طرح را 230 میلیون ریال دانست و افزود: از این اعتبار 85 درصد آن از محل اعتبارات استانی و مابقی سهم مشارکت مردمی است. در ادامه مسوول امور فنی و زیربنایی جهاد کشاورزی سبزوار نیز دبی این قنات را 120 لیتر در ثانیه عنوان کرد و افزود: این قنات 180 هکتار اراضی زراعی را تحت پوشش قرار داده است. احمد باغانی با بیان اینکه مدت زمان اجرای این طرح 6 ماه است، به طول مرمت و بازسازی قنات در حد 3 هزار متر اشاره کرد. وی تصریح کرد: قنات مزینان با 500 سال قدمت طاهری (دائمی) بوده و با طول 115هزار متر و عمق مادر چاه 131 متر دارای 270 حلقه میله چاه است.
خبرگزاری فارس: مردم روستای مزینان با انتشار بیانیهای خواستار تبدیل شدن این روستا به شهر شدند.
به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، متن کامل این بیانیه که از طرف روابط عمومی ستاد یادواره شاهدان کویر مزینان به دفتر این خبرگزاری با عنوان "درخواست مردم مزینان" ارسال شده است به شرح زیر است:
در هشتاد کیلومتری شهر سبزوار و در انتهای حوزه استحفاظی استان سمنان دهستان مزینان با قدمت چندین هزار ساله و با 48 پارچه آبادی و روستا قرار دارد که میتوان به گواه کتب مختلف مانند حدود العالم من المغرب الی المشرق و تاریخ بیهق بن فندق آن را یکی از مناطق قدیمی ایران نامید.
کویر مزینان با اثر فرزند اندیشمند این خطه زنده یاد دکتر علی شریعتی برای قشر تحصیلکرده و فرهنگی از ویژگی خاصی برخوردار است.
مزینان به لحاظ لغوی یعنی زادگاه اندیشمندان و دانشمندان که عالمانش در طول تاریخ خوش درخشیدهاند، گاه شهری بوده و دارای برج و بارویی محکم که در مقابل هجوم یاغیان ایستادگی کرده و آن را شهر مرزبان خواندهاند و گاه گذر بعضی از سلاطین و حکام ایران زمین مانند ناصرالدین شاه قاجار بر این سرزمین افتاده و از برج و بارو و مردان رشیدش سخن گفتهاند.
و باز سیلی ویرانگر این دیار را به خرابهای مبدل ساخت و مردمان سختکوشش آن را از نو ساختند و بناهای مقاوم و به جا ماندهاش در رصد سیاحان قرار گرفته و در این روزگار ثبت آثار ملی میشود.
و در طول تاریخ مردمانی از دل این روستای با فرهنگ و ادب برمیخیزند و در پیشانی اندیشه و تفکر این مرز و بوم میدرخشند.
و در طول دوران طلایی دفاع مقدس طلایهداران جبهه و جهادش، گروه گروه عازم میادین نبرد میشوند و در این راه بیش از 56 شهید و دهها ایثارگر تقدیم به نظام جمهوری اسلامی مینمایند، کمنظیرترین خانوادههای 3 شهید و دو شهید در این دیار، مفتخر به مدال ملی ایثار میشوند.
چندی است که شورای اسلامی و دهیاری مزینان به رئیس جمهور اسلامی ایران نامه نوشتهاند و درخواست کردند که مزینان با این پیشینه تاریخی تبدیل به شهر شود و ایشان نیز در پاسخ به این درخواست خطاب به وزیر کشور نوشتند که با نظر مساعد اقدام شود.
این دستور در یازدهم اردیبهشتماه سال جاری در نامه شماره 1664 توسط دفتر ریاست جمهوری برای وزیر کشور ارسال میشود و درخواست میگردد که با نظر مساعد رسیدگی و اقدام شود.
در سفر اخیر ریاست جمهوری و هیئت دولت به استان خراسانرضوی، این موضوع از لسان رئیس جمهور بیان میشود که این امر موجی از شور و شعف در بین مردم خداجوی مزینان ایجاد میکند، ولی با گذشت یک ماه از این نامهنگاریها و اعلام شفاهی هنوز به صورت رسمی شهر مزینان اعلام نشده است که امیدواریم با این دلنوشته مقامات مسئول با ابلاغ رسمی دوباره مزینان جایگاه مدنی خود را به دست آورد و دل خانوده معزز شهدا و ایثارگر این و قشر زحمتکش مزینان شاد شود.
شاهدان کویر:قسمت انتهایی بیانیه مزینان که تشکر از رئیس جمهوری محترم ودفتر ایشان و همچنین فرماندار ونمایندگان محترم شهرستان سبزوارحذف شده است.
کاروانسرای مزینان
این رباط در ناحیه جنوب روستای مزینان حدود 75کیلومتری جاده آسفالته تهران – سبزوار واقع شده است که جزء بخش داورزن و حومه سبزوار است.از
انتهای داورزن و در جهت جنوب ، جاده ای خاکی جدا می شود که اگر این جاده
را در پیش بگیریم بعد از پیمودن تقریباً 5 کیلومتر به قریه مزینان می رسیم
که در سمت جنوب غربی این قریه کاروانسرای بزرگی و نسبتا سالم بنا شده که
بنان رباط شاه عباس معروف است.
شرح بنا
این بنا از خارج دارای یک
پلان مستطیل شکل است که اضلاع شمالی و جنوبی آن طولانی تر از اضلاع شرقی و
غربی آن است. ورودی بنا در میان یک ایوان رفیع واقع شده است که این ایوان
در ضلع شمالی بنا قرار دارد ودر طرفین ایوان در هر طرف سه طبقه طاقنما واقع
شده که طاقنمای وسطی و آخری بصورت مربع می باشد.حال اینکه طاقنماهای طبقه
اول و سوم بصورت مستطیل بوده که از طریق وروردی باریکی که این قوس هلالی
روی آن زده شده به اطاقک انتهای آن راه پیدا می کنیم .در طرفین این طاقناها
در هر طرف یک غرفه دو طبقه وجود دارد که هر دو دارای طاقنماها و قوسهای
جناغی هستند.
از انتهای دیوار غرفه ها در طبقه دوم دو در گاهی به اطاق
پشت غرفه ها نورمی دهند.قوس این در گاهی ها نیز هلالی هستند.در طرفین این
غرفه ها نیز در هر طرف دو غرفه یک طبقه وجود دارد که در دیوار انتهای هر
کدام از غرفه ها یک یا دو سراخ مستطیل شکل 20*10است که به طاقنمای غرفه نور
می دهند.
در داخل ایوان بالای سر در کتیبه مربع شکل به ابعاد 1*1متر در
وسط و داخل قاب ورودی در روی هر لچکی یک لوحه مستطیل به
ابعاد25*60سانتیمتر نصب شده است.لوحه بزرگ وسطی و لوحه سمت راست از سنگ
مرمر سفید و لوحه سمت چپ از سنگ خاکستری رنگ است.در طرفین ایوان دو سکو
وجود دارد که هرکدام حدود یک متر از زمین ارتفاع دارند.
