شاهدان کویر :: شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۶۵۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شاهدان کویر» ثبت شده است

۲۴
آذر
۹۷

 رییس بنیاد شهید و امورایثارگران داورزن در راستای تکریم خانواده معزز شهدا و ایثارگران، با خانواده ی شهید علی اکبر هاشمی مزینانی و جانبازان سرفراز مزینان محمود مزینانی، غلامرضا مزینانی، قاسم مزینانی سلیمان دیدار کرد.


علی نخعی رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران داورزن در دیدار با پدر شهید علی اکبرهاشمی مزینانی ایثارگری سرقامتان رزمنده و شهید و جانباز را رمز ماندگاری انقلاب دانست و گفت: انقلاب اسلامی ما با خون شهیدان و رزمندگی جانبازان به درخت تنومندی تبدیل شده که در برابر هرنوع حملات و طوفان های سخت استوار ایستاده است.
  وی در دیدار با جانبازان مزینانی اظهار داشت : جانبازان مایه برکت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران هستند که به تأسی از فرمان ولایت فقیه از کشور و ناموس‌شان به جبهه‌های حق علیه باطل شتافتند و با تمام توان از ایران اسلامی دفاع کردند.
در این دیدارها که 
محمدتقی معلمی فر امام جمعه موقت و مهدی آزاده رییس بخش مرکزی و کارکنان ناحیه ی مقاومت سپاه شهرستان داورزن نیز حضور داشتند با اهدای لوح یادبود، از ایثار و فداکاری خانواده شهید و جانبازان تجلیل به عمل آمد. 



گفتنی است مزینان در دفاع مقدس بیش از 70 شهید،ده هاجانباز ، 5 آزاده تقدیم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران کرده است.

شهید علی اکبرمزینانی ملقب به هاشمی فرزند محمدعلی هاشم سال1346ه. ش درروستای مزینان زادگاه معلم شهید انقلاب دکتر علی شریعتی مزینانی پا به عرصه وجود گذاشت و پس از پیوستن به سپاه و حضور در جبهه های حق علیه باطل درعملیات کربلای پنج 21 دی ماه 1365 به فیض شهادت نائل آمد وپیکرپاکش پس از تشییع باشکوه مزینانیها توسط مادرمرحومش دربهشت علی (ع) مزینان به خاک سپرده شد. 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


  • علی مزینانی
۱۸
آذر
۹۷


🔹حسین مقصودی نماینده مردم شریف سبزوار در مجلس شورای اسلامی روز شنبه 17 آذر درجلسه شورای اداری داورزن که با حضورمسئولین اداری و اعضای شورای اسلامی و دهیاران این شهرستان برگزار شد اظهار داشت : با اتصال جاده کلاته مزینان به چوبین گذر گردشگری در روستاه های کاهک ، مزینان و چشام برای زائرین بارگاه امام رضا علیه السلام و مسافران و توریستها فراهم خواهد شد
🔹وی افزود: در این راستا آسفالت محور فوق در دستور کار قرار گرفته است.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۸
آذر
۹۷

امام‌جمعه موقت داورزن ظهر امروز در خطبه نمازجمعه داورزن که در محل مصلی‌ موقت این شهرستان برگزار شد، گفت: مراقب باشیم نماز جمعه کم‌رنگ نشود و مسؤولان در نماز جمعه پررنگ‌تر دیده‌ شوند و حضورشان بیشتر شود.

حجت‌الاسلام محمدتقی معلمی‌فر مزینانی افزود: رسیدن به‌درجات عالی بر محور تربیت دینی است که باید تلاش کنیم در محور تربیت اسلامی قرار گیریم.

وی ادامه داد:دشمن همیشه مراکز قدرت را هدف قرار می‌دهد و مسجد و نماز جمعه یک قرارگاه قدرت برای مسلمانان است که باید قدر بدانیم.

امام‌جمعه موقت داورزن با اشاره به‌حدیثی از پیامبراکرم(ص) خاطرنشان کرد: محتکر و آشوب‌گران اقتصادی که چه بر سر این جامعه نیاوردند، شراب‌خوار و دلالان فساد و فحشا سه طایفه از امت من هستند که آتش جهنم برای آنان است.

منبع؛قدس آنلاین

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۷
آذر
۹۷

 متن ادبی

نویسنده :محسن مزینانی عسکری دانشجوی کارشناسی علوم و قرآن و حدیث

از دیرباز بهار برای تمام مخلوقات خداوند فصل رویش بوده است .فصلی که تن درختان سبز،گونه ی گلها سرخ و چشمان آسمان آبی تر از همیشه می شود ،قناری ها مطرب می شوند و چمنزارها با نوای بادها رامشگر.

لاله ها فرش قرمز به زیر پای رهگذران پهن می کنند و با رنگ های شان چشم ناظران را نوازش می دهند.

پرستو ها نغمه ی شوق سر می دهند و سرخوشانه از دیاری به دیار دیگر سفر می کنند تا شاهد محبت مخلوقات به یکدیگر باشند.

کبوترها در جمع عاشقانه اشان آمدن بهار را جشن می گیرند و یا کریمان کو کو کنان نغمه ی شادی سر می دهند.

جارچیان همه جا جار می زنند به هوش باشید که فصل بیداری رسیده،کینه از دل بیرون کنید که بهار فصل عاشقی است ،بذر محبت در باغچه ها بکارید.شادی را هدیه کنید به کسانی که آن را از تو گرفته اند،عشق بورزید به آنها که دلتان را شکسته اند.با داروی  عشق دردهایتان را التیام دهید که هر درد بی درمان را دواست.

آدمی نیز به تبعیت از طبیعت به نو نوار شدن مشغول می شود.غبار غم ز دل می زداید ،لباس کهنه ی کینه از تن خارج می کند و رنگ عاشقی بر خانه و کاشانه اش میزند.

فروردین را کوچه به کوچه به دنبال دوست و آشنا می گردند تا از این بهار لحظات خوش با هم بودن را عیدی بگیرند.

یاران کنار یکدیگر پیمان وفاداری می بندند و زیر لب می خوانند:"نتوان ترک تو ای قبله دلها کردن ".

شاعران آدمی را به خوش دل بودن فرا می خوانند:"نو بهار است در آن کوش که خوش دل باشی".

اما مشاهده ی احوال مخلوقات در پاییز حقیقت دیگری را بیان می کند، پاییز فصل عاشقی ست.

نمی دانم چه رازی در پاییز نهفته است اما خوب می دانم که  جوشش عشق برای من و نه من تنها بلکه حتی برای کائنات در این فصل است.

اصلا تمام عاشقانه ها نیز در این فصل سروده می شوند و اشعار همه بوی پاییز می دهند.

انگار باران در پاییز بی امان می بارد گویی که آسمان بغضی فرو خورده در گلو داشته است که سنگینی اش را فقط تا پاییز تحمل کرده.

در این جهان چیزی الهام بخش تر از روزهای بارانی پاییزی وجود ندارد.

پاییز را ساده منگر،پاییز اتحاد جنون آمیز برگی است که هم رنگ خورشید شده است.

انگار درختان از فراق یاری بیمار گونه زرد می شوند.تن رنجور کهنه درختان هم خبر از دردی کهنه می دهند.

بلبلان آنقدر گریسته اند که دیگر نای آواز ندارند.

بادها سوزی عجیب دارند ،صدایشان را می توانی از حنجره ی نی ها بشنوی ،دل می رباید این نوا گویا که دشتی می زنند.

ساق های نحیف گل ها توان ایستادن ندارند بس که منتظر مانده اند.پژمردند وقتی که غم بلبلان را دیدند.

خبر از دل انار ها نداری که چه خون است همچون دل عاشقی که معشوق اش با او جفا کرده است.

  پاییز فصل آزادی است برگ ها به جای سبز بودن می توانند زرد،قهوه ای و نارنجی بودن را انتخاب کنند.

آدمی فارغ از مشغله های روزمره می تواند عاشقی را،می تواند لحظه ای شاد بودن در کنار دلبری را تجربه کند،

می تواند دنیا را در آغوش گرم و امن یار جست و جو کند.

من تمام لذت دنیا را در همین ساعات عاشق بودن در می یابم.دوست دارم عاشق شوم،عاشق زندگی کنم و عاشق بمیرم.

از خدا می خواهم که مرا در مسیری قرار دهد که راه به خانه ی معشوق دارد و خیالم راحت باشد که در این مسیر گم نمی شوم چرا که پاهایم تنها خانه ی دوست را بلدند و بیراهه نخواهند رفت.

دوست دارم در کنار یارم بنشینم و او به من دلداری دهد سال های نبودنش را.سرم را بر شانه اش بگذارم و او با صدای آرامش بخشش در گوشم زمزمه کند:نفس عمیق بکش و چشمانت را ببند،آرامش طبیعت را احساس کن اجازه بده آرامش در ذهنت جریان پیدا کند ،بگذار زمزمه باد در گوش هایت بپیچد در شب آرام پاییزی.

من نیز نصیحت اش کنم که موهایت را رها نکن ،پاییز است ،باد می آید و بوی موهایت را با خود می برد و برگ ها عاشق می شوند.

و پاییز :

باغ بی برگی

 روز و شب تنهاست

با سکوت پاک غمناکش

ساز او باران،سرودش باد است

جامه اش شولای عریانی است

ور جز اینش جامه ای باید

بافته بس شعله ی زر تار،پودش باد[1]

[1] مهدی اخوان ثالث

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۲
آذر
۹۷

آیین نکوداشت هنرمند پرآوازه کهن دیار مزینان استاد علی اکبر مزینانی تهیه کننده و فیلمبردار سینما، با حضور مهدی فخیم‌زاده، رسول صدرعاملی، امیر پوریا و دیگر اهالی سینما، یکشنبه ۱۱ آذر در فرهنگسرای ارسباران برگزارشد.

برای دیدن تصاویر بیشتر به ادامه ی مطلب بروید...

  • علی مزینانی
۱۲
آذر
۹۷

مهدی فخیم زاده کارگردان سینما در آیین نکوداشت علی مزینانی که یک شنبه شب 11 آذر در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد اظهار داشت:علی مزینانی مرا از ورشکستگی نجات داد.
به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ مهدی فخیم زاده کارگردان و تهیه کننده برجسته ی سینما و تلویزیون در خصوص آشنایی اش با هنرمند پرآوازه ی مزینان و سینمای ایران گفت : با  مزینانی قبل از انقلاب در فیلم میرلوحی آشنا شدم که آسیستان فیلمبردار بود.
وی افزود : علی حرفه ای بود و من هم حرفه ای و چند بار باهم کار کردیم .
فخیم زاده با اشاره به بی توجهی مسئولین سینما در دهه ی شصت که موجب ورشکسگتی دفترش شد خاطرنشان کرد :  دفترم ورشکست شد چون فیلم من درجه ی دال گرفته بود و از نظر تجاری فیلم شکست خورد ، در آن زمان می گفتند آدم حرفه ای  باید با فیلمبردار غیر حرفه ای کار کند وقتی برداشت ها را دیدم متوجه فاجعه شدم و به مسئولین گفتم این نتیجه فشار شماست و علی مزینانی من را  از آن ورشکستگی نجات داد.
وی علی مزینانی را فردی خلاق و حرفه ای دانست و افزود : ذهن مزینانی با تماشاچی نزدیک است و می داند که چه کار می کند من وقتی با علی کار می کردم می دانستم با چه آدمی کار می کنم حرفه ای گری، هیجان و انضباط را از او یاد می گرفتم.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۲
آذر
۹۷

رسول صدر عاملی کارگردان مطرح سینمای ایران در آیین نکوداشت علی مزینانی هنرمند پرآوازه ی دیار تاریخی مزینان و تهیه کننده و فیلمبردار برجسته ی سینمای ایران گفت:حرفه گری در سینما را علی مزینانی به من یاد داد
به گزارش شاهدان کویر مزینان ؛ وی که اولین کارهای سینمایی اش را با علی مزینانیآغاز کرده افزود : علی مزینانی در استودیو میثاقیه بزرگ شد که به طور کامل حرفه ای آغاز کرده است.
صدرعاملی در خاطره ای از اولین کارهای هنری اش با این تهیه کننده و فیلمبردار سینمای ایران اظهارداشت : باعلی رفتیم جبهه تا محل شهادت برادرم را از نزدیک ببینیم علی وقتی شهدا را می دید اشک می ریخت و فیلمبرداری  می کرد ابتدانمی دانستیم کجا هستیم و بعد فهمیدیم رفتیم وسط میدان مین و تخریب چی ها آمدند و ما را نجات دادند.

وی خاطر نشان کرد : در حقیقت این علی مزینانی بود که به من حرفه ی سینما را یاد داد او بود که به من حتی دکوپاژ کردن را نشان داد.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۲
آذر
۹۷

چهارصد و نودمین نشست باشگاه فیلم ارسباران (تهران) با هدف شناخت و نکوداشت هنرمند پرآوازه کهن دیار مزینان استاد علی اکبر مزینانی تهیه کننده و فیلمبردار سینما، با حضور مهدی فخیم‌زاده، رسول صدرعاملی، امیر پوریا و دیگر اهالی سینما، یکشنبه ۱۱ آذر در فرهنگ‌سرای ارسباران برگزارشد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان؛ در این مراسم که جمعی از کارگردانان و تهیه کنندگان و فیلمبرداران صاحب نام سینمای ایران و هنرمندان و هنر دوستان حضور داشتند علی مزینانی تهیه کننده و فیلمبردار سینمای ایران اظهار داشت :من برای حرفه ای شدن زحمت کشیدم ، ۱۶ ساله بودم که به سینما آمدم در اغلب کشورهای بزرگ مانند آمریکا و آلمان و صحرای مصر و جنگ ۶ روزه اسرائیل و اعراب فیلمبرداری کردم.من برای گرفتن یک پلاندر سخت ترین شرایط کارکردم و حتی زیر کامیون بسته شدم.
 
وی در باره آخرین فیلمش قفس طلایی گفت : فیلم من قرار بود قبل از قلاده های طلای اکران شود یک میلیون دلار  در آمریکا خرج فیلم قفس طلایی کردم اما آن فیلم چون وابسته بود زودتر اکران شد و بعد هم شرایط آقای حیایی پیش آمد و ما با فروش نامناسبی روبرو شدیم به طوری که هرچی در این پنجاه سال درآمد کسب کرده بودیم به باد رفت .
مزینانی خطاب به هنرمندان جوان تأکید کرد :  باید بدانید تارنج نبرید به جایی نمی رسید باید در فیلمبرداری مثل یک کارگر دستانتان پینه ببندد.
این هنرمند پرآوازه مزینان در خصوص نحوه ی برخوردش با عوامل فیلم هایش گفت :احترام در این حرفه شرط اول کار من بوده و تا وقتی فیلمبردارم غذا نمی خورد لب به غذا نمی زدم

علی اکبر مزینانی در سال ۱۳۲۵ در مزینان متولد شد. در سن چهارده سالگی با ورود به کادر فنی شروع به کار کرد و پس از طی مراحل مختلف (نورپردازی و دستیاری) به عنوان فیلمبردار در فیلم‌های «مرگ در باران»، «اضطراب»، «کوسه جنوب» و «شهر شراب» مشغول فیلمبرداری شد. 
او سپس به تهیه کنندگی نیز روی آورد و موفق به ساخت فیلم‌های خونبارش و رهایی شد. در سال ۱۳۵۴ به طور مستقل کار تهیه کنندگی را با فیلم‌های؛ عقاب‌ها، خواستگاری، دو همسفر، قربانی، شب بخیر غریبه و دنیا شروع کرد و در کنار دو حرفه فیلمبرداری و تهیه کنندگی در امر پخش فیلم نیز به فعالیت پرداخت.
مستند عاشورای مزینان با کارگردانی امیرقویدل و تهیه کنندگی و فیلمبرداری این هنرمند مزینانی که در سال 57 ساخته شده محرم سال 96 از شبکه ی مستند سیما پخش شد.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۱
آذر
۹۷



بالاخره پس از ماه ها انتظار و با پیگیری‌های مستمر شورای اسلامی و دهیاری مزینان  و مساعدت نمایندگان مجلس شورای اسلامی سبزوار بزرگ، پروژه تعریض و ‌بهسازی جاده پرحادثه مزینان _‌داورزن روز شنبه 10آذر1397 آغاز شد.
به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ در فاز اول با مسئولیت قارزی پیمانکار متعهد این پروژه ترمیم و تعریض ۲ و نیم کیلومتر از محل میدان استاد محمدتقی شریعتی مزینانی در عرض ۹ متر آغاز شده است.
 🔹اعتبار اولیه برای این پروژه ۷۰۰ میلیون تومان در نظر گرفته ‌شده  است.

✍علی اکبر رضوانی پناه رییس شورای اسلامی مزینان از پیگیری تداوم طرح و تأمین اعتبار برای تکمیل این پروژه خبرداد.
🔹مهدی آزاده رییس شورای اسلامی بخش  مرکزی داورزن و عضو شورای اسلامی مزینان نیز در تماس تلفنی با شاهدان کویر اظهار داشت: این پروژه صبح روز شنبه به طول ۲ و نیم کیلومتر آغاز شده که البته تأکید نمایندگان محترم به ویژه دکتر مقصودی در مرحله ی اول حدود ۳ کیلومتر است.
🔹مهندس قارزی پیمانکار پروژه نیز همت و پیگیری شورای اسلامی و دهیاری مزینان را برای ادامه ی طرح و وصول اعتبار ضروری دانست.

🔹جاده حادثه خیز مزینان به داورزن به طول 7 کیلومتر شاهراه اصلی مزینان و روستاهای مجاور آن به جاده اصلی تهران ، مشهد و دسترسی به شهرستان های داورزن و سبزوار  است که اوایل انقلاب آسفالت شد و با گذشت 40 سال از ساخت آن برای اولین بار تعریض ، ترمیم و آسفالت می گردد. این جاده به خاطر کم عرض بودن و عدم روشنایی کافی تاکنون موجب داغدار شدن چندین خانواده از مزینان و روستاهای مجاور شده است.

🔹در تأمین اعتبار برای بهسازی و توسعه ی این جاده مبلغ 2 میلیلارد تومان برآورد شده که با پیگیری های نمایندگان مردم شریف سبزواربزرگ و شهرستان های تابعه در مجلس شورای اسلامی در فاز اول مبلغ 700 میلیون تومان در اختیار پیمانکار قرار گرفته است که امیدواریم مابقی هرچه سریعتر اختصاص پیدا کند و مانند سال های قبل که با قیر رایگان اختصاص یافته فقط یک کیلومتر از این راه و آن هم از سمت داورزن آسفالت گردید به فراموشی سپرده نشود.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۰
آذر
۹۷

تمدید زمان مهلت بارگذاری اسناد ثبت سفارش بدون انتقال ارز سال 1396 حسب درخواست مکرر شرکتها/ آخرین مهلت تا پایان روز شنبه 97/0/9/10

    با توجه به درخواست ها و پیگیری های مکرر برخی شرکت های تجهیزات پزشکی مهلت بارگذاری اسناد ثبت سفارش بدون انتقال ارز سال 1396 تا پایان روز شنبه 97/9/10 تمدید شد. 

