در خواست ما مزینانی ها در قبال توهین به پیامبرگرامی اسلام :: شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

شرمتان باد طرفداران آزادی بیان

چند روزاست که دستم به قلم نمی ره و شاید برای خیلی از همشهریان جای سئوال باشه که این شاهدان که همیشه شعار می ده و ادعا می کنه همیشه به روزاست و در هر روز مطلب تازه ای داره چرا پس این چند روز ساکته و هیچ خبری ازش نیست !

راستش دیگه نمی خواستم چیزی بنویسم فکر اینکه قلم من هم یه روز می خواد اهانتی به کسی بکنه و قلب بنده ی خدائی را بشکنه کلی داره رنجم می ده ! رنجی کشنده ! شاید باز هم دارم برایتان سئوال ایجاد می کنم که ؛کدام اهانت ؟ کدام خیانت؟

بله یاران همراه ! مگه ما عزیز تر از پیامبر اسلام هم در قلبمان داریم ! به خاطر همینه می گم که اگر روزی قلمی بخواهد خیانت کند باید برای همیشه شکسته شود آیا خیانتی از این بالاتر هست که به عزیزترین امت اسلام و میلیون ها مسلمان عاشق به راحتی توهین و جسارت می شود و ما خیلی راحت سکوت می کنیم و می شنویم که می گویند : مگه چه اتفاقی افتاده؟ و ای کاش هرگز نمی شنیدیم!

ای کاش مثل قبل از انقلاب ما نه رادیو داشتیم و نه تلویزیون و نه تلفن همراه و نه اینترنت و نه وایبر و نه ده ها چیزهای دیگر که  به نام فناوری و تکنولوژی و پیشرفت در دنیای مجازی به خوردمان دادند و اصلاً ای کاش در این عصر ارتباطات نبودیم که روزی بشنویم فلان از خدا بی خبری به عشقمان توهین کرده آری عشقی به نام محمد (ص)!وبعد...

و بعد خیلی راحت بشنویم در ایران فلان روزنامه ای برای خود شیرینی تیتر می زند من یک شارلی هستم! ای مرگ برتو و بر این شارلی تو و به این افتخار تو که می خواهی بگویی من هم طرفدار دموکراسی و آزادی بیان و قلم هستم و بشکند دستت که قلم را برای من هم که روزی روزگاری توتم من بود و چون خدایم به آن قسم یاد کرده است می پرستیدم ، چنین خوار کردی !

و چه شد که دوباره بازگشتم و باز نوشتن آغاز کردم ، بی تعارف لحظه ای اندیشیدم و قلمم را که شرمسار از چنین ماجرایی بود و مظلومانه به دستانم خیره شده بود و ملتمسانه از من می خواست که آبرویش را نجات دهم در مقابل دیدگانم قرار دادم و ناگهان فریادش بلند شد که : اگر آن بی شرمان مرا وادار به چنین ظلمی می نمایند تو چرا ساکت و خاموشی ؟ من یک ابزار بیش نیستم و تو خداوندگار منی که خالق بزرگ و بی همتا تو را در زمین جانشین خود قرار داده پس چرا تو ای انسان از رسالت خویش غافلی !

باور کنید این ندای قلم لحظه ای بر روی سرم آوار شد و من مبهوت شاید در خلسه ای از فریادهای پیاپی آن در حالی که خونش به جوش آمده و بر روی دفتر سفیدی که آن نیز از من شکایت داشت جاری شد و دیدم که دستم را به فرمان خویش گرفته و فریاد می زند : سکوت تو ای مسلمان خیانت است به تمامی آنچه به نام اسلام پذیرفته ای و اسلام  یعنی محمد(ص)! و تو ای صاحب قلم نه خیانت که جنایت می کنی جنایتی که سردمداران رسانه های بی قواره ای که امروز به نام مردم همانند همان ها که بعد از نبی (ص)ولی را خانه نشین کردند و به راحتی فرزندش را شورشی خواندند و قتلش را واجب دانستند دوباره پس از سالها سر برآوردند و نوشتند واقعه ی کربلا نتیجه خونریزی های علی (ع) در صفین بود! و وا اسفا که وقتی چنین کلامی از قلم ننگینشان خارج شد و پس از آن دین را افیون حکومت ها خواندند؛ مصلحت اندیشان ما خاموش ماندند و تنها رأی به بستن روزنامه اشان دادند و البته باید گفت : بازهم آنها! حداقل به اعتراض دری را بستند اما اکنون پس از این همه اهانت آن هم در کشور اسلامی هنوز شیوخ قوه ی قضا و مجریان و حاکمان عدالت ساکت و خاموش نمی دانم به انتظار چه چیزی لب فرو بسته اند و هیچ حرکتی نمی کنند شاید آنها هم طرفدار آزادی بیان شده اند و پذیرفته اند در دنیای ارتباطات باید هر ناجوانمردی به نام آزادی فکر و اندیشه و قلم و بیان و از این کوفت و زهرماری هایی که دیگر حالم از همه ی این واژه های مظلوم که به راحتی ملعبه ی دست بی شرمان و هتاکان قرار گرفته است بهم می خورد بر تمامی ایمان و علاقه و عشق ملتها بتازندو ننگشان باد!