وضعیت داخلی
ورودی
بنا در انتهای ایوان واقع شده که 315سانتیمتر عرض و حدود 5/4متر ارتفاع
دارد.درب چوبی دولنگه کاروانسرا بوسیله پاشنه گردهای سنگی در پایین و
پاشنه گردهای قطور چوبی در بالا در وسط ورودی مستقر شده است.طاق ورودی
اندکی از قوس آن بالاتر رفته و بصورت هلالی است.
بعد از ورودی به هشتی
بنا می رسیم که بصورت مربع ساخته شده و از انتهای هر غرفه در گاهی کوتاه و
بازی به اطاقهای پشت غرفه ها راه دارد ودر پای دیوارهای غرفه ها سکوهای پهن
به ارتفاع تقریبا ً 80سانتیمتری از زمین قرار گرفته اند و از روی سکوهای
شمالی غرفه هایدر گاهی های بلندی در طرفین وجود دارند که هر دو با تالارهای
باریک به بام راه دارند در هر کدام 15ردیف پله وجود دارد و به بام
کاروانسرا هدایت می شود تعبیه شده است . حیاط کاروانسرای مستطیل شکل
و5/35*5/30طول و عرض دارد و 24اطاق بطور قرینه و به یک اندازه درا طرا ف
حیاط وجود دارد.اندازه هر اطاق 80/2*80/3متر است.طول هر اطاق نیز ایوان
کوچکی وجود دارد که اندازه آن 80/1*10/3متر است.
روبروی دروازه ورودی
ایوان اصلی کاروانسرا قرار دارد که دارای 35/6*75/4متر طول و عرض و شامل
دوطبقه ساختمان است.در هر گوشه و در سمت مقابل ورودی چهار ستون با هم تشکیل
یک چهار طاقی را داده و سکوئی را در میان گرفته است.از هر گوشه سالن های
اشترخانه ها به مشرق و غرب و شمال و جنوب به پشت غرفه ها کشیده شده اند.این
سالن ها در طرفین دارای غرفه های باطاق جناغی هستند.در بعضی از قسمت ها از
جمله دو جبهه شرقی و غربی وسط سالن ها با دیوار نازکی بسته شده است.در
تمامی غرفه های موجود در این کاروانسرا روی سکوها ور تا دور ارتفاع
یکنواختی مستقر بوده است.
قدمت
بر اساس اولین گزارش منتشر شده باستانشناسی ، این بنا به سال 1064هجری قمری توسط حاج محمد طالب فرزند حاج معین الدین محمد اصفهانی برسم سنت حسنه وقف ، بر بازماندگان راه احداث گردیده است در سال 1283هجری قمری توسط حاج علی تقی تاجر کاشانی مرمت گردیده وسپس به سال 1318توسط حاج محمد علی آقا فرزند حاج علی تقی کاشانی ترمیم گردیده است.
داشتن ایوان های قرینه در مقابل یکدیگر و غرفه ها و طاقنماهای جناقی این بنارا مربوط به دوران صفویه کرده است.از آثار باقیمانده این کاروانسرا آجرهای بزرگ آن است که احتمالاً متعلق به دوره ساسانی بوده ودر اوایل دوره اسلامی احتمالاً دوره عباسیان با مصالح آن کاروانسرای بزرگی در این منطقه ساخته اند ، آن را به زمان هارون الرشید نسبت می دهند.
منبع:
خانه فرهگ دانشجو
مزینان
|
|
موقعیت و تاریخچه
روستای مزینان از توابع دهستان مزینان، بخش داورزن شهرستان سبزوار، با مختصات جغرافیایی 56 درجه و 49 دقیقه طول شرقی و 36 درجه و 18 دقیقه عرض شمالی، در 9 کیلومتری جنوب غربی شهر داورزن و در 295 کیلومتری شهر مشهد قرار دارد. این روستا با ارتفاع 810 متر از سطح دریا و اقلیم نیمه بیابانی، تابستانهای گرم و خشک و زمستانهای سرد دارد. این روستا از شمال غربی به روستای بهمن آباد، از جنوب به روستای غنی آباد و از شرق به ارتفاعات پیرامون محدود میشود. قدمت روستای مزینان به دورههای قبل از اسلام میرسد. محوطه باستانی، مسجد جامع و کاروانسرا، در داخل روستا و همچنین بافت قدیمی روستا نشانگر تاریخ کهن آن است. ریشه کلمه مزینان، مزن و مزنا است. در زبان کردی، «مزن» به معنای دانشمند و «مزنا» به معنای جایگاه دانشمندان است و از این رو، لغت مزینان به معنای جایگاه دانشمندان ترجمه شده است. مردم روستای مزینان به زبان فارسی سخن میگویند، مسلمان و پیرو مذهب شیعه جعفری هستند. الگوی معیشت و سکونت براساس نتایج سرشماری سال 1375، روستای مزینان 1794 نفر جمعیت داشته است که سال 1385، به حدود 1835 نفر افزایش یافته است. درآمد اکثر مردم روستای مزینان از فعالیتهای زراعی و دامداری تأمین میشود. گروهی از مردم در امور خدماتی و صنایع دستی فعالیت دارند. محصولات عمده زراعی روستا، شامل گندم، جو، یونجه، کنجد، پنبه، زیره، فلفل، چغندرقند و هندوانه است. دامداری و پرورش گاو و گوسفند در روستا رونق دارد. شیر، پنیر، روغن حیوانی و ماست مهمترین فرآوردههای دامی این روستاست. گروهی از زنان روستای مزینان، همراه با فعالیتهای زراعی و دامداری به تولید صنایع دستی مانند قالیبافی و فردبافی نیز میپردازند. روستای قدیمی مزینان در دشت استقرار یافته و بافت مسکونی متمرکزی دارد. منظره خانههای روستا با سقفهای مسطح و دیوارهای گلی با محیط طبیعی پیرامون روستا پیوستگی یافته است. مصالح به کار رفته در ساخت بناهای قدیمی شامل گل، سنگ، خشت و چوب است. در ساخت خانههای جدید از مصالح سیمان، گچ، تیرآهن و مانند آن نیز استفاده میشود. جاذبههای گردشگری چشمانداز باغ و گندمزارهای روستای مزینان به خصوص در فصول بهار و تابستان از زیباترین جاذبههای طبیعی روستا است. حرکت مواج خوشههای طلایی گندم در فصل برداشت، بینندگان را مسحور میکند. برخی از جاذبههای روستای مزینان عبارتند از: مسجد جامع روستا: این مسجد که در عهد سلجوقیان یا دیلیمیان ساخته شده است، دارای شناسنامه ثبتی از سازمان میراث فرهنگی است و از ابنیه بسیار قدیمی روستاست. تپه و محوطه باستانی: این تپه و محوطه، در داخل روستا قرار دارد و هنوز کاوشی در آن صورت نگرفته است. کاروانسرای مزینان: این کاروانسرا، در دورة صفویه و در داخل روستا ساخته شده است. مصالح به کار رفته