به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از روابط عمومی اداره کل تجهیزات پزشکی وزارت بهداشت، مهندس روح اله مزینانی مشاور و دستیار ویژه مدیرکل تجهیزات پزشکی گفت: با توجه به درخواست ها و پیگیری های مکرر برخی شرکت های تجهیزات پزشکی، پیرو اطلاعیه های قبلی مورخ 97/08/19 در خصوص بارگذاری اسناد ثبت سفارش بدون انتقال ارز سال 1396 در سامانه imed، به اطلاع می رساند کلیه شرکت های بدهکار ارزی مذکور، زمان بارگذاری مدارک تکمیلی بدهی های بدون انتقال ارز سال 1396 در سامانه imed مطابق فرآیند اعلامی  97/9/19تا پایان وقت روز شنبه 10 آذر 1397 تمدید شد.

وی افزود: این تمدید زمان، آخرین مهلت بارگزاری مدارک درخواستی می باشد و پس از تاریخ فوق کلیه مسئولیت ناشی از عدم تکمیل اطلاعات به عهده شرکت ها می باشد.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۹
آذر
۹۷

 نشست صمیمانه مدیرعامل و معاونین خانه هنرمندان ایران با اصحاب رسانه سه‌شنبه ۶ آذر با حضور مجید رجبی معمار مدیرعامل، آسیه مزینانی معاون فرهنگی هنری، سیدعماد حسینی معاون آموزشی، مسلم برزگرزاده معاون امور مالی و مونا رحمانی مدیر روابط عمومی و امور بین‌الملل خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

با حامیان مالی که حاشیه دارند، همکاری نمی‌کنیم

به گزارش شاهدان کویر مزینان ؛ مجید رجبی معمار (مدیرعامل خانه هنرمندان ایران) با اشاره به مشکلات مالی که خانه هنرمندان ایران در دو سال گذشته با آن روبرو بوده گفت: در سال‌های گذشته در تماشاخانه ایرانشهر برای حمایت از جامعه تئاتری ۲۰ درصد سهم تماشاخانه از فروش گروه‌های تئاتری را دریافت نمی کردیم٬ اما با شدت گرفتن مشکلات مالی و به‌منظور تداوم حیات این مجموعه فرهنگی مجبور شدیم که دوباره این ۲۰ درصد را دریافت کنیم.

آسیه مزینانی معاون هنری خانه هنرمندان ایران گفت: بالغ بر۸۰ درصد امکانات و خدمات خانه هنرمندان ایران برای انجمن‌ها است و از انجمن‌ها درصدهای ناچیزی برای برگزاری نمایشگاه‌های هنری دریافت می‌کنیم. سازوکار ما با یک گالری خصوصی تفاوت دارد و ما در خانه به اعضا و انجمن‌های عضو خانه هنرمندان فرصت‌های برابر می‌دهیم. هیچگاه از جانب نمایشگاه‌های هنری درآمد نداشتیم و در حوزه سازوکار فروش دچار مشکلاتی هستیم که درصدد رفع آنها هستیم.

مزینانی درباره برنامه‌های موسیقی خانه هنرمندان گفت: برنامه‌هایی که در حوزه موسیقی در خانه هنرمندان برگزار می‌کنیم با تائید خانه موسیقی است و اگر هنرمندی به صورت مستقل برای برگزاری کنسرت یا تک نوازی به خانه هنرمندان مراجعه کند در صورت تایید از سوی خانه موسیقی٬ دست رد به سینه هنرمندی نمی‌زنیم.

مزینانی درباره وضیعت سالن شهناز برای اجرای کنسرت‌های موسیقی گفت: این سالن برای برگزاری کنسرت از حداقل امکانات برخوردار است و این سالن تنها ظرفیت ۱۳۰ صندلی را دارد. در چنین شرایطی اگر کنسرتی در این سالن برگزار ‌شود٬ رویکرد ما حمایت از خانه هنرمندان است و ما هیچگاه رویکرد تجاری به امکانات خانه هنرمندان ایران نداشتیم و نداریم و اگر در خانه هنرمندان شاهد بنروبک لایت تبلیغاتی باشیم این تبلیغات ربطی به خانه ندارد و برای برنامه‌هایی است که از سوی انجمن‌ها در خانه هنرمندان ایران برگزار می‌شود.

او درباره راه‌اندازی انجمن خبرنگاران در خانه هنرمندان ایران گفت: سال گذشته در نشستی که در خانه با حضور اصحاب رسانه برگزار شده بود٬ پیرامون این موضوع بحث و گفت‌وگو کردیم و مقرر شد در صورتی که خبرنگاران درصد راه‌اندازی انجمن باشند خانه هنرمندان ایران با در اختیارگذاشتن مکان برای برگزاری نشست٬ از خبرنگاران حمایت کند، اما پس از مطرح شدن این موضوع هیچ پیگری از سوی خبرنگاران صورت نگرفت.

منبع؛ایلنا

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۸
آذر
۹۷

در راستای بررسی مشکلات و دغدغه های دانشجویان مقطع دکتری رشته های علوم انسانی و پاسخ گویی به مجموع سوالات آموزشی و پژوهشی آنان نشستی در سالن دفاع دانشکده علوم انسانی واحد یادگار امام خمینی (ره) شهرری برگزار گردید.

1

به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از روابط عمومی و اطلاع رسانی واحد: در ابتدای این جلسه دکتر سید مصطفی حسینی مزینانی با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری در خصوص «روحیه جوانی، احساس هویت اثرگذار، انگیزه های ایمانی و آرمانی جریان‌های دانشجویی و مطالبه‌گری آرمان‌ها» گفت: از جمله وظایف یک دانشجو مطالبه گری در خصوص تحقق خواسته های خود باید باشد و هدف از برگزاری این نشست ها بررسی وضع موجود و برطرف ساختن موانع و مشکلات است.

معاون پژوهشی و فناوری از جمله بسترهای پژوهشی این واحد دانشگاهی را مجلات علمی و پژوهشی، انجمن های علمی، باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، مراکز واحدهای رشد فناور، مرکز امور اقتصادی دانش بنیان و ارتباط با صنعت بیان و اظهار کرد: دانشجویان علاقمند به فعالیت های پژوهشی در هر زمینه ای می توانند با مراجعه به معاونت پژوهشی و ارائه ایده های خود از امکانات و فضاهای موجود به نحو مطلوب بهره برداری نمایند.

این مقام دانشگاهی در خصوص اختصاص فضای کار پژوهشی به دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی عنوان کرد: تمام تلاش خود را به منظور بهبود شرایط موجود برای دانشجویان بکار خواهیم برد.

وی اظهار کرد: رسالت اصلی مراکز آموزشی و دانشگاه ها آموزش و پژوهش است و در همین راستای واحد یادگار امام خمینی (ره) شهرری بعنوان قطب شبکه های ارتباطی و حمل و نقل انتخاب شده است و با ایجاد دبیرخانه علمی دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری می توانند نظام موضوعات خود را مرتبط با معضلات و مشکلات جامعه انتخاب نمایند.

حسینی مزینانی با اشاره به در پیش روی بودن هفته پژوهش و برنامه های معاونت پژوهشی واحد یادگار امام خمینی (ره) شهرری افزود: در طول مدت هفته پژوهش نمایشگاه دستاوردهای دانشجویان دکتری برپا است و علاقمندان می توانند کارها خود را برای بازدید عموم به این معاونت ارسال کنند.

در پایان این نشست دانشجویان به بیان نقطه نظرات، انتقادات و پیشنهادات خود پرداختند.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۸
آذر
۹۷

علی مزینانی" تهیه کننده و فیلمبردار با حضورمهدی فخیم زاده ، فریدون جیرانی و اهالی سینما یکشنبه 11 آذر ساعت 18در فرهنگ سرای ارسباران تجلیل می شود.

«علی مزینانی» تهیه کننده و فیلمبردارتجلیل می شود
به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از روابط عمومی فرهنگ سرای ارسباران، این برنامه با سخنرانی مهدی فخیم زاده و فریدون جیرانی دو کارگردان مطرح کشور و اجرای امیر پوریا برگزار می شود.
علی اکبر مزینانی در سال 1325 در مزینان متولد شد. در سن چهارده سالگی با ورود به کادر فنی شروع به کار کرد پس از طی دوره های نورپردازی و دستیاری ، فیلمبرداری فیلم های مرگ در باران، اضطراب، کوسه جنوب را برعهده گرفت . وی ساخت فیلم های خونبارش و رهائی عقابها، خواستگاری، دو همسفر، قربانی، شب بخیر غریبه و دنیا را نیز در کناردو حرفه فیلمبرداری و تهیه کنندگی حوزه سینما در رزومه کاری خود دارد.
تلفن گویای 20-22872818 داخلی 219 برای آگاهی بیشتر اعلام می شود.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۵
آذر
۹۷

مجید مزینانی شریفی فرزند فرهنگی و سخنور توانا محمد شریفی طی حکمی از سوی حمید معیریان سرپرست اداره ورزش و جوانان شهرستان داورزن سکاندار باشگاه ورزشی شریعتی مزینان شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ مدیریت این سالن ورزشی پیش از این برعهده ابراهیم مزینانی بود که ضمن تشکر از زحمات چندین ساله ی وی بنا شد تا یک هفته ی دیگر موارد تسویه حساب انجام و سالن در اختیار شریفی قرار گیرد.
مجیدمزینانی شریفی متولد13 بهمن 1368 است و سال ها در میادین مختلف ورزشی کشوری ، استان، سبزوار و داورزن درخشیده است.

وی دارای مدرک کارشناسی مدیریت جهانگردی از دانشگاه سبزوار است و همزمان با تحصیل در لیگ دسته سه فوتسال کشور به بازی فوتبال در تیم های این شهرستان از جمله تیم فوتسال ثامن الحجج(ع) پرداخت.

این جوان ورزشکار که فوتبال خود را از زمین های خاکی مزینان آغاز کرده در چند دوره مسابقات سوپرلیگ استان، مسابقات فوتسال جام رمضان و لیگ برتر شهرستان سبزوار شرکت و یک دوره آقای گلی مسابقات سبزوار را از آن خود کرد.

مجید شریفی همچنین با حضور در تیم فوتسال مزینان و دیگر روستاها توانسته چندین دوره عنوان قهرمانی و نایب قهرمانی مسابقات فوتسال شهرستان داورزن را به همراه دیگر جوانان برومند این خطه کسب نماید.

وی هم اکنون مسئولیت هیئت فوتسال سپاه و تربیت بدنی حوزه ی امام رضا(ع) شهرستان داورزن را برعهده دارد و در سال های اخیر چند دوره مسابقات فوتسال را باهمکاری مسئولین شهرستان داورزن و شورای اسلامی و دهیاری مزینان برگزار کرده است

آقا مجید امیدوار است بازهم با همکاری این مسئولین و همراهی جوانان ورزش دوست و بانوان در پیشرفت ورزش مزینان و منطقه گام های خوبی بردارد.
☎️شماره ی هماهنگی با مجید شریفی مدیر جدید باشگاه ورزشی مزینان:  (۰۹۱۹۷۲۳۲۰۰۸)

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۴
آذر
۹۷

زدم دست توسل تابنام حضرت صادق
شدم مست ولا جانا زجام حضرت صادق

هزاران مکتب و راه است بشرسرگشته و حیران
صراط مستقیم باشد مرام حضرت صادق

شده هفتادوسه مذهب فقط در مکتب اسلام
ولی یک مذهب حق است بنام حضرت صادق

کثیری طالب علم اند پی کسب مقام علم
سپرده گوش جان را بر کلام حضرت صادق

کلاس درس او آزاد اما بهر دانشجو
تلمُّذ می کنند از فیض عام حضرت صادق

مسیحا دم دمد در کالبد هر طالب علمی
بُوٙد احیاگری کار مدام حضرت صادق

چراغ محفل علمش هماره گشته است روشن
بتابد در سرای دل زبام حضرت صادق

دگر گیتی نخواهد زاد مانند هشامش را
چو لقمان حکیم باشد هشام حضرت صادق

بُوٙد طاق مؤمن طاقش مفضّل همچو حمرانش
یکایک بوده شاگرد گرام حضرت صادق
 
شده یک نهضت علمی بپا در حوزه ی درسش
شده یک انقلاب علم قیام حضرت صادق


گروهی طالب فقه و گروهی طالب تفسیر
بسا جویند کلام اندر کلام حضرت صادق

کُلینى تا خمینى وارث فرهنگ این معصوم
فقیهان جملگى قائم مقام حضرت صادق

شده تعطیل دانشگاه او ازکینه ى منصور
چه کردند باخودش قوم لئام حضرت صادق

شده مسموم از زهر جفا آن اخترتابان
که سوخت سر تا بپا لحم و عظام حضرت صادق

عام=همگانى،،،تٙلـــٙمٌّذ=شاگردى
عظام=جمع عظم به معنی استخوان ها،،،لحم=گوشت
🔆شاعر؛ شاگرد مکتب حضرت امام جعفر صادق علیه السلام حجت الاسلام و المسلمین زنده یاد حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی  
🌸نثار روح پرفتوحش صلوات🌸

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۳
آذر
۹۷

آسیه مزینانی

به گزارش شاهدان کویرمزینان ،‌ نمایشگاه عکس‌های «آلن سکارولی» عکاس فرانسوی با عنوان «میان سرگردانی و جاودانگی»، عصر روز گذشته (پنجشنبه ۱ آذر) در گالری تابستان خانه هنرمندان ایران افتتاح شد.

در آیین گشایش این نمایشگاه، آسیه مزینانی معاون هنری خانه هنرمندان گفت: برای چندمین بار است که با همکاری بخش فرهنگی و هنری سفارت فرانسه در این مجموعه برنامه‌هایی را برگزار می‌کنیم و امیدوارم به زودی شرایط برپایی نمایشگاه هنرمندان ایرانی در فرانسه نیز فراهم شود.
وی افزود: «آلن سکارولی» قصد سفر و عکاسی از ایران را داشت٬ از این رو سفارت فرانسه پیشنهاد برپایی نمایشگاهی از عکس‌های او را به خانه هنرمندان داد و پس از بررسی در شورای تجسمی تصمیم گرفتیم که نمایشگاهی از عکس‌های او را برپا کنیم.

به گفته مزینانی٬ در نمایشگاه «سکارولی» ۲۱ عکس سیاه و سفید در ابعاد بزرگ در معرض دید مخاطبان قرار گرفته است. همچنین کارگاه آموزشی آلن سکارولی با موضوع تجربه‌های عکاسی در طبیعت و شب از ساعت ۱۷ تا ۲۰ یکشنبه ۴ آذر در سالن استاد امیرخانی خانه هنرمندان ایران برگزار می‌شود و حضور در این کارگاه برای عموم آزاد است.

 

 

سکارولی هم در این مراسم ضمن ابراز خوشحالی از سفر به ایران و برپایی نمایشگاهش گفت: عکاسی عشق بزرگ زندگی من است و از زمانی که به خاطر دارم فقط عکاسی کرده‌ام و هیچ وقت مشغول کار دیگری نبوده‌ام. خیلی دوست داشتم که به ایران سفر و عکاسی کنم.

او افزود: نمایشگاه‌های متعددی در کشورهای جهان گذاشته‌ام و عکس‌هایم به موزه‌های متعددی چه در فرانسه و سایر کشورها راه پیدا کرده است.

این عکاس فرانسوی درباره مجموعه‌ای که به ایران آورده گفت: من چون این تصور را داشتم که ایرانی‌ها به طبیعت علاقه‌مند هستند، مجموعه‌ای از عکس‌های طبیعت که شامل کوه و درخت است را انتخاب کردم. این مجموعه را در فاصله سال‌های ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۵ عکاسی کرده‌ام.

او درباره عظمت کوه گفت: انسان وقتی مقابل کوه قرار می‌گیرد به دلیل عظمت کوه حس تنهایی و کوچک بودن می‌کند. یکی از دلایلی که من از کوه عکاسی می‌کنم این است که به نوعی بگویم چقدر زمین در خطر آسیب‌پذیری است و هر چه به نوک قله نزدیک می‌شویم این آسیب‌پذیری کمتر می‌شود. به همین دلیل در عکس‌های مجموعه کوه تلاش کردم از بخش‌هایی از کوه‌ها که به واسطه انسان و سایر عوامل در معرض تخریب قرار نگرفته‌اند عکاسی کنم.

آلن سکارولی ادامه داد: در کنار کوه‌ها از درختان نیز عکاسی کرده‌ام و در این نمایشگاه عکس‌هایی از سه درخت را در شب می‌بینید. من برای عکاسی از شب از پرژکتور استفاده می‌کنم و شیوه کارم این است که پرتره‌ای از یک درخت را عکاسی کنم و جسم و روح او به نمایش بگذارم و سایر درختانی را که در حاشیه این درخت هستند، حذف می‌کنم.

او افزود: تمام عکس‌هایی که من در این مجموعه گرفته‌ام سیاه و سفید و با دوربین آنالوگ است. هدفم از عکاسی سیاه و سفید این است که مخاطبم به واسطه رنگ از موضوع اصلی دور نشود. البته شما سیاه و سفید را در دو رنگ خلاصه نکنید.

این عکاس فرانسوی درباره سوژه‌های عکاسی‌اش گفت: من موضوعی عکاسی می‌کنم و موضوعی که مدنظرم است با چند فریم عکس تمام نمی‌شود. مثلا ۲۵ سال تمرکزم را روی موضوع عکاسی در شب گذاشته‌ام. بخشی از تمرکزم در عکاسی بر روی عکاسی از شهرها در گذر زمان است تا بتوانم تغییر و تحول شهرها را نشان بدهم.

عکاسی سیاه و سفید مخاطب را به موضوع اصلی نزدیک می‌کند

بر اساس این گزارش، آلن سکارولی در سال ۱۹۴۵ در مراکش به دنیا آمد، او همواره در کنار مدیترانه زندگی کرده و به کار مشغول بوده است. آلن سکارولی تاکنون نمایشگاه‌های بسیاری در شهرهای مختلف فرانسه و هم‌چنین سوئیس، بلژیک، یونان و.. برگزار کرده است. نمایشگاه «میان سرگردانی و جاودانگی» از سوی سفارت فرانسه با همکاری خانه هنرمندان ایران برپا شده و تا ۹ آذر در گالری تابستان خانه هنرمندان ایران میزبان علاقه‌مندان است.

منبع ؛ خبرگزاری فارس

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۳
آذر
۹۷

 برنامه بازدید هیات چینی و همراهان از دانشگاه حکیم سبزواری امروز شنبه ۳ آذر ۹۷ با دو سخنرانی علمی برگزار می شود.

در راستای همکاری های علمی و تحقیقاتی میان دانشگاه‌های چین و دانشگاه حکیم سبزواری برنامه بازدید هیات چینی و همراهان از دانشگاه حکیم سبزواری با دو سخنرانی علمی  برگزار می شود:

– سخنرانی پروفسور هان استاد تاریخ و تمدن دانشگاه تربیت مدرس استان شان‌سی چین با عنوان:

اسلام در چین، بررسی موردی «نوشتار شیانژن»

– سخنرانی دکتر سیدعلی مزینانی، پژوهشگر پژوهشگاه علوم و معارف دانشگاه عالی دفاع ملی با عنوان:

جاده و خان، مسیر و مبادلات تجاری

زمان: شنبه ۳/ ۹/ ۹۷ ساعت ۱۲ تا ۱۴

مکان: تالار اسرار دانشکده الهیات(ضلع شمالی طبقه سوم ساختمان علوم انسانی)

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۱
آذر
۹۷

شهردار ناحیه یک و مسئول اداره امور ایثارگران منطقه 14، با حضور در منزل شهید مهدی مزینانی حاج عابدین با مادر والامقام این شهید دیدار و گفت و گو کردند.

