شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
۱۹
مهر
۰۱

همیشه یه لبخند شیرین روی لبانش خودنمایی می کرد طوری که در اولین نگاه مجذوبش می شدی. گاهی وقتها با خودم فکر می کردم که او اصلا ناراحت نمی شه حتی در بدترین شرایط. هرگز برای هیچ کاری قسم نمی خورد اگر نکته ای نیاز به تاکید داشت فقط می گفت : »جداً.!»به همین خاطر در نزد دوستانش به رضا جداً معروف بود.

از نوجوانی به والیبال علاقه شدید داشت و در بسیاری از مسابقات محلی و منطقه ای از نفرات ثابت تیم مزینان بود. با هر اسپکی که می زد حتی پیرمردان برایش کف می زدند.

ماه محرم که می شد غلامرضا کار و کاسبی را در تهران رهامی کرد و راهی زادگاهش مزینان می شد. کسی نمی دانست که او عضو کدام هیئته ،چون هم در هیئت زنجیرزنان علی اکبری اسم می نوشت و هم درهیئت سینه زنی ابوالفضلی(ع). می گفت:دوست دارم اسمم همیشه در طومار عزاداران شهدای کربلا باشد.

پس از شهادتش همچنان اسم او در لیست هردو هیئت نوشته می شود و جوانان عزادار یادش را گرامی می دارند و هیئت امناء هر دو هیئت برای مادرش غذای سهمیه او را می فرستادند.

*****

آخرین بار که به مرخصی آمد یه جور دیگه بود.برادرزاده ها و خواهرزاده ها را بغل می کرد و می بوسید البته همیشه با بچه های فامیل رفیق بود و با آنها شوخی می کرد و برایشان هله هوله می خرید. بچه ها هم اون رو خیلی دوست داشتند انتظار می کشیدند که او به مرخصی بیاد. ولی این بار فرق می کرد گاهی توی حرفاش از دیگران حلالیت می طلبید.

بعد از چندروز استراحت به مشهدآمد.حاج آقا(زنده یاد حاج شیخ حبیب اله عسکری) وقتی برخورد او را دید به شوخی بهش گفت: عموجان بوی شهادت می دی ها مواظب خودت باش !

تبسمی کرد و گفت:آره حاج عمو می دونم این سفر آخره که اومدم پیش شما. سپس با انگشت اشاره اش وسط پیشانیش را نشان داد و گفت :یه گلوله میاد و به همین جا می خوره و شهیدمی شم. واسه همین اومدم حلالیت بگیرم و خداحافظی بکنم.

من ازاین قضیه خبرنداشتم ولی حاجی می ره جنازه رومی بینه وبعدها برایم تعریف کرد که دقیقا شب عملیات تیردشمن به همان جایی که رضاگفته بوداصابت می کنه وبه شهادت می رسه.

*****

عموکربلایی محمدتقی خیلی به غلامرضا علاقه داشت او هم همین طور بود رابطه اشان یک نوع رفاقت بود تا پدر و فرزندی. البته رضا خیلی مؤدب بود و به والدینش احترام می گذاشت. وقتی به دلیل مشکلات مالی مجبور شددرس را رها کند و به تهران برود هر موقع فصل درو می شد کارش را ول می کرد و به کمک پدر می شتافت.

از روزی که غلامرضا به شهادت رسید عموحاج محمدتقی، دیگر آن شادابی قبلی را نداشت هر روز شکسته تر و پیرتر می شد و همانطور که خودش موقع دیدن جنازه پسرش گفته بود که کمرم شکست. خمیده تر شد و بعد از گذشت چند ماهی به دیدار پسرش رفت و در کنار او برای همیشه آرام گرفت.

زندگینامه

🔹دهم آذرسال 1339ه.ش در خانواده ای متدین و مذهبی و کشاورز،از تبار کویر نشینان مزینان، کودکی به دنیا آمد که پدرش زنده یاد کربلایی محمدتقی عسکری او را به عشق خادمی حرم مطهر امام رضا(ع) و با آرزوی غلامی ارباب خراسانی ها غلامرضا نام نهاد.

🔹غلامرضا تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در مزینان سپری کرد و برای کمک به پدر در تامین هزینه های سخت زندگی درس را رها کرد و عازم دیار غربت شد و به کار بنایی و میوه فروشی در تهران مشغول شد ولی در هر زمان که خانواده برای برداشت محصول کشاورزی نیاز به او داشتند کار را در پایتخت رها می کرد و به امداد پدر می شتافت.

🔹خلق خوش و برخورد مهربانانه و سیمای شاداب غلامرضا موجب شده بود که او در بین دوستان از محبوبیت خاصی برخوردار باشد و چون در هیچ کاری قسم نمی خورد و از واژه ی جداً استفاده می کرد معروف به رضا جداً بود.

🔹غلامرضا عاشق ورزش والیبال بود و یکی از افراد ثابت تیم مزینان به شمار می آمد که در ایام تعطیلی عید نوروز در سبزوار و حومه مزینان مسابقه می دادند.

🔹محرم هرسال مزینان شاهد حضور عزادارانی است که خانه و زندگی شان را در تهران و دیگر شهرها رها می کنند و راهی زادگاه شان می شوند و غلامرضا نیز یکی از همین افراد بود که علی رغم نیاز مالی ،در ایام سوگواری سالار شهیدان به وطن بر می گشت و به طور همزمان در دو هیئت ابوالفضلی و علی اکبری(ع) اسم می نوشت و داوطلبانه خادمی عزاداران را بر عهده می گرفت.
🔺دوره خدمت سربازی او فرا رسید و غلامرضا دست از کار کشید و داوطلبانه خودش را به پاسگاه ژاندارمری داورزن معرفی کرد و پس از طی دوره آموزشی در پادگان 04 بیرجند اول فروردین 1361با جمعی از دوستان مزینانی اش از طریق ارتش جمهوری اسلامی به جبهه سومار اعزام شد و در شب عملیات مسلم ابن عقیل(ع) همان گونه که خود گفته بود گلوله مستقیم دشمن بر پیشانی اش نشست و در نهم مهرماه 1361 به خیل شهیدان دفاع مقدس پیوست و پیکر مطهرش پس از تشییع باشکوه در بهشت حضرت علی(ع) مزینان به خاک سپرده شد.


✍️سفارش شهید غلامرضامزینانی (عسکری)؛

خدمت برادر و سرور خودم(علی آقا) سلام. پس از تقدیم عرض سلام با درود به رهبر کبیر انقلاب، امام بزرگوار و با درود و سلام بر شهیدان، که با خون خود سند پیروزى را امضاء و به لقاء الله پیوستند، نامه را آغاز مى کنم.
برادر! امیدوارم که حالتان خوب و خوش باشد و هیچ گونه ناراحتى در زندگى نداشته باشید، که ان شاء الله ندارید.
خدمت مرضى خانم سلام می رسانم. سعید را از عوض عمویش دیده بوسى نمایید.
خدمت پدر و مادرم سلام می رسانم.
خدمت سکینه خانم سلام می رسانم.
خدمت محمد حسن و فاطمه خانم سلام می رسانم.
خدمت نه نه جان عزیز سلام می رسانم.
خدمت تمام اقوام و خویشان فرد فرد سلام مخصوص و صمیمانه می رسانم.
برادر! مى خواهم نزد تو وصیت کنم، چون تو از وضع من آگاهى. اولاً جهاد در راه خدا واجب است و در راه خدا کشته شدن افتخار. مصداق این آیه شریفه که مى فرماید:
و لا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون؛
آنان که در راه خدا کشته مى شوند مرده نپندارید؛ زیرا آنها زنده اند، اما شما نمی دانید و نزد خداى خود روزى مى خورند.
برادر! مى بخشید از آن مقــــدار پولى کـــه دارم، خمسش را بدهید.
من به مدت یک ماه دیدى که روزه خوردم و اسلام عزیز مى گوید هر که مى‌تواند روزه بگیرد امـــا روزه مى خورد، باید در برابر هر روز 60 مسکین را سیر کند. من به هر یک از این مسکینان در روز سه تا نان می دهم، از آن مقدار پولى که پیش شما هست به این 1800 مسکین بدهید.
از قول من به دوستانم سلام برسانید و بگویید که رضا را حلال کنید. به پدر و مادرم دلدارى بده و به آنها بگویید که اگر رضا بعضى وقت ها از امر شما سرپیچى کرد او را ببخشید. از قول من به مردم مزینان سلام برسانید و بگویید غم نخورید، به همین زودى ها آقایمان از پس پرده غیب بیرون مى آید و تقاصمان را از این جلادان و خونخواران تاریخ می گیرد. ان شاء الله تعالى.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
سنگر ما خاک ایران، خاک ایران گور دشمن ،دشمن اصلى آمریکا، مرگ بر آمریکا.
برادر کوچک شما، رضا

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۸
مهر
۰۱

حدود یک دهه است که در مزینان همزمان با یازدهم محرم، نمایشی آیینی همراه با خیمه سوزان و صحنه هایی از اسارت خاندان رسالت علیهم السلام برگزار می شود که مورد استقبال مردم این دیار و روستاهای همجوار قرار گرفته و شهروندان مزینانی که به طور معمول ساکنان شهرهای دیگر به خصوص تهران هستند خود را ملزم به حضور و تماشای این مراسم می دانند و بازگشت خود را به محل سکونت یک روز دیگر به تعویق می اندازند تا این مجلس را که به همت هیئات شاهزاده علی اصغر و ائمه بقیع مزینانی های مقیم تهران برپا می شود شاهد باشند.

این مراسم پس از توقف دوساله به خاطر بیماری کرونا امسال(1401) با شکوه خاصی در میدان تاریخی عاشورای مزینان برگزار شد.

 

عکس؛ آتنا مزینانی

 

ادامه تصاویر را اینجا ببینید...

  • علی مزینانی
۱۵
مهر
۰۱

به‌گزارش خبرگزاری حوزه علمیه خراسان، کتاب «برایم ماندنی نیست»، نوشتهٔ طیبه مزینانی، یکی از کتاب‌های مجموعهٔ «مجاوران خورشید» است که به زندگی و جهاد شهید «سعید محمودیان عطاآبادی» هشتمین شهید دانشگاه علوم اسلامی رضوی پرداخته است.

این اثر در ۲۲ داستان کوتاه، روایت داستان زندگی شهید محمودیان عطاآبادی و و خاطراتی است که توسط خانواده‌، مادر، بردار و برخی از دوستان و هم‌رزمانش روایت شده است.

شهید سعید محمودیان عطا آبادی در سال ۱۳۴۲ در روستای عطاآباد بخش دهاقان شهر اصفهان به دنیا آمد و با دریافت مدرک دیپلم در دانشکدهٔ تربیت‌معلم شهیدرجایی اصفهان، مشغول به تحصیل شد. وی پس از اتمام مقطع کاردانی، مدتی کوتاه به تدریس در اطراف دهاقان مشغول شد و سپس در دانشکدهٔ الهیات شهید مطهری دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی مشغول به تحصیل شد. او پس از گذراندن ۳ سال ‌و نیم، با انتشار فراخوان پذیرش دانشجو در دانشگاه علوم اسلامی رضوی از دانشگاه تهران انصراف داد و به مشهد رفت تا در آنجا ادامهٔ تحصیل بدهد. هم‌زمان با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه‌های نبرد حق علیه باطل می‌شود و در سال ۱۳۶۵ و در سن بیست‌و‌سه‌سالگی در شلمچه (جنوب ایران) و طی عملیات «کربلای ۵» به شهادت می‌رسد.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «وقتی خبر دادند که سعید آمده است، هوایی شدم. نه! بی‌هوا شدم. چه می‌گویم من؟؟! نفس‌کشیدن هم یادم رفت؛ چه برسد به هوایی‌شدن! چادر سیاهم را روی سرم انداختم و دویدم. نمی‌دانم به کجا اما دویدم، خوب یادم است که تمام راه داد می‌زدم و قربان‌صدقه‌اش می‌رفتم. خوب یادم است که تمام راه، خدا را شکر می‌کردم که پسرم برگشته است.»

گفتنی است، کتاب «برایم ماندنی نیست» در قطع رقعی، با طراحی جلد عباس گودرزی در ۱۰۰ صفحه به‌همت انتشارات آستان قدس رضوی منتشر شده و با قیمت ۴۰ هزار تومان در فروشگاه‌های کتاب به‌نشر در مشهد و سراسر کشور در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد.
 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۲
مهر
۰۱

کانال شاهدان کویر مزینان فیلم های مراسم و مجالس مختلف تولیدی خود و علاقه مندان به این دیارتاریخی را در آپارات بارگذاری می نماید و از شما مخاطبان ارجمند دعوت می شود ما را در این ضیافت کویری یاری فرمایید و این تصاویر را به تماشا بنشینید.
 

نشانی کانال شاهدان در آپارات؛


https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۰۸
مهر
۰۱


سرپرست اداره کل حفاظت محیط زیست استان تهران گفت: با شروع فصل سرما و احتمال افزایش آلودگی هوا انتظار این است که همه دستگاه های اجرایی و دارای تکلیف در قانون هوای پاک از هم اکنون پیش بینی لازم برای همکاری در مدیریت آلودگی هوا بویژه ایام پیش رو به انجام برسانند.

دکتر علیرضا مزینانی در این خصوص اظهار داشت: آلودگی هوای تهران همچنان یکی از معضلات اصلی محیط زیستی استان محسوب می شود که در چند ساله اخیر از بعد استانی به بعد ملی تبدیل شده است.

وی با اشاره به ضرورت توجه بیشتر به موضوع آلودگی هوای تهران خصوصا در سال جاری افزود: خوشبختانه با توجه به کاهش چشمگیر بیماری کرونا، مدارس و دانشگاه ها امسال بصورت مجازی برگزار نشده و بسیاری از مشاغل، فعالیت های خود را بطور حضوری  و با استفاده از وسائط نقلیه پیگیری می کنند که خود این موضوع به افزایش  بار ترافیکی و در نتیجه تشدید آلودگی هوا منجر خواهد شد و این امر نیازمند توجه همه دستگاه ها و شهروندان به تکالیف خود و مسئولیت های اجتماعی در این حوزه است.

مزینانی با بیان اینکه اختصاص سوخت مناسب برای استفاده صنایع بزرگ مقیاس و نیروگاه ها به جای سوخت های مایع غیر استاندارد و آلاینده از دیگر دغدغه ها در این ایام است، گفت: انتظار می رود شرکت پخش و پالایش فراورده های نفتی و شرکت گاز از هم اکنون پیش بینی مدیریت این موضوع و اختصاص سوخت گاز و استاندارد به صنایع و نیروگاه های مستقر در حوزه استان تهران را به انجام برسانند.

سرپرست اداره کل حفاظت محیط زیست استان تهران همچنین به لزوم توجه بیشتر به معاینه فنی خودروها اشاره کرد و ادامه داد: از پلیس راهور تقاضا می شود همچنان برخورد جدی با خودروهای آلاینده، دودزا و فاقد معاینه فنی به ویژه خودروهای سنگین و آلاینده را در دستورکار خود قرار دهند.
وی همچنین تصریح کرد: شهرداری تهران نیز می تواند از هم اکنون اقدامات و آموزش های لازم برای پیشگیری از روشن ماندن و درجا کارکردن اتوبوس های شهری در پایانه ها را به انجام برساند که قطعا این موضوع در جلوگیری از تشدید آلودگی هوا موثر است.

مزینانی گفت: نوسازی و اصلاحات لازم در ناوگان حمل و نقل عمومی از دیگر انتظارات ما از مجموعه شهرداری تهران در مواجهه با ایام آلودگی هواست.

وی همچنین از دستگاه های اجرایی خواست از هم اکنون نسبت به معاینه فنی سرویس های خودرویی و همچنین تاسیسات موتورخانه های گرمایشی خود اقدام لازم را به عمل آورند.

سرپرست اداره کل حفاظت محیط زیست استان تهران با اشاره به اینکه انتظار ما از بخشداری ها و دهیاری ها و شهرداری های شهرستان های استان این است که مطابق مواد قانون مدیریت پسماند با هرگونه ضایعات سوزی و پسماندسوزی مقابله جدی کنند، تاکید کرد: اگر از هم اکنون هشدارها جدی گرفته شود و برنامه ریزی لازم از سوی دستگاه های مسئول با مشارکت مردم به عمل آید می توان امیدوار بود که آلودگی هوای تهران تا بخش زیادی مدیریت شود.

مزینانی در پایان همچنین از تشدید گشت و پایش های محیط زیست استان تهران بویژه در ساعات غیر اداری و شب هنگام همزمان با آغاز فصل سرما و افزایش آلودگی هوا خصوصا در محورهای مواصلاتی و بازدیدهای سرزده از صنایع استان خبر داد.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۸
مهر
۰۱

تهیه‌کننده فیلم «عقاب‌ها» می‌گوید: سال‌ها قبل قصد داشته، فیلمی را درباره ناوچه ایرانی که در زمان جنگ مورد اصابت قرار گرفت به کارگردانی محمد بزرگ‌نیا بسازد که هیچ گاه شرایط آن فراهم نشد و امروز هم فیلمسازی به قدری سخت شده که بسیاری از همان فیلم‌های قدیمی را هم نمی‌توان ساخت.

علی مزینانی حدود یک ماه قبل در بیمارستان بستری بود و آن روزها با انتقاد از اینکه هیچ کسی سراغش را نگرفته می‌گفت، گاهی با خودش فکر می‌کند اگر در این همه سال به جای سینما در کار دیگری بود الان حداقل به جایی رسیده بود و بعد از سال‌ها، بدون بیمه و بازنشستگی نمی‌ماند؟! او با ترخیص از بیمارستان حالش بهتر شده و در روزهای گذشته به بهانه هفته دفاع مقدس شاهد اکران فیلم «عقاب‌ها» در موزه سینما بود.

«عقاب‌ها» به عنوان نخستین فیلم جدی سینمای ایران در موضوع جنگ ایران و عراق و نیز پرمخاطب‌ترین فیلم با هشت میلیون نفر تماشاگر شناخته می‌شود.

مزینانی در گفت‌وگویی با ایسنا درباره این فیلم می‌گوید: الان دیگر کسی نمی‌تواند «عقاب‌ها» را بسازد و حتی امکان تولید دوباره‌ی فیلم‌هایی که در سال‌های گذشته در این حوزه ساخته شده‌اند مثل «دوئل» احمدرضا درویش وجود ندارد مگر آنکه پول فراوانی داشته باشید. ما زمانی که می‌خواستیم «عقاب‌ها» را بسازیم به هر شکلی به دنبال ساخت آن بودیم و البته کلی مشکل هم داشتیم از جمله برای در اختیار گرفتن تجهیزات که اگر در این بخش راحت‌تر بودیم، فیلم‌های دیگری را هم می‌شد ساخت.

او ادامه می‌دهد: من در آن زمان می‌خواستم از بسیاری اتفاق‌های زمان جنگ عراق و ایران فیلم بسازم و سناریوی جداگانه‌ای به اسم «ناوچه پیکان» داشتم که مربوط می‌شد به همان زمانی که در جنگ، ناوچه ایران را زدند. قرار بود این فیلم به کارگردانی محمد بزرگ‌نیا ساخته شود ولی برای ساختش به ناوچه و فانتوم احتیاج بود که به راحتی نمی‌شد آن‌ها را در اختیار گرفت. ضمن اینکه فکر کردیم وقتی برای فشنگ مشقی، هفت هزار تومان پول می‌گیرند چطور می‌شود یک فیلم جنگی ساخت که در آن تیربار ببندیم و فانتوم بگیریم؟ حتی پول بنزین فانتوم را هم نمی‌توانستیم بدهیم. آن روزها فیلم جنگی را اصولا دولت حمایت می‌کرد و ما فقط پول هنرپیشه‌ها را می‌دادیم و تمام تجهیزات جنگی از سوی دولت تامین می‌شد چون اصلا این نوع فیلم‌ها را برای دولت می‌ساختیم.

وی درباره اینکه آیا از سوی چهره‌های نظامی آن دوران همراهی خاصی برای ساخت «عقاب‌ها» صورت گرفت یا خیر؟ می‌گوید:‌ بله افرادی کمک کردند که الان دیگر بازنشسته شده‌اند، البته سختی‌هایی هم داشتیم که حضور برادرم منصور مزینانی به عنوان مدیر تولید خیلی کمک‌کننده بود. یادم می‌آید قبل از هر چیز نام تمام عوامل را بررسی کردند که در فهرست سیاه نباشیم. بعد هم وزارت ارشاد و فارابی نامه دادند که البته آن موقع نامه آن‌ها خریدار داشت. ما با آن نامه‌ها به پایگاه یکم شکاری رفتیم و بخش عقیدتی آنجا ابتدا خیلی همکاری خوبی نداشتند و مثلا یک مسئولی آنجا می‌گفت رادار را خودتان بسازید، من هم گفتم اگر می‌توانستم رادار بسازم که به سینما نمی‌آمدم. کلا شرایط ساخت فیلم جنگی آنقدر سخت بود که گاهی با خودم فکر می‌کنم موقع ساخت «عقاب‌ها» انگار متوجه نبودم که چه می‌کنم. آنقدر جوان بودم که در دهان شیر هم می‌رفتم ولی الان دیگر توان جسمی برای کار ندارم و به جای آن تجربه‌ای دارم . هرچند بابت همان هم افسوس می‌خورم که چرا دفتر فیلمسازی‌ام بسته شده است و هیچ حمایتی نشدم؛ همانطور که در تمام این 10 سال یک نفر حال مرا نپرسید که چه می‌کنم.

مزینانی با اشاره به سختی‌های تولید فیلم و اینکه الان خیلی‌ها گله می‌کنند که چرا بیشتر فیلمسازان سراغ ساخت فیلم کمدی می‌روند؟ بیان می‌کند:‌ به نظر من فیلمسازی دیگر کنار رفته، چون وقتی یک بازیگر پنج میلیارد تومان پول می‌گیرد، فیلمِ ساخته شده باید حداقل 25 میلیارد تومان بفروشد تا پول همان یک نفر را دربیاورد. حال اگر سه هنرپیشه خوب بازی کنند و هزینه‌های ساخت را هم محاسبه کنیم، یک فیلم باید به فروش 100 میلیاردی برسد تا آنچه خرج شده برگردد. من این‌ها را از تجربه 60 سال کار در سینما می‌گویم وگرنه کسانی که به راحتی فیلم می‌سازند و به فروش هم نمی‌رسد، معمولا پول دولت را می گیرند یا از رانتی برخوردارند.

این تهیه‌کننده و فیلمبردار سینما سابقه ساخت فیلم‌های مطرحی را در سینمای ایران دارد از جمله «خواستگاری» و «دو همسفر». او چندی قبل در صحبتی با محمدرضا شریفی‌نیا برنامه‌ریزی‌های اولیه‌ای را برای ساخت نسخه دوم فیلم «دنیا» انجام داده بود که در دهه 70 با بازی هدیه تهرانی، محمدرضا شریفی‌نیا و گوهر خیراندیش ساخته شد.

البته مزینانی در گذشته چندان تمایلی به ساخت ادامه فیلم‌هایش نداشته و پیش‌تر هم گفته بود: وقتی فیلم «عقاب‌ها» را ساختم می‌توانستم با پولی که از فروش آن به دست آمد یک برج بخرم اما ایستادم و گفتم می‌خواهم «عقاب‌ها»ی ۲ و ۳ را بسازم ولی بعد نظرم عوض شد و تصمیم گرفتم کاری را که خوب شده ادامه ندهم، به همین دلیل سراغ ساخت «خواستگاری» رفتم و بعد «دنیا» اما شریفی‌نیا که پیشنهاد داد «دنیا ۲» را بسازیم و برای اولین بار می‌خواستم چنین کاری انجام دهم.