در آن شامل آجر، ساروج و ملاط است. یخچالهای موجود در روستا: از این یخچالها، برای ذخیره و تأمین یخ مورد نیاز، در فصل تابستان استفاده میشده است. این یخچالها، سقف گنبدی دارند و از مصالح خشت و آجر ساخته شدهاند. یخچالهای روستا، در عمق زمین احداث شدهاند و قسمت گنبدی شکل آنها، بر روی زمین قرار دارد. امامزاده روستا: امامزاده، مزینان مورد احترام مردم روستای مزینان است و مراسم مذهبی مردم در جوار آن برگزار میشود. مدرسه شریعتمدار: این مدرسه قدیمی و تاریخی در داخل روستا قرار دارد. مردم روستای مزینان در اعیاد ملی و مذهبی نوروز، قربان، غدیر و فطر به جشن و سرور و در ایام محرم و وفات و شهادت ائمه به عزاداری میپردازند. عزاداری در ایام محرم و صفر، با آئین خاصی برگزار میشود. مراسم سالگرد شهادت دکتر علی شریعتی جامعهشناس و از متفکرین اسلام سیاسی، هر سال در روستای مزینان برگزار میشود. از بازیهای رایج در میان مردم روستای مزینان میتوان به گوی و راه، قایم باشک، هفت سنگ، عمو زنجیرباف، طناب بازی، طناب کشی، گیلی گیلی و گرگم و گله میبرم اشاره کرد. مردم روستای مزینان در عروسی و جشنها، با خواندن نغمهها و ترانههای محلی، که با ساز و دهل همراهی میشود، به رقص و پایکوبی میپردازند. پوشاک اغلب مردان روستا کت و شلوار است. برخی از آنها از کلاه و نیمتنه (جلیقه) استفاده میکنند. زنان روستا، به خصوص کهنسالان و میانسالان از لباس محلی نیز استفاده میکنند. قالیبافی و فردبافی صنایع دستی مردم روستای مزینان است. معروفترین سوغات محلی روستای مزینان شامل قالی، نان خراسانی، ادویهجات و فلفل است. از انواع غذاهای محلی روستای مزینان میتوان به ماست جوش، گوجه جوش، دانه جوش، کمه جوش، قورمه جوش، انواع اشکنه و نان محلی اشاره کرد. دسترسی: روستای مزینان از طریق شهر داورزن در مسیر جاده اصلی شاهرود - سبزوار، با جادهای آسفالت قابل دسترسی است. منبع: سایت تخصصی سازمان گردشگری *دراین مطلب بعضی ازاطلاعات درباره بازیهای محلی وغذاها صحیح نمی باشد.(مزینانی) |
|
زنده یاد دکتر علی شریعتی مطلبی در باره طرز تفکر همولایتی های خودش در زمانی که ایشان در فرانسه تحصیل می کردند دارد که برای ما مردم فراهان و مسئولین این شهرستان بسیار آموزنده است .
در ابتدا باید عرض کنم که آدم هایی که در محیط های بسته زندگی می کنند و مهاجر نیستند جهان و جهان بینی شان در حد همان محیط بسته است و معمولا تصوری غلط در باره جهان پیرا مو نیشان دارند .
هرچه محیط بسته تر باشد تفکرات مردم هم به همان نسبت بسته هستند.
اما داستان دکتر شریعتی و مردم مزینان از این قرار است که ایشان مدتی برای تحصیلات به فرانسه می رود و در بازگشت سری به روستای خود در مزینان می زند . و مردمی که تحصیلکردهایشان فقط پاریس را در نقشه جغرافیایی جهان دیده بودند از دکتر درباره فرانسه و پاریس می پریسدند . صحبت های دکتر را عمو ما" نمی فهمیدند و نمی توانستند ارزیابی درستی از فرانسه 45 سال قبل داشته باشند زیرا در آن دوران وسایل ارتباطی در حد امروز نبودنه رادیویی ، نه تلویزیونی ، نه اینتر نتی ونه ماهواره ای و مردم معمولا" اطلا عاتشان در باره خارج فقط منحصر به کتاب بود و نقل و قول ها .
دکتر می گوید هرچه که من به مردم در باره شانزه لیزه و شبهای پاریس تو ضیح دادم متو جه نشدند ودر آ خر هم یکنفر از اهالی مزینان از من پرسید که دکتر علی آیا در فرانسه هم دوغی هست که به خوش مزگی دوغ مزینان باشد ؟؟؟
منبع؛
وبلاگ؛فراهان آنلاین
خبرگزاری فارس: مراسم بزرگداشت پدر شهیدان «حسینی مزینانی» و مادر شهید «حسن صانعی مزینانی» جمعه ۱۵ اردیبهشت در مهدیه مزینانیهای تهران برگزار میشود.
به گزارش خبرگزاری فارس، مراسم بزرگداشت پدر شهیدان «حسینی مزینانی» و مادر شهید «حسن صانعی مزینانی» جمعه 15 اردیبهشت در مهدیه مزینانیهای مقیم مرکز، برگزار میشود.
بر اساس این گزارش، مرحوم «سید احمد حسینی مزینانی» دریافت کننده مدال ایثار و از رزمندگان دفاع مقدس بود که در اثر بیماری ریوی و کهولت، در سن 87 سالگی به رحمت خدا رفت و پس از تشییع در شهرستان سبزوار در جوار سه فرزند شهیدش: سیدحسن، سیدحسین و سیدمحمد حسینی در زادگاهش مزینان به خاک سپرده شد.
همچنین، مادر شهید «حسن صانعی مزینانی» نیز در هفته جاری دعوت حق را لبیگ گفت و پس از تشییع در سبزوار، در روستای مزینان به خاک سپرده شد.
این گزارش میافزاید: مرحوم «سیداحمد حسینی مزینانی» در سالهای دفاع مقدس بارها به جبهههای نبرد حق علیه باطل اعزام شد و تا پایان عمر بسیجی باقی ماند. او مدافع راستین ولایت بود و چفیه را به عنوان نماد بسیجی و به اقتدای مولا و مرادش امام خامنهای (مدظلهالعالی) بردوش داشت. این اسوء صبر و مقاومت در سال 85 از دست رئیس جمهور اسلامی ایران مدال ملی ایثار دریافت کرد.
مادر شهید صانعی مزینانی، در تشییع جنازه پسرش سخنرانی کرد و گفت: چهار فرزند دیگر دارم که آماده شهادتند.
شهید سیدمحمد حسینی در سال 61 و شهیدان سیدحسین و سیدحسن حسینی و حسن صانعی در سال 64 به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
مراسم بزرگداشت این پدر 3شهید با سخنرانی حجتالاسلام بیآزار تهرانی است و علاقهمندان برای شرکت در این مراسم میتوانند ساعت 16 جمعه پانزدهم اردیبهشت به نشانی: تهران، میدان شهدا، خیابان پیروزی، کوچه کلینی، مهدیه شرق تهران مزینانیهای مقیم مرکز مراجعه کنند.
