شاهدان کویرمزینان :: شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۵۴۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شاهدان کویرمزینان» ثبت شده است

۰۵
آذر
۰۱

✍️هم اکنون من و مهدی مزینانی(آزاده)، علی رضا اکبر عباسعلی ذبیح اله(نباتی) و محمد ناطقی(حاج علی اکبر حسن عباس) و عباسعلی نیکوفر مزینانی و غلامرضا معلمی پشت پادگان نشسته ایم و من مشغول نوشتن خاطره می باشم.

ادامه می دهم... ظهر برای خواندن نماز من به مسجد رفتم و بعد از اقامه نماز با محمد مزینانی غذای قرمه سبزی را میل کردیم. هم اکنون که من دارم این را می نویسم در تپه های دور پادگان نشسته ایم.

64/10/17...هم اکنون ساعت 8 بامداد است و بقیه خاطره های دیروز را می خواهم تعریف کنم.

دیروز گفتم که در تپه های پشت پادگان نشسته ام بعد از آن من تنها از آنجا به مجتمع آموزشی رفتم و معلم عربی من و سه نفر دیگر از رزمنده ها را مقداری درس داد که تقریباً 1 ساعت طول کشید و بعد از آن به جای برادران آمدم و حدود 1 ساعت فوتبال بازی آنها را تماشا کردم تا ساعت وقت نماز.

نماز را که خواندیم بعد نوبت شام بود و آبگوشت را با عباسعلی مزینانی(نیکوفر) خوردم بعد از آن به آسایشگاه آمدم و جلسه ی قرآن برگزار شد و من هم یک چند آیه خواندم سپس وقتی که جلسه تمام شد یکی از مسئولان آسایشگاه به برادران آموزش گفت که آماده بخوابید که امشب امکان دارد رزم داشته باشند. ما هم که 8 نفر بودیم خواب شدیم به امید چند ساعت دیگر که رزم بود.

 ساعت های 11:30 بود که من صدای سلاح های سبک را از خارج آسایشگاه شنیدم. فوراً خودم را از بالای تخت به پایین انداختم و کفش هارا پوشیدم و برادران دیگر آموزش نیز مانند من . به بیرون رفتیم و بعد از مدتی کوتاه ما را از پادگان خارج نمودند و تقریباً 10 کیلومتر در داخل جاده راه پیمایی کردیم که 2 ساعت طول کشید. در این مدت با سلاحهای سبک تیراندازی می کردند و مواد آتش زا رها می کردند... باشد بقیه برای بعد چون هم اکنون کلاس نظامی داریم...
سلام علیکم
داشتم می گفتم که در حال رزم بودیم بالاخره کمی ما را سینه خیز بردند و 5 کیلومتری از پادگان دور شدیم و وقتی هم که برگشتیم 5 کیلومتر که کلاً 10 کیلومتر رزم داشتیم و به داخل پادگان آمدیم.

 هم اکنون ساعت3:10 است و وقت کلاس بی سیم چی است. اول بقیه خاطره را می گویم و بعد با اجازه مرخص می شوم...

 صبح  به علت اینکه دیشب رزم داشتیم صبحگاهی نداشتیم و من و بعضی از برادران دیگر تا ساعت 7 استراحت کردیم و صبحانه تخم مرغ را میل کردم و ساعت 9 تا 11:30 کلاس داشتیم بعد از کلاس به آسایشگاه آمدم و کمی استراحت کردم و ظهر که شد برای اقامه نماز به نمازخانه رفتم و بعد نهار برنج و ماست را میل کردیم با اجازه تا ساعتی دیگر چونکه کلاس بی سیم داریم...

✍️64/10/17 ..سلام .
درس بی سیم تمام شده تقریباً 1 ساعت طول کشید و بعد از آن من به جلوی آسایشگاه آمدم و والیبال بچه ها را نگاه می کردم و بعد از آن که نزدیک اذان و نماز و سپس نهار بود من در جلوی آسایشگاه دیده بانی نشستم. راستی نگفتم که قبل از ساعت آموزشی بی سیم برادر اصغر حاج ابوالقاسم مزینانی از جزیره آمده بود و من و دیگر بچه های مزینانی به جای او رفتیم.
خب، می گفتم که نماز را خواندیم البته با جماعت بعد از آن امام جماعت کاشمر سخنرانی کرد و سپس دعای توسل را خواندیم و بعد از آن که ساعت 8 بود شام را بعد از برادران آسایشگاه های دیگر خوردیم به علت اینکه آسایشگاه ما نوبت شهرداریش*بود ما غذا را به برادران دیگر آسایشگاه ها پخش کردیم و سپس خودمان غذای عجیب و غریب قبلی را که سیب زمینی و گوجه فرنگی و غیره قاطی بود خوردیم و بعد از تمام شدن غذایمان تمام سفره ها و کاسه ها و لیوان ها و غیره را جمع کردیم و در آخر من و 3 نفر دیگر از بچه ها مسجد را جارو زدیم و هم اکنون که دارم این را می نویسم ده دقیقه ای هست که از مسجد آمده ام ... خدانگهدار تا وقتی دیگر و با خاطره ای تازه ان شاءالله...

روز چهارشنبه 64/10/18
اکنون در داخل آسایشگاه می باشم و ساعت 8 می باشد بقیه خاطره های قبل را ادامه می دهم.جایی بودم که در داخل آسایشگاه مشغول استراحت بودیم یعنی دیشب....

ساعت های 2 نصف شب بود که واحد دیده بانی رزم خود را شروع کرد و در همان  موقع برادر قهرمان یعنی مسئول این قسمت با کلاش چند تا گلوله در داخل آسایشگاه شلیک کرد. بالاخره بعد از آن واحد ما که تقریباً 32 نفر بودند را به صف کردند و به من یک بی سیم داد و بطور کلی دو تیم تشکیل دادند و 3 تا بی سیم داشتیم که بعد از چند صد متر راه پیمایی فهمیدم که بی سیم خراب است. بالاخره بعد از راه پیمایی کوتاه مدت برادر قهرمان به ما چندین گرا داد و گفت شیء های مورد نظر را پیدا کنید. گروه ما که بعد از جستجوی فراوان فقط توانست یکی از شیء های مورد نظر را پیدا کند ولی گروه دیگر همه اش را پیدا کرد. این جستجو 4 ساعت به طول انجامید و ما در ساعت 6 خسته و کوفته به پادگان برگشتیم و بعد از خواندن نماز تا ساعت 9 به استراحت پرداختیم(خواب) بعد از آن کلاس درس دوربین بوسیله برادر نورعلی برای برادران آموزشی  5/1 ساعت برگزار شد. ظهر یعنی ساعت 15/12 نماز را خواندم و بعد از آن برای نهار به نمازخانه رفتم و برنج و کمی گوشت را که تک نفری بود صرف کردم. راستی نگفتم که صبح پنیر و خرما را در آسایشگاه خوردیم...
تقریباً ساعتهای 3 بود و وقت کلاس نظامی، ولی برادر قهرمانی به گروهی که دیشب در رزم نتوانستند بوسیله ی گراهای داده شده اشیاء را پیدا کنند گفت که آماده بشوند دوباره برویم و آنها را پیدا کنیم. ماهم که یک تیم 14 نفره را تشکیل می  دادیم رفتیم به همان جای دیشب که 6 کیلومتر از پادگان دور بود و بعد از 3 ساعت اشیاء مورد نظر را بوسیله ی همان گراهای دیشب پیدا کردیم و بعد از آن به پادگان آمدیم و ساعت تقریباً 7 بود که نماز را در آسایشگاه خواندم همراه با چند تن دیگر و برای صرف شام که آش بود به نمازخانه رفتم و خوردم. الآن نیم ساعت از موقع شام می گذرد و تعدادی از برادران آسایشگاه در همین جا جلسه قرآن تشکیل داده .خب با اجازه من هم بروم چند آیه بخوانم . این هم از خاطره ی امروز و امشب تا فردا خدا نگهدار...

*اصطلاح شهرداری در جبهه به افرادی گفته می شد که آن روز مسئولیت نظافت آسایشگاه اعم از پخش غذا و جمع کردن سفره و شستن ظرف ها و جارو زدن را برعهده داشتند.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

#️⃣شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۰۲
آذر
۰۱

علی شریعتی اهل مزینان سبزوار بود، اما از همان کلاس اول ابتدایی که قرار بود سواد خواندن و نوشتن بیاموزد، تا اردیبهشت سال ۱۳۵۶ که داشت برای همیشه از ایران می‌رفت، خانه امن او مشهد بود.

آزاده چشمه سنگی | شهرآرانیوز؛ همین حالا هم که ۴۵ سال از رفتن علی شریعتی می‌گذرد، یادش در این شهر به بلندای ساختمان‌هایی که مزین به نام او هستند، زنده و جاری است. علی شریعتی تا مقطع کارشناسی ارشد، مشهد را برای آموختن انتخاب کرده بود. دبیرستان فردوسی و دانشگاه مشهد هر دو میزبان مردی بودند که سالیان سال بعد، ثمره دانش اندوزی هایش به تفکرات انقلابی و پیروزی انقلاب اسلامی کمک کرد.

او که فعالیت‌های تألیفی و پژوهشی اش را در همان مقطع کارشناسی در رشته ادبیات و علوم انسانی آغاز کرد، به واسطه رتبه ممتاز تحصیلی، بورسیه دانشگاه سوربن فرانسه برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری شد و همراه با همسرش، پوران شریعت رضوی، به اروپا رفت. اما دوری از وطن او را از فعالیت‌های سیاسی دل سرد نکرد و با حضور در سازمان‌های آزادی‌بخشی در خارج، هم نشین چهره‌هایی مانند دکتر چمران شد و کمی بعد سردبیری روزنامه فارسی زبان «ایران آزاد» را به عهده گرفت. در همان فرانسه هم بابت عضویت در سازمان آزادی بخش الجزایر، طعم زندان در غربت را چشید.

اما سال ۱۳۴۳ که به ایران برگشت، با دستگیری و انتقال به قزل قلعه تهران، تجربه زندان در وطن را نیز لمس کرد. این استقبال در فرودگاه، بابت فعالیت‌های سیاسی او علیه رژیم پهلوی بود که برای شش ماه او را زندانی ساواک کرد و پس از آزادی، دکترای دانش آموخته از دانشگاه سوربن فرانسه، از فرط محدودیت‌ها و ممنوعیت‌هایی که رژیم برای او در نظر گرفته بود، مجبور شد برای کلاس چهارمی‌های روستایی در حوالی مشهد، درس انشا تدریس کند. اما پس از چهار سال، مسئولیت فرهنگی حسینیه ارشاد به او واگذار شد و توانست از این تریبون برای انتشار افکار و سخنرانی‌های انقلابی اش استفاده کند و با نام مستعار شمع (شریعتی، مزینان، علی)، کمی خودش را از گزند فشار‌های ساواک دور نگه دارد.

اما با تعطیلی حسینیه ارشاد در سال ۱۳۵۲ به دست حکومت پهلوی، علی شریعتی خودش را به زندان رژیم معرفی کرد، زیرا پدر و برادر همسرش در گروگان نیرو‌های امنیتی بودند. هجده ماه بعد، سرانجام از سلول انفرادی اش آزاد شد، درحالی که چشمانش به نور آفتاب حساس شده بود و دیگر از لحاظ روحی، آن علی شریعتی سابق نبود. رژیم همه راه‌های مبارزاتی اش را مسدود کرده بود، حق تدریس نداشت و مبارزه مخفی عملا ناممکن بود. به ظاهر آزاد بود، اما آنچه مسلم بود، تغییر در نوع زندان بود.

پس از دو سال، خسته و سرخورده از وضعیت موجود تصمیم گرفت مهاجرت کند و با گذرنامه‌ای که دیگر شریعتی نبود، با نام علی مزینانی از کشور خارج شد و به لندن رفت. غم دوران بود یا رنج هجرت تحمیلی و سکوت اجباری که دست آخر لندن را بیشتر از سه هفته طاقت نیاورد و در چهل وچهارسالگی با مرگی پر از، اما و اگر از دنیا رفت و پیکرش نه در مزینان که دنیا آمده بود، نه در مشهد که رشد کرده بود و نه در حسینیه ارشاد که وصیت کرده بود، بلکه در دمشق حوالی حرم حضرت زینب (س) آرام گرفت.

اما اندیشه هایش در قالب ۳۶ جلد کتاب همچنان در میان نسل‌ها ورق می‌خورد؛ اندیشه‌هایی که در آن تلاش می‌کرد اسلام را به عنوان یک ایدئولوژی مطرح کند تا با رنسانسی روحی بتواند اجتماع را از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب تغییر دهد. کسی که تلاش کرد فرهنگ ایرانی متأثر از اسلام را با دستیابی به تفسیری تازه از قرآن به سوی اصلاح جامعه و بیدادگری از ظلم حاکم، سعادتمند کند، به شهادت افراد بسیاری نقشی مهم در انقلاب اسلامی داشت و بزرگ‌ترین دغدغه اش ابهام زدایی از معرفت دینی و احیای باور‌های اسلامی بود.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 

#️⃣شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۰۱
آذر
۰۱

🔆پژوهشی درباره ی هنر و هنرمندان کهن دیار مزینان

🖌نویسنده و محقق؛ علی مزینانی عسکری

 

✍️آنان که با آثار مکتوب دفاع مقدس آشنایی دارند و اهل مطالعه این قبیل آثار هستند به طور قطع تاکنون نام «طیبه مزینانی» را شنیده اند یا روی جلد برخی از این کتاب ها دیده اند و احتمالا نوشته ها و روایت های مملو از احساس او را خوانده اند. برخی خاطرات شهدا با روایت این نویسنده جوان گویی خواندنی تر و شنیدنی تر است. از نوشته هایش این طور بر می آید که او فقط «نمی نویسد» بلکه با سوژه هایش روزگار می گذراند و در ذهن و ضمیرش آن قدر با آن هاگپ و گفت می کند تا آنچه می نویسد از «دل»اش برآید. جالب است که بدانید او که روایتگر داستان های حقیقی دلاور مردان و زنان ایثارگر این عصر می باشد با شنیدن خبر فوت یکی از همسران قهرمان داستانش به شدت ناراحت و غمگین شد و دیگر توان نوشتن را تا مدتی نداشت.

از خانم طیبه مزینانی که از سال 1385 به طور جدی به عرصه نویسندگی دفاع مقدس وارد شده، تاکنون ده ها جلد کتاب در حوزه های دفاع مقدس با رویکرد خاطرات و معرفی شخصیت جهادی و اخلاقی شهدا منتشر شده که تعدادی نیز در نوبت چاپ قرار دارد. «بوی نم خاک»، «حکایت باران»، «کنعان »،«پسرم یوسف( پسر آقای سناتور)»،«حاجت روا» ، «گلویت را می بوسم» ،«بی قرار(وزیر خارجی)» ، «بی طرف» ،«حوراء»، «مرشد بنواز»،«روایت زندگی سرلشکر شهید فلاحی»،«تشت آتش»،«سوار بر اسب سرخ»، «شانزده تکه استخوان» و... از آثار ماندگار این نویسنده سرشناس مزینانی است. این بانوی هنرمند دختر عباس مزینانی علیشاه است و به زودی در شاهدان کویر با قلم وی با خاطرات شهدا و خانواده معزز شهدا و جانبازان و رزمندگان مزینان آشنا می شویم.

یکی دیگر از بانوان هنرمند مزینان که آوازه ی هنری او در ینگه دنیا مورد توجه علاقه مندان قرار گرفته سرکار خانم ساناز مزینانی است.
این بانوی هنرمند سال ۱۳۵۷ در تهران متولد شد و در یازده سالگی به همراه والدین از ایران خارج شد اما هیچ گاه وطن خویش را فراموش نکرده و و بارها برای دیدن وطن خویش به تیران آمده و عکس های بسیار زیبایی را به ارمغان برده است
خانم ساناز مزینانی مدارک هنری خود را ازدانشکده‌ی هنر و طراحی اونتاریو، تورنتو، کانادا.... دریافت و مدرک فوق‌لیسانس هنرهای زیبا در رشته‌ی هنر اجرایی را از  دانشگاه استنفورد ایالات متحده اخذ کرد برخی از مقام ها و جوایز هنریو  نمایشگاه آثار این هنرمند مزینان به شرح زیر است؛ 

1384 برنده‌ی جایزه از شورای هنر اونتاریو
1385 کسب جایزه از شورای هنر تورنتو
1385 آرت فر فوتومیامی، گالری استوین بالجر، ساختمان سوهو، میامی، فلوریدا
1389 دریافت کمک هزینه ی سوزان باروخ لوئیس، دانشگاه استنفورد
1390 اقامت هنری فلاکس فَکتوری، کوئین، نیویورک
1390 دریافت مدرک فوق‌لیسانس هنرهای زیبا در رشته‌ی هنر اجرایی، دانشگاه استنفورد، ایالات متحده
1391 نمایشگاه انفرادی، «قاب‌های مرئی»، گالری استیون بالجر، تورنتو، کانادا
1393 نمایشگاه انفرادی، «قاب‌های مرئی»، گالری تیمور گراهان، نیویورک
1393 آرت فر، گالری استیون بالجر، کاخ بزرگ، پاریس
1393 آرت فر، آرت14 لندن، گالری تیمور گراهان، لندن
1394 نمایشگاه انفرادی، «آستانه»، موزه‌ی هنر آسیایی، نمایشگاه‌گردانی شده بتوسط مارک مایِر، سان‌فرانسیسکو، کالیفرنیا
1394 برنده جایزه‎ی اِمریکنز فور ذِ آرتس، بخاطر انجام بهترین پروژه‌ی عمومی
1395 نمایشگاه انفرادی، «(نا)مریی»، آب-انبار، تهران
1397 نمایشگاه هنری (آرت فر)، ابوظبی آرت، گالری کوادرو، امارات متحده عربی                                                                                                                                                               کتاب «تصاویر گشایشگر» به تازگی و همزمان با نمایشگاه انفرادی این هنرمند عکاس در کانادا منتشر و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.  

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 

#️⃣شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

                                                                                   

  • علی مزینانی
۳۰
آبان
۰۱

تهران (پانا) - مدیرکل حفاظت محیط زیست استان تهران بر استفاده از فرصت همکاری‌ها و تبادلات بین‌المللی در حوزه محیط زیست و همچنین ظرفیت بومی و دانش بنیان برای توسعه و ارتقا محیط زیست کشور تاکید کرد.

به گزارش روابط عمومی حفاظت محیط زیست استان تهران، علیرضا مزینانی در حاشیه بازدید از بیستمین نمایشگاه بین‌المللی محیط زیست با اشاره به اینکه نمایشگاه امسال با محوریت شعار سال و شعار راهبردی سازمان حفاظت محیط زیست کار خود را آغاز کرده است، اظهار کرد: این نمایشگاه زمینه‌ای برای ارائه آخرین دستاوردهای محیط زیستی در حوزه‌های مختلف است.

وی با تاکید بر اینکه نقش آفرینی بخش خصوصی و مردم در عرصه حفاظت محیط زیست راهگشای بسیاری از مشکلات و مسایل این حوزه است، افزود: علاوه بر تلاش دولت و مشارکت مردم برای حل مشکلات و ابر بحران‌های محیط زیستی، نیاز به فناوری‌های نوین، سرمایه‌گذاری و تبادلات جهانی داریم.

مزینانی در ادامه به سیاست‌های کلی ابلاغی محیط زیست از سوی مقام معظم رهبری، اشاره کرد و افزود: این سیاست‌ها باعث همگرایی در حوزه محیط زیست می‌شود و به عنوان اسناد بالادستی و نقشه راه، زمینه مهمی برای دستیابی به توسعه پایدار را فراهم آورده است.

مدیرکل حفاظت محیط زیست استان تهران همچنین بسترسازی برای همکاری‌های بیشتر بین‌المللی در حوزه محیط زیست را یک اولویت دانست و گفت: در نتیجه این ارتباطات بین‌المللی، سرمایه‌گذاری، انتقال فناوری و تبادلات بین‌المللی فراهم می‌شود.

وی خاطرنشان کرد: تخریب و آلودگی در حوزه محیط زیست، سال‌های سال اثرگذاری منفی خود را دارد و بسیاری از منابع باید برای بازگشت محیط زیست به اول، هزینه شود.

مزینانی گفت: برای جلوگیری از تخریب محیط زیست و از بین رفتن منابع باید همچنین به موضوع توانمندسازی و فرهنگسازی عمومی در این حوزه نیز بیش از پیش توجه کرد.

*بیستمین نمایشگاه بین‌المللی محیط زیست از ۲۹ آبان لغایت ۲ آذر در محل دائمی نمایشگاه‌های بین‌المللی درحال برگزاری است.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

#️⃣شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۳۰
آبان
۰۱

 

🔹عضو تیم ملی جوجیتسو بانوان گفت: اصلی‌ترین حریف ما در مسابقات جهانی امارات، تیم ملی برزیل است که باید بتوانیم بر آن پیروز شویم.

🔹سمیه مزینانی، عضو تیم ملی جوجیتسو بانوان اعزامی به مسابقات جهانی امارات در گفتگو با خبرنگار گروه ورزشی خبرگزاری صدا و سیما، گفت: نخستین بار است که به عنوان تیم ملی به مسابقات جهانی اعزام می‌شویم. پس از کسب قهرمانی در مسابقات کشوری بانوان توانستم به تیم ملی راه پیدا کنم. بانوانی که در جوجیتسو فعالیت می‌کنند قبلا در جودو فعال بوده اند. حالا با برگزاری اردوی تیم ملی جوجیتسو آماده هستیم برای کشورمان افتخار آفرینی کنیم.

🔹وی در خصوص حریفان خود در این مسابقات، افزود: از حریفان خود شناخت زیادی نداریم. فقط در حد سن و وزنی که شرکت کرده اند اطلاعات داریم. اصلی‌ترین حریف ما در این رقابت‌ها تیم ملی برزیل است که باید بتوانیم بر آن پیروز شویم و در ادامه کار سختی برای روی سکو رفتن نداریم.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

#️⃣شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۳۰
آبان
۰۱

علیرضا مزینانی،مدیرکل محیط زیست استان تهران به تشریح جلسه کمیته اضطرار آلودگی هوای تهران پرداخت و گفت: کلیه مهدکودک‌ها و مراکز پیش دبستانی در روز دوشنبه مورخ ۸/۳۰/ ۱۴۰۱تعطیل شد.

وی افزود:  در روز دوشنبه مورخ ۸/۳۰/ ۱۴۰۱ فعالیت‌های آموزشی مدارس ابتدایی به صورت غیر حضوری و مجازی برگزار می‌گردد.

به گفته وی مدیران با مرخصی اولیای کودکان، با توجه به تعطیلی مهدکودک ها و مراکز  پیش دبستانی، موافقت نمایند.

مزینانی اظهار داشت:  با توجه به تداوم پایداری ، در مورد فعالیت مهدکودک ها، مراکز پیش دبستانی و کلیه مدارس در روزهای سه شنبه و چهارشنبه هفته جاری، متعاقباً تصمیم گیری خواهد شد.

مدیرکل محیط زیست استان تهران فروش مجوزهای روزانه طرح ترافیک توسط شهرداری تهران  از روز دوشنبه تا چهارشنبه هفته جاری، ممنوع گردید.

وی افزود: از هرگونه فعالیت ورزشی در محیط های باز، خودداری گردد.

مدیرکل محیط زیست استان تهران پلیس راهور تهران بزرگ و پلیس راه فاتب، از تردد شبانه کامیون ها  به استثنای کامیون های حامل سوخت، مواد غذایی و مواد فاسد شدنی جلوگیری کنند.

وی ادامه داد: فعالیت واحدهای تولید بتن آماده، شن و ماسه و آسفالت از روز دوشنبه تا چهارشنبه هفته جاری به صورت موقت ، ممنوع می باشد.

مزینانی گفت: پایگاه‌های سیار فوریت های پزشکی اعم از اورژانس و هلال احمر در مناطق پرتردد شهر، جانمایی گردند.

مدیرکل محیط زیست استان تهران شهرداری تهران، نسبت به جلوگیری از روشن ماندن اتوبوس ها و مینی بوس ها در پایانه های مسافربری، اقدام نماید.

وی افزود: سازمان صدا و سیما، رسانه ها و روابط عمومی کلیه دستگاه های اجرایی، نسبت به اطلاع رسانی لازم، توصیه ها و جلب همکاری و مشارکت عمومی در خصوص پرهیز از اقدامات منجر به آلودگی هوا ، رعایت نکات بهداشتی ویژه شرایط اضطرار آلودگی هوا و کاهش استفاده از وسایل نقلیه شخصی و پرهیز از سفرهای غیر ضروری و نظایر آن ، اقدام نماید.