منطقه 14 - دیدار شهردار ناحیه یک و مسئول امور ایثارگران منطقه با خانواده معظم شهید مهدی مزینانی

به گزارش شاهدان کویر مزینان ؛ در این دیدار که همزمان با هفته ی وحدت و بسیج برگزار شد شهردار ناحیه یک ، زنده نگه داشتن یاد شهدا را باعث تداوم حرکت انقلاب دانست و اظهار داشت: آرامش و آسایش امروز ما مدیون خون جوانانی است که از همه چیز خود برای دفاع از ارزش ها، دین و حفظ میهن اسلامی و خانواده شان گذشتند و ما امروز با دیدار از خانواده معظم ایشان این گذشت و فداکاری را ارج می نهیم.

در ادامه این دیدار،مادر شهید مزینانی ضمن بیان خاطراتی از فرزند شهیدش از حضور مسئولین منطقه تشکر کرد و مسئول امور ایثارگران با آرزوی توفیق و صحت و سلامت برای این مادر بزرگوار لوح تقدیری را به وی تقدیم کرد.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۱
آذر
۹۷

همایش «یار بی‌صدا» ویژه ناشنوایان در عصر ششمین روز هفته کتاب در موسسه خانه کتاب برگزار شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ معصومه مزینانی، مدیرعامل موسسه محاش، نیز در این نشست به ارائه توضیحاتی درباره فعالیت‌های این موسسه پرداخت و گفت: ما فعالیتمان را از سال 1377 آغاز کردیم. پیش‌زمینه‌ای نیاز است تا فردی به کتاب‌خوانی جذب شود. فرد کم شنوا نیاز دارد خانواده آگاهی داشته باشد و براین اساس موسسه محاش دغدغه‌اش را در این زمینه قرار داده است.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۳۰
آبان
۹۷

فاطمه مزینانی گلستانی مدیر عامل مؤسسه خیریه حضرت نرجس خاتون(س) و مجتمع توانبخشی مزینان در گفت و گو با شاهدان کویر اظهار داشت : به حول و قوه ی الهی پس از 8 سال تلاش و با کمک خیرین نیکوکار نهال بهزیستی به بار نشست و اکنون مرکز سالمندان پدر و مادر در خطه ی کویر مزینان مشغول خدمت به این عزیزان است.
وی افزود : این مرکز از 29 مهر 1397 شروع به پذیرش سالمندان کرد و چند نفر از مادران و پدران کهنسال که نیاز به مراقبت ویژه دارند معرفی و تیم 15 نفره پرستار و بهیار و کارکنان مربوطه مشغول خدمت به آن ها هستند.
گلستانی تصریح کرد : تمامی سالمندانی که به این مرکز قدم گذاشته اند اذعان دارند که ما با آمدن به خانه ی دوم خود عمری دوباره گرفته ایم.
مدیرعامل خیریه حضرت نرجس خاتون(س) ضمن تشکر از مسئولین استان و شهرستان افزود : بدون تردید اگر حمایت بی دریغ مسئولین بهزیستی استان و شهرستان های سبزوار و داورزن و همچنین کمک و همراهی نمایندگان محترم و دلسوز سبزوار بزرگ نبود این پروژه به سرانجام نمی رسید و ما و تمامی مددجویان همیشه دعاگوی این عزیزان هستیم.
وی در خصوص ادامه ی پذیرش سالمندان گفت : شکر خدا این مرکز با توجه به شرایطی که فراهم کرده و تجهیزاتی که با کمک خیرین صورت گرفته تمامی شرایط را برای پذیرش سالمند فراهم کرده و امیدواریم علاوه بر حضور پدران و مادرانی که از روستاها و شهرهای اطراف پذیرش شده اند همشهریان ارجمند نیز تعصب بی مورد را کنار بگذارند و به جای رفتن به مراکز شهرهای دیگر در زادگاه خود از این تسهیلات بهره مند شوند .
وی افزود: دیگر زمان تعارف و تعصب گذشته که بگوییم اگر پدر و مادرمان در بهزیستی قدم بگذارد دیگران برای ما حرف می زنند اینجا خانه ی آن هاست و ما خدمت به آن ها را یک موهبت الهی برای خودمان می دانیم و به عنوان یک فرزند خدمتگزار این پدران و مادران هستیم.
گلستانی در باره ی تأمین هزینه های مجتمع توانبخشی مزینان خاطرنشان کرد: بارها گفته ایم و این یک ادعا از طرف مانیست بلکه تمامی صاحب نظران معتقدند پروژه بهزیستی مزینان بزرگترین طرح و پروژه روستایی در بخش خدمت رسانی و عمران و آبادانی کشور است و با توجه به شرایط اقتصادی خشت خشت این ساختمان با زیربنای 1550متر به کمک خیرین بنا نهاده شده و همچنان محتاج به کمک و یاری همراهان گرامی هستیم.
وی افزود : با توجه به ثبت قانونی مؤسسه و دریافت مجوز ؛ این مرکز می تواند علاوه بر دریافت کمک های نقدی در زمینه موقوفات نیز فعال باشد و امیدواریم با کمک روحانیت معزز به خصوص نماینده ولی فقیه در شهرستان داورزن و اداره ی اوقاف این شهرستان تبلیغ و روشنگری لازم  صورت گیرد چرا که هنوز برخی جوانب وقف برای شهروندان روشن نیست و فکر می کنند فقط می توانند موقوفه خود را به مسجد و هیئت ببخشند در حالی که یکی از امور و مصارف آن گره گشایی و خدمت به مردم است و چه جایی بهتر از بهزیستی مزینان.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۴
آبان
۹۷

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ ماجرای پسری که آرزوی پرواز داشت با عنوان "پسری که کلاغ شد" به قلم محمد کاظم مزینانی توسط انتشارات سوره مهر به چاپ و نشر رسیده است. 

همه ماجرای این کتاب از کلاغ شدن پسری آغاز می‌شود که آرزوی پرواز داشته است. حرکت او در قصه، حرکتی است رو به بالا، به دنیای خواب‌ها و خیال‌ها؛ حرکتی که آغازگر حرکت‌های دیگر می‌شود.

داستان‌های جذاب برای کودکان در کتاب پری که کلاغ شد

پدر خشک و عبوسش که اهل نظم و قانون بوده و هیچ وقت خواب نمی‌دیده، حالا کم‌کم خواب می‌بیند و زندگی‌اش در رقصی شکوهمند با شعر‌های همسرش طاووس، به رنگی در می‌آید، اما طاووس از همان ابتدا مثل مادرش «ننه جون» اهل خیال است و شعر و کودکی و برای او باور این قصه سخت نیست که پسرش به کلاغی تبدیل شده است.

داستان مزینانی مملو از شاعرانگی‌های ناب و افسانه‌ای است. قصه بازگشت به کودکی است. او در داستانش همه خواب‌ها را واقعیت می‌بخشد و در روایتی خیال‌گونه و فانتزی، به زندگی کلاغ‌هایی می‌پردازد که از دید آدم‌ها موجوداتی زشت و بی‌فایده‌اند، اما هر کدام منفعتی برای زندگی آدم‌ها دارند. توصیف نویسنده از آمیختگی حواس انسانی و حیوانی و ارتباط با کلاغ‌های دیگر برای پسری که کلاغ شده، از جذابیت‌های قصه به شمار می‌رود.

محمدکاظم مزینانی متولد سال ۱۳۴۲ در شهر دامغان و فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه شهید بهشتی است. از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۷۴ در روزنامه‌های کیهان و همشهری فعال بوده که این فعالیت‌ها تا به امروز هم به صورت پراکنده در نشریات ادبی تداوم داشته است. در بخش تالیف کتاب هم اغلب آثار وی در حوزه شعر کودک و نوجوان است که تعداد آن‌ها به بیش از ۲۰ عنوان می‌رسد.

داستان‌های جذاب برای کودکان در کتاب پری که کلاغ شد

در حوزه ادبیات داستانی این نویسنده کتاب‌های متعددی را برای گروه سنی کودک و نوجوان به چاپ سپرده که از میان آن‌ها می‌توان به "ماه در گهواره"، "پسری که تنها بود"، "راز‌های زندگی یک کلاغ" و "پاییز در قطار" اشاره کرد. در بخش داستان بزرگ‌سال، رمان "شاه بی‌شین" اولین تجربه این نویسنده در این حوزه محسوب می‌شود که پیش از انتشار در نخستین جشنواره داستان انقلاب برگزیده شد و پس از بازنویسی نهایی در سال ۱۳۸۹ چاپ اول آن توسط انتشارات سوره مهر به انتشار رسید.

"پسری که کلاغ شد" در ۱۰۰ صفحه و شمارگان ۲۵۰۰ نسخه با قیمت ۴۹۰۰ تومان به چاپ سوم رسیده است.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۳
آبان
۹۷

محرم 97 مانند سال های گذشته با شکوه و عظمت در مزینان برگزار شد مردم ولایتمدار مزینان به خصوص ساکنان شهرهای دیگر که از تعطیلات تابستانی بچه ها خوشحال بودند فرصت داشتند روزهای بیشتری را در زادگاهشان سپری کنند و از ابتدای ماه محرم در هیئات حضور یافتند و به سوگواری آل الله پرداختند.

از شب ششم دسته های عزاداری هیئات و اجتماع آن ها در بازار مزینان آغاز گردید و هرشب بر جمعیت حاضر در این دیار تاریخی افزوده می شد ، سینه زنی سنتی(دوره)، تعزیه خوانی هنرمندان این هنر آیینی، میزبانی هیئات از هیتی دیگر جلوه ای خاص به این حضور داده بود.

شاهدان کویرمزینان که افتخار دارد هرسال این مراسم و برنامه های سوگواری را پوشش دهد امسال نیز با هنرمندی عکاس جوان محسن مزینانی عسکری به ثبت لحظه به لحظه ی اتفاقات و رخدادها پرداخته که به مرور و در پست های مختلف تقدیم می کند.

برای مشاهده تصاویر بیشتر به ادامه ی مطلب بروید...

  • علی مزینانی
۲۱
آبان
۹۷

نشست پیگیری پروژه تعریض و روکش آسفالت جاده  مزینان به داورزن با حضورعبداللهی سرپرست فرمانداری و رحمتی رییس اداره راهداری و حمل و نقل جاده ای سبزوار و اعضای شورای اسلامی مزینان برگزارشد.
به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ در این نشست رحمتی رییس اداره راهداری و حمل و نقل جاده ای اظهار داشت:با توجه به تعیین پیمانکار مربوطه امیدواریم طی روزهای آینده پروژه آغاز گردد و تنها مانع موجود در مسیر اجرای این طرح وجود دو تیر برق  است که بایستی جابجا گردد.

مهندس عیدالهی سرپرست فرمانداری داورزن اظهار داشت:تا پایان هفته با مشارکت دهیاری و شورای اسلامی مزینان و اداره برق شهرستان تیرهای برق مسیر جابجا خواهد شد و ان شاءالله به زودی پروژه آسفالت شروع می شود

 وی ضمن تقدیر از پیگیری نمایندگان شهرستان در مجلس شورای اسلامی ؛ برآمادگی مجموعه دهیاری و شورا جهت تسریع در روند اجرای پروژه تاکید کرد.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۱
آبان
۹۷

شعر زیبای حجت‌الاسلام مزینانی در اظهار ارادت به پیامبر مهربانی‌ها(ص)

🌸شعر شاعر و ذاکر اهل بیت علیهم السلام حجت الاسلام والمسلمین زنده یاد حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی به مناسبت حلول ماه ربیع الاول🌸



ربیع آمد و دلهاىِ ما بهارى شد
خزان رفته و زاغ سیه فرارى شد

شب سیاه به پایان رسید و صبح آمد
على الصباح فقط وقت میگسارى شد

بیار باده که ما عاشقانِ این بزمیم
بشرطِ آنکه ز انهارِعشق جارى شد

زبس خاطره هاىِ ربیع شیرین است
خصوص شبى که هنگامِ جانثارى شد

به بسترِ نبوى جا گرفت ولّىِ خدا
که جان احمد مُرسَل نگاهدارى شد

به ساکنانِ سماء ذات کبریا بالید
که لیلةُ المَبیت شام پایدارى شد

عَبَث نبود که داعش خلافتش طى شد
شکست او به همراهِ ننگ و خوارى شد

دراین ماه ربیع قصرِ خسروانه شکست
که آبِ ساوه چرا در سماوه جارى شد

دگر شعله ى آتشکده ندارد نور
بُتان کعبه فتاد و نگونسارى شد

مگر ولادتِ پیغمبر خدا باشد
زمان عزّت و ایمانِ شهریارى شد

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۱
آبان
۹۷

مزینانی رییس شورای اسلامی بخش مرکزی داورزن:
درخواست ارتقای سالن های ورزشی بخش را به مدیرکل تربیت بدنی استان تحویل دادیم



✍مهدی مزینانی آزاده رییس شورای اسلامی بخش مرکزی داورزن و عضو شورای اسلامی مزینان در جلسه ای که با حضور مدیر کل تربیت بدنی استان خراسان رضوی و سرپرست فرمانداری شهرستان داورزن برگزار شد ضمن ارائه ی گزارشی از مشکلات ورزشی روستاهای بخش مرکزی  خواستار  تجهیز سالن های ورزشی  مزینان ، صدخرو ، سویز و بیزه  شد
 وی با اعلام این خبر اظهار داشت:  در همین راستا درخواستی کتبی آماده و در همین جلسه تقدیم مهندس فتاحی مدیر کل تربیت بدنی استان خراسان رضوی کردیم.

در این جلسه علی اکبر رضوانی پناه رییس شورای اسلامی مزینان نیز خواستار ارتقا و اهدای برخی اقلام ورزشی به ورزشگاه مزینان شد.

استقرار اداره تربیت بدنی در شهرستان داورزن مهمترین درخواست جوانان و شورای اسلامی و مسئولین شهرستان داورزن در این منطقه بود که مهندس فتاحی نیز قول مساعدت و همراهی داد.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۱
آبان
۹۷

✍حدود یک سال از دیدار نماینده مردم سبزوار و وزیر راه و شهرسازی می گذرد درست آبان ۱۳۹۶ بود که باردیگر زمزمه ی ترمیم ، تعریض و آسفالت جاده ی مزینان به داورزن به گوش رسید و ما دلسوختگان کویر عطش زده ی مزینان که به هر وعده ی دل را خوش می کنیم به بازتاب آن پرداختیم در این جلسه نماینده پرهیاهوی شهرستان سبزوار  که برخلاف نمایندگان خاموش ادوار گذشته مجلس را با رو کردن اختلاس ها و استیضاح وزرا معطوف به خود کرده است در دیدار با آخوندی وزیر راه و شهرسازی که تا داورزن هم آمد و ناهاری به اتفاق جمع دوستان نوش جان کرد ؛ دستوری مبنی براختصاص بودجه ی ۲ میلیاردی دریافت و در کانال منتسب به خود قرار داد.
اکنون آخوندی از وزرات رفته و داورزن در همین مدت کوتاه دو سه فرماندار و شهردار را به خود دیده است و آن دو میلیارد به قرار ارزش پول الآن و گرانی های سرسام آور یعنی ۲۰۰ میلیون و فقط می توان پشت خانه ای را مسطح کرد چه برسد به جاده مرگبار و آدمکشی که در همین ایام وعده و وعید نمایندگان و مسئولین محترم چندین خانواده را داغدار کرده است؟!
چند روز پیش خبری را منتشر کردیم که رییس شورای اسلامی جدید و دهیار مزینان خبر از جابه جایی دو تیر برق مانع این جاده دادند تا پیمانکار مربوطه رخ بنمایاند و کارش را شروع کند و ما باز هم دل خوش می کنیم و منتظریم تا کی سپیده دولت امید از این گوشه ی خورآسان جلوه کند .

جاده مزینان به طول 7 کیلومتر تنها راه مواصلاتی این کهن دیار تاریخی است که 6 روستا را به شهرستان داورزن و جاده اصلی تهران مشهد متصل می کند و حدود چهل سال پیش ساخته شده و تا کنون مرمت و تعریض نشده و متأسفانه هرسال به همین دلیل تلفات جانی را برای شهروندان مزینانی و روستاهای مجاور رقم زده است.

مرسوم شده که هرسال در سالگرد شهادت فرزند شایسته کویرمزینان دکتر علی شریعتی مزینانی و در مراسمی که به همین مناسبت برگزار می شود مقامات و مسئولینی در مزینان حاضر می شوند و وعده می دهند که این شاهراه مرگ را درست کنند اما این قول فقط برای همان روز است و دوباره وعده ی سرخرمن.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۶
آبان
۹۷
کنسرت «وداع» در تالار وحدت اجرا شد
 ارکستر ملی ایران به مدیریت هنری «فریدون شهبازیان»، با آواز «حسام‌الدین سراج» و رهبری «نادر مرتضی‌پور» شب گذشته کنسرت «وداع» را با موضوع سوگواری امام حسین(ع) اجرا کرد. در این کنسرت قطعاتی منتخب از آلبوم عاشورایی «وداع» با اشعاری از «گنجینه اسرار» عمان سامانی، غلامرضا کافی و علیرضا قزوه به آهنگسازی سیدمحمد میرزمانی، رهبری گروه کُر رازمیک اوحانیان و روایت سید جواد یحیوی اجرا شد.
«سرخیل مستان»، «منظور ساقی»، «غریب آشنا»، «یک دل و یک یار»، «سرّ حق»، «شوخ شیرین»، «راه عشق»، «همسفر»، «وداع»، «گریه خون» از جمله قطعاتی بودند که در این برنامه زنده اجرا شد.
«حسام‌الدین سراج» -خواننده مطرح موسیقی ایرانی- در این کنسرت بیان داشت: «وجه تسمیه این کنسرت اشاره‌ای به وداع امام حسین(ع) با اهل بیت خود است، «عمان سامانی» یکی از قوی‌ترین مرثیه‌سراهای جهان است. او در زمینه صنعت شعری و ادبی در نوع خودش بی‌نظیر است و حماسه را در عین عرفان و عشق را در عین حکمت بهم آمیخته و با صنعت شعری قدیم اشعاری را خلق کرده که همچنان با خواندن و شنیدنِ آن می‌توان لذت برد.»
از نکات جالب توجه برای ما اهالی کویرمزینان حضور بانوی هنرمند مرضیه مزینانی در جمع نوازندگان این کنسرت است که سابقه ی حضور در چندین کنسرت بزرگ و همکاری با اساتید صاحب نام موسیقی را در کارنامه ی هنری خود دارد
آرمین قضاتی (کنسرت مایستر)، رایین نورانی، علیرضا خلج اسماعیلی، بهراد سوخکیان، صبا ندایی، آذین نصرتی، رمیصا نفیسی، هلیا محمدولی، سبا علی محمدی (نوازندگان ویولن یک)، سانوا عندلیبی، آرش جامع، علیرضا فواکهی، مونا لواسانی دانا، مرضیه مزینانی، آندیا شهبازیان، محمد حسین ابراهیم‌زاده، کورش کردیان، حسین پارسافر (نوازندگان ویولن دو)، هومن اتابکی فر، همایون هاشم‌زاده، پیمان ابوالحسنی، اشکان نظر، سرور رضا زاده، پرنیان آقایائی، سینا کلوت (نوازندگان آلتو)، محمدحسین غریبی، ارسلان علیزاده، علی آقاجانی، غزاله شیرازی، پروشات زندآیین، سینا آذرآباد، مسعود فیروزی‌نژاد (نوازندگان ویولن‌سل)، سروش کاکاوند، انوشا مصطفایی، حمیدرضا رزازی، محمدهادی اسماعیلی (نوازندگان کنترباس)، شایان حاصلی، روشنک نوشی (نوازندگان فلوت)، امیرحسین محمدیان، امیرملکی‌زاده (نوازندگان فاگوت)، سایوری شفیعی، محمد ملک لی (نوازندگان کلارینت)، حسام صدفی‌نژاد (نوازنده ابوا)، پوریا شیوا فرد (نوازنده نی)، مسیح تحویلداری، صبا طبخی، مهسا لواسانی، مسعود آزین (نوازندگان تار)، علی عابدین (نوازنده سنتور)، علیرضا دریایی (نوازنده کمانچه)، مژگان محمد حسینی (نوازنده قانون)، زهرا صبری (نوازنده سنج)، بهزاد منصوری (نوازنده دف)، عرفان فرشی‌زاده (نوازنده تیمپانی)، محمد سهیل حبیبی (نوازنده دف و دمام)، افیک متوسیان، پریا رباط سرپوشی، مهناز حیدری، نیلوفر لطف آور (سوپرانو)، شهرزاد اصلانی، سالومه سید کشمیری، هدی تاج (آلتو)، حسین عطری، الیاس بهشتیان (تنور)، جواد مرادیون، بهرام الله‌وردی (باس)، اعضای گروه کر، حسن سهرابی (معاون تولید هنر و آموزش)، معصومه سعیدی (مدیر داخلی)، نرگس میردادیان (مسئول نت و آرشیو)، فاطمه خسروی (متصدی کتابخانه)، واحد خداپرست و محسن ایلکا (پشتیبانی و چیدمان ارکستر)، گروه اجرایی ارکستر ملی ایران در کنسرت دوشنبه چهاردهم آبان ماه را تشکیل می‌دادند.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۵
آبان
۹۷
 