پیکر مرحوم حسینی مزینانی پدر سه شهید در سبزوار تشییع شد |
مشهد - خبرگزاری مهر: مراسم تشییع پیکر مرحوم احمد حسینی مزینانی، پدر سه شهید و دریافت کننده نشان ایثار از رئیس جمهور با حضور مسئولان و اقشار مختلف مردم در سبزوار برگزار شد. |
به گزارش خبرنگار مهر، قاسم شعبانی، فرماندار سبزوار قبل از ظهر یکشنبه در این مراسم طی سخنانی ولایتمداری و عینیت بخشیدن به مفهوم ایثارگری را بارزترین ویژگی مرحوم حسینی مزینانی عنوان کرد و افزود: حضور در جبهه های جنگ تحمیلی و تقدیم سه فرزند برومند به انقلاب اسلامی خود بهترین گواه بر این ادعاست. وی در این مراسم پیام استاندار خراسان رضوی را قرائت کرد که در قسمتی از آن آمده بود:با نهایت تاثر و تالم در گذشت اسوه تقوی رزمنده 8 سال دفاع مقدس حاج میرزا احمد مزینانی پدر بزرگوار شهیدان والا مقام سید محمد، سید حسن و سید حسین حسینی مزینانی که پر پرواز گشود و سبکبال با دلی آرام، جسمی به خاک و روحی به افلاک سپرد را به سوگ نشستگان آن سفر کرده تسلیت عرض می کنیم. محمود صلاحی افزوده است: بی گمان روح آن صالح پاک سیرت همواره در کنارمان، یادش جاودانه در خاطرمان و نامش تا ابد به نیکی بر سر زبان ها خواهد بود. ضمن ابراز مراتب همدردی با بازماندگان ارجمند, از محضر باریتعالی آمرزش و غفران واسعه برای آن فقید سعید و همجواری با فرزندان رشیدش در بهشت برین را مسالت دارم. گفتنی است، پیکر وی برای تدفین به زادگاهش، روستای مزینان، انتقال یافت. |
ÊÇÑíÎ ÇäÊÔÇÑ¡ ÊåÑÇä: ۱۷:۱۴ , ۱۳۹۱/۰۲/۰۳ |
مردان قبیله عشق
نویسنده:طیبه مزینانی
یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ ساعت ۲۰:۲۳سایت ساجد
هر بار به «بهشت علی» پا می گذاشتم ، پرچم های افراشته بر بالای مزارشان ، چشم هایم را به تماشا می کشاند ؛ مردم دسته دسته به زیارت مزارشان می شتافتند و دقایقی به رازو نیاز می نشستند .
ندیده بودمشان ، اما ....
می دانستم آدم هایی بودند از اهالی کویر؛ کویر مزینان.
می گفتند : جنگ که شروع شد ، همه با یک هدف اما هر کدام به بهانه ای به میدان نبرد شتافتند.
می گفتند : چیزی نگذشت که پی در پی ، خبر دادند ملکوتی شده اند.
گفتم: باید قدمی بردارم ، شاید بشناسمشان.
قدمی برداشتم ..
دستی تکانم می دهد .... چشم هایم را باز می کنم ... همسرم است . می پرسد :« گریه می کردی؟!»
چشم هایش قرمز است . می گویم :«خواب می دیدم شب عاشوراس! پسرمون داشت جلو هیئت می خوند، مثل همیشه ... »
می گوید : « خوابت تعبیر شده ... آوردنش . جلو هیئت ، منتظره!»
و می گرید ؛ بلند بلند ، بلند می شوم و از اتاق بیرون می زنم . عده ای که جلو در ، صف کشیده اند ، دنبالم راه می افتند.
مردها و زن ها دسته دسته ، جلو هیئت ایستاده اند و به من نگاه می کنند . برایم راه باز می کندد . جلومی روم ، جلوتر . تابوتی روی زمین جلو هیئت است . به آن خیره می شوم .
ناخودآگاه می خوانم ؛ بلند بلند :
این گل پرپراز کجا آمده
از سفر کرب و بلا آمده
دست ها بالا می رود و بر سینه ها می نشیند و صداها ، بلند و بلند و بلندتر می شود. 1
2
انگشتم را روی زنگ در می گذارم ، صدایی می آید: «اومدم»
و چند لحظه بعد ، صدای کشیده شدن دمپایی هایش روی سنگفرش حیاط به گوش می رسد : « لخ خ خ خ ... لخ خ خ خ ... »
خنده ام می گیرد . می گویم : زود باش! زیر پاهام علف سبز شد! »
در را باز می کند . با خنده می گوید: «سلام»
جواب سلامش را می دهم و می گویم :« دیروز نیومدی ...»
می خندد . می پرسم : «فردا چی ؟ می یای؟ ... زندگی خرج داره ، اگه همیشه این طوری یه روز در میون بیای سرکار ، نمی تونی خرج خونواده تو در بیاری!»
لبخندی می زند و در جوابم می گوید:«فردا پس فردا باید بارمو ببندم و برم ... »
نفس عمیقی می کشد و ادامه می دهد : «دعا کن خونه ی اون دنیام آباد باشه.»
می خندم و بلند می گویم: «الهی خونه ی اون دنیات آباد باشه!»
*
با صدای زنگ ، در حیاط را باز می کنم. کسی پشت در نیست. نگاهی به اطراف می کنم . هیچ کس نیست . برمی گردم . پاکتی را که روی زمین افتاده ، برمی دارم ، لبه اش را پاره می کنم ، کاغذ توی آن را بیرون می کشم و می خوانم : «به اطلاع دوستان عزیز می رسانیم مراسم بزرگداشتی به مناسبت شهادت ... »
می لرزم . اشک جمع شده توی چشم هایم ، جمع می شود . با خودم می گویم : «فکر نمی کردم به این زودی دعام مستجاب بشه ... » 2
3
قرآن کوچک جیبی اش را بوسید و توی ساکش گذاشت. گفتم : این قدر عجله نکن!
نگاهم کرد . پرسیدم: «چرا صبر نمی کنی داداشت برگرده؟»
سرش را پایین انداخت و گفت : «هر کی وظیفه ی خودشو انجام می ده !»
گفتم : «منو دست تنها می ذاری . خونه ، بدون تو خالی می شه ... صبر کن داداشت برگرده . »
ساکش را برداشت و گفت: «باید برم...!»
گفتم: « پس زود برگرد!»
نگاهم کرد ، با لبخندی بر لب گفت : بر می گردم ... خیلی زود برمی گردم بابا!
بلند شدم و به طرفش رفتم. توی چشمهایش نگاه کردم و آرام ، صورتم را جلو بردم . پیشانی اش را بوسیدم و گفتم :«به امان خدا!»
*
به قولش عمل کرد. خیلی زود برگشت؛ روی دستهای مردم ، توی یک جعبه چوبی ... 3
4
روی زمین ، دراز کشیده ام . صدایی از بیرون می آید و پتویی که جلو سنگر آویزان کرده ام ، کنار می رود . سرش را تو می آورد و می پرسد:«اینجایی؟»
نگاهش می کنم و می گویم: فرمایش؟
وارد سنگر می شود و فانوس را از قلاب سقف آویزان می کند . زیر نور فانوس ، سلام می کند ، از توی جیبش آینه ای در می آورد ، جلو صورتم می گیرد و می گوید: « می بینی ... ریش و سبیلت سفید شده ... همه اش که نه ، چند تارش!
با بی حوصلگی می گویم : خوب منظور؟!
دستم را می گیرد ، آینه را توی آن می گذارد ، قیچی کوچکی از جیب روی سینه اش بیرون می کشد ومی گوید: خیلی حیفه که پیر بشی!
سرم را به دیوار سنگر می چسباند ، تار سفیدی از بین ریش هایم جدا می کند ، آن را با قیچی می چیند و ادامه می دهد: تو باید جوون بمونی ؛ جوون جوون !
