بایگانی فروردين ۱۴۰۲ :: شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۱۶ مطلب در فروردين ۱۴۰۲ ثبت شده است

۱۲
فروردين
۰۲

🖌علی جعفری مزینانی

✍️ امروز شنبه مطابق با دهم رمضان المبارک و مقارن است با سالگرد رحلت اُمّ المؤمنین حضرت «خدیجهٔ کبری»ٰ سلام اللّه علیها.
او که اولیّن همسر رسول مکرّم اسلام است بنا به نقل تاریخ نگاران  ۶۸ سال قبل از هجرت ودر مکّهٔ مکرّمه متوّلد شدند.
نام مادر ایشان فاطمه بود، همان‌طور که دخترشان فاطمه (س) نام گرفت. پدر خدیجه هم خُوَیلد بود، لذا این بانوی بزرگوار به « خدیجه بنت خویلد »مشهورند.

🔺در دوران جاهلیّت حضرت خدیجه سلام اللّه علیها را «الطاهره» و«سیّدهٔ قریش» صدا می ‌زدند، به این خاطر که  نهایتِ درجه ومرتبت طهارت، پاکی، تقوا و نزهت در روح بلند این بانوی مکرّمه متجلی بود ،همان‌طور که پیغمبر اکرم (ص)را« امین» می ‌خواندند.

🔹این بانوی جلیل القدر از ثروتمندترین بازرگانان مکّه شمرده می شد ،ثروت انبوه! خانۀ مجلّل! امکانات بسیار اشرافی،زینت آلات  و به طور کلّی از همۀ زرق وبرق های دنیا بهترین ها را داشتند! ونیز دربین مردم عصر خود به یک بانوی فداکار اشرافی و در نهایت طهارت و نزهت و همین‌طور در عین رقّّت قلب و مردم‌دوستی و خدمت به خلق زبانزد بودند.

🔸از روزی که حضرت خدیجه (س) به ازدواج پیامبر  اکرم درآمدند، تمام ثروت و زندگی و آبروی خود را به پای رسول اللّه ریختند و در ماجرای این ازدواج خدا می ‌داند که چقدر زنان اشراف عرب به خدیجه زخم زبان می زدند، که تو با یک یتیمِ فقیرِ تهیدست ازدواج می‌کنی؟! تویی که همۀ سرمایه داران عرب آرزوی همسری با تو را دارند! این درحالی بود که آن بانوی با فضیلت اعتنا و وقعی به نیش وکنایه های آنان مطلقاً نداشت.

🔹 وی نخستین بانویی است که  به رسول خدا ایمان‌آوردند و رسالت او را شهادت دادند و امیرالمؤمنین (ع)  دومیّن شخصیّتی بودند که ایمان به نبوّت نبی مکرّم آوردند.
نقل شده است که:
 پیغمبر، خدیجه و امیرالمؤمنین علیهم السلام، به مسجدالحرام می آمدند و با هم مشغول عبادت می شدند و این در حالی بود که هنوز در عالَم هیچ مسلمانی جز این سه بزرگوار وجود نداشت.  

🔸در سه یا چهار سال  محاصره ودر «شِعبِ ابوطالب»  هم این بانوی مجلّله و اشرافی با آن زندگی مُرّفه و مفرّح روزگار خود را در نهایت گرسنگی وسختی ومشقّت  وتنگدستی گذراند و خم به ابرو نیاورد!!
وی که پیش از ازدواجش با رسول خدا در صدق گفتارو امانت داری و اخلاق پسندیدهٔ  حضرت محمّد(ص) در طی سفر تجاری اش به شام آگاه شده بود و آثار نبوّت را در وجود وچهرهٔ  او به وضوح می دید، با تمایل خود و خواستگاری از پیامبر(ص)، آن دو پیمان ازدواج بستند که متعاقب آن، خدیجه(س) تمام دارایی و غلامان خود را در اختیار آن حضرت قرار داد.
حاصل این ازدواج، دو پسر به نام های قاسم وطاهر  و چهار دختر به نام های زینب و رقیّه و امّ کلثوم که آخرین دختر، حضرت فاطمه(س) اُمّ الائمه بود.

فشارهای بسیار ناگوار و گوناگون جسمی و روحی در شِعب، آثار منفی سخت و کمرشکنی بر سالخوردگانی چون خدیجه(س) و ابوطالب(ع) گذاشت، از این رو مدّت چندانی  از پایان محاصره نگذشته بود که این دو بزرگوار با فاصلهٔ چند روز رحلت کردند.

🔹در هرحال: خدیجه( س)نقش بسیار عظیم وپر اهمیّتی در تاریخ اسلام دارند و پیغمبر اکرم (ص) هم علاقۀ فوق‌العاده‌ وافری به ایشان داشتند و تا زمانی که حضرت خدیجه زنده بودند، یعنی تا زمانی که رسول خدا به سنّ پنجاه سالگی رسیدند، همسر دیگری با داشتن وی اختیار نکردند ،همان‌طور که امیرالمؤمنین علی ( ع) تا لحظه ای که فاطمۀ زهرا(س) در قیدحیات ظاهری بودند، همسر دیگری اختیارنکردند و این ویژگی تنها‌ مختّص این دو بانوی بزرگوار است.

🔸بعدها که پیامبر اکرم (ص) همسران دیگری اختیار کردند، گاهی اوقات که به مناسبتی نامی از حضرت خدیجه  برده می‌شدآنهم پس از گذشت ده سال یا بیشتر  ازرحلت آن بانو، بلافاصله اشک در چشمان رسول خدا حلقه می‌زد و وقتی همسرانشان به ایشان می‌گفتند اکنون که خدیجه از دار دنیا رفته و خدا همسران جوانی نصیب شما کرده چرا محزون و غمناک اید؟!! پیغمبر(ص) می‌فرمودند:« شما کجا خدیجه کجا؟! خدیجه وقتی به همسری من درآمد که من در غربت و تنهایی بودم و اسلام هیچ حامی و پشتیبانی نداشت، او همۀ خطرات را به دل و جان خرید و همۀ دارایی و اموال و هستی خویش را در راه اسلام خالصانه ایثار کرد، شما روزی همسر من شدید، که من رهبر جامعۀ اسلامی و فرمانروای سرزمین اسلامی بودم.»

🔻گفتنی است که؛ این بانوی جلیل المنزلت به روایتی در سنّ ۶۵ سالگی وسه سال قبل از هجرت رحلت نموده اند و مرقد نورانی وی در شهر مکّه و در قبرستان ابوطالب (ع) می باشد.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۱۱
فروردين
۰۲

🖌نویسنده؛ حجت الاسلام حاج شیخ محمد مزینانی ملا

بسم الله الرحمن الرحیم
اگر ما قدرت بی‌نظیر داشته باشیم، ولی آن را نشناسیم یا بشناسیم، اما دیگران را از آن مطلع نکنیم، نمی‌توانیم در موضع اقتدار باقی بمانیم. زمانی اقتدارخواهیم داشت که قدرتمان رابشناسیم، اینجاست که (جهاد تبیینی) ضرورت پیدا می‌کند.
حال اگر بخواهیم جهاد تبیینی داشته باشیم باید چه قدرتی را تبیین کنیم؟ در عرف بین‌الملل مظاهراقتدار یک کشور و حکومت‌ها معمولاً هفت مؤلفه است: 1- نظامی، 2- امنیت داخلی، 3- فرهنگ، 4- نیروی انسانی، 5- علم، 6- اقتصاد و 7-تاثیرگذاری برتحولات بین المللی.
اکنون لازم است تا دربارۀ وضعیت کشور در هرکدام ازمؤلفه‌ها بررسی داشته باشیم. کتاب اصول اقتدار سیدمحمدحسین راجی
آقای دکتر ناصر رفیعی: جهاد تبین درکلام رهبرعزیزمان چهار ویژگی دارد:
1-  امروز جهاد تبین یک فریضه (واجب) است.
2-  جهاد تبین یک حقیقت است، شکی درآن نیست.
3-  جهاد تبین واجب فوری است.
4-  جهاد تبین واجب عینی است، برهمه واجب است .
جهاد تبیین یعنی قبل از دشمن، شما محتوای صحیح را درست کنید.
«این همه دروغ، خلاف واقع، حرف‌های انحرافی، تهمت، برای این است که دشمن برای این ذهن فعال (جوان) محتوا درست کند، اینکه من مدام می‌گویم جهاد تبیین، جهاد تبیین  برای این است ... قبل از اینکه دشمن، محتوای غلط و انحرافی و دروغ درست کند، شما محتوای دارای حقیقت و صحیح را درست کنید» (بیانات مقام معظم رهبری دردیداردانش آموزان،  11/8/1401).
امام خمینی قدس سره:
تمام آزادی‌خواهان باید با روشن‌بینی و روشن‌گری، راه سیلی زدن برگونه ابرقدرت‌ها و قدرت‌ها، خصوصاً آمریکا را بر مردم سیلی خورده کشورهای مظلوم اسلامی و جهان سوم ترسیم کنند. من با اطمینان می‌گویم: اسلام، ابرقدرت‌ها را به خاک مذلت می‌نشاند، اسلام، موانع بزرگ داخل و خارج محدوده خود را یکی پس ازدیگری برطرف و سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد (صحیفه امام خمینی، ج20، ص 325).


مؤلفه های اقتدار ایران اسلامی

مؤلفه اول؛ قدرت نظامی
در 70 سال اخیر هیچ کشوری جرأت نکرده است حتی یک گلوله به طرف پایگاه‌های آمریکا دردنیا شلیک کند. همه در ماجرای عین الاسد سیلی نواختن ایران را برگونه‌های شیطان بزرگ دیدند.
جالب است که امروز غرب درحال تحسین قدرت ماست، اما غرب گرایان درحال تخریب جمهوری اسلامی هستند (اصول اقتدار، سیدمحمد راجی، ص2).
مؤلفه دوم: اقتدار ایران اسلامی
وضعیت امنیت داخلی ایران، ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی
ایران در 40 سال پیش، ناامن‌ترین کشوردنیا بود. در سال 1360 و 1361 چند نفر در ایران ترور شدند؟ درکدام کشور دنیا، رئیس جمهور، نخست وزیر، عالی‌ترین مقام قضایی، تعداد زیادی از نمایندهای مجلس، وزرا و معاون وزرا، مغز متفکرهایی مانند مطهری و مفتح، استانداران، شهرداران، دهیاران، فرماندهان نظامی و انتظامی، استاد دانشگاه، استاد حوزه، امام جمعه، بقال، کفاش، راننده تاکسی و... ترورشدند؟ این وضع ایران بود.
وضعیت امنیت داخلی در جمهوری اسلامی
اما الان امنیت در داخل جمهوری اسلامی ایران چگونه است؟ گلوبال تروریسم دیتابیس ( GTD) اخباری منتشرشده مبنی بردستگیری گروهک‌های تروریستی که گاه پخش می‌شود، قطره‌ای ازدریای رشادت سربازان گمنام امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)در ایجاد امنیت درکشور است و بسیاری از این اخبار و اقدامات هیچگاه منتشر نشده و نمی‌شود. نباید تصورکرد که امنیت، طبیعی و اتفاقی است؛ بلکه برای تأمین این امنیت سختی‌های طاقت فرسایی کشیده می‌شود و با مدیریت دقیق امنیتی، ما در خانه‌های خود، درآرامش به سر می‌بریم. مادر به تربیت و بزرگ کردن فرزندانش می‌پردازد، بدون این که حتی تصور کند که ممکن است با یک ناامنی فرزندانش را از دست بدهد، کاسب به کاسبی می‌پردازد و... همه نسبت به امنیت جانی اطمینان و از این جهت آرامش فکری دارند (اصول اقتدار، سیدمحمدحسین راجی).
مؤلفه سوم: تأثیرگذاری برتحولات بین‌المللی
تاثیرگذاری ایران برتحولات به چه شکل است؟ دراین باره مؤلفه‌ای به نام (power) وجود دارد که به معنی قدرت کشورها است. پایگاه استنادی به نام امریکن اینترست که زیر نظر فرانسیس فوکویاما است، می‌گوید: ایران هفتمین قدرت بزرگ دنیا است.
عقب نشینی‌های غرب بعد از مواضع رهبرمعظم انقلاب
1-  عقب نشینی غرب درقضیه میکونوس پس از نهیب رهبرمعظم انقلاب
2-  شکست سیاست غرب پس از موضع‌گیری رهبرمعظم انقلاب درباره مسائل هسته‌ای
3-   ترس غرب پس از ترسیم خطوط قرمز موشکی ایران توسط رهبرمعظم انقلاب
4-   هشدار ولی امرمسلمین جهان به اسرائیل در مورد تهاجم نظامی به ایران و عقب نشینی اسرائیل
5-   عقب‌نشینی غرب از موضع بازرسی از مراکز نظامی پس از نهیب رهبر معظم انقلاب اسلامی
6-  عقب‌نشینی غرب درپی موضع مقتدر رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره سوریه
7-   عقب‌نشینی فوری آمریکا از تهدید نظامی پس از نهیب رهبر معظم انقلاب
8-   عقب‌نشینی عربستان پس از نهیب مقام معظم رهبری