 شگفتا! آیا می‌توان باور کرد که مردی که در مدت ده سال، شصت‌وپنج لشکرکشی داشته است، مردی که رهبانیت مذهب خویش را جنگ می‌داند، در دلش روحی به عمق معنوی بودا، در مغزش خیالی به لطافت اوپانیشادها، در منطقش خردی به استحکام سقراط، و در چشمش نگاهی به ظرافت و زیبایی پر جذبه نگاه چینی «لو» Lou نیز هست: «اگر مأمور نبودم که با مردم بیامیزم و در میان آنان زندگی کنم، دو چشمم را بر این آسمان می‌دوختم و چندان به نگاه کردن ادامه می‌دادم که خداوند جانم را بستاند!»۱

و از پروردگانش، «علی» را می‌گیریم و «ابوذر» را؛ چه، این دو هر چه هستند و هرچه دارند، از او گرفته‌اند. این، ‌جندب بن جناده، یک صحراگرد نیمه‌وحشی است که اسلام او را ابوذر ساخته است و آن، یک کودک هشت ساله که در خانه محمد، علی شده است.

ابوذر نیز مردی است با دو چهره، یک روح دو بُعدی، مرد شمشیر و نماز، مرد تنهایی و مردم، عبادت و سیاست، مبارزه به خاطر آزادی و عدالت و مردم گرسنه و مطالعه به خاطر فهم درست قرآن و شناخت حقیقت و آموختن علوم و اندوختن.

 

حقیقتی بر گونه اساطیر

و علی! چه کسی می‌تواند سیمای او را نقاشی کند؟ روح شگفتی با چندین بُعد، مردی که در همه چهره‌هایش به عظمت خدایان میتولوژی یونان و روم و زیباتر و پرشکوه‌تر از آنان می‌درخشد؛ انسانی که در صحنه‌های متفاوت و متناقض حیات بشری، قهرمان است: قهرمان شمشیر، سخن، خردمندی، وفا، جانبازی، ایمان، حقیقت‌پرستی، ایثار، شکیبایی، تقوا، سادگی، عدالت و عبادت.

آن که روزها در صحنه‌های خونین نبرد، شمشیر پر آوازه‌اش صفوف دشمن را به بازی می‌گیرد و سپاه خصم همچون مزرعه گندمهای رسیده در دم تیغ دو دمش بر روی هم می‌خوابد و در دل شبهای ساکت مدینه، همچون یک روح دردمند و تنها، بستر آرامش را رها می‌کند و در زیر سایه‌روشن‌های نخلستانهای حومه مدینه سر در حلقوم چاه می‌برد و غریبانه می‌نالد، زندانی بزرگ خاک!

خطوط سیمای محمد را، سیمایی که در پس چهارده قرن از چشمهای کم سوی ما قرار گرفته است، نه تنها در سیمای خود وی، بلکه در سیمای الله، سیمای قرآن، سیمای علی و ابوذر و چند سیمای تابناک و زیبا و صمیمی دیگری که پرداخته دست اوست و حتی در سیمای آن خانواده شگفت تاریخ انسان که در آن پدر، علی است و مادر، زهرا و پسر، حسین و دختر، زینب باید جست و یافت.

 

جامعه مدینه

جامعه محمد نیز یک جامعه چندبعدی است. مدینه را با شهرهای بنام تاریخ بسنجید تا ابعاد آن پدیدار گردد، آتن، اسپارت، اسکندریه، رم، هلیوپولیس، بنارس٫

اینها همه شهرهایی‌اند با یک دروازه. از دروازه رُم، هگمتانه، اسپارت مردانی بیرون می‌آیند با اندامهای ورزیده، چهره‌های خشن و سراپا غرق سلاح که شیهه اسبان جنگی و نعره پهلوانان و جنگاورانش همواره در گوش تاریخ می‌پیچد؛ اما از دروازه آتن، هلیوپولیس، بنارس، اسکندریه مردانی به سراغ تاریخ بیرون می‌آیند، سر درگریبان اندیشه‌های عمیق، غرقه در امواج ناپیدای روح، سرمایه‌داران بزرگ حکمت و فرهنگ و معرفت: سقراط، افلاطون، ارسطو، فلوطین، بودا.

اما یثرب، مدینه محمد، شهری است با دو دروازه باز بر روی جهان: از یکی «فوج کبود» بیرون می‌آید و مردانی که گویی جز به «قتال» نمی‌اندیشند و جز بر بستر خون نمی‌خسبند. دروازه‌ای شبها و روزها، همه وقت شمشیرهای تشنه از آن به سراغ قبیله‌ای بیرون می‌شتابند و همه از کمینگاه نیمه‌شبی تاریک یا سحرگاهی آرام ناگاه بر سر قومی فرو می‌ریزند و می‌کشند و غارت می‌کنند و اسیر می‌گیرند و سیراب به خون باز می‌گردند، گویی دروازه رم است.

و از دروازه دیگر چهره‌های آرام و مهربانی که پرتو عشق به خدا و به مردم از آن ساطع است، پیشانی‌هایی که از ایمان و یقین موج می‌زند، دامنهایی پاک و آراسته باتقوا، چشم بر «زمین» دوخته و دلها در «آسمان». گویی حواریون مسیح‌اند، پیاده یا سوار بر شتری نرمخوی راه صحراهای مخوف و آتش خیز نفود و ربع‌الخالی و نجد را دسته دسته در پیش می‌گیرند و پیام آشتی و دوستی و عشق خداوند را به قبائل وحشی صحرا می‌برند و شب تیره و وحشتزای جاهلیت را با شعله‌های ایمان و روشنایی، بینایی و برادری از همه جا می‌رانند.

 مسجد مدینه را بنگرید و آن را با سنای رم و آکادمیای آتن و معبد زرتشت بسنجید.

اهل صُفّه مردانی که سازندگان بزرگترین حادثه تاریخ بشرند و ویران‌کنندگان بزرگترین امپراتور‌های نظامی عالم! اینان را در صحنه جنگها از سربازان رومی و پارتی نمی‌توان باز شناخت و بر روی صفّه از راهبان هندی و یاران بودا و مسیح. کسانی که از هر چه در زندگی هست، صفه مسجدی را بر گزیده‌اند، شبها و روزها غرق در جذبه‌های عاشقانه روح مشتعل خویش، گویی سوختگان خلوت انزوای عرفانند و سودایی عشق خدا، سرگرم بحث و تفکر و تحقیق؛ گویی شاگردان «باغ افلاطونند» و آموختگان «حکمت مشّای آتن» دست بر قبضه شمشیرهایی که ده سال است همچون صاحبانشان به خانه نرفته‌اند و در بستر نخفته‌اند، بی‌تاب خون، چشم در چشم جهاد و گوش به فرمان محمد! گویی جنگجویان سزارند.

چنین است سیمای مذهبی که رسالت رهبری انسان را برای همیشه بر دوش گرفته است و از این است که جامه خاتمیت بر اندام مذهبی برازنده‌ است که خدایش، هم سیمای یهوه را دارد و هم سیمای تئوس را؛ کتابش هم حکمت تورات را دارد و هم مواعظ انجیل را و پیامبرش، هم مغزموسی را و هم قلب عیسی را و پروردگانش، هم سیمای پارتیزانی را دارند که زندگی را جز نبرد به خاطر آزادی و مردم و زندگی نمی‌دانند و آن را تنها و تنها «عقیده و مبارزه» می‌خوانند و هم سیمای سقراط را و هم سیمای بودا را و محمد خود در دو خط زیبا و صریح تصویر آنان را رسم کرده است که: «پارسایان شب‌اند و شیران روز»، رزمندگان بی‌هراس و شیفته رزمگاه و عاشقان سوخته خلوت محراب!

بدین گونه است که تنها محمد و رسالت چندبعدی و دو «جهته»‌اش شایستگی آن را دارند که آرزوی بزرگ انسان امروز را تحقق بخشند.

پی‌نوشتها:

۱ـ از سخنان حضرت محمد (ص)

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۴
آبان
۹۷

سیمای محمد (ص)

امپراتوری روم در طول هزار سال، مظهر قدرت نظامی و سیاسی مغرب زمین و مدعی همیشگی تسلط بر شرق بود، قرنها بر پیرامون مدیترانه، آسیای صغیر، بین‌النهرین و ارمنستان و شمال افریقا حکومت می‌راند. رم، کانون گرم قدرت و تلاش و نبرد و تمدن مادی وچشمه جوشنده حیات و تنعم و اقتدار، جامعه‌ای نیرومند و پوینده و ثروتمند، غرق در خونریزی، عیاشی و ضعیف کشی.

مسیح نیروی خود را بر خلاف جهت انحرافی جامعه رم تجهیز کرد و آن را به تقوی، صلح، تحقیر حرص و آز و تنعمات مادی و خشونت و تلاش برای کسب قدرت و سلطه سیاسی و نظامی بر دیگران و گرایش به معنویات و عواطف اخلاقی و روحی خواند. کوشید تا با دور کردن نفوس از قدرت طلبی‌های سیاسی و عشرت طلبی‌های مادی و نزدیک ساختن آنها به حیات معنوی و تقوای روحی، جامعه را که به سوی مادیت و سپاهیگری به شدت کج شده بود، راست کند و دیدیم که چه موفقیت‌های درخشانی نیز کسب کرد.

سرزمین گلادیاتورها و نرون‌ها، در زیر آسمانی که جز ناله اسیرانی که شیران وحشی را به جانشان رها می‌کردند ناله‌ای شنیده نمی‌شد و جز نعره‌های وحشتناک سرداران و امپراتوران خونخوار صدائی به گوش نمی‌رسید، مهد پرورش روحهای پاک شد و کشور سن پل و سن ژنوا و سن آرسن و سن‌آگوستین، و به جای سنای روم و کاخهای هولناک قیصران و زندانهای بزرگ و سیاه، کلیساهای مقدسی برپا شد که در زیر رواقهای روحانی‌اش پرخلوص‌ترین ناله‌های دردآلود، زیباترین زمزمه‌های نیایش و آسمانی‌ترین آهنگها و سرودهای مقدس خطاب به معبود بزرگ عالم طنین می‌افکند.

اما مسیحیت همچنان که در جامعه نظامی و گناه آلود و جهانخوار رم قرون اولیه، نفوس را به تحقیر قدرت و نعمت و لذت می‌خواند، به دعوت خویش ادامه می‌داد و جامعه غربی را چنان به آخرت کشاند و به گوشه‌های عزلت و زوایای رهبانیت راند که علاءالدین کیقباد، ترک سلجوقی و صلاح‌الدین ایوبی، کرد شامی آن را درهم شکست و اسلام، در آن هنگام که مرکزیتش درهم ریخته و قدرتش تجزیه شده بود و هر گوشه‌ای از سرزمین بزرگش به دست خان و خاقانی افتاده بود، تا قلب اروپا راند و مسیحیت شرقی را پاک برچید و قسطنطینیه ـ پایگاه جهانی امپراتوری مسیحی ـ را «اسلامبول» نمود و بساط عیسویت را از این سوی مدیترانه به آن سو پرتاب کرد و بالاخره جامعه نیرومند مادی غرب در انزوای معنویتی انحرافی و روحانیتی تخدیری خفت و هزار سال سر بر نکرد تا رنسانس بیدارش کرد و باز نیرویی در خلاف جهت مسیح چنان بر او وارد آورد که او را به دنیا راند و به زندگی دنیا و تلاش و تنعم و حیات، و اکنون می‌بینیم که باز از این سو گشته است و اروپا اروپای نرون و ژول سزار شده است و گلادیاتورها و… و باز تشنه مسیحی دیگر…

 

اما اسلام، محمد، قرآن

در اینجا، بی‌آنکه تعصب دینی یا ضد دینی نگاهها را از دیدن درست و دقیق باز دارد، به اصطلاح معروفِ بیکن اگر «با نگاه خشک علم» بنگریم، چهره شگفتی می‌بینیم که تا کنون، جز در افسانه‌ها و اساطیر، به هیچ چشمی نیامده است و در عالم واقعیت کسی چنین سیمائی ندیده است.

«اسلام» در یک کلمه، تنها دین چندبُعدی جهان است؛ نیرویی که بر جامعه وارد می‌آورد، «یک‌جهته» نیست، نه تنها از جهات متعددی است که این جهات «برخلاف» یکدیگرند، بلکه چون در جهات گوناگون و حتی متناقض براحساس و اندیشه فرد و جامعه نیرو وارد می‌آورد، طبیعتاً برآیند این نیروها جهت متعادلی را به جامعه خویش می‌بخشد که هرگز امکان آنکه پس از تعدیل آن، به یک نیروی انحرافی بدل گردد و جامعه را به سمت دیگری کج کند، نخواهد بود.

از کجا چنین اصلی را از اسلام برداشت می‌توان کرد؟ چنان که گفتیم، از شناخت الله، قرآن، محمد و اصحاب (پروردگان خاص) و همچنین جامعه وی؛ چون محمد تنها پیامبر جهان است که خود جامعه خویش را بنیاد نهاده است بررسی علمی و مقایسه منطقی این وجوه پنجگانه اسلام این حقیقت را آشکار می‌سازد.

«الله» یک جانوس۱ حقیقی است؛ خدایی با دو چهره: چهره یَهُوَه و چهره تئوس، با دو صفت ممتاز و متضاد: قهّار و رحمان. همچون یهوه، «منتقم»، «جبار»، «متکبر»، «شدیدالعقاب» است؛ تکیه‌زده بر «عرش کبریایی» خویش و مستور سراپرده ملکوت بر بالای هستی و «ماسوی» در زیر بارگاه سلطنتی مطلق؛ و همچون تئوس، «رحمان»، «رحیم»، «رئوف»، «غفور» که بر روی زمین فرود می‌آید و با انسان ـ جانشین خاکی خویش ـ انس می‌گیرد، او را بر صورت خویش می‌نماید، او را مژده می‌دهد که «مثل» خود سازد و چنان با انسان صمیمی و آشناست که «از شاهرگ گردن به او نزدیکتر» می‌گردد…

«قرآن» نیز مجموعه انجیل و تورات است، فلسفه و حکمت و قصص و عقاید، اخلاقیات، فردی و معنویات روحی، احکام اجتماعی، اقتصادی سیاسی و نظامی، روابط فردی و جمعی، حقوق و حدود و رسوم حیات اجتماعی و مادی و معنوی، دنیا و آخرت،… از فلسفه خلقت و حکمت الهی گرفته تا دستورهای بهداشتی و آداب معاشرت و زندگی، از تزکیه نفس و تربیت فردی تا فرمان قتال و تلاش برای بهبود حیات مادی و برخورداری از اجتماع و تمدن و علم و آزادی و استقرار قدرت اجتماعی و سیاسی، از دعوت به عبادت خدا و خضوع در برابر او و تقوا و تا اعلام آماده‌باش دائمی و کسب نیرو و اسب جنگی و بسیج نظامی، همه با سبک شگفتی که ویژه خویش است در هم ریخته و ترکیبی از اصوات و الوان گوناگون فکری و احساسی، مادّی و معنوی و فردی و اجتماعی پدید آورده است.

«محمد» نیز ترکیبی از موسی و عیسی است: گاه او را در صحنه‌های مرگبار جنگ می‌بینیم که پیشاپیش یارانش که برای کشتن یا کشته شدن بی‌قراری می‌کنند و بر روی مرکبهای بی‌تاب خویش در برابر دشمن به سختی می‌توان آرامشان ساخت، می‌تازد، مشتی خاک برمی‌گیرد و به خشم بر چهره خصم می‌پاشد و فریاد می‌زند: شدوا! و بی‌درنگ شمشیرها به رقص می‌آیند و وی که از تماشای آتش سوزان جنگی که برافروخته، گرم شده است و چهره‌اش از شادی تافته است، با لحنی گرفته از لذت توفیق و لبخندی سرشار از رضایت، فریاد می‌کند: «اکنون تنور جنگ برتافت!»

و گاه همورا می‌بینیم که هر روز در رهگذرش یهودیی از بام خانه‌اش خاکستر بر سرش می‌ریزد و نرمتر از مسیح، همچون بایزید روی درهم نمی‌کشد و یک روز که از کنار خانه وی می‌گذرد و از خاکستر مرد خبری نمی‌شود، با لحن یک عارف می‌پرسد: «رفیق ما امروز به سراغ ما نیامد» و چون می‌شنود که بیمار شده است، به عیادتش می‌رود! در اوج قدرت، در آن لحظه که سپاهیانش مکه، شهری که بیست سال او را و یاران او را شکنجه داده است و آواره کرده است اشغال کرده‌اند، بر مسند قدرت سزار اما در سیمای مهربان مسیح کنار کعبه می‌ایستد و در حالی که ده‌هزار شمشیر تشنه انتقام از قریش در پیرامونش برق می‌زنند و بر ابوسفیان و هند ـ خورنده جگر حمزه ـ و عکرمه فرزند ابوجهل و صفوان و… دندان می‌نمایند، می‌پرسد:

ـ ای قریش! فکر می‌کنید که با شما چه خواهم کرد؟

آنان که سیمای مسیح را نیز در این موسایی که مظهر قهر خداوند است، خوب می‌شناسند و به چشم می‌بینند، پاسخ می‌دهند که: «تو برادری بزرگوار و برادرزاده‌ای بزرگواری…» و آنگاه با آهنگی که از گذشت و مهربانی گرم است، می‌گوید:

ـ بروید، همگی آزادید!