*
جلو آینه می ایستم. به صورتم نگاه می کنم و به ریشم. دستی به آن می کشم.
صدایش توی گوشم می پیچد: تو حیفی پیر بشی ...
می خندم و می گویم : نیستی که ببینی چقدر پیر شده ام ...
لبهای مرد توی آینه را می بینم که توی تارهای سفید دورش ، از هم باز می شود. اشکی از گوشه ی چشمم می چکد و لای ریش های سفید مرد توی آینه گم می شوند. 4
5
از کنار ریلهای فولادی می گذرم و پایم را روی سنگفرش مرمر راه آهن می گذارم . سر بلند می کنم و به روبه رو نگاهی می اندازم . همه جا پر از جوان هایی است که لباس خاکی رنگ پوشیده اند . او را می بینم که چفیه ای دور گردنش آویخته . من را که می بیند ، لبخند می زند و دستش را توی هوا تکان می دهد. به طرفش می روم . به هم که می رسیم ، او را محکم بغل می کنم و فشار می دهم .
می گویم : باز لباس رزم پوشیدی رزمنده !
می گوید : لباس وظیفه اس.
می گویم: شنیدم بالاخره بعد از این همه سال ، بابا شدی !
می گوید : راست می گن . نذر کرده بودم بابا که شدم ، برم منطقه . حالا که نذرم قبول شده ، دارم می رم جبهه .
می گویم : حداقل صبر کن زنت از جا بلند شه ، بعد ...
*
می گوید : عملیات نزدیکه ، باید برم ... شاید چیزی عاید من بشه ... !
و رفت ... 5
1- شهید محمد مزینانی(روس) ، فرزند علی اصغر – راوی: معصومه مزینانی(مادر شهید)
2-شهید سید حسین حسینی مزینانی ، فرزند : میرزا احمد – راوی : عباس مزینانی(از بستگان)
3-شهید سید حسین حسینی مزینانی ، فرزند: میرزا احمد – راوی : معصومه مزینانی(مادر شهید)
4-شهید ابراهیم مزینانی ، فرزند عبدالله – راوی : سید قاسم حسینی مزینانی( از بستگان)
5-شهید سید حسین حسینی مزینانی ، فرزند: میرزا احمد – راوی : عباس مزینانی( از بستگان
گفتگو با مادر پاسدار شهید حمید رضا مزینانی؛ عکسی که به یادگار داریم | |
شدم، با تعجب مشاهده کردم در این روستای نسبتاً کوچک تعداد زیادی خانواده های شهدا زندگی می کنند؛ وچون بعد از سالها حالا یکی به سراغ آنهارفته بود، ادب حکم می کرد با همه خانواده ها مصاحبه کنیم. آنها بسیار خوشحال بودند که بعدازاین همه سال از شهدایشان یادی خواهدشد ! دنیایی از حرفهای نا گفته در سینه اشان باقی مانده است. حرف هایی که باید با گوش دل شنید تا فهمید درد کشیدن و صبوری کردن یعنی چه. «ربابه وطن نژاد» هم یکی از زنان کویر مزینان است. وقتی پای حرفهای دلش بنشینی، دیگر نمی توانی دل بکنی و از او جدا شوی. قبلا با خودم می گفتم صبر کردن هم حدی دارد، اما وقتی از او جدا می شوی حرفهایش توی گوش ات زنگ می زنند و قلبت را می فشارند. می فهمی که صبر کردن حدی ندارد. این را باید از زنی آموخت که الگویش صبوری حضرت زینب(س) بوده است. *دستهای خالی مادر شهید حمید رضا مزینانی، هرآنچه از رنجهایش را به خاطر می آورد، ساعتها درباره اش حرف می زند.اودرباره به دنیا آمدن حمیدرضا می گوید:حمید تازه به دنیا آمده بود. مریض شد. نمی دانستیم چه بیماری دارد. ماه رمضان بود. بغلش می کردم و پای پیاده راه می افتادم سمت سبزوار. چیزی نزدیک 80 کیلومتر راه بود. تشنگی و گرسنگی امانم را می برید اما اصلاً یادم نمی آمد زنی هستم که یک بچه شیرخواره دارد. دکترها نمی فهمیدند چه دردی به جانِ حمیدم افتاده است. بالاخره هم جوابم کردند وگفتند: بچه ات مُردنیه. بی خود دهن روزه خودتو علاف نکن ! حال بدی داشتم. با خدا راز و نیاز می کردم. آخر سر هم دست به دامن شاه خراسان شدم. گفتم: آقاجان تو که می دونی امیدم از همه جا بریده و هیچ کس رو جز خدا ندارم. از خدا بخواه بچه مو شفا بده، منم می یارمش غلامی تو بکنه . باورم نمی شد! حمید خوب شد. ازآن به بعد حمید رضا صدایش می کردم . * به جونم دعا کنید! خانم وطن نژاد درادامه حرفهایش، ازکارهای عجیب و غریب پسرش تعریف می کند ومی گوید: هیچ وقت با همسن و سالهای خودش بازی نمی کرد. می رفت کنار پیرمردها می نشست و به حرفهایشان گوش می داد. همیشه می گفتم: مگه تو پیرمردی که می ری کنارشون می شینی و باهاشون حرف می زنی ؟ می گفت: مادرجان می رم کنارشون می شینم تا یه چیزی ازشون یاد بگیرم. یک روز پدرش آمد و گفت: حمیدرضا توی زمینهای همت آباد نهال گردو کاشته . تعجب کردم. ازش پرسیدم: تو از کجا یاد گرفتی درخت گردو بکاری ؟ خندید و گفت: رفتم از همون پیرمردایی که شما می گین باهاشون حرف نزن، پرسیدم! حالا درختم سبز شده ایشا ا... تا چند وقت دیگه گردوهاشو می یارم بخورید و به جونم دعا کنید! *اسب سفیدی داشت انگار که خاطره ای را که به یاد آورده فراموش نکند، می گوید: آهان! خوب شد یادم افتاد. بذار این را هم بگویم. حمیدرضا اسب سفیدی داشت که خودش از بچگی تربیتش کرده بود. بدون هیچ زین و افساری می بردش صحرا چادرشب علف را می انداخت پشتش و می فرستادش در خانه. جلو در خانه شیهه می کشید می رفتم در را باز می کردم. بارش را می انداختم گوشه حیاط و دوباره راهی اش می کردم .