شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
۰۸
مرداد
۹۱




کتاب جدید نویسنده جوان وپرتوان مزینانی درحوزه دفاع مقدس  منتشر شد
به گزارش شاهدان کویر ؛این کتاب که حاصل گفتگوی نویسنده اثر بامادرشهیدان علی ، محمد وحسین مزینانی (شهیدی) می باشد دردی ماه 1390منتشرشده است ولی به علت عدم آگاهی ازنشر آن برای آگاهی شهروندان مطلب منتشر شده توسط خانه کتاب تقدیم می شود .
شاهدان کویر ضمن درخواست ازفرهیختگان مزینانی ازعموم همشهریان نیز می خواهد که درصورت اطلاع از فعالیتهای برجسته شهروندان با ارسال پیام ازطریق ایمیل ویا گذاشتن کامنت ازطریق وبلاگ مارا درجریان این اقدامات برای اطلاع رسانی به همه
مزینانیها قراردهند.


مهرش را از دلم ببر!: گفت‌وگو با سرکار خانم صفیه مزینانی
موضوع:
جنگ ایران و عراق، 1367 - 1359 - سرگذشتنامه
شهیدان - ایران - بازماندگان - خاطرات
جانبازان - ایران - خاطرات
پدیدآورنده:
نویسنده:طیبه مزینانی
ناشر:

بنیاد شهید انقلاب اسلامی، معاونت پژوهش و تبلیغات، نشر شاهد

36 صفحه - خشتی (شومیز) - چاپ 1 - 2000 نسخه
978-964-394-411-7
تاریخ نشر:04/10/90
قیمت پشت جلد :10000 ریال
کد دیویی:955.08430922
زبان کتاب:فارسی
محل نشر:تهران - تهران
صفحات اولیه کتاب

معرفی مختصر کتاب:
موضوع این کتاب، خاطراتی از بازماندگان دو تن از شهدای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران (1359ـ1367) است. مطالب کتاب، گفت‌وگو با خانم «صفیه مزینانی»، مادر شهیدان معظّم؛ «محمّد مزینانی» و «علی مزینانی» و زنده یاد «حسین مزینانی» است. در این کتاب خاطرات مادر این شهیدان از دورة رشد، کودکی تا نوجوانی و جوانی و شهادت آن‌ها ذکر شده است. همچنین وقایع بعد از شهادت فرزندان او نیز ذکر شده است. این مجموعه با هدف ترویج فرهنگ شهادت و یادبودی از شهیدان دفاع مقدّس تدوین شده است.






  • علی مزینانی
۰۸
مرداد
۹۱


قسمت اول  شعرولایت که درمنقبت مولی الموحدین سروده شده است درپانزدهم خردادهمزمان باروز میلاد این امام همام در وبلاگ شاهدان کویرتقدیم خوانندگان عزیزشد. با عنایت به فرارسیدن ایام شهادت امام مظلوم شیعیان بخش دوم آن نیز تقدیم به تمام رهروان حیدر کرار می شود.

                                   

                                      هاعلی بشرکیف بشر

            آن  شنید ستم   یتیمی  بی پناه              گفت زبعد حیدرست روزم سیاه

             بعد   بابایم  یتیم  گشتم ،  ولی            بود  مأو ا یم  ، مولایم  علی

            گاه بابم   بود و  نازم می خرید            همچوطفلی پابه پایم می دوید

            وقت حسرت گریه برحالم نمود            یک ترانه  بهر  آرامم   سرود

           طفلک من برمن مظلوم  ببخش             از یتیمی تو دل خونم  ببخش

           یاشنیدستم دگر یک   قصه ای             قصه ای ازیک دل پر غصه ای

          در خرابه ،  پیرمردی  کور  بود           از  همه   آسایشی  او دور بود

          گفت  بر فرزند مولا این  سخن              داشتم یک یاور شیرین  سخن

           دم  به  دم از حال من آگاه  بود            بر  لبانش   ذکر  یا  الله    بود

          چون که می آمددرین ماتم سرا              کور بودم لیک می یافتم  شفا

         حال نمی دانم که آن یارم چه شد            آن رفیق و راحت جانم چه  شد

        ازچه رو رویش زمن پنهان نمود             این دل رنجیده رابی جان نمود

          بی  وفا  هرگز  نبود  آن یار من            مرد  بود وهست آن سردار من

         ای که  هستی در برم ای  با وفا             هیچ می دانی چه  شد  آقای  ما

         گفت  سبط  اکبرش ای   بی نوا              آنکه می گویی علیست  شیر خدا

         باب من مظلوم عالم بود و رفت               یاور دین  یار خاتم   بود  ورفت

          تا  شنید آن پیر فریادی  کشید               جامه اش رازین مصیبت می درید

         ناگه آرام گشت  افتاد  بر زمین               از   غم   مولا   امیر ا لمؤ منین

         عاشقی ،از هجراو رفت دربرش             وای  بر احوال   زینب  دخترش


ادامه دارد...

  • علی مزینانی
۰۷
مرداد
۹۱

درپی انتشار مطلب توهین روحانی سرشناس به زنده یاد دکتر علی شریعتی مزینانی دوستداران شریعتی با ارسال پیام به شاهدان کویر مزینان مراتب اعتراض خود را اعلام کردند.

به گزارش شاهدان کویر مزینان؛ پس از انتشار متن اعتراضیه شاهدان کویر ، شهروندان ودوستداران معلم شهید دکتر علی شریعتی ازمناطق مختلف با ارسال پیامک و عنوان نظر دربخش نظرات خوانندگان وبلاگ نسبت به این اقدام حجت الاسلام پناهیان واکنش شدیدی نشان دادن که درزیر بخشی ازاین پیامها منتشر می شود.

مدیروبلاگ خطه فریومد:

با سلام
از خدا خواهیم توفیق ادب ... بی ادب محروم ماند از لطف ربّ
بی ادب تنها نه خود را داشت بد ... بلکه آتـش در همه آفاق زد

از یک اندیشه باید دفاع علمی کرد نه غیر علمی و احساسی و هیجانی .
این روزها باب شده که حرفهای ظاهراً قشنگ را به دکتر نسبت دهند ، حرفهای یک متفکّر را باید به آثار مکتوبش ارجاع داد .

خواب اگر حجّت هم باشد فقط برای خود شخص است نه برای دیگری ، وانگهی چقدر این خوابها صاف و پوست کنده دیده و بیان می شود . نه رمزی ، نه تأویلی ؟!
جالب است بعضی خودشان را به خواب می زنند ، بعضی خودشان را به خواب دیدن !
شهدای دوستدار شریعتی که کم نیستند ؛ بهشتی ، چمران ، مفتّح ، شهید رجب بیگی و ... .
در جای خدا نشستن هم برای بعضیها چه کیفی دارد ؟!

مدیروبلاگ فانوس خیمه:

سلام
واقعا اوضاع خفت باریه

خودم تو چت روم ها چند بار تذکر دادم که به دکتر اهانت نکنند و به دوستان پیامکیم گفتم اما واقعا تاسف میخورم....

شاهدان کویرمزینان ؛با توجه به اینکه بعضی از پیامها خیلی تعصبی وهمراه باتوهین بود ازانتشار آن معذوریم ولی آنچه که مسلم است سخنان روحانی سرشناس موجب جریحه دار شدن اذهان عمومی وبه خصوص دوستداران شخصیتهای انقلابی ومظلومی است که بارها ازسوی امام راحل وامام خامنه ای (مدظله العالی ) تایید شده اند ومتاسفانه بعضی ازسخنرانان سرشناس درمقام کارشناس خودرا جلوتر ازرهبری می دانند.مابانقد منصفانه مخالف نیستیم ولی برتخریب شخصیتها اعتراض داریم .به قول دوستی اگرخواب حجت بود بسیاری اززنها وشوهران؛ همسرانشان رازنده به گور می کردند!

وانگهی همچنان که خطه فریومد نوشته است پس با این حساب شهدای برجسته ای همچون مصطفی چمران وبهشتی مظلوم ومفتح وبسیاری ازشهدای انقلاب ودفاع مقدس الان دربرزخ طرفداری ازنویسنده آثاری همچون فاطمه(س) فاطمه است،حسین (ع) وارث آدم ؛ علی (ع) حقیقتی برگونه اساطیر ،خداحافظ شهرشهادت و...به سرمی برندو فردای قیامت به جهنم خواهند رفت.

جناب آقای پناهیان ؛ نه شریعتی ونه دیگرشخصیتهای مبارزی که قبل ازآنکه من وشما به دنیا بیاییم به خاطر مبارزه بارژیم پهلوی رنجهای فراوانی کشیدند؛معصوم بودند ولی به قول حضرت علامه طباطبایی آیا باید تیشه برداشت وریشه آن را زد ؟ خالی ازلطف نیست که یک باردیگر نظرات امام خامنه ای (مدظله العالی ) ودیگرشخصیتها را درباره دکتر شریعتی وپدربزرگوار شان که درهمین وبلاگ منتشر شده است  مطالعه بفرمایید.

  • علی مزینانی
۰۵
مرداد
۹۱

مقام معظم رهبری : به نظر من شریعتی چهره ای همچنان مظلوم است .

مقام معظم رهبری : به نظر من شریعتی چهره ای همچنان مظلوم است شاهدان کویر ؛ چندی است که درکشور شاهد ارسال پیامکهایی طنز آمیز بانام شریعتی به راه افتاده که سعی درتخریب این چهره مبارز وانقلابی دارند متاسفانه به دلیل عدم نظارت کامل برروی این سیستم بروز این گونه توهین ها به آسانی صورت می پذیرد که بی شک دامنه آن از شریعتی بیرون خواهد رفت ودیگرشخصیتهارا همچنان که گاهی توهین به رزمندگان وشهدا را نظاره گرهستیم هدف قرارخواهد داد. متن زیر  که توسط مجله اینترنتی  اسرار نامه درپاسخ به اینگونه توهینها ودرواکنش به اظهارات یک روحانی سرشناس برعلیه "دکتر شریعتی ازسیمای جمهوری اسلامی" ،تهیه شده برای روشن شدن حقیقت منتشر می شود.

در هفته های گذشته یکی از مخاطبین عزیز اسرارنامه به نام مستعار roli ضمن ارسال یک نظر از شکل گرفتن موج نامطلوبی از پیامک هایی که در آنها دکتر علی شریعتی این اندیشمند بزرگ معاصر مورد بی احترامی و وسیله شوخی و تفریح قرار می گیرد گلایه کرده بود. مجله اینترنتی اسرارنامه از همان ابتدا برآن شد تا این موضوع را در یک فرصت مناسب بیان کرده و نسبت به رواج این رفتار نامطلوب اجتماعی یعنی مسخره کردن برخی ارزش ها و شخصیت های عزیز ملی و مذهبی تذکر لازم را بدهد.

Roli موضوع پیامک های تمسخرآمیز درمورد بزرگان از جمله دکتر شریعتی را در وبلاگ شخصی خود به خوبی مورد اشاره قرار داده است که می توانید برای مطالعه این مطلب به پیوند زیرمراجعه نمایید :
ققنوس

در همین اوضاع انتشار خبر اهانت یکی از روحانیون سرشناس تلویزیونی به دکتر علی شریعتی ، نشان از آن داد که عمق فاجعه کمی بیشتر از این حرف هاست و نباید تنها جوانانی را که به هوای لحظه ای شوخی و خنده به مسیر نامبارک تمسخر بزرگان و مشاهیر ملی و مذهی خود می روند ، مقصر بدانیم .
متأسفانه وقتی یک روحانی شناخته شده و یک چهره تلویزیونی نظیر حجت الاسلام پناهیان به خود اجازه می دهد به راحتی مقام و شأن دکتر علی شریعتی با طرفداران بی شمار را آنقدر پایین بیاورد که دوستی و محبت وی را دلیل افت درجه شهدا در عالم آخرت معرفی کند ، ما می فهمیم که اوضاع فکری برخی – و نه همه - دست اندرکاران عرصه تربیت دینی و فرهنگی جامعه ما ضعیفتر از آن است که بخواهیم فقط ارسال برخی پیامک های اهانت آمیز را مورد توجه و انتقاد قرار دهیم.
(برای آگاهی از شرح کامل ماجرای توهین پناهیان به مرحوم دکتر شریعتی به پیوند مقابل مراجعه کنید.سبزوارنیوز)
این موضوع نشان از آن دارد که رسانه قدرتمندی مانند تلویزیون متأسفانه گاهی ممکن است تا چه اندازه عملکرد ضعیفی ازخود به نمایش بگذارد که در حالی که داعیه پاسداری از فرهنگ و ارزش های بومی و ملی را دارد ، خود ضربه های مهلکی بر پیکر ارزش های فرهنگی جامعه وارد آورد؟
این درحالی است که برخی کشورهای دیگر ، سعی می کنند با بزرگنمایی از شخصیت های نه چندان مطرح خود ، آنها را به نمادهایی برای پاسداشت ، حفظ و اشاعه فرهنگ بومیشان تبیدل کنند.اما کسی مانند دکتر علی شریعتی با این حجم بالا از طرفداران و این اندیشه هایی که هرچند خالی از نقص نبوده ، اما ارزش و جایگاه فکری خاص خود را دارند باید در ایران مورد اهانت خودی ها قرار گیرد.
چنین رفتارهایی بی شک در طولانی مدت اعتماد مردم را دچار خدشه خواهد کرد و ضربه های فرهنگی بزرگتری را به دنبال خواهد داشت.
اما به نظر می رسد در چنین موقعیتی برما مردمان خطه سربداران به ویژه مردمان شهرستان های داورزن و سبزوار بیش از پیش لازم و واجب است که در جهت شناخت و معرفی هرچه بیشتر و کامل تر دکتر علی شریعتی بکوشیم و ضمن پذیرش همه نقاط قوت و ضعف موجود در تفکرات شریعتی ، وی را به عنوان اندیشمندی عمیق ، نویسنده ای توانمند و فرهیخته ای دلسوز پاس بداریم.
این درحالی است که متأسفانه همه ساله می بینیم روزهای ولادت یا درگذشت دکتر شریعتی نه تنها در کشور بلکه حتی در شهر و روستای زادگاه و محل زندگی او مزینان ، داورزن و سبزوار هم چنان که باید و شاید پاس داشته نمی شود.
البته مردم محلی در مزینان و سبزوار اغلب برای برگزاری مراسماتی جهت بزرگداشت شریعتی به صورت خودجوش تلاش هایی می کنند. اما به نظر می رسد به ویژه مسئولین فرهنگی شهرستان تا کنون در این رابطه کوتاهی های زیادی مرتکب شده اند.
باید تأکید کنیم منظور این نیست که شریعتی را چون همشهری ماست باید پاس بداریم و اگر همشهری ما نبود دیگر اندیشه هایش چندان ارزشی نداشت. نه هرگز ! چنانکه می دانیم اندیشه های شریعتی نه فقط در سبزوار و خراسان بلکه در همه ایران طرفداران بیشماری دارد و ممکمن است حتی کسانی باشند که شناخت صحیحی از دارالمومنین سبزوار یا شهرستان داورزن نداشته باشند ، اما دکتر علی شریعتی را می شناسند و به واسطه کتاب کویر دکتر شریعتی با کویر مزینان آشنایند. چنین است که در بسیاری از شهرهای کشور حداقل یک خیابان یا پارک یا کتابخانه به نام دکتر علی شریعتی وجود دارد و کتب او هنوز در میان بسیاری از جوانان ایران دائماً دست به دست می چرخد. اما متأسفانه قدر این معلم فرهیخته مزینانی هرگز چنان که باید و شاید  شناخته نشده و بسیاری از ارزش های وی مورد تردید قرار گرفته است.
اینجاست که ما معتقدیم به هرحال در مرحله اول حرمت یک امامزاده را متولی آن باید نگاه دارد.و ما مردمان و مسئولان شهرستان های سبزوار و داورزن اگر حرمت کافی را برای بزرگانمان قائل نشویم طبیعی است که باید روزبه روز شاهد چنین اهانت های نامبارکی به ساحت شخصیت ها و ارزش های فرهنگی خود باشیم.
بدین ترتیب باید از همه مسئولین شهرستان های سبزوار و داورزن به ویژه رئسای ادارات و نهادهای فرهنگی نظیر فرماندار ، شوراها ، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی ، اداره میراث فرهنگی ، دانشگاه ها و ... بپرسیم ، پس در چنین موقعیت های حساسی شما کجا هستید؟ نقشتان چیست ؟ و چه کارمفیدی انجام می دهید؟
آیا به غیر از حرکت های خودجوش مردمی در بزرگداشت دکتر شریعتی ، شما مسئولین محترم تا کنون یک حرکت درخورشأن برای پاسداشت و شناخت حقیقی اندیشه های دکتر علی شریعتی برگزار کرده اید؟ آیا شما که اغلب حتی سبزواری هم نیستید ، اصلاً دکتر علی شریعتی را می شناسید؟!!!
البته مجله اینترنتی اسرارنامه لازم می داند تأکید کند ، در این مطلب که قصد انتقاد از اهانت به برخی ارزش های فرهنگی را دارد ، خود تصمیم ندارد به دیگر شئونات فرهنگی  و دینی جامعه اهانت کند.
برای مجله ما مسلماً ، جامعه معزز روحانیت ، دست اندرکاران رسانه ملی ، مسئولین و رسانه های محلی همه قابل احترامند و هرگز تصمیم نداریم اشتباه فکری یا رفتاری یک شخص را به کلیه هم صنفی های او نسبت بدهیم. اما مسئله اینجاست که وقتی مشاهده می کنیم بیانات آقای پناهیان در توهین به دکتر علی شریعتی دقیقاً در تعارض با آنچیزهایی است که بزرگان سیاسی و مذهبی کشور از جمله رهبر معظم انقلاب قبلاً بیان کرده اند تأسف می خوریم که چرا باید شخصی با موقعیت و شناخته شدگی حجت الاسلام پناهیان چنین اهانتی را نسبت به یک نویسنده متفکر اجتماعی و یک روشنفکر مذهبی روا دارد.
مگر غیر از این است که حضرت آیت الله خامنه ای در مصاحبه مفصلی که در مورد شخصیت و جایگاه فکری دکتر علی شریعتی انجام شده ، فرموده اند : «به نظر من شریعتی به‌خلاف آنچه که همگان تصور می‌کنند، چهره‌ای همچنان مظلوم است»(منبع)
و باز هم ایشان در همان مصاحبه فرموده اند : «ظلم است اگر به خاطر اشتباهات او برجستگی‌هایش را نبینیم. من فراموش نمی‌کنم که در اوج مبارزات که می‌توان گفت که مراحل پایانی قال و قیل‌های مربوط به شریعتی محسوب می‌شد، امام ضمن صحبتی بدون اینکه نام از کسی ببرند، اشاره‌ای کردند به وضع شریعتی و مخالفت‌هایی که در اطراف او هست. نوار این سخن همان وقت از نجف آمد و در فرونشاندن آتش اختلافات مؤثر بود. در آنجا امام بدون اینکه اسم شریعتی را بیاورند، اینجور بیان کرده بودند: (چیزی نزدیک به این مضمون) به‌خاطر چهار تا اشتباه در کتاب‌هایش بکوبیم، این صحیح نیست.»(منبع)
مگر غیر از این است که فقط مطالعه تعدادی از کتب دکتر شریعتی نظیر فاطمه فاطمه است عمق تفکر و بینش دینی و مذهبی این بزرگمرد کویر را نشان می دهد؟
پس طبیعی است که انتظار نداشته باشیم چنین بی حرمتی هایی به نویسنده محبوب کتاب کویر ، حسین وارث آدم ، حج و... روا داشته شود.
مجله اینترنتی اسرارنامه هم اکنون ، به همین مناسبت متن کامل مصاحبه حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب را در مورد دکتر شریعتی که چندسال قبل انجام گرفته در بخش حوض هشت پایه همین وبسایت مجدداً منتشر کرده است.

  • علی مزینانی
۰۵
مرداد
۹۱
کتاب «فرهنگ رانندگی» نوشته یوسف بهمن آبادی منتشر شد.

به گزارش شاهدان کویر به نقل ازوبلاگ بهمن آباد؛ این اثر، چکیده بیش از 3۵ کتاب و چندین مقاله در زمینه رانندگی (باید و نبایدها و فرهنگ) است که طی 4 سال گذشته مورد مطالعه و پژوهش قرار گرفته است. بخشی از این کتاب، دربرگیرنده مشاهدات و واقعیاتی است که از دیدگاه شهروندان مطرود بوده یا دارای ارزش تلقی شده است. از این رو، در کتاب پیش رو، قوانین و مقررات محض رانندگی و آداب مربوط به آن، در قالب نثری ساده و روان نگاشته شده و تلاش شده است تا نکات ضروری و حیاتی مرتبط با حقوق شهروندی را یادآوری کند.