چه کسی می‌تواند به سادگی باور کند، مردی که نیمه شبی خاموش خانه را و شهر را ترک کرده است و در قبرستان بقیع سر در گریبان لطیف‌ترین احساسهای عارفانه فرو برده و با لحنی که گویی از اعماق روح یک راهب بزرگ که عمر را در خلوت انزوای تأملات عمیق خویش به سر آورده و بوی مرگ و شوق وصال نزدیک با معشوق بزرگ خویش آتش در جانش افکنده بر می‌خیزد با قبرهای خاموشی که در پرتو اسرار‌آمیز مهتاب صحرا با وی از سرنوشت مرموز حیات سخن می‌گویند به گفتگو می‌پردازد…

محمد آنگاه که در برابر خیانت قرار می‌گیرد، قیافه موسی را دارد و «الله» نیز چهره «یهوه» و دگر هیچ.

شگفتا! آیا می‌توان باور کرد که مردی که در مدت ده سال، شصت و پنج لشکرکشی داشته است، مردی که رهبانیت مذهب خویش را جنگ می‌داند، در دلش روحی به عمق معنوی بودا، در مغزش خیالی به لطافت اوپانیشادها، در منطقش خردی به استحکام سقراط، و در چشمش نگاهی به ظرافت و زیبایی پر جذبه نگاه چینی «لو» Lou نیز هست:۲ «اگر مأمور نبودم که با مردم بیامیزم و در میان آنان زندگی کنم، دو چشمم را بر این آسمان می‌دوختم و چندان به نگاه کردن ادامه می‌دادم که خداوند جانم را بستاند!»۳

 

پی‌نوشتها:

۱ـ Janus خدای میتولوژی یونان با دو چهره (آینده و گذشته)

۲ـ در میان چهره‌های نظامی مشهور تاریخ، ناپلئون را می‌شناسیم که در عین حال از ظرافت روحی و ذوق لطیفی نیز برخوردار است و این خصلت را تاریخ به شگفتی در او یاد می‌کند. یکی از زیباترین آثارش نامه‌ای است که از میدان جنگ به معشوقه‌اش ژوزفین می‌نویسد: «. . . به من بنویس که دیگر همچون پیش دوستم نداری تا هم اکنون صحنه گرم کارزاری را که درگیر است و من سخت بدان مشغول، ناگهان بی‌هیچ مقدمه‌ای رها کنم تا سپاهیان فرانسه پراکنده گردند و شکست خورند. . . !»

۳ـ از سخنان حضرت محمد (ص)

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۳
آبان
۹۷
از آخرین عکس در دهه‌فجر تا شهادت در ۲۲بهمن، والفجر هشت + تصاویر
 اشاره:دبیرستانی که بودیم پاتوق تشکیلاتی‌مان انجمن اسلامی بود، نه اتاقی داشتیم و نه میزی و نه کمدی، چندنفری بودیم که دورهم جمع می‌شدیم و همین جمع خودمانی می‌شد انجمن اسلامی دانش آموزان.

همان جمع و همان بچه‌ها کارهای زیادی در شهر راه انداختند، یکی از فعالیت‌های آن موقع انجمنی‌ها پژوهش «هم‌کلاسی آسمانی» بود. لُب مطلبش هم این‌که، چند تایی از بچه مدرسه‌ای ها می‌رفتند سراغ خانواده شهدای دانش‌آموز و با آنها مصاحبه می‌گرفتند و خاطرات شهید را در جزوه‌ای جمع می‌کردند.
یادداشت زیر هم روایت مستند داستانی و تنظیم شده‌ای بر اساس پرونده شهید پژوهی شهید موسی‌الرضا تاج فرد از شهدای دانش‌آموز سبزواری در عملیات والفجر هشت است که همان سال‌ها برای نشریه‌ای دانش‌آموزی نوشته بودم و در آرشیو داشتم.
بازخوانی این یادداشت با توجه به روزهایی که در آن هستیم یعنی ایام دهه فجر و پیروزی انقلاب و همچنین سی امین سالگرد عملیات والفجر هشت خالی از لطف نیست.


آخرین عکس

یکی دو ساعتی می‌شود که رفته نانوایی، آن‌قدر دیر کرده که همه‌ی خانواده منتظرند یکی از بچه‌های محل نان بیاورد و بعد هم بگوید «ببخشید دیگه موسی‌الرضا سرش خیلی شلوغ بود...بچه‌ها هم دس تنها بودن...» و بعد هم بگوید: «نهارتان را بخورید که دیر می‌آید». حالا برای خانواده هم طبیعی شده این اتفاق‌ها. این هم صدای در، اما مثل‌اینکه این بار خودش آمده؛ در جواب اعتراض برادرش می‌گوید:

- نون وایی محل شلوغ بود ...یکی از ور دستای شاطر هم نبود ...واستادم یه کم کمکش کنم که کار مردم رو راه بندازه...

چند وقتی است که راه و بی راه از مادر پیگیر استخاره است، مدام می‌پرسد:

- چی شد مادر استخاره گرفتی؟

از وقتی موسی‌الرضا با بچه‌های پایگاه بسیج دبیرستان «دکتر غنی» در سمینار هفته بسیج شرکت کرده مدام پا پی می‌شود که: «می خوام برم جبهه».

...***...


حالا دیگر کبک موسی الرضا خروس می‌خواند از وقتی رفتنش قطعی شده انگار صورتش گل انداخته باشد، این روزها اوایل بهمن ماه است و احتمالاً تا یک هفته دیگر اعزام می‌شود.
امروز نهار مهمان داریم، بعد از غذا گوشه‌ای جمع می‌شویم، احمد پسر عمویم دوربینی را که تازه خریده نشانمان می‌دهد؛ آورده تا فیلم‌های داخلش را بدهد برای ظهور، ظاهراً یک عکس دیگر ته حلقه فیلم باقی مانده؛ موسی‌الرضا که می‌فهمد، از آن گیرهای اساسی می‌دهد که:

- ...پسر عمو بیا و این عکس آخری رو از من بگیر...یادگاریِ دیگه.
- آخه ...لبخند بزن رزمنده ...آماده‌ای
- یه لحضه صبر کن

موسی‌الرضا می‌رود از اتاقش و کتابی را می‌آورد؛ جلوی در اتاق پذیرایی کتاب را رو به رویش باز می‌کند و می‌گوید: «حاضرم...آخرین عکسو بگیر»
پسر عمو دوربین لوبیتر را به خودش می‌چسباند و گردنش را به سمت پایین خم می‌کند، به طرز خاصی ژست می‌گیرد و می‌گوید: «سه، دو، یک...»

...***...


جمعیت زیادی برای بدرقه رزمنده‌ها آمده‌اند، صدای «یا حسین یا حسین» و«یا فاطمه یا فاطمه» همه‌جا را گرفته...اتوبوس رزمنده‌ها راه می‌افتد...چه شور و هیجانی دارند...همینطور که دست تکان می‌دهند انگار که قلب مرا با خودشان می‌برند...

...***...


هشتم بهمن روز اعزام موسی برایم مثل یک مبداء شده، می‌شمارم یک دو سه ...چهارده روز است که رفته جبهه.
موسی خیلی زود برمی گردد، ۲۸ بهمن یعنی حدود بیست روز بعد از اعزامش؛ البته بعد می‌فهمم چهارده روزش را منطقه بوده و پنج شش روزی هم داخل اروند رود.

...***...


بچه‌های پایگاه عکس بزرگی از موسی‌الرضا را برای مان هدیه آورده اند، که بالایش نوشته شده «و شهید قلب تاریخ است...»

زل زده‌ام به قاب عکس که روی طاقچه است و پیداست که او هم به من زل زده، حواسم به چشم‌های موسی‌الرضاست و آن جمله‌ی بالای سرش.

صدای زنگ در می‌آید. پسر عموست، زیاد صحبت نمی‌کند و پاکتی به من می‌دهد. قبل از این که بپرسم چیست توضیح می‌دهد که عکس روز مهمانی است، همان که قبل از اعزام موسی الرضا گرفته.


اشک‌هایم بی اختیار جاری می‌شود، تا حواسم جمع می شود کسی جلو در نیست ...می‌آیم تا کنار قاب عکسی که بچه‌های پایگاه آورده‌اند، عکس داخل پاکت را بیرون می‌آورم و گوشه پایین قاب عکس گیر می‌دهم، روی کلمه «شهید» را می‌پوشاند اما باقی آن پیداست که نوشته«...موسی الرضا تاج فرد...تاریخ شهادت ۲۲ بهمن ۱۳۶۴ عملیات والفجر ۸».

دو سه قدم عقب‌تر می‌روم حالا دوتا موسی داخل یک قاب دارم! بیشتر که به عکس آنروز و نوشته کنارش دقت می‌کنم انگار یکه خورده باشم،اشک‌هایم را پاک می‌کنم. روی کتابی که آنروز موسی‌الرضا جلوی دوربین دستش گرفته بود نوشته:

«والفجر...ولیال العشر...۲۲ بهمن مبارک باد» نگاهم را می‌آورم تا ته قاب عکس و نوشته‌اش را می‌خوانم؛ این بار نمی‌توانم جلوی اشک‌هایم را بگیرم، آخر موسی الرضا «۲۲ بهمن ۱۳۶۴ و درعملیات والفجر ۸» به شهادت رسید.

منبع ؛ سلام سربدار - حسین گلزار

موسی الرضا

نام: موسی الرضا


نام خانوادگی: تاج فردمزینانی


نام پدر: علی اکبر


تاریخ تولد: 1346/04/01


محل تولد: سبزوار


تاریخ شهادت:22 بهمن 1364

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


  • علی مزینانی
۱۳
آبان
۹۷

 اکنون هنگام آن رسیده است که با چنین نگاهی، سیمای محمد آخرین پیامبر سلسله چوپانان پیامبر را به گونه‌ای تازه بتوان دید و بدین گونه است که به حقیقت می‌توان گفت محمد را این‌چنین باید از نو دید، از نو شناخت. او را با نگاهی که اشیا و اشخاص را می‌بینیم، نباید نگریست؛ باید از روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و تاریخ نگاهی تازه ساخت و بر سیمای محمد افکند. او را باید در صف شخصیت‌های عظیم تاریخ، قیصران و حکیمان و انبیا دید، در جمع پیامبران بزرگ شرق نشاند و تماشایش کرد و در این هنگام است که تصویر او در چشم ما چنان شگفت و توصیف‌ناپذیر می‌نماید که گویی هرگز او را ندیده‌ایم؛ هرگز چنین تصویری را از مردی در جهان نمی‌شناخته‌ایم. اکنون او را در کنار اسلاف خویش می‌نشانیم: شبانان گمنامی که از آغاز تاریخ شبانی، نسلهای بی‌شمار مردمی را رهبری کرده‌اند که تمدنهای بزرگ عالم را بنیاد کرده‌اند و در جمع آنان تماشایش می‌کنیم.

 خدا، کتاب، پیغمبر و دست‌پرورده خالص

برای شناخت دقیق تصویر کلی و تمام هر مذهبی، شناختن خدای آن، کتاب آن، پیغمبر آن و دست‌پرورده خالص آن ضروری است و این روش ساده‌ترین، ممکن‌ترین و درعین حال علمی‌ترین و مطمئن‌ترین روش شناخت آن است.

«یَهُوَه» خدای قوم یهود است؛ چهره‌ای خشن و جبروتی و خارق‌العاده دارد. وی جدی‌تر و عظیم‌تر از آن است که انسان با او به راز و نیازهای عاشقانه پردازد، او را دوست بدارد. بیش از لطف و رحمت، صلابت و وحشت را در دلهای نیایشگرانش الهام می‌کند؛ جباری است متکبّر که جز به عدلش عمل نمی‌کند، کمترین تجاوزی و حتی تساهلی را از حد و رسمی که نهاده است، نمی‌بخشد. خدای دینی که برای نجات قوم اسیری آمده، که به پستی و خواری و بردگی خو کرده است و زنجیر ستم فرعونی را بر گردن خویش نهاده است و اکنون باید ناگهان به پاخیزد، دست به رستاخیزی بزرگ زند، در برابر رژیم فرعون، انقلاب کند و از سرزمین خویش دسته‌جمعی دل برکند و دور از آن، جامعه‌ای آزاد و مستقل بنیاد نهد و بر روی پای خویش بایستد و راه دراز و صعب میان بردگی و آزادگی را بپیماید، باید چنین باشد.

«تورات» نیز چنین است، یک زیربنای فلسفی و اعتقادی منظم و منطقی، توجیهی سازگار از هستی، آفرینش، خلقت انسان، حیات و بالاخص فلسفه رسالت خدائی و پیوند آن با تاریخ قوم یهود و مسئولیت پاسداری توحید در عالم و سپس احکام و حدود و رسوم خشن و دقیق حقوقی و اجتماعی.

و «موسی»، مظهر غضب الهی، تصویر انسانی یهوه در زمین، کسی که در نزاع خصوصی دو تن ـ یک قبطی و یک سبطی ـ چنان به خشم می‌آید که بی‌درنگ خود را می‌رساند و قبطی را به یک مشت می‌کشد و از شهر می‌گریزد؛، کسی که در بازگشت از سفری به طور، تا می‌بیند که سامری آهنگ مخالف ساز کرده، بی‌درنگ آهنگ قتلش را می‌کند. در داستان خضر با اینکه موسی تعهد پیروی او را کرده است، بر زمینش می‌افکند تا سرش را ببرّد! پیامبر این دین است، دینی سازنده، سیاسی، جامعه گرا، با بینشی حقوقی، مدنی و این جهانی.

«تئوس» خدای «عیسی»، سیمائی به صمیمیت یک دوست، به لطافت یک معشوق، نزدیک، خودمانی و آشنای انسان. وی آنچنان با انسان صمیمی و خویشاوند است که از آسمان به سراغ وی فرود می‌آید، عرش کبریائی و پرجبروت خویش را رها می‌کند و به زمین می‌آید، در کنار انسان، در میان انسان و با انسان درمی آمیزد، بدین نیز قناعت نمی‌کند، پدر انسان می‌شود، در چهره یک انسان ظاهر می‌شود.

عیسی نیز مظهر انسانی تئوس است؛ چهره‌ای به معصومیت یک فرشته، لبخندی به لطافت سپیده‌دم و سخنانی به نرمی نوازش دارد. پیغمبر آرامش و دوست‌داشتنی و گذشت است. پیامش تسلیت دلهای خسته است و دعوتش خطاب به جلادان رومی، سربازان وحشی سزار که: «شمشیرهایتان را بر لب دریای محبت از خون بشوئید، مکشید، دوست بدارید.»

آنگاه که وحشیگری همه را دیوانه کرده است و هر شمشیری انتقام خون ریخته‌ای را بر گردن دارد و خونبهای هر خونی، خونی است و انتقام در یک «دور باطل»۱۲جنون آمیزی افتاده که تا بی‌نهایت باید همچنان بگردد و تکرار شود، جز «گذشت» چه چیز می‌تواند شمشیرهای تشنه را آرام کند؟ جز دوست داشتن چه عاملی این دور جنون‌آمیز انتقام در انتقام را می‌تواند از گردش باز دارد؟ انجیل نیز چنین است: «اگر بر گونه‌ات سیلی زدند، تو سیلی مزن که او باز خواهد زد، گونه دیگرت را پیش آر؛ چه، بدین گونه است که نزاعی پایان خواهد یافت و دشمنی به دوستی خواهد کشید.»۱۳

 انحراف

در اینجا من به یک اصل بسیار مهم جامعه‌شناسی تاریخی برخورده‌ام که از مطالعه ادیان بزرگ دستگیرم شده است. در اینجا سخن از انحراف خود مذهب نیست که خود داستان دیگری است؛ سخن از مذهب حقی است که بی‌آنکه خود منحرف شود، موجب انحراف جامعه می‌گردد. یک جامعه، همچون یک شیء بر اثر عوامل و شرایط گوناگون از حالت متعادل A ممکن است به طرف B (مثلا معنویت و پارسائی افراطی و آخرت‌گرائی) و یا به طرف C (مثلا مادیت و فساد افراطی و دنیاگرائی) منحرف گردد. همیشه در همین هنگام است که مذهبی بزرگ پدید می‌آید و بنابراین جهت مذهب و گرایش عام آن کاملا معلوم است، جهت آن طبیعتاً در خلاف جهتی است که جامعه بدان سو منحرف شده است. در حالت اول جهت دعوت دین، یعنی نیرویی که برای تعدیل جامعه بر آن وارد می‌آورد، از C -B (دین موسی، کنفسیوس، زرتشت) و در حالت دوم از B-C (لائوتزو و تائوئیزم، بودیسم، مذاهب ودائی، مسیحیت).

در آن هنگام است که جامعه به‌شدت به سویی منحرف گشته است و پیغمبری برمی‌خیزد و با قدرت مذهب خویش، نیرویی در خلاف جهت انحراف به آن وارد می‌آورد. توسعه این مذهب و اشاعه آن در جامعه موجب می‌شود که این نیرو هر چه قوی‌تر و مؤثرتر گردد و در نتیجه، پس از اند قرنی، جامعه از نظر جهتی که بدان سو منحرف شده بود، تعادل خویش را باز می‌یابد و در حالت A قرار می‌گیرد. در اینجا رسالت مذهب منطقاً پایان یافته است؛ اما پیروان هیچ مذهبی را سراغ نداریم که ختم رسالت دینی خویش را اعلام کرده باشند، در نتیجه مذهب همچنان در همان جهت پیش، به وارد آوردن نیرو بر جامعه ادامه می‌دهد و از اینجاست که مذهب جبراً به یک نیروی منفی و انحرافی تبدیل می‌گردد و موجب انحراف جامعه به سوی دیگر می‌شود، تا باز جامعه که به‌شدت بدین سو منحرف گشت و نزدیک به سقوط، ناگاه بعثتی دیگر و دینی دیگر پدیدار می‌گردد و نیرویی در خلاف جهت انحراف و جبراً در خلاف گرایش مذهب پیشین بر جامعه وارد می‌آورد و تا خود نیز پس از توفیق ثمربخش و مثبتش، باز به نیروی منفی و انحرافی جامعه تبدیل گردد و این بازی تکراری را ما همواره در سرگذشت جامعه‌ها و مذهبهای بزرگ تاریخ می‌بینیم.

«تائوئیزم» در جامعه فسادآلود چینی که در عیش و عشرت و ظلم و حسد و حرص و لذت‌پرستی و مال‌دوستی غرق شده بود، ظاهر می‌شود و مردم را به اعراض از دنیا و تحقیر زندگی و حتی شهرنشینی و نظم و نسق اجتماعی می‌خواند و هر کوششی را به خاطر مصلحت حیات و برخورداری از نعمات این جهانی، مطرود می‌شمارد و نفوس را به طبیعت و تسلیم به آنچه سرشت حیات غریزی و طبیعی اقتضا می‌کند (تائوtao) وا می‌دارد. جامعه چینی به‌شدت به رهبانیت و تزکیه نفس و پارسائی انفرادی و اعراض از زندگی و مدنیت کشیده می‌شود و به طرف تائو منحرف می‌گردد. «کنفسیوس» جهت مذهب خویش را بر خلاف لائوتزو تعیین می‌کند و نفوس را به طرف جامعه و حدود و رسوم زندگی مدنی و آنچه سرشت اجتماع اقتضا می‌کند (لی li) می راند.