خودش می دانست کجا باید برود. حتی مراقب بود موقع رد شدن از کنار ابوالفضل که بیشتر اوقات توی ایوان می خواباندمش، پای او را لگد نکند و صدمه ای به او برساند. * لیاقت شهادت نفسش بند آمده است. کمی آب می نوشد وبعدازلحظاتی سکوت ادمه می دهد ومی گوید: یک دفعه چندتا شهید آورده بودند. حمیدرضا می گفت: ای خدا یعنی می شه یه روزی هم این جوری منو روی دست بیارن؟! تمام تنم لرزید. گفتم: مادرجان اگه زبونم لال یه بلایی سرتو بیاد من از غصه دق می کنم ! گفت: نه مادر غصه خوردن نداره آدم باید خیلی خوشحال باشه اگه بچه اش لیاقت شهید شدن داشته باشه ! آخر و عاقبت هم راضی مان کرد برود جبهه. قرار بود برود کردستان. هر 40 روز برایمان نامه می نوشت و از حالش باخبرمان می کرد. چندباری هم مرخصی گرفت و آمد دیدنمان. یک روزی هم که قرار بود روز بعدش به جبهه برود، گفت: یه دوربین هم ندارید یه عکس ازم بگیرید براتون یادگاری بمونه! کسی حرفی نزد. آخر شب کنارم نشست و گفت: مادر بذار یک ساعت پیشت بخوابم. باردار بودم. گفتم: نه مادرجان حالم خوب نیست نفسم بند می یاد. بذار بخوابم که خیلی خسته ام! چشمهایم را بستم و خوابیدم. نمی دانم چه شد که بیدار شدم. دیدم حمیدرضا نشسته ونگاهم می کند. گفت: به خدا اگه این چند دقیقه قلبم کنار قلبت نبود، الان دق کرده بودم. نمی دونی حالاچقدر آرومم! * حمیدرضا تو راهه 45 روز از رفتنش می گذشت، اما هیچ خبری از اونبود. یک شب خواب دیدم حمید رضا توی یک اتوبوس نشسته و وارد مزینان شده است. گفتم: مادر جان بیا پایین چرا نشستی اون جا؟ گفت: نمی تونم بیام، ساکمو گم کردم. می رم پیداش کنم زود برمی گردم! از خواب پریدم. شوهرم را بیدارکردم و گفتم: حمیدرضا شهید شد! شوهرم گفت: مگه دیوونه شدی؟! این چه حرفیه می زنی، اگه بچه ها بشنون، غوغا به پا می کنن. گفتم: به خدا شهید شده! گفت: آخرش با این حرفات منو هم دیوونه می کنی. بلندشو صدقه بذار کنار وبخواب. صبح زود که بیدارشدم، به دخترهایم گفتم حمیدرضا تو راهه داره می یاد . بعدها تعریف کردندکه حمیدرضا و دوستش دقیقاً همان ساعتی که خواب دیده ای هدف قرارگرفته اند و از بالای کوه پرت شده اند ته دره. تنها جنازه هایی که توانسته اند برگردانند، همین دوتا بوده. جنازه 43 تا از رفیقهایش مانده اند بالای کوه. این ها را هم با هواپیما منتقل کرده اند . منتظر ماندم جنازه اش را بیاورند توی خانه. نه گریه می کردم نه خودم را می زدم، اما چهارستون بدنم می لرزید. تابوتش را که توی حیاط خانه پایین گذاشتند، صدای شیهه های اسبش هم بلند شد. کسی به فکر آن بیچاره نبود. داد می زدم: برید به اسب ِحمیدم برسید که داره خودشو می کشه! هرکسی می رفت بیشتر خودش را به زمین وآسمان می زد. نمی توانستم از جایم تکان بخورم. جنازه اش را بردیم گلزار شهدا دفن کردیم! * اسب سفید حمید رضا وقتی برگشتیم رفتم سراغ اسب حمیدرضا. دراز به دراز افتاده بود گوشه طویله. چشمش که به من افتاد، شیهه ای کشید وتا مغز استخوانم را سوزاند. هرکاری کردم نه آب خورد نه علف. فرستادم دنبال دامپزشک. دامپزشک که آمد گفت: صاحبش را می خواد. گفتم: شهید شده! سرش را تکان داد وگفت: خوب شدنی نیست، راحتش کنید.آخرش هم اسب سفید حمیدرضا طاقت نیاورد دق کرد و مرد. * نهال گردو بعد از شهادتش رفتم نهال گردوی حمیدرضا را از ریشه درآوردم و آمدم توی حیاطمان کاشتم. همان طور که آرزویش بود، گردوهای خوبی می دهد و می خوریم و نه برای جانش، برای روحش دعا می خوانیم ! هر سال هم روز شهادتش می روم کنار مزارش ... *** انگار نفسش بند می آید. می ترسم. دستش را دردستم می گیرم. داغ داغ است. نفس بلندی می کشد. حالش کمی بهتر می شود. می گوید:هر وقت از او و خاطراتش حرف می زنم، نفسم تنگی می کند. خیلی طول می کشد تا دوباره حالم بیاید سرجایش. انگار مادر شهید هم از جنگ برگشته است که این همه بار روی دوشش است و نفس نفس می زند. خدا نکند هیچ مادری داغ فرزندش را ببیند، خیلی سخت است. *** حمید رضا مزینانی، فرزند غلامرضا در سال 1347 در مزینان سبزوار محل تولد دکتر علی شریعتی به دنیا آمد و در 66/9/11 در عملیات بیت المقدس منطقه جنگی ماووت به شهادت رسید. پاسدار جوان حمید رضا از نیروهای مخلص سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. | |
|
در کویر به مرز عالم دیگر نزدیکیم...
بگذارید گونه دیگری بنویسیم. شیشهای برداریم و جنس همیشه را بشکنیم، فقط یک بار هم که شده ننویسیم که این اثر تاریخی در فلان سرزمین کویری آرمیده است یا نگوییم که فلان ارگ تاریخی، نادرترین گوهر روزگار خود بوده است، این بار بگذارید کویر را با آدمهایش بگوییم.