مؤلفه چهارم: اصول اقتدار جمهوری اسلامی ایران: ارتقاءی علمی 37 پله‌ای ایران در بیست سال اخیر
براساس نتایجی که پایگاه استنادی اسکوپوس (scopus) منتشرکرده است، رتبه ایران درتولیدات علمی جهان، از 53 به 15 ارتقاء پیدا کرده است. هم چنین رتبه ایران در زمینه تولید علم در منطقه، از رتبه پنجم در سال 1996م به رتبه نخست در سال 2020م ارتقاء یافته است. جمهوری اسلامی ایران در تمامی رشته‌های علمی، رشد خیره کننده‌ای داشته که در ادامه، رشد علمی ایران در رشته‌های مختلف را بررسی می‌کنیم:
در علوم نانو، رتبه ایران از رتبه 59 در سال 1996م، به رتبه 16 در جهان، ارتقاء پیدا کرده است. در علوم داروسازی، رتبه ایران از رتبه 49، به رتبه 16 در جهان، در علوم هسته‌ای از رتبه 86 به رتبه 11، در علوم هوافضا از رتبه 46 به رتبه 11 درعلوم فیزیک از رتبه 56 به رتبه 14، در علوم ریاضی از رتبه 47 به رتبه 12، ارتقاء پیدا کرده است. همچنین جمهوری اسلامی ایران موفق شده است رتبه دوم پژوهش در زمینه سلول‌های بنیادی را پس ازامریکا ازآن خود کند (اصول اقتدار نمونه‌ای برای جهاد تبیین، ص54).
مؤلفه پنجم: اقتداراقتصادی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران
مشکلات متعدد کنونی کشور از جمله: تورم، بیکاری، گرانی، فقر، کاهش ارزش پول و... که درسال‌های اخیر، به واسطه تحریم شدت بیشتری گرفته است، علائمی از بیماری مزمن خام فروشی و ضعف تولید است که از سالیان دراز، اقتصاد کشور به آن مبتلا بوده است. با مطالعه تاریخ در می‌یابیم که مسئله کاهش ارزش پول ملی، از گذشته دور در کشور ما وجود داشته است. برای مثال در دوران قاجار، افزایش واردات کالای خارجی و در کنارآن بی‌توجهی به مسئله تولید، منجر به کاهش 50 برابری ارزش پول ایران در برابر پوند انگلیس شد. اما راه‌حل این مشکلات و دوای درد اقتصاد ایران چیست؟ پاسخ این است، تا زمانی‌که مشکلات تولید حل نشود، این مشکلات هم حل نخواهد شد. اما پرسش دیگری که پیش می‌آید این است که آیا وضعیت اقتصادی ما بدتر از زمان شاه شده است؟ نمونه‌های زیادی از توصیف وضعیت اقتصاد زمان شاه وجود دارد  که ازاین بین تنها به چند نمونه از موارد اشاره می‌کنیم (اصول اقتدار نمونه‌ای برای جهادتبیین، ص 6).


وضعیت اقتصاد و عدالت اجتماعی در دوران پهلوی
فرانس فیتز جرالد نویسنده سرشناس آمریکایی، مشاهداتش در ایران را در سال 1353 در مقاله‌ای به نام «به شاه هرچه می‌خواهد بدهید» که در مجله آمریکایی‌ هارپر چاپ شد، آورده است:
«وضعیت ایران، به طورکلی، به مراتب بدتر از کشوری مانند سوریه است که نه نفت و نه ثبات سیاسی دارد، به این دلیل که شاه برای توسعه کشور هرگز تلاش جدی نکرده است ... ثروت کشور بیشتر به سوی خودروهای شخصی و نه اتوبوس، کالاهای مصرفی و نه بهداشت عمومی و به سوی حقوق سربازان و پلیس کشور و نه آموزگاران، سرازیر شده است» (مجله هارپر، نوامبر1974 میلادی، ص70).
جان فوران، جامعه‌شناس دانشگاه کالیفرنیای آمریکا، درباره هزینه زندگی مردم در اواخرحکومت پهلوی می‌گوید:
در سال 1351 شمسی 43/6 درصد درآمد میانگین شهرنشین... به مصرف موادغذایی رسیده، اجاره‌ها در 1339 تا 1354، 15 برابر شده است. در فاصله 1353 تا 1354 این هزینه 200 درصد و در سال 1354-1355، 100 درصد افزایش داشته است، تعداد خانواده‌های شهرنشین که تنها در یک اتاق زندگی می‌کردند، از 36 درصد در سال 1346، به 43 درصد در سال 1356 افزایش یافت.
جان فوران همچنین دربارۀ صادرات صنعتی غیرنفتی ایران، در مقایسه با کشورهای دیگر چنین می‌نویسد:
سهم صنعت در تولید ناخالص ملی 18 درصد بود و به مراتب از سهم خدمات 35 درصد و نفت 35 درصد و در 1356 تا 1357 شمسی کمتر می‌شد و  دیگر این که، صادرات صنعتی غیرنفتی تنها 2 یا 3 درصد همه صادرات ایران در سال 1354 شمسی را تشکیل می‌داد که در مقایسه با کشورهایی مثل هندوستان بیش از 50 درصد سنگاپور 60 درصد و مکزیک 33 درصد بسیار ناچیز می‌نمود (جان فوران، مقاومت شکننده، ترجمه تدین، ص 484).


وضعیت اقتصاد جمهوری اسلامی

بانک جهانی در رابطه با آمار فقر، اعلام می‌کند که در سال 1357، 46 درصد مردم ایران زیرخط فقر بودند. بعد از انقلاب اسلامی، این میزان به شکل مداوم درحال کاهش بود، تا جایی که در سال 1392، یعنی ابتدای دولت یازدهم، فقر به 8/1 درصد می‌رسد، اما متاسفانه پس از آن افزایش پیدا می‌کند. در این 8 سال دولتی که بیش‌ترین ارتباط را با آمریکا داشت، بیشترین مذاکره را انجام داد و در همان دوران هم بدترین وضعیت اقتصادی شکل گرفت. پس مشکل از انقلاب اسلامی نیست؛ بلکه از انتخاب است. باید پذیرفت که در حوزه اقتصادی، کشور با مشکلات زیاد و متعددی مواجه است و وضعیت قابل قبولی ندارد. وضعیت معیشت مردم دچار رکود شده و سفره‌هایشان روز به روز کوچک وکوچک‌تر شده است. اما مسئله این است که وضعیت موجود در حوزه اقتصاد آن طورکه دشمن القاء می‌کند که تقصیر سیاست‌های نظام جمهوری اسلامی است، نیست بلکه، این شرایطی است که از عملکرد غربگراترین دولت، که نشأت گرفته از تفکر و سیاست‌های اقتصاد غرب بود، اتفاق افتاد. همان‌طور که این تفکرات و سیاست‌ها، غرب را با بحران جدی مواجه و فقیرها را فقیرتر و فاصله‌ طبقاتی را شدید و شدیدترکرد، همین وضعیت را در جمهوری اسلامی نیز رقم زد.
راه‌حل پایان یافتن مشکلات اقتصادی کشور جهش تولید و رعایت اصول اقتصاد مقاومتی است و همان‌طور که در بحث علم نیز گفته شد، ایران توانسته است علم را  به مرحله فن آوری برساند و با حمایت دولت به مرحله چهارم علم یعنی تبدیل علم به ثروت خواهد رسید.
مؤلفه ششم: اقتدار فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
جمهوری اسلامی امروزه وضعیت خوبی در فرهنگ ندارد. صحت این موضوع را می‌توانیم در آمار طلاق، در وضعیت حجاب در معابر و خیابان‌ها، بی‌بندوباری، بی‌احترامی به والدین، رواج موسیقی‌های مبتذل و ... ببینیم. البته این بدین معنا نیست که وضعیت‌مان از زمان حکومت پهلوی بدتر شده باشد. ما، نسبت به دنیا و نسبت به زمان پهلوی بهتر شده‌ایم، این جایگاه مطلوب انقلاب ما نیست و زمانی که ما خود را با آرمان‌های نظام مقدس جمهوری اسلامی مقایسه می‌کنیم، مشهود است که فاصله بسیار داریم. تمام تلاش جمهوری اسلامی این است که مردم دیندار بشوند، در حالی‌که حکومت پهلوی تمام تلاش خود را در جهت بی‌دین کردن مردم به کار می‌بست.


معنویت در دوره پهلوی
فرح پهلوی، در ماه رمضان 1356، در خیابان فردوسی شیراز، جشن هنر شیرازی را اجرا کرد که در آن آمیزش جنسی زن و مرد به صورت زنده و در ملأ عام به نمایش گذاشته می‌شد. آنتونی پارسونز، سفیرا نگلیس در ایران، در رابطه با این جشن به محمدرضا پهلوی می‌گوید: اگر چنین نمایشی، به‌طور مثال در یکی از شهرهای انگلیس اجرا می‌شد، کارگردان و هنرپیشگان آن، جان سالم به در نمی‌بردند (آنتونی پارسونز، غرور و سقوط، خاطرات سفیر سابق انگلیس در ایران، ص91).
یکی  از آرزوهای خاندان پهلوی، از بین بردن معنویت در ایران بود، تا جایی‌که مجله زن روز17دی 1356 به مناسبت سالروز کشف حجاب در مصاحبه‌ای با اشرف پهلوی، مطلب عجیبی از او نقل می‌کند. اشرف در پاسخ سؤال منصوره پیرنیا که می‌پرسد شما آینده زن ایرانی را چه طور پیش‌بینی می‌کنید؟ جمله‌ای می‌گوید که تیتر روزنامه‌های آن روز نیز می‌شود: «کاری خواهیم کرد که تاچند سال آینده درکتابخانه‌های ایران، وقتی کتاب لغتی برداشته شد در بخش حروف «چ» و «ح» دو واژه چادر و حجاب حذف شده باشد» (مجله زن روز، 17 دی 1356).


معنویت در جمهوری اسلامی
اما در جمهوری اسلامی با وجود موانعی مثل گسترش فساد در دنیا، گسترش روزافزون رسانه‌های صوتی و تصویری، مانند ماهواره یا کانال‌های بسیار متنوع اینترنت و جلوه‌های بسیار بالا و... جوان‌ها در مسیر دینداری قدم برمی‌دارند. به عنوان نمونه:
1-  گسترش کمی وکیفی تشکل‌های مذهبی
2-  پاسداشت مناسبات و شعائر مذهبی
3-  گسترش کمی و کیفی زیارات معصومین علیهم السلام و امام‌زادگان
4-  گسترش حیرت‌آور فعالیت‌های جهادی
5-  پاسداشت ارزش‌های دفاع مقدس
6-  میزان ارتباط مردم باخدا به گونه‎‌ای که طبق نتایج پژوهش‌های مرکز تحقیقاتی پیو 78درصد مردم ایران هر روز دعا می‌خوانند.
7-  گسترش فعالیت‌های قرآنی
مؤلفه هفتم: اقتدار نیروی انسانی
نیروی انسانی، محور و محرکه رشد اقتصادی و توسعه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است. اگر در کشوری سرمایه و منابع مالی قوی باشد، اما رشد جمعیت و به تبع آن منابع انسانی محدود گردد، فرایند رشد و توسعه عقیم خواهد ماند.
رهبر معظم انقلاب فرمودند: «مسئله جمعیت تأثیر زیادی دارد  دراقتدار ملی و افزایش نسل جوان و بزرگ بودن کشور از لحاظ جمعیت، خیلی تاثیر دارد در ایجاد اقتدار» (در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، 13/6/1393).
مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در19 آذر1391 فرمودند: «یکی از خطراتی که وقتی انسان درست به عمق آن فکر می‌کند، تن او می‌لرزد، این مسئله جمعیت است».

درجای دیگر ایشان می‌فرمایند: فرزندآوری یک مجاهدت بزرگ است... فرزندآوری یکی از مهمترین مجاهدت‌های زنان و وظائف زنان است (بیانات درجمع مداحان، درسال1392).
هر بخش زیر نظر چه کسی است؟
حالا دوباره این هفت مقوله از مظاهر اقتدار کشور را نگاهی بیاندازیم:
به‌طور خلاصه ما در مباحث نظامی، امنیت داخلی، تأثیرگذاری برتحولات بین‌المللی و علم، یعنی چهار مورد از هفت مورد، قوی و قدرتمند هستیم. اما در اقتصاد و فرهنگ و جمعیت ضعف داریم.
این سؤال پیش می‎آید که از این هفت مقوله کدام یک زیر نظردولت‌هاست؟ مسائل نظامی، امنیت و تاثیرگذاری برتحولات منطقه زیر نظر ولی فقیه است همچنین علم تماماً زیرنظر ایشان است. معاونت علمی ریاست جمهوری، هم به دستور رهبری شکل گرفت و هم تماماً سیاست‌هایش را دستور ایشان پیش می‌برد. اما بخش عمده اقتصاد و فرهنگ و جمعیت زیر نظر دولت‌هاست که اگر مسئولین کشور اوامر رهبری  را در این سه حوزه نیز، اجرا کنند، مشکلات برطرف خواهد شد. اوامری مانند اقتصاد مقاومتی، الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت، سبک زندگی و... آن‌هم رهبرحکیمی که آیت الله حسن زاده آملی رحمه الله در رابطه با ایشان فرمودند: گوش‌تان به دهان رهبری باشد؛ چون ایشان گوششان به دهان حضرت خاتم انبیاست.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۰۹
فروردين
۰۲

 

🔹مجمع طلاب و روحانیون مزینان با همراهی شاهدان کویر مزینان از دهم بهمن 1401 و تا آستانه عید باستانی نوروز با طرح بیست سوال در قالب 22 موضوع، مسابقه بزرگ کتابخوانی بصیرت را با محوریت کتاب یک ون شبهه اثر حجت الاسلام راجی برگزار کرد که مورد استقبال ویژه همشهریان مزینانی و هموطنان از استان های مختلف واقع شد.

