طرح «تاریخ شفاهی تبلیغات جبهه و جنگ» با حضور و مصاحبه سردار مزینانی آغاز شد

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس طرح «تاریخ شفاهی تبلیغات جبهه و جنگ» از زبان سردار علیرضا مزینانی را آغاز کرد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ، تبلیغات، عملیات روانی و آنچه امروز جنگ نرم می‌نامند، در عرصه جنگ‌ها و مقاومت‌ها، در هر سطحی، جایگاه ویژه و غیرقابل‌انکاری دارد. در دوران هشت سال دفاع مقدس «تبلیغات جبهه و جنگ» نامی آشنا در بین رزمندگان اسلام بود. برگزاری مراسم ویژه تبلیغی در مناسبت‌ها، نصب پلاکاردها و پرچم‌های رنگی، پخش مارش پیروزی و نوای دل‌نشین مداحان، توزیع سربندهای منقش به نام یا حسین و یا زهرا، پشت‌نویسی لباس رزمندگان و نصب تابلوهایی با مضامین روحیه‌بخش و اقدامات دیگری از این دست، سنگر تبلیغات را به یکی از پر رفت و آمدترین سنگرها تبدیل کرده بود. در این بین بودند رزمندگانی که به جای حمل سلاح، دوربین عکاسی و فیلم‌برداری به دوش، همپای رزمندگان در خطوط مقدم جبهه حضور پیدا می‌کردند تا تصاویر حماسه و مقاومت رزمندگان را برای آیندگان ثبت و ضبط کنند.

مدیران و مسئولان تبلیغات جبهه و جنگ فرماندهانی بودند که هم‌طراز سایر فرماندهان، عملیات تبلیغی را جهت ارتقاء روحیه نیروهای خودی از یک‌سو و مقابله با ترفندهای تبلیغی، روانی دشمن از سوی دیگر سازمان‌دهی و مدیریت می‌کردند. در بین نام‌های آشنایی که در این عرصه فعالیت‌های به‌یادماندنی از خود به یادگار گذاشته‌اند نام برادر علیرضا مزینانی نامی آشنا است.

به همین مناسبت مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، گفت‌وگوی کوتاهی با سردار علیرضا مزینانی انجام داده است. این فرمانده معاون تبلیغات قرارگاه خاتم‌الانبیا در دوران دفاع مقدس است. مزینانی در آغاز درباره اهمیت نگارش تاریخ شفاهی می‌گوید: هر چه مردم با مسائل جبهه و جنگ بیشتر آشنا شوند ضمن دستیابی به حقایق و واقعیت‌های آن دوران، رمز موفقیت رزمندگان اسلام را با توجه به عِده و عُده کمی که داشتند در مقابل عِده و عُده زیادی که دشمن داشت، بیشتر درک می‌کنند.

وی ضمن تأکید بر اهمیت بیان تاریخ شفاهی و وقایع جنگ برای نسل جدید، اظهار کرد: بیان این حقایق برای مسؤولان هم بسیار شایسته است، اگر مسؤولان، بعد از جنگ که مردم آمادگی خیلی از مسائل را داشتند، تلاش می‌کردند فرهنگ جبهه و جنگ را به پشت جبهه‌ها انتقال بدهند، امروز اعتماد و همراهی مردم به آنان بسیار بیشتر بود و قطعا پیشرفت بیشتری در مسیر حرکت نظام و کشور به دست می‌آمد.

در ادامه معاون تبلیغات قرارگاه خاتم‌الانبیا در دوران دفاع مقدس با اشاره به تاریخ شفاهی «نقش تبلیغات در قرارگاه خاتم‌الانبیا»، گفت: تاکنون چهار جلسه در این خصوص برگزار شده که عمدتا مباحث بعد از انقلاب و قبل از جنگ مطرح‌شده و از جلسه آینده وارد بحث دفاع مقدس خواهیم شد. این کتاب از دوران دبستان بنده شروع می‌شود و بعد به دوران دبیرستان و فعالیت‌هایم بالأخص کارهای فرهنگی که انجام می‌دادم، اشاره دارد و سپس دوران انقلاب و تشکیل سپاه و جنگ مطرح می‌شود.

سردار مزینانی با بیان اینکه تبلیغات در جبهه‌ها با انتقال اخبار، گزارش‌ها، اطلاعیه‌ها و بیانیه‌ها آغاز شد، گفت: رزمندگان در جای‌جای جبهه‌ها به صورت خودجوش فعالیت‌های مذهبی و تبلیغاتی مانند برگزاری دعای کمیل، دعای ندبه و دعای توسل در مقرهای رزمندگان انجام می‌دادند. کم‌کم فعالیت‌های خود را متمرکز و سازمان‌یافته کردیم و با ارتباطی که با حوزه‌های علمیه برقرار کردیم، نیاز جبهه‌ها را به لحاظ روحانی رفع کردیم. همچنین از مداحان، شخصیت‌های علمی و سیاسی برای حضور در میان رزمندگان دعوت می‌کردیم که در یگان‌های رزمی حاضر می‌شدند و به امر تبلیغ می‌پرداختند.

معاون تبلیغات قرارگاه خاتم‌الانبیا در دوران دفاع مقدس به دیگر فعالیت‌هایی که در زمینه تبلیغات در دوران دفاع مقدس انجام می‌شده اشاره و عنوان کرد: انتشار کتاب و جزوه، برگزاری تئاتر و سرود و بازدید خبرنگاران از مناطق عملیاتی از دیگر اقداماتی است که در آن مقطع انجام می‌دادیم.