شاهرود را که پشت سر میگذاری دیگر کویر چهره واقعی خود را نشان میدهد. پیش از شاهرود شاید اندکی بهانه بتوان یافت برای درختهایی که در هم میتنند و چشمهسارهایی که به برکت کوههای البرز روانند؛ اما شاهرود را که پشت سر میگذاری زمین متفاوت میشود، رنگی دگر بر چهرهاش مینشیند و دیگر از گونههای سرخ شقایق که در اردیبهشت امان مییابند شاید خبری نیابی؛ خبری نستانی و شاید قاصدکی نیابی که پیامت را بر دوش آن بنشانی و به سمت پروانههای دوردست رهسپار کنی. از شاهرود که بگذری باید 220 کیلومتر تکتک شنها را بشماری و اگر شب باشد، میتوانی به همان شفافیت شنها، ستارههای آسمان را بشماری و سپس میرسی به سرزمینی که در بدو ورود آن اینگونه نوشتهاند: «به کویر مزینان خوش آمدید»! و البته در کنار آن عکسی از چهره معلم شهید مزینان را میبینی که افتخار هر مزینانی است. مزینان از دیدنی کم ندارد، اما بگذارید متفاوت بنویسم، چرا که شاید بزرگترین دیدنی آن کتاب هبوط در کویر معلم شهیدش باشد که در توصیف کویری که در آن تولد یافته است این گونه مینویسد: «بید را در لبه استخری، کنار جوی آب قناتی، در کویر میتوان با زحمت نگاه داشت. سایهاش سرد و زندگیبخش است. درخت عزیزی است اما همواره بر خود میلرزد، در شهرها و آبادیها نیز بیمناک است که هول کویر در مغز استخوانش خانه کرده است. و اما آنچه در کویر زیبا میروید خیال است. این تنها درختی است که در کویر خوب زندگی میکند، میبالد و گل میافشاند و گلهای خیال، گلهایی همچون قاصدک آبی و سبز و کبود و عسلی... هر یک به رنگ آفریدگارش به رنگ انسان خیالپرداز و نیز به رنگ آنچه قاصدک به سویش پر میکشد به رویش مینشیند... کویر انتهای زمین است، پایان سرزمین حیات است؛ در کویر به مرز عالم دیگر نزدیکیم... آسمان کویر، سراپرده ملکوت خداست و... شب کویر به وصف نمیآید، آرامش شب که بیدرنگ با غروب فردا میرسد...» آری اینبار بیایید اندکی با ساکنان سرزمینها سفر کنیم، اگر به شیراز رفتیم با حافظ و سعدی سفر کنیم و اگر به مزینان رفتیم با کویر شریعتی سفر کنیم، واژهواژههایش را رسمالخط ذهن خویش گردانیم و همراه با ستارههای شب و دانههای تشنه کویر مزینان کاریز را بخوانیم، داستان دوست داشتن از عشق برتر است را و... و چرا عشق در کویر یافتنیتر نباشد، هنگامی که طبیعت بیهیچ تعلقی رهایرهاست و حتی از تعلق درختان نیز آزاد است. به خاطر داشته باشید که هر چند مزینان نیز سرزمینی است که به برکت خداوندگار با قناتها و کاریزهایش رنگ اندک سبزی بر چهره آن نشسته است، اما در هر صورت اینجا کویر است، اگر سبزی بیابی زینتی است بر شانه زمین سخت؛ مزینان اما شهر ستارههاست که هر شب با ساکنان سرزمین آرامشش سخن میگوید، از ماوراءها و از دوردستها و... و اگر به مزینان سفر کردید، بدانید که این شهر نیز همانند سایر شهرها از دیدنیها و گشتنیها و جستجوکردنیها اندک ندارد. بنابراین میتوانید یک روز سری بزنید به مسجد جامع آن و بدانید که کاروانسرای آن نیز نشان از تاریخ این سرزمین کهن دارد و اگر به گرد آبانبارهای تاریخی این سرزمین کاشان و یزد و طبس و... را به جستجو نشستهاید، در مزینان نیز شاید بتوانید سراغی از آن بگیرید و یخدانهای گلی آن که یادگار سنت کهن مردان این سرزمین است نیز شاید برایتان جالب باشد. و بدانید که مزینان نیز در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است و در کنج خاطر خود بنشانید که مزینان همچنان به فرزند کویرش علی شریعتی میبالد و با بالهای اندیشه او ذهن جوانان کویریاش را شاداب میکند. و اگر به مزینان سفری کردید بدون «کویر» نروید، این رهتوشهای است که مزینان را بر دلهایتان مینشاند. باران ایرانی |
|
نویسنده وشاعر:محمدکاظم مزینانی
محل سکونت: تهران تاریخ تولد:هزار و سیصد و چهل و دو
تحصیلات:زبان و ادبیات فارسی،دانشگاه شهید بهشتی(ملی)
سابقه فعالیت:از سال 1363 سابقه کار ژورنالیستی: 1363 تا 1371موسسه ی کیهان
1372 تا 1374 روزنامه ی همشهری
از 1374 تا زمان حال:همکاری پراکنده با مجلات"دوست"،"رشد" و "سروش"
مجموعه آثار
شعر کودک و خردسال:
1- تنها انار خندید ـ کانون پرورشی-1374
2- خدای جیرجیرک ها ـ پیدایش ـ 1377
3 - دویدم و دویدم(سه جلد) ـ تربیت- 1380
4- نیلوفر چه می خواست؟ ـ تربیت ـ 1381
5- حسنک(سه جلد) ـ پیدایش ـ 1382
6- چرخ خیاطی با مامانم حرف می زنه ـ افق ـ 1385
7- نی نی عینکی(سه جلد) ـ افق ـ 1386
8- منظومه سه جلدی :"کتاب و آب ممنوع!"،بوی هلو و باروت"،"ساعت هفت و ربع"- بنیاد شهید- 1386
9- ده شب از هزار و یکشب(ده جلد) ـ قدیانی ـ1386
10- نی نی دُخملی(شش جلد) ـ پنجره ـ 1386
11- چهارده معصوم(چهارده جلد) ـ قدیانی ـ 1387
12- نی نی عسلی(شش جلد) ـ پنجره ـ 1387
13- ترانه های ابری و ببری(شش جلد) ـ پنجره ـ 1387
14- ترانه های جوجه اردکی( شش جلد) ـ پنجره ـ 1387
15- کلیله و دمنه،منادی تربیت-1388
شعرنوجوان :
1ـ آب یعنی ماهی ـ نهاد ادبیات ـ 1366
2 ـ نان و شبنم ـ قدیانی-1374
3 ـ شعر های ناتمام ـ حوزه ی هنری -1375
4 ـ ساده مثل آسمان ـ رویش-1375
5 ـ کلاغ های کاغذی ـ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان- 1378
6 ـ ای زمین ای سنگدل-1380
7 ـ صندلی ها خسته اند(برگزیده ی شعرها ) ـ تربیت ـ 1386
داستان کودک:
1- ماه در گهواره ـ رشد- 1379
2- پسری که تنها بود ـ تربیت-1380
3- هشت روز با امام هشتم ـ تربیت-1381
4-عروسی ماه و خورشید ـ زیتون-1382
5-دوازده آینه ـ زیتون-1383
داستان نوجوان:
1- سوار سوم ـ پیدایش- 1376
2- رازهای زندگی یک کلاغ ـ حوزه ی هنری- 1378
3-داستان ناتمام ـ پیدایش- 1380
4- پاییز در قطار ـ حوزه ی هنری ـ 1385
سفرنامه:
۱ـ پنج روز در نیمروز ـ کانون پرورش-1368
۲-دریای گمشده ـ کانون پرورش-1370
طنز:
1ـ سنگ پا+گل ـ پیدایش- 1379
بزرگسال:
1ـ شاهِ بی شین(رمان)1388
تحقیق ، زندگینامه ، بازنویسی:
1- سید جمال الدین اسد آبادی ـ رشد-1378
2- فیه ما فیه(مولانا) ـ پیدایش-1379
3- شاعر راز و شیراز(حافظ) ـ پیدایش-1380
4- داریوش هخامنشی ـ رشد- 1380
5-لیلی و مجنون ـ پیدایش-1381
6- منطق الطیر ـ پیدایش-1382
7ـ سفرنامه ی کفش های پاره ـ بنیاد شهید-1385
آموزشی:
آموزش کامپیوتر- تاتی- 1384
آموزش اینترنت- تاتی-1385
ترانه های پُستی (شرکت پست جمهوری اسلامی) ترانه و انیمیشن-تاتی- 1388
آثار زیر چاپ:
پری ها بلد نیستند لالایی بخوانند ـ شباویز
دختری که با خورشید ازدواج کرد ـ شباویز
داستان باستان(چهار جلد) ـ به نشر
به میوه ها سلام کن! ـ شباویز
عروسی دخترِ خاله ماهی ـ حوزه ی هنری
جوایز:
(دفتر بین المللی کتاب کودک و نوجوان) 2000 - Ibbyافتخار دیپلم
کتاب"سوار سوم"، 1378
جایزه ی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، پاییز در قطار، 1385
برگزیده ی بیست سال ادبیات کودک و نوجوان،انجمن نویسندگان کودک و نوجوان،1379
دیپلم افتخار نخستین جشنواره ی کانون پرورش فکری ، آب یعنی ماهی"، 1368
برگزیده ی مجله ی سروش نوجوان، آب یعنی ماهی، 1368
برگزیده ی کانون پرورش فکری و مجله سروش نوجوان، پنج روز در نیمروز، 1370
برگزیده ی شورای کتاب کودک، دریای گمشده، 1377
برگزیده ی کتاب سال مجله ی سلام بچه ها، شعرهای ناتمام،1376
برگزیده ی جشنواره ی کتاب های دینی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، ای زمین، ای سنگدل،1382
برگزیده ی جشنواره ی کتاب رشد،" زندگی نامه ی شهریار و داریوش هخامنشی"،1384
تقدیر شده در جشنواره ی رشد، فیه مافیه ، 1386
برگزیده ی جشنواره ی ادبیات دینی، سوار سوم،1385
برگزیده ی جشنواره ی مطبوعات، شعر اتفاق سرخ ،1378
برگزیده ی جشنواره ی شهید غنی پور، پاییز در قطار،1385
تقدیر شده در اولین جشنواره ی داستان انقلاب، شاهِ بی شین(در باره محمدرضا و فرح پهلوی)1386
کتاب سال دفاع مقدس، منظومه ی سه گانه ی: 1- ساعت هفت و ربع2- کتاب و آب ممنوع3- بوی هلو و باروت،1387
دیپلم افتخارکتاب فصل،تابستان 1388، کلیله و دمنه
|
به گزارش سینما خیر به نقل از دبیر کمیته روابط عمومی یادواره شاهدان کویر، با آماده شدن فیلم زندگینامه شهیدان علی شهیدی، غلامرضا عسگری، علی اکبر هاشمی، سید حسن حسینی به همت شبکه قرآن به مدت چهار روز در برنامهی با شهیدان در نهضت حسینی، دلاوریها و از جان گذشتگی جوانان این خطه از روز چهارشنبه چهاردهم دی ماه در ساعت 13 پخش میشود.