مزینانی گفت: استفاده از ماسک های مورد تأیید وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی توسط آحاد مردم و به ویژه  گروه های حساس ( کودکان، افراد سالمند، بیماران قلب و تنفسی، زنان باردار و …)، شاغلین پلیس راهور و شهرداری ها و … که بیشترین مواجهه با آلودگی هوا و حضور در فضای باز دارند، ضرورت دارد.

وی گفت:  پلیس راهور تهران بزرگ، نسبت به جلوگیری از تردد کلیه موتور سیکلت‌ها ، خودروهای دودزا و فاقد معاینه فنی و همچنین وسایل نقلیه دودزا دارای معاینه فنی، اقدامات لازم را به عمل آورد.

مزینانی تاکید‌کرد:  شهرداران استان ، نسبت به جلوگیری از  فعالیت های عمرانی که موجب تشدید آلودگی هوا می شود ، اقدام نمایند.

مدیرکل محیط زیست استان تهران افزود: ممنوعیت مصرف نفت کوره و مازوت در کلیه واحدهای نیروگاهی، صنعتی ، تولیدی ، معدنی و خدماتی استان، کماکان ادامه یابد

وی افزود: شرکت گاز استان،  نسبت به تداوم تامین سوخت گاز مورد نیاز نیروگاه ها و سایر واحدهای متصل به شبکه گاز رسانی که فعالیت آنها در این شرایط ضروری است، اقدام نماید.

به گفته مدیرکل محیط زیست استان تهران شهرداران استان، مردم باید جهت جلوگیری از پسماند سوزی و سوزاندن شاخ و برگ درختان، نظارت ویژه اعمال کنند.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

#️⃣شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۳۰
آبان
۰۱

ورزشکاران و شرکت‌کنندگان در برنامه‌های فرهنگی و آموزشی آستان مقدس امامزادگان عینعلی و زینعلی(ع) از امکانات بیشتری بهره‌مند می‌شوند.

به گزارش همشهری آنلاین، مدیران شهری و مسئولان اوقاف، به تازگی از بخش‌های مختلف آستان امامزادگان عینعلی و زینعلی (ع) بازدید کرده و در جریان آن یکی از شبستان‌های این امامزادگان به وسعت ۳۰۰‌مترمربع افتتاح شد.

با افتتاح این محل، امکان اقامه نماز و برپایی مراسم برای زائران و نمازگزاران در داخل شبستان فراهم شده است و در روزهای شلوغ و بارندگی از این فضا استفاده خواهد شد.

مدیر آستان مقدس امامزادگان عینعلی و زینعلی(ع) درباره ساخت و تکمیل ۳شبستان دیگر به عنوان فعالیت‌های آینده این مجموعه، افزود: «در طرح توسعه امامزاده هزار و۶۰۰ مترمربع فضا برای ساخت شبستان‌ها در نظر گرفته شده که اکنون یکی از آنها آماده است و سایر شبستان‌ها هم تا تابستان سال آینده تکمیل می‌شود.»

 

«مهدی مزینانی» ادامه داد: «با توجه به استقبال گروه سنی کودکان تا بزرگسالان از باشگاه‌های ورزشی امامزاده، تا یک ماه آینده باشگاه به طبقه منفی۳، شبستان منتقل می‌شود که وسعتش هزار و ۱۰۰‌مترمربع است.»

 

وی با بیان اینکه بیش از ۸۵۰ نفر عضو باشگاه امامزاده هستند گفت: «با تغییر مکان باشگاه، شرکت‌کنندگان می‌توانند از امکانات بیشتری بهره‌مند شوند.»

 

یکی دیگر از بخش‌هایی که به‌زودی در آستان امامزادگان عینعلی و زینعلی(ع)  جابه‌جا خواهد شد، واحد آموزش است. این واحد اکنون در طبقه منفی ۲ شبستان قرار دارد و از ۲ اتاق تشکیل می‌شود اما به گفته مزینانی تا یک ماه آینده بخش آموزش به ضلع شمال آستان و داخل ساختمان ۷۰۰‌مترمربعی موقوفه شهید خداپرست انتقال می‌یابد.

مدیر آستان امامزادگان عینعلی و زینعلی(ع) در این‌باره تأکید کرد: «با انتقال مکان، زمینه گسترش برنامه‌های آموزشی بیشتر می‌شود. چون با امکانات فعلی نمی‌توانستیم در تمام رشته‌ها کلاس برگزار کنیم.»

مزینانی مهم‌ترین دغدغه زائران را پیدا کردن جای پارک خودرو دانست و افزود: «با توجه به حضور شهردار منطقه۲ تهران در بازدید اخیر، مشکل جای پارک مطرح شد و ما هم چند مکان را برای ساخت پارکینگ طبقاتی پیشنهاد داده‌ایم تا توسط کارشناسان شهرداری بررسی و امکان‌سنجی شود.»

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

#️⃣شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۲۱
آبان
۰۱

✍️صبح روز پنجشنبه 12 دی ماه 1364 وارد پادگان ثامن الائمه(ع) اهواز شدیم. من که ناوارد بودم گیج و مبهوت شدم. در نمازخانه پادگان خسته بودیم و نشستیم و من در این مدت با برادران مزینانی بودم. سپس صبحانه را میل کردیم و بعد از آن ما را برای استراحت موقت  به یک آسایشگاه بردند و آن روز به همین صورت گذشت.

روز 13 دی ماه نیز تعدادی از افراد تازه وارد را سازماندهی کردند ولی نوبت به ما نرسید ولی چیزی که آن روز جلب توجه کرد این بود که همه ی ما در داخل آسایشگاه مشغول استراحت بودیم که یک دفعه متوجه صدای پدافندهای دور پادگان شدیم. همه بیرون آمدیم و فهمیدیم که هواپیماهای عراقی آمده اند تا پادگان را بمباران کنند ولی چون خیلی در ارتفاع بالا بودند آنها را ندیدیم و عصر همان روز یکی از برادران به پادگان آمد و به من گفت که آن هواپیماها سه تا بودند و توانسته اند پادگان بالایی را بمباران کنند و چندین زخمی و کشته برجای گذاشته است این را هم فراموش کردم که بگویم در همان لحظه که پدافندها مشغول کار بودند ما دودی ا زیاد را از منطقه بالای پادگان دیدیم که فکر کنم از پادگان ارتش بوده که هواپیماها راکت انداخته اند و نیز آن برادر می گفت...
👈خوب با اجازه چون الآن فرمانده ما آمد و ما را برای صبحگاه صدا زد تا بعد خداحافظ

👈سلام علیکم. هم اکنون ساعت7:5 صبح است مراسم صبحگاهی تمام شد و خاطرات را ادامه می دهم .

آنجا بودم که آن برادر می گفت که یک مردی را دیدم که پایش قطع شده بود و یک زن نیز دستش بر اثر ترکش قطع شده بود. این از خاطره بسیار بد آن روز...

راستی یک خاطره خوب دیگر نیز از آن روز این بود که شب همانروز من به آسایشگاه محمد مزینانی علی عباس و علی رضا حاج اکبر(کربلایی عباس)مزینانی و علیرضا اکبر عباسعلی ذبیح الله مزینانی(نباتی) که هر سه در یک واحد می باشند (واحد60) رفتم و تقریباً یک ساعت در آنجا بودم و در این مدت از خاطره ها صحبت می کردیم و من برای آنها چند داستان گفتم و سپس به استراحتگاه خودم آمدم و خوابیدم.

💠انتقال به دیده بانی

✍️ 14 دی ماه 1364
 در این روز مراسم صبحگاهی برگزار شد و غذای صبحانه کره و مربا بود که میل شد سپس تقریباً ساعت 9 در جلو آسایشگاه به خط شدیم تا برای آخرین بار واحدها مشخص شود من اول در واحد 81 افتادم ولی خودم را به واحد دیده بانی انتقال دادم.

 تقریباً ظهر بود که در داخل آسایشگاه نشسته بودم یکدفعه باز صدای پدافند را شنیدم به بیرون زدیم و من قسم می خورم که یکی از هواپیماهای عراقی را دیدم که ویراژ می داد ولی هرچه پدافندها کار می کرد نتوانستند حتی یکی از آنها را بزنند بعد من از محمد مزینانی سئوال کردم چندتا بودند او گفت که 8 تا بوده اند و یکی شان همان که من آن را دیدم و دود سر می داد که پدافند را متوجه خود کند ولی بقیه هم نتوانستند جایی را بمباران کنند.

بالاخره ظهر بعد از نماز جماعت نهار که استانبولی بود خوردیم( من که اکثر اوقاتم را با علی رضا مزینانی و علی مزینانی و محمد مزینانی و محمد ناطقی می گذراندم نهار را با همانها صرف کردم) و بقیه دیروز با بیکاری گذشت و شب من و علی رضا و محمد برای صرف شام به مسجد رفتیم و یک غذای عجیب و غریب خوردیم و سپس به استراحتگاه آمدم و دیشب هم نگهبان بودم و صبح 4 تا 5 نگهبانی دادم و این هم خاطره های 8 روزی که به اینجا آمده ام.

خب هم اکنون برای صرف صبحانه می خواهم به نمازخانه بروم خداحافظ  تا خاطره ای دیگر...

✍️64/10/15 صبحانه را خورده ام و به آسایشگاه رفتم و آنجا فرمانده گفت که برادران دیده بانی حاضر باشند تا به آسایشگاه دیده بانی بروند.ماهم به آسایشگاه آمدیم و من در بالای یکی از تخت ها جا گرفتم.

 هم اکنون دارم خاطره می نویسم و در جلو آسایشگاه نشسته ام و ساعت 11 می باشد از ساعت9/5 تا 1/5درس قطب نما داشتیم و آقای نوری درس داد و من و برادر کریم زاده با قطب نما تمرین کردیم تا یاد بگیریم. همان طور که گفتم الآن از درس آمده ام.

راستی نگفتم قبل از اینکه این خاطره را بنویسم برادر اصغر همت آبادی* از جزیره آمده بود برای ملاقات و من نیز با او ملاقات کردم... خداحافظ تا ساعتی دیگر

*یکی از ویژگی های این رزمنده پیشکسوت مزینانی سرکشی از رزمندگانی بود که در جبهه حضور داشتند و تا می شنید یک مزینانی چه در کسوت سرباز یا پاسدار و یا بسیجی و ارتشی به منطقه آمده تمامی خطرات را به جان می خرید و به دیدار او می رفت که شهید صادقی منش نیز به خوبی به این موضوع اشاره کرده است.

ادامه دارد...
 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

#️⃣شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۲۰
آبان
۰۱

🔹دومین کارگاه آموزشی پویش لبخند در سال تحصیلی جدی و در مهدکودک و پیش دبستانی و مدارس ابتدایی و متوسطه مزینان برگزار شد.

🔹پویش لبخند طرحی نو و کم نظیری است که با هدف سلامت و بهداشت دهان و دندان به ویژه برای دانش آموزان و افراد بی بضاعت در مزینان و روستاهای همجوار فعالیت می کند.

🔹در این طرح که از نیمه دوم سال 1400 به طور خودجوش و با حمایت مالی خیرین نیکوکار فعالیت خود را آغاز کرد علاوه بر برگزاری چندین کارگاه آموزشی به همت و استادی دکتر سیدحسین ضیائی  دندانپزشک متخصص و مجرب مزینانی، تمامی دانش آموزان و افراد شرکت کننده در این کارگاه های آموزشی مورد معاینه قرار گرفته  و با تشخیص این پزشک متعهد برخی از آنها به صورت رایگان درمان شده اند.

🔹اهدای خمیردندان و مسواک با برند معتبر و با حمایت از تولیدات داخلی و تشویق بهداشت دهان و دندان یکی دیگر از خدمات این پویش به دانش آموزان و مادران گروه هدف می باشد.

🔹علاوه بر این خدمات ارزنده تا کنون تعدادی از افراد با بضاعت کم مالی و تأیید گروه ارزیاب به صورت رایگان از دریافت دندان مصنوعی و یا ترمیم دندان پوسیده برخوردار شده اند.

 

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 

#️⃣شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۱۹
آبان
۰۱

🔆پژوهشی درباره ی هنر و هنرمندان کهن دیار مزینان

🖌نویسنده و محقق؛ علی مزینانی عسکری

در بخش های قبلی که به عنوان مقدمه و تاریخچه تقدیم شد به هنر چند بانوی مزینانی اشاره کردیم که در حوزه های مختلف هنری مشغول به فعالیت هستند اکنون شایسته است که به معرفی  چند نام پرآوازه از این هنرمندان بپردازیم تا ثابت کنیم ادعای هنر نزد مزینانیان است و بس!

یکی از چهره های هنری که نقاش زبردستی است و در مسئولیت ها و مدیریت های اداری و هنری نیز فعال و پیشرو است و هراز چندگاهی مصاحبه های تند و آتشین او صفحات خبرگزاری ها و مطبوعات کشور را تحت الشعاع قرار می دهد سرکار خانم آسیه مزینانی فرزند سردار علی رضا مزینانی است که خود او نیز از چهره های ماندگار تبلیغات است و می توان گفت روابط عمومی و تبلیغات دفاع مقدس مدیون زحمات و فکر و اندیشه این رزمنده پیشکسوت و فعال فرهنگی است و بالطبع فرزندان او از جمله آسیه خانم در راه پدر گام نهاده و با گذراندن دوره های مختلف هنری و تحصیلات دانشگاهی در زمینه هنر نقاشی و سینما و تلویزیون فعالیت می کند و  تاکنون این بانوی هنرمند مزینانی چندین نمایشگاه از آثار خود را در فرهنگسراهای مختلف تهران به معرض دید عموم گذاشته است.وی در حال حاضر مدیر گالری آ و معاون فرهنگی خانه ی هنرمندان ایران است.

از دیگر هنرمندان حوزه ی نقاشی و گرافیک که بانوان هنرمند مزینانی در آن حضور فعال دارند باید به اسامی سرکار خانم نسرین مزینانی فرزند زنده یاد کربلایی عباس ذبیح اله که بارها در شبکه های تلویزیونی نیز به آموزش هنر نقاشی و طراحی بر روی شیشه و آینه پرداخته و اکنون یکی از استادان این هنر در کشور است اشاره کرد.

از دیگر بانوان هنرمند مزینانی که آثار آن ها مخاطبان زیادی را جذب کرده است می توان به خانم ها سمیه مزینانی و ساناز مزینانی ساکن سانفرانسیسکو اشاره کرد.

خانم سمیه مزینانی متولد ۱۳۵۹ دارای لیسانس زبان انگلیسی و دانش آموخته رشته زبان چینی در دانشگاه پکن چین است که در زمینه ی نقاشی با تکنیک های اکریلیک(شب نما) و فلورسنت فعالیت می کند و بدون گذراندن هیچ کلاس آموزشی توانسته با خلق آثاری متفاوت و منحصر به فرد در این رشته پیشرفت و ترقی کند از جمله آثار این بانوی هنرمند می توان به آثار چشم خدا، پرواز زمان، سفینه آشنایی، آرزو، تاریکی مرموز و ... اشاره کرد.

او درباره آثا و هنر خود می گوید:«نقاشی های من بیشتر تخیلی هستند، به نظر من هنر بیشتر فطری و ذاتی است تا اکتسابی،از آنجا که بیشتر عاشق خلاقیت هستم تصمیم گرفتم به استعدادم بال و پر پرواز بدهم و شروع کردم به نقاشی کشیدن»

یکی دیگر از بانوان هنرمند کهن دیار مزینان که در هنر چهره‌پردازی و بازیگری سینما و تلویزیون فعالیت دارد سرکار خانم زهره مزینانی، فرزند زنده یاد غلامرضا صادق منش است و در آثاری همچون سریال تلویزیونی «من یک مستاجرم» ، «به خاطر مونا» حضور داشته است. وی همسر ارسیا صنعتی بازیگر و مجری توانای صدا و سیماو تأتر و سینماست که با هم در چند فیلم و سریال تلویزیونی به ایفای نقش پرداخته اند.

و اما یکی دیگر از بانوان پر آوازه که این روزها اشعار زیبایش توسط مداحان صاحب نام کشور در مجالس خوانده می شود بانوی آیینی سرا منصوره محمدی مزینان فرزند علی محمدی و نوه ی مرحوم کربلایی عبدالله محمدی مزینانی ایفاگر نقش حضرت ابوالفضل (ع) در تعزیه عاشورای مزینان است که سال 1359ه.ش در تهران متولد شد.

او  پس از ازدواج با دکتر احمدحسین زاده تخت کشیها و تشویق وی در سرودن شعر اهتمام بیشتری ورزیده و حاصل این تلاش گردآوری اشعار پراکنده ی خود و چاپ اولین کتاب به نام دل سروده های مزینانی در سال1392 است که در حقیقت منظومه هایی در شهادت و نعت آل طاها می باشد.

 این بانوی شاعره مزینانی پس از اتمام دوره متوسطه در دانشگاه تهران پذیرفته شد و در رشته ی جغرافیا و مقطع کارشناسی فارغ التحصیل گردید و به دلیل علاقه مندی به امر آموزش هم اکنون در دبیرستانهای تهران به تدریس مشغول می باشد.

منصوره محمدی مزینان تا کنون در محافل شعر خوانی و شب شعرها و جشنواره های ادبی موفق به کسب عناوین و دریافت لوح تقدیر گردیده اما آنچه برای وی اهمیت دارد  سرودن اشعار مناسب برای خاندان نبوت و امامت است و همین رویکرد او را در جمع ادب دوستان ممتاز کرده و بارها مورد عنایت اهل بیت علیهم السلام قرار گرفته است....

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 

#️⃣شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۱۷
آبان
۰۱

✍️مجید اسلامی توسط شورای اسلامی مزینان از سمت دهیاری کنار گذاشته شد و این مسئولیت در حال حاضر به دلبری مدیر فنی دهیاری های داورزن سپرده شده تا فردی که مد نظر اعضای شورای اسلامی است از شهرستان سبزوار به مزینان بیاید و سکان مدیریت روستا را برعهده بگیرد.

در پی اعتراض جمعی از مردم مزینان نسبت به این اقدام شورای اسلامی و جلسه حضوری با فرماندار داورزن، مهندس بهادری اذعان داشت: انتخاب و معرفی دهیار حق شوراهاست و آنها که منتخب مردم هستند می توانند درباره سپردن مدیریت شهر و روستا به هرکسی که همگام در راستای اهدافشان باشد تصمیم بگیرند.

این سخن فرماندار داورزن درست و منطقی و بر اساس قانون می باشد اما کاش به عنوان بالاترین مقام اجرایی شهرستان کمی به استدلال و حق مردم نیز توجهی نشان می دادند که اگر اعضای شورا بر اساس آرای آنها انتخاب شده اند پس حقی هم برای رأی مردم قائل شوند نه اینکه به هر دلیلی چه شخصی و یا بنا به تدبیر و تصمیم و یا اجبار؛ تن به خواسته ای بدهند که مورد قبول اکثریت ساکنان و مزینانی های غیر ساکن نباشند.

در جلسه ی مذکور جناب حسین کهن، بخشداری که هنوز حکم انتصابش امضا و اعلام نشده و در حال حاضر با توجه به پیام های ارسالی گویا دو حاکم در این مسئولیت حکومت می کنند با اعلام اینکه از زمان حضورش در بخشداری که حدود چهارماه از آن می گذرد اظهار داشت: من خیلی سعی کردم دهیار مزینان را متوجه وظایفش کنم!
وی به عنوان نمونه از کامیون دهیاری یاد کرد که شش سال است در مکانیکی خاک می خورد و دهیار نرفته آن را پیگیری کند.
این سخن جناب بخشدار آینده یا حال؟! با واکنش حاضرین مواجه شد که؛ اولاً شش سال نبوده و شش ماه است! در ثانی ماشین را شورای اسلامی به سبزوار برده و تا کنون به علت مشکل مالی نتوانسته اند مخارج تعمیرش را پرداخت کنند و همچنان در این تعمیرگاه رها شده است.

جناب کهن که با این واکنش حضار روبرو شد و اصرار داشت شما نمی دانید و من می دانم، با رئیس دهیاری ها تماسی گرفتند و وقتی اصل موضوع را فهمیدند برای آنکه اشتباه خود را پوشش بدهند گفت : البته منظور  ما این است که دهیار و شورا سر این موضوع شش سال است که اختلاف دارند!

یکی دیگر از دلایل کم کاری و ضعف دهیار مزینان بنا بر اظهارات بخشدار محترم آینده یا حال، عدم دقت و اقدام وی در جدول گذاری خیابان شریعتی 6 یا همان خیابان فعلی سردار سلیمانی عنوان شد که مجید اسلامی در توضیح این مطلب به شاهدان کویر و مردم نیز عنوان کرد: ناظر این پروژه مهندس فنی دهیاری ها بوده که اگر مشکل داشت پس چرا تأیید شد؟!

از دیگر دلایلی که برای عزل دهیار مطرح شده عدم حضور او در مجالس عمومی و حتی جلسات شورای اسلامی است که دهیار سابق در این باره مدعی است او مدت شش ماه است که به جلسات دعوت نشده و یا اگر دعوت کرده اند یکی دو ساعت به جلسه تماس گرفته اند و یا پیام فرستاده اند که درست همین موقع برای پیگیری کارها یا در سبزوار بوده و یا داورزن!

به هر حال بازهم ما این حق را برای اعضای شورای اسلامی، محترم می شماریم که باید با کسی کار کنند که در راستای اهداف آنها باشد ولی چرا دهیار جدید را که قرار است برای مزینان و به نام مزینان کار کند از سبزوار انتخاب کرده اند؟! آیا جوانان مزینان لیاقت این خدمت را ندارند یا جوانان نمی پسندند و نمی توانند با این گروه کار کنند و درخواست آنها را رد کرده اند یا با عرض پوزش از مخاطبان و همشهریان گرامی به ویژه جوانان مزینانی در مزینان قحط الرجال آمده که دهیار و اعضای شورای آن از جایی دیگر به مزینان بیایند و مسئولیتی را که می تواند یک جوان مزینانی مخارج زندگی خانواده اش را از آن تأمین کند و دسترسی مردم به او نیز آسان تر باشد به غیر سپرده شود؟!

گفتیم اعضای شورای اسلامی مزینان از سبزوار! بله تعجب نکنید در حال حاضر دوتن از عزیزانی که مسئولیت رئیس و نایب رئیسی شورای اسلامی مزینان را برعهده دارند آقایان غلامرضا شهیدی و علی اکبر رضوانی پناه بنا به تأیید مسئولین مربوطه در سبزوار ساکن هستند و در سخت ترین شرایط و بزنگاه های خطر آفرین وقتی مردم به دنبال این بزرگواران می گردند آنها برای رتق و فتق امور خانوادگی خود هشتاد کیلومتر را طی کرده  و در سبزوار حضور دارند.

این تخلف آشکار را جناب فرماندار نیز قبول دارد اما خودشان می فرمایند اگر بخواهیم به قانون نوشته شده مراجعه کنیم سه چهار روستای دیگر حتی شورای اسلامی شهرستان را باید عزل کنیم؟!
خب چرا که نه جناب فرماندار ! شما در مسندی نشسته اید که قانون را اجرا کنید آیا مسئولیت شما از امیرمؤمنان بالاتر است که وقتی حاکمانش تخلفی را انجام می دادند بدون هیچ اما و اگری حتی نسبت فامیلی آنها را محاکمه و یا عزل می کرد. چطور خواسته ی همین افراد متخلف که قانون را دور زده اند برای شما محترم است اما درخواست مردمی که حداقل دو استهشاد محلی با امضای بیش از صدنفر برای شما و بخشداری و دیگر مقامات ارسال کرده اند و خواستار عزل جنابان هستند نادیده گرفته می شود؟!

برای تنویر افکار عمومی بندی از قانون تشکیلات، وظایف و انتخاب شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران آورده می شود تا آحاد مردم در جریان این باندبازی ها و جناح بندی های منطقه قرار بگیرند.

«تبصره 2 -  قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران با آخرین اصلاحات تا تاریخ 1389/04/30 ماده 25 (اصلاحی 27/ˏ08/ˏ1386)- :

اعضای شوراها باید در محدوده بخش حوزه انتخابیه خود سکونت اختیار نمایند. تغییر محل سکونت هر یک از اعضای شورا از محدوده حوزه انتخابیه به خارج از آن موجب سلب عضویت خواهد شد.»

