رمضان درمزینان4 :: شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

رمضان درمزینان4

شنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۱، ۱۰:۵۷ ق.ظ
بریم کله کاتل

شب پانزدهم ماه رمضان خاطره انگیزترین شب دوره کودکی ما بچه ها در ماه رمضان بود شاید اون شب تاصبح می خواستیم نخوابیم ولی با یک پلک سنگین شدن وچند دقیقه خواب صبح کلی گریه می کردیم که چراخواب موندیم !

چشم که بازمی کردیم می دیدیم آفتاب زده وبقیه خوابند یا رفتند سرکار. منتظر می شدیم تا بزرکترها بیدار بشند و تعریف کنند که دیشب چه اتفاقی افتاده واونها کجا رفتند.

دم دمای ظهر همه دورهم جمع می شدند و اون وقت حرص ماهارو در می آوردند به خصوص خواهر وبرادرای بزرگتر مون که هی به هم چشمک می زدند و خاطرات شب گذشته رو با آب وتاب تعریف       می کردند گاهی هم یه چیزایی رو به راوی گوشزد می کردند که این رو یادت رفت بگی و اون  می گفت: ا راست می گی ها از بس خوش گذشت ها نمی دونم از کجاش بگم .

قصه هر ساله نیمه ماه مبارک رمضان ما از آنجا شروع می شد که شب پانزدهم هرجا که پا می گذاشتی خرد وبزرگ می گفتند :امشب می ریم کله کاتل . وصبح برای ماتعریف می کردند که نصفه شب یک هوایما ویا یک هلاکفتر(چرخ بال ) اومد ونشست وهمه مارو سوار کرد ورفتیم کله کاتل. وای چه صفایی داشت چه خوراکی هایی داشت چه قدر مردم می خوندند وچه جاهایی که رفتیم وچه چیزایی که دیدیم.

وما فقط بغض می کردیم وگاهی بد وبیراه به اونا می گفتیم وبزرگترها هم که همین را می خواستند کلی کیف می کردند وپیاز داغش رو بیشتر می کردند . مثل اینکه تمام بزرگترای مزینان هم قسم شده بودند که این دروغ بزرگ ! را هرسال برای ما تعریف کنند.

الآن هم شاید مرسوم باشه وگاهی ما بزرگترها به هم دیگه می گیم: امشب می ریم کله کاتل . اما جذابیت دوره بچگی امان را درمزینان ندارد وبا لبخندی از آن عبور می کنیم.

واما کله کاتل یک دروغ بیشتر نبود اصلا معنای درست حسابی هم ندارد شاید منظورشان کاتل یعنی کوتل باشد که بازهم معنای مناسبی نیست .

بهر حال کله کاتل را برای این  سروده اند چون ماه رمضان به نیمه می رسد یعنی اینکه به سراشیبی افتاده ودرحال پایان است وتقریبا  نصف آن را با موفقیت  طی کرده اند ویک نوع تبریک به همدیگر است امشب هم که شب میلاد کریم اهلبیت حضرت امام حسن مجتبی (ع) است و رمضان به نیمه رسیده است جایتان خالی ما رفتیم " کله کاتل "

  • علی مزینانی

نظرات  (۴)

  • کاظم مزینانی
  • یادش بخیر قدیما
    چه صفایی داشت روزه گرفتن تو اوج گرمای تابستون و منتظر افطار شدن با آب پاشی کوچه، خیابان و حیاط بوی کاهگل و ...
    باسلام وخسته باشید وآرزوی قبولی طاعات وعبادات شماعزیزان
    معرفی آیین ها وسنت های محلی کار بسیار ارزشمندی است که امیدوارم ادامه یابد
  • خطّه فریومد/فرومد(تاریخی،علمی،فرهنگی)
  • سلام ـ در فرومد هم می گفتند : امشب بریم به « کوتل » . بعد فهمیدم که ماه رمضان تا نیمه و تا انتهای آن تشبیه به « رفتن به سمت بالای تپّه یا کوه بوده و از نیمه به بعد سرازیر شدن از آن . » مثل ماه در آسمان که هلال آن بدر کامل و دوباره باریک می شود !
    یک واژه دیگر این بود که امسال ماه « کم سی » دارد ! تا اینکه فهمیدم یعنی ماه 29روزی است و یک روز از 30 روز کم دارد . جالب اینکه می گفتند : با موتور رفته اند مزینان ببینند امروز عید گرفته اند یا نه !
    کلمه دیگر « عمّه جز / عمَّ جزء » بود که بچّه ها در مکتب می خواندند . بعد فهمیدم که مقصود « جزء سی ام » قرآن بوده که با کلمه « عمَّ » شروع می شود . « عَمَّ یَتَسَاءَلُونَ ؟! » ، ( نبأ ، 78 / ١ )
    سلام
    چه گریه ها که نمی کردیم صبح که می شد از این که بی خبر خودشان رفته اند و ما را نبرده اند از گریه ساکت نمی شدیم.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">