این کتاب در 13۶ صفحه و در 18 فصل (همراه با ۲۰ کاریکاتور و تمام رنگی) نگاشته شده و انتشارات رازنهان به نشر و پخش آن پرداخته است.

شاهدان کویر مزینان؛ ضمن آرزوی توفیق بیشتر برای  مولف پرتلاش  ومحقق ارجمندجناب آقای یوسف بهمن آبادی این موفقیت رابه همشهریان بهمن آبادی و خطه مزینان تبریک می گوید.

  • علی مزینانی
۰۵
مرداد
۹۱

قهرمانان فوتبالیست مزینانی ، جام رمضان را درمسابقات داخل سالنی سبزوار باپیروزی مقتدرانه آغاز کردند.

به گزارش شاهدان کویر به نقل ازسرمربی تیم معلم شریعتی مزینان ؛ قهرمانان فوتبالیست مزینان که چندی پیش با ایستادن برسکوی قهرمانی لیگ دسته دو سبزوار موفق به راهیابی به لیگ دسته یک شهرستان سبزوار شده بودند باردیگر با حضور درمسابقات داخل سالنی جام رمضان موفق شدندچهارشنبه شب تیم فیاض سبزوار را بانتیجه قاطعانه شش بریک شکست دهندوگامی دیگر برای معرفی این تیم شایسته مزینان به جامعه فوتبالی کشور بردارند.

شاهدان کویرمزینان امیدوار است ضمن حمایت مسئولین محلی شهرستان داورزن وسبزوار ازتیم  معلم شریعتی مزینان درمعرفی نخبگان ورزشی این خطه  که شایستگی حضوردرتیمهای صاحب نام کشوری را دارند تلاش وحمایت بیشتری نمایند. متاسفانه قهرمانی این تیم درلیگ دسته دو علی رغم تلاش شاهدان کویر حتی دررسانه های محلی خراسان رضوی نیز انعکاس نیافت درحالی که اگر یک تیم نه چندان مطرح مراکز استان موفقیتی راکسب نمایند اغلب رسانه ها به آن می پردازند ولی این تیم که با همت چند جوان روستایی وبا پیگیری مدیر دلسوز وخستگی ناپذیر آن وبا امکانات بسیارکم موفقیت بزرگی را کسب نموده اند بامظلومیت تبلیغ رسانه ای مواجه می باشد.

  • علی مزینانی
۰۵
مرداد
۹۱
شاهدان کویر؛ گزارش بانوی جهادگر وفداکار مزینانی در صفحه شهرستانهاروزنامه کیهان منتشرشد متن این گزارش به شرح زیر می باشد.

                                              

روزنامه کیهان پنجشنبه 5 مرداد 1391 - شماره 20266

بانویی که خدمت به محرومان را دوست دارد

فاطمه مزینانی که تا چندی پیش در بیمارستان نجمیه تهران به عنوان پرستار مشغول به کار بود، امروز به امداد سالمندان و محرومان و معلولان نیازمند مزینان شتافته است.
او در زادگاهش مربی کودکان بود اما پس از هجرت به تهران در دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله استخدام و در بیمارستان نجمیه مشغول به کار شد. در کنار کار و تلاش برای امرار معاش به تحصیل ادامه داد و موفق به دریافت دیپلم کار و دانش شد.
سال 1385 دوران خدمت او به پایان رسید و با عشق کمک به محرومان راهی مزینان شد و با پیگیری های مستمر موافقت تاسیس مرکز توانبخشی و توانمندسازی معلولان را با عنوان مجتمع خدمات بهزیستی مزینان دریافت کرد.

وی انگیزه تاسیس این مجتمع را این گونه بیان کرد: پس از بازگشت به وطن به سراغ افراد کهنسال رفتم که در انتظار کمک دیگران بودند. در یکی از روزها با پیرزنی 90 ساله از همشهریان خود برخورد کردم که هیچ کس را نداشت و گاهی همسایه ها به کمکش می رفتند، لذا تحقیق کردم و دیدم در اطراف مزینان 450 نفر از این افراد زندگی می کنند که همه بالای 70 سال عمر دارند. موضوع را با مسئولان شهرستان سبزوار مطرح کردم و پس از یک سال پیگیری توانستم موافقت آنها را برای تاسیس مرکز بهزیستی مزینان به دست آورم که قرار شد 50 درصد ساخت مرکز توانبخشی را اداره بهزیستی کمک کند و 50 درصد دیگر را از محل کمک اهالی جمع کنیم.
وی افزود: این بنا مساحت یک هزار و 550 متر دارد که برآورد اولیه ما 400 میلیون تومان هزینه دارد که به یقین تامین آن از توان ما خارج است و امید است با عنایت خداوند متعال مسئولان استان خراسان رضوی نگاه ویژه ای به این کار داشته باشند. البته تاکنون رئیس اداره بهزیستی سبزوار پشتیبان و مشوق ما بوده اند و مردم خوب مزینان هم تا حد ممکن کمک کرده اند. مثل تامین مخارج مجلس ترحیم بعضی از افراد متوفی.
خانم مزینانی خدمات مرکز توانبخشی را تنها برای مزینان ندانست و گفت: این مرکز با پیش بینی 161 تخت و فضاهای خدماتی پرستاری، فیزیوتراپی، کار درمانی، مشاوره تغذیه، کتابخانه، سالن ورزشی و درمانگاه شبانه روزی می تواند در آینده به تمامی نیازمندان منطقه سبزوار و بخش هایی دیگر از استان های خراسان و سمنان خدمات رسانی کند و درحال حاضر تمامی کادر و پرسنل آن بومی هستند.
وی مدت تقریبی ساخت این مرکز را یک سال ذکر کرد که درحال حاضر شناژ بندی آن به پایان رسیده و مراحل ساخت و دیوار چینی آن با کار مستمر در دست اقدام است.
این بانوی جهادگر علاوه بر این کار خداپسندانه کارهای عام المنفعه دیگری از جمله: تاسیس مرکز فنی حرفه ای برای آموزش هنرجوی خیاطی ویژه خواهران با اهدای مدرک رسمی فنی حرفه ای سبزوار، تاسیس مرکز پیش دبستانی و مهدکودک، برگزاری دو جشن بزرگ در دهه فجر، برپایی نمایشگاه سفالگری، کاردستی و نقاشی، برگزاری برنامه های اوقات فراغت نوجوانان با راه اندازی کتابخانه، تشکیل حلقه 313 تن یاران امام(عج) و چند اقدام دیگر فرهنگی مذهبی برای زنان دراین منطقه محروم انجام داده است.
خانم فاطمه مزینانی انگیزه اصلی از ترک شهرنشینی و کمک به هموطنانش را لبیک به ندای رهبر معظم انقلاب در راستای محرومیت زدایی و کمک به مستضعفان خواند و گفت: من می توانستم پس از بازنشستگی در تهران زندگی راحتی داشته باشم ولی وقتی دیدم که امام عزیزم مدام از امداد به قشر ضعیف و رفع محرومیت زدایی سخن می گوید به ندای ایشان لبیک گفتم و بدون هیچ چشم داشتی حتی با اختصاص قسمتی از حقوقم دراین راه به کمک هموطنان نیازمندم آمدم که امیدوارم مورد رضایت خداوند قرار گیرد.
کویر مزینان در 80کیلومتری شهرستان سبزوار واقع شده است که دروازه ورودی استان خراسان رضوی نیز محسوب می شود. این روستای تاریخی با قدمت هزارساله اش به دلیل وجود تعداد زیادی ابنیه تاریخی به ثبت آثار ملی رسیده است.

گزارش از: علی مزینانی
 

  • علی مزینانی
۰۴
مرداد
۹۱

               

        دکتر باقری مزینانی:

ایجاد شک و تردید در ذهن ها و نفرت و انزجار در دلها

هدف اصلی جنگ نرم است.

به گزارش شاهدان کویربه نقل از پایگاه اطلاع رسانی بسیج طلاب، دکتر باقری مزینانی مدرس دانشگاه و کارشناس فرهنگی ؛ بابررسی ماهیت امنیتی جنگ نرم، دو رکن اصلی بصیرت را  باطل گریزی و حق مداری معرفی و اشاره کرد : در فتنه 88 مهم ترین چالش پیش روی فعالان سیاسی در جامعه، غفلت از باطل شناسی(دشمن شناسی و یا به تعبیر صحیحتر آن دشمنی شناسی) بود. اغلب افراد  بازنده در عرصه فتنه ها سابقه زیاد و خوبی در حق گرایی دارند امآ چون پای باطل گریزی آنان چوبین است نمی توانند در شرایط سخت خود را از آسیب های  آن مصون دارند لذا با ساده پنداری و عدم درایت در کنار تعصب و لجبازی  دچار غفلتِ منتهی به خیانت می شوند

وی که در جمع مسئولان بسیج جامعه پزشکی سخن می گفت ، با اشاره به نقش و تاثیر تبلیغات در جنگ نرم اظهار داشت؛ صحنه تقابلات و رقابت های سیاسی ازسرزمین ها به  حوزه های فکر و قلب منتقل شده است و در وضعیتی است که  امروزه تبلیغات به عنوان سلاحی مؤثر بر ذائقه معرفتی و عاطفی مخاطبان، دردست زورمداران و زرسالاران قرار گرفته است و این صاحبان زر، زور و تزویر با استفاده از قابلیت های فنآوری اطلاعات و ارتباطات ذهن و قلب جامعه را هدف  هجمه قرار می دهند.  مهمترین راهبرد آنها در جنگ نرم موجود ، ایجاد و هدایت  شک و تردید ذهنی در کنار نفرت و انزجار عاطفی است که با هدف سیادت بر  اندیشه ها و تصرف قلب های مخاطبان سازماندهی و ساماندهی می شود.  بنابراین  هر ملت و کشوری که بتواند قلب و ذهن افراد حاضر در صحنه این جنگ به ویژه  فرماندهان(اساتید و نخبگان) و افسران(دانشجویان) را به عنوان مهمترین  آماج جنگ نرم، مدیریت کند سرنوشت جنگ را تعیین خواهد کرد.

    وی با هشدار نسبت به اینکه امروز خط قرمز های ما در حال شکسته شدن است، یادآور شد: بخش عمده ای از اطلاعات توزیع شده شامل داده ها، اخبار، مطالب  تحلیلی، تصاویر، فیلم های کوتاه و... در ایام فتنه در حقیقت محصول تدبیرطراحان عوامل پنهان جنگ نرم برای تأثیرگذاری بر اذهان و عواطف مخاطبان  است. چنانکه آقای حسنین هیکل در مورد تولید و توزیع اطلاعات در ایام فتنه 88 اظهار داشتند که فقط رژیم صهیونیستی در چند روز مانده به انتخاب دهم  ریاست جمهوری حدود 18 هزار پیام با هدف ایجاد تردید در ذهن ها برای هزاران مخاطب ایرانی ارسال نمود.

 بیش از 18 هزار شبکه ماهواره ای در حال پخش برنامه  برای مردم جهان

    دکتر باقری مزینانی در بخش دیگری از سخنان خود یاد آور شد :در حال حاضر بیش از 18 هزار شبکه ماهواره ای در حال پخش برنامه  برای مردم جهان هستند که حدود یک سوم از این شبکه ها در ایران قابل دریافت است در حالی که صدا و سیمای جمهوری اسلامی حدود یک هزارم این تعداد شبکه تلویزیونی سراسری را دارد و در حالی که بسیاری از مسئولان و مردم نگران شبکه های مستهجن هستند شبکه های خرافی و موسیقی تأثیرات بیشتری در حوزه فرهنگ دارند. امروزه  تعداد زیادی شبکه فرقه ها، کارتون ها، سینمایی و... در حال ساماندهی داده  های  ذهنی و باورها غیرمادی و معنوی مردم به ویژه نوجوانان و کودکان  هستند. حدود 300 شبکه ماهواره ای وهابی در حال تخریب گذاره های  فکری بسیاری از مردم مسلمان در جهان هستند و شیطان پرستی با سو استفاده  از جاذبه های حوزه موسیقی ضمن ورود به ایران در حال تأثیر گذاری مخرب بر عواطف مخاطبان خود است.

 وی در ادامه با پخش کیلیپی کوتاه مربوط به حوادث پس از انتخابات 88 از شبکه BBC فارسی  نشان داد که این شبکه درکلیپ 17 ثانیه خود از یک شایعه  چگونه پنج نکته ضد ایرانی را به بینندگان خود القا می کند.

 این استاددانشگاه با اشاره به اینکه فقط یک شبکه خبری و ابسته به جریان صهیونیست در سال  2007 توانسته 120 میلیون مخاطب هندی را جلب کند خاطر نشان کرد: ضرورت  انتقال پیام از طریق تصویر و تاثیر گذاری بالای آن موجب شده تا صدها شبکه  رسانه ای در کنار میلیون ها شبکه مجازی  به ترویج برنامه های ضدملی و ضد مذهبی خود بپردازد. این درحالی است مالکان این شبکه ها اغلب زرسالاران صهیونیست و یا طرفداران آنان هستند. مثلاً رابرت مرداک زرسالار مشهور صهیونیستی مالک بزرگترین و گسترده ترین کمپانی رسانه ای در جهان با نام نیوزکپریشن، فقط در حوزه مطبوعات 170 سردبیر دارد که هر کدام از آنان  قابلیت فراوانی برای اعمال سیاست های مورد نظرش را دارند چنانکه اخیراً  افشاء شد که یکی از مجله های این غول رسانه ای در بریتانیا مکالمات خصوصی  شهروندان انگلیسی را شنود می کرده است..

مزینانی درباره استفاده از رسانه برای دستیابی به اهداف سیاسی توسط دشمنان نیز  اظهار داشت: ساخت و توزیع فیلم ها و تصاویر حاوی پیام افشاگری و خشونت  آمیز علیه طیف های آسیب پذیر  و مورد توجه جامعه و با هدف ایجاد نفرت و انزجار در دلهای مخاطبین یکی دیگر از عرصه های تأثیر گذار در جنگ نرم  است. ساخت فیلم و تصاویر خشونت علیه خانم ها، جوانان و نوجوان ها، دارای  تأثیرات عمیق تر و ماندگارتری در مخاطبان است. چنانکه در جریان فتنه 88  در مورد مرگ مشکوک خانم ندا آقا سلطان(یک خانم جوان، دانشجو و...)،>هزاران کلیپ(فیلم کوتاه چند ثانیه یا چند دقیقه ای) ساخته شد که در چند روز ابتدای پخش این کلیپ ها یک میلیارد و دویست میلیون مخاطب جهانی به > تماشای آن نشسته اند.

      جنگ و ماهیت مجازی

وی با اشاره به اینکه جنگ ها هم ماهیت مجازی یافته اند،تاکید کرد: در واقع صاحبان قدرت در دنیای امروز قبل از ورود به جنگ واقعی  نظامی، دشمنان خود را در عرصه روانی و رسانه ای وادار به پذیرش شکست می  کنند و سپس به صورت سمبولیک و به صورت شومن های تلویزیونی وارد عرصه  نظامی شده و خود را پیروز جنگ معرفی می کنند در حالی که اگر در مقابل  آنها کسی قادر به مقاومت باشد امکان پیروزی در عرصه رویاروی حقیقی برای  آمریکائیها بیشتر به یک رؤیای هالیودی(از نوع فیلم های راکی و رمبو) شبیه است تا واقعیت عرصه نظامی. (نمونه چنین جنگ حقیقی را شکست ذلت بار رژیم  صهیونیستی به عنوان الگوی نظامی جنگ آمریکا علیه دشمنانش در سال 2006 و در جنگ 33 روزه بر علیه حزب الله لبنان را شاهد بودیم). مهمترین نقطه ضعف  دولت ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی، ترس از واژه شکست است. این  ترس در وجود آمریکایی ها بزرگترین چالش آنان در برخورد با سایر ملت هاست. لذا مهمترین دلیل عدم رویارویی مستقیم آمریکا و رژیم صهیونیستی با مردم  ایران در همین ترس از شکست نهفته است.

   شاهدان کویر: استاداحمدباقری مزینانی از مدرسین موفق دانشگاه است که درحال حاضرعلاوهبرتدریس، مشغول تحصیل در مقطع دکتری می باشد.وی درسال 1384 به پیشنهادستاد یادواره شاهدان کویر باتوجه به تحقیقات خوب  وارزنده درباره زادگاهش؛ کتاب «مزینان، عشق آبادکوچک» رامنتشرنمود که  مورداستقبال خوب شهروندان مزینانی واقع شد.

  • علی مزینانی
۰۴
مرداد
۹۱

بانوی فداکارمزینانی:

بالبیک به ندای رهبر به کمک هموطنان نیازمندآمدم

بانوفاطمه مزینانی بازنشسته سپاه پاسداران است که تا شش سال پیش در بیمارستان نجمیه تهران  به شغل پرستاری مشغول بود و امروزه به امداد سالمندان و معلولین درکویرمزینان شتافته است.

سالها پیش اودرزادگاهش مربی کودکانی بود که اکنون بسیاری از آنها نوه هایشان درهمان مهد کودک یاد پدرومادر بزرگهایشان را برای خانم مربی زنده می کنند.

مزینانی پس از هجرت به تهران در دانشگاه علوم پزشکی بقیه ا... استخدام و در بیمارستان نجمیه مشغول به کار شد . در کنار کار و تلاش برای امرار معاش به تحصیل ادامه داد و موفق به دریافت دیپلم کار و دانش شد. سال 1385 دوران خدمت او به پایان رسید و با عشق کمک به محرومین راهی مزینان شد و با پیگیری های مستمر موافقت تاسیس مرکز توانبخشی و توانمند سازی معلولین را با عنوان مجتمع خدمات بهزیستی مزینان دریافت کرد.

وی انگیزه تاسیس این مجتمع را این گونه بیان می کند: پس از بازگشت به وطن به سراغ افرادکهنسال رفتم که درانتظار کمک ویاری دیگران بودند ، در یکی از روزها با پیرزن نود ساله ای بر خورد کردم که هیچ کس را نداشت و گاهی همسایه ها به کمکش می رفتند، لذا تحقیق کردم و دیدم در اطراف مزینان 450 نفر از این افراد زندگی می کنند که همه بالای 70 سال عمر دارند. موضوع مرکز بهزیستی مزینان را با مسئولین شهرستان سبزوار مطرح کردم و پس از یک سال پیگیری توانستم موافقت آنها را به دست آورم که قرار شد پنجاه درصد ساخت مرکز توانبخشی را اداره بهزیستی کمک نماید و پنجاه درصد دیگر را از محل کمک اهالی جمع نماییم.

وی افزود : مساحت  این بنا 1550 مترو برآورد اولیه ساخت آن ، چهارصد میلیون تومان است که به یقین تأمین این هزینه از توان ما خارج است ولی امیدواریم با عنایت خداوند متعال ، مسئولین استان خراسان نگاه ویزه ای به این کار داشته باشند که البته تا کنون رئیس اداره بهزیستی سبزوار پشتیبان و مشوق ما بوده و مردم خوب مزینان هم تا حد ممکن کمک کرده اند که بخشهایی ازکمکهای این عزیزان به این شرح است: مخارج مجلس ترحیم بعضی از افراد متوفی مانند مادر شهید صانعی و پدر شهید منوچهری وهمچنین درآمد روزه استیجاری توسط خواهران هیئت بیت الرقیه(س) ومزینانی های مقیم مرکز ، که البته تمام این مبالغ ناچیز بوده ولی موجب دلگرمی خادمان این مجتمع  است.

خانم مزینانی خدمات مرکز توانبخشی را تنها برای مزینان ندانست و گفت: این مرکز با پیش بینی یکصدوشصت ویک تخت و فضاهای خدماتی پرستاری، فیزیوتراپی ، کار درمانی، مشاوره تغذیه ، کتابخانه ، سالن ورزشی ودرمانگاه شبانه روزی در آینده به تمامی نیازمندان منطقه سبزواروبخشهایی ازاستان سمنان خدمات رسانی می نماید  و درحال حاضر تمامی کادر و پرسنل آن بومی هستند.

وی مدت تقریبی  ساخت این مرکز را یکسال ذکر کرد که در حال حاضر شاناژ بندی آن به پایان رسیده و مراحل ساخت و دیوار چینی این بنا با جدیت و کار مستمر در دست اقدام است.

این بانوی جهادگروفداکارعلاوه بر این اقدام خداپسندانه، کارهای عام المنفعه دیگری از جمله : تاسیس مرکز فنی حرفه ای و آموزش خیاطی ویژه خواهران با اهدا مدرک رسمی فنی حرفه ای سبزوار،تاسیس مرکز پیش دبستانی و مهد کودک، برگزاری دو جشن بزرگ در دو دهه فجر با برپایی نمایشگاه سفالگری کاردستی و نقاشی،برنامه ریزی برای  اوقات فراقت نوجوانان با راه اندازی کتابخانه،تشکیل حلقه 313 تن یاران امام زمان(عج)وچندین کاروفعلیت مذهبی را در این منطقه محروم انجام داده است.

