شاهدان کویرمزینان :: شاهدان کویر مزینان

شاهدان کویر مزینان

کویر تاریخی مزینان زادگاه دانشمندان و اندیشمندانی است که سالهاست برتارک زرین صفحات تاریخ و جغرافیای ایران زمین می درخشد. این سایت مفتخر است که جاذبه های گردشگری و متفکرین ، فرهیختگان، علما وشهدای این دیار رابه تمامی فرهنگ دوستان معرفی نماید.
شما مخاطب گرامی می توانید با مراجعه به درباره کویرمزینان بیشتر با مزینان آشنا شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۴۸۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شاهدان کویرمزینان» ثبت شده است

۰۶
مهر
۰۰

بارانِ پُر  مهرِ  حرم  را  دوسـت  دارم
الماس ِ چشمان ترم را دوست دارم

وقتی که دفتر نوحه خوانِ ماتم توست
خون گریه ی چشم ِ قلم را دوست دارم

کنج رواق عاشقی ... در زیر باران  
طوفانِ شعر محتشم را دوست دارم

غرقم میانِ موج موجِ روضه هایت
طوفانِ اشک و سیلِ غم را دوست دارم

عمری نمک گیرم کنار سفره ی تو
احسانِ این بیت الکرم را دوست دارم

چون  از  ازل  مثلِ  تمام  خاندانم
این خاندانِ محترم را دوست دارم

هم پایِ جابر....اربعین... پایِ برهنه
تا کربلایت، هر قدم را دوست دارم

جانا  اگر مقصد  تویی تا  پای  جانم
این جاده یِ پر پیچ و خم را دوست دارم

نامت دلیلِ آشکار معجزات است
بر نام تو حتّیٰ قسم را دوست دارم

آقا به گیسویت قسم، از عمقِ جانم
جان  دادنِ زیرِ علم را  دوست  دارم

در بیت آخر یک صِله می خواهم ارباب
گرمایِ آغوشِ حــــــــرم را دوست دارم

🌹شاعر؛ منصوره محمدی مزینان

 

🌴🌴🌴🌴

چهل روز سخت در غم آل عبا گذشت
بر آل بوتراب چه جور و جفا گذشت

شد کشته سید بطحا در آن زمین
در کربلا به زینب کبری چها گذشت

تا اربعین سید و سالار کربلا
دانی چه بر عشیره ی خیرالنسا گذشت

در بارگاه ابن زیاد  و  یزید دون
بر زین العابدین بسی ماجرا گذشت

با آن که بود پر غم و تبدار و ناتوان
بر او چگونه این همه درد و بلا گذشت

زد خیزران چو بر لب آن شمس مشرقین
فریاد وا حسین ز ارض و سما گذشت

تا لب گشود بر سخن آن دخت بوتراب
دُرج جواهر از سر برج حیا گذشت

گفتند که کیست اینکه بیان می کند فصیح
کاه و  نفیر از سر  قوم دغا  گذشت

گفتند که زینب است بود خواهر حسین
کز هر چه داشت بهر رضای خدا گذشت

تا شد اسیر آل زنا خاندان وحی
گوی شرف زقله ی شرم و حیا گذشت

بستند دختران و زنان را به ناقه ها
کان آه و ناله ها ز در کبریا گذشت

هرگز ندیده است کسی این همه ستم
کز آن سپاه دون به زن و بچه ها گذشت

در حیرتم که چرا واژگون نشد
چرخ فلک چگونه ازین ابتلا گذشت

دانی مزین به خاطر این ظلم بی حساب
اشک از دو چشم عمده ی خلق خدا گذشت

🌹شاعر؛ اکبر مزینانی علیشاه

🌴🌴🌴🌴

اربعین است و جهان شور و نوایی دارد
دل  بیچاره ی من  حال و  هوایی  دارد

آروزیی است که هرسال شوم شیدایی
و خدا بهر بشر کرب و بلایی دارد

جابرآن عاشق وشیدا به سر کوی حبیب
با دل غمزده بین، چه ماجرایی دارد

کو نشانی ز تو ای گل به گلستان رسول
اندر این وادی چرا جسم تو جایی دارد

که فکنده چنین جسم تو عریان این جا
رأس تو در چه سرا  قصه سرایی دارد

زینب زارحزین آمده باز سوی حسین
بر قتیل عبرات نوحه سرایی دارد

آمدم یاور زینب که سلامت بکنم
قصه از شام بگویم که نوایی دارد

رفتم از کوی تو ای جان برادر نگو
دشمن آنجا به اسیران چه جفایی دارد

روی نی دیدن رأس تو گل باغ نبی
خواندن آیه ی قرآن چه بهایی دارد

وای آن دم که به دیدم چشم حیران تورا
معجر خاکی دختر چه عزایی دارد

هلهله بر لب بام و زدن سنگ به سر
خیزران بر لب و دندان چه صدایی دارد

آه این خواهر محزون تو ای نور دوعین
با  رقیه  به  خرابه  همنوایی   دارد

کاخ جور دیدم و هم خنده ی آن قوم لعین
دشمن آن جا نه مروت نه حیایی دارد

قصدشان بود که تا نور تو خاموش شود
لیک این زینب تو چه خطبه هایی دارد

یادگار تو علی پرده ی ظلمت بدرید
همچو بابش بنگر شور و نوایی دارد

مانده مبهوت یزید و نگران از ستمش
که هنوز هم حسین چند فدایی دارد

دانم ای پورعلی بعد از این کرب و بلا
کوی عشاق شود وه که صفایی دارد

حَرَمت کعبه ی آمال شهیدان خداست
نینوای تو در این جا چه نمایی  دارد

به خدا می سپرم جسم شریفت،حسین
اربعین در همه سال رنگ خدایی دارد

بده  توفیق  مزینانیِ   عاشق ، اخا
همه دم بهر حرم  ذکر و  ثنایی دارد

🌹تقدیمی؛ علی مزینانی عسکری

🌴🌴🌴🌴

جانم به لب رسید، ولی لب به آه نه
بی یاور و غریب، ولی بی پناه نه

من با حسین عازم دریای غم شدم
تنها شدم چه زود، ولی خسته راه نه

از کودکی عجین شده جانم به مِهر او
همراه او شدم به سفر، با سپاه نه

از من بگیر دار و ندار مرا حسین
بهرِ رضای حضرت حق، بهرِ جاه نه

چشمان زینبت به رهِ رَدِّ پای تو
می رفت هر کجا،وسطِ قتلگاه نه

می رفت یک به یک سرِ یاران به رویِ نی
خاموش و بی کلام، ولی رأس شاه نه

بعد از تو من مدافعِ طفلانِ کوچکت
از ضربه های خصم، ولی جان پناه نه

یک اربعین زِ دوریِ تو بر سرم گذشت
گاهی به خواب زینبت آیی و گاه، نه

🖤السلام علی قلب زینب الصبور🖤

🌹شاعر؛ محبوبه سادات مزینانی

 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۳۱
شهریور
۰۰

سال پنجاه و نه بود
 دریازده سالگی ام
جنگ
این نام بد
که همیشه بوی ستیز و خون می دهد آغاز شد
در یک سو دشمنی غدار
و در سویی دیگر مردی بی قرار
فرقی ندارد در هر دو سو
چشمانی اشک بار دیده به راه
 و من در سیزده سالگی ام مادر خود را کشتم!

وقتی برای شوق رفتن به جنگ
چیزی که نمی شناختم
او گریه کنان به دنبالم می دوید
و من برای ثبت نامم در ردیف جنگاوران
و شناور در لجه خون
سوار بر توسن خیال
یا در دشتی پهناور
همچون آهویی سبکبال می دویدم
و او با های های مادرانه
اشک می ریخت و التماس که مرو مادر
من مادرم را کشتم!

آن لحظه که در گوشه ی پیاده رو
در کنار دکه ای
و بر روی سنگفرش خیابانی زمین خورد
اما هنوز سوی چشمانش به دنبالم می گشت
 ایستادم و بی رحمانه او را نگریستم
فاتحانه لبخندی زدم و گریختم
من تسلیم نمی شوم
باید می رفتم
آن روز و آن سال و سال بعد
مرد سبزپوش قدّم را نپسندید
گویی آه مادر مرا گرفته
شبی از شب ها به پایش بوسه زدم
گریستم و اجازه خواستم
این بار خدا صدای او را و مرا هم شنید
جواز رفتن صادر شد
و من دوباره او را کشتم!
وقتی خبر مرگم را برایش آوردند
از آوردگاهی که کسی زنده بیرون نیامد
سال شصت و سه بود
جبهه ای به نام جنوب
سال شصت و چهار بود
جایی به اسم اروند
سال شصت و پنج بود
در کربلایی به نام شلمچه
گاهی مجنون، هوری دیوانه
نام مرا بارها به نام شهید نوشتند
و مادر شب ها تا صبح اشک می ریخت
آفتاب نزده پدرم را به دنبال جنازه ام می فرستاد
و من بی رحمانه هر دوی آن ها را به انتظار کشتم...
جنگ است جنگ
باید جنگید تا پیروزی
اکنون از آن سال ها، سال ها گذشته
نام دوستانم کم کم از روی دیوارهای شهر محو می شود
پدر و مادر آن ها نیزچشم انتظار مردند
من نیز در پیری به کشتگان خود می گریم
آن گاه که صدای خنده ی نوجوانانم را می شنوم...

🌹تقدیمی؛ علی مزینانی عسکری
تهران شهریور 1399

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۰
شهریور
۰۰

 

🔆شهید حسین مزینانی فرزند زنده یاد حاج رجبعلی گلبهاری  21 اردیبهشت سال 1347ه.ش در مزینان چشم به جهان گشود و چندسال بعد به همراه والدینش در سبزوار ساکن شد.

به دلیل فراهم نبودن شرایط از تحصیلات رسمی باز ماند، ولی در کلاس های مقدماتی نهضت سوادآموزی شرکت کرد. از کودکی به قالیبافی مشغول شد و پس از آن به حرفه لوله کشی ساختمان روی آورد.

از همان دوران کودکی علاقه زیادی به مسائل دینی از خود نشان می داد . همیشه رابطه ی صمیمانه اش با معلمین و دوستان و اولیای بزرگوارش زبانزد خاص و عام بود و او را جوانی محجوب و مهربان می دانستند.

جوانی آرام و مودب بود و به والدین خود احترام می گذاشت و در کارهای منزل به آنها کمک می کرد. از دروغ گفتن و غیبت کردن پرهیز می‌کرد. در برابر سختی ها و مصیبت ها صبور بود. از کمک به نیازمندان و مستمندان دریغ نمی‌کرد، ساده زیست و کم خرج بود و در کارهای خیر پیشقدم می‌شد.

حسین ارادت خاصی نسبت به ائمه اطهار و اهل بیت علیهم السلام از خود نشان می داد و به قرآن عشق می ورزید و توجه زیادی نسبت به انجام نماز و روزه داشت . با شور و علاقه زیادی در مراسم و راهپیمایی ها شرکت می کرد. در ولایت پذیری و اطاعت از امام خیلی قاطع بود.

اولین بار در سال ۱۳۶۲ از طریق بسیج به جبهه‌های حق علیه باطل اعزام شد و تخریب چی گردان امام صادق (ع) از لشکر ویژه شهداء بود .پس از شهادت برادرش محمدتقی، چند بار داوطلبانه به جبهه های نبرد شتافت و رزمنده گردان الحدید از تیپ ۲۱ امام رضا (ع) بود و سرانجام این شاهد کویر مزینان با حضور در عملیات قادر 2 نوزدهم شهریور سال 1364 ه.ش در منطقه اشنویه به شهادت رسید و پیکر مطهرش در گلزار شهدای سبزوار در جوار برادر شهیدش محمدتقی به خاک سپرده شد.

شهید محمدتقی مزینانی برادر حسین  اولین شهید خانواده گلبهاری و شهید داوود مزینانی پسرعموی آنها نیز از خاک گوهرخیز مزینان برخاسته و به جبهه های حق علیه باطل اعزام شدند که پیش از این در پست های جداگانه ای به بیان زندگی نامه این دلاورمردان پرداخته و در آینده نیز می پردازیم.

🔹پدر از پسر می گوید:
حسین سنی نداشت به جبهه رفت که  پس از مدتی برگشت. شاید به دلیل سن کمی که داشت او را برگردانده بودند. اما او ناامید نشد و این دفعه خود را زیر صندلی قطار مخفی کرد و به منطقه رفت. به فرمانده گفته بود: اگر مرا صد بار پس بزنید باز هم برمی گردم.این بار هم او را به خط مقدم راه نداده بودند تا اینکه به بهانه زخمی بودن برادرش در خط مقدم، گریه کنان  خود را به خط مقدم می رساند.
حسین بعد از رفتن به جبهه، رفتارش به کلی عوض شد بود. نماز اول وقتش ترک نمی شد. در آخرین مرخصی از شهادت حرف می زد و عاشق شهادت شده بود. شب ها بیدار می شد و نماز شب می‌خواند و راز و نیاز می کرد.

🔹حسین در آینه خاطرات دوستان
همرزم شهید می گوید: حسین در دل شب چنان در خلوت کوهستان با خدای خود راز و نیاز می کرد، که همه رزمندگان را تحت تاثیر قرار می‌داد.

 دوست دیگرش نیز واقعه ی شهادت این فرزند دلاور مزینان را این گونه شرح می دهد :
با چند نفر از دوستان سبزواری بنام شهید حسین مزینانی و برادر کاظم شیرازی مأمور شدیم به یکی از گردانهای مربوط به بچه های اصفهان و با آنها  همراه شدیم  , از محل استقرار تیپ 21 امام رضا(ع)با قطار رفتیم  به ارومیه و بعد مراغه و بعد  اشنویه و در عملیات قادر شرکت کردیم . چند هفته ما در آنجا بودیم و خاطرات زیادی از برادر شهید مزینانی داشتم ایشان خیلی صمیمی و مهربان بودند شبها که می خواستیم بخوابیم باهم پیاده روی می کردیم می رفتیم با هم مسواک می زدیم و بر می گشتیم . در شب عملیات قادر ما به اتفاق  سه برادر که مشهدی بودند به عنوان تخریب چی با گروه تخریبی که از اصفهان آمده بودند در عملیات شرکت کردیم .  عملیات که از اذان صبح شروع شده بود ,  زمانی که  رسیدیم به مقر عراقیها تقریبا" نیم ساعت بعد  با ترکش نارنجک یا خمپاره مجروح شدم  , اولین کسی بودم که از بچه های تخریب مجروح شد . و بچه ها داشتند حمله می کردند به طرف عراقیها می رفتند و به عنوان خط شکن عمل می کردند .  حسین مزینانی وقتی دید که من مجروح شده ام چند دقیقه ای کنارم ماندند و دلداریم دادند ولی برای  ادامه عملیات  باید می رفتند لذا از من خداحافظی کردند و رفتند تا وظیفه خود را در عملیات انجام دهند. و چند ساعت بعد فهمیدم که ایشان شهید شده .

🔴وصیتنامه شهید والامقام حسین مزینانی گلبهاری

✍️"بسم الله الرحمن الرحیم"

إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ (1) لَیْسَ لِوَقْعَتِهَا کَاذِبَةٌ (2) خَافِضَةٌ رَافِعَةٌ (3) إِذَا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا (4) وَبُسَّتِ الْجِبَالُ بَسًّا (5) فَکَانَتْ هَبَاءً مُنْبَثًّا (6)

این دل تنگم عقده ها دارد / گوئیا میل کربلا دارد
سلام و درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی، این امید و حامی مستضعفین، این دشمن مستکبرین، این پیر جماران، سلام بی پایان ای شیر مرد جماران. سلام و درود بر پیکر پاک شهیدان به خون غلتیده. سلام و درود بر خانواده های معظم شهیدان به خصوص شهدای جنگ تحمیلی ایران. سلام و درود بر شما ای رزمندگان اسلام، درود بر شما ای جوانان سلحشور ایران اسلامی. سلام و درود بر تو ای پدر و مادر عزیز. سلام و درود بر تو ای مادر که غم جوان 18 ساله ات را تحمل کردی، ان شاءالله که خداوند تبارک و تعالی به شما صبر دهد و امید است که صبر و تحمل شهادت مرا هم داشته باشی.
 
پدر جان از این که نتوانستم مجددا به زیارت شما بیایم شرمنده ام و امید است که مرا عفو نمایید. پدر، به خدا شرمنده ام که چرا دیر به فکر افتاده ام تا در این جبهه های حق علیه باطل گام بنهم و از مادیات و گناهان صرف نظر کنم.

مادر، رحمت خدا به آن شیری که به من دادی و مرا این چنین تربیت کردی و در راه خدا هدیه نمودی. مادر، درود بر تو، تو یک زن نیستی بلکه یک شیر زنی، مادر صبر شما زیاد است. مقاومت شما نتیجه آن نمازهای شب است که می خوانی و مورد قبول خداوند تبارک و تعالی است. مادر از این ناراحت نباش که دو جوانت را در راه خدا هدیه داده ای بلکه دل زینب را داشته باش که حسین (ع) و علی اکبر و علی اصغر و قاسم تازه دامادش را هم داد، ولی خم به ابرو نیاورد. مادر، شما باید به پدر و برادرانم و دیگر اعضای خانواده یاری بدهی، زیرا من می دانم که تو می توانی. مادر اگر می خواهی برای من گریه کنی، نمی گویم گریه نکن ولی در خفا، در جلوی مردم نه. در جلوی دشمنان انقلاب و اسلام هرگز نه.

مادر یک خواهش از شما دارم که مرا ببخشی و حلالم کنی، زیرا شما را من زیاد اذیت کرده ام. مادر امیدوارم که خداوند به تو عنایت نماید. مادر، من عاصی و گناه کار از شما می خواهم که در نماز شب هایت، مرا دعا کن و از خدا بخواه که شهدای ما را با شهدای کربلا محشور فرماید. امام را تنها نگذارید. امیدوار و مصمم باشید که این یک مبارزه علیه دشمنان و منافقان کوردل است.

مادر جان، چون زینب (س) صبر و استقامت را پیشه کن، زیرا این دنیا بی ارزش بوده و آخرت را دریاب. مادر امیدوارم و از خداوند مسألت می نمایم که این قربانی های ناقابلت قبول در گاهش قرار بگیرد. مادر، این را قبول کن که اگر به جبهه نمی آمدم و راه برادرم را ادامه نمی دادم دلم آرام نمی گرفت. هر روز و شب تسبیح می گفتم و از ایزدش تقاضا می کردم تا قبولم کند و مرا در این راه مقدس موفق بدارد. این منتهای آرزوی من بود مادر دعا کن. خواهش دیگری دارم و از تو می خواهم که از این به بعد برادرانم را تشویق کنی تا راهم را ادامه دهند، به ویژه به برادر کوچکم حسن آقا بگو تا به وسیله درس خواندنش ادامه دهنده راه ما باشد. برای این که درس و مدرسه هم سنگر بسیار مستحکم در برابر دشمنان اسلام است. کمک مالی به جبهه ها فراموشتان نشود.

مادر عزیزم، مجددا از شما استدعا دارم که برای بنده گریه نکنی و هرگاه بغض گلویت را فشرد، برای مظلومیت حسین (ع) و علی اکبر حسین (ع) و دیگر خاندان مظلومش به خصوص مادر مظلومه اش گریه کن. به صبوری زینب (س) و یتیمی سکینه گریه کن که حتی با دیدن آن همه مصیبت عظمی باز هم درمقابل دشمنان گریه نکرد و دشمن را شاد نساخت. انسان برای مردن است، زیرا از خاک آمده و به خاک می رود، چه بهتر که شهید از دنیا بروم.

مادر این را می خواهم به عرض برسانم دیگر از دنیا سیر شده و هیچ علاقه ای به دنیا ندارم. روزی که برای آخرین بار به مرخصی آمدم می خواستم بگویم دیگر نمی توانم بیایم و این سفر آخر بنده می باشد، زیرا گویی به من الهام شده که شهید خواهم شد. هر وقت در کوچه و خیابان شهرمان گذر می کردم، شهدا را همواره در مقابلم مجسم می کردم. روزی که به اتفاق به مشهد مقدس رفتیم و شما از آن جا به مکه معظمه مشرف شدید بنده هم رفتم حرم مطهر امام رضا (ع) و از امام تقاضای شفاعت کردم و اکنون که به آرزویم رسیده ام، بسیار خوشحالم.

و اینک سخنی هم با پدر دارم سلام علیکم. ای پدر، ای پدر بزرگوارم، ای پدری که با زحمات و مشقات زیاد و در سرمای بسیار سرد زمستان مشغول کار و تلاش برای زندگی بودی و ما را به این سن رساندی، از شما متشکرم و این را می دانم که شما هم بسیار صبر داری و امتحانت را در شهادت برادرم دادی. ولی باز هم از شما خواهشی دارم که توکل به خدا داشته باش و همواره رضای خدا را مد نظر داشته باش، زیرا که خدا بندگانش را دوست دارد و در مشکلات، بنده مؤمنش را آزمایش می کند و در مصیبت هایش پایداری به او عطا می فرماید.

پدر، من شما را بسیار دوست دارم و هیچ گاه فکر نمی کنم در دنیا پدری چون شما باشد. و امید است که خواهش مرا بپذیرید. همان طور که به مادر مهربانم گفتم به شما توصیه می کنم، اگر چه من کوچک تر از آن هستم که شما را نصیحت کنم، برای من گریه نکنی روحم رنجیده خواهد شد. وقتی که می بینم شما گریه می کنی گرچه نمی توانم صدایت کنم ولی روحم همواره با شماست و می سوزم و راحت نخواهم بود. اگر خواستی گریه کنی برای رنج های حضرت محمد (ص) که برای اسلام کشید و در این راه هدف تهمت های مشرکین قرار داشت، و برای آقا امام حسین (ع) و برادرش ابوالفضل (ع) گریه کن. هیچ گاه غم و اندوه به خود راه مده و مگو که چرا دو فرزندت را در راه خدا داده ای، زیرا اسلام عزیز تر از فرزندان است. همان طور که می دانی حضرت ابراهیم (ع) جهت انجام فرامین الهی اش به فرمان خداوند فرزندش اسماعیل را به قربان گاه برد و با دست مبارکش می خواست او را ذبح کند. پدر جان خوشحال باش که خداوند دو فرزندت را قبول کرد و امانتی را که داده بود این گونه خونین از شما گرفت و این را باور داشته باش که انسان از خاک آمده و به خاک خواهد رفت، یکی امروز و دیگری یقینأ فردا. پس چه بهتر که حین مجاهدت در راه مقدس اسلام نه در بستر مرگ، بلکه با شهادت.

پدر جان اولین کسانی که به استقبال شهید می آیند فرشتگان خداوند هستند و به این افتخار می کنند که به استقبال شهید یعنی خلیفه الله در روی زمین می آیند. بعد از آن ها حضرت محمد (ص) و مادر شهیدان حضرت فاطمه (س)، حضرت علی (ع) و آقا امام زمان (عج) و سرور شهیدان آقا امام حسین (ع) و امام حسن (ع) و همه ائمه ی معصومین (ع) و صالحان و عالمان خداوند به استقبال شهید می آیند. پس بنابراین از شما می خواهم که ناراحت نبوده و برایم دعا کنید. از رفتن به دعای کمیل و نماز جمعه و جماعت فراموش نشود.

 پدر جان اکنون عازم سفر بیت الله الحرام هستید استدعا دارم که در خانه خدا برایم دعا کنید. همچنین برای پیروزی رزمندگان اسلام و طول عمر رهبر عزیز و دیگر مسئولان میهن اسلامی دعا کنید و مرا حلال کنید و از من راضی باشید.

پدر جان خوشا به حالتان که در بهترین موقعیت تاریخ قرار دارید و بهترین رهبر و بهترین امت را دارید، قدر این ساعات را بدانید. پدر ارجمندم، امام را تنها نگذاشته و جبهه ها را نیز فراموش نکنید. خداحافظ شما. دوستت دارم پدر جان.

پیامی دارم برای امت حزب الله و شهید پرور که امیدوارم مورد قبول واقع گردد. من از شما می خواهم که از جا برخیزید و به ندای رهبر لبیک گویید و به جبهه ها هجوم بیاورید و راه رهبر و شهیدان را ادامه دهید و اکنون بهترین موقعیت است که به ندای "هل من ینصرنی" سرور شهیدان حسین بن علی (ع) لبیک گویید و خدا رو شاکر باشید که این موقعیت بسیار بزرگ قسمت شما گشته و می توانید با عنایت به امدادهای غیبی و زیر سایه ی گسترده ولایت فقیه و رهبری نائب بر حق آقا امام زمان (عج)، خمینی کبیر مشت محکمی بر استکبار به ویژه آمریکا و اسرائیل غاصب و دشمنان اسلام و منافقین کوردل بزنید. آری اکنون که به قول معروف سفره ی ثواب خدا پهن شده است، دور سفره جمع شوید و از ثواب آن بهره مند شوید. پس وای به حال ما که از این فرصت، غنیمت و توشه ای برای آخرت نبریم و گناهان را نزدائیم و توجه نکنیم.

آری اگر از این فرصت های کوتاه بیشترین استفاده را نکنیم و روح و جسممان را از آلودگی ها و ناپاکی ها پاک نکنیم، در آخرت نخواهیم توانست سر بلند کنیم و ادعای بندگی خداوند را داشته باشیم، چرا که آزمایش خود را در میدان امتحان پس داده ایم و اینک موقع آن است که نتیجه ی اعمال و کردارهایمان را باید پس بدهیم.

برخیز برادر، برخیز و مادیات بی ارزش را رها کن که فردا دیر است و هر روز که بگذرد زیانش بیش از دیروز است. امام را تنها نگذارید، قلب امام را نرنجانید و هر چه بیشتر به جبهه ها و رزمندگان اسلام بیندیشید که چگونه دور از خانه و کاشانه و بدون هیچ گونه وسیله ی گرمایش زیر برف و باران و رگبار گلوله های آتشین دشمن درون سنگر های تاریک، به حراست از میهن اسلامی مشغولند.

ای ملت شهید پرور نماز جمعه و دعای کمیل و دیگر دعاها را هر چه با شکوه تر بر گزار کنید. و شما ای خواهران حزب الله که با تربیت صحیح فرزندان خود، آن ها را روانه میدان جنگ می کنید، اینک وظیفه سنگین دیگری هم در پشت جبهه دارید و آن این است که سنگر حجاب را هر چه بهتر و بیشتر حفظ کنید و به این وسیله مشت محکم تری به دهان آن هایی که از هر موقعیت برای ضربه زدن به موقعیت اجتماعی شما و اسلام عزیز استفاده می کنند بزنید. آری خواهرم این را همواره شعار خود بدان که حجاب تو کوبنده تر از خون من است. آری اگر حجاب شما نباشد جامعه و جوانان جامعه به فساد کشانده خواهند شد و جوانی که این گونه باشد هیچ گاه به فکر دفاع از ناموس و میهن و دین خود نخواهد بود. در پایان تاکیدم بر این است که امام را تنها نگذاشته و جبهه هارا خالی نکنید .

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولَٰئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ. بقره آیه218"
64/4/20

حنای دامادی

براساس خاطراتی از برادران شهید محمدتقی و حسین مزینانی(گلبهاری) به قلم نویسنده دفاع مقدس خانم طیبه مزینانی


سرش را روی کاغذی خم کرده و می نویسد؛ می گویم: «محمدتقی!»
«جواب می دهد: «بله مامان؟»

«بطری آب را از تو یخچال برمی دارم و می پرسم: «چی داری می نویسی؟»
می گوید: «هیچی»

در حالی که لیوان را پر از آب می کنم می گویم: «مگه می شه هیچی رو نوشت؟»
می خندد و می گوید: «دارم وصیت نامه می نویسم!»

می گویم: «تو وصیت نامه چی می نویسی؟»
می خندد و می گوید: «ان شاءاللّه به موقع، خودتون می فهمین. آدم وصیت نامه رو می نویسه تا بعد از مردنش بخونن، نه قبلش»

محمدتقی را آورده اند، می روم کنارش دستش را از کنار پهلویش برمی دارم. به حنای کف دستش که نگاه می کنم، خاکی رنگ شده است خم می شوم تا لب هایم را روی کف دستش بگذارم، قطرات اشکم، خاک کف دستش را می شوید؛ رنگ حنا، سرخ و سرخ تر می شود.

کاغذ را از توی پاکت بیرون می آورم و بازش می کنم حسین می گوید: «بده من بخونم!»

کاغذ را به دستش می دهم.می گوید: «بسم اللّه الرحمن الرحیم...»

همه مان چشم به دهان حسین دوخته ایم چند دقیقه بعد، حسین می گوید: «محمدتقی، تو وصیت نامه اش، وسایل شو بخشیده به من»

می گویم: «همه شو بردار، باشه مال خودت.»

ساک برادرش را برمی دارد و می گوید: «با من کاری ندارین؟«

می گویم: «کجا؟»

می گوید: «جبهه، با وسایل محمدتقی ام!»

صدای آرام گریه مردانه ای از خواب بیدارم می کند، پتو را کنار می زنم و از جا بلند می شوم صدا از طرف اتاق حسین می آید چشم هایم که به تاریکی عادت می کنند، به طرف اتاقش می روم و آرام، در را باز می کنم حسین، روی سجاده، سرش را روی مهر گذاشته و گریه می کند صدایش می زنم: «حسین جان؟»

ساکت می شود سرش را بلند می کند و خودش را جمع و جور می کند می گویم: «تو که خودتو هلاک کردی! شب برای خوابیدنه، فردا هم که می خوای بری جبهه. بگیر بخواب مامان جان، تازه اومدی مرخصی و خسته ای!»

می گوید: «چشم مامان!» در را می بندم دوباره صدای گریه اش به گوشم می رسد دوباره در را باز می کنم می گوید: «مادر! یه کم برام حنا خیس می کنی؟»

می گویم: «مگه قرار این دفعه بری داماد بشی؟»

می خندد و می گوید: «مگه بده؟»

می گویم: «نه، اما...»

می گوید: اما نداره مامان! حضرت زینب(س) تو کربلا، 72 تا شهید داد، صبوری کرد، شما می ترسی بچه های شهیدت دو تا بشه؟

می گویم: «نه مادر! فقط ...»

می گوید: «حنا یادتون نره!»

بلند می شوم و کیسه حنا را از رو کمد برمی دارم حنا و آب را می ریزم تو کاسه و هم می زنم می آید جلو رویم می ایستد و می گوید: «دوست دارم خودت برام حنا بذاری.»

مشتی حنا برمی دارم دست هایم سرد سرد شده اند حنا را می گذارم کف دستش، با سر انگشتانم پهن می کنم و می گویم: «ان شاءاللّه حنای دومادیت باشه مادر!»

می خندد و می گوید: «خدا از زبونت بشنوه مامان»

زنده یاد حاج رجبعلی مزینانی گلبهاری و فرزندان شهیدش محمدتقی و حسین مزینانی
 

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۸
شهریور
۰۰

✍️دکتر کاظم مزینانی فرزند مرحوم حاج رضا ناطقی اول آذر 1349 در شهرستان سبزوار جایی که او در آن جا تحصیل و فعالیت های هنری و ادبی اش را آغاز کرد به دنیا آمد و با پذیرفته شدن در  مرکز تربیت معلم شهید بهشتی مشهد مقدس در سال 67 از این شهرستان خارج شد.

🔹وی با کسب مدرک فوق دیپلم دینی و عربی مدتی را توفیق حضور در جوار بارگاه ملکوتی ثامن الحجج(ع) پیدا کرد و با استعانت از آن حضرت برای ادامه ی تحصیل در رشته ی مورد علاقه اش راهی پایتخت شد و سال 69 با پذیرفته شدن در  دانشگاه علامه طباطبایی تهران  موفق به اخذ مدرک کارشناسی در رشته ی علوم ارتباطات شاخه ی روزنامه نگاری شد و پس از آن یعنی در سال 86 مدرک کارشناسی الهیات و معارف اسلامی را در دانشگاه آزاد واحد جنوب تهران دریافت کرد ؛ اما ادامه ی تحصیل و کسب دانش بیشتر این فرهیخته مزینانی را راهی دانشگاه سوره تهران کرد و در سال 91 توانست مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته ی علوم ارتباطات گرایش تبلیغ و ارتباطات فرهنگی اخذ نماید اما عطش کسب علم و دانش در وی گویی هرگز خاموش نمی شود و او به تحصیل در دکترای علوم ارتباطات، گرایش مدیریت رسانه در دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات پرداخت.

🔹شادروان دکتر  کاظم مزینانی در سبد فعالیت های تخصصی ژورنالیستی خود سوابق دبیری و سردبیری چند نشریه را برعهده داشته که مهمترین آن ها عبارت است از؛ «دبیر اجرایی و مدیر تحریریه" نشریه داخلی خانه هنرمندان ایران"، سردبیر نشریه " الماس کویر " ویژه مدارس غیر انتفاعی سراسر کشور،سر دبیر نشریه دیواری "پنجره باز" وزارت آموزش و پرورش ویژه دبیرستانها و مراکز تربیت معلم سراسر کشور، عضو شورای سردبیری مجله" تربیت سیاسی" ویژه مربیان پرورشی مدارس سراسر کشور،مدرس دوره های آموزشی ضمن خدمت مسئولان روابط عمومی شهر تهران و شهرستان های استان تهران و مدرس دوره های آموزشی نشریات دیواری ویژه دانش آموزان سراسر کشور»

🔹او علاوه بر کارهای رسانه ای  در حوزه ی پژوهش و تحقیقات نیز فعال بود که تألیف چند کتاب و ارائه ی مقاله از جمله ی این فعالیت هاست ؛« کار مشترک و گروهی پروژه پژوهش کیفی "سفرهای استانی: مسائل، چشم اندازها و راهکارها" در 4 فاز  ،ارائه مقاله "شبکه های اجتماعی و هویت" در همایش تخصصی بررسی ابعاد شبکه های اجتماعی و هویت دینی، ارائه مقاله "وب، فرهنگ و آینده" ، ارائه مقاله " بررسی رابطه استفاده از فضای مجازی و شکل گیری هویت دینی مدرن" در همایش موسسه مطالعات ملی، تدوین پایان نامه کارشناسی ارشد با عنوان "بررسی رابطه استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و هویت دینی کاربران"، تألیف و تدوین کتاب "روابط عمومی و تدوین یک برنامه عملیاتی" ، تألیف کتاب "مدیریت مشارکتی و بررسی نظام پیشنهادها" ،گردآوری و تألیف مجموعه "سوالات کنکور کارشناسی ارشد ارتباطات " (چهارجلد) ، چاپ و انتشار مجموعه قصه های کوتاه "تلنگر" ، انتشار مقالات متعدد در رسانه های دیجیتالی در حوزه روابط عمومی و ارتباطات ، مدیریت وبلاگ تخصصی "خط ربط" کنکاشی در حوزه روابط عمومی، رسانه، فرهنگ و ارتباطات»

🔹دکتر کاظم مزینانی ضمن تحصیل در دانشگاه و کار در نهاد ریاست جمهوری در دوره های آموزشی مختلفی شرکت کرده و تجارب خوبی را به دست آورد که مهمترین این دوره ها عبارت است از؛« دوره آموزشی روابط عمومی (مقدماتی، میانی و تکمیلی)، دوره های تخصصی تربیت سیاسی،گردهمایی مدرسین تربیت معلم، آموزش قوانین و مقررات اداری آموزش رفتار سازمانی، مفاهیم کامپیوتر، مدیریت فایل ها، اطلاعات و ارتباطات، طرح تکریم ارباب رجوع،گزارش نویسی و مدیریت استراتژیک و تدوین برنامه سازمانی »

👈سوابق اجرایی و مدیریتی زنده یاد کاظم مزینانی
 1- وزارت آموزش و پرورش :« مدیر روابط عمومی سازمان آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران ، مدیر روابط عمومی مسابقات کشوری کار دانش ، دبیر مدارس راهنمایی در روستاهای شهرستان سبزوار و منطقه 3 تهران» 2-  نهاد ریاست جمهوری :« وی به عنوان قائم مقام مرکز پژوهش، سنجش و اسناد دفتر رئیس جمهور مشغول خدمت بود و پیش از این کارشناس نیز افکار سنجی؛ معاون و سرپرست مدیریت خدمات کارشناسی و اطلاعات مدیریتی دفتر معاون اول رئیس‌جمهور و مدیریت واحد اطلاع رسانی دفتر معاون اول رئیس جمهور را نیز در این نهاد مهم حکومتی تجربه کرد.

آخرین مسئولیت مزینانی سرپرستی وب‌سایت‌ پایگاه اطلاع رسانی دولت بود.

🔹این فرزند هنرمند و فرهیخته دیار مزینان پس از بازنشستگی همچنان فعالیت های پژوهشی و تحقیقاتی خود را ادامه داد و مطالب ارزنده او بارها در قالب کلیپ های چند دقیقه ای در خصوص فضای مجازی در شاهدان کویر تقدیم علاقه مندان شد.

✔️کرونا تنها سدی بود که دکتر کاظم مزینانی نتوانست ار آن عبور کند و در شامگاه شانزدهم شهریور1400 این یار و همراه همیشگی شاهدان و دلسوز مزینان را از ما گرفت...

پیکر این فرهیخته مزینانی در بهشت زهرا(س) تهران به خاک سپرده می شود...روحش شاد

 

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۶
شهریور
۰۰

استاندار خراسان رضوی گفت: برخی قوانین و روال‌های قانونی دست و پاگیر وجود دارد که برای تسهیل خدمت‌رسانی به مردم، اصلاح آن ضروری به نظر می‌رسد.


محمد صادق معتمدیان با اشاره به سفر ۱۰ روز پیش خود به شهرستان داورزن در دروازه غربی خراسان رضوی، گفت: در دیدار با مردم روستای تاریخی مزینان مشخص شد که ساخت راه دسترسی شهر داورزن به روستای مزینان، حدود ۲۰ سال معطل مانده است و چندین وزیر در سفرهای متعدد خود به منطقه نتوانسته‌اند گره این طرح را بگشایند در حالی که مهمترین و تنها مطالبه مردم روستا اتمام همین راه بود.
وی افزود: با پیگیری انجام شده در این سفر، ابتدا دستور خلع ید پیمانکار و امانی شدن پروژه به معنای استفاده از امکانات و اعتبارات دولتی برای اتمام پروژه را صادر کردیم که خوشبختانه موثر افتاد و ظرف کمتر از ۲۴ ساعت عملیات اجرایی آسفالت و آماده‌سازی این مسیر تقریبا ۶ کیلومتری آغاز شد و به زودی این طرح تکمیل شده و مطالبه مردم روی تحقق خواهد دید.
معتمدیان تصریح کرد: اگر بخواهیم در کشور کار انجام دهیم شدنی است و لازمه‌اش اراده، پشتکار و دلسوزی است تا نسبت به شناسایی موانع و برداشتن آنها از سر راه خدمت‌رسانی اقدام شود.
استاندار خراسان رضوی یکی از آفتهای موجود در کشور را مطالبه‌سازی‌های غیرواقعی دانست و افزود: این روند مطالبه‌سازی در حالی شکل گرفته که بر مبنای توان و امکانات موجود کشور، پاسخگویی به آن شدنی نیست ضمن اینکه در وهله نخست باید مطالبات گذشته پیگیری و محقق شود زیرا رضایت مردم و اعتماد آنها در گرو انجام وعده های داده شده و تحقق یافتنی است و نه ایجاد مطالبات جدید و ناشدنی.
وی با اشاره به اینکه ظرف هشت ماه گذشته به ۲۶ شهرستان از ۳۳ شهرستان استان سفر کرده‌ است، افزود: مجموعا از ۶۷ شهر و ۵۴ روستای استان بازدید شده که برای رفاه حال مردم و تحقق مطالبات آنها هزار و ۵۴ مصوبه گذرانده شده که هر کدام به فراخور زمان و پیگیری‌های انجام شده تا کنون به میزان قابل توجهی پیش رفته و محقق شده است.
معتمدیان افزود: از آن میان تاکنون ۱۴۰ مصوبه کاملا اجرایی شده، تعداد ۷۴۹ مصوبه با درصد پیشرفت بالای ۹۰ درصد در محدوده زمانی تعیین شده، در حال انجام است و دیگر مصوبات نیز در حال پیگیری است.

منبع؛ قدس آنلاین

🔹جناب استاندار تا حدودی درست می گویند ولی 20 سال کم گفتند چرا که از عمر این جاده چهل و اندی سال می گذرد و از همان ابتدا غیر استاندارد ساخته شد و نیاز به تعریض و آسفالت داشت.

این راه خطرناک تا کنون خانواده های بسیاری را به سوگ عزیزانشان نشانده و امیدواریم مسئولین محترم بعد از تعریض و آسفالت فکری هم برای دید در شب آن بکنند که بیشتر تصادفات در شبهای ظلمانی رخ داده است و هیچ روشنایی در مسیر وجود ندارد.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۲
مرداد
۰۰

 

تفاهم نامه همکاری میان دانشکده طب ایرانی دانشگاه علوم پزشکی ایران و آستان امامزادگان عینعلی و زینعلی(ع) با هدف همکاری علمی جهت پیشبرد اهداف فرهنگی، آموزشی، پژوهشی و درمانی منعقد شد.

به گزارش شاهدان کویر مزینان؛ به نقل از روابط عمومی آستان امامزادگان عینعلی و زینعلی(ع) ، دکتر مهدی مزینانی مدیر این آستان باتشریح محورهای این تفاهم نامه گفت: این تفاهمنامه پس از هفته ها کار کارشناسی و هماهنگی و با همکاری مؤثر دانشگاه علوم پزشکی ایران و دانشکده طب ایرانی این دانشگاه امروز به امضاءرسید.

مزینانی هدف از امضاء و اجرای این تفاهم نامه را استفاده از ظرفیت های دو مجموعه برای گسترش و تعمیق مفاهیم مرتبط با سلامت، حکمت و معنویت در حوزه علوم پزشکی عنوان کرد و افزود: طراحی و اجرای مشترک پروژه های تحقیقاتی، برگزاری دوره های مشترک آموزشی، همایش ها، سمینارها و نشست های تخصصی و بهره برداری از ظرفیت های طرفین جهت اخذ مجوز ثبت، تولید و تجاری سازی داروهای طب سنتی از جمله محورهای این تفاهمنامه است.

مزینانی فعالیت سلامتکده طب سنتی پونک در آستان امامزادگان عینعلی و زینعلی را نقطه عطفی در جهت پیوند سلامت و معنویت دانست و تصریح کرد:این سلامتکده با برخورداری از کادر پزشکان متبحر در کنار حکیم حسین خیر اندیش، محل مراجعه بیماران از اقصی نقاط کشور و حتی خارج از کشور است.

وی افزود: سلامتکده طب سنتی پونک در کنار سایر بخش های قرآنی، فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و خدماتی آستان امامزادگان عینعلی و زینعلی(ع)، این مجموعه را به عنوان قطب فرهنگی اجتماعی شمال غرب تهران مطرح کرده است و ما امیدواریم با حمایت ها و هدایت های سازمان اوقاف و امور خیریه و هیئت امنای این امامزادگان، شاهد نورافشانی فرهنگی اجتماعی امامزادگان عینعلی و زینعلی(ع) در سطح تهران باشیم.

جمشیدی رییس دانشکده طب سنتی ایران نیز در این جلسه امضای این تفاهم نامه را گامی در جهت توسعه طب سنتی دانست و بر اجرایی سازی مفاد آن تأکید کرد.

تفاهم نامه همکاری میان دانشگاه علوم پزشکی ایران و آستان امامزادگان عینعلی و زینعلی(ع) با حضور دکتر جمشیدی ریاست دانشکده طب سنتی دانشگاه علوم پزشکی ایران، دکتر توکلی معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی ایران، حجت الاسلام حسینی المدنی معاون اداره کل اوقاف استان تهران، دکتر اسدی مشاور امور اقتصادی وزارت بهداشت و دکتر مزینانی مدیر امامزاده و اعضای سلامتکده طب سنتی پونکِ آستان امامزادگان عینعلی و زینعلی در ٥ ماده به امضاء رسید.

منبع؛ خبرگزاری موج

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۸
تیر
۰۰

✍️نوشتن از خاندان جعفری نیاز به شرح و توصیف ندارد چون آنها در عمل برای مردم شناخته شده اند و مزینانی ها با این ولایتمداران و خانواده پر فضیلت آشنا هستند.

🔹و باز تأکید می کنیم به وجه تسمیه نام پاک مزینان که معنا می شود به زادگاه دانشمندان و اندیشمندان و این خاندان یعنی جعفری ها ریشه در علم و آگاهی و مرامشان حسینی و محل تحصیل هریک مکتب جعفری است که برخوردار از علم و دانش و ارادت به آل الله می باشد.

🔹پیش از این در باره بزرگ خاندان جعفری آموزگار و معلم قرآن و تعزیه خوان پیشکسوت زنده یاد استاد حاج محمد جعفری توضیحاتی ارائه شد و اکنون سخن از خلف صالح او یعنی حاج فرج اله است انسان وارسته و خوش اخلاقی که احدی از مصاحبت با وی و البته تمام برادرانش هرگز خسته نخواهد شد.

🔹چنین روایت شده که زنده یاد حاج محمد فرزند فرج اله بار سفر بسته و برای زیارت بارگاه اربابش که عمری نوکری او را با افتخار در کارنامه خویش دارد راهی کربلا شده و همگان می دانند در دهه ی30 تنها وسیله نقلیه؛ شتر و یا اسب و استر بوده که در نتیجه مدت ها طول می کشیده است و با بازگشت از  این سفر حاج محمد پدر خود را از دست می دهد و چون دوم آبان 1334 خداوند دومین پسر بعد از علی را  به او عطا کرده برای ماندگاری نام پدر اسم او را انتخاب می کند همچنان که خودش این ارثیه را دارد و نام پدر بزرگش را به یادگار از پدر گرفته است.

🔹فرج اله تا سوم ابتدایی را در مدرسه کوچه سرهنگ (شریعتی6 فعلی) و سه سال بعد تا ششم ابتدایی در مدرسه ی تازه تاسیس امیرشاهی (شیخ قربانعلی شریعتی) به تحصیل مشغول می شود و خود او می گوید:
-ما دانش آموزان کوچه سرهنگ خودمان برای ساختن مدرسه امیرشاهی خشت می بردیم تا زودتر بنای آن درست شود.

🔹پس از پایان دوره ی ابتدایی به علت نبود دبیرستان در مزینان جهت ادامه تحصیل به سبزوار مهاجرت و تا پایان سوم متوسطه ان زمان در دبیرستان ابن یمین و پس از آن راهی تهران شده و پس از اخذ مدرک چهارم متوسطه از دبیرستان دهخدای تهران به استخدام نیروی هوایی ارتش در آمد.

🔹او با آنکه به استخدام یگان نظامی در آمده اما از تحصیل دست بر نمی دارد و دوره یازدهم و دوازدهم را در پایگاه هوایی  بوشهر به پایان می رساند و در آن مقطع دانشگاه های تهران به علت انقلاب فرهنگی بسته و ادامه ی تحصیل و ورود به دانشگاه امکان پذیر نبود و پس از آن با جنگ هشت ساله مواجه و تا پایان جنگ تحمیلی توفیق خدمت و افتخار 50 ماه حضور در مناطق عملیاتی را دارد .

🔹فرج اله یکی از خاطرات به یاد ماندنی در دوران جنگ را ملاقات با شهید عباس بابایی در پایگاه امیدیه و شهید ستاری در رادار های تاکتیکی می داند که مصاحبت با آنها را هرگز از یاد نمی برد.

🔹او که شایستگی اش از نگاه امرای ارتش مخفی نمانده بعد از جنگ به سازمان عقیدتی سیاسی در ستاد مشترک این نیرو منتقل می شود و با مدرک کاردانی و 31 سال خدمت صادقانه اول خرداد  سال 1385 به کسوت بازنشستگی نائل می گردد.

از جهاد تا شهادت خوانی

...✍️اما هنر تعزیه خوانی حاج فرج اله جعفری مزینانی با ایفاگری نقش حضرت سکینه(س) از شش سالگی اش آغاز می شود و همراه با پدرش که زینب خوان عاشورای مزینان بود و او نیز این هنر آیینی را از پدر که در نقش حضرت علی اکبر و سلطان قیس شبیه خوانی می کرد به ارث برده در تعزیه مزینان گل می کند و پس از آن تا سال 1345 همراه با تعزیه خوانان بزرگ مزینان در مجالس شبیه خوانی حاضر و تعزیه های جناب مسیب و مسلم و طفلان مسلم  ، حضرت ابوالفضل و علی اکبر را در تکیه بالا اجرا می کنند.

🔹اواخر دهه ی چهل با همراهی جمعی از جوانان مزینانی و به خصوص جوانان ساکن کوچه ی سرهنگ از جمله برادرش مهندس حاج علی و پروفسور مهدی شریعتی(مقیم آمریکا) و مرحوم حاج حبیب حسینعلی و شادروان حاج عبدالحسین همت آبادی و... در بر پایی تعزیه دهه ی دوم نقش موثری داشت هرچند پس از پیوستن به ارتش یک دهه از تعزیه خوانی دور می شود اما سال 1359 با دعوت بزرگان به میدان می آید و از همان سال بدون وقفه نقش حضرت علی اکبر(ع) را در دهه ی دوم ایفا می کرد که تا سال 1373 ادامه داشت و در این مقاطع نقش های حضرت قاسم و غلام عابس را در عاشورا اجرا می کند تا اینکه بنا به درخواست مردم و نظر کارگردان تعزیه نقش حضرت علی اکبر(ع) را سال 1373 از زنده یاد حاج احمد صدیقی تحویل و به طور رسمی و با آداب و سبک و نوای خاص او که خودش خالق این سبک بود را تا سال 1386 همراه با زنده یاد حاج اکبر ملایی(ام لیلا) ایفا می کند و  از سال 1386 و در اوج هنرش آن را به فرزند خلف خود مهندس جواد جعفری سپرد.
 

🔹حاج فرج اله مدعی است که تعزیه اربعین را اولین بار همراه با زنده یاد حاج شیخ حبیب اله عسکری در مزینان به نمایش گذاشتند و مرحوم عسکری خود نقش امام سجاد(ع) را برعهده گرفت و از آن پس این تعزیه با هنرنمایی مرحومان حاج حبیب اله رفیعی، کربلایی ابراهیم ولیعهد و عبداله شمشیری به تثبیت رسید.

👈این ذاکر با اخلاص مزینانی از همان دوران نوجوانی در مجالس به ذکر مداحی و نوحه خوانی و مرثیه سرایی اهل بیت(علیهم السلام) پرداخته و معلمی و مربی گری قرآن در ارتش و نیز سالهای متمادی به ویژه در شب های ماه مبارک رمضان مداحی و دعا خوانی در مهدیه شرق تهران(مزینانی ها) را از افتخارات خود می داند و تاکنون این فعالیت نیز ادامه داشته و معتقد است تمام شناختش از دین اسلام و اعتقاد خود و فرزندانش از همین مجالس امام حسین(ع) به خصوص تعزیه است که امروز به عنوان یک اثر ماندگار در فرهنگ مزینان ثبت و ضبط است.

حاج فرج اله و حاج علی جعفری دو فرزند عاشورایی حاج محمد جعفری در میدان عاشورای مزینان...

والدین استاد حاج فرج اله جعفری که هردو از خادمان اهل بیت علیهم السلام و مربیان قرآن در مزینان بودند

 

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۱
تیر
۰۰

✍️تعزیه خوانی عاشورای مزینان همیشه به نام بزرگانی از خاندان صدیقی مزین شده و در طول تاریخ برگزاری این مراسم آیینی ، بی تردید حداقل نام یکی از صدیقی ها مانند نگینی در دل انگشتری می درخشد. زن و مرد ، کوچک و بزرگ این خانواده ی متدین ، مذهبی و مزینان دوست در برپایی و اقامه ی عزاداری سرور و سالار شهیدان و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام نقش داشته و دارند. از نگهداری ملزومات و نسخ تعزیه گرفته و تا مداحی و تعزیه خوانی در مجالس شبیه خوانی و عاشورای تاریخی مزینان و باید گفت یکی از دلایل ماندگاری تعزیه ی مزینان وجود ذی جود و همت والای این خاندان است.
 

