یادنامه فرهنگی و شاعر و سخنور توانای مزینان جانباز فقید حاج محمد مزینانی ساعت ساز :: شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

✍️ دی ماه شاهد طلوع و غروب شاعری توانا و ادیبی سخنور و فرهیخته ای ارجمند و جانبازی از تبار ایثارگران هشت سال دفاع مقدس استاد حاج محمد مزینانی است که گویا هستی بخش متعال آغاز زمستان را برای او ماه سرنوشت ثبت کرده است و در همین دی بود که او در سوگ مادر نازنین خود نشست و برایش چنین سرود:

عشق مادر همیشه در دل ماست
نور او انعکاس نور خداست

این طرف مروه است و اسماعیل
آن طرف هاجری که پر ز صفاست
 
🔷آن طور که در سجلش نگاشته اند تاریخ تولد این فرهیخته مزینانی دی ماه ۱۳۴۵ می باشد که پدر موذنش حاج قربانعلی ساعت ساز اولین اذان و اقامه را با نامیدن اسم مبارک محمد در گوش او زمزمه کرد تا وی همیشه حامد راستین خداوند عالم باشد و هرگاه می خواهد  آغاز کند نامِ یزدانِ مهربان را بر زبان جاری سازد .

🔷با تمام شوخ طبعی و ملاحت که خاص این خانواده است؛ محمد همانند دو برادر بزرگترش دروس ابتدایی و راهنمایی را در مزینان به اتمام رساند و برای ادامه ی تحصیل راهی داورزن شد.  جنگ و اعزام های پی درپی بسیجیان از مزینان و شوق حضور در کنار رزمندگان این دانش آموز دهه ی شصتی را به جبهه کشاند و 31خرداد سال 1366 در سالروز شهادت شهید چمران او نیز پایش را در جزیره ی مجنون به یادگار گذاشت و مفتخر به نام جانباز شد.

🔷محمد با تمام رنج مجروحیت عزم خود را جزم کرد تا درس و دانشگاه را ادامه دهد و با جدیت مثال زدنی اش سال 1367 در  دانشکده ی ادبیات و علوم انسانی دکتر شریعتی مشهد مقدس پذیرفته شد و پس از دریافت مدرک کارشناسی در سال 1371به هنرِ معلمی و دبیری دبیرستان های شهرستان سبزوار مشغول شد.

🔷سخن به گزاف نیست که گفته اند مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندان است و در تمامی ادوار مختلف مردانی بی ادعا از این دیار تاریخی برخاسته اند که جامعه را مبهوت مجاهدت خویش کرده اند ، محمد مزینانی یکی از همین اسطوره های به یاد ماندنی است او در کنار شغل معلمی که راه انبیاء و اولیاءالله است علاوه بر تدریس به تحصیل و افزایش علم خویش افزود و  سال 1385 موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه آزاد اسلامیِ سبزوار شد.

🔷او که الطافِ الهی را شامل حال خود می دانست همواره سعی در تبلیغ و ترویج دین مبین اسلام داشت و در همین سال ها ضمن سخنرانی به تفسیر آیات الهی پرداخته و با خلق اثری فاخر جامعه ی ادبی را مبهوت توانایی خود کرده و 130 خطبه ی مولای متقیان در نهج البلاغه را به نظم در  آورده و با عنوان حماسه ی علی علیه السلام  منتشر کرد.
 
🔷رساله ی پایان نامه ی کارشناسی ارشد این شاهد کویر مزینان با عنوانِ«عقل و نفس از دیدگاهِ قرآن کریم» بار دیگر نگاه ادب فارسی را به سوی او کشاند تا باز هم جامعه ی ادبی کشور شاهد درخشش پسری دیگر از مزینان باشد.

🔷محمد عاشق شریعتی بود و در هر محفلی ادبی و بزرگداشتی و جمع دوستان او به جمله ای و یا سطری از علی پسر مزینان اشاره می کرد و در سالگردهای عروجش همانند خود فرزند شایسته کویر از حسین(ع) و راه سرخ شهادت سخن می گفت.

🔆شعر چون مومی در دستان این فرهنگی توانا بود و قریحه ی خوش ذوق و بداهه سرایی او آن هم هماهنگ با نظم و وزن و سرشار از آرایه و فنون ادبی هر شنونده ای را شگفت زده می کرد و شاهدان کویر مفتخر به انعکاس بوستان شعری او بود و باز در همین ماه از یادمان نمی رود که درباره سردار دلها چنین سرود:

سلیمانی ای سرور رادمردان
نگهبان خوش غیرت خاک ایران

به دور است انگشتر سرخ ایمان
ز دیوان بر تخت پاک سلیمان

  ☑️دهم دی ۱۳۹۹ به عنوان روز پرواز او به سوی ملکوت با مرگی مشکوک همانند استاد و مرادش دکترعلی شریعتی مزینانی برای همیشه ثبت شد اما از خاطرمان نمی رود که مرگ پایان کبوتر نیست...

🍎🍎🍎روحش شاد ونامش همیشه جاودان و یادش تا ابد گرامی باد...

برای رفیقی که زندگی در زبان و کلامش شعر بود، ادیب سخنور زنده یاد حاج محمد مزینانی ساعت ساز

 

با من سخن  بگو،  از چه شکسته ای
ای یار خوش سخن، حیران نشسته ای
 

با من بگو تو از، روزهای بی شمار
از چه رفیق من، گشتی تو بی قرار
 

داغت به دل بگو، از لحظه های هجر
از ماتم علی، بازهم بگو تو شعر
 

یارا مکن چنین، با قلب پرحزین
ما را تو می کشی با این دل غمین
 

نازت کشم که تو، سرو خمیده ای
از قامت کویر، تو دل بریده ای!
 

برخیز بیا و بین، مجلس که چیده ایم
بی تو عزا بود، محفل که دیده ایم
 

شعری بیا بخوان، با آن صفای دل
باز هم بیا بگو، از زلف یار و ول
 

دانم که سینه ات، مملو ز مثنوی است
تفسیر تو یقین،  از شعر مولوی است
 

حافظ زخوانشت، مست و غزل سراست
سعدی در این سرا، بنگر سخن سراست
 

با من سخن بگو، مشکن تو این دلم
بگذر از این سفر، برگرد به محفلم
 

دانم که سینه ات، گنجی گرانبهاست
صدها حدیث عشق، در آن چه پر بهاست
 

شعرت فسانه نیست، افسوس قصه هاست
هر مطلعی از آن، افسون ماجراست
 

یارا سخن بگو، مگذر از این سرا
تعبیر بکن دگر،  این شرح ماسوا

 

تقدیمی؛ علی مزینانی عسکری

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

#️⃣شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">