همشهری! می دانی دلم بیشتر از چی سوخت!  وقتی دیدم دولتمردان ما که به هر بهانه ای دوست دارند با دشمن خونخواری که ما هرچه مصیبت  داریم از توطئه ی آنهاست و حتی همین جنایت بی شرمانه ی فرانسوی ها به ساحت مقدس پیامبر گرامی اسلام بی شک زیر سر آنهاست و از آن حمایت می کنند و همین چند شب پیش فرمانفرمای آنها رأی دادگاه لاهه را به خاطر محکوم کردن جنایت کشتار 2500فلسطینی طنز تلخ می خواند و کسی نیست بگوید آقای باراک اوباما! واقعاً جنایت های این رژیم پلید و کودکش طنز تلخ است یا محکوم کردن آنها ! اما سردمدار وزارت خارجه ی ما به راحتی آن هم در زمانه ای که دنیای اسلام عزادار است و مسلمانان در سرتاسر این کره ی خاکی طراحان این کار پلید را لعن و نفرین می کنند آن وقت این آقای ظریف و نازک دل ما  به اسم مذاکره و واقعیت دنیای امروزی راهی سرزمین شوم می شود و با نماینده ی شیطان بزرگ در خیابانها به راه می افتد و قدم می زند! شاید گاهی طنز تلخی تعریف می کنند و جای اشتون را خالی می نمایند و البته نمی دانم چرا بزرگان  خاموشند!

جای سئوال اینجاست که خارجه نشینان ما و تیم مذاکره کننده امان همراه آن 5 به علاوه ی یک مگر  ژنو را محل مذاکرات خود انتخاب نکرده اند اکنون در فرانسه چه می کنند؟! آن هم در زمانه ای که قلوب هم کیشان ما از بی حرمتی به عزیزترینمان شکسته است ! به والله اگر از چنین خفتی بمیریم جا دارد نکند فردا همین خارجه نشینها نذر و نیاز کنند و به اسم آزادی بیان به دفتر این روزنامه بروند و پس از دست مریزاد و گپ گفت و لبخند هوس فالوده و بستنی کنند و اشتون را هم فرا بخوانند و کامرون را که  توهین به ادیان دیگر را جایز می داند و آدم از بردن نام او عقش می گیرد بغل کنند و باز هم با چخ چخ و به به دستان پلیدشان را بفشارند.  به خدا قسم شما ای حضرات مذاکره کننده بگذارید ما در تحریم بمانیم و رنج اقتصادی بکشیم اما چنین خفتی را نبینیم!

با این فریادِ قلم، دیگر سکوت را شکستم و امشب بازگشتم تا به آنها که قلبمان را هدف گرفتند بگویم : اگر انتظار می کشید تا با این بهانه آرزوی اربابانتان را بر آورده کنید و با هدف قرار دادن ارزشی ترین نام در نزد ما نیز همان غلط شما را تکرار کنیم  و پاسخمان را با توهین به دینتان بدهیم سخت کور خوانده اید و البته شما همیشه هم کور بوده اید و هم کر که ندیده اید و نخوانده اید و نشنیده اید که همان پیامبری را و دینی را که شما هدف ناجوانمردانه خود قرار داده اید بارها و بارها در کتاب آسمانیش به ما آموخته که همیشه به ادیان دیگر احترام بگذاریم.

«و با اهل کتاب، جز به شیوه ای که نیکوتر است مجادله نکنید، مگر کسانی از آنها که مرتکب ظلم و ستم شده اند؛ و بگویید به آنچه بر ما و ـ به آن چه ـ بر شما نازل شده ایمان آورده ایم و خدای ما و شما یکی است و ما همه فرمان بردار اوییم.» سوره مبارکه ی عنکبوت،آیه ی  46.

می گویند قطعنامه ای در سازمان ملل متحد وجود دارد که عقلای اقوام مختلف و سردمدران کشورهای جهان در آن همگان را دعوت به عدم تعرض به ادیان و نمادهای دینی کرده اند !آیا حرکت این بی شرمان فرانسوی  که سالهاست در پس پرده ی عدم تحقیق در باره ی قتل یهودیان به دست هیتلر خود را مخفی ساخته اند مغایربا آن نیست همان هلوکاستی که اکنون هلویی شده در گلوی شارلی ابدو و پرچمداران آزادی بیان!

و چنین بود که  دوباره بازگشتیم و اکنون ندای تمامی شاهدانی ها را اعلام می نماییم و این خواسته و فریاد همه ی ما مزینانی هاست که همه چیزمان اسلام است و عشقمان پیامبر خدا حضرت محمد مصطفی (ص)و خاندان پاک و مطهر اوست و ما این حرکت ناجوانمردانه ی فرانسویان را جنایت می دانیم و از مسئولین نظام مقدس اسلامی می خواهیم که کاردار فرانسه را فرا بخواند و تا عذر خواهی رسمی مقامات حکومتی این کشور و محاکمه ی روزنامه نگاران توهین کننده با آنها قطع ارتباط نمایند...

  • علی مزینانی

نظرات  (۱)

  • سلام سربدار
  • سلام و خداقوت

    مطلب به صورت ویژه در سلام سربدار منتشر شد.
    پاسخ:
    باسلام وعرض ادب
    از شما سربداری های عزیز تشکر و قدردانی می کنم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">