وی همچنین در حال ثبت موسسه ای با عنوان نرجس خاتون(س) برای جذب موقوفات و نذورات مردمی به منظور کمک به نیازمندان است.

خانم فاطمه مزینانی معروف به گلستانی انگیزه اصلی از ترک زندگی راحت شهری ومهاجرت به روستایی دورافتاده دردل کویر و کمک به هموطنانش را لبیک به ندای امام خامنه ای (مدظله العالی)در راستای محرومبت زدایی و کمک به مستضعفان عنوان کرد و گفت: من می توانستم پس از بازنشستگی در تهران زندگی راحتی داشته باشم ولی وقتی دیدم که امام عزیزم مدام از امداد به قشر ضعیف صحبت می کند به ندای ایشان لبیک گفتم و بدون هیچ چشم داشتی حتی با اختصاص قسمتی از حقوقم در این راه به کمک هموطنان نیازمند آمدم که امیدوارم مورد رضایت خداوند قرار گیرد.

کویرمزینان باقدمت تاریخی هزارساله اش؛ درهشتاد کیلومتری شهرستان سبزوارودرابتدای ورودی دروازه  استان  خراسان رضوی واقع ودرتقسیمات جدید کشوری دهستانی ازتوابع شهرستان داورزن اعلام شده است که با پیگیری های دهیارومسئولین شورای اسلامی باارسال نامه به رئیس جمهور این دهستان باتوافق دکتراحمدی نژاد برای اعلام نهایی شهریت آن در دستور کارهیئت دولت قرارگرفته است.

 مصاحبه وتنظیم گزارش

    علی مزینانی

*عکس ؛کارگری (خبرنگارشهرستان داورزن)
  • علی مزینانی
۰۲
مرداد
۹۱


رمضان درمزینانقسمت دوم: ازوسری

همانطور که درقسمت اول نوشتم سحر های ماه رمضان درمزینان نیزدرنوع خودش جالب ودوست داشتنی بود .چرامی گم بود چون این خاطرات دوران گذشته منو همسن وسالای منه که الان بعضی هاشون دختروپسری عروس و داماد کردند و شاید بعضی هاشون نوه هم داشته باشند.

بعله سحرهای ما که درآن زمان نوجوان بودیم خیلی خیلی خاطره انگیز بود .افطارکه می خوردیم می زدیم بیرون ومی رفتیم توی کوچه وبازار و یه خورده بازی می کردیم بعدش می رفتیم مسجد ودردوره قرآن وبرنامه های دیگه شرکت می کردیم گاهی هم توی روضه خوابمون می گرفت که خداییش می چسبیدها!  ولی گاهی وقتا به خاطر اونکه بعضی ازبچه ها یهو تلنگشون دررفته بود ومجلس رو بهم ریخته بودند حاج آقا ازبالای منبراشاره می کرد که فلانی بغل دستیتو بیدارش کن وگاهی هم وقتی می دید بچه ای بدجورنشسته وهرآن ممکنه دوباره اتفاقی بیفته عصبانی می شد و ازهمون بالای منبر خطاب می کرد که بچه درست بشین. لذا ماتا جای ممکن حواسمون بود که اولا درست بنشینیم دویما وقتی می خوابیم طوری باشه که درتیر رس دید حاج آقا نباشه .

بعدازاینکه برنامه مسجد تموم می شد هنوز بازی ما شروع می شد تا نزدیک ازوسری(سحری) قیم قیم بزی می کردیم اونم چه قیم قیمی گاهی چهل پنجاه نفر بودیم اون هم بابچه هایی که شاید بعضی هاشون پنج شیش سال ازما بزرگتر بودند. اون هم اون زمان که درمزینان برق نبود ومازیرنورمهتاب حسابی کیف می کردیم وکل بازاروپشت قلعه وکوچه پس کوچه های می زینو رو  زیر پا می گذاشتیم بعدهم با صدای چلک (چلیک) می فهمدیم که وقت تمامه وباید بریم خونه .بچه ها دورهم جمع می شدند یکی باصدای بلندمی گفت:

-       چش دزیر پاتاست ؟

-       بقیه جواب می دادند: نون  نخود

-       هرکه رود خانه خود. یا می گفتند نخودنخودهرکه رودخنه خود

اون وقت به امید اینکه فرداشب کی وکجا همدیگر راببینیم ازهم جدامی شدیم وتوی مسیردرب خانه های دیگران را می زدیم که اغلب چوبی بود ویک آونگ دلنگوو (زنجیر آویزان) داشت و آن را به صدادرمی آوردیم که برای ازوسری خواب نمونند .بعدازاینکه صدای چلک تموم می شد نوبت  پیش خنی(پیش خوانی) اوستا غلامرضا وبقیه می رسید.بازهم یادش بخیر یکی دوتا ازاون بوقهای (بلندگو)  قدیم روپشت بام خونه اش می گذاشت وباصدای گرمش  - خداییش صدای جالبی داشت ودارد-  که خدا حفظش کنه.اشعارزیبایی را می خواندشاید هرسال همانها راتکرار می کرد ولی برای ما آشنا ودوست داشتنی بود البته بعضی ازهمسایه هایش اعتراض داشتند ومی گفتند مال وحالاشون(گاو وگوسفند) صرعی(دیوانه) می شند ولی چاره ای هم نداشتند وباید به خاطراهالی تحمل می کردند چرا که اگرغیر ازاین بود بقیه خواب می موندند.

به خونه که می رسیدیم بقیه هم بیدار شده بودند وتازه پدرومادرا می فهمیدند که مابیرون بودیم ! البته تقصیری هم نداشتند بندگان خدا خونه ی عیالواری و خستگی کارروزانه و... کی می خواست بفهمه بچه اش کجاست وجه می کنه شایدخیلی ازپدرها نمی دانستند که الان پسرشون کلاس چندمه . چه رسد به آنکه ببینه درس می خونه نمی خونه مدرسه می ره نمی ره . اگه یک چادرعلف می آورد اون پسر سربراه وکاری بود وگرنه خطاب می شد آدم بی عار.ولش کنیم داره سیاسی می شه اینها هم باشه برای بعد.

 از ازوسری می گفتم ،درطی یک ماهه رمضان پلو خورشت(چلوقیمه) و آبگوشت و دمی حرف اول رامی زد البته پلووش پلو بود وخورشتش هم خورشت . بدون استثناء خوشتلی (رشته ی پلویی) توی برنج همیشه خودنمایی می کرد وطعم خاصی به آن می داد آلو ولیموهم که چاشنی قیمه بود بعدهم ماست ودوغ محلی  وسرکه بدنجو (ترشی بادمجان) هم توی مجمعه همراه با چراغ توری ویا گرسوز وچراغ دستی(فانوس) دیگه حال وهوای خاص  سحری ما بود بعدهم دوباره صدای شوخنی اوستا غلامرضا و کاسه آب واذان. وبعدازآن هم غرولند بعضی ازبچه ها که چرا برای خوردن سحری بیدارشون نکرده اند وبعد هم...

ادامه دارد...

  • علی مزینانی
۳۱
تیر
۹۱
رمضان در مزینان                                                                                                                                           قسمت اول :چلیک
یادش به خیر اون قدیما البته بیست ،سی سال پیش برای من که کودکی بودم وبعد نوجوانی پراز شروشور با دوستانی بدترازخودم که ازدیوارراست بالا می رفتند! وگاه بزرگترها راوادار به واکنش می کردندبه خصوص روزها وشبهایی که دراوج گرمای ماه رمضان آنها ازتشنگی له له می زدند وتنها محل سرد وآرامی که داشتندزیر زمین مسجدجامع مزینان وصحن اصلی آن بودکه همه مردها نمازظهررا درمسجد می خوابیدند تا غروب برسه و پابشند ودرجلسه قرآن شرکت کنند.
امادر این وسط تقصیروگناه ماچی بود ؟خوب معلومه ما و بچه های تخس هم سن وسال وشایدبعضی ها یه کم ازمابیشتر خوابمان نمی آمد و دلمان می خواست بازی کنیم چه می دونم قیم قیم بزی ،کلوخ دپا؛ هرنگ هرنگ ،تپو لبیک وچندبازی دیگه که اینجا جاش نیست وباید یه فرصتی دیگه دست بده وبراتون بنویسم ولی هرچه بود دوران ما چیز دیگه ای بود که فکرنکنم بچه های امروزی یه همچین چیزایی رو حتی توی خوابشون دیده باشند. خلاصه توی یه همچین وقتی می آمدیم بیرون بازی می کردیم وحسابی سروصدا داشتیم بند ه های خدا هم خواب زده می شدند ویهو یکی ازاونا می زدبیرون وکلی دری وری بارمون می کرد وماهم فلنگو می بستیم وفرار می کردیم وباز روزبعد ،روزازنو و روزی ازنو انگارنه انگار. هرچی بود یادش بخیر .
 توی یه همچین زمانی هروقت که ماه رمضان می شد یعنی آخرین شب ماه شعبو(شعبان) مردها می رفتند پشت بام ودنبال ماه می گشتند یهو یکی دادمی زد : دیدم اونهاش . وبعد با انگشت ماه رونشون می داد وآخرالامر همه اطاعت می کردند وازآن شب ماه رمضو(رمضان) درمی زنو(مزینان) شروع می شد.
نیمه های شب یعنی نزدیک سحر صدای چلک(پیت حلبی روغن یا آبی که یک نفر با چوب برآن می کوبید .طبل می زد) عمو کبل محمد وننه آقا ودیگران ساعت بیداری مزینانیها بود وبعدش هم پیش خوانی غلامرضا حاجی وعموکبل حسن وکبل غلامرضا واکبرملا وهمه اینها به کنار که هرخانواده چندین همسایه را ازخواب بیدار می کردند همان سحری به درخانه ها که اغلب چوبی بود می رفتند ودر می زدند ودیگه منتظر نمی شدند که همسایه پشت دربیاید وفقط داد می زد دخومنمنه(خواب نمانید) یک ساعت فرصت بود که سحور خورده بشه وباز صدای مناجات غلامرضا حاجی واکبرملا ومتقی و... بلندمی شد .هنوز می خواست اذان گفته بشه- شاید الله اکبرهم گفته می شد- بعضی ها دنبال آب خوردن می گشتند که مبادا فردا تشنه اشان بشود .تندتند کاسه های آب را سرمی کشیدندوبعدازنماز لالا. برای کشاورزا ومغنی ها وکارگرا بهترین وقت بود که بروند سرکار وزنها هم بعدازشبی پرازجنب وجوش تا لنگ ظهر بخوابند.

ادامه دارد...
  • علی مزینانی
۳۱
تیر
۹۱


صدوق به سند معتبره روایت کرده از حضرت امام رضا (علیه السلام) از پدران بزرگوار خود از حضرت امیرالمؤ منین (علیه و على اولاده السلام) که فرمود :

"خطبه شعبانیه پیامبر اکرم(ص)"

پیامبر خدا(ص) در روز جمعه آخر ماه شعبان که در آستانه ورود به ماه رمضان بودند، خطبه ای درباره  وی‍ژگی ها و برکات ماه مبارک رمضان ایراد نمودند. این خطبه از سوی امام هشتم علی بن موسی الرضا(علیه السلام) به شرح ذیل روایت شده است:

عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ علیه السلام قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وآله خَطَبَنَا ذَاتَ یَوْمٍ فَقَالَ:

 أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ وَ أَیَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَیَّامِ وَ لَیَالِیهِ أَفْضَلُ اللَّیَالِی وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ.

ای مردم! ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به سوی شما رو کرده است.
ماهی که نزد خدا، بهترین ماههاست و روزهایش بهترین روزها و شبهایش بهترین شبها و ساعتهایش بهترین ساعتهاست.

هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَى ضِیَافَةِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ أَهْلِ کَرَامَةِ اللَّهِ أَنْفَاسُکُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ وَ نَوْمُکُمْ فِیهِ عِبَادَةٌ وَ عَمَلُکُمْ فِیهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُکُمْ فِیهِ مُسْتَجَابٌ فَاسْأَلُوا اللَّهَ رَبَّکُمْ بِنِیَّاتٍ صَادِقَةٍ وَ قُلُوبٍ طَاهِرَةٍ أَنْ یُوَفِّقَکُمْ لِصِیَامِهِ وَ تِلَاوَةِ کِتَابِهِ.

ماهی که در آن شما را به مهمانی خدا دعوت کرده اند و شما در آن از اهل کرامت خدا شده اید. نفسهای شما در آن ثواب تسبیح و ذکر خدا دارد و خواب شما ثواب عبادت.
اعمال شما در آن پذیرفته است و دعاهای شما مستجاب، پس، از پروردگار خویش با نیت های راستین و دلهای پاک، بخواهید که توفیق روزه این ماه و تلاوت قرآن در آن را به شما عنایت فرماید.

 فَإِنَّ الشَّقِیَّ مَنْ حُرِمَ غُفْرَانَ اللَّهِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْعَظِیمِ وَ اذْکُرُوا بِجُوعِکُمْ وَ عَطَشِکُمْ فِیهِ جُوعَ یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ عَطَشَهُ وَ تَصَدَّقُوا عَلَى فُقَرَائِکُمْ وَ مَسَاکِینِکُمْ وَ وَقِّرُوا کِبَارَکُمْ وَارْحَمُواصِغَارَکُمْ وَ صِلُوا أَرْحَامَکُمْ.

پس شقی و بدبخت، آن کسی است که در این ماه بزرگ، از آمرزش خدا بی بهره شود. در این ماه باگرسنگی و تشنگی خود، گرسنگی و تشنگی روز قیامت را بیاد آورید. به فقیران و درماندگان کمک ویاری کنید.

به پیران و کهنسالان احترام و به کودکانتان ملاطفت و مهربانی نموده و با خویشاوندان رفت و آمد داشته باشید.

وَ احْفَظُوا أَلْسِنَتَکُمْ وَ غُضُّوا عَمَّا لَا یَحِلُّ النَّظَرُ إِلَیْهِ أَبْصَارَکُمْ وَ عَمَّا لَا یَحِلُّ الِاسْتِمَاعُ إِلَیْهِ أَسْمَاعَکُمْ وَ تَحَنَّنُوا عَلَى أَیْتَامِ النَّاسِ یُتَحَنَّنْ عَلَى أَیْتَامِکُمْ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِکُمْ.

 زبان خود را از گفتار ناشایست نگاه دارید. دیدگان خود را از دیدن ناروا و حرام بپوشانید و گوشهای خود را از شنیدن آنچه نادرست است، باز دارید. با یتیمان مردم مهربانی کنید تا بعد از شما با یتیمان شما مهربانی کنند. از گناهان خود به سوی خدا توبه و بازگشت کنید.

وَ ارْفَعُوا إِلَیْهِ أَیْدِیَکُمْ بِالدُّعَاءِ فِی أَوْقَاتِ صَلَاتِکُمْ‏فَإِنَّهَا أَفْضَلُ السَّاعَاتِ یَنْظُرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهَا بِالرَّحْمَةِ إِلَى عِبَادِهِ یُجِیبُهُمْ إِذَا نَاجَوْهُ وَ یُلَبِّیهِمْ إِذَا نَادَوْهُ وَ یُعْطِیهِمْ إِذَا سَأَلُوهُ وَ یَسْتَجِیبُ لَهُمْ إِذَا دَعَوْهُ.

 در اوقات نماز، دستهای خود را به دعا بردارید، زیرا که وقت نماز بهترین ساعتهاست و در این اوقات، حق تعالی با رحمت، به بندگانش می نگرد و اگر با او مناجات کنند، پاسخشان دهد و چنانچه او را ندا کنند لبیکشان گوید و اگر از او بخواهند عطا کند و چون او را بخوانند مستجابشان گرداند.

 أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَنْفُسَکُمْ مَرْهُونَةٌ بِأَعْمَالِکُمْ فَفُکُّوهَا بِاسْتِغْفَارِکُمْ وَ ظُهُورَکُمْ ثَقِیلَةٌ مِنْ أَوْزَارِکُمْ فَخَفِّفُوا عَنْهَا بِطُولِ سُجُودِکُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ أَقْسَمَ بِعِزَّتِهِ أَنْ لَا یُعَذِّبَ الْمُصَلِّینَ وَ السَّاجِدِینَ وَ أَنْ لَا یُرَوِّعَهُمْ بِالنَّارِ یَوْمَ یَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ.

 ای مردم! جانهایتان در گرو اعمال شماست. پس با طلب آمرزش از خدا، آنها را از گرو، خارج کنید. پشت شما از بار گناهان سنگین است، پس با طولانی کردن سجده ها، آن را سبک گردانید و بدانید که حق تعالی به عزت خود سوگند یاد کرده است که نمازگزاران و سجده کنندگان در این ماه را عذاب نکند و در روز قیامت آنها را از آتش دوزخ در امان دارد.

 أَیُّهَا النَّاسُ مَنْ فَطَّرَ مِنْکُمْ صَائِماً مُؤْمِناً فِی هَذَا الشَّهْرِ کَانَ لَهُ بِذَلِکَ عِنْدَ اللَّهِ عِتْقُ نَسَمَةٍ وَ مَغْفِرَةٌ لِمَا مَضَى مِنْ ذُنُوبِهِ، قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَلَیْسَ کُلُّنَا یَقْدِرُ عَلَى ذَلِکَ فَقَالَ ص اتَّقُوا النَّارَ وَ لَوْ بِشِقِّ تَمْرَةٍ اتَّقُوا النَّارَ وَ لَوْ بِشَرْبَةٍ مِنْ مَاء.ٍ

 ای مردم! هرکه از شما روزه دار مؤمنی را در این ماه افطار دهد، نزد خدا پاداش بنده آزاد کردن و آمرزش گناهان گذشته  اش را خواهد داشت.

برخی از اصحاب گفتند: یا رسول الله! همه ما قادر به انجام آن نیستیم. حضرت فرمود: با افطار دادن روزه داران، از آتش جهنم بپرهیزید اگرچه به نصف دانه خرما و یا به یک جرعه آب باشد.

أَیُّهَا النَّاسُ مَنْ حَسَّنَ مِنْکُمْ فِی هَذَا الشَّهْرِ خُلُقَهُ کَانَ لَهُ جَوَازاً عَلَى الصِّرَاطِ یَوْمَ تَزِلُّ فِیهِ الْأَقْدَامُ وَ مَنْ خَفَّفَ فِی هَذَا الشَّهْرِ عَمَّا مَلَکَتْ یَمِینُهُ خَفَّفَ اللَّهُ عَلَیْهِ حِسَابَهُ وَ مَنْ کَفَّ فِیهِ شَرَّهُ کَفَّ اللَّهُ عَنْهُ غَضَبَهُ یَوْمَ یَلْقَاهُ وَ مَنْ أَکْرَمَ فِیهِ یَتِیماً أَکْرَمَهُ اللَّهُ یَوْمَ یَلْقَاهُ.

 ای مردم! هرکس اخلاق خود را در این ماه نیکو کند، از صراط، آسان بگذرد، آن روز که قدمها، بر آن بلغزد. هرکس در  این ماه کارهای غلامان و مستخدمان خود را سبک گرداند، خدا در قیامت حساب او را آسان کند.
 هرکس در این ماه از آزار رساندن به مردم خودداری کند، حق تعالی، روز قیامت،خشم خود را از او بازدارد.

 هرکس در این ماه یتیم بی پدری را گرامی دارد، خدا او را در قیامت عزیز گرداند.

 وَ مَنْ وَصَلَ فِیهِ رَحِمَهُ وَصَلَهُ اللَّهُ بِرَحْمَتِهِ یَوْمَ یَلْقَاهُ وَ مَنْ قَطَعَ فِیهِ رَحِمَهُ قَطَعَ اللَّهُ عَنْهُ رَحْمَتَهُ یَوْمَ یَلْقَاهُ وَ مَنْ تَطَوَّعَ فِیهِ بِصَلَاةٍ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بَرَاءَةً مِنَ النَّارِ وَ مَنْ أَدَّى فِیهِ فَرْضاً کَانَ لَهُ ثَوَابُ مَنْ أَدَّى سَبْعِینَ فَرِیضَةً فِیمَا سِوَاهُ مِنَ الشُّهُورِ.

 هرکس در این ماه صله رحم کند و با خویشان بپیوندد، خدا او را در قیامت به رحمت خود واصل گرداند و هرکس در   این ماه رابطه اش را با خویشان خود قطع کند،خداوند در قیامت رحمت خود را از او دریغ نماید.
 هرکس در این ماه نماز مستحبی بپا دارد، خداوند او را از آتش جهنم برهاند و کسی که نماز واجبی بجا آورد، خداوند  ثواب هفتاد نماز واجب در ماههای دیگر را به او عطا کند.

 وَ مَنْ أَکْثَرَ فِیهِ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَیَّ ثَقَّلَ اللَّهُ مِیزَانَهُ یَوْمَ تَخِفُّ الْمَوَازِینُ وَ مَنْ تَلَا فِیهِ آیَةً مِنَ الْقُرْآنِ کَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ فِی غَیْرِهِ مِنَ الشُّهُورِ.

هرکس در این ماه بسیار بر من صلوات فرستد، خداوند کفه سبک اعمال او را سنگین گرداند.

وهرکس که در این ماه یک آیه از قرآن تلاوت کند، ثواب کسی را دارد که در ماههای دیگر قرآن را ختم کرده باشد.

 أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَبْوَابَ الْجِنَانِ فِی هَذَا الشَّهْرِ مُفَتَّحَةٌ فَاسْأَلُوا رَبَّکُمْ أَنْ لَا یُغَلِّقَهَا عَنْکُمْ وَ أَبْوَابَ النِّیرَانِ مُغَلَّقَةٌ فَاسْأَلُوا رَبَّکُمْ أَنْ لَا یُفَتِّحَهَا عَلَیْکُمْ وَالشَّیَاطِینَ مَغْلُولَةٌ فَاسْأَلُوا رَبَّکُمْ أَنْ لَا یُسَلِّطَهَا عَلَیْکُمْ.

 ای مردم! درهای بهشت در این ماه گشوده است، از پروردگار خود بخواهید که آنها را بر روی شما نبندد.

و درهای جهنم در این ماه بسته است، از خدا بخواهید که آنها را بر روی شما نگشاید.
شیاطین در این ماه در غل و زنجیرند. از خدا بخواهید که آنها را بر شما مسلط نگرداند.

 قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام فَقُمْتُ فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ؟ فَقَالَ یَا أَبَا الْحَسَنِ أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ.

 علی علیه السلام می فرماید: در این حال از جا برخاسته و عرض کردم، ای پیامبر خدا! برترین اعمال در این ماه چیست؟ حضرت فرمود: ای ابا الحسن! برترین اعمال در این ماه پرهیز از محرمات است.

(وسائل ‏الشیعة ج 10 /ص 314)

منبع :شیعه نت

 

  • علی مزینانی
۳۱
تیر
۹۱
رمضان درمزینان

دوستان عزیزمزینانی با آرزوی قبولی طاعات وعبادات وتبریک حلول ماه پربرکت رمضان المبارک ، اگر خاطره ای درباره ماه رمضان درمزینان دارید بنویسید تا به همراه خاطرات ومطالب دیگریاران در وبلاگ قرار بدهیم .چه بنویسید چه ننویسید بزودی این مطلب را می خوانید :


   رمضان درمزینان

شاهدان کویر مزینان پایگاه همه دوستان مزینانی

  • علی مزینانی
۳۱
تیر
۹۱

بر گور این جنازه چه خواهد نوشت؟ داور تاریخ!

شاید این‌گونه نویسد!

اینجا کسی غنوده است که عمری بر پای درخت بی‌نمک شغلش از خون دل، آب ریخت و جز افسوس و حسرت، ثمری حاصل نکرد. این سرا، آرامگه مردی است که سال‌های متوالی وفا کرد و بسی جفا دید و در خلوت خویش نالید. وفاداریش را با خونی که بر سر شغلش ریخت اثبات کرد. اما کو بصیرت؟ کو گوش شنوا؟ از علی می‌گویم « علی باقرپور مزینانی » که با فرق خونین نه از میان کرامت‌ها بلکه از منجلاب کراهت‌های دنیوی که این روزها سکه‌ی رایج بازار است، بال گشود و جمع کثیری را در غم از دست‌دادنش داغدار کرد.

باری جمع گردآمده بر جنازه‌ی تازه تطهیرشده را پس زدم و خودم را به جسد بی‌جان و کفن‌پیچش رساندم. دستم را بر پشت دستان زحمتکش و سردش نهادم و حسی در من سرازیر شد سرشار از قرابت و هم‌خانوادگی با او که اگر غزل هستیم یا مثنوی، از یک ریشه‌ایم و چقدر جفا که در حق او شده از قماش جفایی که بر من رفته است.

نشستم و گریستم ولی بیشتر به حال خود که رنجم دائم است. او که راحت شد.

و در آن کشاکش، صدای خسته‌ی دختر جوانی که بر پیکر مظلوم پدر، شکایت می‌سرود.

پدر جان قربان گریه‌هایت،

فدای چشم خیس تو،

هرگز مباد که اشک تو را ببینم.

بدنم لرزید، ای عجب پس گریه‌ی این مرد را هم همچو من درآورده بودند. آه از اشک مظلوم.

دیدم که همسر و خواهرش بر دست و پای آن مظلوم بوسه می‌زدند و چه روضه‌ای به پا شد و چه سوگواره‌ای تکان‌دهنده‌تر از این. سرم را چرخاندم بلکه ببینم کسی هست که سزاوار دیدن این روضه باشد و این سونامی او را بلرزاند. دیدم کسی نیست و هر که آنجاست به خودم شباهت دارد که آنها که منظور من‌اند حضور در این‌گونه جاها در شأن‌شان نیست. برای‌شان مضحک است. خدای نکرده روحشان آسیب می‌بیند.

چیزهای زیادی برای گفتن دارم اما تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

شاهدان کویر؛طبق روال درجستجوی نام مزینان ومزینانی بودم که مطلب فوق را در وبلاگ"این راه من بود"در رثای مرحوم علی باقرپور به قلم یکی ازدوستانش دیدم .هرچند دیر ولی گویا این نیز خودحکایتی داردتادرچنین شبی یعنی آخرین شب شعبان واولین روزماه رمضان ازاو یادی نماییم پس برای شادی روحش بخوانید فاتحه ای وصلواتی بفرستید.



  • علی مزینانی
۳۰
تیر
۹۱

               

همزمان با فرارسیدن  بهارقرآن ویژه برنامه های ماه مبارک رمضان درمهدیه مزینانیهای مقیم مرکز اعلام شد.

به گزارش شاهدان کویر؛ هیئت امناء مهدیه  مزینانیها باارسال پیامک ضمن دعوت ازشهروندان برای جضوردر سی شب ماه مبارک رمضان سخنرانان این مراسم رانیز اعلام کرد.

بنابراین گزارش سخنران دهه اول حجت الاسلام علی پناه خواهدبود ودردهه دوم مزینانیها از سخنرانی استاد ارجمند حجت الاسلام شیخ حسین انصاریان بهره مند می شوند.سخنران دهه سوم این ماه معنوی نیز حجت الاسلام معزی خواهد بود که انتظار می رود همشهریان خوب مزینانی درسه دهه ماه مبارک رمضان با حضور پرشوردرمهدیه ازفیوضات این سه عالم ربانی باستفاذه نمایند.

برگزاری جلسات قرآن کریم ،قرائت جوشن کبیروهمچنین مراسم ویژه لیالی قدرازدیگربرنامه های مهدیه می باشدکه درطی سی شب ماه رمضان برگزارمی گردد.

یکی دیگرازاقدامات جالب توجه مهدیه مزینانیها، برگزاری مسابقه پیامکی می باشد که درایام ماه رمضان باطرح سئوال قرآنی وارسال به شهروندان آنها رابه تامل وتدبر درآیات نورانی قرآن کریم رهنمون می سازد.

  • علی مزینانی
۲۹
تیر
۹۱

بانوی فداکارمزینانی:

بالبیک به ندای رهبر به کمک هموطنان نیازمندآمدم

خانم فاطمه مزینانی بازنشسته سپاه پاسداران است که تا شش سال پیش در بیمارستان نجمیه تهران  به شغل پرستاری مشغول بود و امروزه به امداد سالمندان و معلولین درکویرمزینان شتافته است.

سالها پیش اودرزادگاهش مربی کودکانی بود که اکنون بسیاری از آنها نوه هایشان درهمان مهد کودک یاد پدرومادر بزرگهایشان را برای خانم مربی زنده می کنند.

مزینانی پس از هجرت به تهران در دانشگاه علوم پزشکی بقیه ا... استخدام و در بیمارستان نجمیه مشغول به کار شد . در کنار کار و تلاش برای امرار معاش به تحصیل ادامه داد و موفق به دریافت دیپلم کار و دانش شد. سال 1385 دوران خدمت او به پایان رسید و با عشق کمک به محرومین راهی مزینان شد و با پیگیری های مستمر موافقت تاسیس مرکز توانبخشی و توانمند سازی معلولین را با عنوان مجتمع خدمات بهزیستی مزینان دریافت کرد.

وی انگیزه تاسیس این مجتمع را این گونه بیان می کند: پس از بازگشت به وطن به سراغ افرادکهنسال رفتم که درانتظار کمک ویاری دیگران بودند ، در یکی از روزها با پیرزن نود ساله ای بر خورد کردم که هیچ کس را نداشت و گاهی همسایه ها به کمکش می رفتند، لذا تحقیق کردم و دیدم در اطراف مزینان 450 نفر از این افراد زندگی می کنند که همه بالای 70 سال عمر دارند. موضوع مرکز بهزیستی مزینان را با مسئولین شهرستان سبزوار مطرح کردم و پس از یک سال پیگیری توانستم موافقت آنها را به دست آورم که قرار شد پنجاه درصد ساخت مرکز توانبخشی را اداره بهزیستی کمک نماید و پنجاه درصد دیگر را از محل کمک اهالی جمع نماییم.

وی افزود : مساحت  این بنا 1550 مترو برآورد اولیه ساخت آن ، چهارصد میلیون تومان است که به یقین تأمین این هزینه از توان ما خارج است ولی امیدواریم با عنایت خداوند متعال ، مسئولین استان خراسان نگاه ویزه ای به این کار داشته باشند که البته تا کنون رئیس اداره بهزیستی سبزوار پشتیبان و مشوق ما بوده و مردم خوب مزینان هم تا حد ممکن کمک کرده اند که بخشهایی ازکمکهای این عزیزان به این شرح است: مخارج مجلس ترحیم بعضی از افراد متوفی مانند مادر شهید صانعی و پدر شهید منوچهری وهمچنین درآمد روزه استیجاری توسط خواهران هیئت بیت الرقیه(س) ومزینانی های مقیم مرکز ، که البته تمام این مبالغ ناچیز بوده ولی موجب دلگرمی خادمان این مجتمع  است.

خانم مزینانی خدمات مرکز توانبخشی را تنها برای مزینان ندانست و گفت: این مرکز با پیش بینی یکصدوشصت ویک تخت و فضاهای خدماتی پرستاری، فیزیوتراپی ، کار درمانی، مشاوره تغذیه ، کتابخانه ، سالن ورزشی ودرمانگاه شبانه روزی در آینده به تمامی نیازمندان منطقه سبزواروبخشهایی ازاستان سمنان خدمات رسانی می نماید  و درحال حاضر تمامی کادر و پرسنل آن بومی هستند.

وی مدت تقریبی  ساخت این مرکز را یکسال ذکر کرد که در حال حاضر شاناژ بندی آن به پایان رسیده و مراحل ساخت و دیوار چینی این بنا با جدیت و کار مستمر در دست اقدام است.

این بانوی جهادگروفداکارعلاوه بر این اقدام خداپسندانه، کارهای عام المنفعه دیگری از جمله : تاسیس مرکز فنی حرفه ای و آموزش خیاطی ویژه خواهران با اهدا مدرک رسمی فنی حرفه ای سبزوار،تاسیس مرکز پیش دبستانی و مهد کودک، برگزاری دو جشن بزرگ در دو دهه فجر با برپایی نمایشگاه سفالگری کاردستی و نقاشی،برنامه ریزی برای  اوقات فراقت نوجوانان با راه اندازی کتابخانه،تشکیل حلقه 313 تن یاران امام زمان(عج)وچندین کاروفعلیت مذهبی را در این منطقه محروم انجام داده است.

وی همچنین در حال ثبت موسسه ای با عنوان نرجس خاتون(س) برای جذب موقوفات و نذورات مردمی به منظور کمک به نیازمندان است.

خانم فاطمه مزینانی معروف به گلستانی انگیزه اصلی از ترک زندگی راحت شهری ومهاجرت به روستایی دورافتاده دردل کویر و کمک به هموطنانش را لبیک به ندای امام خامنه ای (مدظله العالی)در راستای محرومبت زدایی و کمک به مستضعفان عنوان کرد و گفت: من می توانستم پس از بازنشستگی در تهران زندگی راحتی داشته باشم ولی وقتی دیدم که امام عزیزم مدام از امداد به قشر ضعیف صحبت می کند به ندای ایشان لبیک گفتم و بدون هیچ چشم داشتی حتی با اختصاص قسمتی از حقوقم در این راه به کمک هموطنان نیازمند آمدم که امیدوارم مورد رضایت خداوند قرار گیرد.

کویرمزینان باقدمت تاریخی هزارساله اش؛ درهشتاد کیلومتری شهرستان سبزوارودرابتدای ورودی دروازه  استان  خراسان رضوی واقع ودرتقسیمات جدید کشوری دهستانی ازتوابع شهرستان داورزن اعلام شده است که با پیگیری های دهیارومسئولین شورای اسلامی باارسال نامه به رئیس جمهور این دهستان باتوافق دکتراحمدی نژاد برای اعلام نهایی شهریت آن در دستور کارهیئت دولت قرارگرفته است.

 مصاحبه وتنظیم گزارش

    علی مزینانی

*عکس تزئینی است

  • علی مزینانی
۲۹
تیر
۹۱
 

دونفرازنوجوانان مزینانی با پذیرفته شدن درآزمون ورودی حوزه علمیه تهران به جمع روحانیون مزینانی پیوستند

به گزارش شاهدان کویر؛ پس ازگذشت پنج سال ازآخرین قبولی طلاب علوم دینی مزینانی در حوزه های علمیه ، باردیگر باراهنمایی های دلسوزانه  حجت الاسلام شیخ محمدمزینانی دونفراز نوجوانان مزینانی به نام های حسین تاج مزینانی ورضامزینانی  پس ازگذراندن آزمون ومصاحبه درحوزه علمیه تهران قبول شدند.

شایان ذکراست آخرین پذیرفته شدگان طلاب روستای  مزینان درتهران به پنج سال پیش برمی گرددکه آقایان علی اکبرمزینانی وحسین شاکری مزینانی موفق به حضوردرحوزه علمیه شهرتهران شدند.

خبرفوق راحسین شاکری مزینانی برای شاهدان کویر فرستاده اند که ضمن تقدیر از ایشان ازعموم مزینانی های اهل قلم دعوت می شود اخبار خودرا ازطریق ایمیل ویا وبلاگ برای شاهدان کویر ارسال نمایند

مزینان دارای مدرسه علمیه ای به نام مدرسه شریعتمدار می باشد که دردوره های گذشته خاندان روحانی شریعتی وپیغمبر(معلمی فر)درآنجا تدریس می کرده اند ولی پس ازانقلاب این مدرسه تعطیل ومشتاقان فراگیری علوم حوزوی به شهرهای مشهدمقدس ،قم وتهران عزیمت نموده اند. حدود ده سال پیش باردیگر این مرکز باعنوان مدرسه علمیه حضرت صاحب الزمان(عج)شروع به فعالیت نمود که به دلیل عدم پیشتیبانی ومدیریت منسجم تعطیل شد.

درحال حاضرمزینان درحومه شهرستان سبزوار وداورزن دارای بیشترین شخصیت روحانی می باشد که امیدواریم باپیگیری این عزیزان حوزه علمیه مزینان برای  علاقمندان به فراگیری علوم حوزوی بازگشایی شود .

  • علی مزینانی
۲۹
تیر
۹۱

به گزارش شاهدان کویر به نقل ازسایت سازمان بازرسی کل کشور؛قاسم مزینانی مشاور رئیس سازمان بازرسی کل کشور در حوزه قضایی و امنیتی شد

طی حکمی از سوی حجت الاسلام والمسلمین پورمحمدی، 1391/4/21 چهارشنبه قاسم مزینانی به سمت مشاور قضایی و امنیتی رئیس سازمان بازرسی کل کشور منصوب شد.

مزینانی پیش از این بازرس کل امور نظامی، امنیتی و نهادهای سازمان بازرسی کل کشور بود.

  • علی مزینانی
۲۸
تیر
۹۱

نمایشگاه آثار ساناز مزینانی

جشنواره Contact یکی از بزرگترین جشنواره های عکاسی دنیاست.

کارهای ساناز مزینانی توجه مخاطبان و منتقدان زیادی را به خود جلب کرده است.

همه ساله در ماه می، در تورنتو شاهد برگزاری جشنواره عکاسی به نام کانتکت (Contact) هستیم. بیش از 1000 هنرمند عکاس کانادایی و بین المللی در این جشنواره 16 ساله که به همت اسکوشیا بانک برگزار می شود شرکت می کنند.
این فستیوال مورد توجه علاقمندان و مخاطبان گوناگون است که تعدادشان را 1.8 میلیون نفر تخمین می زنند، که در بیش از 130 گالری به مشاهده آثار عکاسی می پردازند.

کانتکت را می توان بزرگترین نمایشگاه عکاسی جهان در نوع خود و یک رویداد بزرگ فرهنگی – هنری در کانادا نامید.
این جشنواره رفته رفته توسط هنرمندان عکاس سراسر دنیا به عنوان یک نماینده و سخنگوی هنر عکاسی رسمیت روز افزون می یابد.

این جشنواره به عنوان یک حادثه مهم هنری همیشه در مجلات هنری کانادا پوشش و انعکاسی وسیع می یابد.

مجلاتی مانند Azure, Canadian Art و Now از جمله این مطبوعات هستند.

Lea Sandals یکی از نویسندگان و منتقدان مجله “کندین آرت” درباره ی این نمایشگاه می گوید: “آنقدر تصویر برای دیدن هست که حتی آشنایان به جشنواره برای انتخاب گالری ها دچار مشکل می شوند.”

ساناز مزینانی یک هنرمند عکاس ایرانی – کانادایی است که حضورش توجه منتقدان هنری زیادی را به خود جلب نموده است.

در گزارش خود در مجله “کندین آرت” درباره ساناز می نویسد: “ساناز که خیلی ها او را بیشتر به عنوان کارمندی در Stephen Bulger Gallery می شناختند یکی از کسانی است که همه را شگفت زده کرد. گویا تکمیل تحصیلاتش در دانشگاه استنفورد چیزی جز تکامل و خوبی برایش به همراه نیاورده است.” او در انتهای گزارشش کار ساناز را “بی شک تماشایی” معرفی می کند.
نام ساناز مزینانی بین 5 نمایشگاه برتر انتخابی مجله “آزور” هم هست.

مجله “Now” کارهای این هنرمند ایرانی – کانادایی را در فهرست “باید دیدها”ی (Must See) خود قرار می دهد.

ساناز مزینانی دو گروه کار عکاسی را در این جشنواره به نمایش گذاشته است. در گروه اول که “قاب های عریان” (Frames of the Visible) نام دارد، از تصاویر منتشر شده در رسانه های دیگر استفاده شده و به شکل یک کلاژ دیجیتالی واحد در آمده است.

در گروه دوم که منطق الطیر

(Confrence of Bird) نام دارد، تصاویری از جنبش بهار عربی (بیداری اسلامی)و وال استریت در هم تنیده و ادغام شده اند و با ایجاد ارتباط بین مردمی که این جنبش ها را خلق کرده اند، کار هنری خود را ارایه می دهد.

در واقع کارهای او با تکرار تصویرها و به هم پیچیدن آنها در یک نگاه به چاپ روی پارچه می ماند. تصاویر به هم تنیده شده و جدا از هم که در انتقال یک معنی و یک تمامیت تاثیر گذار کنار هم می آیند.

ساناز مزینانی: در هنر به خودت اعتماد کن

گفتگو با ساناز مزینانی:
ساناز که در ایران به دنیا آمده در 11 سالگی از ایران خارج می شود. او مدرک لیسانس خود را در Ontario College of Art and Design دریافت می کند و بعد در دانشگاه استنفورد مدرک فوق لیسانس هنرهای زیبا را می گیرد.

ساناز مزینانی هنرمند عکاس ایرانی - کانادایی در حال حاضر در سانفرانسیسکو زندگی می کند.

او در حال حاضر در سانفرانسیسکو زندگی می کند و در کنار کار عکاسی در موسسه هنری سانفرانسیسکو به تدریس هم مشغول است.
کارهای ساناز هر ایرانی را در مرحله اول به یاد کاشیکاری های ساختمان های قدیمی می اندازد. خودش درباره ی الهام گرفتن از فرهنگ ایران می گوید: “فرهنگ ایرانی صد در صد در من تاثیرگذار بوده است همیشه خودم را مابین این دو فرهنگ می بینم. به هر دو نزدیک و گاهی از هر دو دور.”

او درباره ی الهام کارهایش یه سفری که به ایران داشته اشاره می کند: “قبل از اینکه کار را شروع کنم با همسرم سفری به ایران داشتم. این سفر در الهام گرفتن برای این پروژه بسیار تاثیرگذار بود و به آن شکل و روح داد.”
ساناز درباره ی زمانی که صرف خلق آثارش کرده است می گوید: “در انتخاب عکس ها حساسیت زیادی دارم. چیزی حدود سه سال به جمع آوری عکس پرداختم. ولی ساختن کلاژ از عکس های انتخابی دست کم یک سال وقت برد.”

او درباره ی تفاوت نگاه شرقی و غربی به موضوعات روزمره انسان ها توضیح می دهد: “در پاره ای از مسایل اجتماعی مانند جنگ و تبعات آن فرهنگ غربی احساس ملموسی ندارد. یعنی مانند فرهنگی که آن را از نزدیک لمس کرده نمی تواند واقعیت ها را درک کند. اگرچه در هنر عکاسی،  عکاس با شکار لحظه سعی در شناساندن آن واقعیت می کند ولی باز کامل نیست.”

حتی اسم کارش را همان عنوان کتاب عطار “منطق الطیر” برگزیده است و در این باره می گوید: “سال ها شاهد بودم که آنچه یک کانادایی از اخبار ایران درمی یابد کاملاً متفاوت از برداشت ایرانی هاست. دلم می خواست آن طور که ایران را می بینم به دیگران نشان دهم.

او درباره ی پروژه بعدی اش توضیح می دهد: “در سفرم به ایران عکس های زیادی از سقف ساختمان های تاریخی مثل مسجدها و قصرهای ایرانی برداشته ام. تصمیم دارم آنها را روی پارچه کار کنم.”

در پاسخ به اینکه آیا پیش بینی می کنی که آن کار هم با استقبال عموم مواجه شود می گوید: “در هنر باید به خود اعتماد کرد.”

بعضی ازآثارساناز مزینانی درسفربه ایران

image 17 from the Iran_visited portfolio

image 12 from the Iran_visited portfolio

image 04 from the Iran Revisited portfolio



    • علی مزینانی
    ۲۷
    تیر
    ۹۱

     

    اسامی تعدادی ازافرادنیکوکارمزینانی که به مرکز توانبخشی مزینان کمک کرده اند توسط مدیر این مرکز اعلام شد.

    به گزارش شاهدان کویر؛ مدتی است که دست اندرکاران وخادمان مرکز توانبخشی مزینان ازطریق سامانه پیامک باارسال پیام ازنحوه ساخت وکمک افرادنیکوکارمزینانی ،شهروندان  رادرشهرهای مختلف آگاه می سازند که اخیرا باارسال پیام ؛اسامی چندنفرازخییرین رااعلام نموده اند.درمتن این پیامک آمده است:"بنام خدا. باابرازخوشحالی ازتوفیق الهی آقای مهندس جوادمزینانی وبرادرش ضمن کارطراحی ونظارت مبلغ سه میلیون ،پدرشهیداسدی یک میلیون ،خانم پروین سخاوردومیلیون ،حاج علی اصغررفیعی هفت ونیم میلیون وفردی گمنام (که نخواسته اند نامشان ذکرشود)یک میلیون ودویست وپنجاه هزارتومان به توانبخشی مزینان کمک کرده اند."

    این مرکز پیش ازاین ازاهداء مخارج مجلس ترحیم پدرشهیدمنوچهری مزینانی ومادرشهیدصانعی نیزتوسط بازماندگان خبرداده بود که امیداست تمامی مزینانیهای گرامی با هدیه قسمتی ازدرآمدشان به این پروزه عام المنفعه که موجب خرسندی وغرورتمامی شهروندان است کمک نمایند تادیگرطرح های عمرانی وآبادانی درمزینان عزیزمان اجرا وانشاءالله مسئولین نیز شهریت زادگاهمان را به زودی اعلام نمایند.

    این گزارش می افزاید ؛ به زودی گزارش مفصلی ازاقدامات بانوی جهادگروفداکارمزینانی که مدیریت مرکز بهزیستی وتوانبخشی مزینان رابرعهده دارد دریکی ازروزنامه های معتبر وکثیر الانتشارکشور  وهمچنین سایت شاهدان کویر منتشر می شود.

     

    • علی مزینانی
    ۲۴
    تیر
    ۹۱

     تقدیم به سردار دوست داشتنی حاج مجتبی عسکری

    آن مرد بادوچرخه آمد

    (رزمنده های مارزمنده های اونا _ قسمت دوم)

    توی دوکوهه که پا می ذاری انگار دیگه از دنیا کنده شده ای یه جورایی آسمانی می شی،سعی دارایی وهمه آنچه توی زندگی روزمره داری به فراموشی بسپاری وتو هم بشی یه آدم خاکی خاکی. از جنس همونایی که دو دهه پیش کمی کمتر یا بیشتر ، اینجا پروبال می زدند وخدایی بودند. خدایی زندگی کردند وخدایی مردند.استغفر الله دارم هذیون می گم نه؛ خدایی به خدا رسیدند.

    هرگوشه ای ازاین قطعه ی بهشتی رو که نگاه می کنی بوی صدها حاج همت ،متوسلیان ،باکری ، برونسی ، کاوه، حسین فهمیده  وبهنام محمدی ها  و بچه های خیلی از همینایی که حالا اومدند.

    شاید هم اگه دقت بکنی می بینی سال های ساله  که میان تا سال نو رو با محل پرواز فرزندشون آغاز کنن.گفتم سال نو ، راستی سال نو توی شهر وروستای خودمون یه جورایی تکراری شروع میشه، سنجد و سماغ وسمنو وساعت و سکه وچندتا سین دیگه ... اما اینجا می گن سال نووش وقتی شروع می شدسفره هفت سینشون پر بوداز:سیم خاردار وسیم تله وسیم چین و چند تا سین جنگیه دیگه که وقتی شروع می کردند به خوندن یا مقلب القلوب شاید همونجا یه گوله ناقابل می اومد وسط سفره هفت سین و با حول حالنا می رفتند پیش خودش .سال نووشون با خون شروع می شد.بگذریم خیلی  خیلی دارم احساسی می نویسم اما خب چی می شه کرد،اینجا اینجوریه.هرچی قلم رو پیچ وتاب می دم که بلکه دنیایی بنویسم نمی شه آخه اون انگار جبهه ای شده . باز اون اومد. مرد دوچرخه سوار که لباس سبزی تنشه  دو تادرجه از جنس شمشیر و ستاره و خوشه گندم برای من که خودم این جور درجه رو می شناسم تازگی نداره اما وقتی می بینم یه سردار مملکت روی دوچرخه اینور و اونور می ره در جا میخکوب می شم ، هیچ جای دنیا به جز دوکوهه نمی تونی بالاترین مافوق نظامی رو ببینی که دوچرخه سواره .

    گفتم دوچرخه ؛ یادش بخیر در عملیات والفجر 8 وقتی از توی آب در اومدیم و زدیم به خط و حال مزدورای عراقی رو حسابی گرفتیم پشت یک خاکریز اتراق کردیم ببخشید پدافند کردیم ظاهراً دیگه خطر آنچنانی ما را تهدید نمی کرد فقط گاه و بی گاه چند تا گلوله توپ و خمپاره مثل نقل و نبات دور و برمون می خورد به زمین و چند نفری مجروح یا شهید می شدند .

    گاهی چند تا از همون مزدورای عراقی از توی سوراخ بیرون می آمدند فرتی اسیرمون می شدند. توی این هیروبیر یک نفر دوچرخه سوار که نمی دونم از کجا اون دوچرخه بیست وهشت مشکی رو پیداکرده بود؛سعی می کرد بچه ها رو بخندونه ! مثلاً سواری بلد نبود هی رکاب می زد و زمین می خورد وقتی خوب نگاش می کردیم می دیدی کسی نیست به جز جا نشین گردانمون  که خیلی وقته ازش خبر ندارم اصلاً نمی دونم زنده است و یا اینکه اونم رفته پیش خدا .

    راستی اون سردار دوچرخه سوار بازم داره میاد ، این دفعه باید بفهمم توی دوکوهه چکاره است تعقیبش کردم دیدم رفت به سمت یک جایی که چند نفر کارگر داشتن لوله های دستشویی ها را تعمیر می کردند ، سردار دوچرخه اش رو پارک کرد فکر کردم می خواد دستوراتی بده ، اما نه پیراهن سبزش رو در آورد و یک یاعلی(ع) گفت و آچار رو برداشت و رفت به کمک کارگرا ، انگار اونا هم از جنس خودشن فقط با هم سری تکان دادن و یکی شون چندتا دستور به سردار داد که برو فلان جا رو درست کن !!

    حسابی جا خوردم اینا دیگه کی هستن نکنه مافوق تر از سردارند ! اما نه این قیافه ها به نظامی و نظامی گری نمی خوره اصلاً .

    بعد ها شناسنامشون رو از سردار گرفتم خنده خنده گفت : ما یه یتیم هستیم اینا همشون مدارج علمی بالایی دارند همگی لیسانس و بالا . خودشون و خانوماشون هرسال میان اینجا و فقط کارای خدماتی رو انجام می دن.

    سردار دوچرخه سوار بعد از انجام پروژه تعمیر لوله ها رفت به سمت حسینیه ومثل  نیروهای فرهنگی چند تا بنر و پلاکارد رو به دیوار  میخ کرد و حالی هم به نمایشگاه داد بعدشم دوربینی ها اومدند سراغشو ازش خواهش کردن باهاشون همراه بشه و از دوکوهه بگه .بعد از کلی خواهش و التماس آخرالامر تسلیم شد و از رفقای شهید قدیمیش گفت و گفت و گفت کم کم هوا تاریک شد و شب همه جا خیمه زد و کار اصلی سردار شروع شد.

    بعد از نماز مغرب و عشاء حالا توی تاریکی ایستاده و میکروفن رو به دست گرفته و از برو بچه های جنگ می گه از خاطراتشون از شهید شدنشون از آخرین نگاهشون !

    نوشته شدبه قلم :علی مزینانی عسکری

    اندیمشک1389 ه.ش

    شاهدان کویر؛این دلنوشته دوسال پیش دردوکوهه نوشته شدوعید امسال(91)در سایت بسیج پرس منتشرشد

    • علی مزینانی
    ۲۴
    تیر
    ۹۱

    آب انبار مزینان


    آب انبار

    صحرای مزینان بازمینهای زراعی شخصی وموقوفی که درحال حاضرازقبل ازباغستان شروع می شودوتاابتدای کویرادمه دارد به دوقسمت شرقی وغربی تقسیم می شود. درقدیم البته حدودبیست تاسی سال پیش باغستان ازرونقی خاص برخوردار بود وباغداران درفصول مختلف مثلا ییلاق وقشلاق می کردندوگاهی باخانواده هایشان مدت شش ماه رادراین باغها زندگی می کردند که اکنون فقط بایدآهی کشیدوبگویی :حیف.

    لذابه فراخورجمعیت باغداروکشاورز درمسیراین صحراکه منتهی به دومنطقه مسکونی قدیمی امین آبادو اسماعیل آبادوهمچنین حصارمی شودآب انبارهایی که درنزدمردم معروف به حوض است برای سردنگهداشتن آب شرب آنان ساخته شده است که هرکدام اسم خاصی دارد

    حوض زهرا حوض سعبه ،حوض مرغی و... ولی این آب انبارکه عکس آن رامشاهده می کنید بادیگر حوضها فرق می کند.اولااین بنا درمسیرجاده ابریشم ودرکناررباط شاه عباسی قرار دارد ثانیا دربالای چشمه آب مزینان است واین پرسش مطرح است که چراباوجودچنین نهرآب گوارایی بازچنین حوضی راساخته اند!  ثالثا شایدمدت ساخت آن به دوران حکومت عباسیان برگردد چرا که درکنارآن کاروانسرایی قرارداشت که معروف به کاروانسرای مامونی بودو به تازگی به دلیل بی تدبیری به بهانه بازسازی بناهای قدیمی اقدام به تخریب آن کردند .رابعا مزینان قدیم دراین منطقه واقع  شده بود که پس از آمدن سیلی ویرانگرمزینانیها شهرمزینان رادرجای فعلیش بنا می کنند

    دروسط راه پله های این حوض برروی سقف آن باآجر ستاره ای درست کرده بودند که بسیاری ازمامزینانیها ازآن مطلع نبودیم وغارتگران میراث فرهنگی با این نشان درامتداد آن اقدام به گودبرداری کردند واطلاعی دردست نیست که آیا ازآنجا گنجی، دفینه ای چیزی رابه یغمابرده اند یاخیر؟ به یقین باید چیز ی یافت کرده باشند چراکه آنها به تمام اماکن تاریخی بانقشه ای که دردست داشته اندحمله کرده واقدام به حفاری غیر مجازکرده بودند رباط شاه عباسی، مسجدبلال ، ترازوبقیه جاها که اسامی آنها رانمی دانم ولی چرا مقامات مسئول تاکنون واکنشی نشان نداده اند وسعی نمی کنند ازاین بناهای قدیمی که تاریخ یک ملت وقوم است محافظت نمایند سوالی است که برای اغلب مامزینانیها مطرح است امیدواریم نوش دارویی بعدازمرگ سهراب نباشد!

    البته لازم به توضیح است که بعدازاین حمله ناجوانمردانه به ابنیه های تارخی مزینان دوستان مسئول زحمت کشیده وسنگ نبشته هاوکتیبه های شاه عباسی راکه مربوط به تعمیر دردوران قاجاریه است ازسردرآن کندندوبرای محافظت برده اند کجا!!!

    مسئولین محترم ؛پیشنهاد می شود برای مزینان موزه ای بسازید وبرای روشن شدن اذهان عمومی این کتیبه هاودیگر چیزهایی که می گویند مجسمه سه سرطلا ودیگر آثاری که ازاین روستای تاریخی درموزه های کشور هست به آن انتقال دهید تاجاذبه های توریستی این منطقه دوچندان شود.  یاعلی(ع)

    • علی مزینانی
    ۲۳
    تیر
    ۹۱



    خبر آمد ، خبری در راه است
    سرخوش آن دل که از آن آگاه است

    شاید این جمعه بیاید ، شاید
    پرده از چهره گشاید ، شاید

    با همه لحن خوش آوائی ام
    در به در کوچه تنهائی ام

    ای دو سه تا کوچه زما دور تر
    نغمه تو از همه پر شور تر

    کاش که این فاصله را کم کنی
    محنت این قافله را کم کنی

    کاش که همسایه ما می شدی
    مایه آسایه ما می شدی

    هر که به دیدار تو نایل شود
    یک شبه حلال مسایل شود

    دوش مرا حال خوشی دست داد
    سینه ما را عطشی دست داد

    نام تو بردم لبم آتش گرفت
    شعله به دامان سیاوش گرفت

    نام تو آرامه جان من است
    نامه تو خط امان من است

    ای نگه ات خاستگه آفتاب
    بر من ظلمت زده یک شب بتاب

    پرده بر انداز ز چشم ترم
    تا بتوانم به رخت بنگرم

    ای نفست یار و مددکار ما
    کی و کجا وعده دیدار ما

     *******
    دل مستمندم ای جان به لبت نیاز دارد
    به هوای دیدن تو هوس حجاز دارد

    به مکه آمدم ای عشق تا تو را بینم
    توئی که نقطه ی عطفی به اوج آیینم

    کدام گوشه مشعر کدام کنج منا
    به شوق وصل تو در انتظار بنشینم

    روا مباد که بر بنده ات نظر نکنی
    روا مباد که ارباب جز تو بگزینم

    چو رو کنی به رهت درد و رنج نشناسیم
    ز لطف روی تو دست از ترنج نشناسیم

    *******

    ای زلیخا دست از دامان یوسف باز کش
    تا صبا پیراهنش را سوی کنعان آورد

    ببوسم خاک پاک جمکران را
    تجلی خانه ی پیغمبران را

    خبر آمد خبری در راه است
    سر خوش آن دل که از آن آگاه است

    شاید این جمعه بیاید شاید
    پرده از چهره گشاید شاید

    دست افشان پای کوبان می روم
    بر در سلطان خوبان می روم

    می روم بار دگر مستم کند
    بی سرو بی پا و بی دستم کند

    می روم کز خویشتن بیرون شوم
    در پی لیلا رخی مجنون شوم

    هر که نشناسد امام خویش را
    بر که بسپارد زمام خویش را

     ******************

    شاعراهلبیت (ع)مرحوم آقاسی

    منبع:وبلاگ فانوس خیمه(محمدمهدی مزینانی)

    • علی مزینانی
    ۲۲
    تیر
    ۹۱

    ناگفته هایی از استاد محمدتقی شریعتی

    محمدعلی مهدوی راد

     
    استاد محمدتقی شریعتی مزینانی (1288 ـ 1366) از عالمان، متفکران، مفسران، مصلحان و بیدارگران بزرگ روزگار معاصر ماست.

    استاد بروزگار حاکمیت جهل و ستم و گسترش کفر و الحاد در خراسان یک تنه علیه جهل گستری ها، دین ستیزی ها و فضیلت سوزی ها حاکمیت شیطانی پهلوی به پا خاست، و با تلاشی سترگ و حرکتی خستگی ناپذیر و خروشی بی آرام در پیشگاه خداوند سبحان ادای دین کرد. آنانکه سالیان در محضر استاد تلمذ کرده اند و یا با استاد همدلی و همراهی و همکاری داشته اند بر بینادلی، پاک نهادی، ژرف اندیشی، مرزداری، حق گستری و حقیقت گویی، غیرت دینی، ادب نفس و ادب بحث داشتن، و چونان شمع سوختن و روشنایی دادن و زندگی و جان و تن را در مسیر هدف ایثارکردن یک داستانند،

    آغاز آشنایی

    بر بخشی از حوزه علمیه مشهد و فضای فرهنگی ـ دینی آن در روزگارانی که این بنده تحصیل علوم دینی را آغاز کردم نوعی «جمود فکری» و «خمود عملی» حاکم بود، سالیان پیشتر وضع دینی به لحاظ حضور گسترده جریانهای الحادی از جمله «حزب توده»، بسی ناهنجار بود.[4]

    در آن سالها آغاز اوج گیری اندیشه های زنده یاد دکتر علی شریعتی بود، که واکنشهای گونه گونی را در سطح جامعه ایجاد کرده بود، و در شهرهایی مخالفتهایی را برانگیخته بود از جمله در شهر مشهد مقدس به یاد دارم که در یکی از سالها بیشترین جهت گیری منبرهای مشهد نقد آراء شریعتی بود، از جمله شیخ محمدرضا نوغانی از وابسته گان به رژیم شاهنشاهی و سخنگوی محافل آنچنانی که یک دهه در نوغان و در مسجد امام رضا(ع) بر پایه جزوه های «دکتر چه می گوید» علیه شریعتی سخن می گفت (به این جزوه های در مقامی اشاره کرده ام).

    ما نیز که در آغازین سالهای طلبگی به سر می بردیم. در همین جریان غالب به اصطلاح «مخالفت با شریعتی» بودیم. روزی در آستانه ورودی یکی از درب های ورودی مسجد گوهرشاد که در محدوده ای اندک یک کتابفروشی مستقر بود در کنار صاحب آن دوست دیرینه ام جناب حاج حسین علی زاده ایستاده بودم که جوانی خوش سیما از راه رسید[5] و از یکی از آثار دکتر شریعتی پرسید (حتماً چنان می پنداشته است که شریعتی خراسانی است پس مرکز نشر آثار وی!!) این بنده در آن روزگاران جوانی با احساس مسئولیت هدایتگری شروع کردم به نصیحت کردن به آن جوان و تاخت و تاز به شریعتی و آراء و افکار او که هرگز حتی یک کتاب از آن بزرگوار نخوانده بودم. آن جوان عزیز گویا به فراست دریافت همه گفته های من با واسطه است،[6] از این رو با نهایت ادب گفتند: شما روحانی هستید، باید موضع اصلاح و نصیحت داشته باشید ولی بهتر است نوشته های شریعتی را بخوانید و در آنها دقت کنید و به نقد آراء او بپردازید، اشکالی که ندارد هیچ بسیار هم خوب است. بنده چنانکه «افتد و دانی» از خدایش که پنهان نیست چرا از بنده اش پنهان باشد کمابیش شرمنده شدم. آن بزرگوار در ادامه از آدرس منزل پدر دکتر شریعتی یعنی استاد محمدتقی شریعتی پرسید که با گران جانی دوست عزیز ما حضرت آقای علیزاده مواجه شد این دیدار کوتاه دو ثمره بزرگ داشت: 1) دوستی با آن جوان نیک اندیش پراطلاع که بعدها و پس از هجرت من به قم زمینه همکاری های بسیاری شد در مسیر تبادل اسناد مبارزه؛ 2) آشنایی با استاد محمدتقی شریعتی مزینانی.


    باری آن جوان از من آدرس گرفت و من نیز از او، رفت. پس از آن از آقای علیزاده پرسیدم مگر پدر دکتر در مشهد زندگی می کند، گفت بلی، و این بار در مقابل پرسش من از آدرس منزل استاد گرانجانی نکردند و آدرس دادند و من فردای آنروز به محضر استاد شتافتم «جهانی بنشسته در گوشه یی».

    در این دیدارها افزون بر آشنایی با بسیاری از چهره های برجسته جامعه فکری و دینی بهره های فراوانی در حد توان و ظرفیتی که داشتم از محضر استاد می بردم. استاد با نهایت مهربانی و فروتنی همگان را می پذیرفت و با حوصله به پرسشها گوش می داد و پاسخ می داد. اندکی از خاطرات و نکته های ارجمند و درس آموز را در این صفحات می آورم:

    1. یکی از آثار ارجمند استاد محمدتقی شریعتی مزینانی کتاب «فایده و لزوم دین» است که بازنگری و بازنگاری هجده سخنرانی است در «رادیو» خراسان. استاد در ضمن مقدمه ای که برای چاپ چهارم رقم زده اند نوشته اند:

    خلاصه گفتار این است که بشر امروز نیاز مبرم به دین دارد و این نیاز را تقریباً دارد احساس می کند ولی دینی جز اسلام نه بجا مانده و نه سودی که انتظار و توقع می رود از هیچ یک از ادیان و مذاهب موجود می توان برد و اسلام حقیقی و صحیح هم همانی است که بوسیله خاندان پیغمبر و از طریق مذهب تشیع به ما رسیده است... .[8]

     

    آقای شیخ عبدالکریم شریعتی داماد استاد و از شاگردان همیشه همراه ایشان در مقامی گفته اند:

    مسئله دیگری که قابل ذکر است تقوای مالی ایشان است، در این مدت که با ایشان بودیم تحمل و صبر زیاد ایشان در برابر مشکلات زندگی را می دیدیم، در زندگی مشکلات داشتند ولی در برابر آنها تحمل و صبر می کردند، همان اوائلی که کانون افتتاح شد معمول بود که تحفه هایی برای افراد بیاورند ایشان این تحفه ها را دربست رد می کردند و می گفتند که راضی نیستم آنچه را می گویم آلوده به مسایل مادی بشود و آنچه بود، لله فی الله توضیح می دادند.[11]

    اکنون که سخن بدین جا رسید خاطره تکان دهنده ای را می آورم با مقدمه ای:

    استاد شریعتی در آن وانفسای هجوم الحاد به ساحت دین و دین ورزی و تهی بودن میدان از مدافعان دین، در دبیرستان و دانشسرا، 16 ساعت اضافه و مجانی درس می دادند که در آن آوردگاه نامتوازن میدان دفاع دین را در دست داشته باشند.[12]

    در این حال و هوا استاد می فرمودند، مؤمنانی که می دیدند من تنها سنگر دفاع از «ایمانیات» فرزندان آنها هستم گاه هدیه می آوردند نمی پذیرفتم و ... در همین روز عسرت و وانفسا یک روز سرد زمستانی به خانه برگشتم که همسرم یک دست رختخواب را بسته و وسط «هال» گذاشته است، گفتم این دیگر چیست؟ گفت در خانه هیچ چیز نداریم، ببر و بفروش. گفتم اینها که لازم است، مهمان می آید، خویشاوندان می آیند چه کنیم؟! (یادآوری می کنم که از جمله ویژگیهای استاد که همگان برآنند مهمان نوازی آن بزرگوار بود، من خود در همان کهولت سن گاه حضور افراد متعدد از مزینان را در منزل ایشان می دیدم..!!) گفت بالاخره چی؟! اندکی روی آن نشستم، بعد برخاستم و گفتم دو دست سینی کوچک زیرنعلبکی (که آن روزگاران معمول بود بویژه در مجالس و اکنون نیز در برخی محافل سنتی وجود دارد) در آن «رف» داریم که نیازی هم نداریم می برم و می فروشم و بعد هم خداوند کارساز است. آوردند، در جیب پالتو گذاشتم و به بازار شدم، پرسیدم مغازی را نشان دادند که اینگونه وسائل را خرید و فروش می کند، چون نزدیک شدم دیدم از اصحاب جلسات تفسیر است. ماندم چه کنم؟! چندبار از مقابل مغازه اش گذشتم و برگشتم متوجه شدند و بیرون آمدند، و از چرایی حضورم پرسیدند در کنار بخاری کوچکی نشستیم، گفتم برای جهتی آمده ام اگر قول بدهی که فقط آنچه را می گویم عمل کنی می گویم! گفتند قطعاً استاد! ماوقع را گفتم و سینی ها را روی میز گذاشتم، کشو میز را باز کرد و گفت استاد، تو را به خدا قسم هرچه نیاز دارید بردارید، نمی گویم بلاعوض که خودداری کنید!! قرض ببرید و بیاورید. نپذیرفتم و گفتم اگر معامله نکنید می روم و شرط دوم این است که به قیمت واقعی!! بالاخره خریدند و پولی دادند و برگشتم و از این مرحله گذشتیم!!

    این قصه را با اندک تفاوتی از استاد علامه محمدرضا حکیمی و به نقل از استاد نیز شنیده ام.

    کتابت حدیث و اهل بیت(ع)

    استاد عشقی سوزان و جانی مشتعل و قلبی آکنده از مهر به «آل الله» داشتند. بارها می فرمودند من «مصائب آل الله» را نمی توانم بخوانم، طاقت نمی آورم، حتی در مطالعه هم، طولانی تاب نمی آورم. از این روی با اینکه از عمق جان به سلامت جامعه اسلامی معتقد بود، و «شعار وحدت اسلامی» را می ستود، و از این زاویۀ نگاه به «علامه شیخ محمود شلتوت» بسیار احترام می گذاشت و اقدام آن بزرگوار را ارج می گذاشت، و در همان روزگاران، پرسشهای ابوالوفاء معتمدی کردستانی و جوابهای شلتوت درباره آن فتوای معروف ترجمه و با مقدمه ای روشنگر و پانوشتهایی موضع دارانه نشر داد. باری با این همه کتمان حق را برنمی تابید و صراحت در فراز آوردن حق را چون «مولایش» واجب می دانست، اما با ادب علوی و سیره نبوی و فرهنگ قرآنی که نمونه روشن آن همان کتاب «خلافت و ولایت از دیدگاه قرآن و سنت» است.[19]

     

    اتّهام به آنچه هرگز نبود

    اکنون شایسته است خاطره ای شیرین نقل می کنم که بسی تنبه آفرین است. اینگونه خاطره ها و جریانها نشانگر بخشی از اخلاقیات جامعه ما و نوع داوریها و اظهارنظرهای ماست که به مورد و یا مواردی پیشتر نیز اشاره کردیم، داوری بدون تأمل، نقد و طعن و رد بدون دقت (= و گاه حتی بدون دیدن) و ... .

    استاد می فرمودند روزی از یکی از کتابفروشیهای مشهد بزرگواری زنگ زدند و گفتند آقا من (م. ع. ا) از قم هستم، گفتم بفرمایید. گفتند: برادر (م. الف، واعظ شهیر) گفتم باز هم اهلاً و سهلاً خوش آمدید. گفتند: می خواهم به منزل شما بیایم، گفتم از همان بزرگوار آدرس را بگیرید و تشریف بیاورید. همان روز بعد از ظهر پیرمردی نحیف که دستاری خرد بر سر و قبای کوتاهی بر تن داشت وارد شد. و پس از تعارف گفتند شما چرا در این تفسیر از سید قطب نقل کرده اید و پر کرده اید کتابتان را از حرفها این سگ سنی، ناصبی. گفتم: آرام بگیرید و اندکی استراحت بفرمائید بعد... آنگاه شروع کردم و گفتم ایشان سنی هستند ولی سگ سنی نیستند، سنی هستند ولی ناصبی نیستند اظهار ارادت وی را به علی(ع) در «العدالة الاجتماعیه» و ... بنگرید و ثالثاً بنده هرگز از تفسیر ایشان مطلب نقل نکردم. آن زمان که ما تفسیر می گفتیم کتاب وی وجود خارجی نداشت، و بعد که مشغول تدوین بودیم تفسیر ایشان و برخی از آثار قرآنیش چاپ شده بود که به لحاظ تفاوت نگرش و سبک دید تفسیری بنده هرگز به تفسیر سیدقطب مراجعه نکرده ام، در چند مورد که از وی یاد شده است، در مقدمه است و اشاره ای است به برخی دریافتهای ذوقی، ادبی و فنی و ته تفسیر مطالب دیگری نیز به بیان آمد و رفت... پس از مدتی کتابی از وی چاپ شد و در صفحات اول آن آمده است «آقای دکتر علی شریعتی را بشناسید» این مرد جوانی است در حدود چهل و پنج سالگی!! فرزند آقای محمدتقی شریعتی مزینانی مشهدی نویسنده کتاب تفسیر نوین که برخلاف مفسرین جزو آخر قرآن مجید را روی تفاسیر سنیان معاصر از قبیل رشید رضا و سید قطب که ابداً با اخبار و تفاسیر اهل بیت عصمت میانه خوبی ندارند تفسیر و تدوین گردیده و دارای نواقص نیز می باشد.[25] بیفزایم که استفاده از رشیدرضا هم معنا ندارد، چون رشید رضا در جزء آخر قرآن تفسیری ندارد که استاد از آن استفاده کرده باشد. لابد چون عبده «تفسیر جزء عم» دارد و استاد از آن بهره برده اند حضرت آقا چنان پنداشته اند که مانند بخشهای اول «المنار» رشید رضا در آن نقش دارند، سبحان الله!!

     

    پیامبرگونگی برای هدایت

     رسولان سرشار از عشق به هدایت انسان فرمان «بعثت» می یابند و در جهت هدایت از بام تا شام می کوشیدند و در هر کوی و برزنی و از دیهی به قریه ای فریاد حق برمی آوردند و آرام نمی گرفتند و چون شمع می سوختند و روشنی می دادند.

    به روزگار تحصیل در حوزه علوم اسلامی در مشهد مقدس در منزل استاد و در جمع کوچکی سخن از آن روزگاران رفت و دشواریهای تبلیغ و یکه تازی حزب توده و هجوم بی امان به فرهنگ و شکار استعدادهای درخشان از دانش آموزان و معلمان و ... استاد با سوز و گدازی گزارش می دادند، و از جمله گفتند که:

    چه روزهای سختی بود آن روزها، روزگار غریبی بود و اسلام به معنای واقعی کلمه در غرب بود، و من هر روز منتظر این بودم که بگویند چه کسانی را به دام انداخته اند و می سوختم، تنها بودم و تنها، و اما از اینکه معلمان را می بردند بسیار می سوختم، چون می دانستم رفتن یک معلم یعنی گروهی از دانش آموزان و ایجاد تشویشی برای بسیاری از دانش آموزان بی پناه. خیابانها برق نداشت. فانوس برمی داشتم و راهی خانه معلم به چنگ حزب افتاده می شدم، هوای سرد شب تاریک، به خانه اش می رسیدم، گاه در را به رویم باز نمی کردند، آن قدر سماجت می کردم که راهم می داد، وارد می شدم، می نشستم، بها نمی داد، شروع می کردم: عزیزم! اسلام چه کم دارد؟ امام صادق، امام باقر، چه کم دارند، که به کمونیسم پناه برده ای؟ از لنین و مارکس چه دیده ای که آن را در علی نیافته ای و شیفته آنان شده ای؟ آن قدر آیه می خواندم، تاریخ می گفتم، نهج البلاغه می خواندم تا نرم می شد، راه می داد، گفتگو می کرد. بالاخره به فضل الهی تسلیم می شد. و من سبکبال ساعتها پس از نیمه شب به خانه برمی گشتم و گاه چنین نمی شد، اما مأیوس نمی شدم، ادامه می دادم تا ...

    یاد یاران در کلام استاد

    روزهایی که به محضر استاد می رفتم از کسان بسیاری سخن می رفت و آن بزرگوار درباره کسانی سخن می گفت، من هرگز از لبان استاد طعن نشنیدم، گاهی اظهار تأسفی و همین... . ولی کسانی را می ستودند و مطالبی می فرمودند.

     

    آیت الله خامنه ای

    استاد احترام ویژه ای به ایشان قائل بودند، و از هوشمندی و پراطلاعی و آگاهی ایشان را می ستودند و از اینکه به استاد توجه دارند و به خانه شان آمد و شد دارند به نیکی یاد می کرد.

    روز بدرود زندگی دکتر علی شریعتی من از قم به مشهد رسیدم و پس از زیارت مضجع مطهر حضرت رضا(ع) به محضر استاد رسیدم. کسی نبود، استاد تنها بود و از ماجرا خبر نداشت از اینجا و آنجا سخن گفتیم و برخاستم و در هنگام خداحافظی استاد با نهایت مهربانی دست بر شانه ام نهادند و فرمودند کجا می روید، عرض کردم به ده و دیدن والدین، فرمودند برگشتید شما را ببینم. گفتم حتماً استاد، به قفسه کتابهای استاد کاغذی چسبانده بودند: «برای بهبودی حال استاد سیگار نکشید». گفتم چقدر خوب است که سیگار نمی کشید. و رفتم روز هفتم تیر اندکی پس از ظهر برگشتم سر کوچه میرعلم خان دوست عزیز و فرزانه ام حضرت آقادریاباری را دیدم (اکنون از استادان موفق سطوح عالیه حوزه علمیه قم) چشمش که به من افتاد بغض گلویش را گرفت گفتم چه شده است؟ گفت: مگر خبر نداری گفتم من ده بودم از چی؟ گفت دکتر را کشتند. ساک از دستم افتاد. بر زمین نشستم و بعد گفتند امروز بعد از ظهر در «مسجد جامع ملاهاشم» مجلس ترحیم است. خیلی زودتر از موعد رفتم. زمان مراسم که رسید جای سوزن انداختن نبود، برقها را قطع کرده بودند، دانشجویی قرآن می خواند، نیم ساعتی گذشت عکسی از شریعتی را وارد مجلس کردند قیامتی شد در و دیوار گریه می کردند همه ضجه می زدند، زیر بغلهای استاد را گرفتند، بلند کردند، عبای تابستانی نازکی بر دوش داشت، به عصا تکیه کرد اندکی صحبت کرد، بلندگو نبود، صدا به جایی نمی رسید، اما محفل یکسر اشک و آه بود. فردای آن روز رفتم محضر استاد نشستم، استاد سیگار می کشید، عرض کردم استاد باز هم سیگار می کشید. فرمود: مرگ علی همه چیز من را به هم ریخت. و بعد فرمودند آن روز که شما اینجا بودید، اتفاق افتاده بود و من خبر نداشتم، اما رفت و آمدها زیاد شده بود، آقای خامنه ای مرتب می آمدند، از صدر اسلام سخن می گفتند از مصیبتهای بزرگ، از رشادتها، از فرزند از دست دادن ها، گویا می خواستند مرا آماده کنند من که راضی به رضایت خدا بودم، تسلیم بودم، بالاخره ملاحظه سن و حال و احوال مرا می کردند، خوب ایشان که همیشه به ما لطف داشتند ولی آنقدر آمدن و آنگونه سخن گفتند برایم شگفت انگیز بود، تا اینکه در منزل یکی از دوستان و در جمعی از یاران دکتر خبر را به من گفتند.


          

    استاد اضافه کردند که علی در آستانه هجرت به خراسان آمد و از همه اقوام و خویشان خداحافظی کرد به من چیزی نگفت ولی حال و هوایی عجیب داشت، از کمترین فرصت استفاده می کرد و به حرم مطهر مشرف می شد، به مزینان رفت و از همه خداحافظی کرد، آن روز آخر دکتر معالج من اینجا بود، و از دکتر هم نوار قلب گرفت و گفت: «دکتر ماشاءالله قلبت مانند قلب یک جوان بیست ساله می زند» بعد فرمودند این لطف خدا بود که آن روز این اتفاق بیفتد و حداقل ما بدانیم که دستی تو کار بوده است.

     

    استاد محمدرضا حکیمی

    استاد محمدتقی شریعتی را به استاد علامه محمدرضا حکیمی علاقه و دلبستگی ویژه ای بود. نثر جذاب و دلکش و بیان استوار و قلم روان سرشار از زیبایی های استاد را می ستودند. استاد می فرمود برخی از این مقاله های «سرود جهشها» ارزش یک کتاب را دارد. استاد گاهی از وضع نابسامان حوزه ها و شیوه تعلیم و تربیت می نالید و از اینکه استعدادهای درخشان خود را نمی تواند نگه دارد تأسف می خورد و از جمله روزی می فرمود:

    از بدبختیهای حوزه است که باید آقای آقا شیخ محمدرضا حکیمی از حوزه برود و حوزه علمیه نتواند این گوهرش را نگاه دارد، ای کاش می بودند و پایان مقدمه آثار ارجمندش را با حوزه علوم اسلامی ـ حکیمی ـ محمد رضا امضا می کردند و نشر می دادند.

    برای استاد که خود تربیت شده حوزه و برخاسته از حوزه علوم اسلامی بود مهم بود که آثار بلندی چون آثار آقای حکیمی با آن ادبیات فاخر و نگاه بیدارگر حق گرایانه به اسم حوزه نشر یابد.




    [4]. بنگرید نمونه را به یادنامه استاد محمدتقی شریعتی، 35 به بعد مقاله آقای دکتر رکنی، و نیز مجموعه آثار همایش استاد محمدتقی شریعتی، ج 1، مقاله «چون غرض آمد هنر پوشیده شد»، به همین قلم، ص 84 به بعد.


    [6]. متأسفانه آن روزها چنین بود و اکنون نیز غالباً چنین است یک خاطره بیاورم، عالمی بزرگوار در مشهد (ر. ع. خ) شبهای چهارشنبه «نهج البلاغه» می گفتند، اهل قلم بود و دارای آثاری چند، حقاً جلساتی سودمند بود و کارآمد. شبی یکی از مستمعان پرسید از کتابهای دکتر شریعتی چه کتابی بخوانیم گفت هیچکدام، همه کتابهایش انحرافی است و مشتمل بر مطالب باطل، و تأکید آن جوان چاره ساز نبود و جواب همان بود. دوست عزیز ما حضرت علیزاده در همان کتابفروشی و بگونه ای زیرمیزی رساله های حضرت امام خمینی را پخش می کردند که البته در آن زمان جهادی بزرگ بود و من از جمله عاملان پخش بودم روزی به شاگرد ایشان که فرزند همان عالم بود و بسیار نیک نفس گفتم چند جلد رساله می خواهم گفت: لیستی از آثار دکتر شریعتی بده من رساله می آورم. دکتر در یکی از جزوه های اسلام شناسی تهران عناوینی از کتابها و جزوه هایش را برای مطالعه بیشتر معرفی می کند که آن لیست حدود 20 عنوان است، اینها را رونویس کردم و دادم به این جوان، شب چهارشنبه آن عالم جدید فرمودند دکتر شریعتی براساس جستجو و تتبع و تحقیق ما حدود بیست عنوان کتاب دارند و همه مشتمل بر باطل است و باید خود و جوانانتان مواظب باشید. به فرزندش گفتم فلانی! بابا اینها را دیده است گفت نه!!

    همان لیست شماست فاعتبروا یا اولی الابصار


    [8]. فایده و لزوم دین، ص 19، کانون نشر کتاب ـ مشهد.

     

    [11]. یادنامه استاد محمدتقی شریعتی، ص 120.

    [12]. مجموعه آثار استاد محمدتقی شریعتی، ج 1، ص 198 به بعد. و نیز: مجموعه آثار همایش استاد محمدتقی شریعتی مزینانی، ص 88 به بعد، و نیز ص 95 به بعد.


    [19]. این بنده در ضمن مقاله درازدامن از جایگاه والای کتاب در دفاع از «حق خلافت و خلافت من» و ابعاد آن سخن گفته ام، غبار راه طلب، ص 261 به بعد.


    [25]. دفاع از اسلام و روحانیت، پاسخ به دکتر علی شریعتی، ص 7.


    * استاد دانشگاه تربیت مدرس

    منبع: پیام بهارستان شماره 15  ، با تلخیصپایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
    • علی مزینانی
    ۲۲
    تیر
    ۹۱
    یاداستاد
    استاد علامه محمدتقی شریعتی، مبلغ بنام معاصر در چنین روزی (سال ۱۴۰۷ ه. ق) چشم از جهان فروبست.
    استاد محمدتقی شریعتی‌ مزینانی در روستای مزینان سبزوار در حدود سال ۱۳۲۸ق (مطابق با ۱۲۸۶ش) در خانواده‌ای روحانی چشم به جهان گشود. پدرش، آقا شیخ‌محمود از روحانیون دانشمند این خطه بوده و جد وی، آخوند ملاقربانعلی نیز یکی از شاگردان برجسته‌ مرحوم ملاهادی سبزواری بوده است.
    در زندگی‌نامه‌ خودنوشت استاد شریعتی در این باره آمده است: «همه قبیله‌ من عالمان دین بودند. حدود یک قرن مناصب دینی و ریاست روحانی آن حدود که از توابع قابل توجه و ممتاز سبزوار است و در گذشته به جهاتی که مجال بیانش نیست موقعیت بسیار مهمی داشته با پدران و اقوام من بوده است و هم‌اکنون آثار تهذیب و تربیت و تعلیم و تزکیه آن‌ها در میان اهالی آنجا محسوس و مشهود است و شکر خدا را که آن نیک‌مردان باهمت جز عمل صالح ذخیره‌ای و غیر از نام نیک یادگاری از خود نگذاشتند.»
    استاد شریعتی، تحصیلات مقدماتی را در نزد پدر و عموی خود، شروع کرده و در بیست سالگی جهت ادامه‌ تحصیل به حوزه‌ علمیه‌ مشهد مقدس عزیمت نمود و از محضر استادان بزرگواری هم‌چون: شیخ‌هاشم قزوینی، ادیب نیشابوری بزرگ، ادیب نیشابوری ثانی، حاج شیخ‌کاظم دامغانی، میرزااحمد مدرس و... کسب فیض کرد.
    فعالیت اجتماعی وی از ۱۳۱۱ش با ورود به وزارت فرهنگ و مسئولیت در مدرسه‌ ابن‏یمین و تدریس در آنجا آغاز شد. سپس به شغل معلمی در دبستان‌ها و دبیرستان‌های مشهد اشتغال پیدا نمود و بعد از تأسیس دانشکده‌ الهیات دانشگاه مشهد، در این دانشکده به تفسیر کلام‌الله مجید و نهج‌البلاغه همت گماشت.
    از ۱۳۲۰ش به‌بعد، هم‌زمان با اشغال ایران توسط متفقین و گسترش فعالیت حزب توده، به‌تنهایی در خراسان به مبارزه با انحرافات فکری و اسلام‏زدایی و هم‌چنین مقابله با تبلیغات مارکسیستی و کمونیستی برخاست. وی با تشکیل «کانون نشر حقایق اسلامی» در مشهد و برگزاری جلسات هفتگی و سخنرانی و تفسیر، اذهان جوانان را روشن می‌‏کرد.
    استاد محمدتقی شریعتی از سال ۱۳۲۳ش حضوری فعال در عرصه‌ سیاست داشت و به‌خاطر مبارزات ضداستبدادی خود، به‌وسیله‌ رژیم منحوس پهلوی چند مرتبه دستگیر و حبس گردید ولی هرگز از راهی که یافته بود، عقب ننشست. وی بعد‌ها در مسجد هدایت تهران به‌جای آیت‏الله طالقانی تفسیر قرآن می‌‏گفت.
    با تأسیس حسینیه‌ ارشاد و بنا به دعوت استاد شهید مطهری، به مدت چهار سال در آنجا به تدریس و سخنرانی مشغول بود. از این شخصیت برجسته، آثار گران‌قدری چون: «تفسیر نوین»، «کتاب خلافت و ولایت»، «امامت در نهج‌البلاغه» و «علی (ع) شاهد رسالت» به‌جای مانده است.

    سرانجام، این استاد متفکر و بنده‌ صالح خدا، در تاریخ بیست و یکم شعبان‌المعظم سال ۱۴۰۷ هجری قمری (برابر با سی و یکم فروردین‌ماه ۱۳۶۶ش) در سن هشتاد سالگی چشم از جهان فروبست و به سوی معبود شتافت و پیکرش در جوار مرقد پاک حضرت امام رضا (ع) آرام گرفت.

    علامه شریعتی در کلام رهبری وعلما

    مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای (سال ۱۳۶۶ش) به‌مناسبت وفات استاد شریعتی پیام تسلیتی ارسال داشتند که در قسمتی از آن چنین می‌فرمایند: «... او که از خانواده‌ای روحانی برخاسته و سال‌ها در حوزه‌ علمیه‌ مشهد مدارج علوم دینی را پیموده بود، بی‌شک یکی از پرسوز‌ترین و مخلص‌ترین اندیشمندان و مبلغان اسلامی بود که استحکام اندیشه را با نوآوری در روش به هم آمیخته و برای نسل تحصیل‌کرده و بافرهنگ، متاع فکری جذابی را ارائه کرد. زندگی او سراسر به تعلم و تعلیم و در بهشتی از صفا و پاکدامنی گذشت. رحمت خدا بر او و حشرش با محمد و آل‌محمد باد که عمر را به عشق و ثناگویی آنان به‌سر آورده بود.»

    • استاد شهید مرتضی مطهری (سال ۱۳۴۹ش) در مقدمه کتاب «خلافت و ولایت در قرآن و سنت» می‌نویسد: «استاد شریعتی که ایمان و اعتقاد عمیق به قرآن در اعماق روحش خانه کرده است، نمی‌توانست به تعلیم و تربیت جوانان بسنده کند. آتشی در دل داشت که او را آرام نمی‌گذاشت. در تحولات پس از شهریور ۲۰ که تبلیغات ضد اسلامی‌ و ضد خدائی در سطح فرهنگیان و دانشجویان‌ و دانش‌آموزان اوج گرفت، استاد شریعتی، یک‌تنه در خراسان بپاخاست و جهادی که احساس می‌کرد بر عهده اوست، آغاز کرد. کار این جهاد آن‌چنان دشوار بود که‌ سال‌های متوالی خواب و خوراک و آسایش او را به حداقل‌ ممکن رساند. شریعتی در آن هنگام به درآمد مختصر خویش قناعت کرد. بدون هیچ چشم‌داشتی به فعالیت‌ پرداخت. همه همت و سعی‌ش این بود که در آن توفان‌ سهمگین «بگیرد غریق را» و چقدر فراوانند غریقانی که‌ تنها دستی که به طرف آن‌ها دراز شد و آن‌ها را نجات داد، دست بی‌طمع شریعتی بود.»

    • استاد شهید مطهری، هم‌چنین می‌افزاید: «استاد شریعتی تدریجاً به‌صورت سنگر دفاع از اسلام در خطه خراسان شناخته شد. طبقات دیگر غیر از طبقه فرهنگی و دانشجو و دانش‌آموز هم از محضر شریعتی بهره بردند... طبقه جوان طلاب علوم دینیه خراسان بیش از سایر طبقات‌ برای درس تفسیر شریعتی و سخنرانی‌های پرمغز شریعتی‌ اهمیت قائل بود. نشانه‌ای که از آن‌همه بی‌خوابی‌ها و تلاش‌های پیگیر و طاقت‌فرسا باقی مانده است، یکی‌ پیری و فرسودگی زودرس استاد شریعتی است که او را حدود ۲۰ سال پیر‌تر و فرسوده‌تر نشان می‌دهد و دیگر، شاگردان و تربیت‌یافتگان کانون نشر حقایق اسلامی‌ هستند که بسیاری از آن‌ها اکنون شخصیت‌های بارزی‌ هستند و خود را نجات‌یافته استاد شریعتی می‌دانند و فوق‌العاده با دیده حق‌شناسی و احترام به او می‌نگرند. سومین نشانه، برخی آثار و تألیفات سودمند و ذیقیمت است که در درجه اول از کتاب‌های فایده و لزوم‌ دین، تفسیر نوین، وحی و نبوت در پرتو قرآن باید نام برد.»
    • استاد محمدرضا حکیمی در «تفسیر آفتاب» می‌نویسد: «چه بسیار شب‌های سرد و سیاهی که استاد، در کوچه‌ها و پس‌کوچه‌های مشهد، می‌رفت تا به محفل جوانان‌ برسد و سخنی از حق و قرآن به گوش آنان برساند. و چه‌ بسیار روزهای گرمی که عرق‌ریزان، سخنرانی‌های‌ آگاهی‌بخش‌ و سازنده خویش را در دبیرستان‌ها و دیگر جا‌ها ادامه‌ می‌داد، تا جوهر شعوری اسلام را به درک نسل‌ها بدهد.»
    • استاد حکیمی، هم‌چنین می‌افزاید: «کسی که از جریان‌های اجتماعی و فرهنگی آگاه باشد، و آن روزگار و این روزگار را درک کرده باشد، به‌خوبی‌ می‌فهمد که نقش سازنده این مجاهد اندیشمند و این‌ سقراط خراسان، در تربیت ایمانی جوانان و پرداخت‌ عناصر این انقلاب عظیم اسلامی تا چه اندازه بوده است. شرح مجاهدت‌های گوناگون استاد، در جبهه‌های‌ وسیع و گوناگون و توان‌فرسای رزم اندیشه‌ای و فکر و دفاعیات حوزه ایمانی، و آنچه بوده است و گذشته است‌ و زندان‌ها و زحماتی که وی متحمل شده است، نیازمند تألیف کتابی است مستقل، براساس واقعیات‌ تاریخ زندگی استاد محمدتقی شریعتی مزینانی، یکی‌ از اصیل‌ترین چهره‌های تفکر اسلامی ایران در نیم سده اخیر و یکی از پرشور‌ترین معلمان راستین مبارزه‌ و جهاد.»
    • استاد محمدجواد مغنیه در کتاب «هنا و هناک» به نقل از مقدمه امامت در نهج‌البلاغه، می‌نویسد: «استاد علامه آقای محمدتقی شریعتی استاد تفسیر در دانشکده معقول و منقول مشهد، وجود مقدس و روح‌ پاکی است که در بدن لاغری که در اثر عبادت و مجاهدت‌ به‌صورت نحیفی در آمده قرار دارد... در یک جمله باید گفت استاد شریعتی شخصیت‌ یگانه‌ای است که در راه اعتلای دین با ابداع شیوه‌های‌ نو سالیان دراز مجاهدت ورزیده و درحقیقت نسخه منحصر بفردی است که در میان رجال علم و دین - تا جائی که من اطلاع دارم - ثانی ندارد.»

    منبع: خبرگزاری ایمنا

    شاهدان کویر؛ ضمن عرض تسلیت بیست وششمین سال درگذشت سقراط خراسان علامه محمدتقی شریعتی مزینانی به تمامی مردم شریف مزینان ،امیدواراست فرهیختگان مزینان تلاش نمایندتادرسال آینده یادواره ای به نام این مفسرگرانمایه درمزینان برگزارشود. حیف است که ماچنین فرزانگانی داشته باشیم وقدرآنان را ندانیم .

    امروزشبکه سه سیما دربرنامه صبحگاهی خوددربخش تقویم تاریخ ویژه برنامه پنج دقیقه ای اززندگی استاد راپخش نمودکه بازهم جای شکرش باقی است ووقتی چندبارنام مزینان ازرسانه ملی پخش شد همکاران باایما واشاره وگاه باافتخارمی گفتند بچه محل شماست . وبرای من موجب افتخارولی افسوس خوردم که چراباید سالگرددرگذشت علامه شریعتی را من مزینانی ازتلویزیون بفهمم وقتی به دیگردوستان که عاشق نام مزینان هستم موضوع راتلفنی گفتم آنها نیزاین رابه یادنداشتندوبازافسوس .

    • علی مزینانی
    ۲۱
    تیر
    ۹۱
    خداراشکروسپاس

    خداراشکروسپاس به خاطرتمامی نعماتی که به من ارزانی داشته ؛ ازقبل ازتولد و تابه امروز که هرآنچه ازاوخواسته ام اگر به خیروصلاحم بوده به من عطا فرموده واگربه غیراین بوده یاازآن دورم داشته ویانسیانی بر خاطرم عارض نموده که دیگرچنین نخواهم .اگربلیه وعذابی برایم فراهم شده به دلیل خواستن این بنده حقیربوده که امیدوارم دیگرچنان بی خردیی نکنم واگربه جز این برمن نازل شدبازشکروسپاسش بگویم نه کفر نعمت که اگر این گونه باشدیقین ناصوابی است وتمامی اجرومزدم چون بلعم باعورا وشریح قاضی وابوموسی اشعری به وعده ای ناچیز ازسوی ابلیس بربادفنارفته وبا این  نابخردیم اهل دوزخم می سازد. پس درهمه حال راه صواب وعاقبت به خیری راتنها ازاومی جویم که بهترین هادی وراهنماست به یقین اوتنها پدید آورنده ای است که بی هیچ آزمون وخطا درخلقتش ازابتداتا انتها به درستی بوده وهرخطا ازمخلوق است نه خالق چراکه برایش نعمت اختیار را عطافرموده وجبررا راازودورساخته مگراین خلق خود سردرگمی رابرای خویش برگزیند و الا  خویشتن او پاک ومنزه است وتقدیرش به خیروصلاح . هرآزموده ای بی هیچ آزمونی خود اسوه خودرابرمی گزیند ونه آنکه او برایش .به درستی برای هدایتش فرستاده یکصدوبیست وچهارهزار رهبر وچهارده  خورشید فروزان که درشب تاریک همچون ماه شب چارده می درخشند وپرتونورانیشان تاقیام قیامت وروزلبیک درسراسردوسرا راه سعادت رابرای آنان که آنها راشناختند وبا ایمانی قوی برمعبودشان به خاطراطاعت ازآنها ورکوع وسجودشان رادرمسجدومیخانه وبتخانه تنهابرای آنکه این چهارده هادی را آفرید  گفتند: شکر 

    وتوخداوندخدا؛ ای همه چیزم وهمه امید وپناهم شکربه درگاهت که دراین مسیر نوشتن برای عزیزانم در این کره خاکی به خصوص همه یاران مزینانیم درسراسر گیتی درهرجایی که یک مزینانی می زیندوتوای الله نگهدارمن وما و بندگان مزینانیت هستی وبازمی خواهم اگرچه این خواستنم نیز ازروی گستاخی است چرا که نباید راه رابرتو که نمایانده تمامی راههایی ومصدرهمه اموری نشان دادولی بازبه شکرهمین نعمت یاریم کن که بازبنویسم وبرایم بنویسند که موجب خیروصلاح خودم وباقیات وصالحات برای آیندگانی که تومی دانی که هستند وکی می آیند ویانه دیگرنه ونباید بیایند اما اگرمشیتت براین است که چرخ گردون هم چنان به چرخدوهمه چیزبعدازما که بعدازگذشتگان  آمدیم  راه امتداد پیدا کرد واین آمدنها ورفتنها میلیاردها سال ادامه داشته وشایدمیلیاردها سال دیگربعد ازمازندگان حال و مردگان شاهدسالهای آینده مستدام باشد بماندوبگویند: شکربه درگاه یگانه ای که روزی روزگاری در کویری خشک وبرهوت بنده ای به فرمان حکمران هستی هبوط کرد و به اراده یدبیضایی خالقش برای ما نوشت  که بگوییم :شکر

    واما شما یاران که روزی وروزگاری این دلنوشته را تبرق می نمایید آگاه باشید که شاهدان کویر که دلیل آمدنش دردنیای مجازی شناساندن مزینان وشهدا واندیشمندان ودانشمندانش بود خیلی سریع به حول وقوه الهی به سرمنزل مقصود نزدیک شدواکنون پس ازگذشت اندک زمانی  مورد رجوع بسیاری ازیاران قرار گرفت وبه تازگی با بهره برداری ازعلم آمارودردنیای اینترنت مشاهده نمودیم که درکشورهای مختلف ازجمله کانادا، استرالیا، آفریقا آلمان ودرسرزمین وحی ونبوت درجوارکعبه دلها سرزمین گرم حجازدیده می شویم وبه خاطراین دیداربه درگاه ذات احدیت درود می فرستیم ومی گوییم شکر

    رفیقا ن مزینانیم! به یقین ادامه راه ما امیدبه آمدن شماست حتی به گفتن جمله ای به قصدقربتا الی لله که اگرغیر ازاین باشدراه راگم کرده ایم پس برای دل خودتان به پایگاه خواستگاهتان مزینان سری بزنید ونظرخویش رامرقوم بفرمایید.

    خدایارتان ....

    شاهدان کویرمزینان

    • علی مزینانی
    ۲۰
    تیر
    ۹۱


    خسته ام از این کویر ، این کویر کور و پیر

    این هبوط بی دلیل ، این سقوط ناگزیر

    آسمان بی هدف ، بادهای بی طرف

    ابرهای سر به راه ، بیدهای سر به زیر

    ای نظاره ی شگفت ، ای نگاه ناگهان!

    ای هماره در نظر ، ای هنوز بی نظیر!

    آیه آیه ات صریح ، سوره سوره ات فصیح 

    مثل خطی از هبوط ، مثل سطری از کویر

    مثل شعر ناگهان ، مثل گریه بی امان

    مثل لحظه های وحی ، اجتناب ناپذیر

    ای مسافر غریب ، در دیار خویشتن

    با تو آشنا شدم ، با تو در همین مسیر!

    از کویر سوت و کور، تا مرا صدا زدی

    دیدمت ولی چه دور! دیدمت ولی چه دیر!

    این تویی در آن طرف ، پشت میله ها رها

    این منم در این طرف ، پشت میله ها اسیر

    دست خسته ی مرا ، مثل کودکی بگیر

    با خودت مرا ببر ، خسته ام از این کویر!

    شعر از زنده یاد قیصر امین پور

    ترانه با صدای حسین زمان

    منبع:وبلاگ محمدجوادمزینانی

    شاهدان کویر:این ترانه راازوبلاگ محمدجوادمزینانی دانلودکنید

    • علی مزینانی
    ۱۷
    تیر
    ۹۱

    یادش بخیرنیمه ی شعبانهای دهه شصت 

    یکی بودیکی نبود. غیرازخداخیلی دیگه بودند ولی خداخدایی می کرد وبعضی ها سعی می کردند واسه رضای اوهرکاری بکنند کاری که بعضی هاشون دراین راه جونشون روهم دادند امایکی ازاونها شاهکارکرده بود. قصه اش مفصله وقبلا توی همین سایت باعنوان لباسای خاکی بابا ازش نوشتم اما وقتی فکرمی کنم می بینم هرچی می نویسم بازهم کمه هرجا که دست می ذاری ویا درمزینان پا می ذاری می بینی ردپای اون اونجاست. آخه مرد بود ولوطی منش. نه ازاون لوطی هایی که کلاه شاپویی روی سرشون و سبیل چخماقی روی لبشون می ذاشتن ودستمال قیصری به دستشون می بستند والکی خوش بودند .نه اون اتفاقا گاهی تاجایی که یادم هست اولا یه کلاه دوره دار سفید روی سرداشت وهمیشه هم مرتب وتمیز عین یه تازه دامادشیک ومرتب بودولی همیشه یاتوی مسجد بود ویا توی بسیج که خودش فرمانده اش بود.

    خلاصه همه ی مزینانیهای قدیمی می دونند که امین آبادی خودشو وقف خدمت درروستا کرده بود. باقیات وصالحاتش هنوزموجب خدابیامرزی اونه .خیلی ازجوونا ونوجوونای دهه شصت خداخدا می کردند کی شب برسه وبرندبسیج وپای درس امین آبادی !گفتم که همه کاره بود،مربی قرآن ، مربی آموزش نظامی ،مربی عقیدتی ،فرمانده ، گچ کار،کارگر ،معمار وخلاصه ازهرانگشتش صدها هنرمی بارید. نیمه شعبان که می شد حاجی بچه هاروبه خط می کرد وبازار مزینان رو چراغانی می کرد بعدهم به ما که گروه هنری اون زمان مزینان بودیم وکلی قربون وصدقمون می رفتند آماده باش می دادو حسابی شارژمون می کرد ومی گفت: تمام مجلس دست شماست.

    خداییش ماهم کم نمی ذاشتیم من ورضا همت آبادی وحسن دستمراد وهادی شهیدی وگاهی هم شیخ رضا اسلامی وعلی عسکری وچندنفری دیگه که گاهی به ما کمک می کردند صبح توی کتابخانه مزینان جمع می شدیم ویه چندتا قصه می گفتیم ویه دوسه دورتمرین می کردیم وبعدش هم دنبال آکسسوار صحنه! ببخشید وسایل موردنیاز نمایش می رفتیم وشب هم گاهی فی البداهه یه چیزایی می گفتیم وبازیگران که حالا که خودم دردانشگاه درسش روخوندم می فهمم باچه خلاقیتی جواب می دادند ؛ یه نمایشی اجرامی کردیم که هنوزکه هنوزه دوستان وقتی من رومی بینند میگن: "یادش بخیرنیمه ی شعبانهای دهه شصت ونمایشهای صدام دردام وحکیم باشی وکدخدا و..."

    به زودی عکسهای آن برنامه ها را روی سایت می گذارم ودوستان یاد یاران قدیمی رازنده خواهند کرد منتظربمانید

    نویسنده : علی مزینانی عسکری

    شانزدهم تیرماه 1391ه.ش

    • علی مزینانی
    ۱۵
    تیر
    ۹۱


    همزمان باشب ولادت حضرت مهدی (عج) مراسم جشنی درمهدیه مزینانیهای مقیم مرکزبرگزارشد

    به گزارش شاهدان کویر: دراین مراسم که با دعوت هیئت امناء مهدیه درشب ولادت باسعادت یوسف زهرا(س) ، منتقم ثارالله، حضرت امام زمان(عج)برگزارشدمداحان اهلبیت عصمت وطهارت (علیهماالسلام) به ذکر مولودی خوانی ومداحی پرداختند.

    هیئت امنای مهدیه مزینانیها باارسال پیامک دروزسه شنبه ازهمشهریان مزینانی برای حضور در جشن میلاد دعوت نمود واین برنامه بااستقبال خوب شهروندان مواجه شد.

    مزینانیهای مقیم پایتخت ،هرصبح جمعه درانتظارفرج آقاامام زمان (عج) درمهدیه گردهم می آیند وباخواندن دعای ندبه برای فرج وسلامتی حضرت دعا می کنند.

    • علی مزینانی
    ۱۵
    تیر
    ۹۱

    بر چهره پر ز نور مهدی صلوات        بر جان و دل صبور مهدی صلوات
    تا امر فرج شود مهیا بفرست            بهر فرج و ظهور مهدی صلوات

    ولادت باسعادت مشعل هدایت ومبین حقیقت ، سفینه نجات وامیدحیات ،

    بهاردلها ، حجت خدا ، یوسف زهرا(س) حضرت مهدی(عج) بر عاشقانش مبارک.

                                   شاهدان کویرمزینان


    • علی مزینانی
    ۱۴
    تیر
    ۹۱
      

      بچه هامتشکریم


       مبارکتان باشد

                       

        بابا دمتان گرم  


        باباتودیگه کی هستی


            بازهم ای ول


    شاهدان کویر:ضمن تبریک مجدد این قهرمانی جوانان مزینانی ازسرمربی سخت کوش و

    پرانرژی تیم معلم شریعتی مزینان ،جناب آقای علی رضااسدی به خاطرارسال عکسها

    تشکرمی نماید.


    درادامه عکسها راببینید...



    • علی مزینانی
    ۱۳
    تیر
    ۹۱

                               مدیرسینمایی

    منصور مزینانی


     زندگینامه

    منصور مزینانی متولد 1323 مزینان (سبزوار)، وی فعالیت سینمایی خود را از سن 15 سالگی با ایفای نقش های کوتاه در چند فیلم آغاز نمود.مزینانی پس از اخذ دیپلم با ورود به کادر فنی و گذراندن مراحل مختلف بعنوان مدیر تدارکات، تولید و اسپشیال افکت در بیش از 20 فیلم فعالیت داشته است. وی در سال 1361 با تأسیس مؤسسه سینمایی روشن فیلم (تولید و توزیع فیلم) تهیه کنندگی و سرمایه گذاری را آغاز نمود و در توزیع و پخش بیش از صد فیلم نیز فعالیت داشته است.

    فیلم شناسی :   تهیه کننده (۵) / مدیر تهیه (۲) / مدیر تولید (۱) / جلوه های ویژه (۱) / مدیر تدارکات (۴) / تدارکات (۳) / امور فنی  (۱)

         تهیه کننده  : (۵)مورد    (۱۳۸۰)(۱۳۷۰)(۱۳۶۰)

        ۱ -  شب بخیر غریبه (۱۳۸۰)    ۲ -  متهم (۱۳۷۵)    ۳ -  قربانی (۱۳۷۱)    ۴ -  دزد و نویسنده (۱۳۶۵)    ۵ -  عقاب ها (۱۳۶۳)

        مدیر تهیه  : (۲)مورد     (۱۳۵۰)

        ۱ -  گرگ بیزار (۱۳۵۲)    ۲ -  غلام ژاندارم (۱۳۵۰)

        مدیر تولید  : (۱)مورد    (۱۳۵۰)     ۱ -  شام آخر (۱۳۵۵)

        جلوه های ویژه  : (۱)مورد    (۱۳۶۰)    ۱ -  عقاب ها (۱۳۶۳)

        مدیر تدارکات  : (۴)مورد    (۱۳۵۰)    ۱ -  شب غریبان (۱۳۵۴)    ۲ -  سازش (۱۳۵۳)    ۳ -  خروس (۱۳۵۲)    ۴ -  غریبه (۱۳۵۱)

        تدارکات  : (۳)مورد    (۱۳۵۰)(۱۳۴۰)    ۱ -  سوته دلان (۱۳۵۶)   ۲ -  حسن سیاه (۱۳۵۱)    ۳ -  زن و عروسک هایش (۱۳۴۴)

        امور فنی  : (۱)مورد    (۱۳۵۰)    ۱ -  مشکل آقای اعتماد (۱۳۵۶)

    منبع: سایت سوره سینما

    شاهدان کویر: منصورمزینانی برادرعلی اکبرمزینانی مدیرفیلمبرداری وتهیه کننده موفق سینمای ایران است که درحال حاضرفیلم سینمایی قفس طلایی رابرروی پرده سینماهای کشور درحال اکران دارد.این دوبرادرازسالها قبل همکاری خوبی رادرتولید فیلمهای ماندگارسینمایی همچون عقابها ودزدونویسنده باهم دارند برادردیگراین سینماگران محمدمزینانی است که درفیلم عقابها نیزآنهارایاری وهمراهی کرده بود.

    • علی مزینانی
    ۱۲
    تیر
    ۹۱
    سلام برهمه جوانان مزینانی


     یازدهم شعبان المعظم روزولادت آئینه ی تمام رخ پیامبرگرامی اسلام (ص)حضرت علی اکبر(ع)به نام جوان مزین شده است .وجوان مسلمان وشیعه بایدبرای نامگذاری چنین روزی به نام اوبرخود ببالد وافتخارکندچراکه علی ابن الحسین (ع) درخانواده رسول خدا(ص) ازجایگاه وی‍‍ژه ای برخورداراست. ازامام حسین (ع) روایت است که: ماهرموقع دلمان برای رسول الله(ص)تنگ می شدبه چهره زیبا ونورانی علی اکبر(ع) نگاه می کردیم .آری اواشبه الناس ازنظرخلقی وسیمایی به جدش حضرت محمدابن عبدالله (ص) بودولذا یک لحظه تصورکنیدکه چنین فردی درکربلا به نزد پدر می آیدو اجازه رفتن به جنگ رامی خواهد و بیندیشیدکه لحظاتی بعدپدر بربالین اوحاضرمی شودومی بیند که فرق فرزندش شکافته وچهره نورانیش ؛ همو که شبیه ترین مردم به پیامبراست غرقه درخون شده .به راستی براین پدردرآن لحظه چه گذشت...

    جوان مزینانی! این روز مبارک به نام تو که جوان هستی نامیده شده لذا همان گونه که درمحرم هرسال درهیئت علی اکبری(ع) نامت درزمره عزاداران سرباز قهرمان کربلا ثبت می شود؛ برخودببال وسعی کن برای پدرومادرت چنان باشی که لحظه ای دوریت را نتوانند تحمل نمایندهرچندچنین هستی وما مزینانی ها افتخارمان به جوانانمان است که همیشه افتخارآفرین بوده اند.راستی دراین روز ،قهرمانی فوتبالیست های مزینانی درلیگ شهرستان سبزوار رقم خوردوموجی ازشادی وغرورتمامی مزینانیهارادرهرجاکه این خبرراشنیدند فراگرفت وگفتندآفرین برجوان مزینانی.

    یه شوخی: اسپانیائیها وقتی شنیدندجوانان سخت کوش مزینانی با اقتداربه قهرمانی رسیده اند به رگ غیرتشون برخورد ومصمم شدند که جام اروپا رو ازآن خودشون بکنندلذا دریک چشم وهم چشمی آشکاراوناهم ایتالیاییها راباچهارگل لت وپار کردندوبرسکوی قهرمانی ایستادند اما باورکنیدحلاوت قهرمانی جوانان ماچیزدیگری است .امکانات اونا روببینید وامکانات بچه های مارو که صفرصفراست ولی دل شیردارند وهمت والا.

    ازشوخی بگذریم ،جوان مزینانی؛ تووارث جوانانی هستی که بعضی ازآنها هنوزبه سن تکلیف نرسیدند ودعوت حسین زمان رالبیک گفتندوبه جبهه شتافتند وجان خویش راتقدیم کردند وارث سیدحسن حسینی، حسن صانعی ،ابراهیم عسکری ، محمددایی قربان ، وشصت وپنج شهیددیگرمزینانی. آری شصت وپنج ! تا کنون می گفتیم 56شهید ولی باکمی تحقیق دیدیم شهدای ما ازاین عددفراتر رفته وشایدتا هفتادشهید راداریم ومتاسفانه مااز آنها خبرنداریم اما این یعنی سنگینی تکلیف وتوجوان مسئولیتت ازاین پس به عنوان یک جوان قهرمان مزینانی بیشتروبیشتراست چراکه تورابه چشم جوان نمونه وفاخر از زادگاه قهرمانان وایثارگران می دانند. باورکن نمی خواهم نصیحتت نمایم ولی دوست دارم همچون گذشته وحال، درآینده نیز به داشتنت فخربورزم وبا افتخاربگویم من یک مزینانی هستم.

    • علی مزینانی
    ۱۲
    تیر
    ۹۱
    با چند تغییر در نقشه جغرافیای استان خراسان رضوی؛  شهرستان داورزن به نقشه تقسیمات کشورى اضافه شد
     
    به گزارش شاهدان کویربه نقل ازسایت داورزن شناسی ؛ هیئت وزیران بنا به پیشنهاد وزارت کشور و به استناد ماده (13) قانون تعاریف و ضوابط کشوری –مصوب 1362- با چند تغییر در جغرافیای استان خراسان رضوی موافقت کرد که براین اساس، شهرستان داورزن به مرکزیت شهر داورزن از ترکیب بخش مرکزی از ترکیب دهستانهای مزینان و کاه و بخش باشتین ایجاد می شود
     

    دولت با توجه به بافت جغرافیایی منطقه و با هدف توزیع بهینه و عادلانه خدمات، با ایجاد شهرستان داورزن در استان خراسان رضوی موافقت کرد.
    به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت، هیئت وزیران بنا به پیشنهاد وزارت کشور و به استناد ماده (13) قانون تعاریف و ضوابط کشوری –مصوب 1362- با چند تغییر در جغرافیای استان خراسان رضوی موافقت کرد که براین اساس، شهرستان داورزن به مرکزیت شهر داورزن از ترکیب بخش مرکزی از ترکیب دهستانهای مزینان و کاه و بخش باشتین ایجاد می شود.

    بر این اساس، بخش باشتین به مرکزیت روستای ریوند از توابع دهستانهای باشتین و مهر در تابعیت شهرستان سبزوار نیز ایجاد می شود.

    همچنین روستاها، مزارع و مکانهای؛ حسین آباد، شاهرخ آباد، مهرآباد، غیاث آباد، کلاته سادات بالا و یحیی آباد از دهستان باشتین بخش داورزن منتزع و به دهستان کاه همین بخش الحاق می شود.

    بر اساس مصوبه دولت، دهستان مهر به مرکزیت روستای مهر در تابعیت بخش داورزن شهرستان سبزوار از ترکیب روستاها، مزارع و مکانهای کمال آباد، بروغن، چشام، شهرآباد، فاریاب، ساسان کاریز، گاوگلی آباد، مغیثه، بندزیر، چاه عمیق، نفره مغیثه، چاه عمیق بروغن، طرز، یحیی آباد، باغ عبدالحسین رمضان علی، کوشک باغ، بهنگر، مهر، کلاته اخلوری، مزرعه مهدی کاریز، سنقر، کلاته حاج علی، کلاته حاج حسین، کلاته سیر مزار، حسین آباد، مهرآباد، غیاث آباد و کلاته سادات بالا ایجاد می شود.

    این مصوبه از سوی محمدرضا رحیمی؛ معاون اول رئیس جمهور برای اجرا ابلاغ شده است.

    شاهدان کویر ضمن تبریک به تمامی شهروندان داورزنی ومزینانی امیدواراست به زودی شهریت مزینان نیز باپیگیری فرماندار وشهردارودیگرمسئولین شهرستان داورزن ازسوی هیئت دولت اعلام رسمی شود.

     

    • علی مزینانی
    ۱۱
    تیر
    ۹۱

    تیم معلم شریعتی مزینان باپیروزی مقتدرانه مقابل تیم مدعی موسسه بیهق سبزوار به مقام قهرمانی درفوتسال لیگ دسته دوی سبزوار دست پیداکرد.

    به گزارش شاهدان کویر، تیم فوتسال معلم شریعتی مزینان شنبه شب باقرار گرفتن مقابل تیم سبزواری موفق شد بانتیجه چهاربریک به پیروزی برسدوپس ازاین تجربه موفق علاوه برکسب قهرمانی دردسته دوبه لیگ دسته یک داخل سالنی شهرستان سبزوار راه پیدا کند.

    علی رضا اسدی مدیرتیم ورزشی مزینان که نقش تعیین کننده ای درباشگاه مزینان ایفامی کند ضمن اعلام این خبر اعلام کرد به تمامی بازیکنان این تیم جوایز نفیسی ازطرف باشگاه اهدامی شود .

    وی که علاوه برمدیریت باشگاه ،سرمربی گری تیم معلم شریعتی مزینان  رانیز برعهده دارد تلاش وهمت جوانان مزینانی در رسیدن به قهرمانی وراهیابی به لیگ دسته یک را نشان ازاتحاد و همدلی تمامی مزینانی ها دانست وگفت:امیداست همچنان که مدیران محترم وزارت نفت به خصوص وزیر اسبق جناب آقای مهندس نوذری به ورزش مناطق محروم به ویژه مزینان کمک فراوانی نمودند وبااحداث استادیوم سرپوشیده امید رابه جوانان هدیه کردندکه فرزندان مااوقات فراغت خود رابه بطالت نگذارندوعلاوه برنشاط وسرگرمی این عزیزان، سلامتی آنها رانیز دوچندان نماید دیگرمسئولین به خصوص مدیران ورزشی استان وکشورکمک کنندتااین روندادامه پیداکند.

    اسدی خاطرنشان کرد: تیم معلم شریعتی مزینان درحال حاضر یکی ازمدعیان اصلی فوتسال درسبزوار وخراسان رضوی است واگرحمایت مسئولین ادامه پیداکنداین تیم می توانددرمسابقات کشوری نیزعرض اندام نماید.

    • علی مزینانی
    ۰۹
    تیر
    ۹۱

    تیم فوتسال معلم شریعتی  مزینان با سه پیروزی ویک مساوی درلیگ دسته دو سبزوار باکسب بیشترین امتیازدربین تیمهای شرکت کننده فینالسیت این دوره ازمسابقات شد.

           

    به گزارش شاهدان کویر؛ علی رضا اسدی سرمربی تیم فوتسال معلم شریعتی مزینان درگفتگوی تلفنی باخبرنگارشاهدان کویر اعلام کرد:امتیازاین تیم بامساعدت شورای اسلامی ودهیاری مزینان درسال نودازهیئت فوتبال سبزوار خریداری وباجذب بازیکنان بومی وتمرین شبانه روزی آماده حضوردرمیادین ورزشی منطقه ای وکشوری شده است.

    وی افزود:این تیم درمسابقات فوتسال که ازنیمه دوم خردادماه درسالن شهید مشکانی شهرستان سبزوارآغازشده باشکست تیمهای مطرح شهیددرفکی،مکتب الحسن (ع) وتیم صالحین بانتیجه مشابه هفت برصفر،شش برصفر ویک برصفر وهمچنین باتساوی مقابل تیم خوب رستوران پارک وباتفاضل گل 14+ بدون باخت به فینال رسیدوقراراست روزشنبه با تیم بیهق سبزوار برای قهرمانی مبارزه نماید .

    علی رضااسدی خاطرنشان کرد: تقریبا قهرمانی باشگاه معلم شریعتی مزینان مسجل شده ودرآینده این باشگاه دررقابتهای دسته یک سبزوارمسابقه می دهد.

    بازیکنان تیم فوتسال مزینان دراین دورازمسابقات رابه ترتیب ؛آقایان حسین حیدری، مهدی تاج ،مجیدشریفی ،سیدمحسن مزینانی ،مرتضی تاج ، ابراهیم عسکری ، حامد عسکری، علی مزینانی، مصطفی شفیع آبادی، امید صدیقی، مجتبی هاشمی، سیدمحسن حسینی ، مهدی مزینانی ، رضامزینانی ،عبدالله محمدی و به سرمربی گری علی رضااسدی تشکیل می دهند.

    • علی مزینانی
    ۰۷
    تیر
    ۹۱
         شهیدان مزینان راباذکرصلوات یادکنید



    • علی مزینانی
    ۰۷
    تیر
    ۹۱

    اعیادشعبانیه باشهدای مزینان                   






    • علی مزینانی
    ۰۵
    تیر
    ۹۱

    ازقدیم الایام روستائیان برای قنات ، چشمه وکاریز ارزش و تعصب خاصی راقائل هستند دربیشترنقاط ایران دهانه چشمه ها ونهرها به سمت قبله می باشد . نهرآب مزینان که ازقدمت هزاران ساله برخوردار است وظاهرآ ازکوههای سرخ سرچشمه می گیرد ودربین اهالی به "سراومیزینو "معروف است ازاین قاعده مستثنی نیست وورودی آن که درابتدای مزینان قدیم واقع است ودربالای آن کاروانسرای شاه عباسی واقع شده روبه قبله می باشد.


    این چشمه درابتدای باغستان مزینان توسط یک تراز که ازجنس طلابوده وبه سرقت رفته است به دوقسمت مساوی تقسیم می شود وصحرای شرق وغرب یاعلیا وسفلی راآبیاری می کند.


    نحوه استفاده از این آب نیز قابل توجه است .کشاورزان ساعت خویش رابا غروب آفتاب تنظیم می کنندووقتی ازیک کشاورز می پرسی: چه ساعتی نوبت آبگیری شماست پاسخ می دهند مثلا دوساعت ازروزبالا آمده. یعنی اگرطلوع آفتاب ساعت شش باشد ساعت آنها زمان یک رانشان می دهد.تصرف این آب هم به صورت سم(سهم) می باشد وکسی که سهم بیشتری داشته باشدمالکیت زمین بیشتری راهم دارا می باشدهریک سم برابر بادوازده ساعت  وقیمت تقریبی آن سه میلیون تومان است.بسیاری ازگذشتگان سهم خودراوقف تکایا وهیئات مذهبی وبرپایی مجالس اهلبیت عصمت وطهارت نموده اند که این نیز نشان ازاعتقادوالای مزینانیان ازگذشته های دوراست

    نهر آب مزینان بسیار گوارا ست هنوز کهنسالان آب نوشیدنی خودرا ازآنجاتامین می کنند.این آب درابتداباغستان را که متاسفانه اکنون به زمین کشاورزی تبدیل شده آبیاری می کند وپس ازآن صحراراتا کویر همراهی می نماید.

           

    یکی دیگرازجاذبه های آب مزینان گذرجاده ابزیشم ازاین منطقه است ودرحال حاضرتندیس دکتر علی شریعتی درسمت غربی آن نصب شده است


    عکاس: علی ومحسن مزینانی


    چشمه آب  مزینان ازدیدگاه دکترشریعتی

    برکرانه کویر، به تعبیر حدودالعالم ، "شهرکی" است که شاید با همه روستاهای ایران فرق دارد . چشمه آبی سرد که در تموز سوزان کویر ، گویی از دل یخچالی بزرگ بیرون می آید ، از دامنه کوههای شمالی ایران به سینه کویر سرازیر می شود و از دل ارگ مزینان سر بر می دارد ... از اینجا درختان کهنی که سالیانی دراز سربرشانه هم داده اند ، آب را تا باغستان و مزرعه مشایعت می کنند و بدین گونه ، صفی را در وسط خیابان مستقیمی که ستوان فقرات این روستای بزرگ را تشکیل می دهد ، پدید می آورند و از دو سو ، کوچه هایی هم اندازه و روی در روی هم و راسته و همگی در انتها ، پیوسته به خیابانی کمربندی که محتوای ده را از باروی پیرامون آن جدا می سازد . درست گویی عشق آباد کوچکی است ، و چنانکه می گویند ، هم بر انگاره عشق آبادش ساخته اند ، [ مجموعه آثار 13 ( هبوط در کویر ) ، ص 235 ]

    *باتشکرفراوان ازسایت خطه فریومدکه این مطلب راازکتاب هبوط درکویر برای شاهدان کویر ارسال نموده اند. البته این توصیف مربوط به آب ینگی قلعه مزینان است .



    • علی مزینانی
    ۰۵
    تیر
    ۹۱

    http://www.sibtayn.com/swf/gallery/images/monasebat/veladat/sajad/pic2/pic3.jpg

    سلام اى چارمین نور الهى
    کلیم وادى طور الهى
    تو آن شاهى که در بزم مناجات
    خدا مى‏ کرد با نامت مباهات
    تو را سجاده داران مى‏شناسند
    تو را سجده گزاران مى‏ شناسند

    فرخنده میلاد  پیام پاورشهیدان کربلا حضرت امام زین العابدین (ع) برتمامی آزادگان به خصوص آزادگان مزینانی مبارک باد

    • علی مزینانی