فیلم‌های «خونبارش»، «انفجار»، «رهایی»، «فرار»، «دست‌نوشته‌ها»، «شنگول و منگول»، «خواستگاری»، «دو همسفر»، «حماسه قهرمانان»، «دنیا» و «قفس طلایی» از جمله آثاری است که مزینانی مدیر فیلمبرداری آن‌ها بوده و از میانشان تهیه‌کنندگی «دو همسفر»، «خواستگاری»، «قفس طلایی»، «قربانی»، «شب بخیر غریبه» و «دزد و نویسنده» را نیز برعهده داشته است.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۸
مهر
۰۱

راز و رمز گستردگی و اثرگذاری دعوت پیامبر اعظم(ص) در سرزمینهای دور و در (جان)های مشتاق، چه بود؟

چه انگیزه هایی مردمان را از هر گونه و قبیله، در گرد شمع وجود پیامبر، پروانه وار به گردش درآورد؟ آیا ماهیت و دورنمایه آموزه های اسلام مردمان را به سوی پیامبر اسلام کشاند، یا سیره و منش و خلق نیکوی پیامبر, نقش مهم و کلیدی را در این گرایش بزرگ داشته است.یا هیچ کدام، بلکه قدرت و زور و شمشیر اسلام سرزمینها را گشود و مردم در سایه شمشیر و قدرت به آموزه های اسلام گردن نهادند و اسلام در جهان به آن پایه شگفت رسید.

پاسخ دقیق به این پرسشها، بویژه از سوی حوزه و عالمان دین کارگشاست و آن در امر تبلیغ و گسترش اسلام و نفوذ دادن آن به قلبها، بسیار کارساز است.

عالمان دین در انجام سیاست خود, باید به پاسخهای قانع کننده در این باب دست یابند. بدون این که به درستی دریابند چه عامل و عاملهایی دعوت پیامبر را به آن پایه از دگرگونی آفرینی رساند, بی گمان روحانیت نمی تواند رسالت خود را به فرجام نیک برساند و تشنگی نسل جدید را فرونشاند.

پیش از آن که به اصل بحث بپردازیم و پرسشهای یاد شده را در بوته بررسی بنهیم, نگاهی می افکنیم به جاذبه های دعوت پیامبر و اعتراف دوستان و دشمنان به این پدیده شگفت و بسیار درس آموز و عبرت انگیز و راهگشا.

محمد(ص) زمانی که به پیامبری برانگیزانده شد و رسالت خویش را ابلاغ کرد, هیچ کس با او نبود, تا این که عموزاده اش, علی بن ابی طالب و همسرش، خدیجه، به او ایمان آوردند. اما دیری نپایید که همه چیز دگرگون شد و پژواک دعوت او, سر تا سر جزیرة العرب را فرا گرفت و بویژه در مکه, که کانون این حرکت بود، شور شگفتی پدید آورد. بین جوانان و سالخوردگان, پدران و فرزندان, برده داران و بردگان, سران قبیله و اهالی قبیله، بگو مگوهایی به وجود آمد. پیران ا زدین آبا و اجدادی و جوانان از دین جدید که محمد(ص) آورده بود، جانبداری می کردند. جوانان, بسیار پرشور, یکی پس از دیگری, به ندای پیامبر, لبیک می گفتند.

تاریخ اسلام, آکنده است از شگفتی ها و دل دادگیهای مردم به فرستاده خدا. در تاریخ بشر, نمی توان مصلحی را پیدا کرد, نشان داد و از او نام برد که سخنان او به اندازه و مقیاس سخنان محمد(ص) موج آفریده باشد.

  • علی مزینانی
۰۵
مهر
۰۱

عکاس؛ تکتم اکبری

 

  • علی مزینانی
۰۳
مهر
۰۱

🔹تهیه‌کننده «قاب عاشقی» با اشاره به مرور فیلم‌های دفاع مقدسی گفت: قرار است فیلم «عقاب‌ها» به عنوان پربیننده‌ترین فیلم جنگی تاریخ سینمای ایران با حضور علی مزینانی تهیه‌کننده‌اش بررسی شود.

🔹این برنامه در هفته دفاع مقدس از شبکه نسیم پخش می شود.

🔹به‌جز «عقاب‌ها» که از آن به عنوان نخستین فیلم جدی سینمای ایران در موضوع جنگ ایران و عراق و نیز پرمخاطب‌ترین فیلم با هشت میلیون نفر تماشاگر یاد می‌شود، فیلم‌های «خونبارش»، «انفجار»، «رهایی»، «فرار»، «دست‌نوشته‌ها»، «شنگول و منگول»، «خواستگاری»، «دو همسفر»، «حماسه قهرمانان»، «دنیا» و «قفس طلایی» از جمله آثاری است که مزینانی مدیر فیلمبرداری آن‌ها بوده و از میانشان تهیه‌کنندگی «دو همسفر»، «خواستگاری»، «قفس طلایی»، «قربانی»، «شب بخیر غریبه» و «دزد و نویسنده» را نیز برعهده داشته است.

🔹علی مزینانی  سال 1325 در مزینان متولد شد. در سن چهارده سالگی با ورود به کادر فنی شروع به کار کرد و پس از طی مراحل مختلف (نورپردازی و دستیاری) به عنوان فیلمبردار در فیلم مرگ در باران مشغول فیلمبرداری شد. بعد از مدتی به سمت مدیر فیلمبرداری انتخاب شد و در فیلم های مرگ در باران، اضطراب، کوسه جنوب، شهر شراب به عنوان فیلمبردار هنرنمایی کرد. او سپس همراه برادرش منصور به تهیه کنندگی چندین فیلم ارزشمند سینمایی پرداخت ...

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۲
مهر
۰۱

 

زنده یاد عبداله عسکری مزینانی پس از بیست روز بستری در بیمارستان واسعی به علت بیماری ریوی روز جمعه اول مهرماه 1401 جان به جان آفرین تسلمی کرد و به دیدار فرزندش شتافت.

 

🌐زندگینامه شهید والامقام ابراهیم مزینانی(عسکری)

✍️ابراهیم مزینانی فرزند عبدالله اول مهرماه سال1350ه.ش درخانواده ای مذهبی و زحمتکش پابه عرصه خاکی گذاشت . پدرش انسانی وارسته و معتقد است که در جوانی گاهی مداحی می کرد و به تبلیغ دین مبین اسلامی می پرداخت و به همین خاطر در بین مزینانی ها معروف به شیخ عبدالله است.
🔹ابراهیم که اولین پسرخانواده است بسیار مورد توجه والدین بود وسعی می کردند او را ازهمان طفولیت ،فردی مذهبی و کاری تربیت کنند . لذا پدر بزرگوارش در مجالس روضه خوانی و شبیه خوانی او را همراه خود می برد و در کار کشاورزی هر چند کوچک بود و کمک چندانی نمی توانست به پدر بکند ولی با تمام وجود یار و مددکار او بود.
🔹تحصیلات ابتدایی را در مدرسه شیخ قربانعلی شریعتی مزینان به پایان رساند و به دلیل علاقه به کار آزاد از ادامه تحصیل باز ماند.او به بازی های محلی علاقه فراوانی داشت و گاه از همسن و سالهای خود پیشی می گرفت و با افراد بزرگتر از خودش مسابقه می داد .
🔹با تشکیل بسیج در مزینان، به عضویت این نهاد مردمی در آمد و بارها برای اعزام به جبهه اقدام کرد و به دلیل پایین بودن سن و همچنین چهره معصومانه و لاغرش که او را نوجوانی کم سن و سال نشان می داد نمی توانست اجازه حضور در جبهه را کسب کند ولی عاقبت با ترفندهای زیرکانه و کمک دوستانش خود را به سرزمینهای نور رساند اما به دلیل تکمیل نبودن پرونده باز هم از اهواز برگردانده شد و بار دیگر برای اعزام اقدام کرد و این بار توانست به مقصود خود برسد و در جمع رزمندگان گردان جندالله لشکر پیروز پنج نصر خراسان حاضر شود و عاقبت  1366/12/25 درمنطقه عملیاتی ماووت در جریان عملیات بیت‌المقدس ۳ بر اثر اصابت ترکش و پرت شدن از کوه به شهادت رسید و پیکر مطهرش چهارم فروردین 1367 در بهشت علی(ع) مزینان به خاک سپرده شد.
🔆پس ازشهادت ابراهیم ، پسر دیگری در خانواده مرحوم شیخ عبداله عسکری متولد شدکه نامش را ابراهیم گذاشتند تا یاد و نام شهید ابراهیم همیشه در خانه زنده باشد.
❤️سفارش شهیدابراهیم مزینانی؛

خانواده عزیزم :حجاب خود راحفظ کنید و از انقلاب و اسلام در برابر دشمن که چون سارقان به کشورمان حمله کرده اند دفاع کنید.

 

 

این قبر برای من است!

بی تردید هرکسی حتی یک مرتبه شیخ عبداله عسکری مزینانی را از نزدیک دیده باشد این ادعا را تأیید می کند که او انسانی متواضع خوش اخلاق و مهربان بود.

عرض شود در کلام نافذ او همیشه تأکیدی بود بر حرف هایی که با دیگران داشت.
او را به این خاطر شیخ می گویند که مدتی در محضر علمای مزینان تلمذ کرد و حتی روضه خوان مجالس بود اما ترجیح داد که برای تأمین امرار معاش خانواده به کار کشاورزی و یا میوه فروشی در تهران بپردازد.
بعد از شهادت پسر ارشدش ابراهیم که تنها شانزده بهار از زندگی او نگذشته بود شیخ عبداله آن را امانتی می دانست که به صاحبش برگردانده است.
آخرین خاطره این مرد خوش اخلاق به فوت برادر بزرگش کربلایی محمدعسکری برمی گردد که برای تمامی فامیل به یادگار ماند.
وقتی  کربلایی محمد حدود یک ماه پیش از دنیا رفت فرزندان و بستگان درجه یک خواستند او را در قبری که متعلق به پدرشان بود دفن کنند اما با کمال تعجب شاهد بودند که شیخ عبداله معترض شد و گفت داداش را آن ور تر دفن کنید که من می خواهم بالاسر مزار پسرم دفن شودم و این قبر را برای خودم می خواهم!
این حرف به مذاق فامیل خوش نیامد و بعضی می گفتند خب معلوم نیست او تا کی زنده باشد حالا مدعی این قبر شده !

روز بعد حال شیخ تغییر کرد و بچه ها او را به داورزن رساندند و با کمی درمان که همگی فکر می کردند بر اثر خوردن آبگوشت بوده به خانه برگشتند اما دو سه روز بعد دوباره وضعیت جسمانی وی به هم ریخت و با تشخیص دکتر داورزن توسط آمبولانس به بیمارستان واسعی سبزوار منتقل و در آی سی یو بستری شد و مدتی در کما بود.

در حالی که بعد از این مدت علائم حیاتی به بدن او برگشت و دیگر اغلب فامیل می گفتند شیخ عبداله از مرگ نجات پیدا کرده و حتی پزشکان هم اظهار امیدواری می کردند که تا سه روز دیگر مرخص می شود روز جمعه اول مهرماه 1401 یعنی همان روزی که برادرش کربلایی محمد فوت کرد او نیز به فرزند شهیدش پیوست.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۹
شهریور
۰۱

🔹 راکب موتور سیکلت در مسیر کمربندی غنی آباد با عبور از سرعتکاه جدید الاحداث دچار حادثه و واژگونی موتور وی شد.

🔹شاهدان عینی علت حادثه را که منجر به مصدومیت وی از ناحیه سر و صورت شد، عدم دید کافی و رنگ آمیزی این سرعتگیر ها می دانند که در شب خطرات زیادی را برای رانندگان و وسایل نقلیه ایجاد می کند.

🔹شایان ذکر است فرد مصدوم از همشهریان رضاآبادی ساکن در مزینان است و امیدواریم همان طور که رئیس پلیس راه شهرستان سبزوار تأکید کردند هرچه سریعتر اداره برق داورزن نسبت به نصب چراغ چشمک زن در مسیر این سرعتکاه ها اقدام نماید و رنگ آمیزی نیز توسط راهداری انجام شود.

🔹نصب پنج سرعتکاه در جاده شش کیلومتری مزینان و همچنین چندین سرعتگیر در محور کمربندی غنی آباد اعتراض مردمی و مسئولین را در پی داشته و خواستار برچیده شدن آن و روکش آسفالت جاده شدند اما به اعتقاد رؤسای ادارات راهداری سبزوار و داورزن این کار موجب کاهش سرعت و اتفاقات ناگواری بوده که در عرض چند ماه دو خانواده را عزادار کرده است.

🔹روز شنبه دوازدهم شهریور جلسه بخشداری و دهیاران و شورای اسلامی بخش مرکزی داورزن با سرهنگ اسلامی تبار رئیس پلیس راه سبزوار با محوریت مشکلات جاده ای و ترافیک روستاها برگزار شد در این جلسه علاوه بر درخواست دهیار مزینان برای ایجاد زیرگذر در ورودی و خروجی داورزن به مزینان، خط کشی جاده و ملایم شدن سرعتکاه ها و نصب چراغ چشمک زن در خروجی های بهمن آباد و غنی آباد و همچنین ایجاد یک سرعتکاه در کمربندی مزینان به غنی آباد با توجه به شکایت مردم از تردد پرسرعت گردشگران به سمت کویر توسط دهیار مطرح شد و رئیس پلیس راه شهرستان سبزوار هم بر تسریع حل این مشکلات تأکید کرد و یادآور شد: نامه نگاری ها به اداره برق شهرستان داورزن برای نصب چراغ چشمک زن و ایجاد روشنایی در مناطق پرخطر انجام شود.

🔹در همین رابطه شهیدی رئیس شورای اسلامی مزینان و بخش مرکزی می گوید: «ریاست پلیس خصوصی گفت استان وقتی فشار و جو و شکواییه و پیام و... را می بیند و نمی توانند جاده را کامل کنند لذا برای عدم سانحه و تلفات، سرعت را کاهش می دهند که راهش سرعتکاه است.»

🔺مهدی بهادری فرماندار داورزن نیز در نشست خبری با اصحاب رسانه که دو شهریورماه  ۱۴۰۱به مناسبت هفته دولت داشت از ایجاد سرتگیر در این مسیر شش کیلومتری اظهار نارخرسندی کرد و گفت:«نصب سرعتکاه ها در جاده غیر فنی و بدون مصوب شورای ترافیک بوده و فرمانداری مخالف است.»

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۴
شهریور
۰۱

سرپرست اداره کل حفاظت محیط زیست استان تهران گفت: سیل ویرانگر شهرستان فیروزکوه در کنار خسارت‌ها و تلفات برجای گذاشته آسیب‌هایی هم در حوزه محیط زیست به‌همراه داشت که این موضوع و اقدامات انجام‌شده در آخرین نشست بررسی مشکلات سیل شهرستان فیروزکوه به ریاست استاندار تهران، بررسی شد.

به گزارش روابط عمومی حفاظت محیط زیست استان تهران، علیرضا مزینانی در این‌خصوص اظهار کرد: سیل مردادماه امسال در شهرستان فیروزکوه، موجب تخریب تعدادی از آبشخورهای حیات وحش و آسیب یکی از پاسگاه محیط بانی این شهرستان شد.

وی افزود: با توجه به ایام گرم سال و اینکه ضرورت تامین آب برای حیات وحش منطقه احساس می شد، سریعا موضوع بازسازی آبشخورهای آسیب دیده و احیاء آبشخورهای جدید در دستورکار قرار گرفت و خسارت های فنی وارده به برخی از آبشخورها تا جای ممکن رفع شد.

سرپرست اداره کل حفاظت محیط زیست استان تهران با بیان اینکه بعلت حجم گل و لای جابجا شده برخی از تاسیسات و تجهیزات آبشخورهای حیات وحش در این میان مدفون شده و عملا کارایی خود را از دست داده است، ادامه داد: در این زمینه کار جانمایی آبشخورهای جدید به انجام رسیده و بزودی برنامه ساخت و احداث آن ها آغاز خواهد شد.

مزینانی همچنین با بیان اینکه خوشبختانه در جریان این سیل تلفاتی در حیات وحش منطقه نداشتیم، گفت: این سیل همچنین آسیب هایی به تاسیسات آبرسانی و ساختمان پاسگاه محیط بانی تنگه واشی نیز وارد کرده، که موضوع در حال پیگیری است.

وی با اشاره به اینکه در هنگام بروز بسیاری از بلایای طبیعی محیط بانان سازمان حفاظت محیط زیست به‌واسطه حضور در مناطق، اولین دیده بان ها و حسگرهای طبیعی محسوب می شوند و به این علت، نیازمندی به حمایت های بیشتر محسوس است، تصریح کرد: البته در سیل ویرانگر فیروزکوه نقش محیط بانان در امدادرسانی و حضور داوطلبانه و اولیه مشهود بود و در این رابطه تلاش شد تا جای امکان به مردم آسیب دیده کمک میدانی شود./خبرگزاری پانا

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۲
شهریور
۰۱

 

ساخت راه دسترسی شهر داورزن به روستای مزینان، حدود ۲۰ سال است که معطل مانده و چندین وزیر در سفرهای متعدد خود به منطقه نتوانسته‌اند گره این طرح را بگشایند، در حالی که مهم‌ترین و تنها مطالبه مردم روستا اتمام همین راه بوده و است.

✍️به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، دهستان مزینان از توابع بخش مرکزی شهرستان داورزن در ۸۰ کیلومتری شهرستان سبزوار و ۳۱۹ کیلومتری مشهد مقدس واقع شده است. این روستای کهن با بیش از ۲۰ ابنیه تاریخی و قدمتی قبل از تاریخ اسلام همواره به خصوص قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به خاطر نام دکتر علی شریعتی مزینانی کانون توجه دانشگاهیان، محققان، اندیشمندان و دولتمردان بوده، اما در عمل کمترین بهره‌مندی را نصیب مردم آن منطقه کرده است.

کویر بکر مزینان یکی از مناطقی است که منجمان معتقدند بهترین مکان برای رصد ستارگان به خصوص در مردادماه بوده و از جذابیت‌های آن همین بس که شریعتی آن را تاریخی می‌داند که در صورت جغرافیا ظاهر شده است

تنها راه مواصلاتی این روستا با پنج روستای همجوارش در شمال آن واقع شده که مزینان را به داورزن و جاده اصلی تهران ـ مشهد وصل می‌کند و حدود ۵۰ سال از عمر آن می‌گذرد و به دلیل عدم به‌سازی مناسب و عرض کم تاکنون موجب خسارت و آسیب‌های جدی مالی و جانی و داغ‌دار شدن ده‌ها خانواده شده و بیشترین تلفات نیز در سال‌های اخیر به مردم این منطقه وارد شده است.

محمدصادق معتمدیان، استاندار سابق خراسان رضوی در سفری که شهریور سال گذشته به داورزن و بازدیدی از مزینان داشت در گفت‌وگو با رسانه‌ها تأکید کرد که در دیدار با مردم روستای تاریخی مزینان مشخص شد که ساخت راه دسترسی شهر داورزن به روستای مزینان، حدود ۲۰ سال معطل مانده است و چندین وزیر در سفرهای متعدد خود به منطقه نتوانسته‌اند گره این طرح را بگشایند، در حالی که مهم‌ترین و تنها مطالبه مردم روستا اتمام همین راه بوده و است.

وی که پس از این سفر، خراسان رضوی را به مقصد استانداری آذربایجان غربی ترک کرد گفته بود با پیگیری انجام شده در این سفر، ابتدا دستور خلع ید پیمانکار و امانی شدن پروژه به معنای استفاده از امکانات و اعتبارات دولتی برای اتمام پروژه را صادر کردیم که خوشبختانه موثر افتاد و ظرف کمتر از ۲۴ ساعت، عملیات اجرایی آسفالت و آماده‌سازی این مسیر تقریباً ۶ کیلومتری آغاز شد و به زودی این طرح تکمیل شده و مطالبه مردم محقق خواهد شد».
با دستور عالی‌ترین مقام دولتی در استان باز هم وصله‌هایی به عنوان تعریض و آسفالت به جاده مزینان گره زده شد و همین طولانی شدن پروژه که هنوز هم روکش آن باقی مانده و ناهمواری بسیاری را در پی دارد دو خانواده دیگر این خطه، سوگوار عزیزان خود شدند که یکی از آنها پدر شهید کاظم غنی‌آبادی بود که پنجم مرداد امسال در اثر واژگونی وسیله نقلیه جان خود را از دست داد و عروس او هم که برای انجام کارهای درمانی همراهش بود مصدوم و در بیمارستان بستری شد.

پس از درگذشت تأسف‌بار این پدر شهید که چهارمین قربانی از خانواده معزز شهدا در همین مسیر است مقامات اجرایی و انتظامی و راهور داورزن خواستار تسریع رسیدگی به این جاده شده که مردم به آن عنوان آدم‌کش داده‌اند.

در همین مدت رسانه‌های بومی و محلی و صدا و سیمای خراسان رضوی نیز طی برنامه‌های مفصلی به آن پرداختند و شب گذشته، دوشنبه،۳۱ مردادماه مهندس عابدی‌پور رئیس اداره راه و شهرسازی سبزوار در اظهارنظری جنجالی که موجب بهت و حیرت گوینده خبر ۲۰:۴۵ تلویزیون استان و نارضایتی و ناراحتی مردم این دیار شد گفت: که «جاده مزینان هیچ مشکلی ندارد و تعریض و آسفالت آن انجام و تمامی مشکلات حل شده است»!

این در حالی است که اداره متبوع وی بدون تصویب شورای ترافیک شهرستان در چند روز اخیر سه سرعت‌گاه در این جاده ۶ کیلومتری ایجاد کرده و به گفته رئیس شورای اسلامی مزینان و انتظامی داورزن این کار اداره راه به دلیل عدم اطمینان از وضعیت جاده‌ای است که رئیس آن معتقد است هیچ مشکلی ندارد./ایکنا

مزینان در دوران جنگ تحمیلی و دفاع مقدس بیش از چهارصد رزمنده و ایثارگر  تقدیم کرده که دو خانواده سه شهید و سه خانواده دو شهید از تبار این شهدا هستند.

برادر شهیدان سیدمحمد، سیدحسین و سیدحسن حسینی مزینانی خطاب به دادستان داورزن در جمع معترضین به وضعیت جاده  اظهار داشت: برادران من رفتند شهید شدند تا مردم در امنیت و رفاه کامل باشند شما مسئولین نیاز نیست به ما خانواده شهدا سر بزنید فقط به این مردم برسید که چهل سال است وضعیت جاده آنها این گونه کشته می دهد.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۳۱
مرداد
۰۱

می‌گوید: «گاهی با خودم فکر می‌کنم اگر در این همه سال به جای سینما در کار دیگری بودم الان حداقل به جایی رسیده بودم. آدم ۵۹ سال در سینما کار کند آن وقت هیچی!؟ نه بیمه داشته باشی، نه بازنشستگی، همین طور عاطل و باطل بمانی!؟»


این گله‌ها، درد دل‌های علی مزینانی است؛ سینماگر ۷۶ ساله‌ای که سابقه حضور در ساخت فیلم‌های شاخصی همچون «عقاب‌ها» و «خواستگاری» را در کارنامه هنری خود دارد اما حدود یک هفته است که به دلیل مشکلات تنفسی در بیمارستان بستری است. بیماری او درست در زمانی بروز کرده که به همراه محمدرضا شریفی‌نیا در فکر ساخت فیلم سینمایی «دنیا ۲» با همان گروه بازیگران بود.

