روزی روزگاری در مزینان ....بخش سوم؛ مزینان قدیم :: شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

 

🖌نویسنده؛ حسین محمدی مزینان(مداح)

✍️ روزی در ایام نو خانمانی با موتور یاماهای آبی رنگ ۱۲۵ که مدت مدیدی زیر پایم بود به گشت و گذار در منطقه رباط و باغستان پرداختم و بعد از کمی دور زدن کنار آب مزینان در مکان غوطه گاه که امروزه اثری از آن نیست نشستم و لحظه ای به آب نگریستم و دیدم آن استخر قدیمی کمی بازتر شده یعنی از محل درخت توت که سمت بالای ورودی آب به محوطه غوطه گاه بود و  دیگر اثری نیست !

در این اندیشه بودم و خاطرات گذشته را مرور و همچنین به یاد دوستانی افتادم که بودند و اکنون یا مهاجرت کرده و یا شهید شده اند و اگر هم هستند دیگر رغبتی به حتی دیدن این محیط ندارند. شاید هم دیگر وقت نمی کردند به این گونه گذشته ها بیندیشند و شاید من از رویاهای آنان بی خبر بودم .ناگاه دایره ای در پشت درخت توت که آب دیوارها را تخریب کرده بود نظرم را جلب کرد همان درختی که در گذشته از کنار و یا بالای آن دوستان قدیم شیرجه های ناب و جالب می زدند و با سر به دل آب فرو می رفتند و با غرور از سوی دیگر آب سر بر می کشیدند. چه خاطراتی و چه گذشته های شیرین و بیاد ماندنی که تکرار آن محال است!

دایره سفالین چشمانم را به خودش خیره کرد یاللعجب این دایره در کنار راه و در زیر آب گویای چیست ؟! رفتم به داخل خیابان دیدم مرحوم کربلایی غلامرضای رمضان جلوی مغازه ام نشسته، سلام کردم و جریان را گفتم سپس ایشان را بر ترک موتور نشاندم و به سوی هدف روانه شدیم دایره را به او نشان دادم و با دقت نگاه کرد سپس آهی کشید و نفسی تازه کرد فهمیدم حرفی برای گفتن دارد ؛ آهی به حرارت تنور داغ در گرمای کویر که حس کردم گویای رازی ارزشمند خواهد بود!!!

کربلایی غلامرضا شروع کرد به توضیح اسرار نهفته به این شرح که؛ اینجا تنوری بود در مسیر راه مسافران و نان بسیار مرغوب از گندم مزارع مزینان !
باهم رفتیم به جلو درب شاه عباسی نگاهی به حوض آب انبار کرد دوباره سکوت و بعد از گذشت دقایقی گفت: این مغازه هارا می بینی ؟ (البته دوستان بیاد دارند سه مغازه سمت راست و سه دهنه سمت چپ روبروی رباط در کنار آب انبار بود)گفتم: بله! گفت: این سمت فروش کشمش؛ مویز و همچنین محصولات مسافران رهگذر بود و سمت چپ یک باب طباخی با بهترین طبخ کله پزی که بوی عطر و طعم آن مشام هر رهگذری را نوازش می داد . کله پاچه داخل ظروف مسی و بعد از آن از تنور کنار آب نان تازه ی ناب و سپس در کنار آب روان مزینان کهن سفره ای پهن به وسعت دلهای گرم کویر مزینان و مشغول خوردن می شدند.
آب سرد و گوارا! نان داغ محلی و کله پاچه داغ، به به ، چه می شود! در آخر ادامه داد من چهارساله بودم که اینها را بیاد دارم و به همین خاطر عمر طولانی نصیب این آدمها بود . ناگهان ایستاد و گفت: روزی را بیاد دارم که همین قنات خشک شد آبی نبود و من در سن ده سالگی با دوستان هم سن و سالم درون جوی بی آب با ماسه های نرم و با ماهیان مرده سرگرم بازی بودیم.

بله در آن زمان سفره ی طبیعت در دل کویر گسترده و مزینان از هر لحاظ خودکفا بود . مردم دست رنجشان از مزارع به خانه  یعنی از تولید به مصرف و مازاد محصول شان به دیگر روستاها می رفت. و حتی انگور و خربزه، هندوانه ، گندم ، جو، ذرت محلی، کاه ، یونجه، چغندر محلی، زیره ، پنبه .به طوری که به لحاظ تولید پنبه در حد بالا کارخانه پنبه (جین)در مزینان دایر می شود که به آن نیز خواهیم پرداخت و اشعاری که توسط اینجانب سروده شده بود و توسط جناب آقای دکتر احمد باقری بنام عزیزی دیگر چاپ شده بود. ناگفته نماند که اشعار منظور اولین بار توسط اینجانب به آقای محمود حاج محمد یوسفی تحویل گردید تا نامبرده برای پایان نامه ارائه نمایند که ان شاءالله در همین پایگاه تقدیم خواهم کرد.


به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 

#️⃣شاهدان کویرمزینان در #آپارات https://www.aparat.com/shahedmazinan

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">