شهید علی مزینانی اولین شهید مزینان است که با حضور در مبارزات دوران انقلاب و سپس شرکت در جبهه به جمع نیروهای شهید چمران میپیوندد و پس از مدتی به شهادت میرسد. دو برادر بزرگوار او نیز محمد و حسین و پسرعموهایش مهدی و یدالله در طول دوران دفاع مقدس به شهادت میرسند و بنا به پیشنهاد بسیجیان و روحانیون محل این خانواده به عنوان شهیدی معرفی میشود.
شهید غلامرضا عسگری سرباز فداکاری است که از خانوادهای زحمت کش و کشاورز در کسوت سربازی به جبهه اعزام میشود و در سال 61 در جبهه سومار به شهادت میرسد از خصوصیتهای بارز او میتوان به حضور مداوم در هیاتهای عزاداری اشاره کرد که در ماه محرم از تهران به مزینان میرفت و همزمان در دو هیات ابولفضلی و علی اکبری فعالیت میکرد.
شهید علی اکبر مزینان هاشمی از نوجوانی وارد بسیج میشود. سپس در سپاه استخدام میشود و به عنوان مربی «ش م ر» در پادگان شهید هاشمی نژاد منطقه مزدوران سرخس مشغول به کار میشود. او دوره بهیاری را با موفقیت پشت سر میگذارد و با اصرار و پافشاری زیاد به جبهه میرود و به عنوان فرماندهی گروهان در یکی از گردانهای لشگر پنج نصر خراسان با دشمن بعثی مبارزه میکند و در عملیات کربلای پنج به شهادت میرسد.
شهید سید حسن حسینی، در سن نوجومانی با شرکت در مسابقات قرآنی و حدیث در سطح استان و در مسابقات دانش آموزی کنتوری میدرخشد او پس از شهادت برادرانش سید محمد و سیدت حسین درحالی که از نظر سنی برای اعزام به جبهه مشکل دارد با دست کاری در شناسنامه در عملیات والفجر 8 شرکت میکند و به شهادت میرسد. علاوه بر دو برادر، پسرعموی سید علی نیز در جبهه به شهادت میرسد و پدرش نیز پس از بارها حضور در جنگ مصدوم شیمیایی میشود و هم اکنون در بیمارستان سبزوار بستری است.
این گزارش میافزاید: با عنایت به توافق شبکه قرآن و معارف سیما فیلم پانزده دقیقهای دیگر حاوی پیام تمامی خانواده معزز شهدای مزینان در حال ساخت است که به زودی از این شبکه پخش میشود
توسل جستن به شهدا انسان را سرشار از عشق و ایمان به خدا می کند وزیر اسبق نفت در دومین یادواره 56 شهید روستای مزینان سبزوار گفت : توسل جستن به شهدا انسان را سرشار از عشق و ایمان به حضرت احدیت می کند به گزارش روابط عمومی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان خراسان رضوی ، مهندس غلامحسن نوذری در این مراسم افزود : شهدا اسطوره های شهامت ، شجاعت ، صداقت ، کرامت ، سخاوت ، عنایت و بردباری هستند و توسل جستن به آنان همواره نور الهی را در دلها متبلور می سازد . گفتنی است : در پایان این مراسم که امام جمعه ، معاون فرهنگی ، رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران ، تنی چند از مسئولین و فرماندهان و نیروهای نظامی و انتظامی سبزوار و اهالی روستا و خانواده های شاهد و ایثارگر روستای مزینان نیز حضور داشتند مزار 56 شهید روستای مزینان عطر افشانی و گلباران شد. |
بنابراعلام دبیر روابط عمومی دومین یادواره شاهدان کویرمزینان؛بامساعدت وهمکاری شبکه قرآن ومعارف سیماکه به حق نقش بسیارعالی درمعرفی فرهنگ ایثارگری دارددرماه محرم وصفرزندگی نامه شهیدان دراستان های مختلف کشوربه روایت گری خانواده معززشهدا،دوستان وهمرزمان وبستگان شهداتوسط جمعی ازهنرمندان مستندسازمتعهدتحت عنوان برنامه"شهیدان درنهضت حسینی"ساخته می شود وهروزدرساعت۱۳ ازشبکه قرآن پخش می شود لذاباپیگیری مستمر ستادیادواره شاهدان کویر مزینان زندگی نامه شهیدان علی شهیدی که اولین شهیداین خطه است ودوبرادر دیگرایشان نیزبه همراه دوپسرعمویشان به شهادت رسیده اندوهمچنین شهید سیدحسن حسینی که شهیدنوجوان مزینانی وازخانواده معززسه شهیداست وشهیدان علی اکبرهاشمی وغلامرضا عسکری که ازخانواده ای زحمت کش ومتدین هستندپس از تصویربرداری درمزینان وتهران آماده نمایش شده است وازچهارده دی ماه درساعت فوق پخش می شوداین برنامه درساعت ۱۵دقیقه بامدادنیزازشبکه قرآن تکرار می شود.
این گزارش می افزاید؛یک قسمت پانزده دقیقه ای دیگر ازاکثریت شهدای مزینان که بیشترپیام پدران ومادران وخواهران وبرادران این عزیزان است توسط گروه مستندسازیادواره دردست ساخت است که ازهمین شبکه پخش خواهدشد.