🔹قریب به 500 نفر با ارسال پاسخ به سوالات از استان های خراسان رضوی و جنوبی و شمالی، تهران، البرز، اصفهان، شیراز، سیستان و بلوچستان، سمنان، مرکزی، کرمان، همدان، ایلام، آذربایجان غربی و شرقی، گلستان، مازندران، قم، کهکیلویه و بویر احمد، خوزستان، قزوین، لرستان، چهارمحال و بختیاری، کردستان و... در این مسابقه وزین شرکت کردند که پس از مشخص شدن نفرات برتر جوایز نقدی برگزیدگان توسط حجت الاسلام شیخ ابراهیم محمدزاده مسئول برگزاری مسابقه بصیرت به حساب آنان واریز و هماهنگی برای برندگان هدیه زیارت بارگاه امام هشتم علیه السلام اعم از اسکان و پذیرایی ادامه دارد.

✅ در این دوره با اراسل هر سوال موارد زیر نیز برای مخاطبان ارسال می شد:
ارایه فایل به صورت پی دی اف
تهیه و ارایه متن متناسب با فضای مجازی
ارائه توضیحات نویسنده به صورت فایل تصویری
تدوین سوال
تهیه کلیپ مخصوص برای هر سوال

💠شرکت کنندگان غیر مزینانی- غیر مشهدی: هدیه دو شب اقامت و پذیرایی رایگان در مشهد مقدس

رتبه 1: سرکار خانم مهسا رمضانی از شهرضا استان اصفهان
رتبه 2: سرکار خانم ستاره اکبری باصری از شیراز

🔹قرعه کشی 8 نفر دیگر:
- جناب آقای علیرضا صبحانی نسب از بوشهر
- سرکار خانم محترم پهلوان از سمنان
- سرکار خانم مریم تقی پور از تهران
- سرکار خانم صفیه عشرستاقی از کردکوی
- سرکار خانم لیلا رشیدی نصرآبادی از آران وبیدگل
- سرکار خانم هدیه قنبرلو از شهرتان خوی استان آذربایجان غربی
- سرکار خانم مریم آزادی
- جناب آقای هاشم اکبری از صفاشهر فارس
شایستگان تقدیر (هدیه نقدی)
- سرکار خانم زهرا زارع مهرجردی از میبد
- سرکار خانم مرضیه حاتمی از ایلام
- سرکار خانم رقیه نایبی از خوی
- جناب آقای متین یوسفی از شیراز

💠 شرکت کنندگان غیر مزینانی-ساکن مشهد: هدیه نقدی (افراد خاصی برنده نشدند و فقط جهت تقدیر هدیه ای نقدی تقدیم خواهد شد)

- سرکار خانم اکرم عقدایی از مشهد مقدس
- سرکار خانم فاطمه تیموری از مشهد مقدس

💠شرکت کنندگان مزینانی از مشهد: هدیه نقدی
- رتبه 1: ریحانه مزینانی
در این قسمت فرد دیگری حائز امتیاز و رتبه نبود و در نهایت شامل تقدیر قرار نگرفت

💠 شرکت کنندگان مزینانی غیر مشهدی: هدیه دو شب اقامت و پذیرایی رایگان در مشهد
- رتبه 1: جناب آقای علیرضا مزینانی از تهران
- رتبه 2: جناب آقای احمد محمدزاده از مزینان
- رتبه 3 مشترک: سرکار خانم زهره مزینانی با شماره 819...0919 و سرکار خانم سکینه مزینانی از تهران

- از طریق قرعه کشی:
- سرکار خانم ربابه مزینانی از تهران
- جناب آقای حسین مزینانی (اکبر) از تهران
- جناب آقای امید مزینانی از تهران
- سرکار خانم فاطمه مزینانی (اکبر) از تهران

🔶 شایسته تقدیر:
- سرکار خانم فاطمه اکرمی مزینان
- سرکار خانم کوثر سادات مزینانی

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۰۶
فروردين
۰۲

🖌شرکت در مراسم استقبال(37)
صولت رژیم شکسته شده بود حکومت نظامی و دولت نظامی کاری از پیش نبرده و زندانی ها آزاد شده بودند و شاه فرار کرده و بی شین و خانه نشین شده بود حکومت بختیار با تعیین دولت امام مواجه بود. سناتور رئیس شورای سلطنتی تقاضای ملاقات با امام را در نوفل لوشاتوی فرانسه کرده بود که امام ملاقات با او را موکول به استعفایش نمود و او هم بعد از استعفاء به دیدار امام رفت.
 پس از مدتی که به علت قضیه محرم و تحت تعقیب قرار گرفتن به قم رفته بودم مجددا به مزینان برگشتم و در تظاهرات مزینان داورزن و سبزوار همراه مردم شرکت و در روستاهای مجاور سخنرانی می کردم در رفتن مردم برای شرکت در تظاهرات سبزوار سه نفر مسلح به کلت بودند که یک نفر از آنها مرحوم ابوی بودند حالا ایام نوید پیروزی و بوی رسیدن انقلاب را می داد خورشید انقلاب که در محاق برای جهان تلألو داشت باید دوباره به ایران نیز تابیده و ابرهای تیره کنار می رفت اگر چه به تاخیر می افتاد و مردم شعار می دادند:« وای به حالت بختیار اگر خمینی دیر بیاد ...خمینی خمینی قلب ما باند فرودگاه توست...» تا اینکه قطعی شد روز 12 بهمن امام خمینی می آید ما که مثل اکثر قریب به اتفاق مردم ایران ملجاء و مرجع و مقلَّدمان خمینی بود انتظار دیدن او را داشتیم تا از نزدیک سکان دار انقلاب گردد لذا برای دیدن او سر از پا نشناخته و خطرات را پذیرا بودیم و شبانه از مزینان راهی تهران شدم به همراه دو نفر دیگر ( حاج حسن اسلامی فرزند حاج شکرالله و حاج محمد علی باقری ) و قبل از اذان صبح به تهران رسیدیم به خانه عمویم رفتم که آنها برای استقبال از امام به بهشت زهرا(س) رفته بودم نماز صبحم را خواندم و مسیر خیابان صفا تا جلو دانشگاه را پیاده طی کردم و به علت تراکم جمعیت متوقف شدم تا امام برسد و جمال نورانی او را تماشا کنم که موفق نشدم لذا مسیر از دانشگاه تا بهشت زهرا را اکثرا پیاده رفتم وقتی رسیدم به جلو در بهشت زهرا که الان ایستگاه مترو است وسط سخنرانی امام بود که راه جلو رفتن نبود در نتیجه تصمیم گرفتم همانجا سخنان قائد اعظم روح الله را استماع کنم و بعد بدون دیدن مرادم به خانه اقوام برگشتم و روز بعد در مدرسه علوی و رفاه توفیق زیارت وی را پیدا کردم.

🖌زیارت مجدد امام (38)
بعد از زیارت امام در مدرسه علوی به قم برگشتم ولی دلم نزد امام بود و خوشحال از توفیق دست داده و تشنه زیارت مجدد که اعلام کردند قرار است چند اتوبوس طلبه ها را به دیدن امام ببرد لذا با آنها راهی تهران شدم. حکومت بر اوضاع مسلط نبود تعدادی از مردم در سراسر ایران شهید شده  بودند دو دولت بود دولت بختیار بی اختیار و دولت مهندس مهدی بازرگان . در اتوبوس شعار می داند :«بختیار بختیار نوکر بی اختیار ...بختیار شیره کش توهم برو مراکش» و او می گفت من مرغ طوفانم . اعتصابها سراسر ایران را گرفته بود راهپیمایی عظیمی در تایید دولت بازرگان انجام شد .روز 21 بهمن در تهران بودم و تا پاسی از شب در خیابانها بودیم که بحمدالله انقلاب به پیروزی رسید و امروز که این خاطرات نوشته می شود ماه آذر و در آستانه چهل و دومین جشن پیروزی آن هستیم ان شاء الله تا ظهور مهدی موعود (عج) ادامه داشته باشد
من الله التوفیق و علیه التکلان
🔷تاج مزینانی دو دقیقه مانده به دوم آذر 99

🔷استارت

سال 1361 بود که در نیروی هوایی آبدانان ایلام خدمت می کردم با استوار غلامی و استوار ملکی قرار شد کمک های مردمی پایگاه هوایی را مستقیما برای رزمندگان به خط مقدم ببریم برای اینکار وانت استیشن آبی رنگی را اختصاص دادند و از راه کوه های آبدانان به دهلران رفتیم شب را در سپاه دهلران خوابیدیم.

 به علت حمله پیروزمندانه رزمندگان و پیشروی در خاک عراق پیشنهاد شد می توانید از خطوط مقدم بازدید کنید با همان ماشین رنگی غیر استتاری خودمان و به همراه مسئول آموزش سپاه دهلران عازم خط مقدم جبهه شدیم یعنی در جلو ماشین چهار نفر بودیم به علت نزدیکی به خطوط مقدم با آخرین سرعت مسیر را ادامه داده تا به خط اول حمله شب گذشته رسیدیم دنیای مین کاشته شده در بیابان که معبری باریک باز شده بود و دو طرف جاده مین های ضد نفر ضد تانک و سنگرهای خالی پر از امکانات بعثیان. بعد از گذر از میله های خطوط مرزی بین ایران و عراق 8 کیلومتر در خاک عراق رفتیم تا به سنگرهای اصلی رسیدیم ناگفته نماند به علت روشن نشدن ماشین ما و استارت نخوردن باید در جایی سرازیری و بلند پارک می کردیم نگو که با قوسی بودن خطوط مقدم ماشین در تیررس مستقیم بعثی ها قرار گرفته و با گراهای متوالی آن را مورد هدف قرار می دادند لذا در برگشت با اینکه تمام اطراف آن گلوله بود باید با هل دادن نجات می دادیم.

لباسهایم را جلو ماشین گذاشته با دو نفر دیگر اقدام به هل دادن کردیم و با سوار شدن در عقب وانت در حال حرکت از شیشه به داخل آمدیم تعجب ما اینجا بود که در بین راه قبل موسیان متوجه استارتی در وسط جاده شدیم که استوار ملکی که راننده بود گفت بر می داریم شاید صاحبش پیدا شود بعد از رسیدن به موسیان و بازدید ماشین خودمان متوجه شدیم سرعت ماشین ما آنقدر بالا بوده که استارت آن کنده شده است.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۰۶
فروردين
۰۲

💠لقب طالبی در مزینان

🖌نویسنده؛ علی جعفری مزینانی

✍️ اساتیدی بوده اند که آوازه شهرت ومهارتشان زبانزد بوده است ودر همین دیار مزینان سالیان متمادی شبیه خوانی می کردند و حالا در میان ما نیستند.
مر حوم ملا ابراهیم طالبی مزینانی یکی از این چهره هاست که نسبت به ائمه ی اطهار سلام ا... علیهم ارادت وعشق خاصی داشت.
ایشان در طول بر گزاری مراسم فاخر تعزیه ی عاشورای مزینان به تمام‌نکات ریز و درشت دقت و عنایات ویژه ای داشت وآنها را مورد توجه ومد نظر قرار می داد.

 به طور کلی دودمان و خاندان شریف و محبوب طالبی ها مردمانی هستند خدا‌محور و برخوردار از محاسن وصفات حمیده و اوصاف پسندیده ای همچون: خوشرویی، مهربانی بامحبت و با مودت

فراموش نمی کنیم که؛زنده یاد ملا ابراهیم طالبی بزرگ این خاندان چهره ای متدین وخوش بزم و اخلاق مدار که در هنر تعزیه خوانی چهره ای بود صاحب نام و  شاخص که در روز عاشورای تاریخی مزینان سال های متمادی در ایفای نقش مخالف خوان «عمر بن سعد» آنچه را که در توان داشت دریغ نمی کرد.

 افزون بر هنر تعزیه خوانی ونوحه خوانی  نباید نقش خطیر آن زنده یاد را در اجرای موزیک تعزیه ها وشبیه خوانی ها نادیده گرفت که گاهی طبل می نواخت‌وگاهی هم شیپور و با اموزش وتربیت چهره هایی نظیر: کربلایی عبدالحسین نیکو فر ، مرحوم کربلایی علی خانه خودی وبرادرش کربلایی اصغر سالها در کنار استاد خود مرحوم طالبی به عنوان دستیار در تعزیه روز عاشورا و تعزیه بیستم محرم و قبل از ورود دستگاههای پیشرفته ی موزیک به این دو مراسم شور وحال خاصی می بخشیدند.

زنده یاد حسین طالبی مزینانی رحمت ا... علیه فرزند ارشد ذکور این خانواده با چهره ای گشاده وبشاش و خنده رو وبا روابط عمومی بالا در هنر وحرفه ی خیاطی از چنان تبحر وچیره دستی بر خوردار بود که اکثر خیاطان صاحب نام آن عصر در خیابان انقلاب و منطقه پارک دانشجو ی تهران به نام (خیاطی آریا_مزینانی) وی را خیاطی خلاق وزبر دست می شناختند ضمن اینکه  مشتریانی که سفارش دوخت لباس به ایشان می دادند غالباً در زمره ی چهره های شاخص وسرشناس و از رجال و افراد با نفوذ وشناخته شده روزگار خود بودند واز این وجه مایه ی فخر ومباهات همشهریان...

