مزینانی :: شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۱۶۶۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مزینانی» ثبت شده است

۱۳
خرداد
۹۳

  درسالروز ولادت مبارک حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام و روز جانباز ،با حضور دکتر خشیارمنش ریاست و دکترکامیابی گل، معاون و تعدادی ازاعضای هیات علمی ، کارکنان و دانشجویان دانشکده علوم ریاضی مشهد، از جانباز مزینانی تجلیل شد.

  به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از خبرنگار فرهنگی دانشگاه فردوسی مشهد، در این مراسم دکتر خشیارمنش با تبریک اعیاد شعبانیه و روز جانباز ،ضمن اشاره به ایثارگری ها و دلاورمردی های ایثارگران در دوران دفاع مقدس، از جانباز حسین مزینانی تقاضا نمود خاطراتی از دوران دفاع مقدس بیان کند.

درادامه جانباز و رزمنده پیشکسوت مزینانی ، برای دقایقی ، خاطراتی از چگونگی مجروحیت شان درعملیات آزادسازی خرمشهر روایت نمود.

در پایان این مراسم که در نمازخانه دانشکده ریاضی مشهد برگزار شد هدیه ای توسط ریاست دانشکده تقدیم این جانباز فداکار شد.

سال گذشته نیز رزمنده دفاع مقدس و جانباز جسین مزینانی به همت مسئولین دانشکده ریاضی دانشگاه فردوسی مشهد مورد تقدیر قرار گرفت.

  مزینان در بین روستاهای شهرستان داورزن دارای بیشترین شهید و ایثارگر و جانباز است که نام تعدادی از این افتخار آفرینان در سنوات گذشته در وب شاهدان کویرمزینان منتشر شد

  • علی مزینانی
۱۲
خرداد
۹۳
تصاویر زیبا از کعبه

در آستانه اعیاد بزرگ شعبانیه زائران حرم دوست که به منظور عمره مفرده عازم مکه معظمه و مدینه منوره شده بودند در میان استقبال پرشور هموطنان  وارد مزینان شدند .

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ در میان این زائرین خانه ی خدا نام حاج مهدی مزینانی (آزاده )مدیر وبلاگ و رئیس شورای اسلامی و حاج مهدی تاج مزینانی بهورز و مدیر وبلاگ خانه بهداشت به چشم می خورد که باورودشان به مزینان مورد استقبال بستگان و مردم قدرشناس مزینان قرار گرفتند.

شاهدان کویرمزینان ضمن تبریک به این حجاج گرامی  از خداوند متعال آرزوی سلامت برای تمامی مسافران و زائرین بیت الله می نماید.

شایان ذکر است رئیس شورای اسلامی مزینان طی تماس تلفنی با مدیر شاهدان کویر از قدرشناسی شهروندان مزینانی تشکر و قدر دانی نمودند.

  • علی مزینانی
۱۱
خرداد
۹۳

مژده به ختم رسل ازچه دهندعرشیان             باز چرا هلهله می رسد از آسمان
باز چرا  جبرئیل سوی نبی  می رود                هدیه تبریک را بهر علی می برد
مریم و حوا چرا خدمت زهرا  رسند                  در کنف فاطمه  یاور و هم مونسند
بازچرا مرتضی بر درحق شاکر است               شکر خدا میکند حمد ورا ذاکر است
باز چرا قدسیان عطر و عبیر آورند                   شمس و ضحی هم ره ماه منیر آورند
باز چرا شادمان فاتح بدر و حنین                     می برد او بر زبان نام و نوای حسین
مژده شما شیعیان خانه چراغان کنید               آب زنید راه را خنده فراوان کنید
آمده خون خدا در رگ دین خدا                        تا مرض کفر و شرک را بنماید دوا
روی مهش را ببین یوسف ازو شد خجل             شمس و قمر بر برش وا زده و منفعل
نام حسین علی عشق و صفا می دهد             جان و تن مرده را نور و جلا می دهد
عشق حسین را نگر دل به هوا می برد              هر دل سرگشته را پیش خدا می برد
عشق حسین درجهان جلوه ذات خداست          شوکت او دائماً بارقه ی انبیاست
وارث  نوح  نبی  وارث  بر  آدم  است                  مفخر افلاکیان عزّ بنی آدم است
هر که ز روی ادب نام   ورا  می برد                   بهر خودش آبرو نزد خدا می خرد
بهر  مزینانی ار نزد خدا  آبروست                      عشق حسین علی بر دل او آرزوست

شاعر : اکبر علیشاه مزینانی

  • علی مزینانی
۰۹
خرداد
۹۳

علی مزینانی فرزند اصغر در سال 1340 ه . ش در خانواده ای کارگر و زحمتکش اما معتقد و مذهبی به دنیا آمد .تحصیلات ابتدایی را در مزینان به پایان رساند . شرایط بد زمان طاغوت و  وضعیت سخت اقتصادی موجب شد تا خیلی از روستاییان نتوانند فرزندانشان را برای ادامه تحصیل به مدرسه بفرستند . علی نیز از این جریان مستثنی نبود و برای کمک به پدر راهی تهران شد و به کاربنایی پرداخت. با شروع انقلاب اسلامی او به همراه برادرانش در مبارزات علیه رژیم پهلوی  شرکت نمود و با دو برادرش محمد و حسن شبانه به مراکز مشروب فروشی و کاباره ها حمله و چندین مرکز را نابود کردند . در هفده شهریور خونین 57 او به همراه برادر بزرگش محمد درصف اول مبارزه قرار داشتند و با تیراندازی گارد شاهنشاهی به سوی تظاهرات کنندگان و شهیدو مجروح شدن جمعی از هموطنان ،به کمک مجروحین شتافتند و مصدومین را به بیمارستان می رساندند . وقتی علی به خانه برگشت اطرافیان از دیدن لباسهای خونین او وحشت کردند و احساس می نمودند که او هم تیر خورده ولی خودش با لبخند به همگی آرامش داد و ماجرای انتقال مجروحین را بازگو کرد. 

پس ازپیروزی انقلاب اسلامی، علی که محرومیت را کاملاً حس می کرد به جمع جهادگران سازندگی پیوست و درمناطق محروم به کمک مستضعفان رفت ولی با شروع جنگ تحمیلی عازم سربازی شد و پس ازطی دوره آموزشی به نیروهای شهید چمران پیوست و در عملیات های پارتیزانی همراه با دکتر چمران بر علیه دشمن بعثی شرکت نمود و عاقبت  در 1360/05/30ه.ش درمنطقه سوسنگرد به فیض شهادت نائل آمد و به عنوان اولین شهید مزینان و حومه در سبزوار تشییع و در زادگاهش مزینان به خاک سپرده شد.

شهادت او خیزش عجیبی در منطقه ایجاد کرد و موجب شد که بسیاری از جوانان پس از تشییع جنازه با شکوهی که در زادگاهش مزینان برگزار شد برای اعزام به جبهه داوطلب شوند .

مادر شهید علی مزینانی در روز تشییع جنازه پسرش بارها برای مردم سخنرانی کرد و با لهجه ی شیرین مزینانی به شهادت فرزندش افتخار می نمود. او حتی پس از شهادت دو فرزند دیگرش محمد و حسین بازهم رسالت زینبیش را به نمایش گذاشت و در برنامه زنده تلویزیونی شبکه سه سیما اعلام کرد که : اگه بازم جنگ بشه باز بقیه بچه هامو می فرستم برند بجنگند حتی اگه لازم باشه خودم چادر و می بندم و با همین پیرمرد ، شوهرمو میگم ها ! دونفری می ریم به جبهه. همو طوری که بچه هامو و شوهرم توی جبهه بودن و من خوشه چینی می کردم و می فروختم و پولش رو برای رزمنده ها می فرستادم...

پس از شهادت علی دو برادر دیگرش محمد و علی و دو پسر عمویشان یدالله و مهدی مزینانی به فیض شهادت نائل آمدند و با پیشنهاد حجت الاسلام شیخ حبیب الله مزینانی عسکری مردم مزینانی به نام خانوادگی آنها کلمه  شهیدی را افزودند و اکنون در مزینان خانواده این مردان آسمانی را به نام شهیدی می شناسند.

پدر شهیدان علی ، محمد و حسین شهیدی نیز به عنوان رزمنده بارها در جبهه ها حضور داشت و گاهی حتی او و پسرانش همزمان در مناطق عملیاتی حاضر بودند .

این رزمنده پیر در روزنامه جوان طی مصاحبه ای که به همت شاهدان کویرمزینان انجام شد اعلام کرد که اگر بازهم جنگ شود او و فرزندانش خط سرخ شهادت را انتخاب می نمایند

در ادامه بخشی از این مصاحبه را که در روز سه شنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۱برگزار شد تقدیم می گردد:

83 ساله‌ام و همچنان در آرزوی شهادت

برای شروع از خودتان بگویید اصغر آقا، چه درسی به بچه‌هایت دادی که سه‌تا از آنها شهید از آب درآمدند؟ 

من همیشه در جواب این سؤال به پرسش کننده گفته‌ام که من چیزی به بچه‌هایم یاد نداده‌ام، بلکه آنها بودند که با منش و رفتارشان به من درس‌های زیادی دادند. خود من هم چند سالی در جبهه‌ها بودم. اما توفیق شهادت نیافتم. پس این سه فرزندم که شهید شدند حتماً سعادت‌شان از من بیشتر بود. اما در مورد خانواده‌ام بگویم که ما اصالتاً اهل مزینان هستیم و شغل آبا و اجدادی‌مان هم کشاورزی است. خودم همین الان هم کشاورزی می‌کنم. ۸۳ سال دارم و تا آنجا که در توان داشتم سعی کردم بچه‌هایم را با نان حلال بزرگ کنم و مذهبی بار بیاورم. هرچند در کل، روستای مزینان محیطی مذهبی دارد و وجود روَحانی گرانقدر شیخ قربان علی شریعتی در روستای ما فرصتی پیش آورد تا جوانان و نوجوانان پای کلاس‌های درس او بنشینند و مسائل دینی را با عمق بیشتری یاد بگیرند. به این ترتیب شرایطی پیش آمد تا ما از همان دوران طاغوت از امام(ره) پیروی کنیم و پشتیبان انقلاب اسلامی باشیم. طوری که پس از پیروزی انقلاب و شروع جنگ خودم به همراه شش پسرم در جبهه‌ها حضور یافتیم.

دردوران ریاست جمهوری امام خامنه ای (مدظله العالی ) لوح یادبودی به خانواده اش اهداشد.

 

پیام شهید:

علی شهیدی در وصیتنامه اش به پدر و مادرش می گوید: پدر و مادر عزیزم ! انسان درهرکجا که باشد بالاخره مرگ به  سراغ او می آید ما از مرگ نمی ترسیم وشهادت برای ما افتخاروسربلندی است.

 سه برادر شهید مزینانی (شهیدی) 

   

 

شهیدعلی مزینانی(شهیدی)  شهیدمحمدمزینانی(شهیدی)   شهیدحسین مزینانی(شهیدی)

 

دوپسرعموی شهیدان شهیدی

 

   

 شهیدیدالله مزینانی (شهیدی)     شهیدمهدی مزینانی (شهیدی)

  • علی مزینانی
۰۸
خرداد
۹۳
 
 

همزمان با فرا رسیدن اعیاد شعبانیه و روز پاسدار ؛ سردار علی رضا مزینانی از بنیان گذاران تبلیغات و روابط عمومی  سپاه ، در شبکه دوم سیما از خاطرات خود در دفاع مقدس می گوید.

به  گزارش شاهدان کویر مزینان به نقل  از روابط عمومی رسانه ملی ، "از آسمان" این هفته با تنی چند از فرماندهان هشت  سال دفاع  مقدس که  در   زمینه تبلیغات  جنگ خدمات  ارزنده ای را ارائه  کرده  بودند مصاحبه می کند.

 در قسمت اول این برنامه سردار سرتیپ دوم پاسدار محمدعلی آسودی (معاون فرهنگی و تبلیغات سپاه) ، سردار علی رضا مزینانی (معاون تبلیغات و روابط عمومی سپاه) ، سردار پورجمشیدی (فرمانده سپاه عاشورا) و سردار مجید رجبی معمار (رئیس‌ بنیاد فرهنگی‌ روایت‌ فتح)  پیرامون نقش تبلیغات در جنگ و روحیه دادن به سربازان در آن زمان ، دیوارنویسی ، مداحی آن روزگار در جبهه ها ، عکاسی و تصویربرداری  دوران هشت سال دفاع مقدس سخن می‌گویند.

«از آسمان» برنامه ای با مضامین آشنایی با «مردان آسمانی» و بازماندگان روزگار دفاع مقدس، کاری از گروه اجتماعی شبکه دو سیماست که جمعه این هفته ساعت 19 به روی آنتن شبکه دو می رود و پنج‌شنبه هفته بعد نیز ساعت 7:20 صبح بازپخش می شود.

 

  • علی مزینانی
۰۶
خرداد
۹۳

به میمنت فرا رسیدن عید بزرگ مبعث بار دیگر دستان نوازشگر و پر مهر خیّر مزینانی ، مهربانی را به مددجویان بهزیستی مزینان ارزانی نمود و منزل مسکونی خود را برای تکمیل  مجتمع بهزیستی هدیه کرد .

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ در آستانه فرا رسیدن عید سعید مبعث پیامبر مهر و رحمت حضرت محمدبن عبدالله (ص) ؛ ذاکر اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام استاد میرزاحسن حسینی مزینانی فرزند مرحوم سید اسماعیل منزل مسکونی خود به متراژه 460 متر مربع را وقف بهزیستی مزینان نمود.

این نیکو کار مزینانی که مدتی است به علت بیماری دیابت زندگی خود را بر روی ویلچر می گذراند با توافق فرزندانش اقدام به وقف منزل مسکونی خود نمود تا بار دیگر همت والای مزینانی ها را برای به سرانجام رساندن این کار خداپسندانه به نمایش بگذارد.

میرزا حسن حسینی که اکنون دوره سالمندی خود را می گذراند در تعزیه عاشورای مزینان به ایفای نقش درویش می پرداخت که بر حسب اتفاق به امداد تشنگان کربلا می شتابد و در این راه جان خود را فدای امام حسین (ع) می نماید.

  • علی مزینانی
۰۴
خرداد
۹۳

از این پس در آخر هفته هر ماه شاهدان کویرمزینان پیام شهدای این کویرقهرمان پرور را از طریق سامانه پیامکی ارسال می نماید و همزمان بخشی از زندگینامه شهید منتخب نیز در وب شاهدان منتشر خواهد شد که این هفته به مناسبت فرا رسیدن سالروز عملیات بیت المقدس اولین پیام از وصیتنامه شهید محمد اسدی مزینانی به شماره شهروندان ارسال گردید و به همین مناسبت گوشه هایی از زندگینامه شهید تقدیم می شود:

 

برگی از زندگینامه شهید  محمد اسدی مزینانی

محمد اسدی مزینانی فرزند حاج علی در سال 1342ه.ش در مزینان سبزوار به دنیا آمد . شخصیت معنوی او در دامان والدینی  شکل گرفت که سراسر زندگیشان برای رضای خداوند و شرکت در مجالس مذهبی بوده و می باشد. پدرمحمد انسانی خوش برخورد و خوش صحبتی است که علی رغم زحمات طاقت فرسایش درکشاورزی هیچگاه لبخند از لبانش محو نمی شود او از طرف مادری وابسته سلسله جلیله سادات است و مادری نمونه و به شدت معتقد داشت که کراماتش همیشه درذهن فرزندان و نوه هایش متبادر است.محمد خوش خلقی و مهربانی را از والدین وجده اش به ارث برده بود.

مادر محمد زنی مهربان، زحمتکش و مذهبی است که در عشق به فرزند و علاقه به آنها زبانزد است اما به هنگام خبرشهادت پسر ارشدش چنان  صبرو شکیبایی زینب وار ازخود نشان داد که دیگران را به حیرت وا داشت.

 محمد درچنین خانواده ای رشد کرد.و باهمین اعتقاد پس ازسپری کردن دوران تحصیلی ابتدایی و راهنمایی وارد سپاه پاسداران شد و داوطلبانه عازم میادین نبردگردید.

تازه داماد بود و دخترخاله اش را برای نامزدی انتخاب  کرده بود ولی جبهه را ترجیح داد و به منطقه جنگی رفت و در آخرین روز از آبان هزارو سیصدو شصت و دو، در منطقه پنجوین به فیض شهادت نائل آمد ولی پیکر مطهرش پس ازده سال توسط گروه تفحص کشف و پس  از تشییع در سبزوار در بهشت حضرت علی (ع) زادگاهش مزینان به خاک سپرده شد.

                                                   *****

سفارش شهید محمد اسدی مزینانی:

برادرانم بدانید که من آگاهانه در این راه قدم برداشتم،چرا که خون شهیدان از صدر اسلام تا کنون صدا می زنند که برای چه نشسته اید؟

اکنون انقلاب اسلامی به پیش می رود تا اسلام را در سراسر جهان گسترش دهد

 

  • علی مزینانی
۰۳
خرداد
۹۳

 یادواره شهدای پایگاه ایثار - مسجد سجادیهگروه فرهنگی شاهدان کویرمزینان در اقدامی شایسته همزمان با ایام آزاد سازی خرمشهر اقدام به ارسال پیام شهدای مزینان به شهروندان مزینانی نمود.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ پس از تغییر سامانه پیامکی شاهدان کویرمزینان به شماره 3000612828 و استقبال ویژه شهروندان مزینانی از پیامک های ارسالی در اقدامی شایسته از این پس بخشی از وصیتنامه شهدای مزینان در قالب پیام کوتاه برای شهروندان ارسال می گردد که اولین پیام انتخابی از وصیتنامه پاسدار شهید محمد اسدی مزینانی به مناسبت فرا رسیدن سالروز آزاد سازی خرمشهر و عملیات بیت المقدس به شماره تلفن همراه همشهریان مزینانی ارسال شد.
سامانه پیامکی جدید شاهدان کویرمزینان با مدیریت حسن دستمراد مزینانی یکی از فرهنگیان با سابقه مزینان اداره می شود که ضمن فعالیت برای آبادانی مزینان و در کنار تحصیل و تدریس در دانشگاه و مدارس منطقه پانزده تهران و آموزشگاه های معتبر آموزش پرورش با راه اندازی این سامانه اقدام به ارسال پیام به شهروندان مزینانی می نماید.
همزمان با ارسال پیام شهدا از سامانه جدید ؛ وبلاگ شاهدان کویرمزینان نیز از این پس با تهیه مطلب اقدام به معرفی شهید منتخب می نماید.

  • علی مزینانی
۰۳
خرداد
۹۳

همزمان با ایام سالروز آزاد سازی خرمشهر و عملیات شکوهمندبیت المقدس ؛ مراسم بزرگداشتی به همت پایگاه بسیج شهدای  مزینان برگزار شد.

به گزارش شاهدان کویر مزینان ؛ در این مراسم که همزمان بافرا رسیدن سالروز شهادت امام هفتم شیعیان در هیئت حسینی مزینان برگزار شد علاوه بر مردم مومن مزینان جمعی از شهروندان روستاهای مجاور مانند بهمن آباد، سویز ، کاهک، غنی آباد و کلاته مزینان نیز به دعوت پایگاه بسیج شهدای مزینان حضور داشتند.

دعای پرفیض ندبه ، ذکر مصیبت خوانی توسط ذاکران اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام به مناسبت سالروز شهادت امام موسی کاظم (ع) و سخنرانی حجت الاسلام معلمی فر پیرامون آزاد سازی خرمشهر از جمله برنامه هایی بود که در این مراسم معنوی اجرا شد.

شایان ذکر است شب گذشته مراسم بزرگداشت سالروز شهادت امام موسی بن جعفر (ع) و گرامیداشت عملیات بیت المقدس در هیئات مذهبی تهران با حضور شهروندان مزینانی برگزار گردید.

مراسم دعای ندبه و مجلس عزاداری باب الحوائج حضرت امام موسی کاظم (ع) نیز صبح امروز در هیئت الغدیر مشهدمقدس با حضور همشهریان ساکن در جوار امام رضا (ع) و جمعی از زائران مزینانی برگزار شد.

مراسم دعای ندبه هر دو هفته یک بار به صورت گردشی در مزینان و روستاهای همجوار و باحضور بسیجیان و دیگر اقشار مردمی برگزار می گردد که امروز جمعه دوم خرداد بسیجیان مزینان میزبان این مراسم باشکوه بودند.

 

  • علی مزینانی
۰۲
خرداد
۹۳


به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت امام صبر و شکیبایی حضرت موسی بن جعفر (ع) ؛ هیئت ائمه بقیع (علیهما السلام) با حضور عاشقان ولایت ، مزینانی های مقیم تهران برگزارشد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ در آستانه فرا رسیدن  سالروز شهادت امام موسی کاظم (ع) مراسم ویژه ای با حضور مزینانی های مقیم تهران و اعضاء هیئت ائمه بقیع (علیهما السلام)  پنجشنبه شب اول خرداد در بزرگراه شهید محلاتی برگزار شد.

در این مراسم حجت الاسلام شیخ محمد مزینانی پیرامون خصوصیات اخلاقی و رفتاری و زندگینامه امام هفتم شیعیان سخنرانی کرد.

همچنین شهروندان ساکن منطقه12و13 تهران در هیئت بنی هاشم مزینانی های مقیم تهران واقع در خیابان صفا در ایام  شهادت امام مظلوم شیعیان حضرت موسی بن جعفر (ع) به سوگ نشستند.

به همین مناسبت صبح جمعه دوم خرداد بنا براعلام روابط عمومی مهدیه مزینانی های  مقیم تهران مراسم دعای ندبه همراه با ویژه برنامه شهادت این امام همام در خیابان کلینی  تهران از ساعت 6صبح برگزار می گردد.

در این مراسم حجت الاسلام دکتر احمدی در ادامه سلسله مباحث تربیتی پیرامون شهادت باب الحوائج امام موسی کاظم (ع) و عملیات بیت المقدس  به مناسبت سالروز آزاد سازی خرمشهرسخنرانی می نماید.

در ادامه مطلب با زندگی امام موسی کاظم (ع) آشناشوید...

  • علی مزینانی
۲۶
ارديبهشت
۹۳

چند روز پیش خبری در خبرگزاری های رسمی از جمله خبرگزاری مهر منتشر شد که در آن از امضاء تفاهم نامه مشترک همکاری به منظور توسعه طبیعت گردی پایدار و تقویت زیرساخت های کشور درحوزه گردشگری و محیط زیست توسط معصومه ابتکارˈ معاون رییس جمهوری و رییس سازمان حفاظت محیط زیست و ˈ مسعود سلطانی فرˈ معاون رییس جمهوری و رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خبر دادند.

پس از امضاء این تفاهم نامه رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایران را به لحاظ جاذبه های گردشگری جزو 10 تا 12 کشور اول دنیا دانست و گفت: عرصه کویری جنوب و مرکز کشور مقصد اصلی توریست های اروپایی است.

سلطانی فر در ادامه افزود : امروزه گردشگری به صورت عمومی دنبال نمی شود بلکه گردشگرها تخصصی شده اند و اکنون گردشگر مذهبی ، علمی و حتی شکار داریم که قطعا با توسعه این صنعت زمینه اشتغالزایی در کشور بیش از پیش فراهم می شود.

وی ادامه داد:عرصه طبیعی کشور دربخش کویرهای جنوب و مرکز بسیار مورد توجه اروپایی ها و بخش شمالی مورد توجه کشورهای عربی و حاشیه خلیج فارس است که باید از این ظرفیت به نحو مطلوبی استفاده کنیم.

پس از این اظهار نظر معاون رئیس جمهوری  مجله اینترنتی اسرارنامه یکی از از رسانه های فعال شهرستان سبزوار که به حق باید گفت در حال حاضر مدافع اصلی و معرف واقعی حقوق دیار ادیب پرور سربداران است با انتشار مطلبی با عنوان :جذابیت کویرهای مرکزی ایران برای گردشگران اروپایی / کویر مزینان را دریابید. به جذابیت های خاص گردشگری کویرمزینان پرداخت که ضمن تشکر از دست اندرکاران این رسانه وزین ضمن نقل این مطلب مانیز پیرامون جاذبه های گردشگری مزینان توضیحاتی با بهره مندی از تحقیق علمی جمعی از دانشجویان دانشگاه حکیم سبزواری مبنی بر اکوتریسم کویرمزینان ارائه می نماییم.

و اما اسرارنامه در ادامه مطلب کویرمزینان را دریابید که به همت فرهنگ دوستان پایگاه اینترنتی فرهنگ دانشجو نیز بازنشر شده است چنین می گوید:

کویرها هرچند سرزمین هایی خشک و لم یزرع هستند، اما همواره جذابیت های خاص خود را داشته اند. به ویژه برای ساکنان مناطقی از جهان نظیر اروپا که در گستره هایی وسیع ، سرزمین هایی سر سبز و با آب و هوایی معمولا ابری و بارانی دارد.

کویرها برخلاف نگاه عوامانه رایج که معمولا این سرزمین ها را بی فایده و بی ارزش می داند، در صورت دریافت رسیدگی صحیح و برنامه ریزی دقیق می توانند به یکی از مهمترین جاذبه های گردشگری مناطق کویری تبدیل شوند.

منطقه سبزواربزرگ در غرب خراسان رضوی در مجاورت با کویرهای مرکزی ایران به خوبی از این استعداد برخوردار است که به یکی از مقاصد جذب گردشگران کویر تبدیل شود.

خصوصا وجود کویر معروف و خاطره انگیزی چون کویر مزینان در شهرستان داورزن که مهد پرورش و الهام بخش نوشته های ادبی معلم بزرگ انقلاب دکتر علی شریعتی بوده است، به منزله فرصت ارزشمندی است که در همه سال های گذشته مغفول واقع شده است و متأسفانه در همین مدت بسیاری از مردم روستاهای منطقه به دلیل خشکسالی ، بیکاری و درآمد اندک به سبزوار، تهران ، مشهد و بعضی دیگر از شهرهای کشور مهاجرت کرده اند. حال آنکه اگر گردشگری کویر با کمک پتانسیل های موجود در منطقه به خوبی شکل می گرفت زمینه ایجاد اشتغال و افزایش درآمد مردم محلی فراهم می آمد.

مزینان در طول تاریخ چندین هزارساله اش بارها محل حضور حاکمان ، علما ، سیاحان ، گردشگران ، و به لحاظ موقعیت جغرافیایی محل تاخت و تاز یاغیان و جنگجویان بوده است .

حدودالعالم من المغرب الی المشرق که در در قرن چهارم هجری نگاشته شده یعنی حدود 1100سال پیش از آن به عنوان شهرکی آباد نام می برد و پس از آن در دو قرن بعد  در تاریخ بیهق ابوالفضل زید بیهقی ربع مزینان را یکی از مناطق اصلی بیهق معرفی می کند و در صفحات متعدد از شاعران و نام آوران و صاحبان علم و ادب این دیار تاریخی نام می برد. شاهان قاجاری از جمله ناصرالدین شاه و فتحعلیشاه با حضور در مزینان از برج و بارو و مردان رشیدش به وجد می آیند و کاتبان وزرای آنها همچون صنیع الدوله و میرزا قهرمان و حکیم الممالک دردیوان ناصری این نظر اربابانشان را به ثبت می رسانند که یکی از این نوشته کتاب مطلع الشمس منسوب به ناصرالدین شاه است که در مطلبی طولانی به معرفی مزینان و مردمان و ابنیه های تاریخی آن می پردازد. همچنین تیمور لنگ در کتابی که مربوط به خاطرات اوست از کشته شدن فرزندش در این کویر سخن می گوید و اروپائیانی که به مناسبتهای مختلف چه برای کشیدن سیم تلگراف و تلفن که مزینان در دویست سال پیش شبکه ی تلگراف داشته و یا قبل از آن که چاپارخانه محل ورود و خروج مکاتبات و مراسلات بوده که این نیز خود یکی از نمادهای تاریخی بودن این دیار است یاد می کنند وجود کارونسراهای مأمونی و صفوی و حدیره که می گویند دختر هارون الرشید در آن مدفون است و مساحد و اماکن مذهبی دیگر از دوران دیلمان و سلجوقی و نادری و قنات دوهزار و پانصدساله اش وچندین بنای تاریخی دیگر که ما پیش از این در سلسله نوشتار مزینان ازنگاهی دیگر به آن پرداخته ایم و مردانی چون پدر و پسر شریعتی که اکنون هریک خود تاریخی ساز شده اند همه و همه مدعایی است برای التفاط بیشتر دولت مردان که این کویرتاریخی را به قول اسرارنامه دریابند. 

این کویر تاریخی برپایه تحقیقات بعضی از محققین و صاحب نظران شاهد اولین حضور تمدن پارس ها بوده و اقوام پارت و آریایی پس از گذر از صحرای سیبری برای ورود به صحرای مرکزی وارد کویرمزینان می شوند و با توجه به موقعیت آب و هوایی و ارتفاع آن از سطح دریا و امنیت موجود این مکان را برای سکنی بر می گزینند و براین اساس مزینان به مدنیت می رسد و یکی از شهرهای بزرگ آن زمان نام می گیرد و محل رفت و آمد تجار و بازرگانان می شود گذر راه باستانی ابریشم با تاریخ دو هزار ساله اش یکی دیگر از این جاذبه هایی است که می توان با احیای آن بازهم مزینان را دریافت .

شاهدان کویرمزینان نیز پیش از این بارها با انتشار مطالبی پیرامون بهره مندی از صنعت گردشگری و جذب توریست و همچنین جاذبه های گردشگری مزینان مطالبی را تقدیم داشته است که مخاطبان گرانمایه می توانند در حاشیه همین وب گوشه هایی از این ادعا را مشاهده نمایند.

اکوتوریسم منطقه کویرتاریخی مزینان موضوع تحقیق جمعی از دانشجویان علاقمند دانشگاه حکیم سبزواری یکی دیگر از منابع ما برای توجه به مزینان است که این توجه خود می تواند موجب بهبود وضعیت معیشتی و آبادانی مزینان، داورزن و سبزوار بزرگ باشد و در ادامه چکیده ای از این مقاله را تقدیم می نماییم :

اکوتوریسم، به طور عمده بر منابع و جاذبه هایی استوار است که محیط طبیعی دراختیار گردشگر قرار می دهد که بهره گیری از آن هم به امکانات و شرایط مناسب نیاز دارد و هم مستلزم حفاظت از منابع طبیعی می باشد، این امر از طریق ارزیابی توان و ظرفیت محیط زیست طبیعی برای جذب گردشگران به بررسی و تحلیل SWOT قابل تحقق است. مقاله ی حاضر با تکیه بر پژوهش انجام شده با مدل قابلیت و محدودی تهای عوارض ژئومورفولوژیکی مؤثر براکوتوریسم در کویر مزینان از توابع شهرستان سبزوار پرداخته است . جهت ارزیابی و تحلیل پتانسیل ها و تنگناهای توسعه ی اکوتوریسم در کویر مزینان و به منظور دستیابی به راهبردهای کلی توسعه ی گردشگری در محدوده ی مطالعاتی، با طبقه بندی شده و ضمن SWOT ساختارهای مربوطه، اقدام به استخراج راهبردهای تلفیقی با استفاده از مدل با استفاده از این مدل، نقاط قوت، GIS تهیه ی نقشه ی ژئومورفولوژی کویر مزینان از طریق نرم افزار ضعف، فرص تها و تهدیدها و اولوی تبندی آن ها تعیین گردیده است. مجموع امتیاز وزنی نقاط قوت 1/ 2 به دست آمده در حال یکه مجموع امتیاز وزنی مجموع نقاط ضعف منطقه 83 / منطقه برابر با 65 تعیین گردیده است که نشان دهنده ی بالا بودن تأثیر نقاط قوت منطقه ی کویر مزینان در میان عوامل 2 محاسبه شده است، در صورتی که / داخلی است. هم چنین مجموع امتیاز وزنی فرصت های منطقه 25 1 تعیین شده است . بدین ترتیب بالا بودن امتیازهای مربوط / مجموع امتیاز وزنی تهدیدهای منطقه 07 به فرص تهای گردشگری و نقاط قوت داخلی از جمله وجود جاذبه های اکوتوریستی ممتاز در سطح منطقه و تنوع چشم اندازهای طبیعی و بکر، شرایط مناسب جهت برگزاری تورهای کویرنوردی و شن نوردی با کاروان های شتر و انواع فعالیت های اکوتوریستی نشان دهنده ی شرایط بسیار مطلوب برای توسعه ی گردشگری در کویر مزینان است . در حالی که نبود زیرساخت ها و امکانات لازم و تبلیغات مؤثر و عدم سرمایه گذاری های مناسب و کمی توجه به مناطق کویری به عنوان سرمایه های اکوتوریستی کشور در سطح کلان، از موانع توسعه ی اکوتوریسم پایدار دراین ناحیه شده است.

در این تحقیق علمی یکی دیگر از جاذبه های مورد توجه صنعت گردشگری در مزینان می تواند کویر پرستاره مزینان باشد که پیش از این نیز مورد توجه دانشمندان قرار گرفته و باور دارند که یکی از مناطق بسیار مناسب برای رصد ستارگان است .

 دانشیاران دانشگاه حکیم سبزواری در باره نقاط قوت گردشگری مزینان چنین نوشته اند :

اگر چه طبیعت سبز، کوه های بلند و سواحل نیلگون زیباست، اما در کویر ، مناظر زیبا و شگفت انگیزی وجود دارد که در هیچ جای دیگر نمی توان مشابه ی آن را دید، بیابا نهای پوشیده از نمک، تپه های طلایی شن های روان و آسمان پر از ستارهة گوشه ای از چشم اندازهای بی نظیر کویر است. از شگفتی های جاذبه های کویری مزینان، انواع تپه های ماسه ای در اشکال متنوع و زیبا چون برخان، سیف، هرم های ماسه ای، تل های نباتی، چین و شکن ماسه ای، پیکان ماسه ای و...هستند که چشم اندازی وهم انگیز و رؤیایی را برای هر ناظری فراهم می سازند.
از نظر این محققین جاذبه های گردشگری در کویر مزینان را می توان به صورت زیر طبقه بندی نمود:

عوامل داخلی موثر در گردشگری کویر مزینان:

1 - مستعد بودن و وجود پتانسیل های متنوع و خالی جهت سرمایه گذاری برای استفاده از منابع طبیعی به عنوان قطب گردشگری منطقه
2 - دسترسی نزدیک و آسان به جاده ی آسفالته ی اصلی تهران  مشهد
3 - شرایط طبیعی مناسب برای استفاده از انرژی خورشیدی و بادی جهت تولید و تأمین انرژی منطقه
4 - نزدیکی به شهر داورزن و امکان استفاده از تسهیلات رفاهی آن
5 - شرایط آب و هوایی مناسب در فصل سرد سال
6 - وجود جاذبه های اکوتوریستی ممتاز در سطح منطقه و تنوع چشم اندازهای طبیعی و بکر بودن آنها

7 - شرایط مناسب جهت برگزاری تورهای کویرنوردی و شن نوردی با کاروان های شتر
8 - پهنه های پوشیده از ماسه و نمک و شوره زارها جهت املاح درمانی و نمک درمانی
9 - شرایط مناسب جهت رؤیت پدیده ی سراب در پهنه های کویری
10 - نبود آلودگی نوری و غباری و آسمان شفاف و تاریکی مطلق، جهت رصد اجرام آسمانی و پدیده های خاص جوی مانند خورشید گرفتگی و بارش های شهاب سنگی
11 - جاذبه های ورزشی و تفریحی متعدد و متنوع در منطقه از جمله اتومبیل رانی و موتورسواری و ورز شهای هوایی
12 - حجم و ارتفاع مناسب هرم های ماس های منطقه و شرایط ایده آل جهت ورزش مهیج اسکی روی شن
13 - شرایط ایده آل جهت برگزاری مسابقات رالی در سطح منطقه
14 - وجود انواع تپه های ماسه ای طلایی در اشکال متنوع چون برخان، برخان عرضی، برخان طولی، برخانW  سیف، هرم های ماسه ای، تل های نباتی،پیکان ماس های، ریپل مارک، تپه های ماس های طولی و موازی

15 - شرایط مناسب جهت طبیعت گردی و سفر

عوامل خارجی موثر در گردشگری کویر مزینان:

1 - امکان اشتغال زایی در زمینه های اقامتی و خدماتی و افزایش درآمد برای جمعیت ساکن منطقه
2 - وجود و عبور جاد هی اصلی تهران  مشهد از شمال منطقه
3 - وجود شرایط مساعد توپوگرافی به منظور احداث سایت ورزش های ویژه مانند کایت سواری، چتربازی، پاراگلایدر سواری و بالن سواری
4 - وجود شرایط مساعد جهت احداث اکو کمپ، اکو پارک و ژئو پارک در منطقه
5 - امکان برگزاری جشنواره ها و نمایشگاه های محلی در منطقه
6 - فرصت مبادلات فرهنگی با خارج از منطقه
7 - ایجاد فرصت های مناسب برای مردم محلی جهت درک و حفاظت از ارزش های طبیعی و استفاده ی بهینه از محیط طبیعی به منظور تفرج
8 - وجود پتانسیل های طبیعی متنوع منطقه جهت انجام فعالیت های اکوتوریستی
9 - فرصت مناسب جهت جلب تورهای آموزشی و گردشگران علمی وجود فرودگاه سبزوار در فاصله ی 75 کیلومتری منطقه

این دانشجویان در ادامه چند رویکرد مناسب برای بهر برداری از جاذبه های کویرمزینان ارائه می نمایند که قابل تأمل است :

رویکرد اول: ارائه ی تعریف شفاف و قابل فهم از جایگاه گردشگری کویر مزینان در برنامه ی کلان توسعه ی منطقه و ارتباط و پیوند آن با طرح های اقتصادی - تجاری بزرگ ، تدوین قوانین برای از بین بردن چالش های احتمالی، شفاف سازی اهداف برای مجریان طرح ، استفاده چند منظوره از تاسیسات زیربنایی و....، تعریف و تدوین مقررات روشن و شفاف در خصوص گردشگری منطقه در سطح کلان ، تدوین قوانین محکم برای حفاظت از آثار تعریف شده ی طبیعی و فرهنگی منطقه به عنوان یک منبع مورد نیاز جامعه با تأثیرات سودآور اقتصادی پایدار.
رویکرد دوم: جهت گیری کلان مدیریتی در ارائه ی برنامه برای آماده سازی بستر نیازهای ساختاری و زیربنایی صنعت گردشگری در منطقه، شناسایی و معرفی جاذبه های گردشگری طبیعی منطقه با کمک گروهای علمی، محیط زیست و منابع طبیعی و... ، مطالعه و پژوهش در ساختارهای جهانی صنعت گردش گری و ارائه ی تأثیرگذاری های مثبت و منفی آن برای مدیریت کلان، ساماندهی و سرمایه گذاری در رسیدن به استانداردهای جهانی در صنعت حمل و نقل در منطقه، سرمایه گذاری دولتی و یا خصوصی برای ساخت هتل و اقامتگاه های مناسب در منطقه.
رویکرد سوم: تعریف ساز و کار خدماتی در منطقه ، ایجاد مناسبات ویژه و نزدیک به استانداردهای جهانی برای سرویس دهی مناسب به گردشگران ایرانی و خارجی، فعال نمودن م ؤسسه های گردشگری در منطقه ، تعریف تسهیلات گمرکی برای گردشگران، آماده سازی زمینه های روانی پذیرش گردشگر ایرانی و خارجی توسط متولیان فرهنگی و مذهبی جامعه.

و در پیایان نیز این محققین در راستای تحقق هر چه سریعتر اهداف توسعه ی اکوتوریسم کویر مزینان پیشنهادات جالبی را ارائه می نمایند:
 - شروع فعالیت های اصولی در زمینه ی گردشگری در مناطق کویری و تدوین برنامه ی جامع اکوتوریسم برای شهرستان و اولویت بندی جاذبه های اکوتوریستی آن؛
 - معرفی جاذبه های اکوتوریستی کویر از جمله شن های روان ، ریگزارها، دق ها، جنگل های تاغ ، نیزار ها ،و
نمک زار ها، باتلاق های کویری از طریق GIS پایگاه داده های مکانی و رسانه های تصویری و نوشتاری
 - تبدیل کویر مزینان با توجه به عوارض ژئومورفولوژی آن از جمله تپه ها و هرم های ماسه ای به پیست اتومبیل رانی و موتور سواری و برگزاری مسابقات رالی در سطح منطقه؛
 - برگزاری تورهای کویرنوردی و شن نوردی با کاروا نهای شتر؛
- احداث جاده های ارتباطی مناسب از داورزن به کویر مزینان جهت جذب و رفاه بیش تر گردشگران؛
 - تأسیس اکوکمپ و سایت های گردشگری طبیعی در نواحی مختلف کویر؛
 - شناساندن تاریخ و فرهنگ مردم کویر با توجه به قدمت طولانی تاریخی و غنای فرهنگی این منطقه به هموطنان در سایر نقاط؛
 - آشنا نمودن مردم محلی با صنعت گردشگری و راه های کسب درآمد و اشتغال زایی براساس این صنعت؛امید است با شناخت توانمندی ها و قابلیت های مختلف اکوتوریستی کویر مزینان و ایجاد زیرساخت های اصلی و زیربنائی و تبلیغات مؤثر و تدوین سیاست های صحیح و برنامه ریزی ه ای اصولی جهت بهره برداری بهینه و بالفعل نمودن توانمندی ها و پتانسیل ها و قابلیت های موجود گامی مؤثر و مثبت جهت توسعه ی گردشگری و توسعه ی پایدار و رفع محرومیت از چهره ی منطقه برداشته شود و در آینده ی نزدیک با توسعه ی اکوتوریسم در کویر مزینان ، شاهد پیشرفت و توسعه ی پایدار این منطقه ی محروم کویری باشیم

اکنون ما مردم کویرمزینان ضمن در خواست از مسئولین پرتلاش فرهنگی و گردشگری برای نگاه وِیژه به مزینان از نمایندگان پرتوان شهرستان می خواهیم که برای معرفی این دیار تاریخی و ارتقاء مزینان به جایگاه اصلی آن که یکی از آنها شهر شدن آن است و بارها مورد عنایت روسای جمهور قرار گرفته و در در وزارت کشور مطرح شده کوشش نمایند چرا که تبدیل این منطقه به شهر و فراوانی تعداد شهرستانها یکی از امیدهای رسیدن سبزوار بزرگ به استانداری است وگرنه آن می شود که پیش از آن شد و استان به غرب و جنوب و مرکز رسید و بس...

  • علی مزینانی
۲۶
ارديبهشت
۹۳
 
 
 
 مدیران روابط عمومی‌های استان تهران با انجام رای گیری اعضای هیئت رییسه شورای هماهنگی روابط عمومی های استان تهران را تعیین کردند.
به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی استانداری تهران، در حاشیه نخستین مجمع عمومی شورای هماهنگی روابط عمومی های استان تهران اعضای شورا با برگزاری انتخاباتی آزاد و سالم از میان کاندیداهای اعلام شده 7 نفر را به عنوان اعضای هیئت مدیره این شورا انتخاب کردند.

بر اساس این گزارش اعضای انتخاب شده بدین شرح هستند:

  • هادی کمره ای (مدیرکل روابط عمومی و بازاریابی بانک توسعه تعاون کشور)
  • افشین محمدی (مدیرکل روابط عمومی بخش علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی)
  •  ایمان قربانی (مشاور فرماندار و مدیر روابط عمومی فرمانداری تهران)
  • مهدی مزینانی (مدیر روابط عمومی شبکه 5 سیما)
  • علی جزء خراسانی (مدیر روابط عمومی برق منطقه ای تهران)
  • رسول ساجدی رئیسی (مدیرکل روابط عمومی بیمه ایران)
  • فرزانه چاووش باشی (مشاور مدیرعامل و مدیر روابط عمومی آبفای تهران)
همچنین سرکار خانم قاسمی مدیر روابط عمومی گردشگری استان به عنوان خزانه دار و  ابویثانی مدیر روابط عمومی فرمانداری قرچک به عنوان بازرسی انتخاب شدند.
  • علی مزینانی
۲۶
ارديبهشت
۹۳

مراسم معنوی اعتکاف پس از سه روز دعا و نیایش ،با قرائت دعای ام داوود و درمیان اشک و اندوه شرکت کنندگان در مسجد جامع مزینان به اتمام رسید.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ امسال نیز به همت کانون فرهنگی زینبیه (س) و هیئت شاهزاده علی اصغر(ع) و همکاری و مساعدت پایگاه های بسیج کوثر و شهدا و شورای اسلامی مزینان جمعی از مردم مومن و خداجوی مزینانی با حضور در مسجد جامع به مدت سه روز در مراسم سراسر معنوی اعتکاف شرکت کردند.

این مراسم که از سیزده رجب و  همزمان با زادروز میلاد فرخنده امیرمومنان حضرت علی (ع) در مسجد جامع مزینان آغاز شد معتکفین که اغلب نوجوانان و جوانان بودند علاوه بردعا و نیایش در برنامه های فرهنگی حلقه های معرفت به استادی حجت الاسلام شیخ محمد مزینانی شرکت نمودند.

از نکات جالب توجه این برنامه معنوی حضور مسئولین محلی شهرستان داورزن در جمع معتکفین بود که در ساعت های مختلف از این مراسم بازدید کردند و به شرکت کنندگان در این برنامه معنوی تبریک گفتند.

اولین روز مراسم اعتکاف در مسجد جامع مزینان با حضور فرمانده حوزه مقاومت بسیج امام رضا(ع) شهرستان داورزن آغاز شد و پس از آن نوبت به قدر آبادی رئیس اداره آب و فاضلاب شهرستان رسید که در دومین روز همزمان با نماز مغرب و عشا در جمع معتکفان حاضر شده و با نوجوانان به گفتگو پرداخت.

وی ضمن ابراز خرسندی از این برنامه معنوی در مزینان اظهار داشت : دلهای شما نوجوانان مانند آینه پاک و شفاف است و ای کاش زمان اجازه می داد که من هم به نوجوانی برگردم وهمراه شما عزیزان در این مراسم حضور داشته باشم.

فرمانده پاسگاه انتظامی  به همراه  معاون فرمانداری شهرستان داورزن از دیگر مهمانانی بودند که با معتکفین در سومین روز مراسم هم صدا شدند و برای سلامتی مرزداران جمهوری اسلامی و مأموران خدوم نیروی انتظامی دعا کردند.

بعد از سه روز عبادت سرانجام این ضیافت ویژه الهی با قرائت دعای ام داوود و ذکر مصیبت سالروز رحلت بانوی پیام آور کربلا حضرت زینب کبری (س) معتکفین مزینانی با چشمانی اشکبار با همدیگر وداع کردند و این مراسم معنوی به پایان رسید.

در ادامه مطلب عکسهای این حضورمعنوی را ببینید..

  • علی مزینانی
۲۳
ارديبهشت
۹۳

 

سال گذشته مطالبی پیرامون زندگی و خاطرات حجت الاسلام شیخ حبیب الله مزینانی عسکری منتشر کردیم که مورد استقبال هموطنان قرار گرفت . در آن دو بخش از زندگینامه این روحانی خوش فکر مزینانی گفتیم که وی علاوه بر تحصیل و منبر و وعظ و خطابه به سرودن شعر به خصوص قصیده و غزل پرداخته و تاکنون صدها بیت در وصف ائمه معصومین علیهم السلام و زادگاهش مزینان سروده است که از این پس به مناسبتهای مختلف سعی می شود گوشه هایی از ذوق سرشار این روحانی فرهیخته مزینانی را تقدیم مخاطبان گرانمایه نماییم.

اینک بخشی از یک قصیده در وصف امام اول شیعیان، امیر دلها حضرت علی بن ابی طالب (ع) سروده حجت الاسلام شیخ حبیب الله مزینانی عسکری تقدیم می گردد.

                      

                     طفلی که بودهمره احمدبه حرا کیست 

 

جز صُلب ابو طالب و عبداله زیبا            دو اختر و دو مظهر انوار که دیده

چون آمنه ی بنت اسد مادر گیتی          زان دُرّ یتیم احمد مختار که دیده

مهمان خدا فاطمه بنت اسدشد            در کعبه جز او حیدر کرار که دیده

در خانه حق یافت تولد پسر او               مولود چنین خانه بجز یار که دیده 

در تربیتش ختم رسل فخربشربود            اینگونه مربی گل بی خار که دیده

طفلی که بودهمره احمدبه حرا کیست     شاهدبه حرا آن همه اسرار که دیده

بشنید صدای ملکوت همچو پیمبر            در گفت و شنیدآن همه گفتار که دیده

احمد شده پیغمبر و حیدر خلف او            از این شجر و این همه اثمار که دیده

در یاری پیغمبر اسلام و رسالت                مانند علی همت و ایثار که دیده

در بستر پیغمبر و لیله ی هجرت               جز برکف و ایستاده به پیکار که دیده

در بدر علی کرده چنان خلق حماسه        ابطال عرب کشته و هم خوار که دیده

تاریخ فراموش نکند جنگ احد را               در راه خدا تیغ شرر بار که دیده

افضل زعبادات و تمام ثقلین است            زین ضربت سردار فداکار که دیده

بعد از پیمبر به جهان اعلم دین کیست     حیدر بود و آن همه کردار که دیده

آن عامل نیکی که خدا گفته به قرآن        مانند علی سید ابرار که دیده

او خانه دل را به خدا وندمبین داد           خلوتگه یار خالی ز اغیار که دیده

ای مردقضا گه به غزا گه به قضاوت         عالم به قضا مثل تو هوشیار که دیده

با آنکه امیری و خزائن به کف توست        برداشت نکرده زر و دینار که دیده

هم کُفّ تو زهراست و خدا عقد نموده      یک روح و دوجسم دلبر ودلدار که دیده

ای ساقی کوثر که شدی همسر کوثر      از کوثر حق این همه آثار که دیده

خواستم رجائاً سخن وصف تو گویم          کم مایه تر از عسکری اشعار که دیده

 

 

 

  • علی مزینانی
۲۳
ارديبهشت
۹۳


یکی از همشهریان باذوق مزینانی که روح هنر در او دمیده شده و با آنکه  دوره های آکادمیک و دانشگاهی  را نگذرانده اما گاه به سرودن شعر می پردازد که شعر او  از نظر وزن و قافیه در ردیف اشعار شاعران صاحب سبک و کلاسیک قرار می گیرد.

اکبر مزینانی علیشاه تنها در سرودن شعر محدود نمی شود بلکه پیرامون مزینان نیز تحقیقات جالبی دارد که اگر صلاح بدانند در آینده نیز از این دستاورد وی در شاهدان کویرمزینان بهره مند خواهیم شد.

این مداح و ذاکر اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام در ایفای نقش موافق خوانان مراسم تعزیه خوانی نیز نبوغ خاصی دارد که مدتی نقش شوذب  در تعزیه عاشورای مزینان و دهه ی دوم را اجرا نمود ولی به دلیل موروثی بودن تعزیه خوانی در مزینان این گونه استعدادها نمی توانند در ردیف تعزیه خوانان قرار گیرند.

برادر زاده این شاعر خوش ذوق مزینانی ، طیبه مزینانی  یکی از نویسندگان صاحب نام حوزه دفاع مقدس است که تاکنون آثار متعددی را در این زمینه منتشر ساخته است وی علاوه بر انتشار کتابهایی در باره شهدای شاخص از جمله شهید کامیاب و یوسف کابلی در باره شهدای مزینان نیز آثاری باعنوان مهرش را از دلم ببر و بوی نم خاک را منتشر کرده است .

ذکر این نکته ضروری است که در مزینان استعدادهای درخشانی وجود داشته و دارد که با آنکه سواد نداشته و هیچ مکتب شعری را طی نکرد ه اند اشعاری زیبا سروده اند که اگر بتوانیم با کمک شهروندان و مخاطبان گرانمایه به این اشعار دست پیدا کنیم در شاهدان کویرمزینان منتشر خواهیم کرد سه تن از این هنرمندان مزینانی که اکنون رخ در نقاب کشیده اند و به دیار باقی شتافته اند مرحوم باباقاسم ، مرحوم حسن زاده و مرحوم محمد الله وردی است که علاوه برشعر ، داستانها و قصه های شیرینی از او در بین مزینانی ها نقل می شود.امیدواریم وارثان این بزرگواران ما را در این راه یاری برسانند.

در ادامه به مناسبت روز میلاد فرخنده امیر دلها ،مولای متقیان حضرت علی (ع) و روز پدر قصیده ای از هنرمند ارزشی زادگاهمان اکبر مزینانی علیشاه تقدیم می گردد.


                            بهر مزینانی امان است علی

مظهر خلاق جهان است علی              اختر پیدا و نهان است علی
گرچه نبینند به چشمان سر                 بر همه خلق عیان است علی
دل نه به جز عشق ورا می سزد           دلبر عشاق جهان است علی
بیت خودش را بگشاید خدای                تا متولد شود آن است علی
آن که به هنگام تولد ز جان                   کعبه ورا ناز کشان است علی
همسر زهرای مطهر بود                      بر حسنین باب و نشان است علی
او چو بود یاور ختم رسل                      در دل هر پیر و جوان است علی
چون به خدا سجده کند در نماز              آن که نماند به خود آن است علی
وقت عبادت به در کبریا                        عابد عباد جهان است علی
کس نتواند بشناسد ورا                       سر خدای دو جهان است علی
هر که رهش گم شد و دشوار شد          راهنمای همگان است علی
هست ولی نعمت ما شیعیان                باعث نعمت به جهان است علی
شیعه اگر وارد جنت نشد                      از غم او بس نگران است علی
او به ولایت ز نبی در غدیر                      مفتخر نام و نشان است علی
در شب معراج رسول گرام                     آن که ورا روح و روان است علی
دید که در روزن اسرار حق                     در پس پرده نهان است علی
همچو ملائک به حریم خدای                  می رود و در طیران است علی
بغض ورا کی به دل اندر شود                 مامن قلب همگان است علی
موقع رزم و به زمان نبرد                        بهر عدو شیر ژیان است علی
چون که بگیرد به کفش ذوالفقار               فاتح هر جا و مکان است علی
روز ظفر بر سر دوش نبی                      با تبر از بت شکنان است علی
هر که به دل عاشقی از سر گرفت          بر دل او نام و نشان است علی
آن که ندانند و ندانیم کیست                  جان دل و ذکرِ زبان است علی
شافع هر بنده ی درمانده ای                  بر در خلاق جهان است علی
کشته ی شمشیر نفاق و شرر               در شب قدر و رمضان است علی
خضر نبی بر سر آب حیات                      جام جمش را به عیان است علی
هر که ز اغیار امانی گرفت                      بهر مزینانی امان است علی

  • علی مزینانی
۲۱
ارديبهشت
۹۳

به همت موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون (س) مزینان کارگاه آموزش و پیشگیری از اعتیاد با حضور کارشناس اداره بهزیستی شهرستان داورزن  در مجتمع خدمات بهزیستی مزینان برگزار شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از روابط عمومی موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون(س)؛ در ادامه برگزاری کلاسهای آموزش و پیشگیری که با تلاش  مدیر عامل موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون (س) مزینان  برگزار می گردد این بار با حضور  محمد یامی کارشناس اداره بهزیستی شهرستان داورزن کارگاه آموزشی پیشگیری از اعتیاد برگزار شد.

در این کارگاه که  دانش آموزان دبیرستان شبانه روزی دخترانه و مدرسه پسرانه مزینان و تعدادی از اولیاء کودکان پیش دبستانی امیدان نبی(ص) شرکت داشتند نکات آموزشی در باره راههای مقابله با اعتیاد و قرصهای ویتامین زا و توهم زا آموزش داده شد که مورد استقبال قرار گرفت.

این کارگاه آموزشی  با پرسش و پاسخ شرکت کنندگان  به پایان رسید .

در پایان گلستانی مدیرعامل موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون (س) از زحمات سعادتی مدیر مدرسه راهنمایی پسران و  شریف نیا مدیر خوابگاه دبیرستان شبانه روزی دختران که موسسه را در ارتباط با برگزاری این کارگاه آموزشی یاری کردند تقدیر و تشکر نمود.


  • علی مزینانی
۲۳
فروردين
۹۳

به منظور انتشار فعالیتهای شورای اسلامی مزینان وبلاگی با همین نام در فضای مجازی به مدیریت مهدی مزینانی آزاده راه اندازی شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ مهدی مزینانی آزاده که پیش از این با وبلاگ دهیاری مزینان در فضای مجازی فعالیت می کرد پس از عضویت در شورای اسلامی مزینان و انتخابش به عنوان رئیس این شورا با وبلاگ نویسی نیز خداحافظی نمود اما اکنون با گذشت یک سال بار دیگر اقدام به راه اندازی وبلاگی با نام شورای اسلامی مزینان نموده است تا بتواند در این راستا نیز خدمت بیشتری به زادگاهش نماید و در آغاز کار اخباری ازمراسم عزاداری دهه ی فاطمیه و تصاویر سه بعدی از  پروژه در حال ساخت مرکز بهداشت مزینان را منتشر نموده است.

شاهدان کویرمزینان ضمن آرزوی موفقیت برای این آزاده سرافراز مزینانی که وقت خود را صرف عمران و آبادانی و اعتلای نام مزینان می نماید نشانی وبلاگ جدید وی را منتشر می نماید تا شهروندان مزینانی از این پس با رجوع به وبلاگ شورای اسلامی مزینان بتوانند از اخبار فعالیت های این زحمتکشان مطلع شوند.

نشانی وبلاگ شورای اسلامی مزینان

http://shoramazinan.blogfa.com

  • علی مزینانی
۲۱
فروردين
۹۳
در بخش اول گفتیم که به منظور بزرگداشت یاد سقراط خراسان علامه استاد محمدتقی شریعتی مزینانی ، شاهدان کویرمزینان در نظر دارد مطالبی را پیرامون این استاد فرزانه و مفسر قرآن تا 31فروردین ماه همزمان با روز رحلت ایشان تقدیم نماید و در همین راستا قسمتهایی از خاطرات حجت الاسلام استاد محمدعلی مهدوی راد را منتشر نمودیم و در ادامه نیز قسمت دوم را بانگاهی به یکی از آثار ارزنده استاد محمدتقی شریعتی مزینانی تقدیم مخاطبان گرانمایه شاهدان کویرمزینان می شود.

بر بال خاطره، یاد و خاطره‌ای چند از مفسّر بزرگ قرآن، استاد محمد تقی شریعتی/محمدعلی مهدوی‌راد

 

بازگشت به کتاب فایده و لزوم دین

1. پس از اینکه استاد نشر کتاب را به آقای علیزاده واگذار کردند خدمت ایشان عرض کردم استاد این کتاب مطالب مهمی دارد و فهرست ندارد فقط فهرست عناوین سخنرانی‌هاست که هیجده عنوان است و عنوان مقدمه، اکنون که بناست حروف آن عوض شود، فهرستی گسترده بدان آماده کنید. فرمودند من حال و حوصله آن را ندارم، شما این کار را بکنید. حقاً من جا خوردم، طلبه بودم و در آغاز راه با حالت اعجاب و انکار عرض کردم من!! فرمودند، بلی شما، و با جملاتی مهرآمیز و تشویق کننده مرا برانگیختند و راهنمایی کردند که چگونه مطالعه کنم و چه سان عنوان بگذارم، این کار را انجام دادم و برای استاد بردم بسیار تشویق کردند و فرمودند اکنون که با متن بیشتر آشنا شدید حروفچینی جدید را با نسخه پیشین به دقت مقابله و تصحیح کنید، این کار را نیز با افتخار قبول کردم. اکنون که به آن همه بزرگواری، تشویق، بزرگداری و خُردنوازی و اعتمادآفرینی می‌اندیشم، جانم لبریز می‌شود از عشق و ارادت به آن فقید علم و عمل. آن مربی عزیز و خردمند و فروتن به بنده فرمودند: برای پشت جلد کتاب چند جمله آموزنده که گویای متن کتاب باشد انتخاب کنید من ببینم و به آقای علیزاده بدهید که بیاورند و من انتخاب کردم استاد ملاحظه کردند که اینجا می‌آورم:

... علم ما را از آنچه هست آگاه می‌سازد و تنها دین است که ما را به آنچه سزاوار است که باشد مطلع می‌کند.

... تنها راه راست و درست که بشر را به سر منزل سعادت می‌رساند راه دین است و هر راه دیگر غیر از طریق دین که پیش گرفته شود باطل و گمراهی‌ست، نه علوم بشری و نه مرام‌ها و مسلکهای سیاسی و نه روشهای فلسفی هیچ یک بدون دین انسانرا نیک بخت نمی‌سازد... .

... حسین(ع) دید اگر در ارتکاب این خلاف هم ساکت بنشیند ملت فاسد و کشور نابود و دین مضمحل خواهد شد او می‌دانست هیچ فسادی باندازه انتخاب شخص نالایق برای امور مهم و عمومی تباه‌کننده نیست...

2. خلافت و ولایت از دیدگاه قرآن و سنت:

فهرست کتاب فایده و لزوم دین را تنظیم کردم، خدمت استاد بردم. استاد عناوین را نگاه می‌کردند و گویا بر بال خاطره سوار به گذشته‌ها سفر می‌کردند که چه سان برای هدایت مردم می‌جوشیدند و برای پر کشیدن فضائل «آل الله» می‌کوشیدند، سرشار از هیجان می‌شدند. یادآوری می‌کنم که از مجموعه هیجده سخنرانی این مجموعه گفتار دهم، یازدهم درباره علی(ع) است که در ضمن گفتار دهم و بهنگام بازنگری در پانوشت بحث بسیار ارجمندی را رقم زده‌اند درباره ایمان ابوطالب، که خواندنی است و گفتار چهاردهم درباره قیام امام حسین(ع) است بسیار پرنکته و دیده‌گشا. پس از تأملی سر برداشتند و با سوز و گداز گفتند: آقا! من که این همه از مولی و اهل‌بیت دم می‌زدم چرا به من این چیزها را می‌گویند!! من گفتم: استاد کتاب «خلافت و ولایت» نشانگر عشق شما به مولاست. فرمودند: اینها جزیی از ده‌ها سخنرانی من درباره مولا و ولایت و شخصیت علی(ع) و اهل‌بیت(ع) است که چون ضبط نشد هوا رفت. این جمله اخیر را دوبار با حسرت گفتند.

«خلافت و ولایت از دیدگاه قرآن و سنت» که بازنگری و بازنگاری مجموعه‌ایست از سخنرانیهای استاد در دفاع از ولایت؛ که به درخواست و دستور علامه امینی ایراد شده است حقاً بی‌نظیر است. این خاطره را بیاورم.

استاد می‌فرمودند:

من نوشته‌ها و آثارم را برای اظهارنظر می‌دهم به «آیت‌الله» حاج میرزا جواد آقاتهرانی. استاد صفای باطن، سلامت نفس و روح بلند آن مفسر بزرگ قرآن را می‌ستودند و می‌فرمودند ایشان بسیار ملا هستند، بی‌غرض هستند و بی‌مرض و خوب می‌فهمند:

استاد محمدتقی شریعتی نقل می‌کردند که آقای دکتر نوراللهیان گفتند که حاج میرزا جواد آقای تهرانی می‌فرمودند:

کتاب خلافت و ولایت را خواندم خیلی پرمطلب است. من در ضمن مطالعه کتاب لب فرو می‌بندم و سخن نمی‌گویم. اما مطالب عالی و دقیق کتاب آنچنان مرا تحت تأثیر گذاشته بود که ضمن مطالعه آن بارهای بار می‌گفتم احسنت، احسنت... اما گمان می‌کنم آقای شریعتی به ملاحظه آقای مطهری در پایان کتاب کمی هم بحثهای فلسفی و عرفانی چاشنی بحث کرده است، گفتم خیر آقا آن قسمت به قلم خود آقای مطهری است، فرمودند: عجب، من چنان شیفته بودم و از صفحات میانی می‌گذشتم که ابداً متوجه نشده‌ام. (یادآوری می‌کنم که در چاپ اول کتاب چند مقاله اضافه شده است) 1) ولاءها و ولایتها، از استاد شهید که بخشهای پایانی آن صبغه فلسفی و عرفانی دارد و 2) مقاله توضیحاتی در معنای ولایت تکوینی که سمت و سوی آنگونه دارد.[13]

استاد شهید مطهری نوشته‌اند:

مؤسسه اسلامی حسینیه ارشاد افتخار دارد که برای اولین بار اثری محققانه در اختیار مسلمانان فارسی زبان قرار می‌دهد که در موضوع خود در زبان فارسی بی‌نظیر و در زبان عربی کم‌نظیر است.[14]

حضرت آیت‌الله سید محمدصادق روحانی نوشته‌اند:

کتاب شریف خلافت و ولایت از نظر قرآن و سنت... بسیار کتاب ارزنده و مستدل و منطقی است.[15]

 

سوره مائده، سوره میثاق، میثاق ولایت

اینکه سوره‌های قرآن کریم با ظاهری پاشان و به ظاهر غیرمنسجم از نظم و نظامی ارگانیک برخوردارند اکنون سالهای سال است که اندیشه، بیان و بنان عالمان و متفکران را به خود معطوف ساخته است گاه از این موضوع بسیار مهم با عنوان «شخصیت ویژه سوره»، «هویت مستقل سوره» یاد می‌شود و دیگرگاه با عنوان «وحدت موضوعی سوره» و یا «وحدت بنایی». آن بزرگوار از دیرباز به این نکته توجه داشته‌اند و در «خلافت و ولایت از دیدگاه قرآن و سنت» بدان اشاره‌ای کرده‌اند[16] و اما گویا در ادامه تأملات قرآنی و تفسیری به جایگاه روشنتری رسیده‌اند؛ و برپایه این دیدگاه سوره مائده را تفسیر کرده‌اند. ایشان سوره مائده را سوره میثاق می‌نامید و «میثاق ولایت» و بر این باور بودند که موضوع محوری و بنیادین سوره «میثاق و عهد ولایت» است و تمام آیات دیگر بر این محور می‌چرخند. دست‌ کم سه بار از ایشان شنیدم که فرمود در یک ماه رمضان سوره مائده را بر این دیدگاه تفسیر کردم و نشان دادم که تمام آیات در جای خود و به وحی الاهی نهاده شده و با آیات پیشین و پسین مرتبط هستند و با نهایت تأسف می‌فرمودند: آقا چون ضبط نشد هوا رفت. سالیان بعد پس از انقلاب که مجموعه‌ای از گفتارهای آن مفسر بزرگ به پایمردی جناب آقای دکتر سرجمعی (پزشک ویژه استاد و از شاگردان وفادارش، ر.ک: مجموعه آثار همایش استاد محمدتقی شریعتی،  ج 3، مصاحبه‌ها، ص 159 به بعد) و کوشش و تلاش ستودنی حضرت حجت‌الاسلام جناب آقای سعیدی و با عنوان «در چشمه کویر» نشر یافت دیدم استاد در یکی از این سخنرانی‌ها نیز بدان اشاراتی کرده است، که شایسته می‌دانم اینجا بیاورم:

 

سوره مائده و امر وصایت و پیشوایی

من یک ماه مبارک رمضانی در همین شهر (مشهد) در ولایت سخن می‌گفتم که رفقا به خاطر دارند. آن سال برای مدرک، مثل همیشه و به عادت مألوف، به قرآن زیاد می‌پرداختم. یک مطلبی آن سال برایم پیش آمد و بعد هم در تفاسیری که دستم افتاد، ندیدم. فرصت هم نکردم مطلب را دنبال کنم و بدبختانه فراموش می‌کنم که تمام تفاسیر را نگاه کنم. شاید این مطلبی که می‌گویم، باشد. من به سوره مائده که نگاه می‌کردم این آیه که مورد گفتگوست و آیات دیگر مربوط به ولایت و جانشینی پیغمبر که در این سوره است، وقتی همه سوره را نگاه کردم، دیدم تمام این سوره اساساً بحث راجع به وقایع ناگوار و حوادث دلخراش بعد از رحلت پیغمبر است. اما با یک وضع عجیبی این مطالب را با احکام فرعی به طرز مخصوصی مخلوط کرده است که باعث تعجب بسیار است.

آخر یکی از راههایی که خداوند قرآن را حفظ می‌کند، همین است. درست که برای صیانت کلام خود اعمال قدرت می‌کند، البته این یک راهش می‌باشد، اما راه دیگرش هم این است که وسایل را جوری فراهم می‌آورد که همان دشمنان هم مجبور نمی‌شوند چیزی را بردارند و حذف کنند. درست دقت بفرمایید معنی این آیه که محققاً ما قرآن را نازل کردیم و قطعاً ما آن را نگهدارنده‌ایم «اِنا نحنُ نَزَلنا الذِکرَ وَاِنّا لَهُ لَحافِظُون».

یکی همین است که خدا به قدرت خودش حفظ می‌کند؛ یکی هم اینکه وسایل را برمی‌انگیزد و از جمله وسایل همین است که یک امر را بگوید، ولی در ضمن تواریخ و در حدیث از دیگران و با احکام فرعی.

این سوره با دستور وفای عهد آغاز شده، ولی بعد از جمله اول، بلافاصله به حکم فرعی می‌پردازد. اولش می‌گوید: «اَوفُوا بِالعُقُود»، پس از آن می‌گوید: «اُحِلَت لَکُم بَهیمَة الانعامِ:. بعد تمام سرگذشت انبیا را نقل می‌کند و پیمان شکنیهایی که یهود بعد از موسی کردند. بعد آنچه مسیحیها بعد از عیسی کردند و سرگذشت نقبای بنی‌اسرائیل. تمام این حوادث را در اینجا نقل می‌کند. واقعاً عجیب سوره‌ای است و چنانچه آقایان به این سوره مراجعه فرمایند، می‌یابند که اصلاً تاریخ بعد از رحلت پیغمبر را در ضمن قصه و تاریخ گذشتگان و احکام فرعی در این سوره بیان کرده و کاملاً هم روشن است.

 

عمل نکردن به وصیت پیغمبر

پیغمبر از دنیا رفت و با این همه اهمیت و عظمت امر وصیت، زیر بار وصیت پیغمبر نرفتند. آیا علی اینجا چه وظیفه دارد؟ چون امر دایر است که از خلافت اسلامی صرف‌ظنر کند یا از خود اسلام از ریشه و به کلی چشم بپوشد. چون عوامل و موجباتی که آنجا وجود داشت، جوری بود که اگر امیرالمؤمنین دست به شمشیر می‌برد، اسلام ریشه‌کن شده بود. برای آنکه اسلام در دلها هنوز جا نگرفته بود و هنوز دشمنان اسلام انتظار اختلاف را داشتند و هنوز قیامهای مرتدین، یکی بعد از دیگری، و قیام مسیلمه کذاب و دیگران در جزیرة العرب در پیش بود. و در وقایع و ابتلائات دیگر اگر در خود مدینه هم که مرکز حکومت اسلامی بود اختلافی بین سران ایجاد می‌شد، اصلاً اسلام ریشه‌کن شده بود.

اینجا بود که وقتی حضرت زهرا به حضرت امیر گفت که چطور در خانه نشستی، در این بین بانگ اذان بلند شد، مولی گفت دوست داری این بانگ همواره باشد یا نه؟ گفت: بلی. فرمود: اگر دوست داری باقی بماند، من باید صبر و تحمل نمایم. ولی می‌دانید چه کار شد؟ وقتی زیر بار این وصیت نرفتند، دیگر این چنین نبود که بگویند پیغمبر وصیت کرده یا نکرده، بیایید هرطور دلمان می‌خواهد عمل کنیم؟ چنان پخته و سنجیده و مدبرانه عمل کردند که نه تنها مسلمانهای ساده آن زمان، بلکه متجاوز از دو ثلث مسلمین عصر ما آنان را مصیبت دانسته و عملشان را تصویب می‌نمایند. از وصایت اعراض کردند، اما به یک اصل دیگر اسلامی پناه بردند، اصلی بسیار استوار که قرآن گفته و پیغمبر در حیاتش به آن عمل فرموده است. ولی افسوس و صد افسوس که وسیله مقاصدی دیگر شد. در امر خلافت در جایی که نص وجود دارد که نباید به شورا متوسل می‌شدند.[17]

 

قرائت های مختلف و مکتب دمشق

قرائتهای گونه‌گونی از یک واژه در قرآن کریم از جمله بحثهای بسیار مهم علوم قرآنی و بسیار معرکه آراء عالمان و مفسران است عالمان شیعه غالباً این بحث را جدی نگرفته‌اند ولی در مکتب خلفاء یا «مدرسه صحابه» بجهاتی که اکنون مجال پرداختن بدان نیست،

بسیار جدی گرفته شده و صدها اثر درباره چگونگی آن پرداخته‌اند. استاد می‌فرموده‌اند:

اختلاف قرائتها نتیجه مکتب دمشق است، آنان هرگز اجازه نمی‌دادند آیات تفسیر شود (تدام سیاست خلیفه دوم = جردو القرآن ولاتفسروه) اما دهها مکتب قرائت، دارالقرائه، مدرسه القرائه، قاری و مقرء شیخ القرائه درست می‌کردند تا در میان این اختلافات قرائتها حقیقت گم شود چون اگر قرآن به درستی تفسیر می‌شد حق جلوه می‌کرد و مگر «حق جز در چهره علی و آل علی مجسم می‌شود»... .

این مطلب را دوست عزیز استاد ارجمند جناب آقای دکتر محمدحسین ساکت هم از استاد نقل می‌کردند من بسیار متأسفم که چرا آن روزها که بارها این نکته را شنیدم از استاد نپرسیدم، برپایه چه نصوص تاریخی و یا چه تحلیل و ارزیابی فرهنگ و ثقاقت در دمشق و ... می‌فرمایند. اما سزامند است که بیفزاییم بر پایه پژوهشی بسیار دقیق و عالمانه و برپایه «تاریخ» دمشق ابن عساکر که خانم دکتر ملکه ابیض آن را سامان داده‌اند در سه قرن اول تاریخ اسلام در «شام و جزیره» حتی یک مفسر وجود ندارد. یک حلقه تفسیری وجود ندارد ولی دهها مکتب قرائت و دارالقرائه وجود دارد.[18]

نویسنده کتاب می‌نویسد:

در تاریخ دمشق در این سه قرن جز از یک مفسر (که آنهم بواقع مفسر نیست) یاد نشده است. (ص 276)

استاد از این تأملها و تفرسها فراوان داشتند، که صد حیف بر خامه نیامد و به تعبیر خود استاد «به هوا رفت».

 

کتابت حدیث و اهلبیت(ع)

استاد عشقی سوزان و جانی مشتعل و قلبی آکنده از مهر به «آل الله» داشتند. بارها می‌فرمودند من «مصائب آل الله» را نمی‌توانم بخوانم، طاقت نمی‌آورم، حتی در مطالعه هم، طولانی تاب نمی‌آورم. از این روی با اینکه از عمق جان به سلامت جامعه اسلامی معتقد بود، و «شعار وحدت اسلامی» را می‌ستود، و از این زاویۀ نگاه به «علامه شیخ محمود شلتوت» بسیار احترام می‌گذاشت و اقدام آن بزرگوار را ارج می‌گذاشت، و در همان روزگاران، پرسشهای ابوالوفاء معتمدی کردستانی و جوابهای شلتوت درباره آن فتوای معروف ترجمه و با مقدمه‌ای روشنگر و پانوشتهایی موضع‌دارانه نشر داد. باری با این همه کتمان حق را برنمی‌تابید و صراحت در فراز آوردن حق را چون «مولایش» واجب می‌دانست، اما با ادب علوی و سیره نبوی و فرهنگ قرآنی که نمونه روشن آن همان کتاب «خلافت و ولایت از دیدگاه قرآن و سنت» است.[19] قبل از آنکه خاطره‌ای را بیاورم بیانی از آن استاد ارجمند در این زمینه نقل می‌کنم:

«... گذشته از اینها فرضاً در موارد عادی چشم‌پوشی از زشتیهای تاریخ روا باشد در مواردی که با متن اسلام و اساسی‌ترین مسأله اسلام یعنی مسأله رهبری مربوط است و سرنوشت جامعه اسلامی وابسته به آن است، چگونه رواست چشم پوشی؟! و اغماض از چنین مسأله‌ای در حکم اغماض و چشم‌پوشی از سعادت مسلمین است».[20]

استاد از روند حرکتهای صدر اسلام تحلیل‌های عمیقی داشت، جریان اموی در بطن و متن تاریخ اسلام را با دیدی ژرف می‌نگریست، او به جد بر این باور بود که جلوگیری از کتابت حدیث برای این بود که علی(ع) و فضائل او و جایگاه عترت در پیش چمشها قرار نگیرد. بارها می‌گفت این همه قضایا نبود آنان از یکسوی هرکس کمترین اشاره به علی و جایگاه والایش می‌کرد از زندگی ساقطش می‌کردند و از سوی دیگر، هرکس و هر اندازه هرچه در قدح و طعن «حق‌مداران» می‌گفتند و برای ناشایستگان و سفله‌گان فضیلت می‌ساختند، آزاد بودند. وقتی جامعه بیش از ربع قرن چنین پیش رود، اکنون صحنه گردانان جامعه و سیاست در «خلافت علی» از او چه شناختی دارند و چه داوری می‌کنند و چگونه درباره او می‌اندیشند و درباره این موضوع و سوز‌ها و دردهای استاد بخوانید. بخش ششم از کتاب خلافت و ولایت را با این عنوان «اینها دردهای دل علی است» را بخوانید. باری استاد گاهی که از این حوادث سخن می‌گفت جانش لبریز از غم می‌شد و قلبش می‌فشرد و با آهی سرد می‌فرمود: گویا قصه گلستان سعدی ـ علیه‌الرحمه ـ است که گفت: چه نامرد مردمی هستند، سنگها بسته، سگها را رها کرده‌اند... .[21]

در کتاب ارجمند خلافت و ولایت در همین زمینه نوشته‌اند:

در سابق خاطرنشان ساختیم که چون پیامبر در آخرین ساعات حیاتش خواست چیزی بنویسد، نگذاشتند و بهانه‌شان این بود که پیغمبر در حال بیماری است و قرآن ما را بس است، ولی بعداً متوجه شدند که احادیث دیگری هست که همان مقصود را که پیغمبر می‌خواست در آن موقعیت‌ها تأکید و تسجیل کند می‌فهماند. این بود که بلکه از روایت و نقل حدیث و نوشتن آن جلوگیری کردند و سخت ممانعت نمودند.[22]

این تنبه و تصریح را تا آنجا که بنده جستجو کرده و در موردی نوشته‌ام اولین بار ایشان آورده‌اند.[23] شگفتا که این دانشی مرد شیفته علوی که چنین استوار پرده‌ها بالا می‌زند و با بیانی متین و سنگین و نه با غوغاسالاری حزب امویان را یکی از سیئات» شیخین تلقی می‌کند.[24]


منابع و مآخذ؛

[13]. آقای دکتر نوراللهیان روزی در محضر استاد ضمن یادآوری این خاطره فرمودند، یکی از علمای مشهد می‌گفتند: آقای حاج میرزا جواد آقاتهرانی را در خیابان تهران دیدم (امام رضا(ع) فعلی) که از آن سوی خیابان با عصا به من اشاره می‌کند و عرض خیابان را تند تند به طرف من می‌آید. همین که رسیدند بعد از سلام با عجله فرمودند: آن مطلب نوشته آقای شریعتی نیست. تکرار کردند و گفتند من صبح به شما گفتم ولی درست نیست، عجله کردم که شما را از اشتباه دربیاورم (فاعتبروا یا اولی الابصار).

[14]. خلافت و ولایت، ص 21.

[15]. نامه‌ها و ناگفته‌ها: مجموعه‌ای از نامه‌های شخصیتها به استاد مطهری و نامه‌ها و یادداشتهای ویژه استاد، ص 32، مجموعه آثار همایش استاد محمدتقی شریعتی، ج 1، ص 43.

[16]. خلافت و ولایت، ص 21 به بعد.

[17]. از چشمه کویر، مجموعه سخنرانیهای مرحوم استاد محمدتقی شریعتی مزینانی، به کوشش جعفر پژوم، ص 310.

[18]. التربیه والثقافه العربیه فی الشام والجزیره، دکتر ملکه ابیض، دارالعلم للملائین بیروت.

[19]. این بنده در ضمن مقاله درازدامن از جایگاه والای کتاب در دفاع از «حق خلافت و خلافت من» و ابعاد آن سخن گفته‌ام، غبار راه طلب، ص 261 به بعد.

[20]. خلافت و ولایت، ص 15.

[21]. این تعبیر را از استاد با همین الفاظ بارها شنیده بودم و خود نیز همواره در واگویی همین گونه می‌گفتم، اکنون که به گلستان مراجعه کردم متن گلستان چنین است: این چه بعد فعل مردمند! سگ را گشاده‌اند و سنگ را بسته...

که استاد نقل به معنا کرده‌اند. گلستان، باب چهارم، ص 130، تصحیح و تحقیق زنده‌یاد غلامحسین یوسفی.

[22]. خلافت و ولایت، ص 150، چاپ دوم.

[23]. تدوین الحدیث عند الشیعه الامامیه، ص 161.

[24]. شیخین و حزب اموی، ص 178، خلافت و ولایت متهم می‌شود که چه و چه... شگفتا.

                                                                             ادامه دارد....

  • علی مزینانی
۲۰
فروردين
۹۳

31فروردین ماه یاد آور سالروز رحلت سقراط خراسان علامه استاد محمدتقی شریعتی مزینانی است مردی که در دوره  زورگویی حکومت ستمشاهی یک تنه به جنگ جهالت رفت و با تأسیس کانون نشر حقایق اسلامی معارف دین را به تشنگان فرهنگ اسلام ناب محمدی آموخت و بارها به خاطر روشنگری هایش در سلول های انفرادی رژیم طاغوت زندانی شد اما هیچگاه حتی با شهادت فرزندش علی دست از مبارزه نکشید.

شاهدان کویرمزینان به منظور شناخت بیشتر از این بزرگمرد شایسته کویرمزینان در نظر دارد تا سالگرد وفاتش هر روز مطلبی را منتشر نماید که درابتدا بخشی از خاطرات استاد محمدعلی مهدوی راد تقدیم می شود و در روزهای آینده نیز این خاطرات و مطالب منتشر می گردد.

بازهم مثل همیشه دست نیاز بسوی محققین ، نویسندگان و فرهیختگان مزینانی و غیرمزینانی دراز می کنیم و خواستار آنیم که در این مسیر ما را یاری نمایند.

 استاد محمدتقی شریعتی مزینانی (1288 ـ 1366) از عالمان، متفکران، مفسران، مصلحان و بیدارگران بزرگ روزگار معاصر ماست.

استاد بروزگار حاکمیت جهل و ستم و گسترش کفر و الحاد در خراسان یک تنه علیه جهل گستری‌ها، دین‌ ستیزی‌ها و فضیلت‌سوزی‌ها حاکمیت شیطانی پهلوی به پا خاست، و با تلاشی سترگ و حرکتی خستگی‌ناپذیر و خروشی بی‌آرام در پیشگاه خداوند سبحان ادای دین کرد. آنانکه سالیان در محضر استاد تلمذ کرده‌اند و یا با استاد همدلی و همراهی و همکاری داشته‌اند بر بینادلی، پاک‌نهادی، ژرف‌اندیشی، مرزداری، حق‌گستری و حقیقت‌گویی، غیرت دینی، ادب نفس و ادب بحث داشتن، و چونان شمع سوختن و روشنایی دادن و زندگی و جان و تن را در مسیر هدف ایثارکردن یک داستانند، به اندکی از داوری علامه بزرگ استاد شهید مرتضی مطهری بنگرید:

استاد شریعتی که از یک خانواده اصیل روحانی و دانشمند خراسان است و ایمان و اعتقاد عمیق به قرآن در اعماق روحش خانه کرده است نمی‌توانست به تعلیم و تربیت نوجوانان بسنده کند آتشی در دل داشت که او را آرام نمی‌گذاشت، در تحولات پس از شهریور 1320 که تبلیغات ضداسلامی و ضدخدایی در سطح فرهنگیان و دانشجویان و دانش‌آموزان اوج گرفت، استاد شریعتی یک تنه در خراسان بپا خاست و جهادی که احساس می‌کرد بر عهده اوست آغاز کرد. کار این جهاد آنچنان دشوار بود که سالهای متوالی خواب و خوراک و آسایش او را به حداقل ممکن رساند.[1]

مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که همدلی و همراهی بسیاری با استاد داشته‌اند درباره وی نوشته‌اند:

«این رادمرد دینی از پیشروان و پایه‌گذاران اندیشه «بازگشت به قرآن و نهج‌البلاغه» و خود مفسر قرآن و مدرس و شیفته نهج البلاغه بود. خدمت ارزنده او در تعلیم و تربیت اسلامی نسل جوان و مبارزه پی‌گیر و دشوار او با تفکرات الحادی، آن هم در هنگامی که روشهای مناسب برای این مقابله فکری و سیاسی کمتر شناخته شده و میدان در برابر تبلیغات گروههای الحادی وابسته، کاملاً گشوده بود، یکی از صفحات درخشان زندگی اوست».[2]

استاد محمدتقی شریعتی از آن جمله عالمانی بود که با دانش برگرفته از ـ آموزه‌های ثقلین ـ جان خویش منور ساخته بود؛ و از جمله آن راست‌قامتان جاوید پهنه وعظ و ابلاغ و حق‌گستری بود؛ که رهایی انسانهای مانده در کمند صیادان و شیادان و زدودن تیرگی‌ها و سیاهیها از مسیر حرکت جوانان و جستجوگران حق را هدف گرفته بود و در تحقق آن از هیچ دریغ نورزید. شریعتی مفسر بزرگ قرآن از آن بلند همتان و تلاشگران خستگی‌ناپذیر میدان تبیین حق، تبلیغ دین و تفسیر آیات مبین بود که با بیان و بنان به «تفسیر آفتاب» نشست و آموزه‌های والای مکتب را تبیین کرد و معارف ناپیدا کرانه قرآن، نهج‌البلاغه و معارف اهل‌بیت(ع) را بگستراند و به تعبیر استاد شهید مرتضی مطهری:

«همه همت و سعیش این بود که در آن طوفان سهمگین «بگیرد غریق را» و چقدر فراوانند غریقانی که تنها دستی که به طرف آنها دراز شد و آنها را نجات داد، دست بی‌طمع شریعتی بود».[3]

آنچه در پی خواهم آورد خاطراتی است از آن چهره منور تاریخ تشیع معاصر و همه و همه در جهت همان حقایقی که اکنون از خامه این دو بزرگوار نقل کردم.

 

آغاز آشنایی

بر بخشی از حوزه علمیه مشهد و فضای فرهنگی ـ دینی آن در روزگارانی که این بنده تحصیل علوم دینی را آغاز کردم نوعی «جمود فکری» و «خمود عملی» حاکم بود، سالیان پیشتر وضع دینی به لحاظ حضور گسترده جریانهای الحادی از جمله «حزب توده»، بسی ناهنجار بود.[4]

در آن سالها آغاز اوج‌گیری اندیشه‌های زنده‌یاد دکتر علی شریعتی بود، که واکنشهای گونه‌گونی را در سطح جامعه ایجاد کرده بود، و در شهرهایی مخالفتهایی را برانگیخته بود از جمله در شهر مشهد مقدس به یاد دارم که در یکی از سالها بیشترین جهت‌گیری منبرهای مشهد نقد آراء شریعتی بود، از جمله شیخ محمدرضا نوغانی از وابسته‌گان به رژیم شاهنشاهی و سخنگوی محافل آنچنانی که یک دهه در نوغان و در مسجد امام رضا(ع) بر پایه جزوه‌های «دکتر چه می‌گوید» علیه شریعتی سخن می‌گفت (به این جزوه‌های در مقامی اشاره کرده‌ام).

ما نیز که در آغازین سالهای طلبگی به سر می‌بردیم. در همین جریان غالب به اصطلاح «مخالفت با شریعتی» بودیم. روزی در آستانه ورودی یکی از درب‌های ورودی مسجد گوهرشاد که در محدوده‌ای اندک یک کتابفروشی مستقر بود در کنار صاحب آن دوست دیرینه‌ام جناب حاج حسین علی‌زاده ایستاده بودم که جوانی خوش سیما از راه رسید[5] و از یکی از آثار دکتر شریعتی پرسید (حتماً چنان می‌پنداشته است که شریعتی خراسانی است پس مرکز نشر آثار وی!!) این بنده در آن روزگاران جوانی با احساس مسئولیت هدایتگری شروع کردم به نصیحت کردن به آن جوان و تاخت و تاز به شریعتی و آراء و افکار او که هرگز حتی یک کتاب از آن بزرگوار نخوانده بودم. آن جوان عزیز گویا به فراست دریافت همه گفته‌های من با واسطه است،[6] از این رو با نهایت ادب گفتند: شما روحانی هستید، باید موضع اصلاح و نصیحت داشته باشید ولی بهتر است نوشته‌های شریعتی را بخوانید و در آنها دقت کنید و به نقد آراء او بپردازید، اشکالی که ندارد هیچ بسیار هم خوب است. بنده چنانکه «افتد و دانی» از خدایش که پنهان نیست چرا از بنده‌اش پنهان باشد کمابیش شرمنده شدم. آن بزرگوار در ادامه از آدرس منزل پدر دکتر شریعتی یعنی استاد محمدتقی شریعتی پرسید که با گران جانی دوست عزیز ما حضرت آقای علیزاده مواجه شد این دیدار کوتاه دو ثمره بزرگ داشت: 1) دوستی با آن جوان نیک اندیش پراطلاع که بعدها و پس از هجرت من به قم زمینه همکاری‌های بسیاری شد در مسیر تبادل اسناد مبارزه؛ 2) آشنایی با استاد محمدتقی شریعتی مزینانی.

باری آن جوان از من آدرس گرفت و من نیز از او، رفت. پس از آن از آقای علیزاده پرسیدم مگر پدر دکتر در مشهد زندگی می‌کند، گفت بلی، و این بار در مقابل پرسش من از آدرس منزل استاد گرانجانی نکردند و آدرس دادند و من فردای آنروز به محضر استاد شتافتم «جهانی بنشسته در گوشه‌یی».

از آن پس در هر هفته به محضر آن بزرگوار می‌رسیدم روزگار کهولت سن آن بزرگوار بود، بسیار تکیده و به اصطلاح «بازنشسته» از استاد شهید مطهری بشنوید که نوشته‌اند:

... نشانه‌ای که از آن همه بی‌خوابیها و تلاشهای پی‌گیر و طاقت‌فرسا باقی مانده است یکی پیری و فرسودگی زودرس استاد شریعتی است که او را حدود بیست سال پیرتر و فرسوده‌تر نشان می‌دهد... .[7]

در این دیدارها افزون بر آشنایی با بسیاری از چهره‌های برجسته جامعه فکری و دینی بهره‌های فراوانی در حد توان و ظرفیتی که داشتم از محضر استاد می‌بردم. استاد با نهایت مهربانی و فروتنی همگان را می‌پذیرفت و با حوصله به پرسشها گوش می‌داد و پاسخ می‌داد. اندکی از خاطرات و نکته‌های ارجمند و درس‌آموز را در این صفحات می‌آورم:

1. یکی از آثار ارجمند استاد محمدتقی شریعتی مزینانی کتاب «فایده و لزوم دین» است که بازنگری و بازنگاری هجده سخنرانی است در «رادیو» خراسان. استاد در ضمن مقدمه‌ای که برای چاپ چهارم رقم زده‌اند نوشته‌اند:

خلاصه گفتار این است که بشر امروز نیاز مبرم به دین دارد و این نیاز را تقریباً دارد احساس می‌کند ولی دینی جز اسلام نه بجا مانده و نه سودی که انتظار و توقع می‌رود از هیچ یک از ادیان و مذاهب موجود می‌توان برد و اسلام حقیقی و صحیح هم همانی است که بوسیله خاندان پیغمبر و از طریق مذهب تشیع به ما رسیده است... .[8]

استاد شهید مرتضی مطهری در یادکرد آثار استاد شریعتی که آنها را (= سودمند و ذی‌قیمت) دانسته است ابتدا از «فایده و لزوم دین» نام می‌برد (خلافت و ولایت، ص 11) و استاد محمدتقی شریعتی مزینانی داوری استاد مطهری را درباره این کتاب بدین گونه گزارش کرده است:

... گفتند آقا! من این کتاب «فایده و لزوم دین» را تا این اواخر نخوانده بودم، موفق نشده بودم که آن را مطالعه کنم و اخیراً خواندم. این چقدر کتاب خوبی است گفتم: مبالغه می‌کنید و برای دلگرمی ما از این کتاب تعریف می‌کنید، گفتند نه، بین من و تو که این حرفها نیست، جدّا کتاب خوبی است، برای تمام طبقات و من از اول تا آخر را با دقت خواندم و بسیار خوب بود... .[9]

روزی در آن روزگاران تحصیل در مشهد و توفیق دیدارهای مکرر حضرت استاد، دوست عزیزم جناب آقای حاج حسین علیزاده (که ذکر جمیلش در سطور گذشته رفت) به بنده گفتند کتاب «فایده و لزوم دین» استاد شریعتی برای نسل جوان اهل مطالعه بسیار سودمند است و بسیار به سراغ آن می‌آیند و در بازار نیست، خوب است با هم به محضر استاد برویم و اجازه چاپ مجدد را بگیریم.

پذیرفتم و رفتیم. استاد ابتدا نپذیرفتند و گفتند چه نیازی هست؟ عرض کردم استاد در بازار کتاب نیست و ایشان که مورد مراجعه هستند بویژه بلحاظ جایگاهی که دارند (آوردم که کتابفروشی ایشان در آستانه ورود به گوهرشاد بود از طرف بازار سرپوشیده در مجاورت مدرسه پریزاد و مورد مراجعه بسیار زائران)[10] بالاخره پذیرفتند و فرمودند، من نسخه‌ای ندارم، پس نسخه‌ای بیاورید نگاهی بکنم، من نسخه خودم را که به قطع جیبی بود خدمتشان تقدیم کردم، پس از چند روز رفتم تحویل بگیرم، استاد مواردی را که لحن تند و گزنده‌ای درباره دستگاه حکومت داشت به پندار اینکه اجازه نشر نمی‌دهند، حذف کرده بود، عرض کردم استاد شیرینی و جاذبه‌اش به همین‌هاست، لبخندی زدند و فرمودند: شما جوانها پرشور و حرارتید اگر این گونه می‌پسندید باشد، گفتم شاید اجازه نشر ندهند....

کتاب را گرفتم و خرسند به پیش دوستم بردم. گفتند چیزی مرقوم نفرمودند؟! گفتم مثلاً چی؟! گفتند: اجازه نشر! گفتم من نخواستم. با هم به محضر استاد برگشتیم، آقای علیزاده گفتند این کتاب را قبلاً ناشرانی چاپ کرده‌اند آنها مدعی نمی‌شوند، فرمودند، من با کسی قراردادی ندارم! و از کسی چیزی نگرفته‌ام، و تعهدی هم ندارم. آقای علیزاده اصرار کردند، استاد کاغذی برداشتند و با خطی بسیار زیبا امتیاز نشر را به اسم ایشان نوشتند.

آقای علیزاده گفتند: استاد در این یادداشت از «حق التألیف» چیزی مرقوم نفرمودید. استاد فرمودند نمی‌خواهم ایشان اصرار کردند، استاد نپذیرفت و فرمودند: آقا من زهدنمایی نمی‌کنم، از هرآنچه نوشته و یا گفته‌ام چیزی نگرفته‌ام، زهدنمایی نمی‌کنم، نمی‌خواهم مسائل معنوی را با امور دیگر مخلوط کنم.

آقای شیخ عبدالکریم شریعتی داماد استاد و از شاگردان همیشه همراه ایشان در مقامی گفته‌اند:

مسئله دیگری که قابل ذکر است تقوای مالی ایشان است، در این مدت که با ایشان بودیم تحمل و صبر زیاد ایشان در برابر مشکلات زندگی را می‌دیدیم، در زندگی مشکلات داشتند ولی در برابر آنها تحمل و صبر می‌کردند، همان اوائلی که کانون افتتاح شد معمول بود که تحفه‌هایی برای افراد بیاورند ایشان این تحفه‌ها را دربست رد می‌کردند و می‌گفتند که راضی نیستم آنچه را می‌گویم آلوده به مسایل مادی بشود و آنچه بود، لله فی الله توضیح می‌دادند.[11]

اکنون که سخن بدین جا رسید خاطره تکان‌دهنده‌ای را می‌آورم با مقدمه‌ای:

استاد شریعتی در آن وانفسای هجوم الحاد به ساحت دین و دین‌ورزی و تهی بودن میدان از مدافعان دین، در دبیرستان و دانشسرا، 16 ساعت اضافه و مجانی درس می‌دادند که در آن آوردگاه نامتوازن میدان دفاع دین را در دست داشته باشند.[12]

در این حال و هوا استاد می‌فرمودند، مؤمنانی که می‌دیدند من تنها سنگر دفاع از «ایمانیات» فرزندان آنها هستم گاه هدیه می‌آوردند نمی‌پذیرفتم و ... در همین روز عسرت و وانفسا یک روز سرد زمستانی به خانه برگشتم که همسرم یک دست رختخواب را بسته و وسط «هال» گذاشته است، گفتم این دیگر چیست؟ گفت در خانه هیچ چیز نداریم، ببر و بفروش. گفتم اینها که لازم است، مهمان می‌آید، خویشاوندان می‌آیند چه کنیم؟! (یادآوری می‌کنم که از جمله ویژگیهای استاد که همگان برآنند مهمان‌نوازی آن بزرگوار بود، من خود در همان کهولت سن گاه حضور افراد متعدد از مزینان را در منزل ایشان می‌دیدم..!!) گفت بالاخره چی؟! اندکی روی آن نشستم، بعد برخاستم و گفتم دو دست سینی کوچک زیرنعلبکی (که آن روزگاران معمول بود بویژه در مجالس و اکنون نیز در برخی محافل سنتی وجود دارد) در آن «رف» داریم که نیازی هم نداریم می‌برم و می‌فروشم و بعد هم خداوند کارساز است. آوردند، در جیب پالتو گذاشتم و به بازار شدم، پرسیدم مغازی را نشان دادند که اینگونه وسائل را خرید و فروش می‌کند، چون نزدیک شدم دیدم از اصحاب جلسات تفسیر است. ماندم چه کنم؟! چندبار از مقابل مغازه‌اش گذشتم و برگشتم متوجه شدند و بیرون آمدند، و از چرایی حضورم پرسیدند در کنار بخاری کوچکی نشستیم، گفتم برای جهتی آمده‌ام اگر قول بدهی که فقط آنچه را می‌گویم عمل کنی می‌گویم! گفتند قطعاً استاد! ماوقع را گفتم و سینی‌ها را روی میز گذاشتم، کشو میز را باز کرد و گفت استاد، تو را به خدا قسم هرچه نیاز دارید بردارید، نمی‌گویم بلاعوض که خودداری کنید!! قرض ببرید و بیاورید. نپذیرفتم و گفتم اگر معامله نکنید می‌روم و شرط دوم این است که به قیمت واقعی!! بالاخره خریدند و پولی دادند و برگشتم و از این مرحله گذشتیم!!

این قصه را با اندک تفاوتی از استاد علامه محمدرضا حکیمی و به نقل از استاد نیز شنیده‌ام.

 

منابع و مآخذ

[1]. خلافت و ولایت از دیدگاه قرآن و سنت، استاد محمدتقی شریعتی، (مقدمه)، ص 11.

[2]. بخشی از پیام آیت‌الله خامنه‌ای به مناسبت درگذشت استاد.

[3]. همان.

[4]. بنگرید نمونه را به یادنامه استاد محمدتقی شریعتی، 35 به بعد مقاله آقای دکتر رکنی، و نیز مجموعه آثار همایش استاد محمدتقی شریعتی، ج 1، مقاله «چون غرض آمد هنر پوشیده شد»، به همین قلم، ص 84 به بعد.

[5]. حسین غلامی اصفهانی که آن روزگاران دانشجوی دانشگاه ملی بود. جوانی مستعد پرمطالعه، خوش قلم. این حادثه باعث شد که رابطه ما بگسترد و پس از سالها که بنده به قم هجرت کردم روابط ما نیز گسترده‌تر شود آن بزرگوار در خیابان نواب آن زمان در خانه‌ای کوچک با مادربزرگش زندگی می‌کرد و در همسایگی‌اش چندتن از دوستانش و همه دانشجویان دانشگاه ملی (= اکنون شهید بهشتی) در سالها که من قم بودم و آن عزیزان در تهران در تبادل اعلامیه‌ها و متون انقلابی و ایجاد رابطه بین قم و تهران با هم بسیار همکاری کردیم. پس از انقلاب آقای غلامی را یک بار در مکه مکرمه و در حرم الهی در آستانه «باب السلام» دیدم، که گویا مسئولیت گمرک تهران را داشت و پس از آن ندیدم، هرکجا هست خداوندا بسلامت دارش.

[6]. متأسفانه آن روزها چنین بود و اکنون نیز غالباً چنین است یک خاطره بیاورم، عالمی بزرگوار در مشهد (ر. ع. خ) شبهای چهارشنبه «نهج البلاغه» می‌گفتند، اهل قلم بود و دارای آثاری چند، حقاً جلساتی سودمند بود و کارآمد. شبی یکی از مستمعان پرسید از کتابهای دکتر شریعتی چه کتابی بخوانیم گفت هیچکدام، همه کتابهایش انحرافی است و مشتمل بر مطالب باطل، و تأکید آن جوان چاره‌ساز نبود و جواب همان بود. دوست عزیز ما حضرت علیزاده در همان کتابفروشی و بگونه‌ای زیرمیزی رساله‌های حضرت امام خمینی را پخش می‌کردند که البته در آن زمان جهادی بزرگ بود و من از جمله عاملان پخش بودم روزی به شاگرد ایشان که فرزند همان عالم بود و بسیار نیک نفس گفتم چند جلد رساله می‌خواهم گفت: لیستی از آثار دکتر شریعتی بده من رساله می‌آورم. دکتر در یکی از جزوه‌های اسلام‌شناسی تهران عناوینی از کتابها و جزوه‌هایش را برای مطالعه بیشتر معرفی می‌کند که آن لیست حدود 20 عنوان است، اینها را رونویس کردم و دادم به این جوان، شب چهارشنبه آن عالم جدید فرمودند دکتر شریعتی براساس جستجو و تتبع و تحقیق ما حدود بیست عنوان کتاب دارند و همه مشتمل بر باطل است و باید خود و جوانانتان مواظب باشید. به فرزندش گفتم فلانی! بابا اینها را دیده است گفت نه!!

همان لیست شماست فاعتبروا یا اولی الابصار

[7]. خلافت و ولایت، ص 11.

[8]. فایده و لزوم دین، ص 19، کانون نشر کتاب ـ مشهد.

[9]. مجموعه آثار استاد محمدتقی شریعتی، ج 1، ص 222.

[10]. برای آشنایی با تاریخ مدرسه پریزاد و موضع جغرافیایی آن و ... ر.ک: حوزه علمیه خراسان، ج اول، مدارس علمیه مشهد، محمد پسندیده، ص 103 به بعد).

[11]. یادنامه استاد محمدتقی شریعتی، ص 120.

[12]. مجموعه آثار استاد محمدتقی شریعتی، ج 1، ص 198 به بعد. و نیز: مجموعه آثار همایش استاد محمدتقی شریعتی مزینانی، ص 88 به بعد، و نیز ص 95 به بعد.

منبع: پیام بهارستان شماره 15

 


  • علی مزینانی
۲۰
فروردين
۹۳
تصویر کتاب
کتاب «دریاچه‌های اسرارآمیز» نوشته آنیتا گانری با تصویرگری مایک فیلیپس و ترجمه محمود مزینانی توسط انتشارات پیدایش برای نوجوانان منتشر شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کتاب «دریاچه‌های اسرارآمیز» در 6 بخش مطالب جالب و آموزنده‌ای درباره مکان‌های مختلف جغرافیایی موجود در سراسر جهان را همراه با داستان در اختیار نوجوانان قرار می‌دهد.

در بخشی از «زندگی در دریاچه‌های اسرارآمیز» می‌خوانیم: «ماهی‌های سمی کشنده تنها خطر وحشتناکی نیستند که در دریاچه‌های اسرارآمیز پرسه می‌زنند. برای مردم قوم «نیوس» در کامرون، یک شب، زندگی در کنار دریاچه به کابوسی زهره‌آب‌کن تبدیل شد. از آن شب وحشت‌انگیز تابستانی تاکنون، باز هم گازهای کشنده بیشتری در اعماق این دریاچه شکل گرفته‌‌‌‌‌اند و آن را به صورت یک بمب ساعتی ترسناک درآورده‌اند. دانشمندان تمام‌مدت در تلاش بوده‌اند تا راهی برای جلوگیری از نشتی دوباره دریاچه و کشت و کشتار مردم پیدا کنند. اما با چه کلکی می‌توان جلوی این نشتی گاز را گرفت؟...»
 
نوجوانان با مطالعه این کتاب با «چرخه‌های حیات دریاچه‌ها»، «فلامینگوهای سرسخت»، «پرندگان آبی بلیک»، «دریاچه‌های مرگ‌بار»، «مردان پوست‌دوست»، «تب هیولابینی» و «ماهیان سمی کشنده» آشنا می‌شوند. 

از آنیتا گانری، نویسنده کودک و نوجوان، تابه‌حال آثار بسیاری  منتشر شده که برخی از آن‌ها به زبان فارسی ترجمه شده است. از آن‌جمله می‌توان به «چراهای شگفت‌انگیز: سیاره زمین»، «جزیره‌های دورافتاده»، «چراهای شگفت‌انگیز: دریاها و اقیانوس‌ها»، «می‌دانی چرا آب دریا شور است؟»، «اقیانوس‌های هراس‌آور»، «چراهای شگفت‌انگیز: جانوران»، «دایره‌المعارف جهان از آغاز تا امروز برای کودکان» و «می‌دانی چرا دلم غار و غور می‌کند؟» اشاره کرد.

انتشارات پیدایش کتاب «دریاچه‌های اسرارآمیز» را در قالب 136 صفحه با شمارگان دوهزار نسخه در قطع رقعی منتشر کرده است. علاقه‌مندان می‌توانند این کتاب را با بهای 70 هزار ریال خریداری کنند.

  • علی مزینانی
۱۸
فروردين
۹۳

به همت شورای اسلامی مزینان ،همزمان با آغاز نوروز 93 و بهار طبیعت از خادمین ، خیرین و مسئولین محلی مزینان تجلیل شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ طی مراسمی که به مناسبت آغاز سال تحویل در هیئت حسینی مزینان برگزار شد طبق یک رسم دیرینه با حضور خانواده های مصیبت دیده در سال گذشته ضمن برگزاری مجلس بزرگداشت برای متوفیان سال1392 به همت شورای اسلامی مزینان از خیرین ، خادمان و مسئولین محلی و کسانی که برای آبادانی و عمران مزینان زحمت می کشند تقدیرشد.

در این مراسم مهدی مزینانی (آزاده) رئیس شورای اسلامی مزینان گزارشی از اهم اقدامات و فعالیت های شورای اسلامی در سال گذشته و دیدارهایش با مقامات و مسئولین ارشد کشوری از جمله وزیر بهداشت و درمان و نمایندگان مجلس شورای اسلامی شهرستان سبزوار و فرمانداری های سبزوار و داورزن ارائه نمود و از شهروندان مزینانی درخواست کرد که در سال نو نیز او را همراهی نمایند.

در پایان این مراسم که تصاویر آن در ادامه مطلب تقدیم می شود؛ از حجج اسلام معلمی فر و شیخ محمد مزینانی ،  امیر طالبی مزینانی قاری برجسته کشوری ، محمد شریفی رئیس اسبق شورای اسلامی مزینان ، حسین محمدی مداح اهلبیت علیهم السلام ، محسن مزینانی  راننده دهیاری ، جواد مظفری(صدخرو ) آبیار مزینان  و خانواده ی مرحوم اصغر مزینانی (قاضی) با تقدیم هدایایی تجلیل شد.

البته در این فهرست نام خانم گلستانی که با مجاهدت فراوان برای ایجاد مجتمع بهزیستی مزینان فعالیت می نماید و همچنین خادمان مساجد و هیئات مذهبی و  وبلاگ نویسان زحمتکش  مانند مهدی تاج مزینانی و نورالله مزینانی که به راستی در سالهای اخیر در فضای مجازی برای مزینان زحمت کشیده اند از قلم افتاده که امیدواریم رئیس شورای اسلامی مزینان در این گونه برنامه ها حق مطلب را ادا نمایند.

در ادامه مطلب تصاویر مراسم را ببینید...

  • علی مزینانی
۱۷
فروردين
۹۳
رمان «آه با شین» محمد کاظم مزینانی پس از سه سال از سوی انتشارات سوره مهر روانه بازار کتاب شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از خبرنگار مهر، تازه‌ترین رمان محمد کاظم مزینانی با عنوان «آه با شین» سه سال پس از تالیف و دو سال پس از برگزیده شدن در جشنواره سراسری داستان انقلاب سرانجام از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شد.

«آه با شین» دومین مجلد از سه‌گانه مزینانی درباره انقلاب اسلامی است که به گفته نویسنده برای تالیف آن بیش از دو نیم سال زمان صرف شده است.

آه با شین دومین مجلد از سه گانه مزینانی در مورد انقلاب اسلامی است که بر خلاف نام آن، هیچ ارتباط محتوایی با رمان قبلی وی با عنوان «شاه‌بی‌شین» ندارد.

وی در این رمان به روایت‌ فعالیت یک مبارز انقلابی چپ با فضای فکری کمونیستی می‌پردازد که از دهه ۲۰ شمسی و از بدو تولد او آغاز شده و تا سال ۹۰ ادامه دارد  و در خلال آن به نوعی به تناقضات و تفاوت‌های نسلی بین شخصیت اصلی و فرزند او اشاره می‌شود.

این رمان در ۶ فصل تدوین شده که عناوین آن به ترتیب عبارتند از: آن‌هایی، سال سِن، باغ‌های بی‌سیرت، کلت و کتلت، از افلاک تا کراک و این‌هایی‌ها.

رمان «آه با شین» قرار بود پیش از این و در زمستان گذشته در مراسمی از سوی انتشارات سوره مهر رونمایی شود که این مساله به تعویق افتاد و در نهایت نیز ناشر کتاب را روانه بازار کرد.

  • علی مزینانی
۰۹
فروردين
۹۳

بانوی هنرمند مزینانی در مسابقه سفره هفت سین منطقه پانزده تهران مقام نخست را از آن خود کرد

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ اعظم عسکری بانوی هنرمند مزینانی در مسابقه سفره آرایی هفت سین که در  خانه فرهنگ منطقه افسریه برگزار شد مقام اول را کسب نمود

تمام طراحی های روی سفالها و نقاشیهای بر روی تخم مرغ ها و آینه کاری ها توسط خود این بانوی هنرمند مزینانی انجام  شده است.

  • علی مزینانی
۰۹
فروردين
۹۳
مهمترین اخباری که در این چند روز در مزینان رخ داده و به دلیل سفر به خوزستان با کمی تأخیر دوسه روزه تقدیم می شود:

1- آتش گرفتن عایدی یک ساله دهیار مزینان

 خرمن کاه و جو و گندم دهیار مزینان در شب عید به دلیل نامعلومی دچار حریق شد و تمامی محصول برداشتی یک ساله این خادم مزینانی در آتش سوخت.

علت حادثه از طریق پاسگاه انتظامی داورزن و اداره آگاهی سبزوار دردست تحقیق و بررسی است

میزان خسارت سیدعبدالله جلالی مزینانی در این آتش سوزی حدود پانزده میلیون تومان برآورد شده است

2-  خودرو پراید شهروند مزینانی در آتش سوخت

همزمان با شب تحویل سال نو خودروی سواری پراید متعلق به مرتضی مزینانی یکی از کارگران زحمتکش مزینانی به طور کامل در آتش سوخت

این حادثه همزمان با آتش گرفتن محصول دهیار مزینان طعمه ی حریق شد و به طور کامل در آتش سوخت

خوشبختانه این دوحادثه خسارت جانی نداشته است و علت آتش سوزی از طریق پاسگاه انتظامی داورزن و اداره آگاهی سبزوار دردست تحقیق و بررسی است

3- در ششمین روز از سال نو یکی از شهروندان مزینانی دار فانی را وداع کرد

علی مزینانی فرزند عبدالله حسین مقیم تهران در ششمین روز از سال جدید براثر سکته قلبی دارفانی را وداع کرد و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد

4- هدیه مادر شهید جمعه به بهزیستی مزینان

مادر شهید جمعه پس از اطلاع از ساخت مجتمع خدمات بهزیستی در مزینان با سفر به مزینان مبلغ یک میلیون و پانصد هزارتومان به این مجتمع هدیه کرد

این مادر شهید که در تهران زندگی می کند با آشنایی یکی از شهروندان مزینانی از ساخت مجتمع بهزیستی در مزینان اطلاع پیدا می کند و اظهار علاقمندی می نماید تا از این مجتمع بازدید و در حد توان کمک مالی نمایدکه در چهارم فروردین به مزینان می آید و باحضور در محل مجتمع مبلغ یک میلیون و پانصد هزار تومان به بهزیستی کمک می کند و اعلام می نمایداین کمک ادامه دارد

پدر شهید سیدرضا حسنی مزینانی نیز مبلغ یک میلیون تومان به مجتمع  بهزیستی مزینان کمک مالی نمود

خبر تکمیلی  حضور مادر شهید جمعه به زودی تقدیم می شود

 

  • علی مزینانی
۰۹
فروردين
۹۳

در مطالب پیشین بخشهایی از خاطرات حاج حسین مزینانی تاج را که در خبرآنلاین منتشر شده است در شاهدان کویرمزینان باز نشر نمودیم و قول دادیم تا در آینده نیز دیگر بخشها را مستند سازی و در پست های مختلف تقدیم نماییم اما این مطلب به مرور زمان به فراموشی سپرده شد و البته نه نسیان کامل بلکه قصد آن داشتیم تا به بهانه ای این خاطرات را کامل نموده و منتشر نماییم.اکنون پس از بازگشت از سفر خوزستان به دعوت استاد مهدی یاقوتیان صاحب وبلاگ وزین خطه ی فرومد که الحق یکی از وبلاگهای صاحب سبک و قابل اعتماد منطقه است که با درایت جناب یاقوتیان توانسته آنچه پیرامون فرومد رخ داده در فضای مجازی منتشر نماید و دراین راه نیز علاقمندی او به دکتر علی مزینانی شریعتی نیز هر از چندگاهی به وضوح دیده می شود و هرگاه نیز این علاقمندی به ثبت می رسد سریع به سراغ ما می آید و مزینان و مزینانی را مورد لطف قرار می دهد و مانیز به بوستان ایشان می رویم و بهره فراوان می بریم .

این بار این استاد گرانمایه بخشی از خاطرات حاج حسین مزینانی را مستند سازی نموده که ماهم به طور کامل و با همان سبک وقواره هنری وادبی ایشان تقدیم می نماییم.

حاج حسین مزینانی از اقوام دکتر و هم صحبت ایشان در ایّام حضور وی در روستای مزینان ، خاطرات بسیاری بویژه از آخرین روز های حضور وی در این روستا بیان می کند که شنیدنی است .

در مراسمی که برای ختم عموی دکتر ( شیخ قربانعلی ) در مزینان برپا بود همراه دکتر در مجلس حاضر شدیم . در همین زمان خان فرومد برای عرض تسلیت و همچُنین دیدار دکتر و پدرش وارد مجلس شد .

خان فرومد آمد ، استاد شریعتی با خان و عدّه ای دیگر در یک جا جمع بودند دکتر و من در اطاق دیگر بودیم . من می خواستم بروم ، بادِ تُندی می وزید ، تا من می خواستم برخیزم ، دکتر با اشاره می گفت : پسر عمّه کجا می روی ؟ بنشین . یک پالتویی روی دوشش بود ، از من خوشش می آمد ، چون زیاد از او سؤال می کردم ، در ضمن ، اینجا همصحبتی هم نداشت و تنها بود .

در این زمان ، آق شیخ محمود پسر عموی دکتر ) از اتاق مجاور آمد و گفت : آقای دکتر ! خان است .

دکتر گفت من با خانها سر و کاری ندارم . بابا ( استاد شریعتی ) هست . یعنی ( نیازی نیست من بیایم ) چند بار این موضوع تکرار شد و هر بار دکتر گفت : دست از سر من بردار .

من گفتم : دکتر ، شاید خان جویای حالِ شما شده است و اینها قول دیدار شما را داده اند و به دنبال شما فرستاده اند .

گفت : این طور است ؟!! دکتر بلند شد ، همین طور که پالتویش روی دوشش بود و یک لِنگ جورابش در پایش و لنگۀ دیگر در دستش ، حَرَکَت کرد و رفت به اطاق مجاور  .وقتی نشستند . خان فرومد داشت از خاطراتش و دوران زندگیش و سلطنت خودش و اینکه با شاه کجا رفتیم ، صحبت می کرد ( همزمان پدر دکتر با بی اعتنایی سیگارش را می کشید ) او از هواپیمایی که سوار شده و سگی که آنجا بوده و از پیشرفت و ترقّی در حکومت پهلوی با افتخار تعریف می کرد .

در این زمان پدر دکتر ( استاد محمّد تقی شریعتی ) رو به دکتر کرد و گفت : علی .

گفت : بله پدر .                           

استاد گفت : جوابش را بده .

دکتر گفت : حاج آقا خودتون جوابش را بدهید . پدرش دوباره تکرار کرد . برای بار سوم با تندی گفت : علی ! جوابش را بده .

دکتر گفت : آقای نصرت ( نام خان فرومد نصرت الله خان بود ) این فرومد شما در 1400 یا 1600 سال قبل بیمارستانی داشته که 800 دوشیزه در آنجا نرس بوده اند و ابن یمین در آنجاست و آن زمان نرس توش بوده حالا تو افتخار می ‌‌کنی که سوار هواپیما شده ای که سگ در آن بوده و به آن می بالی خوب همراهش هم سگ بوده ؟!

خان گفت : مگر در آن زمان نرس بوده ؟!

دکتر گفت : بله . در زمان پیامبر (ص)  هم نرس بوده سپس جریان دختر نابالغی که در بین زنانِ دیگر همراه پیامبر (ص) در زمان جنگ بوده و در بین راه بالغ شده را برای وی تعریف کرد .

سپس گفت : این تقسیم اراضی که از آن نام می بری ، این احمق ( منظورش شاه بود ) چه کاره استنصرت ؟ ( نمی گفت خان ) این به شکست منجر می شود به جایی نمی رسد این کار در 2400 سال پیش در شرق به وسیلۀ یکی از سلاطین ، این تقسیم اراضی شده است و این می خواهد تقلید از آنها کند .

دکتر خیلی آدم افتاده و متینی بود باور نمی کردی شخصی که با شما صحبت می کند ، دکتر است .

[ مصاحبۀ کامل آن را می توانید در اینجا بخوانید . ]

برای خواندن خاطرات کشاورزمزینانی اینجا کلیک نمایید و یا به  ادامه مطلب بروید

  • علی مزینانی
۰۹
فروردين
۹۳

پیش از فرا رسیدن نوروز و بهار طبیعت گذرمان به خوزستان سرزمین جاودانه ها افتاد آنجا که سالها مشق عشق می کردیم و پس از سالها این دیار محل زیارت راهیان نور شده و کاروانیان می آیند تا قدمگاه شاهدان را توتیای چشم خویش نمایند و ما نیز این بار رسالتمان در پیام آوری خلاصه شده است و راهنما و پذیرای همکیشان خبری و رسانه ای هستیم اما اینترنت  و فضای مجازی با ما سر سازگاری ندارد و به همین دلیل نتوانستیم به موقع با یاران شاهدانی خویش در ارتباط باشیم ولی اکنون تا فرصتی یافتم غنیمت شمردم و بلافاصله به سراغ نظرات یاران رفتم و بسی پیام تبریک و دعوت از یاران همیشگی دیدم که سعی نمودم پاسخی یکسان و همانند به همه بدهم اما چون به بوستان بعضی از آنها سری زدم خرمنی از فضل و ادب دیدم که نتوانستم به راحتی از آن عبور نماین و دقایقی در این بوستانها چرخیدم و از هریک خوشه ای برچیدم و اکنون اگر توفیق باشد تقدیم دیگر یاران می نمایم

اولین آن از گلستان ادب استاد جوان و شاعر خوش بیان و زیبا قلم مزینانی جناب آقای علی صادقی منش با عنوان مطلع بهاری انتخاب و به تمامی ادب دوستان تقدیم می شود



  • علی مزینانی
۲۷
اسفند
۹۲

آئین ها و مناسک و مناسبتها به ویژه نوروز در مزینان از جایگاه خاصی برخوردار است و آداب و رسوم خاصی در این کویرتاریخی برگزار می شود قبل از عید و در حین نوروز و بعد از آن یعنی سیزده بدر مزینانی ها با یک سری سنتهای مخصوص بهار را آغاز می نمایند که ما در مزینان از نگاهی دیگر مفصل به آن پرداخته ایم و این بار در آستانه فرارسیدن این عید باستانی برای یاد آوری به باز نشر آن می پردازیم گرچه امسال علاوه بر ایام جانسوز فاطمیه بسیاری از مزینانی ها در سوگ عزیزانشان نشسته اند ؛ شهادت سردار رشید اسلام جانباز حاج محمد مزینانی ، تصادف دوجوان ناکام مزینانی ، واژگونی خودرو یکی از مزینانی های شجاع و حق طلب و ... همه ی اینها موجب شده تا غم و شادی در مزینان همزمان شود و بسیاری از برنامه های سنتی انجام نشود.

در ادامه قسمت هایی از بخش شانزده و هفدهم وهجدهم از حدیره تاباغستان بازنشر می شود و تقدیم مخاطبان گرانمایه می گرد

مزینان از نگاهی دیگر(16 )

چهارشنبه ی آخر سال که معروف به چارشنبه سوری است زن و مرد ، نوجوان و جوان البته در زمان ما؛ شبانه چادری به سر می کشیدند و در پناه تاریکی قاشقی و کاسه ای برمی داشتند و به در خانه ی همسایگان می رفتند و با قاشق چندان برکاسه می کوبیدند تا صاحب خانه از خان احسانش چیزی در کاسه ی آنان بریزد فرقی نمی کرد کی آمده و یا چند نفر به درخانه اشان مراجعه کرده اند آنچه درتوانش بود شاید مشتی قند و یا نخود و کشمش در خیلته اش * می ریختند و او را  با دست پر روانه می کردند گاه شادیشان را با شوخی و مزاح با هم تقسیم می کردند و پارچ آبی برروی او می ریختن و یا با ذغال روی صورت ملاقه زن را سیاه می کردند و گاه چادر از سرش می کشیدند تا اگر آشنا باشد بیشتر باهم بخندند و بعضی وقتها طرف می دید که مراجعه کننده اش زن است و... اما هیچگاه آن شب را غمگین نبودند(در دیگر جاهای این سرزمین کهن این مراسم را ملاقه زنی می گویند) درچارشنبه سوری شب نشینی وقصه ودور ریختن غصه بیشتر می شد و «غم بروشادی بیا» شعار آن سالها بود.

نوروز نیامده مزینانی ها از راه های دور و نزدیک رسیده اند چقدر خوش به حالشان می شود اگر چند روز به عید بچه ها و آنهایی که اداری هستند تعطیل بشوند همیشه زمان برایشان کم است می خواهند هرچه زودتر به زادگاهشان برگردند . هنوز به مزینان نرسیده حساب وکتاب برگشتن را می نمایند و خدا خدا می کنند که بعد از سیزده هم یکی دو روز تعطیل باشه و آنها بتوانند بیشتر در محل تولدشان بمانند. یکی از همولایتی ها با تعجب برایم نقل می کرد که : زن من، مزینانی نیست اما از من بیشتر عجله دارد که به مزینان برویم چون صفا و صمیمیت مزینانی ها را بهتر از زادگاه خود می داند.

معمولا هر مزینانی در اول سال، تقویم را ورق می زند که امسال مثلا تعطیلی آخر شهریور و محرم به خصوص تاسوعا و عاشورا و یا تعطیلی آخر سال در چه روزی واقع می شود و آرزویش این است که حداقل این تعطیلات یا در روز شنبه و یا قبل از جمعه باشد و جالب تر آنکه سی ،چهل روز قبل از نوروز با دیدن دوستانشان از همدیگر می پرسند: شما کی به مزینان می روید!

یادش به خیر در زمان ما عید صفای دیگری داشت. از چند روزمانده به تحویل سال، بچه ها و بعضی از جوانها که در تب وتاب پوشیدن جامه ای نو بودند و حتی یک جفت کفش مشکی جیری و پلاستیکی خوشحالشان می کرد ؛ تخم مرغ در آب نمک می خواباندند تا پوستش محکم شود ودر مسابقه ی تخم مرغ شکستن بتوانند برنده شوند. این مسابقه در نوع خودش جالب بود. بعضی تخم مرغها را رنگ می کردند، عده ای رویش شکل می کشیدند و خلاصه آنکه روز مسابقه همه در مقابل شرکت تعاونی و رو به روی منزل مرحوم اکبر نباتی که روزگاری میدان اصلی بازار مزینان محسوب می شد و حتی بعضی از تعزیه ها مانند روز اربعین در آنجا برگزار می گردید؛ مسابقه ی تخم مرغ شکستن و تیشله بزی * بر سر پیست کام* به صورت فردی یا گروهی اجرا می کردند . این مسابقه دو نفره انجام می شد یک طرف تخم مرغ را توی مشت نگه می داشت و یار مقابل با نوک تخم مرغ خود بر نوک دیگری می کوبید هرکدام می شکست باخته بود و باید تخم مرغ شکسته و یا آنکه یک تخم مرغ سالم دیگری را به برنده می داد گاهی این بازی با گذاشتن اندکی پول انجام می شد.تیله بازی هم به دو صورت بازی می کردند یا دونفره که معمولا سه تا خانه برایش می کندند و یا چهار نفره که دو نفر یار همدیگر می شدند و باید وجب می رساندند و طرف مقابل را تیرباران می کردند و یا خانه ی آنها را از خود می نمودند که بیشتر این بازیها جنبه ی تفریحی داشت و برسرشنده*بازی می شد البته بودند جوانانی که در آن زمان باتیله های بزرگ که باگرد کردن سنگ ، بازی می کردند . اکنون در آن میدان چندین باب مغازه ساخته اند و جوانهای امروزی اصلا به یاد نمی آورند که من چه می گویم.

در دوره ی قبل از ما دایی ام ، قربانعلی عسکری که از مداحان پیشکسوت مزینان است دریک مهمانی فامیلی برایم با آب وتاب از روزهای عید دوران سکونتش در مزینان می گفت که ؛ در زمان نوجوانی آنها یعنی حدود شصت سال پیش درایام عید به مدت یک هفته در همین میدان ویا پشت قلعه کشتی محلی می گرفتند گاهی این برنامه بین پایین قلعه  و بالا قلعه انجام می شد وگاهی بین بهمن آبادی ها و مزینانی ها که همیشه این دو روستا تعامل خوبی در ادوار مختلف داشته اند  . او با شور و حرارت خاصی که انگار همین دیروز برایش اتفاق افتاده  از مسابقه ی کربلایی قاسم بهمن آبادی و عباسعلی منوچهری می گوید که هردو درآن زمان از کشتی گیران صاحب نام بوده اند به یاد می آورد که ؛ روزی این دو با هم کشتی می گرفتند و ناگهان منوچهری سرپاچه ی پای او را گرفت و به طرف جمعیت برد تا می خواست او را خاک کند زنان بهمن آباد داد زدند : آی کبل قاسم رفت ،کبل قاسم رفت .

و باز از دل خوشی مردم آن زمان می گفت که در سیزده بدر هم کشتی می گرفتند و بعد  همین مرحوم کبل علزغرروس * با حجی اوسته عباس * وکبل حسن اوسته عباس مثل زمانی که سرباز ی خدمت می کردند مردم رو به صف می کردند و در وسط بازار رژه می رفتند و یک دوسه چهار می گفتند و پا به زمین می کوفتند و باز دوباره کشتی می گرفتند گاهی نیز شصته * و بعضی از روزها همچین همچین *  بازی می کردند خلاصه که خیلی شاد بودند.

و اما در هر زمان ، سال تحویل را مزینانی ها و بهمن آبادی ها در مزار امام زادگان بهمن آباد که محل پیوند ولایت و نشان ولایتمداری مردمان  این خطه است آغاز می نمایند بعد از اعلام آغاز سال نو فرقی نمی کند تو آیا دیگری را می شناسی یا نه ، همه همدیگر را درآغوش می گیرند و می بوسند و سال خوبی را برای هم آرزو می کنند و بعد به زیارت قبور امام زادگان که فرزندان امام موسی کاظم (ع) می باشند می روند. (متأسفانه دو سه سالی است که سنت ترقه منفجر کردن شهرها هم به این مکان سرایت کرده و نوجوانان ما خوشی اشان با انفجار صدای مهیب ترقه و ترسیدن دیگران گل می کند!)

در زمان ما یعنی سی سال پیش و پیشتر همه پیاده به مزار می رفتیم برعکس حالا که تعداد ماشینها از آدم بیشتر است آن هم ماشینهای مدل بالا و خوش رنگ ولعاب که البته نیمی از آنها چند روز مانده به عید به اعتبار چک ویا اقساط خریداری شده تا رفقا از همدیگر عقب نمانند! نهایت وسیله ای که می توانست بچه ها و زنها را به مزار برسانند یا تراکتور حبیب تراکتوری ویا نیسان اکبرسبحان و رمضان اکبرنباتی بود همین و بس .

از راه برگشت ، دیگر جاده ی شنی مزینان بهمن آباد پر از شادی و شور و شعف زنانه بود ! آنها دیره * بدست تا مزینان به نوبت بر آن می نواختند و همراهان با دست زدن و بعضی از نوجوانان با خواندن ترانه ی محلی همراهیشان می کردند . و باز این شادمانی بستگی به ساعت سال تحویل داشت. اکنون کمتر این شادی به چشم می خورد شاید به دلیل تجدد و پیشرفت شهرنشینی و یا به دلیل کهنسال شدن آن نسل سرزنده وسرحال که هیچ غمی نداشتند و به فرموده ی عیسی مسیح (ع)؛ فقط در انتظار نان امروزشان بودند و راضی به آنچه الآن دارند و همان لقمه را با هم می خوردند و شکر گزار آن خالق توانا و تنها غصه اشان طی شدن یک روز دیگر از عمرشان بود که چرا اینقدر زود دارند پیر می شوند . اگر کسی در سن شصت هفتاد سالگی می مرد جوانمرگ شده و ناکام از دنیا رفته بود برخلاف زمان فعلی ما که در  هر گوشه ی شهر به خصوص پایتخت ، حجله ای از یک جوان می بینی که یا سکته ی قلبی کرده و یا مرگ مغزی شده است. در همین مزینان ما از اول عید تا الآن چندین جوان و میان سال به دلایل مختلف جان به جان آفرین تسلیم کرده اند.  

روز بعد؛ اولین گروهی که پذیرای مهمان بودند و الآن نیز مرسوم است کسانی هستند که عزیزی را در سال گذشته از دست داده اند. قوم و خویشان و همسایه ها گروه گروه به منزل آنان می رفتند و برای شادی روح آن مرحوم و یا مرحومه فاتحه ای می خواندند و آروزی صبر و سلامتی برای بازماندگان می نمودند . گرچه چند سالی است به خاطر اینکه خانواده های مصیبت دیده زیاد به زحمت نیفتند افراد نیک اندیش مزینانی مراسمی را در اولین روز عید در مسجد جامع می گیرند و تمام صاحبان عزا از هرطایفه ای و قوم و خویشی به مسجد می آیند و با حلوایی و یا شکلات و  شیرینی مختصری  از مردم پذیرایی می کنند همین رسم در عید فطر نیز درمسجد جامع تکرار می شود. البته باز بعضی از فامیلها به خصوص اقوام نزدیک ، علاوه بر شرکت در برنامه ی مسجد به منزل مصیبت دیدگانشان برای تسلی خاطر آنها می روند


·      تیشله بَزی : تیله بازی

·      پِِیستِ کام : پوست کام(شکلات)

·      شُندِه : به ضم شین  کاشتن ، شونده هم می گویند

·      عَلِزغَر روس : علی اصغر روس

·      حَجی اوسته عباس : حاجی استاد عباس

·      شَصته : نوعی بازی محلی شبیه به زو بازی ویا سه پایه ی نیشابوری هم می گویند

·      همچین همچین : نوعی بازی محلی که یک نفراوستا می شد و بقیه با خواندن شعر او باید حرکات موزونی انجام می دادند اوستا می خواند: هرکی همچین همچین همچین نکنه چوب می خوره .اگر کسی اشتباه می کرد با تسمه ویا شلاقی که دست اوستا بود زده می شد

·      دِیرَه : دایره ، دف

  • علی مزینانی
۲۶
اسفند
۹۲

ساعاتی پیش اصغرمزینانی معروف به قاضی در اثر سانحه چپ کردن اتومبیل شخصی خود در مسیر جاده داورزن به سبزوار درگذشت.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ صبح امروز یکشنبه بیست و پنجم اسفند مرحوم اصغر مزینانی که از زحمتکشان و مدافعان اصلی حقوق شهروندان در مزینان بود در اثر چپ کردن اتومبیل نیسان در نزدیکی روستای ریوند دار فانی را وداع گفت.

وی که در مزینان در شغل قصابی فعالیت می کرد  از کسانی بود که علی رغم عدم سواد کافی به تاریخچه مزینان اشراف داشت و از حقوق مردم و آثار باستانی مزینان دفاع می نمود .

  • علی مزینانی
۱۸
اسفند
۹۲

با حضور مقامات کشوری و لشکری ،خانواده معزز شهدا ، اعضاء شورای اسلامی شهر تهران و با همت بسیجیان نواحی مقاومت تهران مراسم کاشت دوهزار نهال در پادگان لشکر 27 محمدرسول الله (ص) برگزار شد

به گزارش شاهدان کویرمزینان؛ در این مراسم که با حضور و سخنرانی سردار نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین ؛ دکتر جلالی معاون وزیر جهاد و کشاورزی و حجت الاسلام ابوترابی فرد نایب رئیس مجلس شورای اسلامی برگزار شد محسن مزینانی عکاس بسیج پرس با شکار تصاویری  زیبا از این مراسم به هنرنمایی پرداخت برای دیدن این تصاویر روی نشانی های زیر کلیک نمایید

1- http://basijpress.ir/fa/news-details/29690/

2- http://basijpress.ir/fa/news-details/29689


  • علی مزینانی
۱۶
اسفند
۹۲

ازحدیره تا باغستان

ره آورد سفربه مزینان

مزینان از نگاهی دیگر(16 )


بخش بیست و سوم

آن سال در تهران بودم و اتفاقاً برای مراسمی به مهدیه مزینانی ها که قریب به چهاردهه پایگاهی شده برای دوباره دیدن همدیگر شهروندان مزینانی که در آن هرصبح جمعه به یاد یوسف فاطمه (س) دعای ندبه می خوانند و در ماه مبارک رمضان و محرم هرشب مراسم دعا و عزاداری برگزار می نمایند و اگر دست تقدیر عزیزی را از ما بگیرد چه در مزینان و چه در دیگر شهرها ؛ بازماندگانش مجلس یادبودی را در مهدیه می گیرند تا هم یادی از آن عزیز از دست رفته شود و هم کسانی که نتوانسته اند به دلایلی روانه مزینان شوند و در مجالس عزاداری آنها شرکت نمایند در این مراسم حضور یابند و به همین خاطر اقوام درجه یک متوفی از مزینان عازم تهران می شوند تا آنها نیز میزبان مزینانی های مقیم پایتخت باشند .

مرداد سال 1360بود و سه ماهه تعطیلی را به تهران رفته بودم و آن روز در مهدیه بودیم که خبر شهادت علی شهیدی را از زبان پسرعموی شهیدش که او نیز صباحی دیگر راهی جبهه ها شد و به شهادت رسید شنیدیم . خبر به زودی در بین مزینانی ها پیچید و پس از آن گروه گروه روانه مزینان شدند تا اولین شهید منطقه داورزن را تشییع نمایند. بعدها شنیدم که او با پوشیدن لباس مقدس سربازی به گروه های پارتیزانی جنگ های نامنظم به فرماندهی سردار رشید اسلام شهید چمران پیوسته است .

مادرش که شیر زنی روستایی است و شهادت را افتخاری می داند که نصیب فرزندانش شده است بارها برسر مزار او برای مردم سخنرانی کرد و زینب وار با زبان ساده و به لهجه شیرین مزینانی دیگران را دعوت به صبر می نمود.

پس از شهادت علی برادران او که لباس سبز پاسداری را برتن نموده بودند و دو تن از آنها به نام محمد و حاج حسن مزینانی محافظ بیت امام (ره) شده بودند بارها به جبهه های نبرد اعزام شدند و در این راه محمد که از همه ی آنها بزرگتر بود در عملیات والفجر 4 مفقود الاثر شد و پیکر مطهرش برای همیشه در منطقه طلائیه به یادگار ماند و به یادش در بهشت زهرای(س) تهران و بهشت علی (ع) یادبودی ساختند تا یادش برای فرزندانش و مردم مزینان زنده باشد.

سومین برادر آنها حسین مزینانی که در زمره سربازان گمنام امام زمان(عج) قرار گرفته بود با انتخاب نام محسن پس از جنگ و بارها حضور در جبهه های نبرد حق علیه باطل برعلیه رانت خواران و مفسدین اقتصادی و فرهنگی مبارزه نمود و عاقبت به طرز مرموزی پس از بازگشت از مأموریت در آذر 1370 شربت شهادت نوشید و به جمع برادران و دو پسرعموی شهیدش مهدی و یدالله مزینانی پیوست.

پس از شهادت این سه برادر  نام خانوادگی شهیدی برسجلد دیگر بازماندگان ثبت شد و از آن پس مادر شهیدان علی و محمد و حسین به یاد فرزندانش نخل عاشورای دوم مزینان را که در دهه ی دوم برگزار می شود در جلوی منزلش تزئین می نماید و عاشورای دوم از مقابل این خانه آغاز می شود.

چند متر پایین تر از منزل برادران شهیدی در امتداد دیوار ارگ آقابیک که روزی و روزگاری برگرداگرد مزینان کشیده شده و حصاری بود برای محافظت مزینان از حمله چپاولگران و آن چنان که بزرگان ما می گویند ؛ پهنای آن چندان بوده که بر روی آن اسبها در حالی که گاری برآنها بسته بودند به راحتی راه می پیمودند و زمانی نیز برای ساختن بنایی جدید مانند پست و تلگراف با دیلم و بیل و کلنگ به جان این بنای تاریخی افتادند و از داخلش بقایای بدن انسان خارج شده بود که می گویند در زمان ساخت این دیوار کارگران  زحمتکش را در آن زنده به گور کرده بودند و در لای جرز دیوار جاداده بودند. بگذریم در امتداد این دیوار پر از رمز و راز خانه ی گلی دیگری قرار دارد که آنها نیز سه فرزندشان و دو پسر برادرشان در جبهه ها به شهادت رسیدند. خانوده ای از جلیله سادات حسینی که سالها پیش زمانی که من به خاطر نمی آورم به مزینان هدیه شدند و پدران آنها از روستایی دیگر مهاجرت کرده و مزینان را برای زندگی برمی گزینند.

فرزندان این خانه نیز همه جوانان و نوجوانان با نشاطی بودند که از حرکات ورزشی و قهرمانانه آنها تمامی مزینانی ها هنوز که هنوز است با شگفتی یاد می کنند. پشتک واروهای سیدحسین و سید محمد و پریدن سیدحسین از دیوار شاه عباسی و معلق زدن او از روی میله های دروازه بانی فوتبال و چابکی و تکینیک سیدحسن در زمین مسابقات فوتبال و صدای گرم او به همراه تلاوت قرآنش که گاهی با آنکه رقیبش بودم ولی به صدای دلنشینش غبطه می خوردم، هیچگاه از یادمان نمی رود.

سال 1361 بود که سید محمد اولین شهید این خانواده نام گرفت و چندی نگذشت که پسر عموی او سیدعلی اکببر حسینی نیز شهید شد اما خط سرخ شهادت در این خانه همچنان ادامه داشت و سال 1364 سیدحسین که از تهران راهی جبهه شده بود به جمع دیگر شهدای مزینان پیوست و پیکر مطهرش در کنار برادرش به خاک سپرده شد . در روزسوم شهادت او و برسر مزارش برای اعزام به جبهه اعلام کردند .شوری عجیب در دل سیدحسن افتاد و پس از مشورت تصمیم گرفتیم برای ثبت نام به پایگاه مراجعه کنیم اما در جوابمان گفتند : شما به خاطر آنکه دانش آموزهستید باید به سبزوار مراجعه کنید.

فردای آن روز من و سیدحسن و حسن صانعی و علی رضاهمت آبادی و با یکی دونفر دیگر از بچه های دانش آموزمزینان و سویز راهی سبزوار شدیم با هزار کلک و حقه مانند جعل کردن رضایتنامه والدین و روی پای همدیگر ایستادن تا قدمان بلند دیده شود توانستیم رضایت مسئولین جذب بسیج را بگیریم اما آنها سنگی دیگر جلوی پایمان انداختند و مارا روانه آموزش و پرورش کردند .آنجا هم رضایتنامه را گرفتیم و تا می خواستیم بیرون بیاییم که مسئول جذب دانش آموزی سیدحسن را صدا زد و گفت : گفته اند شما را ثبت نام نکنیم ولی کار از کار گذشته بود و ورقه ی ثبت نام در دستان او خود نمایی می کرد و فی الفور از آنجا فرار کردیم و راهی بسیج شدیم هرطور بود آماده اعزام شدیم.

صبح روز بعد مطلع شدیم اقوام سیدحسن او را برای برگزاری مراسم به زور به تهران برده اند از طرفی خوشحال از اینکه به هر حال در کنار مادر مصیبت دیده اش هست و او با نگاه برقد و بالای فرزندش کمی آرام می گیرد و از طرفی ناراحت بودیم که بهترین رفیقمان با ما همراه نیست ولی برای من مسجل بود که او خودش را می رساند.

صبح روز اعزام گروه سی چهل نفری ما با بدرقه ی پرشور مزینانی ها و درمیان اشک و آه والدین راهی سبزوار شد و پس از دریافت لباس و برگه ی اعزام برای سوار شدن براتوبوس در داخل سپاه سبزوار با دیگر رزمندگان اعزامی از روستاهای مختلف و شهرستان سبزوار  صف کشیده بودیم که ناگهان دستی برشانه ام خورد سرم را که برگرداندم سیدحسن را دیدم در حالی که لباسی گیر آورده و پوشیده بود ولی کمربند نداشت و سعی می کرد با نخ شلوارش را ببندد باتعجب گفتم : چه طوری آمدی ؟ گفت : به بهانه هواخوری از مراسم بیرون آمدم و با پسرعمویم سیدمحمد تا نزدیک تریمنال آمدیم و به او گفتم ک من برای اعزام به سبزوار می روم تو هم به پدر و مادرم بگو و حلالیت بخواه. در داخل اتوبوس خوابیدم و مرا به نیشابور برد ولی تا فهمیدم سوار تاکسی سواری شدم و الآن هم در خدمت شما هستم .

سوار براتوبوس شدیم ، بچه های مزینان به ویژه پاسداران سعی کردند او را از ماشین پیاده کنند ولی او در حالی که گریه می کرد محکم به صندلی چسبیده بود و التماس می کرد که راحتش بگذارند . پاسدارها وقتی سماجت او را دیدند تهدیدش کردند و گفتند : حتی اگر به جبهه بروی بازهم برت می گردانیم چون تو پرونده نداری و ما آن را از بسیج گرفته ایم . ولی او گفت : باشه فقط شما بگذارید من پام به جبهه برسه و اونجا رو ببینم بعدش هرکار می خواهید بکنید.

با این صحبتها و گریه ها او را رها کردند و سیدحسن همراه ما عازم جبهه های جنوب شد . پس از آنکه به اهواز رسیدیم ما را از هم جدا کردند و هر کداممان به گردان و پادگانی دیگر رفتیم  یکی دو بار تا قبل از عملیات والفجر 8 موفق شدم او را ببینم و تا اینکه دو روز مانده به عملیات در قرنطینه عملیاتی همدیگر را دیدیم و بار آخر به او گفتم : فکر کنم این آخرین دیدار ما باشد خندید و گفت : تو همیشه این را می گی اما بازهم میای به دیدنم . راست می گفت نمی دانم چرا از دیدنش سیر نمی شدم . ولی آن دیدار به راستی آخرین دیدار ما بود و پس از عملیات بچه های مزینان در پادگان شهید برونسی به من گفتند که سید حسن مجروح شده و دیگر از او خبر نداشتند تا اینکه به تهران آمدم و همشیره ام خبر شهادت او را به من داد و چون شایعه شده بود که منهم شهید شده ام پدرم برای یافتن و دیدن جنازه ام به سبزوار رفته بود اما در آنجا پیکر سیدحسن را دیده بود که نیمی از بدنش در اثر اصابت راکت متلاشی شده بود.و..

و ادامه دارد..

  • علی مزینانی
۰۵
اسفند
۹۲
با هماهنگی شاهدان کویرمزینان؛ روزنامه جوان به مناسبت شهادت سردار رشیداسلام جانباز شهید حاج محمد مزینانی مصاحبه ای با محسن رفیعی مزینانی همرزم شهید انجام داده است که در صفحه پایداری این روزنامه در صبح امروز دوشنبه پنجم اسفند منتشر شده است در ادامه این مصاحبه جالب و خواندنی را بخوانید.
 

نگاهی به زندگی شهید «محمد مزینانی» که 20 بهمن امسال آسمانی شد
در روزهای سالگرد عملیات والفجر 8 شهیدان این عملیات و هشت سال دفاع مقدس، ‌یک مهمان تازه داشتند، یک مهمان آشنا از میان رزمندگان باصفای جنگ تحمیلی که با هم برای دفاع از میهن می‌جنگیدند.

روزهای پرشور و اشتیاق دهه فجر که از راه رسید محمد مزینانی هم حال و هوای دیگری داشت و به رسم تمام عاشقان سبکبال پر کشید سوی آسمان، آرام شد و جاودانه ماند. 30 سال رنج شیمیایی بودن را تحمل کرد، درد کشید و دم نزد. در استقامت اسطوره‌ای وصف‌ناشدنی بود و دوستانش به او لقب کوه صبر داده بودند. محسن رفیعی همرزم و از دوستان قدیمی شهید مزینانی در گفت‌وگو با «جوان» گوشه‌هایی از زندگی این جانباز شیمیایی70 درصد را روایت می‌کند و سال‌های رزمندگی و دوران جانبازی او را مروری دوباره می‌کند.

آشنایی شما با شهید مزینانی به چه زمانی برمی‌گردد؟

ما همسن و سال، همشهری، همرزم و بچه محل بودیم. از قدیم یکدیگر را می‌شناختیم و از طریق سپاه به جبهه اعزام می‌شدیم. من از شروع تا پایان جنگ در جبهه بودم اما نه به طور مداوم. چون خبرنگار صدا و سیما بودم زمانی که عملیات پیش می‌آمد قبل و بعد عملیات، از آفند تا پدافند را در جبهه حاضر می‌شدم.

شهید مزینانی در کدام عملیات جانباز شیمیایی شد؟

محمد در عملیات خیبر در سال 62 شیمیایی شد. او در درمانگاه صحرایی که پشت خط مقدم زده شده بود کار درمان و امداد را انجام می‌داد. یک انبار دارویی دستشان بود که وقتی حمله شیمیایی صورت گرفت در آنجا حضور داشت و شیمیایی شد.

ایشان در جبهه مشغول کارهای امدادی بودند یا در خط مقدم به فعالیت رزمی هم می‌پرداختند؟

چون شهید مزینانی انباردار دارو بود و از نام و کارکرد دارو‌ها شناخت داشت زمان جنگ به جبهه رفت و از این توانایی‌اش در جنگ استفاده شد. زمان جنگ برای بحث‌های امداد و درمان کسی را انتخاب می‌کردند که به این کار آشنایی داشته باشد. اما حضور رزمی به آن معنا که تک‌تیرانداز باشد و اسلحه در دست بگیرد نبود. بعد از اینکه شیمیایی شد، سال به سال وضعیت جانبازی‌اش و ریه‌اش با بالا رفتن سن بدتر می‌شد. از 22 سالگی تا 51 سالگی که شهید شد درگیر مسائل و مشکلات جانبازی بود و حالش هر سال هم بد و بدتر می‌شد.

در مدت جانبازی هم با ایشان ارتباط داشتید؟

بله! من در بیمارستان بقیه‌الله موضوع بستری شدنش را پیگیری می‌کردم و مرتب می‌دیدمش و به خانه‌‌اش می‌رفتم. من با شهید همسن و سال هستم و هر دو در سال 41 به دنیا آمده‌ایم. بیمارستان ساسان هم که بستری بودند به ملاقا‌تشان می‌رفتم.

سال‌های جانبازی برای شهید مزینانی چگونه می‌گذشت؟

سال‌های زیادی از زمان جانباز بودنش را به دلیل شرایط آب و هوایی شهریار در آنجا زندگی کرد. به جهت مادی چیزی از مال دنیا نداشت و با حقوق پاسداری زندگی می‌کرد. بعدتر هم یک حق نگهداری برای همسرش پرداخت می‌شد. دائماً کپسول اکسیژن با خودش حمل می‌کرد و شرایط خوبی نداشت. واقعیت این است که شهید مزینانی در این سا‌ل‌ها بارها بار در بیمارستان‌های بقیه‌الله و ساسان بستری شد. هیچ ‌وقت از این بستری‌شدن‌ها شکایت نداشت. هیچ‌گاه ناله‌ای نکرد و از کسی ناراحت نبود. محمد صبر و مقاومت جانانه‌ای داشت و یک کوه صبر بود. من به لحاظ کارم با بسیاری از جانبازان ارتباط داشتم و به آسایشگاه‌های مختلفی می‌رفتم ایشان یکی از آن جانبازان شیمیایی بود که در صبر و مقاومت اسوه بود. می‌شود گفت اولین جانباز شیمیایی روستای مزینان نام گرفت.

مجروحیت شیمیایی تا چه میزان به ایشان آسیب وارد آورده بود؟

70 درصد جانباز شیمیایی بود. البته از اول درصد جانبازی‌شان 70 درصد نبود و اوایل که شیمیایی شدند 25 درصد بود. اما سال‌ها همین طور که می‌گذشت وضعیت جانبازی‌‌اش بدتر می‌شد و عود می‌کرد و در کمیسیون‌های بعدی بیشتر و بیشتر می‌شد. ریه و قسمت‌هایی که مرتبط به تنفس بود همه درگیر مجروحیت شیمیایی بود.

از سوی بنیاد شهید و نهادهای مربوطه رسیدگی خوبی به شهید می‌شد؟

بالاخره تجهیزات پزشکی و اکسی‍‍ژن‌سازی را که لازم داشت بهشان می‌دادند و مسئولان به عیادتشان هم می‌آمدند. ولی شدت جانبازی ‌محمد و تبعات آن بیشتر آن چیزی بود که بنیاد بتواند جوابگو باشد.

نگاه همسر و خانواد‌ه ایشان به جانبازی شهید مزینانی چگونه بود؟

در تمام این سال‌ها همسرش همیشه کنارش بود و همواره مشکلات و مسائلش را تحمل می‌کرد. خانواده چه زمانی که در بیمارستان بود و چه زمانی که در خانه حضور داشت در کنارش بودند. این شهید دو پسر 22 ساله و 20 ساله دارد که شهادت پدرشان برای آنها خیلی سخت است.

با شناختی که از ایشان دارید از ویژگی‌های اخلاقی و شخصیتی شهید به چه مواردی اشاره می‌کنید؟ لحظات شهادت ایشان چطور رقم خورد؟

بیشتر می‌توانم بگویم که آدم صبور، بی‌توقع، ساکتی بود و زیاد اهل حرف زدن و گله و شکایت نبود. این ویژگی‌ها را می‌توان به عنوان نقاط قوت اخلاقی شهید دانست. زمانی که بستری بود و به عیادتش می‌رفتم ایشان تنها درخواستش بحث دارو و تجهیزات پزشکی‌اش بود و هیچ خواسته دیگری نداشت.

همیشه یک کپسول 10 کیلویی همراهش بود و بدون آن نمی‌توانست جایی برود. جانبازان شیمیایی چون تنفس‌‌شان دچار مشکل می‌شود در رفت ‌و آمد و نشستن‌ها با مشکل مواجه می‌شوند. خاطرم هست در خیلی از رفت‌وآمد‌های با فامیل و بستگان محروم بود و سخت بود برایش جایی دوام بیاورد. در زمان جانبازی سختی‌های زیادی را متحمل شد و این دید و بازدیدها برایش مشکل بود. حتی به کوچک‌ترین بوی عطر و ادکلنی حساسیت داشتند و آژانس‌هایی که برای بردنش می‌آمدند می‌دانستند که داخل ماشین نباید بوی عطر بدهد. لحظات پایانی عمرشان ایست تنفسی کرده بودند و دیگر دستگاه‌های تنفسی که بهشان وصل بود جواب نمی‌داد.

در سال‌های بعد از جنگ و با تحمل مشکلات جانبازی نظرش نسبت به مسیر طی شده مجاهدت و جانبازی‌چه بود؟

نگاهش یک نگاه معرفتی بود. وقتی حرف مسائل مادی می‌شد می‌گفت من برای این چیزها که به جبهه نرفته‌ام، من به خاطر خدا به جبهه رفته‌ام و الان هم خواست خدا بوده که جانباز شده‌ام و راضی‌ام به رضای خدا. از لحاظ اعتقادی چنین آدمی بود و در وصیتنامه‌اش نوشته که اگر باز شرایطی پیش بیاید و خوب بشود و اگر جنگی اتفاق بیفتد حاضرم با تمام وجود پشت سر رهبری در جبهه‌ها از خاک و نظام و میهن دفاع می‌کنم. آدم مظلومی بود و اصلاً فرد سیاسی نبود که بخواهد با تغییر دولت‌ مواضعش تغییر کند. به راهی که رفته بود معتقد بود و در همین مسیر هم عاقبت به خیر شد.

 

  • علی مزینانی
۱۷
دی
۹۲

در بخش "اول بررسی چگونگی شهادت معلم شهید انقلاب فرزند شایسته دیار سربداران ابر مردی که به کویر معنا بخشید دکتر علی مزینانی شریعتی" از قول بعضی افراد و جوابیه فرزند برومندش دکتر احسان مزینانی  شریعتی مطالبی را عنوان کردیم که موجب قدر دانی مخاطبان گرانمایه شاهدان کویرگردید و خواستار آن شدند که بیشتر در این باره تحقیق و نوشته شود این بار به سراغ وب سایت خانواده شریعتی رفتیم و مطالب تازه و ارزشمندی با عنوان  هجرت شریعتی از این وبسایت منتشر می نماییم.

 


درباره‌ی هجرت شریعتی

در مورد هجرتِ شریعتی در سال پایانیِ عمرش (1356) به اروپا و مرگِ مشکوکش سؤال‌های فراوانی در جامعه وجود دارد. با ارجاع به چندین سند سعی کرده‌ایم تا حدی این ابهامات را برطرف کنیم.

 

پوران شریعت‌رضوی همسر علی شریعتی در کتاب «طرحی از یک زندگی» مقدمات سفر همسرش را اینچنین شرح می‌دهد:‌

«پرونده‌های علی در ساواک تحت عنوان علی شریعتی و یا علی شریعتی مزینانی طبقه‌بندی شده است. حتی مدارک تحصیلی علی در ایران و فرانسه احکام اداری‌اش در وزارت فرهنگ خراسان و دانشگاه فردوسی مشهد همه به نام علی شریعتی یا علی شریعتی مزینانی صادر شده است. در حالی که نام خانوادگی علی طبق شناسنامه مزینانی بود و نه شریعتی و یا شریعتی مزینانی. ضمن اینکه پاسپورت قبلی علی نیز به نام مزینانی یعنی نام خانوادگی واقعی علی صادر شده بود. قرار بر این شد که علی به من برای اخذ گذرنامه خودم رضایت‌نامه و برای بچه‌ها وکالت بدهد اما پیش از آن برای گذرنامه خودش اقدام کند تا مشخص شود که موفق به دریافت آن می‌شود یا نه. تصمیم گرفتیم که کلیه اقدامات اداری برای درخواست گذرنامه علی به عهده من باشد و او به هیچ‌وجه به اداره مذکور مراجعه نکند زیرا امکان داشت کسی او را بشناسد. در آن زمان یکی از شرایط اخذ گذرنامه برای افراد بازنشسته وجود یک ضامن معتبر بود یعنی یک کارمند شاغل می‌بایستی ضمانت فرد بازنشسته را به عهده می‌گرفت که طرف موظف به بازگشت به کشورش باشد. بنابراین من چون کارمند شاغل آموزش و پرورش بودم طبق قانون می‌توانستم ضمانت همسرم را بر عهده گیرم. ابتدا از آموزش و پرورش منطقه سیزده تهران تاییدیه گرفتم که شاغل هستم بعد با علی به کلانتری منطقه محل کارم رفتیم خوشبختانه ضمانت مرا پذیرفتند. سپس سایر مدارک لازم را تهیه کردم و به اداره گذرنامه رفتم. در آنجا به بخش حرف میم مراجعه کردم. با اکراه مدارک را از من گرفتند زیرا خود درخواست‌کننده بایست مدارکش را تسلیم می‌کرد ولی در ان ایام به طور کلی برای گرفتن مدارک زیاد سختگیری نمی‌کردند. با این همه مامور مربوطه تاکید کرد که برای گرفتن پاسپورت خود شخص بایست مراجعه کند. چهارشنبه بعد به اداره گذرنامه رفتم و شناسنامه خودم و احسان را هم همراه بردم و به مامور مربوطه گفتم چون همسرم مریض است لطفا پاسپورت او را به من بدهید. ابتدا مقاومت کرد و من با اصرار و خواهش که همسرم بیمار است و ناتوان و.... با نشان دادن شناسنامه‌ها و آوردن دلیل و برهان و غیره توانستم پاسپورت علی را بگیرم. با هم برای خرید بلیط به شرکت هواپیمایی سابنا رفتیم و برای روز 26 اردیبهشت یعنی 4 روز بعد به مقصد بلژیک بلیط گرفتیم.»

 

 


صبح 26 اردیبهشت 1356 شریعتی به همراه دو دوست آقای عبدالله رادنیا و همسرش به فرودگاه مهرآباد رفت.

شریعتی در نامه‌ای که از بروکسل برای پسرش احسان (که آن زمان مقیم آمریکا بوده است) دلایل سفرش به بروکسل را اینچنین توضیح می‌دهد: «من فعلاً به بلژیک آمده‌ام به دو دلیل؛ یکی اینکه ویزا نمی‌خواست و دیگر اینکه کمی از خط سیر عمومی پرت بود و دور از چشم». (با مخاطب‌های آشنا)

بعد از اقامتی دو روزه در بلژیک شریعتی عازم انگلستان و شهر ساتامپتون می‌شود و در خانه پسردایی همسرش ساکن می‌شود.

خبر خروج شریعتی کم‌کم در سطح شهر پخش می‌شود و واکنش‌های ساواک آغاز می‌شود. از آغاز ماه خرداد تا بیستم خرداد ساواک هنوز از خروج شریعتی مطمئن نیست. از این تاریخ به بعد خروج او برای ساواک قطعی می‌شود و همسر شریعتی ممنوع‌الخروج می‌شود. اسناد ساواک این سردرگمی را از روزهای پایانی اردیبهشت تا 18-17 خرداد به صراحت نشان می‌دهد. اسناد همچنین نشان می‌دهد که تصور ساواک این است که شریعتی با نام جعلی محمدعلی مزینانی از ایران خارج شده.

 از تاریخ 18-17 نام‌های سارا شریعتی مزینانی، احسان شریعتی مزینانی و پوران (بی‌بی‌فاطمه) شریعت‌رضوی را ممنوع‌الخروج اعلام می‌کند. مشخص است که باز هم نمی‌داند که فرزندان شریعتی همچون پدرشان پیشوند شریعتی را در شناسنامه ندارند و اگر قرار بر ممنوع‌الخروجی است باید با نام مزینانی ممنوع‌الخروج شوند. بر همین اساس است که فرزندان شریعتی (سوسن و سارا) علی‌رغم این حکم در تاریخ 28 خرداد از ایران خارج می‌شوند. حتی معلوم است که مامورین اطلاع ندارند که احسان شریعتی یکسال پیش ایران را ترک کرده و مقیم آمریکا است.

اسناد دیگر چگونگی شهادت فرزند شایسته کویرمزینان را در ادامه مطلب ببینید...

  • علی مزینانی
۱۶
دی
۹۲
IMG20134312

پارسینه: رژیم مرگ همه این افراد را مرگ طبیعی می دانست و مردم مبارز آنها را شهید می دانستند.
دوشنبه ۱۸ دی ماه ۱۳۴۶ مردم خبر درگذشت جهان پهلوان بزرگ و مردمی زمان خود، مرحوم غلا مرضا تختی را شنیدند که روزنامه ها طبق اعلا م ساواک، مرگ او را خودکشی در هتل آتلا نتیک گزارش دادند اما در تمام مراسم مردمی، از او با عنوان «شهید» نام برده می شد. ۲۱ خرداد ماه ۱۳۴۹ محمدرضا سعیدی از روحانیون مبارز در زندان به شهادت رسید و مرگ او سکته قلبی اعلا م شد. در سال ۱۳۵۶ هم دو مرگ مشکوک دیگر در خارج از ایران، دو تن از بزرگترین یاوران انقلا ب را از مردم گرفت.
سیدمصطفی خمینی (فرزند ارشد امام خمینی) در عراق و دکتر علی شریعتی در انگلستان درگذشتند که از طرف مقامات دولتی مرگ آنها هم سکته اعلا م شد. اما همواره در طول مبارزات از آنها با عنوان شهید یاد شده و کسی مرگ طبیعی را برای آنها باور نداشت. بعد از انقلا ب تلا ش بسیاری شد تا واقعیت ها مشخص شود اما خبر درگذشت محمدرضا سعیدی که از همان زمان هم بر اثر افشاگری های هم سلولی هایش شهادتش مسجل بود، هیچ نتیجه قطعی درباره چگونگی فوت بقیه به دست نیامده است.
درباره تختی بسیار گفته شده اما کسی نمی تواند قاطعانه نظر بدهد. درباره مصطفی خمینی کمتر نظری داده شده است و به نظر می رسد فوت طبیعی مورد قبول بسیاری است. درباره درگذشت علی شریعتی چطور؟ دکتر علی شریعتی در میان این افراد وضعیت ویژه دارد. جنازه وی سال هاست در سوریه و در جوار حرم حضرت زینب (س) به امانت سپرده شده اما هرگز آوردن جنازه اش به کشور، جدی نشده است! با چنین وضعیتی معلوم است که سخن گفتن از مرگ دکتر شریعتی هم چقدر می تواند با اما و اگر و... همراه باشد.
با این حال در این گزارش سعی شده فارغ از همه نظراتی که درباره این اندیشمند بزرگ معاصر وجود دارد، به بررسی مرگ ناگوار دکتر شریعتی در آستانه انقلا ب اسلا می پرداخته شود. آنچه در این نوشته به عنوان مرجع در نظر گرفته شده، دو کتاب است. اولی «طرحی از یک زندگی» نوشته خانم دکتر پوران شریعت رضوی همسر گرانقدر دکتر شریعتی است که در واقع زندگینامه شریعتی است و دیگری کتاب «از شریعتی» است که هر دو منبعی مورد وثوق به شمار می روند.
 

درادامه مطلب پرونده شهادت فرزندشایسته کویرمزینان را بخوانید...

  • علی مزینانی
۱۵
دی
۹۲
با عنایت به اسناد زیر از این پس ما نیز در هر جا نام فرزند شایسته کویر را بیاوریم ابتدا خواهیم نوشت مزینانی بعد شریعتی چون او نیز همین را می خواسته و فرزندان او نیز برهمین عقیده اند و در سجلدشان ابتدا مزینانی ثبت شده بعد شریعتی!

برای مشاهده کل اسناد مربوط به دهه30 به ادامه مطلب رجوع فرمایید


شریعتی، دانشجوی فلسفه‌ی دانشگاه تهران

مدرک لیسانس

مابقی اسناد رادر ادامه مطلب ببینید...

  • علی مزینانی
۱۴
دی
۹۲

سایت خبری و تحلیلی هزارسنگر به مناسبت ایام سالگرد درگذشت دکتر شریعتی، اقدام به نشر متن کتاب "امت و امامت" نوشته دکتر علی مزینانی شریعتی کرده است. متأسفانه این کتاب کمتر مورد استفاده برخی از طرفداران دکتر قرار می گیرد.به همین منظور شاهدان کویرمزینان با بهره مندی از این سایت وزین متن کامل این کتاب ارزشمند را تقدیم می نماید

 

 

متن کتاب "امت و امامت" بخش چهارم


«برتر از همفکری»!

عالیترین و مقدس ترین پیوندها، پیوند هم فکری و هم اعتقادی است. و من تا کنون به این معتقد بودم، یعنی احساس می کردم که نزدیکترین و خویشاوندترین کسان من، به من کسانی هستند که مثل من می اندیشند، و ایمانی هم رنگ من دارند، و در مقایسه با همه پیوندهای دیگر، براستی چنین است.

اما، در کلمه «امت» به «تعصب» رسیدم، یا بیک پیوند انسانی بسیار بلند تر و متعالیتر از پیوند «ما هم فکران»، یعنی خویشاوندی اعتقادی.

افرادی که در یک امت زندگی می کنندتنها و تنها خویشاوند فکری هم نیستند – که پیوندی بسیار عمیق تر و نیرومند تر دارند- پیوند «هم طبقه ها، همکار ها، هم خون ها، هم خاک ها، همرنگ ها» همه بیهوده است، وجود حقیقی عملی ندارد، و هم فکری و هم اعتقادی گرچه عالی تر از آن پیوندهاست، ولی هیچ نیست! بقول سارتر اساساً «وجود» ندارد، چون از «عمل» نگذشته است.

«من چنین می اندیشم»، «من این عقیده را دارم»، «من آدم خوبی هستم»، «من آدم بدی هستم»- و مانند این ها- مفاهیمی ذهنی و پوچ است. و وقتی «وجود»، یعنی واقعیت و معنا می یابند که تحقق عملی بیابند.

بنابر این «من خوبم» و «من بدم» هر دو مساویند، «من مانند تو فکر می کنم»، :«ما همه هم فکر هستیم»، «ما با هم هم فکر نیستیم» همه مساویند، چون هیچکدام نیستند، ما دو انسان مثل هم می اندیشیم و هم فکر و عقیده ایم، اما هنوز انسان بوجود نیامده است، و وقتی بوجود می آید که «بدی» یا «خوبی»، «زشتی» یا «زیبایی»، «خدمت» یا «خیانت»، در عمل جان بگیرد. بنابر این، همفکران، وجودی بالقوه ذهنی دارند و هنوز وجود بالفعل عینی نیافته اند، فقط دو ماهیت فلسفی هستند. و وقتی وجود پیدا می کنند و می توانند مورد قضاوت قرار گیرند که بعمل دست یازند.

می بینیم که تنها داشتن فکر یا ایمان مشترک، بی ارزش است، یعنی در زندگی افراد تاثیری نمی کند، و بوجود انسان هم اثری نمی بخشد. از هنگامی این همدلی، هم ایمانی و همدردی وجود پیدا می کند و در قضاوت می نشیند که با عمل در آمیزد. این است که علمای شیعه دین را «ایمان به دل، اقرار به زبان و عمل به جوارح» معنی کرده اند!

«امت» جامعه ایست از افراد انسانی که همفکر، هم عقیده، هم مذهب و همراهند، نه تنها در اندیشه مشترک اند، که در عمل نیز اشتراک دارند.

افراد یک امت – از هر رنگ و خون و خاک و نژاد- یک گونه می اندیشند و ایمانی همسان دارند و در عین حال، در یک رهبری مشترک اجتماعی، تعهد دارند که بسوی تکامل حرکت کنند، جامعه را به «کمال» ببرند، نه به «سعادت». که پیشتر گفتیم میان دو اصل «به خوش گذراندن» و «به کمال گذشتن»، امت طریق دوم را می گزیند.

رهبری امت (امامت) متعهد نیست که همچون رئیس جمهور امریکا، یا مسئول برنامه «شما و رادیو»، مطابق ذوق و پسند و سلیقه مشتری ها عمل کند، و تعهد ندارد که تنها خوشی و شادی و برخورداری- در حد اعلا- به افراد جامعه اش ببخشد. بلکه می خواهد و متعهد است که در مستقیم ترین راه ها، با بیشترین سرعت و صحیح ترین حرکت، جامعه را بسوی تکامل رهبری کند، حتی اگر این تکامل بقیمت رنج افراد باشد، البته رنجی که اکثریت، آگاهانه پذیرفته اند، نه که بر آن ها تحمیل کرده باشند. بدین ترتیب، «امامت» عبارت می شود از رسالت سنگین رهبری و راندن جامعه و فرد از «آنچه هست»، به سوی «آنچه باید باشد»، به هر قیمت ممکن، اما نه به «خواست شخصی امام»، بلکه بر اساس ایدئولوژی ثابتی که امام نیز بیشتر از هر فردی، تابع آن است و در برابرش مسئول! و از همین جا است که امامت از دیکتاتوری جدا میشود و رهبری فکری انقلابی با رهبری فردی استبدادی تضاد می یابد.


در ادامه مطلب این اثر جاودانه ی فرزند شایسته کویرمزینان را بخوانید...

  • علی مزینانی
۱۳
دی
۹۲

سایت خبری و تحلیلی هزارسنگر به مناسبت ایام سالگرد درگذشت دکتر شریعتی، اقدام به نشر متن کتاب "امت و امامت" نوشته دکتر علی مزینانی شریعتی کرده است. متأسفانه این کتاب کمتر مورد استفاده برخی از طرفداران دکتر قرار می گیرد.به همین منظور شاهدان کویرمزینان با بهره مندی از این سایت وزین متن کامل این کتاب ارزشمند را تقدیم می نماید

 

 

متن کتاب "امت و امامت" بخش سوم

سیاست و پولیتیک

این دو بینش بدون اینکه در تاریخ رسماً مظرح شود و حتی متفکران به اختلاف این دو اشاره کنند، نا خود آگاه (شاید)، در اصظلاحات مظرح شده است.

معادل سیاست در زبان یونانی – که اکنون نیز در تمام زبان های اروپائی هم هست، و در همه متون نیز تکرار می شود- پلی تیک POLITIQUS است که از کلمه پلیس POLICE به معنای شهر گرفته شده است. پس حکومتی که کارش پلیتیک است- یعنی اداره شهری به بهترین وضع- وظایفش در کشور ، از نوع وظایف شهرداری است در شهر. دستگاه شهرداری در یک شهر هرگز متعهد نیست که از لحاظ بینش، مردم را اصلاح کند، که نسل جوان خوب تر فکر کند، نسل گذشته بهتر بچه ها را تربیت کند، طرز تفکر مذهبی اشان را عالی کند، بی مذهب یا با مذهبشان کند، و اخلاق را عوض کند و ... این ها در قلمرو مسئولیت سازمان شهرداری و شخص شهردار نیست زیرا شهردار و شهرداری فقط تعهد خوش گذشتن و اداره آزاد و راحت زندگی جمعی مردم شهر و نظام شهر را بر دوش دارد. و رژیم حکومت نیز در محدوده کشور، وظیفه اش همین است، یعنی نگاهداری جامعه و سالن داشتن آن و فراهم آوردن امکان زندگی آسوده برای افراد کشور. «اداره امور مملکت» که این همه یعنی پلیتیک، علتش هم این بود که در یونان هر شهری یک کشور بوده و یک دولت مستقل ویژه خود داشته (Cite-Etat) مثلاً شهر آتن یک کشور بوده و یک حکومت داشته، پس Police (پلیس) کشور- شهر است و ناچار شهرداری و کشورداری، شهردار و مملکتدار با هم مترادف بوده اند. ازین نظر پلیتیک که اداره شهر است و مجموعه مسئولیت های شهرداری، بعد ها به اداره کشور و یا جامعه و مجموعه مسئولیت هایی که در قلمرو کار حکومت و دولت است طلاق شده است.

اما در شرق بجای «پلیتیک» (اداره جامعه یا کشورداری) «سیاست» بکار رفته، که معنایش نگهداری مردم و اداره کشور یا اجتماع نیست، سیاست در معنی لغوی اش تربیت کردن اسب وحشی است بنابر این اصل تغییر و تربیت و تکامل در سیاست مطرح است. چنین حکومتی وظیفه دارد که مردم را از وضع روحی، اخلاقی، فکری و اجتماعی یی که اکنون دارند، به وضع روحی، اخلاقی، فکری و اجتماعی یی که ندارند- و باید داشته باشند- منتقل کند.

پس حکومت در دو نوع فلسفه و مسئولیت دارد: یا باید تعهد رهبری و تربیت مردم را به بهترین شکل و بر اساس یک مکتب تعهد کند که معلم و رهبر مردم است (سیاست). و یا مدیر جامعه است و نگهبان و حافظ آن (پلیتیک) !

در ادامه مطلب این اثر جاودانه ی فرزند شایسته کویرمزینان را بخوانید...


  • علی مزینانی
۱۲
دی
۹۲


برنامه دو قسمتی "غربت شمس" به‌مناسبت ایام سوگواری امام رضا (ع)در رادیو اقتصاد و با کارشناسی سه استاد برجسته حوزه و دانشگاه  به ویژه حجت الاسلام شیخ هادی مزینانی  تهیه و پخش می‌شود.
به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از  حوزه رادیو تلویزیون باشگاه خبرنگاران؛ در روز اول تبیین مفهوم ولایت در حرکت امام رضا (ع) از مدینه به مرو با حضور حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا آقاجانی کارشناس مذهبی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد همچنین در این بخش در مورد عوام فریبی مامون نیز مطالبی عنوان خواهد شد.
 
در بخش بعدی روایت تاریخی از حرکت امام رضا (ع) از مدینه به مرو از زبان علی تهران وند کارشناس تاریخ بازگو خواهد شد و در بخش آخر نگاهی به فرهنگ وقف و ترویج آن در جامعه خواهد شد که در این بخش حجت الاسلام غلامرضا محمدزاده مدیر کل اوقاف استان تهران حضور دارد و مطالب تکمیلی را عنوان خواهد کرد.
 
در روز دوم ابعاد زندگی حضرت امام رضا (ع) مورد بحث و بررسی قرار می گیرد در این بخش حجت الاسلام و المسلمین حسین درودی مدرس دانشگاه و حجت الاسلام و المسلمین هادی مزینانی معاون ضوابط شرعی سازمان عقیدتی سیاسی ناجا از کنار بارگاه امام رضا (ع) در خدمت شما شنوندگان محترم خواهند بود.
 
"غربت شمس" چهارشنبه و پنج شنبه 11 و 12 دی ساعت 9 صبح پخش خواهد شد.
  • علی مزینانی
۱۱
دی
۹۲


همزمان با  سوگواری 28 صفر و ایام رحلت جانسوز پیامبر گرامی اسلام وشهادت امام حسن مجتبی و امام رضا (ع)مراسم عزاداری سنتی در مزینان و مهدیه مزینانی های مقیم پایتخت برگزار شد

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ این مراسم با حرکت دسته های عزاداری و سینه زنی دوره ای در بازار مزینان و در مقابل هیئت حسینی به همت هیئت شاهزاده علی اصغر برگزار گردید و همزمان در تهران نیز مزینانی های مقیم پایتخت با حضور در مهدیه شرق تهران ضمن عزاداری و سینه زنیی دوره ای سنتی از بیانات حجت الاسلام انصاریان استفاده کردند و در خاتمه تمامی میهمانان از سفره ی کریمانه ی اهلبیت بهر ه مند شدند.

درادامه مطلب عکسهای مراسم را ببینید...

  • علی مزینانی
۱۰
دی
۹۲
این خبر را تقدیم دوستانم حسین اسدی مزینانی ، حاج عباسعلی رحب مزینانی ، عیسی عطار مزینانی ، سیدعلی مزینانی قوچعلی و دیگر مزینانی هایی می نمایم که با پای پیاده در اربعین به زیارت مولایشان رفتند.


به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از تسنیم: یک عقرب جان زایران حسینی(ع) را در مسیر کربلا نجات داد.

به گزارش خبرگزاری المدینة نیوز، زائران ایرانی که امسال در مسیر عشق حسینی حرکت می کردند، گزارش دادند: یک زن که به نظر می رسید خسته است، برای استراحت وارد یکی از خیمه ها شد و در خواب عمیقی و طولانی فرو رفت.
 
طولانی شدن خواب این زن باعث شد تا دیگران را متوجه خودش کنند، به همین دلیل به سمت زن آمدند و او را صدا زدند اما جوابی نداد و اینگونه متوجه شدند که وی مرده است و در کنارش عقربی را پیدا کردند که آن نیز مرده است و متوجه شدند که این زن توسط نیش عقرب مرده است.
 
زنان وقتی تلاش می کردند که جسد وی را به خیمه کناری ببرند، احساس کردند که جسم عجیبی در وسط بدن زن است وقتی لباس وی را کنار زدند کمربندی انفجاری را دیدند که به دور کمرش بسته شده بود.
 
پس از کشف کمربند انفجاری، نیروهای امنیتی خود را به محل رساندند و به راحتی و بدون هیچ تلفاتی آن را خنثی کردند.
  • علی مزینانی
۱۰
دی
۹۲

سایت خبری و تحلیلی هزارسنگر به مناسبت ایام سالگرد درگذشت دکتر شریعتی، اقدام به نشر متن کتاب "امت و امامت" نوشته دکتر علی مزینانی شریعتی کرده است. متأسفانه این کتاب کمتر مورد استفاده برخی از طرفداران دکتر قرار می گیرد.به همین منظور شاهدان کویرمزینان با بهره مندی از این سایت وزین متن کامل این کتاب ارزشمند را تقدیم می نماید

 

 

متن کتاب "امت و امامت"

 امت و امامت از کهن ترین و مشهور ترین اصول اعتقادی است، و به ویژه در تشییع، پایه اساسسی عقیده ماست. بنابراین از این جهت می توان گفت که قدیمی ترین و مشهورترین اصل اعتقادی ما مسلمانان و به خصوص شیعیان است. اما از طرفی نو ترین بحث است. بدین جهت که تا کنون بیشتر علمای ما- در قرون گذشته و حتی اخیر- در جهت کلامی و اصولی و فلسفی به عنوان یک مساله اعتقادی صرف و مساله ای صد در صد ماوراءالطبیعی، به بخش کشیده اند. در حالیکه امت و امامت، اگر نگوییم که مبحثی است صد در صد مربوط به زندگی انسان، لا اقل باید گفت برجسته ترین خصیصه این بحث و این اصل، خصیصه اجتماعی آن است و مربوط به زندگی، بر روی زمین است. و فعلی ترین و زنده ترین مبحثی است در میان مباحثی که در مذهب مطرح است و هر روز که که می گذرد این مبحث زنده تر و حادتر و حیاتی تر باید بحث شود. و آنچه عرض کردم، برجسته ترین وجهه، مقصودم "وجهه جامعه شناسی مبحث امت و امامت" است.

در ادامه مطلب این اثر جاودانه ی فرزند شایسته کویرمزینان را بخوانید...

  • علی مزینانی