🎼 زیبایی صوت و لحن آقایان صدیقی چنان آدمی را مجذوب خود می کند که بیننده و شنونده با دلی محزون گویی هم اکنون در کربلا به تماشای واقعه ی جانسوز عاشورا نشسته اند...

🔹میدانی که هم اکنون تعزیه در آن اجرا می شود و معروف به میدان قتلگاه است متعلق به این خانواده بوده و مرحوم حاج ملااحمد صدیقی آن را وقف برگزاری تعزیه حضرت سیدالشهدا(ع) کرده است .

🔹موافق خوانی همانند نقش های حضرت علی اکبر، قاسم، وهب و در رأس آن امام حسین(ع) نسل به نسل در این خانواده چرخیده و همچنان با صلابت و مهارت خاص آن ها ادامه دارد..

🔹ملا احمد، آقا غلامرضا،عباسعلی (اجراکنندگان نقش امام)،محمد، احمد، ضیاء الدین (اجرا کنندگان نقش علی اکبر، قاسم ، وهب و...)، آقا محمدعلی (آق مندلی) صدیقی (تدارکات و حافظ نسخ تعزیه) نام های نامیرایی هستند که گرچه رخ در نقاب خاک کشیده اند اما تا عاشورا هست یاد و نام پرخاطره آنها از یاد نخواهد رفت چرا که این اجر و مزد کسانی است که در راه حسین(ع) این نام همیشه جاوید قدم گذاشته اند.

🔹زمانی که عباسعلی صدیقی بعد از سه دهه اجرای نقش امام حسین(ع) در سال ۱۳۶۶ شمسی به هنگام سجده بر یگانه ی هستی ، جان به جانان سپرد دو فرزند پسری او برای ادامه ی راه پا به میدان گذاشتند و ابتدا پسر ارشد وی جانباز فقید سرهنگ علی اصغر صدیقی یک سال این نقش را برعهده گرفت اما به خاطر شرایط شغلی و حضور در جبهه های نبرد این وظیفه را به برادرش حاج حمیدرضا صدیقی سپرد که گویی دوباره با آمدن او زنده یاد عباسعلی صدیقی وارد میدان شده است.

 ✅استاد حاج حمیدرضا صدیقی  متولد 23آبان 1332 و دارای مدرک فوق دیپلم رشته برق و بازنشسته کارخانه پروفیل طوس مشهد است او بعد از درگذشت پدر بزرگوارش در جوانی و با اعتماد به نفس کامل این نقش را پذیرفت و الحق والانصاف در همان ابتدای کار صدا و آدابش بردل ها نشست و اکنون بیش از سه دهه ی متوالی است که نقش امام را اجرا می کند.

🔹این ذاکر اباعبدالله که تحقیق جامعی در باره ی نقش های عاشورا و نسخ و شاعران تعزیه دارد زمانی که شروع به ایفای نقش امام کرد مدت دو سال نیز امام دهه ی دوم را اجرا  و در مجالس شبیه خوانی به مناسبت های مختلف در نقش های امام سجاد و امام حسن علیهم السلام به هنرنمایی پرداخت ، همچنان که پدر بزرگوارش در شبیه خوانی های مزینان نقش های حضرت علی اکبر ، وهب ، مسلم و مسیب را اجرا کرد.

 

 💠پسر کو ندارد نشان از پدر...

🔹فرزندان حمید آقای صدیقی نیز همانند پدر و آباء و اجدادشان از صدا و لحن زیبایی برخوردار هستند و در دو تعزیه دهه ی اول و دوم به ایفای نقش موافق خوان می پردازند.

🔹حسام الدین صدیقی فرزند ارشد این تعزیه خوان پیشکسوت امید اول ادامه راه پدر در ایفای نقش امام است که در سالهای اخیر همراه او به اجرا می پردازد و بسیاری از حاضرین در مجلس نتوانسته اند تشخیص بدهند این صدا و آداب از آن کیست پدر یا پسر...
 

حمیدرضا صدیقی ایفاگر نقش امام حسین (ع) و فرزندان هنرمندش؛ امیررضا، حسام الدین و حامد

📸استاد حمیدرضا صدیقی ایفاگر نقش امام حسین (ع) و فرزند هنرمندش حسام الدین

📸زنده یاد عباسعلی صدیقی پدر بزرگوار استاد حمیدرضا صدیقی ایفاگر نقش امام علیه السلام... دهه ی پنجاه

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۱
تیر
۰۰

✍️خاندان خواجوی یکی از  سرشناس ترین طایفه ها در مزینان هستند که هرچند در دوره ی قبل از انقلاب به عنوان خان شناخته می شدند اما علی رغم دیگر مناطق آن ها دلی رئوف و مهربان داشته و خدمات بسیاری به زادگاه شان مزینان ارائه و نقش راهبردى در ماندگاری تعزیه عاشورای مزینان ایفا کرده اند .

نقل است حاج محمد خان خواجوى  که واقف تکیه بالا بوده ، صبح عاشورا پاىِ برهنه دنبال و در عقبه نخل همراه با سوگواران کویر به عزاداری می پرداخت.

اصغرخان خواجوى نیز که در این نوشتار به معرفی او خواهیم پرداخت به تعبیر حجت الاسلام زنده یاد حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی ؛ همچون پدران بزرگوار خود کلیدیترین نقش را در مدیریت نسخه ها داشته است و قبل از عاشورا هنرمندان تعزیه را گردهم جمع کرده و نسخه ها را به افرادى که لایقتر بودند تحویل می داد . در زمان هدایت او هیچ گونه پارتى بازى در کار نبود و چند روز مانده به عاشورا تعزیه خوانها مقابله داشتند (نسخه خوانی) و شایسته ترین و بهترین فردی که می توانست اجرای نقش داشته باشد نسخه را از او دریافت می کرد.

اصغرخان متولد بهار 1298در مزینان و فرزند میرزا حسن خان خواجوی مزینانی معروف به سرهنگ است که در آن دوران عهده دار سرداری ایالت خراسان بود و پدر او نیز میرزا حسین خان خواجوی با درجه ی یاور(تیمسار) در ارتش نادری خدمت می کرده است . مادرش شاهزاده خانم فاطمه افشار نادری از نوادگان نادرشاه افشار بوده که هر دو بزرگوار در بهشت علی (ع) قبرستان مزینان مدفون هستند.

میرزاحسن خان سرهنگ دارای چهار فرزند سه دختر به نام مرحومه خانم ربابه خواجوی مزینانی که والده مرحوم آقای محمد مرندی و علی اکبر مرندی عضو هیئت علی اکبری مزینان و مرحومه زهرا خواجوی مزینانی همسر مرحوم حاج ملا احمد صدیقی و فرزندان صدیقی ها مرحوم آقا غلامرضا و علی آقا و اصغرآقا و محمدآقا و حاج عباس صدیقی و خواهران مرحومه صدیقه خانم و مرحومه آسیه خانم همسرآقا میرزا اصغر ضیایی است و دخترسوم مرحومه معصومه خواجوی که والده بهروز و سعید خان خواجوی مزینانی است .سعید خان مدتی به مزینان آمد و چند هکتار زمین بایر را آباد کرد و پس از آن برای سکونت راهی آمریکا شد و دی ماه سال 1399 بر اثر بیماری کرونا در همان دیار غربت جان به جانان تسلیم کرد و پیکرش در ایالت کالیفرنیا به خاک سپرده شد.

دایی اصغرخان ، شازده داود میرزا افشار نادری است که  دستگاه تلگراف را در آن زمان به وزن حدود 3کیلوگرم برای سربازان ارتش ساخته واین دستگاه در یکی از موزه های انگلستان نگهداری می شود . همت او موجب شد اولین تلگراف خانه منطقه در مزینان راه اندازی شود که تا دهه ی شصت آثار آن در دروازه پایین مزینان (میدان امام حسین(ع) فعلی ) وجود داشت اما به خاطر نوسازی و راه اندازی مخابرات کنونی به طور کل تخریب و جایش را ساختمان سیمانی گرفت .

اصغر خان پس از اتمام تحصیلات در زادگاهش به مشهد مقدس هجرت کرد و در اداره پست و تلگراف مشهدم قدس استخدام  و سال ها از برکات معنوی زیستن در جوار امام هشتم که ارادت خاصی به این خاندان داشت متنعم گردید و از همان ابتدا همراه با مرحوم آقای مدیر شریعتی در جلسات مذهبی و سیاسی شرکت می کرد.

 درب منزل ایشان بر روی تمام فامیل وهم ولایتی های مزینانی در منطقه نوغان و دریادل  باز بود و حتی بچه های مزینانی و بستگان داورزنی و سبزواری که برای تحصیل و یا زیارت ، به خصوص  در ایام چهل و هشتم و شهادت امام رضا (ع) راهی مشهد می شدند میهمان این خیر نیکوکار بودند و بسیارند افراد تحصیل کرده مزینانی که با تشویق و حمایت های او به جایگاه علمی بالایی دست یافتند و موفقیت خود را مدیون وی هستند و در واقع باید گفت اصغرخان  پدری حمایت گر از کلیه فامیل و همشهریان مزینانی درزمان حیات خود بود.

او  با دختر مرحوم حاج حبیب اله خواجوی از بزرگان و واقفین روضه خوانی و هیئت های مذهبی و از مسئولین و کارگردانان شبیه خوانی و عاشورای مزینان ازدواج کرد و این بانوی مکرمه نیز همچون پدران و مادران خود در برپایی مجلس عزاداری اهل بیت علیهم السلام سعی وافر داشته و پس از فوت شوهرش همراه با فرزندان میزبان مردم مزینان در دهه ی دوم بوده و این راه همچنان ادامه دارد...

✍️اصغرخان خواجوی به سخاوتمندی و مردانگی و شجاعت از دوران جوانی معروف بود و در بین فامیل، خان دایی و آقا عمو صدایش می کردند.
 
نقش عاشورایی این خادم اهل بیت علیهم السلام تنها در کارگردانی و فهرست گردانی تعزیه خلاصه نمی شود بلکه او در آماده سازی نخل باشکوه مزینان از هیچ تلاشی دریغ نمی کرد و هر سال چوب تخته ها را آماده و به استاد کربلایی ابوالقاسم نجار می سپرد- تا پیش از انقلاب نخل عاشورای مزینان چوبی بود-  و در هر فصلی از سال سیب های سرخی که در پیشانی نخل و به نشانی سرهای شهدا قرار می گیرد فراهم می کرد.

با توجه به نبود امکانات و به خاطر ماندگاری متون تعزیه ، درطول سال به بازنویسی نسخه های مجالس مختلف تعزیه می پرداخت و در روز تاسوعا با پای پیاده تمام مسیری که باید فردای آن روز عزاداران و تعزیه داران طی کنند تا آسیب کمتری بینند بررسی و نکات و دستورات لازم را به مرحله ی اجرا می گذاشت و در روز عاشورا با پای برهنه ، حاملان نخل را همراهی می کرد.

استاد علی جعفری که خود از میراث داران تعزیه و کارگردان و فهرست گردانان این واقعه ی تاریخی است در باره ی نقش مرحوم اصغرخان می گوید : « اصغر خان خواجوی مردی از تبار عاشقان و ارادتمندان به خاندان عصمت و طهارت بود که در همهٔ ایام به ویژه در ماه های محرم و صفر و حتی قبل از فرا رسیدن محرم با همهٔ عشق و ارادتی که به مولا و پیشوایش حضرت امام حسین(ع)داشت کمرهمت و خدمت را با انگیزه ای تمام و کمال و با عیار ارزشمند می بست و پا در عرصهٔ برگزاری مراسم با شکوه شهادت حضرت ابا عبدالله(ع) می گذاشت.بی شک اگر زحمات ارزشمند این پیر غلام خوشنام و نیک فرجام نبود از نسخه های تعزیه خوانی  که مهمترین میراث گرانبهای ما مزینانی ها درگذشته و حال می باشد اثری بجای نمی ماند. »

این بزرگمرد تعزیه عاشورای مزینان سرانجام در 18 شهریور 1363 دار فانی را وداع کرد و در جوار بارگاه خواجه ربیع مشهد مقدس برای همیشه آرام گرفت.

بعد از درگذشت این خادم بی ادعای عاشورایی افتخار خدمت گزاری به هیئت و نخل و شبیه خوانی به فرزندش حسن خواجوی سپرده شد و او نیز همانند اجدادش این راه پرافتخار را با صلابت ادامه می دهد.

📸زنده یادان مهدی صدیقی و اصغرخان خواجوی... مشهد مقدس، دهه ی شصت

📸زنده یاد اصغر خان و حبیب اله خان خواجوی ...مشهدمقدس  1358

📸غلامرضا افشار نادری از مؤسسین تلگرافخانه مزینان /سال 1320/ 

📸مرحوم اصغرخان خواجوی در میان سالی

📸نمونه هایی از نسخه تعزیه خوانی عاشورای مزینان به همت و قلم زنده یاد اصغرخان خواجوی در دهه های پنجاه و شصت

📸یادگار مرحوم اصغرخان جناب آقای حسن خواجوی...

📸زنده یاد حاج میرزا محمدخان خواجوی مؤسس و بنیانگذار تکیه ی حسینی(بالا) در مزینان

 

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۶
تیر
۰۰

 

✍️در آستانه چهل و چهارمین سالگرد عروج فرزند شایسته کویر مزینان دکتر علی شریعتی مزینانی مجتمع باغ اسرار مزینان(فرهنگی هنری دکتر شریعتی) با حضور پیمانکار جدید وارد فاز تازه ای شد.

🔷تکمیل این پروژه عظیم بالاخره پس از توقف پانزده ساله با پیگیری های مستمر مهندس محسن توکل رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی داورزن و با همراهی و پشتیبانی شورای اسلامی و دهیاری و معتمدین مزینان قرار است به زودی آغاز و تا پایان سال جاری بخش هایی از آن به خدمات دهی برسد.

🔷رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی داورزن ضمن اظهار رضایت از به ثمر رسیدن پیگیری های انجام شده ابراز داشت: یکی از آرزوها و دغدغه اصلی این جانب به عنوان خادم فرهنگی شهرستان این پروژه عظیم آن هم در زادگاه معلم شهید انقلاب دکتر علی شریعتی مزینانی بوده و هست که با رای زنی های فراوان و جلسات مستمر با مسئولین فرهنگی استان از جمله ریاست اداره کل خراسان رضوی به سرانجام رسیده و  ان شاءالله به زودی شاهد شکوفایی آن خواهیم بود.

🔷توکل افزود: همراهی فرماندار محترم داورزن و شورای اسلامی و دهیاری و معتمدین مزینانی به ویژه حاج احمدمزینانی صباغ نقطه ی قوت و به راستی موجب دلگرمی ما در این مسیر بود که این عزیزان خود در بعضی جلسات با مدیران حضور داشته و کمک شایانی در تصویب ادامه کار دارند.

🔷وی خاطرنشان کرد: پس از چند نوبت آگهی در روزنامه ها و رسانه های رسمی و محلی برای معرفی یک پیمانکار متعهد خوشبختانه جناب آقای مهندس خیراندیش  یکی از متخصصین بومی و آشنا ادامه این کار را برعهده گرفتند و با شناختی که از ایشان سراغ داریم مطمئن هستیم که همه ی ما به آرزوی دیرینه خود خواهیم رسید و بخش هایی از این طرح تا پایان سال به بهره برداری می رسد.

🔷رییس فرهنگ و ارشاد اسلامی داورزن تأکید کرد:  این آغاز یک تعهد است و مجتمع در فاز اول (۴ماه) مرمت، استحکام بنا و بازگشایی دوازده باب دفتر فرهنگی جلو ساختمان را پیش رو دارد.

🔷توکل در مصاحبه با ایرنا نیز عنوان کرد:پس از تسویه مطالبات پیمانکاران قبلی، پیگیری بودجه برای ادامه ساخت بنا و تعیین تکلیف اصل زمین مجتمع، که محل دعوای بین ادارات ارشاد و اوقاف بود، محقق شد که با اختصاص بودجه لازم پیمانکار جدید مجتمع برای تکمیل بنا اقدام کرده است.

 🔷وی تصریح کرد: این مجتمع که در مساحتی حدود هشت هزار متر مربع به اجرا درمی آید، می تواند تبدیل به یک مکان فرهنگی و هنری مجهز برای خدمت به مردم و پاسخگویی به نیاز فرهنگ دوستان و هنرمندان منطقه و شهرستان داورزن شود.

🔷 علی اکبر رضوانی پناه رییس شورای اسلامی مزینان نیز با تشکر از پیگیری های اداره ارشاد اسلامی داورزن گفت: مدیر موفق کسی است که سودآوری های خوبی برای زیرمجموعه خود داشته باشد و این را با چشم خود دیدیم و لمس کردیم که جناب آقای توکل برای به ثمر رسیدن این پروژه زحمات زیادی کشیدند تا نفع آن به مردم مزینان و منطقه برسد.

🔷حسین محمدی سخنگوی شورای اسلامی مزینان نیز ضمن بیان خاطراتی از دوستداران دکتر علی شریعتی مزینانی و معرفی المان های به کار گرفته شده در ساخت این مجتمع که هریک نماد خاصی از زندگی شریعتی مانند دوازده غرفه فرهنگی تعبیه شده که برگرفته از 12 آذر زادروز علی پسرمزینان و یا تعداد پنجره ها و حتی کاشت و نوع درختان  به معرفی زمان حیات و زندان و شهادت و آثار دکتر می پردازد.

🔷وی خاطرنشان کرد: امیدواریم به همت و پیگیری های فرهنگ و ارشاد اسلامی داورزن و شورای اسلامی و درایت مهندس خیراندیش نتیجه این اقدام را به زودی شاهد باشیم.

🔷فعال فرهنگی و مشاور فرماندار احمد صباغ مزینانی که تندیس شکوهمند و میدان استاد محمدتقی شریعتی مزینانی و فرزند برومندش دکتر علی شریعتی از جمله خدمات ارزشمند وی می باشد و چندین طرح فرهنگی را نیز در زادگاهش آماده ارائه و پیگیری دارد گفت: با خارج شدن این طرح از ملی به استانی از امروز پروژه باغ اسرار مزینان با حضور مهندس صدقی معاون عمران اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خراسان رضوی در اختیار پیمانکار محترم قرار گرفت و اعتبار اولیه هم به حساب وی واریز شده و ان شاءالله به زودی شاهد تخصیص اعتبار لازم برای تکمیل کل مجتمع باشیم.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۵
تیر
۰۰

چهل و چهارمین سالگرد عروج ملکوتی فرزند شایسته کویر مزینان دکترعلی شریعتی مزینانی در حالی فرا رسید که ایران اسلامی علاوه بر درگیری با سایه ی شوم کرونا در یک ماراتن انتخاباتی بزرگ به دنبال انتخاب و معرفی سیزدهمین ریاست جمهور خود و چند انتخابات دیگر مانند شورای شهر و میان دوره ای مجلس و خبرگان رهبری بود.

در چنین شرایطی شاید حتی فرزندان دکتر شریعتی هم به فکر برگزاری مراسم و یا برنامه بزرگداشتی برای او نبودند ولی بازهم این مردم مزینان بودند که نمی توانستند خاطره بزرگمرد سرزمین خود را فراموش کنند و به همین مناسبت در بیست و نهم خرداد 1400 با برگزاری مجلس ختم قرآن و مداحی و سخنرانی نام و یاد علی پسر مزینان را گرامی داشتند.

مردم مزینان که به تعبیر علامه محمدتقی شریعتی مزینانی چه قبل و یا بعد از انقلاب بیشترین ضرر را از نام شریعتی ها دیده اند و به جرم انتساب این نام کمترین تسهیلات را دریافت کرده اند اما هیچگاه قصه ی علی و مظلومیتش را فراموش نکرده و پس از پیروزی انقلاب با ورود استاد شریعتی به مزینان همواره در سالگرد شهادت فرزندش به سوگ می نشینند و البته در این میان صاحب منصبان و متنفذان سیاسی بی نصیب نمانده و خود را یه مزینان رسانده و در مراسم سالگرد این خروس بی محل کویر شرکت و سخنرانی کرده و هزار وعده و وعید دادند که به جز مردی به نام دکتر نوذری وزیر نفت دولت نهم حتی به یکی از آنها عمل نکرده اند.

بی تردید نقش دانشجویان و فرهنگیان مزینانی و اساتید دانشگاهی سبزوار مانند دکتر سیدابوالفضل حسینی و عاشقان شریعتی و شورا و دهیاری مزینان در برپایی این مراسم به طور منظم در هرسال انکار ناپذیر بوده اما آنچه قابل اهمیت و مهمتر است مردمی بودن این مجالس و حضور همشهریان دکتر شریعتی می باشد که هزینه برگزاری مراسم و پذیرایی از میهمانان را خود عهده دار شده اند.

 بعضی از چهره ها و شخصیت ها و مقاماتی که در مراسم مختلف سالگرد شهادت دکتر علی شریعتی به مزینان آمده و سخنرانی کرده اند:« دکتر سید محمد مهدی جعفری( استاد دانشگاه شیراز)، احمد مسجد جامعی( وزیر فرهنگ)، دکتر محسن رضایی(دبیر تشخیص مصلحت نظام)،دکتر مصطفی معین(وزیر علوم) دکتر هادی خانیکی( معاون فرهنگی رئیس جمهور، خاتمی)، ناصر آملی( مولف کتاب شریعتی در دانشگاه مشهد) ، طهماسبی( اسطوره شناس و قرآن پژوه)، محمد علی گندمی، سید حامد علوی(صاحب نظر و قرآن پژوه)، دکتر عباس منوچهری( استاد علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس)، دکتر عطاء الله مهاجرانی( وزیر فرهنگ دولت خاتمی)، موسوی لاری( وزیر کشور)، غلامحسین نوذری ( وزیر نفت دولت احمدی نژاد)، رحیم عبادی ( رئیس سازمان ملی جوانان دولت خاتمی)، دکتر غفاری ( معاون فرهنگی وزارت علوم)...»

مزینانی های وفادار در شهرهای دیگر از جمله پایتخت نیز جزء اولین نفرات و گروه ها بودند که برای بزرگداشت دکتر علی شریعتی سرازپا نمی شناختند و در این گونه مراسم از جمله اولین مجلس یادبود که سال 1358 در دانشگاه تهران برگزار شد حضوری فعال داشتند و هیئت مرکزی مزینانی های مقیم تهران با چاپ اطلاعیه و رساندن همشهریان به دانشگاه و برعهده گرفتن انتظامات نقش بی بدیل خود را رقم زدند.

مردم خونگرم و قدرشناس مزینان نه تنها برای علی سنگ تمام گذاشته اند که خانواده او را نیز همیشه مورد تکریم و احترام قرار داده و با همان عشق و ارادت به استاد و فرزند برومندش خاندان بزرگ شریعتی را گرامی می دارند.حضور شهروندان مزینانی در مراسم تشییع و خاکسپاری دکتر پوران شریعت رضوی همسر دکتر شریعتی و برگزاری اولین مراسم سالگردش با حضور فرزندان و بستگان او در مزینان از جمله ی این وفاداری دل سوختگان کویر است...

📸اطلاعیه ی هیئت مزینانی های مقیم مرکز... سال 1358

📸حضور جوانان مزینانی به عنوان انتظامات مراسم دومین سالگرد شهادت دکتر علی شریعتی مزینانی... دانشگاه تهران،سال 1358

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۱
خرداد
۰۰

کرج - ایرنا - مدیرهماهنگی واحدهای مسکن مهر شهرجدید هشتگرد از متقاضیان مسکن مهر این شهر که واحدهای آنها بالای ۸۸ درصد پیشرفت فیزیکی است، خواست تا هرچه سریع تر برای تکمیل پرونده خود اقدام کنند.

علی مزینانی روز شنبه  در گفت و گو با ایرنا به تشریح مشکلات عدم اقدام برخی متقاضیان برای فروش اقساطی(دریافت دفترچه اقساط) واحدهای مسکن مهر شهر جدید هشتگرد پرداخت و افزود: در صورت عدم اقدام متقاضیان، مشمول جرایم خاصی همچون سود دوران مشارکت، افزایش کارمزد بانک از چهار درصد به ۱۸ درصد، کوتاه شدن طول دوران اقساط و به تبع آن افزایش قسط، خواهند شد. 

وی گفت: عده‌ای از متقاضیانی که فروش اقساطی انجام و کارت قسط دریافت کرده‌اند اما از تحویل واحد خود سرباز می زنند نیز در صورت عدم تحویل واحد طبق مصوبه شورای مسکن هزینه نگهداری به آنها تعلق خواهد گرفت و مشمول اخذ مالیات از خانه‌های خالی خواهند شد.

مزینانی افزود: با توجه به اینکه پیمانکار پروژه ها را تکمیل و تحویل داده، درصورت بروز هرگونه مشکل در ساختمان، مسوولیت آن به عهده متقاضی خواهد بود.

وی گفت: یکی از امتیازات دریافت کارت قسط، در حال حاضر  باتوجه به هماهنگی به عمل آمده با بانک مسکن، ارائه سفته با ظهرنویسی یکی از اقوام درجه یک بوده و نیاز به معرفی ضامن کارمند با نامه کسر از حقوق نیست.

مدیر هماهنگی واحد مسکن مهر شهرجدید هشتگرد خطاب به خریداران مسکن مهر که کارت قسط تسهیلات دریافت کرده‌اند گفت: لازم است این گروه از تسهیلات‌گیرندگان از بانک مسکن، نسبت به بازپرداخت به موقع تسهیلات دریافت شده و واریز به موقع اقساط خود اقدام کنند تا بانک مسکن بتواند از محل بازگشت منابع تسهیلاتی مسکن مهر به خانه‌دار شدن سایر متقاضیان تسهیلات مسکن کمک کنند.

وی در پایان از همکاری برخی خریداران مسکن مهر در بازپرداخت اقساط تسهیلات دریافت شده برای واحدهایی که فروش اقساطی شده‌اند تقدیر کرد و گفت: اگر چه در حوزه تسهیلات مسکن مهر نیز بانک مسکن با موضوع مطالبات معوق مواجه است اما بخش قابل توجهی از خریداران مسکن مهر اقساط خود را به موقع پرداخت می‌کنند که قابل تقدیر است.

عملیات ساخت حدود ۵۰ هزار واحد مسکونی مهر از سال ۸۷ در شهرجدید هشتگرد آغاز شده که بیش از ۹۰ درصد آنها تکمیل و واگذار شده است.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۹
خرداد
۰۰


در منتهی الیه آرزو
در هیاهوی آمال و آلام و آبرو
در سراشیبی خواستن های پی درپی
و در نیاز سایه بان های کویر تفتیده
آن جا که نفس به سرابی آمیخته
و امید به گذر رهگذری راه بلد
با مشکی آغشته حتی به جرعه ای
تنها و تنها انسانم آرزوست!
کالایی که دیگر سخت پیدا می شود
متاعی که بازرگانان به بزرگان فروختند
و گویی چند سالی است که دیگر تولید نمی شود
تحریم آن را هم ممنوع الورورد کرده است
شاید روزنه ای پیدا شود
یا نه از کمربندی یک شهر بتوان دور زد
این روزها مهر دیگر نگاهبانی ندارد
منهای آن نیز کدام درد را دوا می کند
همه ی پچ پچه ها تنها برای سلاخی آن است
دستی که به اطاعتش بلند شود قطع می گردد
و لبی که به ستودنش گشوده شود لال می شود
چوبه ی داری، از تنفر انتظار لبخندی را انتظار می کشد
و دیگر شاعر پاییز را هم از یاد برده است
آه که دلم پر می کشد برای لحظه ای دویدن
در کوچه های تو در تو
و ولوله ی طفلکانی که جایی برای بازی ندارند
با خود می گویم چرا پس عمو زنجیر باف نمی آید
اصلاً او زنجیر ما رو بافته؟!
اگه بافته آیا پشت کوه انداخته؟!
«کدام کوه؟
همان کوهی که در آن غار داره های بله»
نکند بچه آهو هم به کمند صید گرفتار شده...
می خواهم بر اسب دلدل سوار شوم
تفنگ برنو را بردارم
و با آوازی دشتی
همان که فایز می خواند
«سرکوه بلند دو دو کنم مو»
با تاخت به نجات برّه آهو بروم
اما مرد صیاد
با نگاهی مظلومانه فریاد می زند:
«به کجا چنین شتابان!»
صدایش شبیه گرسنه ای است
و می گوید که بچه هایش نیز به انتظار لقمه ای نان هستند
اکنون درمانده ام
آیا در کوره ی آهنگری
می توانم خنجری بسازم نیشش زفولاد
که بر دیده زنم و دل گردد آرام
هرگز
نه توان دیدن صید را دارم
و نه می توانم التماس صیاد را نادیده بگیرم
به کنار برکه ای می روم
می خواهم عطش دل را به مشتی آب خاموش کنم
صدایی فریاد می زند:
«آب را گل نکنید
در فرودست انگار کفتری می خورد آب...»
غمگین به سایه ی درختی پناه می برم
سیره ای در گوشه ای پر می شوید!
زنی چادر گلدار به سر
برای پر کردن کوزه اش
که انگار تمام سرمایه ی حیات اوست
خرامان خرامان به برکه می رسد
ناگهان آب شلاقی بر تمامی آرزوی او می زند
و کوزه از دستانش رها می شود
و من درمانده و حیران
همراه با نگاه های ناامید او می خوانم:
«کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش»

تقدیمی؛ علی مزینانی عسکری

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۰
خرداد
۰۰

 


آواز صلح مرد آتش نشان مزینانی در آتش

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، می گوید بارها مرگ را نزدیک خود دیده است در میان آتش ، ولی ،باز به دل شعله ها زده است تا باردیگر شوق نجات را در چشمان حادثه دیدگان ببیند. می گوید دستانی که در دستانت گره می خورند به امید نجات ، جان زندگی ات هستند و امید.

ابوالفضل مزینانی ، آتش نشانی است خوش صدا، آواز که می خواند تو را می کشاند به دنیای صلح. آواز صلح در آتش.

 در میان دود و آتش، ارتفاع و خطر، مردانی آهنین اما مهربان با قلب هایی همچون دریا بزرگ و آبی خود را به مهلکه حادثه می زنند تا نجات دهند آنانی باشند که گرفتار شده اند. روح هایی لطیف دارند این مردان.

در بین این مردان، ابوالفضل مزینانی، جوانی است 30 ساله که به جز نترسیدن از خطر و عشق به نجات و امداد ، صدایی دارد خوب که با شنیدن نوای آوازش به دنیا صلح می روی و امنیت؛ آواز صلح در آتش .

با ابوالفضل مزینانی(فرزند سیدمحمد و نوه تعزیه خوان پیشکسوت زنده یاد میرزانوراله مزینانی)،متولد نوزدهم مرداد سال 1370 ، دانش آموخته  مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد رشته نرم افزار در رکنا به گفتگو نشستیم و او از اولین رویارویی با مردان آتش نشان تهرانی تا نخستین عملیات نجات و آرزویش برای هم آواز شدن با همایون شجریان و علیرضا افتخاری گفت.



آتش نشانی را به کارمندی بانک ترجیح دادم

ابوالفضل مزینانی در پاسخ به این سوال که چرا آتش نشان شدن را انتخاب کرد و چرا به دنبال آواز حتی مدلینگ نرفت گفت : کامپیوتر تدریس کردم، دوربین مدارس بسته نصب می کردم و... خیلی شغل ها را امتحان کردم ،  در آزمون استخدام بانک شرکت کردم ولی در آخر وقتی نتیجه آزمون آتش نشانی آمد با خودم گفتم ؛ همین است ! انتخاب نهایی من همین است ؛ انتخاب ورود به دنیای نجات و کمک. در خودم نمی دیدم که پشت میز بنشینم.  5 سال است که در سازمان آتش نشانی در خدمت مردم تهران هستم. آتش نشانی هیجان دارد. گاهی اوقات هم ممکن است کار دستت دهد مانند تمام کارهایی که هیجان دارد اما عشق نجات، لذتی دارد که باید تجربه شود تا درک شود.

پایه و اساس ورزش در وجودم بود

سیدابوالفضل مزینانی می گوید: برادرانم پیگیر ورزش کشتی بودند و من هم به دنیای آنها کشیده شدم و همچنان این رشته ورزشی را دنبال می کنم. البته مثل اکثریت پسران به فوتبال هم بی توجه نیستم و بازی می کنم.
پیشنهادهای خوب مدلینگ را رد کردم

وی در پاسخ به این سوال که چرا مدل یا بازیگر نشدید؟ تاکید می کند: بازیگر تئاتر بودم اما آتش نشانی جای خود را بیشتر در زندگیم پر کرد . بهتر است اینگونه بگویم که دقایق کار در فضای آتش نشانی ،وقت تمرین و حضور بر صحنه تئاتر را از من دور کرد و اینگونه شد که از صحنه تئاتر دور شدم .  ترک شیفت برای رساندن خودم به اجرای تئاتر سخت بود. پیشنهادهای خوبی هم برای بازی در تئاتر و سریال شد اما یا باید بازیگری را انتخاب می کردم یا آتش نشانی و من آتش نشانی را انتخاب کردم .در کار مدلینگ هم پیشنهادهای خوبی داشتم ولی به دلیل مسائل و ضوابطی که به شغلم (آتش نشانی) مربوط بود مجبور شدم این پیشنهادها را رد کنم.  ولی تمایل به پیگیری هم بازیگری و هم دنیای مدلینگ را دارم .


در 9سالگی اولین امداد را تجربه کردم

مزینانی می گوید :پدرم نظامی بود و ما ساکن شهرک توحید بودیم. اولین مرتبه که عملیات آتش نشانی و تلاش مردان آتش نشان برای نجات را دیدم به حادثه سقوط هواپیمای سی - 130 بر می گردد ( ساعت ۱۴ روز ۱۵ آذر ۱۳۸۴) که در شهرک توحید سقوط کرد و خبرنگاران جانباختند. اولین رویارویی من با آتش نشانی آن روز و در آن حادثه بود.


اولین نجات، جان یک گربه بود

سیدابوالفضل مزینانی درباره اولین عملیات نجاتی که خودش ناجی بود چنین می گوید :  یک گربه را نجات دادم.  ساعت 3 نصف شب تماس گرفتند که  گربه و بچه هایش در کانال کولر گرفتار شده اند . اعزام شدیم، من داخل کانال کولر رفتم و گربه و بچه هایش را نجات دادم. این اولین عملیاتی بود که در آن حضور داشتم و گربه ها را نجات دادم.


نجات کارگران محبوس در اتاق شیشه ای

می گوید که اولین رویارویی با مرگ را در حادثه آتش سوزی بازار گل داشت و در خصوص آن روز چنین توضیح می دهد :  آتش به جان بازار گل افتاده بود .کارگران بازار گل ( که اکثرا افغانستانی بودند )در اتاق شیشه ای که از بیرون در آن بسته شده بود میان شعله های آتش گرفتار مانده بودند. به محل که رسیدیم  7 یا 8 کارگر افغانستانی را دیدیم که در یک اتاق گیر افتاده بودند. در شیشه ای بود اما از ترس کارفرما شیشه را نمی شکستند که جانشان را نجات دهند. برای نجات آنها روی پشت بام و رفتیم ؛ شعله های آتش زبانه می کشید و هر لحظه نزدیک و نزدیک تر می شد و گرما بیشتر . عملیات ساده ای نبود ، میان شعله های آتش که گرداگردم را فرا گرفته بود برای اولین مرتبه مرگ را در چند قدمی خود دیدم ؛ اولین رویارویی با مرگ در علمیات بازار گل بود .


اولین رویارویی با مرگ

سیدابوالفضل مزینانی ادامه داد :شعله های آتش بسیار زیاد بود و محله را سرخ کرده بود. من سر لوله آب را دستم گرفته بودم و روی سوله عملیات انجام می دادم. نفسم میان دود کم آورد، آن بالا حرارت به آدم فشار می آورد و توان آتش نشان را می گیرد.حتی دود و گرما زیاد حال یکی از همکاران را در عملیات برهم زد و  با اورژانس رفت و چند روزی بستری شد. حرارت باعث می شود که رگ های بدن گشاد شود و پمپاژ قلب خون را به تمام ارگان های بدن نرساند. این اتفاق برای من هم رخ داد ؛ بالای سوله بودم ؛ میان آن همه آتش و دود ، خبر نداشتند آنجا گیر افتاده ام . بخت با من یار بود و معاون ما عباس محقق به کمکم آمد و  جان سالم به در بردم. ما ماسکی داریم که دیمن ولو روی آن دارد و کارش رساندن اکسیژن از سیلندر به ماسک است. دیمن ولو یک دکمه دارد که وقتی ماسک بخار می کند یا اکسیژن کم می آوریم، دکمه را فشار می دهیم چند برابر هوا وارد ماسک می شود. تصور کنید چقدر حالم در شرایط وخیم بود که حتی  توان فشردن دکمه را  نداشتم .بدنم به اصطلاح خالی کرده بود. دقیقا نمی دانم چه اتفاقی افتاده بود ولی از لحاظ بدنی بریده بودم و اگر معاون عملیات مرا نمی دید شاید الان نبودم.

صدای تغزیه خوانی پدربزرگ را به ارث بردم

مزینانی که پیش تر از صدای خوش آن گفتیم می گوید: ارث پدر بزرگم است . خانواده می گویند ابوالفضل صدایش را از پدربزرگ ارث برده است . پدربزرگم تعزینه خوان بود. پدربزرگم کار تعزیه و مداحی انجام می داد. شاید خیلی ها ندانند که تعزیه در دستگاه های موسیقی سنتی خوانده می شود.  یک تعزیه خوب ،کلاس کامل درس دستگاه های موسیقی سنتی ماست. شاید پایه خوانندگی من اینجا بوده و بعد سعی کردم آن را به نتیجه برسانم و درست خواندن را یاد بگیرم. به همین دلیل تحت نظر استاد مظفر شفیعی (یکی از بزرگان موسیقی سنتی) دوره ای کوتاه و پس از آن زیر نظر استاد محمدی یکسال آموزش دیدم.


سعی می کنم مانند همایون و علیرضا قربانی بخوانم

سیدابوالفضل مزینانی در ادامه به  آرزویش در همخوانی با همایون شجریان،  علیرضا قربانی می گوید : قطعا این آرزوی خیلی هاست. من بسیاری از اوقات که خانه تمرین می کنم همایون شجریان و علیرضا قربانی را در نظر می گیرم و سعی می کنم مانند این اساتید بخوانم. دوست دارم با همایون شجریان و علیرضا قربانی بخوانم. اما جایگاه آنها بالاست.
دو بیت با صدای استاد شجریان برای آن که زندگی با آن بگذرد

او با اشاره به آوازی که همیشه زمزمه می کند، می افزاید: استاد شجریان خوانده است. " نیکی و بدی که در نهاد بشر است / شادی و غمی که در قضا و قدر است / با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل / چرخ از تو هزار بار بیچاره تر است" در این وانفسای اقتصادی و وضعیت موجود که همه با مشکلات دست و پنجه نرم می کنند با زمزمه این دو بیت زندگی می گذرد.

حادثه پلاسکو مرگ تدریجی ما بود

او تلخ ترین خاطره اش را اینطور تعریف می کند: دو سال از آمدنم به آتش نشانی گذشته بود که حادثه پلاسکو اتفاق افتاد، 5 نفر از آنهایی که شهید شدند، هم دوره من بودند و با 2 نفر از آنها صمیمی بودم و این صمیمت از برنامه تلویزیونی به نام "آقای آتش نشان" که همراه هم در آن شرکت کرده بودیم شکل گرفت ؛ با یکدیگر هم تیمی در این مسابقه بودیم . لحظات امداد و نجات در حادثه پلاسکو، مرگ تدریجی برای ما بود. یکبار می گفتند که پیام از آنها آمده... یکبار می گفتند زنده اند... لحظات تلخ و سیاهی بود . آرزو می کردیم همکارانمان را زنده بیابیم ولی آرزویمان به نتیجه دلخواه نرسید و جان باختند. از حادثه پلاسکو به بعد خیلی حال روحیه ام بهم ریخت، تا یکسال بی دلیل در خلوت خود گریه می کردم ،شرایط خوبی نداشتم، حتی  در روابط اجتماعی ام  تاثیر گذاشته بود  و افسرده شدم ولی به مرور، روحیه ام را درمان کردم .

این آتش نشان در ادامه  در توصیف کلمات زیر می گوید:

جوانان ایرانی:  اوضاع خوبی نیست.

بیکاری: کار یک نیاز اولیه است که اکثرا به آن نمی رسیم.

ازدواج:  الان سخت است. شرایط اقتصادی ازدواج را سخت کرده است .

آتش: ما باید با آتش رفیق شویم.

کمکم کن: امیدوارم هیچ کس روزی به زبان نیاورد. در هیچ زمینه ای.

آوازی که آرام است؟ تصنیفی از استاد افتخاری که می گوید: "خدایا عاشقان را با غم عشق آشنا کن/ ز غم های دیگر غیر از غم عشقت رها کن / تو خود گفتی که در قلب شکسته خانه داری / شکسته قلب من جانا به عهد خود وفا کن" یک جمله از بزرگی شنیدم که می گفت: "شاید خیلی از مواقع بنده خوبی نباشیم و بگوییم خدایا ما بندگی بلد نیستیم ولی تو که خدایی بلدی و باید آرامش ما باشی." این جمله در وجودم نشست. شما هم این جمله را یادتان بماند.

موسیقی: مأمن دردهای ماست. جایگاهی است که به آرامش می رسیم.موسیقی تمامیت است و همه چیز در موسیقی است.

ایران: یاد آهنگ همایون شجریان افتادم. "دور از تو بادا اهرمن / ایرانِ من، ایرانِ من" این آهنگ را خیلی دوست دارم و هر روز آن را گوش می کنم. هر بار بگویند ایران یاد این آهنگ می افتم. دنیای حرف است این آهنگ و آواز.

 

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 

  • علی مزینانی
۱۰
خرداد
۰۰

سمیرا شاهیان  | شهرآرانیوز - مدتی است «رادیوپیوست» (پی وست) با مدیریت و کارگردانی همشهری مان، سعید مزینانی، به جمع پادکست‌های فارسی اضافه شده و مخاطبان خودش را هم جذب کرده است. مزینانی، مدیر هنری و طراح گرافیک، کارش در این حوزه را از مشهد آغاز کرده است. او حدود ۱۰ سال است که استودیویی راه اندازی کرده و از زمان مهاجرتش به تهران در پایتخت کارش را ادامه می‌دهد.

سازنده رادیوپیوست در سال‌های حضورش در مشهد، چندین برنامه ازجمله «گاف» شامل سخنرانی‌هایی درباره طراحی گرافیک، «چهارگاه» برنامه سه شاخه‌ای شامل گرافیک شهری و نقاشی دیواری و هنر معاصر و «هفت شهر» دربردارنده موضوعات هنر‌های شهری را با همکاری معاونت امور هنری شهرداری مشهد برگزار کرده بود. علاقه شخصی او فعالیت در زمینه هنر، چه فضای هنر‌های تجسمی و چه دیگر شاخه‌های هنری است، اما از آنجا که با هنرمندان فعال در شاخه هنر‌های تجسمی بیشتر آشنایی دارد، ادامه همکاری اش با نگارخانه داران، او را به ایده راه اندازی پلتفرم پیوست و زیرمجموعه آن یعنی رادیوپیوست رسانیده است. مزینانی همچنین سررشته‌ای از عکاسی دارد و زیر نظر دو تن از استادان سرشناس این رشته در مشهد یعنی حمیدرضا گیلانی فر و کیارنگ علایی آموزش دیده است. برای آشنایی بیشتر با پادکست رادیوپیوست با سعید مزینانی گفتگو کرده ایم که در ادامه می‌آید.

نتیجه یک دغدغه شخصی

این روز‌ها تقریبا همه ما اصطلاح کسب وکار‌های پلتفرمی را می‌شنویم و به کار می‌بریم. اینستاگرام و گوگل، نمونه‌هایی از پلتفرم‌های بین المللی است و پلتفرم‌های مشهوری نیز در حوزه‌های فرهنگی و تجاری وجود داردکه مثال‌های خوبی از پلتفرم‌های موفق و پرمخاطب در فضای اینترنت کشور خودمان هستند. پلتفرم پیوست نیز نمونه دیگری است که به سرپرستی سعید مزینانی، تولید شده و در واقع پلتفرم تولید محتوا در حوزه هنر‌های تجسمی است که ایده آن با توجه به گسترش شبکه‌های اجتماعی و امکاناتی که از طریق نرم افزار‌های آنلاین به دست آمده، ایجاد شده است؛ او می‌گوید: ایده کار حاصل یک دغدغه شخصی بوده و اینکه فضای هنر‌های تجسمی ایران نیاز به تولیداتی در حوزه شنیداری، نوشتاری و ویدئویی دارد و از حدود ۲سال پیش پلتفرم پیوست را با همکارانم راه اندازی کرده ایم.

مزینانی در پاسخ به این سؤال که چرا در حوزه هنر‌های تجسمی که دیداری هستند باید تولید محتوای شنیداری داشته باشیم، می‌گوید: ما علاقه‌مند بودیم در میان پادکست‌های مختلفی که این روز‌ها تولید و منتشر می‌شود، یک رادیو تجسمی خوب بسازیم که بتوانیم از صدای هنرمندان و دست اندرکاران حوزه هنر آرشیو شفاهی گردآوری و از طرفی بتوانیم موضوعات مختلف را انتخاب و درباره آن بحث و گفتگو کنیم.

او خاطرنشان می‌کند: اولین سؤال برای خودمان این بود؛ درباره هنر‌های دیداری چگونه می‌شود محتوای کاملا شنیداری تولید کرد، اما به هر حال خلأ نبود پادکست در حوزه هنر‌های تجسمی هم احساس می‌شد. با اینکه برای پادکست، موضوعات شاعرانه‌ای نداشتیم، خیلی زود به پاسخ این سؤال رسیدیم، زیرا فضای هنر‌های تجسمی با خیال و ایده‌های ذهنی سروکار دارد و رادیو هم می‌تواند نوعی خیال انگیزی در ذهن مخاطب ایجاد کند.

از نگاهی به تولد هنر تا رویداد‌های هنری

تاکنون ۴ شماره از پادکست رادیوپیوست منتشر شده و هر شماره، محتوایی ۴۰ دقیقه‌ای درباره موضوعی خاص داشته است که به شکل یک مجله شنیداری برای استفاده مخاطبان موجود است؛ مزینانی می‌گوید: در فصل اول درباره موضوعات کلی و مهم در حوزه هنر‌های تجسمی صحبت کردیم. اولین شماره نگاهی به تولد هنر معاصر در جهان بود، شماره بعدی هنر معاصر در ایران که شامل تاریخچه کوتاهی از هنر معاصر در ایران بود و در دو شماره بعدی هم درباره نقد آثار هنری و اتفاقات هنری سال ۹۹ صحبت کردیم.

مراحل کار در رادیوپیوست که روی پادگیر‌های مختلف بارگذاری می‌شود با برگزاری جلسات تحلیلی هفتگی آغاز می‌شود. مزینانی توضیح می‌دهد: معمولا پادکست‌ها با تعداد عوامل محدود تولید و منتشر می‌شوند، اما تیم ۱۰ نفره رادیوپیوست متشکل از افراد زیادی در حوزه‌های پژوهش، نویسندگی، اجرا، کارگردانی و تدوین است و به صورت یک مجله شنیداری پیشرفت می‌کند. تیم ما، موضوعاتی را انتخاب می‌کنند، سپس افراد حوزه پژوهش و نویسندگی بر اساس آن متن را تهیه و بعد از آن افراد متخصص در حوزه‌های مختلف را برای انجام گفتگو‌ها انتخاب می‌کنند. در نهایت از دل گفتگو‌ها و روایتی که خودمان می‌نویسیم یک شماره آماده می‌کنیم.


آغاز کار با همکاری یک تهیه کننده

کارگردان رادیوپیوست با بیان اینکه مهم‌ترین قسمت پادکست، شروع فعالیت با همکاری یک تهیه کننده بوده است، می‌گوید: بخش فنی کار از قبیل ضبط صداها، میکس و مسترینگ و بخشی از آنچه که برای تولید محتوا نیاز داریم در رادیو گوشه انجام می‌شود. ما محتوای تولید شده را به دست تهیه کننده می‌رسانیم و او بخش مارکتینگ و فنی کار را پیش می‌برد. البته تا این مرحله از کار، تهیه کننده بیشتر جنبه‌های فنی را حمایت کرده، اما برنامه‌هایی برای قسمت مارکتینگ و جذب حامی مالی داریم که در آینده هر قسمت می‌تواند با همکاری یک حامی مالی تولید شود.

تیم رادیوپیوست متشکل از پگاه بهروزفر از فعالان حوزه هنر که اکنون مدیر پروژه رادیوپیوست است و امین طلاچیان، راوی گفتگو‌ها و مهرنوش علی مددی نویسنده و سرپرست پژوهش و نسیبه حیدری، پژوهشگر، رضا باباجانی طراحی گرافیک و هویت بصری و ایمان جسمی، سازنده موسیقی پادکست است.


گردآوری آرشیو مستند

مزینانی خاطرنشان می‌کند: ما سعی نکردیم پادکست آموزشی باشیم، اما از سوی دانشجویان رشته‌های هنر شنیده شدیم و تلاش می‌کنیم پایگاهی برای فضای هنر‌های تجسمی ایجاد کنیم که بتواند بخشی از دغدغه‌ها و اتفاقاتی که در حوزه هنر می‌افتد را بازگو کند.

سازنده مشهدی رادیوپیوست با اشاره به درآمد حاصل از کارشان می‌گوید: پادکست ما هنوز صددرصد برای اعضای تیم محل کسب درآمد نشده است، اما دستمزد‌های اندکی به همکاران تعلق می‌گیرد. همچنین اکنون بزرگ‌ترین مانع ما در مسیر تولید پادکست، کروناست، زیرا در رادیو، فضایی برای گفتگو ایجاد کردیم و باید برای تهیه گزارش و گپ وگفت به نگارخانه‌ها برویم درحالی که این بخش از کارمان با محدودیت انجام می‌شود.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

 

  • علی مزینانی
۳۰
فروردين
۰۰

حاج خلیل مزینانی(نیکدل) جانباز سرافرازی که بیش از 5 سال در جبهه های نبرد حق علیه باطل و عملیات های مختلف حضور داشت صبح روز 26 فروردین بر اثر جراحات شیمیایی ناشی از جنگ تحمیلی به یاران شهیدش پیوست.

این جانباز سرافراز که در دو عملیات والفجر هشت و کربلای پنج بر اثر گازهای شیمیایی بخشی از ریه های خود را از دست داده و با مشکل تنفسی مواجه بود چهاردهم اسفند 1399 در بیمارستان بعثت تهران بستری و پس از مدت کوتاهی مرخص و به خانه بازگشت.

حاج خلیل مزینانی فرزند خادم الحسین(ع) زنده یاد حاج غلامرضا نیکدل و متولد چهارم دی ماه 1344 است که از نخستین روزهای یورش دژخیمان دیکتاتور عراق عازم جبهه های نبرد شد و با کسوت بسیجی در لشکر 27 حضرت محمد رسول الله(ص) سازماندهی و در عملیات های مختلف مجروح شد اما بازهم از پا ننشست و مدت 65 ماه در مناطق مختلف جنوب و غرب کشور دلاورانه به جهاد با دشمن پرداخت و علاوه بر جراحات شیمیایی از تیر و ترکش و موج های انفجار سلاح های سنگین در امان نماند.

پیکر این جانباز شهید روز شنبه با حضور مردم قدرشناس مزینان و نیروهای نظامی و انتظامی و بنیاد شهید داورزن در گلزار شهدای مزینان تشییع و در آرامستان بهشت علی علیه السلام زادگاهش برای همیشه آرام گرفت.

از جانباز کربلایی خلیل مزینانی دو فرزند پسر و یک دختر به یادگار مانده است.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۲
فروردين
۰۰


مزینان که یکی از وجوه تسمیه ی آن زادگاه دانشمندان و اندیشمندان می باشد همواره در تربیت و پرورش عالمان دین یکی از ارکان اصلی استان خراسان و حتی کشور عزیزمان ایران است و از این نیز فراتر رفته و در دنیا نام شخصیت هایی همچون علامه محمدتقی شریعتی مزینانی را به خوبی می شناسند. این افتخار در ادوار مختلف تاریخی به زیبایی می درخشد و در بعضی کتب همانند تاریخ بیهق از علمان این دیار مانند ابوسعد المزینانی که شاعر و ادیب فاضلی بوده نام می برد.

شانه به شانه ی مسجد جامع یعنی در ده متری ضلع جنوبی آن ؛ مدرسه ی علمیه ای قرار دارد که تا دهه ی چهل فعال بوده و طلاب و روحانیون مزینانی در محضر استادانی همچون مرحوم شیخ قربانعلی شریعتی که تولیت آن را برعهده داشته تلمذ می کردند.

این بنا دردوران انقلاب اسلامی ودفاع مقدس مرکز شکل گیری حرکتهای انقلابی وپایگاه های فعال؛ انجمن اسلامی مزینان،بسیج شهدای مزینان ،کتابخانه دکترعلی شریعتی ، دفتر شورای حل اختلاف، شورای اسلامی ،مرکز بهداشت و دوره ای نیز مدرسه علمیه حضرت صاحب الزمان(عج) بوده است

موقعیت این مدرسه در مرکز بافت قدیم مزینان بر روی بدنه خیابان اصلی که بافت قدیم را به دو بخش منشعب می کرده، قرار گرفته است (پلان کلی ابن بنا مدرسه ای است دو ایوانی با حیاط مرکزی، ده حجره در اطراف حیاط، دو مدرسه در ضلع مقابل ورودی و اتاقهای مربوط به اساتید و رئیس مدرسه و آشپزخانه، کتابخانه و سرویس بهداشتی. مساحت کل زمین مدرسه 810 متر مربع است؛ حیاط آن، 229 متر مربع است و زیربنا با زیرزمین، 650 متر مربع می باشد)

ورودی مدرسه در جهت شرق است . در دو سوی ورودی مدرسه، در هر طرف، سه رواق وجود دارد که به تناوب در هر سو، دو رواق بزرگ تر و یکی کوچک تر می باشد.  پس از ورود به هشتی در سمت چپ، اتاق رئیس مدرسه و در سمت راست، اتاق مدرّسان قرار گرفته است. پس از عبور از هشتی و ایوان مدرسه وارد حیاط می شویم. حیاط مدرسه مستطیل شکل است که در وسط دارای دو باغچه و حوض می باشد. کف حیاط با موزائیک مفروش است. در ضلع غربی حیاط که محور اصلی بنا می باشد یک ایوان دیگر قرار گرفته و جلو ایوان برای استفاده به عنوان مدرس در تابستان، باز بوده است. در سال 1350ه. ش دهنه ایوان را با درِ مشبّک آهنی پوشانده اند و اکنون به عنوان کتابخانه مورد استفاده قرار می گیرد.

تاریخ دقیق بنای مدرسه مشخص نیست، ولی بر اساس نوشته مطلع الشمس در مسافرت ناصرالدین شاه به سال 1300ق مدرسه مزینان وجود داشته است. احتمالاً مدرسه اندکی پس از سیل مزینان که به سال 1286ق به وقوع پیوسته، با ساخته شدن روستا در محل جدید بنا شده است. بانی مدرسه آیة اللّه حاج سید ابراهیم غفوری، معروف به شریعتمدار، مرجع تقلید و روحانی معروف سبزوار می باشد. وی موقوفاتی نیز بر مدرسه وقف کرده است.

مرمّتها از ابتدا زیر نظر متولّی بر اساس درآمد موقوفات بوده است، با متروکه شدن مدرسه در چند دهه اخیر، مرمّتهای مدرسه به وسیله مردم روستا انجام شده است. از جمله اشکالاتی که در مرمّت بنا وجود داشته است تعویض درها و پنجره های بنا با پنجره و درهای آهنی است که اصالت بنای تاریخی را خدشه دار نموده است. بستن جلو ایوان تابستانی مدرسه با درِ فلزی نیز از جمله اشکالات مرمّت می باشد. کف حیاط به وسیله موزائیک مفروش شده که می توان به جای آن از آجرفرش استفاده کرد. اجاقهای تعبیه شده در حجره ها در مرمّتهای اخیر مسدود شده است، که با تعبیه شمعک گازسوز در داخل اجاقهای قدیمی امکان آن وجود داشت از اجاقهای قدیمی نیز برای گرم کردن حجره ها استفاده کرد.

همان گونه که اشاره کردیم ده ها طلبه و روحانی در این مدرسه درس خوانده و از آنجا راهی حوزه های علمیه معتبر دیگری در سبزوار و مشهد و قم و تهران شدند و هریک در سمت ها و مسئولیت های مختلفی چه در حوزه یا دانشگاه ها و یا نظام اداری و سازمان های نظامی به کار و تدریس مشغول شدند و بعضی از چهره های درخشان دیگر در بین ما نسیتند اما به لحاظ ثبت در تاریخ اسامی آنها تقدیم می شود
علما و روحانیون معاصر که دیگر در بین مانیستند


مرحوم شیخ محمود شریعتی بزرگ ، مرحوم شیخ قربانعلی شریعتی ، مرحوم ملا احمدشریعتی، مرحوم استاد محمدتقی شریعتی،  مرحوم شیخ محمود شریعتى سزاوار مزینانی، مرحوم میرزای شریعتى درکلا ته ، مرحوم شیخ عبدالکریم شریعتی ، مرحوم حاج شیخ علی مقدم ، مرحوم ملا حسن معلمی فر،  مرحوم شیخ صادق مزینانی(صدیقی) ،  مرحوم ملّا حسن صدیقى که در مبارزه باشاه و پیروى از امام خمینى(ره) در زندان شهید شد ، مرحوم ملّا عبدالعلى که داراى کرامات و زهد فوق العاده بوده و نقل است سالى که عیدو محرم هم زمان شده بود ،مردم را از شادی عید برحذر داشته امّا مردم عید گرفتند و سیل آمد و قلعه را با خود برد جز خانه ى ملا و مسجد پایین قلعه را ، مرحوم ملا عباس تاج ،حاج شیخ ابوالقاسم صدیقى،حاج ملا عباس تاج ،مرحوم سالکى، مرحوم صدر ، مرحوم مهدوى، مرحوم ناظم مرحوم حاج شیخ محمد نبى درسویز ، مرحوم شیخ عبد ا لکریم درسویز ، مرحوم شیخ عبد الله باقرى، مرحوم حاج شیخ غلامرضا خصالى ،مرحوم حاج شیخ اسما عیل خصالى مرحوم حاج سید جلالى ، مرحوم ملا اسحاق ملایی ، مرحوم سید محمد سعید جلالى ، مرحوم شیخ علی مزینانی(محمدتقی) ، مرحوم شیخ حسن معروف به مشهدی ، مرحوم شیخ حسین مزینانی، مرحوم حاج شیخ حبیب الله عسکری مزینانی که از ابتدای تأسیس پایگاه رسانه ای شاهدان کویر مزینان اشعار و مطالب ارزشمند وی زینت بخش این فضا بود و حتی این اسامی با مشاوره آن شاعر و ذاکر ارجمند تهیه و تدوین شد.

روحانیون و طلاب مزینانی که در حال حاضر مشغول به تبلیغ هستند با اشاره به سمت آن ها در مجامع

1- حاج شیخ حسن مزینانی ملا رمضانعل(بنیاد شهید) 2- حاج شیخ اسماعیل محمدزاده 3(دانشگاه امام صادق.ع)- شیخ رضا اسلامی(دادستانی مشهد) 4- حاج شیخ محمدتقی معلمی فر(روحانی مستقر در مزینان و امام جمعه موقت داورزن) 5- حاج شیخ صادق تاج(محمدعلی)(استاد حوزه و نویسنده در نشریات معتبر) 6- حاج شیخ محمدعلی مهدوی(محمدحسن)(نیروی دریایی ارتش) 7-شیخ جعفر تاج(محمدعلی) 8-شیخ محمد مزینانی(ملا رمضانعلی)(فرهنگی راه و شهرسازی مشهد) 9-شیخ محمدرضا چشمی 10-سید قاسم حسینی(جامعه المصطفی) 11-شیخ حسین معلمی 12-شیخ علی تاج مزینانی (اسماعیل)(شهرداری) 13-شیخ محمدتقی تاج(نمایندگی دفتر آیت الله مکارم شیرازی) 14-شیخ هادی مزینانی(نیروی انتظامی) 15-شیخ محمد مزینانی (محمد تقی)(مجمع مدرسان) 16-شیخ مسلم محمدزاده 17-شیخ محمد مزینانی (حبیب الله) 18-شیخ احمد مزینانی (حبیب الله) 19- شیخ سید مجتبی مزینانی  20- شیخ ابراهیم محمدزاده(دانشگاه علوم رضوی) 21-شیخ جواد دستمراد(جامعه المصطفی) 22-شیخ رضا اسلامی (حسن) 23-شیخ حمید مزینانی  24-شیخ حسین شاکری(جهاد دانشگاهی) 25-علی اسلامی  26-محمد جواد معلمی  27-روح الله مزینانی 28-محسن مزینانی 29-میثم مزینانی 30-عرفان مزینانی 31-محمد مهدی مزینانی 32-علی اکبر مزینانی 33-حسین مزینانی 34-محمد کاظم محمدزاده 35-حسین مزینانی محمد متقی   36- شیخ محمدشریفی که اکنون در کسوت فرهنگی و معلم بازنشسته به مزینان خدمت می کند 37- علی رضا مزینانی

 

برای آشنایی با ستارگان هدایت مزینان روی لینک زیر کلیک کنید

https://www.aparat.com/v/vTzbZ/%D8%B3

  • علی مزینانی
۲۱
فروردين
۰۰

✍️چهاردهم بهمن سال 1399 خبری منتشر کردیم مبنی بر دیدار از پیش تعیین نشده رییس و سخنگوی شورای اسلامی مزینان با مدیرکل بنیاد مسکن انقلاب اسلامی استان خراسان رضوی به منظور مشکلات عمرانی و آسفالت معابر مزینان و بنا بود سهمیه قیر رایگان تا پایان سال و یا ابتدای سال 1400 در اختیار دهیاری قرار گیرد.

🔷اکنون شنیده ها حاکی از آن است که بعضی از روستاها سهمیه خود را دریافت و یا در حال تحویل هستند لذا با توجه به اینکه فاصله چندانی تا برگزاری انتخابات نمانده انتظار می رود تکلیف این سهمیه روشن و طبق وعده به اطلاع عموم رسانده شود.

🔷آنچه مسلم است بنیاد مسکن انقلاب اسلامی برای در اختیار گذاشتن این سهمیه شرط و شروطی هم تعیین کرده از جمله اولویت به روستاهایی که با مشارکت مردمی زیرساخت های لازم را فراهم کنند و امیدواریم با توجه به اعلام آمادگی بعضی از خیرین برای کمک به این پروژه شورای اسلامی و دهیاری نسبت به انجام این کار اقدام نمایند.

🔷قطع یقین در این راستا دهیاری باید هزینه کلانی را متحمل شود که سرانه و بودجه چندانی برای این کار در نظر گرفته نشده و از طرفی ممکن است کمک خیرین گرامی نیز کافی نباشد و لازم است تا تمامی ساکنین و مزینان دوستانی که علاقه به زادگاه خود دارند به کمک شورای اسلامی و دهیاری بیایند تا هرچه سریعتر طرح مذکور به سرانجام برسد.


🔴حدود چهل و سه سال نیز از آسفالت جاده آدمکش مزینان به داورزن می گذرد و متأسفانه این جاده که اصولی ساخته نشده و با خرابی ها و عدم نور کافی در شب و عرض کم موجب داغدار شدن عده ای از همشهریان مزینانی و روستاهای مجاور شده است و هرسال مسئولین و نمایندگان مجلس شورای اسلامی به خصوص در سالروز شهادت فرزند شایسته کویر دکتر علی شریعتی مزینانی وعده می دهند که تا شروع زمستان همین امسال جاده تعریض و آسفالت می شود اما زهی خیال باطل چند دوره این نمایندگان آمدند و رفتند و وعده ی زمستانی نمایندگان فعلی آقایان محبی و عنابستانی هم به سر رسید و مهندس حسن نیا معاون وزیر و شهرسازی و خود آقای وزیر هم رفتند اما قیر نرسید و این وعده های توخالی بر زمین ماند و هر لحظه باید در انتظار حادثه ناگوار دیگری در پی بی تدبیری و پیگری این مقامات باشیم.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۷
فروردين
۰۰

 

♥️عشق یعنی استخوان و یک پلاک
سالها تنهای تنها زیر خاک♥️

✍️یکی از شهدای مظلومی_ به همان مظلومیتی که یک دهه پیکر مطهرش در خاک گرم شلمچه مفقود بود_ شهید حسن همت آبادی فرزند زنده یاد حاج قربانعلی همت آبادی است که ما در این پایگاه کمتر به او پرداخته ایم و اعتراف می کنیم حتی نمی دانستیم او هم در کربلای شلمچه شهید شده است...

🔆گاهی شهدا این جوری هستند تا مظلومیت همان بزرگانی را که با عشق و ارادت و نام آنها راهی جبهه شدند و در این راه جانشان را فدا کردند به بشریت نشان دهند حسن هم از همان دسته  نوجوانانی است که اگر چه هنوز سن چندانی نداشت اما راهی را انتخاب کرد که بسیاری آرزویش را می کشند. او یک بسیجی بود از تبار خرازی ها و همت ها و برونسی ها که نشان در گمنامی داشت .

🔷دهم دی ماه  ۱۳۴۸ در تهران و البته درخانواده ای مذهبی و هیئتی چشم به جهان گشود و پدرش زنده یاد حاج قربانعلی نام مبارک حسن را برای او انتخاب کرد و شاید می دانست که فرزندش نیز روزی روزگاری و در همین ماه تولدش مانند کریم اهل بیت علیهم السلام مظلومانه شهید می شود و غریبانه به خاک سپرده می شود.

🔷حسن، احترام خاصی برای بزرگترها قائل بود و در  دوران نوجوانی علاوه بر تحصیل برای کمک به امرار معاش خانواده یار و یاور پدر بود.

🔆او که از همان طفولیت با عاشورا و هیئت مأنوس بود و می دید که دایی هایش مرحوم استاد عباس و حاج غلامرضا و غلامحسین حاجی چه تلاشی برای اقامه عزاداری اهل بیت علیهم السلام خاصه برپایی مجالس تعزیه خوانی دارند و نوحه خوان هیئات هستند در مراسم مذهبی شرکت ویژه ای داشت و به خواهرانش توصیه می کرد زهرایی باشند و در تمامی کارها همانند حضرت فاطمه(س) عمل کنند.
 


🚩در همان نوجوانی به عضویت بسیج مسجد صاحب الزمان(عج) مشیریه درآمد و برای رفتن به جبهه لحظه شماری می کرد اما به خاطر سن کم نمی توانست به آرزوی دیرینه اش برسد و عاقبت راه و چاره ای به ذهنش خطور کرد و با دستکاری در شناسنامه و جابه جا کردن کپی ها و تغییر شانزده سال به هجده سالگی! به خواسته اش رسید و در اولین اعزام با عنوان امدادگر و بهیار راهی کردستان شد و به جمع رزمندگان پیوست. ولی او که سودایی عجیب در سر داشت دلش مجاهدت دیگری می طلبید و در دومین اعزام به عنوان تخریبچی به شلمچه اعزام شد و سرانجام در ۲۱ دی ماه ۱۳۶۵ درست یازده روز پس از سالروز تولدش در عملیات کربلای ۵ به درجه ی رفیع شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش  ۹سال در این سرزمین تفتیده به یادگار باقی ماند و سرانجام گروه های تفحص استخوان های این شاهد کویر را سال ۷۴ پیدا کردند و پس از تشییع در زادگاه آباء و اجدادیش مزینان برای همیشه در قطعه ی شهدای والامقام حسینی آرام گرفت.
🌹نام و یادش گرامی...

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۶
فروردين
۰۰

✳️حاجیه خانم لیلا همت آبادی مادر شهید والامقام حسین مزینانی نیکدل پس از عارضه سکته مغزی و یک هفته بستری در بیمارستان سبزوار دارفانی را وداع گفت.
 

✔️وی فرزند مرحوم حسن همت آبادی و همسر خادم الحسین(ع) حاج علی نیکدل زنی صبور و دارای اخلاقی خوش و مهربان بود که چهاردهم فروردین 1400 چند روز به سالروز شهادت فرزندش دعوت حق را لبیک گفت و پیکرش در جوار مزار فرزند شهیدش به خاک سپرده شد.

✍️تکاور  شهید حسین مزینانی نیکدل  سال 1348 در مزینان به دنیا آمد پدرش حاج علی نیکدل مرد زحمتکش و ذاکر اهل بیت علیهم السلام است که در عاشورای مزینان در گروه زوار چاوش خوانی می کند.

🔷 حسین از همان دوران نوجوانی پدر را در کار کشاورزی و خرید و فروش محصولات کشاورزی کمک می کرد.

🔷با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل بسیج مستضعفین و تأسیس پایگاه در مزینان او و برادرانش از فعالان این نیروی مردمی بودند و شبانه روز در پایگاه مزینان که پیش از این به عنوان حوزه فعالیت می کرد و نیروهای بسیاری را در خود می دید حضور داشتند.

🔆حسین سال 62 در حالی که هنوز 14 سال از سن مبارکش می گذشت همراه شهید حاج محمد امین آبادی و جمعی از جوانان مزینانی عازم کردستان شد و در بوکان علیه ضد انقلاب و نیروهای دیکتاتور عراق جنگید؛  خواهرش می گوید :
- یه شب ازبسیج اومد گفت : می خوام برم جبهه ! من خیلی دلم گرفت . طولی نکشید که رفت غرب کشور یعنی بوکان.
وقتی برادرم رفت جبهه من خیلی گریه کردم تا برگرده . فکر کنم چهل روزی طول کشید اولین بار بود که ازهم دور شده بودیم خیلی برام سخت گذشت احساس می کردم یک سال ندیدمش. وقتی خبردار شدیم داره میاد من کوچیک بودم اما تندتند خانه را آب وجارو زدم و چای و شیرینی آماده و برای دیدنش لحظه شماری می کردم . صدای چاوشی راکه شنیدم همه ی کارا را نصفه ول کردم و دویدم بیرون . جمعیت رسیده بود سر چهارراه ، من همین طور که می دویدم دنبال برادرم می گشتم، اینقدر قدش کوچیک بود که لابلای آدما دیده نمی شد ،ولی اون ازتوی جمعیت منو دیده بود ، دوید سمت من  .مردم وقتی این صحنه رو دیدند همه زدن زیر گریه ! منو برادرم هم گریه می کردیم. اینقدر باسرعت رفته بودم سمتش که دندانم خورد توی پیشانیش،  دست به سرش کشیدم گفتم ببخشید .
فردای اون روز گفت : سوغاتی برات آوردم . گفتم: چیه ؟ گفت :تن ماهی . خودش توی آب جوش جوشانید باهم خوردیم .گفت: یه وعده غذامو نخوردم که برای تو بیارم .»

🔷«حسین اخلاقش این گونه بود مهربان و دلسوز و خوش خلق امکان نداشت مسافرت برود و برای خانواده سوغاتی نیاورد . یه بار دیگه ازسفر اومده بود برای همه سوغاتی آورده بود.  ما گفتیم چرا این قدر پولاتو خرج کردی؟ گفت : باید وقتی مرد از سفر میاد برای بستگانش سوغاتی بیاره ،عطر خریده بود و برای جوونا سوغاتی آورده بود.»

🔺حسین آخرین بار از طریق ارتش به جبهه اعزام و در گروه تکاوران مشغول به خدمت شد و پس از گذشت یکصد روز در 21 فروردین 1367 در منطقه سردشت و عملیات بیت المقدس 5 که با رمز مبارک یا اباعبداللّه الحسین (ع) صورت گرفت به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش مدتی مفقود بود تا اینکه با جستجوی گروه تفحص شناسایی و 13 آبان 1370 با تشییع  باشکوه در قطعه ی شهدای حسینی  مزینان برای همیشه آرام گرفت.

🚩سفارش شهید والامقام حسین مزینانی نیکدل  :
حسین‌وار و زینب‌وار زندگی کنید

✍️ای ملت حزب‌الله و شهید‌پرور ایران من از شما می‌خواهم که از جا برخیزید و به ندای رهبر لبیک بگویید، به شما خواهران و برادران گرامیم توصیه می‌کنم حسین‌وار و زینب‌وار زندگی کنید و شما خواهران گرامیم سنگر حجاب را مستحکم‌تر کنید و راه معنویت را که بهترین راه کمال است طی کنید. ان شاءالله
 

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۴
فروردين
۰۰

حسین شاکری مزینانی، مدیر توسعه و ترویج فعالیت های قرآنی سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور در گفت‌وگو با ایکنا، با اشاره روز طبیعت در رابطه با چگونگی نگاه قرآن به طبیعت، گفت: با اندکی دقت در آیات و روایات معصومین(ع) می‌توان به این نتیجه رسید که هیچ مکتبی مانند اسلام به طبیعت و محیط زیست اهمیت نداده است. نام‌گذاری بسیاری از سوره‌های قرآن کریم به نام یکی از عناصر طبیعت مانند سوَر شریفه ناس، رعد، نحل، نور، نجم، فجر، شمس، لیل، قمر، تین، بقره، عنکبوت، حدید موید ادعای اهمیت طبیعت در اسلام است.

وی افزود: خداوند منان، سرنوشت بشر را به گونه‌ای رقم زده است که در دامان طبیعت رشد کند و به آن نیازمند باشد. انسان از لحظه خلقت تا زمان وفات رابطه تنگاتنگی با طبیعت و محیط اطراف خود دارد و اصلا خداوند زمین را نیز برای این خلق کرده که بخشی از نیاز‌های انسان را برطرف کند، اما اگر بهره‌وری انسان از طبیعت پیرامون خود منجر به سوء استفاده و در راستای توسعه پایدار نباشد منجر به ایجاد انواع آلودگی‌ها و برهم خوردن چرخه عرضه و تقاضا توسط انسان و محیط پیرامون می‌شود، لذا اگر اندکی عدالت و اخلاق را در مواجهه با محیط پیرامون خود مدنظر داشته باشیم به هیچ عنوان شاهد معضلاتی که امروز در حوزه محیط زیست شاهدیم؛ نخواهیم بود.

شاکری مزینانی ادامه داد: خداوند در قرآن چندین مرتبه به یکی از عناصر طبیعت قسم خورده و رفتار نامناسب و تجاوز محیط زیست را منجر به عدم رحمت خود می‌داند و این خود نشان از حقوق طبیعت و ارتباط آن در زندگی با بشر دارد که از سوی حضرت حق به انسان یادآوری شده است.

وی با اشاره به کتاب مفتاح‌الحیاه اثر آیت‌الله العظمی جوادی آملی گفت: تغییر فصل‌ها که با آغاز بهار شاهد نوزایی طبیعت هستیم؛ در پائیز خزان طبیعت را می‌بینیم، نشانه‌هایی از خلقت و نو شدن و ممات است و یکی از نشانه‌ها برای عبرت گیری بشر از درس‌ها و قوانین بشری است. به همین دلیل قرآن بر گردش در طبیعت برای عبرت گیری تأکید دارد.

وی در مورد تأکید قرآن در مورد حفاظت از طبیعت، بیان کرد: عدم رعایت توسعه پایدار منجر به ایجاد انواع آلودگی‌ها و معضلات زیست محیطی است، اما در رابطه با حفاظت و جلوگیری از ظلم به محیط زیست توجه شما آیات و روایات زیادی وجود دارد. در آیه ۸۷ سوره مائده خداوند فرموده است: «.. لَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ؛ از حد مگذرید که خدا از حد گذرندگان را دوست نمى‌دارد...» بر این اساس کسانی که رفتار ناشایست با محیط زیست دارند از رحمت خداوند محروم خواهند بود. همچنین در آیه ۲۷ سوره بقره می‌فرماید: «.. وَیُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ؛ و در زمین به فساد مى‌‏پردازند آنانند که زیانکارانند» پس هر کسی که در زمین فساد می‌کند و ضرر می‌زند، خودش زیانکار خواهد شد.

وی ادامه داد: به طور کلی در دین اسلام حفاظت از محیط زیست که نسل امروز و نسل‌های بعدی باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند، یک وظیفه دینی تلقی می‌شود. علاوه بر این‌ها در روایاتی از پیامبر و معصومین (ع) نیز سفارشاتی درباره محیط زیست شده است به عنوان مثال پیامبر (ص) فرمودند: «تحفظوا من الارض فإن‌ها أمکم»؛ یعنی از زمین حفاظت کنید به درستی که آن مادر شماست.

شاکری مزینانی در پایان گفت: یکی از بزرگترین کیفر‌ها برای مخربان محیط زیست این است که رحمت الهی شامل حال آنان نخواهد شد. همچنین در شرایط کنونی کشور که شاهد شیوع بیماری کرونا و با عرض تأسف بی موالاتی عده‌ای از هموطنان عزیز در رعایت پروتکل های بهداشتی، سفر و گشت و گذار هستیم باید نسبت به رعایت حقوق طبیعت و حقوق انسان‌ها توأمان توجه بیشتری داشته باشیم و روز طبیعت را به مروری بر درس‌های طبیعت بگذرانیم.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۰
اسفند
۹۹

 

مستند جاده آدمکش مزینان تهیه شده در شاهدان کویر مزینان در آپارات به نمایش در آمد برای دیدن این فیلم به لینک زیر مراجعه نمایید

https://www.aparat.com/v/Gw6zO

  • علی مزینانی
۲۰
اسفند
۹۹

فرماندار داورزن دلیل عدم اجرای پروژه تعریض جاده روستای مزینان را نبود نقدینگی عنوان کرد.

✍️به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، مخاطبان «فارس من» سوژه ای با عنوان «آسفالت جاده مزینان شاید پایان زمستانی دیگر» به ثبت رسانده و خواستار پیگیری این مشکل چندین ساله شدند.

موضوع را از فرماندار داورزن پیگیری کردیم.

حسین اسدالهی در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در داورزن اظهار کرد:مناقصه پروژه تعریض و روکش آسفالت جاده روستای مزینان توسط اداره کل راهداری و حمل و نقل جاده‌ای خراسان رضوی برگزار و پیمانکار انتخاب و قرارداد هم ابلاغ شده ولی اجرای پروژه به دلیل  مشکل نقدینگی تاخیر داشته است.

وی افزود: بارها و مکرر پیگیری کرده‌ایم و در آخرین جلسه‌ای که در این خصوص ۱۱ بهمن سال جاری در دفتر فنی استانداری با حضور معاون اداره کل راهداری خراسان رضوی برگزار شد، رفع مشکل پروژه در دستور کار قرار گرفت.

فرماندار داورزن در ادامه گفت: البته برای رفع برخی نقاط پرحادثه این مسیر ارتباطی بنا بر گزارش دستگاه اجرایی حدود۳۰۰ میلیون تومان در سال گذشته و امسال هزینه و اقداماتی انجام شده که قطعا کافی نیست.

اسدالهی در پایان متذکر شد: بهرحال ضمن پوزش از مردم عزیز مزینان بابت تاخیر در اجرای کار و مشکلات بوجود آمده، پیگیر کار بوده و هستیم و امیدواریم مشکل نقدینگی پروژه برطرف و زودتر تکمیل و به بهره‌برداری برسد.

لینک خبر در خبرگزاری فارس

https://www.farsnews.ir/razavi/news/13991219000237/

  • علی مزینانی
۲۰
اسفند
۹۹

 

🗣در اعتراض به عدم توجه مسئولین به درخواست مردمی مبنی بر آسفالت و تعریض جاده آدمکش مزینان به داورزن مطلب« آسفالت جاده مزینان شاید پایان زمستانی دیگر» تحت عنوان کمپینی با همین تیتر در صفحه فارس من خبرگزاری فارس منتشر شد.

 

پس از ثبت و انتشار این مطلب همشهریان مزینانی و دوستداران مزینان با رفتن به این صفحه ضمن اعلام حمایت خود پیام هایی مبنی بر اعتراض به بی توجهی مسئولین وزرات راه و شهرسازی و نمایندگان سبزوار منتشر به اشتراک گذاشتند.

✍️بخشی از نظرات همشهریان و دوستداران مزینان در خبرگزاری فارس ذیل مطلب »آسفالت جاده مزینان شاید پایان زمستانی دیگر»

سلام اقایون دولتی تاکی وعده پوچ چرا برای جاده مزینان کاری نمی کنید تاکی باید کشته یا زخمی جمع کنیم؟
——-
شمارو ب دین و ایمانتون پیگیری واسفالت کنید بسه دیگه تا حالا میشد ی اتوبان چهار بانده از مشهد تا کربلا زد
——
سلام فارس جان دمت گرم که مشکلات مردم مطرح میکنی،این دیگه از مشکل و معضل گذشته بحث جون دهها نفر کشته توی این مسیر پنج کیلومتری هستش،بازم دمت گرم یا علی ،،متشکرم سید رضا حسینی
——-
باسلام خدمت مسئولین محترم شورای مزینان و دهیار گرامی که تمام فکر و ذکرشان شده آسفالت جاده آدمکش مزینان . واما متاسفم برای مسولینی که وقتی بر کرسی مجلس می نشینند تمام وعده هایی که به مردم می دهند را از یاد می برند

——-
سلام اقایون دولتی تاکی وعده پوچ چرا برای جاده مزینان کاری نمی کنید تاکی باید کشته یا زخمی جمع کنیم؟
——
حتی راه رفتن رویه جاده‌ی مزینان به داورزن هم سخته چ برسه ب رانندگی مسئولین واقعا تا کی میخواین خودتونو به نفهمی بزنین واقعا تا کی میخواد جونه مردم براتون مهم نباشه رسیدگی کنین انقدر ب فکره منافعه خودتون نباشین کَمی ب فکره مردمم باشین
——-
اسفالت مزینان ازواجبات است
——
متاسفم برای این مسئولین مربوطه که به جای عمل کردن به قولهایی که دادن فقط حرف میزنند وتاکی ما شاهد شنیدن حوادث ازاین جاده منحوس باشیم
——-
مزینان لایق بهترین هاست با این نام و آوازه،ولی حداقل ها را ندارد.
——-
سلام وقت همگی بخیر .عزیزان توجه داشته باشید که جاده آدم کش مزینان چندین سال است که رها شده و هیچ کسی به فکر مزینان نیست از اول انقلاب هر کسی که میخواهد نماینده مجلس شودبرای رای گرفتن به مزینان می آید و وعدهای زیادی می دهد .
——-
لطفا حمایت کنید.270 امین رای رو دادم سما هم رای بدین حداقل به مجلس نرسید به پیگیری اون هم از نوع شدید،
——-

سال های سال است که مزینان مظلوم واقع شده و این مظلومیت متاسفانه در عدم آسفالت مزینان و کشته شدن تعداد زیادی از همشهریان به وضوح مشهود است ولی ما همچنان امیدواریم که مسئولین گوش شنوایی داشته باشند. به امید آن روز

------

علی رغم مزینانی نبودنم وظیفه انسانیم حکم میکنه که حمایت کنم متاسفانه خیلی ها فقط درحد حرف هستند نه عمل

------

آقای مسئولی که تشریف آوردی مزینان وقول دادی که این جاده آدم کش راآسفالت کنی اگرنمیتوانستی چراقول دادی اگر فرزند خودت دراین جاده خدای نکرده کشته میشدبازهم بی تفاوت بودی

-----

سلام. واقعا وضعیت جاده خوب نیست خیلی عزیزانی جانشون رو در ای جاده از دست دادند هم آسفالت هم تعریض نیاز دارد راه ارتباطی 5 روستا می باشد

------

الحق روستایی بزرگی مثل مزینان باید در رده خیلی بالاتر باشد چون مقام عالی دکتر شریعتی و خاندان محترم‌ شریعتی ابروی مزینان و مزینانی های مقیم بوده و می باشند

------

ما چوب این که دکتر شریعتی همشهریه ما است را میخوریم مسولین به ما بی مهری می کنند این جاده ۵۵ سال پیش احداث شده چرا تعریض ومرمت نمیشود در عین حالیکه هر سال شاهد قربانی شدن مردم هستیم

🔺شایان ذکر است در صورتی که مطلب فوق به 50هزار امضا برسد برای بررسی و پیگیری به مجلس شورای اسلامی ارجاع می شود. لینک این کمپین در خبرگزاری فارس👇👇👇

https://www.farsnews.ir/my/c/53946

  • علی مزینانی
۲۰
اسفند
۹۹

✍️از اول هم مشخص بود که این وعده هم به سرانجام نمی رسد چون ما مردم مزینان به این جور خلف وعده ها عادت داریم ولی خب گفتیم شاید گوش شیطان کر و چشمش کور این بار خورشید از جایی دیگر طلوع کند و قول و قرار این حضرات نماینده شهرستان سبزوار بزرگ و شهرهای تابعه که تازه بر صندلی های مجلس شورای اسلامی تکیه زده اند به سرانجام برسد.

🔷اکنون شاهد هستیم و گویا این قسمت از حوزه ی انتخابیه نمایندگان محترم جزء اولویت ها به شمار نمی آید و تنها برای روز مبادا که می خواهند بگویند ما نماینده شهرستان های سبزوار ، جوین ،جغتای، خوشاب، ششتمد و در آخر داورزن هستیم این جا را هم نام می برند تا شهرستان های غرب خراسان رضوی معنایی پیدا کند ولی به قول معروف هزار وعده ی خوبان یکی وفا نکرد...

🔷قصه ی جاده مزینان زخم کهنی است که در میان وعده های وزیر و وکیل و معاون و فرماندار و رییس این اداره و آن اداره بر دل مردم مزینان و روستاهای مجاور و دوستداران دکترعلی شریعتی مزینانی سنگینی می کند و دیگر به سخن هیچ فرد  حقیقی و حقوقی اعتماد نمی کنند چرا که سال هاست به چشم خود می بینند که هرازگاهی آقایانی چه از پایتخت و یا استان و شهرستان سبزوار و از پارلمان و پادمان و پودمان و هزار پ دیگر که گذرشان به این نقطه از جغرافیا یا کویر خسته و پیر می افتد وعده ای می دهند که از سر خرمن هم می گذرد و خوشه نشینان هم نمی توانند از آن بهره ای ببرند.

🔺چهل و اندی سال پیش جاده مزینان به داورزن با عرض شش متر و طول هفت کیلومتر آسفالت گشت و بعد هم به امان خدا رها شد و دیگر هیچ کسی به سراغش نیامد و هر چند وقت خانواده ای را در سوگ عزیزی می نشاند و بعد از هر حادثه ای مسئولین محترم شهرستان که جگرشان از غصه خال افتاده می گویند باید به داد این مردم رسید و حداقل جاده را آسفالت و تعریض کرد و بعد دیگر هیچ....

🔶دو سال پیش دوباره این زخم کهنه با حضور نمایندگان دوره قبل (مقصودی و سبحانی فر) سرباز کرد و معاون وزیر را با کبکبه و دبدبه آوردند به مزینان و این دکتر نازنین هم از مردم و معتمدین پرسید زیرگذر می خواهید یا آسفالت جاده؟ و دلسوختگان کویر پاسخ دادند: جاده! و او با خنده ای که به نیشتر می مانست تأکید کرد:« آقای رییس اداره استان خراسان رضوی جناب آقای فلانی باید این جاده تا شروع فصل زمستان (1398) به پایان برسد و بعد از آن زیرگذر را هم در ورودی داورزن به مزینان احداث کنید!» و بعد از این معاون محترم، جناب نماینده تریبون را به دست گرفت و گفت: «ما الآن به فلان جا می رویم تا فلان طرح را افتتاح کنیم و ان شاءالله هر هفته پیگیر هستیم تا جاده مزینان به سرانجام برسد و مردم شاهد بهاری در زمستان باشند!»

🔷آن پاییز و بعد هم زمستان گذشت و نه آن جاده به سرانجام رسید و نه آن نمایندگان به کرسی مجلس رسیدند و تا اینکه نوبت به نمایندگان فعلی آقایان (دکتر عنابستانی و محبی) رسید و این حضرات هم با شروع کارشان پا را از مجلس و سبزوار فراتر گذاشتند و در یک طرح دهگردشی روز جمعه چهارم مهرماه 1399 به همراه فرماندار محترم شهرستان داورزن به مزینان آمدند و در جمع مردم و معتمدین و شورای اسلامی و دهیار مزینان تأکید کردند تا پایان زمستان جاده تکمیل و آماده ی تحویل به مردم مزینان است و حتی از همان داخل هیئت امام حسن مجتبی علیه السلام با جناب دکتر حسن نیا معاون وزیر راه و شهرسازی تماس گرفتند و نامبرده چه افسوس ها که نخورد و چه رنج ها که در آن چند ثانیه نکشید و بازهم  تأکید کردند تا پایان زمستان خاطر مردم مزینان و فرماندار و نمایندگان جمع باشد که جاده آسفالت شده و تعریض شده تحویل مزینانی های عزیز می گردد...
👈و این زمستان هم به پایان آمد و قیر نیامد شاید زمستانی دیگر...

✋راستی می دانید مزینان کجاست؟!
این دهستان در 80 کیلومتری شهرستان سبزوار و هفت کیلومتری داورزن قرار گرفته و از توابع استان خراسان رضوی و محل هبوط دکتر علی شریعتی مزینانی است که حدود هفتاد شهید و ده ها ایثارگر تقدیم انقلاب اسلامی کرده است...

علی مزینانی عسکری
18 روز مانده تا پایان زمستان 1399

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۹
اسفند
۹۹

🌐کتاب الکترونیکا شامل آموزش آهنگسازی سبک الکترونیکا و علم و مفاهیم کاربردی است که نویسنده در آن به اصل و اصول آهنگسازیِ گیتار در سبک الکترونیکا می‌پردازد.

 

 🔷این اثر هنرمند جوان مزینانی برای کسانی که می‌خواهند به صورت تخصصی گیتار را در الکترونیکا جای دهند کتاب مناسبی است که تمام دستاوردهای نویسنده را در اختیار شان می‌گذارد.

🔷زمانی که مشغول خواندن کتاب هستید به هیچ وجه متوجه تخصصی بودن آن نخواهید شد زیرا نویسنده تلاش کرده  سخت‌ترین مطالب را به ساده‌ترین شکل ممکن برای شما بازگو کند. با خواندن این کتاب تمام ابهامات، در رابطه با این سبک از بین خواهد رفت.

🎼الکترونیکا مفهومی است که طیف وسیعی از انواع موسیقی الکترونیک معاصر را شامل می‌شود؛ از موسیقی پس‌زمینه گرفته تا برخی از اقسام موسیقی رقص. برخلاف موسیقی رقص الکترونیک، همهٔ انواع موسیقی الکترونیکا لزوماً برای رقصیدن ساخته نشده‌اند.

🔷مینا فطرتی مزینان فرزند عبدالله نوه ی مرحوم استاد محمد فطرتی،ساکن تهران است که از چهارده سالگی به فراگرفتن موسیقی و نوازندگی گیتار روی آورده و اکنون به عنوان استاد گیتار  پاپ کلاسیک و الکترونیک در آموزشگاه عرفان آکادمی شهر قدس تهران مشغول تدریس است.

🔷این هنرمند جوان مزینانی دانشجوی مدیریت بازرگانی است اما علاقه مندی او به موسیقی موجب شد که علاوه بر تکمیل آموزه های خود هنرش را نیز در قالب کتاب به علاقه مندان ارائه نماید.

🎼خانم فطرتی مزینان تا کنون اجراهای مختلفی را در صدا و سیما و مراکز مختلف هنری داشته و در حال ضبط چند اثر موسیقایی با خوانندگان صاحب نام است.

🔷همشهریان گرامی و علاقه مندان به هنر موسیقی می توانند برای تهیه این کتاب به سایت طاقچه در اینترنت مراجعه نمایند.
 

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۷
اسفند
۹۹

✍️جلسه مجمع عمومی شرکت تعاونی روستایی ابن یمین مزینان به منظور انتخاب هیئت مدیره جدید با حضور اعضا و نمایندگان اداره تعاون شهرستان برگزار شد.

🔷علی اکبر رضوانی پناه رییس شورای اسلامی مزینان با اعلام این خبر ضمن تقدیر از حضور اعضای شرکت و مردم شریف مزینان ابراز داشت: خوشبختانه جمعی از جوانان مزینانی با اعلام آمادگی قبلی به عنوان هیئت مدیره این شرکت انتخاب شدند که ان شاءالله با پیگیری این عزیزان و پس از انتخاب مدیر عامل به زودی شاهد اتفاقات خوبی در جهت خواسته اعضای محترم و به نفع تمامی همشهریان گرامی رقم خواهد خورد.

🔷شایان ذکر است؛ با رأی گیری صورت گرفته در این جلسه آقایان ابراهیم تاج، رضا مزینانی روس، مجید اسلامی، رضا تاج و روح اله اندیک به عنوان اعضای اصلی و دو فرهنگی پیشکسوت آقایان حاج اسماعیل هدایتی و علی اکبر رضوانی پناه به عنوان بازرس انتخاب شدند.

🔷در همین رابطه شورای اسلامی و دهیاری مزینان بیانیه ای به شرح زیر صادر کرد:

🖌با یاد و نام خداوند متعال
با سلام حضور مخاطبان عزیز شاهدان کویر مزینان
به لطف خداوند متعال در ماه مبارک رجب و در آستانه ولادت امیر مومنان حضرت علی علیه السلام دومین جلسه برای بهره وری بهینه،از شرکت تعاونی ابن یمین مزینان با حضور نماینده محترم اداره تعاون سبزوار جناب آقای مهندس هاشمی و با حضور پیشکسوتان عزیز مزینانی برگزار گردید.
در این جلسه که با تلاشهای مجدانه ریاست شورای اسلامی مزینان آقای علی اکبر رضوانی پناه و پیگیریهای به حق مردم در هیئت محترم ابوالفضلی برگزار شد که با تعیین اعضای جدید هیئت مدیره،پنج نفر عضو اصلی و دو نفر علی البدل به کار خود پایان داد.
به لطف خدا در جلسه بعدی تعیین مدیرعامل محترم با نظر این عزیزان صورت خواهد گرفت ، امید آن که ان شاءالله شاهد شکوفایی و رونق اقتصادی بیشتر و بهتری در منطقه باشیم در خاتمه از حضور جناب آقای حسین هاشمی مدیرعامل و مزینانی های بزرگوار در این جلسه نهایت سپاس را داریم
با احترام
 شورای اسلامی و دهیاری مزینان

توزیع نفت در شرکت تعاونی روستایی ابن یمین مزینان دهه ی هفتاد


به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۵
اسفند
۹۹

✍️حسین محمدی عضو شورای اسلامی مزینان با حضور در جلسه شورای اداری شهرستان داورزن که با حضور مشاور و معاون استاندار خراسان رضوی و فرماندار و امام جمعه و مدیران و مسئولین اداری شهرستان داورزن و اعضای شورای اسلامی و دهیاری ها برگزار شد با دفاع از مطالبات مردمی در خصوص مشکلات جاده و قنات و مجتمع دکترعلی شریعتی (باغ اسرار) و شرکت ابن یمین خواستار توجه بیشتر مسئولین به مزینان شد.

🔷وی خاطر نشان کرد : کل دنیا شریعتی را می شناسند و یکی از افتخارات خراسانی ها به خصوص مردم دیار تاریخی و عالم پرور مزینان می باشد که هر موقع این نام را در جایی عنوان می کنیم با احترام خاصی با ما برخورد می کنند ولی متأسفانه کمترین امتیاز نصیب مردم مزینان می شود.

🔷سخنگوی شورای اسلامی مزینان با توجه به قدمت راه از جمله جاده باستانی ابریشم و فرودگاه اضطراری در مزینان تصریح کرد: علی رغم وعده و وعیدهای نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی در دوره قبل و فعلی و تأکید دکتر حسن نیا معاون وزیر راه و شهرسازی متأسفانه جاده مزینان که چهل سال از عمر آسفالت آن می گذرد و صدمات زیادی دیده و خانواده های بسیاری از مزینان و روستاهای دیگر را داغدار کرده ولی هنوز تعریض و ترمیم و آسفالت آن محقق نشده و امیدواریم مسئولین محترم توجه بیشتری داشته باشند.

🔷محمدی با اشاره به صنعت گردشگری و جذب توریست در دیار تاریخی مزینان افزود: همگان می دانند مزینان و روستاهای مجاور متصل به استان سمنان و محل تردد گردشگران می باشد و اکنون شهرها و روستاها از جمله رضا آباد از این صنعت به خوبی استفاده می کنند و امیدواریم با توجه به بناهای تاریخی متعدد و ظرفیت های علمی و گردشگری نگاه ویژه ای به این بخش و اعتلای آن شود .

🔷وی با تأکید بر وجود یکی از طولانی ترین قنات های ایران در مزینان که از قدمت تاریخی سه هزارساله برخوردار است تصریح کرد: مردم مزینان خواستار حفظ و نگهداری و توجه بیشتر به این قنات تاریخی و ثبت آن در مجامع بین المللی هستند.

🔷عضو شورای اسلامی با اشاره به توقف پروژه مجتمع عظیم فرهنگی هنری و تفریحی دکترعلی شریعتی مزینانی (باغ اسرار) خواستار پیگیری و تکمیل آن و واگذاری به شورای اسلامی شد که مورد تأیید و تأکید فرماندار شهرستان هم قرار گرفت و  مهندس پرورنده معاون ریاست سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان خراسان رضوی نیز قول مساعد برای ادامه این پروژه در سال 1400 داد.


به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۶
بهمن
۹۹

26بهمن سالروز درگذشت یار دیرین دکترعلی شریعتی مزینانی زنده یاد پوران(بی بی فاطمه) شریعت رضوی است و مردم قدرشناس مزینان که ارادت خود را همیشه به خاندان بزرگ شریعتی ثابت کرده اند امسال با توجه به شرایط بحران کرونا یاد و نام این بانوی فرهنگی را در فضای مجازی گرامی داشتند.

شهروندان مزینان ساکن در تهران از اولین ساعات شنیدن درگذشت خانم شریعت رضوی بهمن 97 تلاش کردند تا پیکر او را به مزینان ببرند تا به این بهانه شرایط انتقال پیکر امانت علی پسر مزینان از سوریه به زادگاهش فراهم شود.

این درخواست مزینانی ها مورد توجه فرزندان دکتر شریعتی قرار گرفت و آن ها عنوان کردند مادرشان هم نسبت به خاکسپاری در مزینان نظر مثبت داشت اما ابتدا امام زاده عبداله(ع)شهر ری و در کنار پدر و مادر و برادرانش و اگر اجازه ندادند این اتفاق در مزینان بیفتد.

اصرار مزینان ها چندان بود که دکتر احسان شریعتی رو به همشهریان مزینانی کرد و گفت: هرچند دفن مادر در مزینان میسر نیست اما اگر روزی برای من اتفاقی بیفتد وصیت می کنم مرا در مزینان به خاک بسپارید!

مراسم یادبود اولین سالگرد دکتر پوران شریعت رضوی در 26 بهمن 98 با حضور فرزندان و نوه ها و بستگان و ارادتمندان به او در مزینان برگزار شد و فرزندان نیکوکار او به ویژه دکتر مونا شریعتی به همراه چند پزشک متخصص از جمله دکتر ربابه مزینانی و دکتر چوبساز با حضور در بهزیستی مزینان به معاینه بیماران خطه ی کویر پرداختند و داروهای اولیه را در اختیار آن ها قرار دادند.

در دومین سالگرد این بانوی فرزانه اما شرایط برگزاری مراسم فراهم نشد و ارادتمندان مزینانی با ارسال پیام  و شعر و مداحی  که در فضای مجازی شاهدان کویر مزینان منتشر شده یاد او و همسر شهیدش دکتر علی شریعتی مزینانی را گرامی داشتند که در ادامه دو نمونه از این مطالب تقدیم می شود.

✍️سلام بر اسطوره صبر و مقاومت، سلام بر بانویی که پرچم نصرمن الله همسر را به  دوش کشید و برای حفاظت از آرمان مقدسش شهر به شهر برد و چه رنج ها که تحمل نکرد. زهرا وار علی را دوست داشت و زینب وار هم نگهدارنده افکار حسین گونه اش شد و چه امانتدار صادقی که به حق هم شریعتی در شریعتی بودنش می ماند اگر همسر فداکاری چون سیده فاطمه و فرزندان صالحش نبودند.

 🔷کاش با تمام وجود می توانستیم مزار شریفش را به مزینان آوریم و آرامش قلب هامان را در آرامگاه این سیده جلیل القدر به وجودمان هبه می کردیم.
 
🔷احسان، سوسن، سارا و مونا دنیای ادب و مهربانی در دومین سالگرد عروج ملکوتی مادر دوست داشتنی و خستگی ناپذیرتان خانم دکتر پوران شریعت رضوی را به شما و جمع بازماندگان تسلیت گفته علو درجات را برای او، پدر بزرگوار شما و دو دایی شهیدتان آرزومندیم.

 🖌محمد شریفی و مهدی آزاده به نمایندگی از مردم دیار علم و ادب مزینان

 

شمع سوزان علی،مادر پروانه ها
رفت تاماوا کند،درجوارلاله ها
طرحی از یک زندگی،کارتو بود
شیوهٔ، پیکار و ایثارتو بود
یادگارانی که مانا،مانده اند
ازتو سارا وسوسن،احسان دانامانده اند
باغبان رفت باغ باگل،مانده بود
باهزاران،یاس و سنبل،مانده بود
ژاله هابنشسته برصورت آلاله ها
نرگس مخمورشست،صورتش باژاله ها
یادگاریش،مونا مانا بود
عالم وآگاه،و هم دانا بود
ماگواهی می دهیم برتوای زیباسرشت
همنشینی باعلی،دردل باغ بهشت،

حسین محمدی مزینانی

دکترعبدالکریم چوبساز ، مونا شریعتی مزینانی و دکتر ربابه مزینانی

دکترمونا شریعتی مزینانی فرزند دکتر علی شریعتی در اولین سالگرد مادرش پوران شریعت رضوی در مزینان

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۶
بهمن
۹۹

 

همزمان با هشتمین روز از دهه ی مبارک فجر با حضور جمعی از مسئولین جهاد کشاورزی استانی و شهرستان به همراه فرماندار و مسئولین اداری و فرماندهان نظامی و انتظامی و شورا و بخشداری مرکزی داورزن و مدیران دفاتر نمایندگان سبزوار بزرگ و اعضای شورای اسلامی مزینان و معتمدین محلی و نماینده ملاکین پروژه بهره برداری احیا و مرمت قنات تاریخی مزینان افتتاح شد.

🔷حسین اسدالهی فرماندار شهرستان داورزن ضمن تبریک ایام الله دهه ی مبارک فجر اظهار داشت: جهاد کشاورزی آمادگی دارد که در صورت تأمین اعتبار اولیه از سوی کشاورزان و ملاکین 80 درصد اعتبار به یکپارچه سازی صحرای علیا و سفلی مزینان کمک نماید.

🔷مدیر جهاد کشاورزی ضمن تشکر از حضور فرماندار و اعضای ادارات و روسای دفاتر نمایندگان مجلس شورای اسلامی به عنوان میهمانان این مراسم حضور همکاران سازمانی پور سلطانی و مسافری و هیئت همراه را نیز مغتنم دانسته و گفت: تاکنون با احیا و مرمت ۲۲ رشته قنات در این شهرستان کویری به نوبه خود کارهای شایسته‌ای در زنده کردن این سرمایه‌های الهی و طبیعی خداوندی انجام شده است .

🔷علیرضا دلبری افزود: قنات مزینان با تعداد ۲۵۷ میله چاه و عمق مادر چاه ۱۴۰ متری و با طول قنات ۱۱ هزار متری احیا و مرمت شده است و جانی دوباره یافته و قدمت چندین صد ساله این روستای فرهنگ خیز و عالم پرور را رونق مجدد داده است.

🔷وی ادامه داد :اعتبار هزینه شده برای این پروژه ۲ میلیارد و ۳۵۰میلیون ریال و اعتبارات دولتی ۲ میلیارد ریال و خودیاری ۳۵۰ میلیون ریال سبب اشتغالزایی مستقیم ۵۶ نفر و بهره‌مندی ۲۱۸ نفر شده است.

🔷فرهنگی سخنور مزینان محمد شریفی ضمن خیرمقدم در خصوص تاریخچه این دیار و همچنین مطالبات مردم مزینان به ویژه جاده و مجتمع فرهنگی دکتر علی شریعتی مزینانی توضیحاتی ارائه کرد که فرماندار داورزن با تأکید بر پیگیری این دو پروژه از هماهنگی برای تأمین اعتبار و مشخص شدن پیمانکار جدید خبر داد.

🔷در ادامه این مراسم از المان قنات تاریخی مزینان توسط علی عسکری برادر شهید والامقام غلامرضا عسکری مزینانی و نماینده ملاکین رونمایی شد.

🔷شایان ذکر است بنا به گفته حامد عسکری نماینده ملاکین، با تأمین اعتبار اولیه از محل خودیاری کشاورزان مزینانی در سال 97 بنا شد مبلغ۲ میلیارد و ۳۵۰میلیون ریال به مرمت و نگهداری قنات مزینان کمک شود که تاکنون یک میلیارد ریال آن از سوی جهادکشاورزی داورزن اهدا شده است.

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۲
بهمن
۹۹

 

محمدکاظم مزینانی، معتقد است نسبیت‌گرایی، موضوع مهمی است که باید در زمان نوشتن برای بچه‌ها مورد توجه قرار گیرد و می‌گوید: بهتر است نویسندگان و شاعران حوزه کودک و نوجوان از مستقیم‌گویی و شعاردادن در خلق شعر و داستان انقلاب پرهیز کنند.

بعد از گذشت چهل و دو سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، شاهد انتشار کتاب‌های بسیاری در این حوزه برای عموم مخاطبان ازجمله کودکان و نوجوانان هستیم. البته این تالیفات چه در حوزه شعر، چه در حوزه داستان، چه در حوزه تاریخ‌نگاری و چه در حوزه‌های دیگر در طول چهار دهه گذشته دستخوش تغییرات و فراز و فرودهایی در میزان کمیت و کیفیت‌شان بوده‌اند که از نظر دور نمانده و از سویی از شرایط اجتماعی نیز تاثیر پذیرفته است.

محمدکاظم مزینانی، از نویسندگان و شاعران شناخته شده در حوزه شعر و داستان انقلاب، درباره جایگاه شعر انقلاب در حوزه کودک و نوجوان، می‌گوید: متاسفانه در این حوزه شاهد انتشار حجم زیادی آثار سفارشی در تهران و شهرستان‌ها از سوی برخی سازمان‌ها و نهادها هستیم. از سویی شاهد رعایت اصول بنادی مانند پرداخت غیرقضاوت‌مندانه و ناداورانه در این آثار سفارشی نیستیم و فکر کرده‌اند با شیوه‌های مسقیم‌گویی و قضاوت‌مندانه و خیر و شر جلوه‌دادن می‌توانند در جذب مخاطب موفق باشند درصورتی‌که بچه‌ها بیشتر موضع می‌گیرند و زده می‌شوند.
 
او معتقد است بطورکلی نوشتن برای نسل امروز مشکل است و این مساله فقط منحصر به حوزه انقلاب اسلامی که موضوعی تاریخی است، نمی‌شود و همه موضوعات مبتلابه امروزی را نیز شامل می‌شود و یادآوری می‌کند: خیلی اهمیت دارد که نویسنده یا شاعر چه زاویه دیدی و چه زبانی و چه شیوه روایی را انتخاب کند که بچه‌های امروزی را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین زمانی که می‌خواهیم شعر یا داستانی انقلابی برای بچه‌ها بنویسیم این مساله از اهمیت خاصی برخوردار است و بهتر است از مستقیم‌گویی پرهیز کنیم تا بچه‌ها پس نزنند و با متن ارتباط برقرار کنند. از سویی برای خلق داستان با موضوع انقلاب هر‌چه نویسنده تجربه زیستی و مطالعاتی پررنگ‌تری داشته باشد، اثر ماندگارتر و گیراتری خلق می‌کند.

به گفته این شاعر و نویسنده، زمانی که مستقیم‌گویی کنیم مجبوریم شعار دهیم، موضع‌گیری کنیم و حق و باطل کنیم درصورتی‌که امروزه زمینه فکری بچه‌ها، نسبی شده و به‌صورت حق و باطل مطلق به موضوعات نمی‌نگرند و این نسبیت‌گرایی، موضوع مهمی است که باید در زمان نوشتن برای بچه‌ها مورد توجه قرار گیرد.

مزینانی در ادامه به کتاب «تاج شاه و کلاه‌ها» که در این زمینه، در قالب شعر برای بچه‌ها نوشته اشاره می‌کند و می‌گوید: من در این اثر تلاش کردم مفهوم ظلم و ستم و استبداد حکومت‌های خودکامه را برای کودکان شرح دهم و مفهوم مبارزه و ایثارگری را به غیرمستقیم‌ترین شکل ممکن با شخصیت‌های فانتزی مانند کلاه‌ها که می‌تواند شامل هر عصر و نسلی بشوند به تصویر بکشم و در داستان هیچ اشاره‌ مستقیمی به محمدرضا پهلوی نکردم. سعی کردم فضای داستان کاملا فانتزی باشد تا بچه‌ها‌ بتوانند از آن لذت ببرند.
 
نویسنده رمان «شاه بی شین» می‌گوید: بهتر است با این شیوه‌، بچه‌ها را با مفهوم‌هایی مانند ظلم و ستم و ایثار و ... آشنا کنیم و ذهنشان را برای پذیرش مفهوم‌های سخت‌تر و پیچیده‌تر در سال‌های آینده آماده کنیم.
 
محمدکاظم مزینانی متولد سال 1342 در شهر دامغان و فارغ‌التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه شهید بهشتی است. از سال 1363 تا 1374 در روزنامه‌های کیهان و همشهری فعالیت روزنامه‌نگاری داشته که این فعالیت‌ها تا به امروز هم به صورت پراکنده در نشریات ادبی تداوم داشته است. این نویسنده کتاب‌های متعددی را برای گروه سنی کودک و نوجوان به چاپ سپرده که از میان آنها می‌توان به «ماه در گهواره»، «پسری که تنها بود»، «رازهای زندگی یک کلاغ»، «پاییز در قطار» و «تاج شاه و کلاه‌ها» اشاره کرد. رمان «شاه بی شین» او در بخش داستان بزرگسال، نیز پیش از انتشار در نخستین جشنواره داستان انقلاب برگزیده و بارها تجدید چاپ شد.

منبع؛ ایبنا

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۲
بهمن
۹۹

 

✳️مزینان در قبل و بعد از انقلاب

📢بخش ششم؛ آقای خمینی آمد!

🖌نویسنده و محقق؛ علی مزینانی عسکری

🔸اجرای نمایش های طنز با رویکرد مبارزاتی در مزینان که در نوشتار مزینان و هنر به آن اشاره کردیم و قرار گرفتن بعضی از جوانان در گروه های مبارزاتی آن دوره مانند مجاهدین خلق که البته پس از انقلاب با ماهیت منافقین شناخته شد و سردمداران این گروهک آن را به انحراف کشیدند و این جوانان بلافاصله صف خود را از آن ها جداکردند و همچنین گروه های انقلابی مانند انجمن اسلامی که در زیر زمین مسجد جامع گردهم جمع می شدند و پس از پیروزی انقلاب اغلب جذب ارگان ها و نهادهای انقلابی شدند و ثبت تصاویر امام خمینی با فایل های رادیولوژی و اسپری رنگ بر روی دیوار  همه و همه بهانه ای بود برای اینکه رژیم حساسیت اش نسبت به نام مزینان زادگاه دکتر علی شریعتی که در این زمان تصاویر او در پیشاپیش تضاهرات کنندگان سراسر کشور بیشتر شود.

🔹همان طور که پیشتر اشاره شد دکترعلی شریعتی یکی دوماه قبل از شهادتش به مزینان آمد و ساواک نیز به تعقیب وی در مزینان پرداخت که وقتی علی از این ماجرا آگاه شد قبل از رسیدن آنها به زادگاهش از مزینان خارج شد ذکر دوخاطره از آخرین دیدار او با مردم مزینان خالی از لطف نیست.

حاج عباسعلی مزینانی رجبعلی خانخودی برایم نقل کرد : روزی در مدرسه به بهانه ی اینکه معلم نیامده به ما گفتند بروید داخل حیاط بازی کنید در حین بازی ناگهان مرد خوش قد و قامتی وارد شد و بعد از لحظه ای مرا صدا زد و گفت :«چرا این ساعت شما داخل حیاط هستید کلاس ورزش دارید؟!» گفتم :« نه آقا ، معلم نیامده به ما گفتندبروید بازی کنید!» گفت :«چه درسی داشتید؟» گفتم:« انگلیسی» گفت :« شما زبان انگلیسی دارید و آن وقت بیرون بازی می کنید کی به شما چنین چیزی گفته؟»گفتم : «آقای مدیر» گفت :«برو صداش بزن بگو شریعتی کارت داره .» در همین حین که با من صحبت می کرد گویا مدیر آقای استیری و ناظم و بعضی از معلمان او را از پشت پنجره دیده بودند چون سریع بیرون آمدند و هی دکتر دکتر می گفتند . این بار آن ها بودند که دیگر دانش آموزان را به داخل حیاط فرستادند و خودشان با دکتر گرم سخن شدند گویا می دانستند چنین فرصتی دیگر گیرشان نمی آید!
حاج عباسعلی خاطره ی دیگری که از دکتر شریعتی دارد مربوط به همان سال آخری است که او به مزینان آمد و بعد از آن به سوی غربت مهاجرت کرد :« جلوی مسجد جامع مزینان ایستاده بودم و مرحوم ملاحسن پیغمبر(معلمی بزرگ) در حال وضو گرفتن از جوی آب بود ناگهان دکتر شریعتی را دیدم که همراه فرد متشخصی به او نزدیک شد و سلام کرد حاجی پیغمبر سر بلند کرد و گفت :« اِ علی جان تویی کی اومدی کی می خوای بری؟» دکتر با خنده گفت : « امروز آمدم ،  اشکنه را بخورم می روم!»حاجی با همان دستان خیس دست انداخت دور گردن علی و گویا دعای سفر را درگوشش زمزمه می کرد و چه اثری داشت دعای پیرمرد که دیدم اشک از گوشه ی چشم دکتر فرو می ریزد!

🔹با طلوع طلیعه های انقلاب مردم مزینان نیز همراه و همگام با دیگر شهرها و روستاها به پاخاستند و هر روز بازار مزینان شاهد اجتماع و راهپیمایی آن ها بود . وقتی فرمان فرار سربازان از سوی امام راحل صادر شد اولین گروه سربازان مزینانی از پادگان گریخته و به زادگاه خود برگشتند. نگارنده خود شاهد حضور یکی از این جوانان به نام رحمت اله مزینانی کربلایی حبیب اله در جمع مردم و مقابل هیئت حسینی مزینان بود که وقتی دلیل فرارش را پرسیدند با قاطعیت اعلام کرد:«باشنیدن فرمان آقای خمینی شبانه با چندنفر از هم خدمتی ها فرار کردیم» مردم با شنیدن حرف های این جوان صلوات فرستادند و او را در آغوش گرفته و تبریک می گفتند. آقا رحمت پس از آن فعالیت گسترده ای در زادگاهش داشت توزیع نفت سهمیه ای، تدریس در مدرسه ابتدایی به همراه چند جوان دیگر بعد از رفتن معلمان از مزینان و تدریس در اکابر(نهضت سوادآموزی). و پس از پیروزی انقلاب و تثبیت نظام جمهوری اسلامی او هم به جمع فرهنگیان سبزوار پیوست.
🔆زنان مزینانی نیز در برپایی راهپیمایی و همپای مردان نقش به سزایی داشتند آن ها حتی سلاح های سرد(چوب،شمشیر و قمه) را زیر چادر مخفی می کردند و در کناری می ایستادند تا اگر نیروهای رژیم به مردم حمله ور شوند آن را به همسران خود برسانند . مردم با نیسان و کامیون باری خاور هر روز صبح راهی سبزوار می شدند تا حضورشان بیشتر جلوه داده شود.

🔹عاقبت روز موعود فرا رسید و خبر بازگشت امام خمینی(ره) به وطن همه جا پخش شد همه مشتاق بودند که آمدن مقتدای خود را ببینند آن هایی که می توانستند به تهران رفتند و بقیه هم شب در مسجد جامع جمع شدند و تبادل نظر کردند که فردا تلویزیونی در هیئت حسینی گذاشته شود و مردم مستقیم ورود امام را تماشا کنند اما چند مشکل عمده وجود داشت. آن زمان برق در روستاها نبود و بالطبع تلویزیون هم فقط  در یکی دو خانه موجود بود آن هم سیاه و سفید که با موتور برق گازوئیلی و یا باتری روشن می شد.

🔹بازهم جوانان متولی این کار شدند. صبح روز دوازدهم بهمن همگی به سمت هیئت رفتیم و تلویزیونی چهارده اینچ توسط غلامرضا شعبان و مرحوم عباس تهمتن تهرانچی تهیه شد و تمامی پنجره های هیئت را با پارچه مشکی پوشاندند تا صفحه ی آن بهتر دیده شود! لحظه ی ورود نزدیک و نزدیک تر می شد و نفس  در سینه ها حبس شده بود چشم ها خیره به صفحه تلویزیون که جز برفک چیزی نشان نمی داد مانده بود . بعضی از مردم گوش های خود را به رادیوهای ترانزیستوری که با قوّه (باتری) کار می کرد چسبانده بودند و ناگهان صدای صلوات بلند شد و چند نفر فریاد زدند آقای خمینی آمد...

 

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۱
بهمن
۹۹

✳️مزینان در قبل و بعد از انقلاب

  📢بخش پنجم؛ شیخ شهید!

🖌نویسنده و محقق؛ علی مزینانی عسکری

🔹پس از انتشار مطلب کوچه شیخ مزینانی چند پیام جالب از سوی فرهنگیان و فرهیختگان مزینانی و بستگان زنده یاد صدیقی دریافت شد و ضمن تشکر از انتشار این مطالب ارزنده در تکمیل این نوشتار ما را رهنمون شدند.جالب اینکه هیچ یک از  همراهان گرامی از این موضوع که ابراهیم آبادی های قدرشناس منطقه ای را به نام یک روحانی مزینانی کرده اند اطلاع نداشتند.

🔹استاد محمدشریفی مزینانی با اشاره به تأیید انتشار این گونه نوشته ها به اختلاف زنده یاد شیخ ابوالقاسم صدیقی با خان وقت مزینان نیز اشاره کرده اند که پس از آن شیخ به دشت سملقان بجنورد و برادرش حاج احمد به نیشابور و ملاحسن شهید به شاهرود تبعید می شوند. و در ادامه بر اساس اسناد آرشیوی سازمان اسناد ملی مشخص شد که رژیم وقتی مخالفت و مقاومت علما و متنفذین مزینانی را در برابر قانون اجباری کشف حجاب دید دستور به تبعید آن ها به مناطق دیگر داد.

🔸به هر روی عالمان مزینانی چه در دوره رضاخانی و یا فرزندش محمدرضا در بیداری مردم زمان خود از پای ننشسته و رنج تبعید و زندان و حتی کشته شدن در این راه را به جان خریدند و پیشتر نیز اشاره کردیم به نقش شریعتی پدر یعنی علامه محمدتقی شریعتی مزینانی که با تأسیس کانون نشر حقایق اسلامی و جذب جوانان به محافل دینی آتش انقلاب را در خراسان شعله ور کرد و گاهی همراه فرزند برومندش در یک زندان محبوس می شدند و نشان آن را می توانید در موزه ی قصر و عبرت مشاهده نمایید .

♦️و اما زنده یاد ملاحسن صدیقی فرزند مرحوم ملاصادق پدر بزرگوار زنده یادان عباسعلی، محمد، غلامحسین(ضیا) و احمد  که همگی از تعزیه خوانان صاحب نام معاصر بودند و اکنون حاج حمیدرضا با ایفاگری نقش امام و دیگر فرزندان و نوه های آن ها این راه را ادامه می دهند ؛ یکی از شهدای قبل از انقلاب این دیار است که متأسفانه خاندان محترم صدیقی نسبت به ثبت این نام نیک در طومار بنیاد شهید اقدام چندانی نکرده اند.

🚩ملاحسن نیز چندان به مبارزه علیه رژیم ستمشاهی ادامه می دهد که مأموران امنیتی مجبور می شوند او را  تبعید کنند و وقتی از ساکت کردن این ملای مزینانی عاجز می شوند و پس از سخنان تندش در مقابل مجسمه شاه به دست سفاکان رژیم پهلوی و تزریق آمپول هوا مظلومانه جان می دهد و پیکرش در گورستان گلشور مشهد به خاک سپرده می شود...

♦️مأموران امنیتی رژیم پهلوی وقتی نقش روحانیت مزینانی و شریعتی ها را در خیزش مردمی می بینند نسبت به نام مزینان و مزینانی بیشتر حساس می شوند و با هر گزارشی سریع به تعقیب آن ها می پردازند. یکی از مطلعین پس از فوت زنده یاد حاج شیخ حبیب اله عسکری اذعان می دارد که ساواک نام او را در لیست خود قرار داده بود و همین جریان برای دیگر طلبه های جوان آن دوره از جمله شیخ محمدعلی تاج(مهدوی) رخ داده است که شبانه از مزینان فرار کرده و در منزل یکی از اقوامش در قم مخفی می شود.

♦️در تهران نیز ساواک که متوجه رفت و آمدهای دکتر علی شریعتی به هیئات مزینانی ها می شود و از طرفی بعضی از سران هیئت ها مانند زنده یاد حاج قربانعلی تشت زر علیه رژیم فعالیت می کنند و مراسم خانگی با حضور جوانان مزینانی تحت عنوان هیئت انصارالحجه(عج) تشکیل می دهند مزاحمت هایی برای آن ها ایجاد می کنند و بعضی را به بازداشتگاه می فرستند.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۰
بهمن
۹۹

✳️مزینان در قبل و بعد از انقلاب
📢بخش چهارم؛ تبعید متنفذین مزینانی به روایت اسناد!
🖌نویسنده و محقق؛ علی مزینانی عسکری


✍️در بخش قبلی اشاره ای به مبارزات شیخ ابوالقاسم صدیقی مزینانی داشتیم که نامبرده علیه تصمیم رژیم پهلوی مبنی بر کشف حجاب بانوان جبهه می گیرد و حتی در منازل مردم را قفل می کند که مبادا کسی متعرض آن ها شود و یا بدون حجاب بیرون بیایند.
🔻رژیم که می دید مخالفت شدیدی از سوی مردم صورت می گیرد بنا کرد به تبلیغ بیشتر و برپایی جشن هایی در مناسبت های دینی و به مأموران و مدیران خود دستور داد که متنفذین شهر و روستا را دعوت به این جشن ها کنند و از آن ها بخواهند خانم هایشان هم بدون حجاب حضور داشته باشند و به دنبال آن برنامه های جشن در سبزوار و حتی دبستان دولتی مزینان برگزار می شود ولی بازهم شیخ ابوالقاسم صدیقی و محمدحسین سالکی و محمد خواجوی با آن مخالفت کردند و در نتیجه گزارش های محرمانه ای از سبزوار به خراسان و مرکز حکومت ارسال شد که نام این مبارزان مزینانی به صراحت در آن آمده است و برای آن ها درخواست تبعید می شود که عین آن تقدیم می گردد:
👈در یکی از این گزارش­ها چنین آمده «شیخ ابوالقاسم صدیقی مزینانی و شیخ محمدحسین سالکی مزینانی قبل از تشکیل مجلس اظهار داشته­اند خانم­های ما با چارقد حاضر خواهند شد و موقع حضور در مجلس باید در اطاق مخصوص و از مردها مجزا باشند، حتی مأمورین را تهدید و عاقبت که در مجلس وعظ و خطابه حاضر[می­گردند] به خانم­های آقایان مذکور جداگانه بـا داشتن چارقد به طوری صورتشان از چارقد پوشیده بود کـه شناخته نمی­شدند و در محلی دور از مردها جلوس می­نمایند و جز چند نفر از خانم­های مأمورین که بی­حجاب بودند بقیه با هیکل مضحکی حاضر می­شدند…» بنابر همین گزارش هر چند سعی شده بود تا با برگزاری مجالس متعدد وعظ و خطابه، مدعوین از لجاجت خود دست برداشته و به کشف حجاب بانوانشان تن در دهند، اما با این وجود «… چند نفر از مدعوین بعضی از امضای رقعه دعوت و پاره­ای از حضور در مجلس خودداری و چند نفر بدون خانم­شان حاضر می­گردند. محمد خواجوی مزینانی که از متنفذین محل است به محض اینکه مستحضر می­شود مجلس خطابه تشکیل می­شود شبانه به سبزوار حرکت نموده، محمود داورزنی متعذر می­شود خانمم در مسافرت است. محمد ابراهیم استیری می­نویسد: خانمم در سبزوار است. شیخ ابوالقاسم صدیقی و شیخ محمد حسین سالکی و شیخ قربانعلی شریعتی از متنفذین مزینان پس از انقضای مجلس پیغام می­فرستند که خانم­های ما بایستی با چارقد و از مردها تفکیک بنشینند…» در خاتمه گزارش، کفیل فرمانده گردان ۳ سبزوار جهت رفع این مساله پیشنهاد می­کند جهت اجرای کشف حجاب در این ناحیه می­بایست «… متنفذین محلی و رعایا را به قوه جبریه آن هم با حضور یک نفر نماینده از آن اداره [اداره حکومتی و شهرداری سبزوار] وادار به اجرای امور کرده، متخلفین را تحت تعقیب قرار داد که مجازات شوند و یا چند نفر از متنفذین محلی از قبیل محمد خواجوی مزینانی و شیخ ابوالقاسم صدیقی و شیخ محمد حسین سالکی مزینانی و محمود داورزنی که به واسطه نفوذ محلی اعتنا به اخطار مأموران نداشته و مخالفت بلکه مانع کشف حجاب هستند به طور موقت هم که شده تا خاتمه این امر از محل خارج گردند تا باعث عبرت سایرین شده، پیشقدم در کشف حجاب بانوان بشوند…» 

💎منبع؛ آرشیو سازمان اسناد ملی، منشأ سند ۲۹۰، ش حلقه ۱۴، ش پرونده ۱۰۳

 

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۰
بهمن
۹۹

 

✳️مزینان در قبل و بعد از انقلاب

📢بخش سوم؛ کوچه شیخ مزینانی!

🖌نویسنده و محقق؛ علی مزینانی عسکری
 

✍️مزینان این کهن دیار تاریخی را باید سرزمین عجایب ایران نامید چون در هر زمان و تاریخی به دنبال نشانی از گذشته ی آن می روی درخشان است و به قول خودمان بی خود نیست که مزینانی ها می گویند:« اول مزینان در این کره خاکی خلق شده بعد ایران!» نگارنده که توفیق تحقیق و تفحص در باره زادگاه خویش را هیچ گاه از یاد نبرده و در هر گوشه و کتابی نامی از مزینان را شنیده آن را ثبت کرده است هنوز هم معتقد است صدها نکته و حکایت دیگر را از این خاک گوهر خیز نمی داند به همین خاطر است که هرگاه به موضوعی در باره آن پرداخته می شود بازهم مطالب عجیب دیگری نمایان می شود که از دید محققین و تاریخ نویسان مخفی مانده است ما می خواستیم نقش روحانیت مزینانی را در همان بخش دوم به پایان ببریم اما ناگهان خاطره ای از آزاده سرافراز مزینانی که دو سال پیش گذرش به ابراهیم آباد شاهرود افتاده بود برایمان تداعی شد او هنگام توقف در این شهر پلاک کوچه ای را به نام  شیخ مزینانی دیده و فوری با شاهدان تماس گرفته و موضوع را به اطلاع رساند و بعد با مردمی که نام او را از پدران و مادران خود شنیده بودند صحبت کرده و همگی بر بزرگ منشی این شیخ مزینانی اذعان می کردند .


💠و اما طبق قرائن و اذعان برخی بستگان و بزرگان ابراهیم آباد این شیخ زنده یاد حاج شیخ ابوالقاسم صدیقی فرزند مرحوم ملاصادق است که از روحانیون صاحب نام زمان خود بوده که مدتی دروس حوزه را نزد پدرآموخته و بعد به نجف اشرف رفته و از محضر اساتید بزرگ آن دوران بهره مند می شود و پس ازاتمام دوره حوزه علمیه به زادگاهش مزینان برگشته و درترویج تشیع علوی انجام وظفیه می کند.

دوران حیات این روحانی مزینانی مصادف می شود با کشف حجاب رضاخانی و بعد که لایحه به تصویب و قابل اجرا در تمامی استان های کشور می شود و بعد به روستاها به خصوص  مزینان می رسد این بزرگوار سر به مخالفت می گذارد و با آن مبارزه می کند و مردم مزینان آن زمان را نسبت به اقدام ظالمانه رضاخان آگاه می سازد.

شادروان محمدعلی صدیقی نقل کرده که در آن زمان به خاطر اینکه زنها ازخانه های خود بیرون نیایند و مورد هتک حرمت قرار نگیرند یک روز صبح درب اکثر منازل مزینانی ها را از داخل کوچه می بندد همین مخالفت های  او با رژیم رضاخان توسط دست نشانده هایش، حاج شیخ ابوالقاسم را طی نامه ای که به والی خراسان می نویسند همراه خانواده به شاهرود تبعید و برادر دیگر ایشان حاج ملا احمد را به نیشابور و ملاحسن را نیز به قم می فرستند.


🔹حاج شیخ ابوالقاسم در جوانی همسری از صدخرو اختیار کرده به نام فاطمه خانم سالکی که در یک خانواده روحانی بزرگ شده. پدر این بانو صدرالواعظین از شیوخ زمانه خود در صدخرو و قراء اطراف بود و با این ازدواج شجره ی سالکی ها هم در مزینان شکل می گیرد که آن ها نیز خانواده ای بزرگ و روحانی هستند...


🔆این شیخ مزینانی در تبعید نیز دست از منبر و ارشاد مردم  برنداشته و والی آن زمان شاهرود که مردی مومن بوده طی نامه ای خواستار اتمام تبعید وی شده و حاج شیخ دوباره به مزینان برمی گردد و مدتی طولانی به ارشاد و سخنرانی برای مردم می پردازد اما مدتی بعد به علت بیماری از مزینان به سبزوار منتقل شده و در بیمارستان آن شهر دار فانی را وداع گفته و طبق وصیت خود در امام زاده شعیب سبزوار و در ضلع جنوبی حرم مطهر دفن می شود.

ادامه دارد...

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۴
بهمن
۹۹

 

✍️دکتر علی اکبر تاج مزینانی رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی در حضور وزیر تعاون ،کار و رفاه اجتماعی و جمعی از صاحب نظران رفاه اجتماعی با اشاره به راهکارهای فقر ناشی از کرونا گفت: در این راستا، ارتباط نظام مند وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با سایر بخش‌ها و حوزه‌های دانشگاهی در کشور ضروری است.

🔷 وی با تاکید بر اینکه باید ساختارهای سیاست های رفاهی مورد تجدیدنظر قرار گیرد، افزود:تحلیل مباحث تورم،  ساختارهای بازارکار و نظام اقتصادی باید با توجه به منابع اندک سیاست های رفاهی دیده شود.

🔷 مزینانی تصریح کرد: وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی باید نقش راهبردی خود را در حوزه نظام رفاهی و اجتماعی در کشور ایفا کند .

 🔷وی با تاکید برای اینکه نظام متمرکز تامین اجتماعی نباید به دست اندازی به این منابع منجرشود، گفت: در حوزه رفاه اجتماعی خلط مساعدت اجتماعی با بیمه های اجتماعی نباید صورت گیرد.

 

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۴
آبان
۹۹

 

🎤سخنی با نمایندگان مردم شریف سبزوار بزرگ در مجلس شورای اسلامی به بهانه یادآوری چهارم مهرماه و حضور دو نماینده محترم در مزینان
🖌نویسنده؛ علی مزینانی عسکری


✍️نمایندگان عزیز و محترم و وکلای گرامی مردم شریف سبزوار، جوین، جغتای، ششتمد، خوشاب و داورزن
چشم بر هم بزنید چهارسال شما هم می گذرد چهارسالی که طبق شعارهای خودتان برای خدمت به مردم پا به میدان گذاشته اید و به همین آسانی هشت ماه آن گذشت امیدواریم شما هم مانند نمایندگان محترم قبلی که در مجلس گل گفتند و گل شنفتند و گل دادند و با خرمنی از وعده های جا مانده به بلبلان از گلستان گذشتند و راه خود را گرفتند و رفتند، نباشید.
 خیلی ساده می گویم چهارسال به ما مزینانی ها و البته داورزن و اهالی روستاهای مجاور مانند آن سی سال قبلی و نمایندگان ادوار مختلف هی تأکید کردند یک هفته، یک ماه ، یک سال دیگر جاده را آسفالت می کنیم و برایتان در مسیر جاده تهران مشهد زیر گذر می زنیم تا عزیزان شما به این آسانی نمیرند اما رفتند در حالی که خیلی از عزیزان پرپر شدند جاده را که آسفالت نکردند بماند؛ خرابه ای تحویل مردم دادند که هر آن ممکن است بازهم ماشینی سرنگون و خانواده ای دل خون شود!  آن ها از پُستی به پُستی دیگر رسیدند اما آن چه برای این مردم ماند وعده و دلِ سوخته ای بیش نیست. نمی گویم دروغ چون نماینده هیچ وقت دروغ نمی گوید فقط وعده می دهد!

🖌نمایندگان عزیز
دیکته کردن اخبار مجلس در فضای مجازی و صفحات؛ دیگر دردی را دوا نمی کند ما خودمان و تک تک مردم منبع خبر هستیم و هر روز گوش به صدای مجلس و چشم به اخبار تلویزیون دوخته ایم که ببینیم برای کم کردن آلام و دردهای بسیاری که از تنگنای اقتصادی می کشیم چه گامی برداشته اید اما آن چه ما از شما می خواهیم و مطالبه خواهیم کرد تلاش و همت شما در حوزه های انتخاباتی خودتان است اینکه کدام جاده را به سرانجام رساندید! کدام ریل راه آهن را به مقصد رساندید! کدام کارخانه را برای اشتغال جوانان به این دیار آوردید!
همه می دانند ما از دیار سربداران هستیم... ایثارگریم... شهیدپروریم و...
اما آن چه شاید خیلی به چشم نازنین بعضی از مسند نشینان نیامده رنج و سختی و چه کنم چه کنم های خودمان و جوانان مان است ...
شما را به خدا از حمله های پی درپی به دولت و این وزیر و آن وزیر بگذرید. بفرمایید کدام یک از این حمله ها و در افتادن با دولت و رفتن و اضافه شدن به کابینه دردی از ما مردم کویر نشین را درمان کرد؟!
چند ماه دیگر کل این دولت خواهد رفت و دوره ای دیگر با قدرتمندانی شاید باب میل شما و یا خلاف آن سکان را به دست گیرند هم چنان که علی رفت و باقر آمد محمود رفت و حسن آمد چه فرقی به حال ما کرد تا این جای کار جز گرانی و گرانی و گرانی چه عایدمان شد کدام برنامه ی اقتصادی کدام قانون و کدام دستور صادر شد که جلوی این رشد صد درصدی تورم را بگیرد؟!...

🖌جنابان نماینده
ما دیگر نه تنها پشت لبمان سبز شده که از فرط پیری موهای سرمان سفید و ریخته است این قدر این تلفن بازی با وزیر و وکیل در جلسات را دیده ایم که باورمان نمی شود حتی در جلسه ای که حضور دارید و بلند بلند با تلفن صحبت می کنید که آقا فلان درد این روستائیان باید تمام شود موبایلتان روشن باشد ! و آن مقام عالی اصلاً پشت خط باشد و حرف شما را شنیده باشد...
خبر جلسه با فلان وزیر و رییس این اداره و آن سازمان را هم زیاد شنیدیم که هزار و یک "دستاورد کلامی" داشته و هرگز به ثمر نرسیده پس وقتی نشست خود را اعلام کنید که یکی از این دست آوردها تحقق پیدا کرده باشد.
باور کنید دیگر خودمان یک پا نماینده ایم و این دوز و کلک ها را برای فرار از دست زن و فرزندانمان همیشه اجرا می کنیم این قدر نخریده ایم برای شان که دیگر دست خالی و چشم گفتن های کورمان را هم مسخره می کنند و کارشان از گریه گذشته و به آن می خندند...

🖌آقایان نماینده
صحبت های قشنگ با ادبیات فاخر برای مجالس جشن و عزا خوب است. دیکته کردن کی دشمن است کی دوست و مرگ بر این و آن برای راهپیمایی های داخل خیابان و میتینگ های انتخاباتی است. ما که از نسل سربدارانیم هم دشمن را می شناسیم و هم نفوذی ها را و در یک کلام ما از شما شعار نمی خواهیم فقط و فقط کار... کار... کار
ما ورود شما به مزینان را در چهارم مهرماه 1399 پس از انتخابات و نشستن در کرسی نمایندگی مجلس یازدهم ثبت کردیم و درست هرماه و در همین روز برایتان خواهیم نوشت که یادتان باشد قول دادید حداکثر تا پایان امسال کار جاده آدمکش مزینان به اتمام برسد و البته خداقوت هم می گوییم به پیمانکار محترمی که بالاخره بیل مکانیکی اش پس از این حضور شما به حرکت در آمد و کناره های جاده را هموار کرد....

به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۲۳
مهر
۹۹

✍️تیزپروازان نیروی هوایی جمهوری اسلامی در هشت سال دفاع مقدس همواره مایه ی امید برای رزمندگان و فرماندهان و مسئولین بلند مرتبه کشور بودند و خلق حماسه های نبرد آنان بر روی آسمان و در جدال با قوای تا دندان مسلح نیروهای دیکتاتور عراق هیچ گاه از یاد نخواهد رفت آنان که به عنوان پیشتازان اعلام وفاداری به مردم و انقلاب اسلامی در محضر امام(ره) حاضر شدند و با تجدید عهد و پیمان همواره مدافع واقعی کشور شیران بوده و هستند.
🔹نبرد درآسمان نام سایتی است که عقابان تیزپرواز نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران درآن از کاپیتان صدیقی به عنوان معلم و استاد پرواز یاد می کند که در هشت سال دفاع مقدس با رشادتهای خود از حریم هوایی کشور عزیزمان ایران دلاورانه دفاع کرده و همرزمانش خلعت شهادت را برازنده این مرد می دانند و عنوان شهید را به او هدیه کردند.
🔹نام این دلاور مزینانی ابوالقاسم و نام خانوادگی اش صدیقی مزینانی و فرزند مرحوم محمدعلی خادم صدیق و با وفای عاشورای مزینان است که درششم خرداد سال هزار و سیصد و بیست و هشت در دیار عاشقان به اهل بیت علیهم السلام و خاک گوهر خیز مزینان چشم به جهان گشود.
🔹خاندان صدیقی در مزینان یکی از اقوام سرشناس و اهل علم و ادب و مبارزین علیه ظلم و جور و برپاکنندگان مراسم تعزیه خوانی به ویژه عاشورا هستند آقا محمدعلی پدر خلبان فقید جامه دار این مراسم بود که در طول سال البسه و لوازم تعزیه خوانی روز عاشورا در صندوقچه منزل او نگهداری می شد وی نام نیک پدر بزرگوارش حاج شیخ ابوالقاسم را برای فرزندش انتخاب کرد.

🔹ابوالقاسم  هنوز دوسال از بهار زندگیش در مزینان نگذشته بود که به دلیل استخدام پدر در اداره پست تهران به این شهر مهاجرت کردند. بعد از اخذ مدرک دیپلم و استخدام در نیروی هوایی، سال ۱۳۴۸ با بورسیه نیروی هوایی جهت گذراندن دوره کارشناسی علوم هوایی به آمریکا عزیمت کرد و بعد از طی کردن این دوره علی رغم پیشنهاداتی که ازنیروی هوایی آمریکا داشت ، حضور در ایران و خدمت به کشورش را افتخار دانسته و پس از مراجعت به میهن مدت چهارسال در پایگاه هوایی شیراز به عنوان مهندس پرواز بر روی هواپیمای ترابری هرکولس انجام وظیفه کرد و با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران طی دوره ای فشرده در کشور آلمان به گردان ۷۴۷ سوخت رسان در آسمان منتقل شد و در این دوران بدون هیچ وقفه ای با حضور مستمر خود در آسمان کارنامه ای درخشان از رشادتهای خود و خلبانان تیزپرواز ارتش را به ثبت رساند.


🔹کاپیتان صدیقی با اینکه برای مراجعه به آمریکا هیچ مانعی نداشت ولی بسیار میهن پرست و خانواده دوست و وابسته به پدر و مادر و برادر و خواهر بود و عاشقانه زادگاه خود مزینان را می پرستید و بعد از بازنشستگی نیز در ایران ماند و در اولین فرصت به خصوص ایام عید و محرم در مزینان و جمع گرم همشهریان خود قرار می گرفت و معتقد بود هیچ جای دنیا مزینان نمی شود او عاشق محرم بود و مادرش او را از طفولیت بیمه حضرت ابوالفضل(ع) می دانست.


🔹رزمنده پیشکسوت و مدافع حریم آسمان کشورمان در هشت سال دفاع مقدس، سرگرد خلبان استاد ابوالقاسم صدیقی مزینانی جمعی گردان پرواز۷۴۷نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در سپیده دم پنجشنبه ششم شهریورسال۹۹ براثر عارضه مغزی ناشی از تعداد پروازهای بالا درسوخت رسانی به جنگنده های تشنه نیروی هوایی در دوران جنگ تحمیلی جان به جان آفرین تسلیم کرد و پیکر مطهرش روز جمعه هفتم شهریورسال ۹۹ مصادف با روز هشتم محرم 1442 در بهشت زهرا(س) تهران قطعه۳۲۶ به خاک سپرده شد.
🔆روحش شاد و  نام و یادش همیشه جاویدان و بلندآسمان جایگاهش باد

برادر کاپیتان فقید ابوالقاسم صدیقی استاد حسن صدیقی که از فرهنگیان و مدیران پیشکسوت آموزش و پرورش و هنرمندان و شاعران مزینانی است و سال ها در مزینان مدیریت مدرسه شیخ قربانعلی شریعتی را بر عهده داشت در رثای برادرش که روز وفاتش در هشتم محرم و چهلم او مصادف با اربعینی حسینی شد چنین سروده است :

هر ڪه در ماهِ محرم رخت بر بست از جهان،
با حسین(ع)محشورگردد،جایگاهش در جنان.

رفتنی کردی برادر با طلوعِ اربعین،
زان همه پاکی به حکمت وصل گردید این چنان

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۱۲
مهر
۹۹

مراسم عزاداری دهه دوم ماه صفر در آستان مقدس امام‌زادگاه عینعلی و زینعلی با سخنرانی حجت الاسلام سرلک و حاج مرتضی طاهری برگزار می‌شود.

به گزارش شاهدان کویر مزینان به نقل از ایسنا، مهدی مزینانی (خصالی) مدیرعامل آستان امام زادگان عینعلی و زینعلی علیهم السلام در تشریح برنامه‌های عزاداری دهه دوم ماه صفر گفت: با توجه به استقبال زائران و مجاوران این آستان از برنامه‌های ماه محرم، برگزاری برنامه‌های دهه دوم را با دعوت از سخنرانان و مداحان برجسته در دستور کار کمیته فرهنگی آستان قرار دادیم.

وی اظهار کرد: مراسم دهه دوم ماه صفر در این آستان با سخنرانی حجت‌الاسلام و المسلمین سرلک و با مداحی حاج مرتضی طاهری برگزار می‌شود.

مهدی مزینانی با بیان جزئیات این مراسم افزود: این مراسم به مدت به مدت ۴ شب از یکشنبه مورخ ۱۳ مهرماه بعد از نماز مغرب و عشاء آغاز می شود و تا شب اربعین ادامه خواهد یافت.

مزینانی با تاکید بر رعایت موازین و پروتکل‌های بهداشتی و ضوابط سازمان اوقاف و امور خیریه در کلیه برنامه های آستان امامزادگان عینعلی و زینعلی گفت: کلیه برنامه‌های عزاداری، کلاس‌های آموزشی، برنامه های فرهنگی، اجتماعی و ورزشی این آستان با رعایت کامل اصول و پروتکل‌های بهداشتی جهت جلوگیری از شیوع ویروس کرونا انجام می‌شود و برنامه‌های دهه دوم صفر نیز با همین ضوابط و حساسیت برگزار می‌شود.

دبیر هیئت امنای استان امامزادگان عینعلی و زینعلی با بیان اینکه اغلب مساجد و هیئت‌های عزاداری در ایام محرم پرچمدار رعایت اصول و مقررات بهداشتی بودند و این موضوع نیازمند مستند سازی است اظهار کرد:آستان امامزادگان عینعلی و زینعلی(ع) با همکاری سایر مجموعه های فرهنگی از جمله مجتمع فرهنگی مذهبی ائمه اطهار(ع) با هدف انعکاس تقید عزاداران امام حسین علیه السلام به پروتکل های بهداشتی، مسابقات عکاسی با موضوع محرم و کرونا را برگزار کرد.

وی افزود:هیئت داوران با بررسی آثار ارائه شده به دبیرخانه مسابقات، عکسهای برتر را انتخاب کرد و قرار است آثار برگزیده در قالب نمایشگاه محرم و کرونا در حاشیه مراسم عزاداری دهه دوم صفر در صحن امام زادگان عینعلی و زینعلی به نمایش درآید.

علاقمندان جهت حضور در مراسم دهه دوم ماه صفر و بازدید از نمایشگاه عکس محرم و کرونا می توانند از طریق بزرگراه شهید اشرفی اصفهانی، بالاتر از تقاطع پونک، بلوار پونکی به آستان امامزادگان عینعلی و زینعلی(ع) مراجعه کنند.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan

  • علی مزینانی
۰۵
اسفند
۹۲
با هماهنگی شاهدان کویرمزینان؛ روزنامه جوان به مناسبت شهادت سردار رشیداسلام جانباز شهید حاج محمد مزینانی مصاحبه ای با محسن رفیعی مزینانی همرزم شهید انجام داده است که در صفحه پایداری این روزنامه در صبح امروز دوشنبه پنجم اسفند منتشر شده است در ادامه این مصاحبه جالب و خواندنی را بخوانید.
 

نگاهی به زندگی شهید «محمد مزینانی» که 20 بهمن امسال آسمانی شد
در روزهای سالگرد عملیات والفجر 8 شهیدان این عملیات و هشت سال دفاع مقدس، ‌یک مهمان تازه داشتند، یک مهمان آشنا از میان رزمندگان باصفای جنگ تحمیلی که با هم برای دفاع از میهن می‌جنگیدند.

روزهای پرشور و اشتیاق دهه فجر که از راه رسید محمد مزینانی هم حال و هوای دیگری داشت و به رسم تمام عاشقان سبکبال پر کشید سوی آسمان، آرام شد و جاودانه ماند. 30 سال رنج شیمیایی بودن را تحمل کرد، درد کشید و دم نزد. در استقامت اسطوره‌ای وصف‌ناشدنی بود و دوستانش به او لقب کوه صبر داده بودند. محسن رفیعی همرزم و از دوستان قدیمی شهید مزینانی در گفت‌وگو با «جوان» گوشه‌هایی از زندگی این جانباز شیمیایی70 درصد را روایت می‌کند و سال‌های رزمندگی و دوران جانبازی او را مروری دوباره می‌کند.

آشنایی شما با شهید مزینانی به چه زمانی برمی‌گردد؟

ما همسن و سال، همشهری، همرزم و بچه محل بودیم. از قدیم یکدیگر را می‌شناختیم و از طریق سپاه به جبهه اعزام می‌شدیم. من از شروع تا پایان جنگ در جبهه بودم اما نه به طور مداوم. چون خبرنگار صدا و سیما بودم زمانی که عملیات پیش می‌آمد قبل و بعد عملیات، از آفند تا پدافند را در جبهه حاضر می‌شدم.

شهید مزینانی در کدام عملیات جانباز شیمیایی شد؟

محمد در عملیات خیبر در سال 62 شیمیایی شد. او در درمانگاه صحرایی که پشت خط مقدم زده شده بود کار درمان و امداد را انجام می‌داد. یک انبار دارویی دستشان بود که وقتی حمله شیمیایی صورت گرفت در آنجا حضور داشت و شیمیایی شد.

ایشان در جبهه مشغول کارهای امدادی بودند یا در خط مقدم به فعالیت رزمی هم می‌پرداختند؟

چون شهید مزینانی انباردار دارو بود و از نام و کارکرد دارو‌ها شناخت داشت زمان جنگ به جبهه رفت و از این توانایی‌اش در جنگ استفاده شد. زمان جنگ برای بحث‌های امداد و درمان کسی را انتخاب می‌کردند که به این کار آشنایی داشته باشد. اما حضور رزمی به آن معنا که تک‌تیرانداز باشد و اسلحه در دست بگیرد نبود. بعد از اینکه شیمیایی شد، سال به سال وضعیت جانبازی‌اش و ریه‌اش با بالا رفتن سن بدتر می‌شد. از 22 سالگی تا 51 سالگی که شهید شد درگیر مسائل و مشکلات جانبازی بود و حالش هر سال هم بد و بدتر می‌شد.

در مدت جانبازی هم با ایشان ارتباط داشتید؟

بله! من در بیمارستان بقیه‌الله موضوع بستری شدنش را پیگیری می‌کردم و مرتب می‌دیدمش و به خانه‌‌اش می‌رفتم. من با شهید همسن و سال هستم و هر دو در سال 41 به دنیا آمده‌ایم. بیمارستان ساسان هم که بستری بودند به ملاقا‌تشان می‌رفتم.

سال‌های جانبازی برای شهید مزینانی چگونه می‌گذشت؟

سال‌های زیادی از زمان جانباز بودنش را به دلیل شرایط آب و هوایی شهریار در آنجا زندگی کرد. به جهت مادی چیزی از مال دنیا نداشت و با حقوق پاسداری زندگی می‌کرد. بعدتر هم یک حق نگهداری برای همسرش پرداخت می‌شد. دائماً کپسول اکسیژن با خودش حمل می‌کرد و شرایط خوبی نداشت. واقعیت این است که شهید مزینانی در این سا‌ل‌ها بارها بار در بیمارستان‌های بقیه‌الله و ساسان بستری شد. هیچ ‌وقت از این بستری‌شدن‌ها شکایت نداشت. هیچ‌گاه ناله‌ای نکرد و از کسی ناراحت نبود. محمد صبر و مقاومت جانانه‌ای داشت و یک کوه صبر بود. من به لحاظ کارم با بسیاری از جانبازان ارتباط داشتم و به آسایشگاه‌های مختلفی می‌رفتم ایشان یکی از آن جانبازان شیمیایی بود که در صبر و مقاومت اسوه بود. می‌شود گفت اولین جانباز شیمیایی روستای مزینان نام گرفت.

مجروحیت شیمیایی تا چه میزان به ایشان آسیب وارد آورده بود؟

70 درصد جانباز شیمیایی بود. البته از اول درصد جانبازی‌شان 70 درصد نبود و اوایل که شیمیایی شدند 25 درصد بود. اما سال‌ها همین طور که می‌گذشت وضعیت جانبازی‌‌اش بدتر می‌شد و عود می‌کرد و در کمیسیون‌های بعدی بیشتر و بیشتر می‌شد. ریه و قسمت‌هایی که مرتبط به تنفس بود همه درگیر مجروحیت شیمیایی بود.

از سوی بنیاد شهید و نهادهای مربوطه رسیدگی خوبی به شهید می‌شد؟

بالاخره تجهیزات پزشکی و اکسی‍‍ژن‌سازی را که لازم داشت بهشان می‌دادند و مسئولان به عیادتشان هم می‌آمدند. ولی شدت جانبازی ‌محمد و تبعات آن بیشتر آن چیزی بود که بنیاد بتواند جوابگو باشد.

نگاه همسر و خانواد‌ه ایشان به جانبازی شهید مزینانی چگونه بود؟

در تمام این سال‌ها همسرش همیشه کنارش بود و همواره مشکلات و مسائلش را تحمل می‌کرد. خانواده چه زمانی که در بیمارستان بود و چه زمانی که در خانه حضور داشت در کنارش بودند. این شهید دو پسر 22 ساله و 20 ساله دارد که شهادت پدرشان برای آنها خیلی سخت است.

با شناختی که از ایشان دارید از ویژگی‌های اخلاقی و شخصیتی شهید به چه مواردی اشاره می‌کنید؟ لحظات شهادت ایشان چطور رقم خورد؟

بیشتر می‌توانم بگویم که آدم صبور، بی‌توقع، ساکتی بود و زیاد اهل حرف زدن و گله و شکایت نبود. این ویژگی‌ها را می‌توان به عنوان نقاط قوت اخلاقی شهید دانست. زمانی که بستری بود و به عیادتش می‌رفتم ایشان تنها درخواستش بحث دارو و تجهیزات پزشکی‌اش بود و هیچ خواسته دیگری نداشت.

همیشه یک کپسول 10 کیلویی همراهش بود و بدون آن نمی‌توانست جایی برود. جانبازان شیمیایی چون تنفس‌‌شان دچار مشکل می‌شود در رفت ‌و آمد و نشستن‌ها با مشکل مواجه می‌شوند. خاطرم هست در خیلی از رفت‌وآمد‌های با فامیل و بستگان محروم بود و سخت بود برایش جایی دوام بیاورد. در زمان جانبازی سختی‌های زیادی را متحمل شد و این دید و بازدیدها برایش مشکل بود. حتی به کوچک‌ترین بوی عطر و ادکلنی حساسیت داشتند و آژانس‌هایی که برای بردنش می‌آمدند می‌دانستند که داخل ماشین نباید بوی عطر بدهد. لحظات پایانی عمرشان ایست تنفسی کرده بودند و دیگر دستگاه‌های تنفسی که بهشان وصل بود جواب نمی‌داد.

در سال‌های بعد از جنگ و با تحمل مشکلات جانبازی نظرش نسبت به مسیر طی شده مجاهدت و جانبازی‌چه بود؟

نگاهش یک نگاه معرفتی بود. وقتی حرف مسائل مادی می‌شد می‌گفت من برای این چیزها که به جبهه نرفته‌ام، من به خاطر خدا به جبهه رفته‌ام و الان هم خواست خدا بوده که جانباز شده‌ام و راضی‌ام به رضای خدا. از لحاظ اعتقادی چنین آدمی بود و در وصیتنامه‌اش نوشته که اگر باز شرایطی پیش بیاید و خوب بشود و اگر جنگی اتفاق بیفتد حاضرم با تمام وجود پشت سر رهبری در جبهه‌ها از خاک و نظام و میهن دفاع می‌کنم. آدم مظلومی بود و اصلاً فرد سیاسی نبود که بخواهد با تغییر دولت‌ مواضعش تغییر کند. به راهی که رفته بود معتقد بود و در همین مسیر هم عاقبت به خیر شد.

 

  • علی مزینانی