واژگونی یک  دستگاه خودرو سواری پژو 405  شب گذشته در مسیر راه روستایی مزینان  به غنی آباد یک جوان را به کام مرگ فرستاد و دونفر دیگر به شدت مجروح شدند . حال یکی از مجروحان وخیم است!

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ پس از گذشت یک روز از حضور استاندار خراسان رضوی در شهرستان داورزن و برگزاری جلسه اداری این شهر که متأسفانه این مقامات محترم فرصت نیافتند که حداقل نگاهی به راه های روستایی و نه مردم دلسوخته کویرمزینان بیندازند و فقط به تبصره ها و به به و چهچه های نماینده محترم سبزوار و شورای اداری داورزن بسنده کردند متأسفانه شهروندان  غنی آبادی در سوگ جوانی نشستند که هنوز پدر و مادر برایش آروزی برپایی حجله دامادی داشتند.

 جناب آقای استاندار خراسان رضوی !

شنیدیم آمدید و سفر استانی خود را برگزار کردید و به قول اکبر عبدی در فیلم اخراجی ها عکس یادگاری اتان را هم گرفتید دمتان گرم و سرتان سلامت باد اما تاکی ؟

باور کنید مزینان و پنج روستای همجوارش خیلی جاذبه های گردشگری و فرهنگی و تفریحی و زیارتی و سیاحتی همراه با کوهی از مصیبت و محرومیت داشت که نشانتان ندادند و به قول فرزند شایسته کویر شما که پا را از محفل گرم خود بیرون نهادید نه رنجمان را دیدید نه صورت های سوخته امان را !

جناب آقای استاندار ! بگذار برایتان بگویم !

از تاریخ مزینان نمی گویم ، از بزرگانش سخن نمی گویم ، از آثار برجای مانده از دوران پیش از اسلامش و تاریخ اسلامش حرف نمی زنم ، از اینکه مزینان یعنی زادگاه دانشمندان و اندیشمندان است سخنی نمی گویم ، از دلاورمردی فرزندانش که حتی چنگیز خان مغول  را هم عزادار کردند نمی گویم ، از راه ابریشمش حرفی نمی زنم ، از کاراوانهای مأمونی و  صفوی و مسجد بلالش هیچ نمی گویم  ، نمی گویم که چند روز دیگر سالگرد سقراط خراسان علامه محمدتقی شریعتی مزینانی است ، از اینکه در منطقه داورزن  تنها روستایی است که بیش از هفتاد شهید تقدیم کرده و 25 گلگون کفن آن در گلزار بهشت علی اش آرمیده اند حرفی نمی زنم ، از اینکه دو مادر سه شهید در مزینان زندگی می کنند که هرگز از شماها چیزی در قبال خون فرزندانشان تقاضا نکرده اند سخن به میان نمی آورم اما...

ای کاش می آمدید و مصیبت هر روزه ی مردم این دیار تاریخی را می دید!

استاندار عزیز !

در همین چند ساله که مزینان نه دکتر دارد و نه دواخانه و نه درمانگاه؛ چند خانواده به خاطر محرومیت حتی یک کپسول اکسیژن داغدار جوانانشان شده اند ، جاده های مال رو نه ماشین روی مزینان چندین مزینانی و غیر مزینانی را به کام مرگ فرستاده و شاید اگر تنها آمبولانس مزینان که قرار بود تعویض شود و به تاراجش بردند و شاید هنوز کمپانی عوضش را دارد می سازد می بود خیلی از این اتفاقات نمی افتاد و الآن آنها که در دل قبر خفته اند در کنار فرزندان و والدینشان بودند.

آقای استاندار !

جناب نماینده سبزوار که مانیز به او رأی داده ایم از باغ و بوستان و  فضای گردشگری این طرف و آن طرف می گوید کاش گزارشی هم از این مصیبت های مردم ما  می داد کاش به جای آنکه چندساعت در اتاق های در بسته نشستید و گفته های مسئولین را شنیدید به میان مردم مزینان می آمدید و می شنیدید که مدارس مزینان دیگر دانش آموزانش برای خود یک نیمکت بزرگ دارند چون تعدادشان  گاه به 8 نفر هم نمی رسد می دانید چرا چون کار نیست پس جوانان هم به تهران پناه می برند و تنها کهنسالانی مانده اند که باید برایشان بهزیستی درست کنیم!

راستی مگر شما خودتان در جوار بارگاه ولی نعمتمان سالن جلسات و دفتر و دستگاه ندارید که به این فوریت آمدید و در دفتر فرمانداری نشستید و حرف های شیرین مسئولین مارا شنیدید؟ خب این چه آمدنی بود قربان خاک پایتان که گرد پای زائرین آقا بر روی آن نشسته است؛ دستور می دادید همین چند مسئول می آمدند و گزارش می دادند چرا شما رنج سفر را برخود هموار کردید تازه معاون خود را هم که می فرستادید ما می آمدیم و عکس یادگاریش را می گرفتیم خودمان هم به تهران می آوردیم و به هر مسئولی که اراده می کردید نشان می دادیم.

استاندار بهتر از جان و مقامات عالیه و زحمتکشان دلسوز داورزن!

برما ببخشایید اگر سخن به درشتی گفتیم که این استخوانی است درگلو مانده و دیگر نمی توان سکوت کرد چرا که ما تنها نیستیم و دلمان برای جوانان غنی آباد و کلاته و بهمن آباد و سویز و کاهک و... می سوزد و ای کاش صدایمان را بشنوید...