وی از جنگ روانی و پاسخ دادن به جنگ روانی دشمن به عنوان شاخه دیگری از فعالیت تبلیغات جبهه و جنگ، نام برد و گفت: دشمن ابزار و امکانات بسیار گسترده‌ای را داشت، رادیوهای خارجی مثل بی‌بی‌سی، رادیو آمریکا، رادیو آلمان و عراق با اخبار کذب و شایعه‌پراکنی، القائات نادرستی را به رزمندگان می‌کردند و تلاششان این بود که اراده و همت آن‌ها را سست کنند، در مقابل ما هم فعالیتی را برای رزمندگان داشتیم.

سردار مزینانی با تأکید بر اینکه در مقابله با جنگ روانی دشمن، ما در تقویت ارتقای اعتقادات و ایمان رزمندگان تلاش می‌کردیم، توضیح داد: از یک‌ طرف سعی می‌کردیم نسبت به تهاجم روانی و تبلیغاتی دشمن پدافند داشته باشیم و از طرف دیگر خودمان مقابله می‌کردیم. با ارتباطاتی که با صداوسیما و ستاد تبلیغاتی جنگ داشتیم، رادیو به زبان عربی ایجاد کرده بودیم، علاوه بر این یک رادیو هم خودمان در منطقه مثل رادیو آبادان، اهواز در اختیار داشتیم و واقعیت‌ها را برای سربازان دشمن بیان می‌کردیم. جدای از این، در خطوط جبهه بلندگوهایی را تعبیه می‌کردیم و از این طریق برادران عرب‌زبان و بعضا از خود اسرا که جذب ما شده بودند، مطالب حقیقی را بیان می‌کردند. بیان مطالب و پخش اطلاعیه عامل مهمی در تسلیم اسرای عراقی و کاهش روحیه آن‌ها برای شرکت در عملیات‌ها بود.

معاون تبلیغات قرارگاه خاتم در دوران دفاع مقدس به تفاوت تبلیغات در قرارگاه خاتم با دیگر قرارگاه‌ها در جبهه‌های نبرد اشاره کرد و گفت: ما در قرارگاه خاتم‌الانبیا کارهای ستادی بیشتری را انجام می‌دادیم در حالی‌ که در قرارگاه‌های دیگر کارهای صفی بیشتری انجام می‌شد. همچنین ما مسؤولیت پشتیبانی از قرارگاه‌ها را داشتیم؛ به‌ طور مثال محموله‌های فرهنگی را عمدتا در تهران چاپ می‌کردیم و در اختیار آن‌ها می‌گذاشتیم و آن‌ها به یگان‌ها و رزمندگان اسلام می‌رساندند.
سردار مزینانی با اشاره به اینکه مسؤولیت تبلیغات در زمان پدافند نسبت به آفند دشوارتر بود، خاطرنشان کرد: وقتی عملیات در جبهه‌ها نبود باید برای نیروها، کار تبلیغاتی انجام می‌دادیم و این کار در برخی مواقع سخت بود چون بچه‌های رزمنده علاقه زیادی به انجام عملیات داشتند و در رکود، روحیه رزمندگان شکسته می‌شد، لذا در آن زمان فعالیت‌هایمان را گسترده‌تر انجام می‌دادیم. در زمان آفند هم که عملیات انجام می‌دادیم، فعالیت‌ها متفاوت بود و تلاش و ویژگی خاص خودش را داشت.

منبع؛ ایسنا

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

چرا هنرمند مزینانی و تهیه کننده پرفروش ترین فیلم سینمایی بعد از انقلاب در سینما کم کار شده است

امروز فضا عوض شده و معیارها تغییر کرده و ما سوپراستارهایی را می‌بینیم که حتی بازیگر نیستند! امروز بزرگان سینما زیر سایه فراموشی در حال مرگ هستند، اما مطمئن باشید فردا نوبت شماست که بمیرید!

 به گزارش شاهدان کویرمزینان؛ علی مزینانی تهیه‌‌کننده «عقاب‌ها» پرببینده‌‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران گفت:«قلاده‌‌های طلا»ی طالبی قبل از فیلم «قفس طلایی» روی پرده سینما بود. فیلمی که باعث شد، بسیاری از مردم، سینما را تحریم کنند. «قفس طلایی» که برای ساختن‌‌اش یک میلیون دلار هزینه کرده بودم، بعد از آن اکران شد و در فروش گیشه، شکست بدی خورد! امین حیایی (بازیگر فیلم «قلاده‌‌های طلا»)، نقش اول فیلم من هم بود! اما مردم از او استقبال نکردند و فیلم خوب و لایقی که برای ساختش، زمان زیادی را صرف کرده بودیم و قسمتی از آن در کشور آمریکا، فیلم‌‌برداری شده بود دیده نشد.

 سال‌هاست فیلم نساخته‌اید؛ فضای سینما نسبت به چند دهه گذشته چقدر تغییر کرده است؟‌

خیلی! اینطور بگویم که زمانی بهترین بازیگرها با مبلغ کمی بازی می‌کردند، اما الان اگر بخواهم فیلم بسازم؛ باید برای رضا عطاران، ۶ ماه توی نوبت بمانم!

مخاطب‌های سینما نسبت به گذشته تغییری کرده است؟

قبل از انقلاب سیاست حاکم این بود که مردم فیلم ببینند! قشر اصلی تماشاگرهای سینما، خانواده‌‌ها بودند که حالا با این هزینه‌‌های زیاد، حاضر نیستند برای دیدن یک فیلم به سالن سینما بیایند. البته قبل از انقلاب به فیلم‌‌سازها، سوبسید داده می‌شد. امروز شرایط تولید فیلم دشوار شده است.

«قفس طلایی» آخرین فیلمی بود که در سینما تهیه کردید.

«قلاده‌‌های طلا»ی طالبی قبل از فیلم «قفس طلایی» روی پرده سینما بود. فیلمی که باعث شد، بسیاری از مردم، سینما را تحریم کنند. «قفس طلایی» که برای ساختن‌‌اش یک میلیون دلار هزینه کرده بودم، بعد از آن اکران شد و در فروش گیشه، شکست بدی خورد! امین حیایی (بازیگر فیلم «قلاده‌‌های طلا»)، نقش اول فیلم من هم بود! اما مردم از او استقبال نکردند و فیلم خوب و لایقی که برای ساختش، زمان زیادی را صرف کرده بودیم و قسمتی از آن در کشور آمریکا، فیلم‌‌برداری شده بود دیده نشد...

از سرمایه‌‌ نهادهای دولتی، استفاده می‌کردید...

هرگز با هزینه دولتی، کار نکردم و حاضر نشدم فیلم سفارشی بسازم. اگر می‌‌خواستم این کار را بکنم از همه راحت‌‌تر بودم، ولی من در بخش خصوصی، خط فکری خودم را داشتم. الان، در بدترین شرایط‌‌ هم حاضر نیستم با پول مردم، فیلم بسازم!

همکاری با کسانی که قبل از انقلاب هم در سینما بئدند، حساسیت‌‌برانگیز بود؟

سعید راد به نوعی، ممنوع‌‌الکار بود. زمان زیادی از پایین کشیدن فیلم «برزخی‌‌ها» (فیلمی با بازی سعید راد) از سر در سینماها نگذشته بود، اما بعد از انقلاب کم‌‌تر به بازیگرهای بزرگ پرداخته می‌‌شد. بسیاری از کسانی که تا قبل از آن در سینما، کار می‌‌کردند، محو شدند.

مثل فردین فقید...

کسانی مثل سعید راد و یا ایرج قادری با سماجت توانستند در سینما باقی بمانند!

چرا ساموئل خاچیکیان را برای «عقاب‌‌ها» انتخاب کردید؟

خب، ساموئل همیشه می‌‌گفت: «دوست دارم فیلمی به تهیه‌‌کننده‌‌گی تو بسازم. آن‌‌روزها در حال تهیه فیلم «رهایی» به کارگردانی رسول صدرعاملی بودم. فیلمی که قرار بود، ساموئل بسازدش، اما به دلایلی این اتفاق نیفتاد!

در حین ساخت فیلم اختلاف نظری با خاچیکیان نداشتید؟

ساموئل ممیزی‌‌ها را نمی‌‌شناخت و کمتر به خط قرمزها توجه می‌‌کرد. معمولا باید حواسم را جمع می‌‌کردم که سانسور و توقیف شامل حال‌‌مان نشود وگرنه او فوق‌العاده بود و من از کار با او لذت می‌بردم.

حضور جمشید آریا و سعید راد؛ اجبار شما به کارگردان بودیا از اول انتخاب خود مرحوم خاچکیان بودند؟

به هیچ وجه! ساموئل، جمشید آریا را به سینما آورد و معروفشش کرد. لقب آریا را هم، خودش به او داد. استفاده از سوپراستارها، پیشنهاد من بود و البته، او هم، پذیرفت. سعید راد و جمشید آریا، پشتوانه فیلم من بودند. ساموئل عادت داشت با بازیگرهای کم‌‌تر شناخته شده، کار کند. برای مثال: زمانی که او فیلم «خداحافظ تهران» را ساخت، بازیگرهای فیلم از کارگردان معروف‌‌تر بودند!

خاچیکیان سر صحنه فیلم‌‌برداری، بداخلاق بود؟

سر صحنه فیلم‌‌برداری کسی جرات نداشت در کار ساموئل دخالت کند. من خط قرمزها را می‌‌شناختم و مراقب بودم که چیزی از دست‌‌مان در نرود و مشکلی برای فیلم پس از ساخت‌‌اش، پیش نیاید. فقط در همین حد دخالت می‌کردم. البته فقط من جرات این کار را داشتم!

درست است که خاچیکیان، فوتبالی بود؟

شدیدا! روزهایی که تیم آرارات تهران بازی داشت، خاچیکیان برای تماشای فوتبال به استادیوم می‌‌رفت و سر فیلم‌‌برداری حاضر نمی‌‌شد!

خاطره‌‌ای خاصی از ساموئل خاچیکیان توی ذهن‌‌تان هست؟

ساموئل سال ۱۳۶۵ مبلغ ۳۰۰ تومان وام گرفته بود، برای ساخت فیلمی که هرگز ساخته نشد. هم‌‌سر ساموئل با من تماس گرفت و گفت: «ساموئل را گرفتند و بردند به بانک تجارت خیابان طالقانی!» سریع خودم را به آن‌‌جا رساندم... رییس بانک، پیرمردی با عینک ته‌‌ استکانی بود. ساموئل تا من را دید، گفت: «خودش است!» بعدا متوجه شدم که ساموئل گفته بود: «تنها کسی که امکان دارد، پی‌‌گیر مشکل من شود، همین پسر جوان است!» مبلغ وام با سودی که بانک از تاخیر پرداخت قسط‌‌ها روی آن کشیده بود، به ۴۸۵ تومان، رسیده بود! او گفت که تا ساعت ۱ ظهر وقت داری! ۴ ساعت زمان داشتم. از بانک بیرون رفتم و به هر ضرب و زوری که شده بود، این پول را تهیه کردم _ در ضمن هیچ بدهی‌‌ای به ساموئل نداشتم _ و او را آزاد کردم! سه پاکت بزرگ اسکناس به بانک بردم و در جواب به حرف‌‌های رییس بانک _ رییس باورش نمی‌‌شد که یک جوان، بتواند در زمانی کوتاهی این مبلغ زیاد را تهیه کند _ گفتم: «این مرد، استاد من است!» این مثال را زدم تا بتوانم، شرایط آن‌‌روزهای سینما را با امروز مقایسه کنم.

بعد از «قفس طلایی» هیچ‌کدام از سینمایی‌ها از شما حمایت نکردند؟

من بعد از زمین خوردنِ فیلم «قفس طلایی»، ورشکست شدم! تمام سرمایه‌‌ام را از دست دادم...! در آخر هم، خانه‌‌ام را فروختم تا بتوانم، مبلغ قرارداد عوامل فیلم را تمام و کمال بدهم! وقتی این اتفاق افتاد و پروژه‌‌ای که یک میلیون دلار هزینه برداشته بود، شکست خورد، بازیگرها از پول‌‌شان نگذشتند و تا قران آخر قراردادشان را از من گرفتند!

انگار سینما فراموش‌تان کرده است!

من سال‌ها در سینما فعالیت و با بزرگان این سینما کار کردم. امروز فضا عوض شده و معیارها تغییر کرده و ما سوپراستارهایی را می‌بینیم که حتی بازیگر نیستند! امروز بزرگان سینما زیر سایه فراموشی در حال مرگ هستند، اما مطمئن باشید فردا نوبت شماست که بمیرید!

منبع : کافه سینما

به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan

تشریح عملکرد دهیاری در گفت و گو با دهیار جوان مزینان

مدتی است یکی از جوانان برومند مزینان به نام رضا مزینانی سکان دهیاری را به دست گرفته و در همین مدت کوتاه با توجه به شناخت مناسب از وضعیت معماری و آبادانی خاستگاه پدری و مادریش و کسب مدرک کارشناسی  در رشته ی مهندسی عمران خدمات ویژه ای را ارائه نموده و طرح هایی را دردست اقدام دارد که هرچند این مهندس پرشور و جوان عاشق کار است اما جویای نام به معنی و اصطلاح پز دادن نیست و تا کنون از طرح هایی که به سرانجام رسانده و کارهای عام المنفعه ای که انجام داده است حرفی نزده ولی به درخواست شاهدان کویرمزینان و پس از آنکه چند دقیقه ای در باره ی امید جوانان به او صحبت کردیم و برایش شرح دادیم که پس از انتخابش به عنوان دهیار چندتن از جوانان مزینانی با ارسال پیام  از اعتماد هموطنان به یک جوان اظهار خوشحالی کردند ، پذیرفت که به سئوالات ما پاسخ بدهد که ضمن تشکر و قدر دانی از مهندس مزینانی این گفت و گو تقدیم مخاطبان به خصوص جوانان می گردد.

قوم عزیز ! من که می شناسمت اما خودت در یک جمله بگو کی هستی و چه کاره ای ؟

مزینانی : (باخنده) خب من رضا مزینانی هستم قل دوم رحمت الله مزینانی و می دونی که من و داداشم حسن آقا دوقلو و هردوی ما متولد 1365 هستیم که  خب من چند دقیقه بزرگتر از ایشانم و افتخار آشنایی با دنیا را دارم

خب ؟

خب دیگه من و حسن باهم در سبزوار ؛ چون پدرمان فرهنگی است و در آموزش و پرورش این شهرستان خدمت می کند ، درس خواندیم و بعد هم دانشگاه و کسب مدرک مهندسی عمران و حالا هم که چون خیلی همشهریانم اصرار کردند دهیاری مزینان را پذیرفته ام

مردم کدام مردم ؟مگه کسی خبر داشت که شما چی خواندی و چکاره ای ؟

خودم هم ماندم که چرا و چگونه من را انتخاب کردند اما نقش آقایان حاج مهدی آقای آزاده و حاج احمد صباغ مزینانی خیلی پر رنگتر از دیگران است

حتماً خبر نداری که شاهدان هم ؟

شاهدان!

بله شاهدان هم این توصیه را به رئیس شورای مزینان نموده و شما را به عنوان گزینه ی مورد اعتماد معرفی کرده است

نظر لطف شماست و خب حالا دیگه بیشتر باید تلاش کنم

از کارهایت بگو ، ما که تا حالا چیزی ندیدیم و همه اش شورا داره زحمت می کشه !

(می خندد) خب چه فرقی می کنه من یا شورا مهم اون خدمتی است که باید انجام داد

و جوانان ؟

جوانان چی !

جوانانی که از انتخاب تو خیلی خوشحال شدند نباید ببینند فرد مورد اعتمادشان توانسته اعتماد دیگران را به جوانان بیشتر بکنه؟

از اون لحاظ ! خب چون اصرار می کنید باشه می گم اما می ترسم ریا بشه !

نترس ما می گیم خدمت !

باشه چشم! همانطور که می دونید هر مسئولی که میاد باید علاوه برارائه ی طرح های نو کار قدیمی ها را هم ادامه بدهد خب خود حاج مهدی قبل از اینکه رئیس شورا بشود دهیار بود و پس از آن سیدعبدالله جلالی چند ماه کوتاهی رو این کار را پذیرفت اما خب به خاطر نداشتن مدرک تحصیلی مناسب از ادامه ی خدمت بازماند و از وقتی ما دهیاری را قبول کردیم یک سری بدهی هایی از قبل روی دست دهیار مانده بود که همه را پرداخت کردیم و تقریباً از نظر مالی به روز شدیم و سپس شروع کردیم به یک سری کارهای عمرانی مانند اصلاح معابر از جمله دو پل واقع در میدان امام حسین (ع) و ابتدای راه مزار  یا همان پل چاپارخانه که به دلیل کم عرض بودن و قدیمی بودن با سوانحی همراه بود بعد از آن رفتیم سراغ راه اصلی و پیگیری  مجوز از اداره راه و شهرسازی شهرستان سبزوار برای ساخت پارکینگ در ابتدای جاده مزینان

پارکینگ ! پس شما بودید که همان توقفگاه را هم بسیتید یعنی زدید چشمش را هم کور کردید ؟

نه این کار ما نبود ولی درخواست ما هست که به علت خطرات زیاد این مسیر را ساماندهی نمایند البته درخواست ما ایجاد پل و یا به تعبیر بهتر زیرگذر و یا روگذر است که واقعاً مورد نیاز این مکان است چرا که به علت نبودن همین پل بارها همشهریان ما برای ورود به داورزن در معرض تصادف قرار گرفته اند و چند ماه پیش دو خانواده داغدار شدند

آقای دهیار سابق که در حال حاضر مسئولیت شورای اسلامی را برعهده دارد توانست در معابر و به خصوص بازار مزینان یک سری امکانات جانمایی بکند تا همشهریان ما بتوانند راحت استراحت کنند شما چه کار کرده اید؟

فکر کنم منظورتان نیمکت هایی است که حاج مهدی تهیه کرد

بله نیمکت !

ما هم این جور برنامه ها را در دستور کار خود داریم و موفق شدیم 10عدد دستگاه ورزشی خریداری نماییم و به زودی در مکان مناسب نصب می کنیم  .

در زمینه ی آموزشی هم کاری کرده اید یا به قول خودتان در دستور کار دارید؟

بله من به تازگی با  ریاست سازمان فنی و حرفه ای سبزوار در خصوص اجرای دوره آموزشی برای خانم ها در مجتمع بهزیستی مزینان جلسه ای داشتم و با موافقت ایشان این دوره ها شروع شده است

راستی یادمان های استاد شریعتی و دکتر نیمه تمام رها شده نمی خواهید آن را تکمیل کنید ؟

چرا اتفاقاً شما اگر دقت کنید اصلاح و مرمت میدان استاد محمد تقی شریعتی چند روزی هست که انجام شده و به زودی فضای سبز پیرامون آن هم شروع می شود  برای ایجاد فضای مناسب اطراف تندیس دکتر واقع در ورودی کویر و قنات مزینان هم داریم کار می کنیم و انشاء الله در آینده ای نزدیک شما آبادانی و زیبایی بهتری را در این یادمان ها خواهید دید.

اگر بخواهید یک خبر خوش به مزینانی ها بدهید چه خواهد بود؟

انتخاب  مزینان به عنوان روستای منتخب گردشگری و میراث فرهنگی

خسته نباشید این را که قبلاً خود ما اعلام کرده ایم!

درسته ولی  برنامه جامعی در این رابطه داریم که اجازه بدهید بعدها توضیح بدهم اما تابلوی آن را داریم نصب می کنیم

خیلی خوب ماهم منتظر می مانیم و اگر ممکنه بفرمایید در آینده چه برنامه های دیگری را دنبال خواهید کرد؟

چون این موارد زیاد است و هرکدام توضیح چند صفحه ای دارد من تیتر وار اعلام می کنم ولی قول می دهم که بازهم در خدمت همشهریان عزیزم باشم و از شاهدان خبر انجام و چگونگی آن را هم اعلام کنم

بفرمایید ما هم سراپا گوشیم!

همانطور که می دانید و خبرش را هم منتشر کردید تسطیح و بهسازی خیابانها و کوچه ها را با همکاری آقای آزاده شروع کردیم که مورد توجه و رضایت اهالی قرار گرفت و در ادامه این طرح ها را دنبال خواهیم کرد نصب علائم راهنمایی و مرمت و تسطیح جاده مزینان به داورزن هم در دست اقدام است البته علائم نصب شده و مرمت و افزایش عرض جاده و زمینهایی کناره ی آن بزودی شروع خواهد شد اما مواردی را که باید فهرست وار ذکر کنم  عبارت است از ؛ 1-بررسی و ایجاد طرح مهم و تفصیلی مربوط به مزینان 2-راه اندازی خط مسافربری (اتوبوس)مزینان -سبزوار که به دلیل بی مهری بعضی ها مورد بی توجهی قرار گرفته و مشکلاتی برای شهروندان فراهم کرده3-شروع عملیات ایمن سازی کمربندی شرق با نصب سرعت گیر و تابلو های هشدار دهنده4- پیگیری آتش نشانی که تابلوی آن پیش از این نصب شده 5-عملیات عمرانی ویژه که به دلیل اهمیت قیمت اراضی و خریداری بهتر است قید نشود و سربسته گفته شود تا کارشکنی نشود.6-مرمت حمام قدیم به عنوان یک سالن پذیرایی برای مراسمات 7- به کارگیری و بهره مندی از  یک نیروی متخصص در کنار دهیاری ترجیحاً مهندس عمران برای  پیگیری هرچه بهتر در خصوص طرح توسعه روستایی و ایجاد مزینانی آباد

و چه در خواستی از مردم مزینان دارید؟

من از تک تک همشهریانم تشکر می کنم و امیدوارم همچنان ما را یاری نمایند تا به زودی طرح هادی را در مزینان عملیاتی نماییم و همچنین توقع داریم تا جای ممکن با کمک های مالی به خصوص خیرین و نیکوکاران متمولی که خداوند ثروتی را به آنها بخشیده برای آبادانی مزینان نیز همچنان که کمک می کنند بازهم یاریگر ماباشند همشهریان محترم علاوه بر کمک مالی به درخواست دهیاری در خصوص احداث بنا توجه نمایند که قبل از شروع به ساخت هر بنایی در مزینان پروانه ی ساخت را دریافت نمایند تا در آینده برای صدور سند با مشکلی مواجه نشوند.

در پایان اگر فکر می کنید سخن نگفته ای باقی مانده بفرمایید

فقط در خاتمه ضمن تشکر از مردم خوب و همشهریان عزیز به خصوص رفقای جوانم که به من اعتماد کرده اند و از اعضای محترم شورای اسلامی حاج مهدی مزینانی ، وهب غنی آبادی ،خانم فاطمه مزینانی گلستانی و  یار همیشه همراه حاج احمدآقای مزینانی صباغ و گروه فرهنگی شاهدان کویر مزینان و همچنین فرماندار و بخشدار مرکزی داورزن تشکر و قدردانی می کنم به امید مزینانی آباد در شأن بزرگانی چون شریعتی

ماهم به خاطر این حوصله ای که به خرج دادید از شما تشکر می کنیم

 

گفت وگو با سید مجید مزینانی استاد برجسته و هنرمند انیماتور/ بخش پایانی

در بخش اول قسمتی از بیوگرافی هنرمند انیماتور و تدوین گر مزینانی را که در شاخه ها و گرایش های هنری و برنامه سازی مختلف در تلویزیون فعالیت نموده منتشر ساختیم و بنا شد مصاحبه تکمیلی یاهمان گفت و گوی صمیمانه گروه اعزامی شاهدان کویرمزینان را با این فرزند شایسته مزینان  منتشر نماییم که امروز این توفیق نصیبمان شد و بخش دوم مصاحبه استاد سیدمجید مزینانی تدوینگر و استاد انیمیشن ساز را تقدیم می کنیم.

استاد مزینانی به عنوان اولین سئوال و شاید کلیشه ترین سئوال بفرمایید که از چه سالی وارد تلویزیون شده اید؟

من از سال 76 به جمع تلویزیونی ها پیوستم و در رشته های مختلفی شروع به فعالیت کردم که می توان به این رشته ها اشاره کرد؛CG(کاراکتر ژنریتور)،منشی گری صحنه،صدابرداری ،نورپردازی و همکاری با عوامل تولید در صدا و سیما،تهیه کنندگی و کار گردانی،به طور کلی 18 سال سابقه کاری در صدا و سیما را در کارنامه کار ی خود دارم.

اما عمده یفعالیت های من  شرکت در رسانه های دیجیتال و نوزده سال سابقه تدوین و انمیشین سازی است  خوشبختانه از نظر کیفی و کمی در کارهای انیماتوری کاستی نداشتم ،همچنین سابقه لیدری در برنامه های خردسالان و کودکان را دارم.

این جور که از سخنان شما فهمیدیم از سنین جوانی وارد عرصه ی تلویزیون شده اید و در این سن پویایی و تلاش خاصی نهفته است و این طور که خودتان می گویید سخت مشغول به کار بوده اید و نتوانسته اید به تحصیل ادامه دهید درسته ؟

نه اتفاقاً من همزمان با فعالیت های هنری درتلویزیون ، تحصیل را هم ادامه دادم و از سال 87سه شیفت کار می کردم که سختی های زیادی را متحمل شدم .اما خود این سختی ها و مشقت ها شیرینی خاصی برای من داشته است چرا که اساتید و دوستان خوبی را درکنار خود داشته ام و ماحصل آن همین دفتری است که بعضی از جوانان علاقمند مراجعه می کنند و من به آنها آموزش می دهم و معتقدم کار فرهنگی واقعی یادگیری مفاهیم اولبه تربیتی ،شهروندی می باشد و من برای این مفاهیم و آشنایی با آنها اقلیم های متفاوتی را مطالعه کرده ام و حوزه فعالیت های انیمیشن سازی که انجام داده ام موضوعاتی چون ارشادی،تقویتی،آموزشی اطلاع رسانی،سرگرمی ،آداب و رسوم می باشد و در ده اقلیم ایران مورد بررسی قرار گرفته اند مانند ترکمن،شمال ایران مانند مازندران،گیلان،جنوب ایران(بوشهر،بندر عباس )و قوم بختیار می باشد.که در شبکه پویا سیمای جمهوری اسلامی  بسیاری از این کارتون ها به نمایش گذاشته شده است.

آیا برای این فعالیتها از طرف مسئولین و نهادهای مرتبط حمایت شده اید؟

متاسفانه در حوزه انیمیشن سازی در ایران از نظر حمایت های مالی و معنوی کم کاری شده است که باعث می شود کار های خوبی در زمینه خردسالان و کودکان ارائه نشود هرچند خودم شخصا این مشقت و سختی ها را متحمل شده ام و بسیاری از کارها را با هزینه شخصی انجام داده ام ولی هیچگاه نا امید نشدم چون برای کارم هدف دارم ، ما می توانیم انیمشن سازی فاخری داشته باشیم  و امیدوارم همچنان که مسئولین مربوطه برای دوبله و پخش کارتونهایی مانندفوتبالیستها وقت صرف می کنند و به راحتی برای این  محصول خارجی  هزینه می کنند  برای انیمیشن های ایرانی هم بیشتر ارزش قائل شوند خود من طرح انیمیشن سنگ سرخ را که موضوع اصلی آن در مورد کودکان و نوجوانان فلسطینی است و این کودکان و نوجوانان برای نجات سرزمین خودشان علیه رژیم اشغالگر صهیونیست می جنگند. برای خیلی از افراد توضیح داده ام البته افراد دست اندرکار ولی هنوز نتوانسته ام اسپانسر مناسبی پیدا کنم ، به بسیاری از ادارات و ارگانهای مربوطه مراجعه کرده ام اما نتیجه ای نگرفته ام چون همانطور که اشاره کردم متاسفانه انیماتور های ایرانی حمایت مالی و معنوی نمی شوند .

و اگر سنگ سرخ آماده شود با چه فرمتی ساخته خواهد شد؟

اگر حمایت شویم این انیمیشن در هفتاد دقیقه به صورت سینمایی ارائه خواهد شد هرچند می گویم اگر حمایت شویم ولی خود من و دوستانم تصمیم داریم آن را بسازیم و انشاء الله این کار تولید و ارائه می گردد چرا که این انیمیشن دغدغه اساسی مسلمانان و بخصوص ایران است و به نظر من این دست از انیمیشن ها باید به صورت انبوه و کاربردی ارائه شود.

جناب مزینانی شما گویا به ساخت انیمیشن با رویکرد مذهبی علاقه خاصی دارید اگر صلاح می دانید از کارهایی که در این زمینه دارید برایمان بیشتر توضیح بدهید؟

بله چون این در باور ما مزینانی ها نهادینه شده و خواسته و ناخواسته به این سمت کشیده می شویم

منظورتان چیه که در باور ما مزینانی ها نهادینه شده است؟

ببینید خود شما مزینانی هستید و می دانم که از کودکی با فرهنگ عاشورایی خاص روبرو بوده اید ، مزینان در برگزاری مراسم عاشورا سابقه ی طولانی و خوبی در منطقه دارد و در این روز برای عزاداری سرور و سالار شهیدان جمعیت زیادی از سراسر کشور به مزینان روانه می شوند و حتی از بعضی کشورها مثل آمریکا ، کانادا و انگلیس که تعدادی از همشهریان ما به این کشورها مهجرت کرده اند اما روز عاشورا برخود لازم می دانند که به زادگاهشان برگردند و در این مراسم حضور داشته باشند ما هم از این قائده مستثنی نیستیم و از همان کودکی والدینمان دستمان را می گرفتند و اگر امکان داشت از اول ماه محرم به مزینان می بردند تا در این مراسم شرکت کنیم این است که می گویم این فرهنگ در وجود ما مزینانی ها نهادینه شده! برای همین به نظرم هر مزینانی که به سمت و سوی هنر می آید دوست دارد برای این مراسم کاری بکند همچنان که شما برادران مزینانی علی و منصور را دیده اید که علی رغم ساخت چندین فیلم سینمایی، دوربین برمی دارند و به مزینان می آیند تا از مراسم عاشورا فیلمی بسازند.من هم با کمک خداوند متعال انیمیشن ندای درون را دردست تهیه و ساخت دارم که موضوع اصلی اش مرتبط  با واقعه عاشوراست .با توجه به اینکه در واقعه عاشورا کودکان و خردسالانی حضور داشتند می توان از نگاهی دیگر روز عاشورا را به مخاطب کودک و نوجوان معرفی کرد. همچنین یکی از انیمیشن های بسیار مهم که در نظر داریم بسازیم و مرتبط با این ایام یعنی دهه ی کرامت می باشد انیمیشنِ"به نام او و به یاد او "که پیرامون زندگی  امام رضا (ع) است و در حقیقت مجموعه قصص امام رضا علیه السلام است که اهداف طرح را در سه بخش خلاصه کرده ایم  اول بیان احادیث و داستان های حضرت رضا علیه السلام در حد فهم و درک کودکان 7 تا 10ساله استدومین شاخصه نشان دادن وجهه ای شوخ و خوش با بهره مندی  از روحانیت برخلاف آنکه در برخی از داستان ها و فیلمها به عنوان یک فرد حاشیه ای و بی روح به آن ها پرداخته شده است سوم به تصویر کشیدن وجهه ای کودکانه و پاک از محیط حرم رضوی در حد نزدیکی روحی و معنوی کودک با آن

 

در حال حاضر چه کاری از شما آماده ی نمایش در تلویزیون می باشد؟

یکی از کارهایی که در انیمیشین انجام داده ایم انیمیشن سه بعدی سرزمین نقره ای است که در سیزده قسمت 5 دقیقه ای آماده نمایش شده است وساخت آن  از سال 90 تا  93 طول کشیده شده و هم اکنون برای خرید به صدا و سیما تحویل داده شده است. هدف کلی این انیمیشن  آموزش نکات تربیتی به کودک به صورت نشاط و سرگرمی ، نهادینه کردن مسایل دوران کودکی ،برخورد درست و قابلیت های روحی روانی کودک است.شخصیت های اصلی این انیمیشن ،جقجقه که دارای صدایی خاص است،گوری که یک گور خر است ،زی زی یک زنبور عسل و کرم خاکی که شخصیت دانای این انیمیشن است.علت اصلی که نام این انیمیشن را سرزمین نقره ای نامیده ایم به خاطر این است که دنیایی راکه بچه ها وارد آن می شوند  دوست ندارند از آن بیرون بیایند،اسباب بازی های خود را به آنجا می برند و درحین بازی اگر اسباب بازی ها خراب شد خودشان آنهارا تعمیر می کنند.این دنیا فضای عمقی ندارد و برای مخاطب قابل فهم و درک است .این انیمیشن دارای موسیقی تیتراژ5 بیتی می باشد که شعرش از خانم مرجان قمری است،طراح کاراکتر،پرتو و کارگردانی آقای محمد حاجی زاده انجام می دهد و تهیه کنندگی آن را خودم برعهده دارم یکی دیگر از  مجموعه های انیمیشنی که ما ساخته ایم مجموعه ای است  به نام عطار آباد که در باره داروهای اصیل و گرانبهای گیاهی سخن می گوید و ما با توجه به مضرات داروهای شیمیایی حتی بعد از مفید بودنشان در رفع بیماری ، برآن شدیم تا برای هر چه بهتر شناساندن داروهای گیاهی و طب سنتی این مجموعه 13 قسمتی را و در هرقسمت با مدت تقریبی 7 الی 9 دقیقه  با شخصیت های متفاوت و در هر قسمت پرداختن به چند گیاه و خواص درمانی آنها در یک فضای شاد و مفرح  به تولید برسانیم.اهدافی که ما در این  طرح دنبال می کنیم عبارت است از:1.آشنا کردن مخاطب با دارو های گیاهی و طرز استفاده از آن ها در یک بستر کمدی و فانتزی2 . هشدار به مردم در مورد دارو های تقلبی و قاچاق و تجویز آن توسط افرادی غیر متخصص.  کار دیگر ما مجموعه ی من دیگه بزرگ شدم است که  برای مخاطب عام و با اهداف  ارتقاء سطح آگاهی مخاطب  که کودک و والدین او می باشند  و آموزش شیوه های صحیح ارتباط و حل مسئله در خانواده  به کودکان و والدین ایشان طراحی گردیده است .

 اگر امکان داره این موضوع را بیشتر توضیح بدهید؟

ببینید  هر یک از ما انسانها در قبال خویش و جامعه ای که در آن زندگی میکنیم وظیفه ای داریم ، یک انسان بالغ و متعادل می داند که خوشبختی و آرامش خودش در گرو خوشبختی و آرامش همنوعانش است و از آنجا که یکی از مهمترین دلایل احساس منفی و احساس عدم خوشبختی افراد مشکلات عاطفی و ارتباطی ایشان علی الخصوص با افراد خانواده ، والدین یا فرزندانشان  است بر خود واجب می دانیم که سهمی هر چند کوچک در راستای ایجاد آگاهی و شناخت و آموزش افراد مخاطب خود برعهده گیریم تا با توکل و تکیه بر خالق یکتا موجب ایجاد احساسات مثبت و خوشایندتوأم با امیدواری  و خوشبختی در همنوعانمان گشته و وظیفه خود را در قبال خویش و تواناییهایمان و جامعه  به انجام رسانیم.

می توانید بگویید شما در این مجموعه چه پیامی را دنبال می کنید؟

 بله خیلی ساده است  پیامهایی که انتظار می رود این مجموعه به مخاطب خویش ارائه دهد ، عبارتند از :1 . ایجاد انگیزه تلاش در مخاطب  برای درک احساس طرف دیگر رابطه  و همدلی روابط  کودکان با یکدیگر و با والدین "2 . ایجاد احساس نیاز به کمک گرفتن از یک مشاور متخصص در موارد و مشکلات  تربیتی و ارتباطی  که خود فرد از عهده رفع  آن بر نمی آید.3 . ایجاد احساس اعتماد به مشاور و روانشناس4 . ارائه راهکارهایی در باب بخشی از مشکلات ارتباطی و تربیتی خانواده به والدین5 . آموزش چگونگی ایجاد احساس صمیمیت در بین اعضای خانواده توسط کودکان با یکدیگر و والدین با آنها، بسه یا بازهم بگم(باخنده)

شما هنرمند پرکاری هستید و مشتاقیم که به عنوان یک مزینانی شما و کارهایتان را بیشتر برای همشهریان و مخاطبان شاهدان کویرمعرفی نماییم اگر خسته نشدین لطف کنید و از آثار دیگرتان برایمان بگویید؟

 یکی دیگر از کارهای سنگینی که افتخار همراهی با آن را دارم سریال 13 قسمتی رنگین کمان است که با هنرنمایی خانم سمیه میر عباسی نوشته شده است و ما در هرقسمت که به مدت  5 دقیقه اجرا می شود سعی می کنیم رنگها و ویژگی های روان شناختی  و ترکیب رنگی را به کودکان  بشناسانیم  وچون این سریال اندیشه محوری است ومی دانیم که رنگها نا خود آگاهانه به مثابه ماهیت رنگی شان از لحاظ روانی بر انسانها تاثیر می گذارندتلاش می گردد  با اتفاقاتی که برای شخصیت سپیتا  رخ می دهد جنبه ی روان شناختی رنگها  برای کودک شناخته شود. همچنین گروه ما مجموعه ی 26 قسمتی خواص میوه ها را برای معرفی خواص تمامی میوه ها آماده کرده است  و یک سریال هم با مضمون بهداشت فردی و جمعی و اصول کار  در 13 قسمت ساخته ایم که  در این 13 قسمت از موی سر تا ناخن پا و چگونه ظاهر شدن در اجتماع و اصول کار در منزل را به کودکان یاد می دهیم.

خیلی خیلی تشکر می کنیم و اگر ممکن است اسامی کسانی که با شما همکاری می کنند معرفی بفرمایید؟
همکاران بنده در این چند بخش: رسول رضائی جو طراح شخصیت و طراح فضا، میثم شاهی انیماتور، محمد رضا مزینانی انیماتور ، احسان شجاعیان انیماتور، محمد حاجی زاده در بخش سه بعدی مدیر تولید، فاطمه مظلوم در بخش وله های پویا کاربر افتر افکت ، مریم خائف در بخش طراحی لوگو، طه نصراللهی انیماتور، نویسندگان فاطمه محمدی- فهیمه میرعباسی- امین حمیدی نیا،شاعر تیتراژ ها : سپیده عابدی، تنظیم موسیقی: میرزاپور – اسماعیل شجاعیان، و کلیه کسانی که اگر بخواهم اسمشان را بیاوریم شاید بیشتر از 50 نفری می شوند.

ما هم در پایان برای شما و همکارانتان آرزوی موفقیت و سربلندی می نماییم و امیدواریم بزودی از کارهای تولیدی شما در همین شاهدان کویر خبرهای خوبی منتشر کنیم.

گفتگو و عکس : محسن مزینانی

تنظیم برای انتشار: علی مزینانی عسکری