بر اساس این ماده قانونی ادامه ی کار دو عضو اصلی شورای اسلامی مزینان خلاف قانون است و در صورت عدم رسیدگی مسئولین مربوطه در هر پست و مقامی؛ معترضین وظیفه خود می دانند تا این شکایت را از طریق مراجع قانونی و یا انتشار در رسانه های سراسری پیگیری نمایند.

شاهدان کویر مزینان هیچ خصومتی با نام بردگان و طرفداری یک جانبه از دهیار سابق نداشته و تنها بنا به درخواست همشهریان و مخاطبان خود پس از دیدار با فرماندار شهرستان و اتمام حجت در خصوص عواقب این عزل و انتخاب اقدام به تهیه و انتشار مطلب کرده است و آماده ی دریافت جوابیه از شورای اسلامی مزینان و یا بخشداری و فرمانداری محترم داورزن و انتشار آن می باشد.

و اما در پایان خاطرنشان می شود مجید اسلامی فارغ التحصیل  رشته جغرافیابرنامه ریزی شهری از دانشگاه بجنورد است که مدت 10 سال مسئولیت دهیاری مزینان را بر عهده داشته و به علت خدمات ارزنده عمرانی دو بار از سوی دو بخشدار بخش مرکزی داورزن به عنوان دهیار نمونه مورد تشویق قرار گرفته است و ای کاش اعضای محترم شورای اسلامی یک بار صادقانه قبل از تصمیم چنین اقدامی مردم را در رسانه و مجامع و محافل عمومی مانند مسجد جامع محرم می دانستند و علت این برکناری و آوردن دهیار از شهرستانی دیگر را تشریح می کردند.

 

🖌علی مزینانی عسکری

 

 

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 

#️⃣شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۱۴
آبان
۰۱

حاج اصغر مزینانی پدر شهیدان والامقام محمد، علی و حسین شهیدی به فرزندان شهیدش پیوست.

وی از رزمندگان و بسیجیان پیشکسوت دفاع مقدس است که از سال 1361 و تا پایان جنگ همزمان با حضور فرزندانش در جبهه های حق علیه به دفاع از انقلاب و نظام اسلامی پرداخت.

علاوه بر سه فرزند این پیر جبهه های حق سه نفر از برادرزاده های او به نام مهدی و یداله و غلامرضا شهیدی نیز به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.

پیکر زنده یاد حاج اصغر شهیدی مزینانی قرار است ساعت 9 صبح روز یک شنبه پانزدهم آبان ماه از مقابل مسجد جامع مزینان تشییع و  در جوار مزار فرزندان شهیدش واقع در آرامستان بهشت علی علیه السلام مزینان به خاک سپرده شود.

 

 

مصاحبه ای ماندگار از زنده یاد حاج اصغر شهیدی مزینانی منتشر شده در روزنامه جوان 23 آبان 1391

83 ساله ام و همچنان در آرزوی شهادت

برای شروع از خودتان بگویید اصغر آقا، چه درسی به بچه‌هایت دادی که سه‌تا از آنها شهید از آب درآمدند؟ 

من همیشه در جواب این سؤال به پرسش کننده گفته‌ام که من چیزی به بچه‌هایم یاد نداده‌ام، بلکه آنها بودند که با منش و رفتارشان به من درس‌های زیادی دادند. خود من هم چند سالی در جبهه‌ها بودم. اما توفیق شهادت نیافتم. پس این سه فرزندم که شهید شدند حتماً سعادت‌شان از من بیشتر بود. اما در مورد خانواده‌ام بگویم که ما اصالتاً اهل مزینان هستیم و شغل آبا و اجدادی‌مان هم کشاورزی است. خودم همین الان هم کشاورزی می‌کنم. ۸۳ سال دارم و تا آنجا که در توان داشتم سعی کردم بچه‌هایم را با نان حلال بزرگ کنم و مذهبی بار بیاورم. هرچند در کل، روستای مزینان محیطی مذهبی دارد و وجود روحانی گرانقدر شیخ قربان علی شریعتی در روستای ما فرصتی پیش آورد تا جوانان و نوجوانان پای کلاس‌های درس او بنشینند و مسائل دینی را با عمق بیشتری یاد بگیرند. به این ترتیب شرایطی پیش آمد تا ما از همان دوران طاغوت از امام(ره) پیروی کنیم و پشتیبان انقلاب اسلامی باشیم. طوری که پس از پیروزی انقلاب و شروع جنگ خودم به همراه شش پسرم در جبهه‌ها حضور یافتیم. 

از شش فرزند پسرتان سه‌نفر‌شان شهید شدند؟ از شهدایتان بگویید. گویی در فعالیت‌های انقلابی هم حضور داشتند؟ 

محمد و علی به خاطر شرایط اقتصادی خانواده مجبور شدند در سال ۱۳۵۰ به تهران مهاجرت کنند. آنها در این شهر به کار بنایی مشغول شدند و با زحمت و مشقت رزق حلالی برای خود مهیا کردند. در پایتخت نیز آنها در هیئت‌های مذهبی حضور می‌یافتند و پای منبر آقا شیخ جواد خراسانی در مسجد مسلم بن عقیل(ع) شرکت می‌کردند. همین رفت و آمدها باعث شده بود که خیلی زود وارد جریان انقلاب شوند. به طوری که در سال ۵۶ گروهی تشکیل داده و تعدادی از مشروب فروشی‌ها در شرق تهران را تخریب کرده بودند. محمد که متولد ۱۳۳۶ بود و آن زمان جوان رعنایی بود در امر انقلاب خیلی فعالیت می‌کرد. طوری که پس از پیروزی انقلاب به بیت امام(ره) رفت و مدتی به عنوان محافظ بیت ایشان در آنجا مشغول شد. در مزینان هم جو کلی با انقلاب بود. ضدانقلاب‌ها جرئت نفس کشیدن نداشتند. در آنجا هم حسین به همراه دیگر برادرانش در فعالیت‌های انقلابی شرکت می‌کرد. 

اگر موافق باشید به ترتیب سن فرزندان‌تان را معرفی کنید. 

محمد متولد ۱۳۳۶ بزرگترین فرزندم در میان این سه شهید و البته دومین شهید خانواده ما بود. وقتی شهید شد دو پسر و یک دختر داشت. از لحاظ مذهبی واقعاً مقید و متعصب بود. به امام(ره) عشق می‌ورزید و همان طور که قبلا گفتم بعد از پیروزی انقلاب مدتی در بیت ایشان به عنوان محافظ مشغول بود و حتی دو سه باری ما را به دستبوسی امام نیز برد. او پس از شهادت علی دیگر آرام و قرار نداشت و به هر نحو ممکن در جبهه‌ها حضور یافت. چندین بار به شدت مجروح شد. یکی از ماندگارترین خاطراتم از محمد نیز مربوط به یکی از دفعات مجروحیتش می‌شود. به نظرم همان سال ۶۲ بود که به ما خبر دادند در جبهه مجروح شده و به بیمارستان شریعتی منتقلش کرده‌اند. وقتی به ملاقاتش رفتم، دیدم ریه‌اش به شدت آسیب دیده و برای اینکه بتواند راحت نفس بکشد در ریه‌اش فیتیله‌هایی کارگذاشته‌اند. وضعیت بغرنجی داشت اما در همان حال وقتی فهمید عده‌ای از دوستان رزمنده‌اش قصد ملاقات با او را دارند، به اصرار از پرستارها خواست او را روی یک ویلچر بگذارند تا به این ترتیب روحیه رزمندگان را حفظ کند. چند روز بعد هم بدون اینکه کاملاً خوب شده باشد به جبهه برگشت و اواخر سال ۶۲ در عملیات خیبر و منطقه طلائیه در کسوت معاون گردان میثم از لشکر ۲۷ حضرت رسول(ص) به شهادت رسید. در حالی که فرزند پسرش هنوز به دنیا نیامده بود. 

از علی بگویید. این طور که مشخص است او اولین شهید مزینان هم به شمار می‌رود؟ 

بله، علی متولد ۱۳۴۰ بود و پیش از دو برادرش و البته ۵۶ شهید مزینان به شهادت رسید. مرداد ماه ۱۳۶۰ وقتی که جسد او را به روستای‌مان آوردند، تشییع جنازه باشکوهی برایش برگزار شد، چراکه او اولین شهید منطقه ما به شمار می‌رفت و از آنجا که روستای ما در شمال شرقی کشور و استان خراسان رضوی از جبهه‌های جنگ فاصله زیادی داشت، شاید خیلی از مردم در کوران حوادث دفاع مقدس قرار نگرفته بودند. اما پس از شهادت علی به جرئت می‌توان گفت که موسم حضور جوانان آن منطقه در جبهه‌ها آغاز شد و به این ترتیب تعداد زیادی از اهالی مزینان و روستاهای اطرافش مثل کلاته مزینان، داورزن، غنی آباد، بهمن آباد، سویز و. . . به جبهه‌های جنگ رفتند. 

از خصوصیات اخلاقی شهید علی مزینانی هم بگویید. 

او جوانی بسیار مذهبی و انقلابی بود. خونگرمی، خوش خلقی و خنده‌رویی بارزترین صفاتش به شمار می‌رفت. آگاهی علی از مسائل روز در حد خوبی بود و به همین خاطر جهادش را از همان دوران طاغوت آغاز کرد و پس از آغاز جنگ نیز بلافاصه در جبهه‌ها حضور یافت. یادم است یکی از دوستانش تعریف می‌کرد که علی به دلیل شناخت خوبش از مسائل سیاسی پی به ماهیت بنی‌صدر برده و از دوستش خواسته بود در یکی از سرکشی‌های آن خائن به مناطق جنگی او را به درک واصل کنند. اما دوست علی منصرف شده بود و به این ترتیب نقشه‌‌اش عملی نشد. علی در مرداد ماه ۱۳۶۰ در سن ۲۰ سالگی و در منطقه عملیاتی سوسنگرد به شهادت رسید. 

گویی شهید حسین مزینانی چند سال پس از دفاع مقدس به شهادت رسیده‌است، ضمن معرفی شهید، از جریان شهادتش بگویید. 

حسین متولد ۱۳۴۳ بود. جوانی مذهبی که یادم است هنگام تحصیلش در دوران طاغوت اگر معلمی با حجاب نامناسب سرکلاس حاضر می‌شد، او ترجیح می‌داد در سرما و گرما بیرون از کلاس بایستد ولی پای درس یک بی‌حجاب حاضر نشود. حسین به پیروی از برادرانش در سال ۱۳۶۰ وارد جبهه‌های جنگ شد و تا پایان دفاع مقدس نیز همچنان در جبهه‌ها حضور داشت. در مقطع نسبتاً طولانی از جنگ دیده‌بانی می‌کرد و به همین خاطر جای فرورفتگی دوربین شناسایی روی بینی‌اش به وجود آمده بود و تا شهادتش نیز این اثر وجود داشت بعد از جنگ هم به جمع سربازان گمنام امام زمان(عج) پیوست و بارها و بارها از سوی اشرار و ضدانقلاب تهدید شد. در منطقه ما او به حسین پاسدار شهرت داشت و افراد ضد انقلاب از او ترس زیادی داشتند. وقتی هم که خبر شهادتش رسید برای‌ما دور از ذهن نبود؛ چراکه از قبل به ما گفته بود بالاخره اشرار و ضد انقلاب او را ترور خواهند کرد. حسین مزینانی آذرماه ۱۳۷۰ در حومه سبزوار ترور شد و به شهادت رسید. 

بعد از شهادت محمد و علی، حسین سومین فرزند شما بود که به شهادت رسید، این حادثه چه تاثیری در روحیه شما گذاشت؟ 

خوب است این سؤال شما را با جمله‌ای پاسخ بدهم که همسرم صفیه مزینانی هنگام شهادت اولین شهیدمان یعنی علی بر زبان آورد. سال ۱۳۶۰ وقتی که هنوز یک نفر هم از اهالی منطقه ما به شهادت نرسیده بود و این مسئله برای خیلی از هم ولایتی‌ها بسیار بزرگ جلوه می‌کرد، ایشان در جواب کسانی که برای تسلیت به ما آمده بودند گفت من شش پسر داشتم که الان تنها یکی‌ از آنها به شهادت رسیده است. پنج فرزند دیگرم هنوز هستند و اگر لازم باشد خودم نیز به جبهه‌ها می‌روم و در راه حفظ دین و کشورم شهید می‌شوم. همسرم در حالی این حرف را می‌زد که بارها شاهد بودم چطور مثل تمامی مادران دیگر حتی طاقت تب فرزندانش را ندارد، اما حالا که می‌دید علی، شهید راه مقدسی چون حفظ نظام اسلامی شده، مثل یک شیرزن عمل کرد. می‌خواهم بگویم با چنین دیدی بود که ما نه تنها با مسئله شهادت علی، بلکه با موضوع شهادت محمد و بعدها حسین هم کنار آمدیم. یادم است وقتی که رفته بودیم جسد علی را تحویل بگیریم، مسئول ساماندهی شهدا از اینکه من و مادر علی گریه نمی‌کردیم واقعاً تعجب کرده بود. 

در صحبت‌های‌تان اشاره‌ای به دیدگاهی کردید که باعث شد غم از دست دادن سه فرزند برای‌شما قابل تحمل باشد، ‌این دیدگاه چیست؟ 

در منطقه ما هستند جوانانی که متأسفانه به کارهای خلاف روی می‌آورند و با توجه به نزدیکی به مرز افغانستان گاهی برخی از آنها مواد مخدر قاچاق می‌کنند و در این مسیر اعدامی هم داشته‌ایم. به نظر شما این طور مردن با شهادت در جبهه‌های حق علیه باطل و در مسیر اسلام و ولی‌فقیه هیچ فرقی ندارد؟ فرزندان من می‌توانستند در مرگ‌های طبیعی یا خدای ناکرده در راه خلاف کشته شوند، ‌اما حالا خون آنها در مسیری پاک و متعالی ریخته شده است. مسیری که قرن‌ها پیش سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) همراه اصحابش طی کرد و حالا قافله شهدا به ایران اسلامی و فرزندان من نیز رسید. به نظر من شهادت آنها نه تنها باعث افسردگی و دلمردگی ما نشد بلکه باعث مباهات و افتخار ما نیز شد. البته پدران و مادران قاعدتا در غم از دست دادن فرزندان‌شان غمزده می‌شوند، ولی دید ما به مسئله شهادت و پیروی از فرامین ولی فقیه زمان باعث می‌شود که این مصیبت‌ها را راحت‌تر تحمل کنیم. 

خود شما هم در جبهه‌های جنگ حضور داشته‌اید. ضمن پراختن به این حضور، فکر نکردید که با وجود سن بالای‌تان و البته حضور فرزندان‌تان در جبهه‌ها احتیاجی نیست شما به جبهه بروید؟ 

حضور بچه‌ها در جبهه مسئله دیگری بود و حضور من در آنجا مسئله‌ای دیگر. اگر آنها برای اهداف خاصی به جبهه رفتند، همان اهداف برای من هم وجود داشت و به این ترتیب نمی‌شد بگوییم اگر از یک خانواده کسی به جبهه رفته دیگری نباید برود. البته این نکته که در نبود ما همسر و سه دخترم تنها می‌ماندند برخی اوقات باعث نگرانی‌ام می‌شد. مثلاً در مقاطعی من و یکی از فرزندانم هر دو در جبهه حضور داشتیم، محمد و علی هم که شهید شده بودند، به این ترتیب خانه در نبود ما خالی می‌شد، اما وقتی می‌دیدم همسرم با جدیت می‌گوید به جبهه برو و نگران تنهایی ما نباش، ‌نگرانی‌ام رفع می‌شد و با خیال راحت‌تر در جبهه‌ها حضور می‌یافتم. به طور کلی هم از سال ۶۱ به بعد هر سال دو یا سه باری اعزام می‌شدم و هر بار چند ماهی در منطقه می‌ماندم. این وضعیت تا پایان جنگ ادامه داشت و خدا را شکر که توانستم توفیق خدمت به کشور اسلامی‌مان را در جبهه‌های جنگ به دست آورم. 

اگر به گذشته برگردید، ‌آیا حاضرید مسیری که طی کردید را از نو طی کنید؟ 

با نگاه ارزشی و متعالی که قبلا ذکر شد، این مسیر راهی نیست که در آن پشیمانی وجود داشته باشد. پس به جای اینکه بپرسیم اگر به گذشته برگردم حاضرم این راه را از نو بیایم، بهتر است بگویم همین الان با وجود ۸۳ سال سنی که دارم اگر باز اتفاقی برای کشور بیفتد حاضرم اسلحه به دست بگیرم و به مقابله با دشمنان بپردازم. به نظرم اگر از محمد، ‌علی و حسین هم بپرسید، باز هم خط سرخ شهادت را انتخاب خواهند کرد.

شاهدان کویر مزینان؛ 10 سال پس از انتشار این مصاحبه حاج اصغر در سن 93 سالگی بر اثر بیماری حاد تنفسی و کهولت سن همزمان با سالروز رحلت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها دارفانی را وداع گفت و به فرزندان شهیدش پیوست.روحش شاد

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 

#️⃣شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۱۴
آبان
۰۱

​🔆پژوهشی درباره ی هنر و هنرمندان کهن دیار مزینان

🖌نویسنده و محقق؛ علی مزینانی عسکری

 

✍️چهره های ماندگار هنر مزینان در عرصه ی موسیقی نیز یکی دیگر از ویژگی های این دیار پرآوازه است و گویی سرنوشت آن  چنین رقم خورده که در هر زمینه ای از لطافت و خوبی یا اولین باشند و یا حرفی برای گفتن داشته باشند.

🔹 یکی از این چهره ها دو برادر فعال در رشته موسیقی آقایان امید و فرید صدیقی فرزندان زنده یاد داوود صدیقی هستند که تا کنون ضمن اجرای کنسرت های مختلف در استان خراسان رضوی آثاری موسیقایی از خود به یادگار گذاشته اند و به یقین مشوق این دو مرحوم پدر آن ها زنده یاد داوود صدیقی است که خود در زمینه نوازندگی فعال بود.

🔹امید صدیقی  دوازدهم خرداد 1360در مشهد  دیده به جهان گشود.از همان سنین کودکی به هنر موسیقی و آواز علاقه زیادی داشت و اولین گروه موسیقی خود را در سن 12 سالگی در مدرسه راهنمایی ظهوریان تشکیل داد و با این گروه در جشنواره ی موسیقی استان خراسان رتبه ی سوم را کسب کرد. یک سال بعد اولین اجرای صحنه ای را با گروه تاتر نیروی هوایی اجرا کرد که این اجرا مورد استقبال  قرار گرفت.

🔹در همان دوران بود که برادر کوچکترش فرید هم به نوازندگی روی آورد و همکاری این دو برادر با یکدیگر آغاز شد و آنها با یکدیگر به اجرای برنامه پرداختند. پس از چندی به خاطر کار پدر از مشهد به سبزوار نقل مکان کردند که این انتقال سر آغازی جدید در زندگی هنری او و برادرش بود. در همان ابتدای ورود به سبزوار مورد استقبال گروه های هنری شهر قرار گرفتند و با پیوستن به گروه کرال قائم اولین اجرا با این گروه را در فستیوال فیزیک ایران انجام دادند که امید خوانندگی این گروه 40 نفره را بر عهده داشت. از ترانه هایی که با این گروه اجرا کرد می توان به کارهایی مثل پرنده مهاجر ، همسایه ، لیلارو بردن و ... اشاره کرد.

🔹بعد از مدتی او به همراه برادرش گروه مستقلی به نام فرامید  (امید+فرید ) را تشکیل دادند و با این گروه مدت 6 سال پیاپی به اجرای برنامه در شهرهای مختلف پرداختند و بیش از صد اجرای صحنه ای داشتند.از هنرمندانی که در آن زمان با فرامید همکاری می کردند می توان به آقایان مجید ذوالقدر ، شهاب برآبادی ، الیاس امین ، سعید سلیمانی ، کاظم شکاری و خانم ها میترا شبرنگ ، مریم عبدالله زاده ، سعیده نجاریان و سوسن باباپور  اشاره کرد.آخرین اجرای گروه فرامید در سال 1387 بود . در همان سالها بود که به دیدن مرحوم بابک بیات رفت و استاد پس از شنیدن صدای امید او را تایید کرد و به او گفت که با تمرین بیشتر صدایت به یکی از  بهترین صداهای بعد از انقلاب تبدیل می شود.

🎼سال 1384 امید با شرکت در تست صدا و برادرش با تست آهنگسازی به طور رسمی همکاری خود را با صدا و سیما آغاز کردند و اولین کارشان را با شعری از شهرام نظر علی با عنوان به نام زندگی ضبط و اجرا کردند که بارها از شبکه های مختلف تلویزیون و رادیو پخش شده است.

🔹امید تا کنون بیش از بیست اثر در مرکز موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما ضبط کرده که از پر مخاطب ترین آنها می توان به رنگ آفتاب ، آیینه ی نرگس ، همسفر کبوترا ،ترانه ی رسیدن و زندگی اشاره کرد.

🔆برادران صدیقی همیشه پیشرفت هنری خود را مدیون پدر و مادرشان می دانند زیرا آنها همیشه از کودکی مشوق و پشتیبانشان بودند.

🔹امید یکی دیگر از دلایل موفقیتش را همکاری با برادرش می داند و در این باره می گوید : کارهای من و فرید از این جهت که با هم برادر هستیم و احساس هم را خوب می شناسیم معمولا کارهای خوب و موفقی می شود و  همین امر رمز موفقیت ماست.

🔹او همیشه از استادانی همچون بابک بیات ،  اسفندیار منفردزاده ، فرید زولاند و .... که در زندگی هنری اش نقش داشته اند به نیکی یاد می کند و خود را نسبت به هنرش متعهد و مسئول می داند.

امید صدیقی در دیدار با مهران مدیری

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

#️⃣شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۱۴
آبان
۰۱

 

🔆پژوهشی درباره ی هنر و هنرمندان کهن دیار مزینان

🖌نویسنده و محقق؛ علی مزینانی عسکری

✍️از شعر و شاعری که بگذریم و چه بسا همان طور که گفتیم افراد بسیاری در این زمینه فعال هستند و سروده های خود را تنها برای خلوت خویش می خواهند در زمینه موسیقی نیز هنرمندان مزینانی مشغول به فعالیت بوده و هستند؛ مرحوم فرج اله کدخدا(جعفری) یکی از هنرمندان این رشته بوده که ردیف های موسیقی و مخصوصا چهارگاه خوانی و شورخوانی و دوگاه را از هنرمندان صاحب نام آموخته بود و اجرایش در مزینان همه را متحیر می کرد و همچنین غلامحسین کارزار که از اولین خوانندگان موسیقی در مزینان بود در حال حاضر هنرمندانی مانند استاد سیدمصطفی جلالی پور فرزند زنده یاد حاج سید محسن که یکی از درخشان ترین چهره های این هنر است و ترانه های سنتی او بارها از شبکه های مختلف سیما پخش شده و بهترین و بزرگترین تالارهای کشور مانند تالار وحدت شاهد برگزاری کنسرت های وی با حضور اهالی هنر بوده  و آلبوم های زیبای او با چندین قطعه ی موسیقی درخشان توزیع شده است. خوانندگان جوان و ارزشمند دیگری که بازهم شاهدان مفتخر به نشر آثار آنان است مانندآقایان ؛ حسن تهرانچی، حسین ژیان مقدم ، سیدابوالفضل مزینانی، مجتبی کامکار، وحید و فرید صدیقی،حمید و وحید مزینانی و امید مزینانی ... در این هنر فعالیت دارند.

🔆افتخار آفرینی پی در پی استاد جلالی پور و حضور مداوم وی در برنامه های تلویزیونی و رادیویی او را به یک چهره ی ماندگار هنری تبدیل کرده و کمتر کسی است که در مزینان با نام  این هنرمند مزینانی آشنا نباشد اما به منظور معرفی بیشتر او به برخی از فعالیت هایش در زمینه موسیقی اشاره می کنیم.

🔹آقا مصطفی در خانواده سادات جلیل القدر و والدین عاشق و شیدای اهل بیت علیهم السلام به دنیا آمد و پدر بزرگوار او سید محسن جلالی پورکه تا پایان عمر با برکتش مدیریت هیئت علی اکبری مزینان را برعهده داشت از همان کودکی مشوق فرزندانش در کار هنری بود و با همین رویکرد مصطفی که در مسجد خیابان خورشید فعالیت قرآنی و فرهنگی داشت و با لحن عربی و فارسی آشنا بود در موسیقی نیز پیشرفت خیلی سریعی کرد و در کلاس های اساتید بزرگ این رشته شرکت و آواز را به خوبی آموخت . او از سال1374 فراگیری آواز را نزد اساتید برجسته موسیقی تجربه کرد و  از محضر اساتیدی چون ابراهیم زمانی(شاگرد استاد مهر تاش) محمدعشاق (مکتب تبریز واستاد صالح عظیمی)، استاد سید کمال الدین عباسی(مکتب اصفهان محمد طاهر زاده)، استاد آل آقا و... کسب فیض کرده وهمچنین در یک دوره کارگاه آوازی استاد شجریان شرکت کرد.

