بایگانی تیر ۱۳۹۶ :: شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۱۶ مطلب در تیر ۱۳۹۶ ثبت شده است

۳۰
تیر
۹۶

یوسف عزیز در عصر سه شنبه 27 تیرماه به طور ناگهانی از منزل خارج شد و پا در خیابان گذاشت و دیگر هیچ اثری از او نیست اول دعا کنید تا او به خانه بازگردد دوم در این همراهی شریک شوید و همانند تمامی خیرخواهان از جمله اصحاب رسانه و اهالی هنر تصویرش را در صفحه ی اینستا و سایت و تلگرام قرار دهید تا ان شاء الله با این همدلی پدر و مادر نگرانش دل شاد شوند.

به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۹
تیر
۹۶

بسیاری مردم ایران را مردمانی خشن با آستانه تحمل پایین می دانند. مردمانی که ادبیات محاوره آنها مهربانانه نیست و دائم با هم درگیر هستند، حتی سعی می کنند تعاملات و کنش های عادی روزمره شان را با روش های خشن انجام دهند.

«محمد حیدرپور کلیدسر» دکترای جامعه شناسی فرهنگی و مدرس دانشگاه، «آتوسا محمدی مزینانی» دانشجوی دکترای جامعه شناسی به این مسایل پرداختند که چه عواملی باعث می گردد مردم به سمت خشونت در رفتارهایشان گرایش پیدا کنند!؟ چرا مردم ایران در فرایند اجتماعی شدن و فرهنگ پذیری تبدیل به انسان های خشن شدند و در کوچک ترین اتفاقی از خودشان رفلکس هایی نشان می دهند که طبیعتاً رفلکس های شایسته ای نیست. این کارشناسان راهکارهایی برای حل این مسایل بیان کردند.

محتوای این میزگرد علمی را به طور کامل در ادامه ی مطلب بخوانید...

  • علی مزینانی
۲۷
تیر
۹۶

محمد کاظم مزینانی - کراپ‌شده

محمد کاظم مزینانی با اعلام نوشتن رمانی تازه درباره زندگی ناصرالدین شاه از تصمیم خود برای تغییر ناشر سه‌گانه داستانی مشهور خود گفت.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛  سومین مجلد از سه‌گانه داستانی محمد کاظم مزینانی که پیش از این قرار بود همزمان با نمایشگاه کتاب امسال منتشر شود، به گفته او احتمالا با تغییر ناشر همراه خواهد بود.

مزینانی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره این رمان عنوان کرد: رمان «شین بی‌شین» سومین مجلد از سه‌گانه داستانی من است که دو رمان «آه باشین» و «شاه بی‌شین» را تکمیل می‌کند اما با حوزه هنری و انتشارات سوره مهر که ناشر دو کتاب اول بود، برای انتشار آن به توافق نرسیدیم. در این رمان سعی کردم با نگاهی کودکانه پروسه انقلاب اسلامی، پیروزی آن و بعد از آن حوادث پس از پیروزی و از جمله دفاع مقدس را روایت کنم.

وی افزود: در حال مذاکره هستم تا این رمان به همراه دو جلد دیگر آن را توسط ناشر دیگری منتشر کنم تا سه‌گانه داستانی آن کامل شود.

برگزیده جایزه ادبی جلال آل‌احمد در ادامه افزود: به تازگی رمان دیگری را هم نوشته‌ام که موضوع آن زندگی ناصرالدین شاه قاجار است. برای نوشتن این رمان تمامی زندگی او را زیر و رو کردم تا بتوانم شرحی داستانی از زندگی او را در قالب رمان تازه‌ام خلق کنم. من برای نوشتن این رمان مقطع کودکی او از سه سالگی تا زمان مرگش را مد نظر قرار داده‌ام.

وی در پاسخ به این سوال که چرا درباره شخصیت ناصرالدین شاه دست به تالیف رمان زده، عنوان کرد: ناصرالدین شاه به لحاظ زمانی و تاریخی در جایی ایستاده که اولین دریچه برای حضور جامعه ایرانی در غرب باز می‌شود. او خودش به غرب می‌رود و با فرهنگ غربی آشنا می‌شود. تا قبل از این رابطه با غرب خیلی شحصی بود اما او عمومی‌اش کرد.

مزینانی افزود از سوی دیگر او شخصیتی دارد که کودکی خودش را حفظ کرده و بسیار بسیط به دنیا نگاه می‌کند. او فرانسه یاد می‌گیرد و روزنامه می‌خواند. این شخصیت خیلی برای نوشتن رمان مناسب بوده و هست.

این نویسنده همچنین گفت: از طرف دیگر حوادث تاریخی دوران وی از جمله واقعه تنباکو و رشد و توسعه نظام روحانیت در این زمان رخ می‌دهد. جامعه ایرانی در این عصر در حال پوست انداختن است و اتفاقات تازه و شگفتی رخ می‌دهد که جزو نوادر تاریخ ایران است. به نظر من حوادثی که در این دوران رخ می‌دهد در دوران پهلوی و انقلاب به بار می‌نشیند. 

منبع ؛ خبرگزاری مهر

به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۶
تیر
۹۶

دیدار معلم و شاگرد در یک روز گرم تابستانی

دانش آموزان دهه ی شصت به خوبی یادشان هست که حسین فرشته نژاد و همسرش خانم دادرسی دو فرهنگی خوش اخلاق و خوش برخورد  که مردم مزینان هرگز خدمات آن ها را و متقابلا آن ها نیز بچه های مزینان و و والدینشان را فراموش نمی کنند در مزینان به تدریس و تعلیم فرزندان این دیار تاریخی مشغول بودند.

حسین آقا در مدرسه ی راهنمایی و دبیرستان دکتر علی شریعتی مزینانی که برادر خانمش مدیریت آن را برعهده داشت به عنوان ناظم و معاونت مشغول به خدمت بود و خانم مرضیه دادرسی نیز در مدرسه ی ابتدایی شیخ قربانعلی شریعتی دانش آموزان را الفبای زندگی می آموخت ؛ دانش آموزانی که با گذشت سی و اندی سال هنوز آن ها را با همان چهره های معصومانه می شناسد و همانند یک مادر سراغ تک تک عزیزانش را می گیرد و در شادی ها و غم های شان شریک می شود و شاگردان او نیز که اکنون هرکدام برای خود دارای زن و زندگی و فرزند هستند همین عشق را به معلم خود دارند و هرجا نام او را بشنوند تپش قلبشان شنیدنی است...

چند روز پیش خانم دادرسی در تهران توانست شماره ی یکی از شاگردان قدیمی اش را پیدا کند و با اولین تماس ، آقا محمدرضا مزینانی (شریفی) که مدیریت شرکت پارس خازن غرب را برعهده دارد تا شنید خانم معلم پشت خط است از خوشحالی صدایش به لرزه افتاد و شاید گفت : خانم اجازه آدرس بدین تا بیام به دیدنتان!

و در یک روز گرم تابستانی خانم معلم میهمان شاگرد سی سال پیشش بود و بازهم سراغ تک تک بچه ها را گرفت ؛ راستی موسی کجاست ؟ سیدمهدی چی کار می کنه ؟ از ابوالفضل خبرداری؟و... تک تک شاگردانش را با اسم یاد می کرد و آخر سخنانش با این جمله پایان می یابد : هرگز من و حسین آقا خوبی های مردم مزینان را فراموش نمی کنیم .

حسین فرشته نژاد ناظم و معاون مدرسه ی راهنمایی و دبیرستان دکترعلی شریعتی مزینان در دهه ی شصت

خانم مرضیه دادرسی معلم مدرسه ی ابتدایی شیخ قربانعلی شریعتی مزینان در دهه ی شصت


به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan


  • علی مزینانی
۲۵
تیر
۹۶


خادم آل الله حاج حسین مزینانی پدر بزرگوار شهید یداله شهیدی مزینانی صبح امروز دارفانی را وداع گفت و به فرزند شهیدش پیوست.