حاج حسن طالبی مزینانی دومین  فرزند ذکور از این خاندان خیاط ماهری است که بیش از نیم قرن در این حرفه ی سخت و در عین حال مورد نیاز همه ی مردم  استخوان خورد کرده و منشاء خدمات به هموطنان بخصوص به همشهریانش بوده و این رزمنده دوران دفاع مقدس از نظر ایمان و صفات بارز اخلاقی و ارتباطات مردمی سخن را به درازا نکشیم؛ در همین حد اکتفا می شود:
 آنچه خوبان همه دارند؛ حاج حسن یک جا دارد ... سایه عالی شان مستدام باد....

مرحوم حاج محمد طالبی مزینانی کوچکترین فرزند ذکور از این خانواده ورزمنده ی سال های دفاع مقدس نیزدر کنار اخوی بزرگوارش حاج حسن به همین حرفه ی خیاطی مشغول بود که از مردان نیک روزگار و عزیزی کم صحبت و فردی متین وآرام وهمشهری دوست بود وهمین ویژگی ها موجب می شد تا خصائص وصفات خوب ونیکوی آن روانشاد برجسته تر و آشکار ترشود.روحشان شاد ومتعالی باد.

◀️ وجه تسمیه لقب طالبی چه بوده؟
حدود ۲۵ سال قبل ودرآستانه ی عید نوروز جهت دوخت یک دست کت وشلوار به مغازه حاج حسن به نشانی انتهای خیابان سلیمانیه تهران مراجعه کردم
 پس از چند دقیقه گپ وگفت و صرف چند استکان چای؛ ازایشان سؤال کردم سبب اینکه زنده یاد پدرتان شهرت طالبی داشته چه بوده؟
ایشان لبخندی زد وفرمودند: خلاصه بگویم یا مبسوط؟
عرض کردم: به هرصورتی که سرکار صلاح بدانید.
قبل از پاسخ گفتند: فکر می کنید چه دلیلی داشته است؟
عرض کردم :پاسخ های متعددی می تواند داشته باشد.شایدمرحوم ابوی به میوه طالبی علاقه مند بوده ، شاید طالب علم اموزی بوده؟ شاید مصمم بوده تا در جوانی ودر حوزه علمیه درس طلبگی بخواند واز این شایدها واحتمالات فراوان می توان حدس زد.
ایشان ادامه داد: هیچکدام از اینهایی که اشاره داشتید نبوده!!
عرض کردم: پس ممنون خواهم شد توضیح دهید.
حاج حسن عنوان کرد: نام پدرِ پدرم یا پدر بزرگم « ابوطالب» بوده همنام وبر گرفته از اسم ‌مبارک پدرِ مولا وپیشوا ومقتدای مان حضرت امیر(ع)  لذا اهالی وهمشهریان به اختصار ان شادروان را « طالب » صدا می زده اند و از انجا که نه تنها در دیار مزینان بلکه در همه ی روستاهای همجوار در آن روزگار و شاید هم تا به امروز شخصی اسم ابوطالب نداشته و تنها جّد ما مفتخر بوده به این اسم شریف و مبارک درنتیجه فرزندان آن مرحوم ازجمله ابوی ما به« ملا ابراهیم طالبی» مشهور می شوند.

👈درخاتمه شایان توجه است که؛این سه برادر در تزئین نخل ودر کنار دیگر همشهریان متخصص در این زمینه نقش فعال و حضوری تحسین بر انگیز داشتند فلذا خدماتشان را نباید از نظر دور داشت.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۰۶
فروردين
۰۲

🌴اقرار

من تو را می‌خواهم و در عاشقی اجبار نیست
عاشق  چشمان  زیبای  تو بودن  عار نیست

من تو را می‌خواهم اما نیستی خواهان من
چشم تو می‌گوید این را، جای هیچ انکار نیست

دور من را خط کشیدی گم شدم در طالعت
کاش پیدایم کنی، اما دگر اصرار نیست

می روم شاید کنار دیگری گیری قرار
عاشقت تنهاست اما در پی آزار نیست

روز ها دور از تو و شبها به یادت زیستم
حیف اینجا در نبودت فرصت اقرار نیست

کاش از اول نمی‌دیدم دو چشمان تو را
ای که بعد از دیدنت خوابی دگر در کار نیست

🌹شاعر؛ محبوبه سادات مزینانی

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۰۵
فروردين
۰۲

 

قدیمی ها حلیم قوچعلی را هرگز از یاد نمی برند هر موقع خشکسالی می شد و باران نمی بارید زنده یاد حاج میرزاحسن حسینی راد معروف به (قوچعلی) در تکیه ی بالا حلیم می پخت و بی برو برگرد و گویی خدا همان لحظه ندای دل پاک او را می شنید و بلافاصله باران رحمتش را از آسمان تقدیم مردم مزینان می کرد...

فرزند شایسته کویر دکتر علی شریعتی مزینانی در آثارش قصه ای تمثیلی از او نقل می کند که بسیار خواندنی است ...  

جنگ زرگری برای فریب مردم!

«در مزینان فردی ظاهرا ذی‌صلاحی به نام قوچعلی، روزی به عموی من که خیلی به خروس علاقه داشت می‌گوید در بهمن آباد، جوجه خروس‌های خوب و چاق را دانه‌ای پنج تومان می‌فروشند. عموی من با ناباوری می‌گوید چطور چنین چیزی امکان دارد، در مزینان جوجه خروس ده تومان است. قوچعلی پاسخ می‌دهد شما پولش را بدهید، من آن را تهیه می‌کنم. عموی من پنجاه تومان می‌دهد و قوچعلی یک ساعته ده خروس چاق و چله به او تحویل می‌دهد و عمو خوشحال از این حادثه که پنجاه تومان نفع کرده و خروس ارزان خریده است!
از این ماجرا دو، سه ماهی می‌گذرد تا این‌که دایی‌حسین از آبادی بهمن‌آباد برای دیدن عموی من به مزینان آمد. این خویش ضمن صحبت می‌گوید راستی والده بچه‌ها چند ماه قبل، مرغی را خواباند و نذر کرد از این تخم مرغ‌ها هر چه خروس درآمد به شما هدیه کند و از شانس شما ده عدد آن خروس درآمد و چندی قبل که قوچعلی به بهمن‌آباد آمد، آن‌ها را به قوچعلی داد تا به شما بدهد!
در این اثنا ناگهان قوچعلی سرزده و بی‌خبر وارد می‌شود و می‌بیند صاحب خروس‌ها در کنار آقا نشسته است. با هوشیاری استعماری خود، بلافاصله با حالت آشفتگی و با لحن مسلسل‌وار بریده بریده و هیجانی فریاد می‌زند:
"آقا، آقا، در صحرا سر آب کُشت و کُشتار شده. توی قلعه محشری است، بازار به هم ریخته، کلب حسن و کلب تقی پسر حاج غلام را غارت کرده‌اند. خانه مشهدی علی را آتش زدند، مزینان زیر و رو شده، یا الله آقا، بلند شوید. توی بازار قیامت است، چه نشسته‌اید؟!"
عموی من می‌گفت:
«ما با همان لباس زیر، وحشت‌زده بیرون رفتیم و خودمان را به بازار رساندیم. دیدیم در بازار یکی دو نفر نشسته‌اند و بی‌خیال دارند چپق می‌کشند! و توی ده پرنده پر نمی‌زند. سرمان را برگرداندیم تا بپرسیم چه شده، دیدیم قوچعلی نیست، غیبش زده. یعنی زده به چاک! از ده رفت و تا یک ماه بازنگشت.»!!!!
چون می‌خواست مسأله خروس مطرح نشود، می‌گوید:
"جنگ است،خون راه افتاده، بیایید بیرون، جلوی خون را بگیرید!"
با این ترفند و داد و هوار مسأله خروس را مجهول نگه می‌دارد و همه را معطل می‌کند، به یک جنگ زرگری، به یک جنگ دروغین می‌کشد، یک "جبهه فرعی" در کنار "جبهه اصلی" درست می‌کند، مدتی ذهن‌ها مشغول می‌شوند!

این ترفند جنگ زرگری همیشه وجود داشته است! چند دهه قبل برای این‌که مردم را از مسأله استعمار و استبداد غافل کند به تناسب مسایل روز جنگ‌هایی را راه می‌انداخت و مردم را مشغول می‌کرد!
جنگ شعر نو و شعر کهنه، جنگ چادر و مینی‌ژوپ، جنگ با ریش و بی‌ریش، جنگ خط فارسی و خط لاتین، جنگ متقدم با متجدد، و ....همه این‌ها جنگ‌های دروغین فرعی، همه‌اش جنگ خروس بود، برای این‌که مسأله اصلی مطرح نشود!»

قاسطین، مارقین، ناکثین اثر(دکتر علی مزینانی شریعتی)

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۰۵
فروردين
۰۲

🔆پژوهشی درباره ی هنر و هنرمندان کهن دیار مزینان

🖌نویسنده و محقق؛ علی مزینانی عسکری

 

✍️گفتیم که مزینانی ها در بداهه گویی و خلاقیت نمایشی به ویژه طنز پردازی استاد هستند و این استعداد در نزد اغلب خانواده ها دیده می شود و اگر در جمع دوستانه ی آن ها قرار بگیری با الفاظ و یا کنایه های جالبی که به کار می برند و صدای قهقهه اشان پی به این طنازی خواهی برد.

🔹بازی های محلی و بومی دیار مزینان نیز بیشتر برپایه ی نمایش شکل گرفته و اگر به عمق داستان این بازی ها مانند اسولولو، هرنگ هرنگ، کلاه بردار، همچین همچین، قیم قیم بزی، کلوخ دپا، تپّو لبیک و... دقت شود همگی برآمده از نوعی اعتراض به فرهنگ و ظلمی است که خوانین و یا اربابان آن زمان و عمال حکومت به مردم داشته اند آن ها در حقیقت نمایشی از این جریان را در میان خود تکرار می کنند نه فقط یک بازی معمولی!

🔹راندن طاغی ها و یاغیان در هرنگ هرنگ، شلاق خوردن کشاورزان و کارگران در همچین همچین، زرنگی بعضی افراد در تپو لبیک همه نماد حرکتی است که در دوره های قبل و در این بازی ها نمود پیدا می کند.

🔹یکی دیگر از عناصر و شیوه های نمایشی که در این منطقه نیز رواج داشته رقص و آن هم از نوع محلی آن است مانند-چوب بازی خاص مردان و رقص واگفته بیشتر در بین زنها -که هردو نماد و سمبل شجاعت و جنگجویی مردمی است که به مقابله ی با سیاهی بر می خیزند برخی منشأ و مبدأ آن را محدود به قیام سربداران می کنند و بعضی نیز آن را نمایشی آیینی پیش از اسلام و دارای قدمتی چندین هزار ساله می دانند.

🔆رقص چوب در مزینان بیشتر در مجالس عروسی و به صورت دونفره و گاهی که شور بیشتر می یافت گروهی انجام می شد ولی در بعضی روستاها و شهرهای دیگر و خاصه اعراب با شمشیر به آن می پرداخته اند .

🔹و اما یکی دیگر از این رقص ها که به طور کامل آن را باید نمایشی دارای سناریوی خاص دانست اسب چوبی بود که تا اواسط دهه ی شصت توسط هنرمندان مزینانی اجرا می شد هنری که مرحوم عباس عبداله؛ سلمانی خوش بیان و خوش ذوق مزینانی آن را از زنده یاد حسین حاج قربان آموخته بود و در مجالس عروسی اجرا می کرد و بعدها عبدالحسین نیکوفر هم با او همراه شد و در مقابلش به رقص چوب می پرداخت.

🔹در این نمایش هنرمند اسب سوار با حرکاتی موزون به رقص می پردازد و بیشتر حرکات او پیکار با شمشیر است و در حقیقت مردم به ویژه کویریان که در معرض حملات دشمن به خصوص راهزنان قرار می گرفتند سعی می کردند با این نمایش مبارزه را به فرزندان خود بیاموزند و هنرمند این نمایش که سوار بر سازه ی چوبی بود و خود آن را کنترل می کرد با یورش به سمت داماد که با ساقدوشان خود تازه از حمام برگشته سعی می کند او را از پای در آورد و عروس را با خود ببرد اما همراهان با چوبی که نماد شمشیر است با او به مبارزه پرداخته و این اجازه را به آن اهریمن نمی دهند.

🔆 زنده یاد استاد عباس مزینانی فرزند عبداله که متولد ۱۳۱۳ در مزینان است و اغلب همشهریان ساکن و مهاجر او را می شناسند چون در تمامی مجالس شادی و سوگواری آن ها حضور داشت و تا چند سال پیش جوانان با راهنمایی و ساقدوشی او به حجله می رفتند و حتی در حمام وظیفه ی آرایش و لباس پوشیدن داماد را برعهده داشت با افسوسی که هنرش  دیگر به فراموشی سپرده شده است نقل می کرد: «بعد از مرحوم حسین حاج قربان من تنها فردی بودم که بازی را انجام می دادم و کسی دیگر در منطقه آن را بلد نبود.الآن هم اگر کسی بخواهد این راه را ادامه بدهد حاضرم در ساختن اسب کمکش کنم...»

🔺نقل است که کشتن داماد و دزدیدن عروس در زمان حمله ی مغول به ایران رواج داشته و این تقابل و مبارزه سمبل همان حرکت ناپسند است . اما روایت دیگر هم مربوط به قرن ها پیش و شاید هزاران سال قبل باشد که دزدان با حمله به خرمن محصولات گندم و جو سعی می کردند آن ها را غارت کنند و کشاورزان فردی و یا گروهی به مقابله با آن ها می پرداختند و دزدان را مغلوب و یا می تاراندند.‌‌

👈 حالا شما بگویید « جَنگ جنگه خُریس پیکَّه» یعنی چه ؟! ...

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۰۵
فروردين
۰۲

🖌نویسنده؛ حسین محمدی مزینان


✍️در گذشته از عباس آباد به سمت کاهک و در مسیر راه ابریشم چهاردیواری هایی دیده می شد که حکایت از حیات انسانهایی از دوران گذشته ی نه چندان دور دارد.برای مثال قلعه ی تاریخی صدرآباد که کاروانسرایی نیز به همین نام به چندین دلیل بنا گردیده است.اولا بیابان لم یزرع برای رفع خستگی ،دوماً برای امنیت مسافران و همچنین به لحاظ بودن قلعه ی میان راهی صدرآباد. بعداز آن چشمه شاه که درگذشته آب بسیار شیرین و گوارایی داشته و تقریبا سرسبز می نموده و توجه مسافران را برای رفع عطش به خودش جلب می کرد البته در زمانی که مردم با اسب و استر و چهارپایان مسافرت می کردند در حقیقت پیش از عصر ماشین درایران.

بعد از آن مومن آباد قلعه ای که هنوز دیوارهایش پابرجا و توجه رهگذران را جلب می نماید و تقریبا نزدیک به کاهک و ضمنا جزئی از کاهک محسوب می شود. بعد از کاهک آب ماشدان و مایان که هر کدام نیز قلعه ای را سیرآب و زمینهای کشاورزی همان قلاع را مشروب می کرد. سپس به سویز می رسیم و درست کمی پایین تر از بهمن آباد، قلعه تاریخی امین آباد. پایین مزار امامزادگان بهمن آباد مشاهده می کنیم.نام اصلی آن امین آباد و نام دیگرش کلاته رشید می باشد وهم اکنون در سویز خانواده های بسیاری با فامیل شناسنامه ای امین آبادی هستند. اگر در همان مسیر از غرب به شرق برویم به  منطقه ی حصار و سپس به روستای اسماعیل آباد می رسیم.که نمونه ای از همان قلعه هامی باشد بسیار شکیل و قدیمی و چنانچه به همان سمت حرکت کنیم و ادمه دهیم به روستای علی آباد یعنی همین غنی آباد امروزی خودمان خواهیم رسید. حالا چرا علی آباد وجود ندارد!؟ دلیلش این است که در گذشته به دلیل عدم  دسترسی و برداشت بی رویه  از آبهای زیرزمینی و انباشت باران در سطح زمین آبها در کویر انباشته می گردید به طوری که یک فرد؛قادر بود بادست خالی در عمق کمتر از یک متری به آب برسد حال آنکه امروزه دسترسی به آب در کویر هم بیش از پنجاه متر کندن و حفاری می خواهد. به همین دلیل چون روستای علی آباد از غنی آباد پایین تر بوده به زیرآب فرو رفته و درست مانند مزینان که سیل باعث ویرانی ، جابجایی و انتقال مزینان از پایین به بالاتر می شود غنی آباد نیز با تغییر نام و همت شخصی بنام غنی ضمن تغییر نام به مکان امروزی خود انتقال می یابد.

بعد از غنی آباد کال بزرگی که درحقیقت مسیل بود و در مواقع بارندگی شدید و بیش از حدآب سیل از کوههای صدخرو و کمیز به آن سمت جاری می شد و نام اصلی آن کال کفرده بود که در زبان محاوره ای مردم بنام کال کپرده می شناسیم جالب اینکه آب سیل ازبین کلاته و غنی آباد به راه خود ادامه می داد و پایین تر از کلاته مزینان دو کال بسیار مخوف در نزدیکی قطارا (قطار راه) که از پایین روستای دولت آباد سبزوار این مسیر را طی نموده و با سیلاب مذکور کفرده باهم تلاقی نموده  که امروزه تقریبا از هر دو اثری نیست فقط در فصل بهار می توان پساب؛ فاضلاب های سبزوار را مشاهدنمود که باعث حضور پرندگان مهاجر بهاری می شود.

این دو آب تا رضاآباد امروزی می رفت به طوری که  نیزار وسیعی را باعث می گردید که همان نیزارها باعث سکونت چوبداران دامدار ازیحیا آباد و شامکان در این مکان شد و نیز بنام رضاآبادنامگذاری گردید. از آنهم دیگر اثری نیست.

و اما در بالادست غنی آباد قلعه ای بنام جنت آباد است که دشت سرسبز و باغهای انگوری خوبی داشت درهمان مسیر به سمت شرق به همت آباد می رسیم که خود نیز سرگذشتی تاریخی دارد. پایین تر از همت آباد افضل آباد نیز دیگر قلعه ای است در دل کویر.

در پایین تر از افضل آباد قلعه محمدآباد و در فاصله ای کم نیز حسن آباد و بعد از آن پشته ها بنام سفالی؛سرخ و سیاه و سپس بادقوس دیگر قلعه ی قدیمی مشاهده می شود و سپس باقرآباد و چوبین در فاصله ای کم  خسروآباد و چشام الی باشتین و نامن که هنوز تل خاکهای بجا مانده از آن قلعه های خراب یا نیمه خرابه مشهود می باشد و جالب آنکه تمام این قلعه ها یک رشته قنات پرآب را داشته و امروزه به خاطر مدیریت های اشتباه تمام این قنات های ارزشمند خشک شده. فقط دو قنات جاری وجود دارد بهمن آباد و مزینان بسیار کمتر از حد تصور...! و این جای بسی تاسف وتامل است. ایجاد و احداث موتورهای عمیق باعث نابودی و کمبودی آب و ویرانی قلاع مذکور و مهاجرت ساکنین آن شد. چنانچه عمری باقی بود؛در حد وسعت فکر به سرگذشت آنان خواهیم پرداخت ان شاءالله..
 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۰۴
فروردين
۰۲

🌴تقدیر

عجب زچرخش زمانه و دست تقدیر
ز پیشانی نوشت من و هزار تقریر

گمان که خالق هستی مرا رفیق باشد
جدا نموده ز دیگران و کند تقصیر

نه صحبت مستانه و نه جام و نی ساقی
در این هوای بارانی که جان کند تغییر

دلم خوش است که پیر می فروش گوید
بخوان تو سوره ای و پس نما تفسیر

و یا نماز گزار و حمد حامد گوی
 در این دو رکعت مکن دگر تو شک کثیر

قبول درگه اوست این نماز بی منت
مرو به راه کج و مکن چنین تزویر

 بترس زچشم حسودان و خود حدیث مگو
که کرده حضرت منصور در غل و زنجیر

گرت به جان آمده حال در این سامان
برو به خلوت تنهایی و نما تدبیر

ز حاکمان مجوی ره سعادت خویش
غرور نکرده رحم بر صغیر و کبیر

صدای چهچه بلبلان خوش آوا
نه بهر تو باشد که مست مشک و عبیر

کجاست قصد نگاه و کجا تو ره پویی
 در این جهان که شاه رفت و ماند فقیر

جهان همه فانی و عمر کوتاه است
خلاصه دل مکن خوش مزینانی اسیر

🌹تقدیمی؛ علی مزینانی عسکری

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۰۲
فروردين
۰۲

🖌نویسنده؛ علی مزینانی عسکری

 

💠کویر فقط مزینان

✍️کویر مزینان بخشی از ریگ خارتوران به شمار می رود که در محدوده 35 درجه و 30 دقیقه عرض شمالی و 56 درجه و 35 دقیقه طول شرقی و با مساحت 1969 کیلومتر مربع در جنوب غربی شهرستان سبزوار و  7 کیلومتری شهرستان داورزن قرار دارد.

کویر مزینان گرچه در دل تاریخ این زمان گم شده و متأسفانه  از دید و دسترس مسئولین و مقامات دولتی و تورهای گردشگری استان و کشور دور مانده اما یکی از شاهکارهای هستی با بیابان های پوشیده از نمک، تپه های طلایی شن های روان و آسمان پر از ستاره است که در کمتر کویرهای ایران و جهان می توان چنین جاذبه ای را یافت که رد آن به سبزه و باغستان ختم شود!

انواع تپه های ماسه ای در اشکال متنوع و زیبا چون برخان، سیف، هرم های ماسه ای، تل های نباتی، چین و شکن ماسه ای، پیکان ماسه ای و … شگفتانه های این کهن دیار کویری است که چشم اندازی وهم انگیز و رؤیایی را برای هر بیننده ای فراهم می سازند.

کویر مزینان در حقیقت بخشی از هویت سربدارانی ها در غرب خراسان رضوی است اولین و بزرگترین قیام شیعی در ایران در این نقطه از جغرافیا اتفاق افتاده و دکترعلی شریعتی قبل از آنی که فامیلی اش در شناسنامه شریعتی باشد مزینانی است!  اینجا میقات الرضا (ع) و دروازه ورودی غرب استان خراسان رضوی است و در طول سال قریب به 30 میلیون نفر از کنار مزینان و شهر داورزن عبور می کنند و سهم مزینان از این پتانسیل صفر است و عجیب تر آنکه بعضی تورهای گردشگری در بی خبری محض از مناظر زیبا و شگفت انگیز چون بیابانهای پوشیده از نمک، تپه های طلایی، شنهای روان و آسمان پرستاره و بناهای تاریخی متعدد همانند کاروانسرای شاه عباسی و مسجد بلال و مسجد جامع و حدیره و راه ابریشم و پیر برات و یخدان ها و آب انبارها و حوض هاو برج های روسی و قلعه های امین آباد(رشید) و اسماعیل آباد و همت آباد و جنت آباد و خانه زادگاه شریعتی ها و تکایای قدیمی بالا و میان و تپه های بلقیس و... راه خود را از کمربندی مزینان به سوی رضاآباد کج می سازند و چهل کیلومتر را طی می کنند تا شبی را در غیاب شریعتی و کویرش به صبح برسانند.

بدون تعارف و  هرگونه قصد و غرضی می گوییم بر روی هرگونه نقشه در دوره های مختلف تاریخی که نگاه می کنی این نام مزینان است که ثبت شده نه شهرهای فعلی و بسیاری از سیاحان و گردشگران و شاهان و خسروان ساسانی و سلجوقی و زندیه و قاجاری که گذرشان به خراسان می افتاده ابتدا در مزینان جلوس می کردند تا گرد راه و خستگی را از تن بزدایند و بعد با کلی تعریف و تمجید از مهمان نوازی و غیرت و هنرمندی و فتوت مزینانی ها و بناهای به جا مانده از اسلافشان به راه خود ادامه می دادند و کویر در تمامی تاریخ تنها با نام مزینان ثبت شده و می درخشد نه جای دیگر...

روزگاری اینجا را مرزبانان می گفتند به خاطر مردمان غیور این سامان که مردانه در مقابل طاغیان و یاغیان و غارتگران ایستادند و زمانی نیز علمای بی شماری در دل آن پرورش می یافت و مزینان به همین خاطر زادگاه دانشمندان و اندیشمندان نام گرفت.

در اطراف این کویر سوت و کور و پیر می توان به راحتی تمدن های پارت و پارس و ماد را یافت و تاریخ پرشکوه آن با گذر  از تمامی دوره های تاریخی به هزار و دویست سال قبل از تولد مسیح بر می گردد و چه بسا این نام پاک اهورایی به زرتشت و یسنا پرستی راه می یابد که در آیین آن دین به سنتی بانام مزینان می رسیم و یکی دیگر از نام های باشکوه آن به فر ایزدی ختم می شود و مزدینان و مسینان می خوانندش...

کاروانسراهای مأمونی و انوشیروانی که دیگر جز افسوس ردی از آنها نیست تاریخ نانوشته و ناگفته ای را در دل خود مدفون کرده است و گویی صفویان بهتر می دانستند که برای مقابله با هر تهدیدی باید بناها را محکم ساخت و برای همین هنوز ربات آنها در مزینان قدیم که دویست سال پیش تمامی خانه ها را ویران کرد می درخشد.

خط ایثارگری مردم این دیار به عاشورا و کربلا پیوند می خورد و روز دهم محرم هر سال شکوه مراسم عاشورایی این دلدادگان کویری دل هر بیننده ای را مسخّر و دیده های آنها نیز مسحور رسم و آیین هایش می شود و نخل؛ این نماد اصلی قربانیان کربلا بزرگترین سنبل عاشورائیان مزینان در تمامی ایران حتی یزد با نمونه های مختلف آن  است و با همین نگاه ثبت فرهنگ ناملموس می باشد و این مسیر عاشورایی به بیش از هفتاد شهید و ده ها ایثارگر و صدها رزمنده در دوران دفاع مقدس رسیده است....

💠 لزوم تأسیس پایگاه کویر نوردی در مزینان

✍️حدود العالم من المغرب الی المشرق، تاریخ بیهق ابوالحسن بن زید بیهقی، صوره الارض ابن حوقل دمشقی و تیمور جهانگشا و علی اکبر دهخدا و صاحبان سفرنامه و مطلع الشمس ناصرالدین شاه قاجاری و صنیع‌الدوله و اعتمادالسلطنه و تاریخ لباب و ابن اثیرها و اجنبی هایی همچون گابریل و آدامز و جرج ناتانیل کرزن و... همه و همه از مزینان نوشته اند و در این عصر شاید بعضی از نمایندگان و سردمدارانی که نیازمند رأی بودند ما را به شهیدپروری و قهرمان پروری و شریعتی و... فریفتند و هربار بر سر سفره مان نشستند اما نمک را خوردند و نمکدان و برکت و سبزی سفره را به جای دیگر بردند و مزینان هر روز از آبادانی دور و دورتر شد و فرزندانش برای یافتن کسب و کاری راهی پایتخت و دیگر شهرها شدند در حالی که با همین پیشینه می توان بهترین منابع درآمدی و کارآفرینی را رقم زد.