ذوق لطیف هندی، سرزمین پربرکت هند و سیستم اجتماعی زندگی راجه‌ها و تنبلی و آسان‌گیری روح مردم هند، جامعه برخوردار و متوسط این سرزمین را به سوی تجمل‌پرستی و لذت‌جوئی و تفنن در زندگی مادی و عیاشی و فساد منحرف ساخته بود. مذاهب «ودائی» اعراض از دنیا، تصوف و ریاضتهای خارق‌العاده و شکنجه‌های بدنی و نفسانی را بر جامعه عرضه کرد؛ به گونه‌ای که سرزمین راجه‌ها و افسانه‌های سرشار از لذت و فساد و خوشگذرانی، سرزمین عرفان و رهبانیت و ریاضت شد؛ آنچنان که «بودا» هم که کوشید تا آن را تعدیل کند و با ریاضتهای بدنی به مبارزه پرداخت، باز هم توفیقی بسیار نیافت و ملتی هوشیار و مستعد که هزاران سال پیش فرهنگ و مدنیتی غنی داشته‌اند و نبوغ خارق‌العاده‌شان شگفت‌ترین و بلندترین اندیشه‌ها را خلق کرده است و نه تنها در عرفان و معنویتهای روحی، که در ریاضیات نیز استعدادی درخشان داشته‌اند و واضع اعداد در جهان به شمار می‌آیند، قرنها سر در گریبان اندیشه‌های بلندپرواز خویش فرو برده، غرق در لطیف‌ترین حالات عرفانی و معراجهای روحانی و از زندگی چنان غافل مانده‌اند که قرنها بازیچه ترکان غزنوی و ترکتازان مغول و افغان و ایرانی و استعمارگران انگلیسی بودند و احساس نکردند.

 پی‌نوشتها:

۱۲٫ Cercle vicieux.

13ـ بی شک «قصاص» چنان که قرآن می‌گوید، یک اصل حیاتی است، یک قانون اجتماعی است. جز با قصاص، حیات افراد یک اجتماع چگونه می‌تواند تضمین باشد؟ اما «گذشت» که قرآن نیز آن را «اولی» می‌داند، تنها راه پیشگیری از تداعی بی‌انتهای خونهاست. داستان شگفت شتر «بسوس» که کشته شدنش چهل سال قبایل را به جان هم انداخت و اسلام آن را قطع کرد، جز با گذشت یک طرف از «ثار» خویش چگونه می‌توانست بریده شود؟

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۲
آبان
۹۷

 در جامعه‌شناسی، هر طبقه‌ای زبانی، احساساتی، فکری، روحی، حساسیتهایی، تمایلاتی و به‌خصوص آرزوها و بالاخص جهان‌بینی خاص خود را دارد و در نتیجه دردها و نیازهای آن نیز ویژه خویش است و در این صورت، دین چگونه ممکن است به شدت خود را از این همه برکنار دارد؟ نه می‌تواند و نه می‌خواهد و نه باید.

یک شاعر بورژوا را نگاه کنید: از چه می‌نالد؟ دردها و نیازها و آرزوهایش چیست؟ جهان را و حیات را چگونه می‌بیند؟ حتی زبان وی برای طبقه محروم نامفهوم است. برای دو تن از دو طبقه که به یک زبان ملی سخن می‌گویند، یک کلمه برای هر دو، یک معنی ندارد؛ اگر هم یک معنی داشته باشد، بی‌شک یک روح و طعم و لطافت و ارزش را ندارد. کلمه «نان» در نظر یک زارع که زمستانهای سرد و تابستانهای آتشبار را در صحرا جان کنده است تا لقمه نانی به دست آورد، و یک سرمایه دار که باید یک موزیک نرم، رنگهای لطیف و دکوراسیون ظریف و نوازشگر و گارسون خوش اطوار و لبخند مهربان و زیبای کمپانیون رقص و مشروبی لطیف دست به دست هم دهند تا اشتهای ایشان را برای برداشتن لقمه‌ای از جگر جوجه تیهوئی باز کنند، هرگز به یک معنی نیست.

چه می‌گویم؟ نه تنها دو طبقه به یک زبان سخن نمی‌گویند، نه تنها یک کلمه برای یک محروم و یک برخوردار یکی نیست، بلکه اندازه هندسی و مادی یک شیء در چشم سر این دو نیز یکی نیست؛ آزمایش معروف روان‌شناسی آن را نشان داده است.۶

در اینجا مجال آن نیست که ادیان آریائی و چینی را از نظر طبقاتی و انطباقشان با روان‌شناسی طبقه مرفه جامعه تحلیل کنم و نشان دهم که چگونه بدبینی فلسفی «بودا ـ لائوتزو»، درون گرائی، تحقیر جهان و هر چه در آن است، رنجهای روحی و ذهنی و نیازهای شدید و لطیف عاطفی،

آرزوهای ظریف، حساسیتهای موهوم نیز همه ویژه روحهای حساس و اندیشه‌های بزرگی است که در میان اشراف و در یک زندگی برخوردار پدید آمده و رشد کرده است.

حتی اعراض از دنیا نیز عکس العمل طبیعی روحی است که از هر چه در دنیا هست برخوردار بوده است و نعمتهای حیات دلش را زده است. رهبانیت، روحانیت افراطی و غرق شدن در عشقها، نیازها و دردهای غیرواقعی، درونی و گاه خیالی و موهوم همیشه گریبان روحی را می‌گیرد که به انتهای همه راههای حیات این جهانی رسیده است و دیگر چشمانش بر روی خاک در انتظار هیچ چیز نیست.

پیداست آن که درد گرسنگی، تشنگی، بیماری، بی خانمانی، بی کفشی، بی داروئی، اختناق، ظلم، بیکاری، استثمار، اسارت، عقب ماندگی، ضعف و صدها درد و رنجی عینی و لمس شدنی آتش در استخوانش زده است و می‌داند که هزاران نعمت در همین زندگی، روی همین زمین و زیر همین آسمان هست و او از آن محروم است هرگز جهان و هر چه در آن هست را جمله هیچ در هیچ نمی‌بیند.

آنکه در سرمای زمستان، بی پوشاک در خانه فاقه زده‌اش نشسته و کودکان معصومش را می‌بیند که از سرما می‌لرزند و لبهایشان کبود شده است و اشک بر گوشه چشمانشان افسرده است هرگز خانه و زن و فرزند را همچون بودا، شاهزاده بنارس، در جستجوی «آتشی خاموش» رها نمی‌کند، وی در جستجوی آتش فروزانست که زبانه زند، گرم کند، «بسوزاند». برای وی دردهای بی دردی، نیازهای بی نیازی و غمهای شاعرانه و شیرین موهوم است. ۷

تصادفی نیست که این پیغمبران، بی‌درنگ پس از بعثت، راه کاخ سلطانی را پیش می‌گیرند تا در کنف حمایت او رسالت خویش را در اجتماع آغاز کنند. در چشم آنان، شایسته ترین مردم برای هدایت پادشاه است. زرتشت در آذربایجان مبعوث می‌شود، اما خود را به بلخ می‌رساند و به دربار گشتاسب می‌رود و او را به دین خویش می‌خواند و تا پایان عمر در باغ سلطانی می‌ماند.

کنفسیوس، ستایشگر سنت شاهان باستانی چین (شانگ) همواره در شهرها و سرزمینها می‌گردد تا خود را به پادشاهی برساند و به یاری او حکومتی به چنگ آورد و احکام مکتب خویش را در جامعه اجرا کند و این جستجوی دائم بالاخره به نتیجه می‌رسد.

 پیامبران حنیف

اما در این سوی دیگر، سلسله پیامبران حنیف، داستانی دیگر است، همگی از پائین ترین و محرومترین طبقات جامعه خویشند، غالبا چوپان اند و برخی صنعتگران و اصحاب هنر و حرفه ۸ که در جامعه‌های بدوی و تاریخی ۹ گروهی عاری از حیثیات اجتماعی، همه پروردگان فقر و رنج و صحرا. تصادفی نیست که تا به نبوت مبعوث می‌شوند محرومان و بردگان بر آنان جمع می‌شوند و بی‌درنگ با اشراف، شاهان، برده‌فروشان، روحانیون، تجار و صاحبان زر و زور و به اصطلاح قرآن «ملأ و مترفین» درگیر می‌شوند. نخستین ظهورشان نه با توسل و تقرب با قدرت موجود بلکه با جنگ علیه آنان اعلام می‌گردد:

ابراهیم ناگاه تبری را برمی‌گیرد و به بتخانه می‌آید و بتها را درهم می‌شکند و تبرش را بر گردن بت بزرگ می‌نهد و بدین گونه رسالت خویش را آغاز می‌کند و سپس داستانش، داستان شکنجه است و آتش است و سوختن است و…

موسی ناگاه با چوخه زشت و خشن و پاره و چوبدستی گره‌گره و ناهموار یک چوپان همراه با برادرش از صحرا، گاهواره همه پیامبران سامی، به پایتخت وارد می‌شود و یکراست به کاخ فرعون می‌رود و با او اعلان جنگ می‌دهد و سپس داستانش، داستان مبارزه با فرعون است و قارون است و بلعم باعور و رهائی یهود از اسارت است و جنگ با سپاه فرعون است و هجرت دسته جمعی است و بنیاد جامعه آزاد در سرزمینی مستقل است…

عیسی جوانی بی کس و کار، ماهیگیری گمنام بر کناره بحر احمر، ناگهان در برابر سزار قد علم کرد و امپراتوری وحشی و آدمخوار را در زیر ضربات روح پاک و بلندش درهم کوفت و سپس داستانش، داستان زجر است و دار است قتل عامها.

و محمد جوان یتیمی که در قراریط گوسفندان مردم مکه را می‌چراند ناگاه از خلوت انزوای خویش در غار حراء فرود می‌آید و با تاجران قریش، برده داران مکه و باغداران طائف، با خسرو ایران و سزار روم اعلان جنگ می‌دهد و بی‌درنگ مستضعفین جامعه‌اش، غریبان و بردگان و محرومان گردش حلقه می‌زنند و سپس داستانش، داستان شکنجه است و تبعید است و آوارگی است و جهاد دائمی است.

برای یک جامعه شناس، شناخت دین پیغمبرانی که در شهرهای بزرگ، از سرای خانی فرود می‌آیند و بر پله دربار خاقانی بالا می‌روند به اعجاز هیچ علم کلامی و هنر تأویل و توجیهی نیاز نیست. جهتش، جهانش و جهان بینیش آشکار است ۱۰ و همچنین است دین مردان گمنام و تهیدستی که گوسفندان را رها می‌کنند و چوبدستی شبانی را می‌افکنند و ناگاه از دل صحراهای خلوت و سوخته بین‌النهرین، شبه جزیره عربستان و فلسطین و شام و مصر سر می‌زنند و شبانی مردم آواره سرزمین خویش را پیش می‌گیرند و با گرگان قوم خود جنگی آشتی ناپذیر را آغاز می‌کنند. ۱۱

 

پی نوشتها:

۶- بر روی یک تابلو چند سوراخ به اندازه‌های دهشاهی، یکریالی، دو ریالی، پنج ریالی و یک تومانی باز می‌کنید. دو کودک، یکی اشرافزاده و دیگری از یک خانواده فقیر را دعوت می‌کنید تا پولهای مختلف را هر کدام در جایگاه اندازه آن بر روی تابلو جا دهند. اشتباه اولی غالبا بدین علت است که هر سکه را می‌خواهد در سوراخ کوچکتری جا دهد، مثلا پنج ریالی را در سوراخ دوریالی و دو ریالی را در جایگاه یکریالی و دومی بر عکس٫

 

۷- نگاهی به ادبیات اروپای غربی و امریکای شمالی، عصیان جوانان کشورهای سرمایه داری (بیتلیسم، تین ایچریسم، هیپی ها) اگزیستانسیالیسم عامیانه،بلوز نوارها، کافه‌های زیرزمینی سن ژرمن دپره پاریس، احساسات سوزناک دخترهای خوش سر و پز٫ بدبینی ها و رنجهای «صادق هدایتی» نوجوانان و علل خودکشی‌های پیاپی در اروپا و فلسفه پوچی هستی و حیات‌های آلبرکامو، همه دردهای پس از بیدردی و رنجهای پس از رفاه است. برای کسیکه فقر و ستم و خفگی را بی رحمانه احساس می‌کند هستی پوچ نیست. زندگی خواب آشفته یک مست نیست.

 ۸- نوح نجار است و داود آهنگر و زره باف و ابراهیم از خانواده یک مجسمه ساز٫ حضرت علی می‌گوید: داود از حصیر چیزهائی می‌ساخت و می‌گفت چه کسی اینها را از من می‌خرد؟ وی از بهای اینها قرص نانی از جو میخرید و می‌خورد پیغمبر اسلام می‌گوید: «هیچ پیغمبری نبوده که چوپانی نکرده باشد و من در قراریط گوسفندان مردم مکه را می‌چراندم» (سیره ابن هشام، جلد ۱، صفحه ۳۲۴).

 

۹- euqirotsiH.coS در برابر جامعه‌های بدوی و جامعه‌های مدرن جامعه‌های متمدن تاریخ اند، مانند جامعه رم و اسلام و هند و جامعه امروز ما.

 

۱۰- این سخن نه از سر تعصب است و نه از جهل که من سالیانی است غرق تحقیق در سرگذشت ادیانم و رشته تخصصیم جامعه شناسی مذهبی است و گذشته از آن روحم (نه اعتقادم) چنان گرفتار ادیان هندی است و در برابر اندیشه‌های شگفت و زیبای بودیسم و جینیسم و بالاخص متون اوپانیشادها چنان بی تاب می‌شوم که همواره از دل آرزو می‌کنم که کاش حقیقت با آنها سازگار می‌بود و ای افسوس که نیست.

 ۱۱- داستان قارون و موسی و بخصوص این گفته انجیل: «که اگر جمل (طنابهای ضخیم لنگر کشتی) از سوزنی رد شود، ثروتمندی هم به بهشت وارد می‌گردد» و قرآن از قول شعیب با چنین لحنی به کاخ نشینان خطاب می‌کند: «اتترکون فیما هیهنا آمنین؟…» جبهه گیری طبقاتی این ادیان را به روشنی نشان می‌دهد.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۱
آبان
۹۷

تاکنون کسی برای کمک رسانی به منطقه اعزام نشده است/پل ورودی روستا به خاطر آسیب دیدگی اکنون قابل استفاده نیست/ راه دیگر که به سمت مزینان داورزن خراسان رضوی است کلا تخریب شده و قابل استفاده نیست/به خاطر مشکلات راه انتقال بیماران احتمالی به شهر بسیار دشوار است 

n83084379-72633661


ایرنا در خصوص مشکلات مردم رضاآباد خارتوران و سیل اخیر نوشت:

مردم معتقدند مهمترین مشکل مردم رضا آباد آسیب دیدن راه و خسارت دیدن باغ ها و زمین های کشاورزی است.
از شامگاه شنبه تا عصر یکشنبه ۱۳میلی متر در روستای رضا آباد بیارجمند بارش انجام و موجب جاری شدن سیلاب شد.
پس از جاری شدن سیلاب، معاون عمرانی فرمانداری ویژه شاهرود در گفت و گو با ایرنا اعلام کرد که کارکنان اداره راه برای بازگشایی به منطقه اعزام شدند، اما مردم و شورای اسلامی این روستا معتقدند که تاکنون کسی برای کمک رسانی به منطقه اعزام نشده است.
علی پارسا رییس شورای اسلامی رضا آباد روز چهارشنبه در گفت و گو با ایرنا اعلام کرد: راه این روستا از ۲ طرف که به بیارجمند و داورزن خراسان رضوی ارتباط دارد، دچار خسارت سنگین شده و رفت و مردم را مختل کرده است.
وی افزود: علاوه بر این که پل ورودی روستا به خاطر آسیب دیدگی اکنون قابل استفاده نیست، حدود ۷۰ متر از راه هم دچار سیل بردگی شده است.
حجت الاسلام آلاله امام جماعت این روستا هم گفت: مردم روستا با استفاده از وسایلی مانند تراکتور و بیل و کلنگ در حال مرمت راه هستند تا راه دسترسی به بیارجمند را درست کنند.
وی افزود: راه دیگر که به سمت مزینان داورزن خراسان رضوی است کلا تخریب شده و قابل استفاده نیست.
یکی دیگر از اهالی روستای رضا آباد گفت: در جریان راه افتادن سیلاب اخیر ، اطراف حمام ضد کنه این روستا که برای دام ها ساخته شده به شدت آسیب دیده و اکنون قابل استفاده نیست.
علی احمدی افزود: با گذشت سه روز هنوز کسی از مسوولان برای کمک رسانی و حتی برآورد خسارت هم به این روستا پای نگذاشته است.
وی با بیان این که ، داروهای موجود در خانه بهداشت روستا کاهش یافته است،افزود: به خاطر مشکلات راه انتقال بیماران احتمالی به شهر بسیار دشوار است.
براساس گزارش اداره هواشناسی شاهرود، از عصر شنبه تا یکشنبه در شاهرود۱٫۳، بیارجمند۶٫۵، میامی۰٫۸، فرومد۱۳، استربند۲۱ ، عباس آباد۲۳ ، دلبر۱۱، زمان آباد۳۲، قلعه بالا۱۳ ، خورزان۶٫۲ و احمدآباد۱۹میلی متر بارش انجام شد.
خبرنگار ایرنا با چند تن از مسوولان شاهرود تماس گرفت ، اما آنان پاسخی در این باره ندادند.
رضا آباد یکی از دورترین روستاهای منطقه خارتوران بیارجمند شاهرود بوده و در منتهی الیه شرق استان سمنان قرار دارد ، پذیرای عشایر کوچ رو استان سمنان هنگام قشلاق و همسایه دیوار به دیوار رمل های ماسه ای کویر می باشد.
این روستا به دلیل جاذبه های فراوان سالانه پذیرای گردشگران داخلی و خارجی بسیاری است. با این که رضا آباد با مرکز بخش بیارجمند ۱۲۰ کیلومتر فاصله دارد اما در ۴۰ کیلومتری شهرستان داورزن خراسان رضوی قرار گرفته است.
شهرستان شاهرود با ۵۳ هزارکیلومتر مربع وسعت و ۲۴۰هزارنفر جمعیت در شرق استان سمنان قرار دارد.
شهر بیارجمند، مرکز بخش بیارجمند، در ۱۱۰ کیلومتری جنوب شرق شاهرود قرار گرفته و تا سمنان ۳۱۰ کیلومتر فاصله دارد.
این بخش با بیش از ۱۰ هزار نفر جمعیت ۴۰ روستا دارد.
رضا آباد با بیش از ۲۰۰ خانوار جمعیت در شمال منطقه پارک وحش خارتوران در ۲۵۰ کیلومتری جنوب غربی شاهرود و ۱۲۳ کیلومتری جنوب بیارجمند واقع شده است.مهم ترین جاذبه گردشگری این منطقه تپه های ماسه ای ، سیاه چادرهای عشایری و دست بافته های زنان است.

منبع:شاهرود نیوز

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۱
آبان
۹۷
 

یکی از افتخارات شاهدان کویرمزینان که چندین سال است در ارکان مختلف رسانه ای به ویژه فضای مجازی فعالیت می کند بازخوانی اندیشه های فرزند شایسته کویرمزینان دکترعلی شریعتی مزینانی است که تا کنون چندین اثر ارزشمند او به مناسبت های مختلف و در بخش های متوالی تقدیم شده و این بار در آستانه ی زاد روزش باز هم با همین نگاه و در ایام شهادت پیامبرگرامی اسلام کتاب «سیمای محمد(ص)» ضمن انتشار در وب در پایگاه پرطرفدار تلگرامی اش و در پنج بخش تقدیم می گردد.



سیمای محمد(ص)‏ / دکتر علی شریعتی مزینانی - بخش اول


سیمای محمد (ص)

 چهره‌های نمایان تاریخ قیصر است و حکیم است و پیغمبر.

«قیصر» آنچنان که تاریخ نشان می‌دهد، مردی است خطرناک، با چشمانی بی‌رحم، قیافه‌ای خشن و ترسناک و دستی بر شمشیری برهنه که همواره از آن خون تازه می‌چکد، نه، می‌بارد و در حاشیه، چهره‌های مشهوری که خوب می‌شناسیم: جلاد و رمّال و شاعر و دلقک و منشی و مستوفی و خواجه حرم و دیگر «عمله خلوت»… سرمایه‌اش زر و زور و سرگرمی‌اش رزم و بزم و دیگر هیچ.

چهره دیگر «حکیم» است، روشن‌بین هر دوره‌ای و قومی. گاه او را در جلوت قیصر می‌بینیم، همزانوی جلاد و دلقک و خواجه و گاه در خلوت خویش، سر به زانوی اندیشه‌ها، بال در بال خیال، تا بام بلند آسمانها رفته و زمین را و زمان را از یاد برده.

فَرَس کشته از بس که شب رانده است

سـحرگه پریشـان و درمانـده اسـت

مجذوب «فهمیدن حقایق عالم»، غرقه در حالات غریب و افکار عمیق خویش، محبوس گروه اندک روشنفکران و دانشمندان و خواص هر جامعه‌ای و دور و هرچه تا زنده‌تر دورتر از حضیض حیات پست و نیازهای بی ارج و آرزوهای حقیر «عوام کالانعام»! درخشنده‌ترین چهره حکمت در تاریخ بشر، بی هیچ گفتگویی، سقراط است. آن که سخنانش در طول بیست وپنج قرن خوراک اندیشه‌هاست و شراب فهمها: این رب‌النوع تعقل بشری، کاشف سرزمینهای غریبی که گام هیچ خردی بر آن نرفته بود، آن که نخستین بار تا قله بلند «نمی‌دانم» صعود کرده است. باغبان نبوغهای شگفت: از افلاطون و ارسطو گرفته، رفته تا سن‌اگوستن و سن اوژن و آمده تا کَندی و بوعلی و ابن رشد…

اما وی به چه می‌خواند؟ تنها فیلسوفان می‌توانند پاسخ گفت. به چه می‌ارزد؟ تنها شیفتگان منطق می‌توانند سنجید؛ اما مردم آتن نمی‌دانند، مردم هیچ زمینی، هیچ زمانی نمی‌دانند. اگر سقراط و شاگردانش را از تاریخ برداریم، چه خواهد شد؟ تنها کتابخانه‌ها و مدرسه‌ها به فریاد خواهند آمد؛ اما مردم آگاه نخواهند شد. مگر نه همین‌ها بودند که دمکراسی یونان را بلیه‌ای خواندند و حکومت توده را بر کشور مصیبتی و از سقوط حکومت اشراف به چه حسرتی یاد می‌کردند؟! [۱] حق هم داشتند چه مردمی که قرنها در زیر شلاق اشراف رنج برده‌اند و همچون چهارپایان بار می‌کشیده‌اند و جز گرسنگی و سکوت، حقی در جامعه آریستوکراسی آتن نداشتند و اکنون خود سرنوشت حکومت را به دست گرفته‌اند و به افسانه حکومت ازلی و ابدی و طبیعی اشراف برای نخستین بار در تاریخ پایان داده‌اند، عمق و ظرافت بیان این سخن سراسر حکمت سقراط را چه می‌فهمند که: «اگر نمی‌ترسیدم که مردم آتن بر من خرده گیرند که سقراط همه علوم جهان را ادعا کرده است، می‌گفتم که: هیچ نمی‌دانم!» برای غرب یک اسپارتاکوس بیسواد از یک آکادمی پر از سقراط و افلاطون و ارسطو، به کارآمدتر است و برای شرق یک ابوذر، عربی بدوی، از صدها بوعلی و ابن رشد و ملاصدرا اثربخش‌تر. [۲]

چهره دیگر، «نبی» است. مردانی که با این چهره در تاریخ پدیدار شده‌اند، با همه اختلافی که درگفتار و رفتار هر یک هست، بسیار با هم شبیهند. سیمایی گیرا و دوست‌داشتنی دارند، صداقت و صمیمیت در رفتارشان بیشتر از ابهت و قدرت پیداست، از پیشانی‌شان پرتو مرموزی که چشمها را خیره می‌دارد، ساطع است؛ پرتوی که همچون لبخند سپیده‌دم محسوس است؛ اما همچون راز غیب مجهول. ساده‌ترین نگاهها آن را به سادگی می‌بینند، اما پیچیده‌ترین نبوغها به دشواری می‌توانند یافت. روحهایی که در برابر زیبایی و معنی و راز حساسند، گرما و روشنایی و رمز شگفت آن را همچون گرمای یک عشق، برق یک امید و لطیفه پیدا و پنهان زیبایی حس می‌کنند و آن را در پرتو مرموز سیمایشان، راز نگاهشان، طنین آوایشان، عطر مستی‌بخش اندیشه‌شان، راه رفتن‌شان، نشستن‌شان، سخنشان، سکوتشان، زندگی کردنشان می‌بینند، می‌یابند، لمس می‌کنند و به روانی و شگفتی الهام در درونشان جریان می‌یابد و از آن پر می‌شوند، سرشار می‌شوند و لبریز می‌شوند و بی‌تاب می‌شوند و این است که هر گاه بر بلندی قله تاریخ برآییم، همواره انسانها را همیشه و همه جا در پی این چهره‌های ساده اما شگفت می‌بینیم که عاشقانه چشم در آنان دوخته‌اند، سیمایشان از آتشی مرموز برتافته است و برای مرگ بی‌قراری می‌کنند.

پیغمبران، فرمانروایان بی رقیب قلبها، خنگ وحشی و سرکش تاریخ را در زیر ران دارند و زمام آن را در دست و با شلاق ناپیدایی که طنین ضربه‌هایش هنوز در زیر این آسمان می‌پیچد و به گوش می‌رسد، می‌رمانند و می‌رانند و کاروانهای عظیم بشری را در پی خویش، پیش می‌برند. تاریخ حکایت می‌کند که هرگاه کاروانی راه‌ گم کرده و یا از رفتن باز ایستاده است، یکی از این سواران ناگاه از گوشه نامعلومی ظاهر شده و قوم را «به حرکت آورده» یا «راهی تازه پیش پایشان گشوده است».۳ در اینجا سخن از ایمان داشتن یا نداشتن نیست، بلکه هر که سرگذشت انسان را بر روی خاک می‌داند، می‌داند که وی در چه مکتبی تعلیم یافته و آموزگاران و مربیانش چه کسانی بوده‌اند. هر که تاریخ را و خلق و خوی تاریخ را می‌شناسد، ناچار اعتراف می‌کند که تاریخ مذهبی‌ترین موجودات این عالم است.

 

دو دسته پیامبران

اما این پیامبران را در یک گروه‌بندی وسیع، به دو دسته می‌توان تقسیم کرد: پیامبران غیر سامی (ایران و چین و هند، یا آریایی و زرد) و پیامبران سامی و پیغمبر اسلام در این گروه است.۴ در اینجا دامنه سخن بی‌نهایت وسیع است؛ اما دریغا که مجال بسیار تنگ. آنچه نمی‌توان ناگفته گذاشت، ریشه طبقاتی هر یک از این دو گروه است؛ چه، تحلیل طبقاتی هر مذهبی یا هر متفکری بر اساس جامعه شناسی، یک اصل علمی و متدیک است که هر کسی ناچار باید در برابر نتایجی که از آن به دست می‌آید، تمکین کند؛ چه، تنها شیوه منطقی و جهانی بررسی مسائل علمی است، حتی در زمینه‌های علوم انسانی. گذشته از آن، شناخت جوّ اجتماعی و به‌خصوص ریشه طبقاتی هر مذهب یا شخصیتی نه تنها معرفت و قضاوت ما را در آن باره دقیق، عمیق و به‌خصوص اطمینان‌بخش می‌سازد و از شبهه تعصبات و به‌ویژه پیشداوری‌ها که بیماری تحقیق علمی است و بالاخص آنجا که سخن از مذهب است، مبرّی می‌کند، بلکه بسیاری از نکات مجهول و وجوه ناپیدای مسئله را که جز از این طریق امکان حل آن و حتی برخورد با آن نمی‌رود، بر ما آشکار می‌سازد.

بزرگترین پیامبران دو نژاد آریایی و زرد، «زرتشت» است و «بودا» و «لائوتزو» و «کنفسیوس». شک نیست که راه کنفسیوس درست برخلاف لائوتزو است و مذهب زرتشت متناقض با بودا. کنفسیوس به جامعه می‌اندیشد و لائوتزو به فرد؛ او به بیرون و این به درون. زرتشت به زندگی رو می‌کند و بودا از زندگی می‌گریزد. او جهان‌بینی روشن دارد و نگاهی خوش‌بین و این تاریک و بدبین. زرتشت پیغمبر آتش برافروخته است و بودا جویندة آتش خاموش (نیروانا)؛ اما جامعه‌شناس این اختلافها و حتی تناقضها را به چیزی نمی‌گیرد. برای او آنچه مهم است، جنس نیازها و نوع دردها، طریقه رفع نیازها و درمان دردها و بالاخره قلمرو اندیشه، دنیای احساسها و چهارچوب انسانی و اجتماعی مذهبهاست.

از اینجاست که در بررسی سرگذشت این ادیان و شرح حال این پیامبران، آنچه به شدت نگاه جامعه‌شناس را به خود می‌کشد، آنچنان که تا پایان تحقیق و تحلیل و مطالعه‌اش دیده برنمی‌گیرد، این است که می‌بیند این پیامبران بی استثنا، آری بی استثنا همه از طبقه اشراف جامعه‌اند، شاهزادگان نجبا (کنفسیوس، نجیب‌زاده و زرتشت، فرزند مغی بزرگ و بودا، شاهزاده بنارس). از اینجا سرشت و سرنوشت همه چیز آشکار می‌شود و قابل پیش‌بینی.[۵]

  پی نوشتها:

۱ـ شوارتز ـ ریاضی دان و سوسیالیست نامی امروز فرانسه ـ می‌گوید: قرنها گذشت و در یونان چرخ اختراع نشد؛ چه، کثرت غلامان که به چشم دوپایان باربر، در آنان می‌نگریستند، موجب می‌شد که نبوغ یونانی هرگز در اندیشه ساختن ابزاری که جز کار بردگان را ساده‌تر نمی‌کند، نباشند.

۲ـ مسئله کتاب‌زدگی و مسخ روشنفکران بر اثر غرق شدن در تفکرات مجرد و حلول منطق ذهنی و معنویت بیگانه با واقعیت را در درس «قرون جدید» تحت عنوان «سیانتیسم» (علم پرستی) و «انتلژنزیا» در دانشکده ادبیات مشهد تحقیق کرده‌ام. و نیز رجوع کنید به بحث «الیناسیون» روشنفکران در آثار مارکس و لنین و پله خانوف و شماره مخصوص آرگومان درباره روشنفکران.

۳ـ هم موتور تاریخ و هم چراغ تاریخ بوده‌اند.

۴ـ این سؤال همه جا مطرح شده است که: چرا ادیان همه در شرق پدید آمده‌اند؟ هرگز چنین نیست. حتی سرخ‌پوستان امریکای شمالی و قبایل استرالیائی دارای معتقدات مشخص مذهبی بوده‌اند (جامعه شناسی اقوام بدوی و مردم‌شناسان معروف قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم از قبیله اسپنسر، مولر، موس، لوی برول و حتی دورکهیم و مارکس وبر، آن را روشن کرده‌اند)؛ اما در آن هنگام که ما از پیغمبران بزرگ سخن می‌گوییم، فرهنگ و مدنیت در شرق بوده است و ناچار پیامبران بزرگ نیز باید در اینجا باشند و بعد همراه با تمدن و فرهنگ شرقی، ادیان شرقی نیز به غرب، رفته باشند. مگر امروز که تمدن و فرهنگ از غرب می‌آید، مکتب‌های بزرگ فلسفی همراه با آن نیست؟ مگر همراه رادیو و تلویزیون و هواپیما و اتومبیل و ترن و اسفالت و سبک معماری، اشکال زندگی و آداب معاشرت «سارتر» و «کامو» و «راسل» و «مارکس» و… نیامده‌اند مثل اینست که اکنون بپرسیم چرا فلاسفه و بنیانگذاران مکتب‌های اجتماعی و سیاسی و فکری همه از غرب برمی خیزند؟.

۵ـ خواهید گفت پس چرا این ادیان در میان توده و طبقه محروم نیز رسوخ کرده است؟ اولا این ادیان پس از چندی خصوصیات طبقاتی خود را از دست می‌دهند و حتی خصوصیات نقیضی به خود می‌گیرند (چنان که مسیحیت و اسلام چنین شد) ثانیاً از نظر روان‌شناسی اجتماعی به عقیده من «دردها و نیازهای روانی (معنوی و فکری) همیشه در یک طبقه زاده می‌شوند، اما همین که زاده شد و رشد کرد، دیگر مرزی نمی‌شناسند». مگر هم اکنون نمی‌بینیم که بسیاری از تمایلات بورژواها در هنر و زیبایی و زندگی حتی حساسیتهای فکری و فلسفی آنها را نمی‌بینیم در طبقه محروم اروپا و مضحک‌تر از آن طبقه محروم کشورهای عقب‌نگهداشته شده آسیا و افریقا با چه شدتی سرایت کرده است و می‌کند؟

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۹
آبان
۹۷

مراسم تعزیه خوانی ورود کاروان اسرای کربلا به شهر مدینه با هنرمندی تعزیه خوانان مزینان روز پنج شنبه 10 آبان در مزینان زادگاه دکتر علی شریعتی مزینانی برگزار می شود.

گروه تعزیه خوانان مزینان متشکل از پیشکسوتان و جوانان علاقه مند به تعزیه خوانی در دهه ی آخر صفر مجالس شبیه خوانی به مناسبت های مختلف از جمله سالروز شهادت امام هشتم و امام حسن مجتبی علیهم السلام و پیامبر گرامی اسلام برگزار می کنند.

این گروه روز اربعین نیز تعزیه ورود کاروان اسرا به سرزمین کربلا را در چهلمین روز شهادت امام حسین علیه السلام و یاران با وفایش اجرا کردند.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۳
آبان
۹۷

اصحاب علوم اجتماعی، جامعه شناسان و علوم ارتباطات کشور در دیدار با رئیس جمهوری نقطه نظرات خود را در مورد شرایط کشور به اشتراک گذاشتند، که روزنامه ایران در گزارشی به آن پرداخته است .

دکتر علی اکبر تاج مزینانی رییس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی یکی از کارشناسان و صاحب نظران حاضر در این جلسه می گوید: جلسه اصحاب علوم ‌اجتماعی با رئیس محترم جمهور فرصتی هرچند کوتاه ولی مغتنم برای تبادل دیدگاه‌ها بود. محور اصلی بحث در زمینه مهمترین مسأله اجتماعی حال حاضر کشور (با تأکید بر سرمایه اجتماعی) و ارائه راه‌حل برای آن بود. یادداشت حاضر سعی دارد از زاویه دید یکی از رشته‌های علوم‌اجتماعی (سیاستگذاری اجتماعی) ورود مختصری به این گفت‌وشنود داشته باشد.

یکی از مهمترین مسائل اجتماعی کشور در حال حاضر سطح بالای نابرابری اجتماعی و اشکال گوناگون کنارگذاری اجتماعی است که پیامدهای مهمی در زمینه فرسایش همبستگی اجتماعی و ایجاد نارضایتی اجتماعی دارد. رسالت اصلی سیاستگذاری اجتماعی تلاش برای ارتقای رفاه اجتماعی، کاهش نابرابری اجتماعی و افزایش همبستگی اجتماعی از خلال طیف متنوعی از سیاست‌های فراگیر و گزینشگرانه و هدفمند است.

در دهه‌های اخیر نظام سیاستگذاری کشور شاهد اتخاذ سیاست‌هایی بوده است که نااجتماعی و حتی ضداجتماعی بوده‌اند؛ بدین معنا که نه تنها سرمایه‌اجتماعی و انسجام اجتماعی را تقویت نکرده‌اند بلکه حتی باعث فرسایش آن و کنارگذاری اجتماعی گروه‌های مختلفی از مردم شده‌اند. هرچند شواهد مسأله فوق را می‌توان در حوزه‌های مختلف سیاستگذاری ارائه کرده، اما سیاست‌های چهار حوزه آموزش، بهداشت و درمان، مسکن و روابط کار از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند. روندهای موجود در این چهار حوزه و تشدید نابرابری‌های اجتماعی ناشی از آنها در تعارض روشن با اصول مصرح قانون اساسی (21، 3، 28، 29، 30، 31، 43) قرار دارد.

نگاه بازاری به آموزش از طریق توسعه مدارس غیرانتفاعی، سیطره بلامنازع بنگاه‌های کنکوری بر آموزش عمومی و ورود به دانشگاه، توسعه دوره‌های شبانه، پردیسی و شهریه‌پرداز در دانشگاه‌ها، جریمه‌های مالی مختلف حتی برای دانشجویان روزانه و پولی‌شدن فزاینده بسیاری از خدمات برای دانشجویان (که در مجموع، سهم دولت را از آموزش عالی به کمتر از 15 درصد کاهش داده است) و انواع سهمیه‌ها باعث پیامدهای منفی از جمله کالایی‌شدن آموزش و طبقاتی شدن امکان ورود به آموزش عمومی و تداوم و کیفیت آن، قبولی در دانشگاه (قبولی بیش از سه برابری فرزندان طبقات بالاتر در دانشگاه) و نوع رشته‌های قبولی به لحاظ منزلت و درآمد شده است. در حال حاضر، بخش مهمی از مطالبات دانشجویی و نارضایتی‌های آنان به این مسائل مرتبط است و بعضاً این مطالبات صنفی با واکنش‌های نامناسب مواجه می‌گردد.

در حوزه مسکن نیز روند طی شده و سیاست‌های اتخاذ شده در سه دهه گذشته (به استثنای طرح مسکن مهر همراه با پیامدهای منفی اقتصادی و اجتماعی آن که مجال جداگانه‌ای می‌طلبد) بویژه در سالیان اخیر به سمت کالایی شدن فزاینده این حق اجتماعی و موکول کردن آن به قدرت پس‌انداز افراد و خانواده‌ها متمایل بوده است و با وجود شعارهای مربوط به مسکن اجتماعی، نتیجه‌ای از آن مشاهده نشده است.

حال آن‌که حتی در دوره قبل از جهش قیمت مسکن نیز شاخص مدت انتظار برای خانه‌دار شدن در گروه‌های با حداقل درآمد، بیش از 20 سال بود و با جهش اخیر، این مدت بیش از دو برابر شده و پس‌اندازهای بخش قابل‌توجهی از این افراد عملاً گرهی از مشکل مسکن آنان نخواهد گشود. در همین حال، سیاست‌های اقتصادی در سایر حوزه‌ها نیز باعث رواج سوداگری فزاینده در عرصه مسکن شده و در غیاب مکانیسم‌هایی همچون مالیات‌گیری از فعالیت‌های اقتصادی سوداگرانه در زمینه مسکن و عوارض‌بندی بر واحدهای مسکونی خالی و نظایر آن، نابرابری اجتماعی پیوسته عمیق‌تر شده است.

حوزه بهداشت و درمان نیز اگرچه طی سال‌های اخیر با اجرای طرح تحول سلامت شاهد توجه بیشتری به لحاظ بودجه‌ای بوده است اما از مشکلات عدیده‌ای رنج می‌برد. افزایش چندبرابری هزینه‌های مرتبط با پزشکان متخصص و توجه اندک به سایر گروه‌های پزشکان و پرستاران، تأکید بر درمان به جای سلامت و پیشگیری، عدم اجرای جدی طرح پزشک خانواده، کسری شدید صندوق‌های بیمه‌ای، تجمیع سطوح سیاستگذاری، اجرا و نظارت در وزارت بهداشت و درمان و غفلت از زیان‌های فقدان تدبیر برای مسأله «تعارض منافع» (که البته در بسیاری از دیگر حوزه‌های سیاستگذاری نیز صادق است) از جمله این موارد است. این مسائل بر نابرابری در داخل و خارج از نظام سلامت افزوده است و چالشی جدی برای پایداری منابع بیمه‌ای و تأمین مالی نظام سلامت در آینده ایجاد کرده است.

در حوزه روابط کار می‌توان به عواملی همچون موقتی‌سازی قراردادهای نیروی کار، تشکل‌زدایی از کارگران و عدم مشارکت واقعی آنان در گفت‌وگوی اجتماعی با دولت و کارفرمایان، بی‌ثبات‌سازی نیروی کار از طریق واسپاری به شرکت‌های پیمانکاری و عدم نظارت بر نحوه تعامل آنها با نیروهای خود، تعمیق شکاف بین درآمد کارگران و خط فقر و مستثنی کردن بخش‌های مختلفی از نیروی کار از شمول قانون کار اشاره کرد. این عوامل باعث نابرابری‌های اجتماعی شدید و کنارگذاری اجتماعی بخش قابل توجهی از شهروندان شده است و نارضایتی‌ها و اعتراضات کارگری وسیعی را به دنبال داشته است.

شواهد بسیار بیشتری را می‌توان از سایر حوزه‌های سیاستگذاری اجتماعی و همچنین تأثیر سوء سیاست‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در زمینه نابرابری اجتماعی و فرسایش همبستگی اجتماعی ذکر کرد که در این مختصر نمی‌گنجد. سیاست‌های اجتماعی هوشمندانه ضامن ارتقای سرمایه‌اجتماعی، رونق اقتصادی و ثبات سیاسی هستند اما در بسیاری از موارد در کشور ما در جهت عکس این اهداف عمل می‌کنند و بازاندیشی در این سیاست‌ها از واجب‌ترین اقدامات است.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۴
مهر
۹۷

دکتر علی اکبر تاج مزینانی رئیس دانشکده علوم اجتماعی علامه طباطبایی گفت: از ظرفیت نخبگان خارج از کشور می توان در قالب تدریس و حتی ترم های تابستانی، دوره های فشرده و مجازی بهره برد اما الان این شرایط را نداریم.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ دکتر علی اکبر تاج مزینانی در سخنرانی افتتاح همایش ملی ایرانیان دور از وطن با بیان اینکه دانشکده های دانشگاه علامه طباطبایی به همایش های علمی و بهره برداری از نتایج آنها توجه خاص دارند افزود: این دانشگاه سعی در تبدیل شدن به مرجع علمی و تحقیقاتی دارد.
وی اظهار کرد: برگزاری رویدادهای علمی و همایش های بین المللی، هسته های پژوهشی، تولید مجلات علمی پژوهشی و علمی، چندین همایش بزرگ ملی در سال های گذشته نتایج و آثار علمی خوبی برای کشور به دنبال داشت.
تاج مزینانی ادامه داد: یکی از مزیت های نسبی گروه مطالعات فرهنگی و حوزه هایی که استادان در آن فعالیت دارند بحث مهاجرت به طور کل و مسئله ایرانیان خارج از کشور است.
رئیس دانشکده علوم اجتماعی، اظهار امیدواری کرد که موضوع خاص ایرانیان خارج از کشور بلکه در یک کانتکست کلی تر، بحث مهاجرت که کمتر از نظر علمی روی آن تحقیق شده به عنوان یک هسته پژوهشی از سوی مراکز علمی دنبال شود.
وی با بیان اینکه بین پنج تا شش میلیون نفر از ایرانیان در خارج از کشور به سر می برند، گفت: به اندازه جمعیت چند کشور اروپایی یا کشورهای حاشیه خلیج فارس، ایرانیان در خارج از کشور زندگی می کنند که باید به آن بعنوان یک مسئله اجتماعی، فرهنگی ورود آکادمیک داشته باشیم.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: امیدواریم در سال های آینده شاهد شکوفاتر شدن این حوزه باشیم و این همایش هم نقطه شروعی بر این حرکت خواهد بود.
وی با بیان اینکه مهاجرت ایرانیان با سایر کشورها تفاوت و تمایز زیادی دارد تصریح کرد: تجربه خاص ما از رویدادهای اقتصادی و سیاسی تاثیر گرفته و بر ترکیب و گونه های مختلف مهاجران و ایرانیانی که خارج از کشور هستند موثر بوده است.
تاج مزینانی ادامه داد: در وضعیت خاصی با مهاجرت ایرانیان روبه رو هستیم یعنی ترکیبی از مهاجران و ایرانیانی وجود دارند که خارج از کشور هستند، از سوی دیگر، ماندن آنها و نسل های شان در کشورهای دیگر به دلیل مهاجرت های سیاسی، اقتصادی، علمی، تحصیلی و سبک زندگی، هر کدام دقت های آکادمیک و متعاقب آن سیاست خاصی را می طلبد.
به گفته تاج مزینانی، به همین خاطر، الگوهای مختلفی از مدل های ورود دولت ها به حوزه سیاستگذاری امور دایاسپورای خود در خارج از کشور وجود دارد.
وی افزود: به نظر می رسد باید برنامه منسجمی برای پوشش تمام ابعاد این گونه مهاجرت ها داشته باشیم. آن چیزی که با دانشگاه مرتبط است بحث استفاده از ظرفیت ایرانیان خارج از کشور در حوزه دیپلماسی علمی و عمومی است که باید به آن توجه کرد.
رئیس دانشکده علوم اجتماعی گفت: حضور ایرانیان خارج از کشور هر چند در دهه های اخیر تغییراتی داشته اما همچنان وجه غالبِ نخبگانی را در خود جای داده و ظرفیت عظیمی از ایرانیان در دانشگاه های خارج از کشور وجود دارند که به عنوان بخشی از استراتژیِ بین المللی سازی آموزش عالی در ایران به این ظرفیت نگاه می کنیم.
وی اظهار کرد: بخش کوچکی از این امر عملیاتی شده و حوزه های مطالعاتی می توانند به آن بپردازند.
تاج مزینانی با بیان اینکه در آموزش عالی هم به تحولاتی نیاز داریم، تاکید کرد: در قوانین وزارت علوم امکان ایجاد نوعی وابستگی و عضویت نخبگان در گروه های علمی و آموزشی داخل کشور، وجود ندارد که این امر مسئله مهمی است.
تاج مزینانی گفت: امیدوارم مباحثی که امروز در این همایش مطرح می شود گامی در جهت پیشبرد برخی از این اهداف عالی باشد که برای ایران اسلامی توسعه به همراه خواهد داشت.

منبع ایرنا

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۱
مهر
۹۷

تعزیه ی تاریخی عاشورای مزینان امسال(97) شاهد درخشش و حضور جوانانی بود که هنر تعزیه خوانی را از پدران خود آموخته اند و آماده می شوند تا در سال های آینده جانشین صالح و خوبی برای آن ها باشند همان گونه که اسلاف آن ها این راه و هنر را به فرزندان خود سپردند...

عکس ؛ محسن مزینانی عسکری



به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۴
مهر
۹۷

دستیابی به یک روایت مطلق از دفاع مقدس امکان­‌پذیر نیستمحقق و پژوهشگر دفاع مقدس گفت: اگر در تاریخ‌نگاری دفاع مقدس تمام اسناد جنگ هم در اختیار مورخان قرار بگیرد باز هم دستیابی به یک روایت مطلق امکان­پذیر نیست؛ زیرا افراد در دوران­‌های مختلف صرفاً بیانگر کمال عصر خود هستند و نمی‌­تواند روایتی برای نسل­‌های آینده ارائه بدهند.


به گزارش شاهدان کویرمزینان ، به مناسبت گرامیداشت هفته دفاع مقدس نشست علمی با هدف ارائه طرح پژوهشی «راهبردهای تدوین تاریخ جنگ، تجربیات جهانی و الزمات دفاع مقدس» با حضور «سید علی مزینانی» محقق و پژوهشگر دفاع مقدس، پژوهشگران عرصه دفاع مقدس استان خراسان رضوی و جمعی از مورخان امروز در بنیاد پژوهش­‌های اسلامی آستان قدس رضوی برگزار شد.

سید علی مزینانی در این نشست اظهار داشت: در بحث تاریخ‌­نگاری ظرفیت و ابزاری که از گذشته در اختیار داریم محدود است؛ لذا تنها کاری که باید انجام بگیرد این است که این ابزار را تا حد زیادی گسترش بدهیم.

وی افزود: کار تاریخ، شناسایی انسان است. در تاریخ بعضی خلاها وجود دارد که مورخ با تخیل باید آن را پُر کند. «تخیل مورخانه» وقتی مؤثر است که مورخ بر اسناد و منابع زیادی اشراف داشته باشد و همین اشراف مجوزی برای استفاده او از «تخیل مورخانه» خواهد بود.

این پژوهشگر در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اهمیت تاریخ نگاری دفاع مقدس خاطرنشان کرد: اگر روزی تمام اسناد جنگ در اختیار مورخان قرار بگیرد باز هم دستیابی به یک روایت مطلق امکان­‌پذیر نیست؛ علت این امر هم این است که هر نسلی با استفاده از قوه عقلانی خود از هستی یک برداشت دارد.

مزینانی تصریح کرد: در تاریخ نگاری دفاع مقدس هیچگاه به دنبال روایت نهایی نباشید. به علت ماهیت‌پذیری هستی که در آن قرار داریم؛ هر کس می­‌تواند کمال عصر خود باشد و نمی­‌تواند روایتی برای نسل‌­های آینده ارائه بدهد. افراد در دوران‌­های مختلف صرفاً بیانگر کمال عصر خود هستند.

وی در پایان گفت: فقط در صورتی می­‌توان به روایتی مطلق از تاریخ دفاع مقدس برسیم که به یک قوه فوق عقلانی دست پیدا کرده باشیم.

در این نشست پژوهشگران و مورخان ابهامات خود را در خصوص طرح «راهبردهای تدوین تاریخ جنگ، تجربیات جهانی و الزمات دفاع مقدس» بیان کردند و «سید علی مزینانی» آن­ها را پاسخ داد.

این نشست با مشارکت مدیریت ادبیات و تاریخ اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس خراسان رضوی و سازمان کتابخانه‌­ها، موزه‌­ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی برگزار شد.

منبع ؛خبرگزاری دفاع مقدس

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۴
مهر
۹۷

خبرگزاری فارس: شما را چه می‌شود؟!

خبر این نیست که گروهک الاحوازیه با موش‌صفتی و بزدلی، چند تن از هموطنان ما را شهید کرده است، خبر این است که سخنگوی این گروه تروریستی، در پناه کشورهای اروپایی چنین آزادانه شلتاق می‌کند!

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ روزنامه «وطن امروز» در یادداشتی از «علی مزینانی» نوشت:

 تا 1400 کم راهی نمانده است! زمان اما دارد می‌گذرد و جمهوری اسلامی به‌رغم تمام توطئه‌ها دارد پیش می‌رود. و این، برای دشمن کشنده است! لذا اگر «تابستان داغ»شان عملیاتی نشد، می‌توانند بزدلانه، از پشت به صف نیروهای مسلحی که خشاب سلاح‌شان خالی است، رگبار ببندند. و البته به خبرنگار، جانباز ویلچری و آقا طاها، پسر 4 ساله اهوازی. ما از آن روزی که در هفتم تیرماه 60، بهشتی و 72 تن را از دست دادیم، تا هم‌اکنون داریم تاوان خارج شدن‌مان از یوغ بردگی آمریکا را می‌پردازیم. لطفا همدیگر را گول نزنید، دشمن واقعی ما، آن گروهک بدبخت الاحوازیه نیست. آنها عروسکند، چنانکه کومله، منافقین، داعش و عبدالمالک ریگی و ربع پهلوی عروسکی بودند. لذا خبر این نیست که گروهک الاحوازیه با موش‌صفتی و بزدلی، چند تن از هموطنان ما را شهید کرده است، خبر این است که سخنگوی این گروه تروریستی، در پناه کشورهای اروپایی چنین آزادانه شلتاق می‌کند!
همان اروپایی که مدعی است ما برای آنکه صداقت‌مان را در مبارزه با تروریسم ثابت کنیم، لازم است بند بند معاهده FATF  را روی چشم بگذاریم. که چه شود؟! تا شعبه X  بانک ملت ابلاغیه صادر کند که به فلان مجموعه یا شخصیت علمی که در لیست سیاه اربابان تروریست‌هاست، خدمات ارزی ندهید یک وقت! که خودمان دست به تحریم خودمان بزنیم. خبرها حاکی از آن است که برخی هم در مجلس عزم خود را جزم کرده‌اند تا در تصویب این معاهده ننگین، این‌بار رکورد 20 دقیقه‌ای تصویب برجام را هم جابه‌جا کنند. اروپایی‌ها در حالی ما را به پذیرش استانداردهای دوگانه خود برای مبارزه با تروریسم فرا می‌خوانند که خود بزرگ‌ترین حامیان تروریسم دولتی اسرائیل، عربستان، آمریکا و گروهک‌‌‌هایی چون منافقینند.
حکایت پناهندگی و پرورش اعضای خرده‌پا و روسای گروهک‌‌‌هایی چون کومله در کشورهای اروپایی هم که اظهرمن‌الشمس است. با همه اینها جناب رئیس‌جمهور می‌گوید: «امروز همه دنیا در کنار ما و مقابل آمریکا ایستاده‌اند!» اینکه همه دنیا در کنار ما و مقابل آمریکا ایستاده‌اند، باعث خوشحالی است ولی سوال این است که چرا آنها را نمی‌بینیم؟! بر همگان روشن است که در دستگاه محاسباتی دولت، مهم‌‌‌‌‌ترین بخش دنیا آمریکاست و بعد هم نوبت به کشورهای اروپایی می‌رسد. لذا حالا که آمریکا آن طرف و روبه‌روی ما است- گو اینکه قبلا عضو پایگاه بسیج شهرری بوده است!- مهم‌‌‌‌‌ترین کسانی که کنار ما مانده‌‌‌‌اند، حکما باید همین اروپایی‌ها باشند. باز یادمان نرفته آقای روحانی یک روز پس از خروج آمریکا از برجام در تماسی تلفنی خطاب به امانوئل مکرون گفت: «اروپا در شرایط کنونی فرصت بسیار محدودی برای حفظ برجام در اختیار دارد».
کمی بعدتر عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه تصویر روشن‌تری از این «فرصت محدود» ارائه داد و به تلویزیون دولتی آلمان گفت: «دکتر روحانی محدودیت و بازه زمانی برای ما تعیین نکرده و تنها گفته چند هفته. اما من گمان نمی‌کنم گفت‌وگوها بیش از ۴ هفته زمان ببرد». از آن زمان تاکنون، قریب 5 ماه گذشته است، اروپایی‌ها ولی هنوز بسته نهایی خود را برای کمک به ما در برابر تحریم‌‌های آمریکا ارائه نکرده‌‌اند و همانطور که در کنار ما و مقابل آمریکایی‌ها ایستاده‌اند(!) تنها به تلاطمات ارزی چندماهه اخیر ایران نگاه می‌کنند. واقعیتی که نشان می‌دهد این دوستی، دوستی خاله‌خرسه است. ما اما دست‌بردار نیستیم و در یک تیم منسجم خواسته‌‌های آنها در زمینه FATF را هم به طرفه..‌العینی تصویب کنیم تا مشتی دیگر بر دهان استکبار زده باشیم!
انصاف نیست اما اگر نگوییم اروپا هم در این میان کلاً بیکار ننشسته و اقدامات مثبتی هم داشته است! مثلا فرانسه به جای آنکه توضیح دهد چرا اردوگاه گروهک تروریستی منافقین شده است، چنانکه رویترز می‌گوید، خواستار ادای توضیحات ایران درباره حمله چند نفر ناشناس به گردهمایی سالانه این تروریست‌ها در پاریس شده است. بر مبنای گزارش رویترز: «تا زمانی که ایران درباره طرح ادعایی بمب‌‌‌گذاری در گردهمایی منافقین در پاریس اطلاعاتی در اختیار فرانسه نگذارد، این کشور از معرفی سفیر خود در تهران خودداری می‌کند!»
دولتی‌ها و مجلسی‌ها اما با نادیده گرفتن تمام این واقعیات تلخ، سعی بلیغی در تحمیل خواسته‌‌های نامشروع و ضدملی اربابان تروریست‌ها در قالب لوایح استعماری FATF دارند. چرا؟! چون هنوز هم معتقدند راه‌حل تمام مشکلات کشور، ولو آب خوردن مردم هم از مسیر گوش کردن به حرف غرب می‌گذرد.
حالا اگر آمریکا نشد، اروپا که هست! ولو اینکه دیروز خودمان گفته باشیم: «مذاکره با آمریکا راحت‌تر از مذاکره با اروپاست، چرا که اروپایی‌ها به دنبال آقا اجازه از آمریکا هستند. آمریکایی‌ها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحت‌تر است!» تا 1400 کم راهی نمانده است، پیروی از راهبردهایی که شکست آنها واضح است و پیش از این چندین و چند بار تجربه شده‌‌‌‌اند، این راه را اما طولانی‌‌‌‌‌‌تر و طاقت‌سوزتر خواهد کرد. آقای ظریف، آقای روحانی، آقای مجلس، بس کنید و دست از دامن غرب بردارید! قدرمسلم اگر در FATF خیری برای این ملت بود، دشمنان پیشانی‌سفیدمان اعم از اسرائیل، آمریکا و اروپا اینقدر مشتاق پیوستن ما به آن نبودند. واقعا درک چنین امر واضحی اینقدر دشوار است؟ شما را چه می‌شود؟!

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی