شاعر :: شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۱۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شاعر» ثبت شده است

۱۲
فروردين
۹۹

کماکان  واهمه دارند اشباح 
ازآن اندیشه پاک و زلالت

چه کردی با جهان مردگان تو
که چشم زندگان مست و خمارت

تو رفتی و نرفتی از دل ما
زدی تیری و دل ها شد شکارت

کنون نام تو را آهسته خواند
همان شخصی که بوده هم قطارت

به دست کوزه گر خاک گلویت
شده سوتک گران است این عمارت

همانا می رسد برگوش جان ها
صدای سوتک تو پر حرارت

دم گرم و خوش تو پخته ما را 
شده کودک جوان و با جسارت

هر آن نادان که حق را کرده قربان
به پای مصلحت دیده خسارت

توئی آن عاشق جان داده در نور
ولیکن این خوارج در ضلالت

نه شرقی و نه غربی گفته بودی
 به اسلام علی دادی بشارت

همه عشقت حسین و زینبش بود
به مهدی زمان کردی اشارت

تو آری این چنین بودی برادر
قلم را داده بودی تو رسالت

تو و اجداد تو از عالمانند
که باشی تا ابد یار ولایت

خدایت انتخابی اینچنین کرد
ز جمع متقین با اصالت

کنون در زینبیه آرمیدی
به ظاهر مانده ای آنجا امانت

چه خواندی در نماز عاشقی تو
که شیطان کرده اینگونه حسادت  

تویی آن قلب تاریخی که گفتی
ز شریان بشر کرده صیانت

هرآن نسخه که پیچیدی جهانی است
مداوا می نماید در بدایت

نمی باشد تو را هرگز رقیبی
اگر چه داده ای درس رشادت

حسینیه دگر  بویی ندارد
که اشباحند آنجا در جهالت

سخندان سحر، ای خفته بیدار
 بزودی می رسد صبح سعادت

چه گویم  مارقین و ناکثین را
که با خود محوری کرده قضاوت

چو اربابان قدرت قاسطین اند
به دستان ولی تیغ عدالت

رسد مردی که طین و قین و ثین  را
زند بر جانشان مُهر خیانت

چه خوش گفتی زر و زور است و تزویر
کلید رهبران با خباثت

هر آن کس نقد بی جایت نموده
نخوانده چند سطری از کتابت

🌹شاعر؛ علی اصغر رحیمیان(طالب)... اصفهان

  • علی مزینانی
۲۰
اسفند
۹۸

✳️تقدیم به ساحت مقدس بانوی صبر و استقامت حضرت زینب کبری سلام الله علیها....

 

افسوس که این قافله ،سالار ندارد

مانند  ابوالفضل ، علمدار   ندارد

جان سوزد و آتش به نیستان فتاده

دردی است نهانی که تیمار ندارد

در دشت بلا سید احرار شهید شد

زینب ...  دگر محرم اسرار  ندارد

با صد مِحَن وغصه ازین دشت روان است

آن سوی نگاهش خریدار  ندارد

دل می بَرَد اما همه ی آه و فغانش

از بهر یتیمی است که غمخوار ندارد

همراه اسیران دل خونین ولیکن

ویرانه ی شام را دگر اخبار ندارد

مبهوت، نگاهش به سر نی فتاده

جز این سرِ خونین دگر یار ندارد

او می رود اما که دلش نزدحسین است

در قتلگه  افتاده  پرستار  ندارد

هرچند بسی ظلم بدید از طرف خصم

هیچ شکوه ای با حضرت دادار ندارد

یک زن که این گونه کشد رنج زمانه

فریاد اگر  برکشد این عار ندارد

مظلومه ی عالم ولی از نسل رسالت

ترسی دگر از ظلم ستمکار ندارد

با خطبه ای آتش زده او کاخ ستم را

همتا به جز  حیدر  کرار ندارد

گویی که علی آن شه والاست به منبر

یا فاطمه هیچ واهمه از نار ندارد

حیران شده اند شامی و هم کوفی از این زن

سرسلسه ی ظلم جز اقرار ندارد

زن ها همه گریان و مردان خموشند

بنگر که یزید رنگ به رخسار ندارد

در معرکه کشتند شهنشاه جهان را

غافل که علی یک تن و سردار ندارد

زینب...دلش خون، زبانش شده شمشیر

این شیر به جز حق که گفتار ندارد

غم رفته ز سیمای اسیران همه پیروز

این قافله گر ، قافله سالار ندارد

تقدیمی؛ علی مزینانی عسکری

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 

  • علی مزینانی
۰۲
اسفند
۹۸

✳️قطعه ای زیبا از شاعر و ذاکر آل الله عالم جلیل القدر زنده یاد حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی در باره انتخابات

سربلند است کشور ایران و ایرانی تبار
جز در او فرهنگ عشق و خدمت و ایثار نیست

جرم ایرانی چه باشد نزد عُمّال ستم
خواستار عزت است و برده نیست و خوار نیست

خواستند تا نوکر بیگانه باشد تا ابد
دیده اند اندر خورِ این ملت بیدار نیست

جنگ را تحمیل کردند تا زمینگیرش کنند
شیر حق هر گز اسیرِ روبه مکار نیست

با نفاق داخلی و هجمه های خارجی
در نبرد است همچنان ، مغلوب این پیکار نیست

کرده اند تحریم مطلق تا شود تسلیم زور
دیده اند تحریم را هم آنچنان دشوار نیست

آب را بستند در صفین ، علی تسلیم نشد
چونکه تسلیم در نبردِ حیدر کرار نیست

این همان احزاب و صفین است که در ایران بُوَد
دشمنانش هم بجز اشرار و استکبار نیست

وعده ی حق است در قرآن ، خدا با ما بُوَد
ملت ایران زمین را جز خداوند یار نیست

پای صندوق می رویم و رأی ما با افتخار
زین عمل در چشم دشمن بنگری جز خار نیست

افضل الاعمال رأی ما به اصلح دادن است
همت اصلح بجز تولید و کشت و کار نیست...

گل در میدان بزن تا امتیاز آری به دست
رأی ما همچون گلی باشد که در گلزار نیست

رای دادن نیست اجباری ولی غیرت کجاست؟
خوب می دانی که در آیین ما اجبار نیست

این وطن مام من و توست رأی ما احسان بُوَد
هر که با مادر نکرد احسان یقین هوشیار نیست

هست نصب العین تو ، حُبُّ الوطن ای عسکری
این شعار مکتب ما هست و در اغیار نیست

این سخن را با عمل ثابت نما ، نی با شعار
 آنچه محبوب است کردار است و در گفتار نیست

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۹
بهمن
۹۸

بغض سنگین

یک بغض سخت و سنگین جامانده در گلویم
تصویر کوچه ای هست پیوسته روبرویم

بی وقفه می چکد غم در آسمان قلبم
ماندم که از سقیفه یا از فدک بگویم

تصویرِ مادرم را در قاب چشم دارم
باید به آب دیده این قاب را بشویم

دیدم که جسمِ خود را چون مرغ پر شکسته
با زحمتی فراوان می آورد به سویم

در کوچه روی مادر شد رنگ ارغوانی
عمری است من به یاد رویِ کبود اویم

یک روزه روزگارم در کوچه شد سیاه و
یکباره خودنماشد رنگِ سپید مویم

فواره می زد آن شب اشک از میان چشمم
شد قطره قطره اشکم آغشته با وضویم

در کوچه نانَجیبی فریاد می زد و من ...
یک بغض سخت و سنگین جامانده درگلویم
شاعر؛ منصوره محمدی مزینان

******

 

در هجر یاس

هر گل که دهد بویی. چون یاس نمی‌گردد
هر سنگ بیابانی. که الماس نمی‌گردد

دیبا و حریر ناب. زیبنده ٔشاهانست
تن پوش شهنشاهان. کرباس نمی گردد

زر ارزش زر دارد. همسان مطلا نیست

گوهر به عیار مس. مقیاس نمی گردد

عالم نشدی ایجاد. گر آن که نبُدزهرا
دنیا نه به جز مهرش. احداث نمی‌گردد

نفرین خدا تا حشر. بر قاتل زهرا باد
مانند مقیره کس. خناس نمی گردد

زان فتنه شرار شر. بر خرمن دین افتاد
شیطان چو عدوی او. وسواس نمی گردد

میراث فدک با زور. دشمن بگرفت از او
هیچ کس مُتِعرّض بر. میراث نمی گردد

بر خیز مهیا کن.  نان جو مولا را
از چیست که با دستت. دستاس نمی گردد

فرمود ابوفاضل. من نوکر زهرایم
هر کس که فدایی شد. عباس نمی گردد

گردیده مزین عالم. خوشبو ز گل زهرا
بویی نه جز این مارا. احساس نمی گردد

شاعر؛اکبر مزینانی علیشاه

وسواس در اینجا به معنای وسوسه کننده است

****

دوبیتی

جهان گر عزّتی دارد، ز زهراست
ڪه نامش برده آدم،عَد،ز زهراست.


قرارِ جسم و جان آمد به حوّا،
دو بیننده چو جان آرد،ز زهراست.

🌹حسن صدیقی مزینانی.(راه)

****

شب خاکسپاری

شهر درسکوتی مرگبار آرامیده است

خفته اند مردان همیشه خفته

چشمانشان خیلی پیش بسته شده بود

حتی گوش های شان هم

انگار خاک مرده بر روی این شهر ریخته اند

چه می گویم!

آن ها حتی تحمل شنیدن ناله ای

از بانوی دل شکسته ای

 که تازه در فراق پدر نشسته ندارند

شاید همین مردمان

که روز را با علی بودند و شب

پیراهن خونین خلیفه ای را بهانه

فرزندش را هنوز به دنیا نیامده، کشته اند

خود می کشند و برآن گریه می کنند

شحنه هم خواب است

تابوت، خود راه را می داند

صدای گام ها تنها ضرب آهنگ غم دارد

مانند دل مردی که برای چنین بدرقه ای آرام می گرید

او دیگر تنهاتر از تنها شده است

و اکنون باید با دستان خویش

در سکوت مرگبار شب

همراه با اشک های کودکانش

که آن ها نیز مانند مادر نباید بگریند

تا مبادا همان ها که او را کشتند

باز به خونخواهی برخیزند!

مادر وصیتش همین است

شبانه و در سکوت مرا به خاک بسپارید

فقط

مراقب دل شکسته ی مرد تنهایم باشید...

علی مزینانی عسکری

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 

  • علی مزینانی
۰۸
بهمن
۹۸

عصمت الله وقت آن نیست که فریاد کنی

به دمی  کاخ  ستم  را  همه برباد کنی

گر علی بسته به زنجیر عدو گردیده

مهدی ات را تو به امداد دمی یاد کنی

ای که مظلومه ای و همره مظلوم شدی

شکوه ی ظلم و ستم را به کجا داد کنی

ناخدای همه  گردیده  و ساحل  ببری

کشتی پر ز  تلاطم  دگر  امداد  کنی

ارث بر زینب مظلومه تو دادی به یقین

ورنه در کرببلا شکوه ز بیداد کنی

ای که قوت سحرت را به اسیری بخشی

با عنایت به فقیر از غمش آزاد کنی

همه ی دلخوشی ام درصف محشر این است

به  شفاعت دل ناشاد  مرا  شاد  کنی

گر فراخوان بزنی منتقم خون حسین

حرم  آل  نبی  از  ستم  آزاد  کنی

منتظر دیده به ره مانده مزینانی ولی

همچنان صبر بر این قصه ی فریاد کنی

تقدیمی؛علی مزینانی عسکری

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۹
دی
۹۸

دستی به قلم گیرم با حال پریشانی
ریزم ز درون بیرون صد عقده پنهانی

زآستین برون آمد دستی ز در فتنه
زین فتنه جهان را کرد شور وشرر افشانی

با تیر بلای او سروی به زمین افتاد
در خون خودش غلطید سردار سلیمانی

در ثلمه او رهبر اینگونه سخن فرمود
گفتا که تو در خیل و آغوش شهیدانی

بر لشکر جندالله سردار سپه بودی
در جنگ بدی پیروز در جبهه و میدانی

دشمن شده است مسرور از بود نبود تو
یاران تو اَند مغموم بادیده ی گریانی

آسوده بخواب اینک از دغدغه دنیا
هستند به راه تو یاران فراوانی

سرتاسر این عالم گردیده پر از فتنه
در کل زمین برپاست صد فتنه شیطانی

ای کاش رسد مهدی شمشیر و علم گیرد
گردد به همه عالم او رهبر و سلطانی

برخیز مزین اینک دستی به دعا بردار
بر خیر و صلاح این بوم و برِ ایرانی

بگرفت علم بر دوش سرداری دگر اینک
بیرق بگرفت برکف اسماعیل قاآنی

اکبر مزینانی علیشاه

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۷
دی
۹۸

🌹تقدیم به روح مطهر سید شهیدان مقاومت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی

قاسم ای مرد خدا داغ تو بر این دل ماست
تا ابد راه تو سر لوحه ی مردان خداست

به خداوند کریمی که تو را هدیه نمود
نام تو پرچمِ یاران علی شیرِ خداست

داعش آن نوکر ارباب شیاطین زمان
ضربتی خورده زشمشیر تو که دست خداست

حرم آل علی بعد ابوالفضل رشید
دیگر این گونه ندید مرد دلیر که باوفاست

گرچه کشتند خبیثان دگر جسم تو را
لیکن آوازه ی تو شرط همه رمز بقاست

قوم ظالم که فریب خورد و ندانست فقط
آرزویت همه دم رفتن از این دار فناست

داغ بر دل بنهادی و تو رفتی به جنان
مزد آزادگی ات نزد خدای شهداست

یک جهان مانده که این نام سلیمانی چیست
رفتنش زنده تر از بودن در این دنیاست

لرزه افتاده ببین بر بدن قوم شریر
هرچه تهدید کنند گو که دگر باد هواست

عزتی بردی به کرمان که کریمان مبهوت
قبله ی حاجت ما بعد از این در آنجاست

تو امیر دل مایی و خداست یاور تو
"آری آن جلوه که فانی نشود نورخداست"

خوش به حالت که شدی محرم اسرار ولی
از غم هجر تو بین گریه کنان آن مولاست

وای اگر رهبر من حکم جهادی بدهد
کاخ ارباب ستم در هدف اهل ولاست

وعده ی حضرت حق غیر از این هست مگر؟
ظلم ظالم به جهان منهدم و رو به فناست

گاوچرانی که چنین آتشی افروخته یقین
هیچ ندانست که دگر منتقمت ملت ماست

بشنو ای خصم زبون گفته مزینانی چنین
سخن مردم ما مرگِ بر این آمریکاست
علی مزینانی عسکری
تهران...هفدهم دی ماه1398

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۳
دی
۹۸

شعری از زنده یاد غلامرضا قدسی در رثای دکترعلی شریعتی مزینانی

غلامرضا قدسی سال ۱۳۰۴ در مشهد به دنیا آمد، نسب او به میرزا محمد جان قدسی مشهدی، شاعر مشهور دورهٔ صفویه می‌رسد.وی پس از گذراندن دورهٔ ابتدایی، به تحصیلات قدیمه روی آورد.  او در  ۲۱ آذر ۱۳۶۸در مشهد درگذشت.

 

 

خرم درین بهار گلستان نیست              رنگ صفا به  عارض بستان  نیست

یک گل ندیده‌ام که درین گلشن             همچون بنفشه سر به گربیان نیست

گل را نمانده ذوق شکفتن‌ها                 بلبل به باغ مست و غزل خوان نیست

گر سر گران نرفت نسیم از باغ              یک گل چرا شکفته و خندان نیست

مانند  زلف پر شکن  سنبل                  آزاده نیست هر  که پریشان  نیست

باده زبان خموش بود سوسن              زیرا که آن هزار خوش الحان نیست

غیر  از  غبار  سوک  پراکنده                 گویی که در فضایِ بیابان نیست

در خاک خفت آن که چو او بیدار            امروز  در  سراسر  ایران  نیست

ای دُرّ که خفته در صدف خاکی             چون گفتة تو گوهر رخشان نیست

تا دیده بستی ای همه اعضا چشم        ما را به جز سرشک به دامان نیست

در این محیط از غم تو چون ابر               چشمی ندیده‌ایم که گریان نیست

در گوش جان کشید سخن‌هایت             آن کو ز جمع حلقه‌بگوشان نیست

پنهان ز دیده گرچه شدی لیکن               از چشم جان خیال تو پنهان نیست

آسان ز هر چه دیده توان بستن              صرف‌ نظر ز یاد تو  آسان  نیست

بیتی سروده‌ام ز پی ترجیع                     لطفش نهان ز چشم سخندان نیست

تاریخ سال هجرت و مرگ تو                    بهتر از این دو مصرع شایان نیست

ای رهـــرو جهاد روانــت شاد                   پاینده با ندای تو شد «ارشاد»

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۳۰
آذر
۹۸

یلدا به شبِ بلندِ خود می نازد.
گرمیِ شبش به سردیش،می تازد.

رسمی است،که از کهن در اینجا باقی،
با خنده و شادی و طرب می  سازد.
شاعر؛حسن صدیقی مزینانی.(راه)

...........................................

شب یلدا شب طولانی سال
یکی غمگین و جمعی شاد و خوشحال

روند مردم کنار  سالمندان
که تاپرسند ز آنان حال و احوال

خوشا  اندر کنار این اکابر
که مارا هم تماشا هست هم فال

مرا  یاد آمد از ایام  دیرین
کنارکرسی و آن قیل و این قال

به لبهای پدر درّ و گهر  بود
به مرغ روح ما دادی پروبال

به جای کرسی اکنون هست شوفاژ
که اینسان مردمان را کرده غربال

به جای انس با پیران دانا
شدیم مانوس باگوشی موبایل

همه گشتیم جدا و دور از هم
نپرسیم حال از پیر کهنسال

کجا شد آن نشان آدمیت
که از هم دور گردیم مابه هرسال

خدایا باز بر دلها صفا ده
که دلهامان شود پرشور و پر حال

مزین از جای خیز و یا علی گوی
کند نامش همه را شاد و سرحال

اکبر مزینانی علیشاه

.............................................

شب یلدا شب میلاد نور است

شب زاییدن بهزاد هور است

"به نام آنکه جان را فکرت آموخت"

شب یلدا شب جشن و سرور است

(از انجمن ادب وقلم مزینان)

محمد مزینانی ساعت ساز

............................................

باورم شد که یلدایی
امشب از خجلت نگاه کودکانم
که در انتظار دست های خالی ام ایستاده اند
به پناه دیوار تاریکی
و نگاه مهربان ماه پناه برده ام
سیاهی این شبِ درماندگی
دور از نوازش تابش مهتاب
مرا به سکوت فرا می خواند
کاش خودت را نشان نمی دادی
کاش عزیزانم را به میهمانی نمی خواندی
کاش سپیده ات زودتر سر برآوَرَد
خدا را شکر
آن ها با قصه ی ننه سرما پای کرسی خوابیدند
و من عارفانه
برای سفره ی خالی حافظ می خوانم

علی مزینانی عسکری

............................................

یلدا رسیده است بجای کلام و حرف
امشب تو با حضور به جانم سرور بخش

مانندکرسی داغ پدربزرگ،امشب
به جسم و جان عزیزان غرور بخش

صحبت زِ هندوانه و حرف مویزنیست
اینها بهانه ایست به این کلبه نوربخش

مطرب...غریب ویکه وتنها نشسته ام
دستی بزن به سازهمایون و شور بخش

یلدا بهانه ایست برای یکی شدن
امشب بیاعصای محبت به کور بخش

یادی کن از پدرسخن ازمادران بگو
ازیاد،رفته را تو سروری به گور بخش

آخر کلام وحرف "مزینانی" این بُود
بابینوانشین به فقیران تو سور بخش

حسین محمدی مزینانی

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۳
آذر
۹۸

آدم‌ها مثل ِ کتاب‌ها هستند

زنده یاد قیصر امین‌پور در ۲ اردیبهشت ۱۳۳۸ در روستای گتوند (شهرستان امروزی) از توابع شهرستان شوشتر در استان خوزستان به دنیا آمد. از وی در زمینه‌هایی چون شعر کودک و نثر ادبی، آثارمتعددی منتشر شده‌است.

وی در سال ۱۳۶۹ قطعه شعری را به یاد دکترعلی شریعتی مزینانی سرود با نام «آدمها مثل کتابهاهستند.»

 

“آدم‌ها مثل ِ کتاب‌ها هستند”

بعضی آدم‌ها جلدِ زرکوب دارند،

بعضی جلدِ ضخیم و بعضی نازک،

بعضی آدم‌ها ترجمه شده اند،

بعضی از آدم‌ها تجدیدِ چاپ می‌شوند،

و بعضی از آدم‌ها توقیف

و بعضی از آدم‌ها فتوکپی ِ آدم‌های ِ دیگر اند.

بعضی از آدم‌ها صفحاتِ رنگی دارند،

بعضی از آدم‌ها تیتر دارند، فهرست دارند،

و روی پیشانی ِ بعضی از آدم‌ها نوشته اند:

حق ِ هر گونه استفاده ممنوع و محفوظ است.

بعضی از آدم‌ها قیمتِ روی ِ جلد دارند،

بعضی از آدم‌ها با چند درصد تخفیف به فروش می‌رسند،

و بعضی از آدم‌ها بعد از فروش پس گرفته نمی‌شوند.

بعضی از آدم‌ها را باید جلد گرفت،

بعضی از آدم‌ها را می‌شود توی ِ جیب گذاشت!

بعضی از آدم‌ها نمایش‌نامه اند و در چند پرده نوشته می‌شوند.

بعضی از آدم‌ها خط خوردگی دارند،

بعضی از آدم‌ها غلطِ چاپی دارند.

بعضی از آدم‌ها را باید چند بار بخوانیم تا معنی ِ آن‌ها را بفهمیم.

و بعضی از آدم‌ها را باید نخوانده دور انداخت.

کتاب‌ها مثل ِ آدم‌ها هستند.

بعضی از کتاب‌ها برای ِ ما قصه می‌گویند تا بخوابیم.

و بعضی قصه می‌گویند تا بیدار شویم،

بعضی از کتاب‌ها تنبل هستند.

بعضی از کتاب‌ها تقلب می‌کنند،

بعضی از کتاب‌ها دزدی می‌کنند!

بعضی از کتاب‌ها به پدر-و-مادر ِ خود احترام می‌گذارند.

و بعضی حتی اسمی هم از پدر-و-مادر ِ خود نمی‌برند.

بعضی از کتاب‌ها هرچه دارند، از دیگران گرفته اند.

بعضی از کتاب‌ها هرچه دارند به دیگران می‌بخشند.

و بعضی از کتاب‌ها فقیر اند و بعضی گدایی می‌کنند.

بعضی از کتاب‌ها پرحرف اند، ولی حرف برای ِ گفتن ندارند،

و بعضی ساکت و آرام اند ولی یک عالم حرفِ گفتنی در دل دارند.

بعضی از کتاب‌ها بیمار اند،

بعضی از کتاب‌ها تب دارند و هذیان می‌گویند.

بعضی از کتاب‌ها، کودکانه و لوس حرف می‌زنند.

و بعضی از کتاب‌ها فقط غر می‌زنند و نصیحت می‌کنند.

بعضی از کتاب‌ها پیش از تولد می‌میرند.

و بعضی تا ابد زنده هستند

***

“خسته ام از این کویر”

خسته ام از این کویر، این کویر کور و پیر

این هبوط بی دلیل این سقوط ناگزیر

آسمان بی هدف، بادهای بی طرف

ابرهای سربه راه، بیدهای سربه زیر

ای نظاره شگفت ای نگاه ناگهان

ای هماره در نظر ای هنوز بی نظیر

آیه آیه ات صریح سوره سوره ات فصیح

مثل خطی از هبوط مثل سطری از کویر

مثل شعر ناگهان مثل گریه بی امان

مثل لحظه های وحی، اجتناب ناپذیر

ای مسافر غریب، در دیار خویشتن

با تو آشنا شدم با تو در همین مسیر

از کویر سوت و کور تا مرا صدا زدی

دیدمت ولی چه دور دیدمت ولی چه دیر

این تویی در آن طرف پشت میله ها رها

این منم در این طرف پشت میله ها اسیر

دست خسته مرا مثل کودکی بگیر

با خودت مرا ببر، خسته ام از این کویر

خرداد 69

***

دانلود اهنگ “خسته ام از این کویر”:

download

 

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۲
آذر
۹۸

مراسم دومین سال درگذشت ذاکر و شاعر انقلابی، عالم جلیل القدر زنده یاد حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی روز پنجشنبه 21 آذر در بهشت علی علیه السلام زادگاهش مزینان برگزار شد.

🏴دو سال از فراقش گذشت و همچنان داغ ماتم نبودنش بر دل هایی که زمزمه ی محبت او را شنیده اند سنگینی می کند و گویا این درد تا ابد خواهد ماند مردی که به راستی حبیب خدا بود و ذات احدیت او را عزتی جاودانه بخشیده است.

✔️21 آذر در تقویم زندگی پربرکت و طیبه عالم جلیل القدر و مجاهد نستوه و رزمنده هشت سال دفاع مقدس حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی روز هجرت ابدی و پرواز او به سوی ملکوت ثبت شد روزی که هر شنونده ای این خبر را شنید به راستی متأثر و غمگین شد و مزینان یکپارچه در ماتمش گریست.

🔹 بیت معظم این فقید سعید ضمن تشکر از بستگان و مردم قدرشناس مزینان که هر شب جمعه فاتحه خوان مزار آن بزرگوار بوده و هستند همانند مجالس یادبود چهلم و سالگرد مبالغی را به نام مبارک پنج تن آل عبا علیهم السلام تقدیم مؤسسه خیریه حضرت نرجس خاتون(س)، صندوق خیریه باب الاحسان، هیئت الغدیر مزینانی های مقیم مشهد، بهشت علی علیه السلام، شورای اسلامی و دهیاری مزینان می نماید.

شعر زنده یاد حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی که برای سنگ مزار خویش سروده است:

هان ای دل عبرت بین با دیده عرفانی
بنما نظری بر من با رافت رحمانی
وین خاک سیه گشته بالین من محزون
دوستان،شده ام تنها در خانه ی ظلمانی
دست ازهمه چیزشستم افتاده دراین‌وادی
نه فصل بهارم هست نه ماه زمستانی
ای رهگذران رحمی والله که مسکینم
محتاج دعایم من با سوره ی قرآنی
آیات خداوندی نور است که می تابد
هرکس که نصیبش شد قبرش شده‌نورانی
 معیار و ملاک این جا باشد عمل صالح
نه نسل و نسب پرسند نه ملک سلیمانی
بی بهره نباشیم ما از آمدن خوبان
از نورِ شهیدان و  از  عالمِ ربانی
گلگون کفنان ما، آیند به ملاقاتی
سرمایه ی ایرانند یا اهل مزینانی

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۲
آذر
۹۸

ساقیا جام جهانبینی ایمان تو خوش

شمع تابان تو خوش، جمع جوانان تو خوش

سوی میخانه‌ی خرداد تو باز آمده ایم

نظری کن که شود حال حریفان تو خوش

به شب ساغر ما بادهء روشن برسان

تا بنوشیم به شکرانهء احسان تو خوش

و ببینیم درین آینه، فردا شده اند

مردمان تو خوش و میهن ایران تو خوش

باغ غارت شدهء بهمن خونین تو سبز

خاوران از گل پیروزی خوبان تو خوش

سرزمین تو پر از شادی آزادی و قسط

طالقان تو خوش و مشهد و تهران تو خوش

هیرمند و خزر و ارژن و کارون و سهند

زنده رود و ارس و دشت خراسان تو خوش

عکس رخسار تو ای ساقی همواره جوان

در زلال قدح باده گساران تو خوش

کاروان غزل حافظ و مهتاب کویر

شاهراه علی و تخت سلیمان تو خوش

ساقیا نغمهء اقبال حنیف تو بلند

نوبهاران جمال گل قرآن تو خوش

می رسد عاقبت از باغ نگاه تو بهار

ناز دستان تو خوش، مجلس مستان تو خوش

ساقیا نام تو خوش، جام تو خوش، جان تو خوش

شام هجران من و صبح مزینان تو خوش

27 خرداد 1391

فریدون انوشه

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۱
آبان
۹۸

حضرت خاتم امام مسلمین

سید و سالار اسلام مبین

بر تمام خلق عالم سروری

جامع ادیان و هر پیغمبری

بعد تو ختم رسالت شد یقین

چون که اکملت لکم گردیده دین

بعد از آن دیگر که باطل مدعی است

بدعتش رسوایی هر مشتری است

در غدیر خم تو احیا گشته ای

با علی جانا تو ابقا گشته ای

چون که فرمان آمده از سوی حق

تا وصی خود شناسی  بهر خلق

آنکه را مولا و سرور شد علی

اوست یار و یاور تو ای نبی

وای برآنان که آن جا بوده اند

بعد تو بر این ولی شوریده اند

دوزخ است مأوایشان قطع الیقین

روز محشر می شود عین الیقین

یا رسول الله شده زاد روز تو

شادمان این امت بهروز تو

در ربیع الاول ای فخر جهان

حی سبحان نور تو کرده عیان

تا بهار با نام تو گردد بهار

روشنی آید در لیل و نهار

تو امیری و رحیمی و بصیر

رحمتٌ للعالمینی و کبیر

هیبت شاهان ز نامت شد حقیر

قیصر از تخت شهی آمد به زیر

خوابشان آشفته و در حیرتند

این چه اعجاز است که آن ها دیده اند

کاخ خسرو شاه ایران آن زمان

همچو گهواره بلرزید بی امان

ظالم مغرور به چشم خود بدید

طاق کسرایی چگونه می درید

لرزه بر ایوان کسرا آمده

بین فرو ریخته چارده کنگره

از حجاز نور محمد شد پدید

ذات حق در شرق آن را هم دمید

خلق می دید نور حق شدمنجلی

زین سبب گویند تسبیح ولی

ساحران بی سحر و باطل گشته اند

کاهنان بی علم و جاهل گشته اند

در عجب ابلیس و حیران صیحه زد

تا شنید نام محمد ضجه زد

منع گردیده بریده بس عنان

جاندارد او در هفت آسمان

در سماوه دشت هم پر آب شد

ساوه گرچه در تب و بی تاب شد

تا شنید آتش که احمد آمده

شعله اش خاموش در آتشکده

خلق حیران و زمین الحمد گفت

مدح احمد جبرییل بی حد گفت

آمنه تا صوت پیغمبر شنید

شکر ایزد از دل و جان برکشید

لای لای ای طفل خوش الحان من

لای لای ای کودک خوش خوان من

آمدی مادر فدای ناز تو

من به قربان همین اعجاز تو

کودکم بین جای بابا خالی است

لیک با تو حال من شیدایی است

آن شنیدستم که تو منجی شوی

بر بنی آدم  دگر محیی شوی

حیف نیستم تا که قدقامت کنم

در نبوت جان به قربانت کنم

ای پسر تو نور چشمان منی

جان عالم  شور ایمان منی

از تو خواهم در قیامت ای پسر

بر تمام خلق بنمایی نظر

روز محشر سرور و آقا تویی

شافع کل بشر مولا تویی

بر مزینانی عنایت ای حبیب

تا نباشد در قیامت او غریب

 

تقدیمی؛ علی مزینانی عسکری

تهران , یک شنبه 4 آذر 1397ه.ش مصادف با 17 ربیع الاول 1440ه. ق

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۰
مهر
۹۸

🔥🔥🔥 والله خیرحافظا...

🌐بیستم مهرماه روز بزرگداشت شاعر شیرین سخن لسان الغیب حافظ شیرازی گرامی باد

🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿

رند کنایه گوی من، کی بزند " انالحقی"
تا بزنند ناکسان، چوبه ی سر به دارها

رند و قلندر منی، تیغ، نهانه می زنی
ساقی معرفت شدی بر همه گلعذارها

شعر تورا فرشتگان، خوانند روز و هم شبان
گه به نوای عاشقان، گاه به زلف تارها

آب روان من تویی، روح و روان من تویی
شهر شده ز شعر تو، گلشن و سبزوارها

جام الست و دست تو، چشم دل است مست تو
کی بنهم ز دست خود، کاسه ی بی قرارها

جان و دلم فدای تو، گر چه که جان ازو بود
حافظ توست حافظا، ایزد داغدارها

مست حقی؛نه مست می؛ مستحق خدا شدی
داد زکات ایزدت، شاخ نبات، بارها

🌹شاعر؛محمد مزینانی ساعت ساز

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۴
آذر
۹۷

زدم دست توسل تابنام حضرت صادق
شدم مست ولا جانا زجام حضرت صادق

هزاران مکتب و راه است بشرسرگشته و حیران
صراط مستقیم باشد مرام حضرت صادق

شده هفتادوسه مذهب فقط در مکتب اسلام
ولی یک مذهب حق است بنام حضرت صادق

کثیری طالب علم اند پی کسب مقام علم
سپرده گوش جان را بر کلام حضرت صادق

کلاس درس او آزاد اما بهر دانشجو
تلمُّذ می کنند از فیض عام حضرت صادق

مسیحا دم دمد در کالبد هر طالب علمی
بُوٙد احیاگری کار مدام حضرت صادق

چراغ محفل علمش هماره گشته است روشن
بتابد در سرای دل زبام حضرت صادق

دگر گیتی نخواهد زاد مانند هشامش را
چو لقمان حکیم باشد هشام حضرت صادق

بُوٙد طاق مؤمن طاقش مفضّل همچو حمرانش
یکایک بوده شاگرد گرام حضرت صادق
 
شده یک نهضت علمی بپا در حوزه ی درسش
شده یک انقلاب علم قیام حضرت صادق


گروهی طالب فقه و گروهی طالب تفسیر
بسا جویند کلام اندر کلام حضرت صادق

کُلینى تا خمینى وارث فرهنگ این معصوم
فقیهان جملگى قائم مقام حضرت صادق

شده تعطیل دانشگاه او ازکینه ى منصور
چه کردند باخودش قوم لئام حضرت صادق

شده مسموم از زهر جفا آن اخترتابان
که سوخت سر تا بپا لحم و عظام حضرت صادق

عام=همگانى،،،تٙلـــٙمٌّذ=شاگردى
عظام=جمع عظم به معنی استخوان ها،،،لحم=گوشت
🔆شاعر؛ شاگرد مکتب حضرت امام جعفر صادق علیه السلام حجت الاسلام و المسلمین زنده یاد حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی  
🌸نثار روح پرفتوحش صلوات🌸

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۲
مرداد
۹۷

شعر عالم جلیل القدر زنده یاد حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی به مناسبت میلاد امام رضا(ع)



تا ز سقّاخانه ات نوشیده ام یک جرعه آب         کرده ام احساس مستی و شده حالم خراب

هاتفی گفتا که این دیر مُغان دیگری است         خوردی از جامِ طهورا ای برادر شُربِ ناب

خلعت خودرا نماسیراب که اینجازمزم است        نی غلط گفتم که کوثر هست و ناجی از عذاب

گر وضو داری بگیر باز  هم  وضوی  دیگری           تا روانت را کند تنویر و گردد فتحِ باب

گوش جان بسپارکه فاخلع نعلیک رابشنوی         موسیِ عِمران خوش آمد گوید آن عالیجناب

تکیه داده بر عصایش در میان کفش کَن             دستِ بیضایی او شرمنده ی این آفتاب

عیسیِ محیّ الرّمیم قرآن تلاوت می کند            جایِ انجیل دستِ او قرآن بُوَد اُمُّ الکتاب

آیه های صلح و رحمت را کلیسا می برد             تا کشیش دشمنِ قرآن را سازد مُجاب

گر دلت بشکست اذنت داده اند بهر حرم            حلقه بر در زن نما شادی که بگرفتی جواب

چون تشرف یافتی با چشم دل او را ببین            پایین پایش ایستادی با ادب بنما خطاب

این دل  ظلمانی ام  را کن  منور  از  ولا              آن چنان که نور می گیرد ماه از آفتاب

اشک شوق یوسف و یعقوب چقدر زیباستی         اشکِ عشق بریوسف زهرا ثوابش بی حساب

ضامن آهوی صحرا ضامنِ هر دو سرا است           منجیِِ امروز ما و ضامن یوم ُ العقاب

این  کبوترها  فراوانند به صحن و گنبدش              در فراز و در  فرود  آیند اما با شتاب

مهبط  جبرئیل  باشد این حرم  با  افتخار              نازد و شوید به اشک دیده بهتر از گلاب

بی شمارند این ملائک در طواف مرقدش              همچو سیّارند و دوّارند بدون خورد و خواب

خادمان در خدمت زوّار و هم صحن و سرا             تا قیامت تحت فرمانند همه از شیخ و شاب

گر مخیّر می شوند بین بهشت و این حرم            گفته اند کفران بُوَد با این حرم هر انتخاب

گفتمش فرق حرم بر گو چه باشد بابهشت؟         گفت جایی که امام نَبوَد ؛ بُوَد دار العذاب

در  کنارِ   گل  اگر   بلبل  بُوَد  زیبا  بُوَد                 بوستان بی امامت جای جغد است و غُراب

ای  سراسر  افتخار کشور ایران زمین                  ملت از تو بیمه گشته همچنان این خاک و آب

یا  غیاث الامّتِ   پیغمبر  آخر  زمان                     از تو می خواهیم دعا باشد دعایت مستجاب

ملتهب گردیده این امت زجور مشرکین                 یک نظر بنما کز آنها دور گردد التهاب

در میان فتنه ها بالاترینش تفرقه است                 کاش از این تفرقه امت نمودی اجتناب

ادعای داعش وظلم و ستم برمسلمین                 قلب پاک حضرت صاحب شده زین غم کباب

در زیارت وعده دادی  بهر زائر  از کَرَم                   زائرش باشی دم مردن صراط و هم حساب

کاش زائر حفظ می کرد این زیارت بهر خود            با مرامت زندگی می کرد نه راهِ ناصواب

                         گر مرام عسکری همواره محبوب شماست  

                         وقتِ رفتن  از  صف محشر  ندارد  اضطراب

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۸
تیر
۹۷


همزمان با پنجمین روز ار دهه ی کرامت مراسم نمادین استقبال از ورود حضرت امام رضا (ع) به خراسان بزرگ و سرزمین مرو در روستای تاریخی مزینان دروازه فرهنگی استان خراسان برگزار شد
به گزارش شاهدان کویرمزینان؛ این مراسم با شکوه ساعت 10 صبح 28 تیرماه 97 از آستان مقدس امام زادگان بهمن آباد نماد مدینه منوره آغاز و با حرکت کاروان در مسیر راه باستانی ابریشم ادامه یافت و با حضور و تجمع استقبال کنندگان مزینانی و خیر مقدم نمایندگان مردم ولایتمدار این دیار در محل بوستان چشمه و تندیس فرزندشایسته کویر دکتر علی شریعتی مزینانی و ورود به شهر نیشابور به پایان رسید.
در این مراسم یاد و نام حجت الاسلام والمسلمین زنده یاد حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی که نسخه های آن را با طبع شاعری و هنری خود تنظیم کرده و به یادگار گذاشته گرامی داشته شد و تعزیه خوانان مزینانی با حضور بر مزار این عالم جلیل القدر از زحمات بی دریغش تجلیل کردند.
آیین نخل گردانی و شرکت پرشور مردم ولایتمدار مزینان به ویژه تعزیه خوانان پیشکسوت با وجود گرمای طاقت فرسای این روزهای تابستان و همکاری شایسته شورای اسلامی و دهیاری و مجمع تعزیه خوانان مزینان از نکات جالب توجه این مراسم بود .
در این مراسم آیینی مهندس پیش بین فرماندار و نجفی بخشدار مرکزی شهرستان داورزن حضور داشتند.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۶
ارديبهشت
۹۷

🌐شعر عالم جلیل القدر حجت الاسلام والمسلمین زنده یاد حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی به مناسبت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان

سحر از هاتف غیبى به گوشم این پیام آمد

زجا بر خیز و شادى کن که ایام صیام آمد

نداى حق تعالی را اجابت کن زجان و دل

که این دعوت ز سوى حق بسى با احترام آمد

در این مه سفره ى عام خداوند پهن گردیده

صلاى عشق را بشنو که گوید بار عام آمد

هماره رحمت رحمان رسد برکل موجودات

در این مه اوج رحمت بر خواص و بر عوام آمد

کتاب حىّ سُبحانى در این مه گشته است نازل

به شام لیله ى قدرش نُزول این کلام آمد

بگیریم جشن ِ تنزیل کتاب حقتعالى را

دراین عیدُاللهِ اکبر که آیات کِرام آمد

بهار این کتاب است و بیا جانا تلاوت کُن

قرائت کردن یک آیه یک ختم تمام آمد

مدد گیریم و توفیق عمل از ایزد منّان

بهین اعمال ما اندرصیامِ با قیام آمد

قیام هر فعل ما در روز و ماه و سال مى باشد

اگررنگ خدایی داشت مُسلَّم با قَوام آمد

سعادت را شقاوت را به میدان عمل بنگر

مدال افتخار درگردن هر پیشگام آمد

خدایا کٌن نظَر از صائمین و قائمین باشیم

نباشیم جزء آنانی که در حال نیام آمد

شهید جنگِ مُوته بادهان روزه را بنگر

دو بال جاىِ دو دَست از بهرآن عالی مقام آمد

اگر در کَربلا عباّس صائم نیست قائم هست

که بیرون از فرات بهر ادب آن تشنه کام آمد

اگرمانند جعفر هر دو دَستش شد جدا از تن

چو جعفربا دو بال طائر وَش آن نیکو مرام آمد

مصادف شد روزه با وفات رهبر راحل

که اندر عصر و نسلِ ما به عنوان امام آمد

خدایا کشورم راملّتم را یاورى بنما
دعاى عسکرى فى الجٌمله با حُسن ختام آمد

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

شاهدان کویر مزینان در سروش: https://sapp.ir/sh.mazinan

  • علی مزینانی
۰۵
بهمن
۹۶

محمدکاظم مزینانی، نویسنده، درباره درگذشت محسن سلیمانی گفت: از شنیدن خبر درگذشت این انسان بزرگوار غافلگیر شدم؛ زیرا زحمات او در حال بارور شدن بود و خیلی زود از میان ما رفت.                                                               

به گزارش شاهدان کویرمزینان ؛ محمدکاظم مزینانی، نویسنده ، شاعر و کارشناس حوزه ادبیات، درباره درگذشت محسن سلیمانی مترجم و نویسنده حوزه داستانی گفت: درگذشت محسن سلیمانی بسیار غافلگیر کننده بود و باعث تاسف و تأثر جامعه ادبی کشور شد.

وی ادامه داد: سلیمانی برای آموزش ادبیات داستانی کشور تلاش بسیار کرد و درست زمانی که فعالیت‌های او در حال بارور شدن و نتیجه دادن بود از میان ما رفت؛ اما راه و مسیری که او برای داستان‌نویسی کشور بازکرد قطعا ثمرات بسیاری خواهد داشت. 

این نویسنده تاکید کرد: آموزش داستان‌نویسی او، کتب و ترجمه‌هایی که از داستان‌ها برای ما به ارمغان آورد کاری بسیار بزرگ بود اما یک کار والای او معرفی داستان‌های ایرانی و ترجمه آن‌ها به زبان انگلیسی بود که توانست پای مخاطبین بین‌المللی را به آثار ایرانی باز کند و این عمل محسن سلیمانی تا سال‌های سال ستودنی است.

از جمله آثار منتشر شده زنده‌یاد سلیمانی در نشر سوره مهر می‌توان به «جادوی زاویه دید (مجموعه کتاب‌های آموزش نویسندگی 6)»، «طرح و ساختار رمان (مجموعه کتاب‌های آموزش نویسندگی 5)»، «درس‌هایی درباره داستان‌نویسی»، «تأملى دیگر در باب داستان»، «اسرار و ابزار طنزنویسی»، «از روی دست رمان‌نویس»، «عید پاک» و «عابر پیاده» اشاره کرد.

وی که در سال ۱۳۳۸ در تهران به دنیا آمد، فارغ‌التحصیل ادبیات و زبان انگلیسی از دانشگاه علامه طباطبایی بود و در همین رشته مدرک دکتری گرفت. او که در حوزه ترجمه و نقد ادبیات داستانی فعالیت داشت، کار نویسندگی را در «حوزه اندیشه و هنر اسلامی» از سال 1359 شروع کرد. در آنجا چند سالی مسئول واحد ادبیات داستانی بود و سردبیری جُنگ‌های سوره از شماره 1 تا 9 را برعهده داشت. در سال 1366 به کیهان فرهنگی رفت و مسئول بخش ترجمه ادبی و ادبیات داستانی کیهان فرهنگی شد. بعد از سه سال نیز از آنجا به معاونت امور بین‌الملل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رفت و چند سالی نیز در لندن و نیویورک مسئول بخش فرهنگی ایران بود. سلیمانی تاکنون در زمینه نقد ادبی، اصول داستان‌نویسی و نیز داستان در حدود 70 کتاب ترجمه و تألیف کرده است. وی مقالات زیادی در زمینه ادبیات نگاشته که در نشریه‌های معتبر داخلی به چاپ رسیده است.

برخی دیگر از آثار زنده‌یاد سلیمانی از این قرار است: سالیان دور (مجموعه داستان)، آشنای پنهان (مجموعه داستان)، چشم در چشم آینه (مجموعه نقد و یک گفتار)، تأملی دیگر در باب داستان (ترجمه)، رمان چیست؟ (ترجمه و نگارش)، درس‌هایی دربارهٔ داستان‌نویسی(ترجمه)، فن داستان‌نویسی (ترجمه)، از روی دست رمان‌نویس (ترجمه)، شاهکارهای ادبیات جهان (۶ جلد)، ۲۸ اشتباه نویسندگان (ترجمه)، واژگان ادبیات داستانی (انگلیسی - فارسی و فارسی -انگلیسی)، چگونه زندگی‌نامه بنویسیم؟ و اسرار و ابزار طنزنویسی (نگارش و ترجمه).

بخشی از زندگی سلیمانی نیز فعالیت‌هایی در زمینه مدیریت فرهنگی بین‌المللی بوده است. او ضمن اینکه سال‌ها کارشناس ارشد امور فرهنگ بین‌الملل بوده، چند سالی نیز نماینده فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در انگلستان و آمریکا بوده است. محسن سلیمانی صبح دوشنبه 2 بهمن ماه در کشور محل مأموریتش، صربستان، دچار حمله قلبی شد و دار فانی را وداع گفت.

منبع؛ فارس

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۶
دی
۹۶

خراسان ای زمینَت گوهرستان            سرایَت جلوه گاهِ عشق و ایمان

👈در ادامه ی این شعر که شامل 211 بیت است شاعر شیرین سخن "طارق خراسانی" به دیار تاریخی مزینان و علامه محمدتقی شریعتی مزینانی و فرزند شایسته اش علی می پردازد که  تقدیم می گردد. ...

به گوشم می رسد از باره ی نور

صدای انفجاری در مزینان

گرانقدری که قدرِ خود گران داشت

گرانسنگی که بر ما گشته ارزان

تپد آن آسمانی قلبِ تاریخ

درونِ پیکرِ فریادِ دوران

به ظلم آری نخواهم گفت، آری

سرودِ قلبِ تاریخ است این، هان

شریعت را مزینانی علی داد

رواج دیگری اندیشه بنیان

چو شمعی سوخت تا روشن بماند

به هر عهدی مسیر رهنوردان

به مانند پدر کو را ز حق باد

نثار روح والا رَوح و ریحان

تمام عمر خود روشنگری کرد

که ایمانش مسلم بود و ایقان

دگر مانند او مادر نزاید

کجا مانند او می بینی الان؟

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۳
دی
۹۶

                     


همزمان با درگذشت روحانی نیک اندیش و خوش فکر مزینان حجت الاسلام حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی که عمر با برکتش را سال ها در راه ترویج و تبلیغ دین مبین اسلام هزینه کرد و در وصف ائمه ی اطهار علیهم السلام و زادگاهش مزینان و مناسبت های مختلف اشعار فراوانی سروده است پیام های عرض تسلیت از سوی دفاتر مراجع تقلید عظام و روحانیون و طلاب علوم دینی ، مقامات کشوری و لشکری و همشهریان و دوستان این فقید سعید صادر شد که همگی حاکی از افسوس و اندوه هجران این عالم ربانی و مجاهد نستوه و مدافع واقعی انقلاب اسلامی و رزمنده دفاع مقدس است ، انسان وارسته ای که در هنگام تشییع و تدفین و ترحیم شهدای والامقام مزینان از مشهد مقدس عازم زادگاهش می شد و روز تشییع جنازه اش در همان تابوتی قرار گرفت که برای شهیدان استفاده می گردید و پرچم حرم سرور و سالار شهیدان بر روی پیکر مطهرش گواه این ادعاست . 

به همین مناسبت از تمامی عزیزان مزینانی و اقوام و بستگان که به راستی مزد زحمات آن فقید سعید را در مراسم کم نظیر تشییع جنازه اش دادند و از تهران و مشهد و نیشابور و سبزوار و روستاهای مجاور خود را به زادگاه این مدیحه سرای آل الله رساندند تقدیر و تشکر می شود و به پاس این قدردانی برخود لازم می دانیم نام اکثر عزیزانی که با پیام های خود با خانواده این فقید سعید ابراز همدردی کردند ذکر نماییم و از صبر و حوصله ی شما همراهان گرامی که در این ایام  با ما همراه بودید و تحمل کردید کمال تشکر و امتنان را داریم و امیدواریم این گونه مصیبت ها و غم از دست دادن عزیزان گرچه مشیت الهی است اما از مزینان و مزینانی دور شود و هرگز غم نبینیند.

در ادامه از همراهی هیئت امنای هیئات ؛ ابوالفضلی ، الغدیر مزینانی های مقیم مشهد مقدس و مهدیه مزینانی های مقیم تهران، مهدی آزاده رئیس شورای اسلامی  و روحانیت معزز مزینان علی الخصوص ؛ حجج اسلام حاج شیخ محمدتقی معلمی فر ،حاج شیخ رضا اسلامی ، حاج شیخ محمد مزینانی ،حاج شیخ حسین معلمی فر ،حاج شیخ سیدقاسم حسینی،حاج شیخ جواد دست مراد ، حاج مسلم و شیخ ابراهیم محمدزاده ، حاج شیخ صادق و محمدتقی تاج مزینانی ، حاج شیخ محمد مزینانی ، حاج شیخ علی مهدوی  و مداحان اهل بیت علیهم السلام به ویژه حاج حسین محمدی ، حاج غلامرضا مزینانی، حاج علی رضا معلمی فر ، حاج محسن هژیر تالی و استاد محمدشریفی مزینانی که از اولین ساعات این مصیبت عظیم با همراهی و سخنان شیوا و ذکر مصیبت آل رسول(ص) با بیت این عزیز ابراز همدردی کردند و مجالس یادبود آن بزرگوار را به شایستگی برگزار کردند کمال سپاس و تشکر را داریم اجر همگی با سرور و سالار شهیدان

💠اسامی علما و مسئولین و مقامات و همشهریانی که پیام تسلیت و همدردی برای خانواده و بیت عزادار حجت الاسلام والمسلمین عسکری مزینانی ارسال کرده اند:

1-دفتر مرجع عالیقدر شیعه آیت الله العظمی سیستانی 2- دفتر آیت الله العظمی حاج سید محمد شاهرودی 3- دفتر آیت‌الله سید محمدحسین مصباح موسوی4-دفتر آیت الله موسوی اردبیلی  5- دکتر مصطفی کواکبیان نماینده مجلس شورای اسلامی 6- دکتر پوران شریعت رضوی همسر دکتر علی شریعتی مزینانی 7- دکتر احسان ، سوسن ، سارا و مونا شریعتی فرزندان دکتر علی شریعتی مزینانی 8- خانواده مرحوم اصغر منصوری: فاطمه شریعتی، حسین، علی ، علا، پروانه ،پروین و پوران9-  همسر و فرزندان زنده یاد حاج شیخ محمود شریعتی مزینانی 10- یداله محمدی و رقیه شریعتی علی اصغر علی اکبر حسین و وحید مزینانی و فامیل وابسته 11-دکتر حسین مقصودی و مهندس رمضانعلی سبحانی فرنمایندگان مردم شهرستان سبزوار و شهرستان های تابعه در مجلس شورای اسلامی 12-دکتر علی اکبر تاج مزینانی رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه 13- خانه مداحان تهران 14- روحانیون ، شورای اسلامی ، دهیاری و پایگاه بسیج غنی آباد15-  نواحی مقاومت سلمان و مقداد سپاه امام رضا (ع) 16- روابط عمومی و تبلیغات سپاه حضرت محمد رسول الله(ص) تهران بزرگ 17- حجت الاسلام فروتن و قضات دادگستری استان خراسان رضوی 18-  دکتر ملیحه مزینانی 19- دکتر عباس مزینانی 20-  دکتر سیدحسین ضیایی 21- مهندس محمدرضا مزینانی 22- روابط عمومی مؤسسه ی خیریه حضرت نرجس خاتون ( س) و مجتمع بهزیستی و توانبخشی مزینان 23- شورای اسلامی ، دهیاری، پایگاه بسیج ، هیئت امنا امام زادگان و روحانیون، مدیریت کانال بهمن اباد خبر) 24 دکترحاج حمید ناطقى 25- هیئت امنا و نمازگزاران مسجد موسی بن جعفر (ع) 26-هیئت امنا و نمازگزاران مسجدالرضا(ع) مشهد مقدس 27- هیئت امنا و نمازگزاران مسجد حضرت صاحب الزمان(عج)  28 - فرماندار و رؤسای ادارات و امام جمعه شهرستان داورزن 29 - ناحیه و حوزه مقاومت سپاه شهرستان داورزن 30- بسیجیان و پایگاه های مقاومت بسیج شهدا و کوثر مزینان 31 - ستاد یادواره شهدای مزینان32 - مهدیه مزینانی های مقیم تهران 33- روسا و کارکنان بانک صادرات و تجارت مزینان 34 - صندوق خیریه باب الاحسان مزینانی ها35 - مدیریت گالری مبلمان پامچال 36- گروه مهندسین صنایع غذایی فارغ التحصیل دانشگاه ازاد سبزوار 37- انجمن حمایت از بیماران تالاسمی مشهد 38- هیات یالثارات الحسین مسجد موسی ابن جعفر 39- گروهی از مهندسین اداره نظارت بر موادغذایی و بهداشتی مشهد40- مجمع روحانیون و طلاب مزینان 41 - خاندان زنده یاد حاج حسن ناطقی42 - خاندان زنده یاد صدیقی 43- حاج حمید صدیقی 44- علی شمشیری45- رضا و حسین محمدی 46- مهندس حاج علی اصغر رضایی فر47 - دکتر محمدرضا راه چمنی و حاج ابراهیم بیدخوری 48- مهندس احسان خزاعی49- سرگرد احسان اله هدایتی فر50- فرزندان زنده یاد محمدعلی خضایی فر51- حسین هاشمی52- جمعی از هنرمندان تآتر و سینما53 - فرزندان زنده یاد حاج محمدعلی صانعی54- محمداسماعیل کوشان 55- حسن دست مراد56- حجت الاسلام حاج شیخ حسن مزینانی و فرزندان-57- حجت الاسلام حاج شیخ علی مهدوی58- حجت الاسلام حاج شیخ علی تاج مزینانی60- دکتر منصور و مسعود فصیحی 61- نویسنده دفاع مقدس بانو طیبه مزینانی62- استاد علی جعفری و فرزندان زنده یاد حاج محمدجعفری63- استاد امیر طالبی 64-غلامرضا شهیدی65-فرزندان زنده یاد حاج حسین شهیدی 65-مهدی اسلامی 66- حاج حبیب اله تهرانچی67- دکتر علی رضا مزینانی68 - دکتر حسن فخاری69- حسین فخاری70- یداله مزینانی71 - عبدالحسین محمدی مزینان72- شورای اسلامی و دهیاری مزینان 73- مهدی تاج مزینانی74-هیئت متوسلین به امام زمان(عج)75 -هیئت متوسلین به ائمه اطهار علیهم السلام76- خاندان بشیری77-خاندان قائمی منش78- خاندان ذاکری بهمن آبادی79- سعید ایزدپناه و خانواده زنده یاد غریبی 80- حسن احمدی81-دکتر مهدی خصالی 82- خانواده حاج میرزا عبدالله و میرزاحسن مزینانی83 خاندان خواجوی84- سرهنگ مهدی شدّه 85- سرگرد محمدرضایی86-حاج محمد و حاج اصغر عطار و فرزندان87- استاد مجید صوفی88- ابرهیم علی جان نژاد89 - فرزندان زنده یاد حسن زاده90-محمدرضا شریفی91-  خانواده زارعی92 حاج حمید تشت زر93-  فرزندان زنده یاد سیدروح اله حسینی 94- سیدمهدی حسینی راد و فرزندان زنده یاد میرزا اسماعیل و میرزا حسن حسینی راد95-فرزندان زنده یاد حاج شیخ علی ژیان مقدم 96- فرزندان زنده یاد حاج غلامحسین صابری97- خاندان شاکری98 - استاد عباس اکرمی99-تهیه کننده و کارگردان تلویزیون مجید میرشکاری و فرزندان زنده یاد سیدرضا 100- محمدرضا مزینانی 101- محمود باقری 102- کسبه ، تجار ، بازاریان منطقه 17 شهریور مشهد103-برادران حیدری104- خانواده خیرخواه و رفیعی۱۰۵- حسن دست مراد و...

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندیدhttps://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۷
دی
۹۶

هنوز باورش برایم سخت و دشوار است 8 روز بیشتر از انتشار شعر دهقان فداکارش که در رثای ریز علی خواجوی گفته نمی گذرد و خودش در شامگاه 21 آذر برای همیشه رخ در نقاب خاک کشید. صحبت از استادی بزرگ ، خطیبی توانا ، اندیشمندی متفکر، شاعر شیرین سخن حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی است...

آری او رفت و برای ما فقط دریغ و افسوسی فراموش ناشدنی باقی ماند ... آن مرد برای من تنها یک پدر نبود دوستی بود که غم و شادی های مان را باهم تقسیم می کردیم اما این بار تمام اندوه را برای ما گذاشت و خود شادمانه رفت ...دیگر نمی دانم از که باید سراغ حدیث و روایت را بگیرم ! مزینان را در کلام کدام دانایی جستجو کنم او دایره المعارف زنده ای بود که هرگاه به دنبال کلمه ای می گشتم منبعش را در اثر بزرگان حتی باذکر صفحه و سطرش معنا می کرد ، افسوسم به خاطر سینه ای است که مالامال از علم و دانایی بود اما آیا چاره ای جز صبر و سکوت  در فراق حبیب هست ؟! و من بازهم ساکت می مانم در خلوت تنهایی خویش می سوزم و می سازم و دل خوش می دارم که این نیز مشیّت الهی است و او روزی دیگر بر می گردد و شعرهای زیبایی برایم می سراید ....

                      

اکنون شرح مختصری از زندگینامه ی این استاد و مراد خویش را که سال 92 در همین پایگاه تقدیم کردیم بازنشر می کنیم تا شاید به این طریق کمی از غم جانکاه و سختن دل های داغدارمان با یاد خاطرات گرانقدرش آرام گیرد...

 حجت الاسلام حبیب الله مزینانی ملقب به عسکری در سال ۱۳۳۰خورشیدی در مزینان و در خانواده ای متوسط اما به شدت مذهبی و معتقد متولد شد . پدر ایشان مرحوم کربلایی حسن مزینانی در کنار کار کشاورزی که از اجداد خویش به ارث برده است به کار تجارت پنبه و زیره و دکانداری در مزینان مشغول بوده است که اغلب بلوک مزینان چون او را فردی امین می بینند مایحتاج عمومی خویش را از وی خریداری می نمایند .

حبیب الله، دوران دبستان را در محضر اساتید مزینانی ؛مرحوم میرزا مندلی ضیایی ، عباسعلی صدیقی ، صانعی و مهری تا ششم ابتدایی به پایان می رساند و به دلیل بیماری پدر که تنها حامی آنهاست و با توجه به وضع معیشتی  آن دوران برای کمک به تأمین معاش خانواده  راهی گرگان و گنبد و دیگر شهرهامی شود و در کار درو و پنبه چینی مشغول می گردد و پس از مرگ پدر به کار مغازه داری مشغول می شود اما چون از نعمت صدای خوبی برخوردار است هیچگاه مداحی و نوحه خوانی را فراموش نمی کند و همین امر مشوقی می شود تا او با ثبت نام در مدرسه علمیه عتیق مزینان که به همت مرحوم شریعتمدار در مزینان بنیان نهاده شده است به جمع طلاب علوم دینی بپیوندد و از محضر استاد شیخ قربانعلی شریعتی عموی دکتر علی شریعتی مزینانی و معروف به شریعتی بزرگ بهره مند شود.

وی از همان ابتدا نبوغ خویش را به نمایش می گذارد و هنوز مدتی از پوشیدن لباس روحانیت نگذشته که یکی از منبری های معروف مزینان و روستاهای مجاور می شود و با یک دستگاه موتور گازی که خریداری می نماید برای تبلیغ دین به دورترین روستاها و قراء مزینان و حتی جوین می رود و روضه خوانی می کند .

حجت الاسلام عسکری در سن ۱۷ سالگی با دختر عموی خویش ازدواج می کند و برای تأمین مخارج زندگی مجبور می شود علاوه بر ادامه تحصیل و شرکت در مجالس روضه خوانی به کار در مغازه بپردازد اما او که سرشار از نبوغ واستعداد خدادادی است با تمامی مشغله ای که دارد به سرودن شعر نیز بدون آنکه در این زمینه کلاسی و یا استادی را ببیند می پردازد . البته این نیز یکی از خصوصیتهای مردم مزینان است چرا که اغلب مردم مزینان ذوق خاصی در ادبیات به ویژه شعردارند و از این جمله اند مرحوم بابا قاسم ، محمد الله وردی ،مرحوم کربلایی غلامرضا حسن زاده و استاد حاج علی گلستانی که بدون آنکه سواد قابل تأملی داشته باشند اشعاری نغز به خصوص در رابطه با مزینان سروده اند.

 در زمان فوت مرحوم شیخ قربانعلی شریعتی که مزینان در آن زمان مملو از علاقمندان به آن مرحوم شده بود و تا مدتها مردم مزینان سوگوار فقدان آن عالم ربانی بودند، این روحانی جوان دو قطعه شعر در وصف استادش می خواند که مورد توجه و تشویق استاد محمدتقی شریعتی و فرزندش علی قرار می گیرد و از این زمان دوستی آنها آغاز می شود و بارها با سقراط خراسان و فرزند بزرگوارش هم سخن می شود و از  محضر استاد فیض می برد و استاد محمد تقی شریعتی مزینانی از او تجلیل  و کتاب تفسیرش را به خط خویش مزین می کند و به این روحانی جوان هدیه می نماید. 

پس از مراسم ،دکتر شریعتی از وی می خواهد که با او همراه شود و بار دیگر شعرش را که در وصف عمویش سروده بخواند و او در حالی که آرام آرام از کنار درختهای بیدی که سر بر شانه ی هم نهاده اند و آب را تا مزرعه همراهی می کنند می گذرد و همنوا با فرزند شایسته کویر می خواند:

شجر گلشن فضیلت  رفت       میوه ی باغ علم و حکمت رفت

بار دیگر ز خاندان علم و ادب     عاشق مکتب فقاهت  رفت

چون شنید ارجعی الی ربک      گفت لبیک و با اجابت رفت

مرغ روحش زسجن تن بیرون     پر گشوده به باغ جنت رفت

شمع سوزان ساکنان کویر       زاهدانه و با مناعت رفت

این ادیب در کنار مردم بود       مردمی بود و با وجاهت رفت

سخنش عترت است وقرآنی    آن مرید کتاب و عترت رفت

همه گویند بافغان و خروش     شریعتی حاکم شریعت رفت

این سخن زعسکری بشنو      کز مزینان جلال و عزت رفت

دکتر مات و مبهوت به لبان این طلبه ی جوان نگاه می کند و چون خروش و جوشش او را می بیند بی اختیار لبخندی می زند وقتی شعر او پایان می یابد با او زمزمه می کند :کزمزینان جلال وعزت رفت. و سپس می پرسد : آقای عسکری آیا مطالب مرا که منتشر شده خوانده ای و متعجبانه می شنود که : بله اغلب کتابها و مقالات شما را که در کیهان منتشر کرده اید خوانده ام.

دکتر بیشتر مجذوب او می شود به خانه ای که حالا استاد در آنجا حضور دارد دعوتش می کند به پدرش می گوید : پدر این شیخ جوان را ببین که در این روستای دور افتاده آنچه را من در پایتخت می نویسم و می گویم خوانده است.

استاد نیز او را مورد تشویق قرار می دهد و بابت شعری که در رثای  برادرش خوانده تشکر می کند سپس مناظره ای بین دکتر و عسکری جوان رخ می دهد که دراین مناظره که تاشب طول می کشد او نظر دکتر را درباره ی دعای ندبه به نقد می کشد و پس از این مناظره ی علمی دکتر رو به استاد می کند و می گوید : بخدا قسم روح قدسی در این آقا دمیده شده است .

پس از این گفتگو و مناظره دکتر  احترام خاصی برای او قائل می شود و در موقع خداحافظی  کفشهای این طلبه را جفت می کند و با چراغ فانوسی که در دست دارد تا وسط بازار همراهیش می نماید و به اصرار عسکری از هم جدا می شوند قبل از خداحافظی دکتر از او می خواهد که به تهران بیاید و در مراکز دانشگاهی و مجامع روشنفکری سخنرانی کند ولی عسکری پاسخ می دهد : من ترجیح می دهم در این لباس بمانم و تبلیغ دین کنم .دکتر هم او را تشویق می کند و می گوید : پس دراینجا نمان و به مشهد برو.

پس از  آتشی  که با این سخن آخری دکتر شریعتی در وجودش شعله ور می شود او به فکر فرو می رود و آن شب که دکتر در روی پشت بام خانه ی پسرعمویش تا صبح به آسمان کویر خیره شده بود او نیز بارها سخن او را تکرار می کرد : به مشهد برو ...

 آوازه سخنرانی روحانی جوان و جویای نام مزینانی  به دکتر دادگر که اکنون در مشهد و در بیمارستان امام رضا(ع) متخصص قلب و عروق می باشد می رسد؛ آقای دکتر برای ختم پدرشان وی را به کلاته مزینان برای  سخنرانی دعوت می نماید. و از این پس هرجا مراسمی بزرگ برپامی شود او به عنوان گزینه ی اول سخنران دعوت می گردد اما شرری که دکتر شریعتی به جانش انداخته التیامی ندارد و آخر هم تسلیم می شود و سال ۱۳۵۵ه. ش راهی مشهد مقدس می شود و در مدرسه حضرت ولیعصر (عج) جامع المقدمات را آغاز می کند.سپس به  درس حجت الاسلام حجت هاشمی استاد ادبیات عرب در جهان اسلام  می رود و سیوطی ، مغنی و قسمتی از مطول را نزد ایشان می آموزد و سپس اصول فقه و معالم را از محضر استاد صالحی نیشابوری بهره می برد و لمعتین را نیز در محضر شیخ یعقوب واعظی می خواند .

حجت الاسلام عسکری همچنین سطح دوم حوزه را نزد استاد غلامرضادهشت و آیت الله مرتضوی ، کفایتین را در محضر استاد آیت الله رضا زاده و درس خارج فقه و اصول را نزد آیت الله میرزاعلی فلسفی برادر خطیب شهیر حاج شیخ محمدتقی فلسفی با موفقیت گذراند.
سال ۵۶ فرا می رسد و دکتر علی شریعتی قبل از هجرت به اروپا و شهادتش در بیست و نهم خرداد ماه آن سال به مزینان می آید و روحانی نام آشنای او یعنی حجت الاسلام حبیب الله مزینانی عسکری نیز در مزینان حضور دارد دکتر او را پشت ترک موتور گازی سوار می کند و به سمت قبرستان مزینان که اکنون به بهشت علی (ع) معروف است می برد. دلش بدجوری گرفته و وقتی سرقبر اجدادش می رود به طلبه ی جوان می گوید: دلم گرفته عسکری ،چی داری که برایم بخوانی؟

عسکری وقتی شوریده حالی او را می بیند با صدای بلند و انگار که در مجلسی روضه خوانی می کند شروع به خواندن قسمتی از سخنان امیرالمونین حضرت علی (ع) می کند که چون از جنگ صفین برمی گردد رو به مزار اهل قبور در فبرستان کوفه   می کند و می فرماید: یَا أَهْلَ الدِّیَارِ الْمُوحِشَةِ وَ الْمَحَالِّ الْمُقْفِرَةِ وَ الْقُبُورِ الْمُظْلِمَةِ یَا أَهْلَ التُّرْبَةِ یَا أَهْلَ الْغُرْبَةِ یَا أَهْلَ الْوَحْدَةِ یَا أَهْلَ الْوَحْشَةِ أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ سَابِقٌ وَ نَحْنُ لَکُمْ تَبَعٌ لَاحِقٌ أَمَّا الدُّورُ فَقَدْ سُکِنَتْ وَ أَمَّا الْأَزْوَاجُ فَقَدْ نُکِحَتْ وَ أَمَّا الْأَمْوَالُ فَقَدْ قُسِمَتْ هَذَا خَبَرُ مَا عِنْدَنَا فَمَا خَبَرُ مَا عِنْدَکُمْ .ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ أَمَا لَوْ أُذِنَ لَهُمْ فِی الْکَلَامِ لَأَخْبَرُوکُمْ أَنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَى   .             

و چون امیرالمومنین (ع) از صفین باز مى‏گشت، به گورستان بیرون کوفه نگریست و فرمود:  اى اهالی خانه های  هراسناک، و محله هاى تهى و گورهاى تاریک، و اى غنودگان در خاک ، اى بى کسان، اى تنها خفتگان ، اى وحشت زدگان ، شما پیش از ما رفتید و ما به دنبال شما به شما ملحق خواهیم شد.

امّا خانه‏ ها، در آنها آرمیدند، امّا زنان، به همسری‏شان گزیدند. امّا مالها، پخش گردیدند. خبر ما جز این نیست، خبرى که‏   نزد شماست چیست؟

سپس به یاران خود نگریست و فرمود: اگر آنان را رخصت مى‏دادند که سخن گویند شما را خبر مى‏دادند که بهترین توشه ‏ها پرهیزگارى است

 دکتر شریعتی همچون ابر بهار زار زار می گرید و اشکهایش خاک مزار پدر بزرگش را نمناک می کند. عسکری که حال او را می بیند روضه را قطع می کند چون می ترسد با این حالی که او پیدا کرده و گریه هایی که می کند جان به جانان تسلیم نماید لذا او را تسلی می دهدو می گوید : دکترجان شما هم انسان آگاه و زنده دربین این مردمی که مانند اموات خاموشند و نمی توانند شما را درک کنند هستی بهتر است کنار این قبور با اموات صحبت کنی چون اهل قبور روحشان آگاه است و سخن زنده ها را می شنوند .

او را تنها می گذارد و به گوشه ای می رود پس از گذشت دقایقی دکتر آرام می شود و به نزد او می رود روزنامه ی کیهانی را از جیبش در می آورد و به عسکری نشان می دهد و می گوید:شیخ، ببین این آقایان چی برعلیه من می نویسند: طرف مرا که عمری است از علی و فاطمه و حسن وحسین می گویم متهم به طرفداری از مارکسیسم اسلامی کرده است . حداقل شما خاندان مارا می شناسید و می دانی که ما مجذوب مکتب امامت و ولایتیم .عجیب است بعضی از روحانیون وابسته به رژیم(پهلوی) مرا متهم به وهابی بودن می کنند در صورتی که خود وهابیون مرا شیعه ی غالی می دانند. حاکمیت هم مرا استاد  مارکسیسم می داند ...

عسکری که بی تردید اغلب آثار شریعتی را خوانده و خط به خطش را تحلیل و تفسیر کرده است پس از شهادت فرزند شایسته کویر در محفلی به نقد و تعریف و تمجید او می پردازد و در سخنرانی هایش از سخنان انقلابی او استفاده می کند و برای برقراری و پیروزی انقلاب اسلامی تلاش فراوانی می کند.
 قبل از انقلاب بارها توسط ساواک تهدید می شود و بعد از انقلاب وی یکی از روحانیون پیشتازی است که با سخنرانی های انفلابی در مراکز مختلف به ویژه زادگاهش مزینان جوانان را ترغیب به مبارزه می نماید و هرگاه پیکر شهیدی از جبهه ها مراجعت می کند او برای نشییع شهید از مشهد به مزینان می آید و در مراسم بزرگداشت و مجالس یادبود لاله های کویر سخنرانی می نماید و علی رغم توصیه شهید برونسی که قبل از انقلاب مخفیانه  در درس مقام معظم رهبری شرکت می نمایند وقتی شوق  او را برای حضوردر جبهه می بیندبه ایشان خطاب می کند :"شما در پشت جبهه بمانید و وظیفه تبلیغی را انجام بدهید" طاقت نمی آورد و در سنگر جهاد حضور می یابد تا همچون استادش حاج میرزا جواد تهرانی از فیض حضور در جهاد محروم نماند...

این روحانی پیشکسوت که بیش از50 سال برای ترویج و تبلیغ مکتب اهل بیت علیهم السلام زحمت کشیده و در ایام محرم حضور در جمع همشهریان مزینانی را بر مجالس بزرگ مشهد ترجیح می دهد علاوه برکار تبلیغ به سرودن هزاران بیت شعردر منقبت آل الله و زادگاهش مزینان پرداخته که به زودی دیوان اشعارش منتشر می گردد. 

                          

پایگاه اصلی او در جوار بارگاه ملکوتی امام هشتم(ع) مسجد موسی بن جعفر(ع) است که بیش از سی سال در این سنگر و مساجد امام زمان(عج) و امام رضا(ع) به تبلیغ دین پرداخت و به پاس همین خدمات صادقانه هیئت امنای مسجد و علاقه مندان به او عکسی را به یادگار می گیرند و به تأسی از حکیم توس تک بیتی را ضمیمه ی آن می کنند که:

« بسی رنج بردی در این سال سی   که دین زنده کردی به مسجد بسی»

عاقبت این خطیب توانا و مجاهد نستوه و رزمنده هشت سال دفاع مقدس و مدافع راستین انقلاب و مزینان دوست واقعی شامگاه 21 آذر ۱۳۹۶بر اثر بیماری قلبی دارفانی را وداع گفت و پیکر مطهرش پس از تشییع با شکوه در حرم رضوی و زادگاهش مزینان در بهشت علی (ع) این دیار تاریخی برای همیشه آرام گرفت...

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۳
آذر
۹۶



افسوس که رفته ز جهان مظهرِ ایثار
مشهور به زحمت کش و دهقانِ فداکار

دنیاست یقین مزرعه ى آخرت اى دوست
یا مَتجَرى تا کسب کنند جُمله ى تُجّار

بَر گو که چه آورده بَرِ دوست کشاورز
ازنیک و بد خویش چه گوید بَرِ دادار

آورده متاعى که خریدار خدا هست
از غیرت و مردانگى که آورده به بازار

زان صنعتِ اندیشه ى راه آهن تهران
از ریزش سنگها که فرو ریخت زِ کوهسار

احساسِ خطر کرد که خارج شَوَد از ریل
قبل ازخطر به که نماید خودش اخطار

بر چوب لباسِ تنِ خود را زده آتش
تابلکه تَوَجُّه کند راننده ى هوشیار

ناچار شداز اسلحه ى صید بَرَد سود
تا آنکه مُوَفَّق شده است عاقبتِ کار

راننده که تُرمُز کشید با عَصَبیَّت
دهقانِ فداکار چو خورد سیلى بسیار

مُشت و لگدى چند مسافر زده بر او
آن مُنجى بیچاره شده مورد آزار

تا نقشه ىِ اورا همه از لطف بدیدند
شدغرقه ىِ بوسیدنشان مرد فداکار

دارد امید عسکرى تا درصفِ محشر
باشد شفیع من و او حیدرِ کرّار

شاعر؛ حجت الاسلام حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی

به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۶
تیر
۹۶

چه شدکه زاغ به جاى هٙزار لانه گرقت

 چه شدکه جغدبه باغ گل آشیانه گرفت

 مگر که شیر به زنجیر بسته گردیده

 که روبه شَلى اندر دژ تو خانه گرفت

 همیشه  روبه  مکار در صدد باشد

 که طعمه ى شکمش را به هر بهانه گرفت

 تو اى قبله ى اوّل چه شدکه قوم یهود

 براى ضربه به اسلام تو را نشانه گرفت

 رژیم جعلى کودک کُشِ نژاد پرست

 همیشه از پدرش پول و پشتوانه گرفت

 رژیم غاصب شصت ساله از فلسطینی

 پدر گرفت و  یتیم را به  تازیانه  گرفت

 ز خاک غزه هنوز بوی  خون  مى آید

 چه قدرکشته یهود اندر این زمانه گرفت

 همین حمله داعش به مرکز ایران

 چه کشته هاکه باچادر زنانه گرفت

 برای امنیت کشور و چنین ملت

 سپاه قدس که یک عزم داهیانه گرفت

 قرارگاه چنین داعش خدا نشناس

 زشش موشک ما درس قاطعانه گرفت

 پیام موشک ایران پیام صلح و صفاست

 اگر چه دشمن ما راه احمقانه گرفت

 بگو به داعشیان هرکجا که خواهی باش

 خدای جان شما را برون ز خانه گرفت

 رسیده جمعه ى آخر براى قدس عزیز

 امام  بود که تصمیم عالمانه  گرفت

 پی رهایی قدس و برائت از ظلمه

 امام و امتش تصمیم عاشقانه گرفت

 که تارهایی قدس ما زپای ننشینیم

 خوشا رهرو این ره که چاکرانه گرفت

 امید ملت ما عسکرى چه خواهد بود

 پس از رهایی قدس جشن شادمانه گرفت

شاعر ؛ حجت الاسلام حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی

به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan


  • علی مزینانی
۲۷
شهریور
۹۵

اس ام اس تبریک ولادت امام هادی, پیام تبریک ولادت امام هادی


«ولادت امام هادی، نور باران»

 

هادیا کن تو هدایت، که اسیر گُنَهم

کفترِ  بی پر وبالِ حرم و بار گهم

 

سامرای تو جنان و در رحمت باشد

مادرت  صاحب ایمان و فضیلت باشد

 

پدرت هست جواد و پدرش هست رضا

آیه آیه کرم اَندر کرمت، گشت به پا

 

تو کریم بن کریمی ز پدر با پسرت

نور در نور شده در حرم و دور و برت

 

تا به مهدی ز شما فاصله ای نیست، دگر

چشم خواهد که ببیند، ز تو زیبنده اَثر

 

عرض تبریک ولادت، بپذیر از ره دور

به سلامی که رسانم به شما، چشمه ی نور

 

به شما باز چِقدْر، کرب و بلا، نزدیک است

از  «مزینان » به شما عرض، همین تبریک است

 

شاعر ؛منصوره محمدی مزینان


  • علی مزینانی
۰۶
شهریور
۹۵

سرزمین ما سراسر خرم و آباد باد
ملت ایران تمامی سرخوش و دلشاد باد
چشم بدخواهان میهن تا قیامت باد کور
فتنه های شوم دشمن یک به یک بر باد باد
در میان خلق عالم خلق ایران سرفراز
از دل و جان شادمانی بهرشان ایجاد باد
کشور ما برقرار و دولت ما پایدار
باغ و بستان وطن پر از گل و شمشاد باد
همتی باید که سازیم کشوری بی عیب و نقص
دور از بود وجودش عیب و هم ایراد باد
گرچه ایران خود به زیبایی عروس عالم است
چهره اش همچون عروس و قامتش داماد باد
این غزال ماه رو را کی سزد صیاد شوم
دور از هر دست و پایش دام هر شیاد باد
خاک این میهن نباشد لایق دام بلا
جان پاکش از بلایا رسته و آزاد باد
بلبل اندر نغمه هایش یاد یاران می کند
در نواهای قناری یاد یاران یاد باد
ای مزینانی دعا کن بهر میهن روز و شب
سینه ات پر مهر میهن بر لبت فریاد باد

شاعر ؛اکبر مزینانی علیشاه

به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۲
مرداد
۹۵

به گزارش شاهدان کویرمزینان؛ دکتر سوسن شریعتی مزینانی به همراه خانواده مرحوم منصوری ، مهندس مقصودی نماینده مردم سبزوار ، مهندس سالاری عضور شورای شهر تهران ، رضارفیعی شاعر و محری تلویزیونی، عبدالجبار کاکایی شاعر برجسته ،خانم حسندخت مجری و خبرنگار تلویزیون،خانم ها برخورداری ، سادیا جلالی پور و جمعی از شهروندان مزینانی از جمله شرکت کنندگان درکنسرت موسیقی سنتی فرزند هنرمند مزینان استاد سید مصطفی جلالی پور بودند که با عنوان دست سپید صبح روزچهارم مرداد در تالار وحدت تهران برگزار شد.

عکس / محسن مزینانی عسکری

محسن مزینانی

دکتر سوسن شریعتی مزینانی و فاطمه شریعتی

محسن مزینانی

مهندس مقصودی و مهندس سالاری

برای دیدن تصاویر بیشتر روی ادامه مطلب کلیک کنید...


  • علی مزینانی
۱۱
تیر
۹۵


ننگ انسان است و انسانیت است قوم یهود                کاش در دنیا نبود

صهیونیسم است بحث ما دانی که باشد لایهود           کاش در دنیا نبود

نطفه اش  شد  منعقد  بر   ضد ابناء   بشر،                 کرد اعلان خطر

این  چنین  اولاد  را  آباء  و  اجدادش  ستود                  کاش در دنیا نبود

قطع حرث و نسل باشد در مرام و مکتبش                    این چنین است مذهبش

خود پرستی خلق و خویش همچنین باشد حسود          کاش در دنیا نبود

سلب امنیت نموده از زمین و از زمان                            برده از دنیا امان

اختلاف افکنده در دنیا برد همواره سود                        کاش در دنیا نبود

همچو فرعون می کشد کودک ز ترس انتقام                 اینچنین  قوم لئام

همره او بدتر از او هست هم آل سعود                       کاش در دنیا نبود

یک نگاهی کن به اوضاع عراق و هم یمن                    تا ببینی  اهرمن

در جنایت بدتر است از قوم عاد و هم ثمود                  کاش در دنیا نبود

شام را کردند چو شام این قوم غدار و پلید                  جُند شیطان و یزید

هست داعش در خط شیطان و این قوم عنود              کاش در دنیا نبود

جمعه آخر رسید از ماه قرآن و صیام                           یادگاری  از  امام

تا کنیم اعلان بیزاری ز اقوام یهود                              کاش در دنیا نبود

بهر آزادی قدس والله از جان بگذریم                            در دفاع این حریم

مرگ بر آمریکا بگوییم هم یهود لایهود                        کاش در دنیا نبود

پاره ی تن از تن اسلام گردیده جدا                            از جفای اشقیا

از دهان گرگ می گیریم و می خوانیم سرود               کاش در دنیا نبود

با جهاد و با فؤاد و با عماد مغنیه                               این  نفوس راضیه

کاش ظلمی گفته اند در مسجد القصی نبود           کاش در دنیا نبود

روز قدس آییم با هم تا که باشد اتحاد                       اهل قدس گردند شاد

صهیونیسم را می کنیم مایوس با گفت و شنود           کاش در دنیا نبود

                                   شاعر حجت الاسلام حاج شیخ حبیب الله عسکری مزینانی

به جمع شاهدان کویردر تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/shahedanemazinan


  • علی مزینانی
۱۹
خرداد
۹۵

http://bayanbox.ir/id/754438873406480302?preview    

آمد  گلی  و  گلشن  ما  را  بهار  کرد             تا  او   گذار  از   کف این  گلعذار  کرد
همچو قناری آمدو با نغمه های خویش             دلهای مرده  را  همگی  بی قرار  کرد
حال  و  هوای  باغ  معطر  بشد از  او              همخوان خود قناری و کبک و هِزار کرد
گلخانه های ما همه جا بوی او گرفت              دشت و دمن ز وجهه ی خودلاله زارکرد
واحیراتا  که  زود از این باغ  پر  کشید             در  بهت و حیرتش  همگان را دچار کرد
فریاد  وا  امام    برآمد  ز   خلق    ما             در  ماتم  و  عزا  همه ی  این  دیار کرد
گفتم که ای خدا چه کنیم ما ز بعد او              آنگه  خدای   حکمت  خود  آشکار  کرد
از  جا  بشد بلند  یکی بیرقش  گرفت              با    اقتدار    بیرق    او    استوار  کرد
با عزم جد و نغمه ی هل من معین خود           بر  خرمن  شقاوت  دشمن  شرار  کرد
این   را   بدان   تو   مزینانیا   که   او              راه   ورا   به   همت   خود   پایدار  کرد

                شاعر ؛ اکبرمزینانی علیشاه

  • علی مزینانی
۰۵
خرداد
۹۵

شهر خونین شهر از نو خرم و آباد شد
شکر الحمدخدا کان فتنه ها بر باد شد

تا عدو بشکست پشتش با کمان و تیر کین
دیده ی ما پر ز اشک و بر گلو غمباد شد

خواست دشمن تا که وحدت را ز ریشه برکند
قدرت و وحدت میان جیش ما ایجاد شد

دست ما در دست هم شد بهر آزادی او
صوت یا مولا ز عمق نای ما فریاد شد

هر یکی گفتا که آزادی شهر کار من است
کاین چنین از دست دشمن باز استرداد شد

گفت اینگونه خمینی رهبر والای ما
شهر خرمشهر با دست خدا آزاد شد

از چنین فتحی که گشته از خدا بر ما نصیب
روح والای شهیدان خرم و دلشاد شد

از برای آن خدا را روز و شب باید ستود
کاین چنین آزاد این صید از دم صیاد شد

گفت رهبر آمریکا شیطان اکبر گشته است
باعث قتل و نفوذ با موشک و پهباد شد

ای مزینانی بگو شکر خدا را روز و شب
کاین چنین بر باد مکر و فتنه شیاد شد

                          شاعر؛ اکبر علیشاه مزینانی

  • علی مزینانی
۰۹
بهمن
۹۴

سخن از شاهد کویر ؛ادیب ، سخنران ، نویسنده ، شاعر و شهید زنده محمد مزینانی است که در همین فصل سرد در خانواده سرزنده قربانعلی ساعت ساز پا به عرصه ی وجود گذاشت تا گرمایی دیگر به کانون این خانواده ی زحمتکش ببخشد.

آن طور که در سجلدش نگاشته اند تاریخ تولد این فرهیخته مزینانی دی ماه 1345 می باشد که پدر موذنش اولین اذان و اقامه را با نامیدن اسم مبارک محمد در گوش او زمزمه کرد تا او همیشه حامد راستین خداوند عالم باشد و هرگاه می خواهد  آغاز کند نامِ یزدانِ مهربان را بر زبان جاری سازد .

با تمام شوخ طبعی و ملاحت که خاص این خانواده است؛ محمد همانند دو برادر بزرگترش دروس ابتدایی و راهنمایی را در مزینان به اتمام رساند و برای ادامه ی تحصیل راهی داورزن شد.  جنگ و اعزام های پی درپی بسیجیان از مزینان و شوق حضور در کنار رزمندگان این دانش آموز دهه ی شصتی را به جبهه کشاند و 31خرداد سال 1366 در سالروز شهادت شهید چمران او نیز پایش را در جزیره ی مجنون به یادگار گذاشت و مفتخر به نام جانباز شد.

محمد با تمام رنج مجروحیت عزم خود را جزم کرد تا درس و دانشگاه را ادامه دهد و با جدیت مثال زدنی اش سال 1367 در  دانشکده ی ادبیات و علوم انسانی دکتر شریعتی مشهد مقدس پذیرفته شد و پس از دریافت مدرک کارشناسی در سال 1371به هنرِ معلمی ودبیری دبیرستان های شهرستان سبزوار مشغول شد.

سخن به گزاف نیست که گفته اند مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندان است و در تمامی ادوار مختلف مردانی بی ادعا از این دیار تاریخی برخاسته اند که جامعه را مبهوت مجاهدت خویش کرده اند ، محمد مزینانی یکی از همین اسطوره های به یاد ماندنی است او در کنار شغل معلمی که راه انبیاء و اولیاست علاوه بر تدریس به تحصیل و افزایش علم خویش افزود و  سال 1385 موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه آزاد اسلامیِ سبزوار شد. 

او که الطافِ الهی را شامل حال خود می داند همواره سعی در تبلیغ و ترویج دین مبین اسلام دارد و در همین سال ها ضمن سخنرانی به تفسیر آیات الهی می پردازد و با خلق اثری فاخر جامعه ی ادبی را مبهوت توانایی خود می کند و 130 خطبه ی مولای متقیان در نهج البلاغه را به نظم در می آورد و با عنوان حماسه ی علی علیه السلام  منتشر می کند . رساله ی پایان نامه ی کارشناسی ارشد این شاهد کویر مزینان با عنوانِ«عقل و نفس از دیدگاهِ قرآن کریم» بار دیگر نگاه ادب فارسی را به سوی او می کشاند تا باز هم جامعه ی ادبی کشور شاهد درخشش پسری دیگر از مزینان باشد.

شاهدان کویر مزینان ضمن تشکر از این استاد فرزانه که پس از ساعت ها التماس و درخواست توانست گوشه ای از زندگی نوشت وی را دریافت کند از این پس افتخار دارد تا اشعار حماسی و عرفانی او را تقدیم مخاطبان گرانمایه نماید و در همین راستا بازهم دست تمامی شهروندان مزینانی را برای شناساندن بیشتر فرهیختگان خاستگاه خود می فشاریم و منتظر دریافت مطالب شما به تلگرام 09339436933 با نام محسن هستیم تا هم در سایت های شاهدان کویر و هم در سامانه ی تلگرام منتشر نماییم. نشانی اینترنتی ماalimazinani@mihanmail.ir می باشد شما نیز با رجوع به نشانی کانال تلگرام شاهدان کویر مزینان ؛ https://telegram.me/shahedanemazinan  می توانید مطالب خود را مشاهده نمایید .

در پایان این نوشتار پاسخ شاهد کویر استاد محمد مزینانی به فرزندش را در قالب شعر تقدیم تمامی جانبازان هشت سال دفاع مقدس می کنیم.

کودکم پرسید : بابا چیست جنگ            گفتمش : دیوانه ای وچاه وسنگ

 گفت:دستت در کجا افتاده است          گفتم آنجا پشتِ سنگی روزِ جنگ

 راست گو بابا ، چرا کج می روی          گفتم  آن  سنگ آمده بر پایِ لنگ

گفت : از جایت  چرا  برخاستی            دادمش  پاسخ :  زِ سنگینیِ ننگ

قامتت  گفتا:  چرا گشته  کمان            گفتم: از دلهایِ سنگ وجایِ تنگ

گفت:موهایت سیاه است وسپید          نورِ  چشم :  از روزگارِ  رنگ رنگ

کِی پدر جان ،بشکند چنگال جنگ         گفتمش:وقتی که بر داریم چنگ

  • علی مزینانی
۲۳
دی
۹۴

 عکس محسن مزینانی

چه چیز آل سعود را کرده است سرمست و حیرانش
که خون خوردن و خون ریختن شده داروی درمانش

عجب قومی به نام دین زند لاف مسلمانی

زمین را لاله گون کردند ز خون بی گناهانش

مسلط گشته اند بر امت مظلوم اسلامی

که سر برّند بی رحمانه از پیر و جوانانش

دیار امن را نا امن کرده مکه را گویم

مگر منسوخ گشته آیه های امن قرآنش

منا قربانگه است و حاجیان گردیده قربانی

فدای هر چه حاجی جانمان با کام عطشانش

یمن را با چه جرمی کرده اند مانند ویرانه

شب و روز قوم وهّابی کنند هم بمب بارانش

همه دست پلید صهیونیزم باشد چو آمریکا

که بر چینند بساط دین ما از بیخ و بنیانش

یکی داعش یکی بوکوحرام اند این حرامی ها

بُوَد مولود وهّابی بُرون آیند ز دامانش

کسی باور نمی کرد کشتن یک رهبر دینی

پس از بُبریدن سر هم نمایند تیر بارانش

پس از مرگش به دار آویخت آن جلاد وهّابی

چگونه دفع کردند مخفیانه جسم عریانش

شده غوغا به پا بهر نمر باقر نمر دنیا

عذاق و هند و پاکستان خصوص هم کیش ایرانش

خدایا حاکمان جور را تا کی دهی مهلت

 بکُش آل سعود را تا بگیریم جشن پایانش

خدایا انتقام خون فرزندان زکزاکی

 بگیراز صهیونیست ها و بُرون آور ز زندانش

اثر بخشیده با سرعت دمیده روح ایمانی

به قوم نیجریه تا شدند هم کیش و پیمانش

سیاست های وهّابی نموده رهبری بی شک

که صدها کشته شد شیعی ، مسیحی و مسلمانش

نمی دانم چه بنویسم ز حال شیعه در دنیا

به چه جرمی کشند او را زنند اینقدر بهتانش

شهید خامس است باقر نمر با این لقب گویم

نویسد عسکری نام دو رهبر را به دیوانش

شاعر حجت الاسلام شیخ حبیب الله عسکری مزینانی

  • علی مزینانی
۲۳
دی
۹۴

عکس محسن مزینانی

در پی شهادت مظلومانه آیت الله نمر باقر النمر به ذست عمال پرکینه آل سعود خبیث ،شخصیت های مذهبی و سیاسی و ملت ولایتمدار ایران اسلامی این اقدام خائنانه را با صدور بیانیه و یا راهپیمایی محکوم کردند. در همین راستا شهروندان همیشه در صحنه ی مزینان نیز با شرکت در مراسم و برنامه هایی که در هیئات مذهبی به خصوص در مهدیه مزینانی های مقیم تهران و هیئت الغدیر مشهد مقدس برگزار شد برائت خود را از جنایت های آل سعود اعلام کردند.

علما و روحانیون مزینانی نیز ضمن سخنرانی در باره ی خیانت های آل سعود و روشنگری و افزایش بصیرت در بین آحاد مردم با سرودن شعر و یا نشر مقاله همراهی خود را با شیعیان جهان اعلام کردند.

یکی از هنرمندان روحانی که در بیشتر مناسبت ها شاهدان کویر مزینان را مورد لظف قرار می دهد و با ارسال شعرهای پرمعنایش سعی در شکوفایی این پایگاه مزینانی ها دارد حجت الاسلام حاج شیخ حبیب الله عسکری مزینانی است که بنا به درخواست شاهدان کویر دو شعر در باره شهادت آیت الله نمر سروده که تقدیم مخاطبان گرانمایه می شود.

شعر اول

بار دگر آل سعود را جنون گرفت

مجنون ز باده ایست که از جام خون گرفت

این بردگان حلقه به گوش جهان کفر

دستور را ز دشمن پست و زبون گرفت

ارقام کشته های منا هفت هزار بود

بدتر ز سال 66 کاندر حجون گرفت

باتلاق گشته است یمن بهر این رژیم

بهر نجات چاره ز مستکبرون گرفت

آغشته گشته دست پلیدش ز جور کین

از خون عالمی که ره سابقون گرفت

چون باقر نمر به جرم بیان حق

چهار سال ز عمر او که دارالسجون گرفت

خون قتیل عالم شیعی تموّجی است

کاین موج خواب را از بصر قوم دون گرفت

طوفان بپا نموده چنان خون این شهید

آزادگان ز غیرت او جشن خون گرفت

تبریک و تسلیت به امت بیدار و سربلند

انا الیه به کف گرفته و هم راجعون گرفت

 

شاعر حجت الاسلام شیخ حبیب الله عسکری مزینانی

  • علی مزینانی
۰۱
شهریور
۹۴

در آستانه فرا رسیدن فرخنده میلاد امام هشتم شیعیان حضرت علی بن موسی الرضا(ع) و به مناسبت دهه ی کرامت مراسم آئینی و نمادین ورود کاروان رضوی به سرزمین مرو  تا دقایقی دیگر در مزینان برگزار می شود.

به گزارش شاهدان کویرمزینان؛ طبق سنوات گذشته در چنین روزی به مناسبت دهه ی کرامت مراسم آئینی استقبال نمادین  از ورود امام رضا (ع) به مزینان و سرزمین مرو با حضور مردم دارالعارفین مزینان و با هنرنمایی تعزیه خوانان این دیار تاریخی تا دقایقی دیگر برگزار می شود.

مراسم امسال با نسخه خوانی تعزیه خوانان مزینانی که توسط روحانی هنرمند حجت الاسلام حاج حبیب الله مزینانی عسکری تهیه و تدوین شده است از مقابل مسجد جامع آغاز و با ورود کاروان رضوی که از راه باستانی ابریشم وارد خطه ی مزینان می شود ادامه دارد.

  • علی مزینانی
۲۵
مرداد
۹۴

میلاد حضرت معصومه (ع) و روز دختر مبارک باد

خانه روشن شد ز نور چلچراغ دیگری
آمد اندر آسمان عشق ماه و اختری

هر ستاره بهر خود دارد جلوس و روشنی
این ستاره در جهان دارد بسی جلوه گری

پای در عالم نهاد معصومه ی دخت الرضا
می کند بر حضرت موسی ابن جعفر دلبری

تا گرفت قنداقه ی آن ماه وش در دست خود
باز کرد بر درگه حق او زبان شاکری

خانه کاظم ز نورش جلوه ای دیگر گرفت
چون ز لطف خود خدا داده برایش دختری

به چه زیبا دختری را داده است بر او خدا
در جهان دیگر نزاید همچو او را مادری

گشته از او خانه موسی ابن جعفر پر ز نور
گوئیا گردیده تابان صد شهاب انوری

از رخ زیبای او شمس و قمر باشد خجل
می کند بر او تقابل چهره ی حور و پری

باغ و بستان ولایت باز هم گل پرورید
می کند او را شکوفا باغبان بهتری

پیک تبریک آید او را از زمین و آسمان
داده است او را خدا بر دیگرانش برتری

ای مزینانی تو هم شکر خدا بسیار کن
چون خدایت داده نیکو این بیان شاعری

 

شاعر : اکبر مزینانی علیشاه

  • علی مزینانی
۲۵
مرداد
۹۴

ولادت مریم آل رسول(ص) حضرت فاطمه ی معصومه (س)و روز دختر بهانه ای شد تا بار دیگر شاعر خوش ذوق مزینانی با طبع لطیفش سرورده ای را برای شاهدان کویر در وصف این بانوی مکرمه ارسال نمایند که ضمن تشکر و تقدیر از این هنرمند گرانمایه جناب اکبر مزینانی علیشاه ،به تمامی ارادتمندان به حضرت معصومه تقدیم می شود.

 

میلاد حضرت معصومه (ع) و روز دختر مبارک باد

 

ای که به قم قدر و بها داده ای
در دل ما نور خدا داده ای

ای که تو از طلعت انوار حق
بر همه جا نور و جلا داده ای

نور مشعشع تو ایا شب شکن
بر شب ظلمانی ما داده ای

از کرم و عشق فزاینده در
سینه ما عشق و صفا داده ای

قدر و بهای تو بود بیش از این
زانکه به ما قدر و بها داده ای

ای به فدای تو سر و جان ما
چونکه به ما عشق ولا داده ای

از تن بیمار الم دیدگاه
درد و الم ها تو شفا داده ای

تو به همه جامعه دختران
درس ره حجب و حیا داده ای

مرقد و ایوان و رواقت نکوست
جلوه بر آن صحن و سرا داده ای

دختر موسی ای و دخت الرضا
تکیه به تسلیم و رضا داده ای

فاطمه معصومه ای و فخر ما
بر شرف و دین تو بها داده ای

بهر مزینانی که شد شاعرت
تذکره از لطف و عطا داده ای

 

شاعر : اکبر مزینانی علیشاه

 

  • علی مزینانی
۲۹
تیر
۹۴

hou11003

در خانه دگر منشین برخیز که عید آمد
بر جمله مبارک باد کان عید سعید آمد

بلبل به نوا خوانی در باغ به چه چه شد
از لانه ظلمانی بر نور پدید آمد

با ساز و دهل برخیز بر پا بنما شادی
چون قاصد خوش الحان با پیک نوید آمد

جام و قدحت بردار شو راهی میخانه
چون ساقی عیاران از راه بعید آمد

لبیک دعا بر گو بر سوی مصلی شو
کین راه مصلا را هر کس که شنید آمد

از سر خداوندی این پرده دری نتوان
دوزخ ز برای آن کو پرده درید آمد

نوری به تو روشن شد تا ره بنمایاند
زان شهر که در آن ماه قرآن مجید آمد

جوهر به تن افزودی پر اوج و بها گشتی
زنهار که اهریمن از راه خرید آمد

از نعمت او ما را همواره تنعم بود
از کان سخای او بس کنز مزید آمد

گفتم که نمی ماند در ابر نهان خورشید
صدق سخنم اینک زین گفته پدید آمد

گر شمس بشد پنهان در دایره ایام
نور ازلی بنگر زان ماه پدید آمد

بنگر که مزینانی بر جانب میخانه
هر چند که به خود مستی هرگز ندید آمد

 

 شاعر : اکبرمزینانی علیشاه

  • علی مزینانی
۱۰
ارديبهشت
۹۴

 

با تفکر سیر  کردم در  میان مردمان                

        بر  رخ هر  کس نظر  کردم   مثال  عاشقان

از برای دل سپردن بر تولای کسی               

             هر چه گشتم چون علی کس را ندیدم در جهان

بهر ما در کل عالم نیست چون اون تکیه گاه    

          هر  کسی درمانده  شد  بگرفته از  او   الامان

در سلوک او تمامی میکنیم طی طریق            

           چون  که  او  بی شک  بود  مولای  کلّ  عارفان

گفته هایش حرف حق و نیست در آن هیچ شک 

 

             او   بود   قرآن   ناطق   ای   برادر   بی گمان

نور او  بر  ما  مشعشع  هست  تا روز  ابد 

                 همچو  خورشیدی  که  تابد  بر  زمین  از  آسمان

او  یدالله  است و حیدر چون  برادر  بر  نبی

               مقتدای  مسلمین  و  هم  امام   شیعیان

 او  نماد  عدل  و داد  است بر تمام کائنات

              بهترین   خلق   عالم   از   خدای   لامکان

چشمه سار نور و رحمت اوست بر روی زمین 

             ناجی  ابناء  آدم  او   بود   در  هر  زمان

در کلاس مهر و عشقت مشق او را کن مرور

                تا که  با  عزت  برون  آیی  ز درس و  امتحان

ای  مزینانی  از  او دستت ز  دامن  برندار

              گر  که  در خًلد برین خواهی نمایی   آشیان

شاعر : اکبر مزینانی علیشاه

  • علی مزینانی
۱۵
بهمن
۹۳

پس از بی شرمی روزنامه ی شارلی ابدو و حمایت دولت ابلیسی فرانسه و دیگر ابرقدرتهای جنایتکار در توهین به ساحت مقدس پیامبر گرامی اسلام ،گروه ها و اقشار مختلف مردمی مسلمان در سراسر جهان به این حرکت شوم اعتراض کرده و بابرگزاری مراسم مختلف اعلام انزجار خود را به نمایش گذاشتند . در مزینان نیز مردم ولایتمدار این خطه ی کویری همگام با ملت شریف ایران خشم و انزجار خود را با برگزاری مراسم و برنامه های مختلف و صدور بیانیه ضمن اعلام برائت از هتاکان ، بار دیگر اظهار ارادت خود را به پیامبر گرامی اسلام و خاندان مطهرش نشان دادند.

اما در این میان هنرمندان مزینانی به ویژه شاعران و صاحبان قلم نیز  با سرودن اشعار و یا مطلب هنری و ادبی مردانه به دفاع از اسلام عزیز و در رأس آن پیامبر مهر و رحمت برخاستند که بخشی از آن در شاهدان کویرمزینان به مخاطبان گرانمایه تقدیم شد. 

بی تردید یکی از کسانی که همیشه نظر لطفشان شامل حال شاهدان کویر شده است  خطیب توانا امام جماعت مسجد موسی بن جعفر (ع) مشهد مقدس حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ حبیب الله عسکری مزینانی است که با آثار شعری خود در هرمناسبتی یاری رسان این پایگاه مزینانی هاست این بار نیز این روحانی معزز با ارسال شعری نفرت و انزجار خود را  از توهین به ساحت مقدس پیامبر اعظم (ص) و همچنین ابراز خوشحالی بابت تحولات جدید منطقه و پیروزی های ملت عراق و سوریه را در قالب مثنوی زیبا برای شاهدان کویر ارسال کرده اند که ضمن تقدیر و تشکر از این بزرگوار از صاحبان قلم و فرهیختگان مزینان دعوت می شود مانند این عزیز مطالب ارزشی خود را به رایانامه  alimazinani@mihanmail.ir ارسال نمایند.

                               از غضب ؛ اسلام هراسی می کند

 هست  بسم الله الرحمن الرحیم               آتشی  بر قلب  شیطان الرجیم 

می نمایم ذات سبحان را سپاس                در دل دشمن چو افکنده هراس

در  جهان کار سیاسی می کند                از غضب اسلام هراسی می کند

دم  زعیسی و ز موسی می زند                بر  محمد  طعنِ  بی جا می زند

 طعنه  بر   پیغمبران  نَبوَد   روا                  بُوالبشر   یا   آنکه    ختم    انبیاء

 صهیونیزم دشمن ترین دین ماست               دشمنی اش با تمام انبیاء ست

 وعده  ی حق نور خود کامل کند                نقشه های   کافران  باطل  کند

 ای     یهودِ   لا  یهودِ   کینه  توز              چون تویی هیزم کشِ آتش ؛ بسوز

 در تو تنها خدعه و نیرنگ نیست               جنگ و  خونریزی برایت ننگ نیست

 داعش  از  آستین تو  آمد  برون                مثل    تو    دارند    آثار    جنون

 یا   که   آمریکا    داده   پرورش               یادشان  داده است  پرواز  و پرش

 حامیانت  ارتجاع است و  فرنگ               می دهند  ابزار  جنگی   بی درنگ

 نفتِ دزدی می خرند از داعشان              دزدی   نفت   بوده   از  ابداعشان

 حامیان   داعشِ    ننگ    آفرین              هیچ  وقت   دنیا   نماند  این چنین

 در   میان   کل   دنیا    و   ملل               در    مذاهب   یعنی   اربابِ  نَحَل

 هر که وجدان دارد و آزاده است               گرچه  لامذهب  بُوَد  یا بنده است

 انزجارش  از  شما افزون شده                قلبشان  از  ظلمتان پر خون شده

 چون شما کودک کشان غزه اید              هم   مرام      قاتلان     حمزه اید

 راستی  اهل   هدایت  نیستید               تا کنون این گونه  هم می زیستید

 مهر  ذلت  خورده  بر  طومارتان               پرده   برداشته   خدا  ز  اسرارتان

 یادی  از آن قلعه ی  خیبر کنید               فکر    بر    فرمایش    رهبر    کنید

 ما ز شِعب این زمان کردیم عبور              ما حماسه ساز   عشقیم  و  غرور

 دست  بردارید از  این  قبله گاه               تا  نگشته    بهرتان    یک    قتلگاه

 ای  شما  مستکبر  کامل  عیار              حُمُّلو    التوراةِ       مانندِ       حمار

 باشید آماده که رسواتر شدید                شامل     نفرین    پیغمبر     شدید

 کم  کم آثارش  ببینید در عراق               وقت  معراج است و  مرکب  هم بُراق

 تک سواران را ببینید در دمشق                در   نبرد   با  شما  در  حال  عشق

 منطقه از لوث داعش پاک شد                عشق  را  بنگر  چقدر  بی باک  شد

 نیست امنیت تو را ای صهیونیزم              جز  فرار  از  بهرتان هم  چاره   نیست

 حال با روزنامه توهین می کنید               بر   همه   ادیان   و   آیین   می کنید

 تا بری ذهن ملل را زین شکست             دست زنی بر  کار هر ننگین  و  پست

 بارالها     حق     قرآن    رسول             حق    احمد    حق     زهرای    بتول

 حق     مولایم      امیرِ المومنین             حیدرِ      کرّار         امامُ   المتقین

 ملت   اسلام   را   یاری  رسان             تا    ظهور    حضرت   صاحب  الزمان

 عسکری را با قلم ؛  گاهی زبان            یاری اش  کن  تا  کند   حق  را  بیان

 رو  سیاهم  گر خطا کار  و بدم            ای     خدا    من     عاشق    محمّدم

  • علی مزینانی
۱۲
بهمن
۹۳

اسرار نامه مجله ای اینترنتی است اما نه ، این تنها همه ی آنچه باید از این رسانه ی فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی که گاه نیز به رویدادهای پیرامون دیار علم وادب می پردازد بگوییم ،نیست چرا که اسرار نامه امروز مانند نگینی برپیشانی فرهنگ و ادب می درخشد و به یقین همانند نامش که رازها در دل دارد شهر اسرار را به نیکی معرفی می نماید  و به دور از هیاهو و جنجال های متداول رسانه ای که در فضای مجازی  کم نیستند! آنچه باید در باره ی این شهر تاریخی بدانیم اسراری ها می گویند ، برایشان هم فرقی نمی کند شهرنشین باشی یا کوخ نشین مهم این است که تو برای بلند آوازه نگهداشتن دیارت آوای عشق سروده باشی ، هرجا نامی از یک سربداری است به یقین اسرار نامه را خواهی دید و ما مزینانی ها بارها چه با نام شریعتی  و یا مزینانی ، آنها به خوبی فرهیختگانمان را دیده اند و با بصیرت بالا از ما و زادگاهمان به نیکی گفته اند و می گویند

مطلب زیر که به نقد اثر فرزندی دیگر از مزینان می پردازد در خبرگزاری کتاب ایران منتشر شده است و حق نیز آن بود که ما با همین نام این مطلب را بازنشر می کردیم اما دیدیم بازهم اسرار نامه از ما که هم ولایتی استاد محمدکاظم مزینانی هستیم پیشترند و بهتر آن را دیده اند برای همین ضمن احترام به دست اندرکاران ایبنا بادرود به همشهریان خوب و فرهیخته ی شهر اسرار و کاشفی و شریعتی این چند جمله را به نقل از مجله ی وزین اینترنتی اسرار نامه تقدیم مخاطبان گرانمایه ی شاهدان کویرمزینان می نماییم.

محمدکاظم مزینانی با شاه بی شین گام مهمی در بومی کردن رمان برداشته است یوسفعلی میرشکاک معتقد است که مزینانی در «شاه بی‌شین» با رئالیسم جادویی نگاه انسانی به شاه داشته است و توانسته بیان شاعرانه خود را در قالب رمانی تاریخی پیاده کند. حسن محمودی نیز به لحاظ محتوا این رمان را محدود به محمدرضا پهلوی ندانست و آن را بیانی برای وصف دیگر دیکتاتورهای بالقوه و بالفعل خواند.
 
به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه نخستین جلسه از سلسله جلسات آینه‌بندان که نگاهی تازه به جهان داستان دارد، در تالار امیرحسین فردی حوزه هنری، امروز بعد از ظهر، برای کتاب «شاه بی‌شین» با حضور یوسفعلی میرشکاک، حسن محمودی و نویسنده کتاب، محمدکاظم مزینانی برگزار شد.

یوسفعلی میرشکاک نخستین سخنران این نشست بود که درباره این رمان گفت: رمان صناعتی است که از غرب وارد فرهنگ ما شده است، مانند سینما، تئاتر و دیگر رسانه‌های فرهنگی. اولین کسی که توانست رمان را بومی این سرزمین کند، صادق هدایت بود و آخرین کسی که بعد از 35 سال وقفه در بومی کردن رمان، حرکت مهمی انجام داد، محمد کاظم مزینانی است.
 
وی افزود: نویسنده باید فراسوی نیک و بد و قضاوت اخلاقی درست یا نادرست را با موضعی صریح نسبت به کاراکترهایی که مطرح می‌کند، ببیند و با همین روش کارش را به پیش ببرد. در شعر، شاعر می‌تواند با انتخاب یک موضع چیزی را نفی یا اثبات کند. ولی رمان قابلیت تحمل موضع ایدئولوژیک را ندارد. نویسنده و کارگردان در سینما مکلفند کل ماجرا را آشکار کنند ولی وقتی نویسنده‌ای از حیث چشم‌انداز مجبور است خود را محدود کند، از حیث معماری اثر نیز محدود خواهد شد.
 
نویسنده «ستیز با خویشتن و جهان» افزود: من چشم‌اندازهایم را با مماشات به دست نمی‌آورم و موافقت یا مخالفت دیگران درباره نظراتم اهمیت چندانی برایم ندارد. من معتقدم که محمدرضا پهلوی نباید جوری توصیف شود که تمام گناهان جهان از هابیل و قابیل بر گردن او بیفتد. رمان چنین نگاهی را برنمی‌تابد. البته این سخنان را منی می‌گویم که سال‌ها فراری بودم و نفرت از محمدرضا شاه در دلم جا دارد.

وی افزود: در عالم هنر برای نفی دشمن نمی‌توان اغراق کرد. دوست را نیز نمی‌توان خیلی بالا برد. به همه چیز فقط تا آنجایی می‌توان رنگ و لعاب داد که باورپذیر باشد. حتی در تبلیغات اگر خیلی ایدئولوژیک برخورد شود، کار از نفس می‌افتد.
 
وی با اشاره به این که یک رمان‌خوان حرفه‌ای است گفت: بهترین نویسندگان ایرانی فقط می‌توانند مونولوگ‌های خوبی بنویسند. ولی به محض این که چند شخصیت را دست نویسندگان ایرانی بدهند، حتما کار از دست نویسنده خارج می‌شود و برخی از شخصیت‌ها از حیث کنش و منش و... تقلیدی از شخصیت‌های اصلی می‌شوند. زیرا نویسندگان ایرانی بر قصه و حکایت تکیه دارند. و در قصه و حکایت ویژگی‌های اخلاقی و عاطفی مطرح نیست.
 
وی درباره ارزش‌های رمان «شاه بی‌شین» گفت: مزینانی دو رمان نوشته که خیلی بهتر از بسیاری از رمان‌هایی است که سرمایه‌های بزرگ دولتی را در اختیار نویسندگانشان قرار داده‌اند. صادق هدایت فضای کابوس‌وار کافکا را وارد ادبیات ایران و آن را بومی کرد. و مزینانی رئالیسم جادویی را برای اولین بار در ادبیات ما بومی کرد.
 
این طنزپرداز و منتقد سیاسی در ادامه افزود: نویسنده در این رمان، یک دید کلی دارد و یک راوی کلی. جمع کردن زاویه‌های دید مختلف، کرامت رمان مزینانی است. رمان خاطره‌نویسی نیست. رمان پدیده‌ای است پیچیده‌تر از شعرگویی. در جامعه‌ای که موفق‌ترین رمانش دو یا سه شخصیت دارد، این رمان اثر قابل توجهی به شمار می‌آید.

«شاه بی‌شین» به دیکتاتورهایی فراتر از محمدرضا پهلوی اشاره دارد
سخنران دوم این نشست، حسن محمودی بود که با اشاره به تعداد حاضرین در این جلسه گفت: هفته پیش در فروشگاه نشر ثالث جلسه رونمایی از 4 کتاب برگزار شده بود. هر دو طبقه این فروشگاه و حتی بخشی از خیابان مملو از جمعیت بود. وقتی پرس و جو کردم که چطور برای یک جلسه رونمایی چنین جمعیت زیادی به کتابفروشی آمده‌اند، متوجه شدم که مادر یکی از نویسندگان این کتاب، از مجریان صدا و سیماست. امروز چنان جمعیتی به این سالن نیامده است، ولی باید گفت که «شاه بی‌شین» و «آه با شین» از محمدکاظم مزینانی، و «مردگان باغ سبز» از محمدرضا بایرامی، سه کتاب ناب در حوزه ادبیات انقلاب است.
 
وی درباره علت تکراری شدن مضامین در ادبیات گفت: برخی معتقدند پس از انتشار کتاب «من چراغ‌ها را خاموش می‌کنم» از زویا پیرزاد، بخش مهمی از ادبیات ما به ادبیات آشپزخانه‌ای تبدیل شد. ولی به نظر من، ادبیات فارسی امروز با کمبود مضمون مواجه نیست. مهم اجراهایی است که هر نویسنده با تجربه زیستی و جهان‌بینی خود آن را مطرح می‌کند. مزینانی در این رمان از جهان‌بینی خاص خود استفاده کرده است. او در این دو جلد کتاب، حتی از روی دست خود رونویسی نکرده است. زیرا هر کدام فضایی کاملا متفاوت دارند.


نویسنده رمان «روضه نوح» با اشاره به هوشمندی مزینانی در انتخاب راوی این رمان گفت: مزینانی هوشمندانه راوی دوم شخص را برای «شاه بی‌شین» انتخاب می‌کند. در حالی که در رمان‌های ایرانی کمتر به این زاویه دید توجه شده است. همواره برایم سوال بوده که چرا دوم شخص؟ راوی این اثر یک شاه بی‌تاج و تخت را به محاکمه دعوت می‌کند، محاکمه‌ای که در واقع تفهیم اتهام است.
 
وی با اشاره به معانی درونی این اثر گفت: با خواندن رمان «شاه بی‌شین» خواننده فقط به محمدرضا پهلوی فکر نمی‌کند. بلکه به دیکتاتورهای فراتر از آن می‌اندیشد، مانند دیکتاتورهایی که در مصر و بحرین حضور دارند. بخشی از هنر مزینانی در خلق این رمان بود. ولی ما برای او و رمانش چه کرده‌ایم؟ چرا تلاشی برای ترجمه آن به زبان‌های دیگر نداشته‌ایم؟
 
میرشکاک: «شاه بی‌شین» شعر مستند و تاریخی مزینانی است
در ادامه نشست، میرشکاک درباره توانمندی‌های این رمان گفت: «شاه بی‌شین» حاصل تلاش مثلث شاعر، مورخ و نویسنده است که با یکدیگر ترکیب شده‌اند و نقطه قوت کتاب را تشکیل داده‌اند. از طرفی، «شاه بی‌شین» یک منبع تاریخی به حساب می‌آید. منبعی تاریخی از نویسنده‌ای که توانایی شاعری بالایی دارد و توانسته شعر خود را به نثر وارد کند. به عبارت دیگر، «شاه بی‌شین» شعر مستند و تاریخی مزینانی است. ترکیب کردن شعر و تاریخ از نقاط قوت این اثر است.
 
وی ادامه داد: کاظم مزینانی نه فقط در وصف، بلکه در گزینش دقیق صفات نیز هنرمندانه قلم زده است. زیرا گاهی نویسنده با انتخاب چند صفت مناسب، مخاطب را از خواندن وصف‌های چندین صفحه‌ای برای نشان دادن مفهوم، رها می‌کند.
 
نویسنده «توسعه و اباحه» درباره روایت این رمان گفت: روایت دوم شخص خیلی نادر و کمیاب است. از این زاویه جهان را نگرستین و وقایع را شرح دادن، یا ماجرا را خیلی خشک می‌کند یا موجب می‌شود که نویسنده رشته کار را سریع از دست بدهد. مزینانی در بومی کردن رئالیسم جادویی، توانسته زاویه دوم شخص را در رمان خود نقل کند. او توانسته رمانی را خلق کند که فاصله‌اش را با شخصیت‌هایش حفظ می‌کند.
 
میرشکاک درباره اهمیت فرم افزود: در هنر فرم اهمیت دارد. البته این جمله به معنای بی‌اهمیت بودن محتوا نیست. فرم است که محتوا و اندیشه را می‌تواند به تعالی سوق دهد. نویسنده «شاه بی‌شین» جوری مخاطب را به سطوح بالا می‌کشاند که نه چیزی از او کم می‌کند و نه به او بار زیادی می‌دهد. او کاراکترهای اثرش را به شکلی نشان می‌دهد که نه موافقتش را با آنها نشان می‌دهد و نه مخالفتش را. تعادل‌های موجود در این اثر باید سرمشق دیگر نویسندگان نیز قرار بگیرد. این رمان درباره ظهور و زوال قدرت است، فارغ از این که در چه تاریخی یا چه زمانی و حتی چه مکانی رخ داده است.
 
«شاه بی‌شین» تاریخ مصرف ندارد

حسن محمودی درباره عنوان و تصویر جلد «شاه بی‌شین» گفت: خوانش این رمان از جلد آن آغاز می‌شود. در این رمان نوعی آشنایی‌زدایی وجود دارد. این رمان ابتدا خواننده را از همه آنچه درباره شاه می‌داند، تخلیه می‌کند. بعد کم کم این شخصیت را از نو برای مخاطب بازسازی می‌کند و سپس، خواننده این شخصیت جدید را می‌پذیرد و به واسطه آن تاریخ معاصر را در ذهن او بازسازی می‌کند. این رمان سندی برای نسل بعد به حساب می‌آید که در ذهن خواننده ساخته می‌شود. مزینانی آگاهانه با تکنیک‌های منحصر به فرد خود «رمان تاریخی» یا «رمان مستند» نوشته است.
 
وی ادامه داد: «شاه بی‌شین» هیچ تاریخ مصرفی ندارد و هشداری به تک تک مخاطبانش است که مبادا اگر ما نیز در مسند قدرت قرار بگیریم، دچار چنین مشکلاتی بشویم. مزینانی تمام کلیشه‌های ذهنی مخاطب خود را از بین می‌برد و آشنایی‌زدایی می‌کند.

محمد کاظم مزینانی آخرین سخنران این نشست بود که پیش از هر نکته به پیشه نویسندگی خود اشاره کرد و گفت: پدرم دوست داشت من بنا شوم و مادرم دوست داشت که طلبه شوم. ولی من نویسنده شدم. بعدها مادرم دعا کرد که شهید شوم ولی من کتاب‌های «شاه بی‌شین» و «آه با شین»‌ را نوشتم. «شاه بی‌شین» حاصل 4 سال تلاش برای نوشتن و 44 سال زندگی است.
 
این نشست با پرسش و پاسخ میان حضار و منتقدان دعوت‌شده در جلسه به پایان رسید. از آنجا که فردا 12 بهمن، سالروز تولد محمدکاظم مزینانی است، در همین نشست کیک تولدی نیز برای تبریک به مزینانی و تولد کتاب او، «شاه بی‌شین» فراهم شده بود.

  • علی مزینانی