سوسن شریعتی :کاش که ما بتوانیم امید شریعتی را هم احیا کنیم تا او همچنان تداوم یابد :: شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

سمپوزیوم علمی«اکنون، ما و شریعتی» همزمان با زادروز فرزند شایسته کویرمزینان دکترعلی شریعتی مزینانی و با حضور کارشناسان و صاحب نظران و همسر و فرزندان شریعتی و در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه اول و دوم آذر دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد.

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛دکتر سوسن شریعتی مزینانی ، فرزند دکتر علی شریعتی مزینانی در دومین روز این سمپوزیوم علمی گفت: تفاوت هایی که در این فاصله ی کوتاه زمانی بین ما و شریعتی است هیچ گونه خللی در پروژه ی کلان شریعتی ایجاد نمی کند، ای کاش که ما بتوانیم امید شریعتی را هم احیا کنیم تا شریعتی بتواند همچنان تداوم یابد.
وی در سخنرانی خود با موضوع خویشتنی دیگر برای انترناسیونالیسمی دیگر، با بیان اینکه بحث من متمرکز بر موضوع دوران است اظهار کرد: چگونه پروژه ای که به ۴۰ سال پیش برمی گردد و در دوران ما نیست همچنان ادامه می یابد؟ یکی از راه های پاسخ به این پرسش آن است که مدعی باشیم شریعتی فراتر از زمانه ی خود بوده است یا آنکه تعریف دیگری از دوران داشته باشیم، برای چنین ادعایی با این فرض شروع می کنم که دوران ما همچنان دوران شریعتی است و در نتیجه مسایل ما همچنان مسائلی است که شریعتی به آن پرداخته است. این بدان معنا نیست که ما درجا می زنیم و به این دلیل شریعتی همچنان معتبر است.
وی در ادامه اظهار کرد: برای مشخص شدن بحث با تعریف خودم از دوران شروع می کنم. در اینجا از موضع تاریخ به بحث دوران نگاه می کنم برای تعریف مفهوم دوران، سنت های مختلفی در تاریخ فلسفه وجود داشته است که مورخین از این بینش ها متأثر شدند یکی از معانی دوره این است که آن را تمامیتی ارگانیک ببینیم که این تمامیت ارگانیک در تغییر خود به دوره ی بعدی تبدیل می شود و در نتیجه پکیج های بسته ای است که دچار تولد، بلوغ و مرگ می شود. همان بینشی که بر اساس آن سوکایاما پایان یا مرگ تاریخ را اعلام کرد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: یک بینش دیگر بینش کانتی از دوره است که در آن دوره ها عبارت از یکسری سیستم های یکدست هموژن هستند که در آن همه ی عناصر در یک هارمونی در هم تنیده هستند. دوره ها با یکدستی و یکپارچگی تعریف می شوند و به میزان تغییر این یکپارچگی دوره ها هم تغییر می کند. تعریف دیگر از دوره بر اساس اپیستمه ها هست. این درک از دوره را بر اساس همین یکدستی میان حوزه های مختلف فرهنگ تعریف می کنند و اعتقاد دارند که می تواند دستخوش گسست یا بحران شود.
او با بیان اینکه نگاه دیگری، دوره را یک گرایش می داند گفت: بر اساس تنشی که میان عناصر دیروزی و عناصر امروزی به وجود می آید، عملا این یا آن گرایش کلان در یک دوره را ایجاد می کند. پنجمین نگاه و شاید نزدیک ترین تعریف به تعریف شریعتی از دوران این است که دوران را یک پروسه می داند به قول یک فیلسوف آلمانی پروسه به این معنا که نه تنها سیستم بسته ی هموژن و یکدست نیست بلکه عبارت است از همزیستی لایه های متعدد زمانی و همزیستی ناهمزمان ها، تنش میان این زمان های لابه لا و متکثر است که دوره ها را می سازد بنابراین در اینجا دوره بر اساس یکپارچگی و یکدستی تعریف نمی شود بلکه بر اساس همین تنش زمان ها تعریف شده است.
سوسن شریعتی با طرح این سوال که یک مورخ برای تعریف یک دوره چگونه حرف می زند، اظهار کرد: شریعتی بیش از برچسب جامعه شناس بودن مورخ است و به نظر می آید برای تعریف دوران و تشخیص مسأله ی دوران بسیار نزدیک به این نگاه حرکت می کند. در نگاه برودل که متأثر از همین نگاه به دوره همچون پروسه است، دوره عبارت از درهم تنیدگی سه ریتم زمانی کند (آرام و حتی تقریبا بی حرکت فرهنگی و مذهبی است)، زمان میان مدت تر اجتماعی، اقتصادی و زمان کوتاه مدت حادثه که زمان سیاست است. بر این اساس است که می توانیم به این نتیجه برسیم که دوران یکسری سیستم بسته نیست که تمام شوند و سیستم های دیگری روی کار آیند. این نگاه، بیشتر به زمان کند درازمدت فرهنگی توجه دارد که دیرتر دستخوش تغییر می شود در نتیجه برش های دوره، یکسری برش های انتزاعی و برساخته است.
فرزند دکترشریعتی در بیان نکته ی آخر برای درک این زمان چند لایه با اشاره به سخنی از برودل گفت: همین زمان درازمدت کندی که دیر تن به تغییر می دهد، خود نیز ریتم کندتری دارد که ریتم فرهنگ مردم یا توده است و یک ریتم تندتر نخبگان است که خود این زمان دراز فرهنگی را دستخوش دو ریتمی می کند. حسن این رویکرد، باز کردن میدان وسیع تری برای فهم دوره است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه چنین نگاهی که تاریخ را فقط معطوف به زمان درازمدت کند فرهنگی می کند، ممکن است دستخوش این خطا شود که این تند حادثه را نبیند، تصریح کرد: در نتیجه باید از یک دیالکتیک دیگری سخن گفت که آن هم دیالکتیک زمان کند درازمدت فرهنگی با در نسبت قرار دادن آن با یک همین جا و هم اکنون تند حادثه است. در این دیالکتیک، دوره تعریف می شود.
وی با اشاره به اینکه شریعتی کار خود را با پرسش از دوران و این سوال که کجا ایستاده ایم و از کجا باید آغاز کنیم، شروع کرد، گفت: این تنش سه زمان را در پروژه ی شریعتی می بینیم شریعتی هم می گوید که ما یک زمان بومی کند فرهنگی داریم که ما را در پایان قرن شانزدهم قرار می دهد و یک زمان تند اکنونی داریم که بسیار قرن بیستمی است. از یک طرف قرن شانزدهمی هستیم و از یک طرف به همه دردهای قرن بیستمی دچار شده ایم.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: شریعتی زمان سومی را نیز باز می کند که زمان خویشتن و زمان کویری اوست و می گوید رنجی که می بریم از همین ناهمزمانی است بر اساس آن شروع مساله شناسی می کند و می گوید برای حل این ناهمزمانی بین قرن شانزدهمی و قرن بیستمی بودن و در هم تنیدگی زمان های چند ریتمی باید تشخیص مسأله کنیم.
وی با بیان اینکه شریعتی زمان نخبه و خویشتن را نیز اضافه و از یک من در هاله شدن صحبت می کند، اظهار کرد: او صحبت از خویشتنی می کند که قرار است آلترناتیوی برای خویشتن قرون وسطایی و قرن بیستمی باشد خویشتن شریعتی، خویشتنی است که هم باید خود را بیابد و هم باید خویشتن را بسازد. شریعتی در توضیح چهل سال اخیر و نسبت امروز با زمان شریعتی گفت: اتفاقات رخ داده در زمان سریع کوتاه امروزی می تواند بازتابی از یک مساله ی درازمدت تر یا یک کاتالیزور باشد یا وضعیت های سومی باشند.
شریعتی با اشاره به اولیگارشی جدیدی که هم در صحبت های بدیو مطرح شده و هم یکی از مسایل مطرح در پروژه ی شریعتی است، بیان کرد: ۱۰ درصد جهان، ۸۶ درصد منابع جهان را در اختیار دارند و ۵۰ درصد هیچ چیز ندارند. دکتر شریعتی از این ۵۰ درصد جهان که هیچ ندارند، تحت عنوان اولیگارشی جدید سخن می گوید این اولیگارشی، موجودیت هایی می سازد که دو بیماری دارد یا ناسیونالیسم و قومی گری است یا خلق انترناسیونالیسم دیگری همچون داعش. جهانی شدن و آزاد شدن سرمایه، عوارضی فرهنگی از جمله خلق انترناسیونالیسم داعشی و … داشته است.
فرزند دکتر شریعتی تصریح کرد: شریعتی به دلیل یک رویکرد تاریخی و نگاه درازمدت به دوران و در دیالکتیک قرار دادن زمان دراز فرهنگ و زمان کوتاه حادثه به تعریف دوباره ی خویشتن پرداخته تا نسبت به دیگری ممکن گردد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه تغییرها و تبدیلات در زمان کوتاه مدت تاریخی چیزی به جز بست یافتگی پروبلماتیک های چهل سال پیش نیست، گفت: بنابراین تنها تفاوتی که بین ۴۰ سال پیش با امروز می بینیم آن است که در ۴۰ سال پیش فکر می کردیم می شود تغییر داد و هنوز امیدوار بودیم. زمانه ی شریعتی امیدوار بود و مبارزات ضد استعماری و انقلابی آن را نشان می داد.
دکتر سوسن شریعتی مزینانی با تاکید بر اینکه تفاوت هایی که در این فاصله ی کوتاه زمانی بین ما و شریعتی است هیچ گونه خللی در پروژه ی کلان شریعتی ایجاد نمی کند، اظهار کرد: به این دلیل است که شریعتی همچنان روبه روی ما می نشیند و همچنان ما را درگیر «خویشتن»، «نه» به ناسیونالیسم، «نه» به انترناسیونالیسم قلابی و… می کند. ای کاش که ما بتوانیم امید شریعتی را هم احیا کنیم تا شریعتی بتواند همچنان تداوم یابد.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">