به گزارش شاهدان کویر مزینان ؛ ابوالشهید حاج حسین مزینانی در جوانی از مزینان هجرت کرد و با استخدام در کارخانه قند  مشهد مقدس درجوار حرم رضوی ساکن شد.

فرزند این خادم اهل بیت علیهم السلام سال 1362 در دفاع از میهن اسلامی و در جبهه های حق علیه باطل به شهادت رسید و پیکر مطهرش در کنار پسرعموهای شهیدش در مزینان به خاک سپرده شد.

خانواده شهیدی به پاس تقدیم شش شهید والامقام در نزد مردم مزینان به شهیدی مشهور شدند. علی ، محمد و حسین سه فرزند حاج اصغر مزینانی برادر زنده یاد حاج حسین هستند که در دوره های مختلف دفاع مقدس به شهادت رسیدند.

قرار است پیکر مطهر این پدر گرانقدر شهید روز دوشنبه 26 تیرماه پس از تشییع در محل سکونتش طرق مشهد در گلزار بهشت رضا(ع) به خاک سپرده شود.

شایان ذکر است در نوروز امسال مقام معظم رهبری با حضور در منزل این پدر شهید وی را مورد لطف و عنایت خود قرار داد.

به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۵
تیر
۹۶

نام گذاری هفته ی بهزیستی  به پاس زحمات گرانقدر زنان و مردان آزاده ای است که در راه بهتر ساختن زندگی دیگران تلاش و مجاهدت می کنند و می کوشند تا باری را از دوش خسته نیازمندان و معلولان بردارند و این معنا و مفهوم واژه ی زیبای عشق است که عشق ورزیدن به خلق، زیباترین ترنم گفتگو با خالق است.

بی شک یکی از عاشقانی که با تمام توان و با گذشتن از رفاه و آسودگی خویش به جهاد با محرومیت برخاسته و زندگی و زیستن آسوده  را در  کمک به همنوعان و خدمت به مردم عطش زده کویر می داند  و شکفتن گلسار لبخند را برلبان غنچه های رنجور ناامید دیده بانوی مجاهد ، نیکوکار و فداکار سرکار خانم فاطمه گلستانی مزینانی مدیر محترم و گرانقدر مجتمع جامع توانبخشی بهزیستی مزینان است لذا برخود لازم می دانیم این روز و هفته ی خجسته را به  خادم مردم مزینان تبریک و تهنیت عرض کنیم و از خداوند متعال سلامتی و موفقیت و توفیق خدمت را برای ایشان و همراهان محترمش درخواست نماییم .

شاهدان کویرمزینان

به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۹
تیر
۹۶

باور کنید اینجا موصل و یا شهرهای جنگ زده ی سوریه نیست و هیچ موشکی هم به این منطقه اصابت نکرده ، این تیر برق شکسته شده در یکی از خیابان های اصلی مزینان زادگاه دکتر علی شریعتی مزینانی است که هر لحظه احتمال سقوط آن و به وجود آمدن فاجعه ای انسانی احساس می شود.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ مدت پنج یا شش ماه است که چند تیر برق سیمانی در اثر طوفان شکسته شده و علی رغم پیگیری و نامه نگاری دهیار مزینان به مسئولین اداره برق و بخشداری داورزن هیچ گونه اقدامی در این زمینه صورت نگرفته و این در حالی است که احتمال سقوط این تیرهای قول پیکر لحظه به لحظه جان مردم را تهدید می کند.

سال گذشته در اثر وزش ناگهانی باد و طوفان، چندین تیر برق سیمانی در مزینان شکسته  و بر روی خانه های مردم سقوط کرد که موجب خسارات مالی فراوانی گردید اما به همت اداره برق داورزن بلافاصله ترمیم و تعویض تیر برق های شکسته شده صورت پذیرفت و اکنون با وضعیت موجود نیز ممکن است در اثر کوچکترین حرکتی مانند زلزله و یا باد بار دیگر و بلکه حادثه ای بدتر رخ دهد که در این زمینه توجه بیشتر این مسئولین را می طلبد.

  به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۸
تیر
۹۶

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ رقابت‌های شمشیربازی استان فارس در 3 اسلحه اپه، فلوره و سابر با حضور 40 ورزشکار در شیراز برگزار شد.

در این پیکارها و در بخش اسلحه سابر، مهرداد مزینانی مقام نخست را کسب کرد و کوروش فرزانه و کاوان عادلی به ترتیب دوم و سوم شدند.

در اسلحه فلوره نیز علیرضا فتاحی، اشکان زندکریمی عنوان نخست و دوم را کسب کردند و عنوان سومی این بخش هم به‌طور مشترک به حسین رئیسی و پوریا دولت‌داد رسید.

همچنین علیرضا انصاری، محمدکریم اسکندری، امیر نورایی‌پور و شهداد فرخ‌منش در بخش اپه به‌ترتیب عناوین نخست تا سوم را از آن خود کردند.
محمدرضا نورایی‌پور، مجتبی فرخ‌منش و علی فرزانه قضاوت این رقابت‌ها را برعهده داشتند.

  به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۶
تیر
۹۶

روزهایی که بر ما می‌گذرد تداعی‌گر سالروز آغاز قیام ضداستبدادی و ضداستعماری زنده‌یاد میرزا کوچک‌خان جنگلی است که تا مدتها، فعل و انفعالات سیاسی و فرهنگی هم‌زمان با خویش و پس از آن را تحت تاثیر قرار داد. ازجمله مدخلهای پژوهش درباره این رویداد، دغدغه حفظ اصالت دینی و فرهنگی این جنبش بود که میرزا کوچک‌خان جنگلی با تاسیس «هیئت اتحاد اسلام» در راه آن گام برداشت. در گفت‌وشنودی که پیش روی دارید، محقق ارجمند جناب حجت‌الاسلام والمسلمین محمدصادق مزینانی تاریخچه این هیئت را بازخوانی کرده است.

□ بهتر است گفت‌وگو را از این نقطه آغاز کنیم که جنابعالی نهضت جنگل را از نظر رهبری و فرماندهی این حرکت چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بسم الله الرحمن الرحیم. با نگاهی به تاریخچه نهضتهای معاصر ایران، به خوبی درمی‌یابیم که رهبری نهضتهای اصیل و آزادی‌بخش عمدتا در دست روحانیون و علمای شیعه بوده است. میرزا کوچک‌خان، رهبر نهضت جنگل، نیز به استناد مدارک و مستندات تاریخی به‌جامانده، همواره در راه دفاع از احکام اسلام می‌کوشید و منش و سیره و رأفت اسلامی او را دوست و دشمن تصدیق کرده‌اند. میرزا قطعا اعتقادات دینی عمیقی داشته و تمام موضع‌گیر‌یهای او مبتنی بر همین اعتقادات بوده است. بنابراین نهضت جنگل هم بی‌تردید، بر اساس باورها و احکام الهی و اسلامی پی‌ریزی شده بود.

 □ برخی بر این باورند که نهضت جنگل، نهضتی بی‌برنامه و کور و حتی بعضاً متمایل به گرایشهای مارکسیستی بوده است. شما، به عنوان پژوهشگری که در زمینه نهضت جنگل مطالعاتی داشته است، این دیدگاه را چقدر قرینِ واقعیت می‌دانید؟

برای تحلیل درست هر نهضتی، باید شرایط زمانی و مکانی آن را به درستی بشناسیم و سپس درباره آن قضاوت کنیم. نهضت جنگل در دوره‌ای شکل گرفت که کشور توسط بیگانگان اشغال شده و گرفتار کشمکشهای جنگ جهانی اول بود، حکومت تزاری روسیه سقوط کرده و جریان تند و تأثیرگذار کمونیسم زمام امور را در دست گرفته بود. در داخل کشور، ایادی خائن استعمار روس و انگلیس، در همه جا نفوذ داشتند و فقر و بیماری و انواع مصائب و بلایای سیاسی و اجتماعی جان مردم را به لب رسانده بود. در چنین شرایطی، نهضت جنگل به رهبری یک فرد روحانی شکل گرفت. رهبران این نهضت انسانهای هوشمند و خردمندی بودند. هیئت اتحاد اسلام ــ که مرکز ثقل و مغز متفکر نهضت بود ــ غیر از چند نفر، از علما و روحانیون تشکیل شده بود. این هیئت، سازماندهی و تشکیلات منسجمی داشت و بر اساس برنامه‌ای دقیق و کارآمد عمل می‌کرد. با نگاهی به برنامه‌های این هیئت، متوجه می‌شویم که بسیار دقیق و سنجیده و با توجه به همه جوانب حرکت می‌کرد و حضور علما و روحانیون در کادر مرکزی آن نشان می‌دهد که هر گونه شائبه و تردیدی در مورد گرایشهای الحادی این هیئت بی‌مورد است.

 

□ هیئت اتحاد اسلام چگونه شکل گرفت؟ زمینه‌های شکل‌گیری آن چه بود؟

هسته اصلی این هیئت، از انسانهای مسلمان، مردم‌دوست، شریف، مخلص و عالمان و فرهیختگان برجسته و هوشمند تشکیل شد؛ افرادی که هر یک در بین مردم صاحب وجاهت و احترام خاصی بودند و به همین دلیل هم هیئت اتحاد اسلام توانست خیلی زود در دل مردم جا باز کند و گسترش و قدرت بی‌نظیری در شمال به‌دست بیاورد و نقش‌آفرینی کند. نفوذ این هیئت آن‌قدر زیاد بود که مأموران دولتی برای اینکه بتوانند کارشان را پیش ببرند و وظایفشان را انجام بدهند، ناچار بودند با حمایت یکی از اعضای این هیئت کار کنند.

□ هدف از تشکیل هیئت اتحاد اسلام چه بود؟ چه کسی در شکل‌گیری این هیئت بیشترین نقش را داشت؟

از آنجا که دشمنان ما برای رسیدن به اهداف خود از تفرقه بین مسلمانان به عنوان بهترین ابزار استفاده می‌کنند، این هیئت برای ایجاد همدلی و برادری تشکیل شد. بنیانگذاران این هیئت می‌دانستند که مبارزه با استعمار جهانی، جز با وحدت و بسیج همه نیروها ممکن نیست. آنها متحد شدند و این هیئت را تشکیل دادند تا برادرکشیها تمام شود و دشمن نتواند در صفوف منسجم مسلمانان نفوذ کند. شعار وحدت، نور امید را در دل همه روشن کرد و درنتیجه، جنگلیها توانستند در پرتو ایمانی راسخ و با کمترین امکانات در جریانهای سیاسی گیلان و ایران تأثیرات عمیقی بگذارند و سرمنشأ بسیاری از حرکتهای اصلاح‌طلبانه بعد از خود بشوند.

البته اتحاد اسلام در بین مسلمانان و مخصوصا شیعیان حرکت جدیدی نبود و پیش از آن، سیدجمال‌الدین اسدآبادی همین شعارها را با قدرت بیان کرده و در بین مسلمانان، شور و شوق زیادی آفریده بود. او به سراسر بلاد اسلامی سفر کرد و در همه جا از وحدت مسلمانان سخن گفت و طرحهای بی‌نظیر و جاودانه‌ای ارائه داد و سرانجام هم در راه آرمانهای خود جانش را از دست داد. سیدجمال به اهداف خود رسید، ولی در جهان اسلام طرحی را در افکند که بعدها بناهای عظیمی بر آن استوار شدند. هیئت اتحاد اسلام یکی از آن بناهاست. تفکرات و آرمانهای سیدجمال‌الدین توانست اندیشمندان و عالمان بی‌شماری را در کشورهای شیعی و سنی به تحرک وا دارد و در کشورهایی چون ایران، عراق، هند، مصر و... شور و حرکت ضد استعماری را برانگیزاند. بزرگان زیادی در سراسر بلاد اسلامی تحت تأثیر اندیشه‌های سیدجمال‌ نهضتهایی را به راه انداختند؛ میرزا کوچک‌خان و هیئت اتحاد اسلام یکی از آنهاست.

 □ دولت عثمانی هم اتحاد اسلام را پیشنهاد داده بود، اما در ایران روحانیونی چون شهید آیت الله مدرس به این حرکت واکنش نشان دادند. تحلیل شما از این رویداد چیست؟

دولت عثمانی داعیه رهبری جهان اسلام را داشت، اما از یک سو به آلمان نزدیک شد و از سوی دیگر به شکلی ناجوانمردانه سیدجمال‌الدین اسدآبادی را ــ که در تمام عمر علیه استعمار جنگید ــ از بین برد. شهید مدرس از آنجا که سیاستمداری بسیار زیرک و باهوش بود، خیلی زود به اهداف دولت عثمانی پی برد و با طرح اتحاد اسلامیِ پیشنهادی آنها مخالفت کرد و در نامه‌ای خطاب به مفتی اعظم عثمانی، با کمال شجاعت نوشت: تشکیل دولت اسلامی ممکن نیست مگر با تأیید جد من حضرت علی‌بن‌ابی‌طالب(ع)! این سخن چنان بر دولت عثمانی گران آمد که تهدید کرد به ایران حمله خواهد کرد! شهید مدرس در پاسخ به این تهدید گفت: «من همین قدر می‌دانم که هر کسی که بخواهد به سرزمین من تجاوز کند، تفنگ برمى‌داریم و او را می‌کشیم و اگر مسلمان بودنش محرز شد، بر او نماز میّت می‌خوانیم و دفنش می‌کنیم و...»

بنابراین می‌توان به ضرس قاطع گفت که سیدجمال‌الدین اسدآبادی و شهید آیت‌الله مدرس بیشترین نقش را در ایجاد هیئت اتحاد اسلام داشتند. البته فکر تشکیل این اتحاد به سالهای 1330 تا 1333 که ایران بر اساس قرارداد 1907 به دو منطقه تقسیم شد، برمی‌گردد. در آن زمان علمای بزرگی چون شهید مدرس، سیدمحمدرضا مساوات، سیدمحمد کمره‌ای، سلیمان اسکندری، سید یحیی ندامانی (ناصرالاسلام)، میرزا طاهر تنکابنی و ادیب‌السلطنه سمیعی به فکر تأسیس انجمنی به نام اتحاد اسلام افتادند و بسیار هم کوشش کردند، ولی نهایتا میرزا کوچک‌خان بود که این آرزو را محقق کرد. او ابتدا با علمای بسیاری در این زمینه گفت‌وگو کرد و وقتی توانست تصویر دقیق و روشنی از اتحاد اسلام پیدا کند، به گیلان رفت و هیئت اتحاد اسلامی را پایه‌ریزی کرد. نخستین ثمره درخشان ایجاد این هیئت، شکست نیروهای قزاق در 14 ذیعقده سال 1333 بود. پس از این پیروزی، میرزا خطاب به یاران خود تأکید کرد: رمز پیروزی ما وحدت است و اگر با یکدیگر متفق باشیم، خداوند ما را یاری خواهد کرد. دومین پیروزی هیئت اتحاد اسلام، شکست ضرغام‌السلطنه و هم‌پیمانان شاهسون او بود که نهایتا به همبستگی خانهای شاهسون خلخالی با هیئت اتحاد اسلام انجامید و درنتیجه، خلخال به یکی از قوی‌ترین کانونهای هیئت اتحاد اسلام تبدیل شد. میرزا معتقد بود که هیئت اتحاد اسلام طبیبی است که برای درمان بلای خانمانسوز تفرقه آمده و رمز پیروزی بر هر دشمنی، وحدت مردم، پرهیز از نفاق و دودستگی و اختلاف است.

 

□ هیئت اتحاد اسلام چرا توانست تا این حد در حیات اجتماعی و سیاسی مردم خطه‌ شمال نقش‌آفرینی کند؟

چون به شکلی سازمان‌یافته، برنامه‌ریزی‌شده و منظم، به امور مردم رسیدگی می‌کرد؛ از جمله به کارهای حکومت و عدلیه می‌رسید و جلوی رشوه‌خواری در ادارات را می‌گرفت و در این راستا، رئیس عدلیه گیلان را به جرم رشوه‌خواری دستگیر کرد! این هیئت در سراسر نواحی گیلان، برای رسیدگی به شکایتهای مردم، محکمه‌های تحقیق و تفحص دایر کرد و حتی در دورترین نقاط هم پایگاه زد، مردم را زیر چتر حمایت خود قرار داد و در کنار آنها، علیه زورگویان و ستمگران جنگید و نابسامانیها را ترمیم کرد. وضعیت به گونه‌ای بود که همه برای مبارزه با ظلم و استبداد و نیز دشمن خارجی و استعمار، چشم امیدشان به این هیئت بود. جالب اینجاست که نفوذ هیئت اتحاد اسلام منحصر به گیلان نبود و حتی عالمان و روشنفکران پایتخت هم برای حرکت ضد استعماری، چشم به نهضت جنگل و میرزا کوچک‌خان دوخته بودند.

 □ عده‌ای از مورخان سعی کرده‌اند ریشه‌های ایجاد هیئت ‌اتحاد اسلام را در خارج از ایران بجویند. شما چه پاسخی برای این شبهه دارید؟

مورخان روسی و انگلیسی که تکلیفشان معلوم است و طبیعی است که چنین شبهه‌ای را مطرح کنند، اما درد در جایی است که نویسندگان و مورخان ظاهرا ایرانی، اما جیره‌خوار قدرتها و استبداد داخلی ــ که حتی تصورش را هم نمی‌کردند که نهضتی مردمی بدون وابستگی به قدرت خارجی بتواند چنین حرکت حساب‌شده و بابرنامه‌ای را اجرا کند ــ در اصالت این حرکت تشکیک کردند. بدیهی است که اینها از اربابان خود در خارج از کشور خط می‌گرفتند. عده‌ای گفتند که هیئت اتحاد اسلام ساخته و پرداخته عثمانیها و جریان فراماسونری و میرزا هم عضو انجمن فراماسون است! عده‌ای گفتند: اینها از علمای نجف خط می‌گیرند. شاید بهترین پاسخی که می‌توان به این شبهه‌افکنیها داد پاسخ قاطع خود میرزا باشد که گفت: «هیچ حسی نمی‌تواند با احساس انسانی که خانه و ناموس او در معرض تجاوز قرار گرفته، برابری کند. حفظ و پاسداری از خانه و ناموس را هیچ عقل سلیمی رد نمی‌کند و دفع ضرر، حق هر موجود زنده‌ای است. کسی که از دین و ملیت و وطن خود دفاع نکند، بلاشک دین و وجدان ندارد».

همان طور که عرض کردم، یک مورخ و نویسنده خارجی، کارش توجیه عملکرد حکومت استعمارگر خود است و همان مأموریتی را انجام می‌دهد که به عهده او گذاشته شده است، ولی وقتی یک ایرانی، حتی غلیظ‌‌تر از بیگانگان از سیاستهای آنها دفاع می‌کند، حقیقتا مایه ننگ و تأسف است.

.

□ از این نویسندگان و مورخان نام می‌برید؟

یکی احسان طبری بود که در مورد نهضت جنگل و هیئت اتحاد اسلام، دقیقا مثل مورخان و نویسندگان روسی حرف می‌زد! البته در اواخر عمر در زندان متوجه شد که یک عمر اشتباه کرده است! او می‌گفت که نهضت جنگل با تشویق فون‌پاشن، سفیر آلمان در ایران، و یک آلمانی به نام گائوک، مشهور به هوشنگ که از یاران نزدیک میرزا شد، تأسیس شده بود.

فرد دیگر ملک‌الشعرای بهار است که در مشروطه، سوابق درخشانی داشت، ولی ناگهان تغییر مشی داد و حرفهای بسیار سست و بی‌پایه‌ای از این قبیل زد: دو نفر از دُعات ترک به نامهای بهابیک و روشن‌بیک به عنوان دعوت به اتحاد اسلام به تهران آمدند و با دموکراتهای ناراضی متحد شدند و چیزی شبیه به لژ فراماسونی را دایر و عضوگیری کردند! مؤسس هیئت اتحاد اسلام این دو نفر و سیدمحمدرضا مساوات بودند. میرزا کوچک‌خان هم عضو مؤسس هیئت اتحاد اسلام بود که به تازگی از سردار یحیی و حزب اعتدال جدا شده و به هیئت اتحاد اسلام پیوسته بود. این حزب بعدها منحل شد، ولی میرزا که به اتحاد اسلام اعتقاد داشت، به گیلان رفت و از سوی دعات ترک و آلمان به او اسلحه می‌رسید!!... بی‌پایه بودن این نوع ادعاها به قدری واضح است که نیاز به اثبات چندانی ندارد. فقط جای حیرت و تعجب از سیاستمداری چون ملک‌الشعرای بهار باقی می‌ماند؛ چون او بی‌تردید از بازیها و حیله‌های سیاسی زمانه خود بی‌اطلاع نبود و معلوم نیست چگونه چنین تحلیلهای سستی را مطرح کرده و دلیرمردان جنگل را که به اعتراف دوست و دشمن، ایران را از تجزیه حتمی نجات دادند، یاغی و عنصر نامطلوب نامیده و از آدم بدنامی چون وثوق‌الدوله فراماسون، که قرارداد ننگین 1919 را امضا کرد، به نیکی یاد کرده است! به نظر می‌رسد الطاف و بخششهای انگلیس پس از عقد این قرارداد به نشریات، به مذاق او که جزء مدیران نشریه‌ها بود، خوش آمده بود که این چنین سوابق درخشان مبارزاتی خود را به ننگ دفاع از این قرارداد ننگین آلوده کرد.

 □ برای این موضوع سندی هم وجود دارد؟

علی‌اکبر دهخدا در حاشیه کتاب «زندگی احمدشاه» با خط خود، اسامی ارباب جرایدی را که از انگلستان پول گرفته بودند نوشته که در بین آنها نام ملک‌الشعرای بهار، سیدضیاءالدین، زین‌العابدین رهنما، سیدمحمد تدین، علی دشتی، گویا کسرائی و... دیده می‌شود.

از جمله افرادی که این سلسله دروغها را به میرزا نسبت می‌دهد، اسماعیل رائین است که در مقدمه‌ای بر کتاب «قیام جنگل  یادداشت‌های میرزا اسماعیل جنگلی»، لاطائلاتی را درباره میرزا به هم بافته و کارهایی را به او نسبت داده که کمتر کسی قادر است آنها را باور کند. البته وضع اسماعیل رائین مشخص و وضعیت او به قدری وخیم است که حتی فردی مثل کیانوری هم می‌گوید: در ابتدا ارباب او انگلیس بود و بعد اربابش را عوض کرد و آمریکاییها به او دستور دادند کتاب فراموشخانه را چاپ کند و پول حسابی هم به او دادند! در آن کتاب او سعی کرده است میرزا را فراماسون جلوه بدهد تا مبارزان واقعی، از یکی از بهترین الگوهای مبارزاتی خود محروم شوند.

 

□ ویژگی برجسته میرزا‌ کوچک‌خان چه بود که حتی مردم سایر نقاط ایران هم به او چشم امید دوخته بودند؟

آن روزها مدعیان دغل‌کاری که تحت عنوان آزادی‌خواهی و مشروطه‌طلبی سر مردم کلاه می‌گذاشتند و خیانت می‌کردند، فراوان بودند و مردم واقعا از این همه دروغ و فریب جانشان به لبشان رسیده بود؛ به همین دلیل وقتی میرزا را با آن همه خلوص، عطوفت، خلق پسندیده، عدالت‌طلبی و رفتارهای اسلامی دیدند، همه جذب او شدند؛ حتی از تهران برای میرزا پیامهایی به این مضمون فرستاده می‌شد که بیایید و در تهران قدرت را در دست بگیرید. انگلیسیها قحطی و بیماری و فلاکت را بر مردم ایران تحمیل کرده بودند و مردم بینوا همه چشم امیدشان به دلاوران نهضت‌ جنگل و میرزا کوچک‌خان بود. متاسفانه در آن برهه، حتی از دست احزاب سیاسی هم کاری بر‌نمی‌آمد.

 □ بسیاری همکاری کوتاه‌مدت میرزا با بلشویک‌ها را برخلاف شعارهای اسلامی نهضت جنگل می‌دانند. تحلیل شما چیست؟

حکومت جدید شوروی شعارهای انسان‌دوستانه‌ فراوانی می‌داد و در دل بسیاری از مبارزان دنیا، امیدهایی ایجاد کرده بود. میرزا قصد داشت برای مبارزه قاطعانه با استعمار انگلیس، برای مدت کوتاهی، آن هم در چهارچوب شرایط بسیار روشن با روسها همکاری کند، ولی هنوز زمان زیادی نگذشته بود که متوجه شد آنها برای ایران نقشه‌های شومی دارند و می‌‌خواهند حکومتی بیگانه و مخالف دین را بر ملت ایران تحمیل کنند. آنها تحت عنوان دوستی، از قتل و غارت و دخالتهای بیجا فروگذار نکردند. میرزا خیلی زود به نیّت آنها پی برد و به یاران خود هشدار داد که چون اینها در لباس دوست آمدند، خطرشان از دشمنان بیشتر است!

 □ و سخن آخر...

جنگلیها انسانهای معتقد و موحدی بودند و انتساب آنها به کمونیسم، دروغ شرم‌آوری بیش نیست. میرزا در برابر کمونیسم و مدعیان آن قاطعانه ایستاد و گفتار و کردار او را در این زمینه کاملا صریح و آشکار است. این شبهه‌افکنی ها در واقع خدعه دشمنان برای محروم کردن نسلهای انقلابی از قهرمانان واقعی این سرزمین است.

تنظیم ؛محمد رضا کائینی

 به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan


  • علی مزینانی
۰۶
تیر
۹۶

کتابخانه شریعتی مزینان با حضور روحانیون ، خانواده معزز شهدا، شورای اسلامی ، دهیاری ، اعضاء شاهدان کویرو مردم شریف مزینان به طور رسمی آغاز به کار کرد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ کتابخانه شریعتی مزینان قدیمی ترین کتابخانه روستایی استان خراسان که به همت فرزند شایسته کویردکتر علی شریعتی مزینانی در دهه ی چهل در مزینان پایه گذاری شد امروز همزمان با عید سعید فطر1396 بار دیگر آغاز به فعالیت کرد.

این کتابخانه در دهه ی پنجاه تا هفتاد با بیش از پانصد عضو رسمی در رده های سنی مختلف فعال بود که به دلیل عدم پیگیری مناسب از اواسط دهه ی هشتاد تعطیل شد و اکنون با پیگیری ، اهداء کتاب و لوازم از قبیل میز و صندلی ، رایانه و قفسه توسط دلسوزان مزینانی بازگشایی شد.

حجت الاسلام شیخ محمد مزینانی در مراسم بازگشایی این مرکز فرهنگی ضمن تشکر از شورای اسلامی ، دهیاری ، شاهدان کویر و خیرین مزینانی اظهار داشت : کتابخانه ی مزینان یکی از مراکز قدیمی فرهنگی در کویرمزینان است که بچه های مزینان در سال های گذشته بهره های خوبی از آن برده اند.

وی افزود : اکنون در این مرکز هم محل مطالعه و هم حجره هایی با محوریت کانون برای اوقات فراغت فرزندان مزینانی تهیه شده است که امیدواریم بازهم با کمک خیرین و دلسوزان بتوانیم کارهای فرهنگی ، هنری و مذهبی خوبی را در اینجا شاهد باشیم.

 کتابخانه ی شریعتی مزینان با مسئولیت محمد مزینانی ابراهیم و همکاری جمعی از بانوان قرار است در طول هفته به خواهران و برادران خدمات دهی کند. 

به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۶
تیر
۹۶

مردم شریف و قدرشناس مزینان طبق یک سنت قدیمی با تکریم از عالمان دین  همزمان با عید فطر به دیدار خانواده زنده یاد حاج شیخ محمود شریعتی رفتند.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ مراسم ویژه عید سعید فطر و اقامه ی نماز این عید همواره به امامت روحانیونی که از تبار شریعتی ها بودند در مزینان برگزار می شد اما با درگذشت آخرین بازمانده روحانی این خاندان زنده یاد حاج شیخ محمود شریعتی مزینانی در سال 1371 ه . ش این فریضه به حاج شیخ محمدتقی معلمی فر واگذار شد و مردم قدرشناس مزینان هرسال به منظور گرامیداشت و تکریم خاندان شریعتی روز عید فطر با اجتماع در مقابل منزل شریعتی از خانواده او برای همراهی در اقامه ی نماز  دعوت می کنند.

امسال نیز این آیین با حضور روحانیت معزز و شورای اسلامی و مردم شریف مزینان در اولین ساعات صبحگاهی برگزار شد و پس از آن نماز عید فطر در هیئت حسینی این دیار تاریخی اقامه شد.

به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۶
تیر
۹۶

تیم جوانان شهدای مزینان در آخرین روز از ماه مبارک رمضان با غلبه بر تیم منتخب ، قهرمانی فوتسال جام رمضان را از آن خود کرد.

 به گزارش شاهدان کویر مزینان ؛ در این دوره از مسابقات که با حضور 6 تیم از شهرستان داورزن و روستاهای تابعه و به همت شورای اسلامی برگزار شد تیم های  الغدیر داورزن . کاهک . منتخب . شهدای مزینان .کانون مزینان به مصاف یکدیگر رفتند و در نهایت تیم شهدای مزینان توانست مقام قهرمانی این دوره از مسابقات را کسب کند .

برای تیم شهدای مزینان آقایان امیرحسین شهرآبادی . حسین‌مزینانی . مجید مزینانی . اسماعیل تاج . محمدمزینانی . علی مزینانی . مصطفی منصوری . رضا مزینانی و با مربی گری ابراهیم مزینانی به میدان رفتند.

به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۶
تیر
۹۶

به گزارش شاهدان کویرمزینان به نقل از روابط عمومی و اموربین الملل سازمان منطقه آزاد کیش، این رقابت ها با حضور ۲۸ تنیسور در دو رده سنی زیر ۱۶ سال و آزاد از تاریخ ۱۸ الی ۳۰ خرداد در زمین های تنیس مجموعه المپیک برگزار شد که در نهایت این نتایج به دست آمد:

زیر ۱۶ سال: آرمان مزینانی، حسام محمودی و کیارش ردانی پور اول تا سوم شدند

رده آزاد: امید مزینانی اول شد، آرین امیر فریدی در جایگاه دوم ایستاد و فرید جعفری سوم شد.

به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید:https://telegram.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۶
تیر
۹۶

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ شورای اسلامی مزینان طی پیامی از مسئولین ، دست اندرکاران ، سخنرانان و شرکت کنندگان در مراسم چهلمین سالگرد عروج دکتر علی شریعتی مزینانی تشکر و قدردانی کرد متن این پیام به شرح زیر است:

«شکر و سپاس به درگاه حضرت باری تعالی که یک بار دیگر توفیق عطا فرمود تا بتوانیم مراسمی به یاد و نام مردی از تبار عالمان دین و فرهیخته ای از دیار کویریان را برگزار نماییم

بی تردید علی شریعتی اندشمندی متفکر و معلمی دلسوز است که همانند شمع سوخت تا روشنایی محفل عاشقان باشد و هر روز گستره ی فکر و اندیشه ی این فرزند مزینان روشن تر و نورانی تر می شود و با گذشت چهل سال از هجرت ابدی اش نام نیک او همچنان در اوج قله ی افتخار برای ما کویرنشیان قرار دارد.

دکتر علی شریعتی مزینانی این معلم شهید انقلاب توانست با ژرف اندیشی، در دوران فشار و اختناق برای حاکمیت تفکر اسلامی و ترقی آن در روشنفکران، دانشجویان و اقشار مردمی با مجاهدت علمی و تحقیق و برکات معنوی قلم ، آثاری از خود بر جای بگذارد که در هر عصری نمود عینی پیدا کند و آحاد مردم را در راه مکتب اسلام ترغیب نماید که در عصر حاضر و آینده همچنان شکوفا باقی بماند.

اکنون به پاس تمامی رنج ها و مرارت هایی که پسر مزینان برای احیای دین کشید به همت و تلاش دوستداران و علاقه مندانی که زحمات او را پاس می دارند محفلی برگزار کردیم که زبانزد خاص و عام شد و خدا را باز هم شکر و سپاس فراوان و بی حد که توفیق خدمت در پاسداشت او به ما عطا فرمود و در این مسیر برخود لازم و واجب می دانیم که اول از حضور، همراهی سوختگان کویر ؛ مردم شریف و قدرشناس مزینان به خصوص جوانان که عاشقانه برای برپایی مراسم این بزرگمرد دیار خود به طور شبانه روزی با دهان روزه و در گرمای طاقت فرسای کویر تلاش کردند تقدیر و تشکر نماییم و در ادامه بهترین درود خویش را نثار و تقدیم وزیر خوش فکر و فرهنگ دوست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کنیم که با سعه ی صدر نمایندگان مردم مزینان را به حضور پذیرفتند و از هیچ کمکی دریغ نورزیده و با ارسال پیام وزین خود گرمایی خاص به مجلس شمع سوز این دیار بخشیدند و همچنین حضور معاون پارلمانی و حقوقی این بزرگوار را که با سخنان حکیمانه ی خود مجلس فرزند شایسته ی کویر را مزین کردند مغتنعم شمرده و نهایت تشکر خا لصانه ی خویش را از این عزیز گرانمایه داریم و از این جمع فرهنگی نباید از تشریف فرمایی و سخنان ارزشمند مدیر کل محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خراسان رضوی به راحتی بگذریم و از راهنمایی های مشفقانه در ایجاد بنیاد و تکمیل مجتمع فرهنگی دکتر علی شریعتی مزینانی سپاس فراوان داریم و امیدواریم با مساعدت و همراهی ایشان هرچه سریعتر شاهد افتتاح این مرکز باشیم.

بی تردید اگر نبود همراهی و همفکری فرماندار گرامی شهرستان داورزن و مسئولین اداری و انتظامی این شهرستان این مراسم به ثمر نمی نشست و از حضور تمامی خادمان این دیار تاریخی در دروازه ی فرهنگی و معنوی خراسان رضوی تشکر و قدردانی نماییم.

اما آن چه گفتیم و نوشتیم و سرودیم همه از اطمینان خاطری بود که پشتوانه ی آن مردی از جنس کویر است و زبان قاصر از قدردانی زحمات بی شائبه ی اوست . و به راستی نمی دانیم چگونه باید از این سرمایه ی عظیم و شخصیت فرهیخته که خداوند متعال وجود ذی جودش را در این نقطه از جغرافیای کشور اسلامی قرار داد تشکر کنیم او کسی نیست جز مهندس حسین مقصودی که همت و دلسوزی این نماینده ی فهیم هر سختی و رنجی را به شیرینی مبدل ساخت و مراسم بزرگداشت چهلمین سالگرد علی پسرمزینان  به یمن حضور این عزیز برگزار شد و در همه ی امور مربوط به زادگاه شریعتی پیشگام است و با رویی گشاده و خالصانه همشهریان شریعتی را با خود همراه می کند و در هر اداره و وزارتخانه ای برای احقاق حق مزینان و مزینانی داد سخن می دهد به یقین ما نمی توانیم و قادر به جبران الطاف او نیستیم و اجر و مزدش را فقط به خالق هستی واگذار می کنیم.

در خاتمه بر خود فرض می دانیم از تمامی علاقه مندانی که از راه دور و نزدیک مانند تهران ، مشهد ، نیشابور ، سبزوار ، داورزن و روستاهای تابعه در مراسم سالگرد فرزند شایسته کویرمزینان شرکت کردند به ویژه ارباب جراید و خبرنگاران رسانه ی ملی و خبرگزاری های استان و درنهایت شاهدان کویرمزینان که اخبار این مراسم را به شایستگی انعکاس دادند تقدیر و تشکر نماییم .

مهدی آزاده

رئیس شورای اسلامی مزینانی»


به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۶
تیر
۹۶

حاجیه خانم عفت منصوری همسر خطیب توانا زنده یاد حاج شیخ محمود شریعتی مزینانی یکی از بازماندگان این خاندان بزرگ است که در حال حاضر تنها میزبان عاشقان شریعتی است و درب خانه اش همیشه به روی میهمانان فرزند مزینان باز است و باخوشرویی پاسخگوی آنهاست این بار نیز او پذیرای خبرنگارانی بود که در مراسم چهلمین سالگرد دکتر علی شریعتی شرکت کرده بودند و متن مصاحبه اش در خبرگزاری ایسنا منتشر شده  که در ادامه تقدیم می شود.

با من از کویر بگو

می‌خواهیم در مزینان و همراه با عفت منصوری (شریعتی)، با  کویر گفت‌وگو کنیم. پس «کلمات را کنار زنید و در زیر آن، روحی را که در این تلقی و تعبیر پنهان است، تماشا کنید!» (شریعتی، 1349: 23).

به گزارش ایسنا، منطقه خراسان، نام کویر با دکتر علی شریعتی گره خورده است. او با هزاران پنجره به کویر نگاه می‌کند؛ با هزاران استعاره. با کویر می‌اندیشد، سخن می‌گوید و هستی را تفسیر می‌کند. و آن‌قدر این جزء از نظام هستی را آنِ خود کرده که بی‌راهه نرفتیه‌ایم اگر به جای کویر بگوییم شریعتی. حتی چهل سال پس از مرگش، وقتی با دخترعمه‌اش از خاطرات گذشته سخن می‌گوییم، زمزمه‌های او و گرمای کویرش را حس می‌کنیم:  «کویر! کویر نه تنها نیستان من و ماست که نیستان ملت ماست و روح و اندیشه و مذهب و عرفان و ادب و بینش و زندگی و سرشت و سرگذشت و سرنوشت ما همه است. کویر! این تاریخی که در صورت جغرافیا ظاهر شده است» (همان. 18).

آنچه در ادامه می‌خوانید گفت‌وگویی است با دخترعمه دکتر علی شریعتی و همچنین کتاب کویر وی (نقل‌قول‌های کتاب داخل گیومه قرار گرفته‌اند).

ایسنا: این خانه و این عکس‌های قدیمی از دکتر شریعتی، حس خیلی خوبی را به آدم منتقل می‌کنند. خیلی خوشحالیم که این‌جا و در کنار شما هستیم.

عفت منصوری: خواهش می‌کنم. بنده نیز خیلی خوش‌حالم از اینکه نسل جوان به شریعتی اشتیاق دارند. دکتر همیشه می‌گفت من فرزندانی دارم که الان حضور ندارند و در شکم مادرانشان هستند ولی حتماً روزی می‌آید که آن‌ها به سراغم می‌آیند و در همین خانه نیز به دنبالم خواهند آمد.

ایسنا: این عکس همسرتان است؟ ایشان نیز با دکتر نسبت فامیلی داشته‌اند... .

عفت منصوری: بله! مادر من عمه‌ دکتر بود و شوهرم پسرعموی ایشان. من نیز همه زندگی‌ام خاطره دکتر است. یک وقت‌هایی صبح زود، آفتاب نزده، صدای زنگ خانه به صدا درمی‌آمد و ما می‌دانستیم که دکتر است. علاقه خاصی به مزینان داشت.

کویر: «صحبت از مزینان بود که با آبادی‌ها – و امروز با خرابی‌های پیرامونش- یادآور کانون خاندان ما بود و هر کوچه‌اش، کوچه‌باغش، مسجد و مدرسه و برج و بارویش کتیبه‌ای که بر آن نقش خاطره‌ای از اجداد خویش را می‌خواندم» (همان. 17).

ایسنا:در مورد این علاقه رازآلود دکتر شریعتی به مزینان و کویر برایمان بیش‌تر بگویید.

عفت منصوری:علی [شریعتی] از دوازده سالگی که در دانش‌سرای مشهد بود برای استراحت به مزینان رفت‌وآمد داشت. دکتر معتقد بود که مزینان آرام‌سرای من است و در این‌جا آرامش می‌گرفت. علاوه‌بر اینکه من و شوهرم را دوست داشت، به بافت کویری و ساخت کاهگلی خانه‌های این منطقه نیز خیلی علاقه داشت.

کویر: «هرسال، انتظار پایان می‌گرفت و تابستان وصال، درست به‌هنگام، همچون همه‌ساله، امیدبخش و گرم و مهربان و نوازشگر می‌آمد و ما را از غربت زندان شهر، به میهن آزاد و دامن‌گسترمان، کویر، می‌برد؛ نه! باز می‌گرداند» (همان. 17).

عفت منصوری: ایشان در ابتدا با نام علی مزینانی در فضای جراید و روزنامه‌ها شناخته می‌شدند. هردفعه که به این‌جا می‌آمدند ده روز، بیست روز می‌ماندند. از زندان که آمده بود، بیست روز این‌جا ماند. چشم‌هایش جایی را نمی‌دید و ضعیف شده بود. از صبح تا شب برای ما از شکنجه‌های زندان گفتند. از این‌جا که رفت برای ما نامه‌ای نوشت با این محتوا: مزینان برای من این حالت را داشت، آن ساربانی که اشترش را رها می‌کند در دره‌های کوه. با صورت سوخته و پاهای پرآبله، می‌دود می‌دود تا اینکه می‌رسد به خزانه آب سرد.

کویر: «بر کرانه کویر، به تعبیر حدودالعالم، شهرکی است که شاید با همه روستاهای ایران فرق دارد. چشمه آبی سرد که در تموز سوزان کویر، گویی از دل یخچالی بزرگ بیرون می‌آید، از دامنه کوه‌های شمالی ایران به سینه کویر سرازیر می‌شود و از دل ارگ مزینان سر بر می‌دارد» (همان. 2).

عفت منصوری: «وقتی دکتر به این‌جا می‌آمد شب تا صبح می‌ماند و غالباً از ما تقاضا می‌کرد که به کسی نگوییم که این‌جا آمده است؛ چون چه طرفدارانش و چه کسانی که مقاصد خاصی را دنبال می‌کردند می‌خواستند او را ببینند. او از ما می‌خواست که آمدنش را به این‌جا پنهان کنیم ولی واقعاً امکان‌پذیر نبود و هردفعه از سبزوار، سرخه و جای‌جای خراسان به دیدار او می‌آمدند و ما تعجب می‌کردیم چگونه این‌ها خبردار شده‌اند.

ایسنا: شما به‌عنوان کسی که با ایشان بزرگ شده‌اید، ویژگی بارز شخصیت دکتر شریعتی را چه می‌دانید؟

عفت  منصوری: من دو سال و نیم از ایشان کوچک‌تر بودم. واقعاً همه همّ و تلاشش این بود که اگر نیازمند و ناتوانی هست به او کمک کند. همواره دکتر از ما می‌پرسید کدام یک از دانش‌آموزان درسشان بهتر است. یک‌ شب گفتم که علی‌رضا نامی هست که خیلی درسش خوب است ولی متاسفانه بودجه کافی برای ادامه تحصیل ندارد. فردای آن روز، بلند شدم دیدم که دکتر در رختخوابش نیست و موتورگازی‌‌مان هم داخل حیاط نیست. شوهرم را بیدار کردم و گفتم دکتر کجا رفته؟ در همین بین، صدای موتور را شنیدیم که از درِ پشتی حیاط وارد ‌شد. از دکتر پرسیدیم کجا بودی شما؟ گفت رفتم پیش مادر علی‌رضا و در مورد وضعیت درسی علی‌رضا پرسیدم. توان فرستادن او به سبزوار برای ادامه تحصیل را ندارد. من خودم را به عنوان مسئول آموزش و پرورش معرفی کردم و گفتم هزینه‌های ادامه تحصیل ایشان را تقبل می‌کنم. خودم را معرفی نکردم، شما هم به آن‌ها چیزی نگویید. این آقا علی‌رضا ادامه تحصیل دادند و الان هم در دانشگاه‌های تهران تدریس می‌کنند. ایشان روزی به همین خانه آمدند و کلی از من تشکر کردند.

کویر: «در آسمان [ کویر] سرگرمی‌های بسیاری است برای این نگاه‌های اسیر و محرومی که همه شب، از پشت بام‌های گل‌اندود ده، به سوی آن پرواز می‌کنند» (23).

عفت منصوری: «برنامه‌های زیادی برای روستاییان داشت. بارها این جمله را از مردم روستا شنیده‌ام که می‌گویند دکتر برای ما رعیت‌ها می‌خواست کارهای زیادی انجام دهد، اما خدا نخواست. به‌طور مثال یکی از برنامه‌هایش این بود که یک چاه عمیق حفر کند برای انسان‌های بی‌بضاعت تا با آن بتوانند کشاورزی کنند و از محل درآمد زراعتشان نیز قسط و سهم آبشان را بدهند. دلش می‌خواست مردم فقیر از شرایط سختی که داشتند فاصله بگیرند.

کویر: «امسال که رفتم دیگر سر به آسمان برنکردم و همه چشم در زمین که این‌جا می‌توان چند حلقه چاه زد و آنجا می‌شود چغندرکاری کرد...! دیدارها همه بر خاک و سخن‌ها همه از خاک!» (24).

عفت منصوری: دکتر خیلی خوش‌برخورد و شوخ‌طبع بود. رفتار دکتر با یک بچه 10 ساله طوری بود که رویشان با او باز می‌شد. خیلی رفتار خوبی داشت. در خاطرم است وقتی به ملاقاتش در زندان رفتیم. با چشم بسته آوردنش و بعد چشمانش را باز کردند. من، برادرم، پوران خانم و بچه‌ها بودند. واقعاً من منقلب شدم و ناخودآگاه شروع کردم به گریه کردن. دکتر من را که دید خندید و گفت دلت برای مزینان تنگ شده که گریه می‌کنی. و با شوخی‌هایش فضای آن‌جا را عوض کرد.

بسیار اهل صحبت و گفت‌وگو بود. یادم است یک روز با برادرم رخت و لباس بستند که بروند حمام. رفتند و مدت طولانی گذشت و برنگشتند. مادرم نگران شد و از یکی همسایه‌هایمان خواست به دنبال آن‌ها برود. آن همسایه‌مان به در خزانه که می‌رسد دکتر و برادرم را صدا می‌زند. در همان‌لحظه صدای شلیک خنده آن‌ها بلند می‌شود و او می‌بیند دکتر و برادرم غرق صحبتند و هنوز بدنشان را هم خیس نکرده‌اند. گاهی با خودم که فکر می‌کنم، می‌گویم علی کی بود؟ چی بود؟ عجب دنیایی است. افسوس واقعاً.

کویر: «اما آنچه در کویر، زیبا می‌روید، خیال است! این تنها درختی است که در کویر خوب زندگی می‌کند، می‌بالد و گل می‌افشاند و گل‌های خیال! گل‌هایی همچون قاصدک، آبی و سبز و کبود و عسلی... هریک به رنگ آفریدگارش، به رنگ انسان خیال‌پرداز و نیز به رنگ آنچه قاصدک به سویش پر می‌کشد، به رویش می‌نشیند...، خیال این تنها پرنده‌ی نامرئی که آزاد و رها، همه‌جا در کویر جولان دارد» (19).

ایسنا: آیا از دکتر دست‌خط یا نوشته‌ای دارید

عفت منصوری: دکتر خیلی نامه نوشته بود به ما که متاسفانه آن‌ها را ازمان گرفتند که کپی بگیرند اما اصلش را هم دیگر نیاوردند.

ایسنا: از آخرین باری که ایشان را دیدید، چیزی به خاطر دارید

عفت منصوری: یک هفته قبل از هجرتش، آمدند این‌جا. ما خبر نداشتیم که تصمیم به هجرت دارد. سه‌چهار روز این‌جا بود و بعد رفت. از خستگی‌ها و بیدارخوابی‌های آن چند روز خوابم برده بود که از صدای خنده‌های دکتر و پدربزرگش بیدار شدم. گفتم شما مگر نرفته بودید؟ گفت چه کسی می‌تواند از مزینان دل بکند. سه شبانه‌روز دیگر هم بودند و بعد با شوهرم برای زیارت به مشهد رفتند و دیگر من ندیدمش. شوهرم که از مشهد برگشت گفت دکتر قصد مهاجرت دارد و دلش نیامده به شماها بگوید.

کویر: «کویر زیر نور ماه می‌تابید و ده آرام و ساکت شده بود و مردم، زن و مرد، پیر و جوان، همه در دل شب بر روی بام‌های خویش از خستگی چنان خفته بودند که گویی هرگز بیدار نخواهند شد» (همان. 25). «شب به نیمه راه رسیده بود و ستارگان ناپایدار غروب کرده بودند... ماه به قلب آسمان آمیده بود و بر بالای سرم ایستاده مرا ساکت می‌نگریست» (همان. 26).

ایسنا: و فوتشان...

عفت منصوری: من در همین اتاق بودم که به شوهرم زنگ زدند و او بی‌آنکه چیزی به من بگوید شال و کلاه کرد و رفت. بعد خبر به من رسید که دکتر سکته کرده است و البته کسی نمی‌خواهد این خبر را پدر ایشان بدهد. این خبر را که شنیدم خودم را به مشهد رساندم و از ماجرای فوتشان باخبر شدم. در آن زمان پدر دکتر شریعتی که دایی بنده باشد را به خانه‌ی یکی از آشنایان بردند تا یک موقع کسی به این پیرمرد تسلیتی نگوید یا سلامتی دکتر را از او جویا نشود.

چند روز که از این ماجرا گذشت، پوران خانم از تهران آمدند و گفتند باید بالاخره تکلیف جنازه را معلوم کنیم. یا برش گردانیم یا پدر اجازه دهد که در سوریه دفن شود. در همان روز جمعیت در بیرون از خانه‌ای که پدر دکتر آن‌جا سکنی داشت جمع شد و صدای گریه و شیون کوچه را برداشت.

کویر: «پدرم از خانه بیرون رفت تا فقط نبیند. مادرم به اندرون رفت و خودش را سرگرم کرد تا فقط به او فکر نکند...» (همان. 29). «چه فاجعه‌ای است در آن لحظه که یک مرد می‌گرید...! چه فاجعه‌ای...!» (همان. 22).

عفت منصوری: زمانی که دکتر عروج کرد، بارها به ما زنگ زدند و درحالی که همه ما داغ‌دار بودیم مرگش را به ما تبریک گفتند.

کویر: «در کویر بیرون از دیوار خانه، پشت حصار ده، دیگر هیچ نیست. صحرای بی‌کرانه‌ی عدم است، خوابگاه مرگ و جولان‌گاه هول. راه تنها به سوی آسمان باز است. آسمان! کشور سبز آرزوها، چشمه‌ی مواج و زلال نوازش‌ها، امیدها و... انتظار! انتظار...! سرزمین آزادی، نجات، جایگاه بودن و زیستن، آغوش خوشبختی، نزهتگه ارواح پاک، فرشتگان معصوم، میعادگاه انسان‌های خوب، از آن پس که از این زندان خاکی و زندگی رنج و بند و شکنجه‌گاه و درد، با دست‌های مهربان مرگ نجات یابند» (20).

منبع: شریعتی، علی. (1349). کویر. مشهد: شرکت انتشار.

گزارش از مرتضی عنابستانی؛ ایسنا، منطقه خراسان

به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۶
تیر
۹۶

چه شدکه زاغ به جاى هٙزار لانه گرقت

 چه شدکه جغدبه باغ گل آشیانه گرفت

 مگر که شیر به زنجیر بسته گردیده

 که روبه شَلى اندر دژ تو خانه گرفت

 همیشه  روبه  مکار در صدد باشد

 که طعمه ى شکمش را به هر بهانه گرفت

 تو اى قبله ى اوّل چه شدکه قوم یهود

 براى ضربه به اسلام تو را نشانه گرفت

 رژیم جعلى کودک کُشِ نژاد پرست

 همیشه از پدرش پول و پشتوانه گرفت

 رژیم غاصب شصت ساله از فلسطینی

 پدر گرفت و  یتیم را به  تازیانه  گرفت

 ز خاک غزه هنوز بوی  خون  مى آید

 چه قدرکشته یهود اندر این زمانه گرفت

 همین حمله داعش به مرکز ایران

 چه کشته هاکه باچادر زنانه گرفت

 برای امنیت کشور و چنین ملت

 سپاه قدس که یک عزم داهیانه گرفت

 قرارگاه چنین داعش خدا نشناس

 زشش موشک ما درس قاطعانه گرفت

 پیام موشک ایران پیام صلح و صفاست

 اگر چه دشمن ما راه احمقانه گرفت

 بگو به داعشیان هرکجا که خواهی باش

 خدای جان شما را برون ز خانه گرفت

 رسیده جمعه ى آخر براى قدس عزیز

 امام  بود که تصمیم عالمانه  گرفت

 پی رهایی قدس و برائت از ظلمه

 امام و امتش تصمیم عاشقانه گرفت

 که تارهایی قدس ما زپای ننشینیم

 خوشا رهرو این ره که چاکرانه گرفت

 امید ملت ما عسکرى چه خواهد بود

 پس از رهایی قدس جشن شادمانه گرفت

شاعر ؛ حجت الاسلام حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی

به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan


  • علی مزینانی