 شب، سکوت، کویر و رصد ستارگانی که هرشب در کویر سرد و خاموشش بر زمین لبخند می زنند و راه های شیری آن، انسان را از این زمین خشک و لم یزرع به کعبه پیوند می دهد اهل علم به ویژه علما و دانشمندان نجوم و ستاره شناسی  معتقدند «کویر مزینان با شرایط ویژه کویری می تواند به یکی از پایگاه های نجوم در کشور تبدیل شود. از این ظرفیت می توان دو منظوره استفاده کرد هم برای گردشگری و جذب گردشگرانی که به کویر مزینان می آیند و هم برای کارهای علمی و دانشگاهی در عرصه فیزیک و نجوم. »

بعضی دیگر نیز معتقدند کویر مزینان  می تواند پایگاه پژوهشی در زمینه کویر باشد. حتی می توان نخستین اردوگاه دانش آموزی و دانشجویی کویر را در مزینان و در اطراف سبزوار اما با رویکرد کویرنوردی راه اندازی کرد.

در همین راستا با حضور زنده یاد پروفسور پرویز کردوانی کلنگ  پایگاه کویر نوردی کلاته مزینان در  آبان 1393 در کویر مزینان برزمین خورد ولی دیگر هیچ خبری از آن زمان تا کنون به گوش نمی رسد!
دانشگاه حکیم سبزواری هم با هماهنگی شورای اسلامی و دهیاری دوره گذشته بنا بود یک اردوگاه رسمی دانشجویی در مجموعه بوستان چشمه احداث نماید ولی جز خاطره چند عکس از تشریف فرمایی مسئولین این دانشگاه و مقامات ادارات و سازمان های مربوطه چیزی باقی نمانده است!

اگر فرماندار و میراث فرهنگی شهرستان و مقامات گردشگری استان  این کویر بکر و جاذبه های بی مانندش را برای گردشگران و طبیعت دوستان معرفی نمایند و در این مسیر شورای اسلامی و دهیاری اهتمام لازم را برای احیا و رونق بومگردی ها داشته باشند دوباره مزینان خروشان می شود و جمعیت فرسوده آن با بازگشت فرزندان بی پناهش خروشان می شود.

در حال حاضر دو اقامتگاه سنتی با عنوان نرگس به مدیریت خانواده مرحوم حاج عبدالحسین همت آبادی و به یاد دختر فرهیخته شان مرحومه نرگس همت آبادی که یکی از امیدان دنیای جغرافیا بود اما در عنفوان جوانی بر اثر یک سانحه در کمربندی غنی آباد پرپر شد و یلدا با مدیریت غلامرضا خلیلی مزینانی که دارای بنایی تاریخی از دوره های گذشته است در حال فعالیت می باشند و اقامتگاه سوم با نام ننه صفیه در حال آماده سازی است که به نظر می رسد با افزایش این بومگردی ها و امکانات بهتر میزبانی نظر گردشگران معطوف به این دیار شود و با رونق این صنعت چرخ کاسبی و منابع درآمدی نه تنها مزینانی ها که دیگر روستاهای اطراف نیز به حرکت در می آید. چرا که روستاهایی همانند بهمن آباد و سویز  و کاهک و غنی آباد و کلاته مزینان دارای بافتی قدیمی و اماکنی دیدنی هستند و آن طرف در شمال این کویر؛ ماسوله خراسان یعنی نهالدان با چشم اندازی زیبا قرار دارد و کمی جلوتر به قلعه ای می رسید با نام علی آباد که علاوه بر مزار و بقعه سلطان سیدعلی اکبر(ع)بافتی قدیمی و خانه هایی سنگی را مشاهده خواهید کرد که هوش از سر آدمی می برد و البته در میان تمامی فراموشی های تاریخی و معاصر گرد پیری بر این بناها نیز نشسته است کمی این ور تر با گذر از میان کوه ها به فرومد می رسید با چهره هایی همچون ابن یمین و شیخ حسن جوری و ابنیه منحصر به فرد تاریخی که شعر و ادب در آن جوشان است.

آن طرف تر روستاهای تاریخی چشام و باشتین هر یک با مسجد و قلعه ی سربدارانی، تاریخی از مذهب و غیرت را به رخ می کشند.
 
 اگر  گردشگری در این منطقه زنده شود دیگر محرومیت هم از بین خواهد رفت و اینها همه با تشکیل و تأسیس پایگاه کویرنوردی محقق خواهد شد تا نیازسنجی برای این منطقه صورت بگیرد و بتوان تورهای کویر نوردی و دوست داران این طبیعت زیبا را دعوت به حضور کرد.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۰۲
فروردين
۰۲

💠 لقب عسکری در مزینان

🖌نویسنده؛ علی جعفری مزینانی

✍️ تاکنون در ارتباط با برخی القاب که به قبیله یا طایفه ای از همشهریان عزیزمان نسبت داده شده در این رسانه اشاراتی داشته ایم تا علاوه بر معرفی این عزیزان نسبت به ریشه یا وجه تسمیه وجودی این القاب اطلاعات و آگاهی های بیشتری به دست آوریم.
 هرچند مطالب منتشرشده بخش کوچکی از زندگینامه این بزرگواران را تشکیل می دهد و محدودیت فضای نوشتاری مانع از آن می شود تا به طور مبسوط و در ابعاد گوناگون به شخصیت وخصوصیات بارز اخلاقی آنان آنگونه که تمایل داریم و انتظار می رود تاحق مطلب ادا شود متأسفانه پرداخته و ادا نشد و نخواهد شد لذا از این بابت شرمنده هستیم.

◀️ یکی دیگر از این القاب به دودمان بزرگ و خاندان شریف و نجیب «عسکری ها » اختصاص یافته است.
   شهرت عسکری دربین تمام همشهریان نام آشنا بوده و خدمات شایان و فراموش نشدنی این بزرگواران به ویژه در حوزه فرهنگ و ادب و شعر و هنر و نیز در کسوت و لباس مداحی و مرثیه سرایی ومعارف اسلامی و تعزیه خوانی و ذاکر آل ا... علیهم السلام زبانزد خاص و عام است.

 عشق و علاقه از یک سو و بر خوردار بودن ازصوت خوش و دلنشین و حزن انگیز وسوزناک از دیگر سوی همگی دست به دست هم داده تا نام این خانواده همچون‌نگینی در دیار مزینان وحتی روستاهای اطراف بدرخشد... .

از جهتی مهمترین ویژگی های اخلاقی این خاندان جلیل القدر؛ گشاده رویی ، شوخ طبعی ، تبسم و خوش رویی در برخورد و تعامل با دیگران، تواضع و افتادگی، اخلاص در امور خدا پسندانه و خیر خواهانه، صراحت لهجه و بیان در حقایق و از همه ی اینها مهم تر عشق و علاقه و خدمت به زادگاهشان مزینان از ویژگی های بارز‌ و منحصر به فرد این دودمان است و همین امر موجب گشته تا شخصیت و جایگاه  آنان در نگاه همشهریان و کسانی که به آنان مجالست و همنشینی دارند متمایزتر و برجسته تر و در عین حال دوست داشتنی تر شود.

اما اینکه چرا و به چه جهت لقب «عسکری» به این خانواده و دودمان محترم داده اند موضوع و سؤالی است که در ادامه شرح آن را می خوانید.

چند سال قبل از زنده یاد کربلایی رمضانعلی عسکری سؤال کردم که چرا به خاندان شما لقب عسکری داده اند؟
آن مرحوم ابراز داشت: به طور دقیق نمی دانم لیکن بهتر است که  از اخوی ها حاج قربانعلی یا حاج شیخ حبیب ا... که اشراف و وقوف و اطلاعات بیشتری به قضیه دارند و در ضمن دقیق تر می توانند به سؤال تان پاسخ بدهند بپرسید.

به سراغ برادر عزیز حاج قربانعلی عسکری رفتم و وی اظهار داشت:

-هنگامی که در اوائل دههٔ سی هجری شمسی(حدود هفتاد سال قبل) و در دبستان امیر شاهی مزینان دانش آموز ومشغول به تحصیل بودم حدود ده سالم بود که شادروان میرزا محمدعلی ضیایی یکی از خدمتگزاران با اخلاص مدرسه در حین انجام کار برای اولین بار به من گفت: «آقای عسکری قدری کنار برو تا  مزاحم کارم نباشی!!» و از آنجا که لقب «عسکری»را برای اولین مرتبه از زبان آن مرحوم  شنیدم با این وجود چندان اهمیتی ندادم و توجهی نیز نکردم.

تا اینکه چند سالی از این ماجرا گذشت و زمانی که تقریباً نوجوان بودم در هیأت وقتی در خواست می کردند تا نوحه یا ذکر مصیبتی بخوانم وهمینطور مرحوم اخوی حاج شیخ حبیب ا...  سردمداران هیآت و دیگر پیشکسوتان؛ بنده و دیگر اخوی ها را به لقب عسکری به مستعمین معرفی می کردند و این در حالی بود که نه بنده و نه اخوی ها و نه حتی همشیره ها  نمی دانستیم که چرا و به چه جهت مارا به لقب عسکری صدا می زنند و معرفی می کنند!

حاج قربانعلی در ادامه خاطر نشان کرد: تا اینکه به فکر افتادم  از مرحوم ابوی کربلایی حسن که به شغل پیشه وری و دکان داری یا همان مغازه داری و کسب و کار اشتغال داشت سؤال کنم. زنده یاد پدرم تصریح کردند: «با توجه به اینکه تولد من در شب هشتم ربیع الثانی مقارن بوده با فرخنده میلاد با سعادت یازدهمین پیشوای شیعیان جهان حضرت امام حسن عسکری سلام ا... علیه  لذا مرحوم پدرم (پدر بزرگ شما) به یُمن و مبارکی چنین شبی اسم مرا «حسن» انتخاب کرد و چون آن امام همام و سبط رسول و مقتدای اِنام لقب «عسکری» داشتند همشهریان به من و شادروان اخوی کربلایی محمدتقی عموی شما و خلاصه ی کلام اینکه به دودمان و طایفه و ذریه و فرزندان ما لقب و شهرت #عسکری دادند.»

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۰۲
فروردين
۰۲

🖌شکایت(30)
محرم سال پنجاه و هفت پس از واقعه ی آتش زدن ماشین فردی که مردم او را عامل رژیم پهلوی می دانستند و گویا در شب عاشورا صحبتی از شاه کرده بود و جوانان با وی درگیر شدند و شبانه از مزینان فرار کرد اما علیه من و شیخ نقره و محمود صدیقی طرح شکایت کرد که بنا به تحریک ما این ماجرا به وقوع پیوسته حتی اسم مرا هم در شکوائیه اشتباه نوشته بود (علی اکبر به جای محمدعلی) و بعد از یکی دو روز در حال عزاداری سیدالشهداء علیه السلام بودیم که توسط یکی از اقوام پیغام آوردند پاسگاه داورزن با شما کار دارد و شما را خواسته است! گفتم : «من که با پاسگاه کاری ندارم که به آنجا بروم آنها با من کار دارند» چند بار دنبالم آمدند که با تجمع مردم مواجه و دست خالی برگشتند و در نهایت تصمیم گرفتیم مخفیانه به سبزوار برویم.
مزینان دارای سه هیئت بزرگ و چند تکیه و چندین مسجد و مدرسه علمیه از قبل انقلاب است که گنجایش چندین هزار نفر را برای عزاداری دارد .
مسجد جامع مزینان در عهد قاجار بنا شده و در سال1382 ثبت ملی هم گردیده است در این مسجد دو وعده نماز جماعت در طول سال با جمعیت معتنی بهی به امامت حجه الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمد تقی معلمی بر گزار می گردد .
شیخ نقره یکی از دانشجویان روحانی بود که بدون ترس دست به افشاگری علیه رژیم پهلوی زده و در مزینان سخنرانی می کرد ولی اهل مزینان نبود و در حال حاضر خبری از او ندارم .

🖌مجسمه شاه (31)
بعد از ترددهای مکرر مامورین پاسگاه داورزن به مزینان برای دستگیری من و درگیری با مردم و اذیت خانواده تصمیم به خروج از مزینان را گرفتیم و برادر بزرگم که معلم بود با دو معلم خانم که یکی همسر برادرم بود با پیکانی که داشت از مزینان خارج شدیم چون مسیر رفتن ما از جلو پاسگاه بود عمامه ام را برداشتم و در بین راه متوجه شدیم مامورین پاسگاه با موتور راهی مزینان هستند بعد از سه روز توقف در سبزوار که توام با تظاهرات بود و حجه الاسلام و المسلمین عبدوست سخنران آن که با هلیکوپتر(بالگرد) از مشهد برای مقابله آمدند ولی مردم نه تنها کوتاه نیامدند بلکه تصمیم گرفتند مجسمه شاه را که در میدان حکیم کنونی نصب بود سرنگون کنند من شاهد بودم آیت الله علوی(ره) عمامه اش را به گردن انداخته بود تا جلو اینکار را بگیرد نه برای دفاع از شاه بلکه برای عدم خون ریزی و می گفت من قول می دهم مجسمه را پایین بیاوریم ولی مردم گوش ندادند و مجسمه را سرنگون و به داخل سرویسهای بهداشتی مسجد جامع بردند.
 
🖌آزادی زندانیان سیاسی ( 32 )
یکی از خاطرات خوبم در قبل از انقلاب آزادی زندانیان بود و می شود گفت تظاهرات سراسر ایران از جمله قم و فشار مضاعف بر رژیم آنها را وادار به تسلیم کرد تا به تدریج زندانیان را آزاد کنند هشتم آبان 1357 منجر به آزادی تعدادی از آنها من جمله آیت الله طالقانی و منتظری شد که در خیابان انقلاب قم آیت الله حسینعلی منتظری ره مورد استقبال با شکوه مردم قرار گرفت و جمعیت از اول خیابان انقلاب تا کوچه عشقعلی که منزل وی اول آنجا بود و آن طرف تر حضور داشتند .
آیت الله طالقانی ره از رهبران نهضت روحانیت و نفت و نهضت ملی بود و بارها به زندان افتاده بود و تفسیر پرتوی از قرآن را در زندان نوشته بود و از مجاهدین خلق تا زمانی که اعلان جنگ مسلحانه علیه انقلاب نکرده بودند حمایت می کرد وی عضو شورای انقلاب و اولین امام جمعه تهران منصوب از طرف امام بود و با رای بالا نماینده خبرگان قانون اساسی نیز بود.

🖌شهید گذر خان (  33  )
در داخل و وسط گذر خان از طرف چهار مردان کوچه باریک قرار دارد که سر آن کوچه یکی از تظاهر کننده ها به ضرب گلوله دژخیمان شاه به شهادت رسیده بود و با رد شدن از کنار خونهای ریخته شده قلوبمان جریحه دار می شد چند وقتی برای جلوگیری از تجمع پاسبانی گذاشته بودند در یکی از روزها سنگی برداشتم و از خیابان انقلاب (چهار مردان ) به سمت داخل کوچه رها کردم سنگ بجای اینکه به مامور بخورد به تابلو برق لامع خورد و خرد شد چون اموال شخصی بود و حق الناس محسوب می شد بعنوان رد مظالم منظور نظرم بود ولی بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی بارها دنبال صاحبش گشتم تا در خیابان انقلاب یکی از وارثان او را پیدا کردم تا وجه آنرا پرداخت و حلالیت بطلبم که بدون گرفتن وجهی از طرف وُرّاث حلالم کرد.

🖌تغذیه رایگان (  34 )
بعد از ورودم به قم و استقرار در منزلی که آنرا گودال خراسانیها می گفتند و از طرف آیت الله وحید حفظه الله اجاره شده بود و از خیابان چهارمردان به کف حیاط چند پله داشت در این ایام تصمیم گرفتم بعنوان صله ارحام به روستای دو خواهران آستانه اشرفیه بروم که یکی از بستگان آنجا سپاه دانش بود و بصورت شبانه روزی برای تدریس همه مقاطع دبستان در خود مدرسه تدریس و سکونت داشت در پذیرایی از تغذیه مدرسه که حتما سهمیه خودش بود برایم آورد که از آن نخوردم چون تغذیه را از جانب رژیمِ نامشروع شبهه ناک می دانستم که موجب تکدر خاطرش گردید ولی همین ملاحظات شالوده طلبگی را تشکیل می داد .
🔹آیت الله العظمی وحید خراسانی از مراجع تقلید است و درس اصول او در قم حرف اول را می زند وی از شاگردان آیت الله العظمی خوِئی ره است.
🔹سپاه دانش همان سرباز معلم است که افراد مشمول بعد از آموزش سربازی مابقی خدمت را به امر آموزش در نقاط دور دست و یا در امر یاد دهی خواندن و نوشتن بی سوادان اختصاص داده می شدند ولی از آنجا که شامل دختران هم می شد خصوصا در آموزش نظامی مورد اعتراض شدید مذهبیون بود.
🔹تغذیه رایگان در مدارس برای دانش آموزان از گذشته های دور برای جبران ضعف ناشی از خستگی در اکثر کشورها از جمله ایران بعنوان میان وعده مصوب و مرسوم بود.

🖌شهید صدوقی (  35  )
مطرح شد که قرار است آیت الله صدوقی ره از یزد به قم آمده تا به فرانسه خدمت امام ره برسد لذا قرار شد طلاب جلو خانه امام ره که آیت الله پسندیده بعنوان نماینده امام در آن مستقر بود تجمع کرده تا از بیانات او استفاده ببرند. سکویی گذاشتند تا روی آن سخن بگوید بمحض شروع سخنرانی از باغهای اناری اطراف به طرف ایشان و جمعیت تیر اندازی شد و طلبه ها و جوانان به خانه های مردم در اطراف فرار کرده تا از شَرّ مزدوران رژیم در امان بمانند ما چند نفر در حال مخفی شدن در دالان خانه ای وارد شدیم که شنیدم خانمی به ما می گفت به جوانیتان رحمتان نمی آید. لازم به ذکر است که بعضی خانه ها بخاطر حمایت از متظاهرین مفتوحه الباب بودند .
🔹آیت الله صدوقی ره از یاران امام ره بود و در یزد قبل از انقلاب حرف اول را می زد و حتی شهربانی از ترس قدرت مردمی او کمتر برای انقلابیون مزاحمت ایجاد می کرد وی بعد انقلاب در 11 تیر 1361 بدست منافقین کور دل در نماز جمعه به شهادت رسید و شهید محراب شد .
🔹امام خمینی ره بعد از مزاحمت های مکرر رژیم بعث عراق که در جنگ 1354 با شاه ایران به توافق و مصالحه رسیده بودند و قرار داد 1976 به امضاء رسیده بود تصمیم به مهاجرت از عراق به کویت و نهایتا به فرانسه روستای نوفل لوشاتو گرفتند که شخصیت های زیادی از ایران و جهان به دیدن او رفتند و بعضی ها در کنار او مستقر شده که با او وارد ایران شدند.

🖌خمس (36)
مرسوم بود افراد انقلابی سعی داشتند خمس خود را به دست نمایندگان امام خمینی ره برسانند در یک روز بارانی دو نفر از اقوام ( عمو حاج حسین تاج و حاج حسن سویزی ) به مدرسه ما آمدند که خمس می خواهیم بدهیم لذا آنها را به منزل آیت الله پسندیده بردم و خمس خود را اداء کردند و در جریان دیگری یکی از مزینانیها 500 تومان پول داد و گفت این خمس نیست بلکه برای کمک به انقلاب است آنرا به دست نماینده امام در قم برسان که آن را انجام دادم خداوند از ایشان قبول کند و وی را در دارین(دنیا و آخرت) سالم و غانم قرار دهد.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۰۲
فروردين
۰۲

🖌نویسنده؛ حسین محمدی مزینان

باسلام خدمت مخاطبان گرامی .
گاهی آن چنان نسبت به آینده مزینان دلسرد می شوم که دستم به قلم نمی رود تاشعری یا مطلبی به رشته تحریر در آورم. دیروز جلوی درمانگاه شاهد تعطیل شدن تنها آموزشگاه مختلط ابتدایی مزینان بودم. والدین بعضاً با وسایل نقلیه جهت بردن دانش آموزان منتظر بودند. دانش آموزان با فریادهای حاکی از شوق به سمت والدین سوار بر ماشین و موتور به سمت خانه می رفتند. آهی کشیدم چراکه نه از نظم خبری بود نه از آموزگاران که نظاره گر حرکات کودکانه فرزندان باشند و نه از صف منظمی که در گذشته ها مانند ستون فقرات تا آخر روستا می رفت و هردانش آموزی هنگامی که به سر کوچه خودش می رسید آهسته از صف جدا می شد و به سمت خانه می رفت. مبصر هرکلاس مسئول صف همان کلاس بود چه ترتیب زیبایی بود و گاهی مانند یک ستون منظم ارتش تا دل مزینان می رفتند یک صف با حدود دویست دانش آموز در حالی که هم اکنون شاید پنجاه نفر هم نباشند.

بهرحال بسیار منظم می نمود و جلوه ای به روستا می داد. بجز روزهای جمعه که معلمین بخاطر حق بیتوته می ماندند و چون ساکن بودند با دانش آموزان تا پایین روستا می رفتند و دانش آموز حتی اگر والدینش را می دید حق نداشت صف مدرسه را ترک کند و چه بسا که اگر در حل مسائل به مشکلی برخورد می کردیم بنا به توصیه خود معلمین شب می توانستیم با اولیای مان به خانه ی ایشان برویم. چقدردلسوز و قانونمند و نظم و ترتیب در تربیت فرزندان و آینده ی آنان تاثیرگذار بود!

غرق درگذشته رویای شیرین و زیبای کودکانه خود و همکلاسی هایم مانند فیلم از جلوی دیدگانم می گذشت . فارغ از همه چیز حتی گذشت زمان و اینکه کجا هستم!به معلمین گذشته و دانش آموزان و دبیران فکر می کردم.آه؛آه.
به یاد آوردم زمانی که از عباس آباد، فرومد و میرحاج، کلاته سادات، منیدر که جزئی از استان سمنان بود و شاهرودی محسوب می شدند و دیگر روستاهای کوچک آن زمان مانند داورزن، مهر، کلاته مزینان و غنی آباد و بیزه، سویز، بهمن آباد و کاهک همه در مزینان دوره دبیرستان متوسطه را می گذراندند. افسوس !!!

با خود گفتم ای کاش هنوز دبیرستانمان دایربود و می توانستیم در آن زمان که بزرگان غیرتمند و انسانهای باسواد و دلسوز واقعی داشتیم دانشگاه را به قول حاج محمدعلی فصیحی به تقاضای بزرگ مردان آن زمان حاج علی اصغر محمدی و مرحوم رضاخان خزاعی و فصیحی و شریعتی و دیگر مردمان عاقل و آگاه به مزینان هدیه می کردیم. ولی افسوس دیگر برای هرگونه تفکر جهت خدمت و احیای مجدد آموزشگاه ها دیر شده است. و دست بی رحم زمانه چنان جوانان روستایمان را به بهانه فقر و ناکامی روانه شهرهای بزرگ کرده است. و چه بسا هویت شان را گرفته است .
از کلامشان پیداست دیگر به روستا رغبتی ندارند و مهاجرت چهار خانوار سه نفره در دو ماه گذشته بیانگر این حقیقت تلخ و ناگوار است. چراکه فرزندانشان با شهرستانهای دیگر وصلت نموده و نمی توانند به زادگاهشان برگردند.

ای مزینان ای عشق من؛ روستای محبوبم که شهرهای بزرگ را بخاطرعشق ورزیدن به تو رها کردم تا با تو باشم و در تو زیستن کنم و در همین خاک تو را بدرود گویم و از خاکت نقاب بر چهره درکشم و اما چقدر مدعیان خدمت؛به توظلم کردند. از کجا و از کدام دردت بنویسم؟ از راه ابریشمت؟از جاده آسفالت نیمه کاره ات؟ یا از زرق و برقهای کاذب! ای کاش هنوز هم بجای ایزوگام بوی عطر کاه گلت را استشمام می کردم.بقول شاعر:
جلوه بر قریه دهدخرمن کاهی گاهی.
ای کاش بجای درب های برقی کرکره ای همان دربهای چوبی با پلاک مسی نمره ۳ بلوک
مزینان برجا بود! ای کاش تیرهای چوبی برق و مثلث چوبی که سر کوچه ؛وسط و انتهای کوچه توسط یک سپاه دانش بنام آقای فروزنده که نمی دانم هست یانه برای روشنایی با فانوس روشن بود.
خداوندا؛من شاکر تمام نعمت های تو ازجمله نعمت روشنایی برق.که هنوزصدای موتوربرق اشکودا که توسط فصیحی بزرگ و سرمایه بزرگان و اهالی مزینان بنام شرکت برق سهامی مزینان در گوشم طنین افکن است هستم. چه غروبهای زیبایی داشتیم ؛دلم برای کلاسهای دبیرستان، برای زمین والیبال خیلی گرفته است .غروب که دبیرستان تعطیل می شد، نوبت جوانان روستا بود حتی میانسالان؛ توپ و تور در اختیارشان بود با حضور دبیران و معلمان تا بتوانند ورزش کنند و از رخوت و سستی بدر آیند. افسوس دیگر نمی شود حتی به دیوارهای ارگ نگاه کرد چه رسد به اینکه بتوان در زمین ورزش دبیرستان بازی کرد چرا که تبدیل به یک منطقه نظامی شده است.

همه چیز ناگهان ازنظرم محوشد. چراکه به جای زنگ مدرسه صدای آژیر ماشین پلیس را شنیدم رشته افکارم گسیخته شد و اشکی در چشمانم حلقه زد و گفتم عزیزان جایتان خالیست و این بیت شعر به نظرم رسید:
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم
درمیان لاله و گل آشیانی داشتیم...

✍️روزی در محفلی در حضور مسئولان داورزن و سبزوار مجری مجلس بودم وقتی به نام مزینان و تاریخ آن اشاره کردم که بیش از سه هزار سال قدمت و تاریخ دارد. ناگهان متوجه عزیزی از اهل تاریخ شدم که استاد دانشگاه بود و دکترای تاریخ. با اشاره دست و پنج انگشت ایشان متوجه مطلب شدم که مزینان دارای پنج هزار سال تاریخ مکتوب می باشد. عجبا در شگفت ماندم یعنی سه هزار سال قبل از میلاد حضرت عیسی ابن مریم. و همان روزبه تکاپو افتادم و دیدم که مزینان در هر عصری و هر نسل آن از خیلی شهرهای مدعی فراتر و جلوتر بوده است برای مثال ایجاد مکتب خانه ها و مدارس جدید.

 بنده اطلاع دقیق ندارم اولین مدرسه مزینان در کدام محل یا منزل بوده است اما میدان افراد باسواد در گذشته های دور کنار خیابان تابستان لب جوی آب و زمستان در کنار آتش کسب علم می نموده اند. و در سال یکهزار و سیصد و چهار اولین مدرسه باروش جدید تاسیس می گردد. ابتدا کسانی که مکتب خانه داشتند در سراسر ایران مخالف علوم جدید بودند و به مرور ایام و به ناچار تسلیم شدند. حروف فارسی عبارت بود از: ابجد،هوز، حطی کلمن،سعفظ، قرشت و الی آخر و در عربی ؛الف دو زبر ان دو زیران و دو پیش ان .و باترکه ای بنام چوب الف در دست معلم و یا مکتب دار تدریس می شد.

اولین مدرسه ای که در مزینان دیده ام منزل مرحوم عباسعلی رضوانی بود در اوایل دهه چهل پسربچه ای بیش نبودم و دزدکی از لابلای درب چوبی دو لنگه ای که در گذشته متعلق به خان سرهنگ مزینان بود به سختی نگاه می کردم و از ترس چوبی که دست معلمین آن زمان بود پا به فرار می گذاشتم چرا که وصف درد ترکه های چوبی را از برادرانم شنیده بودم گویا که چوب جزء لاینفکی از ابزار تدریس بود.

بد نیست در همین قسمت اشاره کنم زمانی که ژاندارمری سبزوار ایجاد و احداث گردید.در کتاب کلیدر محمود دولت آبادی خواندم سروان بکتاش با درجه ستوانی فرمانده آن گروهان بود و در همان زمان حتی فراتر مزینان سرهنگ داشته !!

و اما مدرسه در اواسط دهه چهل به محل بالاتر از ارگ نقل مکان کرد بنام مدرسه ابتدایی امیرشاهی مزینان هنوز در آن محدوده خانه ای بنا نشده بود و اگر هم بود داخل بخشی از ارگ ریگی بناشده بود.

دبستان امیرشاهی باعث تعطیلی مکتب خانه گردید و به مرور ایام دختران نیز از علوم جدید بهره مند شدند و از خانه نشینی بدر آمدند و یکی از منازل مزینان بطور موقت؛ منزل مرحوم ملاحسن صدیقی و منزل حاج ملا احمد صدیقی و منزل مرحوم اقدسی برای دختران در اولین قدم و پیش از همه خیلی دورتر منزل مرحوم حاج محمدتقی رضایی فر را سراغ دارم که آخری در سالهای پیش از سیصد متعلق به مرحوم سیداحمد یزدی بوده است.

مکتب خانه بیادی من مرحوم ملاحسن(معلمی فر) پیغمبر لقبی که مرحوم حاج شیخ قربانعلی شریعتی بر او نهاده بود که خود جای تامل دارد.اولین کلاس درس من نیز در مدرسه امیرشاهی بود.مدیر مدرسه آقای  محمدحسن یعقوبی و اولین معلم کلاس اول من آقای حسینی اهل مشهد و در نیمه دوم سال مرحوم هوشنگ توکلی بچه خیابان شاه آباد تهران بودند.

هنوز چوب در دستان معلم خودنمایی می کرد و خوب بیاد دارم مرحوم میرزامندلی ضیایی خدمتگزار بود اما در غیبت معلمین کلاس را اداره می کرد صدامی زد هادی بدو از بهداری چوب درخت عناب بیاور و آقا هادی با اینکه خودش درسخوان نبود برای خودعزیزی و شاید هم از ترس و دیگر اینکه در کلاس نباشد می گفت چشم آقا! سریع می رفت و با چوب بر می گشت .یک روز آقای ضیایی به یکی از دانش آموزان گفت حواست کجاست دستت رو بیاربالا! چنان با چوب زد  به دست همکلاسی زد که سه چهار ورق کتاب نیز پاره شد.
و اما از همان دبستانها و همان معلمان سخت گیر و سخت کوش ده ها مهندس؛دکتر و خلبان و نیز معلم و سایر مشاغل با جایگاه های رفیع تحویل جامعه گردید که گروهی از آنان در کشورهای مختلف ساکن هستند.
 
مدرسه امیرشاهی بخاطر وسعت زمین یک درب ورودی از سمت خیابان روبروی منازل حاج اصغر دیمه و حاج عباس مزینانی بود. و راهرویی حدود چهل پنجاه متر به بالا و عرض دومتر داشت.درب دیگری داشت از وسط مدرسه روبه قبله که چهار کلاس سمت شرق و چهار کلاس سمت غرب با دفتر و انبار و ازهر گوشه نیز درب جداگانه داشت و هر کلاس دارای چهل دانش آموز و گاهی بیشتر و اکثراً از هر کلاس  الف وب داشتیم یادش بخیر و به مرور ایام با مهاجرت نسل جوان به شهرهایی مانند سبزوار و مشهد و تهران بفکر ایجاد دبیرستان افتادند. و با همت همان مردم ساخته شد در دهه دوم سالهای چهل و همان مردم به فکر ایجاد دانشگاه.

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۰۲
فروردين
۰۲

 


مراسم یادبود درگذشتگان مزینانی که سال 1401 دارفانی را وداع گفتند در اولین روز فروردین 1402 در هیئت حسینی مزینان و با حضور خانواده های مصیبت دیده و اقشار مختلف مردمی برگزار شد.


در این مراسم آیینی و سنت ماندگار  با اجرای سخنور توانا و فرهنگی پیشکسوت محمد شریفی مزینانی و نام بردن اسامی 63 عزیز مزینانی و ذکر صلوات و قرائت فاتحه حاضرین یاد و نام این مسافران آسمانی گرامی داشته شد.

 

☑️مهاجران  سال 1401 که از بین ما رفتند و آسمانی شدند...

1-فاطمه عسکری مزینانی فرزند حاج محمدتقی و همسر آقای حسن کربلایی غلامرضا(امین آبادی)
2- حاجیه خانم زهرا صبری همسر حاج حسن خزاعی مزینانی
3-حاجیه خانم شوکت کلاته همسر بزرگوار زنده یاد حاج حسینا
4-حاج احمد بهمن آبادی داماد مرحوم حاج علی محمد مزینانی(نانوا)
5-حاجیه خانم زهرا رضایی فر مزینانی فرزند حاج محمدتقی و  همسر زنده یاد حاج محمدباقر خصالی
6- عذرا مزینانی همسر مرحوم حاج غلامرضا داورزنی
7- حاجیه خانم حسنیه مزینانی(محمدی)  همسر بزرگوار زنده یاد حاج علی اکبر
8-کربلایی عذرا مزینانی فرزند مرحوم کربلایی حسن ذبیح اله و همسر زنده یاد سیداسماعیل حسینی
9- حاجیه خانم فاطمه اولیاء همسر بزرگوار حاج حسین رضایی فر مزینانی
10-حسین مزینانی فرزند مرحوم حسن سالار عباس
11-حاج قاسم امین آبادی(مزینانی)
12-ریحانه سادات حسینی مزینانی فرزند سیدمهدی
13- حاجیه خانم سیده زهرا سعید جلالی همسر حاج سیدمحسن مزینانی سیدمحمد
14-کربلایی غلامحسین مزینانی سلیمان
15-کربلایی ربابه سویزی همسر بزرگوار حاج حسن
16- محمد مزینانی کربلایی رمضانعلی سلمانی
17-حاج محمد مزینانی فرزند مرحوم حاج غلام
18- یعقوبعلی محمدی کمند فرزند مرحوم حاج غلامحسین
19-حاج شیرمحمد ژیان مقدم مزینانی فرزند کربلایی ابوالقاسم
20-حاجیه خانم صغری همت آبادی فرزند مرحوم عباسعلی سالارحبیب (همسر مرحوم حاج اسدالله همتی)
21- محمود مزینانی تهرانچی فرزند مرحوم حسن تهرانچی
22-حاجیه خانم رقیه شریعتی فرزند زنده یاد حاج شیخ قربانعلی شریعتی و همسر بزرگوار حاج یداله محمدی
23-حاجیه خانم خدیجه مزینانی فرزند مرحوم عباسعلی ذبیح اله و همسر بزرگوار حاج اسداله اسدی
24-حاجیه خانم بی بی آقا همسر شهید والامقام محمدعلی مزینانی
25-مرضیه سزاوار شریعتی فرزند  زنده یاد حاج شیخ محمود شریعتی
26-حاجیه خانم زهرا مزینانی همسر مرحوم حاج میرزا آقاحسینی
27-کربلایی محمد عسکری مزینانی فرزند مرحوم حسین
28-حاج علی محمدی مزینانی فرزند مرحوم حاج غلامحسین محمدی
29-بی بی طاهره میرشکار فرزند مرحوم سیداسماعیل
30-حاج محمدرضا غنی آبادی فرزند ملا ایوب و داماد مرحوم حاج سیدعلی اکبر مزینان
31- حاج غلامرضا مزینانی پدر شهید والامقام امید مزینانی
32-حاجیه معصومه مزینانی فرزند مرحوم حاج عباس و همسر آقای حاج قربان رضا بیگ نهالدانی
33- شیخ عبداله عسکری مزینانی پدر شهید والامقام ابراهیم عسکری
34-حاج محمد صادق خصالی مزینانی( سرکار)
35-حاج علی اصغر مزینانی فرزند مرحوم حاج عباس ( همسر مرحومه حاجیه زهرا مزینانی دیمه)
36- حمید  مزینانی فرزند رمضانعلی
37-حاجیه خانم فاطمه سادات حسینی راد همسر شادروان سید روح اله حسینی مزینانی
38-حاج اصغر شهیدی مزینانی پدر شهیدان والامقام محمد، علی و حسین شهیدی
39-حاجیه خانم زهرا مزینانی  فرزند حاج حبیب الله مزینانی و همسر مرحوم حاج غلامحسین محمدی کمند
40-حاجیه خانم فاطمه مزینانی مادر شهید والامقام مرتضی کلاته و همسر مرحوم حاج محمدعلی غلام کلاته
41-حاجیه بی بی خواجوی مزینانی فرزند حاج احمدآقا و مادر شهید والامقام محمد سخاور مزینانی
42-حاجیه خانم زهرا معلمی فر  همسر زنده یاد حاج حجت اله مزینانی
43-حاج علی رنجبر همسر حاجیه خانم عذرا علیزاده مزینانی
44-حاجیه خانم سکینه مزینانی همسر مرحوم حاج محمدعلی
45- حاجیه ربابه مزینانی همسر مرحوم حاج غلامحسین عدالت منش ( تهرانچی)
46-محمد مزینانی ( شهیدی) فرزند مرحوم اکبرغلامعلی و داماد شادروان حاج علی اسدی
47-حاج غلامرضا حیدری مزینانی فرزند مرحوم حاج علی حیدری
48-محسن همت آبادی فرزند مرحوم حاج عبدالحسین همت آبادی(جوشکار)
49- امیرمحمد محمدی مزینان فرزندحاج حسین محمدی
50-حاج کریم مهم پور.همسر خانم صدیقه شهرآبادی،
51-حاجیه خانم لیلا هاشمی مزینانی  همسر حاج محمدعلی باقری
52- حاجیه خانم صغری مزینانی (همسر مرحوم حاج حسین شاکری نسب مزینانی)
53- داوود محمدی مزینان فرزند مرحوم رحمت اله
54-حاجیه خانم عذرا مزینانی فرزند ابوالقاسم مزینانی همسر مهدی لواسانی
55-کربلایی زهرا صدخروی همسر کربلایی محمد مزینانی ملاحسن حبیب
56-حاجیه خانم « اشرف سادات طالعی مزینانی» فرزند مرحوم سیدرضاطالعی و همسر مرحوم سیدرضا درخشان
57-وحید سویزی فرزند علیرضا حاج محمد سویزی و نوه ی دختری مرحوم حاج حسین امام
58- مجید مزینانی فرزند مرحوم محمد(ملنگ)
59-فاطمه یوسفی مزینانی فرزند مرحوم حاج حسین یوسفی
60-حاجیه خانم « ربابه سادات مزینانی» فرزند مرحوم میرزانوراله و همسر مجتبی رسولی پور
61-حاجیه خانم زهرا مزینانی فرزند مرحوم کربلایی ابراهیم مزینانی(معروف به عبدالحسین ها) همسر آقای حاج محمد تیماجی و مادر شهید والامقام جلال تیماجی
62-سیده زهرا(سیدخانم) مزینانی میرزامحمد همسر زنده یاد احمدشریعتی
63- حاج محسن اسدی مزینانی فرزند کربلایی حسین

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی
۰۲
فروردين
۰۲

شورای اسلامی و دهیاری مزینان با همراهی پایگاه بسیج شهدا و همکاری جوانان و گروه های جهادی زادگاه دکترعلی شریعتی مزینان در آستانه سال نو اقدام به برگزاری جشن نوروزی کرد.

در این مراسم گروه موسیقی سنتی نوا از شهرستان سبزوار قطعات دلنوازی را در مدرسه شیخ قربانعلی شریعتی مزینانی اجرا کرد.

صادق بشیره دانشجوی دکترای حقوق بین الملل کجری گری این برنامه را برعهده داشت و مهندس رضا مزینانی ملایی به اجرای قطعه ای آوازی پرداخت.

 

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

  • علی مزینانی