 🔆تدریس در آموزشگاه های مختلف و همچنین فرهنگسراهای تهران از سال 1382،بر گزاری کنسرتهایی در تهران و شهرستانها، اجراهای برنامه و آموزش در شبکه های مختلف رادیویی و تلویزیونی به مناسبتهای مختلف از سال 91  ، استاد مدرس آواز ایرانی و تدریس صداسازی و فن بیان به همراه زنده یادصدرالدین شجره و بیش از ده سال سابقه ی کاری و عضویت کانون خوانندگان ایرانی از دیگر فعالیت های این هنرمند مزینان است.
🔹استاد سیدمصطفی جلالی پور علاوه بر تدریس و آموزش در دانشگاه ها و دانشکده ها و آموزشگاه های معتبر و برنامه های هنری شبکه های تلویزیونی، با همکاری نوید دهقان و نسیم اربابی در گروه موسیقی قمر و ارنواز  از "آلبوم امان زهجر" که شامل هفت قطعه و تصنیف ؛ «خوشه چین،امان زهجر،نغمه نوروزی،در بهار امید،امان از این دل،آواز ابوعطا و رنگ ابوعطا» است در اسفند 1393 رونمایی کرد که مورد استقبال ویژه علاقه مندان موسیقی قرار گرفت. او اولین اثر موسیقایی خود را تقدیم به روح والدین سفرکرده خویش کرد.

🔹وی از سال 94تاکنون چهار کنسرت بزرگ موسیقی با همراهی گروه ارنواز و قمر در تالار شمس و وحدت برگزار کرده که با تحسین هنرمندان و هنردوستان مواجه شد.
🎼دومین آلبوم موسیقایی استاد جلالی پور به صورت مشترک با سالار عقیلی و با عنوان ماه پشت ابر در سال گذشته  ٢۷ اردیبهشت ١٤٠٠ رونمایی شد.
با تعطیلی بعضی کلاس ها و برنامه های حضوری هنری این فرزند هنرمند مزینان در دوسال اخیر به خاطر کرونا او آموزش شاگردانش را به صورت آنلاین و در فضای مجازی ادامه داد و جالب است که تعدادی از این علاقه مندان به موسیقی خارج از کشور هستند و مشتاقانه در کلاس های مجازی استاد شرکت می کنند.

👈 سادیا جلالی پور خواهر این هنرمند پرآوازه مزینانی نیز در رشته بازیگری تآتر، سینما و تلویزیون فعالیت دارد . بازی در فیلم فصل فراموشی فریبا و سریال های زمین انسان ها و خروس از جمله کارهای ماندگار بانو سادیا جلالی پور است...

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

#️⃣شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۱۴
آبان
۰۱

 

  🔆پژوهشی درباره ی هنر و هنرمندان کهن دیار مزینان

🖌نویسنده و محقق؛ علی مزینانی عسکری

✍مقدمه

️بارها در نوشتار خود به مناسبت های مختلف وجه تسمیه پرافتخار و بلندآوازه مزینان زادگاه و خاستگاه فرزند شایسته کویر دکترعلی شریعتی مزینانی را به تعبیر و تأویل و تفسیر بزرگان ادب فارسی چنین عنوان کرده ایم که «زادگاه اندیشمندان و دانشمندان».

برخی از نویسندگان صاحب قلم مانند بیهقی مردم مزینان را نیز مردمان با مروت و هنرمند نامیده اند و بعضی دیگر آن ها را انسان های خوش سلیقه که بازهم به هنرمندی مردم این دیار بر می گردد می دانند و از همین دسته سیاحان و گردشگرانی که در قرون ۴ و ۵ هجری گذرشان به مزینان افتاده از هنر دستی این مردم در بافتن حریر به غایت نیکو یاد کرده اند.

ابن فندق یا همان ابوالحسن علی بن زید بیهقی از شاعران و ادیبانی همچون ابوسعد مزینانی می گوید که اشعار جالبی به عربی سروده و علی اکبر دهخدا در هنگام ذکر و معنای نام مزینان از این شاعر ادیب مزینانی یاد می کند که با سوزنی سمرقندی ملقب به تاج الشعرای قرن ششم مراوده شعری داشته اند:
«سوزنی سمرقندی:
چونین قصیده گفت مزینانی ادیب
اندر حق امیر سماعیل گیلکی ...

هست این جواب شعر مزینانی آنکه گفت
یارب چه دلربای و فریبنده کودکی»

این ذوق شعری و هنری در بسیاری از مردم مزینان با هر میزان سوادی و حتی گاه بی هیچ مدرسه رفته ای قابل لمس و رؤیت است به طوری که وقتی با متنی مواجه می شوی که سراینده ی آن فلان پیر روشن ضمیری مانند بابا قاسم، محمد اله وردی، شیخ حسین ناطقی، آقا غلامرضا صدیقی، حسینعلی، حسن زاده، گلستانی و جعفری و .‌.. می باشد تعجب و تحیرت دو چندان می شود.

در زمان معاصر بسیاری از همراهان و مخاطبان گرامی با اشعار شاعران زبده در شاهدان کویر آشنا شده اند که برخی از آن ها مانند شاعران گرانقدر سرکار خانم منصوره محمدی و طیبه مزینانی و فرهنگی خوش سخن جانباز فقید حاج محمد ساعت ساز دست به تألیف و نشر اشعار خود زده اند. زنده یاد حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی نیز یکی از همین شاعرانی است که علی رغم مشغله ی تبلیغ در لباس روحانیت آثار ماندگاری در قالب شعر با سبک های مختلف از خود به یادگار گذاشته . استاد حسن صدیقی یکی از مفاخر هنری مزینان که در چندین شاخه هنری از جمله، موسیقی، نقاشی، گرافیک سرآمد است و دهه ی شصت یکی از تأثیرگذارترین هنرمندانی بود که علاوه بر مدیریت مدرسه مزینان و سنگر تدریس با خط و نقاشی های زیبایش دیوارهای مزینان را مزین به هنر خود می کرد و در پرورش و تشکیل گروه های تآتر و سرود نقش به سزایی داشت او اکنون یکی از شاعران خوش ذوقی است که به مناسبت های مختلف اشعار زیبایش را برای شاهدان ارسال می کند.بعضی از آثار این هنرمند مزینان و هنر خوانندگی او از سیمای جمهوری اسلامی پخش شده است.

علی اکبر مزینانی علیشاه که علاقه ی خاصی به شعر و شاعری دارد و از بدو تولد پایگاه مردمی شاهدان کویر در فضای اینترنت و مجازی اشعار ماندگارش نشر داده شده و هر روز شاهد نبوغ بیشتر او در این عرصه هستیم و خود را خادم الادبای مزینان می داند و به همین منظور با تشکیل کانالی با عنوان انجمن ادب و قلم مزینان به نشر اشعار شاعران می پردازد و در آغاز بهار سال 1401 با مدیریت او و همراهی مجمع طلاب و روحانیون و دهیاری و شورای اسلامی و شاهدان کویر مزینان اولین محفل و گردهمایی شاعران مزینانی در هیئت حسینی زادگاهش برگزار شد.

اگر بخواهیم به تک تک اسامی افراد در حوزه ی شعر بپردازیم و شرح حال این عزیزان را بنویسیم مثنوی هفتاد من کاغذ می شود و چه بسا سراغ داریم افراد توانمندی که در خلوت خود اشعار زیبایی را سروده اند اما از ارسال و یا نشر آن ابا دارند اما به منظور تجلیل از این هنرمندان و صاحبان ادب به برخی اسامی اشاره می شود؛ استاد محمد کاظم مزینانی نویسنده صاحب سبک و خالق سه گانه ی شاه بی شین و شاعر چندین مجموعه شعری برای کودک و نوجوان، ذاکران اهل بیت(ع) محمود باقری، حسین و رضا محمدی و جوانان خوش ذوق عبداله و منصوره و فاطمه محمدی، خانم طیبه مزینانی دکتر سیدحسین ضیایی، فرهنگی توانا محمد شریفی، هنرمند عکاس محسن مزینانی عسکری،حجت الاسلام حاج شیخ رضا اسلامی، حجت الاسلام حاج شیخ هادی مزینانی، هنرمند خوش آواز حاج علی حسن زاده، استاد علی جعفری که نوشته های تحقیقی و علمی و خاطره نویسی این مزینان دوست بی ادعا زینت بخش شاهدان کویر است، فرهنگی نام آشنا حسن کربلایی علی، دکتر علی صادقی منش، علی و صادق بشیری و شهید شمع دکترعلی شریعتی مزینانی و...

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

#️⃣شاهدان کویرمزینان در  #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۱۳
آبان
۰۱

🚩یادی از دانش آموز بسیجی علی صادقی منش، شهیدی که ولادت و شهادتش همزمان شد با روز شهادت مولای متقیان امام علی علیه السلام

✍️دانش آموز و بسیجی شهید علی (پرویز) صادقی منش فرزند محمدحسن سی ام خرداد ۱۳۴۷ در مزینان به دنیا آمد. چون تولد او همزمان با شب احیاء ماه مبارک رمضان بود نامش را علی گذاشتند.

🔹در کودکی به مکتبخانه رفت و با قرآن و احکام اسلامی آشنا شد. خانواده اش بعد از مدتی به شهر سبزوار نقل مکان کردند و او موفق شد تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را به اتمام برساند و تا سال سوم دبیرستان ادامه تحصیل دهد و در این حین از طریق بسیج عازم جبهه شد.

🔹او در دامن مادری مکتبی و مؤمنه و از سادات جلیل القدر حسینی  پرورش یافت که سراسر زندگی این خاندان با فضیلت هیئت است و برپایی مجلس تکریم و تجلیل و عزای سالار شهیدان . پدرش حاج محمد حسن صادقی منش از مبارزان و انقلابیون و رزمندگان دفاع مقدس است که در سامان دهی راهپیمایی و تظاهرات مردم انقلابی شهرستان سبزوار نقش مؤثری داشت و راه درست زیستن را با خدمت صادقانه در آموزش و پرورش به فرزندش آموخت.

🔹علی جوانی متین و مهربان بود که به بزرگترها و به خصوص پدر و مادر احترام می گذاشت و در کارهایش نظم و انضباط داشت و از استعداد بالایی برخوردار بود و در برابر سختی ها و مشکلات صبور و مقاوم و کمتر عصبانی می شد. به صله رحم اهمیت می داد و بسیار متواضع و وفادار بود. در انجام واجبات دینی، به ویژه نماز و روزه دقیق بود. در نمازهای جماعت شرکت می کرد. به ائمه اطهار (ع) عشق می ورزید و در مراسم مذهبی حضور می‌یافت. در جلسات قرائت قرآن و دعای کمیل و توسل حاضر می شد و در ماه‌های محرم هر سال عضو هیئت های زنجیر زنی و سینه زنی بود.

🔹وی بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، رابطه خود را با نهادهای انقلابی بیشتر کرد. به روحانیت و به خصوص حضرت امام خمینی(ره) عشق می ورزید. در پایگاه بسیج فعالیت می کرد و در برابر منافقین و ضد انقلاب می ایستاد و از ارزش‌های انقلاب اسلامی دفاع می‌کرد و آرزو داشت که در دفاع از این راه  به شهادت برسد.

🔹علی سال ۱۳۶۴ داوطلبانه از طریق بسیج به جبهه‌های حق علیه باطل اعزام شد و رزمنده لشکر ۵ نصر بود او باردیگر در سال ۱۳۶۵ عازم دیار عاشقان گردید و در پست دیده‌بانی لشکر ۵ نصر به خدمت مشغول شد و سرانجام در تاریخ 1365/11/19 در روز شهادت حضرت علی (ع) در منطقه شلمچه و در جریان عملیات کربلای 5 بر اثر اصابت ترکش به شکمش به فیض شهادت نایل آمد. پیکر پاک و مطهر این شهید والامقام پس از تشییع باشکوه، در گلزار شهدای شهر سبزوار به خاک سپرده شد.

🔹این خلاصه ای از زندگی جوان برومند و بهتر باید گفت نوجوان شهیدی است که عاشقانه پا در رکاب کرد و به دفاع از دین و میهن خویش برخاست و در این راه بهترین داشته ی خود یعنی جانش را فدا کرد اکنون بعد از گذشت سه دهه از مجاهدت و جان نثاری و شهادت این فرزند پاک و دلاور مزینان به بهانه گرامیداشت هفته بسیج و با استعانت از خداوند متعال دستنوشته های او را که صادقانه و بی آلایش در چند دفتر کوچک و بزرگ ثبت کرده و در ابتدای آن نوشته محرمانه با استعانت از خداوند متعال و اذن از روح مطهرش و با رخصت از والدین گرامی و برادر همیشه همراهش با شاهدان کویر با عنوان "محرمانه های یک شهید!" تقدیم حضورتان می کنیم و امیدواریم دیگر خانواده شهدای این دیار قهرمان پرور مانند خانواده عزیز صادقی منش ما را در این مسیر که همانا زنده نگه داشتن یاد و نام شهداست همراهی نمایند.

🔹بعد از شهادت علی فرزند پسر دیگری در خانواده صادقی منش متولد شد که برای ماندگاری نام فرزند شهیدشان او را نیز علی نام گذاشتند و اکنون از فرهیختگان صاحب قلم و نامدار مزینان است و در دانشگاه حکیم سبزواری سمت استادی دارد.

📣خاطرات بسیجی شهید علی(پرویز) صادقی منش مزینانی
💠بخش اول؛ اعزام

✍️من در تاریخ 1364/10/5 پنجشنبه برای آمدن به جبهه در مدرسه ثبت نام کردم. اما برای گرفتن برگه ی اجازه درس خواندن در مجتمع آموزشی جبهه احتیاج داشت که به ادراه آموزش و پرورش بروم ولی به علت آنکه پدرم در آنجا کار می کرد و قسمتی از کار مذکور می بایست جهت امضا و غیره به آن دایره برود من و یکی از دوستان به نام عمادی پور برای آنکه پدرم متوجه ثبت نام من به جبهه نشود نقشه ای ریختیم و آن این بود که رفیقِ عمادی که از نظر شباهت تقریباً همانند من بود برای گرفتن برگه به جای من به اداره برود. همین طور هم شد و من  در جلو باغ ملی نشستم و آن دو جهتِ مأموریت که من به آنها محول کردم به اداره رفتند.

 در حال فکر بودم و بالاخره دیدم که آنها از اداره بیرون آمدند هر دو خوشحال بودند و من با خوشحالی آنها روحیه ای تازه گرفتم. جای من آمدند و گفتند که در این کار موفق شده اند و من بقیه کارها را انجام دادم.

بالاخره 6 دی فرا رسید ما به بسیج رفتیم و بعد از کارهایی دفترچه مساعده را از تعاون بسیج گرفتیم و چند ساعت بعدش در همان جا یعنی بسیج به ما لباس دادند.

شب پدرم با ماشین ژیان آمد به بسیج و مرا با همان لباس های نظامی به خانه مادر بزرگم برد. شام را در آنجا خوردیم و سپس از آنها خداحافظی نمودم و به خانه برگشتیم.

شب آن روز را در خانه به سر بردیم و صبح آن روز یعنی شنبه من به بسیج آمدم و از آنجا جهت سازماندهی من و چند تن دیگر را که دیشب به خانه هایشان رفته بودند سوار ماشین تویوتایی کردند و به سپاه پاسداران بردند در آنجا متوجه شدم که نزدیک سی وپنج تن از بچه های مزینان نیز به جبهه می آیند و من خوشحال شدم. نام آنها عبارت بود از؛ حسین روس، محمد روس، آقای قربانعلی زارعی، شیخ حسن حجت اله، غلامرضا حاجی، اصغرغلامرضا، مهدی غلامحسین، عباسعلی نیکوفر، احمدمحمد، علی رضای...، احمد محمد عسکری، حاج آقای امین آبادی، اصغر اکبر،حاج ابوالقاسم، قاسم رجب،علی مزینانی اکبر(عسکری)، حسن احمدصانعی، رمضانعلی حبیب، قاسم اکبر کربلایی غلامرضا، محمدعلی هاشم، علی حبیب، علی مندلی و...

بالاخره بعد از آن سازماندهی الکی مارا مقداری در خیابان های سبزوار دور زدند و بعد از مراسمی که حاج آقا عبدوس(امام جمعه وقت سبزوار) سخنرانی کرد و مرثیه خوانی، من از پدر و مادرم و خاله هایم خداحافظی کردم و روی صندلی ماشین نشستم و تقریبا 10 تا ماشین پر از بسیجی بود.

بالاخره به نیشابور رسیدیم و برای نهار به مسجد چهارده معصوم(علیهم السلام) و غذای حلیم را صرف کردیم و سپس بعد از چند ساعتی به مشهد رسیدیم و شب شده بود.
شب را در سپاه مشهد به سر بردیم و صبح آن روز در خیابان های مشهد رژه رفتیم که تقریباً تمام نیروهای کل خراسانی و اعزامی 11000 نفر بودند و بعد از آن رژه خسته کننده که تا ایستگاه قطار ادامه داشت و در همان محوطه ایستگاه قطار نشستیم و برادر غلام کویتی پور به آنجا آمده و یک نوحه خواند.

نیروهای سبزواری برای صرف نهار به داخل ایستگاه رفتند و گوشت مرغ و سیب و پرتقالی را که از قبل در داخل پاکت نایلونی آماده کرده بودند به ما دادند و خوردیم و بعد از آن ساعت 4 بود که سوار قطار درجه 2 شدیم و من به سالن 8 کوپه 4 شماره 22 رفتم و هر کوپه 6 نفر جا می گرفت. در کوپه من 5 نفر دیگر مزینانی بودند 1- حسین ملا رمضانعلی2-علی رضا همت آبادی3- احمد محمد4- حسن صانعی 5- علی مزینانی اکبر

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۹
مهر
۰۱

مدیرکل تجهیزات پزشکی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با بیان اینکه ما در زمینه۵۰۰ قلم کالا و تجهیزات پزشکی خودکفا هستیم، تأکید کرد: در علم پزشکی متخصصان بسیاری در رشته ‌ها و تخصص‌ های مختلف عرصه ‌های پزشکی و مهندسی در کنار هم در جهت تولید بهترین محصول تلاش می‌ کنند و کشورمان در تولید ۵۰۰ کالای تجهیزات پزشکی به خودکفایی رسیده است.

به گزارش شاهدان کویر مزینان به نقل از ایسنا، مهندس روح الله مزینانی در حاشیه نشست با تولیدکنندگان تجهیزات پزشکی، دندانپزشکی، آزمایشگاهی، کلینیکی، بیمارستانی و صنایع وابسته اظهار کرد: بیش از ۷۰۰۰ ایندکس کالایی با ۳۶۰ هزار  IRC در حوزه تجهیزات پزشکی در سطح کشور داریم که کمک بزرگی به حوزه سلامت می‌کند و از این تعداد در ۲۴۰ هزار مورد تولید محصول در داخل کشور داریم و در کنار آن هنوز واردات ۱۲۰ هزار مورد آن را داریم که باید در مسیر افزایش تولید محصول داخلی و ممنوعیت ورود نمونه خارجی که در داخل کشور تولید می‌شود، تلاش شود.

وی افزود: تعداد ۱۰۰ هزار قلم کالا در کشور قیمت‌گذاری شده تا بتوانیم در تامین اقلام و کالاهای مورد نیاز در حوزه‌های مختلف از جمله حوزه سلامت مناسب ‌ترین برنامه ‌ریزی ممکن را در مسیرهای تهیه، تولید و عرضه محصول انجام دهیم.

مدیرکل تجهیزات پزشکی وزارت بهداشت با اشاره به اینکه باید به کسانی که در عرصه تجهیزات پزشکی گام برمی‌دارند راهنمایی درست ارایه دهیم، اظهارکرد: ما آمادگی خودمان را جهت حمایت از تولیدکنندگان محصولات دانش بنیان در حوزه سلامت اعلام می‌کنیم و می‌ خواهیم به سهم خودمان در مسیر تحقق شعار سال نقش‌آفرین باشیم.

مزینانی تاکیدکرد: مهمترین اقدام صورت گرفته در یک سال اخیر بحث برچسب گذاری و اصالت محصول بوده تا میزان تولید داخل و صادرات محصول ایرانی به خارج از کشور افزایش یافته است و واردات محصولات خارجی به داخل کشور نیز کاهش یابد.

وی افزود: درخصوص تأمین نرخ ارز تجهیزات پزشکی در راستای اجرای قانون بودجه سال ۱۴۰۱ زیر ساخت مناسبی صورت پذیرفته و در جلسات مختلف در این خصوص بر رعایت برچسب گذاری و اصالت تأکید شده است.

مدیرکل تجهیزات پزشکی وزارت بهداشت با بیان اینکه برای اولین بار میزان تولید داخل بر اساس برچسب گذاری صورت گرفته مشخص شده است، تأکید کرد: بر همین اساس میزان واردات کنترل می‌شود و محدودیت‌هایی در این خصوص لحاظ شده است، هم‌اکنون میزان واردات تجهیزات پزشکی ۶۰ درصد مجموع تجهیزات مصرفی بوده و ۴۰ درصد دیگر هم تولید داخل است و در تلاش هستیم تا در بازه زمانی مشخص شده با دیدن کیفیت و کمیت در کنار هم میزان محصول تولید داخل را افزایش داده است و میزان واردات محصول خارجی کاهش یابد.

مزینانی اضافه کرد: فرآیند مجوزها را کوتاه می‌کنیم و در کنار آن صدور مجوزهای پیش بالین را با همکاری معاونت درمان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی خواهیم داشت و با این اقدام ضمن تسریع در تعداد مجوزها، ارزیابی بالینی را با روش‌ pmp خواهیم داشت.

بنابر اعلام وبدا، وی در خاتمه اظهارکرد: طبق تأکید وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی حمایت لازم را از شرکت‌های فناور و دانش بنیان تولید کننده تجهیزات پزشکی مرغوب و باکیفیت داریم که بخش عمده‌ای از آنها در خراسان رضوی و حوزه تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد هستند، شرکت‌هایی در زمینه تولید محصولات باکیفیت در حوزه‌های بهداشت، درمان و غذاودارو خوش درخشیدند.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۹
مهر
۰۱

در دومین جلسه کارگروه کاهش آلودگی هوای استان تهران بر ضرورت اجرایی شدن کامل طرح کهاب در جایگاه های توزیع سوخت تهران تاکید شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان از روابط عمومی حفاظت محیط زیست استان تهران، علیرضا مزینانی مدیرکل حفاظت محیط زیست استان تهران و دبیر کارگروه در تشریح مصوبات این جلسه با بیان اینکه نخستین دستور کار جلسه گزارش تحلیلی وضعیت آلودگی هوای استان طی ۳ سال اخیر بود که توسط دبیرخانه جلسه ارائه شد، افزود: در این گزارش وضعیت کیفی هوای تهران در سال های ۹۸، ۹۹ و ۱۴۰۰ و همچنین آمار مقایسه ای وضعیت هوا در سال های ۱۴۰۰ و تا روز ۲۶ مهرماه ۱۴۰۱ ارائه و مورد بررسی قرار گرفت و مقرر شد موضوع راه اندازی شبکه ملی هشدار گرد و غبار در اسرع وقت تعیین تکلیف شود.

وی ادامه داد: ارائه گزارش وضعیت انتشار ترکیبات آلی فرار در جایگاه های سوخت کلان شهر تهران دستور کار بعدی این نشست بود و مقرر شد برنامه زمانبندی دقیق و سریع برای اجرایی شدن کامل طرح کهاب در جایگاه های توزیع سوخت تهران از سوی شرکت پخش و پالایش فراورده های نفتی به کارگروه ارائه شود.

مدیرکل حفاظت محیط زیست استان تهران با اشاره به اینکه گزارش کمی سازی خسارت های بهداشتی آلودگی هوای کلانشهر تهران در سال ۱۴۰۰ توسط معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، سومین دستور کار این نشست بود، اظهار داشت: در گزارش کمی سازی پیامدهای بهداشتی منتسب به آلاینده PM۲.۵، هزینه ها و پیامدهای اقتصادی و سلامتی ناشی از این آلاینده ارائه و بررسی شد.