به‌جز «عقاب‌ها» که از آن به عنوان نخستین فیلم جدی سینمای ایران در موضوع جنگ ایران و عراق و نیز پرمخاطب‌ترین فیلم با هشت میلیون نفر تماشاگر یاد می‌شود، فیلم‌های «خونبارش»، «انفجار»، «رهایی»، «فرار»، «دست‌نوشته‌ها»، «شنگول و منگول»، «خواستگاری»، «دو همسفر»، «حماسه قهرمانان»، «دنیا» و «قفس طلایی» از جمله آثاری است که مزینانی مدیر فیلمبرداری آن‌ها بوده و از میانشان تهیه‌کنندگی «دو همسفر»، «خواستگاری»، «قفس طلایی»، «قربانی»، «شب بخیر غریبه» و «دزد و نویسنده» را نیز برعهده داشته است.

اما او حالا پس از نزدیک به ۶۰ سال کار در سینما دلخور است از تمام نامهربانی‌ها و تلخی‌هایی که بویژه در یک دهه قبل دیده و تجربه کرده است. او حالا معتقد است، اگر شغل دیگری را انتخاب کرده بود، شاید الان احترام بیشتری داشت.

علی مزینانی ساعتی پس از انجام یک‌سری آزمایش و تست‌ انجام شد و او ابتدا درباره علت بستری بودنش در بیمارستان توضیح داد: «از قدیم مشکل برونشیت داشتم و در طول سال‌ها کار در سینما نیز آنقدر به خودم نرسیدم که وضعم حادتر شد. آن روزها چنان درگیر کار می‌شدم و بلندپرواز بودم که اصلا نمی‌فهمیدم کِی شام می‌خورم، کی ناهار، البته حالا اوضاع بهتر شده ولی آن وقت‌ها یک ساندویچ می‌دادند و همان را سَق می‌زدیم. بعد از مدتی کم‌کم ریه‌های من عفونت کرد که خیلی اهمیت نمی‌دادم. خدا بیامرزد آقای (ایرج) قادری را، یک روز سر فیلم «مرگ در باران» که با هم کار می‌کردیم، دید من یک مشت قرص می‌خورم. شغل اصلی او هم داروسازی بود. تا قرص‌ها را دید، گفت این‌ها چیه می‌خوری؟ گفتم دکتر داده، قرص‌ها را دید و از همان بلندی که بودیم همه را پرت کرد بیرون. گفت این‌ها کورتون دارند و بدنت را پوک می‌کنند. بخشی از وضعیت الانم به این سابقه برمی‌گردد اما یک دلیل آن هم فشارهایی است که وقتی به امریکا رفتم و فیلم ساختم و بعد در اکرانش به مشکل برخوردم.»

فیلمی که مزینانی به آن اشاره می‌کند «قفس طلایی» است که سال ۱۳۸۹ با بازی امین حیایی، نیلوفر خوش‌خلق، سروش گودرزی، هوشنگ توکلی، آهو خردمند و کامبیز دیرباز در ایران و امریکا ساخته شد. او برای این فیلم با سرمایه شخصی هزینه زیادی کرد ولی در اکران با شرایطی مواجه شد که هیچ پولی برنگشت و ضرر زیادی به سازندگان وارد کرد.

«تصور کنید کسی سرمایه یک میلیون و پانصد هزار دلاری خود را به امریکا ببرد و فیلمی بسازد که اتفاقا حرفش در راستای این بود که فرزندتان را به خارج از کشور نفرستید و اگر می‌فرستید تنها نفرستید. اما این فیلم موقع اکران به «قلاده‌های طلا» برخورد و زمان اکران را از دست داد. البته با این تفاوت که فیلم من قفس طلایی، با سرمایه شخصی ساخته شده بود. نوبت اکران ما به آن‌ها رسید و فیلم ما بعد از فیلم دوستان روی پرده رفت. امین حیایی که در «قلاده‌های طلا» بازی می‌کرد به نوعی به تحریم غیررسمی در فضای سیاسی آن زمان خورد و فیلم که از پرده پایین آمد، درواقع فیلم من هم به‌خاطر امین حیایی به تحریم خورد و در نتیجه از یک میلیون و ۵۰۰ هزار دلار حتی یک قِران هم ندیدم.»

او که با بغض می‌گوید حاضر نیست گردن جلو کسی کج کند، ادامه می‌دهد: «در این مدت هیچ کس سراغم را نگرفته. البته من هم از کسی چیزی نمی‌خواستم و نمی‌خواهم، آن زمان هم سر فیلم «قفس طلایی» فقط می‌خواستم چوب لای چرخم نگذارند و اگر اجازه می‌دادند فیلم من درست اکران می‌شد، وضع بهتری داشتم و شاید هزینه‌ای که برای ساخت صرف کرده بودم برمی‌گشت. من فیلمم را با کلی هنرپیشه و عوامل امریکایی ساختم ولی سال ۱۳۹۱ که اکرانش کردم، دیگر چیزی برایم باقی نماند.»

مزینانی با وجود همه ناراحتی‌هایش و اینکه تاکید دارد توقعی از کسی برای احوالپرسی و دلجویی ندارد اما به هر حال از سرنوشتی که پس از حدود ۶ دهه کار پیش چشم خود می‌بیند دلگیر است، بخصوص آنکه حتی بیمه و بازنشستگی هم ندارد. «گاهی با خودم فکر می‌کنم اگر ۵۹ سال به جای کار در سینما، در هر کاری بودم الان حداقل به جایی رسیده بودم. آدم ۵۹ سال در سینما کار کند آن وقت هیچی!؟ چون فقط یک فیلم «عقاب‌ها» ‌ی من یا فیلم «دنیا» فروخت؟ من که پول فروش آن‌ها را جمع نکردم از این مملکت ببرم، همه را روی هم گذاشتم تا فیلم دیگری بسازم. اما نتیجه‌اش چه شد؟ الان وقتی می‌گویند چرا فیلم نمی‌سازی، می‌گویم از کجا پول بیاورم؟ از دیوار مردم بالا بروم؟ بخش خصوصی باید پول داشته باشد. من که رانت‌خوار نیستم تا از بانک پول‌های آن چنانی بگیرم. من ۵۹ سال در سینما کار کردم و اگر آبرویی دارم، به‌خاطر این بود که سعی کردم درست کار کنم. الان دیگر نمی‌شود به راحتی فیلم ساخت چون حداقل ۲۰ میلیارد تومان خرج دارد در حالی که اگر این پول را در بانک بگذاری چند صد میلیون می‌توانی سود بگیری. با این حال اگر داشتیم حتما فیلم می‌ساختیم چون ما معتادِ سینما هستیم.»

حرف خرج گزاف تولید فیلم که به میان می‌آید او تعریف می‌کند: «زمانی که فیلم «عقاب‌ها» را ساختم می‌توانستم با پولی که از فروش آن به دست آمد یک برج بخرم اما ایستادم و گفتم می‌خواهم «عقاب‌ها» ی ۲ و ۳ را بسازم. ولی بعد نظرم عوض شد و تصمیم گرفتم کاری را که خوب شده ادامه ندهم، به همین دلیل سراغ ساخت «خواستگاری» رفتم و بعد «دنیا». بعد از آن خواستم یک فیلم گردن‌کلفت بسازم، پس به ناف آمریکا رفتم و در ۳۶ لوکیشن «قفس طلایی» را ساختم. همه این کارها را با جان و دل کردم ولی اگر همین الان به من بگویند ۱۵۰ میلیارد تومان می‌دهند تا «عقاب‌ها» را بسازم دیگر نمی‌توانم، چون آن روزها انرژی دیگری داشتم که مصرف شد. حالا روی تخت بیمارستان افتاده‌ام و در تمام این ۱۰ سال کسی نپرسید چرا درِ دفترم بسته مانده است. من اگر الان دفترم را بفروشم حداقل چهار، پنج میلیارد تومان پول دستم را می‌گیرد ولی نمی‌توانم، ما قدیمی‌ها تعصب خاصی روی کارمان داریم. این دفتر آبرو و زندگی من است. الان هم اگرچه در کانادا زندگی می‌کنم، فقط چهار ماه آنجا می‌مانم و هشت ماه اینجا هستم، چون نمی‌توانم از این خاک و مملکت که ۷۰ سال در آن بوده‌ام دل بکنم.»

مزینانی که در چند شاخه سینمایی فعالیت داشته، عضو کانون‌ها و انجمن‌های تهیه‌کنندگان، فیلمبرداران و مدیران دفتر پخش است. اما آنطور که می‌گوید، از خدمات بیمه‌ای برخوردار نیست. «سال‌ها قبل وقتی پسرم در کانادا فوت کرد، از خانه سینما به من گفتند که باید بیمه شوم و من هم مدارکم را فرستادم. بعد از سه سال که برگشتم دیدم مدارک را در پرونده نگذاشته‌اند. آن زمان آقای سیف الله داد رییس خانه سینما شده بود که در فیلم «دست‌نوشته» مدیرتولید ما بود. از این وضعیت متعجب بود و قرار شد ماجرا را پیگیری کند. بعد از سه سال او فوت کرد و آقای یدالله صمدی روی کار آمد. باز هم ماجرا را دنبال کردم ولی هیچ اتفاقی نمی‌افتاد. همه فقط یک استاد به من می‌گفتند و تمام. بعدتر آقای سیدضیاء هاشمی مدیر شد و گفت شما پیشکسوتی، چطور بیمه نیستی؟ آخر سر نشان به آن نشان که ۱۰ سال این ماجرا طول کشید و وقتی پیگیری‌ها از وزارت ارشاد آمد، گفتند آقای مزینانی شما ۶۰ ساله شده‌ای و دیگر نمی‌توانی بیمه شوی؛ یعنی من الان نه بیمه هستم، نه بازنشسته و نه حقوق‌بگیر. هیچی نیستم. یک عاطل و باطل!»

علی مزینانی در پایان این گفت‌وگو که قرار می‌گذاریم پس از مرخصی از بیمارستان خیلی مفصل‌تر آن را ادامه دهیم، می‌گوید، با وجود همه گله‌ها هنوز دلش برای سینما و ساخت فیلم می‌تپد و با هیجان از تولید فیلمی می‌گوید که پس از حدود ۲۰ سال می‌خواهد نسخه دیگری از آن را بسازد. «همین چند وقت قبل با رضا شریفی‌نیا صحبت کردیم و او پیشنهاد داد که «دنیا ۲» را بسازیم و برای اولین بار می‌خواستم چنین کاری انجام دهم. من «دنیا» را خیلی دوست دارم، یک فیلم با حرف‌های زیر پوستی است که مردم را می‌خنداند. قصد داشتم از همان گروه بازیگری هم استفاده کنم و در حال پیگیری بودم که صبح همان روزی که مشغول بودم کارم به بیمارستان کشید. البته قسمت بوده و حتماً خیری در آن است که اینطور شد. چنین اتفاق‌هایی اگرچه می‌گذرند ولی به هر حال با خودت فکر می‌کنی اینکه آدم دلش خوش باشد از هر چیزی مهم‌تر است. ای کاش الان به یاد هم باشیم. چرا مرده‌پرستیم؟ باور دارم که من و بسیاری از همکارانم صرفاً به پول احتیاج نداریم، بلکه به روحیه نیاز داریم. ما آدم هایی هستیم که تلنگری بخوریم بغض گلویمان را می‌گیرد.»/ایسنا

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۷
مرداد
۰۱

🔹بانی فیلم از بستری شدن علی مزینانی فیلمبردار و تهیه‌کننده قدیمی سینما به دلیل بروز عارضه ریوی در بیمارستان خبر داد.

🔹علی اکبر مزینانی در سال 1325 در مزینان متولد شد. در سن چهارده سالگی با ورود به کادر فنی شروع به کار کرد پس از طی دوره های نورپردازی و دستیاری ، فیلمبرداری فیلم های مرگ در باران، اضطراب، کوسه جنوب را برعهده گرفت .

🔹 این هنرمند پرآوازه مزینان ساخت فیلم های خونبارش، رهائی، عقابها، خواستگاری، دو همسفر، قربانی، شب بخیر غریبه و دنیا را نیز در کنار دو حرفه فیلمبرداری و تهیه کنندگی حوزه سینما در رزومه کاری خود دارد.

🔹آخرین فیلمی که مزینایی تهیه کرد فیلم سینمایی «قفس طلایی»‌ست که در سال ۱۳۸۹ ساخته شد.

🔹عاشورا در مزینان قدیمی ترین فیلم ماندگار از این مراسم باشکوه به همت او و برادرش منصور مزینانی فیلمبرداری و از شبکه های مختلف تلویزیونی پخش شد.

🔹شاهدان کویر مزینان از درگاه خداوند متعال برای این هنرمند نامی مزینان آرزوی سلامت و شفای کامل می کند.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۷
مرداد
۰۱

🔹جانباز سرافراز دکتر حاج علی رضا مزینانی که سابقه فعالیت در سمت‌های مدیرکل امور اداری، مدیرکل دفتر نظارت و بازرسی، مدیرکل اداره حراست و مسئول پدافند غیرعامل سازمان حفاظت محیط‌زیست را در کارنامه خود دارد جانشین دکتر سعید محمودی شد.

🔹شاهدان کویر مزینان باتبریک به این رزمنده ایثارگر مزینانی، سلامت و موفقیت روز افزون را برای ایشان از درگاه خداوند متعال آرزومند است.

🔹شایان ذکر است دکتر مزینانی در عملیات کربلای پنج در حمله شیمیایی دشمن از ناحیه ریه مجروح شد و رساله دکترای خود را با تحقیق میدانی آثار تخریبی بمب های شیمیایی بر اکوسیستم مناطق جنگ زده نوشته است که مورد استقبال استادان و محققان و کارشناسان مؤسسات و سازمان های داخلی و خارجی قرار گرفت.

🔹مزینانی در این مراسم با اشاره به اهمیت محیط زیست استان تهران و ضرورت توجه به مسائل و حل مشکلات محیط زیستی موجود گفت: در این خصوص باید از ظرفیت کارشناسی موجود در بدنه سازمان و فرصت های بیرونی و تعاملات بین بخشی کمک بگیریم تا بتوانیم موضوعات و مشکلات موجود را در کوتاه ترین زمان حل و فصل کنیم.

🔹وی موضوع محیط زیست را از جمله مسائل اساسی برای دولت دانست و افزود: معضلات اصلی استان تهران در حوزه آب، خاک، پسماند، آلودگی هوا، تصفیه فاضلاب و موضوعات تخصصی دیگر باید به سرعت در دستور کار قرار گیرد.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۵
مرداد
۰۱

✍️ستاد برگزاری مراسم تعزیه دهه ی دوم در اطلاعیه ای از برگزاری این مراسم روز پنجشنبه ۲۷ مرداد  مصادف با بیستم محرم الحرام در مزینان خبر داد.

🔹این ستاد ضمن آرزوی قبولی عزاداری تمامی سوگواران حسینی از همشهریان مزینانی و روستاهای مجاور و علاقه مندان به تعزیه در سراسر کشور دعوت کرد تا در این مراسم شرکت نمایند.

🔹تعزیه دهه ی دوم که بیش از پنجاه سال از قدمت آن می گذرد ساعت ۷صبح از مقابل منزل شهیدان علی، محمد و حسین شهیدی با آیین نخل گردانی و حضور هیئت مردم ولایتمدار مزینان و غنی آباد آغاز و با طی مسیر گلزار شهدا در میدان عاشورا معروف به قتلگاه ادامه پیدا می کند.

تاریخچه شکل گیری تعزیه دهه ی دوم محرم در مزینان

استاد علی جعفری مزینانی از بنیان گذاران این تعزیه از چگونگی شکل گیری مراسم روز بیستم و سختی هایی که در این مسیر متوجه نوجوانان و جوانان در پنجاه و شش سال پیش کشیدند می نویسد:

✍️ این تعزیه که حدوداً  50سال از قدمت آن می گذرد توسط اینجانب و برخی دوستان هم سن و سال مزینانی و مساعدت و کمک عده ای از بزرگترهای تعزیه خوان و غیر تعزیه خوان ارادتمند وعاشق اهل البیت(ع )در سال ۱۳۴۵ شمسی کلید خورد و پایه ریزی گردید.
در بدو شروع برخی مردم موافق وبرخی معدود چندان راضی به شکل گرفتن آن به نظر نمی رسیدند و بین آنها اختلاف و بحث های عدیده ای نقل و رد و بدل می شد.هر یک از منتقدین و موافقین دلایل مربوط به خود در برگزاری یا عدم آن ارائه می دادند . البته انتقاد کنندگان در برگزاری مانع تراشی نمی کردند اما بر خلاف موافقین همکاری و مساعدت لازم را بعمل نمی آوردند و بی تفاوت از کنار قضیه عبور می نمودند.
به منظور رسیدن به یک تفاهم و توافق مشترک در برگزاری ویا عدم شکل گیری و فیصله دادن به بحث ها و نزدیک نمودن دیدگاه ها بین دوجناح ، کار به حکمیّت و داوری کشیده  شد و بالاتفاق مرحوم شیخ قربانعلی شریعتی فیلسوف وعالم ربٌانی که شخصیتی برجسته ومحیط به همه ی اموردینی و مسلط به تاریخ و وقایع اسلام  و در نزد همه نه تنها در مزینان بلکه در استان خراسان (سالها قبل از تفکیک به سه استان) از محبوبیت و جایگاه زائد الوصفی بر خوردار بودند؛ به عنوان حَکَم و فصل الخطاب  ونهایتاً حل مسأله انتخاب و رأی دادند. ذکر این نکته ضروریست که منتقدین عقیده داشتند برگزاری دو عاشورا آن هم در دو زمان متفاوت کاری است بی منطق مضافاً اینکه کودکان ویا اصطلاحاً بچه ها و نو نهالان یا نوجوانان سردمدار و برگزار کنندگان آن باشند ! (در آن زمان) و موافقین نظری بر خلاف این داشتند. بهر تقدیر کار بیخ پیدا کرد
گروهی متشکل از موافقین و منتقدین نزد آن عالم بزرگوار به منزل شان رفتند و مسئله را با معظم له درمیان گذاشتند. آن زنده یاد پس از استماع اظهارات دو طرف  فرمودند: کل یوم عاشورا و کل ارض ٍ کربلا ( به نقل قول از امام صادق علیه السلام) و با اضافه نمودن  مطالبی دیگر در این باب و از این نگاه برگزاری آن را مورد تأیید قرار دادند.‌ لیکن اضافه نمودند در محافل و مجالس از آن به عنوان عاشورا یا عاشورای دوم یاد نشود!️بهتر و مناسب تر است گفته شود تعزیه روز بیستم محرم و یا مجلس دوم تعریه والآن هم به همین نام این مراسم دربین عامّه مردم در سخن و کلام وگفته ها اشاره می شود ضمناً پیشنهاد دادند که اگر تعزیهٔ مجلس دوم بجای بیستم محرم در اربعین امام حسین ( ع) برگزار گردد اصلح تر و مقبول تر است. ضمن اینکه به افراد بزرگتر توصیه فرمودند کمک کنید به برگزار کنندگان و نتیجه این نشست را خود ایشان به اصطلاح منبری کردند و به اطلاع عموم رساندند واظهار داشتند شاید صاحب این تعزیه حضرت سید الشهدا (ع) این عشق و ارادت را ازبچه ها بهتر قبول کند تا بزرگترها زیرا دل و قلب کودکان پاکتر و از اخلاص بیشتری برخورداراست!
بعد از اعلام نظریه از سوی آن زنده یاد و مجاب شدن منتقدین  که تعداد آنها محدود و غیر قابل ملاحظه، آنها هم همانند بقیه مردم به جمع و فهرست  موافقین پیوستند و همکاری بی نظیر و شایسته ای را مانند دیگران به منصه ی ظهور و بروز و عمل رسانیدند به گونه ای که همه ساله نسبت به سال قبل این مراسم و در رأس آن اجرای تعزیه، جامعتر، زیباتر و باشکوه تر نسبت به سنوات گذشته تا به امروز برگزار شده و می گردد.

✍️ مهمترین و اصلی ترین انگیزه در برگزاری تعزیه دههٔ دوم عشق و علاقه کودکانه ما به لباس های رنگارنگ، طبل، شیپور، آواز، گریه ، پیروزی، شکست ، حق و باطل که مجموعه این عوامل موجب می گردید تا روحمان لبریز از عشق و علاقه به ائمه شود .سرشار از کششی نامریی و شوق و نشاطی درون افروز که غالباً در همهٔ بچه ها و نونهالان ،نوجوانان ،جوانان و عامهٔ مردم دیده می شود.
درایام محرم که مجلس برگزاری تعزیه نسبت به روزهای دیگر سال گرمتر و رونق بیشتری دارد وقتی صدای نواختن طبل و شیپور از پشت بام تکیه بالا  جهت اطلاع برگزاری تعزیه بگوش می رسید سر از پا نمی شناختیم و مثل باد خودمان را به تکیه بالا می رساندیم.خوشحالی و ذوق عجیبی وجودمان را احاطه می کرد. بخوبی واقفید به حدی که بچه ها و بانوان علاقه به تعزیه دارند معمولاً در دیگران این شور و شوق کمتر است شاید ار روح لطیف آنها حکایت می کند و تعزیه نیز سرشار از لطافت است که در هنرهای دیگر کمتر دیده می شود بنابراین طبیعی است که این دو روح لطیف سازگاری و همگرایی بیشتری نسبت بهم داشته باشند.
چهرهٔ هریک از تعزیه خوانان محلی برای مان جلوه ای خاص داشت.
معمولاً کسانی که نقش اولیا را داشتند از صدایی خوش و محزون ،اندامی رسا و چهره و رخساری دل پسند  و محبوب همگان بر خوردار بودند .من همیشه دوست داشتم تا عمق روح و شخصیت آنان را دریابم و تصٌور می کردم اینان شخصیّتی فرا زمینی و به تعبیری آسمانی اند.
این عشق و علاقه بی حد و اندازه  موجب می شد تا به تعزیه رو آوریم.بدون آنکه فلسفه آن را بدانیم و یا شناختی از کم و کیف آن داشته باشیم.
در ابتدای کار(سال ۴۵) علاوه بر مردم بویژه تعزیه خوانهای باتجربه بیشتر بانوان به کمک ما می شتافتند تا تعزیه بیستم محرم پا بگیرد.
درسالهای اول برگزاری تعزیه دههٔ دوم  چون بیستم محرم یک روز عادی بود و مدارس در غیر تابستان که فصل تعطیلی  است روند عادی داشتند در آن روز به محض شروع مراسم که غالباً همه ساله ساعت ۸ صبح بود دبستان مزینان تعطیل می شد. و دانش آموزان از حضور در مدرسه امتناع می ورزیدند. تا در تعزیه شرکت کنند. این خود مانعی بر دیگر موانع موجود بود. و مدیر مدرسه برای اینکه بهانه ای برای مؤاخذه  نداشته باشند و رفع  مسئولیت نمایند به علت (تعطیلی بی دلیل مدرسه ) چند روز جلوتر با ادارهٔ آمورش پرورش مربوطه مکاتبه می نمودند ودر متن نامه اشاره می شد که برابر سنٌت همه ساله در مزینان  بیستم محرم مراسم عزاداری حضرت امام حسین (ع) برگزار می گردد و از صبح تا بعد از ظهر همهٔ اهالی بالطبع دانش آموزان شرکت می نمایند و عملاً کنترل از دست ما خارج می شود .و رئیس اداره نیز به راحتی  موافقت می نمودند بخصوص اینکه پای عزاداری حضرت سیٌد الشهدا (ع) درکار بود کوتاه می آمدند و کلیه کادر مدرسه نیز در مراسم شرکت و به دیدن و تماشای تعزیه مشغول می شدند.
جالب اینجاست که در آن زمان بر خلاف امروز که در روز عاشورای دهم محرم تیغ زدن توسط عده ای امری معمول بود دربیستم محرم نیز شور و عشق حسینی خون عده ای معدود از آنان که سابقه تیغ زدن داشتند و در خانواده شان موروثی بود به جوش می آمد و اقدام به تیغ زدن می کردند! واتفاقی هم، نمی افتاد زیرا تصٌور کودکانه ما بر این بود که این موضوع فقط در روز عاشورا امکان پذیر است و درغیر آن روز خطر آفرین! .بهر حال بنظر می رسید که تمام عواملی که برای برگزاری یک تعزیه قابل قبول باید مدت ها اندیشه می شد و مدیریت لازم بعمل می آمد تا اتفاق نا گواری حادث نگردد، خوشبختانه و با عنایات خداوندی و توجه امام حسین (ع) هیچگاه با پدیده خاصی مواجه نشدیم. واین خود از توجه وعنایات صاحب عزا بود و توجیه و دلیل دیگری نمی شد بر آن مترتب دانست !
 از نکات برجستهٔ دیگر این بود  که بسیاری از مردم علاوه بر مساعدت در کلیهٔ امور،  هزینه های جانبی و مالی آن را تأمین وتشویقات آنها موجب دلگرمی بیشتر بچّه ها می گردید.
یکی دیگراز امتیازات این تعزیه این بود افرادی که در این مجلس نقش محوله را از نظر صدا ،آداب ،سواد و...  برای اجرای یک تعزیه خوان خوب لازم است دارا باشند انتخاب می شدند تا در تعزیه اول  به او نقش و یا مسئولیتی فرعی نه اصلی  واگذار شود .درحقیقت مقدمه ای بود برای ساختن افراد و کسب مهارت وفنون لازم تعزیه خوانی به منظور بهره گیری در سایر مجالس تعزیه خوانی که توسط بزرگترها صورت می گرفت.
درحال حاضر تعداد ی از شبیه خوانان فعلی درعاشورا افرادی هستند که در تعزیه بیستم آن زمان نقشی را ایفا می کردند...

✍️ همانگونه که قبلاً اشاره نمودم در سال ۱۳۴۵ شمسی که شروعی بر برگزاری تعزیه بیستم محرم بود از همه ی امکانات محروم بودیم.
یکی از عوامل مهم در هر تعزیه اشعاری است که باید توسط  تعزیه خوان خوانده شود که اصطلاحاً درعُرف به آن نسخه گویند.
 برای تهیه نسخه با توجه به عدم امکانات هیچ راهی نداشتیم تا از تعزیه خوان های پیشکسوت مزینانی کمک بگیریم بر این اساس از آن عزیزان خواستیم تا به ما یاری رسانند آنها هم با میل و رغبت نه به خاطر ما ؛ بلکه به خاطر امام حسین (ع) پذیرفتند و طی چند شب تا مدتی طولانی در نشستی در هیأت ابوالفضلی مزینان  شروع به نوشتن نسخه ها نمودند اما نه به طور کامل بلکه مختصر حدود ۴ ساعت .
در مجموع برای برگزاری تعزیه ، شایسته است از زحمات اعضای این نشست که همهٔ آنان سر به تیرهٔ تراب نهاده اند شامل زنده یادان عباسعلی صدیقی، کربلایی عبدا...محمدی، حاج حسن ناطقی ، محمد شمشیری ، حاج غلامرضا صدیقی ، ملا ابراهیم طالبی ،حاج محمد علی فصیحی و پدر حقیر حاج محمد جعفری یادی شود..روحشان شاد
ناگفته نماند که جا دارداز خدمات ارزنده ی زنده یاد حاج رضا رضایی فر اگر چه تعزیه خوان نبودند لیکن استعداد خارق العاده ای در حفظ اغلب اشعار تعزیه داشتند ذکری شود.
نسخه ها تهیه گردید و با آموزش همین عده بچه هایی که از صوت خوش و دیگر شرایط لازم تا حدّی  بر خوردار بودند  انتخاب و به هریک به منظور اجرای نقش مسئولیتی داده شد.
پر واضح است که در ابتدای شروع کار آن هم امری به این دشواری معایبش بیشتر از محاسنش خواهد بود. (دراجرا)
برخلاف امروز که خیلی از ذاکرین به خاندان پیامبر (ص) در صورت توانایی علاقه مند به ایفاگری نقشی در تعزیه هستند در آن زمان چندان رغبتی افراد  از خود نشان نمی دادند و برای انتخاب تعزیه خوان دچار عذاب و مشکل بودیم و علت را ، عدم توانایی خود  برای این وظیفهٔ مهم می دانستند ولاغیر  و با توجه به اینکه خواندن تعزیه ، کاری است بسیار مشکل وطاقت فرسا!
البته نقش تعزیه خوان ها و افرادی که در آن سال همکاری داشتند در پایان اشاره خواهد شد.ان شاءالله
جای توضیح دارد که خشت اولیهٔ بنای این تعزیه به صورت جمعی بوده نه فرد خاص که اگر توفیق یار شود به ذکر اسامی آنان اشاره خواهم نمود و اگر این همت و تلاش جمعی نبود یقیناً  این امر محقق نمی شد و جا دارد از همهٔ آن عزیزان چه حضراتی که خدا راشکر  در قید حیاتند تشکر و قدردانی چه آنانی که سردر نقاب خاک کشیده اند برایشان طلب مغفرت و آمرزش نمایم.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۵
مرداد
۰۱

🚩امسال، حسرت به دل بسیاری از خانواده ها ماند به خصوص کسانی که عزیزان شان در دو سال کرونایی دار فانی را وداع گفتند و آرزو داشتند یک بار دیگر محرم و عاشورای حسینی را آن هم در مزینان ببینند.

🚩امسال، محرم مزینان غوغا بود و تو گویی رستخیز عظیم در این سرزمین برپا شده و  عاشورا چنان التهابی در دل عشاق افکنده که لحظه به لحظه فرزندان مزینانی وارد زادگاه شان می شدند تا همراه با هنرمندان تعزیه خوان به سوگ پسر فاطمه بنشینند.

🚩امسال، نخل، گویا می خواست خودش را به رخ تمامی رخدادهای محرم بکشد و این نماد تابوت شهدای کربلا انگاربه وسعت تاریخ دویست ساله عزاداری عاشورائیان مزینان سنگین تر از همیشه شده بود و شاید نگاهش به دنبال عزیزانی بود که زیر پایه های او کمر راست می کردند تا سروقامتان کربلا را تشییع نمایند.

🚩امسال، گرمای مزینان به همان گرمای سوزان دشت نینوا بود و مردم عطش زده کویر تا پاسی از شب در میدان قتلگاه نشستند تا با دیدن تعزیه ای که هفتصد و بیست روز انتظارش را می کشیدند عقده دو ساله را خالی کنند.

🚩امسال، مزینان بی شباهت با کربلا نبود! آب این منبع حیاتی گاهی در خانه ها یافت نمی شد و برق هم روزگار خوشی نداشت و در مهمترین ساعات عزاداری با قطع شدن مکرر؛ گرما را به جان عزاداران روانه می کرد! راه ارتباطی را هم گویا لشکریان نامرئی بر روی مردم بسته بودند و تلفن همراه تحمل ارتباط با دنیای بیرونی را نداشت اما تمام اینها بازهم موجب نشد که مزینانی در تهران و شهرهای دیگر بماند و با ترک رفاهیات شهری گرمای سوزان و کمبود آب و قطعی برق را به جان خرید تا پس از آن فراق دوساله در کنار همشهریانش پای عزای سیدالشهدا بنشیند.

🚩امسال، تعزیه خوانان هم شور و حال خاصی داشتند گویا خدا نفس آنها را در گرمای طاقت فرسای کویر صدچندان کرده بود و با تقویت صوتی که سال گذشته انجام شده صدای شان تا آن سوی کویر طنین انداز بود و خادمان این دستگاه از ابتدای صبح تا پایان مراسم با عشق و علاقه ی خاص همیشگی خدمت می کردند.

🚩امسال، عزاداری مان مانند سال ها قبل بود وقتی اجدادمان زنده بودند و این میراث گرانبها را به دلهای ما سپردند...

🚩امسال هم میهمانان بلند پایه و مقامات نظامی و انتظامی و قضایی و امنیتی از نظم خودجوش مزینانی ها در چنین میدان عظیمی متحیر ماندند و بر این همه همت مردم دیار شریعتی درود فرستادند...

🚩امسال، محرم مرهم دل های شکسته مزینانی ها  بود و عاشورا میعادگاه دوباره عاشقان حسینی در مزینان...

🤲خدایا به حرمت این دلهای شیدایی که عاشقانه در سوگ سرور آزادگان و سالار شهیدان عزاداری کردند سالی دیگر را نیز توفیق عنایت کن تا در کنار عزیزانمان عاشورا را ببینیم...

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۷
مرداد
۰۱

✍️این روزها وضعیت معیشتی مردم که تعریف چندانی ندارد اما بعضی از مسئولین کشوری و لشکری و وکلای مجلس گویا مجال خوبی یافته اند تا ناکارآمدی خود را با تنبان های گلی و پاچه های تا ساق رفته در سیلاب به نمایش بگذارند.

عکس هایی که این روزها توسط روابط عمومی ادارات و سازمان ها و نهادها از این مسئولین محترم به نمایش می گذارند در حقیقت داغی است بر دل مردم که به چشم ببینند کسانی که نمی توانند به آنها خدمتی کنند به سراغشان آمده اند تا بدبختی مردم را نظاره گر باشند.

🔺آقایان مسئول!

این عکس های کلیشه ای دردی را دوا نمی کند به پشت میزهایتان برگردید و از شعار دست بردارید و به دنبال حل مشکلات باشید شما باید میدان عمل را قبل از هر مصیبتی در دست بگیرید نه بعد از خطری که مردم را به بدبختی کشانده است.

اگر الگویتان مرد میدان سلیمانی است باید گفت او از هر دوربین و عکاسی فرار می کرد، حاج قاسم قبل از رسیدن طوفان وارد گود می شد نه وقتی گرد و غبار همه جا را فرا بگیرد. شرّ داعش را قبل از آنی که به مرز کشور برسد از سر دنیا پاک کرد.

آبرویی که حاج قاسم کسب کرده پیراهن و شلوار گلی نیست بلکه انگشتری است که در یک دست باقی مانده از او برجا ماند همان دستی که نوازشگر دل پیشکسوتان جنگ، والدین و فرزندان شهدا، رزمندگان محور مقاومت و گرفتاران در هر بلایی بود...

نمی دانم خوانده اید که او در وصیتنامه اش برای همین دستان خود چه گفته است اگر ندیده اید پس بخوانید: « خداوندا! در دستان من چیزی نیست؛ نه برای عرضه [چیزی دارند] و نه قدرت دفاع دارند، اما در دستانم چیزی را ذخیره کرده‌ام که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته به‌سمت تو است. وقتی آنها را به‌سمتت بلند کردم، وقتی آنها را برایت بر زمین و زانو گذاردم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ اینها ثروتِ دست من است که امید دارم قبول کرده باشی...»

🔺بله جناب آقای مسئول، این مرد میدان سپهبد شهید سلیمانی خطاب به شما چنین می گوید:
«در دوره حکومت و حاکمیت خود در هر مسئولیتی، احترام به مردم و خدمت به آنان را عبادت بدانند و خود خدمتگزار واقعی، توسعه‌گر ارزش‌ها باشند، نه با توجیهات واهی، ارزشها را بایکوت کنند.»

اکنون شما را به همان خون به ناحق ریخته حاج قاسم قسم می دهیم برگردید و خدمت کنید و نقش بازی ها را بگذارید برای وقت انتخابات! شما اکنون منتخبینی هستید که با رأی مردم برای خدمت برگزیده شده اید. راهکار بدهید، بودجه تصویب کنید، پول بدهید و مطمئن باشید در چنین شرایط سختی کار شما را مردان پرتلاش و در میدان هلال احمر و سازمان های مربوطه انجام می دهند...

شاید اگر شما تدبیر می کردید و یک راه شش کیلومتری روستایی را در غرب خراسان رضوی به نام دیار تاریخی مزینان بهسازی می کردید اکنون پدر و مادر و برادر بعضی از شهدای این منطقه زنده بودند و فدایی این جاده خراب نمی شدند!

🖌علی مزینانی عسکری

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۷
مرداد
۰۱

دسترسی به ایستگاه مترو شهید اشرفی اصفهانی آسانتر می‌شود

 مجری خط ۶ مترو تهران گفت: با افتتاح ورودی دوم ایستگاه مترو شهید اشرفی اصفهانی، امکان دسترسی مسافران از خیابان اباذر و مراجعان بیمارستان پیامبران به ایستگاه مذکور فراهم می شود.  

به گزارش روز شنبه از روابط عمومی و امور بین الملل شرکت راه آهن شهری تهران وحومه (مترو) علی مزینانی افزود: اواخر اسفندماه سال ۱۳۹۹ ورودی نخست ایستگاه شهید اشرفی اصفهانی به بهره برداری  رسید و اکنون پس از حدود ۱۷ ماه، ورودی  دوم این ایستگاه که در منطقه ۵ واقع شده، به مرحله افتتاح نزدیک شده است.

وی با بیان اینکه این ورودی در خیابان پیامبر، نرسیده به خیابان اباذر قرار دارد، اظهار داشت: نصب ۴ رشته پله برقی و ۲ عدد آسانسور، تکمیل سقف کاذب، اجرای مسیر بساوایی و هندریل ها، بخشی از کارهای انجام شده برای بهره برداری  از ورودی دوم ایستگاه شهید اصفهانی بوده و هزینه عملیات ساختمانی و تجهیزاتی برای راه اندازی این ورودی، مبلغی در حدود ۴۰ میلیارد تومان بود.

مزینانی تاکید کرد: پس از این، تردد مسافران در تمام مسیرهای غیر همسطح داخلی ایستگاه با استفاده از پله برقی میسر خواهد شد./ایرنا

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 

  • علی مزینانی
۰۶
مرداد
۰۱

✍️جاده آدمکش و حادثه خیز مزینان در بی کفایتی مسئولین راه و شهرسازی همچنان از مردم خطه ی کویر قربانی می گیرد و این بار پدر یک شهید جاویدالاثر را به کام مرگ فرستاد.

🔹زنده یاد حاج داوود غنی آبادی پدر شهید والامقام کاظم غنی آبادی روز چهارشنبه پنجم مردادماه سال جاری به همراه عروسش که باردار  است و برای امور درمانی به درمانگاه مزینان مراجعه می کند پس از اطلاع از عدم حضور پزشک راهی شهرستان داورزن می شوند اما در نیمه راه و سه کیلومتری داورزن با  تابلویی که توسط کارکنان اداره راه در چاله ای که باز شده قراداده اند برخورد و پس از واژگونی خودرو جانش را از دست می دهد و عروس این پدر شهید هم به شدت مصدوم و روانه بیمارستان سبزوار می شود بیمارستانی که تا داورزن هشتاد کیلومتر فاصله دارد!... شاهدان کویر مزینان 25 تیرماه نسبت به خطرات و عواقب این تابلو تذکر داده بود اما کو گوش شنوا...
 

🔹حدود چهل و اندی سال از ساخت این جاده شش کیلومتری می گذرد و متأسفانه یک بار برای بازسازی و مرمت کامل آن اقدام نشده آن هم جاده ای که محل عبور و مرور ساکنان چندین روستا و توریست هایی است که برای دیدن کویر زیبای مزینان و خارتوران و رضاآباد به طور مداوم از آن دیدن می کنند.

🔹با مطالبه مردمی، چندین سال است که مثلاً کار بازسازی و مرمت این راه آدمکش در دستور کار وزارت راه قرار گرفته ولی هربار پیمانکاری معرفی شد و بخش هایی از آن را خراب و درست کردند و اکنون وصله های ناجور آن در همین ماه های اخیر موجب داغدار شدن چندین خانوار و آسیب مالی و جانی به چند خانواده شده است.

🔹تا کنون وعده های استانداران دولت های مختلف در خراسان و خراسان رضوی و وکلا و نمایندگان مجلس ادوار مختلف شهرستان سبزوار و وزرا و معاونین اصلاح طلب و اصول گرا و مسئولین بلندپایه ای که هر سال به بهانه ی سالگرد عروج دکترعلی شریعتی مزینانی راهی زادگاهش می شوند به ثمر نرسیده و همگی فقط قول دادند که یک هفته ای، یک ماهه و یا سه ماهه و... این مطالبه به حق مردمی را جامه ی عمل می پوشانند ولی رفتند و وعده ها بر زمین ماند و فرمانداران و بخشداران داورزن هم در چنین دستگاه های عریض و طویلی عددی به حساب نمی آیند که حرفشان خریدار داشته باشد.

🔹این جاده به هیچ صغیر و کبیری رحم نکرده و تا کنون از خاندان مختلف به ویژه سادات ارجمند و خانواده معزز شهدا چندین عزیز را به سینه ی خاک سپرده است ؛ زنده یاد امیر شهیدی برادر شهید مهدی شهیدی، زنده یاد سیدمحمدعلی حسینی عموی شهیدان حسینی مزینانی، مرحومه حاجیه عذرا توکلی مادر شهید حسن صدیقی، شادروان حاج سیدنوراله حسینی و اکنون حاج داوود غنی آبادی پدر شهید کاظم غنی آبادی از قربانیان این جاده هستند...

🔸دهستان مزینان شهرستان داورزن از توابع استان خراسان رضوی در 319 کیلومتری مشهد مقدس واقع شده و زادگاه دکترعلی شریعتی مزینانی و بیش از هفتاد شهید می باشد .

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۶
تیر
۰۱

احسان زیورعالم، خبرنگار: سحرگاه 29خرداد1356 در بندر ساوتهمپتون انگلستان یک مرگ مناسبات سیاسی روز را برهم می‌زند. اخبار به گوش ساواک می‌رسد؛ اما آنها برای آنچه رخ‌داده، برنامه ویژه‌ای ندارند. اسناد نشان می‌دهد ساواک دیرتر از آنچه تصور می‌شد خروج مرد سخنور را تشخیص داده است و حالا یک مرگ مشکوک به‌مثابه جرقه‌ای بود در انبار درحال انفجار انقلاب. تنها 43سال داشت و چهره‌ای محبوب میان جوانان و روشنفکران و دانشگاهیان. یک‌ماه از خروجش از ایران گذشته بود و بازار شایعات در محیط‌های دانشجویی و محافل سیاسی داغ بود. اما خروج زیر دماغ ساواک همه‌جا حاضر رخ داده بود و ساواک بی‌خبر حالا با مرگش روبه‌رو شده بود.
علی شریعتی در اسناد ساواک جایی گم می‌شود و ناگهان پیدا می‌شود. 29اردیبهشت1356 در نامه‌ای ازسوی سازمان اطلاعات و امنیت خراسان با این مضمون که «به قرار اطلاع علی شریعتی‌مزینانی به مشهد عزیمت کرده و خبر دیگری گویای آن است که او محرمانه از کشور خارج شده است.» انتهای نامه شماره تلفنی درج می‌شود با نام آقای حسین‌زاده و امضای ثابتی. یک‌ماه پیش از فوت، ساواک مشکوک می‌شود.
ثابتی که نامش پای نامه اول بود دست‌به‌کار می‌شود. او مدیرکل اداره سوم ساواک است. ساواک از 9 اداره تشکیل شده بود و اداره سوم واحدی بود در راستای امنیت داخلی. اداره‌ای مشهور به کمیته، مرکب از نمایندگان شهربانی، ارتش و ژاندارمری و وظایفی همچون گشت در مناطق مختلف، شکنجه مظنونان، بازجویی و تحقیق در موارد مختلف. ثابتی یازدهم خرداد1356 دستور می‌دهد «سریعا و با استفاده از کلیه منابع و امکانات موجود درباره تعیین صحت و سقم عزیمت نامبرده بالا (علی شریعتی) به خارج از کشور اقدام لازم معمول و وضعیت فعلی وی را تعیین و نتیجه را اعلام دارند.» طبق ادعای ثابتی، شریعتی با گذرنامه جعلی از کشور رفته است. اولین واکنش به دستور ثابتی یک روز بعد رخ می‌دهد، فردی به نام شیخان در نامه‌ای مدعی می‌شود شریعتی پنج‌ماه پیش در سبزوار دیده شده است.
همان روز ساواک از مکالمه‌ای بین داریوش فروهر با یکی از دوستانش گزارشی منتشر می‌کند،‌ یک گزارش خبر به امضای ناشناس مبنی‌بر اینکه علی شریعتی با گذرنامه‌ای با نام محمدعلی مزینانی از طریق فرودگاه مهرآباد عازم فرانسه شده است. علت تایید خبر نیز در متن گزارش چنین آمده: «چون داریوش فروهر در بین دوستان و آشنایان به صداقت و حقیقت‌گویی معروف است به احتمال زیاد اظهاراتش درمورد مسافرت دکتر علی شریعتی به خارج از کشور صحت دارد.» ساواک دربه‌در به‌دنبال شریعتی است و هیچ سرنخی جز اما و اگرها یافت نمی‌شود. در گزارش یک چیز عیان می‌شود: شریعتی ممنوع‌الخروج بوده است. 16خرداد1356 شخصی به نام فروزانفر به دیگری به نام مجتبوی نامه می‌زند که با توجه به خروج احسان شریعتی، همسر و دختر علی شریعتی نیز ممنوع‌الخروج شوند.
17خرداد ثابتی دستور می‌دهد فهرست مسافران خارج‌شده از فرودگاه مهرآباد بررسی شود، همه در پی یک نام: محمدعلی مزینانی. همان روز شخصی به نام عطارپور، رئیس اداره یکم عملیات و بررسی روی سربرگ دفتر نخست‌وزیری تایید می‌کند علی شریعتی با عنوان جعلی محمدعلی مزینانی از کشور و از طریق مهرآباد خارج شده است، تاریخ خروج 26اردیبهشت1356 و مقصد اعلام نامشخص.
اما همه‌چیز با یک نامه بلند از جست‌وجوی پلیسی بدل به یک آشفتگی سیاسی می‌شود. نامه‌ای با این مطلع که «برادر گرامی من دکتر علی شریعتی به شهادت رسید.» نامه‌ای بلند از علی‌اصغر حاج‌سیدجوادی که در تاریخ 30خرداد منتشر می‌شود. حاج‌سیدجوادی چیزی درباره علت مرگ شریعتی نمی‌گوید و صرفا او را شیعه راستین معرفی می‌کند که در راه حق طعم شهادت چشیده است.
ساواک تا دوم تیرماه در سکوت است. یک گزارش از شنود منزل دکتر ناصر کیاملکی در دست است. فردی ناشناس طبق گزارش به ملکی می‌گوید:
ناشناس: خبر خوبی برایت ندارم، دیشب تلفن کردم نبودی.
ملکی: چرا؟
ناشناس: علی دکتر را دیگه نداریم،‌ نداریمش.
ملکی: ای چرا چی شده؟
ناشناس: سکته کرده.
طبق گفت‌وگوی ثبت‌شده علی شریعتی در لندن و در منزل برادرخانمش بوده است. ساواک پیش‌بینی می‌کند فرد ناشناس یک پزشک بوده است؛ اما مهم‌تر آنکه ساواک دستور می‌دهد درصورت انتقال پیکر شریعتی به ایران باید «ورود جسد به ایران بدون سروصدا و جلب توجه انجام شود.»
طی گزارش‌ها از همان ساعت پخش خبر در ساعات پایانی خرداد، برخی دانشجویان با دادن شعارهایی چون «درود بر شهید علی شریعتی»، «اتحاد، مبارزه، پیروزی»، «دشمنت را می‌کشیم، قاتلت را می‌کشیم» و... با شکستن شیشه‌های دانشگاه مراتب اعتراض خود را به مرگ مشکوک شریعتی اعلام می‌کنند. دانشکده‌های علم‌وصنعت، مراکز آموزشی سازمان کرج، دانشگاه آریامهر و دانشسرای فنی بابل ازجمله دانشگاه‌های سوگوار بودند.
31 خرداد 1356 در مراسم چهلم ختم پدر شیخ‌عبدالمجید معادی‌خواه در مسجد ارگ تهران نیز فضا متشنج می‌شود و مردم علیه سیستم شاهنشاهی شعار می‌دهند. کار به پلیس و کمیته مشترک ضدخرابکار کشیده می‌شود. در توضیح این رویداد رئیس سازمان اطلاعات و امنیت تهران، پرنیان‌فر می‌نویسد: «در این مجلس ختم واعظی که سخنرانی می‌کرده اشاره به مرگ علی شریعتی کرده که باعث تشنج جلسه شده است.» نه نام واعظ مشخص است و نه آنچه گمانه‌زنی کرده است. ابعاد تظاهرات و واکنش‌ها اوج می‌گیرد. 31خرداد 9نفر از دانشجویان و البته یک کارمند کانون پرورشی به نام غلامرضا زادمهر دستگیر می‌شوند. ساواک علت دستگیری را «شعارهای ضدمیهنی» اعلام می‌کند. دستگیرشدگان به کلانتری7 واقع در بلوار الیزابت (کشاورز فعلی) انتقال داده می‌شوند. امور از دست خارج شده و فضای عمومی درمورد مرگ علی شریعتی ملتهب است. روزنامه‌ها خبر مرگ او را تا یکم تیرماه منتشر نکرده‌اند. واکنشی ازسوی نهادهای حکومتی حتی دانشگاه تهران منتشر نشده است. مهدی بازرگان اقدام به برگزاری مراسم در مسجد ارگ می‌کند و 64نفر نیز در مسجد دستگیر می‌شوند.
در این بین اما یک سند قابل‌توجه است. 31خرداد گزارشی به امضای ناشناس ابلاغ می‌شود با این جمله «همسر وی اظهار داشته علی شریعتی به‌علت ناراحتی قلبی در یکی از بیمارستان‌های لندن بستری و در همان‌جا فوت شده است. همسر نامبرده تقاضا داشت ترتیبی فراهم آید که جسد همسرش به ایران حمل و به خاک سپرده شود.» آیا ساواک در مرگ علی شریعتی نقشی نداشته است؟
قفل خبر مرگ شریعتی شکسته می‌شود. عصر 31خرداد کیهان با تیتر درشت می‌زند «دکتر علی شریعتی درگذشت.» کیهان وعده می‌دهد پیکر او به تهران انتقال داده می‌شود. کیهان نیز چون گزارش ساواک اعلام می‌کند علت مرگ سکته قلبی بوده است.
ساواک کماکان پیگیر است. گزارش‌ها پی‌درپی منتشر می‌شود. گزارشی در یکم تیرماه درباره نصب اعلامیه و شکستن شیشه منتشر می‌شود؛ اما نکته جالب‌توجه توضیحی است در انتهای گزارش مبنی‌بر نزدیکی شریعتی به سیستم. نویسنده گمنام گزارش می‌نویسند شریعتی «پس از تالیف دو کتاب در رد مارکسیسم و تروریسم و توصیف ناسیونالیسم از زندان آزاد شد.» گزارش در دل ساواک قصد دارد تصویری خودی از شریعتی بیافریند که دربرابر جامعه روحانیت بوده است. در ادامه گزارش آمده چاپ آن دو کتاب به توصیه نخست‌وزیر وقت و دستور شاه پهلوی صورت گرفته است. «در امتثال اوامر مبارک همایونی کتاب مذکور چاپ و توزیع گردید و متن آن نیز از تاریخ 34/11/25 به‌صورت پاورقی در روزنامه کیهان چاپ شد.»
روزنامه آیندگان با یک روز تاخیر نسبت به کیهان مرگ شریعتی را اعلام می‌کند. این روزنامه نیز علت مرگ را حمله قلبی اعلام می‌کند. همان خبر کیهان نعل‌به‌نعل منتشر می‌شود. اما در ساواک، ثابتی و عطارپور از تلاش خانواده شریعتی می‌گویند برای دفن او در مشهد آن هم به تاریخ دوم تیرماه، با این حال ساواک می‌ترسد. «از آنجا که احتمال دارد از ناحیه عناصر فرصت‌طلب و مفسده‌جو در جریان تشییع جنازه و مراسم تدفین و مجالس ترحیم او... تحریکات و اقداماتی سوئی صورت گیرد» پس بهتر است همه‌چیز تحت ‌کنترل باشد. گزارش دیگری همان روز به نصیری ابلاغ می‌شود. گزارش از شعارهایی مبنی‌بر جنجال بر امکان قتل شریعتی می‌گوید و البته دفن در مشهد. نصیری پاراف می‌کند «در کجای مشهد؟»
یک سند محرمانه مهم نیز در این میان وجود دارد. ساواک با نماینده خود در انگلستان تماس می‌گیرد و گزارش داده می‌شود احسان شریعتی در 30خرداد از طریق وکیل خود تلکسی به بیمارستان محل فوت شریعتی می‌زند تا طی سه روز آینده به لندن می‌آید؛ اما این بخش ماجرا جالب است. «وی همچنین اضافه کرده علاقه‌ای نیز به حمل جنازه به تهران را ندارد.» این درحالی است که در تهران همه از دفن شریعتی در مشهد خبر می‌دهند. یک بلبشو در جریان است. ازسویی اطلاعیه‌ها اکنون فضای کشور را پر کرده است. نهضت آزادی در یک اطلاعیه اعلام می‌کند شریعتی به شهادت رسیده است. «دکتر علی شریعتی... در اثر حادثه و عارضه‌ای که ماهیت آن هنوز به درستی روشن نشده است درمی‌گذرد.» آنان گریز شریعتی به اروپا را یک هجرت برمی‌شمرند و «متاسفانه حادثه غیرمترقبه شهادت وی در روز یکشنبه گذشته اتفاق می‌افتد.» درحالی‌که مرگ را مشکوک اعلام می‌کنند در اطلاعیه مدام به شهادت او رجوع می‌کنند. در این میان یک اطلاعیه در صفحه یک کیهان جالب است. محمد همایون از بنیانگذاران حسینیه ارشاد یکم تیر اعلام می‌کند: «برای مرحوم دکتر علی شریعتی تا اطلاع ثانوی مجلس ترحیم برگزار نخواهد شد.» این اطلاعیه در چند گزارش ساواک مورد توجه قرار می‌گیرد تا نشان دهد چطور نهضت آزادی در مواجهه با ساواک قرار گرفته است. دوم تیرماه ساواک یک گزارش عجیب دیگر نیز ثبت می‌کند. محمد همایون به روزنامه اطلاعات مراجعه می‌کند و از شایعه بهایی‌بودن دکتر شریعتی ابزار نگرانی می‌کند و «احتمال داده می‌شد هنگام برگزاری مجلس ختم در مسجد ارگ برمبنای همین شایعه عکس‌العمل نامناسبی از طرف متعصبان مذهبی نشان داده شود»،‌ پس همایون در اطلاعات اعلام می‌کند فعلا‌ مجلس ختمی برگزار نمی‌شود.
اما شاید مهم‌ترین متن، یک نامه محرمانه ازسوی ساواک تهران باشد که طی چند دستور مهم نشان می‌دهد ساواک در خبر روزنامه‌ها نقش اساسی داشته است.
«محترما  به استحضار می‌رساند: «روز 2536/4/1 ابلاغ شد که در اجرای اوامر جهان‌مطاع اعلی‌حضرت همایون شاهنشاه آریامهر به جناب آقای نخست‌وزیر مقرر است، از نامبرده بالا که در لندن فوت شده تجلیل و قسمت‌هایی از نوشته‌هایش که در گذشته علیه خود نوشته در جراید درج گردد. در اجرای اوامر صادره در جلسه‌ای با حضور آقایان نیکخواه و امیر طاهری بررسی‌های لازم و معمول و اقداماتی به شرح زیر به عمل آمد:
1-قرار شد از طریق نخست‌وزیری ترتیبی اتخاذ گردد که دانشگاه فردوسی مشهد روز 36/4/2 به انگیزه اینکه شریعتی استاد آن دانشگاه بوده آگهی مجلس یادبود و ترحیم او را در جراید منعکس نمایند.
2-روزنامه کیهان ضمن انعکاس خبر کوتاهی درباره چگونگی فوت مشارالیه، بیوگرافی مشروح او را که قبلا توسط ساواک تهیه شده به چاپ رساند.
3-روزنامه کیهان مقاله دیگری را تحت‌عنوان افکار و عقاید شریعتی درباره مسائل ملی و مذهبی که آن‌هم توسط نماینده ساواک تدوین و تنظیم شده چاپ نماید.
4-روزنامه اطلاعات نیز خبر درگذشت و شرح زندگی شریعتی را به‌صورتی‌که تا حدودی از نظر مطالب انشائی و سبک با نوشته کیهان متفاوت است، در تاریخ 36/4/2 منتشر سازد.»
گزارش را عطارپور امضا می‌کند. تاثیر آن انتشار مطالب ژورنالیستی متعدد و البته ورود اطلاعات به چرخه نشریات است. درسوی دیگر ساواک پیگیر انتقال پیکر علی شریعتی است. در چند نامه پیاپی مساله ورود پیکر، تشییع و تدفین او موضوع بحث است. حساس‌ترین مساله در این میان نیز اعتصاب و تظاهرات است. در دوم خرداد فردی به نام مقدم از ساواک خراسان به عباسی در تهران می‌نویسد «ترتیبی داده شود که با آخرین پرواز (ساعت24) [انتقال پیکر علی شریعتی] انجام گیرد.» همه‌چیز برای آمدن مهیاست.
روزنامه کیهان در دوم تیر ویژه‌نامه‌ای را به شریعتی اختصاص می‌دهد تا بنا بر توصیه عطاپور، رئیس اداره یکم عملیات و بررسی ساواک «مقاله دیگری را تحت‌عنوان افکار و عقاید شریعتی درباره مسائل ملی و مذهبی که آن‌هم توسط نماینده ساواک تدوین و تنظیم شده» چاپ کرده باشد. نام این یادداشت «دکتر شریعتی: سفری طولانی که مقصد آن بازگشت به خویش بود» است. روزنامه کیهان در دستورالعمل ساواک خوش‌رقصی و غلو را برای تلطیف افکارعمومی به اینجا می‌رساند: «علی شریعتی به موازات تحصیل علوم جدید در حضور پدرش تحصیلات دینی و علوم قدیمه و عربی آموخت و هنگامی که فقط 15ساله بود، مسائل دینی و اصول اساسی مذهب جعفری را به نیکی می‌دانست و در همان ایام برای پدرش که به تفسیر قرآن و تعلیم مسائل دینی و ترویج اصول راستین مذهب بود، دستیار فعالی به‌شمار می‌آمد.»
حالا شریعتی فراری خردادماه، به شخصیت مهمی در تیرماه بدل می‌شود که حکومت او را بخشی از خود معرفی می‌کند و قصد دارد برخلاف نظر احسان شریعتی، او را در ایران دفن کند. نامه‌های زیادی میان دستگاه‌های امنیتی در دوم تیرماه برسر این موضوع ردوبدل شده است. چهارم تیرماه ساواک نامه می‌زند هواپیمای برتیش‌ایرویز از لندن به ساعت 20:40 در مهرآباد نشسته و حامل سه جنازه است: رضا شیخ‌السلامی،‌ دریانی و جنازه‌ای ناشناس. موضوع جنازه سوم مسکوت می‌ماند. در عوض ساواک طبق اسناد در تکاپو است ممنوع‌الخروجی پوران شریعت‌رضوی را بلامانع اعلام کند تا او بتواند درباره انتقال پیکر همسرش تصمیم بگیرد. هفتم تیر ساواک خبر می‌دهد همسر شریعتی قصد دارد او را در حرم امام‌رضا(ع) دفن کند؛ اما برخی از اعضای خانواده مخالفت می‌کنند. درنهایت دهم تیرماه رئیس نمایندگی ساواک در لندن خبر می‌دهد با همراهی سفیر ایران در انگلستان قرار است جنازه شریعتی «به سوریه حمل شده احتمال می‌رود از سوریه به الجزایر حمل و در آنجا دفن شود.» حالا خبرها از نیامدن شریعتی به ایران است که به گوش می‌رسد. نامه دیگری نیز قابل‌توجه است. بیمارستان انگلستانی از دادن گزارش مرگ به ساواک امتناع و اعلام می‌کند تنها پسر متوفی می‌تواند از این گزارش آگاه شود. با این حال سفارت ایران مصرانه در تلاش است پزشک قانونی ساوتهمپتون با نیروهای شاهنشاهی همکاری کنند. چهاردهم تیرماه بیمارستان پاسخ می‌دهد و چیزی مبنی‌بر قتل در گزارش بیمارستان وجود ندارد. در این بین خبر انتقال شریعتی به ایران نیز محو می‌شود تا آنکه همه‌چیز در تاریخ 20تیرماه مختومه می‌شود. امام موسی صدر به مجدالدین محلاتی تلفن می‌کند و گفت‌وگوی آنها شنود می‌شود. خبر ساده است: «دکتر علی شریعتی به شام آورده شده و در جوار زینبیه به خاک سپرده‌اند.» شایعه شهادت تندتر می‌شود. گزارش‌ها حالا حکایت از تجمع، اعلامیه‌ها و شعارها علیه نظام است. دیگر برای ساواک مهم نیست چرا سوریه محل دفن شریعتی شده است. حالا کتاب‌ها و کنش‌ها محل مجادله است. بیشتر سندهای به‌جا‌مانده نشان از وضعیت سرکوب یا تهدید است. ماموری از سوریه در 18مرداد گزارش می‌دهد: «جنازه در اتاقک موجود در قبرستان شیعیان به خاک سپرده است. گفته می‌شود سیدحسن شیرازی نیز بر جنازه نامبرده نماز گزارده است» و البته نکته جالب‌توجه آنکه «شعارهایی که سر قبر علی شریعتی نهاده بودند از جانب فلسطینی‌ها و گروه‌های منحرف و خائن ایرانی تهیه شده» است.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۱
تیر
۰۱

🔸بعد از گذشت حدود بیست سال از احداث راه عمومی کشاورز و احداث بلواری با همین نام از هزینه دهیاری امروز چهارشنبه اول تیرماه با حکم دستگاه قضایی داورزن و به نفع اداره اوقاف شهرستان داورزن تخریب شد.

🔸موضوع را از طریق دهیار پیگیری کردیم و مجید اسلامی اظهار داشت: مورد اعتراض را به بخشدار بخش مرکزی منتقل کردیم و گفتند چون خارج از محدوده است شما و شورا حق پیگیری ندارید ضمن اینکه دستگاه قضایی حکم را به نفع  اوقاف صادر کرده است.

🔸طبق اظهار نظر دهیار بنا بوده جلساتی برای حل اختلاف با حضور مسئولین اوقاف و شورا و دهیاری و مقام قضایی برگزار شود ولی تا کنون میسر نشده است!

🔸پس از این ارتباط چند بار با رئیس شورای اسلامی مزینان که در سبزوار حضور داشتند تماس گرفتیم ولی تلفن وی خاموش بود.

🔸موضوع مناقشه بلوار بر اساس ادعای اوقاف چندین سال است که مطرح بوده و این اداره ادعا می کند زمین ها متعلق به مرحوم آل احمد بوده که وی وقف کرده و در حال حاضر در اختیار این اداره می باشد در حالی که شاید هیچ یک از این عزیزان  در زمانی که آن مرحوم در دهه ی شصت این بخش را به مزینان اهدا کرد و با حضور خودش تابلوی احداث دانشسرا نصب شد و کلنگ را با قدرت بر زمین زد به دنیا نیامده بودند و اگر هم بوده اند در این منطقه زندگی نکرده اند.

🔸به هر حال  حق را به اوقاف داده اند ولی ای کاش همین اداره آن را به مردم چندین روستا می بخشید که مسیر رفت و آمدشان به بهمن آباد و سویز و کاهک از این مسیر بود  و به عنوان کمربندی از آن استفاده می شد.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۹
خرداد
۰۱

رضا صادقی، نویسنده و پژوهشگر جنگ در یادداشتی با عنوان «در زادگاه معلم انقلاب» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

همیشه در سفر به دیار خراسان  چنان عجله داشته‌ام‌ که سهم من فقط نیم نگاهی به تابلوی مزینان بوده است اما این بار در آستانه میلاد حضرت مسیح، تصمیمی ناگهانی گرفتم و همراه همسرم که سال‌های پس از انقلاب را با هم سیر کرده‌ایم؛ راهی زادگاه معلم انقلاب شدم. هنگامی که تابلوی ۶ کیلومتر تا مزینان را دیدم؛ بیشتر شرمنده دکتر علی شریعتی شدم؛ چرا من که بخشی از آگاهی و انقلابی‌گری خود را مرهون او می‌دانم؛ زودتر به زادگاهش نیامده‌ام.

از جاده خاکی آسفالت شده گذشتم. ‌در آستانه شهر با تندیس کوچکی رو به رو شدم که از فرط تعجب، کنار آن رفتم. روی آن نوشته شده بود: سقراط خراسان، استاد محمد تقی شریعتی مزینانی.

بیشتر حیرت کردم! آیا چنین تندیس کوچکی شایسته سقراط خراسان بود؟! برای آن پاسخی نیافتم. بلوار شهر را به سوی مرکز آن ادامه دادم. بلوار تبدیل به کوچه باغی دو طرفه شد که فقر و عقب افتادگی، حاکم مطلق آن بود. از برابر دیدگان سراسر تعجب سالمندان که در آفتاب رو بلوار نشسته بودند گذشتم تا به یادبودی از استاد برسم.

در انتهای شهر و در ورای گورستان مزینان، مجسمه ای از علی شریعتی به چشم می خورد؛ در کنار دشتی برهوت. باید اعتراف کنم هرچه تندیس پدر کوچک و رقت انگیز بود؛ مجسمه پسر بزرگ و با شکوه ساخته شده بود.

نمی دانم شهردار مزینان آگاهانه یا ناآگاهانه جانمایی مجسمه را انجام داده بود که از قضا سه ویژگی بارز داشت. اول، رو به کویر مزینان بود. همان کویری که علی از آن برخاسته بود و تا اوج آگاهی پرواز کرده بود. دوم، بر فراز کاریز شهر ایستاده بود که آب زلال کوهستان را به اهالی می‌رساند تا همانند روایت او از جریان آب در کتاب «حسین وارث آدم»، زندگی را در این کویر جاودانه سازد و سوم، در برابر کاروانسرایی قرار داشت که گرچه او را با رهگذاران تاریخ پیوند می‌داد اما او را محکم و استوار رو در روی اثری به جا مانده از صفویان قرار داده بود تا مبارزه‌ای را که با انحراف به وجود آمده توسط آنان در تشیع علوی، آغاز کرده بود؛ برای همیشه تاریخ به رخ حامیان تشیع صفوی بکشد.

این سه ویژگی همراه برش‌هایی از گفته‌های جاودانه‌اش که بر چهار سوی ستون مجسمه حک شده بود؛ ردی از روشنفکری و روشنگری این آزادمرد کویری داشت تا بیننده آگاه شود و در برابر آن آگاهی، مسئول گردد.

با خود فکر کردم انقلابی را که رهبر آن با نفی مبارزه مسلحانه و برگزیدن رویکرد فرهنگی و آگاهی بخشی به مردم، به پیروزی رساند آیا امروز در همان مسیر پیش می‌رود یا رویکرد دیگری بر آن حاکم شده است که علم و فرهنگ، در آن جایگاه اصلی را ندارد؟
و تصور کردم اگر شریعتی، امروز دست در دست مبارزانی همانند سیدمصطفی خمینی، سیدعلی اندرزگو، محمد حنیف‌نژاد و بیژن جزنی که هر کدام‌ به یک جریان مبارزاتی تعلق داشتند؛ به میان مردم بازگردند؛ چشم در چشم حاکمان بدوزند و پرسش کنند با میراث مبارزاتی ما چه کردید؛ چه گزارشی از وضعیت کشور خواهند شنید و چگونه این عملکرد توجیه خواهد شد؟!

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۹
خرداد
۰۱

👤محسن توکل رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان داورزن:

🔹همزمان با 29 خرداد مراسم یادبود چهل و پنجمین سالگرد درگذشت دکترعلی شریعتی مزینانی با حضور همیشگی همشهریانش و دوستداران و علاقه مندان به فرزند شایسته کویر و فرهیختگان و استادان دانشگاه و مدیران اداری و فرهنگی و قضایی شهرستان داورزن برگزار شد.

🔹در این مراسم دکتر علیپور رئیس انجمن فرهیختگان اداره کل فر هنگ و ارشاد اسلامی استان خراسان رضوی با تقدیر از حرکت بسیار خوب مردمی دیار شریعتی که هر سال یاد و نام او را در سالروز شهادتش با برگزاری این گونه مراسم گرامی می دارند پیشنهاد کرد که دبیرخانه فرهنگی و هنری کویر با محوریت شخصیت دکتر علی شریعتی تشکیل شود و قطع یقین اداره کل استان هم از این حرکت حمایت خواهد کرد.

🔹در ادامه این مراسم مهدی بهادری فرماندار شهرستان داورزن نیز با اشاره به اینکه شخصیت شریعتی فراجناحی است و هیچ گروهی نباید او را منتسب به خود بداند تأکید کرد: بعضی می خواهند به دیگران تفهیم بکنند که شریعتی دشمن روحانیت بود در حالی که وی از خانواده ای روحانی است و بارها در سخنرانی ها و آثار خود از جایگاه این قشر دفاع کرده و خود را طرفدار روحانیت معرفی می کند.

🔹یکی دیگر از سخنرانان این مراسم دکتر صولتی استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه بود که با طرح بعضی نظرات انتقادی دکترعلی شریعتی و تحلیل این نظریه ها چند جمله از نامه های او را خطاب به همسر و فرزندان و نخبگان و شخصیت های فرهنگی و سیاسی زمان خود برای حاضرین بازگو کرد.

🔹زینت بخش این مراسم سرود و تواشیح جالب توجه گروه  اداره فرهنگ و ارشاد داورزن بود که با نام نامی امام رضا علیه السلام اجرا شد.

🔸دهستان مزینان از توابع شهرستان داورزن  در غرب خراسان رضوی واقع شده که دروازه فرهنگی میقات الرضا(ع) نیز محسوب می شود.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۹
خرداد
۰۱

عبدالعزیز ساشادینا، استاد دانشگاه جورج میسن ویرجینیا و از شاگردان دکتر شریعتی، دعوت به تفکر انتقادی در مطالعه دین و پرهیز از خودباختگی در برابر غرب را ویژگی برجسته اندیشه شریعتی خواند.

 

۲۹ خرداد، سالگرد درگذشت علی شریعتی مزینانی، نویسنده، اسلام‌شناس، جامعه‌شناس و پژوهشگر دینی دهه‌های چهل و پنجاه شمسی است. شخصیتی که پس از گذشت بیش از چهار دهه از فقدان او همچنان بحث‌برانگیز است. 

در چهل و پنجمین سالگرد درگذشت وی، خبرگزاری ایکنا با یکی از شاگردان او که در دهه چهل در کلاس‌های او در دانشگاه فردوسی مشهد شرکت می‌کرد، گفت‌وگویی انجام داده است. 

عبدالعزیز ساشادینا(Abdulaziz Sachedina) در سال ۱۹۴۲ در خانواده‌ای هندی‌تبار و شیعه در تانزانیا در شرق آفریقا به دنیا آمد. او در سال های ۱۹۶۶- ۱۹۷۱میلادی برابر با ۱۳۴۴ ـ ۱۳۴۹ هجری شمسی در مشهد در حال تحصیل و از دانشجویان دکتر شریعتی بوده است.

ساشادینا هم‌اکنون استاد مطالعات اسلامی و صاحب کرسی مؤسسه بین‌المللی اندیشۀ اسلامی در دانشگاه جرج میسن ویرجینیای آمریکا است. وی که در هند، عراق، ایران و کانادا تحصیل کرده، دکترای خود را از دانشگاه تورنتو دریافت کرده است. در ۱۰ سال اخیر، ساشادینا مطالعات خود را بر روی اخلاقیات اجتماعی و سیاسی در اسلام، از جمله مناسبات درون‌دینی و بین‌الادیانی، اخلاق پزشکی و حقوق بشر در اسلام متمرکز کرده است.

روش تدریس خاص شریعتی

وی درباره چگونگی آشنایی خود با شریعتی و علاقه‌مندی به افکار وی گفت: وقتی تحصیلاتم را در هند تمام کردم و در سال ۱۹۶۶ به ایران آمدم، در کلاس‌های دانشگاه فردوسی مشهد شرکت می‌کردم. در این زمان، دکتر شریعتی تازه از فرانسه برگشته بود و در همان زمان بسیاری از جوانان در دانشگاه جذب افکار او شده بودند. من در دوره‌های تاریخ او ثبت نام کردم و شاگرد او شدم. رویکرد او به تدریس بسیار ویژه بود و دروسی که در مورد تاریخ اسلام تدریس می‌کرد دانش او را نشان می‌داد. همچنین روش او در بحث در مورد اعتبار منابع اولیه اسلامی درباره پیامبر(ص) و تاریخ اولیه جامعه اسلامی تازگی داشت و شاید اولین باری بود که بسیاری از ما دانشجویان جوان با روش‌شناسی انتقادی در فهم تاریخ اسلام آشنا می‌شدیم.

استعمارستیزی؛ وجه بارز شریعتی

ساشادینا درباره اینکه چه جنبه‌هایی از اندیشه شریعتی را مهم و جالب می‌داند، گفت: در زمانی که کتاب «غربزدگی» جلال آل احمد در میان ایرانیان که در جستجوی ریشه‌های تاریخی و هویت خود بودند، با استقبال زیادی روبه‌رو شده بود؛ شریعتی مانند تعدادی دیگر از اساتید دانشکده ادبیات، فارغ‌التحصیل مقطع دکتری از فرانسه و بسیار متفاوت بود. هیچ نشانی از غربزدگی در او نبود. او به دانشجویان از هر کجا بدون اینکه آنها را تحقیر کند احترام می‌گذاشت. او عزت نفس را در بین ایرانیان که در آن زمان برخی از آنها کت و شلوار و کراوات می‌پوشیدند و نوشیدن مشروبات الکلی را نشانه «مدرنیته» می‌دانستند، احیا کرد.

ساشادینا ادامه داد: من اهل تانزانیا هستم و دکتر شریعتی به کشورهای آفریقایی که علیه استعمار فرانسه آلمان و انگلیس (سه استعمارگر بزرگ آفریقا) مبارزه می‌کردند علاقه‌مند بود. او در اندیشه‌های خود درباره غربزدگی بسیار تحت تأثیر فرانتس فانون و سایر متفکران چپ بود. در آن موقع فکر می‌کردم زمان آن فرا رسیده است که من به عنوان یک «تانزانیایی استعمارشده» اصالت و هویت درست خود را دوباره تصاحب کنم.

شریعتی و افشای مغالطه‌های ایدئولوژی‌های غربی

ساشادینا در پاسخ به این پرسش که آیا شریعتی را شخصیتی متمایز در بین اندیشمندان معاصر ایرانی و اسلامی می‌دانید و اینکه آیا او دستاوردهای جدیدی در اسلام‌شناسی داشت گفت: شریعتی در زمانی ظاهر شد که سیاستمداران «مدرن‌گرا» مانند شاه و آتاتورک کاملاً از سوی آمریکا و دیگر قدرت‌های بین‌المللی استعمار شده بودند. در این زمان درک علت عقب‌ماندگی مردم جهان سوم به مسئله مهمی تبدیل شده بود و پرسش این بود که آیا این عقب‌افتادگی به خاطر دینشان بود یا فرهنگ آنها. پاسخ به این سؤال بسیار پیچیده‌تر از ارزیابی سطحی و لفاظی‌های رایج درباره «امپریالیسم» بود.

وی افزود: مارکسیست‌ها در پس دکترین منقرض شده خود یعنی «سوسیالیسم» پنهان شده بودند و سرمایه‌داران، مذهب و رهبران مذهبی را مقصر عدم پیشرفت اقتصادی می‌دانستند. کار شریعتی این بود که مغالطات ایدئولوژی‌های غربی را افشا کند و اصالت و صداقت به اصطلاح مصلحین را زیر سؤال ببرد. باید در اسلام‌شناسی تغییرات عمده‌ای رخ می‌داد و این مطالعات نیازمند توسعه روش‌شناسی خود بر اساس مشروعیت فرهنگی آن بود. چگونه می‌توان یک زن مسلمان را با یک زن غربی در ارزیابی کرامت انسانی آنها مقایسه کنیم؟ باید ابزارهای معتبرتری برای ارزیابی هر جامعه در چارچوب ساختار فرهنگی آن وجود داشته باشد. آیا مسلمانان می‌توانند پارادایم «بومی» خود را برای ارزیابی پیشرفت یا تخریب آن بدون تحلیل تسلط غرب بر منابع خاورمیانه مانند صنعت نفت یا انقلاب صنعتی داشته باشد.

این پژوهشگر تانزانیایی ادامه داد: دلیل اصلی ناتوانی جهان اسلام در اجرای پارادایم اولیه خود در توسعه به دلیل دخالت غرب در خاورمیانه برای پیشبرد منافع ملی و نظامی خود بود. شریعتی «وضعیت موجود» حکومت شاه را که در جهت حفظ منافع پهلوی و غرب (ایالات متحده) به هزینه مردم ایران بود به چالش کشید.

ساشادینا ادامه داد: شریعتی اصطلاح مفهومی مهمی برای توصیف آنچه ایرانیان در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ با آن دست به گریبان بودند ابداع کرد: از خود بیگانگی. هیچ‌کس نمی‌توانست پس از «کشف» شریعتی به همان شکل باقی بماند: الگویی برای تغییر صادقانه و اصیل  در چارچوب انگیزه های اصیل فرهنگ بومی ایران.

 تفکر انتقادی، ویژگی ارزشمند شریعتی

این استاد دانشگاه در مورد پیام شریعتی به جهان امروز بویژه نسل جوان گفت: من از دیگران اطلاع ندارم اما می‌دانم که شریعتی با مردم خودش صحبت کرده است. من خوش شانس بودم. سال‌ها به طور مستقیم و غیرمستقیم شاگرد ایشان بوده‌ام و با این حال، می‌خواهم در مورد روشی که او در زمان خودش ما را تغییر داد سخن بگویم. او می‌گفت: در دنیا اصیل، راستگو و مخلص باشید که این آموزه فلسفه آینده چگونه به عنوان یک انسان زندگی کنیم را نشان می‌داد.

ساشادینا افزود: هدف شریعتی این بود که پارادایمی بومی خلق کند که بتواند به شرایط اجتماعی ـ سیاسی ایران در دهۀ ۱۹۶۰ پاسخ دهد. چالشی که در این میان وجود داشت، این بود که هم به مطالعات اسلامی متعهد و همدل بماند و هم تلاش کند تا رویکردی جدید برای فهم آکادمیکِ اسلام فراهم آورد. آنچه ما در اثر بزرگ او دربارۀ «اسلام‌شناسی» می‌بینیم، شیوه‌ای است منحصربه‌فرد برای ورود به خوانشی جدید و جامعه‌شناسانه از پیامی که در رویکرد حوزه‌ای رایج در عراق، توانایی‌های خود را از دست داده بود. او از پدیدارشناسی و فلسفۀ آن در تحلیل محتوای دینی متون اسلامی مطلع بود؛ به‌ویژه بخشی از آن که با مسائل ایمانی در پدیده‌های فراطبیعی سروکار داشت.

ساشادینا در ادامه گفت: شریعتی برای پیشبرد کار خود، شتاب داشت و از همین‌رو نتوانست رویکردی سیستماتیک را به داده‌هایی که به‌وفور در دسترس داشت، اتخاذ کند. شریعتی می‌خواست رویکردی میان‌رشته‌ای را وارد مطالعات اسلامی کند. این چیزی بود که او در فرانسه آموخته بود. آنچه وی در پیش گرفت، رویکردی آکادمیک به مطالعه اسلام بود که به‌طور کلی با رویکرد سنتی و معرفت‌شناسی او که مبتنی بر مطالعات متنی بود، تعین می‌یافت. در آن زمان، رویکرد میان‌رشته‌ای به‌تازگی در دانشگاه‌های غربی مورد توجه قرار گرفته بود و بر آن بود که مطالعات فرهنگی و دینی می‌تواند از علوم تجربی و نیز از روش‌شناسی‌های فلسفه پدیدارشناسی در پرده‌برداری از عمق ایمان انسان بر بستر اجتماعی و سیاسی آن استفاده کند. از این قرار، معرفت‌شناسی شریعتی معطوف به این بود که پشتیبانی رشته‌های دیگر را برای پژوهش دربارۀ اسلام فراهم کند؛ آن‌هم بر بستری از مدرنیته و نیاز به عینیت که از پژوهشگران مدرن حوزۀ مطالعات دین انتظار می‌رفت.

این استاد اسلام‌شناسی درباره اینکه برخی معتقدند که اندیشه‌ها و آثار شریعتی از برخی جهات فاقد یکپارچگی است گفت: اگر هر مصلح یا متفکر بزرگی را مطالعه کنید متوجه این نوسان بین پرستش آرمان‌گرایانه آن رهبر و ارزیابی واقع‌بینانه از عملکرد او در زندگی خواهید شد. شریعتی هم از این قاعده مستثنی نبود؛ متفکری که به شما این امکان را داده است که برای یافتن مسیر آینده به طور انتقادی درباره خود فکر کنید تا راه پیشرفت خود در آینده را بیابید همیشه ارزش همدلی ما را دارد.

گفت‌وگو: محسن حدادی

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۸
خرداد
۰۱

🔹به گزارش خبرگزاری صداوسیما،  مستند رادیویی «پنجره» یکشنبه 29 خرداد 1401 با مروری بر زندگی دکتر علی شریعتی به معرفی ابعاد فرهنگی و سیاسی وی می‌پردازد.

🔹گفتنی است علی شریعتی مزینانی نویسنده، اندیشمند، فعال فرهنگی و از پژوهشگران نامی حوزه مبانی دینی در تاریخ معاصر ایران و از نظریه‌پردازان انقلاب اسلامی ایران است.
 وی به عنوان چهره‌ای روشنفکر و اسلامی فرد با نفوذی در اندیشه بسیاری از جوانان انقلابی بود.
 
🔹علاقمندان به برنامه‌های مستند می توانند شنونده این برنامه ساعت 8:40  به تهیه کنندگی مجتبی محمدی،  از رادیو معارف موج اف ام ردیف 96باشند.
 

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۸
خرداد
۰۱

🔹همزمان با سالروز  شهادت فرزند شایسته کویر مزینان معلم شهید انقلاب دکترعلی شریعتی مزینانی روز یکشنبه 29 خرداد در زادگاهش مزینان برگزار می شود.

🔹مردم قدرشناس کویر پس از رجعت علی پسر مزینان به سوی آسمان در 29 خرداد 56 و با پیروزی انقلاب اسلامی هرسال در تهران و زادگاهش  با برگزاری مراسم سنتی و بومی یاد و نام او را گرامی می دارند.

🔹اکنون با برچیده شدن بساط بیماری کرونا ضمن رعایت شیوه های بهداشتی در چهل و پنجمین سالگرد اسطوره کویر، مراسم یادبودی با حضور علاقه مندان و دوستداران شریعتی و مردم خداجوی این کهن دیار تاریخی از ساعت 9 تا 11 صبح در هیئت ابوالفضلی مزینان برگزار می شود.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۷
خرداد
۰۱

نویسنده؛ امیر شفقی

✍️با توجه به درهم آمیختگی فضای سیاسی و فرهنگیِ دهه های ۴۰و ۵۰ این روزها تلاش برای تشخیصِ اثرِ جریانهای فکری و آدمها بر هم و تاثیر این جریانها و آدمها بر زمینه هایی مانند ادبیات و سینمایِ پیش و پس از انقلاب ناگزیر می نماید. تفکیک و تحلیلی که برای فهمِ بهترِ تاریخِ معاصر و تاثیر آن بر زندگیِ امروزِ ما اجتناب ناپذیر است.در این نوشتار، در چهار بخش به بررسی نقش «علی شریعتی» در فیلم «قیصر» پرداخته شده است.

🔹یک: ارتباط شریعتی با قیصر
در موردِ ارتباطِ شریعتی با فیلمِ قیصر، هم «عباس شباویز»، به عنوان تهیه کننده حرف زده، هم «مسعود کیمیایی» در جایگاه سناریست و کارگردان صحبت کرده است. هر دوی آنها به حضور او در اکران خصوصی فیلم که در سالن کوچک بالای استودیو «مولن رُژ» بوده نیز اذعان کرده اند.
اما برای بسط این بررسی بایستی دو موضوع را کنار هم قرار دهیم. شباویز در جمله ای کلیدی خبر می دهد که فیلمنامه قیصر را پیش از ساخت در اختیار شریعتی قرار داده بوده تا بخواند. وقتی این موضوع را در کنار سخن کیمیایی، مبنی بر اینکه پیش و پس از نمایشِ فیلم چندین بار با شریعتی صحبت کرده است، قرار می دهیم، این ظن درونمان قوت می گیرد که فیلمنامه قیصر، توسط تئوریسین انقلاب تصحیح شده است. اصلاحی که ممکن است بازنویسی باشد یا با توصیه یک تصویر، یک جمله کوتاه یا حتی انتخابِ اسم اتفاق بیفتد. [ ۱]و [۲]

🔹دو: نشانه‌هایی از سویِ شریعتی 

برای تشخیص اینکه آیا اساسا امکان، استعداد و تمایلی به اصلاح فیلم‌نامه‌ای که در اختیارش بوده، داشته است؛ بایستی مختصری به برخی ویژگی‌های شخصیتی و کاری او اشاره کنیم.

الف- سابقه در هنرهای نمایشی: نمونه‌هایی از نشانه‌هایِ علاقه و توجه شریعتی به هنرهای نمایشی را می‌توان در چند مورد برشمرد.

۱- طبق گفته رضا کیانیان، یکی از کارهایی که او به هنگام حضور در دانشگاه فردوسیِ مشهد، با علاقه و حوصله انجام می‌داده، خواندن و نظرات اصلاحی دادن روی نمایشنامه‌ها بوده است. مرتب به تماشای تئاترهای گروهِ نمایشِ پارت می‌رفته و در طول تمرین و بعد از نمایش هم با عوامل صحبت و آن‌ها را راهنمایی می‌کرده است.

۲- شاگردانش با همکاری خودش، از کتاب «ابوذر» او نمایش‌نامه‌ای تهیه و تئاتری اجرا کرده‌اند. طبق گفته «داریوش ارجمند»، زمانی که متن نمایش ابوذر را برای اظهار نظر به او می‌دهد، می‌گوید: «این مقاله است یا نمایش‌نامه؟»

۳- فیلم‌نامهِ «رضا موتوری» (مسعود کیمیایی) در حسینیه ارشاد، به‌صورت نمایش روی صحنه می‌رود و خودِ شریعتی برای اجازهِ تغییر داستان به کیمیایی زنگ می‌زند.

۴ - نمایش‌نامه «سربداران» هم در حسینیه ارشاد با مشارکت او نوشته می‌شود و حتی دیالوگ‌نویسی برای شیخ «حسن جوری» توسط او انجام شده است. 

در واقع شریعتی همواره در تصحیح، بازنویسی و تکمیل نمایش‌نامه‌های اطراف خود با علاقه‌مندی فعال بوده و تجربه این کار را داشته است. 

ب- تشخیصِ قدرتِ سینما: فعالیت‌ها و اثرگذاریِ شریعتی در این زمینه فراتر از اصلاحِ متن و مشارکت در نوشتنِ نمایش‌نامه‌ها بوده است. در اسنادِ ساواک به تلاش او برای راه‌اندازیِ گروهِ تئاتری به نامِ «فردوسی» اشاره شده است. به شاگردانش توصیه می‌کرده است، سینما و هنر را جدی بگیرند و حتی برخی از آن‌ها برای همکاری و سرمایه‌گذاری، سرِ فیلم‌برداریِ «سفرِسنگ»، (مسعود کیمیایی) که فیلمی کاملا انقلابی است، می‌روند و به او هم گزارش می‌دهند. 

به جز این‌ها، شریعتی اولین کسی ‌است که به‌ همراهِ شاگردانش بدعت‌گذار استفاده از فرمِ مدرنِ نمایشی برای ترویج محتوای مذهبی-انقلابی را با تئاتر ابوذر بود. بعد از انقلاب نیز چند تن از شاگردانِ مستقیم و غیرمستقیمِ او مانند داریوش ارجمند، «رضا کیانیان» و «محمدرضا شریفی‌نیا» به‌صورت جدی وارد عرصه سینما و تلویزیون می‌شوند. «انوار»، «بهشتی» و «محمدعلی نجفی» هم که به‌عنوان سیاست‌گذارانِ بعد از انقلابِ سینمای حکومتِ روحانیون معرفی می‌شوند، از شاگردان او هستند. 

ج- شیفته نوشتن: به قدری مشتاقِ نوشتن بوده که با عمری کوتاه، هزاران صفحه نوشته بر جای گذاشته، هیچ فرصتی را برای قلم زدن از دست نداده و حتی به وقتِ تصحیحِ امتحانِ دانشجویان، روی برگه‌ها حاشیه‌نویسی می‌کرده است. آدمی با این روحیه، اگر سناریویی از سناریستی جوان به دستش برسد، حاشیه‌نویسی و اظهارِ نظر را حق و وظیفه خود می‌داند. 

د- ناقل پیام انقلاب: بهره بردن از هر فرصتی برای بیانِ نظرات و انتقال پیام‌هایِ انقلابی، از ویژگی‌های اوست. این‌که شاگردانش ابوذر را که انقلابی‌ترین شخصیت مورد علاقه اوست، با تایید خودش برای نمایش‌نامه و اجرا در نظر می‌گیرند، نشانگر نگاه ابزاری او به این هنر، برای انتقال پیام‌های انقلابی است. این تئاتر که حتی انتخابِ کارگردان و بازیگرش با شریعتی است، یک‌بار در مشهد و بار دوم، هنگام حضور او در حسینیه ارشاد روی سن می‌رود. آدمی با این استراتژی، وقتی فیلمنامه‌ای سینمایی به دستش می‌رسد، آن را فرصتی برای بیان نظرات و انتقال پیام‌های انقلابیِ خود می‌یابد.

ه- خودپنداری: خودپنداریِ ایده‌آل او، تبدیل شدن به معلمِ بزرگِ تاریخ و مصلحِ اجتماعیِ زمانه بوده است. آدمی با این تصور از خویشتن، به‌خصوص وقتی شغلِ معلمی دارد، هنگامِ روبه‌رویی با افرادِ جوان‌تر همیشه خود را در جایگاهِ مشاور برای اصلاح کار و نوشتار آن‌ها می‌بیند. 

ر- قصه‌پردازی: در نوشته‌های مختلفی نشان داده به قصه‌گویی علاقه داشته و در شخصیت‌پردازی ماهر است. نمودِ کامل این شخصیت‌سازی را در خلقِ کاراکترِ خیالیِ «شاندل» که تا سال‌ها بعد از مرگش کسی نمی‌دانست، ساخته و پرداخته ذهن خود اوست، می‌توان دید. این توانایی جایی که به شخصیت‌های اسلامی می‌پردازد، به شرح احوالِ دخترِ خاکستری‌پوشِ پاریس مبادرت می‌کند یا وقتی از «تاگور» می‌گوید، هم بروز می‌نماید. سناریوی قیصر هم نوعی قصه‌گویی است که فرصتی بوده برای پرورش شخصیتِ انقلابیِ مورد علاقه او در مدیوم سینما. 

ز- علاقه به قیصر: به‌جز کیمیایی و شباویز دیگرانی مانند محمدعلی نجفی و داریوش ارجمند هم از علاقه ویژه او به فیلم پرده برداشته‌اند. [۳] نظر او در مورد قیصر، از طرف این افراد با جملاتی مانند «فیلمی نر و پرتحرک» است، این فیلم موردِ نظر ماست و  تنها فیلمی است که به سیستم «نه گفته» بیان شده است. به گفته داریوش ارجمند، با او هم به تماشای قیصر نشسته، تمجید فراوانی از فیلم کرده و حتی سرِکلاس دانشگاه به آن اشاره نموده است. 

با توجه به پرمشغله بودن، شاید این علاقه و حمایت و صَرفِ وقت از آن روست که خود دستی در نوشتنِ فیلم‌نامه داشته و می‌توانسته پشتِ نامِ سناریستی جوان و گمنام حرف‌هایش را بزند. نوعی لذتِ در سایه بودن و کتمانِ خویشتن که گاهی در انتخابِ نامِ مستعار نیز جلوه می‌کند. [۴]همچنین می‌تواند ناشی از افزایش تعداد مخاطب و تغییرِ کیفیتِ عرضه محتوا باشد. معلمی که تا پیش از آن، با نوشته و سخنرانی با مخاطبِ محدودی ارتباط می‌گرفته، حالا شاهد انتقال پیام و اثر ِمستقیمِ  نظراتش از طریق نور، صدا و تصاویر متحرک، در مدیومی با وسعت سینما و از طریق پُربیننده‌ترین و اثرگذارترین تولیدِ تصویری است. 

🔹سه: نشانه‌هایی از سوی فیلم 

همانند بدعت در تئاترِ مذهبی-انقلابی، وقتی رفتارهای روزمره کاراکترها را از فیلم قیصر می‌گیریم، برای اولین بار در مدیوم سینما، با استخوان‌بندیِ عمیقا شیعیِ فیلم، با تحریک انقلابی روبه‌رو می‌شویم. 

۱- قیصر آغازی است بر ورودِ وسیعِ مرگ‌ستایی به سینمای ایران. زندگیِ کاراکترِ اصلی، بعد از بازگشتِ از آبادان، ایثارگونه روایت شده و عملش متبادرکننده نوعی شهادت‌طلبی است. کافی است، شریعتی که در آثارش مروج شهادت‌طلبی است و آن را با شور در نوشتارِ «ثار» توضیح داده، این وجه را به فیلم‌نامه وارد کرده باشد تا روحیه شهادت‌طلبانه مورد نیازش برای انقلاب، به‌طورِ وسیع از طریقِ سینما به جامعه تزریق گردد.

۲- غذا دادنِ شب‌هنگام به مستمندان، به‌صورت سنتی و تاریخی به اولین امام شیعیان نسبت داده می‌شود. در فیلم، جایی که قیصر در یادآوری از فرمان می‌گوید: «چقدر شبای ماه رمضون منو داش فرمون ...»، تلاش شده ضمن برقراری پیوندی نامحسوس بین فیلم با اولین امام، از فرمان شمایلی مقدس عرضه گردد. وقتی در فلاش‌بکِ پلانِ این دیالوگ، شیوه قتلِ ناجوانمردانه فرمان و رها شدن جنازه‌اش زیر آفتاب در ذهن بیننده بازیابی می‌شود، این شمایلِ مقدس کامل می‌گردد. تمثالی که وقتی کنارِ مظلومیتِ «فاطی» و انتقامِ ایثارگونه قیصر قرار می‌گیرد، «ثارِ» شریعتی عینیت می‌یابد. [۵]

۳- غیبت اولیه قیصر، هشدارِ دیگران در مورد رجعت او و آمدنش به داستان، تداعی‌گرِ سیرِ حضورِ منجی و منتقم در جامعه است. در جمله «قیصر کجایی که دآشتو کشتن» فریادِ فراخوانیِ منجی، به‌خاطر تسلط اشقیاء بر جامعه کاملا محسوس است. کافی است، شریعتی که در مورد منجی نوشتارِ «انتظار، مکتب اعتراض» را دارد، پیشنهادِ غیبت، هشدار و فراخوانی را به شباویز داده باشد تا این باورِ عمیقا مذهبی، در فرمی نوین یادآوری شود و تحریک به انتقام از شرایط جاری جامعه صورت پذیرد.

۴- در بازگشت به صدر اسلام با منتقمِ غایبِ دیگری به نام «مختار ثقفی» مواجه می‌شویم که همانند قیصر، با زیرکی و حتی استفاده از دروغ به خون‌خواهی برخواسته است. کافی است، شریعتی که کتابِ «حسین وارثِ آدم» او نشان داده مسلط‌ترین غیرِمعممِ سینمادوستِ آن‌روز جامعه به سرگذشت حسین‌بن‌علی است، از دانش خود برای شخصیت‌پردازی قیصر بهره برده باشد تا داستان به منتقمِ سومین امام وصل شود و دیگران تحریک به خون‌خواهی از نظام موجود شوند.

۵- تجاوز در قیصر، به هنگامِ درس خواندنِ فاطی و در موقعیت آموزش نوین اتفاق می‌افتد. کافی است، زمانِ تجاوز و نمایشِ جلدِ کتابِ درسی را شریعتی که سیستم آموزش سنتی و حوزوی را برتر از آموزش نوین می‌داند، توصیه کرده باشد. بدین سان، محتوا با هدف افزایش نارضایتی از وضع موجود، به نفعِ سیستمِ آموزش سنتی-مذهبی چرخش یافته و یکی از پایه‌های اصلی مدرنیته، در یک پلان سینمایی و با یک دیالوگ، به نفع سنت و مذهب ترورِ وسیعِ محتوایی شده است. [۶]

۶- شباویز اذعان کرده، هنگامِ خواندنِ فیلم‌نامه، به وجوه سنتی آن پی برده و به بیانی می‌دانسته که فیلم، مروج سنت است. در عمل هم، همان‌گونه که در کتابِ «نقش سینما در انقلاب ایران» تشریح کرده‌ام، قیصر حداقل ۸ محورِ جدیِ ضدمدرنیته دارد. در دیگر سویِ ماجرا، شریعتی هم، علی‌رغم بسته‌بندی و ظاهرِ امروزی، محورِ محتوایِ تولیدی‌اش در خدمت ارزش‌ها و نظمِ سنتی است. 

۷- محتوایِ اثرگذارِ سینمای ایران، بعد از قیصری که پیامِ اصلی‌اش بازگشت به سنت است، منطبق با بازگشتِ به خویشتنی که شریعتی یک‌سره در پی ترویج آن است، هم‌راستا می‌شود. گویی فیلم، هوشمندانه، سرخطِ برخی مفاهیم ضدمدرنیته را در ذهن سینماگران و به‌خصوص خودِ کیمیایی مین‌گذاری می‌کند تا بعد در موقعیت‌های مختلف منفجر شوند و بسط یابند.

۸- به‌جز آنچه گفته شد، انطباق‌های دیگری نیز می‌توان یافت؛ مثلا اولین پاراگرافِ کتابِ «سیمایِ محمد» شریعتی به ویژگی‌های قیصرِ تاریخی می‌پردازد و می‌گوید: «قیصر، آن‌چنان که تاریخ نشان می‌دهد، موجودی است خطرناک، با چشمانی بی‌رحم، قیافه‌ای خشن و ترسناک و دستی بر قبضه شمشیری برهنه که از آن همواره خون تازه می‌چکد.» مقایسه حالتِ صورتِ کاراکترِ قیصر، به‌خصوص در سکانس‌های حمام و کشتارگاه، به هنگام قتل برادرانِ «آب‌منگل»، با قیصرِ شریعتی می‌تواند نشانه‌ای باشد از کمک او به شخصیت‌پردازیِ قیصرِ فیلم شده و حتی انتخابِ نامِ فیلم و اسم کاراکترِ اصلی توسط او. 

چهار: نشانه‌هایی از سوی سناریست 

وقتی تمام آنچه را گفته شد، در کنارِ وضعیت جمعیت‌شناختی کیمیایی قرار می‌دهیم، پازل کامل‌تر می‌شود. در واقع نکاتِ پیچیده ِمذهبی، انقلابی و ضدمدرنیتهِ هوشمندانهِ و ظریفِ درونِ فیلمِ قیصر به قدری زیاد است که باورِ خلقِ تمام آن‌ها توسط جوانی کم‌تجربه، دیپلمه و بیست و چندساله را سخت می‌نماید. به گفته خودِ کیمیایی، فیلم‌نامه را در ۲۴ سالگی، یعنی پیش از ورودِ جدی به سینما نوشته که این، باورِ خالقِ محتوا بودنِ او را دشوارتر می‌کند. حتی قریحه سرشار کیمیایی در فیلم‌سازی و حضور سنتیِ او در تکایا و مجالسِ مذهبی، دلیلی بر توانایی او برای خلق و انتقال پیام‌هایی این‌چنین لایه‌لایه و پیچیده نیست. 

🔹پاسخ به تاریخ

با این شرایط، میزان تاثیر شریعتی در محتوا و فیلم‌نامهِ قیصر، از نقاطِ مبهم و تاریکِ تاریخِ معاصر و سینمایِ ایران است. به جرات می‌توان گفت، مهم‌ترین سندی که منجر به تحلیلِ درستِ تاثیرِ جریان‌های روشنفکری بر سینمایِ پیش و پس از انقلاب می‌شود، نسخه‌ا‌ی از سناریو است که احتمالا شریعتی بعد از خواندن به شباویز یا کیمیایی برگردانده است. [۷]

از عواملِ اصلیِ در قیدِ حیاتِ فیلم، در درجه نخست، این وظیفهِ تاریخی و اخلاقیِ مسعودِ کیمیایی، در برابر نسل‌های بعدی است که مشخص نماید، آن نسخه از فیلم‌نامه که در اختیار شریعتی بوده، کجاست؟ آیا در سناریو اِعمال نظر کرده است؟ آیا فیلم‌نامه را بازنویسی کرده است؟ چه اصلاحاتی پیشنهاد داده و چه مقدار  و کجای محتوا تحت اثر او بوده است؟ حتی در صورت شفاهی بودن بحث‌ها، بیان آن‌ها، به تحلیلِ درستِ آنچه بر ایرانِ معاصر گذشته، کمک می‌کند. شاید «بهروز وثوقی»، به‌عنوان نماینده سرمایه‌گذار که «پوری بنایی» است هم در جریان باشد و بتواند شفاف‌سازی کند.

پی‌نوشت‌ها

پ.ن.۱: شباویز می‌گوید، بدون این‌که کیمیایی بداند، سناریو را می‌دهد، شریعتی بخواند. در جمله دیگری می‌گوید، شریعتی را در تاریکی به سالن اکران خصوصی می‌آورند و هیچ‌کس آن‌جا او را نمی‌شناخته است. اما کیمیایی خودش می‌گوید، از خیلی پیش از نمایش قیصر با شریعتی در ارتباط بوده و با هم حرف می‌زده‌اند و در شب اکرانِ خصوصی هم، با هم سلام‌علیک کرده‌اند. چون کیمیایی در قید حیات است، اختلاف روایت در این دو مورد را هم می‌تواند توضیح بدهد.

پ.ن.۲: کیمیایی می‌گوید، شریعتی در مورد قیصر با شباویز بسیار صحبت می‌کرده، اما خودش بعد از ساخت، در مورد فیلم با او حرف نزده است. در واقع تمام ارجاع کیمیایی به بعد از نمایش فیلم است و به پیش از ساخت آن، هنگامی که فیلم‌نامه در اختیارِ شریعتی بوده و با هم صحبت می‌کرده‌اند، هیچ اشاره‌ای نمی‌کند. 

پ.ن.۳: خودِ اینکه شریعتی، حامیِ قیصرِ ضدِاجتماعی و پر از محورِ ضدمدرنیته است، برای منتقدین و طرفدارانش حاویِ نشانه‌های بسیاری است. 

پ.ن.۴: در آن دوره، دیگرانی مانند «شاملو» هم به دلیلِ کسرِ شان، بی‌نام، فیلم‌فارسی‌نویسی می‌کرده‌اند.

پ.ن.۵: پیوندی که با توجه به باورهای عمومیِ مذهبی نادرست است؛ چون «فرمان» توابِ از الواتی است. به‌طور کلی هم حتی افراد متعصب نسبت به پیشوایان مذهبی، متوجه چنین پیوندهای زیرکانه و از دید عموم غلطی نمی‌شوند. ضمن این‌که سابقه درهم آمیختن مباحث مختلف، تلفیق‌هایی از این دست توسط شریعتی را بسیار مقرون به امکان می‌کند. 

پ.ن.۶: شریعتی در کتابِ «آثار گوناگون»، لیستی از برتری‌های سیستم آموزش حوزوی نسبت به آموزش نوین دارد.

پ.ن.۷: شباویز به وقتِ حیات هم توضیحِ درخوری از اثرات و نظرات شریعتی نمی‌دهد. با وجود این‌که فیلم‌نامه از پیش از ساخت در اختیارش بوده، نظرات نقل شده از او، عموما برای بعد از دیدن فیلم است. او تنها نقل می‌کند، گفته که اگر این فیلم درست ساخته شود، تنها فیلمی است که به سیستم «نه گفته» است.

 

منابع

[۱] شریعتی شعر ناب بود، رضا کیانیان، کتاب هنر در کویر، به کوشش علی میرمیرانی، نشر نقش و نگار، ۱۳۸۰

[۲] خاطرات محمدعلی نجفی ۱ و ۲، سایت تاریخ ایرانی، ۲۷ آذر ۱۳۹۲

[۳] حقایقی دربارهِ قیصرِ کیمیایی پس از ۴۱ سال، سایت پارسینه، ۴ دی‌ماه ۱۳۸۹

[۴] هنر همچون پنجره، سایت رسمی شریعتی

[۵] فیلم قیصرِ کیمیایی به‌ روایت دکتر‌ شریعتی، مجیدی، فرهادی، مهرجویی، گلستان‌‌ و ... ؛ استعاره‌ای از سقوط شاه، سایت تاریخ ایرانی، ۴ دی‌‌ماه ۱۳۸۹

[۶] ناگفته های داریوش ارجمند از دکتر شریعتی، خبرگزاری ایرنا، ۲۹ خرداد ۱۳۹۹

[۷] خاطرات مسعود کیمیایی، سایت تریبون، ۲۱ ژوئن ۲۰۱۲

[۸] علی شریعتی پروفسور شاندل است، خبرگزاری ایسنا به تاریخ ۲۷ تیر ۱۳۹۱

[۹] خاطرات عباس شباویز، سایت تاریخ ایرانی،  ۹ دی‌ماه ۱۳۹۰ 

[۱۰] مجموعه آثار علی شریعتی
 

درباره نویسنده:

​​«امیر شفقی» متولد ۹فروردین۱۳۵۴ تهران است. دکترای مدیریت اجرایی خود را از دانشگاه تهران گرفته و فوق‌لیسانس مدیریت را در دانشگاه علوم و تحقیقات تهران پشت سر گذاشته است. از سال ۱۳۸۰ شمسی مدرس، نویسنده و منتقد حوزه‌های مدیریت، استراتژیک، بازاریابی و سینما است. حاصل این سال‌های فعالیت او، تا به حال تالیف چهار کتاب با عناوین «نقش سینما در انقلاب ایران»، «معماری برند و برندینگ»، «هنر تبلیغاتی»، «فرهنگ مدیریت بازاریابی» و ترجمه دو کتاب از «جک ولش» به نام‌های «پیروزی» و «پاسخ‌ها» و یک کتاب از «فیلیپ کاتلر» با عنوان «بازاریابی به روایت کاتلر» بوده است. در کنار این کتب بیش از ۱۰۰ عنوان مقاله در حوزه‌های مدیریت، سیاست و نقد فیلم از او در جراید مختلف داخل و خارج کشور به چاپ رسیده است. وی هم اکنون ساکن تورنتوی کاناداست.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 

  • علی مزینانی
۲۰
خرداد
۰۱


🌴زائر شاه خراسان

تا که هستی زائر شاه خراسان غم مخور
باش عارف تا شوی مشمول احسان غم مخور

شرطِ توحید است ولای این امام انس و جان
با ولایت کارها گردیده آسان غم مخور

بر در دربار آن شه دست حاجت کن دراز
چون گدای درگهش گردیده سلطان غم مخور

ضامن آهوی دیروز ضامن امروز ماست
می شوی آزاد ز صیاد بیابان غم مخور

پایتخت اصلی ایران زمین شهر رضاست
بیمه گردیده تمام مُلک ایران غم مخور

دیماه خواهد گذشت مانند ابر ای دوستان
چون بهار آید رود فصل زمستان غم مخور

جام می را سر کش و تا صبح صادق بشنوی
چهچه مستانه ی مرغ خوش الحان غم مخور

زائران قبر شه خوانند دعای انتظار
تا رسد پایان زمان شام هجران غم مخور

عسکری تکرار کن شاه بیت حافظ را که گفت
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور

🌹شعر دوم عالم جلیل القدر زنده یاد حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی به مناسبت میلاد امام رضا(ع)

تا ز سقّاخانه ات نوشیده ام یک  جرعه  آب
کرده ام احساس مستی و شده حالم خراب

هاتفی گفتا که این دیر مُغان دیگری است
خوردی  از  جامِ  طهورا ای برادر شُربِ  ناب

خلعت خود را نما سیراب که این جا زمزم است
 نی غلط گفتم که کوثر هست و ناجی از عذاب

گر وضو داری بگیر باز هم وضوی دیگری
تا روانت  را  کند تنویر و  گردد فتحِ   باب

گوش جان بسپار که فاخلع نعلیک را بشنوی
موسیِ عِمران خوش آمد گوید آن عالیجناب

تکیه داده بر عصایش در میان کفش کَن
دستِ بیضایی او شرمنده ی این  آفتاب

عیسیِ محیّ الرّمیم قرآن تلاوت می کند
 جایِ  انجیل دستِ او  قرآن  بُوَد اُمُّ الکتاب

آیه های صلح و رحمت را کلیسا می برد
تا کشیش دشمنِ  قرآن را سازد  مُجاب

گر دلت بشکست اذنت داده اند بهر حرم
 حلقه بر در زن نما شادی که بگرفتی جواب

چون تشرف یافتی با چشم دل او را ببین
پایین پایش ایستادی با ادب بنما  خطاب

این دل ظلمانی ام  را  کن منور  از ولا
 آن چنان که نور می گیرد ماه از  آفتاب

اشک شوق یوسف و یعقوب چقدر زیباستی
 اشکِ عشق بریوسف زهرا ثوابش بی حساب

ضامن آهوی صحرا ضامنِ  هر دو سرا است
 منجیِِ  امروز  ما و ضامن  یوم ُ العقاب

این کبوترها  فراوانند به صحن و  گنبدش  
در فراز و در  فرود  آیند اما با شتاب

مهبط  جبرئیل باشد این  حرم با  افتخار
 نازد و شوید به اشک دیده بهتر از گلاب

بی شمارند این ملائک در طواف مرقدش
همچو سیّارند و دوّارند بدون خورد و خواب

خادمان در خدمت زوّار و هم صحن و سرا  
تا قیامت تحت فرمانند همه از شیخ و شاب

گر مخیّر می شوند بین بهشت و این حرم
 گفته اند کفران بُوَد با این حرم هر انتخاب

گفتمش فرق حرم بر گو چه باشد با بهشت؟
 گفت جایی که امام نَبوَد ؛ بُوَد دار العذاب

در  کنارِ  گل  اگر  بلبل  بُوَد  زیبا  بُوَد
بوستان بی امامت جای جغد است و غُراب

ای  سراسر  افتخار  کشور ایران زمین
ملت از تو بیمه گشته همچنان این خاک و آب

یا  غیاث الامّتِ  پیغمبر   آخر   زمان
 از تو می خواهیم دعا باشد دعایت مستجاب

ملتهب گردیده این امت زجور مشرکین
 یک نظر بنما کز آنها دور  گردد التهاب

در میان فتنه ها بالاترینش تفرقه است
کاش از این تفرقه امت نمودی اجتناب

ادعای داعش و ظلم و ستم بر مسلمین
قلب پاک حضرت صاحب شده زین غم کباب

در  زیارت  وعده  دادی  بهر زائر  از  کَرَم
 زائرش باشی دم مردن صراط و هم حساب

کاش زائر حفظ می کرد این زیارت بهر خود
با مرامت زندگی می کرد نه راهِ ناصواب

گر مرام عسکری همواره محبوب شماست
وقتِ رفتن از صف محشر ندارد  اضطراب

عکس ؛ محسن مزینانی عسکری

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۹
خرداد
۰۱

🔹 نخستین همایش ملی «سرود و سروده های انقلاب اسلامی، بزرگداشت حمید سبزواری پدر شعر انقلاب اسلامی» به همت رادیو فرهنگ، اتاق اصناف سبزوار، اداره فرهنگ ارشاداسلامی سبزوار و میزبانی ویژه  دانشگاه حکیم سبزواری برگزار می گردد.

🔹دکتر علی صادقی‌منش(مزینانی)، عضو هیئت علمی دانشگاه و دبیر علمی نخستین همایش ملی سرود و سروده‌های انقلاب اسلامی، با اعلام این خبر به خبرنگار فرهنگی تسنیم گفت: از آنجا که سبزوار زادگاه و مدفن پدر شعر انقلاب اسلامی است، دانشگاه حکیم سبزواری در نظر دارد نخستین همایش ملی سرود و سروده‌های انقلاب اسلامی را همزمان با روز بزرگداشت آن شاعر فقید (22 خردادماه جاری) برگزار کند و در همین راستا تدوین کتابی با عنوان «سرود سرو آزادگی» در دستور کار بخش علمی این همایش قرار گرفته است.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۶
خرداد
۰۱

 

✍️بیش از یک دهه است که مردم مزینان با حضور در مراسمی آیینی از ورود کاروان رضوی به زادگاهشان استقبالی نمادین دارند.

این مردم ولایتمدار معتقد هستند حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه السلام با گذر از کویر تاریخی مزینان وارد خراسان و مرو شده و با همین اعتقاد که البته بی پایه و اساس نیست و مورخین نیز به ثبت این مسیر پرداخته اند هفدر یا هفتکند را اولین منزل ورود امام به خراسان ذکر کرده اند که از راه قومس شامل اسدآباد، مزینان، بهمن آباد، نوق یا یحیی آباد، خسروگرد، سبزوار و...به نیشابور رفته است.

در هر صورت مردم مزینان با همین نگاه و اعتقاد قلبی و تعصب خاص مذهبی، آباء و اجداد خود را میزبان امام هشتم می دانند و در ولادت و شهادت آن امام همام مجالس جشن و تعزیه خوانی برپا می کنند.

 در سال های اخیر که به مدد اینترنت و فضای مجازی، فعالیت شاهدان کویر مزینان شکل گرفت و بسیاری از سنت ها و مراسم آیینی و ملی و مذهبی را با مشارکت مردم در اطلاع رسانی ثبت کرد تاریخ اولین مراسم رسمی را از مهرماه 1391 در پایگاه خود دارد که قید شده «همزمان با سالروز میلاد فرخنده امام هشتم شیعیان آئین استقبال از کاروان رضوی به همت بسیج شهدای مزینان، دهیاری و شورای اسلامی مزینان، روز پنج شنبه ششم مهرماه برگزار شد».

سال بعد یعنی در شهریور 1392 همزمان با سالروز میلاد حضرت احمدبن شاهچراغ(ع) برابر با ششم ذی القعده  این مراسم معنوی با حضور مسئولین شهرستان سبزوار و داورزن و مردم ولایتمدار و روحانیت مزینان برگزار گردید و زنده یاد حجت الاسلام حاج شیخ حبیب اله مزینانی عسکری با سروده ای زیبا در وصف امام رضا (ع) به شرح مراسم پرداخت سپس مراسم آئینی نخل گردانی که از مزار امام زادگان بهمن آباد و در مسیر راه باستانی ابریشم آغاز شد با حرکت کاروان رضوی به سوی  مزینان ادامه یافت.

سلام من به شما آفتاب شمس الشموس
که عازمید به خراسان و مرو و وادی توس

خوش  آمدید  به مزینان و  این  دیار  کویر
قدم به دیده ی  ما نه  دمی  نما  جلوس

شما که ضامن  آهوی  این  کویر  شدید
یقین که شیعه ی خود را نمی کنید مأیوس

این ابیات بخشی از اشعار زنده یاد عسکری است که در  همان مراسم توسط خود او قرائت شد و در همان جا اعلام کرد برای سال بعد نسخه ای کامل آماده خواهد کرد و همین اتفاق هم افتاد و او به سراغ اغلب شبیه خوانان مزینان رفت و با تمرین این اشعار نسخ یک مجلس شبیه خوانی و آیینی به مجالس تعزیه خوانی مزینان افزوده شد.

مراسم آیینی ورود کاروان رضوی و یا استقبال از ورود امام هشتم به خراسان از این پس به همت ابتدا نقش آفرینان و به خصوص پیرغلامانی همچون استاد حاج غلامرضا حاجی، کربلایی محمد رحمت اله محمدی، حاج حسن شورا، حاج قربانعلی عسکری، جوانانی ماننداصغر مزینانی، مهران مزینانی و علی رضا مهندس و همراهی حسین محمدی(وکیل) و شورای اسلامی و دهیاری و کانون زینبیه(س) و پایگاه بسیج شهدای مزینان و حضور روحانیت مزینان از جمله حجج اسلام زنده یاد عسکری و معلمی فر و محمد مزینانی و فرماندار و امام جمعه و مسئولین اداری شهرستان های سبزوار و داورزن ادامه یافت و با شیوع بیماری کرونا این مراسم به مدت دو سال تعطیل شد.

اما پس از تعطیلی دو ساله این مراسم،  بازهم دست اندرکاران مجالس آیینی و تعزیه خوانی بر آن شدند که مراسم استقبال از امام مهربانی ها را در پنجم ذی القعده ۱۴۴۳ و همزمان با یوم الله پانزده خرداد۱۴۰۱ برگزار نمایند که مورد استقبال مردمی نیز قرار گرفت و در اجتماعی باشکوه ارادت خود را به سلطان ارض توس به نمایش گذاشتند.

این اتفاق جالب توجه و مبارک به یقین در چنین مکانی و با حضور شهروندان خطه ی کویر و میهمانان بیشتر و مسئولین محلی و بلند پایه می تواند در جذب گردشگر نیز تأثیرگذار باشد و همان طور که در سال های اولیه خبرگزاری ها و رسانه های خبری رسمی کشور گزارش آن را منتشر کردند بازهم به خبر یک اطلاع رسانی تبدیل شود به شرط آنکه ستاد برای سال های آینده برنامه ریزی بهتری داشته باشد و طبق نسخ تهیه شده مجالس خروج از مدینه و ورود  امام به استان خراسان به خصوص مزینان با شرکت تمامی اهالی روستاهای غربی در بارگاه امام زادگان واجب التکریم بهمن آباد و همچنین با حضور تمامی میهمانان در همان مجموعه گردشگری بوستان چشمه مزینان اجرا شود.

هنرمندان و دست اندرکاران تعزیه خوانی و مجالس آیینی مزینان علاوه بر این مراسم اعلام کرده اند که آماده اند تا در هر مناسبتی به هنرنمایی بپردازند و امیدواریم مسئولین محلی و منطقه ای و استانی نیز از این توانمندی استفاده نمایند و با پشتیبانی از این هنر شاهد اتفاقات هنری و فرهنگی بیشتر باشیم.

🖌علی مزینانی عسکری

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۵
خرداد
۰۱

📱رسانه های خبری امروز نوشتند محققان ژاپنی رکورد سرعت اینترنت را با «۱ پتابیت بر ثانیه» شکستند. با این سرعت می توان در هر ثانیه ۲۰۰۰ فیلم سینمایی با کیفیت 4k را دانلود کرد!

🔹شاید این خبر از چشم بادامی ها زیاد عجیب نباشد چون آنها هر کاری که دلشان بخواهد با علمی که دارند می توانند بیاموزند و از سوی دولتمردان خود حمایت بسیاری هم می شوند اما در کشوری مثل ایران که پیامبرش توصیه کرده علم را بیاموزید حتی اگر در چین باشد هر روز سرعت اینترنتش افتضاح تر از روز گذشته می شود و این افتضاح در مزینان که یک نقطه از جغرافیای کویری ایران است به یمن تلاش دست اندرکاران مخابراتی که هربار شعار می دهند فردا درست می کنیم بیشتر است.

🔹برای مردم مزینان روبراه شدن فضای اینترنتی و حضور آنها در مسیر ارتباط جهانی یک آرزو شده است و به وعده ها و خبرهایی که می شنوند فقط می خندند.

🔹در همین اواخر اردیبهشت بود که محمدجواد محمدی، مدیر مخابرات سبزوار اعلام کرد: پهنای باند اینترنت پرسرعت در ۷ مرکز مخابرات روستایی غرب خراسان، با توجه به شرایط موجود و نیاز مشترکان به اینترنت، افزایش پیدا کرد.

🔹بنا به گفته این مقام مسئول که بعد از مهندس نیکومنش سکانداری مدیریت مخابرات سبزوار بزرگ را بر عهده گرفته یکی از این روستاها مزینان و کلاته مزینان است که انگار بعد از اعلام چنین خبری بادهای اخیر این پهنای باند را با خود برد و در بعضی از روزها مزینان اصلاً اینترنت ندارد که بخواهد باند داشته باشد!

🔹و اما در گزارش خبری که از سیمای استانی در همین چند روز پیش یعنی هفتم خرداد پخش شد مدیر کل فناوری و ارتباطات استان خراسان رضوی گفت:سایت و دکل ارتباطی جدید تا دهه ی فجر امسال برای سرویس دهی تلفن همراه و خطوط ثابت در مزینان نصب می شود.

🔸خب همشهریان مزینانی ما ناراحت نباشند و یک هفت هشت ماه دیگه هم صبر کنند شاید این معضل با نصب دکل حل شود شاید!

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۴
خرداد
۰۱


🔆پژوهشی درباره ی هنر و هنرمندان کهن دیار مزینان
🖌نویسنده و محقق؛ علی مزینانی عسکری

 

✍️از دیگر بانوان هنرمند جوان می توان به خانم ها راضیه مزینانی در صنایع دستی و هنرهای اسلامی، مرضیه مزینانی در رشته نقاشی و سیاه قلم و تکتم اکبری و مینا صفاری در عکاسی و فاطمه مزینانی(حسینا) در فن بیان و گویندگی ، مرضیه مزینانی و مینا فطرتی در موسیقی یاد کرد.

🔹بی شک تعداد بانوان هنرمند مزینانی که در شاخه ها و گرایش های مختلف هنری کشور فعالیت دارند بیشتر از آن است که در این سطور یاد شود و ممکن است از آن بی اطلاع باشیم و بازهم این شما همراهان گرامی هستید که می توانید یاری رسان ما باشید و این افتخار آفرینان را معرفی نمایید و بی تردید در عرصه های دیگر علمی ،فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و...بانوان سرافراز مزینان فعالیت گسترده ای دارند که در آینده به شرط حیات و یا باقلم توانای نویسندگان این دیار به آن خواهیم پرداخت  ولی در این نوشتار رویکرد ما هنر و هنرمندان مزینان است. در همین راستا دکتر ربابه مزینانی، دکتر آتوسا محمدی، دکتر ملیحه مزینانی،دکتر سعیده مزینانی، فهیمه صانعی مزینانی، دکتر الهه صدیقی، محبوبه سادات مزینانی میرشکاری و سرکار خانم فاطمه گلستانی و... از جمله بانوانی بوده اند که به لحاظ فعالیت های علمی، پزشکی، نانو فناوری، ادبی و فعالیت های خیرخواهانه در همین پایگاه به مخاطبان گرامی معرفی شده اند...

🔷مینا فطرتی مزینان فرزند عبدالله نوه ی مرحوم استاد محمد فطرتی، ساکن تهران است که از چهارده سالگی به فراگرفتن موسیقی و نوازندگی گیتار روی آورده و اکنون به عنوان استاد گیتار  پاپ کلاسیک و الکترونیک در آموزشگاه عرفان آکادمی شهر قدس تهران مشغول تدریس است.

🔷این هنرمند جوان مزینانی دانشجوی مدیریت بازرگانی است اما علاقه مندی او به موسیقی موجب شد که علاوه بر تکمیل آموزه های خود هنرش را نیز در قالب کتاب به علاقه مندان ارائه نماید.

🔹 کتاب الکترونیکا اثر این بانوی هنرمند مزینانی شامل آموزش آهنگسازی سبک الکترونیکا و علم و مفاهیم کاربردی  است که نویسنده در آن به اصل و اصول آهنگسازیِ گیتار در این سبک می‌پردازد.

🎼خانم فطرتی مزینان تا کنون اجراهای مختلفی را در صدا و سیما و مراکز مختلف هنری داشته و در حال ضبط چند اثر موسیقایی با خوانندگان صاحب نام است.

 

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۳۱
ارديبهشت
۰۱

 

🔹اولین دوره «مسابقات فوتسال جام نفس، یادبود فرشتگان جان بخش اهدا کننده عضو» به همت «انجمن اهدای عضو ایرانیان» در سالن فوتسال مجموعه ورزشی کشتیرانی، با هدف ترویج فرهنگ اهدای عضو برگزار شد.

🔹حسام مزینانی، مجری صدا و سیما و رادیو از دیگر بازیکنان تیم مجریان صدا و سیما است که در جام نفس حضور داشت. به گفته او این جام یکی از اقدامات خوب در جهت فرهنگ‌سازی اهدا عضو است و موقعیت خوبی است تا در رابطه با این موضوع در یک فضای سالم اطلاع‌رسانی شود.

🔹مزینانی با اشاره به اینکه جام نفس فرصتی را به وجود آورد تا از طریق آن داوطلب اهدای عضو شود خاطرنشان کرد: بارها از اطرافیان و دوستان شنیده بودم که داوطلب اهدای عضو شده‌اند اما تا امروز خودم موفق نشده بودم در این کار خیر هم قدم شوم اما جام نفس این فرصت را فراهم کرد.

🔹در این دوره از مسابقات تیم‌های مجریان صدا و سیما، فوتبال 120، رستوران غنچه، تجارت الکترونیک تنیان، آریا تراز سورن، فن‌آوری و اطلاعات ملل، تیم پارسه داریوش، شرکت مهندسی یاس ارغوانی شرکت کردند که چهار تیم به مرحله نیمه‌نهایی صعود کردند .
 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۶
ارديبهشت
۰۱

 

از دین بگریزیم حقیقت بستیزیم
در محکمه محکوم و در مغلطه تیزیم

بر درگه حق رنگ نمانده است به رخسار
در دیده مردم ز خطا پاک و تمیزیم

گر بحث ز مردانگی و مرد بر آید
در بیشه چو شیریم! خفا همچو کنیزیم

هم پشت و هم رو ،همه یکسان که نباشد!؟
نزدیک چنان دشمن و از دور عزیزیم

گر حال فقیری به سر راه بپرسند
او سالم و برناست و ما پیر و مریضیم

یا مرد جهادیم و یا خوب و سخنور
در وقت عمل زیر پتو هاست که خیزیم

بر خواهر و مادر مثل یار و نگهبان
نا محرم خود را که ببینیم چه هیزیم

ولله و به الله قسم، نقل مجالس
در خلوت خود با عرق ناب مویزیم

یک سنگ بیاور به سر خود بنشانیم
یا خاک بیاور به سر و کله بریزیم

🌹شاعر؛ عبداله محمدی مزینان(فریاد)

 

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۶
ارديبهشت
۰۱

✍️دوستی می گفت: مردم مزینان آدمهای عجیبی هستند همگی سخنور و دانا که وقتی در باره کوچکترین مسأله ای با آنها حرف می زنی ساعت ها برایت سخن می گویند و بنا به گفته پدر بزرگم؛شاه پهلوی وقتی مبارزات و سخنرانی ها و آثار دکتر علی شریعتی را دید گفت بروید آب این مزینان را آزمایش کنید ببینید چه خاصیتی دارد که چنین شخصیت هایی پرورش می دهد!»

🔷پدرش اهل مزینان است و مادرش تفرشی و با احترامی که برای اقوام مادری خویش قائل است ولی علاقه خاصی به زادگاه پدری خود دارد و برای همین اولین اثر مکتوبش را نیز تقدیم کرده به مردم کهن دیار مزینان.

🔹سخن از خانم الهام مزینانی است فرزند یکی از همین مردمان خوش اخلاق و خوش برخورد مزینان به نام  محمد فخاری است که آدم از مصاحبت با او سیر نمی شود مانند پدر بزرگوارش زنده یاد عباسعلی فخاری که به تعبیر یکی از دوستان شاعر و عاشق علی پسر مزینان این کوزه گر مزینانی در همان کارگاه کوزه گری خود شریعتی دیگری بود و کاش بتوانم یک بار دیگر او را ببینم. وقتی گفتم این پیر دانای فخار  دارفانی را وداع گفته و آن کارگاه اکنون محل تندیس شریعتی شده کلی افسوس خورد...»

🔹الهام خانم مزینانی فخاری بدون آنکه دوره ای خاص را در نویسندگی تجربه کند اما از مشاوره و راهنمایی با استادان بزرگ همیشه بهره مند بوده و مطالعه آثار گوناگون زندگی، او را متحول کرده و پس از یک تجربه جالب به نوشتن کتابی می پردازد که امید را به خوانندگان هدیه می کند؛«از خواستن تا شدن»

🔹خانم مزینانی متولد آبان ماه 1359 است و تحصیلات را در علوم پایه و رشته ریاضی و کاردانی حسابداری به اتمام رسانده و مدتی نیز در رشته روانشناسی به تحصیل پرداخت و با گذراندن دوره های اعتماد به نفس تجربه ارزشمندی کسب کرد و ماحصل آن همین اثر ماندگار شد.

📕این کتاب که مزین شده به پیشگفتاری از فرزند شایسته کویر دکتر علی شریعتی مزینانی و در کتابخانه ملی نیز ثبت شده با تخفیف ویژه آماده ارائه به مخاطبان گرامی به ویژه همشهریان عزیز مزینانی است که می توانند برای دریافت آن با شماره تلفن نویسنده ( 09056976232 ) تماس بگیرند.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۶
ارديبهشت
۰۱

🔹خاندان معزز خصالی، سلیمی، محمدی و رضایی فر در مزینان از جایگاه ویژه ای در علم و ادب و برپایی مجالس اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام برخوردارند.

🔹این خانواده ها همچنین در کار خیر السابقون السابقون بوده اند و وقفیات آنها در مزینان باقیات الصالحاتی است که همیشه مردم این دیار تاریخی به یاد داشته و آن را پاس می دارند و سلام و صلوات به روح درگذشتگان و مسافران آسمانی آنها نثار می کنند.

🔹امروز نیز یکی از مدارس قدیمی مزینان میزبان جمعی از بستگان این عزیزان بود تا یاد  مادر مؤمنه و خادمه حضرت فاطمه سلام الله علیها "حاجیه خانم زهرا رضایی فر همسر بزرگوار رزمنده پیشکسوت دفاع مقدس زنده یاد حاج محمدباقر خصالی" را در مراسمی که اهالی فرهنگ برای این مادر آسمانی برگزار کردند گرامی بدارند.

🔹مجلسی که فرزندان حاجیه خانم رضایی فر پیشگام خدمت به دانش آموزان شدند و هزینه مراسم هفتمین روز درگذشت مادرشان را برای  امور آموزشی و رفاه بیشتر فرزندان مزینانی به این مدرسه هدیه کردند.

🔹همچنین در این مراسم مبلغ اهدایی بستگان زنده یاد محمدعلی محمدی مزینان برای نصب دوربین در این محیط آموزشی تقدیم مدیریت مدرسه شد.

🔹در این مراسم مدیریت و کادر آموزشی مدرسه شیخ قربانعلی شریعتی و شورای اسلامی مزینان و ریاست آموزش و پرورش داورزن مراتب امتنان و قدردانی خود را  از این خیرین نیکوکار ابراز داشتند و تصاویر سه عزیز خصالی و رضایی فر و محمدی در این فضای آموزشی نصب شد تا دانش آموزان و والدین آنها همیشه به یاد آنها باشند.

🔹این دومین مراسم گرامیداشت برای مادران مزینانی است که در دوسال اخیر وارثان خوش فکر آنها در یک نذر فرهنگی شرکت می کنند و هزینه مجلس ختم عزیزانشان را به مدرسه هدیه می نمایند و با درایت مدیر مدرسه و با حضور دانش آموزان و والدین آنها مجلس یادبودی برای پاسداشت چنین اقدامی در محیط مدرسه برگزار می کنند...

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۴
ارديبهشت
۰۱

 ام الشهید حاجیه خانم حسنیه محمدی مزینانی  همسر بزرگوار زنده یاد حاج علی اکبر تاجفرد و مادر شهید والامقام موسی الرضا تاجفرد روز چهارشنبه چهاردهم اردیبهشت 1401 دارفانی را وداع گفت.
قرار است پیکر این مادر آسمانی روز جمعه شانزدهم اردیبهشت در مصلی شهرستان سبزوار تشییع و به خاک سپرده شود.


🚩یادنامه بسیجی شهیدموسی الرضا تاجفرد

✍️بسیجی شهید موسی الرضا تاجفرد فرزند علی اکبر اول تیرماه سال 1346 در مزینان به دنیا آمد . در کودکی به خاطر شغل پدر در شهرستان سبزوار ساکن شدند و  تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهدای هویزه کنونی و تحصیلات راهنمایی را در مدرسه بزرگمهر با موفقیت گذراند و برای ادامه تحصیل به دبیرستان دکتر غنی گام نهاد و تا سوم دبیرستان ادامه تحصیل داد .

با شروع انقلاب اسلامی موسی الرضا که در سال دوم راهنمایی درس می خواند در راهپیمایی های انقلابی مردم سبزوار شرکت می کرد و پس از آغاز جنگ تحمیلی به عضویت بسیج در آمد و پس از چند بار حضور در جبهه های حق علیه باطل عاقبت در عملیات سرنوشت ساز والفجر هشت و در یوم الله 22 بهمن سال 1364 نام پاکش در طومار مجاهدان راه خدا و شهدای کربلای ایران ثبت گردید و پیکر مطهرش در گلزار شهدای سبزوار به خاک سپرده شد.

برادر شهید می گوید:
موسی الرضا چند روز قبل از اعزامش به منطقه عملیاتی، یک روز صبح از دامادمان که دوربینی در دست داشت خواهش کرد که یک عکس یادگاری از او بگیرد. همین که دامادمان خواست عکس او را بگیرد، کتابش را باز کرد به طوری که جلد آن کاملاً در عکس مشخص بود. بعد از شهادتش وقتی ما دقیق تر به عکس نگاه کردیم متوجه شدیم که روی جلد کتاب نوشته شده بود: والفجر ولیال عشر. 22 بهمن مبارک باد. او شاید با این کار نام عملیات و روز شهادتش را به ما گفته بود.  

🔹مرحوم ابراهیم موهبتی همرزم شهید تاجفرد نقل کرد:

پس از گذشتن  رزمندگان اسلام از اروند رود و پدافند و استراحت نیروها در پشت خاکریز نیمه های شب صدای گریه ای همسنگران را از خواب بیدار کرد . من جزو اولین کسانی بودم که بیدار شدم و به سراغ آن رزمنده رفتم و دیدم که موسی الرضا تاجفرد است که در حالتی معنوی مشغول خواندن نماز شب و راز و نیاز خاصی با معبود خود بود . پس از اتمام نماز به سراغش رفتم و گفتم:«چرا این قدر گریه کردی؟»

گفت:« قبل از نماز خواب می دیدم که همراه فرشتگان الهی در نزد پرودگار حاضر هستم . پس از این که از خواب بیدار شدم نماز شب و شکر به جا آوردم و فهمیدم که شهید می شوم. از خداوند می خواهم که این قربانی را از خانواده ام قبول کند.»

🚩پیام شهیدموسی الرضا تاج فرد:

بسمه تعالی
و العصر ان الانسان لفی خسر الا الذین امنوا و عملوا الصالحات تواصو بالحق و تواصو بالصبر.
هر انسانی که به این دنیا می آید باید بازگردد. و چه خوبست که این بازگشت بسوی خدا با (جهاد در راه خدا باشد).اگر راه مان فی سبیل الله باشد. مرگ سرخ را بر مرگ سیاه ترجیح داده ایم. آخرت از رنجها و سختی هایی که انسان دیده است راحت تر است. زیرا انسان که به سوی خدا حرکت کرد. مورد آمرزش و مغفرت خداوند قرار می گیرد.
مادر جان و پدر عزیزم سلام علیکم! امیدوارم که حالتان خوب باشد و بتوانید قدمهایتان را در راه خدا استوارتر و محکم تر گردانید و بیشتر با دشمنان اسلام کسانی که می خواهند به اسلام ضربه وارد کنند از هر طریقی که باشد با آنها بجنگید. مادر و پدر عزیزم! اگر در این مدتی که من از آغاز کودکی در آغوش پر از مهر و محبت قرار داشتم و مرا بزرگ نموده اید. شما را زیاد رنجانده ام از شما معذرت می خواهم. و از خداوند می خواهم که مرا در این راه که برگزیده ام موفق گرداند و شما از من راضی باشید. که این راضی بودن شما باعث شاد شدن روح من در آن دنیا می گردد.
و اما کلمه ای صحبت با برادران و خواهران عزیزم که امیدوارم همیشه در کارهایشان پیروز و موفق باشند. اگر مادر، پدر، برادر و خواهر عزیزم شهید شدم امیدوارم که از مرگ من ناراحت نشوید و در عزایم گریه زاری نکنید و اگر گریه کردید. به خاطر آن آقایی که در صحرای کربلا سر در بدن نداشت گریه کنید.
مادر جان و پدر عزیزم امیدوارم که شما را در بهشت جایی که خداوند به انسان آن را وعده داده است زیارتتان کنم. و از خواهرانم خواهش می کنم که زینب وار صبر کنند و در عزای من گریه نکنید و از برادرم می خواهم که بعد از من اگر به لطف خدا شهید شدم اسلحه مرا نگذارد و آن را از زمین بلند کند. تا بلکه ان شاءالله راه کربلای حسینی به دست شما برادران عزیز و رزمنده باز گردد. به امید آن روز. و از کلیه برادران و دوستان عزیزی که با من بوده اند می خواهم که با دشمنان و متجاوزان بجنگند. و همانطور که خداوند در قرآن می فرماید: "وقاتلوهم حتی لاتکون فتنه" یعنی اینکه با کافران جهاد کنید تا فساد و فتنه از روی زمین برطرف شود. تا ان شاءالله همیشه شر دشمنان و کافران از این سرزمین اسلامی قطع گردد.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۲
ارديبهشت
۰۱

🔹 تیم  فوتسال مزینان با پیروزی مقابل تیم کاهک به مقام قهرمانی جام رمضان در شهرستان داورزن رسید.

🔹در این دوره از مسابقات که به همت هیات فوتبال و اداره ورزش و جوانان شهرستان داورزن برگزار شد هشت تیم شرکت داشتند که تیم مزینان بازهم با اتحاد خوب و همدلی بین بازیکنان و کادر فنی توانست مقام اولی مسابقات را از آن خود کند.

🔹جام قهرمانی مسابقات رمضان با حضور مقامات ورزشی و فرماندهان نظامی و انتظامی شهرستان داورزن و فرمانده بسیج و روحانیت مزینان به ورزشکاران مزینانی اهدا شد.

🔹تیم مزینان در سه دوره مسابقاتی که پس از کرونا برگزار شد با وجود کمبود بازیکن و مشکلات و آسیب دیدگی بعضی از ورزشکاران دو بار قهرمان و یک بار نایب قهرمان مسابقات رسمی شهرستان شد که نشان دهنده زحمت و تلاش اعضای این تیم  اعم از بازیکن و مربی و سرپرست است که با تمام وجود در این مسابقات شرکت می‌کنند تا نام مزینان به عنوان قهرمان در مسابقات یاد شود .

 

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی