بایگانی خرداد ۱۴۰۳ :: شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۱۲ مطلب در خرداد ۱۴۰۳ ثبت شده است

۳۰
خرداد
۰۳

 

چهل و هفتمین مراسم سالیاد فرزند شایسته کویر مزینان دکترعلی شریعتی مزینانی در زادگاهش  برگزار شد.

همزمان با 29 خرداد سالروز عروج معلم شهید انقلاب و منادی عرفان، آزادی برابری دکترعلی شریعتی مزینانی دو مراسم بزرگداشت در مزینان برگزار شد.

مردم قدرشناس مزینان از اولین روزهای شهادت علی پسر مزینان هرگز یاد و نام او را از یاد نبرده و در سالروز شهادتش مراسم یادبود با حضور رجل سیاسی و یا مقامات دولتی و اساتید دانشگاهی که از دوستداران او هستند مجالس یادبود برایش برگزار کرده و اغلب این مراسم به صورت سنتی بوده است.

امسال نیز به مناسبت چهل و هفتمین سالگرد شهادت این محقق و اسلام شناس مزینانی دو مراسم در صبح و همزمان با نماز مغرب و عشا با برگزاری مجالس تلاوت قرآن کریم، مداحی، دعای توسل، شعر خوانی و بیان بعضی از آثارش در هیئت ابوالفضلی و مسجدجامع مزینان برگزار شد.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۳۰
خرداد
۰۳

 

آرمان امروز- سید محی الدین حسینی ارسنجانی: ۲۹ خرداد سالروز شهادت زنده نام دکتر علی شریعتی مزینانی است. روشنفکر و نویسنده‌ای که هنوز هم پس از گذشت نیم قرن آرا و نظرات و‌اندیشه‌هایش کاربرد دارد و دچار مرگ در حوزه‌اندیشه نشده است. هنوز هم در میان طرفداران وی، پرسش است که اگرامروز شریعتی زنده بود و او درباره وضع موجود ایران و به ویژه انتخابات ریاست جمهوری قصد اظهار نظر داشت یاسخن می‌گفت از چه کسی با چه منظور و مفهومی سخن گفته یا یاد می‌کرد؟ از دیدگاه نگارنده که ده هاست خوانشگر آثار متعدد اوست، شریعتی یک نظریه پرداز اسلامی و انقلابی و یک مبارز واقعی برای رسیدن به آزادی‌های عمومی و مشروع بود. قطعاً از عدالت و آزادی‌های اجتماعی و پرهیز از جهل مدرن و جمود عقل و بد اخلاقی‌های رایج انتخاباتی و معرفی مصادیق و ذکر نمونه‌هایی از افراد کاندیدا شده در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری سخن می‌گفت. (به نقل مضمون کتاب امت و امامت).

او اجتماعات بشری و جمعیت‌های دینی مسلمانان را یک وجه مشترک بین اقوام و طوایف دین دانسته و وحدت امت اسلامی را در امور مهم ملک و مملکت لازم و ضروری میدانست. (به نقل از جلد ۱۹ مجموعه سی و شش جلدیِ آثار، منتشرشده دکتر علی شریعتی بعداز وفات وی توسط بنیاد علمی شریعتی). وی بازگشت به تشیع حقیقی و انقلابی را نیرویی برای تحقق عدالت اجتماعی قلمداد می‌کرد. شریعتی اگر امروز در قید حیات بود هر چند به بازخوانی نوع و برداشتی از سنت توام با مدرنیته معتقد و علاقه‌مند بود اما قطعاً اگر قصد اعلام فرد مد نظر خود در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری یا سخن گفتن از معیار‌های لازم برای معرفی کاندیدای مورد نظرش داشت قطعاً اصلاح طلبی میانه رو و معتدل و روشنفکر دینی معتقد به اصول و آگاه به زمانه را به عموم معرفی می‌کرد. (به نقل مضمون جلد ۱۴ مجموعه آثار وی و کتاب امت و امامت) از آنجا که دکتر شریعتی اهل تغییر و به دنبال ایجاد فضای باز سیاسی در جامعه بسته آن روز ایران و بازگشت به آزادی‌های مشروع او بود مطمئناً گزینه‌ای از اصولگرا‌های تندرو یا اصلاح طلبان به ظاهر نقاب اصلاح طلبی بر صورت‌زده را بعنوان فرد مد نظر خود برای تصدی بالاترین مقام اجرایی کشور به مردم معرفی نمی‌کرد.

اگر چه دیدگاه‌های دکتر شریعتی در برخی جهات از جمله نگاه‌های سیاسی و اجتماعی او تشابهاتی با برخی از روشنفکران دینی هم عصر او و ما همچون عبدالکریم سروش و مطهری و دیگرانی از این دست داشته و دارد اما اختلاف نظر عمیق و بصیرانه شریعتی در روی اوری او به شنیدن نظرات عامه مردم بویژه توده‌های ناپیدای جامعه یا نحوه و میزان فهم دین در بین اقشار مختلف یا تصمیمات حاکمان برای ایجاد تغییر و پایه‌گذاری نوعی از دموکراسی دینی و استقرار حکومت دموکرات‌های وطن پرست در تضاد بوده یا متفاوت است اما وی پیوسته بر حرکت مسئولان بر مدار عقلانیت توام با وجدان خویش و توجه به وجدان‌های آگاه و بیدار جامعه معتقد بوده و باور داشت(به نقل از کتاب تشع علوی و تشیع صفوی). شریعتی معتقد بود در صورتی دموکراسی که انتخابات هم جزئی از ان است خوب و مقبول است که همراه با آزادی و آگاهی باشد. (به نقل از کتاب نقش انقلابی یاد و یاد اوران) وی می‌گفت: بعضی افراد از دموکراسی تنها آزادی را می‌فهمند. در صورتی که آزادی به تنهایی و بدون آگاهی، یعنی آزادی مبتنی بر جهل و هوا‌های نفسانی نمی‌تواند باعث سعادت بشر شود. (به نقل از کتاب فرهنگ و ایدئولوژی) پس آزادی در جامعه و مورد نظر مردم در صورتی خوب است که مبتنی بر آگاهی باشد، یعنی در ابتدا باید به جامعه آگاهی بدهیم، بعد آزادی بدهیم و سپس برای مثال انتخابات برگزار کنیم و رفتاری دموکراتیک را در پیش بگیریم.

(به نقل مضمون از کتاب میزگرد پاسخ به پرسش‌ها و انتقادات) به همین خاطر برخی بر این باور بوده و هستند که دکتر شریعتی معتقد به دموکراسی ارشاد شده یا همان دموکراسی مدیریت شده و تعدیل شده بود. پس می‌توان به نوعی نتیجه گرفت که شریعتی در انتخابات پیش روی ما و کشورمان اگر در قید حیات بود فردی را که به نظرات نخبگان و روشنفکران و طالبان آزادی‌های بیشتر بود رای می‌داد و مبلغ او بود و به نوعی چنین فردی را معرفی می‌کرد.

 

شاهدان کویر مزینان در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/sh_mazinan

  • علی مزینانی
۲۶
خرداد
۰۳

متن زیر، نامه‌ای است که شریعتی با عنوان «وصیت شرعی» در آذر ۱۳۵۵ خطاب به استاد محمدرضا حکیمی نوشته و شش ماه قبل از مرگش شخصا به دست ایشان رسانده است.

این متن که تا اواسط دهه 80 در اختیار استاد حکیمی قرار داشت و سپس به خانواده سپرده شد موضوع تفسیر، موضع گیری و تنش های بسیاری در میان موافقین و منتقدین شریعتی طی چهل سالی شد که از عمر این متن می گذرد. “تجدید نظر”، “غنی شدن از نظر علمی”، “غلط گیری معنوی”، چه معنایی دارد و اینکه بر اساس چه روشی چنین ضرورتی می تواند محقق شود؟ در فاصله میان تابستان 56 تا پایان سال 57 ، کمیته ای با مدیریت استاد حکیمی و حضور استاد مطهری و بهشتی، برگزار می شود تا چنانچه متن وصیت خواهان آن است به تنظیم و تصحیح آثار شریعتی مشغول شود. به موازات دفتر تنظیم آثار شریعتی در اروپا نیز اقدام به چاپ آثار شریعتی می کند. این کمیته به دنبال مرگ آقا مصطفی خمینی و اوج گیری مبارزات سیاسی علیه نظام شاهنشاهی و چاپ و تکثیر وسیع آثار شریعتی به شکل مخفی عملا منحل می شود و استاد حکیمی عملا فلسفه وجودی چنین کمیته ای را منتفی می داند.

🖌وصیت شرعی ...مشهد-آذر ماه 1355...علی سربداری(شریعتی)

✍️برادرم، مرد آگاهی و ایمان، اخلاص و تقوی، آزادی و ادب، دانش و دین، محمد رضا حکیمی.

در این فصل بد که هر خبری می رسد شوم است و هرچه روی می دهد فاجعه و “هر دم از نو غمی آید به مبارک بادم”، نام شما بر این دو “یادنامه” برای من یادآور آن آرزوی دیرینه و شیرین بود که همچون صدها هزار آرزوی دیگری که طوقی کرده بودم و بر گردن فردا بسته بودم، در این ترکتاز زمانه گسست و به یغما رفت و آن آرزو، در یک کلمه، بازگشت شما به میدان بود، میدانی که اینچنین خالی مانده است و در پیرامون، نسلی عاشق و تشنه نگران ایستاده و چشم انتظار  تا مگر در برابر این “غوغا”، رویاروری این دن کیشوت ها و شومن های شبه هنری و شبه سیاسی و شبه مذهبی و این همه خیمه شب بازی ها که در مسجد و میخانه برپاست و کارگردان همه یکی است، سواری بیرون آید شمشیر علی در دست و زبان علی در کام و دلی گدازان از عشق و سری بیدار از حکمت و سپر گرفته از تقوی و برگذشته از احد و خندق و صفین و صحرای تف و چمنزار سرخ عذرا و با ابوذر در ربذه بسر برده و با هزارها قربانی خلافت اموی و عباسی و سلطنت غز و مغول و سلجوقی و غزنوی و تیموری و ایلخانی….در سیاه چالهای دارالاماره های وحشت و شکنجه ها دیده و در آوردگاه های خون و خیانت صلیبی ها شمشیر زده و خط کبود شلاق استعمار تاتارهای مسیحی و آدمخوارهای متمدن را در این قرن های غارت و خواب بر جان و تن خویش تجربه کرده  و پرچم رسالت خونخواهی هابیل بر سر دست و کوله بار آگاهی و رنج انسان برپشت، راه سرخ شهادت را در طول این تاریخ طی کرده و داغ فلسطین و بیت المقدس و سینا و لبنان بر جگرش  صدها زخم تازه نهاده و اینک، بر سیمای وارث آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد و علی و حسن و حسین و….به مثابه یک “امت”-چون ابراهیم-قلم را تبر کند و بت های نمرودی این عصر، عصر جاهلیت جدید را بشکند و از عزیزترین ارزش هایی که بی دفاع مانده اند و آن همه یادهای قدسی که دارد فراموش می شود و این میراث گران و گرامی که دسترنج نبوغ ها و جهادها و شهادت های تمامی تاریخ ما است، بر باد می رود، قهرمانانه دفاع کند، بیاد آورد و نگاه دارد.

علیرغم “این سموم که بر طرف بوستان ما می گذرد”، هنوز بوی گل و نسترن هست؛ هنوز نسل جوان که همه توطئه های استعمار فرهنگی برای پوچ و پلید و بیگانه کردن وی به کار می رود، تب و تاب حق پرستی را دارد و برای مقابله با این سموم -که از همه سو وزیدن گرفته و یادآور همداستانی احزاب است و داستان خندق (1) در جستجوی پایگاه اسلام راستین خویش اند و ایستادن بر روی دو پای خویش، و هنوز حوزه ما-که سیصدسال است از درون، بیمار خواب و خرافه اش کرده اند و پنجاه سال است که از بیرون محاصره اش کرده اند و در همش می کوبند-استعداد معجزآسای خویش را در خلق انسانهای بزرگ و نیرومند و خلاق و چهره های تابان و تابناک انسانی- حتی در عصر انحطاط و سقوط و رواج بی شخصیتی و تولید و تکثیر ماسکهای مسخره و آدمک های مقوایی و تکراری و هم پوک و دروغ و بی روح- نشان می دهد و نقش انقلابی و انسانی ویژه خویش را- که جذب روحهای عاشق و نبوغ پنهان، از اعماق محروم ترین توده های شهری و بیشتر روستایی است و سپس پیرایش و پرورش آنها در چهره بزرگترین مراجع علمی و فکری مردم و والاترین رهبران و مسئولان جامع و درخشان ترین حجت های زمان و آنگاه سپردن زمام سرنوشت عصر خویش به دست آنان-همچنان به دست دارد. در چنین یأس و با چنین مایه های امید، خاموش ماندن کسی چون شما پیدا است که تا کجا یأس آور است؟ درست به همان اندازه که اکنون شکست سکوتتان و شنیدن سخنان امیدبخش است.

قدرت قلم، روشنی اندیشه، رقت روح، اخلاص نیت، آشنایی با رنج مردم و زبان زمان و جبهه بندی های جهان و داشتن فرهنگ انسانی اسلام شیعی و زیستن با آن”روح” که ویژه”حوزه”بود و یادگار “صومعه خالی آن روزها” و سرچشمه زاینده آن همه نبوغ ها و جهادها و اجتهادها و میراث آن تمدنی که با علم و عشق و تقوی بنا شده بود، همگی در شما جمع است و می دانید که این صفات بسیار کم با هم جمع می شدند و این “ویژگی” –آنچه را امروز”مسئولیت” می نامند، بر دوش شما سنگین تر می سازد و سکوت و انزوا را-به هر دلیل-بر شما نه خدا می بخشاید و نه خلق.

“و اما…برادر! من به اندازه ای که در توان داشتم و توانستم در این راه رفتم و با اینکه هرچه داشتم فدا کردم از حقارت خویش و کار خویش شرم دارم و در برابر خیلی از “بچه”ها احساس حقارت می کنم. در عین حال، لطف خداوند به کار ناچیز من ارزش و انعکاس بخشیده است که هرگز بدان نمی ارزم و می بینم که :”کم من ثناء جمیل لست اهلا لهه نشرته”

و اکنون بدترین شرایطی را که یک انسان ممکن است بدان دچار شود می گذرانم و سرنوشتی جز مرگ یا بدتر از مرگ ندارم. با این همه، تنها رنجم این است که نتوانستم کارم را تمام کنم و بهتر بگویم، ادامه دهم و این دریغی است که برایم خواهد ماند. اما رنج دیگرم این است که بسیاری از کارهای اصلی ام به همان علت همیشه، زندانی زمانه شده و به نابودی تهدید می شود، آنچه هم از من نشر یافته، به دلیل نبودن امکانات و کم بودن فرصت، خام و عجولانه و پرغلط و بد چاپ شده است و تمامی آن را نه به عنوان کارهای علمی، تحقیقی، که فریادهایی از سر درد، نشانه هایی از یک راه ، تکان هایی برای بیداری، ارائه طریق، طرح هایی کلی از یک مکتب، یک دعوت، جهات و ایده ها و بالاخره نوعی بسیج فکری و روحی در جامعه باید تلقی کرد و آن هم در شرایطی تبعیدی، فشار، توطئه، فرصت گذرا و حالتی که هر لحظه اش انتظار فاجعه ای می رفت.

آنها همه باید تجدید نظر شود، از نظر علمی غنی شود و خورشت بخورد، غلط گیری معنوی و لفظی و چاپی شود. اینک، من ، همه این ها را که ثمره عمر من و عشق من است و تمام هستی ام و همه اندوخته ام و میراثم را با این وصیت شرعی ، یکجا به دست شما می سپارم و با آن ها هرکاری که می خواهی بکن.” (2)

فقط بپذیر تا سرنوشت سختی را که در پیش دارم بتوانم با فراغت دل بپذیرم و مطمئن باشم که خصومت ها و خباثت ها در محو یا مسخ ایمان و آثار من کاری از پیش نخواهند برد و ودیعه ام را بدست کسی می سپارم که از خودم شایسته تر است. لطف خدا و سوز علی تو را در این سکوت سیاه، به سخن آورد که دارد همه چیز از دست می رود، ملت ما مسخ می شود و غدیر ما می خشکد  برجهای بلند افتخار در هجوم این غوغا و غارت بی دفاع مانده است. بغض هزارها درد مجال سخنم نمیدهد و سرپرستی و تربیت همه این عزیزتر از کودکانم را بتو می سپارم و تو را به خدا و…خود در انتظار هرچه خدا بخواهد. علی

مشهد آذر 55

امضا

(1)اذجاء کم من فوقکم و من اسفل منکم و اذ زاغت الابصار و بلغت القلوب الحناجر..!

(2)حدود دویست اثر است از مقاله و کتاب و نامه و ترجمه که پس از جمع آوری ترتیب تسلیم آنها را بعدا خواهم داد و بهتر است که ترتیبی دهم که جایی محفوظ باشد و هرگاه وقتش رسید بتوانید در اختیار داشته باشید.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

شاهدان کویر مزینان در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/sh_mazinan

  • علی مزینانی
۱۸
خرداد
۰۳

🖌نویسنده و محقق؛ فرزاد رضایی فر مزینانی

✍️شاه عباس در تردیدی عقلایی و منطقی برای لشکرکشی به خراسان و مواجهه با عبدالمومن خان شیبانی ازبک قرار داشت، که بی اعتمادی به امرای دولت و نگرانی از زیاده طلبی و تجاوز ترکان عثمانی با وجود عقد معاهده ای یکطرفه را می توان از مهمترین دلایل این تردید دانست. با این تفاصیل نگرانی شاه از  تخلیه مرکز ایران و عزیمت به شرق کشور غیرمعقول نبود. پیشتر اردوی سپاهیان صفوی چند مرتبه به دلایل گوناگون از هم پاشیده و در نتیجه تصمیمی راسخ بر تقابل نظامی با ازبکان و بازپس گرفتن خراسان معطل مانده، به ورطه سکون و اهمال در غلطیده بود. شاه ایران عملا در مقابل تجاوزات و تعدی و غارت ازبکان تنها به مکاتبه و ارسال نامه به سردار فاتح و مغرور ازبک اکتفا نموده بود.
****
در این کشاکش سرمستی متجاوزان ازبک و ضعف و تردید شاه و دولت ایران، به ناگاه اتفاقی حیرت آور رخ داد که خبر آن، ورق کفه قوا و روحیه را از هر دو سوی منقلب نمود:
"در خلال حال ... جوانداش بهادر اوزبیک که از جانب عبدالمومن خان در مزینان بود گرفته به قتل رسانیده، سر او را به پایه سریر اعلی فرستادند و به عنایت شاهانه و سیورغال و خلاع فاخره سرافراز شدند" (استرآبادی، 1366: 156 ).
تهور و بیباکی اهالی مزینان در شورش بر نیروی ازبکان و تار و مار کردن آنان آنچنان غیرمنتظره بود که بسرعت موجب تحولاتی شگرف در منطقه گردید. "حاکمان ازبک شهرهای نزدیک از ترس اینکه مردم تحت فرمانشان از رفتار مردم مزینان پیروی کنند وحشت کرده، پا به فرار گذاشتند" (اودری بارتون، مقاله).
با وصول خبر شورش و پیروزی مردم مزینان، شاه عباس که تا این زمان نسبت به لشکرکشی و رویارویی با ازبکان در تردید بود، با روحیه ای امیدوار و تفأل نیک عزم عزیمت کرده روی به خراسان نهاد. او پس از بازدید از مناطق آزاد شده جاجرم، سبزوار و اسفراین، بخشی از سپاه خود را برای آزادسازی نیشابور عزیمت داد. حال آنکه حاکم ازبک نیشابور هم با وصول اخبار اتفاقات مزینان و مناطق اطراف و همچنین نزدیک شدن طلایه سپاه صفوی به سرآسیمگی گریخت و نیشابور نیز از متجاوزان پاک گردید.
بنظر می رسید اکنون بخت شاه جوان صفوی و دولت ایران بیدار شده است؛ مناطقی قابل توجه از ایالت خراسان به وسعت تقریبی تمام متصرفات حکومت سربداران بدون توسل به جنگ و تحمل تلفات و هزینه های آن و تنها به یمن بیباکی مردم مزینان بازپس گرفته شده بود. اکنون فصل زمستان رسیده و چشم انداز ادامه پیشروی، به واسعه تعذر علوفه و تدارکات چندان روشن و مطمئن نمی نمود. لذا شاه در مناطق آزاد شده حاکمانی گماشت و به پایتخت مراجعت نمود، این در حالی بود که تمام این تحولات مثبت تنها در خلال زمانی حدود یک ماه صورت پذیرفت. شاه عباس پیش از بازگشت از بذل توجه به مردم مزینان و بخشیدن مالیات آنان به پاس خدمتی که به دولت ایران کرده بودند فراموش نکرد.
اکنون همه امور به گونه ای دیگر پیش می رفت. عبدالمومن خان که با خیالی آسوده به بلخ رفته بود، به ناگاه دریافت که در اندک مدتی قسمت عمده متصرفات وی در خراسان، از مرزهای مازندران و قومس (سمنان) تا یک قدمی مشهد از دست رفته است. اکنون حتی لحن او در نامه نگاری رنگ دیگری به خود گرفته بود؛ نامه اول وی به شاه صفوی، سراپا توهین و تهدید و به زبان ترکی نوشته شده، در آن شاه ایران "عباس میرزا" خطاب گردیده بود؛ حال آنکه اکنون نامه ای سیاستمدارانه به شاه صفوی نوشت که در آن ضمن تمجید از نیاکان و اجداد وی، رقیب متخاصم خود را "برادر" نامیده و او را "شاه عباس" مخاطبه نمود.
****
شرح آنچه بعد از این وقایع و سنوات پس از آن رخ داد و ادامه تقابلات دو دولت صفوی و شیبانی تا بازپس گرفتن کامل خراسان آن روزگار و حتی خوارزم و در نهایت به نوعی به تحت الحمایگی درآمدن دولت و شاهزادگان شیبانی توسط شاه عباس بزرگ، منظور نظر نگارنده این سطور نیست؛ بلکه غرض، تورق صفحاتی از سرگذشت دیار از باستان یادگار مزینان - این قطعه از جغرافیا که در تاریخ خوش نشسته است - و یادآوری گونه ای به نگارنده و سایر مردم این خاک عزیز به نیت ادای دین به زادگاه آباء و اجدادی و نیاکانمان بوده است.
****
منابع:
تاریخ سلطانی، تالیف حسین ابن مرتضی استرآبادی
خلاصه التواریخ، تالیف قاضی احمد حسینی قمی
عالم آرای عباسی، تالیف اسکندربیک منشی ترکمان
روضه الصفویه، تالیف میرزابیک گنابادی

عکس؛ تزئینی... زنبورک چیان مزینان

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

شاهدان کویر مزینان در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/sh_mazinan

  • علی مزینانی
۱۶
خرداد
۰۳

 

🖌نویسنده و محقق؛ فرزاد رضایی فر مزینانی

بسی پیشتر از آنکه در دانشگاه فردوسی مشهد به تحصیل تاریخ مشغول گردم و از آنچه در درازنای زمان بر دیار مزینان گذشته است بیشتر بدانم، دلبستگی عجیب و عشق غریب دو پدربزرگ درگذشته ام –شادروانان حاج محمد تقی رضائی فر و حاج محمدعلی مؤیدپور- بر سرزمین آباء و اجدادی همچون میراثی جاودان به من رسیده و با تار و پود جان و روانم در هم آمیخته بود. کتابخانه پدربزرگم مأمن دوران شیرین نونهالی و نوجوانی و دروازه ورود به حیطه ادبیات و تاریخ بود و راهنمایی او در معرفی کتاب ها و بخصوص مطالب مرتبط با تاریخ مزینان نقطه شروعی بر دریافت اینکه آن همه والگی و وابستگی از کجا مایه گرفته است. انگار که مرحوم مویدپور ورق به ورق کتب تاریخی و ادبی و سرگذشت ها و سفرنامه ها را به دنبال ردپای نام مزینان کاویده و اگر در کتابی سترگ حتی سطری از زادگاهش یاد شده، به ذره بین کنجکاوی یافته بود. همه نوشته های قدیم حکایت از آبادی مزینان و اهمیت منطقه ای آن و همچنین رادمردی و تمایز مردمانش نسبت به دیگران و اقران داشت.
 
مثالی آشنا از میان آن نامها برای اهالی امروز مزینان و سرزمین پرافتخار بیهق نام دکتر"قاسم خان غنی" است، که جد پدری ام او را صاحب کرامت می دانست. شرح شورانگیز و عبرت آموز زندگی آن رادمرد بزرگ که به قلم خود آن ادیب و طبیب یگانه نگاشته شده، در جای جایش از وصف مزینان و مردم آن و خاطرات دلنشین ایشان از دیار ما یاد دارد. شاید همان یادمان های خوب جوانی، دلیل تأسیس "شرکت غنی" در مزینان به توسط برادر کوچک وی –شادروان حسین غنی- بوده است.
****
اولین خاطره و فخر ناپیدا از مزینانی بودن، به شنیدن پچ پچ همسایه ها که: "استاد شریعتی مهمان آقای رضایی فر است" برمی گردد. با وجود طفولیت، از این واگویه ها و کنجکاوی همسایگان دانستم این مهمان –که هم سال و بسی شبیه پدربزرگم بود و عصایش بازیچه من شده بود- عجب شخصیت برجسته و محترمی است! روح استاد شاد؛ آن حکیم عالیقدر به پدرم تعلق خاطر و لطف فراوان داشت؛ و این حضور استاد در منزل ما به روزگاری کوتاه پیش از انقلاب و پس از درگذشت دردناک فرزند نابغه اش علی اتفاق افتاد، که نام دکتر همه جا و از همه دهان ها شنیده می شد و تصویر او در هر خانه بر دیوار و در هر تظاهراتی بر سر دست مردمان بود. به همان کودکی دریافتم که من و خانواده ام همچون استاد و دکتر اهل مزینانیم و همین، دلیل پس دادن دیدار پدرم برای عرض تسلیت و سرسلامتی دادن درگذشت دکتر بوده است؛ و دریافتم که آن آبادی کوچک که تا آن زمان برای من تداعی خانه عمه و بازی با پسرعمه ها و رفتن به سر کاریز و بردن گله به صحرا  و آبگوشت هیئت ابوالفضلی و دسته ایام عزاداری تاسوعا و عاشوراست، با همه کوچکی عجب نام و آوازه بزرگی دارد!

بعدها این فخر درونی ادامه یافت و افزون نیز شد؛ شادروان سید علی نقوی زاده-عاشق طبسی- دبیر مبرز ادبیات دبیرستان جباریان مشهد، قرائت روان و بی غلط من از درس حسنک وزیر از تاریخ بیهقی را به سبزواری و مزینانی بودنم نسبت می داد و البته فرمایش وی صحیح هم بود؛ چه، سالها پیش من این کتاب را نزد جد پدری خوانده بودم. در مباحث و مذاکرات سنوات و سالهای بعد در دانشگاه و محیط کار و صحبت های روزمره هم اشاره به مسقط الرأس و مولد آباء و اجدادی از سوی خودم یا دیگران به صورتی ناخودآگاه فضای مذاکرات را به سمتی می برد که نظر من در آن سوی بود. گویی که اهل خرد، در ضمیر خود از هر مزینانی انسانی دانا و شاگرد مکتب استاد شریعتی و فرزندش در تصور داشتند. بتدریج اعتماد به نفس رو به تزاید حاصل از این مشاهدات باعث شده بود که گاهی با طرف مباحثه چنین مخاطبه کنم: "حالا تو بچه تهرونی –یا مشهدی!- می خوای به بچه مزینان درس بدی؟ ".

و گاه اگر شخصی بی اطلاع در جمعی آگاه می پرسید که: "حالا این مزینان شما کجاست؟"، جواب من این بود: "مزینان شهری است بین دو دهکده مشهد و تهران" !
خدا از سر تقصیراتم بگذرد...
****
پایان نامه تحصیل من موضوع در دوره صفویه داشت و خواه ناخواه، مطالعه کمابیش هفتاد منبع تاریخی و ادبی عصر صفوی پیش نیاز نگارش آن بود. شاید در آن اوراق بدنبال نام مزینان در تواریخ صفویه نبودم؛ اما از سر اتفاق، دریافتم که روستای ما نه یاد و اثری در حد یک سطر، که بسیار فراتر از تصور، تاثیری تعیین کننده در تاریخ این مرز و بوم داشته است.

این سطور، مقدمه ایست بر طرح و شرح وقایع تاریخی و موضوعات مرتبط با مزینان و "شاهدان کویر" مزینان.

🔹 رویارویی با ازبکان، بخش اول

✍️محمدخان شیبانی جنگ سالاری ازبک بود که نسبش به جوجی پسر چنگیزخان مغول می رسید. وی در سال 906 قمری شهر سمرقند را از دست جانشینان تیمور گورکانی خارج ساخت. سپس به قهر و جنگ تمام ترکستان و ماوراءالنهر را تصرف نمود و پایه گذار دولت مقتدر شیبانیان شد. با شکست جانشینان سلطان حسین بایقرا و تصرف خراسان توسط این جنگجوی متهور، شیبانیان هم مرز دولت صفوی گشتند.
فرجام کار این حکمران خودبزرگ بین که سلطان اسماعیل صفوی را داروغه خویش خوانده و نامه ای پر از تحکم و تحقیر به او نوشته بود، نبرد با موسس سلسله صفوی به سال 916 در مرو و شکستی بود که تن پر نخوتش را به خاک انداخت و از کاسه سرش جام شراب ساخت.
ازبکان هرگز این شکست را از خاطر دور نکرده، همواره همچون گرگانی که به انتظار دور بودن شبان و سگان گله برای دریدن رمه کمین کرده اند به خاک خراسان چشم داشتند. پس از شاه اسماعیل و مرگ شاه طهماسب که ازبکان در طی 52 سال پادشاهی وی چند بار دیگر طعم شکست را چشیدند، دوره ای از هرج و مرج و آشوب در ایران آغاز شد که تا چند سال پس از آغاز سلطنت شاه عباس کبیر نیز ادامه یافت؛ گرگان ازبک از این هرج و مرج برای دریدن و کشتار و نهب و غارت نهایت بهره را بردند.

****
ازبکان گرچه از نژاد مغولان بودند و خوی تهاجمی و خونریزی آنان را میراث داشتند، اما یک تفاوت قابل توجه، باعث شده بود که قهر و بیرحمی آنان نسبت به ایرانیان حتی فراتر از نیاکانشان باشد: مغولان علیرغم ذات سفاک خود در امر مذهب به گونه ای متساهل بودند که پس از موج کشتارها و ویرانی های اولیه،  پیروان آراء همه مذاهب و ادیان همچون شمنیسم و مسیحیت و اسلام و بودایی را در کنار خود داشتند. اما اکنون پس از سه قرن، شیبانیان که خود را وارث چنگیز می دانستند به سنی مذهبانی حنفی و بسی متعصب مبدل شده بودند؛ لذا با سلاطین دولت صفوی و مردمان شیعه ایران نه تنها پدرکشتگی، که دشمنی عمیقی ناشی از اختلافات مذهبی نیز داشتند.
****
به هنگام جلوس شاه عباس نوجوان بر تخت سلطنت، حدود یک دهه بود که هرات و مشهد و نیشابور و دیگر شهرها و ولایات شرقی خراسان زیر سم ستوران و در معرض تاخت و تاز ازبکان قرار داشت. آنان با مشاهده ضعف سلطان محمد خدابنده، در خراسان دست به حملات پی در پی و تصرف و قتل و غارت و هتک نوامیس شیعیان گشاده، حرم امام رضا علیه السلام را غارت کرده و مردمان بی دفاع مشهدالرضا را که بنظر ایشان کافر و مهدورالدم می بودند از دم تیغ گذراندند و دختران و زنان ایشان را به بردگی بردند.
شاه جوان اما صبور و دوراندیش صفوی، به خوبی متوجه وخامت احوال بود. احوالی که در آن کشمکش های درونی و قدرت طلبی خوانین قزلباش از یکسو و همسویی دولت های سنی مذهب و ترک زبان عثمانی و شیبانی در شرق و غرب که کشور شیعه ایران را در میان دو بازوی قدرتمند خود می فشردند، نشانگر چشم اندازی جز سقوط دولت صفوی و تصرف و تقسیم ایران نبود. وضعیت به گونه ای پیش می رفت که حتی حاکم گیلان سر از اطاعت صفویان پیچیده، اعلام تبعیت و وفاداری به سلطان عثمانی نمود. شاه عباس بناچار در سال 998 قمری تن به معاهده ای شکست گونه با دولت عثمانی داده، قسمت هایی مهم از گرجستان و لرستان و آذربایجان و کردستان را به آنان  واگذار نمود. عبدالمومن خان فرزند عبدالله خان- که در این زمان بر اریکه سلطنت دولت شیبانی تکیه داشت- با توجه به این احوالات و شرایط، تهاجمات خود را به غرب خراسان گسترش داد. جوی خونی در این سلسله حملات جدید جاری گردید که شهرهای سبزوار و اسفراین و مناطق جاجرم و شقان و مزینان هدف آن بودند. جنگجوی پیروز و مسلط شیبانی پس از این تصرفات، در هر کدام از این شهرها و ولایات حکمرانان و سپاهیانی از خود بجای گذاشته، خود با خیالی به ظاهر آسوده از وضعیت دولت ایران به مقر حکمرانی اش در بلخ بازگشت.
شاه عباس شاهد اسف بار بودن اوضاع و وخامت احوال خراسانانیان و بخصوص مردم مشهد و سبزوار که بدلیل تعصب در مذهب شیعه بیشتر هدف قساوت ازبکان قرار گرفته بودند بود؛ لیکن مشکلات داخلی، نافرمانی امرای سپاه و احوال نابسامان خزانه که سالیانی مدید از مالیات خراسان بی بهره مانده بود و پریشانی دولت صفوی خصوصا پس از مصالحه به ظاهر خفت بار با ترکان عثمانی بارها مانع از تشکیل اردویی مقتدر و منسجم برای سرکوب ازبکان و بازپس گیری خراسان می گردید. جوانی شاه نیز بهانه و مزید بر علت خودسری ها بود و در یک مورد هم بیماری ناگهانی و سخت وی سبب عدم انسجام و تنسیق اردوی جنگی شد. از سویی سلطه ازبکان متعصب حنفی مذهب بر مشهد و بارگاه امام هشتم شیعیان بعنوان ام القرای حکومت شیعه و فجایع صورت گرفته توسط آنان که حتی قبر شاه طهماسب نیای شاه جدید را نبش کرده و استخوان های وی را به درآورده بودند، همچون خاری در چشم دولت صفوی بود که از زخم آن دائما خون می چکید. در این احوال آنچه از شاه دیده شد ارسال مراسلاتی به عبدالمومن خان و تهدید به انتقام بود، اما جواب هایی گستاخانه و پرنخوت دریافت کرد. عبدالمومن خان حتی منصب سلطنت شاه صفوی را به رسمیت نشناخته، در جوابش او را "عباس میرزا" مخاطبه نمود. بالطبع این شرایط و احوالات سبب کاهش روحیه سپاهیان و همچنین ناامیدی مردم خراسان از دفع سلطه ازبکان گردیده بود.
در میان تمام این کورسوهای ناامیدی، به نظر می رسید تنها یک اتفاق قریب به معجزه می تواند روحیه خسته و در هم شکسته شاه و دولتیان و مردم ایران را ترمیم نموده، شور جنگاوری و سلحشوری آنان را احیا نماید:

این اتفاق قریب به معجزه، در "مزینان" رخ داد.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۴
خرداد
۰۳


🔹صدقی، مدیر دفتر طرح های عمرانی اداره فرهنگ و ارشاد استان، در بازدید از مجتمع فرهنگی هنری باغ اسرار(دکترعلی شریعتی مزینانی) اظهار داشت: ۹۰ درصد از فاز یک مجتمع فرهنگی و هنری باغ اسرار مزینان تکمیل شده و این اداره کل برای همراهی و همکاری و راه اندازی فعالیتهای فرهنگی و هنری در این مجتمع، آماده است.

🔹وی افزود: در صورتی که سرمایه گذاری بتواند برای ادامه این پروژه با اداره کل فرهنگ و ارشاد استان همکاری نماید، ما نیز حاضریم چه بصورت اجاره ای یا واگذاری، با سرمایه گذار همراهی نماییم.

🔹 درویش، رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی داورزن نیز که به تازگی این مسئولیت را برعهده گرفته ضمن تشکر از زحمات محسن توکل رئیس قبلی ارشاد داورزن گفت: با تمام توان در کنار دهیاری و شورای روستای مزینان برای فعال شدن  مجتمع فرهنگی فعالیت خواهیم کرد.

🔹یکی از طرح های ملی در دیار سربداران پروژه قدیمی مجتمع فرهنگی و هنری دکترعلی شریعتی مزینانی یا همان باغ اسرار مزینان است که بیست و شش سال پیش یعنی سال ۱۳۷۷ کلنگ احداث ساختمان عظیم آن در ابتدای ورودی و شمال مزینان و در زمینی به متراژ ۱۹۰۰۰ متر مربع و بنایی در حدود ۱۸۰۰ مترمربع بر زمین خورد. مجتمعی که حدود ۷۰ درصد کار آن با جدیت پیمانکار اول انجام شد اما در ادامه با کارشکنی بعضی افراد و ادارات و نرسیدن بودجه تعطیل گردید و با گذشت دو دهه و به برکت سفر رئیس جمهور شهید آیت الله حاج سیدابراهیم رئیسی به استان خراسان و حضور نماندگان دولت سیزدهم در سبزوار و داورزن تخصیص  ۱۳ میلیاردی که با انتشار اخبار ضد و نقیض چند رقم از آن کاسته شد و عدد یازده میلیاردی از سوی شورای اسلامی مزینان تأیید شد برای تکمیل این بنا اختصاص یافت که در مرحله اول  سه میلیارد از اعتبارات ۱۴۰۱  واریز شد و مهندس خیراندیش پیمانکار مربوطه از سه شنبه ۲۴ مرداد۱۴۰۲  کار خود را برای تکمیل پروژه آغاز کرد.
امیدواریم مسئولین استان که اظهار می دارند برای همکاری با سرمایه گذار جدید آماده اند گزارشی هم از مقدار واقعی تخصیص دولت سیزدهم و هزینه آن در فاز اول ارائه نمایند.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

شاهدان کویر مزینان در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/sh_mazinan

  • علی مزینانی
۱۱
خرداد
۰۳

 

🖌نویسنده؛ حسین محمدی مزینان

  روبروی مسجد مزینان چند خانه ی گلی وجود داشت بنام دکان های خیرات وقف بر زوار آقاعلی ابن موسی الرضاعلیه السلام که درگذشته زوار بطور موقت در خیرات اسکان می گرفتند. خیرات مکان نام آشنایی در بین مزینانیها بود. پیرمرد ژنده پوشی در خیرات زندگی می کرد و زنی داشت بنام زهرا فسنقری(پسنقری) که در حقیقت و اصالت اهل حکم آباد بود.

زهرا دختر مردی مالک عمده و ثروتمند و متمول بود به طوری که چندین خدم و حشم داشتند. محمد همسر وی اهل فسنقر بود که برای کارگری به شهر سبزوار عزیمت می کند و جویای کار می شود اما دست قضا و قدر وی را به حکم آباد می کشاند و در خانه آقا و بزرگ حکم آباد مشغول کار می شود. محمد ( ممدفسنقری) جوانی  کارگر، سلامت، امانت دار و خوش سیما بود و بعد از مدتی زهرا دختر ارباب به یک دل نه که به صد دل عاشق او می شود و هر وقت مناسبی که دست می دهد به محمد خداقوت می گوید و گاهی سرزده به سروقت معشوق می رود و پیشنهاد می دهد که اگر به خواستگاری من بیایی با تو ازدواج می کنم. اما محمد می گوید: این غیرممکن است و پدر تو که ارباب من و بزرگتر روستاست با این همه ثروت دخترش را به من بدهد!
کم کم کارگران و ندیم و ندیمه ها از جمله مادر زهرا به این راز پی می برند و همگان آگاه می شوند به طوری که همسر ارباب کارهای گذشته از جمله خوراک دادن گاو و گوسفندان را از محمد می گیرد و برای اینکه محمد دامادشان شود او را به کارهای آبرومندانه تر می گمارد و لباس های بهتر برایش تهیه می کند. لذا بنا به پیشنهاد زهرا خواستگاری صورت می پذیرد و جناب ارباب برآشفته می شود که اگر یک بار دیگر چنین چیزی بشنوم، محمد را از این دیار بیرون می کنم و به وی اخطار می دهد که پاتو به اندازه گلیمت دراز کن، تو خجالت نمی کشی از دختر من خواستگاری می کنی پدرسوخته نمک نشناس!
اما مانند لیلی و مجنون آتش عشق چنان در سینه آن دو شعله ور شده که  زهرا می گوید:من مقداری پول پس انداز دارم بیا باهم فرار کنیم.
 با این تصمیم بعد از اینکه آبها از آسیاب افتاد و ارباب و دیگران به گمان اینکه بین زهرا و محمد رابطه ای وجود ندارد شبانه با اسب ارباب و سفره نان پا به فرار می گذارند. اول سبزوار و سپس در مزینان بزرگ و  پرجمعیت ساکن و دور از چشم خویشاوندان مشغول زندگی می شوند.
اما محمد به مرور ایام معتاد تریاک می شود و کم کم زهرا نیز دچار این بلای خانمان سوز می گردد. غربت و پیری زودرس وی را به کارگری و کلفتی می کشاند و در منزل مرحوم حاج اکبرمحمدی کمک اهل خانه بود و از آنجایی که خانمی چشم و دل سیر و ارباب زاده هم بود هیچکس با وی بدرفتاری نمی کرد و برایشان حرمت قائل بودند و همیشه زهرا هنگام ورود به خانه، حاج اکبر محمدی می گفت: دختر ارباب سلام. و مادرم تنها کسی بود که راز محمد و زهرا را می دانست و با ایشان بسیار مهربان برخورد می کرد.
و اما روزگار این دو دلباخته ی دلخسته را ابتدا به غربت و سپس اعتیاد و در نهایت به تکدی گری کشاند تا روزی که به رحمت ایزدی پیوستند و دست ارباب به ایشان نرسید و در غربت جان به جان آفرین تسلیم کردند.
در حال حاضر برادرزاده های زهرا در آلمان زندگی می کنند و سنگ قبر وی پایین پای قبر حاج حسین شکروی تا چندسال پیش مشهود بود اما یک روز دیدم سنگ بخاطر بی صاحب بودن خورد شده  و قبر خراب است و با خاک صورت آن را مرمت کردم ولی روزگار خاکش را هموار کرد.
حدود سه الی چهارسال پیش از سبزوار به مزینان برگشتم و برادرم رضامحمدی گفت آقایی که ساکن کشور آلمان می باشد دنبال قبری بنام زهرا می گشت که موفق به کشف آن گمشده نشدیم و من افسوس خوردم که ای کاش زودتر رسیده بودم تا شرح عشق این دو عاشق دلداده ی وفادار که در جوانی آوارگی و غربت را به جان خریدند و عاشقانه تا پایان عمر با هم در عزت و ذلت زندگی کردند و محل آن قبر را برایشان آشکار می کردم.
هنوز هم هستند پدران و مادرانی که معنای عشق را نمی فهمند و درک صحیح از عشق ندارند و ادعای فهم دارند و می گویند مابه فلانی ها نمی خوریم؛وصله ناجور است و در آخر ین که اگر دخترم را زنده بگور کنم به پسرفلانی نخواهم داد و یا بالعکس! اینان نمی دانند عشق یک ودیعه ی الهی است. آن دل که عشق ندارد دل نیست بلکه گل است، اگر خودشان عاشق می شدند معنای دلبستگی را بهتر درک می کردند.مانند؛شیرین و فرهاد. ویس ورامین. عذراقریش و محمدابن ابی بکر و لیلی و مجنون.


بهانه ای شد تا یاد کنم از عشاق غریب مزینان شاید درس عبرتی برای آیندگان نیز باشد. افسوس که از محل دفن محمد خبری ندارم لیکن زهرا و قبر وی را می شناسم .بقول شاعر
خاک شد آنکس که برین خاک زیست
خاک چه داند؟ که درین خاک چیست

🖌حسین محمدی مداح ...هشتم مهرماه ۱۴۰۲ ساعت چهار بعد از ظهر.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

شاهدان کویر مزینان در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/sh_mazinan

  • علی مزینانی
۰۹
خرداد
۰۳

صادق بشیره مزینانی – مسئول کمیته جوانان انجمن ایرانی مطالعات سازمان ملل متحد و دانشجوی دکتری حقوق بین‌الملل دانشگاه علامه طباطبایی ۱۴۰۳/۰۳/۰۸

سابقا در یادداشتی با عنوان «درخواست صدور قرار موقت توسط دیوان بین‌المللی دادگستری مبنی بر توقف عملیات نظامی در دعوای آفریقای جنوبی علیه اسرائیل(2024) در مقایسه با دعوای اوکراین علیه روسیه(2022)» در همین پایگاه، به این موضوع پرداختم که چرا دیوان بین‌المللی دادگستری درخواست آقریقای جنوبی پیرامون توقف عملیات نظامی علیه اسرائیل را رد نمود و در این خصوص دعوای اوکراین علیه روسیه را نیز به عنوان یک استناد مهم آفریقای جنوبی، مورد تدقیق و مقایسه قرار دادم تا دلیل رد درخواست آفریقای جنوبی از سوی دیوان در قرار موقت 26 ژانویه 2024 تبیین شود. اینک اما با گذشت چند ماه، در نتیجه اصرار اسرائیل بر تهاجم‌های نظامی‌اش در غزه و حتی توسعه آن به رفح و همچنین با پیگیری مصرانه آفریقای جنوبی بر اساس تشدید وخامت اوضاع در غزه و ایجاد شرایطی اضطراری و فوری که خطر قریب‌الوقوع آسیب شدید به حقوق مورد ادعای آفریقای جنوبی طبق کنوانسیون پیشگیری و مجازات جنایت ژنوساید(نسل‌زدایی) سال 1948 (به اختصار کنوانسیون نسل‌زدایی) را به همراه دارد و این به معنای وقوع یک فاجعه انسانی است، دیوان بین‌المللی دادگستری نهایتا تصمیم گرفت قرارهای موقت پیشین خود را بر اساس تغییر وضعیت در غزه و مطابق با قواعد رسیدگی خود اصلاح نماید. توضیح آن که در این بین آفریقای جنوبی یک مرتبه دیگر نیز درخواست مشابهی را از دیوان داشت که رد شد (28 مارس 2024). این یادداشت شرح می دهد که دیوان چگونه و بر چه اساسی دیدگاه خود در این خصوص را تغییر داده و نهایتا تصمیم می‌گیرد که اسرائیل باید عملیات نظامی خود در رفح را متوقف کند.

ادعاهای آفریقای جنوبی

آفریقای جنوبی این درخواست را مبتنی بر تهاجم زمینی‌ای می‌داند که اسرائیل از ۷ مه ۲۰۲۴ در رفح به عنوان آخرین پناهگاه در غزه برای یک و نیم میلیون فلسطینی که اکثر آن‌ها اجبارا از شمال و مرکز غزه آواره شده‌اند، آغاز کرده است. به باور آفریقای جنوبی این منطقه آخرین مرکز قابل سکونت در غزه است که با کنترل گذرگاه‌های رفح و کرم شالو توسط اسرائیل، عملا کلیه مبادی ورود و خروج افراد و کالاها به دست اسرائیل افتاده و کنترل کامل و مستقیمش را بر این منطقه در پی داشته است.

آفریقا جنوبی مدعی است که اسرائیل به فلسطینیان در بخش شرقی دستور داده که به منطقه بشردوستانه المواسی نقل مکان کنند که پرتراکم و فاقد امنیت است و این در حالیست که اجرای ایمن تخلیه دسته‌جمعی در این مقیاس غیرممکن است. همه این‌ها در شرایطی است که جای دیگری برای زندگی فلسطینیان رفح وجود ندارد؛ چرا که حدودا ۷۶ درصد از خاک غزه اکنون مشمول دستور تخلیه بوده و تخمین زده می‌شود که دوسوم منازل آسیب‌دیده یا ویران شده‌اند. بر این اساس با توجه به ایجاد شرایط جدیدی که تشدید وخامت اوضاع را به همراه داشته و صدمات جبران‌ناپذیری را به حقوق فلسطینیان از جمله بقای آن‌ها وارد می‌سازد، آفریقای جنوبی استدلال می‌کند تغییر در وضعیت غزه از زمان قرار موقت ۲۸ مارس به معنای آنچه در مواد ۷۵(۳) و ۷۶(۲) مقرر گشته، حادث شده است (بندهای ۲۳ و ۲۴).

آفریقای جنوبی مدعی است که نظر به وضعیتی که شرح داده، شیوه‌ای که اسرائیل در عملیات‌های نظامی‌اش در رفح و در سراسر غزه دنبال می‌کند، به خودی خود نسل‌زدایی است و بر این اساس آفریقای جنوبی خواستار دستور صریح توقف عملیات نظامی است که برای بقای آنچه از زندگی فلسطینیان باقی مانده، ضرورت دارد. آفریقای جنوبی تاکید می‌کند که هیچ منطقه‌ای برای نقل مکان در غزه وجود ندارد که در آن کمک‌های بشردوستانه ارائه شود. آفریقای جنوبی معتقد است که اسرائیل هیچ برنامه‌ای در مورد تخلیه‌های سابق نداشته و در مورد تخلیه رفح نیز ندارد که در نهایت منجر به آوارگی و ایجاد شرایطی فاجعه‌بار شده و تداومش بر این اساس چیزی از حیات مردم فلسطین باقی نخواهد گذاشت (بندهای ۳۵، ۳۶ و ۳۷).

این جایی است که آفریقای جنوبی وضعیت جدیدی را ترسیم نموده و ادعایی از یک جنس متفاوت نسبت به ادعاهایش برای درخواست قرار موقت نخست و حتی قرار موقت 28 مارس مطرح می‌کند؛ وضعیتی که با اصرار اسرائیل بر تداوم عملیات‌های نظامی‌اش به شیوه پیشین و حتی تشدید آن‌ها و عدم اهتمام به قرارهای موقت پیشین دیوان بین‌المللی دادگستری، اصرار آفریقای جنوبی در مورد درخواست توقف عملیات نظامی را به همراه دارد. گویی که دیگر اجرای تعهدات اسرائیل مطابق با کنوانسیون بدون توقف چنین عملیات‌هایی امکان‌پذیر نیست.

پاسخ‌های اسرائیل

اسرائیل با اشاره به انجام تخلیه اکثر غیرنظامیان از رفح در چند ماه گذشته و با انگاره رفح به عنوان یک دژ نظامی و به عنوان تهدیدی قابل توجه علیه اسرائیل و شهروندان، ادعای آفریقای جنوبی را رد می‌کند. اسرائیل همچنین انسداد گذرگاه‌های ادعایی آفریقای جنوبی را تکذیب نموده و مجددا بر مواضع خود پیرامون تلاش‌های مستمرش جهت تسکین وضعیت انسانی در غزه تاکید و در این راستا برخی از اقداماتش را برمی‌شمارد (بندهای ۲۵ و ۲۶). به این ترتیب اسرائیل معتقد است که دستور موقت ابتدایی دیوان برای تضمین حقوق مندرج در کنوانسیون و رعایت تعهدات اسرائیل بر آن مبنا، کافی بوده و شرایطی که مستلزم اقدامات جدیدی باشد، ایجاد نشده است.

اسرائیل حملات خود به رفح را مصداق حملاتی با مقیاس گسترده قلمداد نمی‌کند و معتقد است که صرفا عملیات‌هایی معدود و محدود انجام شده است. اسرائیل از تلاش‌هایش پیرامون تخلیه غیرنظامیان از مناطقی که درگیری‌های شدید پیش‌بینی می‌شده، یاد می‌کند و منطقه المواسی را به عنوان یک منطقه بشردوستانه ذکر می‌نماید که خارج از صحنه درگیری‌ها بوده و از آغاز حمله نظامی به شکل قابل توجهی برای تخلیه تدریجی غیرنظامیان گسترش یافته است. اسرائیل ایجاد نواحی محدودیت آتش و استفاده از توقف‌های تاکتیکی در مسیرهای تخلیه حین درگیری‌ها را به عنوان راهکارهایی برای حفظ امنیت فلسطینیان در حال انتقال عنوان می‌کند و ایجاد مسیرهای اصلی برای وصول کمک‌های بشردوستانه از جمله از طریق یک اسکله شناور در سواحل غزه که از ۱۷ مه ۲۰۲۴ احداث می‌شود را خاطرنشان می‌سازد. اسرائیل از روند رو به تسهیل و فعالانه تامین آب و غذا و افتتاح بیمارستان‌های صحرایی پرده‌برداری نموده و خریداری چهل‌هزار چادر که قادر به پناه دادن سه‌‌هزار و دویست نفر در منطقه به اصطلاح بشردوستانه است را به عنوان اقدامات مثبت خود در این راستا برمی‌شمارد. طبق ارزیابی اسرائیل تا کنون هشتصدهزار غیرنظامی، رفح را در نتیجه هشدارهای اسرائیل یا به ابتکار خودشان ترک کرده‌اند (بندهای ۳۹، ۴۰ و ۴۱).

دیوان نیز آمارها پیرامون تخلیه را تایید می‌کند(بند ۴۳) اما نتیجه چنین انتقالی به زعم اسرائیل ایجاد یک منطقه بشردوستانه برای غیرنظامیان است در حالی که گزارش های بسیاری از ارگان‌های سازمان ملل متحد موید آن نیستند و از آوارگی این تعداد انسان سخن می‌گویند (بندهای ۴۴، ۴۵ و ۴۶). آفریقای جنوبی نیز به عنوان خواهان مدعی آن است که این انتقالات منجر به وقوع فجایع انسانی در غزه شده است. با این همه، اسرائیل معتقد است که تصمیم دیوان مبنی بر توقف عملیات نظامی به معنای رها شدن گروگان‌های در دست حماس به حال خود است و این که حماس آزادی دارد که بدون مانع به حملات خود علیه اسرائیل و شهروندان غیرنظامی‌اش ادامه دهد. اسرائیل هدف خود از حمله به رفح را حفاظت از غیرنظامیان و نجات گروگان‌ها می‌داند و معتقد است که سازکارهای لازم را برای بررسی تخلفات احتمالی نیروهای نظامی‌اش و اطمینان از پاسخگویی آن‌ها در اختیار دارد(بند ۴۲). هرچند که به نظر پاسخ‌های اسرائیل از اتقان کافی برخوردار نباشد. آنچه اسرائیل می‌گوید، فرآیندی است که نتایجی خلاف ادعای آن را به همراه داشته است و نکته مهم‌تر آن‌جاست که اسرائیل راه‌ها برای راستی‌آزمایی و حقیقت‌یابی همین فرآیندها را نیز بسته است.

بخشی از پاسخ‌های اسرائیل آشکارا وعده و وعیدهاییست که بر اساس آنچه تا کنون تجربه شده، بسیار بعید به نظر می‌رسد. کارنامه‌ای که اسرائیل به آن مفتخر است، برگ سیاهی در تاریخ بشریت بوده و وضعیتی که اسرائیل ترسیم می‌کند، اصلا به فاجعه‌ای که در حال رخ دادن است، شباهت ندارد. در عمل نیز اسرائیل برای نیل به هدف خود، استفاده از وسایل مختلفی را توجیه می‌کند که به خودی خود خلاف بوده و نتایج متخلفانه‌ای را نیز رقم می‌زنند. به این ترتیب اسرائیل در استدلال خود، از آنچه مورد ادعای خواهان یعنی آفریقای جنوبی است و آنچه که دیوان قصد ارزیابی‌اش را دارد، بسیار انحراف دارد که حول محور کنوانسیون منع نسل‌زدایی به عنوان تعهد اسرائیل و همچنین قرار‌های سابق می‌چرخد و از ایجاد یک وضعیت جدید در نتیجه اقدامات اسرائیل برای امکان تغییر در آن‌ها صحبت می‌کند.

با این همه و با وجود آن که نگارنده پاسخ‌های اسرائیل در برابر ادعاهای آفریقای جنوبی را موجه قلمداد نمی‌کند اما باید اعتراف نماید که بنابر رویکرد سابق دیوان در این‌باره، در بدو امر هرگز تصور نمی‌شد که دیوان حتی به فرض اثبات ایجاد وضعیتی جدید و لزوم تغییر قرار موقت، به توقف عملیات نظامی اسرائیل دستور دهد و درخواست آفریقای جنوبی را اجابت کند. در ادامه مسیری که دیوان برای رسیدن به این نتیجه طی نموده است را مورد تدقیق و بررسی قرار خواهم داد.

استدلالات و استنتاجات دیوان بین‌المللی دادگستری

دیوان بین‌المللی دادگستری در تاریخ ۲۶ ژانویه ۲۰۲۴ پیرو درخواست آفریقای جنوبی علیه اسرائیل، به صدور نخسین قرار موقت خود در این دعوی مبادرت ورزید که اگرچه اقدامات اسرائیل در فلسطین اشغالی را تخطئه می‌نمود و به خودی خود با توجه به احراز معیار prima facia دورنمایی از امکان وجود صلاحیت دیوان برای بررسی ادعاهای آفریقای جنوبی مبنی بر نقض کنوانسیون نسل‌زدایی توسط اسرائیل را ارائه می‌داد، اما در نهایت مهم‌ترین خواسته آفریقای جنوبی یعنی توقف عملیات نظامی اسرائیل را رد نمود.

در واقع دیوان بر این اعتقاد بود که صلاحیت اظهار نظر در این باره را ندارد و تعهدات مندرج در کنوانسیون مذکور، جدای از موضوع توقف عملیات نظامی برقرار بوده و می‌بایست تحت هر شرایطی رعایت شود. لذا دیوان به جای صدور تصمیم توقف عملیات نظامی، بر اقداماتی که اجرای مفاد کنوانسیون را تضمین کند، تاکید نمود. بسیاری این تصمیم را به عنوان شکست آفریقای جنوبی و پیروزی حقوقی اسرائیل قلمداد نمودند.

اما به زودی آفریقای جنوبی برای نخستین بار با توجه به تشدید وخامت اوضاع در غزه و بروز نشانه‌های عدم اهتمام اسرائیل به قرار موقت صادره و تعهدات خود بر اساس کنوانسیون نسل‌زدایی، در تاریخ ۶ مارس ۲۰۲۴ درخواست اصلاح قرار موقت ۲۶ ژانویه را تقدیم دیوان کرد که دیوان دلیلی برای تجدید نظر در اقدامات اتخاذی خود نمی‌یابد (قرار موقت 28 مارس) و گویی دگر باره آفریقای جنوبی راه به جایی نمی‌برد. با این حال مطابق همان قرار موقت، در تاریخ ۲۹ آوریل ۲۰۲۴ اسرائیل گزارشی را در مورد اقدامات اتخاذشده‌اش ارائه نمود که متعاقب آن آفریقای جنوبی ملاحظات خود را پیرامون آن گزارش ارسال و در تاریخ ۱۰ مه ۲۰۲۴ درخواست فوری خود جهت اصلاح اقدامات موقت صادره از سوی دیوان را در تطابق با ماده ۴۱ اساسنامه و همچنین مواد ۷۵ و ۷۶ قواعد رسیدگی به دیوان تقدیم نمود که در راس آن توقف عملیات نظامی در رفح تقاضا شده بود. ۱۶ و ۱۷ مه جلسات رسیدگی شفاهی برگزار شد و آفریقای جنوبی از دیوان درخواست نمود که در کنار تعهدات مطابق با قرارهای ۲۶ ژانویه و ۲۸ مارس ۲۰۲۴، به توقف عملیات نظامی در غزه از جمله در منطقه رفح و همچنین رفع انسداد گذرگاه‌های آن منطقه به طور فوری، کامل و بدون قید و شرط رای دهد.(بندهای 12 تا 17)

دیوان در خصوص این درخواست معتقد است که بخشی از خواسته‌ها مربوط به حقوقی است که سابقا از سوی دیوان به آن‌ها تصریح شده و برای خواهان محتمل است. لذا دیوان باید به این مهم بپردازد که آیا وضعیت ادعایی فعلی خطر آسیب جبران‌ناپذیری را در مورد آن حقوق محتمل به همراه دارد و آیا یک وضعیت اضطراری ایجاد نموده است یا خیر. دیوان همچنین یادآوری می‌کند که سابقا تصریح داشته است که با توجه به جایگاه بنیادین ارزش‌های مقرر در کنوانسیون نسل‌زدایی، حقوق محتمل مورد بحث به گونه‌ای هستند که لطمه به آن‌ها غیرقابل جبران است (بند ۳۴ و ۳۵). به این ترتیب دیوان خود را از اثبات مجدد این موضوع بی‌نیاز دانسته و صرفا باید به پرسش‌های فوق بپردازد.

دیوان تایید می‌کند که درخواست آفریقای جنوبی در حقیقت درخواستی برای جرح و تعدیل و اصلاح قرار موقت ۲۸ مارس ۲۰۲۴ است و بنابراین دیوان باید بر اساس شرایط مندرج در بند نخست ماده ۷۸ قواعد رسیدگی دیوان، این موضوع را مورد ارزیابی قرار دهد که چنین مقرر می‌دارد: «بنا به درخواست یکی از طرفین یا proprio motu دیوان می‌تواند در هر زمانی پیش از صدور رای نهایی، هر تصمیمی پیرامون قرار موقت را ابطال یا اصلاح نماید، در صورتی که به نظر دیوان تغییراتی در وضعیت، توجیه‌کننده این ابطال یا اصلاح باشد» (بند ۲۰). به این ترتیب دیوان ابتدا می‌بایست بر اساس اطلاعاتی که طرفین ارائه نموده‌اند، به این نتیجه نائل آید که وضعیتی که طی آن قرار ۲۸ مارس ۲۰۲۴ صادر شده، دچار تغییر شده است. با فرض تغییر شرایط و وضعیت، دیوان باید بررسی نماید که آیا آن تغییر موجبات اصلاح قرار قبلی را فراهم آورده است یا خیر. در نهایت صدور اقدامات موقت جدید یا اصلاحی مستلزم رعایت مفاد ماده ۴۱ اساسنامه دیوان است.

دیوان با اشاره به وخامت اوضاع در غزه در پی عملیات نظامی اسرائیل که در قرار ۲۶ ژانویه ۲۰۲۴ خاطرنشان ساخته بود، به نامه خود در تاریخ۱۶ فوریه ۲۰۲۴ خطاب به طرفین اشاره دارد که به نقل از دبیر کل سازمان ملل متحد تشدید تصاعدی وضعیت وخیم نوار غزه به ویژه رفح را یادآور می‌شود؛ چنان که دیوان در قرار موقت ۲۸ مارس نیز تصریح داشت که وضعیت فاجعه‌بار فلسطینی‌ها از ژانویه ۲۰۲۴ با توجه به محرومیت‌های طولانی از غذا و سایر امکانات، بسیار بدتر شده است. دیوان تایید می‌کند که وضعیت فلسطین از زمان صدور قرار ۲۸ مارس بدتر شده و نگرانی‌های اعلامی به طرفین در ۱۶ فوریه ۲۰۲۴ محقق شده است؛ به طوری که وضعیت بشردوستانه در غزه اسفناک است و با توجه به تشدید حملات به رفح و دستورهای مکرر تخلیه و نقل مکان از بخش شرقی رفح به مناطق المواسی و خان یونس، بالغ بر هشتصدهزار نفر از فلسطینیان تا ۱۸ مه ۲۰۲۴ آواره شده‌اند‌.

با این همه، دیوان باید در ادامه به این موضوع بپردازد که تشدید حملات به ویژه در رفح که در عین آسیب‌پذیری بیشتر فلسطینیان در نتیجه جابه‌جایی‌های مکرر به وقوع پیوسته است، آیا در معنای ماده ۷۶ قواعد رسیدگی دیوان، تغییر در وضعیت است؟ (بندهای ۲۹ و ۳۰) بنابراین در این مقدمه و بر اساس گزارش ها و داده‌ها، دیوان با آفریقای جنوبی همراستا است که حملات تشدید و جبهه‌های نبرد افزایش یافته و همچنین فلسطینیان وضعیت وخیم‌تری را تجربه می‌کنند؛ اما مسئله این‌جاست که آیا این مسائل مطابق با ماده فوق به آستانه‌ای رسیده است که در نتیجه آن لازم باشد دیوان در قرار موقت پیشین خود تجدید نظر نماید و بخصوص این‌بار به توقف عملیات نظامی اسرائیل رای دهد؟

دیوان بر اساس گزارش های بروز شده OCHA، UNICEF، WFP و UNRWA آنچه آفریقای جنوبی در مورد فجایع جاری در غزه ادعا می‌کند را تصدیق می‌نماید و با در نظر گرفتن اقدامات موقتی اتخاذ شده در تاریخ‌های ۲۶ ژانویه و ۲۸ مارس ۲۰۲۴، به این نتیجه نائل می‌آید که وضعیت ناشی از حمله نظامی اسرائیل به رفح، موجد یک خطر بیشتر و غیرقابل جبران در مورد حقوق ادعایی آفریقای جنوبی است که با توجه به شرایط اضطراری و فوریت آن مستلزم تجدید نظر دیوان در اقداماتش پیش از اخذ تصمیم نهایی است (بند ۴۷). بر این اساس دیوان تصمیم خود در تاریخ ۲۸ مارس ۲۰۲۴ را نیازمند اصلاح می‌داند.

اگرچه دیوان مستند به بند ۲ ماده ۷۵ قواعد دادرسی، خود را در این خصوص مخیر می‌داند که اقداماتی را جدای از آنچه از سوی آفریقای جنوبی درخواست شده، در نظر بگیرد (بند ۴۹) اما نهایتا در بند پنجاهم تصریح می‌دارد که اسرائیل می‌بایست فورا مطابق با تعهداتش بر اساس کنوانسیون نسل‌زدایی، تهاجم نظامی خود علیه رفح و کلیه اقداماتش در آن منطقه که ممکن است منجر به نابودی فیزیکی کلی یا جزئی فلسطینیان در غزه شود را متوقف کند(بند ۵۰). در واقع دیوان عنصر مادی وقوع نسل‌زدایی را مطابق با مقررات آن کنوانسیون محرز دانسته و آن را برای اصلاح قرار موقت خود کافی می‌داند؛ بدون آن که در این مرحله لازم باشد به عنصر معنوی ارتکاب نسل‌زدایی ورود نماید.

بر این اساس دیوان خواستار توقف عملیات نظامی به صورت کلی نیست و صرفا به توقف عملیات نظامی در رفح تاکید دارد. این بدان معناست که محتمل است چنین عملیاتی مشمول مواد دو و سه کنوانسیون منع نسل‌زدایی باشد. به همین دلیل دیوان اسرائیل را مکلف به اتخاذ تدابیر موثر جهت حفظ شواهد مربوطه و دسترسی بدون مانع کمیسیون تحقیق، هیئت حقیقت‌یاب و سایر نهادهای تحقیقی ذی‌صلاح و موظف سازمان ملل متحد در این باره می‌داند(بند ۵۱).

همه این‌ها در حالی است که دیوان تاکید دارد که اتخاذ این تصمیمات هیچ لطمه‌ای به اقدامات موقتی‌ای که سابقا صادر شده، وارد نمی‌کند و طرفین می‌بایست مزید بر آنچه در قرار فعلی مقرر شده، آن موارد را نیز مورد متابعت قرار دهند (بند ۵۵). بنابراین دیوان بر اساس تعهدات اسرائیل طبق کنوانسیون نسل‌زدایی و با توجه به تشدید وضعیت مخرب زندگی شهروندان در منطقه رفح در نتیجه حملات اسرائیل و اتخاذ سیاست‌های تخلیه ساکنان، با سیزده رای در برابر دو رای مخالف قاضی Sebutinde و قاضی اختصاصی اسرائیل، تصمیم می‌گیرد که اسرائیل می‌بایست فورا تهاجم نظامی خود به رفح و سایر اقدامات در این منطقه که شرایط زندگی فلسطینیان در غزه را به طور کامل یا جزئی با نابودی فیزیکی روبه‌رو می‌کند، متوقف نماید و گذرگاه رفح را بدون مانع جهت ارسال خدمات اولیه ضروری و کمک‌های بشردوستانه باز نگه دارد و در این رابطه پس از یک ماه از صدور این قرار به دیوان گزارش دهد (بند ۵۷).

نتیجه

در نهایت دیوان بدون ورود به مباحث دفاع مشروع که حتما می‌توانست در این رابطه بسیار بحث برانگیز باشد، تصمیم می‌گیرد که اسرائیل باید عملیات نظامی خود در رفح را متوقف سازد. این تصمیم از جایی که بر اساس ماده ۷۶ قواعد رسیدگی دیوان اتخاذ شده، یک اصلاح بر اساس تغییر وضعیت و مستند به اعمال اسرائیل بوده و نمی‌توان آن را به عنوان یک انحراف قضایی در نظر گرفت. این برای آفریقای جنوبی یک پیروزی حقوقی است تا دیگر کسی نتواند مدعی شود که اقامه دعوی از سوی آفریقای جنوبی علیه اسرائیل بی‌فایده بوده است؛ اما نباید از خاطر برد که دیوان مجددا مواضع خود در رابطه با گروگان‌ها و تکالیف حماس را یاد‌آور می‌شود و این تازه آغاز یک ماجرای طول و دراز است که قطعا در ادامه بسیار پر پیچ و خم خواهد بود.

شاهدان کویر مزینان در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/sh_mazinan

  • علی مزینانی
۰۸
خرداد
۰۳

💠داروی مشابه

🖌نویسنده؛ علی جعفری مزینانی

زنده یاد حاج حبیب ا... حسینعلی مزینانی در ذهن بسیاری از همشهریان مزینانی نام آشناست.آن مرحوم که فردی شوخ طبع و خوش مشرب ودر عین حال مردم دار و ذاکر و عاشق اهل بیت علیهم السلام بود و ازسویی در تعزیه تاریخی عاشورای مزینان همینطور در تعزیه  بیستم محرم همین دیار و همه ساله به طرز هنرمندانه و قابل توصیفی به ایفای نقش ابن سعد و شمر خوانی می پر داخت ماجرایی را به شرح ذیل و برای دعاگو نقل می کرد.

در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی که کشور در تهیه و تآمین داروهای مورد نیاز بیماران به خود کفایی نرسیده بود و از سویی در تحریم به سر می‌برد لذا در اغلب اقلام دارویی  وابسته به بیگانگان بودیم و از آنجا که آن روانشاد به شغل میوه فروشی اشتغال داشتند در نتیجه با چند نفر از مدیران وکارکنان چند داروخانه در همسایگی محل کسب وکار خود ارتباطات تنگاتنگ شان زبانزدبود و برهمین مبنا هر شخصی که نیاز به داروهای کمیاب داشت اعم از همشهریان مزینانی و یا دیگر دوستان و رفقایش به ایشان مراجعه می کردند.
وقتی نسخه یا دست نوشته پزشک مربوطه را به مسوولین داروخانه ارائه می داد از پنج شش قلم دارو ابراز می کردند: دو یا سه قلم از داروها موجود بوده و مابقی مشابهش را داریم.
حاج حبیب هم  داروها را می گرفت و ضمن تشکر وجهش را تقدیم می کرد.
تا اینکه درآستانه شب یلدا؛ همسر  مدیر یکی از داروخانه ها یادداشتی شامل چند قلم  میوه به دکتر می دهد و دکتر هم  متقابلاً یادداشت مربوطه را در اختیار حاج حبیب می گذارد تا نسبت به تهیه آنها اقدام کند.
حاج حبیب هم از پنج شش قلم میوه درخواستی؛ به جای خرمالو..‌‌... گوجه فرنگی! به جای نارنگی... نارنج ! به جای پرتقال....گریپ فروت ! تهیه ودر کارتن دربسته به صورت  شکیل می گذارد و نهایتاًتحویل دکتر می دهد.
روز بعد؛ دکتر در حالت ناراحتی به حاج حبیب مراجعه می کند واظهار می دارد:
جناب ابن سعد !
حاج حبیب :جان ابن سعد
دکتر: یادت باشد که آبروی مارا جلو همه بردی ؟!
حاج حبیب :مگه چه شده و چه اتفاقی افتاده ؟!
دکتر: چی شده؟!
به جای پرتقال.... گریپ فروت  ... به جای ....خرمالو ...گوجه فرنگی.... به جای نارنگی... نارنج تحویل ما می دهی آن وقت می فرمایید چی شده؟!!!
حاج حبیب: ببینم جناب دکتر ؛ هر بار که به داروخانه مراجعه می کردم می فرمودید : چند قلم مشابه داریم و بنده هم خم به ابرو نمی اوردم و ضمن تشکر می رفتم پی کارم....
 ما برای اولین وآخرین مرتبه، میوه هایی را که خواسته اید  مشابهش را آنهم در دو یا سه قلم تقدیم تان داشته ایم آنوقت بدهکاریم و به جای تشکر ما را استیضاح هم می فرمایید؟جل الخالق!!
عمل مقابله به مثل و شنیدن این گونه فرمایشات و اظهارات آن هم ازجنابعالی فی الواقع تعجبی است وقباحت دارد و جای گلایه هم ندارد.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۸
خرداد
۰۳

🖌نویسنده؛ حسین محمدی مزینان

✍️تا آنجا که بنده بیاد دارم مرحوم آقاغلامرضاصدیقی که انسانی راستگو و صدیق بود در نقش امام سجاد(ع)روز اربعین حسینی ایفای نقش می کرد. وی  اشعار را بسیار حزن انگیز ادا می کرد صدایی دلنشین داشت و در هنگام خواندن آنچنان خودش تحت تاثیر قرار می گرفت که همه ناظران تعزیه بجای اینکه بر تعزیه گریه کنند بحال امام خوان گریه می کردند. وقتی لباس تعزیه می پوشید بدون هرگونه زرق و برقی با جامه ی سیاه و زنجیری نسبتا سنگین که دارای حلقه های درشت که در کوره های دستی ساخته شده بود و  به زبان محاوره ای مردم مزینان و منطقه به آن زنجیر ماله می گفتند.
زنجیرها خود گویای سنگینی آن بود و نیازی به وزن کردن نداشت که به دور گردن و شانه های امام خوان بسته می شد. این مجلس در مکان فعلی شرکت تعاون روستایی روبروی منزل حاج محمدعلی کربلایی رضا و مرحوم عباسعلی ذبیح اله برگزار می شد.
تا  پیش از دهه چهل نقش یزید توسط مرحومین رحمت اله محمدی؛  شیخ حسین ناطقی؛ حاج حبیب اله رفیعی ؛ کربلایی ابراهیم ولیعهد و سپس اینجانب حسین محمدی و محمدرحمت اله محمدی و گاهی نیز حسن زارعی اجرا می شد.
سوزی که در صدای مرحوم صدیقی بود شنونده را بسیار تحت تاثیر قرار می داد. سرهایی که نمی دانم از چه جنس بود و بعدها مفقود گردید بر فراز نیزه ها بود و صحنه های شام را در ذهن انسان تداعی می نمود.علم چوبی که نشانه و مظهر علمداری حضرت ابوالفضل(ع) بود صحنه غم انگیزی را ترسیم می کرد وای که چه دردآور بود در آن هنگام که گوشواره های قدیمی تخته  از جنس طلا توسط یزید به اهلبیت و مردم نمایان می گردید. تجسم واقعه جانسوز کربلا و بعد از آن اسارت اهلبیت(ع).
یزید بالای منبر می نشست و امام سجاد و اهلبیت روی زمین. آوردن اُسرابه مجلس یزیدهر انسان سنگین دل را به گریه می آورد. یزید بعد از دلجویی اهلبیت رسول خدا فردی بنام بشیرابن جزلم را همراه امام سجاد بعنوان راه بلد می فرستاد و از بالای مزینان یعنی شهر شام به سمت پایین مزینان به نیت برگشت به وطن یعنی مدینه کاروان را همراهی  می کرد وقتی که به جلو کوچه سرهنگ می رسیدند بشیر به امام سجاد خطاب می کرد آقا جان:

رسیده ایم به مکانی که ره شود به دو تا
یکی به سمت مدینه دگر به کرببلا.

بلاتشبیه امام سجاد جناب صدیقی به حضرت زینب ارجاع می داد که مرحوم حاج حسن ناطقی در غیاب مرحوم جعفری و بعد از ایشان حاج حسین مرادعلی تلمان ایفای نقش می کرد و به تقاضای علیامخدره زینب کبری راه کربلا را پیش می گرفتند تا اهلبیت داغدیده بتوانند شهیدان کربلا را زیارت کنند شاید باعث تسلای داغدیدگان گردد. لذا به سمت هیئت ابوالفضلی با خواندن اشعار زیر ادامه مسیر می دادند:

زچیست ای عمه والا مقام،

بوی پدر می رسدم برمشام،

عمه مگر گمشده پیداشده

دسته دوم:

صدای یک بلبلی آید بگوش

که دارد از غصه فغان و خروش

عمه مگرگمشده پیداشده.

در صحن حیاط هیئت ابوالفضلی که وسیع هم بود چندین قبر مصنوعی ساخته می شدکه با پارچه های سبز و سیاه صورت قبر را مزین می کردند. مرحوم سیدنوراله و گاهی مرحوم کربلایی عبداله محمدی در نقش جابربن عبداله انصاری ظاهر می شدند. بقول اهل منبر مصیبت کی و کجا اوج می گرفت همان وقتی که وارد هیئت می شدند باور کنید کوچک و بزرگ بر احوال اهلبیت و قبور مصنوعی فریاد می زدند و بعضی نیز غش می کردند وامصیبتا؛چه ماتمی بپا می شد چنان خودشان را به روی قبور پرت می کردند گویی کربلا و قبور شهیدان است.
بعد از پایان شبیه خوانی نیز روضه در همان هیئت با چایی و سیگار اُشنو و چپق برای رفع خستگی برگزار می شد و سپس حاج آقای شریعتی بزرگ روی منبر به شرح واقعات کربلا می پرداخت. بعد از انقلاب اسلامی بخشی از تعزیه بجای هیئت ابوالفضلی در کنار مزار شهیدان برگزار می گردد که این نیز صفای دیگری دارد.
اما بعدها نقش امام سجاد(ع) به حاج غلامرضا حاجی واگذار شد. و امّامخالف خوانان مجلس پیش از آقایان شمشیری، رحمت اله محمدی و مرحوم طالبی که آقایان شمشیری به ترتیب محمد شمشیری بزرگ عبداله و علی و نیز محمد عبداله و رضا و محمد شمشیری  ایفای نقش نموده اند.
یک روز شخصاً از مرحوم صدیقی پرسیدم شما که آنقدر جانسوز می خواندید چرا ادامه ندادید؟ دیدم شروع کرد گریه کردن و بعد زیر گلویش رانشانم داد که اینجا محل بریدگی در مجلس تعزیه می باشد آنچنان با سوز می خواندم که مرحوم محمد شمشیری تحت تاثیر قرار می گیرد و عنان از کف داده که خنجر باعث خراشیدگی حنجره ام شد و یک لحظه با فریاد بنده بخود آمد که خدا رحم کرد و ادامه داد هنگامی که نسخه می خوانم چنان غرق در نسخه می شوم و صحنه ها را مجسم می کنم که قادر نیستم در حضور مستمع جلوی گریه ام را بگیرم . این سوز در مناجات سحر او هنگام اذان بسیار مشهود و قابل درک بود
ارادتمند حسین محمدی مداح.
۱۴/شهریور۱۴۰۲

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

شاهدان کویر مزینان در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/sh_mazinan

  • علی مزینانی
۰۶
خرداد
۰۳

 

 

#پیام مهدیه شرق تهران مزینانی های مقیم مرکز

 إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَیهِ رَٰجِعُونَ؛ «ما از آنِ خدائیم؛ و به سوى او بازمى گردیم»

 «الهی رِضاً بِقَضائِکَ و تَسْلیماً لِامْرِکَ وَ لا مَعْبودَ سِواکَ یا غِیاثَ الْمُستَغیثین»
*الهی خشنودم به قضاء و تسلیمم به امر تو و غیر تو معبودی نیست ای فریاد رس فریاد جویان*

این آخرین کلام ابا عبدالله الحسین علیه السلام در روز عاشورا بود.
شاید آخرین کلام شهید سید ابراهیم رئیسی به تأسی از اربابش و جد بزرگوارش همین بود تا به ملکوت اعلاء سفر کرد.

✅خبر شهادتش دنیا را مبهوت خود کرد رئیس جمهوری که ۳سال بی وقفه در حال خدمت رسانی و پیشرفت کشور بود.
۳ سال مبارزه با فقر و فساد در منصب رئیس قوه مجریه یادآور مدیریت شهید رجائی بود .
 او ۳ سال سُکانداری کشور را با حضور فعال خود در عرصه سیاسی جهان و اصلاح زیر ساخت های کشور پس از وقفه چندین ساله و کرونا بدست گرفت به حدی پیشرفت کرد که تمامی کاستی های به جا مانده از مدیران بی لیاقت و زخم بستر گرفته های قبلی را جبران نمود.
در گام اول انقلاب اسلامی، رئیس جمهورش شهید شد و اینک در گام دوم انقلاب تاریخ تکرار شد و رئیس جمهور دیگر به شهادت رسید.
در این لحظات حساس تاریخ ایران اسلامی آنچه مهم است برای مردم ایران صبر در مصیبت و گوش سپردن به فرمان رهبر حکیم و خوداری از پرداختن و توجه به هرگونه  شایعه است

✅ رهبر عزیز و حکیم که قلبش امروز از فراق یار و سرباز با وفایش مالامال غم و اندوه هست اما صلابت،حکمت و تدبیرش مانند همیشه راهگشای کشور خواهد بود
*یقیناّ شهادت خادم مردم ایران و خادم الرضا (ع) شهید آیت الله رئیسی و یاران وی موجب پیشرفت و عزت کشور ایران اسلامی خواهد شد.
بدینوسیله شهادت خادم الرضا (ع)و یاران همراهش را به محضر حضرت بقیه الله الاعظم (عج) و رهبر انقلاب اسلامی و امت شهید پرور تسلیت عرض می نمائیم.
عاش سعیدا مات سعیدا

🖊هیئت امنای مهدیه شرق تهران مزینانیها

 

#پیام تسلیت فرمانده پایگاه بسیج شهدای مزینان

✍️سلام بر ابراهیم
مردی از تبار ایثارگران، رزمندگان و مظلومان تاریخ که برای جهاد با شیطان از هیچ آتشی هراس نداشت.

سیدی که با روحیه ی جهادی برای خدمت به مردم شب و روز نمی شناخت.

مجاهدی خستگی ناپذیر که تهمت ها شنید و دم بر نیاورد.

عالمی که مانند مولایش مظلوم زیست و مظلومانه ولی با افتخار در راه خدمت به مردم محروم جان خویش را فدا کرد.

تاریخ می نویسد؛ روزی روزگاری رئیس جمهوری در ایران زمین حاکم بود ولی ریاست نکرد، پشت میز ننشست و چون موجی خروشان برای مردمش در تلاطم بود.

رزمنده ای که از خراسان برخاست و افتخارش خادمی حرم امام رئوف بود و در شب ولادت آن قبله ی هشتم دعوت حق را لبیک گفت.

پایگاه بسیج شهدای مزینان رجعت شهادت گونه این بزرگمرد معاصر و همراهان جهادی اش را به محضر شریف امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و رهبر فرزانه انقلاب حضرت امام خامنه ای مدظله العالی، بیت معزز و ملت شریف ایران تسلیت عرض می نماید.

بی تردید اگر در این سرزمین علمی از دست علمداری بر زمین بیفتد بازهم سردارانی هستند که آن را بردوش بگیرند و راه پرافتخارش را ادامه دهند لذا دشمنان اسلام و انقلاب بدانند راه سیدمحرومان خادم الرضا علیه السلام دکتر سیدابراهیم رئیسی تا رسیدن این پرچم به دست صاحب اصلی اش ادامه خواهد یافت.

✔️مهدی مزینانی آزاده
خادم بسیجیان مزینان

 

#پیام تسلیت قاضی عالیمقام دیوانعالی کشورحاج قاسم مزینانی یار و همسنگر خادم الرضا آیت الله شهید دکتر حاج سید ابراهیم رئیسی

✍️*بسم الله الرحمن الرحیم*
*من المومنین رجال صدوقوا ما عاهدالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا*
*و بشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون*
سردار رشید اسلام ، یار امام(ره) و رهبری معظم انقلاب اسلامی (دام افاضاته)، امید رهبری(حفظه الله)، مرد روزهای سخت، شجاع، غیور، ولایتمدار، پر کار و پر تلاش، دلسوز و دست پاک، خداجو و خداترس، محب اهل بیت عصمت و طهارت علیهم صلوات الله اجمعین، خاکی و بی‌ریا و مردمی، اندیشمند و فکور، خادم حضرت امام رضا علیه آلاف التحیه و الثناء، حضرت آیت الله دکتر ابراهیم رئیس السادات(رییسی) ریاست محترم و معزز جمهوری اسلامی ایران دعوت حق را لبیک گفته و با یاران همراه و خادمین به انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران عزیز به دیار باقی شتافتند.
شهادت برای مردان مردی چون آیت الله رئیسی حق است و اگر جز این بود حق مطلب ادا نمی شد.شهادت جانگداز معظم له و همراهانش را به ساحت قدس عالم امکان حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفداء و مقام عظمای ولایت دامت برکاته و ملت بزرگ و شریف ایران اسلامی تبریک و تسلیت عرض می نمائیم. ان شاءالله روح مطهر ایشان و هیات همراه با روح مقدس و مطهر آقا ابا عبدالله الحسین علیه الصلاه و السلام محشور بوده و در اعلی علیین با علو درجات عالیه جایگاه داشته باشند. آمین

🖊حاج قاسم مزینانی

 

#پیام تسلیت مجمع طلاب و روحانیون مزینان

✍️بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
« وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ »
با تأسف و تأثر فراوان، خبر شهادت مظلومانه خادم الرضا رئیس جمهور انقلابی، ولایت مدار، خدوم و مغتنم کشورمان حضرت آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی طاب ثراه و همراهان بزرگوار ایشان دریافت شد.

درود و سلام الهی بر تمامی شهدای عزیز بویژه بزرگ مردی که با ایمان، بصیرت، فداکاری و روحیه جهادی، تمام همت خود را در راه عزت و اعتلای اسلام عزیز و خدمت به مردم و مبارزه با فاسدان و نااهلان، صرف نمود و عاقبت نیز جان خود را در روز ولادت با سعادت امام رئوف در این مسیر نورانی هدیه کرد .

این عالم مجاهد و خستگی ناپذیر نمونه ای ممتاز از تربیت یافتگان مکتب نجات بخش اهل بیت علیهم السلام و انقلاب اسلامی بود که فداکارانه، یاری و خدمت به مظلومان و مبارزه با استکبار جهانی و صهیونیزم غاصب را سرلوحه خویش قرار داده بود ‌.
مجمع طلاب و روحانیون مزینان این مصیبت عظیم را محضر شریف حضرت ولی عصر ارواحنا فداه، رهبر معظم انقلاب مدظله العالی، حوزه های علمیه و ملت شریف ایران و دیار شهیدپرور مزینان و بیت شریف، تبریک و تسلیت عرض نموده و برای آن شهید خدمت و همراهان، علو درجات را مسألت می نماید.
هر چند تحمل فقدان این مرد بزرگ برای همه ما تلخ و جانکاه است ولی با اتکال به ذات لایزال الهی بر این باور، اعتقاد راسخ داریم که «إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ» و همانگونه که پس از عروج آسمانی امام راحل عظیم الشأن ره این راه را پر قدرت ادامه دادیم امروز هم تحت لوای ولایت و زعامت مقام معظم رهبری،با استواری و بدون واهمه از شیطنت ها و توطئه های دشمنان خبیث با چشمانی اشکبار ولی قلب هایی«کَزُبَرِ الْحَدِیدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّیَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا یَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا یَجْبُنُونَ وَ عَلَی اللَّهِ یَتَوَکَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِین» این مسیر نورانی را تا رسیدن به آرمان های بلند اسلام ناب و انقلاب شکوهمند اسلامی ادامه خواهیم داد.

✔️مجمع طلاب و روحانیون مزینان

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

شاهدان کویر مزینان در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/sh_mazinan

  • علی مزینانی
۰۲
خرداد
۰۳

مردم قدرشناس مزینان از لحظه شنیدن خبر شهادت خادم الرضاعلیه السلام آیت الله حاج سیدابراهیم رئیسی با حضور در مسجد جامع به سوگ نشستند.

مراسم یادبود این شهدا که همزمان با سراسر کشور تا پنج شب در این مسجد با برگزاری مراسم تلاوت قرآن کریم ادامه دارد؛ سه شنبه شب اول خرداد 1403 به صورت ویژه و با سخنرانی امام جمعه شهرستان داورزن و مداحی پیرغلامان اهل بیت علیهم السلام حاج قربانعلی عسکری مزینانی و حاج غلامرضا مزینانی حاجی و حضور فرماندار و مسئولین ادارات و فرماندهان نظامی و انتظامی داورزن و به همت پایگاه بسیج شهدا و کوثر مزینان برگزار شد.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

شاهدان کویر مزینان در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/sh_mazinan

  • علی مزینانی