وی ارائه گزارش مصرف گاز به تفکیک هر بخش و برنامه نحوه تأمین سوخت گاز واحدهای صنعتی و نیروگاه ها در نیمه دوم سال و ارائه خدمات و برنامه های تشویقی کاهش مصرف گاز توسط شرکت ملی گاز استان را دیگر دستور کار این جلسه عنوان کرد و گفت: با توجه به گزارش ارائه شده در خصوص مصارف گاز در بخش های مختلف و همچنین تاکید استاندار تهران بمنظور جلوگیری از استفاده سوخت مازوت و غیر استاندارد از سوی نیروگاه ها و صنایع بزرگ مقیاس داخل و نزدیک شهر تهران، مقرر شد این شرکت نسبت به تحلیل و بررسی میزان کمبود گاز مصرفی واحدهای صنعتی، تجاری و خانگی برای فصل سرد پیش رو اقدام لازم را به انجام برساند.

مزینانی ادامه داد: گزارش وضعیت مراکز معاینه فنی استان نیز در دستور کار این جلسه قرار داشت و پس از طرح و بررسی موضوع مقرر شد ستاد معاینه فنی پیشنهادات برای بهبود شرایط معاینه فنی خودروها را به معاون عمرانی استانداری تهران برای پیگیری های آتی ارائه کند.

دبیر کارگروه کاهش آلودگی هوای استان تهران اشاره کرد: یکی دیگر از مصوبات مربوط به برخورد پلیس راهور فراجا با خودرو های دودزا، فاقد معاینه فنی و فرسوده با توجه به در پیش رو بودن فصل سرما و احتمال وقوع شرایط وارونگی دمایی بود.

مدیرکل حفاظت محیط زیست استان تهران تصریح کرد: ارائه برنامه جامع گرد و غبار برای اتخاذ تصمیمات لازم برای کنترل گرد و غبار و تکمیل شبکه فاضلاب و تصفیه خانه های تهران از جمله روان آب های سطحی توسط شهرداری و شرکت آب و فاضلاب از دیگر مصوبات در حاشیه این جلسه بود.

دومین جلسه کارگروه کاهش آلودگی هوای استان تهران امسال، روز چهارشنبه 27 مهرماه به ریاست استاندار تهران، دبیری اداره کل حفاظت محیط زیست استان تهران و با حضور سایر اعضاء، در محل استانداری تهران تشکیل شد.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۶
مهر
۰۱

همزمان با هشتمین روز از ماه فروردین 98 و در ادامه جشنواره شمیم بهار2 و به مناسبت روز ملی تآتر نمایش دهه شصتی ها با روایتی از هشت سال دفاع مقدس و یادی از شهیدان کهن دیار مزینان در هیئت حسینی به روی صحنه رفت.

در این نمایش که به همت مجمع طلاب و روحانیون مزینانی و همکاری پایگاه بسیج شهدا و شاهدان کویر و دهیاری مزینان اجرا شد؛ بازیگران دهه ی شصت مزینان و پس از سه دهه به روی صحنه رفت آقایان رمضانعلی عسکری، علی مزینانی عسکری،غلامحسین حاجی، مهدی مزینانی،هادی شهیدی،علی عسکری،حسین فطرتی،هادی مزینانی(روس)پوریا رسولی پور،ابراهیم محمدزاده و نوراله مزینانی به ایفای نقش پرداختند.

از دیگر برنامه های جالب توجه این نمایش تجلیل از کارگردان و هنرمند پیشکسوت زنده یاد حاج رمضانعلی عسکری مزینانی بود که اولین نمایش و تآتر را در قبل و بعد از انقلاب نوشته و کارگردانی کرد و ضمن اجرای بخشی از خاطرات وی هدایایی به رسم یادبود تقدیم این هنرمند پیشکسوت شد.

بخشی از این فیلم را می توانید در کانال آپارات شاهدان کویرمزینان به نشانی زیر مشاهده نمایید

https://www.aparat.com/v/icgGR

  • علی مزینانی
۱۹
مهر
۰۱

همیشه یه لبخند شیرین روی لبانش خودنمایی می کرد طوری که در اولین نگاه مجذوبش می شدی. گاهی وقتها با خودم فکر می کردم که او اصلا ناراحت نمی شه حتی در بدترین شرایط. هرگز برای هیچ کاری قسم نمی خورد اگر نکته ای نیاز به تاکید داشت فقط می گفت : »جداً.!»به همین خاطر در نزد دوستانش به رضا جداً معروف بود.

از نوجوانی به والیبال علاقه شدید داشت و در بسیاری از مسابقات محلی و منطقه ای از نفرات ثابت تیم مزینان بود. با هر اسپکی که می زد حتی پیرمردان برایش کف می زدند.

ماه محرم که می شد غلامرضا کار و کاسبی را در تهران رهامی کرد و راهی زادگاهش مزینان می شد. کسی نمی دانست که او عضو کدام هیئته ،چون هم در هیئت زنجیرزنان علی اکبری اسم می نوشت و هم درهیئت سینه زنی ابوالفضلی(ع). می گفت:دوست دارم اسمم همیشه در طومار عزاداران شهدای کربلا باشد.

پس از شهادتش همچنان اسم او در لیست هردو هیئت نوشته می شود و جوانان عزادار یادش را گرامی می دارند و هیئت امناء هر دو هیئت برای مادرش غذای سهمیه او را می فرستادند.

*****

آخرین بار که به مرخصی آمد یه جور دیگه بود.برادرزاده ها و خواهرزاده ها را بغل می کرد و می بوسید البته همیشه با بچه های فامیل رفیق بود و با آنها شوخی می کرد و برایشان هله هوله می خرید. بچه ها هم اون رو خیلی دوست داشتند انتظار می کشیدند که او به مرخصی بیاد. ولی این بار فرق می کرد گاهی توی حرفاش از دیگران حلالیت می طلبید.

بعد از چندروز استراحت به مشهدآمد.حاج آقا(زنده یاد حاج شیخ حبیب اله عسکری) وقتی برخورد او را دید به شوخی بهش گفت: عموجان بوی شهادت می دی ها مواظب خودت باش !

تبسمی کرد و گفت:آره حاج عمو می دونم این سفر آخره که اومدم پیش شما. سپس با انگشت اشاره اش وسط پیشانیش را نشان داد و گفت :یه گلوله میاد و به همین جا می خوره و شهیدمی شم. واسه همین اومدم حلالیت بگیرم و خداحافظی بکنم.

من ازاین قضیه خبرنداشتم ولی حاجی می ره جنازه رومی بینه وبعدها برایم تعریف کرد که دقیقا شب عملیات تیردشمن به همان جایی که رضاگفته بوداصابت می کنه وبه شهادت می رسه.

*****

عموکربلایی محمدتقی خیلی به غلامرضا علاقه داشت او هم همین طور بود رابطه اشان یک نوع رفاقت بود تا پدر و فرزندی. البته رضا خیلی مؤدب بود و به والدینش احترام می گذاشت. وقتی به دلیل مشکلات مالی مجبور شددرس را رها کند و به تهران برود هر موقع فصل درو می شد کارش را ول می کرد و به کمک پدر می شتافت.

از روزی که غلامرضا به شهادت رسید عموحاج محمدتقی، دیگر آن شادابی قبلی را نداشت هر روز شکسته تر و پیرتر می شد و همانطور که خودش موقع دیدن جنازه پسرش گفته بود که کمرم شکست. خمیده تر شد و بعد از گذشت چند ماهی به دیدار پسرش رفت و در کنار او برای همیشه آرام گرفت.

زندگینامه

🔹دهم آذرسال 1339ه.ش در خانواده ای متدین و مذهبی و کشاورز،از تبار کویر نشینان مزینان، کودکی به دنیا آمد که پدرش زنده یاد کربلایی محمدتقی عسکری او را به عشق خادمی حرم مطهر امام رضا(ع) و با آرزوی غلامی ارباب خراسانی ها غلامرضا نام نهاد.

🔹غلامرضا تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در مزینان سپری کرد و برای کمک به پدر در تامین هزینه های سخت زندگی درس را رها کرد و عازم دیار غربت شد و به کار بنایی و میوه فروشی در تهران مشغول شد ولی در هر زمان که خانواده برای برداشت محصول کشاورزی نیاز به او داشتند کار را در پایتخت رها می کرد و به امداد پدر می شتافت.

🔹خلق خوش و برخورد مهربانانه و سیمای شاداب غلامرضا موجب شده بود که او در بین دوستان از محبوبیت خاصی برخوردار باشد و چون در هیچ کاری قسم نمی خورد و از واژه ی جداً استفاده می کرد معروف به رضا جداً بود.

🔹غلامرضا عاشق ورزش والیبال بود و یکی از افراد ثابت تیم مزینان به شمار می آمد که در ایام تعطیلی عید نوروز در سبزوار و حومه مزینان مسابقه می دادند.

🔹محرم هرسال مزینان شاهد حضور عزادارانی است که خانه و زندگی شان را در تهران و دیگر شهرها رها می کنند و راهی زادگاه شان می شوند و غلامرضا نیز یکی از همین افراد بود که علی رغم نیاز مالی ،در ایام سوگواری سالار شهیدان به وطن بر می گشت و به طور همزمان در دو هیئت ابوالفضلی و علی اکبری(ع) اسم می نوشت و داوطلبانه خادمی عزاداران را بر عهده می گرفت.
🔺دوره خدمت سربازی او فرا رسید و غلامرضا دست از کار کشید و داوطلبانه خودش را به پاسگاه ژاندارمری داورزن معرفی کرد و پس از طی دوره آموزشی در پادگان 04 بیرجند اول فروردین 1361با جمعی از دوستان مزینانی اش از طریق ارتش جمهوری اسلامی به جبهه سومار اعزام شد و در شب عملیات مسلم ابن عقیل(ع) همان گونه که خود گفته بود گلوله مستقیم دشمن بر پیشانی اش نشست و در نهم مهرماه 1361 به خیل شهیدان دفاع مقدس پیوست و پیکر مطهرش پس از تشییع باشکوه در بهشت حضرت علی(ع) مزینان به خاک سپرده شد.


✍️سفارش شهید غلامرضامزینانی (عسکری)؛

خدمت برادر و سرور خودم(علی آقا) سلام. پس از تقدیم عرض سلام با درود به رهبر کبیر انقلاب، امام بزرگوار و با درود و سلام بر شهیدان، که با خون خود سند پیروزى را امضاء و به لقاء الله پیوستند، نامه را آغاز مى کنم.
برادر! امیدوارم که حالتان خوب و خوش باشد و هیچ گونه ناراحتى در زندگى نداشته باشید، که ان شاء الله ندارید.
خدمت مرضى خانم سلام می رسانم. سعید را از عوض عمویش دیده بوسى نمایید.
خدمت پدر و مادرم سلام می رسانم.
خدمت سکینه خانم سلام می رسانم.
خدمت محمد حسن و فاطمه خانم سلام می رسانم.
خدمت نه نه جان عزیز سلام می رسانم.
خدمت تمام اقوام و خویشان فرد فرد سلام مخصوص و صمیمانه می رسانم.
برادر! مى خواهم نزد تو وصیت کنم، چون تو از وضع من آگاهى. اولاً جهاد در راه خدا واجب است و در راه خدا کشته شدن افتخار. مصداق این آیه شریفه که مى فرماید:
و لا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون؛
آنان که در راه خدا کشته مى شوند مرده نپندارید؛ زیرا آنها زنده اند، اما شما نمی دانید و نزد خداى خود روزى مى خورند.
برادر! مى بخشید از آن مقــــدار پولى کـــه دارم، خمسش را بدهید.
من به مدت یک ماه دیدى که روزه خوردم و اسلام عزیز مى گوید هر که مى‌تواند روزه بگیرد امـــا روزه مى خورد، باید در برابر هر روز 60 مسکین را سیر کند. من به هر یک از این مسکینان در روز سه تا نان می دهم، از آن مقدار پولى که پیش شما هست به این 1800 مسکین بدهید.
از قول من به دوستانم سلام برسانید و بگویید که رضا را حلال کنید. به پدر و مادرم دلدارى بده و به آنها بگویید که اگر رضا بعضى وقت ها از امر شما سرپیچى کرد او را ببخشید. از قول من به مردم مزینان سلام برسانید و بگویید غم نخورید، به همین زودى ها آقایمان از پس پرده غیب بیرون مى آید و تقاصمان را از این جلادان و خونخواران تاریخ می گیرد. ان شاء الله تعالى.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
سنگر ما خاک ایران، خاک ایران گور دشمن ،دشمن اصلى آمریکا، مرگ بر آمریکا.
برادر کوچک شما، رضا

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۸
مهر
۰۱

حدود یک دهه است که در مزینان همزمان با یازدهم محرم، نمایشی آیینی همراه با خیمه سوزان و صحنه هایی از اسارت خاندان رسالت علیهم السلام برگزار می شود که مورد استقبال مردم این دیار و روستاهای همجوار قرار گرفته و شهروندان مزینانی که به طور معمول ساکنان شهرهای دیگر به خصوص تهران هستند خود را ملزم به حضور و تماشای این مراسم می دانند و بازگشت خود را به محل سکونت یک روز دیگر به تعویق می اندازند تا این مجلس را که به همت هیئات شاهزاده علی اصغر و ائمه بقیع مزینانی های مقیم تهران برپا می شود شاهد باشند.

این مراسم پس از توقف دوساله به خاطر بیماری کرونا امسال(1401) با شکوه خاصی در میدان تاریخی عاشورای مزینان برگزار شد.

 

عکس؛ آتنا مزینانی

 

ادامه تصاویر را اینجا ببینید...

  • علی مزینانی
۱۵
مهر
۰۱

به‌گزارش خبرگزاری حوزه علمیه خراسان، کتاب «برایم ماندنی نیست»، نوشتهٔ طیبه مزینانی، یکی از کتاب‌های مجموعهٔ «مجاوران خورشید» است که به زندگی و جهاد شهید «سعید محمودیان عطاآبادی» هشتمین شهید دانشگاه علوم اسلامی رضوی پرداخته است.

این اثر در ۲۲ داستان کوتاه، روایت داستان زندگی شهید محمودیان عطاآبادی و و خاطراتی است که توسط خانواده‌، مادر، بردار و برخی از دوستان و هم‌رزمانش روایت شده است.

شهید سعید محمودیان عطا آبادی در سال ۱۳۴۲ در روستای عطاآباد بخش دهاقان شهر اصفهان به دنیا آمد و با دریافت مدرک دیپلم در دانشکدهٔ تربیت‌معلم شهیدرجایی اصفهان، مشغول به تحصیل شد. وی پس از اتمام مقطع کاردانی، مدتی کوتاه به تدریس در اطراف دهاقان مشغول شد و سپس در دانشکدهٔ الهیات شهید مطهری دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی مشغول به تحصیل شد. او پس از گذراندن ۳ سال ‌و نیم، با انتشار فراخوان پذیرش دانشجو در دانشگاه علوم اسلامی رضوی از دانشگاه تهران انصراف داد و به مشهد رفت تا در آنجا ادامهٔ تحصیل بدهد. هم‌زمان با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه‌های نبرد حق علیه باطل می‌شود و در سال ۱۳۶۵ و در سن بیست‌و‌سه‌سالگی در شلمچه (جنوب ایران) و طی عملیات «کربلای ۵» به شهادت می‌رسد.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «وقتی خبر دادند که سعید آمده است، هوایی شدم. نه! بی‌هوا شدم. چه می‌گویم من؟؟! نفس‌کشیدن هم یادم رفت؛ چه برسد به هوایی‌شدن! چادر سیاهم را روی سرم انداختم و دویدم. نمی‌دانم به کجا اما دویدم، خوب یادم است که تمام راه داد می‌زدم و قربان‌صدقه‌اش می‌رفتم. خوب یادم است که تمام راه، خدا را شکر می‌کردم که پسرم برگشته است.»

گفتنی است، کتاب «برایم ماندنی نیست» در قطع رقعی، با طراحی جلد عباس گودرزی در ۱۰۰ صفحه به‌همت انتشارات آستان قدس رضوی منتشر شده و با قیمت ۴۰ هزار تومان در فروشگاه‌های کتاب به‌نشر در مشهد و سراسر کشور در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد.
 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۲
مهر
۰۱

کانال شاهدان کویر مزینان فیلم های مراسم و مجالس مختلف تولیدی خود و علاقه مندان به این دیارتاریخی را در آپارات بارگذاری می نماید و از شما مخاطبان ارجمند دعوت می شود ما را در این ضیافت کویری یاری فرمایید و این تصاویر را به تماشا بنشینید.
 

نشانی کانال شاهدان در آپارات؛


https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۰۸
مهر
۰۱


سرپرست اداره کل حفاظت محیط زیست استان تهران گفت: با شروع فصل سرما و احتمال افزایش آلودگی هوا انتظار این است که همه دستگاه های اجرایی و دارای تکلیف در قانون هوای پاک از هم اکنون پیش بینی لازم برای همکاری در مدیریت آلودگی هوا بویژه ایام پیش رو به انجام برسانند.

دکتر علیرضا مزینانی در این خصوص اظهار داشت: آلودگی هوای تهران همچنان یکی از معضلات اصلی محیط زیستی استان محسوب می شود که در چند ساله اخیر از بعد استانی به بعد ملی تبدیل شده است.

وی با اشاره به ضرورت توجه بیشتر به موضوع آلودگی هوای تهران خصوصا در سال جاری افزود: خوشبختانه با توجه به کاهش چشمگیر بیماری کرونا، مدارس و دانشگاه ها امسال بصورت مجازی برگزار نشده و بسیاری از مشاغل، فعالیت های خود را بطور حضوری  و با استفاده از وسائط نقلیه پیگیری می کنند که خود این موضوع به افزایش  بار ترافیکی و در نتیجه تشدید آلودگی هوا منجر خواهد شد و این امر نیازمند توجه همه دستگاه ها و شهروندان به تکالیف خود و مسئولیت های اجتماعی در این حوزه است.

مزینانی با بیان اینکه اختصاص سوخت مناسب برای استفاده صنایع بزرگ مقیاس و نیروگاه ها به جای سوخت های مایع غیر استاندارد و آلاینده از دیگر دغدغه ها در این ایام است، گفت: انتظار می رود شرکت پخش و پالایش فراورده های نفتی و شرکت گاز از هم اکنون پیش بینی مدیریت این موضوع و اختصاص سوخت گاز و استاندارد به صنایع و نیروگاه های مستقر در حوزه استان تهران را به انجام برسانند.

سرپرست اداره کل حفاظت محیط زیست استان تهران همچنین به لزوم توجه بیشتر به معاینه فنی خودروها اشاره کرد و ادامه داد: از پلیس راهور تقاضا می شود همچنان برخورد جدی با خودروهای آلاینده، دودزا و فاقد معاینه فنی به ویژه خودروهای سنگین و آلاینده را در دستورکار خود قرار دهند.
وی همچنین تصریح کرد: شهرداری تهران نیز می تواند از هم اکنون اقدامات و آموزش های لازم برای پیشگیری از روشن ماندن و درجا کارکردن اتوبوس های شهری در پایانه ها را به انجام برساند که قطعا این موضوع در جلوگیری از تشدید آلودگی هوا موثر است.

مزینانی گفت: نوسازی و اصلاحات لازم در ناوگان حمل و نقل عمومی از دیگر انتظارات ما از مجموعه شهرداری تهران در مواجهه با ایام آلودگی هواست.

وی همچنین از دستگاه های اجرایی خواست از هم اکنون نسبت به معاینه فنی سرویس های خودرویی و همچنین تاسیسات موتورخانه های گرمایشی خود اقدام لازم را به عمل آورند.

سرپرست اداره کل حفاظت محیط زیست استان تهران با اشاره به اینکه انتظار ما از بخشداری ها و دهیاری ها و شهرداری های شهرستان های استان این است که مطابق مواد قانون مدیریت پسماند با هرگونه ضایعات سوزی و پسماندسوزی مقابله جدی کنند، تاکید کرد: اگر از هم اکنون هشدارها جدی گرفته شود و برنامه ریزی لازم از سوی دستگاه های مسئول با مشارکت مردم به عمل آید می توان امیدوار بود که آلودگی هوای تهران تا بخش زیادی مدیریت شود.

مزینانی در پایان همچنین از تشدید گشت و پایش های محیط زیست استان تهران بویژه در ساعات غیر اداری و شب هنگام همزمان با آغاز فصل سرما و افزایش آلودگی هوا خصوصا در محورهای مواصلاتی و بازدیدهای سرزده از صنایع استان خبر داد.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۸
مهر
۰۱

تهیه‌کننده فیلم «عقاب‌ها» می‌گوید: سال‌ها قبل قصد داشته، فیلمی را درباره ناوچه ایرانی که در زمان جنگ مورد اصابت قرار گرفت به کارگردانی محمد بزرگ‌نیا بسازد که هیچ گاه شرایط آن فراهم نشد و امروز هم فیلمسازی به قدری سخت شده که بسیاری از همان فیلم‌های قدیمی را هم نمی‌توان ساخت.

علی مزینانی حدود یک ماه قبل در بیمارستان بستری بود و آن روزها با انتقاد از اینکه هیچ کسی سراغش را نگرفته می‌گفت، گاهی با خودش فکر می‌کند اگر در این همه سال به جای سینما در کار دیگری بود الان حداقل به جایی رسیده بود و بعد از سال‌ها، بدون بیمه و بازنشستگی نمی‌ماند؟! او با ترخیص از بیمارستان حالش بهتر شده و در روزهای گذشته به بهانه هفته دفاع مقدس شاهد اکران فیلم «عقاب‌ها» در موزه سینما بود.

«عقاب‌ها» به عنوان نخستین فیلم جدی سینمای ایران در موضوع جنگ ایران و عراق و نیز پرمخاطب‌ترین فیلم با هشت میلیون نفر تماشاگر شناخته می‌شود.

مزینانی در گفت‌وگویی با ایسنا درباره این فیلم می‌گوید: الان دیگر کسی نمی‌تواند «عقاب‌ها» را بسازد و حتی امکان تولید دوباره‌ی فیلم‌هایی که در سال‌های گذشته در این حوزه ساخته شده‌اند مثل «دوئل» احمدرضا درویش وجود ندارد مگر آنکه پول فراوانی داشته باشید. ما زمانی که می‌خواستیم «عقاب‌ها» را بسازیم به هر شکلی به دنبال ساخت آن بودیم و البته کلی مشکل هم داشتیم از جمله برای در اختیار گرفتن تجهیزات که اگر در این بخش راحت‌تر بودیم، فیلم‌های دیگری را هم می‌شد ساخت.

او ادامه می‌دهد: من در آن زمان می‌خواستم از بسیاری اتفاق‌های زمان جنگ عراق و ایران فیلم بسازم و سناریوی جداگانه‌ای به اسم «ناوچه پیکان» داشتم که مربوط می‌شد به همان زمانی که در جنگ، ناوچه ایران را زدند. قرار بود این فیلم به کارگردانی محمد بزرگ‌نیا ساخته شود ولی برای ساختش به ناوچه و فانتوم احتیاج بود که به راحتی نمی‌شد آن‌ها را در اختیار گرفت. ضمن اینکه فکر کردیم وقتی برای فشنگ مشقی، هفت هزار تومان پول می‌گیرند چطور می‌شود یک فیلم جنگی ساخت که در آن تیربار ببندیم و فانتوم بگیریم؟ حتی پول بنزین فانتوم را هم نمی‌توانستیم بدهیم. آن روزها فیلم جنگی را اصولا دولت حمایت می‌کرد و ما فقط پول هنرپیشه‌ها را می‌دادیم و تمام تجهیزات جنگی از سوی دولت تامین می‌شد چون اصلا این نوع فیلم‌ها را برای دولت می‌ساختیم.

وی درباره اینکه آیا از سوی چهره‌های نظامی آن دوران همراهی خاصی برای ساخت «عقاب‌ها» صورت گرفت یا خیر؟ می‌گوید:‌ بله افرادی کمک کردند که الان دیگر بازنشسته شده‌اند، البته سختی‌هایی هم داشتیم که حضور برادرم منصور مزینانی به عنوان مدیر تولید خیلی کمک‌کننده بود. یادم می‌آید قبل از هر چیز نام تمام عوامل را بررسی کردند که در فهرست سیاه نباشیم. بعد هم وزارت ارشاد و فارابی نامه دادند که البته آن موقع نامه آن‌ها خریدار داشت. ما با آن نامه‌ها به پایگاه یکم شکاری رفتیم و بخش عقیدتی آنجا ابتدا خیلی همکاری خوبی نداشتند و مثلا یک مسئولی آنجا می‌گفت رادار را خودتان بسازید، من هم گفتم اگر می‌توانستم رادار بسازم که به سینما نمی‌آمدم. کلا شرایط ساخت فیلم جنگی آنقدر سخت بود که گاهی با خودم فکر می‌کنم موقع ساخت «عقاب‌ها» انگار متوجه نبودم که چه می‌کنم. آنقدر جوان بودم که در دهان شیر هم می‌رفتم ولی الان دیگر توان جسمی برای کار ندارم و به جای آن تجربه‌ای دارم . هرچند بابت همان هم افسوس می‌خورم که چرا دفتر فیلمسازی‌ام بسته شده است و هیچ حمایتی نشدم؛ همانطور که در تمام این 10 سال یک نفر حال مرا نپرسید که چه می‌کنم.

مزینانی با اشاره به سختی‌های تولید فیلم و اینکه الان خیلی‌ها گله می‌کنند که چرا بیشتر فیلمسازان سراغ ساخت فیلم کمدی می‌روند؟ بیان می‌کند:‌ به نظر من فیلمسازی دیگر کنار رفته، چون وقتی یک بازیگر پنج میلیارد تومان پول می‌گیرد، فیلمِ ساخته شده باید حداقل 25 میلیارد تومان بفروشد تا پول همان یک نفر را دربیاورد. حال اگر سه هنرپیشه خوب بازی کنند و هزینه‌های ساخت را هم محاسبه کنیم، یک فیلم باید به فروش 100 میلیاردی برسد تا آنچه خرج شده برگردد. من این‌ها را از تجربه 60 سال کار در سینما می‌گویم وگرنه کسانی که به راحتی فیلم می‌سازند و به فروش هم نمی‌رسد، معمولا پول دولت را می گیرند یا از رانتی برخوردارند.

این تهیه‌کننده و فیلمبردار سینما سابقه ساخت فیلم‌های مطرحی را در سینمای ایران دارد از جمله «خواستگاری» و «دو همسفر». او چندی قبل در صحبتی با محمدرضا شریفی‌نیا برنامه‌ریزی‌های اولیه‌ای را برای ساخت نسخه دوم فیلم «دنیا» انجام داده بود که در دهه 70 با بازی هدیه تهرانی، محمدرضا شریفی‌نیا و گوهر خیراندیش ساخته شد.

البته مزینانی در گذشته چندان تمایلی به ساخت ادامه فیلم‌هایش نداشته و پیش‌تر هم گفته بود: وقتی فیلم «عقاب‌ها» را ساختم می‌توانستم با پولی که از فروش آن به دست آمد یک برج بخرم اما ایستادم و گفتم می‌خواهم «عقاب‌ها»ی ۲ و ۳ را بسازم ولی بعد نظرم عوض شد و تصمیم گرفتم کاری را که خوب شده ادامه ندهم، به همین دلیل سراغ ساخت «خواستگاری» رفتم و بعد «دنیا» اما شریفی‌نیا که پیشنهاد داد «دنیا ۲» را بسازیم و برای اولین بار می‌خواستم چنین کاری انجام دهم.

فیلم‌های «خونبارش»، «انفجار»، «رهایی»، «فرار»، «دست‌نوشته‌ها»، «شنگول و منگول»، «خواستگاری»، «دو همسفر»، «حماسه قهرمانان»، «دنیا» و «قفس طلایی» از جمله آثاری است که مزینانی مدیر فیلمبرداری آن‌ها بوده و از میانشان تهیه‌کنندگی «دو همسفر»، «خواستگاری»، «قفس طلایی»، «قربانی»، «شب بخیر غریبه» و «دزد و نویسنده» را نیز برعهده داشته است.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۸
مهر
۰۱

راز و رمز گستردگی و اثرگذاری دعوت پیامبر اعظم(ص) در سرزمینهای دور و در (جان)های مشتاق، چه بود؟

چه انگیزه هایی مردمان را از هر گونه و قبیله، در گرد شمع وجود پیامبر، پروانه وار به گردش درآورد؟ آیا ماهیت و دورنمایه آموزه های اسلام مردمان را به سوی پیامبر اسلام کشاند، یا سیره و منش و خلق نیکوی پیامبر, نقش مهم و کلیدی را در این گرایش بزرگ داشته است.یا هیچ کدام، بلکه قدرت و زور و شمشیر اسلام سرزمینها را گشود و مردم در سایه شمشیر و قدرت به آموزه های اسلام گردن نهادند و اسلام در جهان به آن پایه شگفت رسید.

پاسخ دقیق به این پرسشها، بویژه از سوی حوزه و عالمان دین کارگشاست و آن در امر تبلیغ و گسترش اسلام و نفوذ دادن آن به قلبها، بسیار کارساز است.

عالمان دین در انجام سیاست خود, باید به پاسخهای قانع کننده در این باب دست یابند. بدون این که به درستی دریابند چه عامل و عاملهایی دعوت پیامبر را به آن پایه از دگرگونی آفرینی رساند, بی گمان روحانیت نمی تواند رسالت خود را به فرجام نیک برساند و تشنگی نسل جدید را فرونشاند.

پیش از آن که به اصل بحث بپردازیم و پرسشهای یاد شده را در بوته بررسی بنهیم, نگاهی می افکنیم به جاذبه های دعوت پیامبر و اعتراف دوستان و دشمنان به این پدیده شگفت و بسیار درس آموز و عبرت انگیز و راهگشا.

محمد(ص) زمانی که به پیامبری برانگیزانده شد و رسالت خویش را ابلاغ کرد, هیچ کس با او نبود, تا این که عموزاده اش, علی بن ابی طالب و همسرش، خدیجه، به او ایمان آوردند. اما دیری نپایید که همه چیز دگرگون شد و پژواک دعوت او, سر تا سر جزیرة العرب را فرا گرفت و بویژه در مکه, که کانون این حرکت بود، شور شگفتی پدید آورد. بین جوانان و سالخوردگان, پدران و فرزندان, برده داران و بردگان, سران قبیله و اهالی قبیله، بگو مگوهایی به وجود آمد. پیران ا زدین آبا و اجدادی و جوانان از دین جدید که محمد(ص) آورده بود، جانبداری می کردند. جوانان, بسیار پرشور, یکی پس از دیگری, به ندای پیامبر, لبیک می گفتند.

تاریخ اسلام, آکنده است از شگفتی ها و دل دادگیهای مردم به فرستاده خدا. در تاریخ بشر, نمی توان مصلحی را پیدا کرد, نشان داد و از او نام برد که سخنان او به اندازه و مقیاس سخنان محمد(ص) موج آفریده باشد.

  • علی مزینانی
۰۵
مهر
۰۱

عکاس؛ تکتم اکبری

 

  • علی مزینانی
۰۳
مهر
۰۱

🔹تهیه‌کننده «قاب عاشقی» با اشاره به مرور فیلم‌های دفاع مقدسی گفت: قرار است فیلم «عقاب‌ها» به عنوان پربیننده‌ترین فیلم جنگی تاریخ سینمای ایران با حضور علی مزینانی تهیه‌کننده‌اش بررسی شود.

🔹این برنامه در هفته دفاع مقدس از شبکه نسیم پخش می شود.

🔹به‌جز «عقاب‌ها» که از آن به عنوان نخستین فیلم جدی سینمای ایران در موضوع جنگ ایران و عراق و نیز پرمخاطب‌ترین فیلم با هشت میلیون نفر تماشاگر یاد می‌شود، فیلم‌های «خونبارش»، «انفجار»، «رهایی»، «فرار»، «دست‌نوشته‌ها»، «شنگول و منگول»، «خواستگاری»، «دو همسفر»، «حماسه قهرمانان»، «دنیا» و «قفس طلایی» از جمله آثاری است که مزینانی مدیر فیلمبرداری آن‌ها بوده و از میانشان تهیه‌کنندگی «دو همسفر»، «خواستگاری»، «قفس طلایی»، «قربانی»، «شب بخیر غریبه» و «دزد و نویسنده» را نیز برعهده داشته است.

🔹علی مزینانی  سال 1325 در مزینان متولد شد. در سن چهارده سالگی با ورود به کادر فنی شروع به کار کرد و پس از طی مراحل مختلف (نورپردازی و دستیاری) به عنوان فیلمبردار در فیلم مرگ در باران مشغول فیلمبرداری شد. بعد از مدتی به سمت مدیر فیلمبرداری انتخاب شد و در فیلم های مرگ در باران، اضطراب، کوسه جنوب، شهر شراب به عنوان فیلمبردار هنرنمایی کرد. او سپس همراه برادرش منصور به تهیه کنندگی چندین فیلم ارزشمند سینمایی پرداخت ...

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۲
مهر
۰۱

 

زنده یاد عبداله عسکری مزینانی پس از بیست روز بستری در بیمارستان واسعی به علت بیماری ریوی روز جمعه اول مهرماه 1401 جان به جان آفرین تسلمی کرد و به دیدار فرزندش شتافت.

 

🌐زندگینامه شهید والامقام ابراهیم مزینانی(عسکری)

✍️ابراهیم مزینانی فرزند عبدالله اول مهرماه سال1350ه.ش درخانواده ای مذهبی و زحمتکش پابه عرصه خاکی گذاشت . پدرش انسانی وارسته و معتقد است که در جوانی گاهی مداحی می کرد و به تبلیغ دین مبین اسلامی می پرداخت و به همین خاطر در بین مزینانی ها معروف به شیخ عبدالله است.
🔹ابراهیم که اولین پسرخانواده است بسیار مورد توجه والدین بود وسعی می کردند او را ازهمان طفولیت ،فردی مذهبی و کاری تربیت کنند . لذا پدر بزرگوارش در مجالس روضه خوانی و شبیه خوانی او را همراه خود می برد و در کار کشاورزی هر چند کوچک بود و کمک چندانی نمی توانست به پدر بکند ولی با تمام وجود یار و مددکار او بود.
🔹تحصیلات ابتدایی را در مدرسه شیخ قربانعلی شریعتی مزینان به پایان رساند و به دلیل علاقه به کار آزاد از ادامه تحصیل باز ماند.او به بازی های محلی علاقه فراوانی داشت و گاه از همسن و سالهای خود پیشی می گرفت و با افراد بزرگتر از خودش مسابقه می داد .
🔹با تشکیل بسیج در مزینان، به عضویت این نهاد مردمی در آمد و بارها برای اعزام به جبهه اقدام کرد و به دلیل پایین بودن سن و همچنین چهره معصومانه و لاغرش که او را نوجوانی کم سن و سال نشان می داد نمی توانست اجازه حضور در جبهه را کسب کند ولی عاقبت با ترفندهای زیرکانه و کمک دوستانش خود را به سرزمینهای نور رساند اما به دلیل تکمیل نبودن پرونده باز هم از اهواز برگردانده شد و بار دیگر برای اعزام اقدام کرد و این بار توانست به مقصود خود برسد و در جمع رزمندگان گردان جندالله لشکر پیروز پنج نصر خراسان حاضر شود و عاقبت  1366/12/25 درمنطقه عملیاتی ماووت در جریان عملیات بیت‌المقدس ۳ بر اثر اصابت ترکش و پرت شدن از کوه به شهادت رسید و پیکر مطهرش چهارم فروردین 1367 در بهشت علی(ع) مزینان به خاک سپرده شد.
🔆پس ازشهادت ابراهیم ، پسر دیگری در خانواده مرحوم شیخ عبداله عسکری متولد شدکه نامش را ابراهیم گذاشتند تا یاد و نام شهید ابراهیم همیشه در خانه زنده باشد.
❤️سفارش شهیدابراهیم مزینانی؛

خانواده عزیزم :حجاب خود راحفظ کنید و از انقلاب و اسلام در برابر دشمن که چون سارقان به کشورمان حمله کرده اند دفاع کنید.

 

 

این قبر برای من است!

بی تردید هرکسی حتی یک مرتبه شیخ عبداله عسکری مزینانی را از نزدیک دیده باشد این ادعا را تأیید می کند که او انسانی متواضع خوش اخلاق و مهربان بود.

عرض شود در کلام نافذ او همیشه تأکیدی بود بر حرف هایی که با دیگران داشت.
او را به این خاطر شیخ می گویند که مدتی در محضر علمای مزینان تلمذ کرد و حتی روضه خوان مجالس بود اما ترجیح داد که برای تأمین امرار معاش خانواده به کار کشاورزی و یا میوه فروشی در تهران بپردازد.
بعد از شهادت پسر ارشدش ابراهیم که تنها شانزده بهار از زندگی او نگذشته بود شیخ عبداله آن را امانتی می دانست که به صاحبش برگردانده است.
آخرین خاطره این مرد خوش اخلاق به فوت برادر بزرگش کربلایی محمدعسکری برمی گردد که برای تمامی فامیل به یادگار ماند.
وقتی  کربلایی محمد حدود یک ماه پیش از دنیا رفت فرزندان و بستگان درجه یک خواستند او را در قبری که متعلق به پدرشان بود دفن کنند اما با کمال تعجب شاهد بودند که شیخ عبداله معترض شد و گفت داداش را آن ور تر دفن کنید که من می خواهم بالاسر مزار پسرم دفن شودم و این قبر را برای خودم می خواهم!
این حرف به مذاق فامیل خوش نیامد و بعضی می گفتند خب معلوم نیست او تا کی زنده باشد حالا مدعی این قبر شده !

روز بعد حال شیخ تغییر کرد و بچه ها او را به داورزن رساندند و با کمی درمان که همگی فکر می کردند بر اثر خوردن آبگوشت بوده به خانه برگشتند اما دو سه روز بعد دوباره وضعیت جسمانی وی به هم ریخت و با تشخیص دکتر داورزن توسط آمبولانس به بیمارستان واسعی سبزوار منتقل و در آی سی یو بستری شد و مدتی در کما بود.

در حالی که بعد از این مدت علائم حیاتی به بدن او برگشت و دیگر اغلب فامیل می گفتند شیخ عبداله از مرگ نجات پیدا کرده و حتی پزشکان هم اظهار امیدواری می کردند که تا سه روز دیگر مرخص می شود روز جمعه اول مهرماه 1401 یعنی همان روزی که برادرش کربلایی محمد فوت کرد او نیز به فرزند شهیدش پیوست.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۹
شهریور
۰۱

🔹 راکب موتور سیکلت در مسیر کمربندی غنی آباد با عبور از سرعتکاه جدید الاحداث دچار حادثه و واژگونی موتور وی شد.

🔹شاهدان عینی علت حادثه را که منجر به مصدومیت وی از ناحیه سر و صورت شد، عدم دید کافی و رنگ آمیزی این سرعتگیر ها می دانند که در شب خطرات زیادی را برای رانندگان و وسایل نقلیه ایجاد می کند.

🔹شایان ذکر است فرد مصدوم از همشهریان رضاآبادی ساکن در مزینان است و امیدواریم همان طور که رئیس پلیس راه شهرستان سبزوار تأکید کردند هرچه سریعتر اداره برق داورزن نسبت به نصب چراغ چشمک زن در مسیر این سرعتکاه ها اقدام نماید و رنگ آمیزی نیز توسط راهداری انجام شود.

🔹نصب پنج سرعتکاه در جاده شش کیلومتری مزینان و همچنین چندین سرعتگیر در محور کمربندی غنی آباد اعتراض مردمی و مسئولین را در پی داشته و خواستار برچیده شدن آن و روکش آسفالت جاده شدند اما به اعتقاد رؤسای ادارات راهداری سبزوار و داورزن این کار موجب کاهش سرعت و اتفاقات ناگواری بوده که در عرض چند ماه دو خانواده را عزادار کرده است.

🔹روز شنبه دوازدهم شهریور جلسه بخشداری و دهیاران و شورای اسلامی بخش مرکزی داورزن با سرهنگ اسلامی تبار رئیس پلیس راه سبزوار با محوریت مشکلات جاده ای و ترافیک روستاها برگزار شد در این جلسه علاوه بر درخواست دهیار مزینان برای ایجاد زیرگذر در ورودی و خروجی داورزن به مزینان، خط کشی جاده و ملایم شدن سرعتکاه ها و نصب چراغ چشمک زن در خروجی های بهمن آباد و غنی آباد و همچنین ایجاد یک سرعتکاه در کمربندی مزینان به غنی آباد با توجه به شکایت مردم از تردد پرسرعت گردشگران به سمت کویر توسط دهیار مطرح شد و رئیس پلیس راه شهرستان سبزوار هم بر تسریع حل این مشکلات تأکید کرد و یادآور شد: نامه نگاری ها به اداره برق شهرستان داورزن برای نصب چراغ چشمک زن و ایجاد روشنایی در مناطق پرخطر انجام شود.

🔹در همین رابطه شهیدی رئیس شورای اسلامی مزینان و بخش مرکزی می گوید: «ریاست پلیس خصوصی گفت استان وقتی فشار و جو و شکواییه و پیام و... را می بیند و نمی توانند جاده را کامل کنند لذا برای عدم سانحه و تلفات، سرعت را کاهش می دهند که راهش سرعتکاه است.»

🔺مهدی بهادری فرماندار داورزن نیز در نشست خبری با اصحاب رسانه که دو شهریورماه  ۱۴۰۱به مناسبت هفته دولت داشت از ایجاد سرتگیر در این مسیر شش کیلومتری اظهار نارخرسندی کرد و گفت:«نصب سرعتکاه ها در جاده غیر فنی و بدون مصوب شورای ترافیک بوده و فرمانداری مخالف است.»

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۴
شهریور
۰۱

سرپرست اداره کل حفاظت محیط زیست استان تهران گفت: سیل ویرانگر شهرستان فیروزکوه در کنار خسارت‌ها و تلفات برجای گذاشته آسیب‌هایی هم در حوزه محیط زیست به‌همراه داشت که این موضوع و اقدامات انجام‌شده در آخرین نشست بررسی مشکلات سیل شهرستان فیروزکوه به ریاست استاندار تهران، بررسی شد.

به گزارش روابط عمومی حفاظت محیط زیست استان تهران، علیرضا مزینانی در این‌خصوص اظهار کرد: سیل مردادماه امسال در شهرستان فیروزکوه، موجب تخریب تعدادی از آبشخورهای حیات وحش و آسیب یکی از پاسگاه محیط بانی این شهرستان شد.

وی افزود: با توجه به ایام گرم سال و اینکه ضرورت تامین آب برای حیات وحش منطقه احساس می شد، سریعا موضوع بازسازی آبشخورهای آسیب دیده و احیاء آبشخورهای جدید در دستورکار قرار گرفت و خسارت های فنی وارده به برخی از آبشخورها تا جای ممکن رفع شد.

سرپرست اداره کل حفاظت محیط زیست استان تهران با بیان اینکه بعلت حجم گل و لای جابجا شده برخی از تاسیسات و تجهیزات آبشخورهای حیات وحش در این میان مدفون شده و عملا کارایی خود را از دست داده است، ادامه داد: در این زمینه کار جانمایی آبشخورهای جدید به انجام رسیده و بزودی برنامه ساخت و احداث آن ها آغاز خواهد شد.

مزینانی همچنین با بیان اینکه خوشبختانه در جریان این سیل تلفاتی در حیات وحش منطقه نداشتیم، گفت: این سیل همچنین آسیب هایی به تاسیسات آبرسانی و ساختمان پاسگاه محیط بانی تنگه واشی نیز وارد کرده، که موضوع در حال پیگیری است.

وی با اشاره به اینکه در هنگام بروز بسیاری از بلایای طبیعی محیط بانان سازمان حفاظت محیط زیست به‌واسطه حضور در مناطق، اولین دیده بان ها و حسگرهای طبیعی محسوب می شوند و به این علت، نیازمندی به حمایت های بیشتر محسوس است، تصریح کرد: البته در سیل ویرانگر فیروزکوه نقش محیط بانان در امدادرسانی و حضور داوطلبانه و اولیه مشهود بود و در این رابطه تلاش شد تا جای امکان به مردم آسیب دیده کمک میدانی شود./خبرگزاری پانا

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۲
شهریور
۰۱

 

ساخت راه دسترسی شهر داورزن به روستای مزینان، حدود ۲۰ سال است که معطل مانده و چندین وزیر در سفرهای متعدد خود به منطقه نتوانسته‌اند گره این طرح را بگشایند، در حالی که مهم‌ترین و تنها مطالبه مردم روستا اتمام همین راه بوده و است.

✍️به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، دهستان مزینان از توابع بخش مرکزی شهرستان داورزن در ۸۰ کیلومتری شهرستان سبزوار و ۳۱۹ کیلومتری مشهد مقدس واقع شده است. این روستای کهن با بیش از ۲۰ ابنیه تاریخی و قدمتی قبل از تاریخ اسلام همواره به خصوص قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به خاطر نام دکتر علی شریعتی مزینانی کانون توجه دانشگاهیان، محققان، اندیشمندان و دولتمردان بوده، اما در عمل کمترین بهره‌مندی را نصیب مردم آن منطقه کرده است.

کویر بکر مزینان یکی از مناطقی است که منجمان معتقدند بهترین مکان برای رصد ستارگان به خصوص در مردادماه بوده و از جذابیت‌های آن همین بس که شریعتی آن را تاریخی می‌داند که در صورت جغرافیا ظاهر شده است

تنها راه مواصلاتی این روستا با پنج روستای همجوارش در شمال آن واقع شده که مزینان را به داورزن و جاده اصلی تهران ـ مشهد وصل می‌کند و حدود ۵۰ سال از عمر آن می‌گذرد و به دلیل عدم به‌سازی مناسب و عرض کم تاکنون موجب خسارت و آسیب‌های جدی مالی و جانی و داغ‌دار شدن ده‌ها خانواده شده و بیشترین تلفات نیز در سال‌های اخیر به مردم این منطقه وارد شده است.

محمدصادق معتمدیان، استاندار سابق خراسان رضوی در سفری که شهریور سال گذشته به داورزن و بازدیدی از مزینان داشت در گفت‌وگو با رسانه‌ها تأکید کرد که در دیدار با مردم روستای تاریخی مزینان مشخص شد که ساخت راه دسترسی شهر داورزن به روستای مزینان، حدود ۲۰ سال معطل مانده است و چندین وزیر در سفرهای متعدد خود به منطقه نتوانسته‌اند گره این طرح را بگشایند، در حالی که مهم‌ترین و تنها مطالبه مردم روستا اتمام همین راه بوده و است.

وی که پس از این سفر، خراسان رضوی را به مقصد استانداری آذربایجان غربی ترک کرد گفته بود با پیگیری انجام شده در این سفر، ابتدا دستور خلع ید پیمانکار و امانی شدن پروژه به معنای استفاده از امکانات و اعتبارات دولتی برای اتمام پروژه را صادر کردیم که خوشبختانه موثر افتاد و ظرف کمتر از ۲۴ ساعت، عملیات اجرایی آسفالت و آماده‌سازی این مسیر تقریباً ۶ کیلومتری آغاز شد و به زودی این طرح تکمیل شده و مطالبه مردم محقق خواهد شد».
با دستور عالی‌ترین مقام دولتی در استان باز هم وصله‌هایی به عنوان تعریض و آسفالت به جاده مزینان گره زده شد و همین طولانی شدن پروژه که هنوز هم روکش آن باقی مانده و ناهمواری بسیاری را در پی دارد دو خانواده دیگر این خطه، سوگوار عزیزان خود شدند که یکی از آنها پدر شهید کاظم غنی‌آبادی بود که پنجم مرداد امسال در اثر واژگونی وسیله نقلیه جان خود را از دست داد و عروس او هم که برای انجام کارهای درمانی همراهش بود مصدوم و در بیمارستان بستری شد.

پس از درگذشت تأسف‌بار این پدر شهید که چهارمین قربانی از خانواده معزز شهدا در همین مسیر است مقامات اجرایی و انتظامی و راهور داورزن خواستار تسریع رسیدگی به این جاده شده که مردم به آن عنوان آدم‌کش داده‌اند.

در همین مدت رسانه‌های بومی و محلی و صدا و سیمای خراسان رضوی نیز طی برنامه‌های مفصلی به آن پرداختند و شب گذشته، دوشنبه،۳۱ مردادماه مهندس عابدی‌پور رئیس اداره راه و شهرسازی سبزوار در اظهارنظری جنجالی که موجب بهت و حیرت گوینده خبر ۲۰:۴۵ تلویزیون استان و نارضایتی و ناراحتی مردم این دیار شد گفت: که «جاده مزینان هیچ مشکلی ندارد و تعریض و آسفالت آن انجام و تمامی مشکلات حل شده است»!

این در حالی است که اداره متبوع وی بدون تصویب شورای ترافیک شهرستان در چند روز اخیر سه سرعت‌گاه در این جاده ۶ کیلومتری ایجاد کرده و به گفته رئیس شورای اسلامی مزینان و انتظامی داورزن این کار اداره راه به دلیل عدم اطمینان از وضعیت جاده‌ای است که رئیس آن معتقد است هیچ مشکلی ندارد./ایکنا

مزینان در دوران جنگ تحمیلی و دفاع مقدس بیش از چهارصد رزمنده و ایثارگر  تقدیم کرده که دو خانواده سه شهید و سه خانواده دو شهید از تبار این شهدا هستند.

برادر شهیدان سیدمحمد، سیدحسین و سیدحسن حسینی مزینانی خطاب به دادستان داورزن در جمع معترضین به وضعیت جاده  اظهار داشت: برادران من رفتند شهید شدند تا مردم در امنیت و رفاه کامل باشند شما مسئولین نیاز نیست به ما خانواده شهدا سر بزنید فقط به این مردم برسید که چهل سال است وضعیت جاده آنها این گونه کشته می دهد.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۳۱
مرداد
۰۱

می‌گوید: «گاهی با خودم فکر می‌کنم اگر در این همه سال به جای سینما در کار دیگری بودم الان حداقل به جایی رسیده بودم. آدم ۵۹ سال در سینما کار کند آن وقت هیچی!؟ نه بیمه داشته باشی، نه بازنشستگی، همین طور عاطل و باطل بمانی!؟»


این گله‌ها، درد دل‌های علی مزینانی است؛ سینماگر ۷۶ ساله‌ای که سابقه حضور در ساخت فیلم‌های شاخصی همچون «عقاب‌ها» و «خواستگاری» را در کارنامه هنری خود دارد اما حدود یک هفته است که به دلیل مشکلات تنفسی در بیمارستان بستری است. بیماری او درست در زمانی بروز کرده که به همراه محمدرضا شریفی‌نیا در فکر ساخت فیلم سینمایی «دنیا ۲» با همان گروه بازیگران بود.

به‌جز «عقاب‌ها» که از آن به عنوان نخستین فیلم جدی سینمای ایران در موضوع جنگ ایران و عراق و نیز پرمخاطب‌ترین فیلم با هشت میلیون نفر تماشاگر یاد می‌شود، فیلم‌های «خونبارش»، «انفجار»، «رهایی»، «فرار»، «دست‌نوشته‌ها»، «شنگول و منگول»، «خواستگاری»، «دو همسفر»، «حماسه قهرمانان»، «دنیا» و «قفس طلایی» از جمله آثاری است که مزینانی مدیر فیلمبرداری آن‌ها بوده و از میانشان تهیه‌کنندگی «دو همسفر»، «خواستگاری»، «قفس طلایی»، «قربانی»، «شب بخیر غریبه» و «دزد و نویسنده» را نیز برعهده داشته است.

اما او حالا پس از نزدیک به ۶۰ سال کار در سینما دلخور است از تمام نامهربانی‌ها و تلخی‌هایی که بویژه در یک دهه قبل دیده و تجربه کرده است. او حالا معتقد است، اگر شغل دیگری را انتخاب کرده بود، شاید الان احترام بیشتری داشت.

علی مزینانی ساعتی پس از انجام یک‌سری آزمایش و تست‌ انجام شد و او ابتدا درباره علت بستری بودنش در بیمارستان توضیح داد: «از قدیم مشکل برونشیت داشتم و در طول سال‌ها کار در سینما نیز آنقدر به خودم نرسیدم که وضعم حادتر شد. آن روزها چنان درگیر کار می‌شدم و بلندپرواز بودم که اصلا نمی‌فهمیدم کِی شام می‌خورم، کی ناهار، البته حالا اوضاع بهتر شده ولی آن وقت‌ها یک ساندویچ می‌دادند و همان را سَق می‌زدیم. بعد از مدتی کم‌کم ریه‌های من عفونت کرد که خیلی اهمیت نمی‌دادم. خدا بیامرزد آقای (ایرج) قادری را، یک روز سر فیلم «مرگ در باران» که با هم کار می‌کردیم، دید من یک مشت قرص می‌خورم. شغل اصلی او هم داروسازی بود. تا قرص‌ها را دید، گفت این‌ها چیه می‌خوری؟ گفتم دکتر داده، قرص‌ها را دید و از همان بلندی که بودیم همه را پرت کرد بیرون. گفت این‌ها کورتون دارند و بدنت را پوک می‌کنند. بخشی از وضعیت الانم به این سابقه برمی‌گردد اما یک دلیل آن هم فشارهایی است که وقتی به امریکا رفتم و فیلم ساختم و بعد در اکرانش به مشکل برخوردم.»

فیلمی که مزینانی به آن اشاره می‌کند «قفس طلایی» است که سال ۱۳۸۹ با بازی امین حیایی، نیلوفر خوش‌خلق، سروش گودرزی، هوشنگ توکلی، آهو خردمند و کامبیز دیرباز در ایران و امریکا ساخته شد. او برای این فیلم با سرمایه شخصی هزینه زیادی کرد ولی در اکران با شرایطی مواجه شد که هیچ پولی برنگشت و ضرر زیادی به سازندگان وارد کرد.

«تصور کنید کسی سرمایه یک میلیون و پانصد هزار دلاری خود را به امریکا ببرد و فیلمی بسازد که اتفاقا حرفش در راستای این بود که فرزندتان را به خارج از کشور نفرستید و اگر می‌فرستید تنها نفرستید. اما این فیلم موقع اکران به «قلاده‌های طلا» برخورد و زمان اکران را از دست داد. البته با این تفاوت که فیلم من قفس طلایی، با سرمایه شخصی ساخته شده بود. نوبت اکران ما به آن‌ها رسید و فیلم ما بعد از فیلم دوستان روی پرده رفت. امین حیایی که در «قلاده‌های طلا» بازی می‌کرد به نوعی به تحریم غیررسمی در فضای سیاسی آن زمان خورد و فیلم که از پرده پایین آمد، درواقع فیلم من هم به‌خاطر امین حیایی به تحریم خورد و در نتیجه از یک میلیون و ۵۰۰ هزار دلار حتی یک قِران هم ندیدم.»

او که با بغض می‌گوید حاضر نیست گردن جلو کسی کج کند، ادامه می‌دهد: «در این مدت هیچ کس سراغم را نگرفته. البته من هم از کسی چیزی نمی‌خواستم و نمی‌خواهم، آن زمان هم سر فیلم «قفس طلایی» فقط می‌خواستم چوب لای چرخم نگذارند و اگر اجازه می‌دادند فیلم من درست اکران می‌شد، وضع بهتری داشتم و شاید هزینه‌ای که برای ساخت صرف کرده بودم برمی‌گشت. من فیلمم را با کلی هنرپیشه و عوامل امریکایی ساختم ولی سال ۱۳۹۱ که اکرانش کردم، دیگر چیزی برایم باقی نماند.»

مزینانی با وجود همه ناراحتی‌هایش و اینکه تاکید دارد توقعی از کسی برای احوالپرسی و دلجویی ندارد اما به هر حال از سرنوشتی که پس از حدود ۶ دهه کار پیش چشم خود می‌بیند دلگیر است، بخصوص آنکه حتی بیمه و بازنشستگی هم ندارد. «گاهی با خودم فکر می‌کنم اگر ۵۹ سال به جای کار در سینما، در هر کاری بودم الان حداقل به جایی رسیده بودم. آدم ۵۹ سال در سینما کار کند آن وقت هیچی!؟ چون فقط یک فیلم «عقاب‌ها» ‌ی من یا فیلم «دنیا» فروخت؟ من که پول فروش آن‌ها را جمع نکردم از این مملکت ببرم، همه را روی هم گذاشتم تا فیلم دیگری بسازم. اما نتیجه‌اش چه شد؟ الان وقتی می‌گویند چرا فیلم نمی‌سازی، می‌گویم از کجا پول بیاورم؟ از دیوار مردم بالا بروم؟ بخش خصوصی باید پول داشته باشد. من که رانت‌خوار نیستم تا از بانک پول‌های آن چنانی بگیرم. من ۵۹ سال در سینما کار کردم و اگر آبرویی دارم، به‌خاطر این بود که سعی کردم درست کار کنم. الان دیگر نمی‌شود به راحتی فیلم ساخت چون حداقل ۲۰ میلیارد تومان خرج دارد در حالی که اگر این پول را در بانک بگذاری چند صد میلیون می‌توانی سود بگیری. با این حال اگر داشتیم حتما فیلم می‌ساختیم چون ما معتادِ سینما هستیم.»

حرف خرج گزاف تولید فیلم که به میان می‌آید او تعریف می‌کند: «زمانی که فیلم «عقاب‌ها» را ساختم می‌توانستم با پولی که از فروش آن به دست آمد یک برج بخرم اما ایستادم و گفتم می‌خواهم «عقاب‌ها» ی ۲ و ۳ را بسازم. ولی بعد نظرم عوض شد و تصمیم گرفتم کاری را که خوب شده ادامه ندهم، به همین دلیل سراغ ساخت «خواستگاری» رفتم و بعد «دنیا». بعد از آن خواستم یک فیلم گردن‌کلفت بسازم، پس به ناف آمریکا رفتم و در ۳۶ لوکیشن «قفس طلایی» را ساختم. همه این کارها را با جان و دل کردم ولی اگر همین الان به من بگویند ۱۵۰ میلیارد تومان می‌دهند تا «عقاب‌ها» را بسازم دیگر نمی‌توانم، چون آن روزها انرژی دیگری داشتم که مصرف شد. حالا روی تخت بیمارستان افتاده‌ام و در تمام این ۱۰ سال کسی نپرسید چرا درِ دفترم بسته مانده است. من اگر الان دفترم را بفروشم حداقل چهار، پنج میلیارد تومان پول دستم را می‌گیرد ولی نمی‌توانم، ما قدیمی‌ها تعصب خاصی روی کارمان داریم. این دفتر آبرو و زندگی من است. الان هم اگرچه در کانادا زندگی می‌کنم، فقط چهار ماه آنجا می‌مانم و هشت ماه اینجا هستم، چون نمی‌توانم از این خاک و مملکت که ۷۰ سال در آن بوده‌ام دل بکنم.»

مزینانی که در چند شاخه سینمایی فعالیت داشته، عضو کانون‌ها و انجمن‌های تهیه‌کنندگان، فیلمبرداران و مدیران دفتر پخش است. اما آنطور که می‌گوید، از خدمات بیمه‌ای برخوردار نیست. «سال‌ها قبل وقتی پسرم در کانادا فوت کرد، از خانه سینما به من گفتند که باید بیمه شوم و من هم مدارکم را فرستادم. بعد از سه سال که برگشتم دیدم مدارک را در پرونده نگذاشته‌اند. آن زمان آقای سیف الله داد رییس خانه سینما شده بود که در فیلم «دست‌نوشته» مدیرتولید ما بود. از این وضعیت متعجب بود و قرار شد ماجرا را پیگیری کند. بعد از سه سال او فوت کرد و آقای یدالله صمدی روی کار آمد. باز هم ماجرا را دنبال کردم ولی هیچ اتفاقی نمی‌افتاد. همه فقط یک استاد به من می‌گفتند و تمام. بعدتر آقای سیدضیاء هاشمی مدیر شد و گفت شما پیشکسوتی، چطور بیمه نیستی؟ آخر سر نشان به آن نشان که ۱۰ سال این ماجرا طول کشید و وقتی پیگیری‌ها از وزارت ارشاد آمد، گفتند آقای مزینانی شما ۶۰ ساله شده‌ای و دیگر نمی‌توانی بیمه شوی؛ یعنی من الان نه بیمه هستم، نه بازنشسته و نه حقوق‌بگیر. هیچی نیستم. یک عاطل و باطل!»

علی مزینانی در پایان این گفت‌وگو که قرار می‌گذاریم پس از مرخصی از بیمارستان خیلی مفصل‌تر آن را ادامه دهیم، می‌گوید، با وجود همه گله‌ها هنوز دلش برای سینما و ساخت فیلم می‌تپد و با هیجان از تولید فیلمی می‌گوید که پس از حدود ۲۰ سال می‌خواهد نسخه دیگری از آن را بسازد. «همین چند وقت قبل با رضا شریفی‌نیا صحبت کردیم و او پیشنهاد داد که «دنیا ۲» را بسازیم و برای اولین بار می‌خواستم چنین کاری انجام دهم. من «دنیا» را خیلی دوست دارم، یک فیلم با حرف‌های زیر پوستی است که مردم را می‌خنداند. قصد داشتم از همان گروه بازیگری هم استفاده کنم و در حال پیگیری بودم که صبح همان روزی که مشغول بودم کارم به بیمارستان کشید. البته قسمت بوده و حتماً خیری در آن است که اینطور شد. چنین اتفاق‌هایی اگرچه می‌گذرند ولی به هر حال با خودت فکر می‌کنی اینکه آدم دلش خوش باشد از هر چیزی مهم‌تر است. ای کاش الان به یاد هم باشیم. چرا مرده‌پرستیم؟ باور دارم که من و بسیاری از همکارانم صرفاً به پول احتیاج نداریم، بلکه به روحیه نیاز داریم. ما آدم هایی هستیم که تلنگری بخوریم بغض گلویمان را می‌گیرد.»/ایسنا

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۷
مرداد
۰۱

🔹بانی فیلم از بستری شدن علی مزینانی فیلمبردار و تهیه‌کننده قدیمی سینما به دلیل بروز عارضه ریوی در بیمارستان خبر داد.

🔹علی اکبر مزینانی در سال 1325 در مزینان متولد شد. در سن چهارده سالگی با ورود به کادر فنی شروع به کار کرد پس از طی دوره های نورپردازی و دستیاری ، فیلمبرداری فیلم های مرگ در باران، اضطراب، کوسه جنوب را برعهده گرفت .

🔹 این هنرمند پرآوازه مزینان ساخت فیلم های خونبارش، رهائی، عقابها، خواستگاری، دو همسفر، قربانی، شب بخیر غریبه و دنیا را نیز در کنار دو حرفه فیلمبرداری و تهیه کنندگی حوزه سینما در رزومه کاری خود دارد.

🔹آخرین فیلمی که مزینایی تهیه کرد فیلم سینمایی «قفس طلایی»‌ست که در سال ۱۳۸۹ ساخته شد.

🔹عاشورا در مزینان قدیمی ترین فیلم ماندگار از این مراسم باشکوه به همت او و برادرش منصور مزینانی فیلمبرداری و از شبکه های مختلف تلویزیونی پخش شد.

🔹شاهدان کویر مزینان از درگاه خداوند متعال برای این هنرمند نامی مزینان آرزوی سلامت و شفای کامل می کند.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۷
مرداد
۰۱

🔹جانباز سرافراز دکتر حاج علی رضا مزینانی که سابقه فعالیت در سمت‌های مدیرکل امور اداری، مدیرکل دفتر نظارت و بازرسی، مدیرکل اداره حراست و مسئول پدافند غیرعامل سازمان حفاظت محیط‌زیست را در کارنامه خود دارد جانشین دکتر سعید محمودی شد.

🔹شاهدان کویر مزینان باتبریک به این رزمنده ایثارگر مزینانی، سلامت و موفقیت روز افزون را برای ایشان از درگاه خداوند متعال آرزومند است.

🔹شایان ذکر است دکتر مزینانی در عملیات کربلای پنج در حمله شیمیایی دشمن از ناحیه ریه مجروح شد و رساله دکترای خود را با تحقیق میدانی آثار تخریبی بمب های شیمیایی بر اکوسیستم مناطق جنگ زده نوشته است که مورد استقبال استادان و محققان و کارشناسان مؤسسات و سازمان های داخلی و خارجی قرار گرفت.

🔹مزینانی در این مراسم با اشاره به اهمیت محیط زیست استان تهران و ضرورت توجه به مسائل و حل مشکلات محیط زیستی موجود گفت: در این خصوص باید از ظرفیت کارشناسی موجود در بدنه سازمان و فرصت های بیرونی و تعاملات بین بخشی کمک بگیریم تا بتوانیم موضوعات و مشکلات موجود را در کوتاه ترین زمان حل و فصل کنیم.

🔹وی موضوع محیط زیست را از جمله مسائل اساسی برای دولت دانست و افزود: معضلات اصلی استان تهران در حوزه آب، خاک، پسماند، آلودگی هوا، تصفیه فاضلاب و موضوعات تخصصی دیگر باید به سرعت در دستور کار قرار گیرد.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۵
مرداد
۰۱

🚩امسال، حسرت به دل بسیاری از خانواده ها ماند به خصوص کسانی که عزیزان شان در دو سال کرونایی دار فانی را وداع گفتند و آرزو داشتند یک بار دیگر محرم و عاشورای حسینی را آن هم در مزینان ببینند.

🚩امسال، محرم مزینان غوغا بود و تو گویی رستخیز عظیم در این سرزمین برپا شده و  عاشورا چنان التهابی در دل عشاق افکنده که لحظه به لحظه فرزندان مزینانی وارد زادگاه شان می شدند تا همراه با هنرمندان تعزیه خوان به سوگ پسر فاطمه بنشینند.

🚩امسال، نخل، گویا می خواست خودش را به رخ تمامی رخدادهای محرم بکشد و این نماد تابوت شهدای کربلا انگاربه وسعت تاریخ دویست ساله عزاداری عاشورائیان مزینان سنگین تر از همیشه شده بود و شاید نگاهش به دنبال عزیزانی بود که زیر پایه های او کمر راست می کردند تا سروقامتان کربلا را تشییع نمایند.

🚩امسال، گرمای مزینان به همان گرمای سوزان دشت نینوا بود و مردم عطش زده کویر تا پاسی از شب در میدان قتلگاه نشستند تا با دیدن تعزیه ای که هفتصد و بیست روز انتظارش را می کشیدند عقده دو ساله را خالی کنند.

🚩امسال، مزینان بی شباهت با کربلا نبود! آب این منبع حیاتی گاهی در خانه ها یافت نمی شد و برق هم روزگار خوشی نداشت و در مهمترین ساعات عزاداری با قطع شدن مکرر؛ گرما را به جان عزاداران روانه می کرد! راه ارتباطی را هم گویا لشکریان نامرئی بر روی مردم بسته بودند و تلفن همراه تحمل ارتباط با دنیای بیرونی را نداشت اما تمام اینها بازهم موجب نشد که مزینانی در تهران و شهرهای دیگر بماند و با ترک رفاهیات شهری گرمای سوزان و کمبود آب و قطعی برق را به جان خرید تا پس از آن فراق دوساله در کنار همشهریانش پای عزای سیدالشهدا بنشیند.

🚩امسال، تعزیه خوانان هم شور و حال خاصی داشتند گویا خدا نفس آنها را در گرمای طاقت فرسای کویر صدچندان کرده بود و با تقویت صوتی که سال گذشته انجام شده صدای شان تا آن سوی کویر طنین انداز بود و خادمان این دستگاه از ابتدای صبح تا پایان مراسم با عشق و علاقه ی خاص همیشگی خدمت می کردند.

🚩امسال، عزاداری مان مانند سال ها قبل بود وقتی اجدادمان زنده بودند و این میراث گرانبها را به دلهای ما سپردند...

🚩امسال هم میهمانان بلند پایه و مقامات نظامی و انتظامی و قضایی و امنیتی از نظم خودجوش مزینانی ها در چنین میدان عظیمی متحیر ماندند و بر این همه همت مردم دیار شریعتی درود فرستادند...

🚩امسال، محرم مرهم دل های شکسته مزینانی ها  بود و عاشورا میعادگاه دوباره عاشقان حسینی در مزینان...

🤲خدایا به حرمت این دلهای شیدایی که عاشقانه در سوگ سرور آزادگان و سالار شهیدان عزاداری کردند سالی دیگر را نیز توفیق عنایت کن تا در کنار عزیزانمان عاشورا را ببینیم...

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۷
مرداد
۰۱

✍️این روزها وضعیت معیشتی مردم که تعریف چندانی ندارد اما بعضی از مسئولین کشوری و لشکری و وکلای مجلس گویا مجال خوبی یافته اند تا ناکارآمدی خود را با تنبان های گلی و پاچه های تا ساق رفته در سیلاب به نمایش بگذارند.

عکس هایی که این روزها توسط روابط عمومی ادارات و سازمان ها و نهادها از این مسئولین محترم به نمایش می گذارند در حقیقت داغی است بر دل مردم که به چشم ببینند کسانی که نمی توانند به آنها خدمتی کنند به سراغشان آمده اند تا بدبختی مردم را نظاره گر باشند.

🔺آقایان مسئول!

این عکس های کلیشه ای دردی را دوا نمی کند به پشت میزهایتان برگردید و از شعار دست بردارید و به دنبال حل مشکلات باشید شما باید میدان عمل را قبل از هر مصیبتی در دست بگیرید نه بعد از خطری که مردم را به بدبختی کشانده است.

اگر الگویتان مرد میدان سلیمانی است باید گفت او از هر دوربین و عکاسی فرار می کرد، حاج قاسم قبل از رسیدن طوفان وارد گود می شد نه وقتی گرد و غبار همه جا را فرا بگیرد. شرّ داعش را قبل از آنی که به مرز کشور برسد از سر دنیا پاک کرد.

آبرویی که حاج قاسم کسب کرده پیراهن و شلوار گلی نیست بلکه انگشتری است که در یک دست باقی مانده از او برجا ماند همان دستی که نوازشگر دل پیشکسوتان جنگ، والدین و فرزندان شهدا، رزمندگان محور مقاومت و گرفتاران در هر بلایی بود...

نمی دانم خوانده اید که او در وصیتنامه اش برای همین دستان خود چه گفته است اگر ندیده اید پس بخوانید: « خداوندا! در دستان من چیزی نیست؛ نه برای عرضه [چیزی دارند] و نه قدرت دفاع دارند، اما در دستانم چیزی را ذخیره کرده‌ام که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته به‌سمت تو است. وقتی آنها را به‌سمتت بلند کردم، وقتی آنها را برایت بر زمین و زانو گذاردم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ اینها ثروتِ دست من است که امید دارم قبول کرده باشی...»

🔺بله جناب آقای مسئول، این مرد میدان سپهبد شهید سلیمانی خطاب به شما چنین می گوید:
«در دوره حکومت و حاکمیت خود در هر مسئولیتی، احترام به مردم و خدمت به آنان را عبادت بدانند و خود خدمتگزار واقعی، توسعه‌گر ارزش‌ها باشند، نه با توجیهات واهی، ارزشها را بایکوت کنند.»

اکنون شما را به همان خون به ناحق ریخته حاج قاسم قسم می دهیم برگردید و خدمت کنید و نقش بازی ها را بگذارید برای وقت انتخابات! شما اکنون منتخبینی هستید که با رأی مردم برای خدمت برگزیده شده اید. راهکار بدهید، بودجه تصویب کنید، پول بدهید و مطمئن باشید در چنین شرایط سختی کار شما را مردان پرتلاش و در میدان هلال احمر و سازمان های مربوطه انجام می دهند...

شاید اگر شما تدبیر می کردید و یک راه شش کیلومتری روستایی را در غرب خراسان رضوی به نام دیار تاریخی مزینان بهسازی می کردید اکنون پدر و مادر و برادر بعضی از شهدای این منطقه زنده بودند و فدایی این جاده خراب نمی شدند!

🖌علی مزینانی عسکری

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۷
مرداد
۰۱

دسترسی به ایستگاه مترو شهید اشرفی اصفهانی آسانتر می‌شود

 مجری خط ۶ مترو تهران گفت: با افتتاح ورودی دوم ایستگاه مترو شهید اشرفی اصفهانی، امکان دسترسی مسافران از خیابان اباذر و مراجعان بیمارستان پیامبران به ایستگاه مذکور فراهم می شود.  

به گزارش روز شنبه از روابط عمومی و امور بین الملل شرکت راه آهن شهری تهران وحومه (مترو) علی مزینانی افزود: اواخر اسفندماه سال ۱۳۹۹ ورودی نخست ایستگاه شهید اشرفی اصفهانی به بهره برداری  رسید و اکنون پس از حدود ۱۷ ماه، ورودی  دوم این ایستگاه که در منطقه ۵ واقع شده، به مرحله افتتاح نزدیک شده است.

وی با بیان اینکه این ورودی در خیابان پیامبر، نرسیده به خیابان اباذر قرار دارد، اظهار داشت: نصب ۴ رشته پله برقی و ۲ عدد آسانسور، تکمیل سقف کاذب، اجرای مسیر بساوایی و هندریل ها، بخشی از کارهای انجام شده برای بهره برداری  از ورودی دوم ایستگاه شهید اصفهانی بوده و هزینه عملیات ساختمانی و تجهیزاتی برای راه اندازی این ورودی، مبلغی در حدود ۴۰ میلیارد تومان بود.

مزینانی تاکید کرد: پس از این، تردد مسافران در تمام مسیرهای غیر همسطح داخلی ایستگاه با استفاده از پله برقی میسر خواهد شد./ایرنا

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 

  • علی مزینانی
۰۶
مرداد
۰۱

✍️جاده آدمکش و حادثه خیز مزینان در بی کفایتی مسئولین راه و شهرسازی همچنان از مردم خطه ی کویر قربانی می گیرد و این بار پدر یک شهید جاویدالاثر را به کام مرگ فرستاد.

🔹زنده یاد حاج داوود غنی آبادی پدر شهید والامقام کاظم غنی آبادی روز چهارشنبه پنجم مردادماه سال جاری به همراه عروسش که باردار  است و برای امور درمانی به درمانگاه مزینان مراجعه می کند پس از اطلاع از عدم حضور پزشک راهی شهرستان داورزن می شوند اما در نیمه راه و سه کیلومتری داورزن با  تابلویی که توسط کارکنان اداره راه در چاله ای که باز شده قراداده اند برخورد و پس از واژگونی خودرو جانش را از دست می دهد و عروس این پدر شهید هم به شدت مصدوم و روانه بیمارستان سبزوار می شود بیمارستانی که تا داورزن هشتاد کیلومتر فاصله دارد!... شاهدان کویر مزینان 25 تیرماه نسبت به خطرات و عواقب این تابلو تذکر داده بود اما کو گوش شنوا...
 

🔹حدود چهل و اندی سال از ساخت این جاده شش کیلومتری می گذرد و متأسفانه یک بار برای بازسازی و مرمت کامل آن اقدام نشده آن هم جاده ای که محل عبور و مرور ساکنان چندین روستا و توریست هایی است که برای دیدن کویر زیبای مزینان و خارتوران و رضاآباد به طور مداوم از آن دیدن می کنند.

🔹با مطالبه مردمی، چندین سال است که مثلاً کار بازسازی و مرمت این راه آدمکش در دستور کار وزارت راه قرار گرفته ولی هربار پیمانکاری معرفی شد و بخش هایی از آن را خراب و درست کردند و اکنون وصله های ناجور آن در همین ماه های اخیر موجب داغدار شدن چندین خانوار و آسیب مالی و جانی به چند خانواده شده است.

🔹تا کنون وعده های استانداران دولت های مختلف در خراسان و خراسان رضوی و وکلا و نمایندگان مجلس ادوار مختلف شهرستان سبزوار و وزرا و معاونین اصلاح طلب و اصول گرا و مسئولین بلندپایه ای که هر سال به بهانه ی سالگرد عروج دکترعلی شریعتی مزینانی راهی زادگاهش می شوند به ثمر نرسیده و همگی فقط قول دادند که یک هفته ای، یک ماهه و یا سه ماهه و... این مطالبه به حق مردمی را جامه ی عمل می پوشانند ولی رفتند و وعده ها بر زمین ماند و فرمانداران و بخشداران داورزن هم در چنین دستگاه های عریض و طویلی عددی به حساب نمی آیند که حرفشان خریدار داشته باشد.

🔹این جاده به هیچ صغیر و کبیری رحم نکرده و تا کنون از خاندان مختلف به ویژه سادات ارجمند و خانواده معزز شهدا چندین عزیز را به سینه ی خاک سپرده است ؛ زنده یاد امیر شهیدی برادر شهید مهدی شهیدی، زنده یاد سیدمحمدعلی حسینی عموی شهیدان حسینی مزینانی، مرحومه حاجیه عذرا توکلی مادر شهید حسن صدیقی، شادروان حاج سیدنوراله حسینی و اکنون حاج داوود غنی آبادی پدر شهید کاظم غنی آبادی از قربانیان این جاده هستند...

🔸دهستان مزینان شهرستان داورزن از توابع استان خراسان رضوی در 319 کیلومتری مشهد مقدس واقع شده و زادگاه دکترعلی شریعتی مزینانی و بیش از هفتاد شهید می باشد .

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۶
تیر
۰۱

احسان زیورعالم، خبرنگار: سحرگاه 29خرداد1356 در بندر ساوتهمپتون انگلستان یک مرگ مناسبات سیاسی روز را برهم می‌زند. اخبار به گوش ساواک می‌رسد؛ اما آنها برای آنچه رخ‌داده، برنامه ویژه‌ای ندارند. اسناد نشان می‌دهد ساواک دیرتر از آنچه تصور می‌شد خروج مرد سخنور را تشخیص داده است و حالا یک مرگ مشکوک به‌مثابه جرقه‌ای بود در انبار درحال انفجار انقلاب. تنها 43سال داشت و چهره‌ای محبوب میان جوانان و روشنفکران و دانشگاهیان. یک‌ماه از خروجش از ایران گذشته بود و بازار شایعات در محیط‌های دانشجویی و محافل سیاسی داغ بود. اما خروج زیر دماغ ساواک همه‌جا حاضر رخ داده بود و ساواک بی‌خبر حالا با مرگش روبه‌رو شده بود.
علی شریعتی در اسناد ساواک جایی گم می‌شود و ناگهان پیدا می‌شود. 29اردیبهشت1356 در نامه‌ای ازسوی سازمان اطلاعات و امنیت خراسان با این مضمون که «به قرار اطلاع علی شریعتی‌مزینانی به مشهد عزیمت کرده و خبر دیگری گویای آن است که او محرمانه از کشور خارج شده است.» انتهای نامه شماره تلفنی درج می‌شود با نام آقای حسین‌زاده و امضای ثابتی. یک‌ماه پیش از فوت، ساواک مشکوک می‌شود.
ثابتی که نامش پای نامه اول بود دست‌به‌کار می‌شود. او مدیرکل اداره سوم ساواک است. ساواک از 9 اداره تشکیل شده بود و اداره سوم واحدی بود در راستای امنیت داخلی. اداره‌ای مشهور به کمیته، مرکب از نمایندگان شهربانی، ارتش و ژاندارمری و وظایفی همچون گشت در مناطق مختلف، شکنجه مظنونان، بازجویی و تحقیق در موارد مختلف. ثابتی یازدهم خرداد1356 دستور می‌دهد «سریعا و با استفاده از کلیه منابع و امکانات موجود درباره تعیین صحت و سقم عزیمت نامبرده بالا (علی شریعتی) به خارج از کشور اقدام لازم معمول و وضعیت فعلی وی را تعیین و نتیجه را اعلام دارند.» طبق ادعای ثابتی، شریعتی با گذرنامه جعلی از کشور رفته است. اولین واکنش به دستور ثابتی یک روز بعد رخ می‌دهد، فردی به نام شیخان در نامه‌ای مدعی می‌شود شریعتی پنج‌ماه پیش در سبزوار دیده شده است.
همان روز ساواک از مکالمه‌ای بین داریوش فروهر با یکی از دوستانش گزارشی منتشر می‌کند،‌ یک گزارش خبر به امضای ناشناس مبنی‌بر اینکه علی شریعتی با گذرنامه‌ای با نام محمدعلی مزینانی از طریق فرودگاه مهرآباد عازم فرانسه شده است. علت تایید خبر نیز در متن گزارش چنین آمده: «چون داریوش فروهر در بین دوستان و آشنایان به صداقت و حقیقت‌گویی معروف است به احتمال زیاد اظهاراتش درمورد مسافرت دکتر علی شریعتی به خارج از کشور صحت دارد.» ساواک دربه‌در به‌دنبال شریعتی است و هیچ سرنخی جز اما و اگرها یافت نمی‌شود. در گزارش یک چیز عیان می‌شود: شریعتی ممنوع‌الخروج بوده است. 16خرداد1356 شخصی به نام فروزانفر به دیگری به نام مجتبوی نامه می‌زند که با توجه به خروج احسان شریعتی، همسر و دختر علی شریعتی نیز ممنوع‌الخروج شوند.
17خرداد ثابتی دستور می‌دهد فهرست مسافران خارج‌شده از فرودگاه مهرآباد بررسی شود، همه در پی یک نام: محمدعلی مزینانی. همان روز شخصی به نام عطارپور، رئیس اداره یکم عملیات و بررسی روی سربرگ دفتر نخست‌وزیری تایید می‌کند علی شریعتی با عنوان جعلی محمدعلی مزینانی از کشور و از طریق مهرآباد خارج شده است، تاریخ خروج 26اردیبهشت1356 و مقصد اعلام نامشخص.
اما همه‌چیز با یک نامه بلند از جست‌وجوی پلیسی بدل به یک آشفتگی سیاسی می‌شود. نامه‌ای با این مطلع که «برادر گرامی من دکتر علی شریعتی به شهادت رسید.» نامه‌ای بلند از علی‌اصغر حاج‌سیدجوادی که در تاریخ 30خرداد منتشر می‌شود. حاج‌سیدجوادی چیزی درباره علت مرگ شریعتی نمی‌گوید و صرفا او را شیعه راستین معرفی می‌کند که در راه حق طعم شهادت چشیده است.
ساواک تا دوم تیرماه در سکوت است. یک گزارش از شنود منزل دکتر ناصر کیاملکی در دست است. فردی ناشناس طبق گزارش به ملکی می‌گوید:
ناشناس: خبر خوبی برایت ندارم، دیشب تلفن کردم نبودی.
ملکی: چرا؟
ناشناس: علی دکتر را دیگه نداریم،‌ نداریمش.
ملکی: ای چرا چی شده؟
ناشناس: سکته کرده.
طبق گفت‌وگوی ثبت‌شده علی شریعتی در لندن و در منزل برادرخانمش بوده است. ساواک پیش‌بینی می‌کند فرد ناشناس یک پزشک بوده است؛ اما مهم‌تر آنکه ساواک دستور می‌دهد درصورت انتقال پیکر شریعتی به ایران باید «ورود جسد به ایران بدون سروصدا و جلب توجه انجام شود.»
طی گزارش‌ها از همان ساعت پخش خبر در ساعات پایانی خرداد، برخی دانشجویان با دادن شعارهایی چون «درود بر شهید علی شریعتی»، «اتحاد، مبارزه، پیروزی»، «دشمنت را می‌کشیم، قاتلت را می‌کشیم» و... با شکستن شیشه‌های دانشگاه مراتب اعتراض خود را به مرگ مشکوک شریعتی اعلام می‌کنند. دانشکده‌های علم‌وصنعت، مراکز آموزشی سازمان کرج، دانشگاه آریامهر و دانشسرای فنی بابل ازجمله دانشگاه‌های سوگوار بودند.
31 خرداد 1356 در مراسم چهلم ختم پدر شیخ‌عبدالمجید معادی‌خواه در مسجد ارگ تهران نیز فضا متشنج می‌شود و مردم علیه سیستم شاهنشاهی شعار می‌دهند. کار به پلیس و کمیته مشترک ضدخرابکار کشیده می‌شود. در توضیح این رویداد رئیس سازمان اطلاعات و امنیت تهران، پرنیان‌فر می‌نویسد: «در این مجلس ختم واعظی که سخنرانی می‌کرده اشاره به مرگ علی شریعتی کرده که باعث تشنج جلسه شده است.» نه نام واعظ مشخص است و نه آنچه گمانه‌زنی کرده است. ابعاد تظاهرات و واکنش‌ها اوج می‌گیرد. 31خرداد 9نفر از دانشجویان و البته یک کارمند کانون پرورشی به نام غلامرضا زادمهر دستگیر می‌شوند. ساواک علت دستگیری را «شعارهای ضدمیهنی» اعلام می‌کند. دستگیرشدگان به کلانتری7 واقع در بلوار الیزابت (کشاورز فعلی) انتقال داده می‌شوند. امور از دست خارج شده و فضای عمومی درمورد مرگ علی شریعتی ملتهب است. روزنامه‌ها خبر مرگ او را تا یکم تیرماه منتشر نکرده‌اند. واکنشی ازسوی نهادهای حکومتی حتی دانشگاه تهران منتشر نشده است. مهدی بازرگان اقدام به برگزاری مراسم در مسجد ارگ می‌کند و 64نفر نیز در مسجد دستگیر می‌شوند.
در این بین اما یک سند قابل‌توجه است. 31خرداد گزارشی به امضای ناشناس ابلاغ می‌شود با این جمله «همسر وی اظهار داشته علی شریعتی به‌علت ناراحتی قلبی در یکی از بیمارستان‌های لندن بستری و در همان‌جا فوت شده است. همسر نامبرده تقاضا داشت ترتیبی فراهم آید که جسد همسرش به ایران حمل و به خاک سپرده شود.» آیا ساواک در مرگ علی شریعتی نقشی نداشته است؟
قفل خبر مرگ شریعتی شکسته می‌شود. عصر 31خرداد کیهان با تیتر درشت می‌زند «دکتر علی شریعتی درگذشت.» کیهان وعده می‌دهد پیکر او به تهران انتقال داده می‌شود. کیهان نیز چون گزارش ساواک اعلام می‌کند علت مرگ سکته قلبی بوده است.
ساواک کماکان پیگیر است. گزارش‌ها پی‌درپی منتشر می‌شود. گزارشی در یکم تیرماه درباره نصب اعلامیه و شکستن شیشه منتشر می‌شود؛ اما نکته جالب‌توجه توضیحی است در انتهای گزارش مبنی‌بر نزدیکی شریعتی به سیستم. نویسنده گمنام گزارش می‌نویسند شریعتی «پس از تالیف دو کتاب در رد مارکسیسم و تروریسم و توصیف ناسیونالیسم از زندان آزاد شد.» گزارش در دل ساواک قصد دارد تصویری خودی از شریعتی بیافریند که دربرابر جامعه روحانیت بوده است. در ادامه گزارش آمده چاپ آن دو کتاب به توصیه نخست‌وزیر وقت و دستور شاه پهلوی صورت گرفته است. «در امتثال اوامر مبارک همایونی کتاب مذکور چاپ و توزیع گردید و متن آن نیز از تاریخ 34/11/25 به‌صورت پاورقی در روزنامه کیهان چاپ شد.»
روزنامه آیندگان با یک روز تاخیر نسبت به کیهان مرگ شریعتی را اعلام می‌کند. این روزنامه نیز علت مرگ را حمله قلبی اعلام می‌کند. همان خبر کیهان نعل‌به‌نعل منتشر می‌شود. اما در ساواک، ثابتی و عطارپور از تلاش خانواده شریعتی می‌گویند برای دفن او در مشهد آن هم به تاریخ دوم تیرماه، با این حال ساواک می‌ترسد. «از آنجا که احتمال دارد از ناحیه عناصر فرصت‌طلب و مفسده‌جو در جریان تشییع جنازه و مراسم تدفین و مجالس ترحیم او... تحریکات و اقداماتی سوئی صورت گیرد» پس بهتر است همه‌چیز تحت ‌کنترل باشد. گزارش دیگری همان روز به نصیری ابلاغ می‌شود. گزارش از شعارهایی مبنی‌بر جنجال بر امکان قتل شریعتی می‌گوید و البته دفن در مشهد. نصیری پاراف می‌کند «در کجای مشهد؟»
یک سند محرمانه مهم نیز در این میان وجود دارد. ساواک با نماینده خود در انگلستان تماس می‌گیرد و گزارش داده می‌شود احسان شریعتی در 30خرداد از طریق وکیل خود تلکسی به بیمارستان محل فوت شریعتی می‌زند تا طی سه روز آینده به لندن می‌آید؛ اما این بخش ماجرا جالب است. «وی همچنین اضافه کرده علاقه‌ای نیز به حمل جنازه به تهران را ندارد.» این درحالی است که در تهران همه از دفن شریعتی در مشهد خبر می‌دهند. یک بلبشو در جریان است. ازسویی اطلاعیه‌ها اکنون فضای کشور را پر کرده است. نهضت آزادی در یک اطلاعیه اعلام می‌کند شریعتی به شهادت رسیده است. «دکتر علی شریعتی... در اثر حادثه و عارضه‌ای که ماهیت آن هنوز به درستی روشن نشده است درمی‌گذرد.» آنان گریز شریعتی به اروپا را یک هجرت برمی‌شمرند و «متاسفانه حادثه غیرمترقبه شهادت وی در روز یکشنبه گذشته اتفاق می‌افتد.» درحالی‌که مرگ را مشکوک اعلام می‌کنند در اطلاعیه مدام به شهادت او رجوع می‌کنند. در این میان یک اطلاعیه در صفحه یک کیهان جالب است. محمد همایون از بنیانگذاران حسینیه ارشاد یکم تیر اعلام می‌کند: «برای مرحوم دکتر علی شریعتی تا اطلاع ثانوی مجلس ترحیم برگزار نخواهد شد.» این اطلاعیه در چند گزارش ساواک مورد توجه قرار می‌گیرد تا نشان دهد چطور نهضت آزادی در مواجهه با ساواک قرار گرفته است. دوم تیرماه ساواک یک گزارش عجیب دیگر نیز ثبت می‌کند. محمد همایون به روزنامه اطلاعات مراجعه می‌کند و از شایعه بهایی‌بودن دکتر شریعتی ابزار نگرانی می‌کند و «احتمال داده می‌شد هنگام برگزاری مجلس ختم در مسجد ارگ برمبنای همین شایعه عکس‌العمل نامناسبی از طرف متعصبان مذهبی نشان داده شود»،‌ پس همایون در اطلاعات اعلام می‌کند فعلا‌ مجلس ختمی برگزار نمی‌شود.
اما شاید مهم‌ترین متن، یک نامه محرمانه ازسوی ساواک تهران باشد که طی چند دستور مهم نشان می‌دهد ساواک در خبر روزنامه‌ها نقش اساسی داشته است.
«محترما  به استحضار می‌رساند: «روز 2536/4/1 ابلاغ شد که در اجرای اوامر جهان‌مطاع اعلی‌حضرت همایون شاهنشاه آریامهر به جناب آقای نخست‌وزیر مقرر است، از نامبرده بالا که در لندن فوت شده تجلیل و قسمت‌هایی از نوشته‌هایش که در گذشته علیه خود نوشته در جراید درج گردد. در اجرای اوامر صادره در جلسه‌ای با حضور آقایان نیکخواه و امیر طاهری بررسی‌های لازم و معمول و اقداماتی به شرح زیر به عمل آمد:
1-قرار شد از طریق نخست‌وزیری ترتیبی اتخاذ گردد که دانشگاه فردوسی مشهد روز 36/4/2 به انگیزه اینکه شریعتی استاد آن دانشگاه بوده آگهی مجلس یادبود و ترحیم او را در جراید منعکس نمایند.
2-روزنامه کیهان ضمن انعکاس خبر کوتاهی درباره چگونگی فوت مشارالیه، بیوگرافی مشروح او را که قبلا توسط ساواک تهیه شده به چاپ رساند.
3-روزنامه کیهان مقاله دیگری را تحت‌عنوان افکار و عقاید شریعتی درباره مسائل ملی و مذهبی که آن‌هم توسط نماینده ساواک تدوین و تنظیم شده چاپ نماید.
4-روزنامه اطلاعات نیز خبر درگذشت و شرح زندگی شریعتی را به‌صورتی‌که تا حدودی از نظر مطالب انشائی و سبک با نوشته کیهان متفاوت است، در تاریخ 36/4/2 منتشر سازد.»
گزارش را عطارپور امضا می‌کند. تاثیر آن انتشار مطالب ژورنالیستی متعدد و البته ورود اطلاعات به چرخه نشریات است. درسوی دیگر ساواک پیگیر انتقال پیکر علی شریعتی است. در چند نامه پیاپی مساله ورود پیکر، تشییع و تدفین او موضوع بحث است. حساس‌ترین مساله در این میان نیز اعتصاب و تظاهرات است. در دوم خرداد فردی به نام مقدم از ساواک خراسان به عباسی در تهران می‌نویسد «ترتیبی داده شود که با آخرین پرواز (ساعت24) [انتقال پیکر علی شریعتی] انجام گیرد.» همه‌چیز برای آمدن مهیاست.
روزنامه کیهان در دوم تیر ویژه‌نامه‌ای را به شریعتی اختصاص می‌دهد تا بنا بر توصیه عطاپور، رئیس اداره یکم عملیات و بررسی ساواک «مقاله دیگری را تحت‌عنوان افکار و عقاید شریعتی درباره مسائل ملی و مذهبی که آن‌هم توسط نماینده ساواک تدوین و تنظیم شده» چاپ کرده باشد. نام این یادداشت «دکتر شریعتی: سفری طولانی که مقصد آن بازگشت به خویش بود» است. روزنامه کیهان در دستورالعمل ساواک خوش‌رقصی و غلو را برای تلطیف افکارعمومی به اینجا می‌رساند: «علی شریعتی به موازات تحصیل علوم جدید در حضور پدرش تحصیلات دینی و علوم قدیمه و عربی آموخت و هنگامی که فقط 15ساله بود، مسائل دینی و اصول اساسی مذهب جعفری را به نیکی می‌دانست و در همان ایام برای پدرش که به تفسیر قرآن و تعلیم مسائل دینی و ترویج اصول راستین مذهب بود، دستیار فعالی به‌شمار می‌آمد.»
حالا شریعتی فراری خردادماه، به شخصیت مهمی در تیرماه بدل می‌شود که حکومت او را بخشی از خود معرفی می‌کند و قصد دارد برخلاف نظر احسان شریعتی، او را در ایران دفن کند. نامه‌های زیادی میان دستگاه‌های امنیتی در دوم تیرماه برسر این موضوع ردوبدل شده است. چهارم تیرماه ساواک نامه می‌زند هواپیمای برتیش‌ایرویز از لندن به ساعت 20:40 در مهرآباد نشسته و حامل سه جنازه است: رضا شیخ‌السلامی،‌ دریانی و جنازه‌ای ناشناس. موضوع جنازه سوم مسکوت می‌ماند. در عوض ساواک طبق اسناد در تکاپو است ممنوع‌الخروجی پوران شریعت‌رضوی را بلامانع اعلام کند تا او بتواند درباره انتقال پیکر همسرش تصمیم بگیرد. هفتم تیر ساواک خبر می‌دهد همسر شریعتی قصد دارد او را در حرم امام‌رضا(ع) دفن کند؛ اما برخی از اعضای خانواده مخالفت می‌کنند. درنهایت دهم تیرماه رئیس نمایندگی ساواک در لندن خبر می‌دهد با همراهی سفیر ایران در انگلستان قرار است جنازه شریعتی «به سوریه حمل شده احتمال می‌رود از سوریه به الجزایر حمل و در آنجا دفن شود.» حالا خبرها از نیامدن شریعتی به ایران است که به گوش می‌رسد. نامه دیگری نیز قابل‌توجه است. بیمارستان انگلستانی از دادن گزارش مرگ به ساواک امتناع و اعلام می‌کند تنها پسر متوفی می‌تواند از این گزارش آگاه شود. با این حال سفارت ایران مصرانه در تلاش است پزشک قانونی ساوتهمپتون با نیروهای شاهنشاهی همکاری کنند. چهاردهم تیرماه بیمارستان پاسخ می‌دهد و چیزی مبنی‌بر قتل در گزارش بیمارستان وجود ندارد. در این بین خبر انتقال شریعتی به ایران نیز محو می‌شود تا آنکه همه‌چیز در تاریخ 20تیرماه مختومه می‌شود. امام موسی صدر به مجدالدین محلاتی تلفن می‌کند و گفت‌وگوی آنها شنود می‌شود. خبر ساده است: «دکتر علی شریعتی به شام آورده شده و در جوار زینبیه به خاک سپرده‌اند.» شایعه شهادت تندتر می‌شود. گزارش‌ها حالا حکایت از تجمع، اعلامیه‌ها و شعارها علیه نظام است. دیگر برای ساواک مهم نیست چرا سوریه محل دفن شریعتی شده است. حالا کتاب‌ها و کنش‌ها محل مجادله است. بیشتر سندهای به‌جا‌مانده نشان از وضعیت سرکوب یا تهدید است. ماموری از سوریه در 18مرداد گزارش می‌دهد: «جنازه در اتاقک موجود در قبرستان شیعیان به خاک سپرده است. گفته می‌شود سیدحسن شیرازی نیز بر جنازه نامبرده نماز گزارده است» و البته نکته جالب‌توجه آنکه «شعارهایی که سر قبر علی شریعتی نهاده بودند از جانب فلسطینی‌ها و گروه‌های منحرف و خائن ایرانی تهیه شده» است.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی